کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



در نتیجه ابن خلدون را بزرگ‌ترین اقتصاددان مسلمان دانستهاند و او را در شمار پدران علم اقتصاد جای دادهاند. با وجود این، اندیشهی ابن خلدون در جهان اسلام گسترش نیافت. علم در جهان اسلام از اواسط قرن هشتم تا اواسط قرن دوازدهم میلادی پیشرفت کرد و این پیشرفت تا دو قرن دیگر با آهنگ کندی ادامه داشت. از آن پس در آسمان ساکت اندیشه در جهان اسلام، به ندرت ستاره‌ی درخشانی نمودار شد. در بخش بعد به بررسی تفکر اقتصادی اسلام در دوران معاصر میپردازیم.
۴-۱)اندیشه اقتصادی اسلام در قرن ۲۰
اقتصاد اسلامی به عنوان جزئی از عناصر تشکیل دهنده‌ی فلسفه‌ اجتماعی و اخلاقی اسلام تا جنگ جهانی دوم باقی ماند. دستیابی به استقلال در کشورهای اسلامی پس از جنگ دوم جهانی و لزوم توسعه اقتصاد در آنها به تحقق اقتصاد اسلامی کمک کرد[۵۵۷]. در واقع اندیشمندان مسلمان در این دوره با رد سرمایه داری و سوسیالیسم به دنبال پاسخی در میراث اسلامی خود بودند، به طوری که راه حل هایی بومی برای مسائل اقتصادی- اجتماعی خود بیابند.
پایان نامه
در دهه‌ های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰میلادی، بیشتر بحث‌های فقهی و کلامی بود. در دهه ۱۹۵۰ میلادی و اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی اصول و تعالیم اقتصادی اسلام مورد مطالعه قرار گرفت و مباحث اقتصاد اسلامی منظم شد و تا اندازه ای به اجرای نظام اقتصادی و نیز امکان ایجاد بانک‌داری غیر ربوی توجه گردید. همچنین اقتصاد اسلامی به عنوان ماده‌ی درسی مستقل در دانشگاه های برخی از کشورهای اسلامی رسمیت پیدا کرد. در سال ۱۹۶۱ میلادی اقتصاد اسلامی در دانشگاه الازهر به عنوان ماده‌ی درسی مستقل مطرح شد. درس مذکور در سال ۱۹۶۴ میلادی در عربستان سعودی و در دانشگاه ملک عبدالعزیز نیز رسمی شد.
اولین کنفرانس بین المللی اقتصاد اسلامی در مکه، در سال ۱۹۷۶ میلادی برگزار شد که نجات ا…‌صدیقی کتاب‌نامه‌ای از اقتصاد اسلامی در آن ارائه کرد. در دانشگاه‌های ایران از سال۱۹۸۴ میلادی در رشته‌ اقتصاد چند واحد اقتصاد اسلامی به تصویب رسید. در ۱۹۸۱ میلادی در کنفرانس اقتصاد اسلامی در کویت، در سال های ۱۹۸۶و۱۹۸۸ میلادی در ایران و در ۱۹۹۴ میلادی در کنفرانس اقتصاد اسلامی واقع در خارطوم نیز مقالاتی در ارتباط با پول و بانک در اسلام، زکات و سایر موضوعات اقتصاد اسلامی ارائه شد. در حال حاضر نیز روند بررسی و تحقیق در زمینه اقتصاد اسلامی در دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی ادامه دارد که از طریق برگزاری کنفرانس‌ها و انتشار کتب و مجلات به گسترش این رشته جدید کمک می کند.[۵۵۸]
فصل دوم : مبانی و ماهیت اقتصاد اسلامی[۵۵۹]
۱-۲)مبانی اقتصاد اسلامی
۱-۱-۲) مالکیت در اقتصاد اسلامی
مالکیت یکی از اصول اساسی نظامهای اقتصادی مختلف را تشکیل میدهد. به طوری که نقش این اصل به قدری است که مبانی برای تفکیک و جداسازی نظامهای اقتصادی مختلف شده است.
ماهیت و چشم انداز مالکیت یکی از موضوعاتی است که در متون مربوط به اقتصاد اسلامی بیش از سایر موضوعات مورد بحث قرار گرفته است و حتی آثاری وجود دارد که تنها به این موضوع پرداخته است همه نویسندگان مهم درباره این موضوع بحث کردهاند و رویکردهای مختلف در خصوص سازماندهی مجدد اقتصاد جدید به شکل اسلامی در چگونگی برخورد با حقوق مالکیت در اسلام نمود مییابند.[۵۶۰]
۱-۱-۱-۲) نظر اسلام درباره مال و ثروت
در اسلام تولید، مبادله و مصرف مال و ثروت هیچ‌گاه تحقیر نشده است، بلکه بر آنها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازینی مقرر شده است. از نظر اسلام نه تنها ثروت دور افکندنی نیست؛ بلکه دور افکندن ثروت از طریق اسراف، تبذیر، تصحیح مال حرام قطعی است. اسلام با هدف قرار دادن ثروت و این که انسان پول را برای پول و برای اندوختن بخواهد مبارزه کرده است. [۵۶۱] چنان که در آیه ۳۴ سوره توبه میخوانیم: «و کسانی که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) میسازند و در راه خدا انفاق نمیکنند به مجازات دردناکی بشارت ده».
اسلام مال و ثروت را مایه‌ی قوام و برپایی زندگی و جامعه میداند؛ چنان که در سوره‌ی نساء آیه‌ی ۵ آمده است:« اموال خود را که خداوند وسیله‌ی قوام زندگی شما قرار داده به دست سفیهان نسپارید». همچنین مال و ثروت در قرآن کریم خیر نامیده شده است: [۵۶۲]« هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد. اگر چیز خوبی (مالی) از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان به طور شایسته وصیت کند». (بقره/۳۷۲). کسب مال و ثروت ازراه درست نیز تشویق شده است؛ چنان که در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است که« خوشا به حال آن کسی از مؤمنان که بدون معصیت مالی کسب کند و آن را در غیر معصیت به مصرف برساند»[۵۶۳] و نیز در حدیثی از امام صادق(ع) [۵۶۴] وارد شده است که« غنایی که تو را از ستم کردن باز دارد، بهتر از فقری است که به گناهت بکشاند[۵۶۵]». بنابراین در اسلام اموال و مالکیت نه تنها مذموم نیستند، بلکه به شرط استفاده‌ی درست و در راستای اهداف و اصول کلی به عنوان امور خیر و به طور کلی مثبت قلمداد شدهاند. [۵۶۶]
از یک سو اسلام، استفاده‌ی نامناسب از اموال و داراییها یا دلبستگی شدید به آنها و تلقی آنها به صورت هدف را مشکل ساز و منفی می داند؛ مانند آیات۶و ۷ از سوره‌ی علق که میفرماید: «به یقین انسان طغیان می کند از این که خود را بینیاز ببیند.» که نقش پول را در فاسد کردن شخصیت انسانی بیان میکند[۵۶۷] و از سوی دیگر ثروت را موجب رشد فضایل معنوی و اخلاقی در انسان می داند؛ رسول اکرم (ص) فرمودند[۵۶۸]: «استغنای مادی فرصت خوبی برای تقوی است».[۵۶۹]
حکیمی در الحیات متعقداست که« برحسب آنچه از مجموع تعالیم قرآنی- حدیثی به‌دست میآید، دارایی از لحاظ کمی بر دو قسم و از لحاظ کیفی نیز بر دو نوع است ؛ دو قسمت کمی عبارتند از: ۱- دارایی معتدل ۲- دارایی مفرط و دو نوع کیفی عبارتند از: ۱- دارایی متعهدانه ۲- دارایی نامتعهدانه»؛[۵۷۰] لذا هر دارایی و ثروتی که از لحاظ کمیت و تملک مطابق با موازین اعتدال باشد و از لحاظ کیفیت و مصرف به خیر ، فضیلت ، احسان و حق بازگردد، ستوده و مطلوب است و آن چه از نظر تملک و کمیت از این میزانها تجاوز کند و از نظر کیفیت و مصرف به اسراف ، اتراف ، فخر فروشی ، تعدی ، تکاثر ، غصب حقوق دیگران و بهرهکشی از مردم بازگردد، نکوهیده و مردود است؛ [۵۷۱]بنابراین به ثروت و دارایی گاه همچون وسیله نظر میشود و حدودی برای آن در نظر گرفته می شود که در این صورت مطلوب است و گاه در زندگی به شکل هدف درمی آید که این نوع دارایی مذموم است و به پرستش دینار و در‌هم و بت قرار دادن مال می انجامد[۵۷۲].
۲-۱-۱-۲)مفهوم و اهمیت مالکیت خدا و جانشینی انسان در قرآن
نخستین اصل اساسی مالکیت در اسلام این است که پروردگار متعال مالک نهایی همه چیز است. در قرآن کریم آمده است : «حکومت آسمان‌ها و زمین از آن خداست[۵۷۳]».(آل عمران آیه ۱۸۹) این مالکیت خداوند در موارد فراوانی از آیات قرآن تکرار و تأکید شده است. به نظر پژوهشگران اقتصاد اسلامی، منظور از مالکیت الهی این است که باید کلیه‌ی اموال و داراییها بر طبق موازین و قوانین الهی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. همچنین مفهوم خدا مالکی پیوندی ارزشی را برای کل نظام اقتصادی و مالکیتی به وجود می‌آورد[۵۷۴].
پس از اصل خدا مالکی، اصل جانشینی انسان مهم‌ترین اصلی است که در مباحث مالکیت مورد توجه و بررسی پژوهشگران اقتصاد اسلامی قرار گرفته است. به نظر منذر قحف، مالکیت اسلامی بر این اندیشه استوار است که انسان جانشین خدا در زمین است[۵۷۵]؛ همان‌طور که خداوند در آیه‌ی ۱۶۵ سوره انعام آورده است« او کسی است که شما را جانشیان (و نمایندگان خود) در زمین ساخت» و همچنین در آیه ۷ سوره‌ی حدید آمده است: «به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید». بر طبق این آیات مالک اصلی فقط خداوند است و او این حق را در حد جانشینی از خود به انسان واگذار کرده است. [۵۷۶] اعطای مالکیت اموال و کالاها از جانب خداوند به انسان نوعی امانت گذاشتن است؛ بنابراین مالک، موظف است که اموال را بر طبق قواعدی استفاده کند که خداوند تعیین کرده است. اگر این دیدگاه بر جامعه حاکم شود همانند ابزاری قدرتمند، مالک را ملزم می‌کند که قوانین شریعت را رعایت کند. [۵۷۷]
از دیگر نتایج جانشینی آن است که انسان در مقابل کسی که او را جانشین قرار داده است از نظر اعمال و تصرفات مسئول است. [۵۷۸] خداوند در آیه ۱۴ از سوره یونس میفرماید: «سپس شما را جانشینان آنها در روی زمین قرار دادیم تا ببینیم شما چگونه عمل میکنید». همچنین جانشین شدن انسان در زمین آزمایشی برای عملکرد اوست؛. [۵۷۹] خداوند در سوره‌ی انعام آیه ۱۶۵ میفرماید: «او کسی است که شما را جانشینان (و نمایندگان خود) در زمین ساخت و درجات بعضی از شما را بالاتر از بعضی دیگر قرار داد تا شما را به‌وسیله آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید». مفهوم جانشینی پیامدهای مهمی در اقتصاد اسلامی دارد که در مباحث بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.
۱-۲-۱-۱-۲) حق و تکلیف در مالکیت
به نظر مَنذر قَحف حق مالکیت در اسلام، حق یا مجموعه حقوقی است که خداوند که قانون‌گذار نهایی و اصلی است (بر طبق اصل امانت دار بودن انسان از جانب خداوند) به رسمیت شناخته است؛ بنابراین حق مالکیت حقی نیست که جامعه یا قدرت قانون‌گذاری جامعه اعطا کرده باشد؛ در نتیجه جامعه و عناصر قانونی آن هیچگونه قدرت قانون‌گذاری برای تغییر حقوق تثبیت شده‌ی الهی ندارند. لذا حق دارایی یک حق طبیعی است که خداوند (نه جامعه) به رسمیت شناخته است.[۵۸۰] مرتضی مطهری نیز به موجب دو عامل ۱- کار و ایجاد ۲- تملیک و بخشش[۵۸۱]، معتقد به غریزی و طبیعی بودن حق مالکیت است.
به نظر صدر نیز مالکیت، ناشی از فطرت و غریزه است؛ به این معنا که در انسان تمایلی طبیعی نهفته است که به موجب آن میخواهد به حاصل کار خویش در برابر دیگران جنبه‌ی اختصاصی بدهد‌ و آن چیزی است که در مفهوم اجتماعی، تملک نامیده میشود[۵۸۲]، اما او بر این نظر است که نوع حقوقی که بر این اختصاص یا تملک مترتب است ناشی از فطرت یا غریزه نیست، بلکه آن را نظام اجتماعی تعیین میکند. به همین دلیل، اسلام در مورد تعیین حقوق مالکیت دخالت میکند و براساس ایدهها و ارزشهایی که دارد برخی از تصرفات را که به حال اجتماع زیانبخش است غیرمجاز میشمارد و از طرفی برخی تصرفات را هم جایز می داند؛ مثلاً اسلام مصرف بیحساب و اسراف را حق مالک نمیداند و اصولاً این حق را از مالکیت سلب کرده است، ولی استفاده از ثروت را بدون آن که اتلاف و اسرافی در آن باشد، تجویز کرده است. همچنین اسلام این اجازه را به مالک نداده است که ثروت خویش را از راه ربا افزایش دهد، ولی به مالک اجازه داده است که از راه تجارت، در چارچوب و شرایط خاصی بر ثروت خویش بیفزاید. [۵۸۳] بنابراین اسلام مالکیت رانه به عنوان تسلطی مطلق، بلکه به عنوان حقی که متضمن مسئولیت است قبول دارد[۵۸۴].
۲-۲-۱-۱-۲) دیدگاه های مشترک صاحبنظران اقتصاد اسلامی در مورد مالکیت
همه‌ی پژوهشگران اقتصاد اسلامی بر این نکته توافق دارند که مالکیت حقیقی از آن خداست. بشر خدا را انتخاب کرده است تا جانشین یا نماینده او بر روی زمین باشد؛ [۵۸۵] بنابراین انسان امانت‌دار است و درازای آن براساس قوانینی که به روشنی در شریعت بیان شده است و نیز براساس جهان بینی اقتصاد اسلامی، در برابر خداوند مسئول است. انسان در برابر مدیریت تمامی منابع طبیعی و سایر مخلوقات خداوند مسئول و پاسخگو میباشد. تمامی دانشمندان این حوزه به ویژگیهای این مسئولیت و پاسخگویی توجه کرده‌اند. [۵۸۶]طلب مال ، استفاده از آن و در اختیار داشتن آن تابع حدودی است که خداوند وضع کرده است و باید با معیارهایی مشخص شود که او تعیین کرده است. مالکیت مطلق انسان، مفهومی بیگانه با اسلام است؛ زیرا چنین مالکیتی مخصوص خداست . فرد در مقابل دیگران وظایف معینی دارد که بر حقوق فردی مالکیت حاکمند. [۵۸۷] به علاوه، تمامی صاحبنظران معتقدند که نظام اقتصاد اسلامی سه شکل مالکیت را مجاز میداند: [۵۸۸]
۱- مالکیت فردی یا خصوصی ۲- مالکیت عمومی یا اختصاصی ۳- مالکیت دولتی
۳-۲-۱-۲) اختلاف نظر در مورد قلمروهای مالکیت در اسلام
اختلاف نظر پژوهشگران اقتصاد اسلامی درباره‌ی مالکیت عمدتاً پیرامون سه محور اساسی زیر است:
الف) موقعیت محوری مالکیت خصوصی؛
ب) قلمروهای مالکیت خصوصی و عمومی؛
ج) میزان کنترل اجتماعی حقوق مالکیت خصوصی و شرایطی که الغاء یا محدود کردن چنین حقوقی را توجیه کند.
دیدگاه‌های متمایز صاحب‌نظران اقتصاد اسلامی درباره‌ی مالکیت عمدتاً ناشی از تفاسیر مختلف آنها از مفاهیم اساسی اقتصاد، مانند مفهوم خلافت و دلالتهای آن برای مالکیت است. تفاسیر مختلف آنها از مفهوم خلافت به عقاید متفاوتی درباره‌ی حد مالکیت خصوصی، نقش و جایگاه دولت و نیزبحث توزیع درآمد منجر میشود. این صاحبنظران بر مبنای تفسیرشان از خلافت، با تعلیم حدود، نقشها و ارتباطات میان فرد، دولت و جامعه به شرح جزئیات انواع مالکیت پرداختهاند.
برخی از نویسندگان میگویند که مالک حقیقی، حقوق مالکیت را نخست به تمام جامعه بشری اعطا کرده است و صحیح نیست که مالکیت فردی را در نظام اقتصاد اسلامی در جایگاه مرکزی بنشانیم. آنها طرفدار مالکیت اجتماعی زمین و دیگر منابع طبیعی هستند و مالکیت خصوصی را به کالاهای مصرفی، محل‌های مسکونی و مانند آن منحصر میدانند ؛ برخی از سوسیالیستهای مسلمان چنین موضعی دارند. لازم به ذکر است که این موضع سوسیالیستی افراطی در نوشته ها حمایت گستردهای از آن نمی شود و معمولاً به عنوان تلاشی ناموفق برای قالب‌ریزی اسلام براساس سوسیالیسم رد شده است؛ [۵۸۹]برای نمونه از نجات الله صدیقی از حبیب الله پیمان به عنوان سوسیالیست مسلمان نام می‌برد. ایشان معتقد است که مالکیت اصلی بر همه چیز، از جمله وسایل تولید از آن خداست (اصل خدا مالکی) و بنابراین جدایی کارگران از وسایل تولید که مبنای روابط سرمایه داری است در اسلام جایز نیست. به نظر پیمان بنابر آیه ۶۶ سوره یونس (و نیز آیات مشابه) که میفرماید:‌ «آگاه باشید تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از آن خدا هستند.»، تمامی منابع طبیعی باید دردسترس کارگرانی باشند که میخواهند از نیروی خلاق خود بهره گیرند. این همان نظریه‌ی موسوم به مالکیت ناس (مردم) است که مالکیت را در اسلام جمعی (اشتراکی) میداند[۵۹۰].
گروه دیگری از نویسندگان درست در مقابل نظر گروه نخست، برای مالکیت فردی جایگاه محوری قایل هستند؛ برای مثال نخستین نوشته های ابوالاعلی مردودی به اصالت مالکیت فردی گرایش زیادی دارند، اما نظرات بعدی او به موضع میانه نزدیک شده است که طرفدار کنترل اجتماعی در صورت اقتضای منافع جامعه است. اما او همچنین معتقد است که دخالت دولت باید به کمترین اندازه باشد. سید قطب نیز موضعی مشابه دارد و حق مالکیت فردی را اصل نظام اسلامی میداند، اما هر دو‌‌ی آنان لازم میدانند که نیازهای اساسی همه‌ی‌ افراد جامعه برآورده شود و این عمل اجتماعی را برای دستیابی به هدف ضروری می‌دانند[۵۹۱].
سایر نویسندگان مسلمان در بین این دو طیف از دیدگاه ها قرار دارند. نجات الله صدیقی معتقد است: «با وجودی که مالکیت مطلق متعلق به الله (عزوجل) میباشد، اسلام حقوق مالکیت را برای فرد همانند جامعه به رسمیت شناخته و مالکیت اجتماعی در کلیه موارد توسط دولت تبیین گردیده است. مالکیت خصوصی امانتی است که منتضمن تعهداتی در برابر دیگران میباشد و همچنین با محدودیتهای اخلاقی در اکتساب، استفاده و تصرف همراه است.» [۵۹۲]
به نظر منذر قحف، نظام مالکیت قانونی در اسلام براساس وجود مالکیت خصوصی استوار است که در کنار مالکیت عمومی مورد حمایت و ضمانت شرع قرار گرفته است؛ بنابراین انسان بر داراییهای شخصی خود مسلط است و انسانها هر طوری که بخواهند اموال خود را مصرف میکنند و در تصمیمگیری برای به اموال خودشان به طور کامل آزاد هستند. [۵۹۳] به نظر وی شریعت از مالکیت شخصی حمایت می کند و آن را در اختیار دولت قرار نداده است تا آن را از بین ببرد یا محدود کند. شایان توجه است که وجود چند ممنوعیت در شریعت، به هیچ وجه به معنای محدود کردن آزادی اقتصادی نیست؛ ‌زیرا نظم اجتماعی مستلزم سازمانی برای مبادلات و ارتباطات متقابل افراد است و این ممنوعیتها و محدودیت‌ها تنها به اندازهای وضع میشود که برای حفاظت از ارزشهای دینی، استانداردهای اخلاقی و نظم اجتماعی ضروری است. با وجود این، هر جامعهای مجبور است سازمان اجتماعی را انتخاب کند که فعالیتهای انفرادی مشخصی را ممنوع سازد. به علاوه، اگر به رفتارهای انفرادی ممنوع نظر بیندازیم، موارد کمی هستند که به طور معمول مضرند. مسلمانان میتوانند هر چیزی را تولید کنند. به هر بازاری وارد شوند، هر کالایی را بخرند، از تولید خارج شوند، استخدام شوند و شغل خود را آزادانه انتخاب کنند و … [۵۹۴] .
او در عین حال معتقد است هرگاه صرف نظر کردن از منافع شخصی برای حفظ منافع عمومی ضروری باشد، میتوان آن را نادیده گرفت. هر چند منفعت عمومی که چنین چشم پوشی برای آن تحمل‌پذیر، است باید مشخص و اجتناب ناپذیر باشد و تنها با این چشم پوشی قابل دستیابی باشد[۵۹۵].
به نظر قحف‌، هر چند حجم زیادی از دارایی عمومی و دولتی وجود دارد، دولت اسلامی نیز نقشی در بهبود و ارتقاء فعالیتهای بخش خصوصی بر عهده دارد. او برای تأیید این مطلب به ارائه شواهدی از اقتصاد صدر اسلام میپردازد:
«به جز در موارد بسیار محدود که میتواند به واسطه نیاز روز باشد، زمینهای متعلق به دولت توسط پیامبر (ص) و چهار خلیفه بعد از او در برابرمقداری اجاره به مردم واگذار گردید. این اصل توسط پیامبر (ص) درباره زمینهای خیر و فدک در بخش شمالی شبه جزیره عربی و سپس به مقدار گستردهای توسط خلیفه دوم ، عمر، درباره‌ی زمینهای سوریه، عراق ، ایران و کویت به کار رفت[۵۹۶]. اما در رابطه با بهرهبرداری از معادن، شریعت با تشخیص آن به بخش عمومی وضعیت مخالفی را برگزید؛ زیرا منافع آنها مربوط به تمام جامعه است. در مورد رودخانهها، چشمهها، جنگلها و غیره نیز همین گونه عمل شده آنها به بخش عمومی واگذار شدند؛ زیرا تمام مسلمانان در این منابع شریک هستند». [۵۹۷]
محمّد باقرصدر از این نظریه که در اسلام مالکیت خصوصی اصل و مالکیت عمومی استثنا است، انتقاد میکند. به نظر ایشان مالکیت فردی، مالکیت دولتی و مالکیت عمومی سه شکل از مالکیت است که به موازات یکدیگر در فقه اسلام وجود دارند. هر سه اهمیت یکسان دارند و هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارند. [۵۹۸]
محمّد باقرصدر با استناد به آیات قرآن تأکید میکند که جانشینی اصولاً متعلق به جامعه است و اموال نیز از آن جامعه است، اگر چه به مالکیت خصوصی افراد درآید. خداوند سرمایه ها و ثروتها را برای بهرهبرداری جامعه خلق کرده است؛ یعنی جامعه را جانشین خویش در بهرهبرداری نه برای اسراف و حبس کردن اموال قرار داده است. ایشان سپس چنین نتیجهگیری میکند که «فرد در تصرفات مالی، خود را در برابر خداوند مسئول میبیند؛ زیرا خداوند مالک حقیقی تمام ثروتها و اموال است. به علاوه، فرد در قبال جامعه نیز که جانشین اصلی خداوند است . مسئول میباشد». [۵۹۹]
سیّد محمود طالقانی بر این عقیده داست که «منابع طبیعی به حسب وضع نخستی از آن عموم است و مالکیت خاصی به فرد و چه دولت ندارد، ولی دولت که نماینده مصالح عمومی است دارای حق نظارت و توزیع میباشد[۶۰۰]». از سوی دیگر چون به نظر وی جانشینی برای همه است، فرد وکیل و نایب جمع است و‌تصرفاتش باید در حد خیر و مصلحت عموم باشد. با این نظر مالکیت محدود، مفید عاریتی و تفویضی است و افراد در حد تصرفات و عمل مفید دارای حق خاص و محدود در تصرف زمین و منابع طبیعی آن و حق مالکیت در محصولات و کالاها میشوند[۶۰۱].او در توضیح دیدگاه خود اضافه میکند: «چون منابع طبیعیزمین، آب، جنگلها، بیشهها ، دریاها و معادن، سرچشمههای زندگی بشر و همه جنبندگان است اگر حدود حقوق و انتفاع و توزیع آن به صورت عادلانه و روشنی ترسیم گردد، رشته های دیگر وسایل معیشت به تبع آن سامان مییابد و مشکلات اقتصادی تا حدود قابل ملاحظهای حل میشود[۶۰۲]»
مرتضی مطهری نیز محصولات طبیعت را قبل از آن که کاری روی آنها صورت گرفته باشد، متعلق به همه‌‌ی افراد بشر میداند، اما پس از این که شخصی روی آن کاری انجام داد، سبب میشود که او نسبت به دیگران نخستویت داشته باشد و اثر این نخستویت این است که حق دارد استفاده‌ی مشروع از آن ببرد؛ یعنی استفادهای که با هدف‌های طبیعت و فطرت هماهنگی دارد، اما حق ندارد که آن را معدوم کند و از بین ببرد یا آن را به مصرف نامشروعی برساند، چون در عین حال این مال به جامعه تعلق دارد. از این رو، اسراف و تبذیر و هرگونه استفاده‌ی نامشروع از مال ممنوع و حرام است؛ نه تنها به خاطر نوع عملی که روی آن مال صورت میگیرد، بلکه از آن جهت که تصرف بدون مجوز در ثروت عمومی است. [۶۰۳]
جمعبندی نهایی مرتضی مطهری درباره‌ی مالکیت این است که «اسلام نه با قبول مالکیت عمومی در مثل انفال، مالکیت فردی را به طور مطلق طرد کرده (مانند سوسیالیسم) و نه با قبول مالکیت فردی، مالکیت عمومی را نفی کرده است (مانند سرمایه داری) در آنجا که پای کار افراد و اشخاص در میان است. مالکیت فردی را معتبر میشمارد و در آنجا که پای کار افراد و اشخاص در میان نیست، مالکیت را جمعی میداند»[۶۰۴].
یدالله دادگر نیز بحث جانشینی را در اندیشه‌ی نظام اقتصادی اسلام محوری میداند و معتقد است که مالک اصلی در امور اقتصادی و غیراقتصادی و حاکم اصلی خداوند متعال است و بشر نقش امانت‌دار و جانشین دارد و به صورتی اعتباری و قراردادی امور را پیش میبرد. این موضوع میتواند در قالب نظام اقتصادی، منعکس کننده‌ی این پیام باشد که هیچ نوع سیطره مطلق دولت یا بخش خصوصی بر اقتصاد وجود ندارد و همه بر محور اصول شناخته شده دین باید وظایف امانتداری و جانشینی خود را به جای آورند[۶۰۵].
۲-۱-۲) کار در اقتصاد اسلامی
۱-۲-۱-۲) اهمیت و نقش کار در اسلام
کار در اسلام از جایگاه و احترام رفیعی برخوردار است. در اسلام، فضیلت‌ «عمل» در قرآن کریم در متجاوز از ۳۶۰ آیه مورد اشاره قرار گرفته است. به مفهوم فعل نیز که با عمل نزدیکی زیادی دارد در ۱۰۹ آیه اشاره شده است. در کلیه‌ی این آیات بر ضرورت کار و تلاش از سوی انسان تأکید شده است. براساس همین تأکیدات است که اسلام را دین عمل نامیدهاند[۶۰۶].
اسلام انسان را به کار و تولید تشویق کرده و برای آن ارزش بسیار قائل شده تا حدی که کرامت بشری و مقام انسان را نزد خدا و حتی در پیشگاه عقل به آن مرتبط دانسته است. اسلام آفرینش منابع و سرمایه های طبیعی را برای تأمین نیازهای تولیدی و افزایش ثروت میداند. در اثر آموزشهای اسلامی، کار در ردیف عبادتها درآمده است . زحمتکشی که برای کسب روزی تلاش میکند، نزد خدا از عابد بیکار با فضیلتتر شناخته شده و تنبلی و بیکاری مظهر پوچی و ابتذال تلقی گردیده است.[۶۰۷]
خداوند در قرآن کریم انسان‌ها را به آبادانی زمین امرکرده است: «او خداوندی است که شما را از زمین آفریده سپس شما را به آباد کردن آن مأمور کرد» (هود/۶۱ ). در مورد کار از رسول اکرم (ص) نقل شده است که روزی دست کارگر خستهای را بوسید و فرمود: «به‌دست آوردن درآمد حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است و هرکس ازدسترنج خود امرار معاش نماید، از پل صراط ، همچون برق جهنده میگذرد. آن که از دسترنج خود زندگی کند، خداوند با نظر رحمت بر او نگریسته و هرگز عذابش نخواهد کرد. درهای بهشت را بر او میگشاید تا از هر کدام خواست داخل شود.» [۶۰۸]
علاوه بر تشویق به کار، در تعالیم اسلامی بیکاری و تنبلی به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است. قرآن کریم علیه تنبلی، بیمسئولیتی و بیکارگی هشدار میدهد که هر کس آن چیزی را برداشت میکند که کاشته است[۶۰۹] و میفرماید: «و این که برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست» (نجم /۳۹). حضرت علی(ع) در مورد پیامدهای مثبت کار و عواقب سوءبیکاری میفرمایند: «آن کس که کار کند، توان و قدرتش فزونی مییابد و آن کس که کار نکند یا کم کار کند و بیکار باشد، سستی و ناتوانی او افزون میگردد[۶۱۰].»؛ بنابراین، براساس تعالیم اسلامی، کار و تلاش یکی از وظایف اصلی زندگی فرد مسلمان است تا از این طریق روزی خود و خانواده‌ی خود را از راه حلال و صحیح به‌دست آورد و علاوه بر این که محتاج و نیازمند دیگران در معاش خود نباشد، توان کمک به دیگران و انجام کارهای خیر و نیک را نیز داشته باشد. به همین دلیل توصیه شده است که مؤمن در شبانه روز زمانی را برای کار و تلاش و کسب حلال اختصاص دهد. [۶۱۱]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 07:39:00 ق.ظ ]




در پرتو الزامهای جدید، حسابرسان، اعضای کمیته حسابرسی و مدیریت می‌کوشند «کیفیت گزارشگری مالی» را تعریف کنند. در آوریل ۲۰۰۰، انجمن حسابداران رسمی آمریکا (AICPA) رهنمودی در مورد روش و زمان ارتباط با کمیته حسابرسی منتشر کرد و ده گروه از موضوع هایی را که مدیریت و حسابرسان می‌توانند مورد بحث قرار دهند فهرست نمود. به‌هرحال، درباره کیفیت فقط گفته شده است که: “معیاری عینی برای کمک به ارزیابی یکنواخت اصول حسابداری مورد استفاده در تهیه صورتهای مالی یک واحد تهیه نشده است. استاندارد شماره ۶۱ سمت و سوی بحث و مذاکره با کمیته حسابرسی را به مواردی که اثر با اهمیتی بر صورتهای مالی دارد، شامل بیان صادقانه، قابلیت رسیدگی، بی طرفی و ثبات رویه سوق داد. این خصوصیات می‌تواند مبنایی برای بحث کیفیت به مفهوم عام کلمه قرار گیرد، زیرا این ویژگیها در بیانیه مفهومی شماره ۲ هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) به‌عنوان خصوصیات مطلوب اطلاعات مالی ارائه شده است”.
دانلود پایان نامه
طبق اطلاعات موجود، مدل جامعی فراتر از بیانیه مفهومی شماره ۲، برای ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی طراحی نشده است.
۲-۳-۲-کیفیت صورتهای مالی در مقایسه با کیفیت گزارشگری مالی
اگر چه پیشنهاد شماره ۸ کمیته بلو ریبون و استاندارد شماره ۶۱ مشخصاً به کیفیت گزارشگری مالی اشاره کرده‌اند ولی با تاکید بر اصول حسابداری شرکت، به‌طور ضمنی بر صورتهای مالی تمرکز نموده‌اند. به‌هر حال، بحث جامع درخصوص کیفیت، در نهایت می‌باید فراتر از صورتهای مالی باشد، زیرا شرکتها اطلاعات مالی را با وسایل دیگر (نظیر مجلات مالی، گزارشهای تحلیلگران و…) و روش های دیگر (نظیر سخنرانی، نمایش، مراکز اطلاع رسانی اینترنتی و…) نیز منتشر می‌کنند. اگر چه چارچوب پیشنهادی در این مقاله برای ارزیابی کیفیت صورت های مالی است ولی برای ارزیابی اطلاعات مالی به مفهوم کلی نیز کاربرد دارد. نکته دیگر این است که گزارشگری مالی فقط یک محصول نهایی نیست، بلکه فرایندی متشکل از چندین جزء است. براساس چارچوب پیشنهادی، کیفیت گزارشگری مالی نهایتاً بستگی به کیفیت هر بخش از فرایند گزارشگری مالی دارد.
۲-۳-۳- رویکردهای مختلف برای ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی
افزون بر پیشنهاد شماره ۸ و متن اصلاح شده استاندارد شماره ۶۱، رویکردهای متفاوت دیگری به کیفیت اصول حسابداری و گزارشگری مالی وجود دارد. این رویکردها را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: ۱) رویکرد نیازهای استفاده‌کننده و ۲) رویکرد حمایت از سرمایه‌گذار/ سهامدار. رویکرد نیازهای استفاده‌کننده تمرکز بر مسائل مرتبط با ارزشیابی دارد. رویکرد حمایت از سرمایه‌گذار/ سهامدار بر مسائل مرتبط با نحوه اداره شرکت و مباشرت تاکید دارد.
الف) رویکرد نیازهای استفاده‌ کنندگان[۵۹]
در این گروه، کیفیت گزارشگری مالی برمبنای سودمندی اطلاعات مالی برای استفاده‌ کنندگان، تعیین می‌شود. چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی نمونه اولیه‌ای از این مدل است. هیئت در بیانیه‌های مفهومی استدلال می‌کند که کیفیت می‌باید برحسب اهداف کلی گزارشگری مالی، یعنی فراهم‌کردن اطلاعات سودمند برای استفاده‌ کنندگان جهت تصمیم های سرمایه‌گذاری، اعتبار و مانند آن تعریف شود. هیئت سپس ویژگیهای کیفی لازم برای تامین اهداف بیان شده را تعریف می‌کند. طبق مدل هیئت، خصوصیات کیفی شامل مربوط‌بودن (ارزش پیش‌بینی، ارزش تاییدکنندگی و به موقع بودن)، اتکاپذیر بودن (رسیدگی‌پذیری، بیان صادقانه و بیطرفی)، ثبات رویه و مقایسه‌پذیر بودن است. هیئت تصدیق می‌کند که این یک ارزیابی ذهنی است و اغلب می‌باید بین مربوط بودن و اتکاپذیر بودن تعادل برقرار شود(رحمانی، ۱۳۸۱).
رویکرد کمیته جنکینز[۶۰] دقیقاً در راستای مدل هیئت استانداردهای حسابداری مالی می‌باشد، اما در تعریف نیازهای اصلی استفاده‌ کنندگان به اطلاعات، با شناسایی مفاهیم هفت گانه زیر از آن مدل فراتر می‌رود:

 

    • تجزیه و تحلیل جداگانه هر قسمت تجاری که فرصتها و ریسک های متفاوتی دارد،

 

    • درک ماهیت فعالیت شرکت،

 

    • کسب و درک دیدگاه و چشم‌انداز فعالیت،

 

    • درک دیدگاه مدیریت،

 

    • اشاره به نسبی بودن اتکاپذیری اطلاعات در گزارشگری مالی،

 

    • درک عملکرد شرکت نسبت به رقیبان و سایر شرکتها، و

 

    • درک تغییرات مهمی که به سرعت بر شرکت تأثیر می‌گذارد.

 

اطلاعات مالی به‌میزانی که یک یا چند نوع از نیازهای استفاده‌ کنندگان به‌شرح فوق را تامین کند، مربوط، تصور می‌شود. کیفیت این اطلاعات سپس براساس سایر ویژگیهای کیفی، مشابه مدل هیئت، یعنی اتکاپذیری و مقایسه‌پذیری، مورد قضاوت قرار می‌گیرد. رویکرد استمرار سود نیز بویژه مبتنی بر دیدگاه سرمایه‌گذاران است. اطلاعات مالی که به سرمایه‌گذاران در ۱) تشخیص سود اصلی از سود غیراصلی و ۲) تفکیک اقلام مالی یا نتایج کسب و کارهای فرعی از فعالیتهای اصلی کمک کند، مربوط انگاشته می‌شود. تمام خصوصیات اطلاعات که برای استفاده‌ کنندگان سودمند درنظر گرفته می‌شود با هدف نهایی استفاده‌ کنندگان که تعیین ارزش شرکت یا ارزیابی ریسک اعتبار است، ارتباط صریح یا ضمنی دارد.
ب) رویکرد حمایت از سرمایه‌گذار/ سهامدار[۶۱]
در این گروه، کیفیت اطلاعات مالی به‌طور عمده برحسب «افشای کامل و منصفانه» برای سهامداران تعریف می‌شود. هدف بنیادی برنامه مدیریت سود که توسط لویت[۶۲] رییس کمیته بورس اوراق بهادار آمریکا (SEC) اعلام و به اجرا گذاشته شد، حمایت از سرمایه‌گذار/ سهامدار است. در این زمینه، کیفیت گزارشگری مالی عبارت است از اطلاعات مالی کامل و شفاف که مانع گمراهی یا ایجاد ابهام برای استفاده‌ کنندگان می‌شود.
رویکردهایی که در گروه حمایت از سرمایه‌گذار/ سهامدار طبقه‌بندی می‌شود، معیارهای مشابهی برای تعیین کیفیت اصول حسابداری و گزارشگری مالی دارد. معیارهای تعیین کیفیت اصول حسابداری و گزارشگری مالی در هر یک از این رویکردها به‌شرح زیر است:
پیشنهاد شماره ۸:

 

    • شفافیت موارد افشا،

 

    • درجه تهاجمی یا محافظه‌کاری اصول حسابداری و براوردهای اساسی.

 

استاندارد شماره ۶۱ :

 

    • شفافیت، یکنواختی و کامل بودن اطلاعات و موارد افشای حسابداری،

 

    • یکنواختی کاربرد خط مشی‌های حسابداری،

 

    • اقلامی که تاثیر مهم بر بیان صادقانه، رسیدگی‌پذیری، بیطرفی و یکنواختی اطلاعات حسابداری دارد.

 

کمیته کرک[۶۳]:

 

    • شفافیت روش های افشا،

 

    • محافظه‌کاری، میانه‌روی یا افراطی‌بودن در انتخاب اصول حسابداری،

 

    • نحوه عمل حسابداری مشترک یا خاص است و در اقلیت می‌باشد.

 

مدل کمیته بورس اوراق بهادار امریکا برای ارزیابی کیفیت استانداردهای حسابداری بین‌المللی:

 

    • شفافیت،

 

    • مقایسه‌پذیر بودن،

 

    • افشای کامل.

 

بعضی از معیارهای فوق شبیه معیارهای رویکرد گروه نیازهای استفاده‌ کنندگان است. به‌هرحال، تفاوت بنیادی بین این دو گروه وجود دارد. رویکرد نیازهای استفاده‌ کنندگان عمدتاً به تامین اطلاعات مالی که برای استفاده‌ کنندگان در تصمیم‌گیریهای ارزشیابی/ تخصیص سرمایه مربوط باشد، تمرکز دارد، ولی رویکرد حمایت از سرمایه‌گذار/ سهامدار در پی اطمینان دادن به استفاده‌ کنندگان است که اطلاعات به مقدار ممکن (کفایت اطلاعات) و به شکل شفاف (کامل بودن اطلاعات) ارائه شده است. هدفهای رویکردها، لزوماً مانعه‌الجمع نیستند و در بعضی زمینه‌ها تقویت‌کننده یکدیگرند.

۲-۳-۴- ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری مطرح شده در استانداردهای حسابداری ایران و بیانیه مفهومی شماره۲ [۶۴]
چارچوب نظری FASB به منظور توصیف مفاهیم و موارد مرتبطی که زیر بنای استانداردها و رویه های حسابداری مالی آینده می باشند و همچنین به منظور ایجاد مبنایی برای ارزیابی استانداردها و رویه های فعلی به وجود آمد[۶۵]. در ادامه مقاله با بهره گرفتن از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری معیار ارزش منصفانه در مقابل معیار بهای تمام شده تاریخی برای دارایی های ثابت مشهود مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری در نمودار شماره ۱ خلاصه شده اند. تعاریف ویژگیهای کیفی در این بخش برگرفته از تعاریف لغات و اطلاعات بیانیه مفهومی شماره ۲ می باشد.

شکل ‏۲-۱: سلسله مراتب ویژگی های کیفی(بیانیه مفهومی شماره ۲ FASB)
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:38:00 ق.ظ ]




*توز کمان؛ مشبهٌ‌به روی مخالفان از جهت زردی:
روی چون توز کمان گردد مخالفان را به غرب
گر به شرق اندر کشد خسرو سوی مغرب کمان(۵۴۷۳)
*توزی(نوعی پارچه( اندر ماهتاب، تشبیه تمثیلی برای دل عاشق:
دانلود پایان نامه
این تنم از هجر تو چون برگ بید اندر خزان
این دلم در عشق تو چون توزی اندر ماهتاب(۱۳۱)
تهمتن
فرخی با واژه‌ی تهمتن ۱ تشبیه ساخته شده است:
*مشبهٌ‌به ممدوح از جهت دلاوری و مردانگی:
ای به مَیَزد اندرون هزار فریدون
ای به نبرد اندرون هزار تهمتن(۵۳۴۱)
تیر

 

    • با واژه‌ی تیر و مترادف آن خدنگ و خشت ۱۵ تصویر شامل ۱۳تشبیه، ۱ استعاره و ۱ تمثیل ساخته شده است:

 

*مشبهٌ‌به مژگان معشوق از جهت تیزی و نفوذ پذیری:
به تیر مژگان ز آهن فرو چکاند خون
چنان که میر به پولاد سنگ از دل سنگ(۴۲۲۸)
*مشبهٌ‌به قد و بالای معشوق از جهت راستی:
من آن تیر بالا نگارم که هرگز
چو ابروی من کس نبیند کمانی(۷۷۶۴)
و نیز نک ابیات: ۴۳۰۰، ۴۲۹۹، ۸۱۰۸ و ۵۳۷۵
*مشبهٌ‌به کار از جهت راستی:
کاری که چون کمان به زه خم گرفته بود
اکنون شود به رای و تدبیر او چو تیر(۳۷۸۵)
*مشبه به آز از جهت کشندگی:
ای گه انداختن تیر آز
زر تو اندر کف زایر مجن(۶۴۱۹)
*مشبهٌ‌به خارهای طریق گنگ از جهت تیزی و برندگی:
چه خارهایی کاندر سرین‌های ستور
فرو شدی چو به برگ اندر آهنین مسمار
به گونه‌ی شل افغانیان دو پره و تیز
چو دسته بسته به هم تیرهای بی سوفار(۳-۱۱۷۲)
*مشبه به حادثه از جهت نابود کردن:
از تیرهای حادثات جهان
دولت گرفته پیش رویت مجن(۶۳۸۰)
*تیر شاه جهان با مخالفان؛ مشبه به غمزه‌ی معشوق از جهت کشندگی و نفوذ پدیری:
به تیر نرگس تو با دل من آن کرده ست
که تیر شاه جهان با مخالفان لعین(۵۸۵۸)
*تیر کمان؛ مشبهٌ‌به عالمی همچون کمان از جهت راستی:
عالمی همچو کمانی به کفش داد
رای او کرد به آسانی چون تیر کمان(۶۱۲۸)
*به تیر دوختن مخالفان ؛ مشبهٌ‌به به تیر دوختن ددان در صیدگاه:
پیش خسرو بتان آهو چشم
یک به یک را بدوختند جگر
راست گفتی مخالفان بودند
پیش گردنکشان این لشکر(۷-۱۹۴۶)
*نوک خدنگ؛ مشبهٌ‌به گیاه از جهت تیزی و خلندگی:
گهی گیاهی پیش آمدی چو نوک خدنگ
گهی زمینی پیش آمدی چو روی تبر(۱۲۹۹)
*خشت؛ مشبهٌ‌به دست راد خواجه از جهت آشکار کردن و شهرت داشتن:
آشکارا کرد دست راد خواجه جود را

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:38:00 ق.ظ ]




پیشبرد فروش
Sales Promotion
روابط عمومی
Public Relations
۱-۳ سابقه و ضرورت انجام پژوهش
۱-۳-۱ مطالعات خارجی
- یو و دانتو[۲۱] در سال ۲۰۰۱ بررسی ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری را در فرهنگ‌های متفاوت و در مورد کالاهای مختلف اعمال کردند. این مطالعه در جهت بررسی ارتباط بین عوامل آمیزه‌ی بازاریابی و ارزش ویژه در میان فرهنگ‌های متفاوت بیشتری صورت گرفت. دو محقق مطالعه‌ی خود را بر روی چهار بعد از ابعادی که آکر(۱۹۹۱) آنها را اجزای تشکیل دهنده‌ی سازه‌ی ارزش ویژه برند قلمداد نموده بود، متمرکز نمودند. برای این که آزمایش معتبر باشد چند طبقه محصول شامل کفش‌های ورزشی آمریکایی، دوربین عکاسی و تلویزیون‌های رنگی را در نظر گرفتند. در مقایسه با جامعه‌ی آماری تحقیق یو در سال ۲۰۰۰ که در کشور آمریکا صورت گرفت، این بار در کشور کره به عنوان جامعه‌ی آماری انتخاب گردید. در این تحقیق ۶۲۴ دانشجوی کره‌ای از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند و داده‌ها از طریق معادله‌ی ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که سطح ارزش ویژه‌ی برند مبتنی بر دیدگاه مصرف‌کننده به طور مثبتی با درک مصرف‌کننده از کیفیت برند، وفاداری به برند و آگاهی نسبت به برند مرتبط است و کیفیت و تداعی‌گری‌های برند با اثر گذاشتن بر وفاداری نسبت به برند بر ارزش ویژه‌ی برند اثر می‌گذارد. نتیجه‌ی اندازه‌گیری‌ها در این آزمون نشان داد سنجش میزان وفاداری به برند، شدت توزیع و قیمت بین نمونه‌های آمریکایی و کره‌ای نتایج یکسانی در پی داشت اما میزان آگاهی نسبت به برند، تداعی برند، ارزش ویژه‌ی برند، کیفیت ادارک شده از برند و وفاداری به برند هیچ اثر مشابهی در دو جامعه بر ارزش ویژه برند نشان ندادند اما آگاهی نسبت به برند و تداعی برند اثر یکسانی بر روی ارزش ویژه برند داشتند. از میان عناصر آمیزه‌ی بازاریابی، قیمت و تصویر فروشگاه اثر مشابه و مثبتی روی کیفیت درک شده از کالا داشت. شدت توزیع اثر مثبت و مشابهی بر روی وفاداری به برند و کیفیت درک شده از آن داشت. در مقابل ترفیع فروش اثری منفی روی آگاهی نسبت به برند، تداعی برند و کیفیت درک شده نشان داد. هزینه‌ی تبلیغات هیچ اثر یکسانی را روی ابعاد ارزش ویژه‌ی برند در نمونه‌های آمریکایی و کره‌ای نشان نداد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
- ویلارجو و سانچز (۲۰۰۵) در اسپانیا در مورد ارتباط بین برخی عناصر آمیزه‌ی بازاریابی و ارزش ویژه‌ی برند در مورد طبقه‌ای از محصولات بادوام ( ماشین‌های لباسشویی) انجام دادند که بر مبنای نظریه ارزش ویژه‌ی برند آکر(۱۹۹۱) بود. در این تحقیق از طریق نمونه‌گیری تصادفی ۲۶۸ نفر مورد پرسش قرار گرفتند. فرضیه‌های این تحقیق بر این باور بود که فعالیت‌های بازاریابی(تبلیغات و میزان قیمت) روی ارزش ویژه‌ی برند اثر دارند. در این تحقیق نیز از مدل معادله ساختاری برای تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد. نتایج اولین مدل ساختاری نشان داد که یک ارتباط علت و معلولی بین مخارج تبلیغاتی تصور شده و ابعاد ارزش ویژه‌ی برند(کیفیت درک شده، وفاداری به برند، آگاهی از برند و تصویر برند) برقرار است. اما یک رابطه‌ی منفی با وفاداری نسبت به برند پیدا شد. ترفیع قیمت ارتباط منفی با کیفیت درک شده و تصویر برند داشت. یافته‌ها نشان داد که بین میزان تبلیغات صورت گرفته و سه بعد ارزش ویژه‌ی برند یعنی کیفیت درک شده، آگاهی از برند و تصور از برند رابطه‌ی مثبتی وجود دارد. ترفیع قیمت بر روی ارزش ویژه‌ی برند اثر منفی داشت. به علاوه رابطه‌ی مثبتی بین آگاهی از برند و تصور نسبت به برند یافت شد.
- پاپیو و کواستو (۲۰۰۶) مطالعه ای جهت سنجش ارزش ویژه‌ی برند خرده‌فروشی بر مبنای یک ساختار ۴ بعدی صورت دادند. تحقیق بر مبنای ۴ مفهوم اطلاع از خرده‌فروشی، تداعی خرده‌فروشی، کیفیت درک شده از خرده‌فروشی و وفاداری به خرده‌فروشی صورت گرفت. در این تحقیق ۶۰۱ نفر که تجربه‌ی خرید از فروشگاه‌های بزرگ خرده‌فروشی در استرالیا را داشتند از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده مورد سؤال قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها در این تحقیق از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادله‌ی ساختاری بهره گرفته شد. مقادیر به دست آمده در این تحقیق تایید می‌کند که مدل اندازه‌گیری پیشنهاد شده بر مبنای هر چهار مفهوم به میزان زیادی برای سنجش ارزش خرده‌فروشی از دیدگاه مشتری مناسب است. نقطه‌ی قوت این مطالعه روش‌شناختی در ایجاد یک مدل اندازه‌گیری چهار بعدی است که ماهیت خرده‌فروشی‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد.
۱-۳-۲ مطالعات داخلی
- قاضی‌زاده و سلیمانی و طالبی (۱۳۷۳) نیز طی پژوهشی به بررسی چگونگی تأثیرگذاری تبلیغات و نیز ترفیع قیمت بر روی ارزش ویژه برند بانک پارسیان و ابعاد مختلف آن مانند کیفیت ادارک شده، تداعی برند، وفاداری به برند و در نهایت آگاهی از برند پرداختند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داده است که فعالیت‌های تبلیغاتی و نیز ترفیعی مربوط به قیمت دارای ارتباط و تأثیرات مثبت بر ارزش ویژه‌ی برند در بانک‌ها بوده‌اند. از اینرو به منظور تقویت ارزش نام و نشان تجاری در بانک‌ها ضروری است مدیران بانکی بر روی عوامل مذکور دقت نظر لازم را اعمال نمایند.
- سید جوادین و شمس (۱۳۸۱) در مطالعه‌ای به بررسی عوامل تعیین‌کننده‌ی ارزش ویژه‌ی برند کفش ورزشی در میان گروه سنی جوانان پرداخته‌اند که در آن از مدل ارزش ویژه‌ی برند مبتنی بر مشتری با عنوان آکر استفاده شده است. همچنین بیان می‌شود که مدیران بازاریابی باید در ارزیابی‌های کلی خود در مورد ارزش ویژه‌ی برند به اهمیت نسبی ابعاد ارزش ویژه‌ی برند توجه داشته باشند. در پایان با بهره گرفتن از مدلسازی معاملات ساختاری به بررسی روابط علی بین ابعاد ارزش ویژه‌ی برند و خود ارزش ویژه‌ی برند در صنعت کفش ورزشی پرداخته شده و میزان تطابق مدل آکر در صنعت مذکور مورد سنجش قرار گرفت.
- صداقت و همکاران (۱۳۸۹) تأثیر عناصر آمیخته ترفیع بر ارزش ویژه‌ی نام تجاری را بررسی کردند. این پژوهش درصدد مطالعه تأثیر عناصر آمیخته ترفیع(تبلیغات، فروش شخصی، ترفیع فروش، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم) بر ابعاد ارزش ویژه‌ی نام تجاری(وفاداری نام تجاری، ارزش درک شده، آگاهی از نام تجاری) و ارزش ویژ‌ه‌ی نام تجاری برآمده است. در این پژوهش از مدل رگرسیون تحلیل مسیر(مدل معادلات ساختاری) و نرم‌افزار ایموس به منظور تحلیل داده‌ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از وجود ارتباط مثبت میان عناصر آمیخته ترفیع و ارزش ویژه‌ی نام تجاری دارد.
۱-۳-۳ ضرورت انجام پژوهش
با گسترش عرصه رقابتی و هجوم برندهای جهانی به بازار داخلی، توجه به مفهوم برند و ارزش ویژه‌ی آن برای شرکتهای داخلی به منظور به دست آوردن سهم بیشتری از بازار تأثیرگذار است.
متأسفانه با وجودی که بیش از ۳۰ سال کار مداوم در جهت غنای دانش برند در اروپا و امریکا انجام شده، این مفهوم در ایران چندان مورد توجه قرار نگرفته است. فقدان دانش برند و مدیریت صحیح برند در ایران نتیجه‌ای جز فروش روزافزون برندهای خارجی در میان نوجوانان و جوانان و انزوای محصولات داخلی به همراه نخواهد داشت. اگرچه تحقیقات دانشگاهی صورت گرفته در ایران عامل وفاداری مشتری را مهم‌ترین خصوصیت مصرف­ کنندگان ایرانی در مورد اکثر محصولات و خدمت مورد بررسی معرفی می‌کنند، متأسفانه با عدم توجه به حوزه‌هایی چون برند، مدیریت برند و مفاهیم جدیدی چون ارزش ویژه‌ی برند و ارزش افزوده برند، چنین فرصت بکری عملاً برای بازاریان محصولات داخلی از دست رفته است. (شمس، ۱۳۸۷: ۴۴)
با تقویت ابعاد تشکیل‌دهنده ارزش ویژه‌ی برند می‌توانیم ارزش ویژه‌ی برند را ایجاد و تقویت کنیم. برای داشتن درک درستی از ارزش ویژه‌ی برند باید عوامل تشکیل‌دهنده آن مانند آگاهی از برند، تداعی برند، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند را به خوبی درک و اندازه‌گیری کنیم و در مرحله بعد به بررسی عوامل ثانویه تأثیرگذار بر روی ابعاد بپردازیم. نکته قابل توجه این است که نه تنها نتیجه نهایی این ابعاد ایجاد ارزش ویژه‌ی برند است بلکه از یکدیگر نیز تأثیر می‌پذیرند و مثلاً کیفیت ادراک شده به وفاداری منجر می‌شود و موجب تقویت این شاخص می‌شود، از طرفی آگاهی از برند بر روی کیفیت ادارک شده و تداعی‌های مصرف‌کننده تأثیرگذار است. (آکر، ۱۹۹۱)
از سویی دیگر عناصر آمیخته بازاریابی نقشی همچون جعبه ابزار بازاریابی را برای مدیران موفق ایفا می‌کنند. به کار بستن صحیح و به موقع این عناصر تأثیر بسزایی در ایجاد ارزش ویژه‌ی برند خواهد داشت. این عناصر با توجه به موقعیت استراتژیک هر سازمان می‌تواند متفاوت از سایر سازمان‌ها باشد. بدین جهت در این پژوهش تلاش شده است تا عناصر آمیخته ترویجی بازاریابی مورد توجه قرار گیرد. دانستن اینکه چگونه فعالیت‌های بازاریابی خاص باعث تقویت یا تضعیف ارزش ویژه‌ی برند می‌گردد، مدیران بازاریابی را قادر می‌سازد تا برنامه‌های اثربخشی طراحی کنند. مدیران بایستی فعالیت‌های حامی برند را گسترش داده و از اقدامات مخرب برند جلوگیری و ممانعت به عمل آورند.
لذا این پژوهش در تلاش است تا با شناخت ارزش ویژه برند و ابعاد آن، مسیر دستیابی به یک سیستم برندسازی مطمئن را از طریق معرفی ابزارهای تأثیرگذار بر آن هموار سازد و از این طریق اقدام به راهنمایی و یاری مدیران کسب و کار در جهت پیاده‌سازی هر چه هماهنگ‌تر فعالیت‌های بازاریابی بنماید و راهکاری مؤثر برای مدیران و تصمیم‌گیران شرکت به منظور توجه بر مفاهیمی چون برند، مدیریت آن و ارزش ویژه نام تجاری در جهت تعمیق دید بازاریابی مدیران شرکتها فراهم آورد.
۱-۴ فرضیه ­های پژوهش
فرضیه ۱ : تبلیغات تأثیر مثبتی بر وفاداری به برند دارد.
فرضیه ۲ : فعالیتهای پیشبرد فروش تأثیر مثبتی بر وفاداری به برند دارد.
فرضیه ۳ : فعالیتهای روابط عمومی تأثیر مثبتی بر وفاداری به برند دارد.
فرضیه ۴ : تبلیغات تأثیر مثبتی بر آگاهی از برند دارد.
فرضیه ۵ : فعالیتهای پیشبرد فروش تأثیر مثبتی بر آگاهی از برند دارد.
فرضیه ۶ : فعالیتهای روابط عمومی تأثیر مثبتی بر آگاهی از برند دارد.
فرضیه ۷ : تبلیغات تأثیر مثبتی بر کیفیت ادراک شده از برند دارد.
فرضیه ۸ : فعالیتهای پیشبرد فروش تأثیر مثبتی بر کیفیت ادراک شده از برند دارد.
فرضیه ۹ : فعالیتهای روابط عمومی تأثیر مثبتی بر کیفیت ادراک شده از برند دارد.
فرضیه ۱۰ : تبلیغات تأثیر مثبتی بر تداعی برند دارد.
فرضیه ۱۱ : فعالیتهای پیشبرد فروش تأثیر مثبتی بر تداعی برند دارد.
فرضیه ۱۲ : فعالیتهای روابط عمومی تأثیر مثبتی بر تداعی برند دارد.
فرضیه ۱۳ : وفاداری به برند تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
فرضیه ۱۴ : آگاهی از برند تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
فرضیه ۱۵ : کیفیت ادراک شده از برند تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
فرضیه ۱۶ : تداعی برند تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
فرضیه ۱۷ : تبلیغات تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
فرضیه ۱۸ : فعالیتهای پیشبرد فروش تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
فرضیه ۱۹ : فعالیتهای روابط عمومی تأثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند دارد.
۱-۵ اهداف پژوهش
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیر ترکیب عناصر پیشبردی بر ابعاد ارزش ویژه برند و همچنین بررسی میزان تأثیر ترکیب عناصر پیشبردی بر ارزش ویژه برند در شرکت بیسکویت اصفهان فرخنده می‌باشد.
۱-۶ کاربردهای متصور از پژوهش
همواره برای تولیدکنندگان و صاحبان برندهای صنایع غذایی این مهم حائز اهمیت بوده است که برای ساختن یک برند قدرتمند و در نهایت افزودن به ارزش آن از چه ابزارهایی باید بهره برده و از کدام موارد جلوگیری کنند و مهمتر از آن کدام ابزارها بیشترین تأثیر را در ایجاد خوشنامی برای برند آنها ایفا می‌کنند. پژوهش حاضر به این سؤال اساسی جواب می‌دهد که آیا استفاده از ابزارهای ترویجی بازاریابی در حوزه صنایع بیسکوییت‌سازی بر روی ابعاد ارزش ویژه برند و از طریق آن بر خود ارزش ویژه برند تأثیر مثبتی داشته یا خیر. انتظار می‌رود در پایان پژوهش رابطه منطقی و قانونمندی بین ترکیب عناصر بازاریابی و ارزش ویژه برند به درست آید تا از طریق آن سازمان‌های مرتبط با موضوع پژوهش بتوانند برنامه بازاریابی خود را به شیوه‌ای مؤثرتر و هدفمندتر تدوین و اجرا نمایند. برای مثال با انجام این پژوهش این امکان برای صاحبان برند بیسکویت اصفهان فرخنده در این زمینه به وجود می‌آید که با بررسی و تجزیه و تحلیل موقعیت خود و محیط، ریسک سرمایه‌گذاری خود را در حوزه بازاریابی با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، تعدیل کرده و بهترین روش را جهت برندسازی برگزینند.
۱-۷ مراجع استفاده کننده از نتیجه پژوهش
پژوهش حاضر می‌تواند در سازما‌ن‌دهی ترکیب سرمایه‌گذاری بر روی فعالیت‌های بازاریابی جهت بهبود ارزش ویژه‌ی برند شرکت‌های تولیدی و تجاری و همچنین استفاده مدیران بازاریابی و اجرایی شرکتهای مذکور سودمند باشد.
۱-۸ روش انجام پژوهش
۱-۸-۱ روش و ابزار گرد آوری اطلاعات
در این پژوهش و در مراحل مختلف آن از روش‌های زیر برای گردآوری داده‌ها استفاده شده است:
- مطالعات کتابخانه‌ای و جستجوی اینترتی
برای یافتن پیشینه تحقیق و اطلاعات مورد نیاز برای ارئه فرضیه ­های پژوهش از کتاب­های داخلی و خارجی و همچنین مجلات داخلی و خارجی و جستجوهای اینترنتی استفاده شده است.
- پرسشنامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:38:00 ق.ظ ]




  • اعمال آنالیز ترمواکونومیک بر روی سیستم­های تبرید جذبی ۲ یا چند مرحله­های و مقایسه ترمواکونومیکی آن با سیستم متداول.

 

 

فصل هفتم-پیوست

 

۷-۱ بررسی شرایط کارکردی سیکل جذبی تک اثره لیتیم برماید:آنالیز پارامتری[۵۵]

در این قسمت آنالیز پارامتری ترمودینامیکی یک سیکل مبرد جذبی تک مرحله­ ای با محلول و مبدل حرارتی تبرید ارائه شده است و جدا از سایر مطالعات، همه پارامترهای کارکردی که در مطالعات محققان داده شده ­اند، درشبیه­سازی مورد نظر قرارگرفته می­شوند. ضریب کارایی سیستم (COPc ,(COP نسبت راندمان () در دماهای گوناگون ژنراتورها، جاذب­ها، کندانسور­ها و تبخیرکننده­ها مورد مقایسه قرار گرفته اند. اثر سودمندی مبدل حرارتی بر روی بارهای حرارتی اجزاء، محلول و دماهای مبرد و پارامترهای کارکردی نیز مورد بررسی قرار می­گیرد.
یک سیستم مبرد جذبی تک مرحله­ ای به صورت شماتیک در شکل ۳-۳ نشان داده شد. راندمان سیکل و خصوصیات کارکردی سیکل به سیال عامل، دماها و اثر مبدل حرارتی بستگی دارد. مبدل بازیاب حرارتی محلول، محلول سرد را در مسیر آن از جاذب به ژنراتور گرم می­ کند و آن را زمان برگشت از ژنراتور به جاذب، خنک می­ کند. بنابراین، بار حرارتی در ژنراتور کاهش می­یابد و COP افزایش پیدا می­ کند. بعد از اثر دماهای کارکردی برسیکل کارایی و نرخ راندمان آزموده می­ شود، اثر مبدل حرارتی محلول بر کارایی سیستم جداگانه مورد بحث قرار می­گیرد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
همانطور که در قسمت قبل اشاره شد با توجه به معادلات ۳-۳و ۳-۴ برای ژنراتور تعادل جرم و انرژی به این صورت است:

 

(تعادل جرم کل)
(۳-۳)

 

(تعادل جرم برمید لیتیم)
(۳-۴)

 

 

نرخ جریان برای محلول غلیظ و رقیق را می­توان به ترتیب از روابط (۳-۳) و (۳-۴) بدست آورد:

 

(۷-۱)

 

 

 

 

(۷-۲)

 

 

همانطور که در قسمت قبلی اشاره شد، نسبت گردش (CR) را می­توان نسبت نرخ جریان جرم محلول خارج شده از ژنراتور به سمت جاذب) به نرخ جرم جریان مایع بکار رفته () تعریف کرد. از رابطه ۳-۶ نرخ گردش سیستم را می­توان به این صورت نشان داد:

 

(۷-۳)

 

 

حال از روی روابط بالا بار حرارتی اجزاء سیکل در واحد جرم مبرد به این صورت است:

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:37:00 ق.ظ ]