کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



<select id="city” name="city">
<option value="1″>اصفهان</option>
<option value="2″>کاشان</option>
</select><br />
<label>آدرس:</label>
<select id="street” name="street">
<option value="1″> نظر غربی </option>
<option value="2″>نظر شرقی</option>
<option value="3″>نظر میانی</option>
با نمایش تعداد فضای خالی در آن خیابان کاربر می تواند با زدن کلید ثبت به صفحه بعد برود. در صفحه جدید کاربر می تواند با مشاهده نقشه گوگل که در آن همه مکان های ثبت شده نمایش داده شده مکان خود را از روی نقشه انتخاب کند و سپس زمان تقریبی که می خواهد در آن محل پارک کند را از منوی مربوطه انتخاب نماید. زمانی که این اطلاعات همراه با شناسه که مربوط به همین تلفن همراه است به سمت پایگاه داده فرستاده شد، به بقیه کاربران این مکان را به عنوان رزرو نمایش می دهد. کاربر زمانی که به محل مورد نظر خود که از قبل رزرو کرده بود رسید باید از منوی برنامه ثبت نهایی را انتخاب کند تا این مکان از این پس به عنوان پارکینگ اشغال شده نمایش داده شود. همچنین میزان زمانی که قرار است خودرو در این پارکینگ بماند به سایر کاربران نمایش داده خواهد شد.
۳-۲-۶-وضعیت نمایش
یکی دیگر از امکاناتی که شرکت گوگل بر روی نقشه های خود قرار داده است وضعیت نمایش نفشه ها است، بطوری که کاربر می تواند با انتخاب آن ها نوع نمایش نقشه را عوض کرده و تصویر بهتری از نقشه را مشاهده کند. این وضعیت ها شامل، تصویر ماهواره ای، ساده، نرمال و ترکیبی می باشد که هر کدام از آن ها دارای خصوصیاتی است که با توجه به نوع سلیقه کاربر می تواند انتخاب شود. این امکان در این برنامه قرار داده شده است، دو مورد در صفحه اصلی و موارد دیگر برای صفحه مسیر یابی انتخاب شده اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
case R.id.mapTypeNormal:
googleMap.setMapType(GoogleMap.MAP_TYPE_NORMAL);
break;
case R.id.mapTypeHybrid:
googleMap.setMapType(GoogleMap.MAP_TYPE_HYBRID);
break;
۳-۲-۷-وب سایت
پایگاه داده
مختصات
مشاهده وضعیت
رزرو
وب سایت
شکل(۳-۹)-دیاگرام سایت
این نرم افزار با توجه به این که تحت پایگاه داده پیاده سازی شده، می توان تمام اطلاعات آن را بر روی صفحه وب[۵۱] بر روی کامپیوتر مشاهده کرد. با توجه به شکل(۳-۹) فرایند مشاهده مکان های ثبت شده و عملیات رزرو نیز از طریق این صفحه وب انجام می شود.
این صفحه به زبان برنامه نویسی php [۵۲]و java [۵۳]طراحی شده و از کتابخانه های java برای انجام برخی فرایند ها استفاده شده است. در سایت قسمتهایی برای دسترسی سریعتر به امکانات سایت در صفحه اصلی در نظر گرفته شده است. در این سایت هم، از نقشه های گوگل برای نمایش اطلاعات بر روی نقشه استفاده شده و شامل نسخه سه این برنامه، شرکت گوگل می باشد و دارای صفحات مختلفی در برنامه نویسی می باشد که صفحه اصلی و حیاتی این سایت صفحه configuration.php می باشد. زمانی که صفحه index.php توسط یکی از مرورگرهای سیستم، جستجو می شود صفحه فراخوان می شود که در آن، کد­های لازم برای دسترسی به تمام کتابخانه های لازم و فراخوانی جدول های پایگاه داده قرار داده شده است.
<?php
$config = array(
‘database’=>arra(
‘host’=>’localhost’,
‘name’=>’proj_iman’,
‘username’=>’root’,
‘password’=>'’
)); ?>
require_once(’libraries/vlib.php’);
require_once(’libraries/vdata.php’);
require_once(’libraries/class.smartmysql.php’);
require_once(’configuration.php’);
global $db, $config;
$db = new SmartMySQL();
$db->connect($config[’database’][’host’],$config[’database’][’username’],
$config[’database’][’password’],$config[’database’][’name’]);
mysql_query("SET NAMES ‘utf8′ “);
mysql_query("SET CHARACTER SET utf8″);
mysql_query("SET SESSION collation_connection = ‘utf8_general_ci’ “);
پس از فراخوانی این کتابخانه ها و پایگاه داده، صفحه اصلی main.php نمایش داده می شود. در صفحه اصلی سایت ردیف ها، طول و عرض های جغرافیایی همراه با نام خیابان ها، نمایش داده می شود و می توان هر ردیف را بصورت مجزا انتخاب و مکان دقیق آن را روی نقشه مشاهده و یا حتی اطلاعات آن را ویرایش کرد، این اطلاعات نمایش داده شده شامل، مقدار زمان ثبت شده و ساعتی که راننده خودروی خود را در آن محل پارک کرده، می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 08:51:00 ب.ظ ]




فراشناخت به چیزی که در باره آن فکر می­کنید علاقمند است. اما ذهن آگاهی به اینکه چگونه در مورد کاری که در حال انجام آن هستید فکر می­کنید توجه دارد. شما می­توانید سرگرم کارتان باشید با ذهن آگاهی در حس معمولی بدون اینکه به سطح بالاتر بیایید. همانطورکه صحبت می­کنید. می­توانید بدون هیچ فراشناختی به فرایند تفکرتان توجه کنید. من می­توانم طبقه جدیدی ایجاد کنم، نسبت به اطلاعات جدید با ذهن باز روبرو شوم و به بیشتر از یک دیدگاه آگاه باشم بدون اینکه یک قدم عقب برگردم و درباره اینکه چگونه من واقعا این کارها را انجام می­دهم فکرکنم. در حقیقت متخصص ذهن آگاهی (کسی که به طور کامل در ذهن آگاهی استاد است) فراشناختی نخواهد بود. شخص ذهن آگاه نیازی به بازخورد تفکرش نخواهد داشد و در واقع این کار به طور واقعی با فعالیت ذهن آگاهی تداخل دارد (همان).
عموما مبتدیان کسانی هستند که نیاز دارند درباره آنچه که انجام می­ دهند فکرکنند. کارآموزان رانندگی نیاز دارند بیشتر توجه شان را به پیش پا افتاده­ترین جنبه­ های رانندگی متمرکز کنند. مثلا پدال گاز کجاست. راننده با تجربه توجه کمتری به رانندگی دارد ومی­تواند به جای آن به یک گفتگوی فعال بپردازد. همین برای تفکر هم درست است متفکران مبتدی (یعنی کسی که فقط تلاش می کند خودش را از سطح مطلوب یا نامطلوب معمولی بالاتر ببرد) نیاز خواهد داشت مقدار زیادی از توجه­شان را صرف تفکرشان کنند تا بفهمند چگونه فکر می­ کنند و چگونه خط فکری را در مسیر معین تغییر دهند. همانطور که آنها بر الگوهای متناوب تفکر مسلط می­شوند نیاز به تأمل فراشناختی به عنوان یک مکانیزم فرمان کاهش می­یابد (تیزدل، ۲۰۰۲).
پایان نامه - مقاله
ولز (۲۰۰۵) اعلام کرده است که چندین فرایندهای فراشناختی ، مانند نظارت فراشناختی لازم است تا فردبتواند به ذهن آگاهی برسد.نظر او با تعریف ذهن آگاهی به عنوان چگونگی درک افکار و تجربیات (تنظیم شناخت) مرتبط است. فراشناخت نیز از لحاظ نظری توسط محققان زیادی در زمینه های دیگربا ذهن آگاهی مربوط دانسته شده است. (بیشاب و همکاران، ۲۰۰۴ ؛تیزدل، ۱۹۹۹، ولز ، ۱۹۹۹ ، ۲۰۰۵).اگر چه بیشترآنها تحقیقات خود را در یک زمینه بالینی انجام داده اند از جمله ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی(MBCT) یا درمان فراشناختی[۲۵۸].
ذهن آگاهی و درمان فراشناختی دو برنامه متفاوت هستند، اما می توان آنها را به عنوان مفاهیم همپوشی دانست که دارای یک هدف می باشند. هر دوبرنامه برای ایجاد تغییر در افکار و تجارب مراجعان برای ارتباط با دیگران بکار برده می شوند. از طریق آموزش ذهن آگاهی می توان آگاهی فراشناختی بدست آورد. اگر چه آگاهی فراشناختی تاحدودی معانی متفاوت دارد.. این اصطلاح می تواند مترادف دانش فراشناختی استفاده می شود. اما معنی آن زمانی که آن را در زمینه های بالینی به کارمی برند متفاوت است. ولز (۲۰۰۵) آگاهی فراشناختی را آگاهی از افکارمی داند ، اما تیزدل آن را یک “حالت خاص” توصیف می کند. در این حالت افکار به عنوان حوادثی که از ذهن عبور می کنند درنظر گرفته می شود. به جای اینکه جنبه های ذاتی آنها مورد توجه قرار گیرد یا بازتاب واقعیت باشند. (تیزدل ، و همکاران، ۲۰۰۲،ص۲۸۵).
هنگامی که شما برای اولین بار اقدام به تمرین ذهن آگاهی می کنید نیاز دارید که توجه زیادی به اینکه چگونه تکالیف را انجام دهید صرف کنید. وبه طور خاص چگونه شما در مورد آن تفکرات فکر می کنید و مجبور خواهید شد در مورد اینکه چگونه این فکر کردن می تواند با دستورالعمل ذهن آگاهی تغییر کند فکر کنید. بنابراین فراشناخت فعالیت لازمی خواهد بود. اما همانطور که شما بر ذهن آگاهی مسلط می شوید ، ممکن است شما فقط سرگرم ذهن آگاهی باشید بدون نیاز به تفکر در باره آن . این خوب است به دلیل اینکه انرژی روانی که باید برای بازخورد تفکرتان می گذاشتید می توانید به جای آن به وظیفه اصلی اختصاص (تعمیق فعالیت ذهن آگاهی شما) داده شود. ازجهت دیگرفراشناخت می تواند بدون ذهن آگاهی باشد. من می توانم درباره افکارم فکر کنم بدون ایجاد طبقه جدید وغیره.. در حقیقت مبتدی فراشناخت احتمالا غیر ذهن آگاه[۲۵۹] می باشد. اما اگر شما بهتر تمرین کنید ممکن است ذهن آگاهانه کار کنید. ودر واقع فراشناخت شما بهتر می شود اگر به طور ذهن آگاهانه انجام دهید. بنابراین ذهن آگاهی وفراشناخت در این رابطه تفاوت دارند؛ ذهن آگاه تازه کار فراشناختی است و متخصص فراشناخت ذهن اگاه است (بیشاب و همکاران،۲۰۰۴).
۲-۱۲- مبانی نظری بهزیستی اجتماعی
یکی از ارکان سلامت همگانی جامعه بهزیستی اجتماعی[۲۶۰] است که در کنار ابعاد روانی و جسمی افراد به ارزیابی فعایت­های اجتماعی شهروندان جامعه می ­پردازد. بر این اساس بهزیستی اجتماعی یعنی: ۱- اعمال افراد همراه با تطبیق کامل که در این وضعیت افراد در شرایط هماهنگی و تعادل کامل با جامعه به سر می برند. ۲- این واژه بیشتر به دنبال سازگاری، موافقت و همراهی است. به این معنا که وجود بهزیستی اجتماعی در جامعه حالت توازن را برقرار می کند و شهروندان را برای حفظ نظم و امنیت اجتماعی پایدار ترغیب و تشویق می نماید. ۳- در این نوع توازن و جود یکسری از شبکه ­های اجتماعی فرد با آنان احساس راحتی می­ کند و می ­تواند از عهده مسئولیت­های اجتماعی خود در جامعه بر آید مورد نظر می باشد (هزارجریبی، ۱۳۹۱).
بلوک و برسلو[۲۶۱] برای اولین بار در سال ۱۹۷۲ در پژوهشی به مفهوم بهزیستی اجتماعی پرداختند. آنها مفهوم بهزیستی اجتماعی را با “درجه عملکرد اعضاء جامعه” مترادف کرده و شاخص بهزیستی اجتماعی را ساختند. آنها تلاش کردند تا با طرح پرسش های گوناگون در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند. این مفهوم را چند سال بعد ” دونالد[۲۶۲]” و همکارانش در سال ۱۹۷۸ مطرح کردند و استدلال آنها این بود که سلامت امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماری­ها و قابلیت ­های کارکردی افراد است. بر اساس برداشت آنان بهزیستی اجتماعی در حقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب می­ شود و هم می ­تواند تابعی از آن باشد. سنجش محتوای بهزیستی اجتماعی از ابتدا از طریق تمرکز بر “فرد” و در رابطه با تعاملات فردی[۲۶۳] (مثلاً ملاقات با دوستان) و مشارکت اجتماعی[۲۶۴] (مانند عضویت در گروه ها) مورد سنجش قرار گرفت و در اندازه گیری آنان ارکان عینی (مثلاً تعداد دوستان) و ذهنی ( مانند کیفیت روابط دوستانه) هر دو تعریف منظور شده بود (کالاگان، ۲۰۰۸). بهزیستی اجتماعی از سال­های ۱۹۹۵ به بعد علاوه بر نگرش کلی و عامی که بر کیفیت سلامت در میان تمام افراد دارد، در کشورهای صنعتی گرایش خاصی در دو بعد سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی آغاز کرده است» (جین، ۱۳۸۴). مفهوم بهزیستی اجتماعی و عاطفی در زمینه ­های گسترده تری مانند؛ اهمیت تعلق به زمین، فرهنگ، معنویت، اصل و نسب، خانواده و جامعه، و چگونگی تاثیر متقابل آنها بر افراد را شامل می­ شود (کلیلند، ۲۰۰۷).
بهزیستی اجتماعی نوعی بهداشت روانی، فردی و اجتماعی است که در صورت تحقق آن در جامعه شهروندان دارای انگیزه و روحیه شاد می­باشند و در نهایت جامعه شاداب و سلامت خواهد بود. در واقع زندگی سالم محصول تعامل اجتماعی بین انتخاب­های فردی از یک سو و محیط اجتماعی و اقتصادی احاطه کننده افراد از سوی دیگر است. بهزیستی اجتماعی در زندگی در واقع همان ارزیابی­ها و نگرش­های مثبت و منفی افراد از دیگرانی می­باشد که در طی زندگی روزمره خود با آنان در تعامل اجتماعی هستند. بهزیستی اجتماعی بخشی از سلامت فرد است که در عرصه اجتماع به ظهور می رسد. زمانی شخص را واجد بهزیستی اجتماعی می­شمریم که بتواند فعالیت­ها و نقش­های اجتماعی خود را در حد متعارف بروز و ظهور دهد و با جامعه و هنجارهای اجتماعی احساس پیوند و اتصال کند. (کییز و شاپیرو، ۲۰۰۴؛ به نقل ازسام آرام، ۱۳۸۸).
تحقیقات در زمینه تعریف بهزیستی توسط کییز (۲۰۰۲،۲۰۰۵) پیگیری شده است. او معتقد است که که دیدگاه سلامت روان به عنوان یک مجموعه زمانی که یک فرد در سطح بالا عملکرد مثبت در زندگی دارد ایجاد می شود (کییز، ۲۰۰۹).
تعریف سنتی بهزیستی اجتماعی به جنبه­ های بیرونی چرخه اجتماعی شامل موقعیت اقتصادی اجتماعی، چرخه زندگی و به طور گسترده به تاثیر محل زندگی یا حتی کشور محل اقامت اشاره دارد. مثلا انگلند[۲۶۵] (۱۹۹۸) در مقاله­ای درباره اندازه ­گیری بهزیستی اجتماعی به وضعیت اقتصادی توجه می­ کند و به عنوان شاخص بهزیستی اجتماعی اشاره می­ کند. هرچند استفاده از چنین محورهایی برای بهزیستی اجتماعی خطر نادیده گرفتن جنبه­ های شخصی و روانشناختی را در بر دارد. لذا برای اندازه ­گیری بهزیستی اجتماعی مهم است که جنبه­ های حمایت اجتماعی[۲۶۶]، شبکه اجتماعی[۲۶۷] و دوستان را درنظر بگیریم.
«بهزیستی اجتماعی» به عنوان ارزیابی فرد از کیفیت روابط خود با خانواده، دیگران و گروه ­های اجتماعی تعریف شده است. به واقع مقیاس بهزیستی اجتماعی بخشی از سلامت فرد را می­سنجد که نشانگر رضایت و خشنودی یا عدم رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعی است و در واقع شامل پاسخ­های درونی فرد (احساس، تفکر و رفتار) نسبت به محیط پیرامونی خود است (لارسون[۲۶۸]، ۱۹۹۳).
لارسون (۱۹۹۳) طرحی را برای بهزیستی اجتماعی مطرح کرده که شامل دو مولفه است:
سازگاری اجتماعی[۲۶۹]: شامل رضایت از رابطه غلبه بر نقشهای اجتماعی (مانند مشارکت اجتماعی و رفتار اجتماعی) و سازگاری با محیط خود.
حمایت اجتماعی[۲۷۰]: شامل تعداد تماسها در شبکه اجتماعی شخص و رضایت از این تماسها.
این تعریف به نظرمفید است زیرا هم جنبه ذهنی[۲۷۱] (رضایت از رابطه) و هم جنبه عینی[۲۷۲] (تعداد تماسها) بهزیستی اجتماعی را در بر می­گیرد. اخیرا نیز اوستون و جکوب[۲۷۳] (۲۰۰۵) بهزیستی اجتماعی را شامل مهارت‌های اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه بزرگ‌تر دانسته‌اند و به شرایط اقتصادی و اجتماعی، رفاه و تمامیت شخص در شبکه ‌اجتماعی توجه کرده‌اند. مک نالتی و فرانک (۲۰۱۱) استدلال می­کنندکه، بهزیستی صرفا با ویژگی­های روانشناختی مردم مشخص نمی­ شود بلکه توسط ارتباط میان خصوصیات و ویژگی­های مردم با محیط اجتماعی آنها تعیین می­ شود.
به منظور تعریف جدید از بهزیستی باید به نوسانات و تعادل بین چالش­هایی که فرد در سطح جسمانی، روانشناختی واجتماعی با آن روبروست و هم به منابع جسمانی، روانشناختی و اجتماعی که دراختیار دارد (نمودار شماره ۲-۲) اشاره شود (دودگه[۲۷۴] و همکاران،۲۰۱۲).

چالشها
روانشناختی
اجتماعی
جسمانی
منابع
روانشناختی
اجتماعی
جسمانی
نمودار شماره ۲-۲: تعادل بهزیستی شخصی، دودگه وهمکاران (۲۰۱۲)
۲-۱۳- نظریه بهزیستی اجتماعی کییز
کییز[۲۷۵] بهزیستی اجتماعی را در سال ۱۹۹۸ با ارائه مقیاسی به صورت جامع تر و با شمول ابعاد اجتماعی و محیطی زندگی فرد مفهوم سازی نمود. کییز در آن مقیاس و تحقیقاتی که پس از آن صورت داد، فرض را بر این می­ گذارد که افراد کیفیت زندگی و عملکرد شخصی­شان را با معیارهای اجتماعی شان ارزشیابی نمایند به این ترتیب بهزیستی اجتماعی دربرگیرنده اجزاء و مؤلفه ­هایی است که روی هم رفته روشن می­سازد که آیا فرد از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هست یا خیر؟ و به چه میزانی؟
کییز بعد سلامت روانی و اجتماعی را نشانه کارکرد مثبت می­خواند و می­گوید اگر فرد شرایط دو بعد سلامت احساسی (احساس خوب و رضایت از زندگی) وبعد کارکرد مثبت را داشته باشد، از سلامت روانی برخوردار است (کییز، ۲۰۰۹). وی این وضعیت را بالندگی می­نامد. افراد بالنده احساس خوبی به زندگی دارند و در رابطه با دیگران و در جامعه، فعال و سازنده­اند. کییز نبود سلامت روانی را پژمردگی می­خواند. افراد پژمرده، احساس خوبی به زندگی ندارند و کارکرد روانی و اجتماعی شان مشکل دارد. این افراد دچار یاس و نومیدی بوده و زندگی خود را پوچ و خالی می­بینند. این وضعیت با افسردگی تفاوت دارد. کییز و شاپیرو[۲۷۶](۲۰۰۴) در یک تحلیل عامل گسترده نشان داد که بهداشت روانی دارای ابعاد هیجانی، روانی و اجتماعی است و با توجه به مفهوم پردازی­های نظری از بهزیستی اجتماعی یک مدل پنج بعدی قابل سنجش ارائه داد. طبق این ابعاد فرد سالم از نظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماعی را بصورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و دارای بالقوه­هایی برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروه ­های اجتماعی[۲۷۷] متعلق به خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن شریک بداند. محتوای مقیاس بهزیستی اجتماعی وی طیف مثبتی از ارزیابی فرد از تجاربش در جامعه است. این مقیاس جدید با مقیاس­های بهزیستی اجتماعی در سطح بین فردی (مثل پرخاشگری[۲۷۸]) و سطح اجتماعی[۲۷۹] (مثل فقر[۲۸۰] و جایگاه اجتماعی[۲۸۱]) تفاوت دارد (کییز و شاپیرو، ۲۰۰۴؛ به نقل ازسام آرام،۱۳۸۸). بر اساس این دیدگاه کییز بهزیستی اجتماعی را به عنوان « ارزیابی شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با دیگران، نزدیکان و گروه ­های اجتماعی می­داند که او عضو آنهاست.
کیفیت روابط با دیگران که شامل (دوستان، نزدیکان، آشنایان، همکاران و گروه ­های اجتماعی که فرد در آنها عضویت دارد) مورد مطالعه قرار می­دهد. وی بهزیستی اجتماعی را شامل عناصری متعدد دانسته که در کنار یکدیگر بیانگر این است که چگونه و در چه درجه ای از رفاه در زندگی اجتماعی خود، خوب عمل می­ کنند. (مثلاً به عنوان همسایه، همکار و همشهری) در واقع زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیارهای اجتماعی[۲۸۲] ارزیابی کرد. عملکرد خوب زندگی چیزی بیش از سلامت روانی است و تکالیف و چالش­های اجتماعی را نیز در بر می­گیرد. فرد سالم از نظر اجتماعی، زمانی عملکرد خوب دارد که اجتماع را به صورت یک مجموعه معنادار و قابل فهم و بالقوه برای رشد و شکوفایی بداند و احساس کند که متعلق به گروه ­های اجتماعی خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن سهیم بداند (کییز، ۱۹۹۸).
معیارهای بهزیستی اجتماعی در مطالعات کییز که منعکس کننده ارزیابی شخص از تجربه ­های اجتماعی است، بیانگر تجزیه و تحلیل سطوح میان فردی (پرخاشگری[۲۸۳]، حمایت) و سطوح اجتماعی ( قدرت، سرمایه اجتماعی) می­باشد. بر این اساس جدول ذیل سطح تحلیل در سلامت جامعه را بیان می­ کند.

 

پیوستار سطوح تحلیل
فردی میان فردی اجتماعی
منفی بیگانگی و ناهنجاری اجتماعی پرخاشگری و ناآشنایی با قوانین مدنی فقر ، خودکشی و جرم
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۶-۱- تعادل و جامعه پذیری
مفاهیم یک پارچگی و : تعادل” ۲۰، از ” مفاهیم کلیدی” ۲۱ و از سازه های اساسی نظریه ی ساختی –کارکردی ، به عنوان یکی از اهداف اصلی جامعه از یک طرف ، و ” ارزش ها، هنجارها” ۲۲ و جامعه پذیری به عنوان ابزارها و وسایل مناسب برای رسیدن به اهداف ازطرف دیگر، بسیار مهم هستند . کارکردگرایان ساختاری در چارچوب نظریه خود به مفاهیم، ارزش ها و اهداف از یک سو و هنجارها به عنوان وسایل رسیدن به ارزش ها و اهداف از طرف دیگر و از همه مهم تر به فرایندی که این امر مهم را ممکن می سازد یعنی به فرایند جامعه پذیری ، دقت اساسی دارند. و آن ها را در کانون توجه خود قرار می دهد ؛ چرا که این مفاهیم ، عوامل و فرایندها؛ انسجام،یک پارچگی و به سامانی یک جامعه؛ نظام و سازمان موجب می شود و در نتیجه تعادل آن ها را ممکن می سازد (مهارجی ، ۱۳۸۲: ۱۳۱).
دانلود پایان نامه
در نظام های اجتماعی ، هم محیط و عوامل آن، و هم عناصر ساختی با ایفای کارکردهای خود، تعادل را موجب می شودند. در این میان اگر فرایند جامعه پذیری نتواند بین اهداف و ارزش های جامعه، یا نظام اجتماعی و هنجارها و یا وسایل اجرای آن ارزش ها و مطلوب های مرتبط ، انطباق ایجاد کند، یک پارچگی و انسجام جامعه و یانظام ضعیف، و در نتیجه دچار بی تعادلی می شود. در این صورت، جامعه یا نظام باید تلاش کند که از طریق تعریف دوباره ی ارزش ها و هنجارها، و با یاری فرایند جامه پذیری و با ساخت یابی مجدد و پی در پی به یک پارچگی و انسجاتم و تعدل جددی دست یابد و تغییرات و تحول های پدید آمده، نابودی جامعه و یا نظام را موجب نشود تا موجبات تغییرات و تحولات در جامعه و نظام ، سازگاری آنها برای فائق آمدن بر محیط خویش و تعادل را فراهم آورد(ساختی یابی دوباره). از این رو جامعه پذیری، پرونده ی محرک های اساسی و بنیادی است که کنشگران، کنش خود را بر آن ها بنا می نهد و از این طریق با درونی شدن ارزش ها، هنجارها و مهارتها در کنشگران و ایفای درست نقش ها در پایگاه ها، هم نوایی و تعادل در جامعه و نظام به وجود میآید و با ادامه حیات پویای خود، توسعه پایدار حاصل می گردد.
نظام مدیریت محلی با هدف تحقق حکم رانی خوب یکی از ساخت های طراحی شده ی پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ است که با ساخت یابی مجدد مبتنی بر فرهنگ و ارزش ها ی مشارکت و به ویژه مشارکت شهروندان در اداره ی جامعه بر اساس مقتضیات محلی، می باید به باری فرایند جامعه پذیری و ایجاد الزامات هنجاری ، همانا انسجام، یک پارچگی و تعادلی را در جامعه ایجاد کند تا ایران به اهداف و مطلوب های سند چشم انداز ایران در ۱۴۰۴ دست یابد . اگر در این میان این امر تحقق نپذیرید ، باید فرایند بازشناسی و اصلاح گردد تا چالش های کاهش یابد و موانع بر طرف شود وجود مشارکت در اجزای مختلف حکومت، جوهر و ماهیت دکراسی به شمار می رود (Ward,2010) در واقع امروزه، تعهد به مشارکت دادن مردم در برنامه های توسعه ، در قالب نهادها از ویژگی های اصلی دولت های توسعه مدار به شمار می رود (Pollard,2010) از این رو دولت ها به اتخاذ رویکردهای مشارکتی در برنامه های توسعه روی آورده اند (Murray-li,2007;Jennings.2007:Lange,2008)
شکل۲-۱: فرایند، فرم و نتیجه مشارکت های مردمی در جوامع محلی
منبع: Hophmayer & Krozer,2008
۲-۶- مشارکت
مشارکت مردم و از طریق تشکیلات و سازمان‌های روستایی برنامه‌ها و طرح‌های توسعه روستایی تدوین و اجرا گردیده و تحت نظارت و ارزشیابی قرار می گیرد(رضوانی،۱۳۸۳: ۲۱۱)
با گسترش مفهوم مشارکت در میان دست اندرکاران و صاحب نظران توسعه و به ویژه توسعه روستایی، عده زیادی از فعالان توسعه به ارائه راه کارهای نظری و عملی در جهت ترغیب و تشویق مشارکت و از طرفی اهمیت موضوع مشارکت در توسعه پرداخته اند. برای نمونه ، گاندی خواهان تحول روستاها ازطریق توسعۀ درونی انها تبدیل شان به مکان هایی زیست پذیر و متناسب با رشد و ترقی بود(پاپلی یزدی و ابراهیمی، ۱۳۸۱ ، ۱۵۶) در این میان موفقیت وشکست هر سازمان در دستیابی به اهداف و انجام وظایفش متکی به مدیریت آن است . روستا نیز به منطله یک سازمان فضایی زیستی، از این قاعده مستثنی نیستند(فیروزنیا، ۱۳۹۰، ۸۹)
در منابع علمی، تعاریف متعددی از مدیریت ارائه شده است . عده ای مدیریت را هنر انجام امور به وسیله دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تاکید داشته اند.
گروهی مدیریت را علم هماهنگی کوشش های اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده اند (الوانی ، ۱۳۷۷، ۵۶). در تعریف دیگری فرایند به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی، مالی ، اطلاعاتی و انسانی از رطیق سازماندهی ، بسیج منابع وامکانات ، هدایت و رهبری برای دستیابی به اهداف سازمان بر اساس نظام ارزشی وچتر حاکم بر جامعیت را مدیریت گویند(موسویان، ۱۳۸۴، ۶۴). در این میان میتوان مدیریت روستایی را برنامه ریزی برای روستا، سازماندهی اقدام توسعه ای و هماهنگی و نظارت بر اقدام های انجام شده دانست(دربان آستانه، ۱۳۸۴، ۷۸) در واقع مدیریت روستایی، علم تلفیق و تنظیم عوامل مختلف طبیعی ، انسانی، اقتصادی و غیره در جامعه روستایی است(طالب ، ۱۳۷۵، ۴۵).
مدیریت روستایی در فرایند توسعه روستایی یکپارچه و پایدار نقش اساسی دذارد . مدیریت روستایی در واقع فرایند سازمان دهی و هدایت جامعه ومحیط روستایی از طریق شکل دادن به سازمان ها و نهادهاست.(هاشمی و همکران، ۱۳۹۰). ساختار اداره نواحی روستایی در بین کشورها به لحاظ تشکیلات سازمانی وسیاسی حاکم و نیزسلیقه تاریخی متفاوت می باشد. با وجود ساختارهای متفاوت اداری ، در دهه های اخیر حکومت محلی روستایی در بیشتر کشورها در معرض تحول چشمگیری بوده است. ماهیت و زمان این تغییرات با توجه به زمینه های ملی هر کشور متفاوت است، اما در مفهوم وسیع آن ، مدیریت روستایی از دوره پدرسالاری در اوایل قرن بیستم به دوره دولت گرا در اواسط قرن بیستم و به یک دوره جدید حکمروایی در قرن بیست و یکم متحول شده است (وودز، ۱۳۹۰). راهبرد جدید مدیریت روستایی باید سمت و سوی مشارکتی داشته باشد و به این نکته مهم توجه کند که دستیابی به توسعۀ پایدار، منوط به افزایش ظرفیت ها در تمام امور است. جامعه ای توسعه یافته تر خواهد بود که بر سرنوشت خود تسلط بیشتری داشته باشد. در غیر این صورت، اگر جامعه ای به سطحی از رشد اقتصادی –اجتماعی برسد، اما قدرت اختیار و انتخاب از آن سلب شود، تنها مرحله ای از رشد را طی کرده، ولی فاقد توسعه است(مطیعی و سخایی، ۱۳۸۸ به نقل از حسینی ، ۱۳۸۶).
شکل جدید مدیریت روستایی« مدیریت مشارکتی» نام دارد در این شیوه مدیریت ، عناصر بیرونی تعیین سرنوشت مردم در روستا نیستند، بلکه مردم در تعامل با دولت و بازار از سرنوشت خود را رقم میزنند . مشارکت دادن مردم روستایی که خود ذینفع و گروه هدف برنامه های توسعه اند، با شکل گیری سازمان های مردمی- محلی در جامعه اماکنپذیر است. بدین ترتیب زمینه ای فراهم می شود تا نهادهای مشارکت کننده و همکاران طرح ها به طور بالقوه که تسهیل گری را انجام دهند(افتخاری، ۱۳۸۶ ، ۱۴۶).
در سال های اخیر ، توسعۀ روستایی در قالب مشارکتی و نهادگرایی مطرح شده که ابعاد توسعۀ روستایی یکپارچه ، همراه با مشارکت مردم را در بر دارد. از این منظر، عوامل متعددی بر توسعۀ روستایی تاثیرگزارند که از جمله آنها می توان مدیریت روستایی وحضور خبرگان شوراها را نام برد (پورطاهری و همکاران، ۱۳۸۹، ۸۷).
در مدیریت جدید روستایی ، مشارکت دادن مردم به عنوان مهمترین رکن موفقیت برنامه های توسعه روستایی شناخته می شود. در این میان عوامل مختلفی باعث عدم مشارکت روستاییان می شود. از دیدگاه برخی از پژوهشگران سرمایه گذاری به همراه توسعه زیرساخت ها در نواحی روستایی در راستای کاهش فقر این نواحی، مهمترین عامل عدم مشارکت روستاییان به شمار می رود، بنابراین دولت ها می توانند با اجرای برنامه های توسعه اقتصادی سطح مشارکت روستاییان را افزایش دهند(Leal.2007;Jennings,2007) از نظر برخی دیگر هم، ضعف زیرساخت های فرهنگی و پایین بودن سطح دانش وعدم آگاهی از فواید مشارکت، مهم ترین موانع مشارکت روستاییان به شمار می رود (Zhang,2011).
بنابراین می توان گفت، پیش نیاز افزایش مشارکت روستاییان در فرایند مدیریت روستایی، وجود رویکردی سیستمی و یکپارچه همراه با نگرش توسعه پایداری است تا هم موانع عدم مشارکت روستاییان کاهش یابد و هم روند توسعه روستایی تسهیل شود.
۲-۷. مشارکت و نقش آن در توسعه ی روستایی
با وجود قدمت مشارکت در میان جوامع انسانی و عمل به آن واژه های مشارکت و مشارکتی برای اولین بار در اواخر دهه ی ۱۹۵۰ مطرح گردیده است؛ ولی با تأخیر در عرصه توسعه ی روستایی مورد استفاده قرار گرفته است. مشارکت مردم از سالهای ۱۹۶۰در کشورهای پیشرفته واز ۱۹۷۰در کشورهای رو به پیشرفته مرسوم شد. این نگرش به دنبال تأکید بر ابعاد اجتماعی در برنامه های توسعه آغاز شد. و با اهمیت توجه به پایداری اجتماعی، به عنوان بستر تحقق سایر ابعاد پایداری مورد توجه بیشتری قرار گرفته است (UNHSP,2009:65). کاربرد واژه ی مشارکت در برنامه ی توسعه روستایی و صنعتی شدن کشورهای مغرب زمین و اتخاذ چنین استراتژی در بسیاری از کشورهای جهان سوم، موجب شد تا پیامدهای منفی مانند مهاجرت و جابجایی شدید جمعیتی، افزایش شکاف بین مناطق شهری و روستایی و. .. حادث شود. در نتیجه، بسیاری از کشورها و تئوریسین های توسعه، درصدد بر آمدند تا نسبت به رهیافت های اتخاذ شده، تجدیدنظر نمایند. از این رو مشارکت روستاییان و مکانیزم های جلب و به کارگیری آن ها در برنامه‎های توسعه ی روستایی مورد توجه واقع گردید و مفهوم جدیدی از توسعه با عنوان توسعه ی مشارکتی وارد ادبیات گردید (مطیعی لنگرودی، ۱۳۸۲،ص۸۳).
علل توجه روزافزون به رویکردهای مشارکتی توسعه از دهه ی ۱۹۷۰ به بعد را می توان در کاستی های موجود در رهیافت های به کار رفته قبلی در زمینه ی توسعه و پیامدهای منفی آن جستجو کرد.توسعه روستایی و مشارکت واقعی روستاییان به خصوص، در قالب سازمانی آن ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند به گونه ای که دو روی یک سکه را تشکیل می دهند. مشارکت روستایی در توسعه روستایی شامل مداخله‎ مردم در فرایند تصمیم گیری، اجرای طرح ها، بهره گیری از منافع این طرح ها و ارزیابی آنها می‎گردد مشارکت یک مفهوم ذاتی در جوامع بشری است که برای تحکیم آن نیازمند یک برنامه ریزی از پایین به بالا۲و ارتباط بین همه ی فاکتورهای موجود در این زمینه هستیم (Wang, Xiao jun et al, 2008: 96).
در این زمینه تجربه ی بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما نشان می دهد که برنامه ریزی متمرکز، آمرانه و از بالا به پایین دست آورد مطلوبی نداشته است. هر چه سطوح مشارکت محدودتر باشد، امکان اجرایی و کارآمد شدن برنامه ها کاهش خواهد یافت و هزینه های اجرا و نظارت مرکزی افزایش یافته و آسیب پذیری طرح ها و سیاست ها بالا خواهد رفت بنابراین نظام برنامه ریزی باید به گونه ای طراحی شود که حجم گسترده ای از مشارکت را در کلیه سطوح داشته باشد (رضوانی، ۱۳۸۳،ص۲۱۴).
۲-۸. مشارکت و مسئولیت پذیری
مسئولیت پذیری عبارت است از شدت و گستردگی مشارکت فرد در سازمان، احساس تعلق به سازمان، شغل واحساس هویت، مسئولیت پذیری را می توان در وفاداری، داشتن هویت و احساس مسئولیت های فردی و شغلی و سازمانی خلاصه کرد (آتش پور، ۱۳۸۷،ص۸۳).مسئولیت پذیری اجتماعی تعهد پایداری را برای حمایت و بهبود رفاه اجتماعی در حال و آینده در زمینه پایداری منفعت وسود مشارکت کنندگان بوجود می آورد در این بین مشارکت وسیله ی تبدیل روستاییان بی تفاوت به روستاییان صاحب حقوق و مسئولیت های فردی واجتماعی می شود ( etal,2010:57).
۲-۹. ضرورت مشارکت در توسعه ی روستایی
امروزه همه دست اندرکاران و دلسوزان امر توسعه ی روستایی که بیش از هر چیزی بر ارتقای سطح زندگی روستاییان در تمامی ابعاد اعتقاد دارند، بر توسعه ی اقتصادی به همراه توسعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی توجه دارند و از این رو مشارکت مفهومی است که در برگیرنده ی تمامی ابعاد خواهد بود و به رشد متوازن تمامی جنبه های زندگی روستاییان خواهد انجامید. امروزه به خوبی این موضوع مورد تأیید قرار گرفته است که بخش اعظمی از فقیران در سطح ملی در روستاها ساکن هستند و مشارکت به عنوان عنصر اساسی سهیم کردن فقیران روستایی در تصمیم گیری ها از اولویت خاصی برخوردار است. نظام متمرکز اداری و تصمیم گیری های از بالا بسیاری از طرح های توسعه در نواحی روستایی را با شکست مواجه کرده است که برای جلوگیری از تداوم چنین شکست هایی می بایست برای روستاییان اهمیت ویژه‎ای قائل شده و نظرات و افکار آنها مورد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.از مشکلات دیگری که نظام متمرکز در ایران به وجود آورده است، عدم هماهنگی در توسعه ی نواحی مختلف در سطح ناحیه ای و به ویژه در مناطق روستایی است و مشارکت به عنوان پیش شرط اساسی در توسعه ی روستایی می تواند به برنامه ریزی در سطح محلی منجر شود (رستمی، ۱۳۸۲،ص ۲۱).
توجه به فقیران روستایی؛
تجدیدنظر در نظام متمرکز اداری؛
توجه به نابرابری های ناحیه ای؛
توجه به مشکلات زیست محیطی روستایی؛
توجه به تقسیم منافع حاصل از توسعه؛
امکان جلب سرمایه گذاری های مردم و سرمایه گذاری مشترک دولت و مردم؛
امکان استفاده از نیروی انسانی (رایگان و ارزان)؛
استحکام بخشیدن به قدرت سیاسی و امنیت ملی کشور در روستاها (Misra and Suar, 2005: 545).
۲- ۱۰. قدرت و مشارکت
به طور کلی تعابیر و تفاسیر متفاوتی در زمینه بحث مشارکت وجود دارد، که از این میان می توان از تعریفی یاد کرد که از مشارکت تحت عنوان قدرت یاد می کند. تعبیر رایج تری هم از مشارکت وجود دارد که براساس آن مشارکت برابر است با کسب قدرت : قدرت به معنای توان دسترسی به منابع لازم برای حفظ معیشت و کنترل این منابع.
به نظر نلسون[۶]ورایت[۷]در خصوص تحلیل رابطه بین قدرت و مشارکت سه مدل تحلیلی از قدرت وجود دارد.

 

 

  • مدل قدرت با[۸]: از استعاره ی توسعه ی ا نسانی استفاده می نماید و در مبحث مشارکت، خود را با مفهوم توانمندسازی نشان می دهد.

 

 

 

  • مدل قدرت بر[۹]: که از استعاره ی توزیع مجدد و تحول ساختاری استفاده می نمایند و در مبحث مشارکت خود را با برخورداری از قدرت تصمیم سازی نشان می دهد.

 

 

 

  • مدل تمرکززدا[۱۰]:از استعاره ی تمرکززدایی استفاده می نماید و مباحث مشارکت خود را با تأکید بر مفهوم از پایین به بالانشان می دهد (غفاری، ۱۳۸۰،ص ۵۸).

 

 

برای تحلیل رابطه مشارکت و قدرت، جایگاه مشارکتی افراد اهمیت فوق العاده ای دارد که در این زمینه از بحث آرنستاین استفاده می شود. نردبان آرنستاین از مشارکت[۱۱] «در ادبیات مشارکت اجتماعی محلی و توانمندسازی به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
نردبان آرنستاین دارای ۸ پله است که پایین ترین آن را شهروند ناظر (کنترل کننده) تشکیل می دهد. او این پله های هشت گانه را به سه مقوله ی غیر مشارکتی، درجاتی از ورود به مشارکت و درجاتی از قدرت شهروندان تقسیم می نماید. پله های کنترل و درمان گری در مقوله ی غیر مشارکتی، پله های اطلاع دادن، مشاوره و توافق در مقوله نشانه های ورود به مشارکت و پله های هم کاری، قدرت نمایندگی و شهروند ناظر در مقوله ی قدرت شهروندان قرار می گیرد.
شکل ۲-۱ : نردبان آرنستاین از مشارکت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ب.ظ ]




رابطه ۳-۱
رابطه ۳-۲
رابطه ۳-۳
رابطه ۳-۴
رابطه ۳-۵
حال فرض کنید در الگوریتم PSO از CAQ برای نگه‌داری پُست‌های وبلاگ، ورودی‌های سیستم، استفاده می‌کنیم. در این صورت فرض کنید:
پایان نامه
W: طول پنجره‌ای از زمان می‌خواهیم هر CAQ نگه‌داری کند. (واحد به ثانیه)
n: تعداد CAQ موجود در سیستم
بنابراین R در این حالت برابر خواهد بود با:
رابطه ۳-۶
رابطه ۳-۷
رابطه ۳-۸
رابطه ۳-۹
رابطه ۳-۱۰
با توجه به روابط ۳-۵ و ۳-۱۰ واضح است که :

 

    1. : تعداد initialize برای ذرات تکرای افزایش می‌یابد.

 

    1. : تعداد initialize برای ذرات تکرای برابر خواهد بود.

 

    1. : تعداد initialize برای ذرات تکرای کاهش می‌یابد.

 

بنابراین باید حالت III انتخاب شود تا تعداد initialize‌های تکراری کاهش یابد به همین منظور اگر n و W به نحوی انتخاب شوند که:
رابطه ۳-۱۱
تعداد initialize‌ها کمتر شده و هرچه فاصله دو طرف رابطه ۳-۱۱ بیشتر شود تعداد initialize کمتر خواهد شد. بنابراین با این روش می‌توان تعداد initialize‌ها را به حداقل ممکن کاهش داد. همانطور که از رابطه ۳-۱۰ پیداست تعداد initialize‌ها هیچگاه صفر نخواهد شد و این به دلیل نیاز الگوریتم PSO است که ذرات جدید باید initialize شود اما در محاسبه حداقل R مشخص است که نقطه کمینه تابع برابر B است که همان تعداد پُست‌های وبلاگهاست. بنابراین هرچقدر هم الگوریتم بهینه شود باز نیاز است که کل ذرات حداقل یکبار initialize شوند.
نمای داده
در این نما به ساختار ذخیره‌سازی و حالت‌های آن در گامهای مختلف الگوریتم می‌پردازیم. داد‌های مورد استفاده در این پژوهش پست‌های وبلاگ فناوری The Verge [۱۱۲] از تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۱۳ تا ۸ نوامبر ۲۰۱۳ می‌باشد که به طور اختصاصی به بررسی و نقد گوشی‌های تلفن همراه می‌پردازند.
هر پست وبلاگ دارای عنوان، نویسنده، متن، نظرات یا دیدگاه‌ها[۱۱۳] و برخی داده‌های توصیف‌گر به نام اَبَر‌داده[۱۱۴] است. روی هر پست وبلاگ هم خود نویسنده‌های پست نظر می‌نویسند و هم کسانی که عضو شبکه‌ی Verge هستند و هم نویسندگان پست‌های دیگر.
شکل۳‑۳ - رابطه‌ی افراد با پست‌های وبلاگ
همانطور که در شکل ۳-۳ مشاهده می‌کنید رابطه‌ی نویسنده به پست‌های وبلاگ ۱ به چند و رابطه‌ی بازدیدکننده به پست وبلاگ چند به چند است. پست‌های وبلاگ پس از انتشار وارد سیستم تعیین گرایش می‌شوند که در این مرحله اطلاعات مربوط به نویسنده از پست استخراج می‌شود. هر نود پردازشی در حافظه‌ی اصلی نگاشتی نگه‌داری می‌کند از نام نویسنده‌ها به رتبه‌ی آنها (شکل ۳-۴)که این رتبه‌بندی در هر ورد داده به روزرسانی می‌شود. رتبه‌ی نویسنده‌ها از آن جهت اهمیت دارد که عموما نویسنده‌هایی که پرطرفدارتر هستند تاثیر بیشتری بر گرایش عمومی‌بلاگستان دارند.
شکل ۳‑۴- جدول رتبه‌بندی نویسنده‌ها
بدین ترتیب برای هر پست وبلاگ که در فرایند تعیین گرایش شرکت می‌کند نویسنده‌ی آن استخراج شده و با یک روال ساده (رابطه ۳-۱۴) نویسنده‌ی آن رتبه‌بندی می‌شود. این رتبه‌بندی در الگوریتم PSO تاثیر گذاشته و باعث می‌شود پست‌هایی که توسط نویسنده‌های موثر منتشر می‌شوند از درجه بالاتری در تعیین گرایش بلاگستان برخوردار باشند. (شبه کد ۳)
رابطه ۳-۱۲
رابطه ۳-۱۳
رابطه ۳-۱۴

 

ویژگی وبلاگ توصیف در مدل
محتوای پست وبلاگ و عنوان بستری برای استخراج هیستوگرام کلیدواژه‌ها
هبستوگرام کلیدواژه‌ها گرایش‌های کاندید که از پست‌ها استخراج شده هر گرایش کاندید دارای یک رتبه است که یک مقدار مثبت است
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]




 

 

اسپریتزر

 

موثر بودن-خودسامانی-شایستگی-معناداری

 

 

 

میشرا

 

احساس شایستگی-حق انتخاب-موثر بودن-معنی دار بودن-داشتن اعتماد به دیگران

 

 

 

منبع:( موغلی و همکاران ، ۱۳۸۸)
معناداری
مطابق با نظر اسپریتزر ، معناداری ، تناسب بین نیازهای نقش کاری فرد و ارزشها ، عقاید و رفتارهای فرد را در بر می گیرد .(چیانگ و جانگ[۱۶۶]،۴۳،۲۰۰۸) فعالیت در نظام ارزشی این افراد ، مهم تلقی می شود . افراد توانمند درباره آنچه تولید می کنند دقت می کنند و بدان اعتقاد دارند . آنان در آن فعالیت، از نیروی روحی یا روانی سرمایه گذاری می کنند و با اشتغال خویش ، از نوعی احساس معنی دار شخصی[۱۶۷] برخوردار می شوند . فعالیتهایی که دارای چاشنی معنی داری هستند ، نوعی احساس هدفمند بودن ، هیجان یا ماموریت داشتن برای افراد ایجاد می کنند و به جای اینکه اشتیاق و نیروی افراد را هدر بدهند ، منبعی از اشتیاق و نیرو برای آنان فراهم میآورند . تنها دستیابی به حقوق ، کمک به یک سازمان برای کسب درآمد ، یا دقیق انجام دادن یک شغل ، برای بسیاری از افراد ، احساس معنی داری ایجاد نمی کند . ( قلی زاده آذری و سعیدی ، ۱۳۸۸ ، ۲۸ )
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲- شایستگی
شایستگی اشاره به احساسی در افراد دارد که باعث انجام وظایف کاری بطور موثرتر می گردد (چیانگ و جانگ،۴۳،۲۰۰۸) شایستگی یک اعتماد به نفس[۱۶۸] دو گانه است که افراد برای انجام بهتر کارشان دارند یا عقیده ای که افراد به قابلیت مورد نیاز برای انجام وظایفشان دارند . بعلاوه ، اشاره به اعتقاد راسخی[۱۶۹] دارد که فرد می تواند بطور موفقیت امیزی ، یک فعالیت مخصوص را بخوبی در واحد کاری اداره نماید .(چو و فایرامن[۱۷۰]،۱۳۳،۲۰۱۰)
افرادتوانمند نه تنها احساس شایستگی ، بلکه احساس اطمینان می کنند و وظایف را بطور موثر انجام می دهند . آنان احساس تسلط شخصی داشته و معتقدند که قادرند برای رویارویی با چالش های جدید بیاموزند و رشد کنند . بعضی از نویسندگان معتقدند که این ویژگی ، مهمترین عنصر توانمندی است زیرا احساس داشتن احساس خودکارآمدی تعیین می کند که آیا افراد برای انجام دادن کاری دشوار خواهند کوشید و پشتکار خواهند داشت یا خیر ؟ ( جواهری کامل ، ۱۳۸۸ ، ۱۳ )
۳- خودسامانی
افراد توانمند احساس خود سامانی می کنند . خودسامانی احساس فرد در مورد حق انتخاب و پیش قدمی در تنظیم فعالیت ها بیانگر استقلال و استمرار فرآیندها است . مثال هایی در این زمینه شامل اتخاذ تصمیم در مورد روش های انجام کار یا تعیین میزان تلاش در انجام فعالیت هاست ( واعظی و سبزیکاران ، ۱۳۸۹ ، ۱۶۱ )
خودسامانی اشاره به مسئولیت[۱۷۱] سببی برای کنش های افراد یا آزادی[۱۷۲] ادراک شده برای تعیین چگونگی انجام وظایف شغلی دارد . (چیانگ و جانگ،۴۳،۲۰۰۸) خودسامانی به سبب مشارکت دهی افراد در برنامه ها و مساعدت افراد در زمینه های مختلف ، موجب می شود اهداف سازمانی ، منابع انسانی به هم متصل و مرتبط شوند . ( قلی زاده آذری و سعیدی ، ۱۳۸۸ ، ۲۹ )
۴- موثر بودن
موثر بودن ، حدی[۱۷۳] است که افراد می بینند رفتارهایشان تاثیر در نقش کاریشان دارد .(چیانگ و جانگ،۴۳،۲۰۰۸) افراد توانمند بر این باورند که می توانند با تحت تاثیر قرار دادن محیطی که در آن کار می کنند یا نتایجی که حاصل می شوند ، تغییر ایجاد کنند . افراد توانمند اعتقاد ندارند که موانع محیط بیرونی فعالیت های آنان را کنترل می کنند ، بلکه بر این باورند که موانع را می توان کنترل کرد در واقع آنها احساس کنترل فعال دارند . ( موغلی و همکاران ، ۱۳۸۸ ،۱۲۲ )
اسپریتزر در تحقیق خود همانگونه که در نمودار نشان داده شده است مدلی را ارائه کرد که در آن به تبیین عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی و پیامدهای آن پرداخت .
شکل (۲-۲۵) : مدل توانمندسازی اسپریتزر ( بیگی نیا ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۳ )
دسترسی به اطلاعات
فرهنگ سازمانی
ماموریت و عملکرد سازمان
نظام پاداش
معنادار ی
شایستگی
خودسامانی
موثر بودن
اثر بخشی
کارایی
خلاقیت
ساختار
ابعاد
پیامدهای رفتاری
۲-۴- پیشینه تحقیق
طبق بررسی های به عمل آمده از طریق رایانه، شبکه اطلاع رسانی و گزارش تحقیقات در سطح کشور، به چند نمونه از تحقیقات انجام گرفته در مراکز آموزشی و اجرایی کشور که با موضوع و متغیرهای تحقیق حاضر همخوانی دارد، اشاره می گردد.
از جمله تحقیق با عنوان ” نقش مدیریت دانش در توانمندسازی منابع انسانی” توسط ولی اله جعفری الکامی ، سید رضا ریاضی ، حسین علیخان گرگانی(۱۳۸۹) انجام شده است.
تحقیق دیگر با عنوان ” رهبری سازمانی و توانمندسازی منابع انسانی در مدل راهبردی مدیریت دانش” توسط ناصر بیک زاده مرزبانی و حسن سوری( ۱۳۸۶)
تحقیق با عنوان” مدل راهبردی مدیریت دانش در توانمندسازی و توسعه پایدار منابع انسانی” توسط ناصر بیک زاده مرزبانی و حسن سوری( ۱۳۸۵) صورت گرفته است.
پایان نامه با عنوان” نقش تسهیم دانش در توانمند سازی منابع انسانی در شرکت همکاران سیستم” توسط حسین کاری زاده(۱۳۹۰) انجام شده است.
البته تحقیقاتی نیز در رابطه با هر کدام از دو متغیر تحقیق به طور جداگانه صورت گرفته است.
۲-۴- ۱- پیشینه داخلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:49:00 ب.ظ ]