کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



۵-۲-۷-۱۰ نذری تاسوعا و عاشورا
در روزهای تاسوعا و عاشورا با شرکت اهالی شیعه، نذری پخته می­شودکه گوشت و برنج پایه ثابت این نذری است. این غذا بعد از مراسم سینه­زنی در مسجد خورده می­ شود و هر کس بخواهد از این غذا به عنوان تبّرک بیرون می­برد. بعضی از اهالی سنی مذهب ده که مایل به خوردن این نذری نیستند، روز عاشورا روزه می­گیرند.
۵-۲-۷-۱۱نون بی بی در­مونده
این نان که به «نان خیر» معروف است، نوعی نذری است. بدین ترتیب که هر کس نیّت نذری دارد، نان­های نازکی می­پزد. سپس نان را تکه تکه می­ کنند و روغن داغ و شکر روی آن می­ریزند. در پایاننان را روی اجاق می­گذارند تا شکرآن آب شود و نان کمی گرم شود. بعد دیگران را خبر می­ کنند که بیایند از این نان بخورند یا ببرند.
بر اساس تعریف بزرگترها در قدیم این نان را در اتاق تاریک می­خوردند و بعد از خوردن دست­ها را می­شستند و آب آن را داخل گودالی یا تشتی می­ریختند. بعد دست­ها را با پارچۀ نو و تمیزی که آویزان بود، خشک می­کردند.سپس از آن خانه بیرون می­رفتند و روی گودال آب را، خاک می­ریختند. این کارها به این منظور بود که مردان و پسران متوجه نشوند از این نان خورده­اند ومعتقد بودند که اگر مخفیانه باشد، حاجت حتماً بر­آورده خواهد شد.
۵-۲-۸ رسوم خاصّ قدیم
۵-۲-۸-۱ درو کردن گندم و جو
این رسم جالب که در قدیم بوده و اکنون تقریباً منسوخ شده است، بدین صورت بوده که وقتی گندم یا جو به مرحلۀ درو کردن می­رسید، با داس­های مخصوص درو که به آن «داسِ مَنگال» می­گفتند، گندم و جو را می­بریدند. زمین صافی و همواری را انتخاب کرده و گندم یا جوهای درو شده را روی زمین ردیف می­کردند. بعد هفت یا هشت خر زرنگ و سرحال انتخاب می­کردند. وسط خرمن، چوبی نصب می­کردند و افسار خرها را به طرز ماهرانه­ای به چوب می­بستند که هنگام دور زدن روی خرمن به هم برخورد نکنند. بعد یک نفر به عنوان هدایت کننده وسط خرمن می­ایستاده و قسمتی از افسار خرها را به دست می­گرفته و این شعر را می­خوانده:
-هِی تالَ، خرمن گالَ ، گردی و گالَ،
‌-خر سیاه هیِ، مرگُش بیا هی،
-خر سفید هی، مرگش رسید هی
-هِی تالَ، خرمن کالَ
و همچنان تکرار می­کرد و خرها روی خرمن می­گشتند. هرگاه یک نفر خسته می­شد، نفر بعدی می­آمد و این روش ادامه پیدا می­کرد تا خرمن خوب کوبیده شود. بعد از این مرحله، نوبت به باد دادن گندم یا جو بود و این کار حتماً باید در موقع وزش باد انجام می­گرفت. این کار با وسیله ای به نام «هوسین» انجام می­شد، در موقع باد دادن گندم وجو می­خواندند:
باد بیا، باد بیا، نَنَت وَ قَعْلَه مُرده خُوی. بِچِ بِنِه مُرده و تکرار می­کردند و بدین ترتیب گندم و جو از کاه جدا می­شد، بعد محصول را داخل گونی ریخته و می­خواندند:
-خرمن ما هزار اَکُیْ،
- سیصدو صد جُوال اَکُی،
-اُشتر اَتا اَباراَکُی
- هی تالَ، خرمن تالَ
بعد محصول را به خانه جهت مصرف حمل می­کردند. این شعرها را جهت افزایش برکت محصول می­خواندند.
یکی از اهالی هنگامی که این رسم را تعریف می­کرد، گویی خیالش را به گذشته و هنگام درو کردن گندم پرواز داده بود و خود را آن­جا تصور می­کرد و این نشان­دهندۀ رسوم زیبایی بوده که امروزی­ها قادر به درک آن نیستند، اما قدیمی­ها حتی از یاد­آوری آن لذّت می­برند.
۵-۲-۸-۲دوشاب درست کردن
یکی از رسوم قدیمی که بزرگترها با حسرت از آن یاد می­ کنند، درست کردن دوشاب و پختن نان کُماچ است.
خرما را که از قبل خیس گذاشته­اند، روی آتش گذاشته تا خوب پخته و له شود. بعد با چوب درخت نخل خوب له می­کردند و داخل گونی می­ ریختند. سکویی با آجر به صورت گِرد درست کرده، روی آنرا با سیمان می­پوشانند که سطح آن صاف و تمیز باشد. بالای سکو را سوراخ کرده و چوبی در آن قرار می­دادند، این سکو ناودان کوچکی دارد. گونی را روی سکو گذاشته و وسیلۀ سنگینی روی آن قرار می­ دهند. شیرۀ خرمای داخل گونی داخل ظرفی که زیر سکو گذاشته شده می­ریزند، دوباره شیره را روی آتش می­گذارند تا خوب غلیظ شود.بدین ترتیب دوشاب آماده می­ شود.
تفاله های خرما را نیز که در گویش محلی به آن«مُجی» می­گویند به گوسفند می­ دهند و هسته­های خرمای دوشاب شده را آسیاب کرده و با آن نان درست می­ کنند و متقدند برای کسی که بیماری دیابت دارد، بسیار مفید است.
پایان نامه
۵-۲-۸-۳کُماچ پختن
گندم را با آسیاب دستی آرد می­کردند. سپس با گیاه دارویی (لَجنَه) راجونه و نمک خمیر می­کردند. خمیر را به صورت گِردۀ کوچکی در­آورده و روی سنگ نان­پزی(خونگ) آن­را کمی صاف کرده و زیر آتش می­گذاشتند، بعد وارونه کرده تا هر دو طرف خوب برشته شود و روی آن روغن و مَیه می ­زدند و می­خوردند.
درست کردن دوشاب و پختن کُماچ در یک شب تا صبح و به صورت دسته جمعی انجام می­گرفتهکه صفای خاصی داشته است. این کار را زنان در فصل برداشت خرما انجام می­داده­اند.
۵-۲-۹ رمضان در هرمود
۵-۲-۹-۱ افطاری در مسجد
از اول تا پایان ماه مبارک هر روز به نمایندگی از آقای فهیمی خیّر منطقه غذایی طبخ شده به مسجد برده می شود تا هم کسانی که در مسجد نماز می خوانند و هم رهگذرانی که موقع افطار به این محل می رسند از این غذا تناول کنند همچنین خانواده ها نیز هر کدام افطاری آماده کرده و به مسجد می فرستند بدین ترتیب در مسجد هر روز سفره مفصّل و رنگین افطاری گسترده می شود.
۵-۲-۹-۲ جام رمضانی
در این ماه هر شب مردان محل مسابقه فوتبال برگزار می­ کنند و از روستاهای اطراف نیز در این مسابقات شرکت می­ کنند. در پایان مسابقات که هم­زمان با پایان ماه مبارک نیز هست، به تیم برنده جام رمضان و جوائزی اهدا می­گردد.
۵-۲-۹-۳ ختم قرآن
در طول ماه مبارک رمضان، زنان و دختران باسواد قرآن ختم می­ کنند. اگر سال اول قرآن خواندنشان باشد، ختم قرآن را به ماما یا پرستار تولّدشان هدیه می­ کنند، حتی اگر در قید حیات نباشند و بقیه این ختم را به پدر ، مادر، اموات و… هدیه می­ کنند.
۵-۲-۹-۴ خرید رمضانی
چند روز مانده به آغاز ماه مبارک خانواده­ها به شهر رفته و خرید مفصلّی برای ایّام ماه مبارک انجام می­ دهند. حتی تنقلاتی نیز برای عیدی روز فطر کودکان خریده می­ شود.
۵-۲-۹-۵ درس­های رمضانی
کلاس­های اذان، تکبیر، صوت قرآن و روخوانی و شعر توسط روحانی برای نوجوانان این روستا برگزار می­گردد. همچنین کلاس­های احکام و مشاوره برای همسران در این ماه برگزار می­ شود. روحانی مسجد، روزهای زوج نوجوانان شرکت کننده در کلاس­ها را به استخر شنا می­برد.
۵-۲-۹-۶ سر­فطر
سر­فطر یا همان فطریه، بدین صورت تعیین می­ شود که بیست و هفتم یا بیست و هشتم ماه مبارک رمضان به تعداد افرادی که در خانواده روزه گرفته­اند، هر نفر سه کیلو برنج و آنهایی که روزه نگرفته­اند، مقداری بیشتر فطریه می­ دهند (چون غذای غالب اهالی برنج است).
کسی که روزه نگرفته اگر می ­تواند دو ماه کفاره روزه­اش، روزه بگیرد و اگر نمی­تواند، از سه کیلو برنج بیشتر بدهد. زنی که حامله است یک کیلو برنج، جهت فطریۀ روزه به او تعلق می­گیرد و نیز بچه­ای که در ماه رمضان متولّد می­ شود، فطریه­اش سه کیلو برنج است.
۵-۲-۹-۷ نقش زنان در رمضان
زنان در درست کردن افطاری­های متنوّع و رنگارنگ بسیار مهارت دارند. درست کردن دسر­های رنگین: طبخ غذاهای لذیذ، برنامه پیاده­روی شبانه، خواندن نماز و قرائت قرآن، از کارهایی است که زنان در طول ماه مبارک انجام می­ دهند.
۵-۲-۹-۸هدیه خیّرین
چند روز مانده به شروع ماه مبارک رمضان، خیرّین منطقه به ویژه «آقای عبدالرحیّم فهیمی» که ساکن امارات بوده و نماینده ایشان انجام امور خیر را به عهده دارد، سبد کالای مفصلّی شامل: گوشت قرمز، مرغ، برنج، روغن و مقداری وجه نقد به حدود صد خانوار و یا بیشتر اهدا می­ کنند. خیّرین دیگر نیز اقلامی چون: چای، پودر شربت، پودر ژله، کرم کارامل و… جهت خیر بین خانواده­ها به ویژه زنان خود سرپرست‌و اقشار کم­درآمد تقسیم می­ کنند. بدین ترتیب هیچ خانواده­ای در هرمود نگران خرجی ماه مبارک نیست. خیّرین دیگری نیز از کشور امارات برای آن­ها مبلغ قابل توجّهی وجه نقد هدیه می­ دهند.
۵-۲-۹-۹ همیاری در رمضان
در طول شب­های ماه رمضان، در بین اهالی شیعه مذهب این روستا رسم بر این است که هر کس کار بنّایی یا ساختمان دارد، گروهی به یاری او می­شتابند. در طول این یک ماه بسیاری از این کارها با همیاری و همکاری همدیگر انجام می­ شود و بسیاری از مشکلات رفع می­گردد . این از برکات ماه مبارک رمضان است.
۵-۲-۱۰ نماز­های ماه رمضان
۵-۲-۱۰-۱ نماز تراویح
این نماز مخصوص اهل تسنّن است و کیفیت آن بدین صورت است که در ماه رمضان بعد از نماز خفتن(عشاء)، نماز تراویح برگزار می­ شود. نماز تراویح بیست رکعت است و به اضافه سه رکعت نماز وتر، جمعاً بیست و سه رکعت می­ شود. این نماز به صورت دو رکعتی و به جماعت خوانده می­ شود. کیفیت خواندن نماز تراویح بسیار با­شکوه است و جماعت زیادی در مساجد برای ادای این نماز جمع می­شوند. بعد از نماز عشاء، افراد جداگانه هر کدام دو رکعت نماز سنّت به جای می­آورند. آن­گاه موذّن با صدای بلند این گونه نماز تراویح را اعلام می­ کند: یکصد هزار بار صلوات برسیّد عالم محّمد و جماعت حاضر یک صدا می­گویند: صّل الله علیه و سلّم. و رکعت اول خوانده می­ شود. در آغاز رکعت دوم این­گونه گفته می­ شود: دویست هزار بار صلوات برسیّد عالم محمّد و جماعت نیز جواب می­ دهند و… بعد از نماز تراویح، نماز وتر است که سه رکعت می­باشد. دو رکعت شفع و یک رکعت وتر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 07:26:00 ب.ظ ]




دانشگاه علوم انتظامی امین
دانشکده علوم و فنون راهنمایی و رانندگی
پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت ترافیک
بررسی عوامل اصلی بروز تصادفات وتغییر شدت آن در فصول مختلف سال در محور نور- چمستان سال ۱۳۹۰
استاد راهنما
دکتر سید محمد سادات حسینی
استاد مشاور
دکتر علیرضا اسماعیلی
نگارش
ابوالقاسم حسین پور
زمستان۹۲
دانشگاه علوم انتظامی امین
دانشکده علوم و فنون راهنمایی و رانندگی
پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت ترافیک
بررسی عوامل اصلی بروز تصادفات وتغییر شدت آن در فصول مختلف سال در محور نور- چمستان سال ۱۳۹۰
استاد راهنما
دکتر سید محمد سادات حسینی
استاد مشاور
دکتر علیرضا اسماعیلی
نگارش
ابوالقاسم حسین پور
زمستان۹۲
سپاسگزاری
بعد از حمد خالق یکتا ، تقدیر و سپاس از
ریاست محترم دانشگاه علوم انتظامی امین
استاد راهنمای محترم جناب دکتر سید محمد سادات حسینی
به پاس رهنمودها و حمایت های بی دریغ و به هنگام
استاد مشاور محترم جناب دکتر علیرضا اسماعیلی
به سبب مشاوره به موقع و بجا
اساتید محترم داور، جناب دکتر رحیم اف و جناب سرهنگ نوری فر
به پاس ارزیابی منطقی و منصفانه
و همچنین تمامی دوستان و عزیزانی که صمیمانه مرا در نگارش این پایان نامه یاری رساندند.
چکیده:
با توجه به این که وضعیت جوی، تعداد وسایل نقلیه و بسیاری دیگر از عوامل مؤثر بر ترافیک در فصول مختلف سال متفاوت هستند، لازم است تحقیقی انجام شود تا ارتباط بین میزان و چگونگی عوامل اصلی بروز تصادفات و تغییر شدت آن در فصول مختلف سال رابررسی نماید. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین میزان و چگونگی عوامل اصلی بروز تصادفات و تغییر شدت آن در فصول مختلف سال در محور نور – چمستان شهرستان نور در یک دوره زمانی یکساله ( ۱۳۹۰ ) پرداخته شده است. برای وصول به هدف فوق به روش توصیفی از نوع همبستگی - پیمایشی تعداد ۶۵ فقره کروکی تصادف بررسی شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها نشان داد که در تمامی فصول شدت تصادفات در شرایط مختلف جوی متفاوت است با توجه به نتایج بدست آمده نشان می دهد که شرایط جوی بر عامل تصادف در فصول مختلف سال موثر نیست . ترمز ABS بر کاهش تصادفات جرحی و فوتی تاثیری ندارد اما کیسه هوا در کاهش تصادفات جرحی و فوتی موثر است .
کلمات کلیدی:
تصادفات رانندگی – شدت تصادفات - تجزیه و تحلیل آمار- فصول سال- عوامل مؤثر بر تصادف
این تلاش را تقدیم می کنم
به همسرم که با صبوری و دلگرمی مرا در تمامی مراحل زندگی یاری می دهد.
و تقدیم به:
برادر عزیزم محمد کاظم که در تمامی مراحل انجام این پایان نامه مرا یاری رساند.
وتقدیم به آن هایی که معتقدند
دانش هر فرد ، نه دارایی و سرمایه او .
بلکه دانش هر فرد بدهی او به جامعه است .
فهرست مطالب
فصـل اول: کلیـات تـحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………..۱
۱-۱- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۲
۱-۲- بیان مسئله ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴
۱- ۳- اهمیت و ضرورت پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………۴
۱-۴- اهداف تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:26:00 ب.ظ ]




ابراهیمی و سیدی(۱۳۸۷) در تحقیق خود در ۷۱ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به بررسی تاثیر نوع موسسه حسابرسی (سازمان حسابرسی و سایر موسسه ها) و نوع اظهار نظر حسابرسی در گزارش حسابرسی بر روی اقلام تعهدی اختیاری پرداختند و به این نتیجه رسیدند که تنها نوع موسسه حسابرسی یا اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.
باقری (۱۳۸۵) به بررسی رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری و وجه نقد آزاد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، حاکی از آن است که رابطه معنادار مشخصی بین مدیریت سود و جریان نقدی آزاد وجود دارد و جریان نقدی آزاد شرکت ها میتواند محرکی برای مدیریت سود تلقی شود .
پایان نامه - مقاله - پروژه
حساس یگانه و همکاران(۱۳۸۴) در پژوهش زیر عنوان عوامل موثر بر استقلال و شایستگی اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران در ارائه خدمات گواهی به بررسی کیفیت حسابرسی پرداختند که نتیجه آن تعیین ۷عامل موٍثر زیر جهت ارتقای کیفیت حسابرسی بود:
۱-تخصص گرایی ۲-کارائی حسابرس ۳-کشف تحریفات با اهمیت ۴- تضاد منافع ۵-وجود قوانین و مقررات ۶- مکانیزم بازار ۷- اندازه موسسات حسابرسی .
مجتهد زاده و همکاران(۱۳۸۳) در پژوهشی با عنوان عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی مستقل از دیدگاه حسابرسان مستقل و استفاده کنندگان ۲۴ عامل موثر بر کیفیت حسابرسی را شناسایی کرده که مهمترین آنها عبارتند از:۱- بازدید حسابرس شریک و مدیر ارشد از مراحل کار حسابرسی ۲-داشتن اطلاعات کافی در مورد صنعت صاحبکار ۳-اهمیت حق الزحمه حسابرسی برای موسسه حسابرسی.
آقائی و کوچکی (۱۳۷۴) معتقدند، کیفیت کار موسسه های حسابرسی متفاوت است و بطور مستقیم نمی توان با با مشاهده موسسه ها تشخیص داد که کدام موسسه از کیفیت کاری بالاتری برخوردار است. تحقیق ها نشان می دهند اندازه، قدمت، شهرت و نام تجاری موسسه های حسابرسی می توانند معیار های متمایز کننده کیفیت خسابرسی باشند.
۲-۱۰- تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
محمد الحداد، ایان کراچه، کوین کاسی (۲۰۱۳) به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود واقعی و تعهدی و بازده عملکرد سهام در شرکت های دارای عرضه اولیه پرداختند. نتایج مطالعات آنها نشان داده که شرکت های دارای عرضه اولیه در دوره مالی قبل از عرضه اولیه از مدیریت سود واقعی و تعهدی استفاده می­ کنند. همچنین سازمان حسابرسی باعث محدود شدن مدیریت سود در شرکت های دارای عرضه اولیه می­ شود.
چانگ و همکاران (۲۰۱۲) به بررسی قیمت گذاری در عرضه های عمومی اولیه در کره ،در طی سالهای ۲۰۰۰ تا۲۰۰۲ پرداختند. نتایج مطالعات آن ها قیمت گذاری کمتر از واقع را به میزان ۰۷/۱۹ درصد در بازار اوراق بهادار کره نشان می دهد.
چی وهمراهانش (۲۰۱۱) به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود تعهدی پرداختند. با پیدایش سازمان حسابرسی، سطح پایین تری از مدیریت سود تعهدی را در طول عرضه اولیه عمومی یافته اند و به این نکته اشاره کرده اند که حسابرسان دارای کیفیت بالا، مدیریت سود تعهدی را تحت فشار قرار میدهند. بنابراین این شرکتها به سوی مدیریت سود واقعی تغییر جهت می دهند. هر چند رابطه بین مدیریت سود تعهدی وکیفیت حسابرسی در دوره ی عرضه اولیه سهام گسترش یافته است، اما مطالعات کمتری در مورد کیفیت حسابرسی ومدیریت سود واقعی صورت گرفته است.
روسین بوم و همراهانش (۲۰۰۳) به بررسی تاثیر مدیریت سود واقعی و تعهدی در عملکرد سهام ، پس از عرضه اولیه عمومی پرداختند که شواهدی را یافته اند که شرکت های دارای عرضه اولیه ای که در طول دوره عرضه اولیه از مدیریت سود تعهدی استفاده میکنند، در دوره پس از عرضه اولیه ،بازده یا سهام برگشتی ضعیفی را تجربه میکنند.
فرانسیس (۱۹۹۹) در تحقیق خود به این نتیجه رسید، شرکت هایی که تمایل بیشتری به ایجاد اقلام تعهدی دارند، با احتمال بیشتری از خدمات شش موسسه بزرگ حسابرسی برای اعتبار بخشیدن به سود خود استفاده می کنند. بکر و همکارانش (۱۹۹۸) بالسام و همکارانش(۲۰۰۳) به بررسی رابطه بین کیفیت بالای حسابرسی و مدیریت سود پرداختند که نتایج حاکی از آن است که حسابرسی دارای کیفیت بالا نقش اساسی را در کاهش مدیریت سود بازی میکند همچنین آنها شواهدی را یافته اند که مشتریان سازمان های حسابرسی سطح پایین تری از مدیریت سود تعهدی را گزارش دادند.
بیکر (۱۹۹۸)، فرانسیس(۱۹۹۹) دیفاند وجیانیالوو(۱۹۹۱و۱۹۹۳) و گور(۲۰۰۱)در تحقیق های خوددر شرکت های دولتی به این نتیجه رسیدند که کیفیت حسابرسی احتمال وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد.
۲-۱۱- موارد اشتراک و افتراق تحقیق با تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی
پژوهش های اندکی در داخل کشور با موضوع کیفیت حسابرسی و مدیریت سود در شرکت های بورسی صورت پذیرفته است. بخش مشترک تحقیق حاضر با پژوهش های انجام شده متغیرهای کیفیت حسابرسی و مدیریت سود است. که برای محاسبه آنها در خصوص تعیین کیفیت حسابرسی از روش های مشابه در تحقیق حاضر یعنی اندازه حسابرس، دوره تصدی حسابرس و سایر شاخص های کمی اندازه گیری به صورت متغیرهای مجازی و در مورد مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. تفاوت این تحقیق با تحقیقات انجام شده ، اضافه شدن متغیر شرکت های دارای عرضه اولیه عمومی است که مهمترین وجه افتراق با تحقیقات دیگر است که از این نظر هیچ پژوهش مشابهی ملاحظه نگردید.
۲-۱۲-خلاصه فصل:
در این فصل به تشریح ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته شده است. ابتدا مبانی نظری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت و به تشریح اهداف و مفاهیم بنیادی حسابرسی، توجیه تقاضا برای حسابرسی، کیفیت حسابرسی، مدیریت سود، هدف ها و انگیزه های مدیریت سود، عرضه اوراق بهادار و مدیریت سود در زمان عرضه اولیه پرداخته شده است. سپس پیشینه تحقیقات انجام شده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. و در انتها موارد افتراق و اشتراک تحقیق حاظر با تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی بیان شده است.
فصل سوم:
روش تحقیق
۳-۱- بخش اول:کلیات روش تحقیق
۳-۲- مقدمه
دستیابی به هدف های علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روش شناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر، تحقیق از حیث روش است که اعتبار می یابد نه موضوع تحقیق (خاکی،۱۳۸۹). روش تحقیق فرآیندی نظام مند برای پاسخ به یک پرسش یا ارائه را حل برای یک مسئله است. به این ترتیب به شکل کلی روش تحقیق را می توان مجموعه ای از قواعد و ابزارهای معتبر دانست که به شکل منسجم و سیستماتیک برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات به کار گرفته شود (جعفری سرشت،۱۳۸۹).
یک محقق پس از انتخاب موضوع، باید به دنبال تعیین روش تحقیق باشد. انتخاب روش تحقیق به اهداف موضوع پژوهش و امکانات اجرای آن بستگی دارد. بنابراین هنگامی میتوان در مورد روش بررسی و انجام یک تحقیق تصمیم گرفت که ماهیت موضوع و اهداف آن مشخص باشد. به عبارت دیگر هدف از انتخاب روش تحقیق آن است که محقق مشخص نماید چه شیوه و روشی را آغاز کند تا اورا هرچه دقیق تر، آسانتر و سریع تر در دستیابی به پاسخ هایی که برای پرسش های تحقیق در نظر گرفته شده، یاری نماید. در این فصل متدولوژی تحقیق را بیان می کنیم . برای این منظور ابتدا به روش شناسی تحقیق، جامعه آماری، وشیوه های گردآوری داده ها می پردازیم. در ادامه فرضیات تحقیق، تعریف متغیر های تحقیق و سایر موضوعات مربوطه تشریح می شود.
۳-۳- طرح مسئله تحقیق
هر پژوهش در واقع با قصد پاسخگویی و راه حل یابی برای یک مساله اصلی که در قالب یک پرسش ظهور کرده است اغاز می شود. هر پژوهش برای اینکه انسجام، هدفمندی و کاربردی بودن خود را حفظ کند باید به حل یک مساله اصلی سازماندهی شود (خاکی،۱۳۸۹).
مساله اصلی پژوهش در این تحقیق، بررسی میزان استفاده از مدیریت سود در شرکت های دارای عرضه اولیه و بویژه شرکت های دارای عرضه اولیه ای که توسط سازمان حسابرسی مورد رسیدگی قرار میگیرند بوده و البته تاثیر خصوصی سازی بر عملکرد شرکت نیز عامل بسیار مهم و البته قابل تحقیق است.
۳-۴- تدوین فرضیه های تحقیق
بیان مساله تنها به صورت کلی پژوهش را هدایت می کند و تمام اطلاعات ویژه پژوهش را ندارد. از طرف دیگر در صورتی که کلیه اطلاعات پژوهش را در مساله مطرح کنیم مساله به گونه ای بزرگ میشود که تدبیر و هدایت آن امکان پذیر نیست، بنابراین مساله هرگز به صورت علمی حل نخواهد شد مگر اینکه به فرضیه یا فرضیه هایی تبدیل شود (خاکی،۱۳۸۹). به منظور یافتن پاسخ مناسب به سوال اصلی پژوهش دو فرضیه تدوین گردیده است:
شرکت های دارای عرضه اولیه، در دوره مالی قبل از عرضه اولیه، سود را مدیریت می کنند.
شرکت های دارای عرضه اولیه ای که توسط سازمان حسابرسی، مورد حسابرسی قرار می گیرند، عمدتا از مدیریت سود واقعی استفاده می کنند.
۳-۵- روش آزمون فرضیه ها
مهمترین و اولین مرحله در آزمون فرضیه، تبدیل فرضیه های پژوهش و نقیض آن به فرضیه های آماری است که به فرض ((H0 و فرض یک ((Hمعروف هستند(جعفری سرشت،۱۳۸۹).
مقدار (p_ value) یک آزمون آماری، مقدار احتمالی است که میزان سازگاری داده های نمونه را با نتیجه فرض صفر اندازه میگیرد. نتیجه ای که ازآزمون مبتنی بر (p_ value) به دست می آید از نظر ریاضی هم ارز با نتیجه ای است که از قاعده تعمیم متناظر، مبتنی بر آماره آزمون استاندارد شده حاصل می شود. قاعده تصمیم مبتنی بر (p_ value) بدین صورت است که اگر (p_ value≤) باشد گزینه ( (H1را نتیجه می گیریم و بالعکس اگر (p_ value>α) باشد گزینه (H0)را نتیجه میگیریم. لذا از جدول حاصله از آزمون ها و با فرض در نظر گرفتن ۵% =α اگرمیزان (p_ value) محاسبه شده از ۵% کمتر باشد فرض صفر رد و فرض مقابل آن پذیرفته میشود (طالب زاده مقدم ،۱۳۹۰).
از آنجا که ما در آزمون فرضیات به دنبال اثرات فرضیه صفر نیستیم بلکه تنها می توان فرضیه ها را مورد پذیرش یا عدم پذیرش قرار دارد بنابراین، حتی اگر آماره در ناحیه بحرانی پذیرش فرض صفر قرار گیرد و فرض صفر پذیرفته شود دلیل بر آن نیست که فرض صفر درست است بلکه تنها با احتیاط می توان گفت که در حال حاضر امکان درستی فرضیه صفر وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرض های آماری و پس از پذیرش یا عدم پذیرش H0، می توان در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش فرضیات تحقیق قضاوت و نتیجه گیری کرد (جعفری سرشت،۱۳۸۹).
۳-۶- جامعه و نمونه آماری، قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی تحقیق
جامعه آماری عبارتست از مجموعه ای از افراد، اشیاءو …که حداقل در یک صفت مشترک باشند. جامعه بزرگترین مجموعه از موجودات است که در یک زمان معین مورد توجه قرار می گیرد و حداقل دارای یک صفت مشخصه می باشد. صفت مشخصه صفتی است که بین همه عناصر جامعه آماری مشترک می باشد. جامعه باید بر حسب محتوا، حدود و زمان تعیین شود. با توجه به این که قلمرو زمانی تحقیق سال های ۸۷ الی ۹۱ میباشد بنابر این جامعه آماری شامل کلیه شرکت های دارای عرضه اولیه عمومی، پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که طی این سال ها در بورس اوراق بهادار حضور داشتند، میباشد. نمونه عبارتست از مجموعه ای از نشانه ها که از یک گروه یا جامعه ای بزرگتر انتخاب میشود. به طوری که این مجموعه معرف ویژگیهای آن گروه یا جامعه بزرگتر باشد. در این پژوهش برای انتخاب نمونه اماری از روش حذف سیستماتیک (تکنیک غربال گری) استفاده شده است. همانگونه که قبلا ذکر شد، به منظور انتخاب نمونه آماری، شرکت هایی که دارای ویژگی های زیر بودند به عنوان نمونه انتخاب و بقیه حذف گردیدند:
به دلیل ضرورت وجود اطلاعات برای پوشش دوره پژوهش، نام شرکت ها باید قبل از سال ۱۳۸۷ در فهرست شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار درج شده باشد.
به جهت همسانی تاریخ گزارشگری و حذف اثرات فصلی، دوره مالی آنها منتهی به ۲۹ اسفند باشد.
موسسات واسطه گری مالی و بانکی و شرکت های سرمایه گذاری نباشد.
شرکت ها زیان ده نباشند.
۱۰-اطلاعات مالی مورد نیاز برای انجام این پژوهش را طی دوره زمانی ۰۱/۰۱/۱۳۸۷ الی ۳۰/۱۲/۱۳۹۱ به طور کامل ارائه کرده باشد.
با لحاظ کردن شرایط فوق، تعداد نمونه انتخابی از جامعه مورد نظر، ۸۴ نمونه کل انتخاب گردید.
قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی تحقیق، دانش حسابرسی در مفهوم کلی با تاکید بر کیفیت حسابرسی و نیز تکنیک مدیریت سود در شرکت های دارای عرضه اولیه سهام می باشد.
قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق، بازار سرمایه کشور مشخصا بورس اوراق بهادار تهران می باشد. که بر این اساس داده های مورد نیاز از گذارش های فشرده سازمان بورس اوراق بهادار استخراج و دسته بندی شده است.
قلمرو زمانی
قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال ۱۳۸۷ تا پایان سال ۱۳۹۱ می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ب.ظ ]




۲-   سنت :  ” لیس علی الموءتمن ضمان ”  ضمانتی بر عهده شخص امین نیست.
۳-   اجتماع : اینکه شخص امین در صورت عدم  تعدی و تفریط ضامن نیست ، از امور مسلم نزد فقهاست.از استنادات فوق چنین استنباط میگردد که در اسلام و نظام حقوق اسلامی امانت امرمقدسی بوده و امین شخص نیکوکاری بوده که لایق تقدیر و ستایش است و هرگونه سختی گرفتن بر آن قابل قبول نمی باشد. به همین جهت در فقه و حقوق برای هر کس که بواسطه عقد یا حکم قانون بصورت مستقیم یا غیر مستقیم ید امانی نسبت به مالی پیدا می کند اورا مسئول خسارت وارده ندانسته و تنها در صورتی مسئول است که از حد اعتدال در حفاظت و نگهداری خارج شده و مرتکب تعدی یا تفریط شده باشد در ادامه به نمونهای از نظریات فقها و حقوقدانان اشاره می شود:
پایان نامه - مقاله
شهید اول در کتاب لمعه دمشقیه اعلام می دارد: « ولو قبل وجب الحفظ ، ولو ضمان علیه الا بالتعدی او التفریط » اگر شخص ودیعه را قبول کند حفظ و نگهداری آن بر او واجب می شود و جز در صورت تعدی و تفریط ضامن نخواهد بود.( شهید اول،۱۴۱۰ه.ق)همچنین شهید ثانی در کتای الروضه البهیه فی شرح المعه الدمشقیه بیان می دارد : مستودع ضامن تلف یا معیوب شدن مال ودیعه نیست مگر در صورت تعدی به امین به این نحوکه  مثلاً حیوان مورد ودیعه را سوار شده یا لباس امانتی را بپوشد و یا کیسه در بسته یا گره خورده که نزدش امانت می باشد درش را بگشایدو یا تفریط نموده باشد. ( شهید ثانی )امام خمینی (ره)در باب اجاره  ، مستاجر را نسبت به عین مستاجره امین دانسته است و برای مستاجر ضمان پیش بینی نکرده اند مگر اینکه مستاجر در حفاظت از عین مستاجره مرتکب تعدی یا تفریط شده باشد. ( امام خمینی)دکتر کاتوزیان در باب وکالت بعنوان یکی از عقود امانی اموالی که به منظور اجرای وکالت یا در نتیجه آن در اختیار وکیل قرار گیرد در نزد شخص وکیل امانت دانسته است وکیل باید از این اموال حفاظت و نگهداری نماید و در موعد مقرر به موکل مسترد دارد و اگر در نگهداری از اموال رعایت اعتدال را ننموده و تعدی و تفریط نماید موجب مسئولیت وکیل میگردد. ( کاتوزیان)مشاهده گردید که هرگاه استیلاء بر مال غیر توسط شخص مورد اعتمادی باشد ید او امانی بوده و حکم بر عدم ضمان او قطعی می باشد و این حکم هم در فقه و هم در نظام حقوقی مختص ودیعه گیرنده نبوده بلکه تعمیم داده می شود به کلیه مواردی که ید گیرنده امانی باشد. بنابراین در قراردادهای مانند اجاره ، عاریه ، وکالت ، رهن ، مضاربه ، مساقات ، مزارعه ، مشارکت،  و … ید گیرنده مال امانی بوده و حکم به عدم ضمان او داده شده است. با وجود این شخصی که مال غیر را در اثر هریک از عقود امانی دریافت می کند تعهد به حفاظت از اموال مورد امانت دارد این تعهد با سپردن مال از طرف مالک شروع شده و تا تحویل مال به مالک ادامه پیدا می کند تعهد به حفاظت از جانب اشخاص که ید امانی دارند تعهد به وسیله محسوب گردیده و در حدود عرف برای حفاظت از مال تلاش می کنند و از تعالیم مالک و احکام قانون در انجام این وظیفه بهره می برند  لیکن سلامت مال را تضمین نمی کنند این تعهد دارای  مبانی مختلفی می باشد که بدین ترتیب است :
۱- مفاد قررداد : بموجب ماده ۶۱۲ قانون مدنی ” امین باید مال ودیعه را به طوری که مالک مقرر نموده حفظ کند …… و الا ضامن است “
۲- عرف : در صورت ابهام یا  نقص مفاد قرارداد در بیان تکالیف امین داوری عرف تعیین کننده نحوه نگهداری و حفاظت از مال است .
۳- قانون : در صورت ابهام و نقص قرارداد و عرف حکم قانون تکمیل کننده میزان تکالیف امین در زمینه نگهداری از مال مورد امانت است این احکام قانون جنبه ی امری ندارند از جمله ماده ۶۱۸ قانون مدنی که مقرر می دارد : ” اگر مال ودیعه در جعبه سربسته یا پاکت مختوم به امین سپرده شده باشد حق ندارد آن را باز کند و الا ضامن است . ”  همچنین ماده ۶۱۷ قانون مدنی مقرر می دارد : ” امین نمی تواند غیر از جهت حفاظت تصرفی در ودیعه کند یا به نحوی از انحاء از آن منتفع گردد مگر با اجازه صریح یا ضمنی امانت گذار و الا ضامن است “چنانچه شخص امین تمام مبانی فوق در حفاضت از مال را رعایت نموده باشد لیکن مال مورد امانت به هر دلیلی آسیب ببیند یا تلف شود مسؤلیتی برای شخص امین وجود ندارد همچنانکه در  مواد فوق الذکر صراحتا” عدم مسؤلیت امین را پیش بینی نموده است اکنون این پرسش به میان می آید که آیا بوسیله قر ارداد خصوصی مستقل یا بصورت شرط ضمن عقد می توان این نظام حقوقی و فقهی را تغییر داد یا اینکه مقررات مربوط به عدم مسؤلیت شخص امین در صورت عدم تعدی و تفریط جزو قواعد امری محسوب شده و هرگونه قوانین بر خلاف آن قواعد اعتبار ندارد؟
مبحث سوم-توقیف اموال محکومٌ علیه
واژهی توقیف در لغت به معنی بازداشت کردن، از حرکت بازداشتن و در جایی نگاه‌داشتن است.  واژهی اموال هم، جمع واژهی مال است که در لغت به معنی دارایی است. واژهی محکومٌ‌علیه هم، به معنی شخصی است که حکم، به ضرر او صادر شده است(عمید،۱۳۵۷) به این‌ترتیب روشن میشود که توقیف اموال محکومٌ‌علیه، بازداشت دارایی‌های شخصی است که حکم، به ضرر او صادر شده است.(لنگرودی،۱۳۸۷)

گفتار اول-اقسام توقیف اموال محکومٌ‌علیه
توقیف اموال شخصی که حکم، به ضرر او صادر شده است، بر دو نوع توقیف تأمینی توقیف اجرایی است.( صدرزادهی افشار،۱۳۸۳)

۱- توقیف تأمینی
وقتی حکمی صادر میشود، برای به اجرا درآوردن آن، شرایطی لازم است؛ یکی از آن شرایط این است که باید برای حکم، اجراییه صادر گردد و این اجراییه به محکومٌ‌علیه، ابلاغ شود بر طبق مادهی ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی، همین‌که، اجراییه به محکومٌ‌علیه ابلاغ شد، او موظف است ظرف مدت ده روز، مفاد آن را اجرا کند؛ اما کاملاً روشن است که احتمال دارد، محکومٌ‌علیه در این مهلت ده روزه، اموال خود را به دیگران انتقال دهد یا آن‌ها را مخفی کند و یا از بین ببرد و یا به‌طور کلی، کاری کند که محکومٌ‌له نتواند به حق خود برسد؛ بر همین اساس، تبصرهی ۱ مادهی ۳۵ قانون اجرای احکام مدنی، مقرر کرده است که محکومٌ‌له میتواند حتی قبل از تمام شدن مهلت ده روزهی محکومٌ‌علیه، اموال او را برای توقیف، معرفی کند که به این توقیف، توقیف تأمینی یا توقیف احتیاطی می‌گویند.(مدنی،۱۳۷۲)

۲- توقیف اجرایی
همانطور که اشاره شد، محکومٌ‌علیه، موظف است ظرف مدت ده روز بعد از ابلاغ اجراییه، آن را اجرا نماید، اما ممکن است که او در این مهلت، حکم را اجرا ننماید و به هیچ‌یک از وظایف جایگزین دیگر هم عمل نکند،در چنین وضعی بر طبق مادهی ۴۹ قانون اجرای احکام مدنی، محکومٌ‌له میتواند درخواست کند تا معادل محکومٌ‌به، از اموال محکومٌ‌علیه توقیف شود. در این‌صورت، بدون تأخیر، اقدام به توقیف اموال محکومٌ‌علیه خواهد شدکه به این توقیف، توقیف اجرایی گفته میشود.(بهرامی،۱۳۸۳)

گفتار دوم-چگونگی توقیف اموال محکومٌ‌علیه
قانون اجرای احکام مدنی، مقررات مربوط به توقیف اموال را بر اساس منقول یا غیر‌منقول بودن مال، بیان کرده است؛ به همین علت ابتدا باید مفهوم مال منقول و مال غیر‌منقول، مورد بررسی قرار بگیرد.
همانند بسیاری از چیزها، برای مال هم تقسیمبندیهای متعددی وجود دارد. یکی از این تقسیمبندیها، تقسیم اموال، به منقول و غیرمنقول است.
اموال منقول: اموال منقول، اموالی هستند که میتوان آن‌ها را از محلی به محل دیگر منتقل کرد بدون این‌که به خود مال یا محل استقرار آن، صدمهای وارد شود، برای مثال اشیایی مثل کتاب، لباس و … از اموال منقول، محسوب میشوند.
اموال غیرمنقول: اموال غیرمنقول، اموالی هستند که نمیتوان آن‌ها را از محلی به محل دیگر منتقل کرد به صورتی‌که در خود مال یا محل استقرارش، صدمهای به‌وجود نیاید. برای مثال، دیوار، ساختمان و از همه مهمتر، زمین، مال غیر‌منقول محسوب میشوند(جعفری لنگرودی ، ۱۳۷۳)
با روشن شدن مفهوم مال منقول و مال غیر‌منقول، می‌توان چگونگی توقیف اموال را فصل بعد مورد بررسی قرار داد.
فصل سوم-مسئولیت شخص ثالث و حافظ در قانون اجرای احکام کیفری
مبحث اول-توقیف اموال
الف) توقیف اموال منقول
مقررات مربوط به توقیف اموال منقول، در هفت بخش قابل بررسی است که عبارتند از:
۱- اصل توقیف اموال منقول در محل سکونت یا محل کار محکومٌ‌علیه.
براساس مادهی ۶۲ قانون اجرای احکام مدنی،زمانی‌که محل سکونت یا محل کار محکومٌ‌علیه مشخص شود، اصل بر آن است که اموال و اشیای موجود در آن، متعلق به محکومٌ‌علیه است زیرا عادت بیشتر مردم این است که اموالشان را نزد خودشان نگهداری میکنند؛ به عبارت دیگر برای آن‌که اموال موجود در این مکان‌ها، متعلق به محکومٌ‌علیه محسوب شود، دلیل خاصی لازم نیست و عدم تعلق چنین اموالی به محکومٌ‌علیه است که دلیل میخواهد و باید آن را اثبات کرد(مدنی،۱۳۷۲)

۲- اصل تعلق اموال اختصاصی زنان به زن و تعلق اموال اختصاصی مردان به مرد.
براساس مادهی ۶۳ قانون اجرای احکام مدنی،اگر محل سکونت محکومٌ‌علیه، محل سکونت همسر او نیز باشد، اموال موجود در آن محل، در سه دسته قابل تقسیمبندی است:
دسته‌ی اول- اموالی که معمولاً زنان به طور اختصاصی از آن‌ها استفاده میکنند مثل جواهرات زنانه یا لباس عروس و … . در این حالت، اصل بر آن است که این اموال، متعلق به زنِ ساکن در آن محل است یعنی اگر کسی ادعا کند که این اموال به آن زن، تعلق ندارد، باید دلیل بیاورد و ادعای خود را اثبات کند؛ در غیر این‌صورت اموال مذکور، به آن زن متعلق خواهد بود.
دسته‌ی دوم- اموالی که معمولاً مردان به طور اختصاصی از آن‌ها استفاده میکنند مثل ریشتراش یا انگشتر مردانه و … . در این حالت، اصل بر آن است که این اموال، متعلق به مردِ ساکن در آن محل است و خلاف این مطلب است که باید به اثبات برسد.
دسته‌ی سوم- اموالی که جزءِ هیچ یک از دو دستهی قبل، محسوب نمیشوند: در این حالت، اصل بر آن است که این اموال بین زن و مرد مشترک است یعنی هم به زن و هم به مرد، تعلق دارد.
بنابر آن‌چه گفته شد در مورد اموال موجود در محل سکونت زن و شوهر، هم باید نوع مال و هم، جنسیت محکومٌ‌علیه را در نظر گرفت و سپس مشخص کرد که آیا مال مورد نظر، قابل توقیف هست یا خیر(مدنی،۱۳۷۲)

۳- عدم توقیف اموالِ در تصرف اشخاصی غیر از محکومٌ‌علیه
بر طبق مادهی ۶۱ قانون اجرای احکام مدنی،اگر مالی که برای توقیف در نظر گرفته شده است در تصرف شخصی به غیر از محکومٌ‌علیه باشد و آن شخص، خود را، مالک آن مال بداند و یا آن مال را متعلق به شخص دیگری -البته به غیر از محکومٌ‌علیه- معرفی نماید، توقیف آن مال، امکان پذیر نخواهد بود؛ البته کاملاً بدیهی است که اگر آن شخص، آن مال را متعلق به محکومٌ‌علیه معرفی کند، توقیف آن مجاز میباشد. (صدرزادهی افشار،۱۳۸۴)

۴- مستثنیات از توقیف
اگرچه محکومٌ‌له حق دارد اموالی را که متعلق به محکومٌ‌علیه است، توقیف کند اما قانون‌گذار به طور استثنایی و با توجه به نیازهای محکومٌ‌علیه و خانواده او، برخی از اموال را غیرقابل توقیف معرفی کرده است؛ برای مثال مسکن، وسیلهی نقلیه و … غیرقابل توقیف هستند.(بهرامی،۱۳۸۵)

۵- صورت‌برداری از اموال منقول
بر طبق مادهی ۶۷ قانون اجرای احکام مدنی، دادورزموظف است قبل از توقیف اموال منقول، صورتی از اموال که در‌بردارندهی ویژگیها و اوصاف کامل اموال باشد، تنظیم کند. بر طبق مادهی ۷۱ این قانون،صورت مذکور را دادورز و سایر افراد حاضر در محل، امضا خواهند کرد. .(بهرامی،۱۳۸۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:25:00 ب.ظ ]




جایگاه خاکسپاری

 

درهٔ یمگان در بدخشان افغانستان

 

 

 

در زمان حکومت

 

غزنویان، سلجوقیان، فاطمیان مصر

 

 

 

لقب

 

حجت؛ سید شاه ناصر خسرو؛ پیر کوهستان

 

 

 

پیشه

 

شاعر و نویسنده و فیلسوف

 

 

 

کتاب‌ها

 

وجه دین؛ سفرنامه؛ جامع‌الحکمتین؛ زادالمسافرین؛ خوان‌الاخوان؛ روشنایی‌نامه؛ سعادت‌نامه؛ دلیل‌المتحرین و چند اثر دیگر

 

 

 

دلیل سرشناسی

 

سفرنامه نویسی - اشعار

 

 

 

دیوان سروده‌ها

 

دیوان اشعار پارسی و دیوان اشعار عربی

 

 

 

تخلص

 

ناصر

 

 

 

حکیم ناصر بن خسرو بن حارث القبادیانی البلخی المروزی، مُکّنی به ابومعین وملقب و متخلص به «حجت»در ماه ذی القعده از شهرو سنه 394 هجری قمری( مطابق با تیر یا مرداد ماه سنه 382 هجری شمسی) ظاهرا در قبادیان از نواحی بلخ متولد شده [6] وبعد از سنه 460[7] وبه روایت اقرب به صحت در سنه 481 در یمگان از اعمال بدخشان وفات یافته است تاریخی اخیر که قول حاجی خلیفه(کاتب چلبی) در تقویم التواریخ است با وجود بعضی دلایل در استبعاد آن باز در میانه روایات راجع به وفات حکیم وعمر او چنان که ذکر شد نزدیکترین آنها با مکان عادی است [8].
حکیم ناصر خود را در سفرنامه خود قبادیانی مروزی می خواند بودن او از قبادیان از اشعار او نیز معلوم است وچنان که گفته شد قبادیان از نواحی بلخ بوده [9]وبدین جهت وی در اشعار خود همه جا از بلخ به عنوان وطن وشهر وخانه ومسکن خویش سخن می راند وبلخ را به صفت«چون بهشت» توصیف می نماید وبه هجرت یا هزیمت یااخراج شدن خود از بلخ اشاره می کند ونیز در سفرنامه خود با آنکه مبدأ حرکتش مرو بود واز آن نقطه به راه افتاده بود همه جا در عرض راه مسافت ها را از بلخ تا هر نقطه که می رسد حساب می داند وبه هر حال شکی نیست که دودمان وخانمان واقارب او در بلخ بوده ودر آنجا خانه وباغ وضیاع وعقار ودوستان وطایفه وبرادران داشته وبه احتمال قوی بعد ازعودت از سفر حج ومصر تا موقع متواری شدن وفرار در بلخ اقامت گزیده است پس در بودن اصل او از خراسان و ولایت بلخ شکی نیست ونسبت اصفهانی که بعضی تذکرهها وکتب متأخرین داده اند [10] بی اساس است در این صورت نسبت مروزی که در سفرنامه امده یا به جهت آن بوده که اجداد او از مرو بوده اند ویا به احتمال قوی به سبب اقامت او مدتی در مرو ومخصوصاً تا موقع سفر حج این نسبت پیدا شده است چنان که در سفرنامه گوید« از مرو برفتم به شغل دیوانی» وهم چنین در جای دیگر از سفرنامه گوید که در پنجم رمضان در سنه 438 به بیت المقدس رسید ودر آن وقت درست یک سال شمسی بود«که ازخانه» بیرون آمده بود وچون وی در 23 شعبان سنه 437 از مرو حرکت کرده بود می توان استدلال کرد که در آن زمان خانه اش در مرو بوده است علاوه بر این ذکر کسائی مروزی بالاختصاص از میان سایر شعرا مکرر در اشعار خود قرینه سکنای او در مرو تواند شد.[11]
در اسم او ناصر است واسم پدرش خسرو هیچ شکی نیست وخودش همیشه در اشعار ومصنفات خود،خود راه این اسم ونسب می خواند، یعنی گاهی ناصر وگاهی ناصر خسرو و گاهی ناصربن خسرو اسم جدش حارث اگر چه در نسب نامه جعلی مندرج در تاریخ حیات معجول النسبه وافسانه آمیز منسوب به خود او ( که بعد ا زاین همه جا در این دیباچه از آن به عبارت «سرگذشت شخصی» تعبیر خواهد شد) مذکور است وبه این جهت اعتبار وصحت آن مورد اعتماد نباید بشود، لکن عین همان اسم در آخر رساله مختصری که منسوب به ناصر خسرو وجواب مسئله است ونسخه ای از آن در تهران در تصرف جناب فاضل محترم آقای حاج حسین آقا ملک است وذکر آن بعد بیاید نیز ضمن نسب ناصر خسرو آمده است کنیه اش نیز مسلم است وهم در سفرنامه وهم در اشعار او ذکر شده عنوان حکیم نیز برای او در کتب واشعارش خیلی ذکر می شود و واقعا هم از حکما بوده واز اشعار وی ومخصوصا از کتاب زادالمسافرین وروشنائی نامه دیده می شود که به فلسفه ارسطو و افلاطون وفارابی وابن سینا آشنا بوده وبسیاری از تالیفات حکمای قدیم یونان را خوانده واز آنها ذکر می کند. [12] لقب حجت که اشعار او پر از آن است واغلب مانند تخلص شعری می آید ناشی از این بوده که وی بعد از عودت از مصر به خراسان یکی از حجت های دوزاده گانه[13] دعوت فاطمی بود از طرف هشتمین خلیفه فاطمی المستنصربالله ابوتمیم معدبن علی که از سنه 427تا487 خلافت کرد حجت جزیره خراسان برگزیده شده وبرای نشر دعوت در ایران وماوراء النهر مامور شده بود وبه همین جهت خود را گاهی « حجت»[14] وگاهی «حجت خراسان» وگاهی « حجت مستنصری» وگاهی « حجت فرزند رسول (ص)» وگاهی« حجت نایب پیغمبر(ص)» وگاهی« سفیر» وگاهی « مأمور» وگاهی « امین امام زمان (عج)» وگاهی« مختار امام عصر(عج)» وگاهی« مستعین محمد(ص)» وگاهی « برگزیده علی المرتضی(ع)» می نامد . شهرت علوی که به اسم او در کتب تذکره وغیره تردیف می شود مأخذ واساس صحیحی ندارد وظاهراً از جعلیات متأخرین است وناشی از نسب مجعولی است که در «سرگذشت شخصی» مجعول ناصر مندرج است که نسب او را با پنج واسطه به امام علی بن موسی الرضا(ع) می رساند و اگر در مأخذی قدیمتر از تاریخ انتشار «سرگذشت شخصی» این عنوان برای ناصر خسرو پیدا شود باید تصور نمود که همانا به معنی طرفدار آل علی(ع) استعمال شده است.[15]چنان که وی در اشعارش خود را مکرر«فاطمی» هم می خواند که مقصودش طرفدار فاطمیان است ونیز متحمل است منشا این شهرت خلط اشخاص تاریخی باشد که همیشه میان متأخرین از مؤلفین مبتلی به است یعنی التباس با یک ناصر دیگری واقع شده باشد مانند ناصر علوی از سادات حکام طبرستان در اوایل قرن چهارم که به ناصر کبیر معروف است ، یا سید محمد ناصر علوی وبرادرش سید حسن ناصر علوی که هر دو شاعر بودند وشرح حال آنها در لباب الالباب عوفی جلد دوم آمده است وگنه شکی نیست که وی از سادات نبوده وچنان که آقای غنی زاده در دیباچه سفرنامه (چاپ برلن) توضیح کرده اند وی خود شرافت نسب خود را انکار می کند ولی در بعضی کلمات خود به علو حسب وپاکیزگی نسب خود وبودن از نسل «آزادگان» که ظاهراً مقصود احرار یعنی اشراف ایرانیان قدیم است اشاراتی دارد .
پایان نامه
از دو بیتی که در لباب الالباب عوفی از دهقان علی شطرنجی که ظاهراً از شعرای اواسط قرن ششم است ذکر شده استنباط می شود که لقب ناصر خسرو حمید الدین بوده است ولی در کلمات خود حکیم اشاره به این فقره نیافتم.[16]
تاریخ سال تولدش را که سنه 394 باشد خود شاعر در اشعار خود صریحاً ذکر می کند [17] وگاهی هم اشاره می رساند چنان که در سطر 26 صفحه 323 دیوان می گوید که وی در موقع انتباه از غفلت وسلوک سبیل حقیقت جوئی 42 سال داشته که مطابق با موقع خواب دیدن او در پنج دیه مروالرود در سنه 437 می شود ماه تولد هم که ذی القعده باشد در بیت دیگری که بدبختانه تاریخی سال در آن تحریف شده مذکور است.
ناصر خسرو ظاهراً از خانواده محتشمی که به امور دولتی وشغل دیوانی مشغول بوده اند بوده است واز اشعار او معلوم می شود که در جوانی در دربار سلاطین وامراء راه داشته وحتی چنان که خود در سفرنامه گوید«بارگاه ملوک عجم وسلاطین را چون سلطان محمود غزنوی وپسرش مسعود» دیده واز این قرار باید قبل از 26 سالگی در مجلس سلطان محمود غزنوی حاضر شده باشد قبل از سفر حج در 43 سالگی به قول خود دبیرپیشه ومتصرف« در اموال واعمال سلطانی» بوده و« به کارهای دیوانی مشغول بوده ومدتی در آن شغل مباشرت نموده ودر میان اقران شهرتی یافته»بود و لقب ادیبی وعنوان دبیر فاضل داشت پویش وزرا محتشم بوده وبا پادشاهان وقت هم مجلس و هم پیاله بوده وشاه وی را خواجه خطیرخطاب می کرده است اینکه برادرش عبدالجلیل نیز به خطاب «خواجه» مخاطب بوده ظاهراً از عمال وحواشی وزیر سلاجقه ابونصر بوده وهمچنین مسافرت ناصر خسرو از نیشابور به قومس«در صحت خواجه موفق که خواجه سلطان بود» دلیل بر تشخیص وی وعزت ومقامش تواند شد چه خواجه موفق ظاهرا همان امام موفق نیشابوری« امام صاحب حدیثان» است که به قول بیهقی در موقع استیلای سلجوقیان به خراسان به غزنویان مخالفت وبا امرای سلجوقی موافقت کرده وتقرب عظیم پیش آنها یافت به طوری که شاید محترمترین علمای خراسان شد.[18]
حتی نظر به بعضی قرائن وامارت بعید نیست که ناصر خسرو در عهد غزنویان یعنی زمان سلطان محمود ومسعود در بلخ که در واقع دومین پایتخت سلاطین غزنوی بود در خدمت ایشان بوده وشاید در همان اوقات مسافرت به هندوستان کرده وپس از تسلط سلجوقیان وتصرف آنها بلخ را (در سنه 432) خودوبرادرش به خدمت آنها انتقال یافته وبه مرو که مقر حکومت ابوسلیمان چغری بیگ داودبن میکائیل بن سلجوقی متوفی سنه 451 بود نقل مکان کرده ودر آنجا مقام گزیده باشند وظاهراً شکی نیست که بعدها در ایام کهولت ناصر خسرو هم اگر وی در مذهب غالب خراسان (حنفی وشافعی) بود ویا همین قدر شیعه واسمعیلی نبود در بلخ در حوزه اعیان واشراف مانده وبه امرا هم تقرب کامل می رسانید و شاید مثل عمید الملک ونظام الملک به درجه بالاتر نیز می رسید وفقط به واسطه طریقه مذهبی خود به یمگان افتاد واز بلخ ودربار امرا دور ماند به هر حال چیزی که مسلم است این است که در جوانی اغلب مرفه الحال ودارای عزت وجاه ودبدبه و جلال بوده است ومخصوصا قبل از تبعید او از وطن خودش دارای مکنت وثروت و نعمت وناز بوده وباغ ها وخان ها وملکش وسیاع وعقار داشته اگر چه به قول خود گاهی هم بی نوا شده واز«حرص مال پی کیمیا» شده ویا در ساعات استجابت دعوات دعای توانگری برای خود کرده همچنین از خیلی از ابیات او فهمیده می شود که در جوانی وحتی قبل از اخراج وی از بلخ قوی وتنومند وخوش اندام بوده وبعد از آوارگی شکسته ونزار ولاغر وپژمرده شده است .(تقی زاده،1389: 12-7)
عهد جوانی وتحصیلات علمی ومسافرت های او
ناصر خسرو از ابتدای جوانی در تحصیل علوم وفنون والسنه وادبیات رنج فراوان برده، قرآن را حفظ داشت وتقریباً در تمام علوم متداوله عقلی ونقلی آن زمان ومخصوصاً علوم یونانی از ارثماطیقی ومجسطی بطلمیوس وهندسه اقلیدس وطب وموسیقی وبالاخص علم حساب ونجوم وفلسفه وهمچنین در علم کلام وحکمت متألهین تبحر پیدا کرده بود و وی خود در اشعار خویش وسفرنامه وسایر کتب خود مکرر به احاطه خود به این علوم ومقام عظیم فضل ودانش خود اشاره می کند ومخصوصاً در سفرنامه روشنائی نامه همه جا از نجوم وقرانات کواکب وکسوف حرف می زند مخصوصاً در لحسا وقطیف، امیر عرب از او از روی علوم نجوم سئوال می کند که آیا لحسا را تواند گرفت یا نه ولی ظاهرا با آنکه منکر تاثیرات نجوم نبوده ودر روز قرآن رأس ومشتری قضای حاجات را معتقد بوده به غیب گوئی از روی تنجیم چندان اعتقادی نداشته وبه قول خود در جواب امیر عرب راجع به سئوال در باب فتح لحسا«هر چه مصلحت بود» می گفته است در علم حساب وجبر ومقابله وهندسه در مصر تدریس می کرده در عیذاب( بندر سودان در ساحل بحر احمر) چند ماه خطیب شهر شده وآن کار خطیر را به عهده داشته.تصنیفات زیادی داشته، در ادبیات عرب وعجم ید طولی داشته از بحتُری وجریر ونابغه وحسّان ورودکی وکسائی ودقیقی وعنصری ومنجیک واهوازی وقطران در اشعار خود وسفرنامه اسم می برد وشاعر آخری را شخصاً ملاقات نموده است . خود نیز اشعار عربی وحتی دیوان عربی هم داشته است در نقاشی هم سر رشته داشته در موقع اقامت در فلج( در عربستان) از روی ضرورت با نقاشی ونقش محراب مسجد آنجا کسب معیشت کرده وصدمن خرما به دست آورده وهمچنین در بیت القدس کرسی سلیمان را در روزنامه سفر خود که داشته تصویر کرده است در مسافرت های خود مانند حکیم دانشمندی یادداشت های علمی وتاریخی مفید بر می داشت وشهر ها وقلعه ها ومساجد وغیره را خود مساحت می کرد .
در علم ملل ونحل وکسب اطلاع بر مذاهب وادیان نیز رنج فراوان برده ونه تنها مذاهب اسلامی را تتبع وغورسی نموده، بلکه ادیان دیگر مانند دین هندوان ومانویان وصابئین( که گویا مقصود خرانیین بودند این نسبت را بر خود بسته بودند ) ویهود( که به کثرت انها در بلخ اشارات متعددی در اشعار ناصر موجود است) ونصاری وزردشتیان را نیز تحصیل نموده واز کتاب زند وپازند مکرر صحبت می کند در طلب علم وفحص حقیقت با غالب ملل معروف آن زمان آمیزش ومخالطه نموده واز اهل کسب معرفت کرده، ولی با وجود این مثل اغلب شعرا ودانشمندان اسلامی اطلاعش از مذاهب غیر اسلامی خیلی صحیح نبوده وآثار خلط در آن باب دیده می شود [19] ولی در علم فلک وحساب وهندسه ظاهراً اعلا درجه معلومات عهد خود را فرا گرفته بود[20] غیر از زبان فارسی وعربی [21] معلوم نیست که زبان دیگری می دانسته فقط ممکن است اندکی هندی یاد گرفته بوده باشد به اطلاع خود بر علوم متداوله وتحصیل تمام فنون واخبار وسیرو ادبیات، خود در اشعارش تفصیلا اشاره می کند ومخصوصاً گوید:
« نماند از هیچ گون دانش که من زان * نکردم استفادت بیش وکمتر»
در سفرنامه به حضور خود در مجلس سلطان محمود ومسعود غزنوی هم اشاره می کند در شعر گفتن او قبل از سفر مصر شبهه نیست اگر چه غالب وبلکه همه اشعار او که در دست است ظاهرا بعد از این سفر انشا شده خود وی در آغاز سفرنامه وهم در دیوان خود به شعر گفتن خود قبل از سفر اشاره می کند ودر عودت از سفر و وصول به بلخ هم چند بیت گفته که در سفرنامه درج است ودر دیوان نیست.
از گزارش ایام جوانی ناصر جز اشارات متفرقه که در اشعار وتصنیفات وی جسته جسته دیده می شود اطلاع زیادی در دست نیست به قول خود مدتی مثل اغلب شعرای زمان خود به باده خواری وعشق ورزی وگفتن اشعار مدح وغزل ولهو وهزل گذرانده، در دربار پادشاه به خدمت وهم مدیحه گوئی رفته وهم شاعر بوده وهم دبیر ملازم دربار وپس از سرخوردن از این کار«چندسال از عمر» در میان« اهل طیلسان وعمامه و ردا» گذرانیده، چندی در جستجوی کیمیا بوده وغالباً در بحث وفحص واستدلال وحقیقت جوئی به سر برده وظاهرا همین بحث وتحقیق وغور وتدقیق وبه قوا خود او«چون چرا» ونرفتن زیربار تعبُد خاطر او را مشوش نموده وجوابی به سؤالات بی پایان خود در سرّ خلقت وحکمت شرایط در ظاهر تنزیل وطریقه ظاهریان نیافته ودر حدود چهل سالگی وجدانش بیش از پیش مضطرب گردیده ودر پی تحرّی حقیقت افتاده وچنان که گذشت شاید برای فحص حق وحقیقت وتسکین وجدان بی آرام خود بعضی مسافرت ها به ترکستان وهندوستان وسند کرده وبا ارباب ادیان ومذاهب مختلفه معاشرت ومباحثات نموده ولی با این همه جویندگی جواب شافی وتسکین بخشی به « چون چرای» خود نیافته است . (تقی زاده،1389: 15-12)
مبدأ انقلاب وآغاز تحول در زندگی او
ناصر خسرو در این سفر همه جا ودر هر شهری در پی جستن حقیقت وپیدا کردن جواب سؤالات واشکالاتی که در ظاهر تنزیل ودین اسلام واحکام وشرایع به نظرش معقول نمی آمد پیش علما ودانایان وحکمای هر بلاد از پیشوایان مذاهب مختلفه وطرق متعدده اسلام وفلاسفه ومنجمین واطبا وسایر ارباب فنون وهمچنین دانشمندان نصاری ویهود وصابئین ومانویان وهندوان وعلمای ملل واقوام مختلفه از سندی وترک وروم وعرب وعجم رفته وبا آنها «چون وچرای» آغاز نموده ودر مشکلات ومعضلات مسائلی که در دل داشته مباحثات کرده ولی برای این مسائل غامضه که مکنون ضمیرش بود جواب حلی شافی نیافته تا عاقبت به قاهره (مصر) رسیده ودر آنجا به توسط یکی از دعات یا نقبای فاطمینان که اسم او را نمی برد ولی او را «دربان شهر» علم می نامد وظاهراً«باب» یعنی حجت مصر یا حجت اعظم منظور بوده داخل طریقه باطنیه اسمعیلیه شده واز مراتب هفتگانه (بعدها نه گانه)[22]باطنیه چهار درجه پیموده، یعنی از درجه مستجیب که درجه اول است ومهر خموشی بر دهن می گذارد ودرجات مأذون وداعی گذشته به درجه حجتی رسید .
عودت به وطن وافراشتن عَلَم دعوت
مدت توقف ناصر خسرو در شهر خود یعنی بلخ معلوم نیست در موقع مراجعت از مصر و حجاز به وطن خود پنجاه سال تمام قمری از عمر او گذشته بود فرار او از بلخ به هر حال قبل از سنه 453 که تاریخ تالیف زادالمسافرین است واقع شده چه در آن کتاب از اخراج بلد شدن خود حرف می زند وچون هم غالی قصاید واشعار او که در دست است وهم اغلب مصنفات او بعد از هجرت از بلخ نوشته شده ، از کار او در بلخ پس از عودت از سفر مصر اطلاعی نداریم جز آنکه مسلم است که زهد وترک دنیا وعبادت اختیار کرده[23]وبه شوق وهمت تمام مشغول نشر دعوت فاطمی در خفا بوده وداعیان ومأذونان به اصراف می فرستاد وبه ترویج مذهب شیعۀ سبعیه اسمعیلیه می پرداخت [24] و قطعاً به واسطه شهرت ومعروفیت تمامی که در فضل وحکمت وقدرت عظیمی که در فن مناظره شفاهی وکتبی او را بوده [25] ودر کار خود پیشرفت داشته [26] وبه واسطه همین فقره ومباحثات با علمای اهل سنت کم کم دشمنان وی زیاد شده وظاهراً به سبب خصومت علما وغوغای عامله وهجوم آنها بر ضد او امرای سلجوقی درصدد آزار او بر آمده واو را تبعید کردند وناچار فراری ومتواری گشته واز خانه وخانمان خود که در آن همه گونه راحت وعزت وناز داشته آواره شد ومردم خراسان از خویش وبیگانه از او دوری می جستند. از بعضی فقرات اشعار وکلمات او گاهی استنباط می شود که شورش وازدحامی بر ضد او شده ومردم جاهل برخلاف او برخاسته وهجوم به او وخانه اش کرده اند وحتی شاید خانه او را خراب کرده اند ولی به هر حال اخراج وتبعید او از طرف سلجوقیان شده چنان که صریحاً در اشعار خود ذکر می کند معلوم نیست که این کار در زمان ابوسلیمان چغری بیگ داوود بن میکائیل بن سلجوق واقع شد که پایتخت او مرو بود وبلخ را نیز در قلمرو داشت یا بعد از وفات او در سنه 451 که آلپ ارسلان پسر وی امیر خراسان وبعد سلطان شد [27] ظاهراً دوره حکومت آلپ ارسلان در تعصب بر ضد شیعه از زمان پدرش سخت تر وبدتر بوده خصوصاً که نظام الملک که دشمن بزرگ همه مذاهب غیر سنی بود دبیر و وزیر او بوده، بیت5 در صفحه 321 و بیت14 در صفحه 352 وبیت23در صفحه 449 به اقرب احتمالات اشاره به آلپ ارسلان است . نقطه اقامت ناصر خسرو بعد از دعوت به خراسان هم درست معلوم نیست که در خود شهر بلخ در خانه خود ساکن بوده چنان که از جامع التواریخ رشید الدین ظاهر است یا چنان که دبستان المذاهب روایت می کند در سانج که قریه ای بوده از نواحی بلخ ویا در شادیاخ بلخ مقیم بوده است .
تبعید از وطن وآوارگی
به هر حال پس از چندی اقامت در بلخ مجاهدات ناصر خسرو در ترویج مذهب اسمعیلی ودعوت به سوی خلیفه فاطمی که او را «میانجی»و«امام زمان»و « خداوند زمان» و«امیر المومنین» وخود را بنده ونایب ومامور وامین ومختار وسفیر او می خواند ومکرر در دیوان خود اسم او را می برد موجب تحریک غضب علمای خراسان ومخصوصاً بلخ[28] وشورش عامه[29] وسخط سلطان یا امیر سلجوقی[30] وشاید تفکیر خلیفه بغداد شده وبه تهمت بد دینی وقرمطی وملحد ورافضی بودن بر او «غلبه کردند» [31] واو را از مسکن وشهر خویش براندند یعنی از بلخ وخراسان تبعیدش کردند ویا خود او مجبور به متواری ومخفی شدن وفرار شد وبه قول خود «هجرت» کرد واین معنی در اشعار او به کرات بر زبان او جاری شده است [32] وممکن است که به واسطه اعتراف خاص وعام به فضل وحکمت او واحترام مقام علم وادب وحسب وی با همه آزاری که بر او روا داشتند از قتل ورجم رست ورنه در آن زمان در خراسان کار بر شیعه که رافضی نامیده می شدند عموما وبه شیعه سبعیه پیروان فاطمیان که به تهمت قرمطی بودن متهم بودند[33] خصوصا خیلی سخت وخطرناک بود چنانکه در همان زمان جوانی ناصر خسرو، سلطان مسعود غزنوی، حسنک، وزیر سابق پدرش سلطان محمود را به جرم عبور از مصر در سفر حج به حکم خلیفه بغداد دار زد وحتی سلطان محمود غزنوی سفیر خلفای فاطمی را به قتل رسانید.سلجوقیان هم در تعصب سنی گری ودفاع از حقوق خلافت عباسی وعقیب اهل بدعت وقرامطه وملاحده و«روافض» از غزنویان عقب تر نمی ماندند وبلکه به مرو زمان خصوصا بعد از نصب نظام الملک به وزارت خیلی متعصب تر از پیشینیان شدند وبه همین جهت شاعر ما مخصوصاً بر این دشمنان مذهبی ونژادی وشخصی خود خصوصاً و به امرا وسلاطین ترک به طور عموم که اغلب به بزرگان آنها به عنوانات واسامی ینال وتکین وطغان وطوغان وپیغو وایلک وتاش وخان وخاتون وسلطان اشاره کرده وبه خود آن قوم یعنی سلاجقه اسم غز وقیچاق وترکمانان می دهد ودی یکجا به اسم طغرل وچغری تصریح می نماید بسیار طعن کرده وآنها را که نو رسیدگان بودند غاصب فرض نموده«اوباش» و«دونان» و«یأجوج ومأجوج» وشبیخون خدا و باد صرصر ودجال وشیطان واهریمن می نامد واز تمکین بدانان که می گوید سابقاً خوار وعاجز و بندگان خود او بوده اند اظهار ننگ نموده وبر استیلای آنان به خراسان ومخصوصاً بلخ که « خانه حکمت» بود دریغ می خورد در صورتی که از محمود غزنوی واخلاف او به آن شدت بدگوئی نمی کند واز جلال وعظمت آنها یاد می کند واز زوال دولت سامانی در خراسان وماوراء النهر وشیربامیان وشارغرچستان را وگاهی خلفای عباسی را دیو وفرعون می خواند ومخصوصاً از ظلم این خلفا درباره خودش ناله می کند وآنها را همه جا به بدی یاد وبر سیاهی شعارشان طعن نموده هامان امت می شمارد .
کاری که ناصر خسرو به عهده خود گرفته بود یکی از مشکل ترین وخطرناک ترین امور بود در خراسان عده شیعه اسمعیلی کم ومخالفین آنها هم خیلی زیاد[34] وهم دارای قوت وقدرا وهم خیلی متعصب وکینه ور و وحشی بودند ودعات اسمعیلیه یا به تقیه واختفا ویا به تحصن در معقل مصونی از خطر قتل ممکن بود محفوظ بماند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:24:00 ب.ظ ]