کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



۷

 

رضایت ← وفاداری

 

۵۲/۰

 

۲۳/۱۱

 

***

 

تایید می‌شود

 

 

 

همانگونه که در جدول بالا مشاهده می‌کنید از ۷ فرضیه پژوهشی دو فرضیه رد و مابقی مورد تایید قرار گرفته است. در ادامه با جزئیات بیشتر و با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره ۴-۹ به آزمون هر یک از فرضیه‌های پژوهشی به صورت جداگانه پرداخته می‌شود.
فرضیه اول: ارزش ویژه برند تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : ارزش ویژه برند تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان ندارد.
H1: ارزش ویژه برند تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارد.
بر طبق نتایج گزارش شده در جدول ۴-۹، تاثیر ارزش ویژ برند سازمان بر وفاداری مشتریان در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنادار است؛ زیرا سطح معناداری آزمون (Sig.) کمتر از مقدار ۰۵/۰ است. با توجه به ضریب تاثیر برآورد شده می‌توان گفت تاثیر ارزش ویژه برند بر مشتری ‌مداری مثبت و معنادار است، زیرا ضریب تاثیر به دست آمده برابر ۲۹/۰ است. بر این اساس فرضیه‌ اول پژوهشی مورد تایید قرار می‌گیرد.
فرضیه ۲: ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان ندارد.
H1: ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارد.
با توجه به نتایج ارائه شده در جدول شماره ۴-۹، از آنجایی که سطح معناداری مشاهده شده برای رابطه موجود در فرضیه دوم پژوهشی از مقدار ۰۵/۰ کمتر است می‌توان نتیجه گرفت که در سطح اطمینان ۹۵ درصد فرض صفر رد و فرض مقابل آن مورد تایید قرار می‌گیرد. بر این اساس می‌توان بیان کرد که ارزش ویژه رابطه تاثیر مستقیم و معناداری بر وفاداری مشتریان دارد. همچنین شدت این تاثیرگذاری نیز با توجه به ضریب مسیر برآورد شده مثبت و برابر ۳۲/۰ است. در نتیجه فرضیه دوم پژوهشی نیز مورد تایید قرار می‌گیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
فرضیه ۳: تجربه خدمت تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : تجربه خدمت تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان ندارد.
H1: تجربه خدمت تاثیر معناداری بر وفاداری مشتریان دارد.
نتایج گزارش شده در جدول شماره ۴-۹ نشان می‌دهد که در آزمون معناداری تاثیر تجربه خدمت بر سطح وفاداری مشتریان، سطح معناداری مشاهده شده کمتر از مقدار ۰۵/۰ است و در نتیجه فرض صفر آزمون رد و فرض مقابل آن مورد تایید قرار می‌گیرد. بر این اساس می‌توان ادعا کرد با اطمینان بیش از ۹۵ درصد تجربه خدمت تاثیر معناداری بر سطح وفاداری مشتران دارد. همچنین ضریب تاثیر برآورد شده برای این رابطه نشان می‌دهد که علامت این تاثیرگذاری مثبت است. در نهایت اینکه فرضیه سوم پژوهشی مورد تایید قرار می‌گیرد.
فرضیه ۴: تجربه خدمت تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : تجربه خدمت تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان ندارد.
H1: تجربه خدمت تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان دارد.
نتایج گزارش شده در جدول شماره ۴-۹ نشان می‌دهد که در آزمون معناداری تاثیر تجربه خدمت بر رضایت مشتریان، سطح معناداری مشاهده شده کمتر از مقدار ۰۵/۰ است و در نتیجه فرض صفر آزمون رد و فرض مقابل آن مورد تایید قرار می‌گیرد. بر این اساس می‌توان ادعا کرد که با اطمینان بیش از ۹۵ درصد تجربه خدمت تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان دارد. همچنین ضریب تاثیر برآورد شده برای این رابطه نشان می‌دهد که علامت این تاثیرگذاری مثبت است. در نهایت اینکه فرضیه چهارم پژوهشی مورد تایید قرار می‌گیرد.
فرضیه ۵: ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان ندارد.
H1: ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان دارد.
با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره ۴-۹، سطح معناداری مشاهده شده برای آزمون رابطه تدوین شده در فرضیه پنجم پژوهشی بیشتر از مقدار ۰۵/۰ است و در نتیجه فرض صفر آزمون مبنی بر غیرمعنادار بودن این رابطه رد نمی‌شود. بر این اساس نمی‌توان در سطح اطمینان ۹۵ درصد معناداری این رابطه را نتیجه گرفت. در نتیجه ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر رضایت مشتریان ندارد. بر این اساس فرضیه پنجم پژوهشی رد می‌شود.
فرضیه ۶: رضایت مشتریان تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند سازمان دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : رضایت مشتریان تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند ندارد.
H1: ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند دارد.
با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره ۴-۹، سطح معناداری مشاهده شده برای آزمون رابطه تدوین شده در فرضیه ششم پژوهشی بیشتر از مقدار ۰۵/۰ است و در نتیجه فرض صفر آزمون مبنی بر غیرمعنادار بودن این رابطه رد نمی‌شود. بر این اساس نمی‌توان در سطح اطمینان ۹۵ درصد معناداری این رابطه را نتیجه گرفت. در نتیجه رضایت مشتریان تاثیر معناداری بر ارزش ویژه برند سازمان ندارد. بر این اساس فرضیه ششم پژوهشی رد می‌شود.
فرضیه ۷: رضایت مشتریان تاثیر معناداری بر وفاداری آن‌ها دارد.
فرض صفر و مقابل آن در آزمون این فرضیه پژوهشی به شکل زیر تدوین می‌شود:
H0 : رضایت مشتریان تاثیر معناداری بر وفاداری آن‌ها ندارد.
H1: ارزش ویژه رابطه تاثیر معناداری بر وفاداری آن‌ها دارد.
با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره ۴-۹، سطح معناداری مشاهده شده برای آزمون رابطه تدوین شده در فرضیه هفتم پژوهشی کمتر از مقدار ۰۵/۰ است و در نتیجه فرض صفر آزمون مبنی بر غیرمعنادار بودن این رابطه رد می‌شود و فرض مقابل آن مورد تایید قرار می‌گیرد. بر این اساس می‌توان با اطمینان بیش از ۹۵ درصد ادعا کرد که رضایت مشتریان تاثیر معناداری بر سطح وفاداری آن‌ها دارد. همچنین علامت ضریب تاثیر برآورد شده بیانگر مثبت بودن و نیز شدت بالای این اثرگذاری است. بر این اساس فرضیه هفتم پژوهشی نیز مورد تایید قرار می‌گیرد.
فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری
مقدمه
هدف از نگارش این فصل، ارائه تصویری منسجم از تحلیل اطلاعاتی است که در فصل گذشته ارائه شد. در مرحله نخست از انجام این پژوهش با توجه به مرور ادبیات موضوع و پژوهش‌های پیشین انجام شده فرضیه‌های پژوهشی تدوین گردیدند و مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در ادامه با بهره گرفتن از داده‌های جمع آوری شده توسط پرسش‌نامه‌ مدل مفهومی و فرضیه‌های ارائه شده مورد آزمون قرار گرفتند و نتایجی با بهره گرفتن از نرم افزار AMOS و روش مدلسازی معادلات ساختاری حاصل شد. در این فصل به بررسی خلاصه‌ای از نتایج حاصل شده و تبیین نظری این نتایج پرداخته خواهد شد. همچنین تلاش می‌شود تا پیشنهاداتی کاربردی نیز با توجه به نتایج این پژوهش ارائه گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 07:20:00 ب.ظ ]




۳-۲-۲- واحد ۱۰۱: شیرین‌سازی گاز
هدف از واحد ۱۰۱ جداسازی H2S و قسمتی از CO2 از گاز خام با بهره گرفتن از یک فرایند جذب شیمیایی می‌باشد. مشخصات گاز خام خوراک ورودی از واحدهای ۱۰۰ و ۱۰۳ فشار barg1/67 و دمای C 25 می‌باشد. محصولات این واحد شامل گاز شیرین که جهت نم‌زدایی به سمت واحد ۱۰۴ هدایت می‌شود و گاز ترش که جهت تولید گوگرد به واحد ۱۰۸ فرستاده می‌شود می‌باشد.
گاز ترش ورودی به این واحد از واحدهای ۱۰۰ و ۱۰۳ به یک برج جذب‌کننده جایی که H2S و قسمتی از CO2 بوسیله فرایند جذب شیمیایی با MDEA (متیل دی اتانول آمین) حذف می‌شوند به نحوی که H2S گاز خروجی از این واحد برابرppm 3 و CO2 آن برابر %۲ مولی می‌باشد. آمین سنگین شده بعد از جذب کننده وارد مبدل‌های حرارتی شده تا حرارت آمین سبک به آمین سنگین منتقل شود. آمین سنگین وارد برج احیا شده و پس از عمل احیا آمین سبک بدست آمده دوباره به برج جذب بازگردانده می‌شود.
گاز تصفیه‌شده در این واحد جهت خنک‌سازی و آب‌گیری به سمت واحد ۱۰۴ هدایت می‌شود و H2S جدا شده از آمین از بالای برج جذب به سمت واحد ۱۰۸ جهت تبدیل H2S به گوگرد هدایت می‌گردد.
برای هر فاز دو train مشابه طراحی شده است که قابلیت شیرین‌سازی MMSCFD 535 را دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۲-۳- واحد ۱۰۲: احیاء گلایکل
هدف از واحد ۱۰۲ ذخیره‌‌سازی گلایکل سنگین دریافتی از واحدهای ۱۰۳ و ۱۱۰ در صورت لزوم و تبدیل آن به محلول گلایکل بالای %۷۰ با بهره گرفتن از یک فرایند تقطیر و ذخیره‌سازی و صدورآن به سکوها می‌باشد. مشخصات خوراک ورودی، گلایکل سنگین با فشار barg13 و دمای C 59 می‌باشد. محصولات این واحد شامل محلول گلایکل بالای %۷۰ با فشار barg202 و دمای C 70، آب ترش به واحد ۱۰۹ با حداقل فشار barg 3/3 و دمایC 70 و هیدروکربن‌های جدا شده که به واحدهای ۱۴۳ و ۱۴۲ انتقال می‌یابند می‌باشد.
این واحد بین دو فاز مشترک بوده و شامل شش مجموعه(Package) مجزا جهت احیا گلایکل می‌باشد که در حالت عادی چهار مجموعه در حال کار و دو تا به صورت آماده باش (Standby) می‌باشند. همچنین این واحد دارای یک مجموعه جهت کنترل PH و جلوگیری از خوردگی می‌باشد. گلایکل رقیق شده با آب بعد از جدا‌سازی در واحدهای ۱۰۳ و۱۱۰ که به آن گلایکل سنگین (Rich MEG) می‌گویند جهت از دست دادن آب و تبدیل شدن به گلایکل سبک (Lean MEG) به سمت واحد ۱۰۲ هدایت می‌گردد. این واحد شامل چهار مخزن می‌باشد که دو تا جهت ذخیره‌سازی گلایکل سنگین و دو تا جهت گلایکل سبک می‌باشد. در پایان عمل احیا، گلایکل سبک به دست آمده توسط پمپ با فشار حدود bar120 به سکوها فرستاده می‌شود.
۳-۲-۴- واحد ۱۰۳: تثبیت میعانات گازی
هدف از این واحد پایدارسازی میعانات گازی و حذف ترکیبات سبک از خوراک خام می‌باشد. خوراک ورودی شامل هیدروکربن‌ها از واحد ۱۰۰، میعانات از واحد ۱۰۷ و میعانات از واحد ۱۰۴ می‌باشد. محصولات این واحد شامل میعانات گازی پایدار شده، آب ترش به واحد ۱۰۹ و off gas خروجی که بعد از فشرده‌سازی توسط کمپرسور به سمت جداکننده‌های فشار بالا (HP separator) هدایت می‌شود می‌باشد.
میعانات گازی خروجی از واحد ۱۰۰ در این واحد پایدارسازی می‌شوند به طوری که فشار بخار موجود در میعانات گازی (RVP) در تابستان حداکثر psi10 و در زمستان psi12 شود (برای هر فاز یک واحد ۱۰۳ طراحی شده است). ترکیبات سبک همراه میعانات گازی در برج تثبیت‌کننده (Stabilization) به وسیله عمل تقطیر جداسازی می‌شوند. میعانات گازی برای حذف نمک‌های موجود در خوراک به سوی یک نمک‌گیر انتقال می‌یابند. پس از پایدار‌سازی و تثبیت در برج تثبیت‌کننده به سمت واحد ۱۴۳ هدایت می‌شوند و گلایکل سنکین جدا شده در این واحد جهت احیا به واحد ۱۰۲ انتقال می‌یابد.
۳-۲-۵- واحد ۱۰۴: نم‌زدایی و حذف جیوه
هدف از این واحد حذف آب زیر ppm1/0 و حذف جیوه زیر ng/Nm310 می‌باشد. خوراک واحد، گاز شیرین از واحد ۱۰۱ با دمای C45 در تابستان و فشار barg1/64 می‌باشد و محصول، گاز خشک عاری از جیوه است که تحویل واحد ۱۰۵ می‌شود.
به طور کلی هدف از این واحد نم‌زدایی یا همان آبگیری از گاز به جهت جلوگیری از تشکیل هیدرات درون خط است. همچنین از این جهت که تنظیم میزان نقطه شبنم فاز گازی بسیار حائز بوده، جهت جداسازی کامل یک فاز از دو یا چند فاز و جلوگیری از تشکیل هیدرات مورد استفاده قرار می‌گیرد. در نتیجه تنظیم این میزان در گرو شرط آبگیری منظم و تنظیم شده و سرد‌سازی فاز گازی است. میزان آب همراه سیال گازی به ورودی واحد ۱۰۴ حدودا %۱۸۴ مولی بوده که این مقدار پس از آبگیری تنظیم شده به ppm1/0 می‌رسد. عمل آبگیری سیال گازی توسط بسترهای غربال مولکولی (molecular sieve) انجام شده که در اشکال و طرح‌های متفاوت بروی هم قرار گرفته‌اند.
سیال گازی به جهت دارا بودن دمای بالا(C45 تا C50) نیاز به سرد‌سازی گاز به کمک دو مبدل حرارتی داشته که پس از عبور از مبدل به C22 تا C23 خواهد رسید.
در این واحد عملیات جذب (جذب یک جز از دو یا چند جز فاز گازی توسط جسم جامد: Absorption)) در حدود دوازده ساعت و عملیات احیا (Regeneration) (حذف یک یا چند جز از فاز مایع توسط گرما) در حدود پنج و نیم ساعت و عملیات آماده باش (standby) در حدود نیم ساعت می‌باشد.
در این سری عملیات دو بستر به طور کلی در حالت جذب و دیگری در حالت احیا می‌باشد. عمل احیاء توسط فلوی ۳۵ تن بر ساعت سیال گازی خشک که توسط کوره سه شعله تا دمای C280 گرم شده است انجام می‌شود.
۳-۲-۶- واحد ۱۰۵: بازیافت اتان
هدف از این واحد جداسازی متان (CH4) و اتان (C2H6) از گاز خام می‌باشد که مشخصات گاز خوراک ورودی از واحد ۱۰۴ فشار bara62 و دمای C6/27می‌باشد. محصولات واحد شامل گاز متان شیرین شده به واحد ۱۰۶جهت صادرات، اتان به واحد ۱۱۶ و C3+ به واحد ۱۰۷ می‌باشد.
به جهت تنظیم نقطه شبنم سیال گازی بایستی عملیات سرد‌سازی بروی سیال گازی انجام شود که این عملیات توسط جعبه سرما (cold Box) انجام می‌گیرد. جعبه سرما متشکل از تعدادی کانال‌های عبوری در کنار هم می‌باشد که سیال فاز گازی و سیال فاز مایع جهت تبادل حرارتی مناسب و مورد نظر در آنها جریان دارند.
در این واحد متان در برج دی متانایزر از دیگر سیالات در یک دمای بسیار پایین حدودا C94- و فشار bar30 جدا شده و دیگر سیالات به عنوان C2+ از پایین برج به سمت برج دی اتانایزر به جهت جداسازی اتان از C3+ پمپ می‌شوند. سیال گازی متان به جهت دارا بودن دمای پایین از چند مبدل حرارتی گذر کرده که این امر سبب افزایش درجه حرارت سیال گازی می‌شود. سیال گازی به کمک یک کمپرسور و با افزایش فشار حدودا سه بار (به طور کلی ۳۳بار) به سمت واحد صادرات گاز (واحد ۱۰۶) ارسال می‌شود.
سیال گازی اتان پس از رها شدن در برج به سمت مایع‌کننده اتان (Ethan-Condenser) هدایت شده و پس از کاهش درجه حرارت و عملیات جداسازی، اتان جداشده به سمت واحد ۱۱۶ جهت حذف CO2 ارسال می‌گردد.
۳-۲-۷- واحد ۱۰۶: صادرات گاز
هدف از این واحد تحویل گاز با فشار مورد نیاز به خط سراسری (IGAT) می‌باشد. مشخصات خوراک ورودی، گاز تصفیه شده از واحد ۱۰۵ با فشار barg 32 و دمایC 50 و محصول واحد، گاز فروش با حداقل %۸۲ متان، فشار barg 90 و دمای C 58 می‌باشد.
گاز تصفیه شده از چهار واحد بازیافت اتان (واحد ۱۰۵) از طریق یک خط اصلی وارد این واحد می‌گردد. این واحد دارای شش Train مجزا می‌باشد که برای دو فاز ۴ و ۵ طراحی شده است و یک خط اصلی مشترک (Header)، گاز تصفیه شده را به کمپرسورهای واحد تحویل می‌دهد. در این واحد نیروی محرکه کمپرسورهای صادرات گاز از طریق توربین‌های گازی(G.T.) تأمین می‌گردد و گاز توسط کمپرسورها تا فشار مورد نیاز برای سیستم (bara91) فشرده‌سازی می‌شود.
۳-۲-۸- واحد ۱۰۷: جداسازی گاز مایع
هدف این واحد تولید پروپان، بوتان و C5+ می‌باشد. مشخصات خوراک ورودی، C3+ از واحد ۱۰۵با فشار barg 8/21 و دمای C 93 و محصولات، پروپان به واحد ۱۱۴، بوتان به واحد ۱۱۵ و C5+ به واحد ۱۰۳ و ۱۱۰ می‌باشد.
این واحد مکانی است که در آن پروپان مایع، بوتان مایع و C5+ بوسیله عمل تقطیر در دو برج تقطیر جداسازی می‌شوند. C5+ جداشده با میعانات گازی واحد ۱۰۳ مخلوط و بوتان و پروپان شیرین شده صادر خواهد شد. برای هر فاز یک واحد طراحی شده است.
این واحد شامل دو بخش عمده برج پروپان (Depropaniser) و برج بوتان (Debuthaniser) می‌باشد.
به سبب اختلاف فشاربخارهای اجزا مختلف C3+، از حرارت برای جداسازی آنها استفاده می‌شود. خوراک ورودی این واحد از واحدهای ۱۰۵ می‌باشد که وارد سینی ۲۱ برج پروپان (شامل سی و دو سینی) می‌شود. این برج به یک درام رفلاکس (Reflux drum) و یک ریبویلر(reboiler) تجهیز شده است. دمای پایین این برج C138 و فشار پایین برج barg6/21 و فشار و دمای بالای برج به ترتیب barg 3/21 و C5/62 است. در ریبویلر از بخار با فشار پایین برای گرم کردن استفاده می‌شود. گاز پروپان از بالای برج خارج شده و در خنک‌کننده هوایی(Air cooler) پروپان مایع شده و وارد درام رفلاکس می‌شود. از این درام به منظور خلوص محصول استفاده می‌شود. از پایین این برج C4+ به برج بوتان داده می‌شود و از طریق سینی ۱۷ (دارای ۲۸ سینی) وارد این برج می‌شود. و بقیه عملیات مثل برج قبلی می‌باشد. قابل ذکر است که از بالای این برج بوتان و از پایین آن C5+ گرفته شده و به واحدهای پایین دستی فرستاده می‌شود. دمای پایین برج بوتان، C130 و دمای بالای برج C5/62 و فشارها به ترتیب barg 2/7 وbarg 7/5 می‌باشد. C5+ نیز در خنک‌کننده هوایی تا C60 خنک شده و سپس به واحد ۱۰۳ فرستاده می‌شود. بوتان نیز توسط آب دریا تا C40 خنک می‌شود.
۳-۲-۹- واحد ۱۰۸: بازیافت گوگرد
هدف از این واحد بازیافت گوگرد از اسید تولید شده در واحد ۱۰۱ می‌باشد. خوراک ورودی، گاز ترش از واحد ۱۰۱ و محصول، مایع گوگرد است که برای ذخیره‌سازی به واحد ۱۴۴فرستاده می‌شود.
هدف از احداث این واحد ملاحظات زیست محیطی و تبدیل H2S‌های گاز اسیدی حاصل از فرایند شیرین‌سازی آمین به گوگرد می‌باشد و تولید روزانه طراحی شده چهار Train، ۴۰۰ تن می‌باشد. اساس آن سوختن گاز اسیدی به صورت فرایند کلوس، بدست آوردن گوگرد گازی و بعد از آن مایع کردن گازهای گوگردی بوسیله آب گرم می‌باشد.
این واحد از سه قسمت اساسی تشکیل شده است که به صورت زیر می‌باشد:
۳-۲-۹-۱- مرحله کلوس
شامل کوره واکنش، بویلر وکندانسور و راکتورهای کاتالیستی می‌باشد.
الف) کوره واکنش: که واکنش و شکست حرارتی در آن در دمای بالا به شکل زیر رخ می‌دهد:
H2S H2+1/2S2
هوا برای سوختن از دمنده‌های هوا تأمین می‌گردد. قبل از سوختن، هوا و گاز اسیدی در مبدلهای جداگانه توسط SH پیش گرم می‌شوند و قبل از ورود گاز فرایند به راکتورهای دوم و سوم، از مبدل‌های SH برای گرم کردن آنها استفاده می‌شود.
ب) بویلر و کاندنسورها: با بهره گرفتن از آب گرم، گوگرد تولید شده را مایع کرده و بخار تولید می‌کنیم. بخارات تولید شده در بویلر و کاندنسور به خط اصلی بخار داده می‌شود (یعنی در واحد تولید SL داریم). کاندنسورهای دوم و سوم بخارش در کولر هوایی خنک شده و دوباره به خط آب گرم زده می‌شود که این بخار barg 101 (LLP)می‌باشد.
ج) راکتورهای کاتالیستی: تبدیل H2S با دمای کم در حضور کاتالیزر رخ می‌دهد.
۳-۲-۹-۲- مرحله گاز زدایی
گوگردهای تولید شده از بویلر و کاندنسورها به ظرف گاززدایی انتقال پیدا کرده و چون H2S‌ها در گوگرد حل شده‌اند باید از گوگرد حذف شوند که توسط دو پمپ در گردش در دو قسمت گاززدایی و با تزریق کاتالیست مایع aquisulf حاصل می‌شود که این گازها توسط egector بخار و با جریان متقابل هوا و گوگرد از سطح گوگرد مایع شده و به سمت جریان بالادستی قسمت آشغال‌سوز انتقال می‌یابد. گوگرد به صورت پلی‌سولفاید تشکیل می‌شود. لازم به ذکر است که مقدار H2S مجاز باید ppm 10 باشد که به طور مداوم اندازه‌گیری می‌شود. دمای نگهداری گوگرد مایع C140 تا C150 می‌باشد. (اگر دما از C140 کمتر شود بخار تزریق می‌کنیم و اگر از C150 بیشتر شد از آب گرم استفاده می‌کنیم.
۳-۲-۹-۳- آشغال‌سوز
گازهای زائد در آخر به سمت Incinerator رانده شده که با گازهای حاصل از گاززدایی مخلوط شده و در اینجا توسط FG در دمای C800 می‌سوزد و از طریق stack به اتمسفر داده می‌شود.
۳-۲-۱۰- واحد ۱۰۹: جداسازی گازهای اسیدی و هیدروکربن‌ها از آب
هدف از این واحد حذف هیدروکربن‌ها، H2S و ترکیبات ترش از آب ترش جمع‌ آوری شده از تمام واحدها می‌باشد. خوراک ورودی، آب ترش از واحد ۱۰۲ (حداکثر t/h 34) و واحدهای ۱۰۱، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۱۶ و ۱۲۹( حداکثر t/h6) و محصولات، آب تصفیه شده به واحد ۱۲۹، گاز ترش به واحد ۱۴۰( LPflar) و هیدروکربن‌های سرریزشده به واحد ۱۴۲یا ۱۴۳ می‌باشند.
این واحد دارای دو Train است و هر کدام شامل یک برج تقطیر بوده که جهت جداسازی گاز ترش و آب مورد استفاده قرار می‌گیرند. گاز ترش جدا شده در برج تقطیر به سمت LP flare هدایت شده و آب تصفیه شده به سمت واحد ۱۲۹ فرستاده می‌شود. همچنین هیدروکربن‌های موجود در آب ترش توسط درام خوراک (feed Drum) جدا شده و به سمت تانک‌های Off spec یا حوضچه سوزان (Burn pit) هدایت می‌گردند. آب ترش جدا شده در این قسمت به سمت برج تقطیر جهت شیرین‌سازی هدایت می‌گردد. در این واحد بر روی برج یک خط جریان کاستیک نصب شده که در مواقع لزوم می‌توان از آن برای تجزیه کردن ترکیبات احتمالی آمین همراه آب ترش استفاده کرد.
۳-۲-۱۱- واحد ۱۱۰: پشتیبان واحد ۱۰۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




 

هدف
ریشه
منابع مدیریت دانش

 

سیستم های اطلاعاتی
پشتیبانی سیستم های اطلاعاتی، فراهم کردن نرم افزار
فرایند اطلاعات سازمان

 

استراتژیهای فرایند تصمیم گیری
انسجام کتابخانه ها
، هوش رقابتی حرفه ای
هوش سازمان

 

فرایند مدیریت دانش
تحقیق بر روی فهم سازمانی
فهم سازمان

 

توانایی های سازمان و اقدامات مدیریتی
استراتژیهای رقابتی، توسعه منابع انسانی
توسعه سازمان

 

 

اولین منبع دانش یعنی فرایند اطلاعات سازمان از فن آوری رایانه شروع می شود و به کاربرد آن در سازمان می پردازد. دومین منبع مدیریت دانش، هوش تجاری نیز به خدمات اطلاعاتی و چگونگی کاربرد آن در سازمان می پردازد و سومین منبع به استراتژیهای تجاری و مدیریت منابع انسانی توجه دارد. جهت درک بیشتر راه های توسعه مدیریت دانش، شناخت بیشتر منابع مدیریت دانش مفید به نظر می رسد (همان منبع، ۲۰۰۲).
۲-۱-۲-۶) اصول مدیریت دانش
مدیریت دانش مطابق مدل زیر (شکل ۲-۵) به تشخیص دانش ، خلق دانش، به اشتراک گذاشتن دانش، توسعه دانش، نگهداری دانش و اندازه گیری و ارزشیابی، آموزش و بازخورد مناسب در جهت پر کردن شکاف دانش و رسیدن به اهداف استراتژیک سازمان و خلق نوآوری می پردازد زمانی که سازمانها نیاز به خلاقیت، نوآوری و توسعه موفقیت آمیز دارند لازم است دانش کافی در اختیار آنها قرار گیرد.
دانش کافی دانشی است که خلاء بین دانش موجود و دانش مطلوب را که به عنوان شکاف دانش مطرح است برطرف نماید دانش مطلوب همان اهداف استراتژیک یک سازمان است که قصد دارد با خلاقیت و نوآوری به بقا و موفقیت در عرصه رقابت بپردازد، بنابراین تشخیص دانش، تلاشی حساب شده برای تعیین خلاء و نواقص دانش یک سازمان می باشد که هر چه این فاصله بیشتر باشد، برای دستیابی به اهداف استراتژیک نیاز به داشتن دانش بیشتر است پس از تشخیص دانش گام بعدی خلق یا تحصیل دانش است. خلق دانش، به توانایی سازمان ها در ایجاد ایده ها و راه حل های نوین و مفید اشاره دارد. خلق دانش فرایند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه و شانس، نقش مهمی ایفا میکنند خلق دانش اشاره به کلیه فعالیت هایی دارد که موجب ورود دانش جدید به سازمان می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مدیریت با در اختیار داشتن افراد و گروه های درون سازمانی و با همکاری افراد و گروه های برون سازمانی و به کارگیری تدابیر ایجاد انگیزه، حمایت، تشویق به نوآوری و آموزش های برنامه ریزی شده بر اساس نیازها و اهداف سازمان به ایجاد محیطی مشارکتی می پردازد که حاصل آن برای سازمان بدست آوردن داده هایی است که پس از آن به صورت اطلاعات و در نهایت به خلق دانش منتهی می شود (لئونارد، ۱۹۹۲).
شکل ۲-۵: مراحل اصول مدیریت دانش
سومین گام به اشتراک گذاشتن دانش تولید شده می باشد لازم است دانش قبل از بهره برداری در سطوح سازمانی در درون سازمان به اشتراک گذاشته شود. تعامل بین فناوری های سازمان، فنون و افراد می تواند اثر مستقیم بر توزیع دانش داشته باشد. اگر دانش تولید شده در اختیار دیگر افراد و گروه های سازمان قرار نگیرد دانش تولید شده در حال رکود از مسیر نوآوری سازمان خارج می گردد مهیا سازی شرایط، سیاستها، ساز و کارها و فن آوری های مناسب برای به اشتراک گذاشتن دانش در سازمان بستری است در جهت توسعه دانش که این مهم صورت نمی پذیرد مگر با ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب، پذیرش و اجرای کار.
لین (۲۰۰۷) در تحقیقی به بررسی عوامل موثر بر تسهیم دانش در سازمانها پرداخته است او در این مطالعه سه دسته عوامل شامل ارتباطات درون واحدی، ویژگی های ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی را مورد بررسی قرار داد که در ادامه به تشریح این عوامل می پردازیم.
۱- ویژگی های ساختار سازمانی:
این مطالعه سه ویژگی رسمیت، پیچیدگی و تمرکز را مورد بررسی قرار میدهد رسمیت به معنای محدودیت در مقررات، قوانین، رویه ها و دیگر هنجارهای رسمی سازمان است که در فعالیت های شغلی اعمال نفوذ می کند. پیچیدگی به معنای تقسیم کار در فعالیتهای سازمانی است و در نهایت، تمرکز عبارتست از توزیع قدرت تصمیم گیری در سازمان
۲- تعاملات درون واحدی
اعتماد و تعهد هسته اصلی موفقیت تعاملات در درون واحدها می باشند. تعهد عبارتست از تعاملی بر اساس صداقت، عدالت و شناخت بالای سازمان در حالیکه اعتماد، تمایل یکی از اعضای سازمان به باور اعضای دیگر است و با صلاحیت اعضای دیگر در زمینه تعهدات اندازه گیری می شود.
۳- فرهنگ سازمانی:
این تحقیق با نظریه هیل و جونز (۱۹۹۸) منطبق است که فرهنگ سازمانی را عقیده رایج، قوانین ملموس و ارزش های تسهیم شده میان تمامی اعضای سازمان تعریف نموده است.
چهارمین مرحله فرایند تولید دانش در جهت رسیدن به اهداف استراتژیک و نوآوری در سازمان، توسعه دانش کارکنان سازمان و افزایش توانایی های آنها می باشد که در نهایت منجر به پویایی کارکنان سازمان و دانش آنها خواهد شد. در توسعه دانش باید به توسعه دو نوع ساختار دانش یعنی هم به توسعه دانش ضمنی (با تقویت و تشویق کارکنان و انتخاب افراد زبده) و هم توسعه دانش صریح (تقویت دانش سازمان با به روزرسانی آنها) اقدام ورزید. سازمان ها به منظور هدایت دانش فردی در جهت اهداف سازمانی، باید محیطی برای اشتراک، انتقال و تقابل دانش در میان اعضاء به وجود آوردند (بلینگر،۲۰۰۴) افراد را باید در جهت اهداف با مفهوم کردن تعاملاتشان آموزش دهند. برای بسط دانش مجموعه، باید هر فعالیتی را در راستای توسعه و تعامل منطقی بین کارکردها هدایت نمود خلق دانش و توسعه آن بدون توجه به اصول نگهداری آن باعث انحلال دانش تولید شده خواهد شد، بنابراین پنجمین مرحله، از فرایند مدل مطرح شده، نگهداری دانش تولید شده می باشد در این مرحله توجه به نکات زیر ضروری است(جنوسایز،۲۰۰۴)
۱- محافظت از دانش تولید شده
محافظت دانش تولید شده به شکل سخت افزاری و نرم افزاری
عدم رسوخ دانش تولید شده قبل از به کارگیری به خارج از سازمان
عدم رسوخ دانش ناکارآمد به دانش تولید شده
۲- دسترسی به موقع
در دسترس بودن دانش تولید شده به شکل نرم افزاری و سخت افزاری در مواقع لزوم
۳- استفاده مجدد
به کارگیری مداوم دانش تولید شده در قسمتهای مختلف طراحی، تولید و نوآوری در سازمان در جهت تحلیل نرفتن آن
۴- به هنگام سازی
در صورت لزوم بایستی به دانش تولید شده، اطلاعاتی اضافه یا کاسته گردد (همان منبع، ۲۰۰۴).
مرحله ششم در مدل مطرح شده اندازه گیری و ارزشیابی دانش می باشد در این مرحله با بهره گرفتن از الگوها و تکنیک های اندازه گیری، سنجش و ارزیابی به ارزشیابی دانش تولید شده و نقش آن در رقابت پایدار و نوآوری پرداخته خواهد شد. این مرحله بهتر است بصورت ارزشیابی تکوینی در حین تولید تا اجرای دانش نیز به کار گرفته شود، به طوری که در هر یک از مراحل زیر ارزشیابی به عمل آید:
ارزشیابی از درک و نگرش نسبت مفهوم دانش و مدیریت آن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




صورت
شخصیت هجویری
شعر دوستی
طنز
صفات اخلاقی
تساهل و مردم‌داری مردمداری
بخشندگی
۴-۳شخصیت هجویری
او ازنظر علمی آشنا به علوم زمانه است و در عین حال متواضع: آنجا که در مقدمه کتاب با انعطاف تمام جواب ابوسعید هجویری را که یکی از همشهریان اوست: ابوسعید هجویری، سوالاتی را از وی می پرسد و لامحال سوالات او شامل بعضی از پرسش هایی است که در آن روز برای طالبان تصوف مطرح بوده و در کتب فارسی و احتمالاً عربی آن پاسخی برای آنها نمی یافته اند. شیخ ما با اعتقادی که دارد (عابدی، ۱۳۹۰:‌۳۳). ابتدا طریق استخارت سپردم و اغراضی که به نفس می بازگشت از دل ستردم و به حکم استدعای تو – اسعدک الله – قیام کردم و بر تمام کردن مراد تو از این کتاب عزمی تمام کردم و مر این را کشف المحجوب نام کردم و مقصود تو معلوم گشت و سخن اندر غرض تو در این کتاب مقسوم گشت (همان: ۲).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شیخ ما با دلخوری و کنش توأم با ناخرسندی از جامعه و مردم روزگار خود عالمانه گله می کند که چگونه مردم روزگار با او رفتار کرده و از حسن نیت او سوء استفاده کرده و آثار او را نابود کرده اند که سادگی و اعتماد و بی ریا بودن شخصیت او را می رساند. «آنچه به ابتدای کتاب نام خود اثبات کردم، مراد اندر آن دو چیز بود: یکی آنکه نصیب خاصّ و دیگر نصیب عامّ. آنچه نصیب عامّ بود آن است که چون جهله این علم کتاب نو ببیند که نام مصنّف آن به چند جای بر آن مثبت نباشد، نسبت آن کتاب به خود کنند و مقصود مصنف از آن برنیاید که مراد از جمع و تألیف و تصنیف بجز آن نباشد که نام مصنف بدان کتاب زنده باشد و خوانندگان و متعلّمان ورا دعای خیر گویند، که مرا این حادثه افتاد به دو بار: یکی آن که دیوان شعرم کس بخواست و باز گرفت و حاصل کار جز آن نبود که جمله را بگردانید و نام من از سر آن بیفکند و رنج من ضایع کرد. تاب الله علیه و دیگر کتابی کردم اندر تصوّف، نام آن منهاج الدّین یکی از مدعیان رکیک – که کرای گفتار او نکند – نام من از سر آن پاک کرد. و به نزدیک عوام چنان نمود که آن وی کرده است (همان: ۲). در اینجا هجویری با اعتماد به نفس و رضایت این گونه واکنش نشان می دهد «هرچند خواصّ بر آن قول بر وی خندیدندی تا خداوند – تعالی – بی برکتی آن بدو در رسانید و نامش از دیوان طلّاب درگاه خود پاک گردانید (عابدی، ۱۳۹۰: ۳).
اگرچه هر یک از ما از جهاتی بی مانند و منحصربفردیم، در سایر جهات شبیه به بعضی و یا شبیه همگان هستیم. شخصیت مفهومی است که اصول و قواعد مربوط به یک فرد و شباهت های موجود بین افراد را بیان می کند. شخصیت هم بیانگر آن دسته خصوصیات فرد است که وی را از سایرین متمایز و منحصربفرد می کند و هم بیانگر آن دسته از خصوصیات است که در همه انسان ها مشترک است (پروین، ۱۳۷۳: ۷). از میان این عوامل، تأثیر خانواده بر شخصیت از اهمیت خاص برخوردار است. الگوهای رفتاری والدین بر رشد شخصیت کودک اثر می گذارد. عوامل ارثی، همراه با عوامل محیطی، نقش عمده ای در تعیین شخصیت فرد، بخصوص در تعیین آنچه که در وی منحصر به فرد است بازی می کند. عوامل ارثی معمولاً در خصوصیاتی مانند هوش و خلق و خو بیشتر است تا در شکل گیری ارزش ها و آرمان ها و باورها.
گاتزمن معتقد است اگرچه وراثت امکان بروز رفتارهای خاص را مشخص می کند، در نهایت این محیط است که به رفتارها عینیت می بخشد. به عبارت دیگر وراثت حدودی را تعیین می کند که در درون آن، رشد بیشتر ویژگی های شخصیت در محیط پذیرفته می شود (همان: ۱۶). به طور خلاصه شخصیت را عوامل متعددی شامل وراثت، فرهنگ، طبقه ی اجتماعی و تأثیرات خانوادگی تعیین می کنند که با یکدیگر در تعامل اند (همان: ۱۶). حالات، گفتار، اعمال و رفتار علی بن عثمان هجویری غزنوی بیانگر شخصیت و سیرت اوست. با توجه به توضیحات کتاب کشف المحجوب، ابتدا شرحی از صورت و سپس به بیان مشخصه های سیرت او که باعث متمایز شدن او از سایر مردم و حتی صوفیه ی عصر هجویری است خواهیم پرداخت.
۴-۳-۱ صورت هجویری
آنچه که مسلم است در کتاب کشف المحجوب و کتاب هایی که درباره ی هجویری نوشته شده، مثل کتاب تحلیل کشف المحجوب از دکتر غلام سرور و دکتر حسین تسبیحی و دکتر محمود عابدی راجع به صورت و ظاهر هجویری سخنی به میان نیامده
هجویری در کنشی توأم با نیش و کنایه به علمای نادان جامعه اعتراض می کند و می گوید: اما علمای غافل آنان باشند که دنیا را قبله دل خود گردانیده باشند و از شرع آسان اختیار کرده و پرسش سلاطین بر دست گرفته و درگاه ایشان را طوافگاه خود گردانیده و جاه خلق را محراب خود کرده و به غرور زیرکی خود فریفته گشته و به دقت کلام خود مشغول شده و اندر ائمّه و استادان زبان طعن برگشاده و به قهر کردن بزرگان دین به سخن که بر وی زیادت آوردن بود مشغول گشته؛ آنگاه اگر کونین اندر پلّه ترازوی وی نهند پدیدار نیاید؛ آنگاه حقد و حسد را مذهب گردانیده در جمله این همه علم نباشد و علم صفتی بود که انواع جهل از موصوف آن بدان منفی باشد (همان: ۲۷).
و درمورد قرّا می فرماید: اما قُرّای مداهنین آنان باشند که چون فعل کسی بر موافقت هوای وی باشد، اگرچه باطل بود، بر آن فعل وی را مدح گویند و چون بر مخالف هوای ایشان کاری کنند، اگرچه حق بود، وی را بر آن ذمّ کنند و از خلق به معاملت خود جاه بیوسند و بر باطل مر خلق را مداهنت کنند (همان: ۲۷).
«محمّدبن الفضل البلخی – رحمه الله – گوید: «العُلومُ ثلاثهٌ: علمٌ مِنَ اللهِ، و لم مَعَ اللهِ و علمٌ باللهِ». علم بالله علم معرفت است که همه اولیای او، او را بدو دانسته اند و تا تعریف و تعرف او نبود ایشان وی را ندانستند؟ از آنچه همه اسباب اکتساب مطلق از حق – تعالی – منقطع است و علم بنده مر معرفت حق را علت نگردد، که علت معرفت وی – تعالی و تقدس – هم هدایت و اعلام وی بود و علم من الله علم شریعت بود که آن از وی به ما فرمان و تکلیف است و علم مَعَ الله علم مقامات طریق حق و بیان درجاتِ اولیا پس معرفت بی پذیرفت شریعت درست نیاید و برزش شریعت بی اظهار مقامات راست نیاید (همان: ۲۵) و بوعلی ثقفی – رحمه الله علیه – گوید «العلمُ حیاهُ القلبِ مِن الجملِ و نُورالعین مِن الظُّلمهِ» علم زندگی دل است از مرگ جهل و نور چشم یقین از ظلمت کفر و هر که را علم معرفت نیست دلش به جهل مرده است و هر که را علم شریعت نیست دلش به نادانی بیمار است. پس دل کفّار مرده باشد که به خداوند – تعالی – جاهل اند و دل اهل غفلت بیمار؛ که به فرمان های وی جاهل اند (عابدی، ۱۳۹۰: ۲۶- ۲۵).
۴-۳-۲ سیرت هجویری
همانطور که ذکر گردید شخصیت هجویری نیز مانند همه انسان ها متأثر از خانواده و محیط می باشد. در باب خانواده همان قدر بتوان گفت که پدرش «مردی باورع و دیانت و از شریعت و طریقت با آگاهی و دریت بوده و با اهل طریقت نشست و برخاست داشته و مردی کاملاً متدین بوده و از تصوف و عرفان نیز به حد کافی بهره داشت. مادر او خواهر تاج الاولیا که از مشایخ و بزرگان آن روزگار بود و مزارش نیز در نزدیکی مزار برادرش در غزنه است. با توجه به این سخنان و عبارت می توان نتیجه گرفت که والدین او اهل علم و عرفان بوده و طرف دار صوفیه و عارفان بوده اند و اینکه هجویری از کودکی مورد تعلیم و تربیت این خانواده بوده در سرگذشت او تأثیر گذاشته است. هجویری در حدود سال ۴۰۰ هجری قمری، ابوسعید (۳۵۷- ۴۴۰) و ابوالقاسم قشیری (۳۷۶-۴۶۵) در شهر غزنین متولد شده، علوم متداول عصر، خاصّه قرآن، حدیث، تفسیر، فقه و کلام را در زادگاه خود و نزد پدر و علما و بزرگان زادگاه خود آموخته و پس از چندی که از سال های جوانی او چندان دور نبوده، از غزنین بیرون آمد و سفری طولانی را آغاز کرد. علت اصلی و نخستین این سفر – چنان که زمان آغاز آن – بر ما نامعلوم است، اما می دانیم که قلمرو حکومت غزنویان، حتی مرکز آن غزنین هم، در آن علی رغم ظاهر بالنسبه آرام، دستخوش نوعی پراکندگی بود: از سوی کشاکش ها و منازعات تلخ مذهبی پیوندهای اجتماعی را می گسست و هسته های استحکام را متلاشی می کرد و البته دست حکومتیان ازجمله محمود غزنوی هم در این تلاش مؤثر بود و از سوی دیگر خامکاری سلطانیان، بخصوص مسعود، دولت غزنوی را به ضعف می برد و میدان را برای تاخت و تاز کردن سلجوقی خالی و هموار می کرد. آیا پدر هجویری، عثمان بن علی، از کارگزاران و دولتمردان غزنوی بود و با آشفتگی امر غزنویان، که پس از گرفتاری و قتل سلطان مسعود (۴۳۱- ۴۳۲) آغاز شد، وی ناگزیر بود که سلامت و عافیت را بیرون از حوزه غزنین جستجو کند؟! یا اختلافات و جدال های مذهبی او را، که بیگمان در همان دوره جوانی خود در علوم روز صاحب مقامی بود، واداشت تا از وطن مألوف خود دور ماند؟ یا شوق دیدار شهرهای بزرگ خراسان – مرو، نیشابور، طوس و جز آنها – با انواع جاذبه هایی که از دولت مراکز فرهنگی و مشایخ بزرگ آن روز داشتند، پای این جوان کمال جوی را به راه سفر گشود؟ همه و یا هر یک از این احتمال ها ممکن است (عابدی، ۱۳۸۱: ۱۳).
حال به ابعاد شخصیتِ او که درواقع وجه تمایز او از سایر مشایخ و سبب اصلی شهرت او بوده است می پردازیم.
۴-۳-۲-۱دیدگاه هجویری در باب تصوف
و اندر عادات مشایخ- رضی الله عنهم- سنت چنان رفته است که چون مریدی به حکم تبرک تعلق بدیشان کند، مر او را به سه سال، اندر سه معنی، ادب کنند. اگر به حکم معنی قیام کند و الا گویند: « طریقت مر این را قبول نکند.» یک سال به خدمت خلق، و دیگر سال به خدمت حق، و سدیگر سال به مراعات دل خود خدمت خلق آنگاه تواند کرد که خود را اندر درجه خادمان نهد و همه خلق را اندر درجه مخدومان،‌یعنی بی تمییز همه را خدمت کند و بهتر از خود داند و خدمت جمله بر خود واجب داند، و خود را بدان خدمت فضلی ننهد بر دیگران، که آن خسرانی عظیم و عیبی ظاهر و غیبی فاحش بود. و از آفات زمانه اندر زمانه یکی از بلای بی دوا این است و خدمت حق- جل جلاله- آنگاه تواند کرد که همه حظهای خویش از دنیا و عقبی بکل منقطع تواند کرد و مطلق مر حق را- سبحانه و تعالی- پرستش کرد از برای وی، که تابنده مرحق را برای کفارت گناه و یافت درجات عبادت می کند، نه وی را می پرستد تا به اسباب دنیا چه رسد و مراعات دل آنگاه تواند کرد که همتش مجتمع شده باشد و هموم مختلف از دلش برخاسته، اندر حضرت انس دل را از مواقع غفلت می نگاه دارد
هجویری با کنشی توام با ناخرسندی از اوضاع اجتماعی و نگاه جامعه به صوفیه می فرماید: و اندر این زمانه بیشترین خلق را خداوند عزوجل از این قصه و اهل این محجوب گردانیده است و لطیفه این قصه بر دلهای ایشان بپوشانید، تا گروهی پندارند که این اسمی است بی حقیقتی و اصلی، تا حدی که اهل هزل و علمای ظاهر ارتکاب انکاری کرده اند و به حجاب این قصه خرسند شده،‌تا عوام بدیشان تقلید کردند. و طلب صفای باطن از دل بمحاویده و مذمت سلف و صحابه را بر طاق نهاده « اِنّ الصفّاصِفهُ الصّدیّقِ إن أ‌ردتَ صوفّیاً علی التحقیق» از آنچه صفا را اصلی وفرعی است اصلش انقطاع دل است از اغیار، و فرعش خلو دست از دنیای غدار، و این هر دو صفت صدیق اکبر است. (عابدی: ۴۴)
این مذهب تصوف همه جداست، مر آن را به هزل میامیزید و اندر معاملات مترسمان میا و یزید و از اهل تقلید بدان بگریزید و چون عوام اندر اهل زمانه نگریستند و مر مترسمان متصوفه را بدیدند و بر پای کوفتن و سرود گفتن و به درگاه سلطانیان رفتن و از برای لقمه و خرقه خصومات کردن ایشان مشرف شدند، اعتقاد به جمله بد کردند و گفتند که: اهل این طریق همین است و مقدمان هم بر این رفته اند، و معلوم نگردانیده اند که زمانه فترت است و روزگار بلاءلامحاله چون حرص هر سلطان را به جور افکند، و طمع هر عالم را به فسق و ریا مرزاهد را به نفاق، هر آینه هوی نیز مرصوفی را به پای کوفتن و سرود گفتن افکند. بدان که اهل طریقتها تباه شوند، اما اصل طریقتها تباه نشود، و بدان که گروهی از اهل هزل که هزل خود را اندر جد احرار پنهان کنند، جدا ایشان هزل نشود. ( عابدی۱۳۹۰: ۴۵)
صورت ملامت راست رفتن
صورت ملامت قصد کردن
حج از دیدگاه هجویری
بیان خاطرات حج از زبان دیگران
وقت از دیدگاه هجویری
ریاضت از دیدگاه هجویری
قبض و بسط از دیددگاه هجویری
رحمت الهی از دیدگاه هجویری
رسم ملامت از دیدگاه هجویری
ملامت از دیدگاه هجویری
اعتقاد به حل مشکلات
از طریق ملامت
رضا از دیدگاه هجویری
دیدگاه هجویری راجع به سماع
دوستی از دیدگاه
هجویری
محبت از دیدگاه هجویری
تفسیر و تأبیر آیات از
دیدگاه هجویری
صحو و سکر از
دیددگاه هجویری
نماز از
دیدگاه هجویری
اعتقاد به خواب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ب.ظ ]




Family: Apidae
Genus: Apis
Species: Apis mellifera L.
چها گونه اصلی زنبور عسل براساس جثه عبارتند از A. dorsata، A. mellifera، A. cerena، A.florea که کشور ایران میزبان دوگونه A. mellifera، A.florea می‌باشد. گونه‌ی A. mellifera تنها گونه‌ای می‌باشد که بیشترین قدرت سازگاری[۱۱] را برخوردار می‌باشد. زیر گونه‌ها با نژادهای این گونه ۲۴ عدد می‌باشند، نژاد زنبور عسل ایرانی با نام A. mellifera medaمی‌باشد. تنها ۴ نژاد از این نژادها متعلق به نژادهای اقتصادی می‌باشندکه در اغلب برنامه‌های اصلاح نژادی جهان از این نژادهای برتر استفاده می‌گردد (بصیری، ۱۳۸۶) که عبارتند از: زنبور عسل معمولی سیاهA. mellifera mellifera ، زنبور عسل معمولی ایتالیایی A. mellifera ligustica، زنبور عسل معمولی قفقازی A. mellifera caucasina، زنبور عسل معمولی اروپایی A. mellifera carnica. این نژادها و هیبریدها در طول این سال‌ها با نژاد بومی ایران آمیخته شده و می‌توان گفت تقریباً در تمام مناطق زنبورداری ایران جایگزین شده‌‌اند (عبادی، ۱۳۶۶).
۲-۴- اصلاح نژاد در زنبور عسل
معمولاً هدف اصلی اجرای برنامه‌‌های اصلاح نژاد زنبور عسل، افزایش تولید محصولاتی مانند عسل، گرده، رویال و غیره است در ضمن آرام بودن و تمایل به بچه دادن، از ویژگی‌های یک کلنی زنبور عسل است. مقدار عسل به جمعیت و فعالیت کلنی بستگی دارد، جمعیت کلنی نیز به ظرفیت تخم گذاری ملکه، قابلیت زنده ماندن نوزادان و طول عمر زنبورهای کارگر وابسته است، برای نیل به چنین هدفی باید با آگاهی از نحوه‌ی توارث صفات، وراثت پذیری و همبستگی ژنوتیپی و فنوتیپی بین آنها برای انتخاب و آمیزش برنامه‌ریزی شود (بصیری، ۱۳۸۶). اصلاح نژاد زنبور عسل بدلیل ویژگی‌های خاص این موجود، دارای پیچیدگی‌‌های خاصی در مقایسه با سایر حیوانات است (Woyke, 1986).
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از این ویژگی‌ها مکانیسم ژنتیکی تعیین جنسیت در زنبور عسل می‌باشد که محدودیت‌های شدیدی را در سیستم‌های اصلاح نژادی ایجاد می‌کند (Woyke, 1988; Page et al., 1982). تعیین جنسیت[۱۲] در اکثر موجودات زنده بویژه پستانداران به وسیله کروموزوم‌های جنسی صورت می‌پذیرد، به طوریکه از اجتماع دو کروموزوم جنسی X جنس ماده (XX) و از دو کروموزوم جنسی X و Y جنس نر (XY) بوجود می‌آید. ولی در زنبور عسل برخلاف اکثر موجودات زنده، تعیین جنسیت به وسیله آلل‌های جنسی چندگانه در زنبور عسل انجام می‌پذیرد (Woyke, 1986; Ruttner, 1988). تعداد این ژن‌ها یا آلل‌های جنسی در جوامع مختلف متفاوت است و در بررسی‌های متعدد آنها بین ۲۰-۶ آلل براورد شده است (Woyke, 1986) (سپهری و همکاران، ۱۳۸۶). ولی باید توجه داشت که زنبوران کارگر و ملکه فقط حامل یک جفت و زنبوران نر هاپلوئید تنها حامل یک نوع از آلل‌های جنسی چندگانه هستند (میرزایی و همکاران، ۱۳۸۴).
بنابراین تعیین جنسیت در زنبور عسل به وسیله‌ی آلل‌های جنسی به یکی از سه حالت زیر اتفاق می‌افتد: الف) اگر در تخم‌های لقاح یافته دو آلل جنسی مختلف aو b در یک مکان ژنی به صورت هتروزیگوت[۱۳] قرار گیرند. از این تخم‌ها زنبوران ماده (ملکه یا کارگر) تکامل می‌یابند، که از نظر ژنتیکی دیپلوئید بوده و تخم آنها توسط ملکه کلنی در سلول‌های کارگر گذاشته می‌شوند(Woyke, 1976, 1986) .
ب) اگر در تخم‌های لقاح نیافته تنها یک نوع آلل جنسی مثل a در یک مکان ژنی به صورت همیزیگوت[۱۴] باشد، از این تخم‌ها براثر پدیده بکرزایی[۱۵]، زنبوران نر هاپلوئید بوجود می‌آیند. چنین تخم هایی توسط ملکه کلنی در سلول‌های نر تخم‌‌ریزی می‌شوند(Woyke, 1976, 1986) .
ج) در مورد آمیزش‌های خویشاوندی، اگر در تخم‌های لقاح یافته دو آلل جنسی مشابه مثل aو a در یک مکان ژنی به صورت هموزیگوت[۱۶] قرار گیرند، از این تخم‌ها نرهای دیپلوئید بوجود می‌آیند. ملکه تخم نرهای دیپلوئید را در سلول‌های کارگر تخمگذاری می‌کند. البته نرهای دیپلوئید به طور طبیعی قادر به ادامه حیاط نیستند چرا که لارو نرهای دیپلوئید فاقد فرمون ترشح شده توسط نوزادان طبیعی هستند به همین دلیل حدود ۶ ساعت بعد از تفریخ از تخم، توسط زنبوران کارگر از بین می‌روند(Woyke, 1976, 1986) .
تولید جمعیت قوی زنبور عسل برای تولید بیشتر در سایه‌ی مدیریت صحیح بر پایه‌ی دانش علمی ممکن می‌باشد (اسعدی دیزجی و همکاران، ۱۳۸۷). یکی از مسائلی که ممکن است باعث اثرات نامطلوب و در نتیجه تضعیف کلنی‌ها گردد، پدیده‌ی تلاقی‌های خویشاوندی می‌باشد که منجرب به افزایش هم‌خونی یا هموزیگوتی آلل‌های جنسی می‌گردد (Mayer, 1996). این مسئله به طور کلی باعث کاهش قدرت زنده‌مانی نوزادان، حساسیت به بیماری‌ها، کاهش بازده و عملکرد، بروز صفات و رفتارهای نامطلوب و عوارض متعدد دیگری می‌گردد (Ruttner, 1988; Mirsha and Kumar, 1992) (میرزایی و همکاران، ۱۳۸۴).
برای برنامه ریزی اصولی اصلاح نژادی، اولین قدم مشخص کردن وضعیت ژنتیکی زنبور عسل در کشور است. این کار به روش‌‌های مختلفی در دنیا صورت می‌گیرد، که در بین آنها می‌توان به استفاده از خصوصیات ظاهری، تنوع پروتئین‌ها و خصوصیات DNA اشاره نمود (طهماسبی و همکاران ۱۳۷۸). بررسی‌ها نشان می‌دهد که تاکنون در ایران، فعالیت چندانی در مورد اصلاح نژاد زنبور عسل صورت نگرفته است، اما به سبب وارد کردن ملکه‌های خارجی بدون کنترل صحیح در دهه‌ های گذشته اجرای برنامه‌های اصلاح نژادی برای زنبور عسل امری ضروری است (بصیری، ۱۳۸۶).
۲-۵- ژنوم زنبور عسل
پروژه تعیین توالی ژنوم زنبور عسل با حمایت مالی اولیه موسسه ملی بهداشت و درمان ژنوم انسانی با کمک وزارت کشاورزی ایالات متحده، در دسامبر ۲۰۰۲ آغاز شد. نتایج حاصل از این تلاش به رهبری کالج بیلور مرکز پزشکی تعیین توالی ژنوم بشر و با مشارکت بیش از ۱۰۰ آزمایشگاه تحقیقاتی از ۱۶ کشور، در بیش از ۵۰ مقاله در بسیاری از مجلات برجسته علمی منتشر شد. براین اساس ژنوم زنبور عسل در مجموع دارای حدود ۲۵۰ میلیون پایگاه‌های DNA است. براساس برنامه‌های کامپیوتری ژن تاکنون بیش از ۱۰هزار مکان ژنی تشخیص داده شده است، که این کمتر از ۱۳ هزار ژن‌های شناسایی شده از ژنوم مگس میوه[۱۷] که یکی از فشرده‌ترین ژنوم مورد مطالعه در زیست شناسی بوده است. انتظار می‌رود که تعداد ژن‌های شناسایی شده در ژنوم زنبور عسل در آینده افزایش یابد. ژنوم زنبور عسل شامل میزان بیشتری از نوکلئوتید آدنین[۱۸] و تیمین[۱۹] نسبت به ژنوم مگس میوه است. این وضعیت دقیقاً در مقابل ژنوم انسان، که ژنوم آن حاوی نسبت‌های بیشتری از نوکلئوتید گوانین[۲۰] و سیتوزین[۲۱] است قرار می‌گیرد.
۲-۶- تعریف نشانگر
استفاده از نشانگرهای ژنتیکی قدمتی برابر با تاریخ بشر دارد. انسان‌های نخستین، حتی آنهایی که هنوز کشاورزی را فرا نگرفته بودند و برای ادامه زندگی مجبور به جمع آوری بذر و میوه گیاهان بودند، بدون اینکه خود بدانند از نشانگرهای مرفولوژیک برای شناختن و تمایز انواع بذر و میوه وجانوران وحشی استفاده می‌کردند و برخی را به دیگری ترجیح می‌دادند اما به صورت مدون و دانش‌مدار، شاید مندل نخستین کسی بود که از نشانگرهای مرفولوژیک یا نشانگرهای مبتنی بر فنوتیپ[۲۲] برای مطالعات چگونگی توارث صفات در نخود فرنگی استفاده کرد. به طور کلی هر صفتی که بین افراد متفاوت باشد، ناشی از تفاوت موجود بین ردیف‌های DNA کروموزوم‌های آنها است که به نتایج نیز منتقل می‌شود، حتی صفاتی که تحت تاثیر شرایط محیط نیز به صورت متفاوت بروز می‌کنند (تفاوت در بین افراد در شرایط محیطی یکسان)، بازتاب‌ تفاوت‌های موجود در ردیف‌های DNA هستند. این تفاوت‌ها می‌توانند به عنوان نشانه یا نشانگر ژنتیکی به کار گرفته شوند (نقوی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۶-۱- نشانگرهای مرفولوژیک
این تفاوت‌ها ممکن است به طرق مختلفی تظاهر یابند، برخی از این تفاوت‌ها در صفات قابل رویتی مانند رنگ گل، وجود یا عدم وجود ریشک در گلچه غلات، صاف یا چروک بودن سطح دانه‌ی نخود فرنگی در آزمایش‌های مندل تجلی می‌کنند. این گونه‌‌ نشانه‌ها را نشانگرهای مرفولوژیک می‌نامند (نقوی و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۶-۱-۱- نشانگرهای مرفولوژیک و زنبور عسل
بررسی‌های روتنر و همکاران روی نژادهای زنبور عسل جهان، با بهره گرفتن از خصوصیات ظاهری متعدد و با بهره گرفتن از روش آماری تجزیه به مولفه‌ی اصلی[۲۳]، نژادهای مختلف را به خوبی از یکدیگر متمایز کرد. در مطالعات وی نژادهای اروپایی (مانند کارنیولان و قفقازی) با جثه‌های بزرگتر در سمت راست محور ترسیم شده و نژادهای آفریقایی (مانند یمنی[۲۴] و مصری) در سمت چپ محور قرار می‌گیرد. در این بررسی نژاد ایرانی در وسط این محور قرار گرفته است (Ruttner et al., 1978).
مطالعات عبدالطیف و همکاران روی توده زنبور عسل عراق، با بهره گرفتن از دوازده صفت ظاهری، نشان داد که زنبور عسل موجود در عراق جمعیتی از نژاد زنبور عسل سوری[۲۵] است (Abdellatif et al., 1977).
داتون و همکاران در بررسی‌های خود روی توده‌های زنبور عسل عمان نتیجه گرفتند که اولاً دو جمعیت کاملاً مجزا در شمال و جنوب این کشور وجود دارد و ثانیاً توده موجود در عمان به نژادهای آفریقایی از جمله نژاد یمنی شباهت زیادی داشته و با نژادهای آسیایی فاصله بیشتری دارد (Dutton et al., 1981).
عطاا… و همکاران در مقایسه نژاد مصری با کارنیولان و ایتالیایی نتیجه گرفتند که کارگران نژاد مصری در یازده صفت و نرها در ۳ صفت با دو نژاد اروپایی تفاوت معنی داری دارند ولی ملکه ‌های سه نژاد فاقد تفاوت معنی‌دار هستند (Atallah et al., 1988).
میکسنر و همکاران در بررسی‌های مرفولوژیک خود روی توده‌های زنبور عسل موجود در کنیا به این نتیجه رسیدند که در ارتفاعات بالای ۲۰۰۰ متر، نژاد مونتی‌کولا[۲۶] و در ارتفاعات زیر ۲۰۰۰ متر نژاد اسکوتلاتا[۲۷] و در منطقه حد واسط مخلوطی از دو نژاد زندگی می‌کنند (Meixner et al., 1994).
در بررسی‌های دالی و همکاران مشخص شد که ارتفاع محل زیست روی صفات مربوط به اندازه بدن مثل طول بال، اندازه زوایای بال، طول رگبال‌ها و اندازه غدد موم‌ساز تأثیر می‌گذارد (Daly et al., 1991). بطوریکه در ارتفاعات پایین‌تر و هوای خشک و گرم اندازه صفات مذکور کاهش می‌یابد. همچنین در بررسی‌های میکسنر و روتنر مشخص شد که شرایط اقلیمی و ارتفاع روی صفات ظاهری تأثیر می‌گذارد و با افزایش ارتفاع محل زیست زنبورها، طول بدن و طول موهای روی بدن آنها افزایش می‌یابد (Mixner, 1992; Ruttner et al., 1978).
در بررسی‌های طهماسبی و همکاران مشخص شد که زمان و فصل روی صفات طول و عرض بال جلو، ایندکس کوبیتال، زاویه A4، طول خرطوم، طول پای عقب، طول نیم حلقه سوم و چهارم شکمی، رنگ سپرچه، رنگ نیم حلقه سوم و چهارم شکمی تأثیر می‌گذارد ولی روی زوایای D7 و G18 تأثیر نداشته است. در ایران واردات ملکه‌های خارجی از سال ۱۳۴۰ باعث آمیخته شدن توده بومی با نژادهای خارجی شده است. از سوی دیگر به علت قطع واردات در دهه‌ های اخیر، انتظار می‌رود تثبیت ژنتیکی نسبی در توده موجود صورت گرفته باشد. طهماسبی و همکاران دریافتند که به دلیل پایداری نژاد ایرانی، این نژاد هویت خود را از دست نداده و حتی در سال‌های اخیر ویژگی‌های نژاد ایرانی بیشتر تثبیت گردیده است.
علاوه بر شرایط محیطی، عوامل دیگری که می‌تواند باعث این تفاوت‌ها شود اختلافات اقلیمی حاصل از تغییرات فصل است. تفاوت‌های نوع دوم می‌تواند باعث خطا در برآوردهای مربوط به تفاوت‌های حاصل از شرایط محیطی شود. تحقیقات انجام شده در کشورهای دیگر نشان دهنده این است که شرایط فصلی روی صفات مورفولوژیک بال جلویی زنبور عسل تأثیر می‌گذارد که میزان تحت تاثیر قرار گرفتن صفات و تنوع ایجاد شده در صفات مختلف بال جلویی بین ۲۹-۳ درصد بوده است (Nazzi, 1992). مطالعه انجام شده دیگر نیز نشان می‌دهد که آلودگی به کنه واروا در فصول مختلف روی بال جلویی زنبور عسل تاثیر می‌گذارد. به طوری که در آلودگی‌های مربوط به ۵-۴ کنه در هر سلول یا بیشتر همبستگی منفی بین تعداد کنه و اندازه مربوط به بال جلو وجود دارد که دلیل آن می‌تواند کاهش پروتئین ذخیره و تاثیر آن روی اسکلت خارجی باشد (Daly et al., 1988).
۲-۶-۲- نشانگرهای مولکولی
برخی از تفاوت‌های موجود در ردیف DNAبین دو موجود ممکن است به صورت پروتئین‌هایی با اندازه‌های مختلف تجلی کنند که بروش‌های مختلف بیوشیمیایی قابل ثبت و رویت و مطالعه می‌گردند. این قبیل نشانگرها را نشانگرهای مولکولی در سطح پروتئین می‌نامند‌ که از آن جمله می‌توان به سیستم آیزوزایم/ آللوزیم اشاره کرد. اما دسته‌ی دیگر از تفاوت‌های موجود در سطح DNA هیچ تظاهری ندارند، نه صفت خاصی را کنترل می‌کنند و نه در ردیف اسیدهای آمینه پروتئین‌ها تاثیری برجای می‌گذارند. این دسته از تفاوت‌ها را می‌توان با روش‌های مختلف شناسایی، قابل دیدن و ردیابی کرد و به عنوان نشانگر مورد استفاده قرار داد. این نشانگرها که تقریباً تعدادشان نامحدود است فقط از راه تجزیه وتحلیل مستقیم DNA قابل ثبت هستند و بنابراین به آنها نشانگرهای مولکولی در سطح DNA گفته می‌شود (نقوی و همکاران، ۱۳۸۸).
پس به صور کلی برای اینکه صفتی به عنوان نشانگر ژنتیکی مورد استفاده قرار گیرد باید حداقل دو ویژگی زیر را داشته باشد:
الف) در بین دو فرد متفاوت باشد (چند شکلی[۲۸] نشان دهد).
ب) به توارث برسد.
شکل ۲-۲: طبقه بندی انواع نشانگرهای ژنتیکی
۲-۷- نشانگرهای مولکولی و حشرات
حشرات بزرگترین ترکیب گونه‌‌ها در کل سلسله جانوران را تشکیل می‌دهند و دارای تنوع ژنتیکی گسترده‌ای هستند که می‌توان با بهره گرفتن از تکنیک‌های مارکر مولکولی کشف و استخر ژن به کاوش در آنها پرداخت (Behura, 2006). روند کنونی استفاده از تکنیک‌های مارکر DNA در حوزه‌های گوناگون از مطالعات زیست محیطی حشرات نشان می‌دهد که نشانگرهای DNA میتوکندری[۲۹]، میکروستلایت، DNA چند شکل تکثیر شده تصادفی[۳۰]، ابراز برچسب دنباله[۳۱] و طول قطعات حاصل از تکثیر[۳۲] به میزان قابل توجهی برای پیشرفت در جهت درک اساس ژنتیکی تنوع حشرات، جایگاه صفت کمی در حشرات و نقشه برداری ژن‌ها در پزشکی و کشاورزی دخالت داشته‌اند (Behura, 2006). جدای از این سیستم نشانگرهای پرمصرف، روش جدید دیگر از جمله توالی خاص پلی مورفیسم تکثیر[۳۳] و نشانگرهای مرتبط با واکنش زنجیره‌ای پلیمراز به عنوان سیستم نشانگرهای جایگزین در مطالعات شناسایی حشرات شناخته شده‌اند.
طی سالیان اخیر شناسایی و بررسی تنوع ژنتیک در بین گونه‌های حشرات بر اساس نشانگر‌های مولکولی و روش‌های مبتنی بر واکنش زنجیره‌ای پلیمراز[۳۴] بسیار متداول گشته است. ولی در کشور ما بررسی تنوع مولکولی در زمینه حشره شناسی بسیار کم انجام گرفته است. امروزه میکروساتلیت‌ها نقش مهمی در تعیین تنوع ژنتیکی و روابط خویشاوندی جانوران و گیاهان و مخصوصاً حشرات ایفا می‌کنند. استفاده از نشانگر‌ها بیشتر جهت تنوع ژنتیکی گیاهان استفاده شده و در جهان حشرات هم اکنون استفاده از این نشانگر جهت بررسی تنوع ژنتیکی راسته بالپولکداران به ویژه دو خانواده Noctuidae و Bombycidae در کانون توجه مجامع علمی قرار گرفته است(Radjabi et al., 2012). نشانگرهای مولکولی در مقایسه با نشانگرهای فنوتیپیک سنتی چندین مزیت دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
عدم تاثیرپذیری بوسیله محیط
قابل یافت شدن در تمام مراحل نموی
در برگیرنده کل ژنوم
۲-۸- کاربرد اصلی نشانگرهای مولکولی در مطالعات اکولوژیکی حشرات
بررسی‌های اکولوژیکی روی گونه‌های مختلف موجودات مانند حشرات، اطلاعات بسیار با ارزشی را در زمینه‌های ساختار جمعیتی، گونه‌زایی، جریان ژنی[۳۵] و تنوع ژنتیکی فراهم می‌آورد. این بررسی‌ها همچنین اطلاعات لازم جهت توجیه ایجاد تنوع در حشرات در اثر تاثیرات متقابل با فاکتورهای محیطی را فراهم می‌آورد. در بسیاری از موارد وقتی که هیچ راه دقیقی جهت تشخیص گونه‌های مختلف وجود ندارد، استفاده از داده‌های نشانگرهای مولکولی بسیار راه‌گشا خواهد بود. نشانگرهای مولکولی کاربردهای بیشماری در زمینه‌های مختلف اکولوژیکی حشرات ایفا می‌کنند که به برخی از آنها اشاره می‌شود (حسینی، ۱۳۸۹).

۲-۸-۱- برهم‌کنش حشرات و گیاهان میزبان
یکی از کاربردهای نشانگرهای مولکولی در مطالعات مربوط به حشرات، بررسی روابط متقابل گیاهان و حشرات است (حسینی، ۱۳۸۹). Alpha
نشانگرهای DNA ابزاری برای نقشه برداری ژن در گیاهان زراعی مهم است که مقاوم به حشرات آفت هستند، همچنین این نشانگرها در توصیف ژن‌های غیر بیماریزا در حشرات متعامل با گیاهان میزبان مفید هستند(Harris et al., 2003). اطلاعات مولکولی ژنتیک بدست آمده از داده‌های نشانگرها برای توصیف توانایی‌های فنوتیپی حمله حشرات به انواع گیاه خاص استفاده شده است (Behura, 2006). یکی از مثال‌ها در این مورد حشره‌ی گالزا از آفات مهم برنج و گندم است. حشره Orseolia oryzae آفتی بسیار مهم در کشورهای کشت کننده برنج در جنوب و جنوب شرقی آسیاست. این آفت سبب خسارت غیرقابل پیش بینی در تولید برنج می‌گردد. شبیه به این آفت گونه گالزای دیگری بنام Mayetiola destructor سبب خسارت‌های اقتصادی بسیار سنگینی در محصول گندم می‌شود (Behura, 2006). نکته قابل توجه این است که علی رغم استفاده از ۳۲ ژن مقاوم در گندم جهت مقابله با خسارت ناشی از این آفت در آمریکای شمالی استرین‌های مقاومی در مقابل ژن‌های مقاومت تکامل یافته‌اند. این مسئله سبب گردید تا آفت مذکور طغیان نموده و به طور میانگین خسارتی حدود ۱۰۰ میلیون دلار در سال وارد نماید (حسینی، ۱۳۸۹). بدین منظور وقتی نشانگر RAPD را با مجموعه‌ای از DNA استرین‌های مختلف این آفت استفاده نمودند (Behura, 2006)، نتیجه جالب توجه شناسایی چندین مکان ژنی خاص در افراد مختلفی در استرین‌‌ها بود. سپس با تائید آن با روش ساترن بلات و متعاقباً توالی‌یابی این نقاط، نشانگرهای SCAR تهیه گردید. با بهره گرفتن از این نشانگرها آلل‌های خاص را که چنین نشانگرهایی تشخیص می‌دادند تکثیر شدند. چنین روشی سبب شد تا روابط متقابل بین ژنوتیپ و فنوتیپ‌های مشاهده شده در این بیوتیپ‌ها تعیین گردید (حسینی، ۱۳۸۹).
مثال دیگر در شته‌های زیرخانواده‌ی Aphidinae است که دو تیپ بالدار و بدون بال دارد. افرادی که به میزبان اصلی خود حمله می‌کنند افراد نر و ماده بالدار هستند. این ماده‌های بالدار بکرزا هستند که به میزبان ثانویه (گیاهان علفی) برمی‌گردند. در چنین شرایطی نشانگرهای مولکولی DNA اطلاعات بسیار مفیدی را در جهت فهم اساس ژنتیکی چند تیپی در این شته‌ها فراهم آوردند. با بهره گرفتن از نشانگر RAPD کشف گردید که در بین فنوتیپ بالدار و فنوتیپ بدون بال اختلافات ژنتیکی عمده‌ای وجود دارد(Lushai et al., 1997). جمعیت‌های‌‌‌‌ طبیعی شته Sitobion avenae دارای میزبان‌های مختلف علفی و همچنین غلات است (Lushai et al., 2002). استفاده از نشانگر RAPD نشان داد که بین الگوی باندهای تشکیل شده بوسیله‌ی این نشانگرها و سازش به یک گیاه میزبان رابطه‌ای وجود دارد. از چنین پروفایل‌هایی می‌توان ژنوتیپ‌های تخصصی را که روی علف هرز خاص یافت می‌شوند از کل ژنوتیپ‌هایی که روی گیاهان کشت شده و علف‌های هرز یافت می‌شوند تشخیص داد (حسینی، ۱۳۸۹). اساس ژنتیکی گیاهانی که میزبان شته ریشه کاهو هستند توسط نشانگرهای SSR مطالعه شده است(Miller et al., 2005). در تحقیق دیگری درجه خسارت‌زایی کلنی‌هایی از شته نخود در پاسخ به مقاومت طبیعی در یونجه بوسیله نشانگرهای RAPD مطالعه شده است(Bournoville et al., 2000). مطالعه برهم کنش بین موجودات گیاهخوار همانند حشرات و گیاهان میزبان از اساسی‌ترین موضوعات بررسی روابط تکامل متقابل می‌باشد. معمولاً مطالعه و بررسی چنین موضوعاتی بسیار دشوار است. از جمله مشکل‌ترین برهم کنش‌های اکولوژیکی مطالعه رفتارهای تغذیه‌ای حشرات است. حشره‌شناسان برای شناسایی غذای حشرات شکارگر از روش‌های بیوشیمیایی و مولکولی استفاده نموده‌اند. از چنین تکنیک‌هایی می‌توان در تعیین روابط گیاهخوار و گیاه نیز استفاده کرد (حسینی، ۱۳۸۹). محققین از روش مولکولی برای شناسایی DNA گونه‌های گیاهان میزبان در محتویات معده حشرات استفاده نمودند. این محققین ابتدا ۲۳ گونه‌ی گیاهی مختلفی را که در ناحیه مورد تحقیق خود یافت می‌شدند را جمع آوری و زیرواحد بزرگ ژن ریبولوز بیس‌فسفات‌کبوکسیلاز از ژن‌های کلروپلاست را برای تمامی گونه‌های جمع آوری شده مورد بررسی و توالی‌یابی قرار دادند. از طرفی هشت خانواده مختلف از حشراتی که در همان محل روی گیاهان ذکر شده فعالیت داشتند را نیز جمع آوری نمودند. پس از بررسی‌های ژنتیکی، نتایج توالی‌یابی نشان داد که تمامی ۲۳ گیاه جمع آوری شده از طریق قطعه ژن ۱۵۷ جفت بازی rbcL2 کلروپلاست[۳۶] قابل شناسایی هستند. نتایج همچنین نشان دادDNA گیاهان میزبانی که در محتویات معده حشرات گیاهخوار نیز وجود داشتند به راحتی با این روش قابل ردیابی و شناسایی است (حسینی، ۱۳۸۹). در بررسی‌های دیگر مشخص شد که با توالی‌یابی قطعه‌ای از ژنtrnL کلروپلاست[۳۷] می‌توان گیاهانی که به عنوان میزبان سوسک‌های برگخوار بودند را از مخلوط DNA استخراج شده از حشرات، ردیابی و شناسایی کرد. به علاوه نتایج نشان داد که روش مذکور قادر به تعیین ترجیح غذایی سوسک‌های برگخوار است (حسینی، ۱۳۸۹).
۲-۸-۲- برهم کنش حشرات و پاتوژن‌ها
نشانگرهای مولکولی ابزارهای مناسبی جهت فهم برهم کنش‌های ژنتیکی بین پاتوژن‌های عامل بیماری و حشرات ناقل انتشار دهنده آنها می‌باشند (Behura, 2006; Crampton et al., 1997). بعضی از گونه‌های سن‌های خانواده‌ی Reduviidae از ناقلین بیماری شاگاس در بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی هستند. همچنین بعضی از پشه‌های آنوفل ناقل بیماری مالاریا می‌باشند. از نشانگرهای مولکولی مانند RAPD جهت بررسی توانایی ناقل بودن در این حشرات استفاده شده است (Bosio et al., 2000; Pinto et al., 1998). در زمینه‌های کشاورزی نیز نشانگرهای مولکولی جهت بررسی روابط پاتوژن و حشره ناقل استفاده شده است. به عنوان مثال توانایی انتقال بیماری ویروسی تریستیزای مرکبات توسط شته مرکبات[۳۸] بررسی شده است (حسینی، ۱۳۸۹).
محققین با بهره گرفتن از روش Real-time PCR نمایه‌دار قادر به شناسایی و ردیابی ویروس لکه پژمردگی گوجه فرنگی[۳۹] در حشرات ناقل آن یعنی تریپس شدند. از آنجایی که گونه‌های متعددی از تریپس‌ها ناقل ویروس این بیماری هستند، روش فوق قادر به پایش گونه‌ها و جمعیت‌های ناقل ویروس بیماریزا در مزرعه گردید. همچنین محققین با بهره گرفتن از روش مذکور قادر به ارزیابی کمیت ویروس نواری برنج در گیاه برنج و ناقل آن یعنی زنجرک Leodelphax striatellus شدند (حسینی، ۱۳۸۹). مطالعات دیگری از جمله شناسایی پاتوژن‌های مفید و غربال کردن آنها به وسیله‌ی نشانگرهای مولکولی جهت کنترل حشرات آفت توسط محققین در حال انجام است (Hodge et al., 1995; Castrillo et al., 2004).
۲-۸-۳- مقاوت به حشره‌کش‌ها
یکی از مهم‌ترین حوضه‌های تحقیق در حشره‌شناسی که از اهمیت پزشکی و کشاورزی برخوردار است، مطالعه مقاومت به حشره‌کش‌ها است. از نشانگرهای مولکولی به منظور شناسایی و مکان‌یابی ژن‌های مقاومت در حشرات علیه حشره‌کش‌ها استفاده شده است. از نشانگر SSR در تعیین فنوتیپ‌های مقاوم به د. د. ت. در Anophels gambiae استفاده گردید. نشانگرهای RFLP نیز علت مقاومت مگس خانگی به د. د. ت. را تعیین نمو (Knipple et al., 1994). بررسی مقاومت Rhyzoptera dominica به فسفین نیز بوسیله نشانگرهای RAPD میسر گردید. بررسی مکان‌های ژنتیکی مقاومت در سوسک سیب‌زمینی نسبت به پایریتروئیدها (حسینی، ۱۳۸۹) و پروانه پشت الماسی نسبت به باسیلوس تروژینسیس[۴۰] توسط نشانگرهای RFLP انجام گردید (Heckel et al., 1999). با بهره گرفتن از روش ژنوتاپینگ DNA، جهش‌های موضعی مرتبط با مقاومت به حشره‌کش‌های آزینفوس متیل و پرمترین را بررسی نمودند (Clark et al., 2001).
در بررسی و ردیابی مقاومت به حشره‌کش‌ها، محققین در گونهHypothenemus hampei مقاومت به حشره‌کش اندوسولفان را به روش مولکولی ردیابی نمودند. از آنجایی که گونه مذکور به شدت نسبت به حشره‌کش آندوسولفان و سایر سیکلودین‌ها مقاوم شده بود و در سال‌های طغیانی ۹۰% میوه‌های قهوه به آن آلوده شده بودند محققین بر آن شدند تا علت مقاومت را بررسی نمایند. آنها با بهره گرفتن از آغازگرهای انتخابی PCR بخشی از ژن Rd1 تکثیر نمودند. این ژن کد کننده گاما آمینو بوتریک اسید[۴۱] در ناحیه‌ی کانال یون کلراید است. با توال‌یابی ناحیه‌ی ذکر شده آنها ثابت کردن که استرین‌های مقاوم H. hampei در اسیدهای آمینه خود دچار تغییراتی شده‌اند که همانند تغییزات مشاهده شده در استرین‌های مقاوم Drosophia melanogaster است. این تغییر در اسید آمینه شامل جایگزینی اسید آمینه آلانین به سرین می‌باشد. چنین روشی ثابت نمود که می‌توان افراد مقاوم یا حساس را در مراحل تخم، لارو و یا بالغ ردیابی نمود و از آن در پایش جمعیت‌های حشرات در مزرعه استفاده کرد(Ffrench- Constant et al., 1994) .
۲-۸-۴- روابط شکار- شکارگر- پارازیتوئید
نشانگرهای مولکولی در فهم بهتر روابط غذایی شکار- شکارگر- پارازیتوئید در حشرات نقش بسیار مهمی را ایفا نموده‌اند. بررسی و مطالعه روابط غذایی شکار- شکارگر در شرایط مزرعه امری دشوار و در بسیاری از موارد غیر ممکن است زیرا شکارگر جثه‌ای کوچک و رفتاری اختفاگرایی داشته و مشاهده رفتار تغذیه‌ای آن ناممکن است، اما بوسیله‌ی نشانگرهای مولکولی شناسایی یک یا چندین نوع شکار در محتویات معده حشرات شکارگر امکان‌پذیر شده است. به عنوان مثال با نشانگرهای اختصاصی تهیه شده SCAR بر پایه‌ی PCR از مکان‌های ژنی خاصی که توسط نشانگرهای RAPD ایجاد شده بود. محققین توانستند بقایای دو نوع شکار (Trialeurodes vaporariorumHelicoverpa armigera) را در محتویات معده سن شکارگر Dicyphus tamaninii ردیابی کنند (Agusti et al., 1999).
علاوه بر شناسایی، نشانگرهای مولکولی همچنین برای تعیین کمیت و درصد پارازیتیسم نیز در حشرات مورد استفاده قرار گرفته‌اند. محققان با ساختن نشانگر اختصاصی Lysiphlebus testacipes توانستند این زنبور را در شته‌های مختلف ردیابی کرده و درصد پارازیتیسم را در شته‌ها تخمین بزنند. تناسب تناوب میزان ردیابی پارازیتوئیدها بوسیله داده‌های مولکولی این مسئله را عنوان می‌کند که کاربرد نشانگرهای مولکولی قادر به تخمین صحیحی از میزان پارازیتیسم خواهد بود (Walton et al., 1990).
۲-۸-۵- سیستماتیک مولکولی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ب.ظ ]