کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



۶- سیاست مبتنی بر قدرت ۷- نوعی قانون جهانشمول تاریخی ۸- نوعی نظام و راهنما برای
پایان نامه - مقاله - پروژه
سیاستگذاران(دوئرتی و فالتزگراف،۱۳۸۸: ۶۷-۶۶).
از دید «والتز» ، موازنه قوا یک مکانیسم ساختاری غیرقابل مشاهده است که پیامد ناخواسته تلاش کشورها برای بقاء در یک محیط آنارشیک است(لیتل،۱۳۸۹: ۳۸۱). وی اعتقاد دارد که توزیع قدرت در نظام بین الملل حتی مسائل ایدئولوژیک را تحت الشعاع قرار می دهد (قوام،۱۳۹۰: ۹۰).
اما از میان همه تعاریف موازنه قوا می توان سه اصل کلیدی و مشترک را استخراج کرد: نخست ، سیاست بین الملل ذاتاً متمایل به توزیع برابر قدرت است؛ دوم ، جستجوی هر بازیگر برای استیلا در نظام در هر مقطع زمانی با مخالفت مواجه شده است و سوم ، امید هر بازیگر به استیلا بر نظام ناشی از تلقی اشتباه او از توانمندی های خود و دیگران است (لیتل،۱۳۸۹: ۱۵-۱۴).
اهداف و کارکردهای موازنه قوا/ قدرت
در مجموع و با توجه به تعارف فوق، اهداف و کارکردهای موازنه قوا در طیف متنوعی به شرح زیر قرار می گیرد:

 

    • از برقراری هر نوع استیلای جهانشمول جلوگیری می نماید .

 

    • موجودیت عناصر تشکیل دهنده نظام و خود نظام را حفظ می نماید .

 

    • ثبات در نظام را فراهم می آورد.

 

    • با جلوگیری از بروز جنگ به تداوم صلح کمک می نماید(دوئرتی و فالتزگراف،۱۳۸۸: ۶۸).

 

۱-۲-۴ رویکردهای نظری به موازنه قوا
نظریه موازنه قوا یکی از مهم‌ترین نظریه‌های روابط بین‌الملل است که به توضیح موازنه‌سازی قدرت‌های بزرگ طی قرون متمادی در عرصه ‌بین‌الملل می‌پردازد. نظریه‌های متفاوتی درباره موازنه قوا مطرح شده است و تمامی آنها بر این فرضیه اصلی واقع‌گرایی تاکید دارند که دولت‌ها بازیگران اصلی نظام بین‌الملل هستند و تحت فشار نظام آنارشیک به صورت عقلانی به دنبال افزایش قدرت و امنیت خود هستند. تلاش اجتماع دولت‌ها یا دولت‌های مجزا برای حفظ بقا آنها را به مقابله با تمرکز و وانباشت قدرت سوق می‌دهد و این رویکرد به منزله اصل مهمی در سیاست بین‌الملل مطرح است . با توجه به نقش کانونی واقع گرایان در میان قائلان به مادیت امر توازن قوا ، در ادامه نظریه های متفاوت واقع گرایی در خصوص موازنه قوا مورد بررسی قرار می گیرد .
۱-۲-۴-۱ نظریه کلاسیک واقع گرا
از جمله مهمترین نظریه های توازن / موازنه قوا ، نظریه مورگنتاست که حاصل بازسازی تاریخی سه سده فاصل میان معاهدات وستفالیا (۱۶۴۸) و پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵) است .نگرش مورگنتا ، نگرشی سرزمین محور و استراتژی مدار است که در کنار سایر واقع گرایان از کلاسیک ها گرفته تا متاخران ، اساس کارشان مفهوم سازی قدرت است . مورگنتا مطرح می‌کند که مفاهیم تعادل و موازنه در علوم مختلف از جمله فیزیک، زیست‌شناسی، اقتصاد، جامعه‌شناسی و علم سیاست، مترادف انگاشته شده‌اند و منظور از تمامی کاربردهای این مفاهیم «ثبات درون نظامی مرکب از تعدادی نیروهای مستقل است. در مواردی که بر اثر نیروی خارجی یا تغییری در یکی از عناصر تشکیل‌دهنده نظام اختلالی در تعادل رخ دهد، گرایش به بازگشت تعادل اولیه یا ایجاد تعادلی جدید در نظام دیده می‌شود» .
از نظر مورگنتا ، شالوده مفهوم موازنه بر دو فرض اساسی بنیان نهاده شده است : نخست عناصری که باید متوازن گردند ، برای جامعه ضروری اند یا حق وجود دارند و دوم ، بدون حالت تعادل میان آنها ، یکی از عناصر بر دیگران تفوق می یابد ، به منافع و حقوق آنها تجاوز می کند و ممکن است در نهایت دیگران را نابود کند و جانشین آنها شود . اما از آنجا که هدف ، علاوه بر حفظ همه عناصر نظام ، ثبات آنهاست ، هدف تعادل باید جلوگیری از تفوق یکی از عناصر بر دیگری باشد .
مورگنتا معتقد است ، موازنه قدرت به مثابه پیامد طبیعی و اجتناب ناپذیر مبارزه قدرت است که به شکل اتحادی از دولت هایی نمود می یابد که نگران استقلال خودند و در مقابل طرح های دولتی که برای سلطه جهانی اقدام می کند ، تجمع پیدا می کند(لیتل،۱۳۸۹: ۱۶).
مورگنتا در خصوص رابطه بین امنیت دسته جمعی و موازنه قوا نیز معتقد است ، امنیت دسته جمعی موازنه قوا را منسوخ نکرده است . در موازنه قوا ، اتحادها از سوی برخی دولت های منفرد علیه سایر دولت های منفرد یا اتحادی از آنها و بر اساس آنچه این دولت های منفرد ، منافع ملی جداگانه خود می دانند شکل
می گیرد ، در صورتی که اصل سازمان دهنده امنیت دسته جمعی احترام به تکلیف قانونی و اخلاقی است که بر اساس آن ، حمله هر دولتی به یکی از اعضاء اتحاد ، حمله به همه اعضاء تلقی می شود(لیتل،۱۳۸۹: ۲۰).
۱-۲-۴-۲ نظریه نو واقع گرایی
نوواقع‌گرایان نیز جایگاهی محوری برای نظریه موازنه قوا قائل هستند. کنت والتز (۱۹۷۹) به عنوان پدر نوواقع‌گرایی، نگاه تاریخی واقع‌گرایی کلاسیک را رها کرده و نگرش ساختاری به سیاست بین‌الملل را بر
می گزیند . بر این اساس ، نظریه موازنه قوای او که خود آن را بهترین نظریه سیاسی – بین المللی ممکن
می داند ، روایتی دیگر گونه از امر توازن/موازنه و مفاهیم مربوط به آن است . والتز نیز توازن ، موازنه و کارکردهای آن را هم در جامعه داخلی و هم در نظام بین الملل مدنظر قرار می دهد اما تفاوت ساختاری این دو عرصه را موجب تفاوت کارکردهای توازن در هر یک از آنها می داند . والتز آنارشی را ساختار نظام بین‌الملل می‌داند و توزیع توانمندی‌ها میان واحدهای نظام را بستری مناسب برای تبیین رویدادهای عرصه بین‌الملل در نظر می‌گیرد . وی اهداف نظریه موازنه قوا را تبیین برگشت‌پذیری و بازتولید آنارشی می‌داند و نظام دو قطبی را باثبات‌تر از نظام چندقطبی معرفی می‌کند، زیرا در نظام موازنه قوا هر قطب باید خود را به رفتار و رویه قطب مقابل معطوف کند و پاسخ به رقیب در وضعیت دوقطبی، آسان‌تر از وضعیت چندقطبی است.
والتز نظام تک‌قطبی را ناپایدارترین نظام می‌داند، چرا که امنیت قطب مسلط با هزینه دیگر دولت‌های نظام تامین‌ می‌شود. افزایش قدرت نظامی یک دولت منجر به احساس ناامنی در میان سایر دولت‌ها می‌شود و آنها را به اقدامات متقابل برمی‌انگیزد و به این ترتیب، تعادل ساختاری نظام بازتعریف می‌شود. بنابر نظر والتز، ساختار آنارشی استعداد و ظرفیت کنش‌های موازنه‌ساز را فراهم می‌کند و این کنش‌ها نیز از طریق بازتولید الگوی توزیع قدرت بین‌المللی پویایی و دوام آنارشی را تضمین می‌کنند (لیتل، ۱۳۸۹: ۲۲-۲۰).
والتز پس از تعیین آنارشی به عنوان ساختار نظام بین الملل ، دو عامل را برجسته می سازد : یکی اینکه در مقایسه با خیل عظیم قدرت های کوچک موجود در نظام ، تنها امکان شکل گیری تعداد محددی قدرت بزرگ در نظام بین الملل وجود دارد و دیگر اینکه ، توزیع قدرت میان قدرت های بزرگ تعیین کننده شکل ساختار نظام بین الملل (یک قطبی ، دوقطبی یا چندقطبی ) است .
والتز به رغم مورگنتا که دولت‌ها را بیشینه‌ساز قدرت به سوی تامین کمینه امنیت می‌دانست، دولت­ها را صرفا جویندگان امنیت معرفی می‌کند که چون تغییرات ساختاری عمده‌ترین تهدیدکننده برای امنیت آنها محسوب می‌شود، بقا و دوام آنها مستلزم پاسخ به هر تغییر ساختاری در نظام بین‌الملل است. والتز بر آگاهی و وقوف دولت‌ها به ساختار آنارشیک و خودیاری‌مدار نظام و واکنش آنها به تغییرات ساختاری قائل است و همین امر عامل اساسی بازتولید توازن قوا در نظام بین‌الملل محسوب می‌شود. موازنه قوا نه پیامد آگاهانه بلکه نتیجه ناخواسته تصمیمات انفرادی دولت‌ها برای اطمینان از بقای خود است. رویکرد موازنه قوا، پویشی درون سیستمی در نظام بین­الملل است که تعادل، ثبات و دوام نظام را تضمین می‌کند (لیتل، ۱۳۸۹: ۲۳).
به هر حال،کنت والتز بر این عقیده است که موازنه‌سازی در برابر یک قدرت تهدیدآمیز، راهبردی معمول از سوی دیگر دولت‌ها تلقی می‌شود. دولت‌ها به تجمیع توانمندی‌های داخلی خود و اتحاد با دیگران می‌پردازند تا بتوانند در برابر قدرت تهدیدکننده موازنه برقرار کنند. به دو دلیل می‌توان پیگیری راهبرد موازنه‌سازی را واکنشی عقلائی برای ادامه بقاء در نظام آنارشیک بین ­المللی دانست: نخست آنکه ایجاد ائتلاف در برابر یک قدرت بزرگ، توانمندی برقراری توازن و برابری را تقویت خواهد کرد و یک قدرت چشمگیر در برابر دولت هژمونی که برای استقلال قدرت‌های کوچک‌تر تهدیدآمیز به نظر می‌رسد، شکل می‌گیرد. دوم، قدرت‌های درجه دوم می‌توانند اثربخشی نسبی خود را افزایش دهند و این روند برای دولت‌های ضعیف‌تر نظام که مشارکتی قاطع در ائتلاف‌ موازنه‌ساز دارند، بسیار مهم است(Waltz, 1979: 127).
والتز به زعم دیگران در زمره نئورئالیست‌های تدافعی قرار می‌گرفت اما «جان مرشایمر»، دیگر نئورئالیست که سعی داشت، اشکالاتی را که به نظریه والتز می‌گرفتند، برطرف کند، نئورئالیست تهاجمی است و به رغم این که همچون والتز و دیگر واقع‌گرایان غایت دولت‌ها را حفظ بقا می‌داند اما بر این باور است که ساختار نظام، بازیگران را به تفکرات و جهت‌گیری‌های تهاجمی سوق می‌دهد. وی عدم قطعیت در برآورد میزان قدرت رقبا و نیات آنان و نیز میزان قدرت لازم جهت حفظ بقا را علت رویکرد تهاجمی قدرت‌ها
می‌داند. (لیتل، ۱۳۸۹: ۳۳۳-۳۳۲).
مرشایمر نیز مدعی نظریه سیستمی – ساختاری است ، اما رویکردش به شدت تاریخی و ژئوپلتیکی است . وی تمایلات هژمونیک قدرت های بزرگ را پر رنگ می کند و قدرت های بزرگ را در جستجوی وضعیت هژمونیک یعنی سیطره حداکثری بر منافع ثروت جهانی ، حضول اطمینان از احراز بیشترین توان نظامی در منطقه خود و تضمین تفوق هسته ای بر رقبا می داند (لیتل، ۱۳۸۹: ۳۱).
۲-۲ نظریه موازنه تهدید
عدم تحقق فرضیه موازنه قوای سخت علیه هژمون بالقوه در مورد ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد، یکی از دیگر متفکران واقع‌گرا به نام «استفان والت» را به سوی جابه‌جایی نطقه تمرکز واقع‌گرایی از موازنه قدرت به موازنه تهدید سوق داد تا به زعم او گره کور نوواقع‌گرایی گشوده شود.
والت رویکرد خود به موازنه را با این نقد آغاز می کند که نظریه ساختاری موازنه قدرت ، وضعیت موجود سیاست بین الملل را که در آن از یک سو ایالات متحده قوی ترین دولت است و از دیگر سو ، سایر دولت ها تمایل جدی به موازنه با آن ندارند ، توضیح نمی دهد . او معتقد است مساله غیرعادی بودن عدم موازنه‌سازی دولت‌ها در برابر آمریکا ، هنگامی که تمرکز را نه بر قدرت بلکه بر تهدیدات بگذاریم، از بین می‌رود.
والت استدلال می کند که ائتلاف های موازن در قبال تهدید شکل می گیرند ؛ تهدیداتی که می توانند از قدرت، مجاورت ، قابلیت های تهاجمی و نیات توسعه طلبانه و تهاجی نشئت بگیرند . موارد یاد شده به مثابه متغیرهای مستقلی انگاشته می شوند که تغییر در هر یک ، دیگر دولت ها را به احتمال فراوان به احساس تهدید و اتخاذ اقدامات موازنه ای می کشاند (لیتل، ۱۳۸۹: ۳۲-۳۱).
با توجه به اهمیت مباحث والت و تطبیق آن با فهم کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ، بصورت مختصر به متغیرهای کلیدی و بنیادین او (قدرت ، مجاورت ، قابلیت های تهاجمی و نیات توسعه طلبانه و تهاجمی ) اشاره می گردد .
۲-۲-۱ قدرت
والت معتقد است دولت های قدرتمند در اساس برای دیگران تهدید محسوب می شوند ، زیرا هرگز نمی توان تضمینی در برابر نحوه استفاده آنها از قدرتشان داشت . به موازات افزایش قدرت آنها ، دیگران در مورد احتمال سوء استفاده آنها از قدرتشان نگران خواهد شد . بر این اساس ، افزایش قدرت یک دولت به افزایش احساس تهدید از سوی دیگران و اتخاذ اقدامات موازنه ای می انجامد .
۲-۲-۲ مجاورت
والت پتانسیل تهدیدزایی را با فاصله جغرافیایی در رابطه ای معکوس می داند . وی معتقد است
دولت های مجاور قادر به ایجاد تهدیدات بزرگ تری هستند .
۲-۲-۳ قدرت تهاجمی
به نظر والت ، در صورت ثابت ماندن دیگر متغیرها ، دستیابی دولت ها به توانایی نظامی ویژه یا توانایی سیاسی خاص مانند ایدئولوژی دامن گستر ، آنها را تهدیدزاتر و ثبات سیاسی و انسجام سرزمینی دولت های قدرتمند دیگر را با مخاطره مواجه می کند . در نتیجه اگر دولتی با منابع مادی وسیع به چنین توانمندی های تهاجمی دست یابد ، سایر دولت ها احتمالاً به موازنه روی خواهند آورد .
۲-۲-۴ نیات تهاجمی
این متغیر مبین آن است که هر چه از نظر دیگران نیات تهاجمی قدرتی آشکارتر باشد ، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها به موازنه روی بیاورند . منطق حاکم بر این رفتار نیز روشن است ، زیرا متقاعد و راضی ساختن دولت توسعه طلب مهاجم ، دشوار و پرهزینه است و دیگران را به ائتلاف موازن جهت متوقف کردن آن ناگزیر می سازد (لیتل، ۱۳۸۹: ۳۵-۳۳).
در مجموع و با توجه به تحقیق و بررسی انجام شده در خصوص اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بخصوص طی یک دهه گذشته ، بنظر می رسد نظریه موازنه قوا بصورت جامع تری
می تواند نسبت به تبیین اقدامات نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بپردازد و در این پژوهش نیز از این نظریه بهره برداری گردیده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 05:42:00 ق.ظ ]




تعداد گویه‌ها

 

آلفای کرونباخ بر پایه متغییر‌های استاندارد شده

 

آلفای کرونباخ

 

 

 

۸۰

 

۹۰/.

 

۹۰/.

 

 

 

۳-۳-۳ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
انتخاب روش مناسب برای تجزیه و تحلیل داده ­ها مهمترین قدم در تحلیل داده ­های گردآوری شده محسوب می­گردد. مطالعه­ حاضر از دو قسمت آمار توصیفی و آمار استنباطی بهره جسته است؛در بخش مربوط به آمار توصیفی تنها می­توان تصویری از جامعه­ مورد مطالعه ارائه داد، در این خصوص از فراوانی و درصد فراوانی بهره گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با بهره گرفتن از روش آمار استنباطی همچون آزمون T تک گروهی، آزمون میانگین دو جامعه (Independen Samplest Test)، آنالیز واریانس(ANOVA)، توسط نرم افزار SPSS22 انجام شده است هم چنین برای تهیه نقشه‌ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی(Arc map , Arc Catalog , Arc Toolbox) Arc GIS10استفاده شده است.
پایان نامه
۳-۳-۴ مطالعات پایه
۳-۳-۴-۱ وضعیت عمومی استان مازندران
مازندران یک استان کاسپی در شمال ایران می‌باشد، در کرانه‌های جنوبی دریای مازندران واقع شده، و به ترتیب ساعتگرد با استان‌های گلستان، سمنان، تهران (که باهم تشکیل مازندران بزرگ را داده و هرکدام در سالهای ۱۳۷۶، ۱۳۵۵، ۱۳۴۹ از مازندران جداشدند) هم‌جوار است. همچنین در غرب آن استان‌های قزوین و گیلان جا گرفته‌اند. این استان یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق از لحاظ تراکم جمعیتی و یکی از غنی‌ترین آنها از لحاظ منابع گوناگون زیرزمینی می‌باشد. چهار شهرستان مهم و پرجمعیت آن عبارتند از: ساری، بابل، آمل و قائمشهر (که همگی در ناحیه میانه-شرقی جا دارند). مازندران به خاطر تاریخ غنی و جغرافیای سراسر متنوع آن که شامل جلگه‌ها، علفزار‌ها، بیشه‌ها و جنگل‌های هیرکانی با صدها گونه گیاهی منحصر به فرد در جهان است و آب و هواهای گوناگون از سواحل شنی با پست‌ترین نقطه، تا کوهستان‌های ناهموار و برف پوشیده البرز با داشتن یکی از هفت آتشفشان معروف دنیا، کوه دماوند، شناخته شده‌است. اقتصاد مازندران کاملاً به طبیعت پرنعمتش وابسته‌است، که از راه کشاورزی و مواد غذایی با داشتن بالاترین تولید فرآورده‌های غذایی دریایی در میان همه مناطق ایران و کشورهای همسایه از جمله خاویار که در دنیا از لحاظ کیفیت بی نظیر است، مورد بهره برداری واقع می‌شود، همچنین، صنعت توریسم، که هر ساله بیش از دوازده میلیون مسافر از مازندران دیدن می‌کنند. با کشفیات دانشمندان در غارهای هوتو و کمربند، گواهی بر زندگی انسان‌ها در ۷۵ هزار سال پیش از این بدست آمده‌است، علاوه بر این، باستان شناسی در گوهر تپه(رستمکلا)، که ثابت کرد مازندران و گلستان بیش از ۵ هزار سال پیشینه تمدن شهری دارند، مازندران را به یکی از مهترین پایگاه‌های باستان شناسی در منطقه خاورمیانه شناسانده‌است و آن در فرهنگ سازی و تمدن شهرنشینی مردم در ایران نقش مهمی را ایفا کرده‌است، مازندران جزوی از قلمرو پادشاهی ورگانا که هیچگاه جزو امپراطوری هخامنشی نشد، و پس از آن یکی از استان‌های مهم پادشاهی تبرستان (که پس از شاه عباس تبرستان ایالتی از ایران و مازندران استانی از این ایالت شد)، بوده‌است. مردم بومی آن تپوری (مازندرانی) هستند، بر اساس یک افسانه رایج در میان آنها، نسب و اصالت آنها به خانواده پیامبر نوح می‌رسد که مردم بومی اعتقاد دارند کشتی اش در البرز آرمیده‌است، این مردم به زبان مازندرانی (یک زبان کاسپیانی) صحبت کرده که از لحاظ ساختاری متشابه سنگسری و گیلکی است که در طول تاریخ دادوستدهایی باچینی وروسی وسومری داشته است.
۳-۳-۴-۲ زبان مازندرانی
زبان: اکثریت زبان مازندرانی، ولی بیشتر مردم مازندران با زبان فارسی نیز آشنایی دارند. در شرق استان ترکی گلوگاهی و گرجی و در مناطق دیگر زبان ارمنی نیز رواج دارد. گویش‌های زبان مازندرانی: ساروی، بابلی، آملی، گیلکی، شهمیرزادی، کتولی، هزارجریبی، فیروزکوهی، لفوری سواد کوهی.
۳-۳-۴-۳ وجه تسمیه مازندران
عده ای از مورخان و نویسندگان، ریشه واژه مازندران را از کلمه “ماز” به معنی “دژ” می دانند. در تاریخ آمده که مردم به فرمان “مازیار بن قارن” سردار معروف طبرستان، برای جلوگیری از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت (ماز + اندرآن) به معنی “دژ درآن” می شناختند. به گزارش “ابن اسفندیار” مازندران در اصل “موزاندرون” یعنی ولایت “درون کوه موز” بوده است. حجازی کناری می نویسد : بعید نیست که مازندران، محل سکونت آریایی‌های مهاجر، نام خود را از خدای خود “ایندر” گرفته باشد. در این صورت مازندران از دو جزء “ماز” و “ایندر” تشکیل می شود. “ماز” به صورتهای مز، لها، مهی، مزی به معنی بزرگ، و ایندر (Indar)، نیز نام خدای آنان بود. مجموع این دو جز “خدای بزرگ” و در تلفظ مازاندران یا مازندران “سرزمین خدایان” یا “سرزمین خدا” را افاده می کند (http://www.mchto.ir).
۳-۳-۴-۴ وضعیت اقلیمی
استان مازندران را بر اساس خصوصیات دما و بارش و توپوگرافی منطقه می توان به دو نوع آب و هوای معتدل خزری و آب و هوای کوهستانی تقسیم کرد. آب و هوای کوهستانی خود بر دو نوع معتدل کوهستانی و سرد کوهستانی می باشد.

 

 

  • آب و هوای معتدل خزری

 

 

این نوع اقلیم جلگه‌های غربی و مرکزی استان تا کوهپایه‌های شمالی البرز را شامل می شود. در این نواحی به دلیل کمی فاصله کوهستان و دریا رطوبت تجمع می یابد که بعنوان پیامد آن می توان بارش‌های قابل ملاحظه و دمای معتدل را ذکر کرد. میانگین بارندگی سالیانه در نوار ساحلی استان برابر با ۹۷۷ میلیمتر است. توزیع مکانی آن از غرب به شرق با کاهش همراه است در حالیکه توزیع زمانی آن وضعیتی کمابیش منظم دارد ( حداکثر بارندگی در پائیز و حداقل آن در بهار اتفاق می افتد ) . در بررسی پارامتر درجه حرارت نیز مشاهده می شود که به دلیل رطوبت نسبی بالا و زیاد بودن تعداد روزهای پوشیده از ابر، دمای هوا معتدل و دامنه دمایی محدود می باشد که این وضعیت منجر به تابستانهای گرم و مرطوب و زمستانهای معتدل با یخبندانهای اتفاقی می گردد .

 

 

  • الف) آب و هوای معتدل کوهستانی

 

 

با افزایش تدریجی ارتفاع از اراضی جلگه ای به سوی دامنه‌های شمالی ارتفاعات البرز و فاصله از دریا، تغییرات خاصی در آب و هوای استان پدیدار می گردد. در نوار ارتفاعی ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متر، شرایط آب و هوایی کوهستانی حاکم است که از ویژگیهای آن می توان کاهش میزان بارندگی سالیانه وهمچنین کاهش متوسط درجه حرارت ماهانه را ذکر کرد. علاوه بر آن زمستانهای سرد همراه با یخبندانهای طولانی و تابستانهای کوتاه نیز از دیگر مشخصات این اقلیم است .

 

 

  • ب) آب و هوای سرد کوهستانی :

 

 

در نوار ارتفاعی بالاتر از ۳۰۰۰ متر که شامل قلل کوهستانهای دامنه شمالی البرز می شود، دمای هوا به شدت کاهش یافته و یخبندانهای طولانی ایجاد می شود. در این مناطق ریزش‌ها غالبا به صورت برف است که در دوره طولانی سرد سال روی هم انباشته شده و تا اواسط دوره کوتاه گرم سال نیز دوام دارند. در همین مناطق و در قله کوههای دماوند، علم کوه و تخته سلیمان شرایط ایجاد یخچالهای کوهستانی و انباشت دائمی برف فراهم شده است .
توده هواهای موثر بر آب و هوای مازندران
موقعیت جغرافیایی ویژه استان مازندران بعنوان یکی از استانهای ساحلی دریای خزرسبب شده است که در طول سال از اثرات آب و هوایی همسایگانی چون سرزمین پهناور سیبری، دریای مدیترانه و دریای خزر و فلات مرکزی ایران بهره مند شود. در طول فصول مختلف سال توده‌های هوای متعددی وارد استان میشوند که عمده ترین آنها به قرار زیر میباشد :
الف) دوره سرد سال
توده هوای قطبی قاره ای (cP) که ورود آن به استان از طریق گسترش زبانه سیستم پرفشار سیبری بر روی شمال شرق کشور می باشد. این توده هوا سرد و خشک بوده و با عبور از روی دریای خزر ضمن جذب رطوبت و گرما ناپایدار گشته و سبب بارشهای قابل توجه بویژه در فصل پاییز (به دلیل اختلاف زیاد دمای آب با دمای هوا) در استان می شود. شدت این بارندگی بدلیل طولانی بودن مسیر حرکت توده هوا بر روی دریا در غرب استان بیشتر از سایر قسمتهای استان می باشد.
توده هوای قطبی دریایی تعدیل یافته (mP ) با منشا اقیانوس اطلس که بعد عبور از روی جنوب اروپای شرقی از طریق دریای سیاه به شرق دریای مدیترانه وارد و سپس از طریق ترکیه از سمت شمال غرب وارد ایران می شود.
توده هوای آرکتیکی قاره ای (cA ) با منشا اسکاندیناوی که بعد از عبور از روی اروپا و از دست دادن رطوبت مجددا از دریای سیاه کسب رطوبت کرده واز طریق ترکیه وارد نوار شمالی کشور می شود.
ب) دوره گرم سال :
توده هوای حاره ای دریایی تعدیل یافته (mT ) با منشا آزورس (جزیره آزورس در اقیانوس اطلس ) که بعد از عبور از روی دریای مدیترانه و جنوب اروپا، به شمال کشور وارد میشود و گاهی نیز از طریق شمال آفریقا و عربستان، نواحی جنوب و مرکز ایران را مورد تهاجم قرار میدهد و به شمال نیز نفوذمی کند جبهه‌های حاصل از این توده هوا هنگام رسیدن به دریای خزر از این دریا رطوبت کسب کرده و سبب بارندگی در سواحل جنوبی آن میشوند. بعلاوه در اوج روزهای گرم هنگامی که جت استریم جنب حاره به شمال دریای خزر نقل مکان می کند توده هوای حاره ای قاره ای (cT ) که در مرکز ایران تشکیل می شود و بسیار گرم و خشک می باشد شمال کشور را نیز تحت تاثیر قرار می دهد .
۳-۳-۵ اقلیم استان مازندران
بر اساس طبقه بندی‌هانسن (Hansen) این استان در مدار معتدله گرم قرار گرفته است.
به روش ضریب اعتدال (Temoenatenus Index) این استان بسیار معتدل و فوق معتدل است (منظور از ضریب اعتدال بدست آوردن دوری یا نزدیکی یک منطقه به منطقه معتدله است).
بر اساس طبقه بندی دومارتن (De Martounne) نواحی غربی مازندران بسیار مرطوب، نواحی مرکزی مازندران مرطوب و نواحی شرقی مازندران مدیترانه ای و نواحی کوهستانی مازندران نیمه مرطوب می باشد.
بر اساس طبقه بندی دکتر کریمی، نواحی غربی و مرکزی دارای اقلیمی مرطوب با تابستان گرم و زمستان کمی سرد، نواحی شرقی نیمه مرطوب با تابستان گرم و زمستان نسبتا سرد و نواحی کوهستانی مازندران دارای اقلیم مرطوب با تابستان معتدل و زمستان بسیار سرد می باشد (http://www.mchto.ir).
جدول ۳- ۵: میانگین دمای دو ایستگاه هواشناسی استان مازندران طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ میلادی، ماخذ : داده‌های سینوپتیکی سازمان هواشناسی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]




(منبع: اشرفی و فهیمی فر، ۱۳۹۰)

 

        1. شاخص شروع یک کسب و کار

       

       

 

این شاخص کل فرایندی را که یک کارآفرین به منظور تاسیس یک شرکت تا بهره برداری رسمی برای شروع یک کسب و کار تجاری، خدماتی و یا صنعتی انجام می دهد، ارزیابی می کند. نمودار (۲-۵) ارائه دهنده شاخص شروع یک کسب و کار بین کشورهای مورد مطالعه در سال های (۲۰۱۲-۲۰۰۷) می باشد. همان طور که مشاهده می شود پس از عراق کشور تاجکستان بالاترین رتبه و کشور افغانستان کمترین رتبه را دارا می باشند. در بین کشورهای مورد مطالعه، عربستان سعودی بیشترین میزان بهبود را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۷ با ۱۴۶ پله ارتقاء دارا بوده و کشور کویت با ۳۸ رتبه کاهش در این سالها با بیشترین میزان نزول مواجه بوده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

نمودار ۲-۵) شاخص شروع یک کسب و کار کشورهای همسایه ایران در سالهای (۲۰۱۲-۲۰۰۴)
در رابطه با رتبه بندی در منطقه در سال ۲۰۰۷ کشور افغانستان رتبه یک و در سال ۲۰۱۲ عربستان و ارمنستان این رتبه را به خود اختصاص داده اند و یمن و عراق به ترتیب در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. لازم به ذکر است که رتبه ایران بین کشورهای منطقه برای هر دو سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ به ترتیب برابر با ۷ و ۸ بوده است (اشرفی و فهیمی فر، ۱۳۹۰: ۱۸).
.

نمودار۲-۶) رتبه بندی منطقه ای شاخص شروع یک کسب و کار در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲
همان طور که مشاهده می شود جدول (۲-۷) زیر شاخص های مرتبط با شاخص شروع یک کسب و کار را در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۲ در کشورهای مورد مطالعه ارائه نموده است. منظور از تعداد مراحل در شاخص شروع کسب و کار تعداد موانع و مراحل قانونی است که یک سرمایه گذار به منظور شروع کسب و کار با آنها مواجه می شود. از منظر زیر شاخص مراحل در سال ۲۰۰۴ کشور آذربایجان و در سال ۲۰۱۲ کشور کویت بیشترین میزان را دارا بوده، به عبارتی تعداد مراحل شروع یک کسب و کار در این کشورها طولانی‎تر از بقیه می باشد. در سال ۲۰۰۴ کشور لبنان و در ۲۰۱۲ قرقیزستان در رابطه با زیر شاخص مراحل کمترین میزان را به خود اختصاص داده اند. در مقام مقایسه بین سال های (۲۰۱۲- ۲۰۰۴) بیشترین میزان بهبود در رابطه با زیر شاخص مراحل متعلق به کشور عربستان به میزان ۱۰ واحد می باشد به گونه ای که از عدد ۱۳ به عدد ۳ رسیده است و کمترین میزان تغییر مربوط به کشورهای کویت و لبنان با یک واحد تغییر می باشد. کشور ایران نیز با ۳ واحد کاهش در این سال ها مواجه بوده که نشان دهنده بهبود شرایط این زیر شاخص در کشور می باشد (اشرفی و فهیمی فر، ۱۳۹۰: ۲۱).
از زیر شاخص های دیگر شروع کسب و کار، تعداد روزها می باشد که هر چه این عدد بیشتر باشد نشان دهنده طولانی تر بودن زمان لازم برای شروع کسب و کار می باشد. در رابطه با تعداد روزهای کاری لازم برای انجام فرایند شروع یک کسب و کار در سال ۲۰۰۴ کشور ارمنستان و در سال ۲۰۱۲ عربستان کمترین میزان را به خود در بین کشورها اختصاص داده اند. بیشترین میزان این شاخص در سال ۲۰۰۴ متعلق به کشور آذربایجان و در سال ۲۰۱۲ متعلق به کشور عراق می باشد. کشور آذربایجان با کاهش ۹۷ روز از تعداد روزهای کاری لازم برای انجام فرایند بیشترین میزان بهبود را در این شاخص داشته است، به گونه ای که از ۱۰۵ روز در سال ۲۰۰۴ به ۸ روز در سال ۲۰۱۲ رسیده و کشورهای کویت و پاکستان با ۳ روز کاهش کمترین میزان تغییر را به خود اختصاص داده اند. کشور ایران نیز با۲۱ روز کاهش از ۲۹ روز در سال ۲۰۰۸ به ۸ روز در سال ۲۰۱۲ رسیده است.
منظور از هزینه در شروع کسب و کار آن میزان هزینه ای (بر حسب دلار) است که یک کار آفرین طی مراحل شروع یک کسب و کار باید بپردازد و در نتیجه هر چه این مقدار بالاتر باشد احتمال ثبت کسب و کار کاهش می یابد. سهم هزینه شروع یک کسب و کار از درآمد سرانه کشور یمن در سال ۲۰۰۴ برابر با ۲۵۷ و در سال ۲۰۱۲ در کشور عراق برابر با ۷/۱۱۵ می باشد که در مقام مقایسه بیشترین میزان را از این منظر داشته اند. حداقل میزان این زیر شاخص در سال ۲۰۰۴ متعلق به کویت و در سال ۲۰۱۲ متعلق به قزاقستان می باشد. بیشترین میزان تغییر در این زیر شاخص در سال ۲۰۱۲ نسبت به ۲۰۰۴ مربوط به کشور یمن و کمترین میزان تغییر متعلق به کویت می باشد. البته لازم به ذکر است کشور کویت از منظر هزینه کمترین میزان را دارا می باشد. ایران نیز با ۷/۲ کاهش در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۴ مواجه بوده است (اشرفی و فهیمی فر، ۱۳۹۰).
منظور از حداقل سرمایه لازم مقدار سرمایه ای است که سرمایه گذار می بایست پیش از ثبت کسب و کار در حساب بانکی خود سپرده گذاری کند. این حساب در خلال فرایند ورود به کسب و کار مسدود می شود و در بسیاری از کشورها تا زمان انحلال هویت حقوقی همچنان مسدود می ماند و هر چه قانون شروع کسب و کار این مقدار سرمایه بیشتر وضع کند کار آفرینان کوچکتر و دارای سرمایه کمتر از حیطه کسب و کار خارج می شوند. کشور های سوریه و عمان به ترتیب در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۲ بیشترین میزان حداقل سرمایه مورد نیاز به صورت درصدی از درآمد سرانه را دارا بوده اند که این امر گویای آنست که در این کشورها بیشترین میزان سرمایه با دیگر کشورهای مورد بررسی به منظور شروع یک کسب و کار لازم و ضروری است. در مقایسه با سال ۲۰۰۴ کشور سوریه بیشترین میزان کاهش حداقل سرمایه را مواجه بوده که بیانگر بهبود شرایط سرمایه گذاری در این کشور از منظر این شاخص می باشد. کشور ازبکستان نیز با ۲/۴ افزایش در میزان سرمایه گذاری در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۴ مواجه بوده که از این منظر تنها کشور منطقه می باشد که دارای افزایش در این زیر شاخص بوده است. کشور ایران نیز با ۸/۱ کاهش در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۴ مواجه بوده است.
جدول ۲-۷. زیر شاخص های شروع یک کسب و کار کشورهای همسایه ایران در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۱۲

(منبع: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، ۱۳۹۱)

 

    1. شاخص اخذ مجوز

 

در رابطه با شاخص اخذ مجوزها بیشتر توجه بانک جهانی مبتنی بر فرایند های عملیاتی مربوط به اخذ مجوزهای بخش ساختمان و همچنین امور مربوط به انشعابات آب، برق و گاز می باشد. این شاخص میزان سهولت یا سختی تعامل با مراجع قانونی صادر کننده مجوزهای ساخت را بررسی می کند. نمودار (۲-۷) ارائه دهنده شاخص اخذ مجوزها بین کشورهای مورد مطالعه در سال های (۲۰۱۲-۲۰۰۷) می باشد. همان طور که مشاهده می شود، کشور آذربایجان بیشترین میزان و عربستان سعودی کمترین میزان این شاخص را طی سال ها به خود اختصاص داده اند. در بین کشورهای مورد مطالعه، قرقیزستان بیشترین میزان بهبود را در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۷ با ۸۱ پله ارتقائ دارا بوده به گونه ای که از رتبه ۱۴۳ به ۶۲ رسیده و کشور تاجکستان با ۹۲ رتبه کاهش از رتبه ۸۵ در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۱۷۷ رسیده است. ایران نیز با ۳ پله بهبود در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۷ مواجه بوده است.

نمودار ۲-۷) شاخص اخذ مجوزهای کشورهای همسایه ایران در سال های (۲۰۱۲- ۲۰۰۷)
از منظر رتبه بندی منطقه ای در سال ۲۰۰۷ کشور ارمنستان رتبه یک و در سال ۲۰۱۲ عربستان این رتبه را به خود اختصاص داده است و مصر و تاجکستان به ترتیب در سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ بالاترین رتبه را دارا بوده اند. لازم به ذکر است که رتبه ایران بین کشور های منطقه برای هر دو سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ برابر با ۱۸ بوده است.

نمودار ۲-۸) رتبه بندی منطقه ای شاخص اخذ مجوز در سال های ۲۰۰۷ و۲۰۱۲
جدول (۲-۸) زیر شاخص های مرتبط با شاخص اخذ مجوز را در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ در کشورهای مورد مطالعه ارائه نموده است. منظور از تعداد مراحل در شاخص اخذ مجوزها آن تعداد مراحل مقرراتی می‎باشد که به منظور عملیاتی نمودن فعالیت، می بایست توسط سرمایه گذار و یا کار آفرین رعایت شود و این فرایندها شامل عملیات بخش ساختمان اعم از اخذ مجوزها، پروانه های لازم، تکمیل فرمها، رعایت دستورالعملهای بازرسی مقررات ایمنی و اقدامات به انشعابات آب، برق، گاز و… می باشد. به تبع آن، هر چه تعداد مراحل بیشتر باشد تمایل برای سرمایه گذاری در کسب و کار کمتر می شود. بیشترین میزان زیر شاخص مراحل در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ متعلق به کشور قزاقستان و کمترین آن متعلق به کشور پاکستان در سال ۲۰۰۶ و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۲ می باشد. در مقام مقایسه بین سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۰۶ بیشترین میزان بهبود در رابطه با زیر شاخص مراحل متعلق به کشور قرقیزستان به میزان ۱۰ واحد است به گونه ای که از عدد ۲۲ به عدد ۱۲ رسیده است.
جدول ۲-۸) زیر شاخص های اخذ مجوز کشورهای همسایه ایران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲

(منبع: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، ۱۳۹۱)
منظور از زمان اخذ مجوزها تعداد روزهایی است که یک کارآفرین برای اخذ مجوز می بایست صرف نماید، بنابراین هرچه این زمان کمتر باشد تمایل برای سرمایه گذاری در کسب وکار بیشتر می شود. در رابطه با زیرشاخص مدت زمان لازم برای انجام فرایندکشور ایران بیشترین میزان بهبود را کسب کرده به گونه ای که با ۳۴۹ واحد بهبود از ۶۶۹ روز به ۳۲۰ روز کاهش یافته که این امر گویای بهبود زمان لازم برای اخذ مجوز در کشورمان نسبت به گذشته می باشد. بیشترین میزان زمان لازم برای اخذ مجوز در سال ۲۰۰۶ متعلق به ایران و کمترین آن مربوط به امارات متحد ه عربی بوده و در سال ۲۰۱۲ بیشترین میزان مربوط به افغانستان و کمترین آن همانند سال ۲۰۰۶ به کشور امارات متحده عربی متعلق می باشد.
منظور از هزینه آن مقدار پولی (برحسب دلار) است که برای اخذ مجوز باید صرف شود و هرچه این هزینه کمتر باشد تمایل کارآفرینان برای ایجاد کسب و کار بیشتر می شود. سهم هزینه شاخص اخذ مجوز ازدرآمد سرانه کشور افغانستان در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ بیشترین میزان را به خود اختصاص داده و کمترین آن در سال ۲۰۰۶ مربوط به کشور آذربایجان و در سال ۲۰۱۲ متعلق به کشور امارات متحده عربی می باشد. بیشترین میزان بهبود در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ متعلق به کشور افغانستان و بدترین شرایط مربوط به کشور آذربایجان است. ایران نیز با۶/۴۸۶ واحد بهبود در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ در رابطه با این زیرشاخص روبرو بوده است.
۳) شاخص حمایت از سرمایه گذاران
این شاخص دارای چهار مؤلفه شفافیت معاملات (انتشار اطلاعات)، مسئولیت مدیران، توانایی سهامداران درشکایت علیه سوء رفتار و تدبیر مدیران و مسئولین (سهولت شکایت سهامداران) و حمایت از سرمایه گذاران می باشد. دامنه ارزش گذاری این مؤلفه ها بین ۰ تا ۱۰ می باشد. نمودار(۲-۹) ارائه دهنده شاخص حمایت از سرمایه گذاران در سال های (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷) در کشورهای همسایه ایران می باشد. با توجه به نمودار، ایران پس از کشور افغانستان، بیشترین میزان را در رتبه شاخص مذکور به خود اختصاص داده و نشانگر ضعف این شاخص در ایران نسبت به دیگر کشورهای منطقه می باشد. کمترین میزان این شاخص متعلق به قرقیزستان بوده و در نتیجه این کشور دارای عملکرد بهتری نسبت به دیگر کشورهاست. کشور تاجیکستان بین سال های مورد بررسی بیشترین میزان بهبود را در رابطه با این شاخص داشته به گونه ای که از رتبه ۱۷۲ جهانی در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۶۵ در سال ۲۰۱۲ رسیده است. کشور عمان نیز بیشترین میزان تنزل را بین این سال ها شاهد بوده به گونه ای که از رتبه ۶۰ در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۹۷ رسیده است. کشور ایران نیز با ۱۰ پله نزول از رتبه ۱۵۶ جهانی در سال ۲۰۰۷ به رتبه ۱۶۶ در سال ۲۰۱۲ رسیده که نشانگر بدترشدن شرایط حمایت از سرمایه گذاران است.

نمودار ۲-۹) شاخص حمایت از سرمایه گذاران کشورهای همسایه ایران در سا لهای (۲۰۱۲ – ۲۰۰۷)
همان طور که در نمودا (۲-۱۰) مشاهده می شود، افغانستان در سا لهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ بیشترین رتبه را بین کشورها به خود اختصاص داده است. کویت و پاکستان در سال ۲۰۰۷ و قزاقستان در سال ۲۰۱۲ بهترین رتبه را دارا بود ه اند. ایران نیز از این حیث در سال ۲۰۰۷ دارای رتبه ۱۸ بوده و در سال ۲۰۱۲ با یک پله نزول به جایگاه ۱۹ رسیده است.

نمودار ۲-۱۰) رتبه بندی منطقه ای شاخص حمایت از سرمایه گذاران در سا لهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲
جدول (۲-۹) ارائه دهنده زیرشاخص های مرتبط با شاخص حمایت از سرمایه گذاران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ می باشد. از زیرشاخص های حمایت از سرمایه گذاران، انتشار اطلاعات می باشد و دارای دامنه صفر تا ده است و هرچه رقم آن بالاتر باشد نشا ن دهنده عملکرد بهتر است. کشور لبنان در رابطه با زیرشاخص انتشاراطلاعات، در سال ۲۰۰۶ بیشترین میزان این شاخص را دارا بوده و در سال ۲۰۱۲ کشورهای ترکیه، لبنان، قزاقستان و عربستان سعودی بیشترین رتبه را به خود اختصاص داد ه اند، بنابراین از منظر این زیرشاخص شرایط خوبی را نسبت به کشورهای دیگر منطقه دارا هستند. در سال ۲۰۰۶ کمترین میزان این زیرشاخص به کشور تاجیکستان و در سال ۲۰۱۲ نیز کشور افغانستان مربوط است. بیشترین میزان بهبود مربوط به کشور تاجیکستان است، به گونه ای که از صفر در سال ۲۰۰۶ به ۸ در سال ۲۰۱۲ رسیده است. ایران نیز از این حیث تغییری را شاهد نبوده به گونه ای که در هر دو سال مورد بررسی میزان ۵ را به خود اختصاص داده است.
دامنه زیرشاخص مسئولیت مدیران از صفر تا ده می باشد، هرچه این رقم بالاتر باشد وسعت بیشتر شاخص مسئولیت مدیر را نشان داده و در نتیجه نشا ن دهنده عملکرد بهتر می باشد. در سال ۲۰۰۶ کشور تاجیکستان و در سال ۲۰۱۲ ازبکستان، لبنان و افغانستان کمترین عدد را به خود اختصاص داده و این امر بیانگر آنست که کشورهای ذکرشده عملکرد خوبی را در رابطه با این زیرشاخص نداشته اند. کویت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سال ۲۰۰۶ و عربستان سعودی در سال ۲۰۱۲ بیشترین میزان این شاخص را به خود اختصاص داده و در نتیجه دارای عملکرد بهتری در مقایسه با سایر کشورهای مورد بررسی بود ه اند. بیشترین میزان بهبود مربوط به کشور قرقیزستان بوده که از میزان یک به هفت در سال ۲۰۱۲رسیده است. کشور ایران نیز از منظر این زیرشاخص با تغییری مواجه نشده است.
یکی دیگر از زیرشاخص های حمایت از سرمایه گذاران، شاخص سهولت دادخواست سهامداران می باشد و دارای دامنه صفر تا ده است، به گونه ای که ارقام بالاتر بیان کننده توان بیشتر سهامداران برای تعقیب قانونی سوء رفتار مدیران و عملکرد بهتر شاخص حمایت از سرمایه گذاران می باشد. قرقیزستان درسال ۲۰۰۶ و قزاقستان در هر دو سال ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ بیشترین میزان را در رابطه با زیرشاخص سهولت دادخواست سهامداران داشت ه اند و کمترین میزان این زیرشاخص نیز مربوط به ایران است. این امر نشانگر آنست که در کشور توجه لازم به سهولت و آسانی شکایت از سهامداران نشده است. تاجیکستان و عربستان سعودی با یک پله ارتقاء بیشترین میزان افزایش را بین کشورها داشته اند و قرقیزستان نیز با یک پله کاهش مواجه شده است و دیگر کشورها از لحاظ این شاخص تفاوتی در سال ۲۰۱۲ نسبت به سال ۲۰۰۶ نکرده اند. دامنه شاخص حمایت از سرمای ه گذاران از صفر تا ده می باشد، هرچه این ارقام بالاتر باشد جذب سرمایه گذاران در آن کشور بیشتر خواهد بود. کویت و پاکستان در سال ۲۰۰۶ بالاترین رتبه و افغانستان پایین ترین رتبه را بین کشورهای مورد بررسی از منظر شاخص حمایت از سرمای ه گذاران دارا بوده اند و در سال ۲۰۱۲ قراقستان بیشترین و افغانستان کمترین میزان را به خود اختصاص داده اند. آذربایجان با بیشترین میزان تغییر در این سال ها مواجه بوده، به گونه ای که از ¾ به ۷/۶ رسیده است. ایران نیز از این حیث دچار تغییری نشده و در هر دو سال میزان ۳ را به خود اختصاص داده است.
جدول۲-۹) زیرشاخص های حمایت از سرمایه گذاران کشورهای همسایه ایران در سا لهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:42:00 ق.ظ ]




اساتید مشاور: دکتر علی فضل‌آراء – مهندس حسین پاشا

 

 

 

درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مهندسی شیلات گرایش: فرآوری آبزیان و کنترل کیفی مواد غذایی دریایی

 

 

 

محل تحصیل: دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر

 

 

 

دانشکده : علوم دریایی و اقیانوسی

 

 

 

تاریخ فارغ التحصیلی: ۷ / ۳ / ۱۳۸۶

 

 

 

چکیده
در این تحقیق تغییرات برخی شاخص‌های شیمیایی و میکروبیولوژیکی کیفیت در ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides) در روزهای صفر، ۳، ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ و ۱۸ به مدت ۱۸ روز نگهداری در یخ مورد بررسی قرار گرفت. از بین شاخص‌های شیمیایی، TMA و pH با گذشت زمان نگهداری روند افزایشی نشان دادند، اما هیستامین در طی دوره نگهداری ابتدا روند افزایشی داشت اما از روز پانزدهم کاهش قابل ملاحظه‌ای در غلظت آن مشاهده گردید که این کاهش تا پایان دوره نگهداری ادامه داشت. بین مقادیر شاخص‌های شیمیایی کنترل کیفیت در اولین روز و آخرین روز نگهداری اختلاف معنی‌داری وجود داشت (۰۵/۰ p<). باکتری‌های سرمادوست تغییرات یکنواخت‌تری نسبت به باکتری‌های مزوفیل نشان دادند و با گذشت زمان باکتری‌های غالب در یخ را تشکیل دادند. باکتری‌های مزوفیل در طی دوره نگهداری نوسانات کاهشی و افزایشی داشتند به طوری که در روز پانزدهم یک کاهش در تعداد آنها مشاهده شد، اما از روز هجدهم مجدداً روند افزایشی در پیش گرفتند. شاخص‌های میکروبیولوژیکی در اولین روز و آخرین روز نگهداری اختلاف معنی‌داری در تعداد آنها مشاهده گردید (۰۵/۰ p<). بر طبق آزمون رگرسیون خطی هیستامین بیشترین ارتباط را با باکتری‌های مزوفیل (۰۵/۰ p<، ۷۶/۰R2=)، TMA با روز نگهداری و باکتری‌های سرمادوست (۰۵/۰ p<، ۹۸/۰R2=)، و pH با روز نگهداری و باکتری‌های مزوفیل (۰۵/۰ p<، ۹۶/۰R2=)، داشت.

 

 

 

کلید واژه: کنترل کیفیت، شاخص‌های شیمیایی، بار باکتریایی، زمان ماندگاری، هامور معمولی Epinephelus coioides

 

 

 

مقدمه
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت جهان، مسئله تأمین غذای سالم وکافی یکی از مسائل و مشکلات بحرانی بسیاری از کشورهای جهان، بویژه کشورهای در حال توسعه می باشد. در این میان مواد غذایی با منشأ دریایی از ارزش غذایی بالایی برخوردار بوده و توجه روزافزون بشر نیز برای مصرف چنین محصولاتی به خاطر اهمیت شان در تأمین منابع پروتئین حیوانی و پیشگیری از ناراحتی های قلبی و غنی بودن آنها از نظر اسیدهای چرب غیر اشباع و سایر مواد معدنی و قیمت مناسب و پیشرفت تکنولوژی در تولید انواع فرآورده های غذایی دریایی افزوده شده است (Anonymous, 2003).
پایان نامه
ماهی هامور معمولی یکی ‌از مهم‌ترین ماهیان تجاری ‌در حوضه ‌خلیج‌فارس می باشد، این ماهیان به علت بازارپسندی بالا و صید نسبتاً آسان بوسیله تعداد زیادی از ادوات صیادی مانند گرگور در معرض فشار صید می‌باشند و این امر سبب کاهش ذخایر آن شده است. این ماهی با در نظر گرفتن ارزش اقتصادی‌ آن، به عنوان یک ماهی رایج و گرانقیمت در بازارهای خلیج فارس، هند، سنگاپور، هنگ کنگ و تایوان می باشد (Heemstra&Randall ۱۹۹۳ ).
بافت عضلانی از نظر کمی و کیفی مهمترین بافت گوشت ماهی و پروتئین‌های عضله از نظر ارزش تغذیه‌ای و کیفیت خوراکی مهمترین جزء ساختمانی این بافت محسوب می‌گردند. بر خلاف مواد شیمیایی خالص که همواره دارای ترکیبی ثابت هستند، عضلات ماهی همواره تحت تأثیر تغییراتی قرار دارند که در نتیجه بر هم کنش سیستم‌های مختلف ایجاد می‌گردند. در زمان حیات، تعادل بین این سیستم‌ها به صورت طبیعی برقرار می‌گردد ولی پس از صید ماهی و خروج آن از آب و همچنین در طول مراحل مختلف نگهداری در یخ و یا بصورت منجمد، به هم خوردن چنین تعادلی در آنها منجر به تغییراتی بدون بازگشت می‌شود، که این تغییرات می‌توانند بر کیفیت خوراکی و درجه مقبولیت محصول عرضه شده اثرات فراوان داشته باشند و ارزش اقتصادی آن را کاهش دهند (رضوی شیرازی، ۱۳۸۰).
پس از صید ماهی، شرایط نگهداری بر روی عرشه تأثیر زیادی بر روی کیفیت آن و بنابراین ارزش تجاری شان اعمال می نماید، به همین جهت کنترل این تغییرات در جهت حفظ و بهبود کیفیت محصول از جمله نکاتی است که همواره مورد توجه تولیدکنندگان قرار داشته باشد، بنابراین آگاهی کامل از چگونگی بروز این تغییرات به خصوص تغییرات بیو شیمیایی و میکروبی در ماهیان و سایر آبزیان در طی مراحل مختلف نگهداری جهت پیش‌بینی مدت زمان ماندگاری محصول و قابل مصرف بودن آن ضروری می باشد. در مقایسه با سایر مواد غذایی که از نظر پروتئینی غنی هستند غذاهای دریایی قابلیت فساد بیشتری دارند، زیرا این مواد دارای مقادیر زیادی ازت غیرپروتئینی هستند که به راحتی در اختیار باکتری ها قرار می‌گیرد و ایجاد فساد می کنند. از دلایل دیگر فسادپذیری ماهیان، می توان به اثر pH بر روی میکروارگانیسم های عامل فساد اشاره کرد که به علت کمبود کربوهیدرات‌ها در ماهیان، پس از مرگ، اسیدلاکتیک موجود در لاشه که در اثر فرایند گلیکولیز بیهوازی تولید می‌شود، به میزانی نیست که در هنگام جمود نعشی pH را کاملا کاهش دهد و pH معمولا به حدود ۵/۶-۳/۶ تنزل می یابد که در واقع مناسبترین pH برای رشد میکروارگانیسم ها است (فضل آرا و قائم مقامی، ۱۳۸۴).
جوهره علم مواد غذایی بر پایه شناخت عوامل فساد و نحوه کنترل آنها استوار است. توجه به کیفیت غذا، که در گذشته امری تجملی و در انحصار گروهی اندک بود، اکنون با فراوانی نسبی حاصل از پیشرفت های علمی و فنی تعمیم یافته و همگانی شدن آن جزو حقوق اولیه انسانی است. متغیرهای بسیاری، از جمله رعایت نکردن مسائل فنی و بهداشتی، تغییرات نامطلوبی درکیفیت و سلامت مواد غذایی نگهداری شده، ایجاد می کنند که ضمن به هدر رفتن منابع اقتصادی، سلامت جامعه را نیز به خطر می اندازد. در علم جدید بهداشت مواد غذایی، به منظور به دست آمدن نتیجه ای مناسب و قطعی در خصوص وضعیت و کیفیت یک محصول بر اساس روش های آماری و بر اساس آخرین تصمیمات و مطالعات سازمان های بهداشتی بین المللی نسبت به اجرای طرح های گوناگون، نمونه برداری از فرآورده ها و ارزیابی کیفی آنها بر اساس تغییرات میکروبی، شیمیایی، فیزیکی وحسی اقدام می شود که نتایج آن در رد یا قبول محصول و پیش بینی مدت زمان ماندگاری فرآورده ها قابل اطمینان است (فضل آرا، ۱۳۸۴). بنابراین افزایش تقاضای بازار و سودمندی قابل پیش بینی تجارت ماهیان خوراکی جزایر مرجانی که هامور معمولی نیز جزء ماهیان مرجانی می‌باشد، سبب شد که بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی و پاسیفیک به تجارت این ماهیان از طریق صید از دریا و آبزی پروری (Sadovy et al., 2003) بپردازند و از طرفی حمل ونقل غذاهای دریایی و سایر موادخام ماهی بطور جهانی افزایش یافته است، بنابراین پیش‌بینی اثرات نگهداری و شرایط توزیع بر روی کیفیت و زمان ماندگاری غذاهای دریایی در مدیریت نگهداری و حمل ونقل و نیز صادرات آنها می‌تواند نقش به سزایی داشته باشد (Tuominen and Esmark, 2003).
در کشور ما با توجه گستردگی منابع دریایی به خصوص در سواحل جنوبی آن ( بندر چابهار، بندرعباس، بوشهر و خوزستان) و امکان استفاده وسیع مردم از آن، متأسفانه تاکنون تحقیقات چندانی در زمینه کنترل کیفیت و مدت زمان ماندگاری ماهیان با ارزش و پرمصرف و سایر آبزیان و فرآورده‌های غذایی دریایی صورت نگرفته است، لذا در این تحقیق که می‌تواند زمینه‌ساز مطالعات بیشتر برای ارائه راهکارهای دقیق‌تر و مطمئن‌تر تعیین کیفیت منابع غذایی دریایی باشد، روند تغییرات شاخص‌های شیمیایی و میکروبیولوژیکی کیفیت در ماهی هامور معمولی مورد بررسی قرار گرفته است.
دلایل انتخاب ماهی هامور معمولی جهت انجام آزمایش
۱ - یکی از ماهیان خوش خوراک و مورد پسند برای مصرف‌کنندگان می‌باشد (INFOFISH, 1989).
۲ - از مهمترین ماهیان تجاری در حوضه خلیج‌فارس می‌باشد (Randall, 1995).
۳ - صید نسبتاً آسان آن در منطقه بوسیله ادوات صیادی مانند گرگور و قلاب (Huntsman et al., 1999).
۴ - نزدیک بودن به محل صید (هندیجان) به منظور دسترسی به نمونه های تازه.
اهداف
با توجه به اهمیت موضوع از برخی شاخص‌های شیمیایی و میکروبیولوژیکی کنترل کیفیت شامل هیستامین، تری‌متیل‌آمین و pH و نیز بار باکتریایی سرمادوست و مزوفیل به عنوان فاکتورهای مورد نظر در تعیین کیفیت ماهی هامور معمولی جهت رسیدن به اهداف ذیل در این پروژه استفاده شده است:
۱- اندازه‌گیری مقادیر عددی فاکتورهای مذکور و چگونگی تغییرات آنها در ماهی هامور معمولی در طی نگهداری در یخ
۲- بررسی تغییرات هیستامین، TMA، pH به همراه بار میکروبی در ماهی هامور معمولی در محدوده زمانی مورد نظر
۳- تعیین میزان همبستگی فاکتورهای شیمیایی(هیستامین، تری‌متیل‌آمین و pH ) با فاکتورهای میکروبیولوژیکی
۴- استفاده از اندیس های فوق به منظور تعیین میزان فساد بر اساس نتایج آزمون بار میکروبی.
۵- تعیین مدت زمان ماندگاری درماهی هامور معمولی نگهداری شده در یخ به صورت تازه که در مدیریت نقل و انتقال و فروش آنها بصورت تازه مد نظر قرار می گیرد.
۶- به خاطر اهمیت هیستامین و تغییرات میکروبی در تعیین میزان تازگی آبزیان سنجش آنها در سلامتی انسان از اهمیت بالایی برخوردار است.
فصل اول
کلیات
۱-۱- رده بندی خانواده هامورماهیان
ماهی هامور معمولی به راسته سوف ماهیان و خانواده هامورماهیان[۱] تعلق دارد. تا کنون حدود ۳۲۰ گونه ماهی هامور متعلق به ۴۸ جنس از سه زیر خانواده در سراسر دنیا شناخته شده است (شکل ۱-۱) ، که از این بین ۱۵۹ گونه آنها وابسته به پنج جنس از زیرخانواده هامورها[۲] می باشند (Heemstra and Randall, 1993).

شکل ۱-۱- دیاگرام رده بندی خانواده هامورماهیان
جدول ۱-۱- جایگاه هامور معمولی در رده بندی جانوری ( Hamilton, 1822 )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:41:00 ق.ظ ]




مستقیم

 

 

 

معوقات بانکی به میلیون ریال

 

۴۹۳/۲-

 

۰۵۲/۰-

 

مستقیم

 

 

 

با جای گذاری پارامترها در رابطه پارامتریک خطی، تابع تولید میزان جذب سپرده های به صورت زیر در آمده است:
Y2 = 2338 + 4350x1 + 2.127 x2 + 7.9x3 2.493x4
و با حذف عرض از مبدا و به عبارتی در حالت استاندارد تابع تولید میزان جذب سپرده ها صرفا بر اساس متغیرهای تعداد کارکنان هر شعبه به نفر، هزینه جاری به میلیون ریال، معوقات بانکی هر شعبه به میلیون ریال و سود پرداختی به سپرده ها به میلیون ریال، به صورت زیر تعریف شده است:
Y2 = 0.0000 + 0.143x1 + 0.076x2 +0.826x3 – ۰٫۰۵۲x4
بر مبنای روابط برآوردی ملاحظه می شود که :

 

 

  • بین تعداد کارکنان به نفر و میزان جذب سپرده ها در هر شعبه به میلیون ریال رابطه مستقیم وجود داشته است.

 

 

 

  • بین هزینه های جاری هر شعبه به میلیون ریال و میزان جذب سپرده ها در هر شعبه به میلیون ریال رابطه مستقیم وجود داشته است.

 

 

 

  • بین سود پرداختی به سپرده ها به میلیون ریال و میزان جذب سپرده ها در هر شعبه به میلیون ریال رابطه مستقیم وجود داشته است.

 

 

 

  • بین میزان معوقات بانکی هر شعبه به میلیون ریال و میزان جذب سپرده ها در هر شعبه به میلیون ریال رابطه معکوس وجود داشته است.

 

 

اعتبار سنجی رابطه برآوردی بر مبنای استقلال خطاها و ضریب تعیین انجام گرفته و به شرح جدول شماره ۱۰-۴ خلاصه شده است:
جدول شماره ۴-۱۰: اعتبار سنجی رابطه برآوردی

 

 

رابطه

 

دوربین واتسون

 

خطای برآورد

 

ضریب تعیین

 

ضریب تعدیل شده

 

 

 

جذب سپرده ها

 

۱٫۶۷۳

 

۲۵۷۹۲

 

۰٫۹۷۱

 

۰٫۹۷۰

 

 

 

بر مبنای نتایج محاسبات خلاصه شده به شرح جدول شماره ۱۰-۴ ملاحظه می شود که:

 

 

  • آماره دوربین واتسون ۱٫۶۷۳ و در فاصله بین ۱٫۵ تا ۲٫۵ قرار گرفته و لذا خطاهای رابطه برآوردی از یک دیگر استقلال خطی داشته اند.

 

 

 

    • ضریب تعیین رابطه برآوردی ۰٫۹۷۱ و در حالت استاندارد ۰٫۹۷ بوده و نشان می دهد ۹۷ درصد تغییرات در میزان جذب سپرده ها بر مبنای رابطه برآوردی بین جذب سپرده ها و نهاده های هر شعبه مشتمل بر تعداد کارکنان، هزینه جاری، سود پرداختی به سپرده ها و نهایتا معوقات بانکی هر شعبه بیان شده است. با عنایت به اینکه ضریب تعیین یاد شده به سمت ۱+ میل نموده است می توان حکم کرد رابطه قوی خطی بین متغیرهای مستقل و تابعی وجود داشته است. بنابراین رابطه برآوردی توانسته ۹۷ درصد از واقعیت ها را بیان نماید.

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

  • با عنایت به عدم استفاده از نمونه تصادفی و مطالعه همه شعبه های بانک کشاورزی استان اصفهان به روش سرشماری، نیازی به تعمیم نتایج نبوده و لذا از استقرای آماری مشتمل بر آزمون تی استیودنت به ازای تک تک پارامترهای رابطه برآوردی یا آزمون فیشر به منظور تعمیم کل رابطه برآوردی، استفاده ای به عمل نیامده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:41:00 ق.ظ ]