کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



    • استقلال هیئت مدیره: اعضای غیر موظف هیات مدیره اعضایی هستند که در شرکت سمت اجرایی ندارند و مدیران حرفه ای با تخصص در کنترل تصمیم هستند. وظیفه آنها فعالیت های همراه با مشکلات نمایندگی جدی بین اعضای موظف و سهامداران از قبیل وضع پاداش مدیران اجرایی و بازرسی و نظارت برای جایگزینی مدیران ارشد است. به علاوه، ادبیات دانشگاهی حاکی است که اعضای غیرموظف به گونه بهتری از منافع سهامداران حمایت می کنند و نماینده بهتری برای آن ها هستند. بر این اساس، اعضای مستقل، مسئله نمایندگی را کنترل می کنند عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیر و سهامداران را با ارائه افشای بهتر و با کیفیت تر، کاهش، می دهد(ستایش و کاظم نژاد، 1389).

دانلود پایان نامه

 

  • سودآوری: افزایش درسرمایه به بیان دیگرافزایش درخالص دارای های یک واحدانتفاعی که دریک دوره مالی براثرمعاملات، عملیات ورویه های مالی ناشی می شود سود تعریف می گردد مدیران، سرمایه گذاران سهامداران واعتباردهندگان به سودآوری واحدانتفاعی توجهی خاصل دارند.سودآوری معیاراصلی سنجش عملکردمدیرواحدانتفاعی است. علاوه برآن مبناومعیارارزش گذاری سهام واحدانتفاعی که درنهایت موجب تحقق حداکثرشدن ثروت سهامداران است ، نیزمی باشد.(همتی، حسن حسابداری میانه، 1382)

 

  • ساختار مالکیت: ساختار مالکیت به چگونگی ترکیب مالکان شرکت، از قبیل دولت، نهادها و یا افراد خصوصی گویند(نمازي وشيرزاده، 1384).

 

 

ساختار کلی تحقیق

فصل اول شامل بیان مساله و چارچوپ نظری پژوهشی، اهمیت وضرورت پژوهشی، اهداف پژوهشی، فرضیه ها و مدل­های پژوهش، روش پژوهش، تعریف عملیاتی واژگان کلیدی و ساختار پژوهش می باشد.
فصل دوم شامل ادبیات و پیشینه­ی پژوهش می باشد. در این فصل پس از ارائه مفاهیم بنیادی­، برخی از پژوهش های مختلفی که در ارتباط با موضوع انجام گرفته، مورد بررس قرار گرفته است.
فصل سوم روش پژوهش را مورد بحث قرار می­دهد در این فصل ابتدا فرضیه های پژوهش و تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش و سپس روش پژوهش شامل جامعه و نمونه ی آماری پژوهش قلمرو مکانی و زمانی پژوهش، روش و ابزار گردآوری اطلاعات و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها بیان شده است. در نهایت مدل های پژوهش تشریح خواهد شد.
فصل چهارم تجزیه و تحلیل اطلاعات را مورد بحث قرار می دهد. در این فصل ضمن ارائه آمار توصیفی متغیرهای پژوهش، نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فصل پنچم شامل ارائه یافته­ ها، نتیجه گیری و پیشهادها می­باشد. این فصل با ارائه یافته های پژوهش شروع شده و سپس به بررسی یافته ها ونتیجه گیری می پردازد. در خاتمه پیشهادهایی ارائه می گردد.
فصل دوم
مبانی نظری و ادبیات تحقیق

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق

 

مقدمه

شرکت ها به عنوان واحدهای اقتصادی، همواره به دنبال سودآوری و دستیابی به ثروت می باشد. به دلیل مختلفی که مهم ترین آنها جدایی مالکیت از مدریت می­باشد، شرکت­ها علاوه بر وظیفه انجام فعالیت­های اقتصادی، وظیفه پاسخگویی به افراد بیرون ازشرکت را نیز برعهده دارند و بر اساس شواهد تجربی کاراترین شکل پاسخگویی، گزارشگری مالی می باشد. با رسوایی­های اخیر و ورشکستگی شرکت های بزرگ نظیر انرون، ورلد کام و… اعتبار اعداد و ارقام حسابداری که مهمترین بخش گزارشگری مالی را تشکیل می دهند به شدت زیر سوال رفته به طوری که سرمایه ­گذاران اعتمادی به صورت های مالی تهیه شده توسط مدیریت ندارند.
حاکمیت شرکتی خوب مزایا و اثر بخشی زیادی برای سازمان، اجتماع و محیط اقتصادی در مجموع دارد. در سازمان، باعث بهبود عملکرد شرکت و افزایش کارایی سرمایه شرکت، افزایش ارزش شرکت، کاهش هزینه­ های سرمایه، افزایش شهرت شرکت، افزایش رشد استراتژیکی، بهبود روابط سهامداران، افزایش تعادل و کاهش … و در نهایت حمایت از حقوق سهامداران. در جامعه حاکمیت شرکتی مزایا و اثر بخشی زیادی دارد، باعث افزایش شفافیت اجتماعی، کاهش فساد، افزایش عدالت اجتماعی و در اقتصاد، باعث افزایش سرمایه ­گذاری بلند مدت، افزایش رقابت، بهبود کیفیت محصولات و خدمات، افزایش خلاقیت ونوآوری افزایش کارایی در بازار، افزایش ثبات در بازار، جلوگیری از سقوط بحران ورشکستگی در بازار و کاهش تخریب و ضربه خوردن می شود(براون و همکاران، 2004).
با توجه مطالب بیان شده اين فصل از دو بخش تشكيل شده است. بخش مباني نظري كه در آن موضوعات حاکمیت شرکتی و هزینه حقوق صاحبان سهام بررسی می­ شود تا درك بهتري از اين عوامل حاصل گردد. بخش پيشينه تحقيق، که در آن تحقيقات صورت پذيرفته در زمينه حاکمیت شرکتی وهزینه حقوق صاحبان سهام به ترتيب تحقيقات صورت پذيرفته در خارج و در داخل مطرح شده است.

حاکمیت شرکتی

طی سال های اخیر تحولات عمده ای در محیط کسب و کار در عرصه جهانی پدید آمده است که تأثیرات عمیق و متعددی بر کارکرد و فعالیت شرکت ها بر جای گذاشته است. از جمله این تحولات می توان به جدایی بیش از بیش مدیریت از مالکیت، توسعه شرکت های سهامی، افزایش رقابت و ریسک شرکت ها، توسعه اقتصادی مبتنی بر دانش و سرمایه های فکری، تحول سریع در فناوری اطلاعات، توجه به توسعه پایدار، اهمیت یافتن مسئولیت اجتماعی و رعایت اخلاق سازمانی اشاره کرد. با توسعه و تعمیق این عناصر در عرصه اقتصادی و تاثیر آنها بر نحوه اداره شرکت ها، ادامه حیات و پایداری آنها بیش از پیش در گروه ارزش آفرینی برای همه ذینفعان است. تحقق اهداف و استراتژی های ارزش آفرین نیازمند سیستم های دقیق و اطمینان بخش سنجس عملکرد و کنترل است. مکانیزم ها و سازو کارهای مناسب برای پیشبرد و نتیجه گیری مطلوب از برنامه­ ها، لازمه تحقیق برنامه ها و اهداف تعیین شده است. راهبری اصولی و نظام مند این مکانیزم ها و اعمال کنترل اثر بخشی برای پیشبرد برنامه ها و تحقق اهداف سازمانی مستلزم استقرار و بهره برداری از مکانیزم های مناسب حاکمیت شرکتی است(حساس یگانه، 1388).
حاکمیت شرکتی واکنشی به مسأله نمایندگی است که از جدایی مالکیت از مدیریت ناشی می شود. تا قبل از سال های دهه 1970 که جنسن و مک لینگ تئوری نمایندگی و تضاد منافع را ارائه نمودند، کمتر به موضوع ساختار راهبری شرکت ها توجه می شود. براساس فروض تئوری نمایندگی بین منافع سهامداران و مدیریت یک تعارض بالقوه وجود دارد و مدیران به دنبال کسب حداکثر منافع خود از طریق سهامداران شرکت هستند که این منافع ممکن است در تضاد با منافع سهامداران باشد طبق تعریف جنسن و مک لینگ، رابطه نمایندگی قراردادی است که براساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می کند. در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و لذا به منظور دست یابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند.
در پی ارائه تئوری نمایندگی، روابط نمایندگی به صورت گسترده ای موضوعات مختلف ادبیات مالی را تحت تأثیر قرار دارد و به تدریج و به خصوص یا پدیدار شدن رسوایی های مالی و ورشکستگی های شرکت ها و سوء استفاده ها و فسادهای مالی که در اواخر قرن بیستم رخ داد، بحث حاکمیت شرکتی توجه بیشتری را به خود معطوف نمود و لزوم توجه به نظارت و کنترل سهامداران بر مدیران را بیشتر نمود. در این راستا، رویکردها و روش های جدیدی برای ارزیابی عملکرد و هم نوا کردن منافع سهامداران و مدیران مطرح گردید و مدیریت بر مبنای ارزش و حداکثر سازی ثروت سهامداران در ادبیات مالی جایگاه تازه ای یافت و در نهایت در اصول و رویه های حاکمیت شرکتی (نظام راهبری شرکتی) توسعه یافت(حساس یگانه، 1388).
حاکمیت شرکتی چارچوبی را برای هدایت و اداره موثر، کارآمد و صحیح بنگاه های اقتصادی و در جهت حداکثر سازی منافع سهامداران ایجاد می کند. این نظام در جهت حمایت و صیانت از حقوق و منافع تمامی سرمایه گذاران و سهامداران در شرکت و کاهش تضاد منافع بین مدیران و سهامدارن ایجاد و تقویت می شود. نظام راهبری ضمن ارائه چاچوب قانونی ومقرراتی برای تعیین روابط ومسئولیت میان سهامداران، اعضای هیت مدیره، مدیرعامل و سایر ذینفعان به دنبال آن است که ضمن عملکرد رقابتی لازم جهت صحت و سلامت فعالیت ها و حصول اطمینان نسبت به رعایت حقوق ذینفعان و ارائه معیارها و مکانیزم هاینظارت و کنترل بر فعالیت های مدیران و الزام پاسخگویی آنها راجع به فعالیت های خود در جایگاه عامل را فراهم آورد. حاکمیت شرکتی ناظر به کمیته حسابرسی، ترکیب مدیران، استقلال حسابرسان، ساختار مالکیت، کنترل و سهامداران عمده و جزء است و به دنبال برقراری تعادل میان اهداف اقتصادی و اطمینان از هم جهت بودن اهداف فردی با اهداف همگانی است. تحقیقات نشان می دهد حاکمیت شرکتی می تواند باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی، بهبود امور اجرایی توسط شرکت ها، شفافیت و پاسخ گویی گردد(رهنمای رودپشتی و صالحی، 1390).

تعاریف حاکمیت شرکتی

مبانی اولیه حاکمیت شرکتی با تهیه گزارش کادبری[4] در انگلیس، در کانادا و مقررات هیئت مدیره در جنرال موتورز آمریکا شکل گرفت که بیشتر به موضوع استراتژی شرکت­ها و حقوق سهامداران متمرکز بود. بعد از آن به دلیل بحران های بوجود آمده در بورس­های جهان و به ویژه سپتامبر سیاه 1997 و سپس حادثه یازدهم سپتامبر 2000 و افشای ماجرای رسوایی های ورلدکام[5]، انرون[6]و ….. منجر به تصویب قانونی در سال 2002 به نام قانون ساربینز اکسلی[7] در آمریکا گردید که با تصویب این قانون و توجه جدی به حقوق تمام ذینفعان و اجتماع تکامل یافت(حساس یگانه، 1387).
بیان چند تعریف از حاکمیت شرکتی از میان صدها تعریف مطرح شده از فایده نسبت و می تواند برای تعریفی جامع و کامل از حاکمیت شرکتی به کار آید. بررسی مباحث نظری مربوط به نظام راهبری نشان می دهد توافق اساسی در رابطه با این موضوع وجود نداشته و بعضأ تعاریف به عمل آمده توسط نهادها یا افراد از تفاوت هایی با یکدیگر برخورده اند. به نحوی که برخی از یک دیدگاه محدود حاکمیت شرکتی را صرفأ در رابطه شرکت و سهامدار تعریف می نمایند و در سویی دیگر این مفهوم به صورت شبکه ای از روابط تعریف میگردد که نه تنها شرکت و مالکان (صاحبان سهام) آن بلکه ذینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، مردم، جامعه و… را در بر می گیرند. در این قسمت به مهمترین تعریف به عمل آمده اشاره می گردد(حساس یگانه، 1387):
واژه حاکمیت شرکتی تا کنون تعاریف متعددی داشته است از جمله:
حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آن ها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است (تری گر، 1984)
فرانیدی که از طریق آن شرکت ها هدایت و کنترل می شوند (کادبری، 1992)
ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی که عملیات موفق سازمان را فراهم کنند (کیزی ورایت، 1993)
فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منابع سهامداران (پارکینسون، 1994)
مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی که تعیین می­ کنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند (مگینسون، 1994)
حاکمیت شرکتی عبارت است از مجموعه از قوانین و مقررات و عواملی که به کنترل عملیات شرکت می پردازند. به عبارت دیگر حاکمیت شرکتی محدوده عملیات شرکت را تعریف می­نماید.در چنین ساختاری مشارکت کنندگان در فعالیت های شرکت همچون مدیران، کارگران و عرضه­کنندگان سرمایه که بازده مشارکت خود در شرکت را ادعا می کنند موضوع اصلی بحث را تشکیل می دهند (گیلان و تارکس، 1998)
وجود شفافیت انصاف و پاسخگویی در شرکت ها (ولف سون، 2000)
حاکمیت شرکتی بخشی از اقتصاد است که به دنبال استفاده از شیوه های انگیزشی در زمینه مدیریت شرکت ها با بکارگیری مکانیزم­ های انگیزشی[8] مانند عقد قرارداد، تدوین قوانین و مقررات و طراحی سازمانی می باشد. در مواردی موضوع حاکمیت شرکتی در حیطه بهبود عملکرد مالی بنگاه اقتصادی باقی می ماند. برای مثال در حاکمیت شرکتی چگونگی افزایش انگیزه مدیران به منظور ایجاد رقابت و افزایش بازدهی از جمله مهمترین مسایل به شمار می­رود (ماتیزن، 2002).
تعریف سازمان همکاری اقتصادی توسعه (OECD) و صندوق بین المللی پول (IMF) در سال 2001 از حاکمیت شرکتی عبارت است از: « ساختار روابط و مسئولیت ها در میان گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به اهداف شرکت است تا منافع گروه های مختلف ذینفع تامین گردد و به موجب آن شرکت به استفاده کارآ و اثربخش از منابع تشویق می شود». بر این اساس، حاکمیت شرکتی صحیح می باید دارای مشخصات زیر باشد:

 

  • مشوق لازم را برای هیئت مدیره و مدیریت اجرایی فراهم سازد، تا آنان متناسب با منافع شرکت و سهامداران را در نظر بگیرند.

 

  • نظارت کارا و موثرسازمان را تشویق کند که از منابع به صورت کارا استفاده کند.

 

فدراسیون بین المللی حسابداران (IFAC) در سال 2004، حاکمیت شرکتی را اینگونه تعریف می­نماید: « تعدادی مسئولیت ها و شیوه های اعمال شده توسط هیئت مدیره و مدیران اجرایی با هدف مشخص کردن مسیر راهبردی که متضمن دستیابی به اهداف، کنترل ریسک ها به طور مناسب و مصرف مسئولانه منابع می باشد».
از دیدگاه جسل سولمون و آریس سولمون (2004) « حاکمیت شرکتی سیستمی است که هم شرکت­های داخلی و هم شرکت­های خارجی را کنترل و هماهنگ می نماید تا از ایفای مسئولیت شرکتها در قبال سهامدارانشان و همچنین مسئولیت اجتماعی که برای انجام همه فعالیت های بازرگانی در جامعه دارند اطمینان حاصل نماید».
فدراسیون بیت المللی حسابداران ([9]IFAC) در سال2004، حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: حاکمیت شرکتی عبارت از مسئولیت ها و شیوه های به کار برده شده توسط هیات مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر رهبردی است که تضمین کننده دستیابی به هدف ها، کنترل ریسک ها و مصرف مسئولانه منابع است. کادبری که معروف است به پدر حاکمیت شرکتی است، نظام راهبری را به عنوان سیستمی معرفی می کند که در آن شرکت هدایت و کنترل می شوند. در واقع آنها را درارتباط با سیستم ها،فرایند،مسئولیت ها،نظام هایارتباط با سیستم ها، فرایند، مسئولیت ها، نظام های کنترلی و تصمیم گیری در قلب و بالاترین سطح یک سازمان می داند(حساس یگانه، 1387).
صندوق بین المللی پول ( ([10]IMF و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD[11]) در سال 2011 حاکمیت شرکتی را چنین بیان کرده اند: ساختار روابط و مسئولیت ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیات مدیره و مدیر عامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به هدف های اولیه مشارکت(حساس یگانه، 1387).
پاکینوس در 1994 می نویسد: حاکمیت شرکتی عبارت است از فرایند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطایق با منافع سهامداران.
در تعارف فوق دو طیف وجود دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 02:15:00 ق.ظ ]




 

۱

 

۷۰-

 

۸٫۴۴۰٫۹۹۵٫۳۴۰

 

 

 

۲

 

۲۰-

 

۹٫۳۲۳٫۵۰۴٫۹۰۰

 

 

 

۳

 

۲۰+

 

۱۰٫۰۲۹٫۵۱۲٫۵۴۰

 

 

 

۴

 

۷۰+

 

۱۰٫۹۱۲٫۰۲۲٫۱۰۰

 

 

 

منبع: محاسبات محقق
همانطور که قابل پیش بینی بود، تأثیر افزایش هزینه های عملیاتی، در هر دو روش تأمین روشنائی پارکینگهای کنار جاده ای، مثبت بوده و باعث افزایش ارزش فعلی هزینه ها خواهد شد.
۳-۱۴- خلاصه فصل
در فصل سوم، مفهوم ارزیابی پروژه، تحلیل هزینه فایده، جنبه های ارزیابی طرح و سابقه تاریخی استفاده از ارزیابی اقتصادی و تحلیل هزینه فایده بیان شد و شاخص ها و معیارهای تحلیل هزینه – فایده و توضیح مختصری در مورد ساختار داده های نرم افزار کامفار آورده شد.
در ادامه فصل، اطلاعات مربوط به هزینه های طرح در هر دو روش ارائه گردید که بخشی از این اطلاعات، از طریق مصاحبه با کارشناسان وزارت حمل و نقل جاده ای کشور و سازمان انرژی نو، جمع آوری شده است. در خصوص درآمد طرح دو روش مطرح شده، نخست درآمد طرح را فواید حاصل از روشن کردن پارکینگ های محور قزوین- رشت تعریف نموده و با توجه به اینکه منابع تأمین مالی، در هر دو روش از طریق دولت می باشد، لذا نمی توان درآمدی را تحت این عنوان در نظر گرفت.
روش بعدی که برای محاسبه فواید تحقیق طرح گردید، استفاده از میزان کاهش تلفات و تصادفات جاده ای در اثر روشنایی می باشد. اما از آنجا که تحقیق حاضر به مقایسه دو روش تأمین روشنائی در پارکینگ های کنار جاده ای می پردازد، سهم بسیار اندکی از کاهش تصادفات جاده مذکور را می توان به پارکینگ ها اختصاص داد.
دانلود پروژه
لذا روش مورد استفاده، مقایسه هزینه های دو روش است. بنابراین در قسمت درآمد در نرم افزار کامفار، در طول سال های پروژه عدد صفر قرار داده و از آنجا که ارزش حال خالص سرمایه گذاری عددی منفی شده و NPV منفی توجیه اقتصادی ندارد، به مقایسه ارزش حال هزینه ای دو روش پرداخته شد، که استفاده از پایه های روشنائی بادی، دارای ارزش حال هزینه ای کمتری نسبت به پایه های روشنائی فسیلی هستند. در ادامه فصل نیز، به اثرات تغییر نرخ تنزیل، سرمایه گذاری اولیه و هزینه عملیاتی، بر ارزش فعلی هزینه ها در هر دو روش تأمین روشنائی پرداخته شد.
فصل چهارم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۴-۱- نتیجه گیری
طرح تأمین روشنائی پارکینگ های کناره جاده ای را، می توان یکی از طرح های دولتی و عام المنفعه دانست. همانطور که در بخش هزینه ها در فصل قبل بیان شد، هزینه احداث و راه اندازی تجهیزات در هر دو روش تأمین روشنائی از طریق پایه های بادی و فسیلی، بسیار بالا بوده، و منافع احتمالی که برای طرح در نظر گرفته می شود، یا قابل استفاده نبوده و یا تفاوت آن با هزینه های طرح به قدری چشمگیر است که می توان از آن چشم پوشی کرد، بنابراین بخش خصوصی به دلیل به صرفه نبودن پروژه و وجود سود منفی، حاضر به احداث و راه اندازی تجهیزات نخواهد بود، و دولت با بودجه عمومی موجود به راه اندازی پروژه می پردازد.
لذا برای مقایسه دو روش مذکور جهت ارزیابی مالی دو روش تأمین روشنائی از دیدگاه سرمایه گذاران، شاخص های نرخ بازده سرمایه، دوره بازگشت سرمایه، و مواردی که در صورت وجود درآمد قابل محاسبه است پرداخته نمی شود، و همانطور که گفته شد به دلیل منفی شدن ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی، به مقایسه ارزش فعلی هزینه های دو روش پرداخته شد.
طبق جداولی که در قبل تر آورده شد، با بهره گرفتن از نرم افزار کامفار و انجام محاسبات مربوطه، در طول بیست سال که دوره طرح در نظر گرفته شد، استفاده از پایه های توربین بادی برای تأمین روشنائی پارکینگ های کنار جاده ای در محور آزاد راه قزوین – رشت، در مقایسه با بهره گرفتن از پایه های فسیلی از هزینه کمتری برخوردار بوده، و لذا در شرایط برابرِ ابعاد پارکینگ و محوطه استفاده از پایه های توربین بادی به جای پایه های فسیلی متصل به شبکه برق سراسری پیشنهاد می شود. بنابراین فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه، استفاده از برق تولید شده از انرژی بادی به صرفه تر از برق نیروگاه های فسیلی، برای تأمین روشنائی جاده ها می باشد، مورد تأیید قرار گرفت.
۴-۲- پیشنهادات
۴-۲-۱- راهکارهای اجرائی
هزینه تولید برق از انرژی باد در دو دهه گدشته بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. در چند سال اخیر با بزرگتر شدن اندازه توربین های تجاری، هزینه سرمایه گذاری آن ها کاهش یافته است. صنعت انرژی باد منافع اقتصادی و اجتماعی مختلفی را به همراه دارد که از جمله مهم ترین آن ها عبارتند از:

 

 

  • نداشتن هزینه اجتماعی – این هزینه ها در تمام گزینه های متعارف انرژی (فسیلی) وجود دارند، لیکن علی رغم مبالغ قابل توجه آن ها معمولاً در بررسی های اقتصادی لحاظ نمی شوند. انجمن جهانی انرژی بادی (WWEA) این هزینه ها را به کوه یخی تشبیه کرده است که حجم عظیم و ناپیدای آن در زیر آب قرار می گیرد.

 

 

 

  • کاهش اتکا به منابع وارداتی – این مسئله یکی از مهمترین دلایل رویکرد کشورهای صنعتی به انرژی های تجدیدپذیر و انرژی باد است، لکن در کشورهای تولید کننده نفت نظیر ایران نیز از جنبه دیگری می توان به آن نگریست و آن افزایش فرصت صادرات در قطعات و ماشین آلات توربین بادی است.

 

 

 

  • تقویت ساختار اجتماعی و اقتصادی مناطق روستائی – بدلیل ماهیت انرژی باد که به تولید غیرمتمرکز و اغلب به نقاط دور افتاده و روستائی می پردازد، توسعه این صنعت چه در کشورهای سرمایه داری و پیشرفته و چه در کشورهای در حال توسعه تحولات و پیشرفت های آشکاری را در مناطق روستائی به دنبال خواهد داشت.

 

 

 

  • اشتغال زایی - ایجاد شغل این صنعت در میان دیگر صنایع انرژی از همه بیشتر است. در اروپا نصب یک مگاوات برق بادی برای ۱۵ الی ۱۹ نفر شغل ایجاد کند که این رقم در کشورهای در حال توسعه نیز می تواند ایجاد گردد. در سال ۲۰۰۰ که ظرفیت نصب شده برق بادی در اروپا در حدود ۸۰۰۰ مگاوات بود، بیش از نیم میلیون نفر در این صنعت به کار اشتغال داشتند.

 

 

بازار تأمین انرژی یک بازار رقابتی است که در آن تولید برق در نیروگاه های بادی در مقایسه با نیروگاه های سوخت فسیلی برتری های نوینی را پیش روی کاربران قرار داده است. از برتری های نیروگاه های بادی این است که در طول مدت زمان عمر خود، سال های زیادی انرژی بدون نیاز به هزینه سوخت تولید خواهد کرد، در حالی که هزینه دیگر منابع تولید انرژی در طول این سال ها افزایش خواهد یافت. فعالیت گسترده بسیاری از کشورهای جهان برای تولید برق از انرژی باد، سرمشقی برای دیگر کشورهائی است که در این زمینه راه درازی در پیش دارند. بسیاری از منابع اقتصادی در حال رشد، در منطقه آسیا واقع شده اند و اقتصاد رو به رشد کشورهای آسیائی از جمله ایران، باعث شده تا این کشورها بیش از پیش به تولید برق احساس نیاز کرده و اقدام به تولید برق از منابع غیر فسیلی کنند. افزون بر این موارد، نبود شبکه برق سراسری در بسیاری از بخش های روستائی در کشورهای آسیایی نیز مهر تأییدی بر سیستم های تولید برق از انرژی باد زده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ق.ظ ]




فصل چهارم
نقش نوسانات هادیها در فواصل فازها
۴-۱- مقدمه
آنچه در فصل قبل اشاره گردید، روش محاسبه فواصل فازها در حالت سکون هادیها بوده است اما در عمل هادیها تحت تأثیر وزش باد دچار نوسان می شوند که این عامل سبب نزدیک شدن فازها به یکدیگر می‌شود. گرچه نوسانات هادیها را می توان در گروه های مختلفی تقسیم نمود اما آنچه باعث نزدیک فازها به یکدیگر می‌شوند، شامل نوسانات جهشی (Galloping) و نوسانات آونگی (Swing) است. بنابراین در طراحی خطوط انتقال یا توزیع نیرو، لازم است این نکته بسیار مهم مد نظر قرار گیرد.
دانلود پروژه
۴-۲- نوسانات آونگی
نوسانات نوع آونگی یا Swing در اثر وزش بادهای با سرعت زیاد به وجود می آید. در این حالت که هادیها در محل اتصال به برج یا در سط پایه ها دچار نوسان می شوند که حالت تاب خوردن دارد. این نوع نوسات در محل اتصال هادیها به برج سبب نزدیک شدن فازها به بدنه برج ها می شوند که رعایت آن افزایش فواصل فازی را به همراه خواهد داشت. در یک شرایط معین دامنه نوسانات یا پیشروی هادیها به سمت برج ها ضمن اینکه به سرعت باد وابسته است به طول زنجیره مقره ها، آرایش مقره ها، آرایش هادیها و شکل برجها نیز بستگی دارد. بنابراین در محاسبه فواصل فازی صرف توجه به پارامترهای الکتریکی نمی‌تواند برای جایگذاری هادیها مناسب باشد.
علاوه بر سربرجها در میانه پایه ها نیز این نوع نوسانات سبب نزدیک شدن فازهای کناری به یکدیگر می‌شوند (در آرایش افقی هادیها) و هر چه فلش هادیها بیشتر باشد دامنه نوسانات نیز افزایش می یابد. از آنجا که وزش باد سبب نوسانات تمامی فازها می شود، لذا در محاسبه فواصل فازی دو حالت زیر می تواند مد نظر قرار گیرد:
- نوسانات هماهنگ یا سنکرون
- نوسانات غیر هماهنگ
در نوسانات نوع اول فرض می شود که هر سه فاز با هم و بطور هماهنگ دچار نوسان شوند و در حالت دوم فرض بر این است که فازها با اختلاف فاز معینی دچار نوسان شوند که طبیعتاً در حالت دوم لازم است فاصله فازها متناسب با نزدیک شدن فازها افزایش یابد که بر حسب شرایط طراحی مقدار آن متفاوت است. تصاویر نشان داده شده در شکل (۴-۱)، شمای کلی نوسانات هماهنگ و ناهماهنگ را نشان می‌دهد. همانطور در این شکل پیدا است در حالت نوسانات هماهنگ (شکل سمت راست) فاصله فازها همواره ثابت باقی می‌مانند اما در نوسانات ناهماهنگ (شکل سمت چپ) در حالیکه فاز A به ماکزیمم دامه نوسانات خود رسیده است، فازهای B و C در حال رسیدن به مقادیر ماکزیمم خود هستند و یا ماکزیمم دامه نوسانات آنها در برخی موارد (وقتی ضخامت یخ در دور هادیهای سه فاز یکسان نباشند) کمتر از فاز A می باشد.
شکل (۴-۱)- نمائی از انحراف زنجیره مقره ها در اثر وزش باد
گرچه در هر دو حالت جایگذاری یا تنظیم فاصله فازها در روی پایه ها تفاوتی با هم ندارند (چون لازم است بر مبنای ماکزیمم دامنه نوسانات هادیها تنظیم شوند) اما در وسط پایه ها، لازم است فواصل پایه‌ها برای حالت ناهمانگ محاسبه و تعیین گردد.
شکل (۴-۲) انحراف زنجیره مقره ها به سمت برج را در یک برج زاویه ای نشان می دهد، در صورتیکه نوسانات فازها هماهنگ باشند، در برج های معمولی، نیز زنجیره مقره ها بصورت شکل (۴-۱) منحرف می‌شوند.
شکل (۴-۲)- وضعیت انحراف زنجیره مقره ها در یک خط انتقال نمونه
برای کنترل نوسانات هادیها در روی برج ها ضمن اینکه می توان از تجهیزات میراکننده استفاده نمود، انتخاب مناسب آرایش مقره ها نیز می تواند سبب کاهش فواصل فازی شود. گرچه با انتخاب آرایش وی شکل یا انتخاب مقره های ثابت می توان دامنه نوسانات را کاهش یا حذف نمود اما این اقدام مانع از نزدیک شدن فازها در وسط اسپن نمی گردد. لذا در برخی موارد ضرورت کنترل نوسانات در سر برج ها را از بین می‌برد. اما در خطوط انتقال کمپاکت که هدف نزدیک سازی فازها تا حد امکان می باشد، برای کنترل نوسانات در وسط اسپن از روش های مختلفی چون: کاهش اسپن، کاهش فلش هادیها و یا نصب فاصله نگهدارهای فازی استفاده می شود.
۴-۲-۱- کاهش فاصله فازها در روی برج
همانطور که از شکلهای (۴-۱ و ۴-۲ ) پیدا است، میزان پیشروی فازها به سمت پایه‌ها بستگی به زاویه انحراف زنجیره مقره ها دارد و هر چه این زاویه افزایش یابد، فازها بیشتر به بدنه پایه‌ها نزدیک می شوند که اگر دامنه این نوع نوسانات کنترل نشود، چاره ای جز افزایش فاصله فازها وجود ندارد. در صورتیکه زاویه انحراف با   نشان داده شود، هادیها به اندازه   به بدنه نزدیک می شود که مقدار آنرا می‌توان از رابطه زیر بدست آورد:
(۴-۱) 
در این رابطه   طول زنجیره مقره ها و اتصالات است که برابر با فاصله عمودی هادیها تا بازوی برج در نظر گرفته شده است، طبیعی است که هر چه سرعت باد افزایش یابد بر زاویه انحراف افزوده می‌گردد. البته این رابطه برای حالتی صادق است که آرایش مقره ها از نوع آویزان باشد و برای سایر آرایش مقره‌ها قابل استفاده نمی‌باشد.
۴-۲-۲- کاهش فاصله فازها در وسط پایه ها
دامنه نوسانات هادیها در وسط پایه ها بستگی به میزان فلش هادیها دارد، در شرایط خاص مقدار ماکزیمم آن ممکن است به حدود ۵۰ درصد فلش هادیها نیز برسد. اما با توجه به اینکه در اثر وزش باد هر سه فاز با هم به جلو یا عقب کشانده می شوند، لذا در شرایط وقوع نوسانات هماهنگ، فاصله فازها کم نمی شود. در برخی موارد ممکن است نیروی ناشی از باد بر روی هادیهای سه فاز یکسان نباشد (موقعی که یخ روی یکی از فازها را پوشانده باشد یا اینکه ضخامت یخ در روی هر سه فاز یکسان نباشد) در نتیجه دامنه نوسانات هماهنگ نباشد، در چنین موارد لازم است فاصله فازها با توجه به این نکته محاسبه گردد. در مواردی که آرایش هادیها بصورت شکل (۴-۳) می باشد، اغلب کنترل فواصل فازها در سر برج ها، تنظیم فازها در وسط پایه ها را نیز به همراه دارد (بخصوص برای اسپن های کوتاه) اما در حالت شکل (۴-۴) لازم است فواصل فازی در سربرج و وسط پایه ها جداگانه کنترل شود.
شکل (۴-۳)- شمای کلی یک برج دارای زنجیره مقره های آویزان
شکل (۴-۴)- شمای کلی یک خط انتقال که فازهای آن در کنار هم نصب شده اند
مقایسه دو شکل (۴-۳) و (۴-۴) نشان می دهد، در حالتی که هادیها از طریق زنجیره مقره ها بهم متصل می‌باشند نوسانات هادیها به مراتب کمتر از حالتی که از مقره های آویزان استفاده گردید، می باشد.
در رابطه با نزدیک شدن فازها به یکدیگر بخصوص در وسط پایه ها مطالب محدودی منتشر گردیده است و عمدتاً روابط موجود بر اساس اندازه گیری های آزمایشگاهی تدوین شده است. در حالت کلی کاهش فواصل فازی از رابطه زیر بدست می آید:
(۴-۲)
این رابطه نشان می‌دهد در صورت وزش باد لازم است فواصل هادیها به اندازه   افزایش یابد. در این رابطه K ضریب مشخصی است که در مرجع [۲] مقدار آن برابر ۶۰/۰ پیشنهاد گردید همچنین در این مرجع اظهار شد اگر در حد فاصل دو پایه از فاصله نگهدارهای فازی استفاده شود، مقدار   بصورت زیر کاهش می یابد که در این رابطه n تعداد فاصله نگهدارهای فازی در هر اسپن می باشند:
(۴- ۳)
بنابراین در تنظیم فواصل فازها بخصوص در آرایش افقی هادیها لازم است نقش این عامل بخصوص در وسط پایه ها بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
۴-۳- نوسانات جهشی
یکی از انواع نوسانات هادیها نوع جهشی یا گالوپینگ (Galloping) می باشد، این نوع نوسانات که در اثر وزش باد، ریزش یخ یا تحت تأثیر هر دو عامل ایجاد می شوند، سبب نزدیک شدن هادیها در آرایش عمودی فازها به یکدیگر می شوند. گرچه با بکارگیری انواع مختلف میراکننده ها تلاش در کاهش دامنه این نوع نوسانات می باشد، اما امکان حذف آنها بخصوص در وسط پایه ها که معمولاً بیشترین افتادگی در آنجا اتفاق می افتد میسر نمی باشد، به همین دلیل لازم است در تعیین فواصل عمودی فازها به این عامل مهم نیز توجه کافی مبذول گردد.
گرچه در دو دهه اخیر مطالعات گسترده ای در جهت تخمین و محاسبه دامنه نوسانات گالوپینگ انجام گرفته است، اما هنوز مدل واحدی که مقبولیت عامه داشته باشد ارائه نشده است، ضمن اینکه در شرایط مشخص مدل های ارائه شده دارای پاسخ یکسانی نمی باشند. با توجه به اینک دامنه نوسانات هادیها به سرعت باد و قطر یخ وابسته است لذا همواره گالوپینگ با دامنه زیاد اتفاق نمی افتد بلکه وقوع آن احتمالی است که بر حسب درجه ریسک پذیری یا نقش خطوط انتقال نیرو لازم است در طراحی ها مد نظر قرار گیرند. در جهت آشنائی با روش های محاسبه دامنه این نوع نوسانات ذیلاً به چند مدل محاسباتی ارائه شده در مراجع معتبر اشاره می گردد.
۴-۳-۱- روش اول- بیضی گالوپینگ
این روش که موسوم به بیضی گالوپینگ می باشد، محدوده نوسانات هادیها در فضاای داخلی یک بیضی با مشخصات نشان داده شده در شکل زیر در نظر گرفته می‌شود.
شکل (۴-۵)- منحنی بیضی گالوپینگ در یک خط انتقال نیرو نمونه
در این شکل پارامترهای   تا   که در حقیقت مشخصه بیضی می باشند. بصورت زیر تعریف می شوند:

(۴-۴)
در این رابطه F فلش هادی می باشد ضمناً آقای Davison ارائه دهنده این روش به استناد مطالعات خود، قطر کوچک بیضی (   ) را حدود ۴۰ درصد قطر بزرگ بیضی در نظر گرفته اند یا :
(۴-۵) 
در صورتیکه طول اسپن زیاد باشد، تعداد حلقه های گالوپینگ در هر اسپن بیش از یک حلقه می باشند، به همین دلیل لازم است، رابطه بالا برای این حالت نیز تنظیم گردد. در صورتیکه حلقه های گالوپینگ دو باشد، پارامترهای بیضی به صورت زیر اصلاح می شوند:
(۴-۶)
(۴-۷)
در این روابط S اسپن (فاصله دو پایه) و K ضریبی متناسب با طول اسپن و فلش هادیها می‌باشد. همانطور که رابطه (۴-۶) نشان می دهد، در شرایط وقوع پدیده گالوپینگ، دامنه نوسانات هادیها در مقایسه با حالت تک حلقه بطور چشمگیری کاهش می یابد.
(۴-۸)
این رابطه را می توان بصورت ساده تر زیر نیز نشان داد:
(۴-۹)
همچنین برای محاسبه زاویه نوسانات هادیها می‌توان از رابطه زیر استفاده نمود :
(۴-۱۰)
با توجه به شکل (۴-۵)، برای محاسبه حداقل فواصل فازی می توان از رابطه زیر استفاده نمود:
(۴-۱۱)
در این رابطه، Ym حداقل فاصله فازها با توجه به نوسانات گالوپینگ بر حسب متر، d حداقل فاصله الکتریکی بر حسب متر و   می باشد.   قطر بزرگ بیضی می باشد و مقداری که از رابطه (۴-۶) بدست می آید مربوط به حالت دو حلقه می باشد که در اسپن های بلند اتفاق می افتد.
در صورتیکه یخ دور هادیها را بصورت یکنواخت و متقارن احاطه نماید لازم است سطح باد خور و وزن مجموع هادیها با توجه به ضخامت یخ محاسبه گردد. در چنین حالتی می توان از رابطه زیر استفاده نمود:
(۴-۱۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ق.ظ ]




علم و دانش زمینه ساز گریه اهل علم هنگام شنیدن حقایق می شود.خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:« قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى‏ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً * وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً *وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً»،(إسراء/ ۱۰۷–۱۰۹)،« بگو: چه شما ایمان بیاورید،و چه نیاورید، آنها که پیش از این علم و دانش به آنان داده شده هنگامى که (این آیات) بر آنها خوانده مى‏شود به خاک مى‏افتند و سجده مى‏کنند*و مى‏گویند منزه است پروردگار ما که وعده‏هایش قطعا انجام شدنى است*آنها (بى اختیار) به زمین مى‏افتند (و سجده مى‏کنند) و اشک مى‏ریزند و هر زمان خشوعشان فزونتر مى‏شود».
آیه براى درهم شکستن غرور مخالفان نادان مى‏گوید:« میخواهید ایمان بیاورید، میخواهید نیاورید، آنها که پیش از این علم و دانش به آنها داده شده است هنگامى که قرآن بر آنان خوانده مى‏شود با تمام صورت بخاک مى‏افتندو سر تسلیم در برابر آن فرود مى‏آورند».
منظور از«الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ» جمعى از دانشمندان یهود و نصارا است که پس از شنیدن آیات قرآن و مشاهده نشانه‏هایى که در تورات و انجیل خوانده بودند ایمان آوردند، و در صف مؤمنان راستین قرار گرفتند، و جزء دانشمندان اسلام شدند.
همچنین استفاده از فعل مضارع"یبکون” دلیل بر ادامه گریه‏هاى عاشقانه آنها است.(مکارم،۱۳۷۴،ج۱۲،۳۲۰).
و سر به سجده مى‏گذارند، در حالى که از ترس تقصیر در عبادت و از شوق ثواب و از بیم عقاب، اشک مى‏ریزند.(طبرسی،۱۳۷۲،ج۶،۶۸۹). بعضی این سجده را سجده علماء گفته اند، که یکی از اکابر فرموده: هر که او را علمی باشد، و آن علم وی را به گریه نیاورد، علم وی را نافع نباشد بلکه سبب ضرر او باشد.(کاشانی، ۱۳۳۶،ج۵،۳۱۴).
در آیات دیگرى از قرآن نیز خداوند از اهل علم یاد کرده است.مانند:« لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّهٌ قائِمَهٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ »، (آل عمران/۱۱۳)،« آنها همه یکسان نیستند، از اهل کتاب جمعیتى هستند که قیام (به حق و ایمان) مى‏کنند و پیوسته در اوقات شب آیات خدا را مى‏خوانند در حالى که سجده مى‏نمایند ».
خداوند در این آیه به ارزش علم، عمل، تداوم، نشاط و عشق و جهت داشتن اشاره کرده است. با کلمه«یَتْلُونَ» به علم، با کلمه «یَسْجُدُونَ» به عمل، با عبارت «آناءَ اللَّیْلِ» به تداوم و با کلمه «قائِمَهٌ» به عشق و نشاط و با عبارت «آیاتِ اللَّهِ» به جهت اشاره کرده است.(قرائتی،۱۳۸۳،ج۲،۱۳۳).
هر چه معرفت انسان نسبت به حقایق هستی بیشتر شود، ارزش اخلاقی و عملی در زندگی او، جایگاه بیشتری می یابد و جان از لطافت بیشتری برخوردار می گردد. گریه های اولیای الهی و در رأس آنان خاتم انبیا، ریشه در علم آنها دارد. چنان که در اندرزهای پیامبر(ص) آمده است:« یا أباذر، من اوتی من العلم ما لا یبکیه، لحقیقُِِ أن یکون قد اوتی علما لا ینفعه …»:«ای ابوذر، به هر کس علمی داده شده باشد که او را نمی گریاند، بی گمان، علمی ناسودمند به او داده شده است…».(مجلسی ،۱۴۰۳،ج۷۷،۷۹).
ناگفته نماند علم و معرفتی که بدان توصیه می شود و صاحبان آن را اهل سوز و اشک معرفی می کند ، علم رسمی و معرفت نظری نیست؛ بلکه علم و معرفت دیگر است. و گرنه چه بسا عالمان و عارفانی که از علم رسمی و عرفان نظری در حد بالا برخوردار بوده اند و هستند؛ لیکن این خصوصیات را نداشته و ندارند. به هر حال سوز دل و گریه، همراه با صورت بر خاک فقر نهادن، از خصوصیات عارفان و عالمان بالله است.
۲-۷-۲- ایمان
ایمان افراد نسبت به موضوعی عاملی مهم در گریستن است. خداوند در قرآن کریم، از کسانی یاد می کند که به محض شنیدن آیات الهی، اشک شوق ریخته و ایمان خود را اظهار کردند.«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِین‏»(مائده/۸۳)،« و هر زمان آیاتى را که بر پیامبر نازل شده بشنوند چشمهاى آنها را مى‏بینى که (از شوق) اشک مى‏ریزد بخاطر حقیقتى را که دریافته‏اند، آنها مى‏گویند: پروردگارا ایمان آوردیم، ما را با گواهان(و شاهدان حق) بنویس ».
آنها بقدرى تحت تاثیر آیات تکان دهنده این کتاب آسمانى قرار مى‏گرفتند که مى‏گفتند:"چگونه ممکن است ما به خداوند یگانه و حقایقى که از طرف او آمده است ایمان نیاوریم در حالى که انتظار داریم ما را در زمره جمعیت صالحان قرار دهد".(مکارم،۱۳۷۴،ج۵،۵۶). این به دلیل رقت قلبشان و شدت خشیتشان و سرعتشان در قبول حق و عدم روی گردانی از حقایق است.(آلوسی،۱۴۱۵،ج۴،۵). هم چنین در تفسیر آیه آمده است که : معنای آن این است که چشم از اشک پر می شود تا اینکه جاری می گردد و در وصف آنان به بکاء مبالغه صورت گرفته است.(زمخشری،۱۴۰۷،ج۱،۶۷۰).
در مقابل این گروه خداوند از کسانی یاد می کند که غفلت و سرگرم شدن به دنیا باعث شد که به قیامت و اخبار مربوط به آن ایمان نیاورند.و این عدم ایمان آنان به حقیقت قیامت و ورود به آتش سوزان جهنم، زمینه ساز گریه های طولانی برای ایشان در دنیا و آخرت است.قرآن کریم می فرماید:« فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ کَرِهُوا أَنْ یُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کانُوا یَفْقَهُونَ*فَلْیَضْحَکُوا قَلِیلاً وَ لْیَبْکُوا کَثِیراً جَزاءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»،(توبه/۸۱و۸۲)،« تخلف‏جویان(از جنگ تبوک)از مخالفت با رسول خدا (ص) خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کنند و (به یکدیگر و به مومنان) گفتند در این گرما حرکت (به سوى میدان) نکنید، به آنها بگو آتش دوزخ از این هم گرمتر است اگر بفهمند *آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند، این جزاى کارهایى است که انجام مى‏دادند».
پایان نامه
در تفسیر آیات چنین آمده است:
-در اینجا قرآن روی سخن را به پیامبر(ص) کرده و با لحن قاطع و کوبنده ای به آنان چنین پاسخ می دهد:بگو آتش دوزخ از این هم گرمتر و سوزان تر است؛اگر بفهمند. ولی افسوس که بر اثر ضعف ایمان و عدم درک کافی توجه ندارند که چه آتش سوزانی در انتظار آنهاست. آنها به گمان اینکه پیروزی به دست آورده اند، قهقهه سر می دهند و بسیار می خندند. همانگونه که همه منافقان در هر عصر و زمان چنین هستند. ولى قرآن به آنها اخطار مى‏کند که باید کم بخندند و بسیار بگریند.گریه برای آینده تاریکی که در پیش دارند. گریه برای مجازاتهای دردناکی که در انتظار آنهاست.( مکارم،۱۳۷۴،ج۸،۶۳–۶۵).
-هم چنین در تفسیر آیه آمده است که منظور از گریه زیاد، گریه در آخرت و در عذاب دوزخ است که حرارتش شدیدتر است. زیرا آن چیزی که گریه و خنده متفرع بر آن شده، همان مضمونی است که در آیه قبلی بود و آن خشنودی از تخلف و دوری از حرارت هوا و گرفتار شدن به حرارت دوزخ است. پس آثار اعمال ایشان موجب این شد که کم بخندند و بسیار گریه کنند. ممکن هم هست منظور از امر به کم خندیدن و بسیار گریستن، خندیدن و گریستن در دنیا به عنوان کیفر اعمال گذشته شان باشد. زیرا آن کارهایی که کردند دو اثر به جای گذاشت؛ یکی راحتی و خوشحالی در چند روز مختصری که از رسول خدا(ص) تخلف کرده بودند و یکی ذلت و خواری در نزد خدا و رسول و همه مومنین در مابقی عمرشان و حرارت آتش دوزخ در قیامت.(طباطبایی،۱۴۱۷،ج۹،۴۸۶).
آوردن فعل در آیه بر لفظ امر دلالت است بر آنکه امری لازم است و حتمی، که در دنیا خنده ایشان اندک بود و در آخرت گریه ایشان بسیار. و شاید که گریه و خنده کنایه از فرح و غم باشد. و معنی اینکه فردایشان را غمی باشد بی فرح و اندوهی بود بی سرور.( کاشانی،۱۳۳۶،ج۴،۳۰۶)،(بیضاوی،۱۴۱۸،ج۳،۹۱).
از امام صادق(ع) نقل شده است که« لما قیل له: ما علامات المؤمن؟ قال:اربعه. نومه کنوم الغرقی و أکله کأکل المرضی و بکاؤه کبکاء الثکلی و قعوده کقعود الواثب»:«زمانیکه از ایشان درباره نشانه های شخص مؤمن سؤال شد، فرمودند: خوابیدنش چون خوابیدن شخص در حال غرق شدن است. خوردنش چون خوردن شخص بیمار است. گریه اش چون گریستن زن فرزند مرده و نشستنش چون نشستن شخص آماده برخاستن می باشد».(محمدی ری شهری،۱۳۹۰،ج۱۴،۸۷).
۲-۷-۳- توجه به عظمت خداوند
گریه و زاری در پیشگاه حضرت حق چه از خوف، چه از شوق، چه از عشق و چه به هنگام دعا یا قرائت قرآن از جایگاه بسیار مهمی در دین مبین اسلام برخوردار است؛و از بهترین و والاترین امور می باشد. گریه برای خداوند، نتیجه خشوع قلب و خضوع اعضا و جوارح انسان و از علائم الهی بودن عبد است. قرآن کریم می فرماید:«أُولئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّهِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّیَّهِ إِبْراهِیمَ وَ إِسْرائِیلَ وَ مِمَّنْ هَدَیْنا وَ اجْتَبَیْنا إِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیًّا»،( مریم/۵۸)،«آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، از آنها که هدایت کردیم و برگزیدیم، آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى‏شد به خاک مى‏افتادند و سجده مى‏کردند، در حالى که گریان بودند». هم چنین می فرماید: «وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعا»،(اسراء/۱۰۹)،«آنها (بى اختیار) به زمین مى‏افتند (و سجده مى‏کنند) و اشک مى‏ریزند و هر زمان خشوعشان فزونتر مى‏شود».
۲-۷-۳-۱- خوف از خداوند
معمولا انگیزه اصلی گریه در برابر خداوند، خوف از او می باشد. گریه خوف خاموش کننده آتش خشم خداوند و پاک کننده گناهان است. خدای تعالی خود مومنان را به ترس از خویش فرا می خواند و خطاب به آنان می فرماید:«إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین‏»،(آل عمران/۱۷۵)،«این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بى اساس) مى‏ترساند، از آنها نترسید و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید».و به آنان وعده می دهد که در سرای آخرت اندوه و حزنی برای آنها نمی باشد.«… فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون‏»،(بقره/۳۸)،«… هر گاه هدایتى از طرف من براى شما آمد کسانى که از آن پیروى کنند نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین مى‏شوند». اشکی که از ترس خدا ریخته شود، موجب نزول رحمت الهی و بالا رفتن مقام انسان در قیامت می گردد. رسول خدا(ص) می فرماید:«من خرج من عینیه مثل الذباب من الدمع من خشیه الله، آمنه الله یوم الفزع الاکبر»:«هر کس از ترس خداوندبه اندازه بال مگسی اشک از چشمهایش خارج شود، خداوند او را در روز ترس بزرگ در امان خویش دارد.( محمدی ری شهری،۱۳۷۷،ج۲،۵۳۶). هم چنین می فرماید:«ما من عین الا و هی باکیه یوم القیامه الا عینا بکت من خوف الله …»:«هر چشمی در قیامت گریان است جز دیده ای که از ترس خدا گریسته باشد…».(کلینی،۱۳۸۷،ج۴،۲۹).
امام سجاد(ع) در بخشی از دعای خوف از خداوند چنین می فرماید:«اللهم انک طالبی ان انا هربت و مدرکی ان انا فررت ، فها انا ذا بین یدیک خاضع ذلیل راغم»: «پروردگارا،اگر از تو بگریزم، تو مرا می طلبی و اگر فرار کنم،مرا در می یابی. پس پیوسته خاضع و ذلیل به خاک رخ نهاده، پیش تو حضور دارم».(صحیفه سجادیه،دعای ۵۰).
امام خمینی(ره)می فرماید:« بدان که خوف از حق تعالی یکی از منازلی است که کمتر منزلی را برای عامه توان به پایه آن دانست. این خوف علاوه بر آنکه خود یکی از کمالات معنویه است، منشا بسیاری از فضایل نفسانیه و یکی از مصلحات مهمه نفس است؛بلکه سرچشمه تمام اصلاحات و مبدا علاج جمیع امراض روحانی توان آن را شمرد».( خمینی،۱۳۸۶،۴۸۱).هم چنین می فرماید:«و از برای گریه از خوف خدا نیز فضیلت بسیار است».(همان،۴۸۳). پیامبر(ص) می فرماید:«و من ذرفت عیناه من خشیه الله کان له بکل قطره قطرت من دموعه، قصر فی الجنه مکلل بالدر و الجوهر…:«هر کس چشمانش از ترس خدا اشک ریزد،برای او به هر قطره اش خداوند هزار خانه در بهشت بنا فرماید».(حرعاملی،۱۳۸۷،ج۱،۶۷۶).ذات خداوند موجب ترس و وحشت نیست اما این که می گویند از خدا بترسید، یعنی از قانون عدل الهی باید ترسید.(مطهری،۱۳۸۹،۲۱).
۲-۷-۳-۲-خوف از فراق خداوند
گاهی این ترس می تواند ناشی از دور شدن بنده از خداوند متعال باشد که امام علی(ع)آن را عبادت عارفان می داند. «البکاء من خیفه الله للعبد عن عباده العارفین »:«گریه از ترس خدا برای دوری از خدا، عبادت عارفان است».(آمدی،۱۳۸۰،ج۱،۱۶۸)
۲-۷-۴-برخورداری از نعمتهای ویژه خداوند(برگزیدگی)
برخورداری انسان از نعمتهای ویژه الهی و توجه خاص خداوند به او یکی دیگر از زمینه های گریه توام با سجود در مقابل آیات خداوند می باشد. قرآن کریم می فرماید:«أُولئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّهِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّیَّهِ إِبْراهِیمَ وَ إِسْرائِیلَ وَ مِمَّنْ هَدَیْنا وَ اجْتَبَیْنا إِذا تُتْلى‏ عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیًّا»،(مریم/۵۸)،«آنها پیامبرانى بودند که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم و از کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، از آنها که هدایت کردیم و برگزیدیم، آنها کسانى بودند که وقتى آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى‏شد به خاک مى‏افتادند و سجده مى‏کردند، در حالى که گریان بودند».
در تفسیر آیه آمده است که احتمال دارد به خاک افتادن برای سجده با حالت گریه،کنایه از کمال خضوع و خشوع باشد زیرا سجده مجسم کننده کمال خضوع و گریه مجسم کننده کمال خضوع است.(طباطبایی،۱۴۱۷،ج۱۴،۱۰۳).
۲-۷-۵- تلاوت قرآن
گریه با قرائت قرآن مستحب است. پیامبر خدا(ص) فرموده:«اتلوا القرآن و ابکوا و ان لم تبکوا فتباکوا»:«قرآن بخوانید و گریه کنید و اگر نمی گریید خود را به گریه کنندگان مانند کنید».(کاشانی،۱۳۴۲،ج۳،۲۲۵).با دقت در قرآن که عذاب جهنم را توصیف می کند، ترس و خشیت انسان را فرا می گیرد. قرآن کریم می فرماید:«وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقا»،(کهف/۲۹)،« بگو این حق است از سوى پروردگارتان، هر کس مى‏خواهد ایمان بیاورد(و این حقیقت را پذیرا شود)و هر کس مى‏خواهد کافر گردد، ما براى ستمگران آتشى آماده کرده‏ایم که سراپرده‏اش آنها را از هر سو احاطه کرده است، و اگر تقاضاى آب کنند آبى براى آنها مى‏آورند همچون فلز گداخته که صورتها را بریان مى‏کند، چه بد نوشیدنى است و چه بد محل اجتماعى؟».
حزن متقین و قاریان حقیقی به علت وعید الهی است و اینکه مبادا این تهدیدها گریبانگیر آنان شود. از این رو به یاد عذاب افتاده و محزون می شوند.امام علی(ع) در وصف متقین می فرماید:«…تالین لأجزاء القرآن یرتلونها ترتیلا.یحزنون به أنفسهم و یستثیرون به دواء دائهم.فإذا مروا بآیه فیها تشویق رکنوا إلیها طمعا، و تطلعت نفوسهم و إلیها شوقا،و ظنوا أها نصب أعینهم.و إذا مروا بآیه فیها تخویف أصغوا إلیها مسامع قلوبهم،و ظنوا أن زفیر جهنم و شهیقها فی أصول آذانهم»:«…قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می خوانند، با قرآن،جان خود را محزون و داروی درد خود را می یابند.وقتی به آیه ای برسند که تشویقی در آن است،با شوق و طمع به بهشت به آن روی آورند،و با جان پرشوق در آن خیره شوند،و گمان می برند که نعمتهای بهشت در برابر دیدگانشان قرار دارد،و هرگاه به آیه ای می رسند که ترس از خدا در آن باشد،گوش دل به آن می سپارند،و گویا صدای بر هم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنین افکن است…».(سیدرضی،۱۳۸۶،خطبه۱۹۳، ۲۸۶).
پروا پیشگان از قرآن مدد می گیرند تا به حزن واقعی که سرچشمه فیض عرفان و شناسایی حق است واصل گردند. یعنی تعمق در آیات قرآن در بردارنده ی اثری است که تمام روح و سراسر وجود انسان را در بر گرفته و انعکاسی محو ناشدنی تک تک اعضا را به پوشش می کشد و از آن پس هاله ای از اندوه که حکایت از تاثر معنوی کامل دارد، قلب آدمی را دایره وار احاطه می کند و اثر این اندوه در چهره و در حرکات و سکنات انسان نمایان خواهد بود.(علوی تراکمه ای،۱۳۸۸،۲۰۷).
۲-۷-۶-کثرت گناهان
انسانی که در برابر خداونداشک خوف می ریزد،گناهان کوچک خود را نیز بزرگ می شمارد و برای ذره ای کار ناپسند که از او سرزده است از خداوند طلب عفو و بخشش می کند. گریه بر گناه، گریه ای ارزشمند نزد خداوند است که موجب ریزش گناهان و تبدیل سیئات به حسنات می باشد.قرآن کریم می فرماید: «وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»،(آل عمران/۱۳۵)،«وآنها که هنگامى که مرتکب عمل زشتى شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود طلب آمرزش مى‏کنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد و اصرار بر گناه نمى‏کنند با اینکه میدانند». فاحشه” از ماده فحش و فحشاء به معنى هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافى عفت ندارد زیرا در اصل به معنى"تجاوز از حد” است که هر گناهى را شامل مى‏شود.
در آیه فوق اشاره به یکى دیگر از صفات پرهیزکاران شده که"آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتکب گناهى شوند بزودى بیاد خدا مى‏افتند و توبه مى‏کنند و هیچگاه اصرار بر گناه نمى‏ورزند".
از تعبیرى که در این آیه شده چنین استفاده مى‏شود که انسان تا بیاد خدا است مرتکب گناه نمى‏شود آن گاه مرتکب گناه مى‏شود که به کلى خدا را فراموش کند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد، اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزگار دیرى نمى‏پاید، بزودى بیاد خدا مى‏افتند و گذشته را جبران مى‏کنند، آنها احساس مى‏کنند که هیچ پناهگاهى جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند (وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ)” کیست جز خدا که گناهان را ببخشد".
باید توجه داشت که در آیه علاوه بر عنوان فاحشه، ظلم بر خویشتن نیز ذکر شده (أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) و فرق میان این دو ممکن است این باشد که فاحشه اشاره به گناهان کبیره است و ظلم بر خویشتن اشاره به گناهان صغیره.
در پایان آیه براى تاکید مى‏گوید:” وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ":” آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمى‏ورزند و تکرار گناه نمى‏کنند".
رسول خدا(ص) می فرماید:«من بکی علی ذنبه حتی یسیل دموعه علی لحیته حرم الله دیباجه وجهه علی النار»:«هر کس بر گناهان خویش بگرید تا اشکهایش بر چهره و محاسنش جازی شود، خداوند رخساره اش را بر آتش دوزخ حرام نماید».
(مجلسی،۱۴۰۳،ج۴۴،۲۸۵).هم چنین می فرماید:«طوبی لصوره نظر الله الیها تبکی علی ذنب من خشیه الله عزوجل لم یطلع علی ذلک الذنب غیره»:«خوشا چهره ای که خداوند به آن می نگرد در حالیکه از ترس خدا بر گناهی که کرده و جز او از آن کسی آگاه نیست،می گرید».(حرعاملی،۱۳۸۷ ،ج۱،۶۷۷).امام علی(ع)که از عواقب سوء گناه آگاه است،در دعای شریف کمیل می گوید:«اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم.اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم.اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء.اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء.اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته و کل خطیئه اخطاتها»:«خدایا بیامرز برایم گناهانی که بدبختیها را فرو ریزد.خدایا برایم بیامرز گناهانی که نعمتها را دگرگون سازد.خدایا برایم بیامرز گناهانی که از اجابت دعا جلوگیری کند.خدایا برایم بیامرز گناهانی که بلا را نازل می کند.خدایا برایم بیامرز هر گناهی که کردم و هر خطائی که از من سر زده است».(قمی،۱۳۸۷،دعای کمیل،۱۰۲).
۲-۷-۷- محرومیت
گاهی محروم شدن از انجام کاری که انسان دوست دارد و بدان علاقه مند است مانند علاقه به جهاد ، شهادت و یاری دین خدا ، باعث بروز گریه می گردد . خدای تعالی اندوه و گریه برخی از مجاهدان معذور را به علت ناتوانی مالی و محروم شدن از فیض جهاد این گونه بیان می کند: « وَ لا عَلَى الَّذِینَ إِذا ما أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناًأَلاَّ یَجِدُواما یُنْفِقُونَ»،(توبه/۹۲)،« و (نیز) ایرادى نیست بر آنها که وقتى نزد تو آمدند که آنها را بر مرکبى (براى میدان جهاد) سوار کنى گفتى مرکبى که شما را بر آن سوار کنم ندارم (از نزد تو) بازگشتند در حالى که چشمانشان اشکبار بود، چرا که چیزى که در راه خدا انفاق کنند ، نداشتند».
تفیض از ماده ی فیضان ، به معنی ریزش بر اثر پر شدن است . هنگامیکه انسان ناراحت می شود ، اگر ناراحتی زیاد شدید نباشد چشمها پر از اشک می شود بی آنکه جریان یابد اما هنگامیکه ناراحتی به مرحله شدید رسید ، اشکها جاری می شود . این نشان می دهد که این گروه از یاران پیامبر ( ص ) به قدری شیفته جهاد بودند که نه تنها از معاف شدن خوشحال نشدند بلکه همچون کسی که بهترین عزیزانش را از دست داده ، در غم این محرومیت اشک می ریختند . ( مکارم، ۱۳۷۴،ج۸،۸۳).
۲-۷-۸-فقدان عزیزان
سوگواری در فقدان یک عزیز امری طبیعی و عاطفی و نشانه فعال بودن احساس و عواطف بشری است . (زبری قاینی،۱۳۸۲ ، ۱۳) از دیدگاه اسلام ، گریه شیوه دیرینه انبیاء الهی شمرده می شود . قرآن اشک یعقوب ( ع ) در فراق یوسف ( ع ) را یاد آور می شود و می فرماید : «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ و َقالَ یا أَسَفى‏ عَلى‏ یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ»،(یوسف/۸۴)، «و از آنها روى برگرداند و گفت وا اسفا بر یوسف!، و چشمان او از اندوه سفید شد اما او خشم خود را فرو مى‏برد (و هرگز کفران نمى‏کرد)». باز می فرماید:«قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون‏»،(همان،۸۶)،«گفت من تنها غم من الله ما لا تعلمون و اندوهم را به خدا مى‏گویم (و شکایت نزد او مى‏برم) و از خدا چیزهایى مى‏دانم که شما نمى‏دانید».
در تفسیر آیه(۸۴) آمده است که اسف به معنای اندوه توام با غضب است و گاهی در تک تک آن دو نیز استعمال می شود . حقیقت اسف عبارت است از فوران خون قلب و شدت اشتهای به انتقام . این حالت اگر در برابر شخص ضعیف تر و پایین دست آدمی باشد ، غضب نامیده می شود و اگر در برابر مافوق باشد ، حالت گرفتگی و اندوه دست می دهد . هم چنین سفید شدن چشم به معنای سفید شدن سیاهی چشم است که آن هم به معنای کوری و بطلان حس باصره است.(طباطبایی،۱۴۱۷،ج ۱۱،۳۱۷و ۳۱۸). در جایی دیگر آمده است که حزن و اندوه مضاعف حضرت یعقوب ( ع ) به علت فراق بنیامین او را به یاد یوسفش افکند و سیلاب اشک را از چشمان او جاری ساخت ؛ تا آن حد که چشمان او از این اندوه سفید و نابینا شد . ظاهر آیات نشان می دهد که یعقوب تا آن زمان نابینا نشده بود بلکه این غم و اندوه مضاعف و ادامه گریه و ریختن اشک ، بینایی او را از میان برد. (مکارم،۱۳۷۴،ج۱۰،۵۳و۵۴). هم چنین ” بث ” به معنی پراکندگی است و چیزی که نمی توان آن را کتمان کرد و در اینجا به معنی اندوه آشکار و پراکندگی خاطر نمایان است . ( همان ، ص ۵۶ )
در اینجا سوالی مطرح می شود و آن اینکه ، یعقوب آن قدر گریه کرد و غصه خورد که چشمانش را از دست داد . آیا این با صبر جمیل منافات ندارد ؟ در پاسخ آمده است که صبر باطن انسان را از اضطراب ، زبانش را از شکایت و اعضا و جوارحش را از حرکات غیر عادی باز می دارد . بدین ترتیب صبر بر مصیبت به معنای گریه نکردن نیست چون شکستن دل یا رقت آن در برابر مصیبت برای انسان سلیم الفطره امری عادی است و با اضطراب نداشتن منافات ندارد . چنان که جاری شدن اشک به دنبال شکسته شدن دل امری عادی است . آری زبا ن به شکوه گشودن و به عالم و آدم بد گفتن ، همانند گریبان دریدن ، بر سر و سینه زدن و … حرکات غیر عادی است که با صبر منافات دارد .( جوادی آملی ، ۱۳۸۹ ، ج ۵ ، ۵۲۰ ) . حضرت یعقوب ( ع ) اگر چه گریه می کرد اما قرآن می فرماید : « فَهُوَ کَظِیمٌ »: او خشم خود را فرو می نشاند . و این یک امر طبیعی است که انسان دلتنگ عزیزانش گردد .
در روایات آمده است که حضرت یوسف ( ع ) در فراق و دوری از پدر در زندان آنقدر گریه می کرد که موجب ناراحتی سایر زندانیان شد . «و اما یوسف ، فانه کان یبکی علی ابیه یعقوب و هو فی السجن فتاذی به اهل السجن» : اما یوسف ، همانا او پیوسته در فراق پدرش یعقوب گریه می کرد در حالیکه در زندان بود و اهل زندان اذیت می شدند .(مجلسی،۱۴۰۳،ج۱۲،۳۰۳)،(قمی،۱۳۷۳،ج ۱،۳۵۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ق.ظ ]




مدل چرنیس ، تلاشهای مقابله عملکردی در مواجهه با تنیدگی زاها را در نظر نگرفته است.استراتژیهای مقابله ای عملکردی به فرد اجازه می دهد که با تنیدگی زاها به یک روش واقعی و نه به صورت تغییرات ادراکی در قالب مکانیسم های دفاعی مقابله کنند. چنین مکانیسمهای مقابله ای عملکردی به سه صورت طبقه بندی می شوند:
- استراتژیهایی که بوسیله سازمانهای خدمات انسانی فراهم آمده اند. (مانند تهیه مراکز آموزش کارکنان)
- استراتژیهای فردی (مانند مرخصی گرفتن)
- استراتژیهایی که بوسیله گروه ها به کار گرفته می شوند(مانند همکاران، خانواده، دوستان، و حمایت اجتماعی)
مدل مذکور متاسفانه نقش شخصیت را به عنوان یک عامل زمینه ساز در نظر نگرفته است. کاپنر و همکاران وی در مقابل مدل چرنیس (۱۹۸۰) ،مدل دیگری را پیشنهاد می کند که کاملتر به نظر می رسد.
۲-۳٫مدل کاپنر[۳۴]
در مدل کاپنر (۱۹۹۳) بین تنیدگی ها و آشفتگی های روانی رابطه مثبت وجود دارد ،همچنانکه چرنیس نیز بر آن تاکید کرده است. بین میزان آشفتگی روانی ، درجات و مقدار مکانیسم های مقابله ای دفاعی و بین میزان آشفتگی روانی و شکست ، رابطه وجود دارد. رابطه فوق بین آشفتگی روانی و شکست تاییدی بر مدل درماندگی آموخته شده سلیگمن[۳۵] (۱۹۸۳) و سندرم تطابق عمومی سلبی[۳۶] (۱۹۷۶) می باشد.
در این مدل بین نوع شخصیت ((A و تنیدگی زاهای ادراکی بوسیله افراد یک رابطه مثبت وجود دارد و بین نوع شخصیت (A) و حمایت اجتماعی رابطه منفی وجود دارد. یعنی افراد با نوع (A) از حمایت اجتماعی کمتری برخوردارند و اثر غیر مستقیم تنیدگی ها روی آشفتگی روانی، با اثر مستقیم آن در مدل مقایسه شده است و تاییدی بر این است که حمایت اجتماعی به عنوان یک میانجی و واسطه در تاثیر تنیدگی ها بر فرسودگی شغلی عمل می کند.
نوع شخصیت A
شکست
آشفتگی روانی حمایت اجتماعی تنیدگی
مقابله دفاعی
نمودار(۲-۲): مدل کاپنر از تنیدگی ، به نقل از( گرگری ۱۳۷۴ )
۲-۴٫ رویکرد ساختاری
این رویکرد به جو اساسا به عنوان ویژگیها و خصوصیات وابسته به یک سازمان توجه دارد. این ویژگی همواره با سازمان وجود داشته و از ادراک اعضا سازمان مستقل است .رویکرد ساختاری ما را به ارتباط بین هدف و معیارهای ادراکی جو سازمانی هدایت می کند. گیون[۳۷] این مساله را مطرح ساخت که جو سازمانی، ویژگیهای سازمان را مورد ملاحظه قرار داده، سپس بر اساس درک صحیحی، هدف و معیارهای بیرونی، باید ارزشیابی گردد.
پین[۳۸] و پاگ[۳۹] تجزیه و تحلیل عمده ای از اجزا دیدگاه ساختاری ارائه نموده اند که بر این اساس، موقعیتهای واقعی در شرایط سازمانی عامل تعیین کننده نظریات، ارزشها، و ادراکات کارکنان از وقایع سازمان است. بنابراین جوهای مختلف در ابعاد مختلف ساختار سازمانی مانند اندازه سازمان، درجه تمرکز در تصمیم گیری، تعداد سطوح سلسله مراتب، ماهیت تکنولوژی مورد استفاده و حوزه ای که قوانین رسمی و خط مش هایی که رفتار فرد را نهی می کند، ظاهر می گردد. شکل زیر نمایانگر این مساله است که ساختار سازمانی، یک جو سازمانی را با خواص مستقل از خودش که اعضا سازمان آنرا دریافت می کنند، خلق می نماید. یعنی جو یک آشکارگر هدف در ساختار سازمانی است که افراد با آن مواجه گردیده و آنرا درک و دریافت می نمایند (گمینیان و گودرزی، ۵۲:۱۳۸۱)
پایان نامه - مقاله - پروژه
فرد مشاهده کننده
(ادراکات فردی)
ساختار سازمانی
جو سازمانی
نمودار (۲-۳):فرایند ایجاد جو سازمانی در رویکرد ساختاری
۲-۵ مراحل فرسودگی شغلی
۲-۵-۱ دیدگاه ماسلاچ[۴۰]
الف- به عقیده ماسلاچ فرسودگی شغلی سه مرحله را پشت سر می گذارد:
- مرحله اول : شخص احساس می کند که از نظر عاطفی فرسوده شده و احساس ندارد، از کار افتاده و چیزی ندارد که به دیگران بدهد .
*مورد اول : برانگیختگی روانی
- بی حوصلگی، اضطراب مزمن، افزایش فشار خون به صورت دوره ای، دندان قروچه،
بی خوابی، فراموشکاری، تپش قلب، ریتم غیر معمول قلب، عدم تمرکز، سردرد.
- مورد دوم: شخص بیش از پیش اهمال نشان می دهد و به وظایف خود در محیط کار حساس می شود.
* مورد سوم : حفظ و بقای انرژی :تلاش برای جبران فشار روانی،اگر این روشها شکست بخورند نتیجه ممکن است به اشکال زیربروز کند:
- دیر رفتن سر کار، تعلل و مسامحه کاری، نیاز به سه روز آخر هفته، کاهش میل جنسی، خستگی مزمن در صبح، با تاخیر سر کار حاضر شدن، بد گمانی، تنفر، افزایش مصرف چای و قهوه و نوشابه ، بی تفاوتی.
*- مرحله سوم: شخص به این نتیجه می رسد که از نظر کاری ناموفق است و کار دیگری برای انجام دادن نداردوبه صورت زیر اشکارمیشود.
در ماندگی (خستگی) (شامل حتی دو مورد از علایم زیر ):
- افسردگی و ناراحتی مزمن، خستگی جسمی مزمن، مشکلات معده ای – روده ای مزمن، سردرد مزمن، تمایل به کناره گیری از جامعه ، تمایل به دور شدن از دوستان و کار و حتی خانواده، حتی تمایل به خودکشی.
این مراحل معمولا پشت سر هم حادث می شوند و هر چند این روند می تواند در هر مرحله ای متوقف شود.( خاکزادان ، ۷۱:۱۳۸۵)
۲-۵-۲ دیدگاه پستونچی
ب- پستونجی[۴۱]۱۹۹۹ به نقل از( ساعتچی ۱۳۸۰ : ۲۱۷ و ۲۱۸ ) مراحل را اینگونه بیان می کند:
۱- مرحله ما ه عسل[۴۲] :
در این مرحله، فرد احساسات شادمانه و سر خوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه می کند . این احساسات عبارتند از : ( تهییج، اشتیاق، غرور، و چالش. ) وجوه نا مطلوب، به دو طریق ظهور پیدا می کنند ، یعنی : نیروی ذخیره شده برای مقابله با نیازهای یک محیط چالش آور ، به تدریج به اتمام می رسد و در این مرحله برای مقابله با فشار روانی، عادات و راهبرد هایی شکل می گیرند که غالبا برای مقابله با چالشهای بعدی مفید نیستند.
۲- مرحله کمبود سوخت[۴۳] :
در این مرحله، فرد نوعی احساس زوال ، خستگی، گیجی و ابهام را تجربه می کند . نشانه های این مرحله عبارتند از: ( عدم رضایت شغلی، عدم کار آیی، اختلال در خواب و احساس خستگی ) . نتایج چنین احساساتی نیز واکنش ( پرخوری و اعتیاد ) است .
۳- مرحله نشانه مزمن[۴۴] :
در این مرحله، نشانه های مرضی فیزیولوژیکی بیشتر آشکار می شوند و فرد نیازمند توجه و کمک می شود . نشانه های عادی این مرحله عبارتند از : فرسودگی مزمن، بیماری جسمی، خشم و افسردگی . در این مرحله، نوعی احساس خستگی ، فرسودگی و تحلیل رفتگی بر فرد مستولی می شود .
۴- مرحله بحران[۴۵] :
اگر احساسات و نشانه های مرضی مرحله سوم برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند، فرد وارد مرحله بحرانی می شود . در این مرحله فرد احساس می کند بر او ستم رفته است و تمایلات مربوط به بدبینی و شک و تردید نسبت به خود، در او افزایش می یابد. در این مرحله ، ممکن است فرد دچار زخم معده ، سردرد، درد های مزمن پشت، فشار خون بالا و کم خوابی شود . ضمنا ممکن است این درد ها نیز به صورت حاد ، جلوه گر شوند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ق.ظ ]