کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



چو بخت میر بلند و چو عزم میرقوی
چو خوی میر بدیع و چو لفظ او در خور(۳۵-۲۵۲۸)
خواب

 

    • با واژه‌ی خواب ۳ تصویر شامل ۱ تشبیه و ۲ کنایه ساخته شده است:

 

* مشبهٌ‌به نوک سنان ممدوح(محمد بن محمود بن ناصر الدین) از جهت تهی کردن:
به خواب ماند نوک سنان او گر خواب
چو در تن آید تن را ز جان کند عریان(۵۴۴۰)
*خواب نادیده؛ کنایه از نابالغ:
رید کان خواب نادیده مصاف اندر مصاف
مرکبان داغ نا کرده قطار اندر قطار(۳۵۳۲)
*خواب از دیده کسی ربودن؛کنایه از هراسناک و بی قرار کردن :
شهنشاهی که شاهان را از دیده خواب برباید
ز بیم نه منی گرزش به جابلقا و جابلسا(۱۳)
خواسته

 

    • با واژه‌ی خواسته ۱ تشخیص ساخته شده است:

 

*برخواسته بیداد و ستم کردن؛ کنایه از خزینه نکردن مال و خواسته و بخشیدن آن:
عادل است او به همه رویی و از دو کف او
روز وشب باشد برخواسته بیداد و ستم(۴۶۷۵)
خوان

 

    • با واژه‌ی خوان ۱ تصویر به صورت تشبیه ساخته شده است:

 

*خوان ابراهیم آزر؛ مشبهٌ‌به خوان ممدوح(خواجه ابو المظفر احمد بن مظفر والی چغانیان) از جهت همیشه نهاده و گسترده بودن:
همیشه خوان او باشد نهاده
چنان چون خوان ابراهیم آزر(۳۶۲۶)
خورشید
← آفتاب
خورنق

 

      • خورنق: کاخ با شکوه، قصری که نعمان بن امروالقیس برای یزدگرد اول توسط سمنار، معمار یونانی ساخت(دهخدا، ۱۳۹۰: ذیل خورنق). با واژه‌ی خورنق ۲ تصویر به صورت تشبیه ساخته شده است:

    مقاله - پروژه

 

* مشبهٌ‌به درون خیمه‌ها از جهت رنگارنگی:
از شاره ملون و پیرایه بزر
آنجا یکی خورنق و آنجا یکی ارم(۴۵۳۱)
* مشبهٌ‌به جهان از جهت زیبایی:
کار جهان به دست یکی کاردان سپرد
تا زو جهان همه چو خورنق شد و سدیر(۳۷۷۲)
خوشه

 

    • با واژه‌ی خوشه ۱ تشبیه ساخته شده است:

 

*خوشه‌ی عنب؛ مشبهٌ‌به زلف معشوق از جهت پیچیدن:
آن که زلفش چو خوشه‌ی عنب ست
لبش از رنگ هم چو آب عنب(۲۹۴)
خوشه(سنبله‌ی فلک)

 

    • با واژه‌ی خوشه(سنبله‌ی فلک)۱ استعاره ساخته شده است:

 

*خوشه‌ی فلک؛ استعاره از ستاره‌ی پروین:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 02:07:00 ق.ظ ]




جدول ۲-۱: مکانیسمهای تاثیر خشونت تلویزیونی و سینمایی در رفتار تماشاگران : کاپلاک و سادوک ۱۳۷۱) .

 

یادگیری از راه مشاهدات تماشاگران راه های تازه آسیب زدن را یاد می گیرند . روش هایی که قبلا در مجموعه رفتارهای آن ها جائی نداشت .
رفع مصار مهارهای تماشاگران در مقابل انجام اعمال پرخاشگران با مشاهده دیگران هنگام انجام اعمال مشابه تضعیف می شود .
حساسیت زدایی حساسیت تماشاگران نسبت به اعمال خشت و نتایج آن نشانه های رنج کشیدن قربانی کاهش می یابد . در نتیجه ، واکنش هیجانی آن ها در مقابل چنین تحریکاتی تضعیف شده یا از بین می رود .

عوامل موقعیتی :
۲۰-۱-۲: بالا بودن سطح تحریک فیزیولوژیک :
برخی پژوهش ها حاکی است که تحریک شدید نای از علل گوناگون نظیر شرکت در فعالیت های مسابقه ای ، ورزش های سنگین و مشاهده فیلم های تحریک کننده موجب افزایش پرخاشگری آشکار می گردند .
تحریک جنسی و پرخاشگری : تحقیقات نشان داده است که تاثیر تحریک جنسی برپرخاشگری قویا بستگی به نوع مبناع شهواتی مورد استفاده برای ایجاد چنین واکنش ها و نیز ماهیت دقیق خود واکنش دارد وقتی منبع شهوت انگیز ملایم باشد مثلا تماشای عکس بدن های لخت جذاب ، میزان پرخاشگری پایین می آید اگر بی پرده تر باشد مثل فیلم های زوج هایی که به اعمال جنسی گوناگون دست می زنند سطح پرخاشگری بالا می رود .
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲۱-۱-۲: درد به عنوان عامل آشکار کننده :
درد جسمی ممکن است عاملی برای تحریک سائل پرخاشگری گردد . انگیزه برای مضروب ساختن دیگران : چنین سائقی به نوبه خود ممکن است در مقابل هر هدف قابل وصول از جمله انهایی که هیچ وجه نقشی در ایجاد ناراحتی برای پرخاشگری نداشته اند . ظاهر گردد . این فرضیه علت پر خاشگری افرادی را که خود در معرض پرخاشگری قرار گرفته اند توجیه می کند ( کاپلان و سادوک ) .
۲۲-۱-۲: هورمون ها ، داروها و رفتار پرخاشگرانه :
بعضی مطالعات سطح پرخاشگرای را به سندرم عدم حساسیت آندروژنی ( که در آن وابستگی به پروتئین دچار نقص بوده و منجر به ظاهر زنانه در اولاد مذکر می گردد ) و سندرم آدرنوژنیتال ( که در آن قشر آدرنال مادری جنین را در معرض سطوح بالای آندروژن های آدرنال قرار داده و موجب بروز خواص جنسیتی ثانوی مردانه در آن می گردد ) نسبت داده اند که خود را به صورت بازی های خشن و آشفته در دختران پسر نما ظاهر می سازد .
در مورد دارو ها و مواد شیمیایی کلیات زیر را می توان دخیل دانست .
مقادیر کم الکل پرخاشگری را مهار کرده و مقادیر زیاد آن موجب سهیل ابراز ان می گردد . تاثیر بار بیتورات ها نظیر الکل است اثر حاد آئروسل ها و حلال های تجارتی نیز مشابه الکل است . داروهای ضد اضطراب بطور کلی پرخاشگری را مهار می کنند هر چند پرخاشگری پاردوکسال گاهی مشاهده می شود ؛ وابستگی به ترکیبات تریاک ، با افزایش پرخاشگری رابطه دارد همین طور مصرف داروهای محرک ، کوکائین ، مواد توهم زا ، و مقادیر نزدیک به سمی حشیش . ( کاپلان و سادوک ۱۳۷۱) .
۲۳-۱-۵: داده های ژنتیک و رفتار پرخاشگر :
مطالعات مربوط به دو قلوها : پژوهش روی دو قلو های یک تخمکی حاکی از وجود یک جزء ارشی در رفتار پرخاشگر است .
مطالعات دو دمانی : تعدادی از مطالعات نشان داده اند افراد متعلق به خانوادهه هایی که سابقه اختلالات روان پزشکی دارند بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات روان پزشکی و دست زدن به اعمال خشن در مقایسه با افراد فاقد این سوابق هستند . کسانی که نمرات بهره هوشی پایین تر دارند به نظر می رسد بیشتر در معرض بزهکاری و دست زدن به پرخاشگری هستند تا کسانی که نمره بهره هوشی ان ها در حد طبیعی است .
تاثیرات کروموزومی : پژوهشی رفتاری مربوط به تاثیر کروموزوم ها به طور عمده بر ناهنجاری های کروموزوم های Xو Y میمر کز بوده اند به خصوص سندرم ۴۷-xyy مطالعات اولیه حاکی است که افراد مبتلا به این سندرم با قد بلند و هوش پایین تر از حد متوسط مشخص هستند و بیشتر احتمال دارد که به دلیل اقدام به رفتار های ناشی جنائی زندان شده باشند . ( کاپلان – سادوک ۱۳۷۱) .
مطالعات بعدی نشان داد که سندرم ۴۷-XYY ، حد اکثر در معدودی از مبتلایان در حصول رفتار خشونت آمیز سهیم است . و نیز گزارش شده که برخی از اختلالات متابولیک ذاتی ، که ریشه ارثی دارند و سلسله اعصاب را به طور فراگیر تحت تاثیر قرار می دهند ، با شخصت های پر خاشگر دارند . نمونه های آن عبارتن از : سندرم سان فیلیپو ( افزایش ذخیره موکوپلی ساکاریدها ) ، سندرم سپل میرفوکت ) ( اختلال ذخیره ای نورونی با افزایش ذخیره گانگیوزید ) و فتیل کتونوری . ( کاپلان – سادوک ۱۹۹۱) .
رفتار جامعه پسند و پرخاشگری :
یک تناقض که طریق مطالعات مشاهده ای در مورد رفتار کودکان پیش دبستانی آشکار شده این است که پرخاشگرترین کودکان اجتماعی ترین ( در کمک به دیگران مشارکت و همدردی ) آنانند . ( فرایدریچ و استاین ۱۹۷۳-۱۹۷۵ ، نقل از ماسن ۱۳۷۳) .
چرا اجتماعی ترین کودکان پرخاشگر ترین آناند ؟ شاید یک پاسخ به این سئوال این باشد که بعضی از کودکان اصلا اجتماعی تر از دیگرانند و از این رو همه انواع رفتارهای اجتماعی بیشتر از دیگران از آنان سر می زند تحلیلی جدید تر نشان می دهد که کودکان که در حد معتدلی پرخاشگرند غالبا مهربانند و به دیگران کمک می کنند و ان هایی که بیشتر از اندازه پرخاشگرند کمتر رفتار جامعه پسند دارند ( راک – یارو و دیگران ۱۹۸۳ نقل از ماسن ۱۳۷۳) . علاوه بر این این الگو در وهله اول در کودکان پیش دبستانی آشکار است . در سال های اولیه کودکان رهبری و تسلط بر گروه همسالان را از طریق پرخاشگری بدنی و کلامی و نیز از طریقی غیر پرخاشگرانه و با گفتن اینکه از دیگران چه می خواهند و با پافشاری بدون خشونت بر احقاق حق خود اعمال می کنند و بعد از بزرگتر می شوند می آموزند که راه های غیر قابل پرخاشگری مثل کتک زدن بچه های دیگر را از راه های قابل قبولند مثل هدایت کردن تشخیص دهند ( ماسن و همکاران ۱۳۷۳) .
۲۴-۱-۲: اسنادها و رفتار پرخاشگرانه :
یک تفاوت جالب بین کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر این است که کودکان پرخاشگر سوگیری بیشتر در تفسیر علل تعاملات اجتماعی نشان می دهند . ( مایلیچ و داج، ۱۹۸۴، نقل از نجاریان ۱۳۸۱) . در موقعیت هایی که علت آن آشکار نیست برای مثال خوردن توپ به ان ها از پشت سر به احتمال بیشتری آن ها عمل را خصوصیت آمیز تعبییر می کنند . گاهی ممکن است این پاسخ معلول تجارب گذشته باشد . ( نجاریان و همکاران ۱۳۸۱) .
افراد پرخاشگری که دارای شخصیت منفعل هستند عادتا در قبال درخواست برای عملکرد کافی هم در شغل و هم در زندگی اجتماعی مقاومت نشان می دهند اگر چه ان ها مهارتهایی برای رفتار موثر تر دارند عمل خود را با مسامحه ، بی کفایتی عمدی ، کله شقی ، و (( فراموش کاری )) تخریب می کنند . از تقاضاهایی که از آن ها می شود می رنجیدنند اما بیشتر به جای بیان این احساسات خشم خود را از طریق مقاومت منفعلانه ابزار می کنند . ( نجاریان و همکاران ، ۱۳۸۱)
۲۶-۱-۲: نظریه ها و دیدگاه های مختلف در خصوص پرخاشگری :
الف : نظریه روانکاوی :
سرد مدار این مکتب فروید است که معتقد است رفتار انسان از دو دسته متضاد نشات می گیرد :
۱- غریزه زندگی که به زندگی نیرو می بخشد .
۲- غریزه مرگ که انسان را به نابودی می کشاند .
غریزه مرگ می تواند به شکل خود کشی و دیگر رفتارهای خود ویران گرانه متوجه درون شخص شود یا به صورت پرخاشگری به دیگران به سوی بیرون بروز نماید . طبق نظر فروید طلایه های رفتارهای پرخاشگری و جنسی را باید در آغاز زندگی کودک جستجو کرد ( هیلگارد واتکیسنون ۱۳۷۱) .
نیروی مرگ بوسیله تمام روانکاوان پذیرفته شده است . ملانی کلین معتقد است که عاطفه و محبت و کینه از همان آغاز هستی در کودک با یکدیگر در ستیزند . ( فدیوی زند ۱۳۷۳) . روانکاوان معتقدند که وقتی کودک از مکیدن شیر ناکام می شود دچار اوهام پرخاشگرانه می شود می خواهد مادر را دندان بگیرد .
ب: نظریه فیزیولوژیستها :
فیزیولوژیستها و زیست شناسان معتقدند که تغییرات هورمونی و بیو شیمیایی و اعصاب در پیدایش حالت پرخاشگرانه نقش فعال و اساسی دارند . تحقیقات نشان داده که تحریک ملایم ناحیه خاصی از هیپوتالغاموس حیوان موجب رفتار پرخاشگرانه می شود مثلا وقتی هیپوتالاموس گربه ای توسط الکترودها تحریک می شود حیوان عزش می کند و موهای بدنش راست می ایستد در پستانداران عالی الگوهای غریزی پرخاشگرانه بوسیله قشر مخ کنترل می شوند آدمیان نیز همانند حیوانات مجهز به برخی مکانیسمهای عصبی هستند که به انان امکان می دهد پرخاشگرانه رفتار کنند اما فعال شدن این مکانیسمها در اختیار کنترل شناختی است ، مثلا در برخی افراد که دچار آسیب مغزی هستند ممکن است به محرکی که به طور طبیعی رفتار پرخاشگرانه ایجاد نمی کند فرد پرخاشگرانه عمل کند در چنین مواردی نظارت قشر مخ مختل شده است .
ج) . نظریه یادگیری اجتماعی :
این نظریه به کنش متقابل بین رفتار و محیط کار تاکید دارد و به جای سائقهای غریزی بیشتر به الگوهایی از رفتار متمرکز است که فرد را برای کنار آمده با محیط در خود پرورش داده است . نوع رفتاری که از ما سر می زند تا حدودی تعیین کننده پاداش یا تنبیهی است که دریافت می داریم و این به نوبه خود بر رفتارمان اثر می گذارد ( اتکیسون – هیلگارد ۱۳۷۲) .
طبق نظریه یادگیری اجتماعی تجربه های نامطبوع به بر انگیختی هیجانی منجر می شود و این ضعف نظر از منشا آن معمولا در مواردی پرخاشگری را افزایش که محرکهای بر انگیزاننده پرخاشگری وجود داشته باشند .
ژان ژاک رسو ، بشر وحشی را اینگونه توصیف می کند (( انسان وحشی پاک نهاد در محیط طبیعی موجودی شاد ، نیکو و مهربان بود و این قید اجتماع است که او را مجبور به پرخاشگری و فساد می کند ( الیوت ارفسون ۱۳۷۰) .
بندورا در آزمایشهایی که انجام داده نشان داد که تقلید عامل مهمی در مدلهای پرخاشگری کودکان است او به شباهت قابل توجه رفتار کودکان و رفتار پدر و مادرشان تاکید می کند . ( خدیوی زند ، ۱۳۷۳) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ق.ظ ]




آکر اجزای مختلف برند را به قرار زیر تشریح میکند:
الف:برندآگاهی
منظور از آگاهی، میزان و قدرت حضوری است که برند در ذهن مصرفکننده دارد. روش های مختلفی که برندآگاهی را میسنجدو به یادداشتن برند توسط مشتری را ملاک قرار میدهد. از تشخیص برند (آیا شما تاکنون این برند را دیدهاید؟) گرفته تا فراخوانی ذهنی برند (چه برندهایی از این گروه محصولات را به یاد میآورید؟) تا بالاترین برند در ذهن (نخستین برندی که به یادآورده میشود) و تا برند مسلط (تنها برندی که به یادآورده میشود) (آکر، ۱۹۹۶، ص ۱۰).
برندآگاهی دارای مزایای رقابتی زیادی برای شرکتهاست (آکر، ۱۹۹۵، ص ۲۰۸):
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
آگاهی، احساس آشنایی با برند در مشتریان ایجاد میکند.
اگر یک برند در زمان خرید در ذهن مشتری فراخوانی شود (حتی اگر به عنوان گزینهای که خریداری نشود)، میتواند یک برجستگی در ذهن مشتریان ایجاد کند.
آگاهی از نام میتواند نشانهایی از نوعی تعهد مشتری باشد. اگر نسبت به نامی آگاهی وجود داشته باشد، پس باید یک دلیل برای آن وجود داشته باشد.
بهخاطر علاقه زیاد به برند، اطلاعات مختلفی نظیر آگاهی، ویژگیها، فواید، تصاویر، تفکرات، احساسات، تداعیها و تجربیات در رابطه با مارک تجاری، وجود دارند(کلر, ۲۰۰۳). هرچند که آگاهی و جذابیت برند، اجزاء اصلی اکثر مدلهای ارزش ویژه برند هستند(اکر وکلر۱۹۹۸).
آکِر(۱۹۹۱) آگاهی مارک تجاری را بهعنوان ” توانایی خریدار در تشخیص و یادآوری اینکه یک مارک تجاری به طبقه خاصی از محصول تعلق دارد” تعریف میکند. طبق گفته کِلِر(۲۰۰۳)، آگاهی مارک تجاری نقش مهمی در تصمیمگیری مشتری جهت کسب مزیت یادگیری، مزیت توجه و مزیت انتخاب، بازی میکند. ارزش ویژه مارک تجاری مشتریمحور وقتی اتفاق میافتد که مشتری، سطح بالایی از آگاهی و نزدیکی را با مارک تجاری داشته و تداعیهای قوی، منحصربهفرد و واحدی از مارک تجاری در ذهن خود نگهدارد.
طبق گفته آکِر(۱۹۹۱)، در حالیکه آگاهی مارک تجاری، شناخت ایجاد میکند و نشانهای از تعهد و استحکام است، کیفیت دریافتشده به عنوان ابزاری برای تمایز عمل میکند.
آلبا و هوتیجسون[۱۵۱](۱۹۸۷)، پیشنهاد کردهاند که آگاهی برند دارای دو زیر بعد[۱۵۲] آشنایی و تجربه است. اثرات آشنایی و تجربه در دو سطح اتفاق میافتد: مارک تجاری و طبقه محصول. درحالیکه دانش مربوط به مارک تجاری بر ارزش ویژه مارکتجاری که با مارکتجاری ویژهای همراه شده، بطور مستقیم تأثیر میگذارد، دانش مربوط به طبقه محصول، ارزش ویژه مارک تجاری همراه با همه مارکها در طبقه محصول را تحت تأثیر قرار میدهد(کریشنان۱۹۹۸).
آکِر(۱۹۹۱) چندین سطح از آگاهی برند را ازتشخیص تا نفوذ، که مربوط به شرایطی است که تنها مارک تجاری شرکت توسط مصرف کننده فراخوانی می شود، را ذکر کرده است. روسیتر و پِرسی[۱۵۳](۱۹۸۷)، آگاهی مارکتجاری را توانایی مصرفکننده در شناسایی یا تشخیص مارکتجاری تعریف کردند.
آگاهی برند قابلیت دستیابی برند را در ذهن اندازه می گیرد. آگاهی برند می تواند از طریق بازخوانی برند یا تشخیص برند اندازه گیری شود. بازخوانی مارک تجاری، توانایی مشتریان برای بازخوانی مارک تجاری از حافظه وقتی که طبقه خاصی از محصول، نیازهای برآورده شده توسط طبقه خاص یا برخی جستجو به عنوان اشاره را دریافت می کند؛ منعکس می کند. تشخیص مارک تجاری توانایی مشتری را در معرض گذاری قبلی مارک تجاری را تأیید می کند.
بازخوانی نام تجاری- این مهم است که نه تنها باید عمق بازخوانی(یعنی درصدی از مردم که مارک تجاری را میشناسند) اندازه گیری شود، بلکه باید گستردگی بازخوانی(یعنی اشاره هایی که منجر به بازخوانی مارک تجاری می شوند) نیز اندازه گیری شوند. بنابراین سنجش انتخاب اشاره ای که برای بازخوانی پرسیده میشود اهمیت دارد. یک شروع خوب، فکر کردن درباره این است که، چه کسی؟، چه زمانی؟، کجا؟، و چه زمانی مارک تجاری را خریده یا استفاده خواهد کرد.
اشارات معمولی عبارتند از: زیرمجموعهها(نظیر نوشابهها، نوشیدنیهای ملایم و غیره)، اهداف یا دلایل مصرف(نظیر نوشابه هایی که شما برای داشتن یک روز خوب، میخرید)، مکانها(نظیر در دسترس بودن در سوپر مارکتها) و مردم(نظیر نوشیدن در تنهایی یا با گروه).
تشخیص نام تجاری- در وظیفه تشخیصی، مشتریان یک محرک(نظیر نام تجاری) را می بینند و باید بگویند که آیا آنها قبلا آن را دیده اند( نظیر شب گذشته در تلویزیون یا در روزنامه خاص و…). اگر می خواهیم از تشخیص برای اندازه گیری عملکرد فعالیتهای مختلف بازاریابی( تبلیغات مختلف) استفاده کنیم، باید یک گروه را برای یک تفسیر از محرک هدف و گروه دیگری را برای تفسیر دیگری از محرک هدف(نظیر مارک تجاری رقبا)، قرار دهیم(چاندان, ۲۰۰۳)اولین مرحله ایجاد وفاداری این است که مشتریان نسبت به محصول آگاهی پیدا کنند. در مرحله آگاهی مشتری می داند که مارک تجاری وجود دارد، اما پیوند بین مشتری و مارک تجاری پایین است. در ایجا نام مارک تجاری می تواند آگاهی از محصول را فراهم آورد زیرا نامهای تجاری ارزشی برای مشتریان با کمک به آنها در تفسیر، فرایند، ذخیره و بازخوانی اطلاعات بیشتر در مورد محصولات پیشنهاد میکند. آگاهی از مارک تجاری میتواند از طریق روش های مختلفی نظیر تبلیغات، ایمیل مستقیم، مطبوعات تجاری، ارتباطات دهان به دهان و فعالیتهای ترفیعی، افزایش پیدا کند.
یافته ها نشان می دهدمردم تمایل به خرید نام آشنا دارند زیرا آنها با نامهای آشنا راحت ترند این فرض نیز وجود دارد که نام های تجاری که مشهور هستند احتمالا قابل اعتمادندو کیفیت موجهی دارند اغلب یک نام تجاری شناخته شده بهتر از نام های تجاری ناشناخته برگزیده میشود .عامل آگاهی از این نظر مهم است که یک نام تجاری در درجه اول باید وارد ملاحضات شخص شودبرای همین یک نام تجاری نا شناخته معمولا شانس کمی برای خریده شدن دارد.
ب:- کیفیت ادراک شده
کیفیت ادراک شدهی برند نوعی تداعی ذهنی برند است که به سطح بالاتری رسیده است و به شرایط و چگونگی دارائیهای برند میپردازد، (آکر، ۱۹۹۶، ص ۱۷): زیرا
در بین تمام تداعیهای برندی، فقط کیفیت ادراک شده است که به عنوان نیروی محرکهی عملکرد مالی درنظرگرفته میشود.
کیفیت ادراک شده اغلب، اگر نخواهیم بگوییم اصلیترین نیرو، حداقل یک نیروی اصلی برای هر کسب و کاری است.
کیفیت ادراک شده با دیگر وجوهی که نحوهی ادراک برند را تشریح میکنند مرتبط است و آنها را به حرکت در میآورد.
زایتمال[۱۵۴] (۱۹۸۸)،؛ کیفیت ادراک شده را به این صورت تعریف میکند: «قضاوت مصرفکننده در مورد برتری کلی یک محصول». این ارزیابیهای درونی درباره کیفیت محصول توسط مصرف‌کننده پس از تجربهکردن برند انجام میشود، نه به وسیلهی مدیران و متخصصان (یو و دانته[۱۵۵]، ۲۰۰۱).
کیفیت دریافت شده به عنوان معیار مهمی برای انتخاب یک مارک تجاری است. آکر کیفیت دریافت شده را به صورت، درک مشتری از کیفیت کلی یا برتری یک محصول یا خدمت در رابطه با هدف یا جانشینهای مربوط به آن، تعریف می کند. کیفیت درک شده در ابتدا، به عنوان درک مشتری تعریف می شود، بنابراین از دیدگاه های مختلف، متفاوت خواهد بود:
کیفیت عینی یا واقعی؛
کیفیت براساس محصول
کیفیت تولید.
کیفیت دریافت شده نمی تواند بصورت عینی تعیین شود، زیرا آن درک و قضاوت مشتریان از چیزی است که برایشان مهم است. کیفیت درک شده احساسی نامحسوس از مارک تجاری است. هرچند که معمولا براساس ابعادی است که ویژگیهای محصولات نظیر اعتبار و عملکرد را در بردارند.
کیفیت دریافتشده به عنوان ” ادارک مصرفکننده از کیفیت کلی یا برتری یک محصول یا خدمت نسبت به گزینههای دیگر” تعریف میشود(ریتمال ۱۹۸۸). کیفیت دریافتشده یک ضرورت رقابتی است و امروزه اکثر شرکتها به کیفیت مشتریمحور به عنوان یک سلاح استراتژیک، روی آوردهاند ارتباط بین کیفیت محصول و خدمت، رضایت مشتری، سودآوری شرکت را مورد توجه قرار میدهد.
آکِر(۱۹۹۶) پیشنهاد کرد که کیفیت دریافت شده مربوط به مارکهای تجاری مختلف می تواند بصورت مستقیم نیز اندازه گیری شود. آکِر(۱۹۹۶) شواهدی از مطالعات گذشته را بیان میکند که نشان دادند که تا ۸۰ درصد تغییرات در ارزش دریافت شده با کیفیت دریافتشده توضیح داده میشود.
کیفیت دریافتشده، کیفیت واقعی محصول نیست، اما ارزیابی ذهنی مشتری نسبت به محصول است(زیتمال, ۱۹۸۸). همانند تداعیهای مارک تجاری، کیفیت دریافتشده نیز ارزش را برای مشتریان فراهم میکند تا آنها با متمایز کردن مارک تجاری از رقبا، دلیلی برای خرید داشته باشند. اساساً اصل درک مشتری از کیفیت به درک ویژگیهای ذاتی و خارجی مربوط به کیفیت مربوط میشود(در میان ویژگیهای خارجی، انجام فعالیتهای بازاریابی شرکت از طریق، قیمت، تبلیغات و ترفیع، یک ابزار برجسته محسوب میشود.زِیتمال[۱۵۶](۱۹۹۸) کیفیت درکشده را قضاوت[۱۵۷](ذهنی) مصرفکننده در مورد برتری و ارجحیت کلی یک محصول تعریف میکند. تجربیات شخصی محصول، نیازهای خاص و موقعیت مصرف، ممکن است ارزیابی ذهنی مصرفکننده از کیفیت را تحت تأثیر قرار دهد. معنای کیفیت درک شده بالا، از طریق تجربه طولانی مدت مرتبط با مارک تجاری، شناخت مصرفکننده از متفاوت بودن و برتری مارک تجاری ایجاد میگردد. زِیتمال(۱۹۹۸) مشخص میکند که کیفیت درک شده، جزئی از ارزش ویژه مارک تجاری است، از اینرو کیفیت درک شده بالا، مصرفکننده را بهسوی انتخاب یک مارک تجاری نسبت به دیگر مارکهای تجاری رقیب، هدایت میکند. بنابراین، بهمیزانی که مصرفکننده، کیفیت مارک تجاری را درک میکند، ارزش ویژه مارک تجاری افزایش خواهد یافت. یورومونیتور[۱۵۸](۱۹۹۶) نشان داد که اطمینان مصرفکنندگان نسبت به کیفیت حدود ۷۰ درصد گستردهتر از حالتی است که به مارکهای محصولات با کیفیت ضعیف وجود دارد. علاوهبر ارزش افزودهای که اطمینان از کیفیت ایجاد میکند، خرده فروشان نیز مارکهای قدرتمند خودشان را توسعه می دهند(چرناتونی, ۱۹۹۱).رابطه بین کیفیت دریافتشده و هزینه های ارتباطات بازاریابی با مطالعات مختلف توجیه شده است. رابطه بین سرمایهگذاری در ارتباطات بازاریابی و کیفیت نه تنها بر ارزش ویژه مارکتجاری تأثیر میگذارد، بلکه تصمیم خرید را با افزایش ارزش محصول، همانطورکه توسط آرچیبالد[۱۵۹](۱۹۹۸) نشان داده شده، حمایت میکند.یک مارک تجاری باید ضمانت معتبری برای مشتریان فراهم آورد. مشتریان به مارکهایی ترغیب میشوند که نیازهای مورد انتظارشان را تأمین میکنند. نامهای تجاری معنای سمبلیکی برای کمک به مشتریان جهت تشخیص و فرایند تصمیمگیری فراهم میآورند. یک مشتری نام تجاری آشنا را انتخاب کرد چراکه نامهای تجاری کیفیت دریافت شده بالایی را دربردارند..نام تجاری با کیفیت ادراک شده توسط مشتری پیوند خورده است ادراکی که تنها کیفیت کلی را نشان میدهد و ضرورتا بر مبنای دانش مشتریان در مورد ویژگیهای جزیی آن نیست درک کیفیت ممکن است تا حدی در صنایع مختلف متفاوت باشد.کیفیت بالا مستقیما بر تصمیم خرید و وفاداری تاثیر دارد و از قیمت و حاشیه سود بیشتر حمایت مبکند.همچنین میتواند پایه ای برای گسترش دامنه نام ونشان تجاری باشد.
ج:- وفاداری به برند
سومین گروه از دارائیهای برند، وفاداری به برند است که از بسیاری از چارچوبهای مفهومی ارزش ویژه برند کنار گذاشته شده است. با این وجود، در اینجا حداقل دو دلیل وجود دارد که گنجاندن وفاداری به برند در چارچوب مفهومی ارزش ویژه برند را تأیید میکند. نخست اینکه، ارزش ویژه برند برای یک شرکت به طور قابل توجهی از وفاداری مشتریان به برند حاصل میشود. در هنگام ارزشگذاری برند برای خرید و فروش برند، وفاداری به برند یکی از فاکتورهای کلیدی است که میباید درنظرگرفته شود. زیرا داشتن پایگاهی از مشتریان وفادار میتواند جریانی از فروش را برای صاحب برند به همراه داشته باشد. یک مشتری وفادار به علت اینکه برخی ارزش های منحصر به فرد را در محصولات یک برند میبیند که در گزینههای جایگزین وجود ندارد، ممکن است پول بیشتری را نیز برای به دست آوردن آن برند پرداخت نماید. دوم اینکه، درنظرگرفتن وفاداری به عنوان یک دارائی منجر به ایجاد برنامههایی جهت بالابردن وفاداری خواهد شد و این خود منجر به افزایش ارزش ویژه برند میشود. (آکر، ۱۹۹۶، ص ۲۱ . جاکبی و چستناک[۱۶۰]، ۱۹۷۸).
یکی از سرمایه های گرانبهای کسب و کار، وفاداری مشتریان است. رقبا ممکن است از محصول و فرآیندها یا خدمات کپیبرداری کنند ولی تغییر دیدگاه مشتریان جهت تغییر برند دشوار است. مبنای وفاداری به برند میتواند یک عادت ساده باشد (مثلاً ممکن است انگیزهای برای تغییر خرید از سوپر مارکتی که با آن آشنا شدهایم وجود نداشته باشد و یا ترجیح میدهیم برندِ ماست و لبنیاتی که برای مدت طولانی مصرف کردهایم و دارای کیفیت هم بوده را حفظ کنیم)؛ و یا ممکن است به علت هزینه های تغییر برند، مصرفکننده حاضر به تغییر نباشد و به برند وفادار بماند. وفاداری به برند دارای مزایای رقابتی برای شرکتهاست، از جمله (آکر، ۱۹۹۵، ص ۲۱۱):
کاهش هزینه های تبلیغاتی.
وفاداری به برند کنونی مانعی برای ورود رقباست.
وفاداری به برند، اهرم تجاری برند برای اشغال فضای بیشتری از قفسههای مغازهها است.
تعداد بالای مشتریان وفادار و راضی، تصویر مناسبی از برند ایجاد میکند.
وفاداری به برند فرصت واکنش رقابتی به حرکتهای رقبا و توسعهی محصول و برند را ایجاد میکند.
وفاداری یکی از راههایی است که مشتری رضایتش را از عملکرد کالا یا خدمتی که دریافت کرده، بیان می کند. تحقیقات زیادی درخصوص رابطه بین وفاداری مارک تجاری و تعهد انجام شده است. این مطالعات نه تنها توان و قدرت این رابطه را مورد بررسی قرار داده اند، بلکه اثرات سایر متغیرهای برند را نظیر میزان پیچیدگی برند را نیز سنجیده اند. در واقع به انگیزش و ظرفیت مشتری برای چنین ارزیابی ای بستگی دارد. همچنین تیلور و کرونین[۱۶۱]، کیفیت درک شده را به عنوان معیاری از رضایت تعریف کرده و سندویک و دوهان[۱۶۲] اعتبار مارک تجاری را به عنوان متغییری میانجی بین رضایت و وفاداری تعریف کرده اند.(لوییز۲۰۰۰)
توسعه وفاداری مارک تجاری مهمترین فاکتور برنامه بازاریابی شرکتها، به ویژه در مواجهه با بازارهای بسیار رقابتی با تغییرات ناخواسته محصولات، می باشد. علاقه به پذیرش این نگرش استراتژیک ناشی از ارزشی است که وفاداری به مارک تجاری برای شرکتها در موارد زیر ایجاد می کند:
مانع اساسی در برابر ورود رقبا؛
افزایش توانایی شرکت در برابر تهدیدات رقابتی؛
فروش و درآمد بیشتر
حساسیت پایین مشتریان به تلاشهای بازاریابی رقبا.
اکثر مطالعات انجام گرفته درخصوص وفاداری مارک تجاری، رویکرد روانشناسی دارند که در ارتباط با فرآیندهای شناختی است که تمایل به مارک تجاری را توسعه می دهند. این رویکرد در ابتدا به رابطه بین کیفیت درک شده، رضایتبخشی و وفاداری متمرکز شده است. رویکرد دوم به جنبه اجتماعی و انگیزه لذت از وفاداری مارک تجاری توجه دارد. فرانتیر تأیید می کند که تلاشهای مضاعف صورت گرفته در تحلیل وفاداری مارک تجاری به عنوان نتیجه فرایند تصمیم گیری مطلوب است که روابط طلسم شده مشتریان را می شکند چالش اصلی در تحقیق بر روی وفاداری مارک تجاری، تعریف مفهوم وفاداری مارک تجاری و اندازه گیری آنست. جاوالگی و موبِرگ[۱۶۳] (۱۹۹۷)، وفاداری مارک تجاری را براساس ویژگیهای انتخاب، حالت و رفتار تعریف کردند. در حالیکه ویژگی رفتاری براساس مقدار خرید برای یک مارک تجاری ویژه میباشد، ویژگی حالتی، ترجیحات مشتری را یکی کرده و به سمت مارکتجاری سوق میدهد. تعاریف مربوط به ویژگی انتخاب، به دلایل خرید و یا فاکتورهایی که انتخابها را تحت تأثیر قرار میدهند، تمرکز دارند.
این تعاریف وفاداری مارکتجاری، بصورت تجربی در سه طبقه اصلی تقسیمبندی شده است: نگرش چند حوزه ای، نگرش رفتاری و نگرش حالتی).
آکِر(۱۹۹۱) وفاداری مارک تجاری را بهعنوان وضعیتی تعریف میکند که وقتی مارک تجاری از لحاظ قیمت و ویژگیها تغییر میکند، مشتری به مارک تجاری دیگری روی میآورد. از سوی دیگر کِلِر(۲۰۰۳) وفاداری مارک تجاری را با واژه ” تشدید مارکتجاری” که به طبیعت ارتباط مارکتجاری مشتریمحور برمیگردد، مورد آزمون قرار میدهد و به اینکه مشتریان احساس میکنند که با مارک تجاری همساز هستند، گسترش میدهد. مشتریان با تشدید واقعی مارک تجاری، وفاداری بالا و جستجوی فعالانه برای تعامل با مارک تجاری نشان میدهند و تجربیاتشان را با دیگران تسهیم میکنند. این تعاریف از وفاداری مارک تجاری، به رابطه مستقیم بین مارکتجاری و وفاداری مارکتجاری اشاره میکند، بطوریکه وفاداری مارکتجاری اغلب بهعنوان بعد اصلی ارزش ویژه مارک تجاری تعریف میشود(اکر۱۹۹۱).
اولیور(۱۹۹۹) وفاداری مارک تجاری را بهعنوان” یک تعهد عمیق برای خرید دوباره یا مشتری دوباره یک خدمت/ محصول بهطور سازگار در آینده، که سبب تکرار مارک تجاری مشابه یا خرید مجموعه مشابه مارک تجاری میشود، با اینکه اثرات محیطی و تلاشهای بازاریابی عاملی جهت تغییر رفتار میباشد، تعریف میکند. چادهوری[۱۶۴](۱۹۹۷) پیشنهاد کردهاست که وفاداری مارک تجاری، ترجیح مصرفکننده برای خرید یک مارک تجاری ساده، یا یک نام تجاری ویژه در یک کلاس محصول میباشد. مصرفکننده خرید دوباره مارک تجاری را انجام داده و در برابر انتقال به دیگری مقاومت میکند.
وفاداری، اهمیت شایستهای است که دیگران اندازه میگیرند، نظیر کیفیت دریافت شده و تداعیها، که اغلب با توانایی آنها برای تحت تأثیر قراردادن آن، ارزیابی میشود(اکر۱۹۹۶).
نشانه اصلی وفاداری، مقداری است که مشتری برای مارک تجاری در مقایسه با سایر مارک تجاری که پیشنهادهای مشابهی ارائه میدهند، میپردازد(اکر۱۹۹۶).
مدیران بازاریابی باید تلاشهایشان را برروی وفاداری مارک تجاری متمرکز کنند، چراکه اگر وفاداری مارک تجاری افزایش یابد، تأثیر مثبتی برروی ارزش ویژه مارکتجاری خواهد گذاشت. وفاداری مارک تجاری چند فایده استراتژیک برروی شرکتها خواهد گذاشت، نظیر بدست آوردن سهم بازار بیشتر و مشتریان جدید، حمایت از توسعه مارک تجاری، کاهش هزینه های بازاریابی، تقویت مارک تجاری در برابر تهدیدهای رقابتی در دورههایی با افزایش قدرت خردهفروش، برای ایجادکنندگان مارکتجاری رقابت از طریق ارتقاء قیمت و حذف حمایت تبلیغاتی معمول شده است. همچنانکه سطح سرمایهگذاری مارکتجاری کم میشود، تنها ارزشهای افزوده هستند که در بین مارکهای تجاری تشخیص داده میشوند. در چنین شرایطی، مشتریان بشدت تابعیت خود را نسبت به مارک تجاری جابجا میکنند، که در عوض، قادر به رقابت خیلی موفق با مارکهای تجاریای که در سطح روانی و وظیفهای هستند، میباشند(چرناتونی ۱۹۹۱).
جکوبای و دیگران[۱۶۵](۱۹۷۴) نشان دادند که وفاداری مارک تجاری متفاوت از عادت و گرایش مارک تجاری است، اگرچه بعداً میتوانند وفاداری مارک تجاری را نشان دهند.
ارزش ویژه مارک تجاری، بهخاطر وفاداری مارک تجاری و توسعه های مارک تجاری مورد علاقه مدیران است. ارزش ویژه مارک تجاری ارتباط مثبتی با وفاداری مارک تجاری دارد. توسعه های مارک تجاری، زمینههایی هستند که تحت تأثیر ارزش اصلی مارک تجاری قرار میگیرند(برایدگز ۱۹۹۲).
وفاداری مارک تجاری در دو بعد رفتاری و گرایشی تعریف میشود. وفاداری رفتاری یا خرید شامل انجام خریدهای مکرر از مارک تجاری میشود. وفاداری گرایشی به میزان تعهد موضعی در مورد ارزشی که همراه مارکتجاری بدست میآید، مربوط می شود.
وفاداری مارک تجاری به عنوان پاسخ رفتاری و فرایند روانشناسی تعریف میشود. خرید مجدد نشانگر کاملی از وفاداری مارک تجاری نیست بلکه عمل خرید باید بصورت عمدی صورت گیرد. وفاداری مارک تجاری شامل درجه ای از تعهد کیفیت مارک تجاری از حالتهای مثبت و خریدهای مکرر است. معمولا یک محصول خاص توسط چند مارک تجاری تولید میشوند و خریدار باید در یک لحظه در خصوص انتخاب یکی از میان آنها تصمیم بگیرد. امروزه اکثر محصولات و خدمات با مارک تجاری فروخته می شوند، که این امر جایگاه بسیار مطمئن برندسازی را نشان می دهد. معمولا برندهای انتخاب شده برای اکثر خریدهای قبلی احتمال بیشتری از خرید مجدد برخوردار هستند. مشتریان وفادار برای شرکتهای مهمان نواز، اهمیت بیشتری دارند زیرا، ارائه خدمات به آنها راحتتر از ارائه خدمات به مشتریان غیر وفادار بوده و نیز سود بیشتری دارند. ریچاردهلد در کتاب خود در خصوص اثر وفاداری، مزایای وفاداری نام تجاری را بصورت زیر بیان کرده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:06:00 ق.ظ ]




۳-۳- روش تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۱
فصل چهارم (نتایج، بحث و پیشنهادها )…………………………………………………………………………….۵۵ ۴-۱- مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۵۵
۴-۲- طیف ارتعاشی تسمه‌ها………………………………………………………………………………………………………………………….۵۵
۴-۳- داده‌های ارتعاشی………………………………………………………………………………………………………………………………….۵۷
۴-۴- تجزیه واریانس داده‌های ارتعاشی…………………………………………………………………………………………………………۵۷
۴-۵- مقایسه­ داده‌های ارتعاشی تسمه‌ها……………………………………………………………………………………………………۵۹
۴-۶- طیف صوتی تسمه‌ها……………………………………………………………………………………………………………………………..۶۰
۴-۷- داده‌های صوتی تسمه­ها………………………………………………………………………………………………………………………..۶۱
۴-۸- تجزیه واریانس داده‌های صوتی……………………………………………………………………………………………………………۶۲
۴-۹- مقایسه نمودارهای داده‌های صوتی تسمه‌ها………………………………………………………………………………………..۶۴
۴-۱۰- تغییرات ارتعاش و صدا در تسمه نو…………………………………………………………………………………………………..۶۵
۴-۱۱- تغییرات ارتعاش و صدا در تسمه کهنه………………………………………………………………………………………………۶۵
۴-۱۲- تغییرات ارتعاش و صدا در تسمه فرسوده………………………………………………………………………………………….۶۶
۴-۱۳- نتیجه‌گیری………………………………………………………………………………………………………………………………………..۶۷
۴-۱۴- پیشنهادها…………………………………………………………………………………………………………………………………………..۶۹
فهرست منابع……………………………………………………………………………………………………………………۷۰
پیوست­ها………………………………………………………………………………………………………………………….۷۹
فهرست جدول‌ها

 

عنوان صفحه

جدول۴-۱: مقادیر داده‌های ارتعاشی تسمه‌ها برحسب (m/s2)……………………………………………………………………57
جدول۴-۲: تجزیه واریانس تاثیر نوع تسمه بر میزان ارتعاش (m/s2)……………………………………………………….. 58
جدول۴-۳: نتایج آزمون دانکن برای مقایسه میانگین اثر نوع تسمه بر میزان ارتعاش (m/s2)…………………..58
دانلود پایان نامه
جدول۴-۴: مقادیر داده‌های صوتی تسمه‌ها برحسب (db)…………………………………………………………………………..61
جدول۴-۵: تجزیه واریانس تاثیر نوع تسمه بر میزان صوت (db)…………………………………………………………………62
جدول۴-۶: نتایج آزمون دانکن برای مقایسه میانگین اثر نوع تسمه بر میزان صوت (db)…………………………..63
پیوست ۱: مشخصات فنی الکتروموتور سه فاز تیپ ۹۰LA……………………………………………………………………….79
پیوست ۲: مشخصات فنی کلی ارتعاش­سنج مدل (VB-8203)……………………………………………………………..80
پیوست ۳: مشخصات الکتریکی ارتعاش­سنج…………………………………………………………………………………………..۸۱
پیوست ۴: مشخصات الکتریکی ارتعاش­سنج…………………………………………………………………………………………..۸۲
پیوست ۵: مشخصات صوت­سنج…………………………………………………………………………………………………………………۸۳
پیوست ۶: مقادیر داده‌های ارتعاشی……………………………………………………………………………………..۸۴
پیوست ۷: نتایج تجزیه واریانس اثر نوع تسمه بر میزان ارتعاش………………………………………………………………….۸۴
پیوست ۸: نتایج آزمون دانکن برای مقایسه میانگین اثر نوع تسمه بر میزان ارتعاش…………………………………۸۴
پیوست ۹: مقادیر داده‌های صوتی………………………………………………………………………………………………………………..۸۵
پیوست ۱۰: نتایج تجزیه واریانس اثر نوع تسمه بر میزان ارتعاش……………………………………………………………….۸۵
پیوست ۱۱: نتایج آزمون دانکن برای مقایسه میانگین اثر نوع تسمه بر میزان ارتعاش………………………………۸۵
پیوست ۱۲: مقادیر اندازه ­گیری شده جرم و طول تسمه­ها…………………………………………………………………………..۸۶
فهرست شکل‌ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ق.ظ ]




 

 

مهر ها رویاند از اسباب کین

 

 

 

پرورد درآتش ابراهیم را

 

 

 

ایمنیّ روح سازد بیم را

 

 

 

از سبب سوزیش من سودائی ام

 

 

 

در خیالاتش چو سوفسطائی ام

 

 

 

(۱/۵۴۴ – ۵۴۸ )
انقروی در توضیح این ابیات گوید : « من از سبب سوزی خدا حیران و سودائی ام . از آن گروه هستم که لا ادری میگویند که جمیع انبیاء و مرسلین- صلوات الله علیهم اجمعین- در این خصوص همین طور گفته اند کما امر اللّه نبیه فی کتابه الکریم : «قُل ما کُنتُ بِدعاً مِنَ الرٌُسُلِ » ۱۴ اَی بَدیعاً مِنهُم اقدِرُ عَلی ما لَم یَقدِروا علیه ، «وَ ما اَدرِی مایُفعَلُ بِی وَ لا بِکُم »۱۵ ای فی الدارَینِ عَلَی التَّفصِیلِ اِذ لا عِلمَ لِی بِالغَیبِ و اللّه اَعلَمُ ۱۶ (بگو ای محّمد نبودم و نیستم نوی از پیغمبران یعنی من شخص تازه ای نیستم میان ایشان که توانایی داشته باشم بر آنچه که آنان توانایی ندارند و نمیدانم که چه کنند به من و نه به شما یعنی در دنیا و آخرت بر تفصیل، زیرا برای من علمی به غیب نیست و خدا داناتر است).
پایان نامه - مقاله - پروژه
لطف خداوند هیچ مرز و نهایتی ندارد و رحمتی که بر این دنیا وارد میشود ، تنها گوشه ای از لطف بی نهایت اوست. پیامبر (ص) فرمود:«خدای تعالی چندان رحمت اظهار کند روز قیامت که هرگز در دل نگذشتست، تا به جایی که ابلیس گردن برافرازد اومید رحمت را».۱۷

 

 

حضرت پر رحمتست و پر کرم

 

 

 

عاشق او هم وجود و هم عدم

 

 

 

(۱/۲۴۴۵ )
در کشف الاسرار نیز آمده: «قال رسول الله (صلعم): «إنَّ لِلّهِ-عَزَّوَجَلَّ- مِأئـه رَحمهً وَ إنَّهُ أنزَلَ مِنْهَا واحِدهً إلی الأرضِ فَقَسَّمَهَا بَینَ خَلْقِهِ فبِها یَتَعاطفُونَ وَ بِهَا یَتَراحَمُونَ و أخَّرَ تِسعاً وَ تِسْعِینَ لِنَفْسِهِ وَ إنَّ اللهَ قَابِضٌ هذِهِ إلی تِلکَ فَیُکَمِّلُهَا مائـه یَرْحَمُ بِهَا عِبادَهُ یَومَ القِیَامَـﮥِ».
گفت: الله را صد رحمت است که از آن صد، یکی فرو فرستاد در هفت آسمان و در هفت زمین به آن یک رحمت بر خلق میبخشاید و خلق به آن بر یکدیگر میبخشایند و نود و نه رحمت به نزدیک خود میدارد تا روز رستاخیز آن یک رحمت را واز نکرد و آن را نافرسوده یابد و ناکاسته آن را به نود و نه باز آرد تا صد تمام کند و اینان از مؤمن واز کند و آن بر ایشان ریزد پس در نگرتا مؤمن درین گیتی وا چندین انبازان از صد یکی در دل و دین و دنیا چه یافت».۱۸
لطف خداوند پیوسته جاری است و لحظهای منقطع نمیشود ولیکن ما آن را نمیبینیم:

 

 

رحمت بیحد روانه هر زمان

 

 

 

خفتهاید از درک آن ای مردمان

 

 

 

جامه خفته خورد از جوی آب

 

 

 

خفته اندر خواب جویای سراب

 

 

 

میدود کانجای بوی آب هست

 

 

 

زین تفکر راه را بر خویش بست

 

 

 

زآنکه آنجا گفت زینجا دورشد

 

 

 

برخیالی از حقی مهجورشد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ق.ظ ]