کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت در بند آن مباش که مضمون نمانده است
وجه تسمیه راور
بنابر عقاید مختلفی که وجود دارد به درستی نمی توان دلیل نامگذاری این منطقه را به نام «راور» معین کرد از جمله این عقاید آن است که: این منطقه مرکز ومحل راهداری لوت کرمان بوده، و همیشه عده ای سرباز از این جاده محافظت می کرده و آن را از حمله دزدان و غارتگران در امان می داشته اند. لذا این محل را «راور» مخفف «راهور» نامیده اند. همچنین شاید بتوان گفت این نام مخفف و تغییر یافته کلمه «راهبر» به معنی راه برنده و کسی که کسی را به جایی می برد باشد.که به معنی هادی، راهنما، رهنمون و راه آموز و کسی که دیگری را از بیراهه باز دارد، آمده است.
و این بدان دلیل است که اندیشه در این منطقه گروهی به عنوان هادی و راهنما بوده اند. که به واسطه آشنایی کامل با منطقه و راه کاروان ها، مسافرین و زوار را از لوت عبور داده و به منطقه امنی می رساندند.و از آن طرف دوباره همراه مسافرینی که عازم کرمان یا مناطق دیگر بوده اند به راور باز می گشتند، چرا که تنها و بی راهبر رفتن در این کویر بی انتها دل و جرأتی می خواست که به قول فرخی:
اندر بیابان های سخت ره برده بی راهبر
وین از توکل باشد ای شاه زمانه وز یقین
نظریه دیگری که در وجه تسمیه راور آمده است که «ور» در زمان های قدیم ایران به معنی قلعه است مانند جَم ور که قلعه ای بود که جمشید پس از طوفان ساخته و در آن از همه موجودات جفتی نهاده بود تا نسل آنان از بین نرود بنابراین بیشتر امکنه ای که در آخر آنها پسوند «ور» هست باید به معنی قلعه باشد. و (کنگاور) که به معنی قلعه دختر است و پرستشگاه آناهیتا خدای انوثت بوده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
اما راور می تواند راه دور، قلعه راه و برج راه معنی بدهد و هنوز برج معروف راور راهنمای راهروان کویری است و در مدخل کویرات ایران چشم ها را به خود جلب می کند.
با توجه به موارد بیان شده در مورد شهر راور و فرهنگ عامه مردم آن سخن زیاد است و ما در این رساله در قالب پنج فصل به اختصار بیان می کنیم.
فصل اول ← بیان مسئله
فصل دوم← پیشینه تحقیق
فصل سوم← روش پژوهش
فصل چهارم ←یافته‌های تحقیق
فصل پنجم ← نتیجه گیری
آداب و سنن گذشتگان بیا نگر تجربه و روش خاص زندگی آنان در طول زمان می باشد. فرهنگ عامیانه بخشی از آمیزههای توده مردم است که آرزو ،احساس،تخیل و اندیشه‌های گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیاری زیباشناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را بیان می‌کند .فرهنگ هر زبانی و کلامی مردم عامه است که میراث بجا مانده ارزشمندی از گذشتگان است که به صورت شفاهی در قالب آثار ذوقی به نسل‌های بعدی انتقال یافته است وگونه های بارزی از ادبیات عامه نزد مردم درُبرهه خاصی دارای محبوبیت و مقبولیت می باشد.
ادبیات عامه شامل لایه‌های درونی مختلفی است که هرکدام نشانی از یک دوره تاریخی و فرهنگی این سرزمین کهن دارد. از آنجا که فرهنگ عامه شامل زبان، لهجه و آداب و رسوم متداول هر جامعه است و متاسفانه این لغات و اصطلاحات به تدریج در حال فراموشی‌اند و این غنای فرهنگی در معرض خطری بزرگ چون از بین رفته اند بنابر این برای جلوگیری از این فاجعه باید آستین همت را جهت جمع‌ آوری و ضبط این میراث ملی و مردمی بالا زد.
لذا بر آن شدم با توجه به آداب و رسوم، افسانه ها ،هنر و اصطلاحات خاص و منحصر به فرد منطقه راور که در گویش شیرین و دلنشین مردمان آن دیده می‌شود این مجموعه را گردآوری کنم که حاوی موارد ذیل است :

 

    • ویژگی‌های تاریخی ،جغرافیایی،اقلیمی، و هنری شهرستان راور

 

    • فرهنگ عامیانه مردم راور

 

    • ادبیات شفاهی مردم راور

 

    • زبان و گویش راوری‌‌‍ُ

 

 

اهداف تحقیق

هدف کلی
شناخت فرهنگ عامه مردم راور
اهداف جزیی
۱- آشنایی با آداب و رسوم متداول بین مردم
الف) اجرای بازی‌ها
ب)چگو نگی مراسم اعیاد و جشن‌ها
ج) بررسی آداب مرسوم در عروسی
د) آداب مرسوم در عزا
۲- آشنایی با ادبیات عامه مردم
الف ) اصطلاحات و ضرب المثل های رایج
ب) جمع آوری گویش محاوره ای
ج ) ترانه‌ها
د )افسانه‌ها

سؤالات تحقیق

 

 

    • موقعیت جغرافیایی منطقه راور چگونه است؟

 

    • آیا آداب مرسوم و ویژگی های فرهنگی این دیار خاص خود آنهاست؟

 

    • چرا تا کنون دست همت کمتر ادیبی در شناسا ندن فرهنگ غنی راور به کار رفته است؟

 

    • آیا گویش مردم راورگویشی منحصر بفرد است ‌‌؟

 

    • آیا افسانه‌های متداول در بین مردم راور محلی و خاص است؟

 

آیا ا صطلاحات و ضرب المثل های مردم راور مخصوص خودشان است ؟

فرضیه‏ تحقیق

فرضیه اصلی: مردم راور دارای فرهنگ و ادبیات خاص خود هستند که با سایر شهرها تفاوت دارد.

 

    • مردم راور دارای آداب و رسوم مخصوص خود می باشند .

 

    • اصطلاحات و ضرب المثل های مردم راور متعلق به خود آنهاست .

 

  • برگزاری جشن ها واعیاد در راور به گونه ای خاص است .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 09:43:00 ق.ظ ]




چنانچه گفته شد در متون فقهی کافر دریک تقسیم بندی کلی به دو دسته تقسیم می شود . به کفار اهل کتاب یعنی یهودی ، مسیحی و زردشتی که ساکن در سرزمین های اسلامی بـاشند و قـرارداد ذمه را بپـذیرند کفار ذمـی گفته می شود و به کفار دیگر که از اهل ذمه نباشند کافر حربی به معنی عام گفته می شود این دسته نیز چنانچه قرارداد امان با حکومت اسلامی یا هریک از مسلمانان معتقد نمایند کافر مستأمن گفته می شوند . به کفاری که از کشورهای دیگر به عنوان گردشگر وارد کشورهای اسلامی می شوند نیز کفار مستأمن گفته می شود به این دلیل که صرف داشتن گذرنامه در کشور مقصود به عنوان داشتن امان در کشورهای اسلامی می باشد .
به کافری که در حال محاربه با کشورهای اسلامی می باشد حربی مهدورالدم گفته می شود .
قلمرو کاهش مسئولیت قاتل باتوجه به نوع کفر مقتول متفاوت است . چنانچه مسلمان مرتکب قتل کافر ذمی شود به اتفاق فقها علاوه بر دیه تعزیر نیز می شود . ایت الله خویی می فرماید : درقتل از مسیحیان و یهودیان و زردشتیان (اقلیت های دینی ) باید دیه پرداخت شود . ایشان وجوب پرداخت دیه را درصورتی می دانند که کافر ذمی احکام عقد ذمه را رعایت نموده باشد در غیر این صورت از ذمی بودن خارج شده و حربی می شود.درنتیجه به قتل او دیه ای تعلق نمی گیرد ۱٫
چنانچه مقتول مستأمن باشد ومسلمان مرتکب قتل او شود با توجه به ظاهر متون فقهی این گونه به نظر می رسد که قاتل تنها تعزیر می شود . زیرا فقها تنها قتل کافر ذمی را موجب محکومیت به دیه می دانند ودرمورد قتل مستأمن تنها به مجازات تعزیر اکتفاء نموده اند . به عنوان مثال شهید اول در کتاب لمعه بعد از بیان شرط برابری قاتل و مقتول در دین ، درجایی که قاتل مسلمان و مقتول کافر باشد می فرماید « .. اما اگر مقتول ، کافر ذمی و یا معاهد باشد قاتل او تعزیر می شود و دیه ذمی را غرامت می دهد۲ » صاحب مبانی تکمله المنهاج نیز دیه را تنها در مورد مقتول ذمی قابل حکم دانسته و درمورد قتل مستأمن تنها به تعزیر اکتفاء نموده است۳ .
اینکه مجازات اصلی قتل عمد قصاص می باشد و دیه تنها در جایی است که قاتل واولیاء دم به آن تراضی نمایند نیز موید این موضوع است و درمورد ذمی نیز اگرچه قصاص در جایی که قاتل مسلمان باشد کلا منتفی است اما استثناً چون در فقه دیه وتعزیر را مجازات قاتل درقتل ذمی در جایی که قاتل مسلمان باشد قرارداده لذا باید به همین استثناء اکتفاء نمود و نمی توان آن را به کافر مستأمن تسری داد .
مطابق با نظر مشهور در قتل کافر کفاره واجب نیست اما شیخ طوسی معتقد است که در قتل ذمی و مستأمن علاوه بر تعزیر کفاره هم به آن اضافه می شود.۱
چنانچه حربی مهدورالدم توسط مسلمان به قتل برسد خونش هدر است و برمسلمان مجازاتی نیست به عبارت دیگر مهدورالدم بودن حربی از علل موجهه جرم محسوب می شود و فقها به اتفاق معتقدند که حربی مهدورالدم است و مسلمان اگر اورا به قتل برساند چیزی برعهده اونیست . هرچند بدون اذن امام باشد اما چنانچه جهاد بدون اذن امام باشد این امر باعث تعزیرمسلمان می شود .
نکته ای که در این جااهمیت دارد این است که عدم مجازات قاتل در قتل حربی نه بدلیل عدم برابری در دین قاتل و مقتول ، بلکه به دلیل مهدورالدم بودن حربی است .
بند دوم : کاهش مسئولیت به اعتبار دین قاتل
از دیگر موارد قابل بررسی در مورد قلمرو کاهش مسئولیت در قتل عمدی کافر توسط مسلمان ، موضوع دین قاتل می باشد . در متون شرعی به صراحت و در قانون مجازات اسلامی به طور ضمنی عدم برابری در دین درقتل عمد یکی از مصادیق مسئولیت کاهش یافته در قتل عمدی شناخته شده است . یعنی چنانچه قاتل مسلمان و مقتول کافر باشد ، کفر مقتول باعث کاهش مسئولیت قاتل می شود ، مسلمان در این موضوع مطلق بوده و شامل اهل تسنن و تشیع می شود. اما چنانچه قاتل و مقتول هردواز کفار ذمی باشند اگرچه در دین مختلف باشند قاتل قصاص می شود زیرا کفار هیچ گونه برتری نسبت به یکدیگر ندارند و با توجه به حدیث « الکفر ملت واحده» چنانچه کافر مرتکب قتل کافر دیگر شود قصاص می شود . مستند این موضوع خبر سکونی از امام صادق (ع) است که آن حضرت از حضرت علی (ع) نقل می کند که فرمود : یهودی ،نصرانی و زردشتی بعضی نسبت به بعضی قصاص می شوند و بعضی از آنها را به بعضی می کشند۲ .
چنانچه کافر ذمی مرتکب قتل کافر مستأمن شود ، ذمی بودن قاتل موجب کاهش مسئولیت وی نمی شود و در مقابل مستأمن قصاص می شود و نیز مستأمن در مقابل کافر ذمی قصاص می شود .
چنانـچه کـافرذمـی یا مـستأمن مـرتکب قتل کـافر حـربی شود صاحب کشف اللثام معتقـد است که آنها قصاص نمی شوند.۱ اما صاحب جواهر به این عقیده ایراد گرفته و می فرماید : اگر چه کافر حربی مهدورالدم و خونش مباح است اما این موضوع توجیهی برای قتل او از جانب کافر ذمی و یا مستأمن نمی شود زیرا حربی مهدورالدم درمقابل مسلمان مهدورالدم است نه در مقابل کافر . ایشان معتقد است چنانچه قائل به عدم قصاص قتل کافر حربی توسط ذمی شویم در این صورت باید گفت اگر کافر ذمی کافر ذمی دیگر را بکشد نیز نباید قصاص شود چون ذمیین نسبت به یکدیگر ذمه ای ندارند این مسلمانان هستند که ذمه کافر ذمی را پذیرفته اند اما کافری که در بلاد اسلام زندگی می کند متعهد به اسلام نیست تا شما بگویید که در مقابل ذمی ذمه اش مشغول است ، پس ذمیین نسبت به هم ذمه ای ندارند بلکه حربی اند بنابراین اگر گفتند قتل حربی به دست ذمی اشکالی ندارد لازمه اش این است که قتل ذمی به دست ذمی هم اشکالی ندارد۲ در نتیجه می توان گفت که حربی بودن کافر باعث کاهش مسئولیـت کافرذمـی یا سمتـأمن درقتـل او نمی شـود و ذمی و مسـتأمن چنانـچه مرتکب قتل حربی شوند قصـاص می شوند .
دانلود پایان نامه
قانون مجازات اسلامی در ماده ۲۱۰ بیان می دارد « هرگاه کافرذمی عمدا کافر ذمی دیگر را بکشد ، قصاص می شود اگرچه پیرو دودین مختلف باشند و اگر مقتول زن ذمی باشد ، باید ولی او قبل از قصاص نصف دیه مرد ذمی را به قاتل بپردازد » با توجه به اینکه ماده ۲۱۰ تنها قتل کافر ذمی توسط کافر ذمی دیگر را قابل قصاص دانسته است به نظر می رسد که اگر کافر حربی به معنی عام مرتکب قتل کافر حربی دیگر شود ، قصاص صورت نمی گیرد۳ اما قاتل مطابق با ماده ۶۱۲ ق.م.ا قابل تعزیر است .
بند سوم : کاهش مسئولیت به اعتبار عدم اعتیاد به قتل
اگرچه مسلمان در قتل کافر قصاص نمی شود اما این موضوع استثنائی نیز دارد و آن در جایی که مسلمان به قتل کافرذمی معتاد شود . که در این صورت در مقابل کافر ذمی کشته می شود این موضوع درکتاب های معتبر فقهی بیان شده است از جمله صاحب جواهر در رابطه با این موضوع مدعی اجماع شده است۱ .
همچنین این حکم در کتب فقهی دیگر نیز آمده است از جمله شرایع الاسلام۲ مسالک۳ ، مبسوط۴ و… دلیل این حکم نیز روایات متعدد می باشد از جمله اینکه روایت شده از اسماعیل بن فضیل که پرسیدم از امام صادق (ع) از خون زردشتی و یهودی ونصرانی که آیا چیزی برقاتلین و مقتولین است زمانی که مسلمانان را بفریبند و دشمنی خود را آشکار کنند فرمودند : نه وسوال شد از مسلمانی که مرتکب قتل ذمی و یا سایراهل کتاب باشد کشته می شود ؟ فرمودند : نه مگر اینکه معتاد به قتل آنها باشد . در این صورت در حالت خاری کشته می شود ۵٫
در رابطه با این موضوع تنها مخالف از فقهای شیعه را ابن ادریس دانسته اند . او بر خلاف اجماع فقها و روایات موجود عقیده دارد که در هرحال مسلمان به کافر ذمی قصاص نمی شود چه معتاد به قتل اهل ذمه باشد و چه نباشد . اما این مخالفت به حجیت اجماع لطمه ای نمی زند چون اجماع قبل از مخالفت ابن ادریس بوده وابن ادریس از فقهای قرن ششم است ۶٫
اما قتل مسلمان به خاطرذمی از باب حد است یا قصاص؟
برخی از فقها صراحتاً کشته شدن مسلمان در برابر ذمی را ازباب قصاص دانسته اند به عنوان مثال در کتاب شرایع۷، مسالک ۸، جواهرالکلام۹، تحریرالوسیله ۱۰قتل مسلمان درمقابل ذمی را از باب قصاص دانسته اند .
در اخبار و احادیث چیزی که دلالت کند این قتل از نوع حد است یا قصاص نیامده است و اختلاف از صدر روایات ناشی می شود به خصوص روایت اسماعیل بن فضل از امام صادق (ع) که درصدر آن آمده است … هل یقتل باهل الذمه … آیا به اهل ذمه کشته می شود و یا عبارت سألت عن دماء الیهود و المجوس والنصرانی هل علیهم و علی من قتلهم شی ؟ پرسیدم از خون یهود ومجوسی و نصرانی که آیا به آنها چیزی است ؟ دلالت دارد براینکه این قتل ازباب قصاص است . چون مطالبه قصاص حق آنهاست ولی در ذیل آنها آمده است … الا أن یکون متعودا بقتلهم فیقتل … مگر اینکه معتاد به قتل آنها شود که در این صورت اورا می کشند ، ظاهر این جمله آن است که قصاص آن بخاطر قتل آخرین فرد است که اعتیاد صادق نمی شود مگر به قتل وی و منظور از آن تشخیص و فهمیدن حد است .
اما شهید ثانی در کتاب شرح لمعه معتقد است که قتل مسلمان در مقابل ذمی از باب حد است و این نظر را منتصب به علامه در کتاب المختلف و ابن جنید و أبوصلاح می کند در عین حال معتقداست که قبل ازقتل باید فاضل دیه مسلمان پرداخت شود ۱امااین موضوع چنانچه از باب قصاص باشد باید تفاضل دیه پرداخت شود و اگر از باب حد باشد احتیاجی به پرداخت اضافه دیه مسلمان نیست .
آیت الله مرعشی نظر مشهوررا قتل از باب حد می داند ۲و دلیل آن را نیز آیه ۳۳ سوره مائده « انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا…»
و نیز روایات که دلالت برقتل مسلمان در صورت اعتیاد به قتل ذمی و همچنین قتل مرتکبین کبائر در مرتبه سوم یا چهارم می داند . ثمره این بحث آنجا معلوم می شود که اگر قتل مسلمان درمقابل ذمی را از باب حد بدانیم برای اولیاء مقتول حق عفو قاتل وجود ندارد برخلاف آنجا که قتل مسلمان در مقابل کافر ذمی را از باب قصاص بدانیم که در این صورت حق اجرای قصاص برعهده ولی دم است که می تواند عفو کند و یا اینکه از قصاص گذشت کرده و به دریافت دیه مقتول رضایت دهد .
اگر قتل را از باب حد بدانیم این موضوع در اختیار حاکم می باشد که صلاحیت و اختیار اجرای حد شرعی را دارد اما اگر از باب قصاص بدانیم به دلیل عدم استیلای کافر برمومن حق اجرای قصاص به خاطر قتل ذمی که ورثه او نیز کافر هستند برای ورثه کافر ایجاد نمی شود وآنها نمی توانند شخصا اقدام به اجرای قصاص نمایند وباید برای اجرای این کار وکیل اختیارکنند. اما چه زمانی عادت به قتل ذمی محقق می شود به عبارت دیگر پس از قتل چند کافر فرد قاتل معتاد به قتل شناخته می شود ؟
اعتیاد مشتق از عود(بازگشت) است وبا دوبار تحقق پیدا می کند صاحب جواهر معتقد است که اعتیاد با دو بارتحقق پیدا می کند. ۱شهید ثانی مرجع تشخیص اعتیاد به قتل را عرف دانسته و در عین حال اعتیاد را با دوبار انجام عمل قابل تحقق می داند در عین حال حصول اعتیاد به قتل پس از ارتکاب قتل سوم را ارجح می داند۲ .
بند چهارم : مصادیق مورد شبهه در کاهش مسئولیت
الف:قتل ولدالزناتوسط ولد الرشده
از موارد شبهه در کاهش مسئولیت، قتل ولد الزنا توسط ولد الرشده می باشد. ولد الرشده به معنی فرزند حلال زاده می باشد این موضوع از موارد اختلافی در فقه است که در قانون مجازات نیز به این موضوع پرداخته نشده است.
درمجموع در باب مسئولیت ولدالرشده در قتل ولد الزنا ازسوی فقها چند نظر مختلف وجود دارد
عده ای از فقها در صورتی قتل ولد الزنا را قابل قصاص می دانند که پس از رسیدن به سن تمییز اظهار اسلام نماید هرچند به سن بلوغ نرسیده باشد اما درحال کوچکی او قبل از تمییز و یا بعد از آن وقبل از اظهار اسلام او ، در قصاص ولد الرشده به علت قتل ولدالزنا تأمل و اشکال می کنند۳٫
۲)عده ای معتقدند اگر ولد الزنا را مسلمان حلال زاده بکشد ، اگر پیش از بالغ شدن ولدالزنا باشد ، او را به عوض نمی کشند و ظاهر کلام آنها آن است که دیه هم ندارد و اگر بعد از بلوغ ولدالزنا و اظهار اسلام او را بکشد او رابه عوض می کشند و این قول را مشهور فقهای امامیه می دانند۴ .
۳) عده ای نیز معتقد به کشته شدن ولد الحلال در مقابل ولد الزنا می باشند ومبنای این حکم را نیز اطلاق کتاب و سنت و عدم وجود دلیل مقید می دانند ۱٫
عده ای که قائل به عدم قصاص ولد حلال در مقابل قتل ولدالزنا شده اند درباب پرداخت دیه نیز نظر یکسانی ندارند به نظر عده ای در صورت قتل ولدالزنا توسط ولد حلال مجازات او را پرداخت دیه به میزان دیه ذمی دانسته اند۲ و عده ای دیگر برای قتل ولدالزنا توسط ولد الحلال قائل به دیه نشده اند۳ .
علت این اختلاف میان فقها مسئله اسلامیت و یا عدم اسلامیت ولدالزنا می باشد . برخی از فقها صراحتا معتقد به طهارت ولد الزنا ازابوین مسلمان می باشند خواه از سوی یکی باشد و یا هردو و حتی اگر یکی از ابوین نیز مسلمان باشد برای مسلمان دانستن ولدالزنا کافی است .
اما برخی از فقها همچون سیدمرتضی ولدالزنا را مسلمان نمی دانند بلکه در حکم کافر ذمی به حساب می آورند۴ وبرخی نیز همچون ابن ادریس ولدالزنا را نه در حکم کافر ذمی و نه مسلمان می دانند و به همین دلیل برای او حتی قائل به دیه هم نشده اند .
در حقوق موضوعه ایران در این رابطه حکم خاصی وجود ندارد اما نظریات مشورتی در این باره حکم را مشخص نموده اند .
اداره حقوقی قوه قضائیه طی نظریه شماره ۹۵۳۴/۷ مورخ ۳/۱۱/۱۳۷۳ در تفسیر ماده ۲۰۷ ق.م.ا درمورد رفع ابهام ازواژه مسلمان می باشد مقرر می دارد « با احراز از مسلمان بودن و اسلام فرقی بین شیعه وسنی بودن وسایر فرق ومذاهب اسلامی وجود ندارد و طفل ناشی از زنا که والدین طبیعی او مسلمان باشند نیز حکم مسلمان را دارد» . با توجه به این نظریه ونظر برخی از فقها مبنی بر اینکه هرکس درجامعه اسلامی زندگی کند اصل برپاک بودن ( ودر نتیجه مسلمان بودن اوست )۵ و با توجه به اینکه قانون مخالفی در این زمینه وجود ندارد ونیز با توجه به اینکه برخی از فقها را نظر بر پاک بودن ولدالزنا می باشد ونیز با توجه به اطلاق قاعده اشرف الابوین که خروج از آن نیاز به دلیل دارد وبا عدم وجود دلیل در این مورد در حقوق ایران می توان قائل به پاک و مسلمان محسوب شدن ولدالزنا بود پس در نتیجه هرکس ولدالزنایی را بکشد ، قصاص می شود چون مسلمان است و خونش محترم .
رأی وحدت رویه ۶۱۷-۳/۴/۱۳۷۶ نیز موید این موضوع می باشد این رأی طفل متولد از زنا را به پدر ومادر عرفی طفل منتسب می داند . در نتیجه می توان گفت با توجه به اینکه رأی وحدت رویه مذکور طفل متولد از زنا را منتسب به پدر ومادر می داند وبرای انتساب به پدر ومـادر صـدق عنـوان عرفـی پدر ومادرکافـی است . در نتیجـه می توان گفت چنانچه پدرومادر طفل ولدالزنا مسلمان باشند و یا یکی از آنها مسلمان باشد فرزند حاصله نیز به تبعیت از پدرومادر ، مسلمان است و باتوجه به عموم قاعده « النفس بالنفس » در صورت قتل ولدالزنا توسط والدالرشده ، ولدالرشده قابل قصاص است .
ب) قتل مرتد توسط غیرمسلمان
از دیگر موارد اختلافی بین فقها قتل مرتد توسط غیرمسلمان می باشد . در قتل مرتد توسط مسلمان چنانچه گفته شد به دلیل مهدورالدم دانستن مرتد توسط فقها مسلمان قابل قصاص نیست همچنین فقها به اجماع قتل مرتد توسط ذمی را قابل قصاص دانسته اند و مهدورالدم بودن مرتد را موجب کاهش مسئولیت ذمی ندانسته اند به عنوان مثال صاحب جواهر در رابطه با این موضوع می فرماید : « اگر ذمی مرتد را به قتل برساند اگرچه مرتد فطری باشد در مقابل مرتد قابل قصاص است» ۱٫ ایشان این موضوع را اجماعی دانسته و می فرماید در این رابطه اختلافی ندیده ام زیرا مرتد نسبت به ذمی محقون الدم است وبه اساس عمومات قصاص ذمی را قابل قصاص می داند .
در مسالک آمده است که هرگاه ذمی ، مرتدی را بکشد ، عقیده اصحاب(فقهای شیعه ) این است که برابر او به قصاص می رسد . زیرا اگر مرتد ملی بوده اسلام را پذیرفته و جان او محفوظ است واگر مرتد فطری باشد کشتن او حق مسلمان است ووقتی نامسلمانی اورا بکشد مانند آن است که کسی را که قصاص برعهده اوست غیر مستحق اورا بکشد اما در صورتی که مسلمانی مرتد را بکشد قطعا قابل قصاص نیست۲ .
در قانون به طور خاص ذکری از مرتد به میان نیامده است . ماده ۲۲۶ قانون مجازات قتل شخصی را که شرعا مستحق کشتن باشد موجب قصاص نمی داند و در این مورد فرقی میان اینکه قاتل مسلمان و یا غیرمسلمان باشد قائل نشده است . پس با توجه به اصل تفسیر مضیق به نفع متهم و کلی بودن ماده ۲۲۶ ق.م.ا. می توان گفت که ذمی قابل قصاص نیست . اما با توجه به اجماع فقها این موضوع نمی تواند صحیح باشد درهر صورت قانونگذار باید با تصریح به این موضوع تکلیف آن را مشخص کند اما مسأله اختلافی اصلی راجع است به قتل ذمی توسط مرتد . فقها در این زمینه اظهار تردید کرده اند . شهید ثانی در مسالک پس از بیان تردید در عین حال می فرماید : اقوی ثبوت قصاص است۱ . ایشان دلیل این حکم را حدیث « الکفر کمله الواحده » می داند در نتیجه به دلیل تساوی در کفر بین مرتد وذمی همانگونه که مسیحی و یهودی و زردشتی در برابر یکدیگر کشته می شوند ، مرتد را نیز در مقابل ذمی قابل قصاص دانسته است . شیخ طوسی در کتاب المبسوط نیز پس از بیان اختلاف در میان فقها راجع به حکم این موضوع وجوب قصاص مرتد را در صورت بقای بر کفر می داند و در کتاب الخلاف نیز همین نظر را ارائه می دهد ودر عین حال معتقد است در صـورتی که مـرتد به اسلام برگردد قصاص نمی شود ۲٫ صـاحب تحــریرالوسیله صراحتــا می فرماید: اگر مرتد کافر ذمی را بکشد ، قصاص می شود اما اگر بعد از قتل به اسلام برگردد قصاص براو نیست و باید دیه ذمی را بپردازد .
در عین حال علامه حلی در قواعد الأحکام در این موضوع توقف کرده و صراحتا حکم موضوع را مشخص نکرده است ۳و قصاص مرتد به دلیل حرمت اسلام را مورد اشکال دانسته است .
درهرصورت چنانچه گفته شد این موضوع میان فقها اختلافی است و قانون مجازات نیز حکم این موضوع را مشخص نکرده است اگر مطابق با عموم آیات قصاص معتقد به این باشیم که مجازات قتل عمدی قصاص است و تنها تخصیص آن را در رابطه با کفر مقتول راجع به قاتل مسلمان بدانیم چون مرتد مسلمان نیست و با ارتداد از اسلام خارج شده و مصونیت خود را از دست داده است در نتیجه می توان گفت در صورت قتل ذمی قابل قصاص است زیرا تنها مسلمان در مقابل کافر قابل قصاص نیست .
اما چنانچه قائل به این نظر باشیم که چون در قانون مجازات حکم مرتد مشخص نشده در نتیجه درصورت قتل ذمی از جانب مرتد به دلیل شبهه عدم مشخص شدن حکم از جانب قانون مرتد قابل قصاص نیست . اما با توجه به قاعده قصاص ادنی در مقابل قتل اعلی و نیز مفهوم مخالف قاعده « لا قود من الا یقاد منه » می توان گفت درصورت قتل ذمی از جانب مرتد ، مرتد قابل قصاص است .
مبحث دوم : قتل حین جنون مقتول
یکی دیگر از موارد کاهش مسئولیت قاتل در قتل عمد در اوضاع و احوال مرتبط با مقتول ، قتل حین جنون مقتول می باشد .
قانونگذارایران به پیروی از فقه امامیه در ماده ۲۲۲ در باب شرایط قصاص ، جنون مقتول را در قتل عمدی موجب کاهش مسئولیت قاتل دانسته و قاتل را موجب قصاص نمی داند لذا در این مبحث به بحث جنون ، مفهوم جنون و ادله کاهش مسئولیت قاتل در قتل عمدی مجنون می پردازیم .
گفتار اول : شناخت جنون در ادوار گذشته
جنون اززمانی اهمیت یافت که از طریق علمی شناخته شد . یکی از مباحثی که در حقوق به خصوصی در حقوق جزا اهمیت زیادی دارد مسئله جنون است .
درقدیم جنون یا بیماری روانی که مورد شناسایی علمی قرارنگرفته بود به عنوان حلول ارواح در جسم بیمار شناخته می شد . به همین جهت بیماران روانی شکنجه و آزار می شدند و یا جمجمه آنها سوراخ می شد تا روح شیطان از جسمشان اخراج شود .
اولین شناسایی و معالجه ناخوشی های دماغی شاید نیم ملیون سال قبل بوسیله غار نشینان انجام می شد زیرا بعضی از بیماری های روانی از قبیل سردردهای شدید و مداوم و حملات صرع را غارنشینان بوسیله عمل جراحی به روی جمجمه معالجه می کردند یعنی بوسیله سنگ های تیز و برنده یک قسم از کاسه سر را می شکافتند به عقیده آنان این عمل سبب می شد ارواح خبیث که علت تمام ناراحتی ها بودند از سوراخ ایجاد شده در سر شخص بیرون بروند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ق.ظ ]




گوسفند

 

-

 

 

 

بروسلانئوتومه

 

-

 

جوندگان

 

-

 

 

 

بروسلاماریس

 

-

 

دولفین

 

متوسط

 

 

 

طبقه بندی دیگری بر اساس خصوصیات مولکولی ژنهای پروتئین های غشائ خارجی بروسلا صورت گرفته است . در این طبقه بندی سوش های جدا شده گونه بروسلا ماریس از دلفین ، بالن و سمور از یک طرف ، و از طرف دیگر سوش های جدا شده از خوک آبی ، بر اساس پلی مورفیسم در لوکوس omp2 به دو گروه سیتاسینز۱ و پینیپدز۲ تقسیم بندی نمود . همچنین بر اساس الگوی اثر انگشت ژن IS711 این دو گروه از هم قابل تمایز هستند . در طبقه بندی جدید تعداد گونه های بروسلا ۸ تا می باشد که گونه ماریس به دو گونه بروسلا پی نی یدایی۳ و بروسلاستاسئی۴ تقسیم شده است (یانگ و همکاران،۱۹۹۵) .
۱-۲- بیماریزای و فاکتورهای بیماریزایی:
بروسلوز یکی از پنج بیماری عفونی مشترک بین انسان و دام است که در اثر آلودگی با باکتری های جنس بروسلا به وجود می آیدبروسلاها ، باکتری های کوچک ، غیر متحرک ، گرم منفی کوکوباسیل و درون سلولی اختیاری که در طیف وسیعی از حیوانات ایجاد بیماری می کنندبروسلا آبورتوس و بروسلا ملی تنسیس عمده ترین گونه های عامل بروسلوز انسانی هستند(یانگ و همکاران،۱۹۹۵؛کوربل،۱۹۹۷).
گونه‌های بروسلا در محیط کشت جامد، معمولاً به صورت کلنی‌های صاف، شفاف، آبی متمایل به سفید تا کهربائی، رشد می‌کنند. البته رشد بروسلا کنیس و بروسلا اوویس، به صورت کلنی‌های خشن و گاهی موکوئیدی می‌باشد. بروسلاملیتنسیس عامل بروسلوز گوسفند و بز، خطرناکترین عامل بیماری تب مالت در انسان است زیرا قدرت بیماری زایی آن نسبت به سایر انواع بروسلا بیشتر است. عامل بیماری تب مالت درحرارت ۶۰ درجه سانتی گراد برای ۱۰ دقیقه، در معرض آفتاب چند ساعته ، در پنیر تازه تا ۳ هفته، در گرد و غبار به مدت ۶ هفته و در مدفوع حیوانات حدود ۱۰۰ روز مقاومت می کند. در این بیماری علاوه بر پیدایش باکتری بروسلا در شیرمقدار تولید شیر دام را نیز تا حدود ۳۰ درصد کاهش می دهد. معمولا گوسفند به سه گونه میکروب بروسلا ملیتنسیس، آبورتوس و اویس آلوده می شود، ولی بروسلا ملیتنسیس در گوسفند و بز بیماری زا می باشد. عامل بیماری در گاو باکتری بروسلا آبورتوس است. بروسلا اویس در دام های نر بیماری زا بوده و سبب تورم مزمن بند بیضه می گردد. لذا دام نر عامل اصلی عفونت بروسلا اویس است (یانگ و همکاران،۱۹۹۵؛کوربل،۱۹۹۷).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
[۳]در این باکتری ها انواعی از آنتی ژن های پروتئینی و پلی ساکاریدی در غشای خارجی، غشای داخلی، سیتوپلاسم و فضای پری پلاسمیک مشخص شده است. این آنتی ژن ها بطور عمده با روش های الکتروفورز مانند SDS-PAGE , الکتروفورز دوبعدی، ایمونوبلات و الایزا شناسائی شده اند. دوبری و همکاران(۱۹۸۳)؛گلدبوم وهمکاران(۱۹۹۳) تعدادی از این آنتی ژن ها در تشخیص بیماری در انسان و حیوا نات بکار می روند. بعضی دیگر نیز به عنوان کاندید تشخیص طبی در روش های حساس تر همچون الایزا یا طراحی واکسن مطرح شده اند. دوبری و همکاران(۱۹۸۳)؛آنات و همکاران(۱۹۹۹) بروسلاها نسبت به نور ، حرارت ، مواد ضدعفونی کننده و اسیدها حساس هستند ، اما در خاک ، مدفوع ، رطوبت و سایه مقاومت دارند و قادرند در خارج سلول تا مدت هاز نده بمانند ( برای مثال ۸۰۰ روز در کود سرد و یخ زده ) . این باکتریها در محیطهای غنی شده قابل رشدند . رشد تعدادی از گونه های آنها با وجود پنتونات کلسیم ، اریتریتول و ۱۰-۵ درصد Co( سویه گونه های بروسلا آبورتوس و بروسلااویس برای جداسازی اولیه نیازمند ۱۰-۵ درصد Co2 هستند) تسریع می شودبروسلاها انگل اختیاری درون سلولی هستند ، این باکتریها پس از ورود به لکوسیت ها در داخل این سلولها تکثیر می یابند و پس از آزاد شدن ، از طریق مجاری لنفی و خون در سیستم رتیکولواندوتلیال نظیر کبد و طحال ، قلب ، ریه ، بیضه و استخوان جایگزین می شوند . تمایل زیاد این باکتریها به جایگزینی در رحم حیوانات به دلیل وجود قند اریتریتول در این اندام است. اکاجیما و همکاران(۱۹۹۴)؛ژانگ و همکاران(۲۰۱۱)؛کوکک و همکاران(۲۰۰۴) . مقایسه بیماریزائى گونه هاى مهم بروسلا در جدول ۱-۲ نشان داده شده است.
جدول ۱-۲

 

 

گونه

 

بیماریزائی

 

 

 

آبورتوس

 

عوارض چرکی و ناتوان کننده ناشی از آن غیر معمول است

 

 

 

سوئیس

 

به نحو شایعی باعث ایجاد ضایعات چرکی و انهدامی میشود و گرانولوم های کازئیفیه غیرقابل افتراق از گرانولوم های سلی هم تولید میکند

 

 

 

ملیتنسیس

 

بصورت خیلی حادی بروز نموده در مقایسه با بروسلا سوئیس، عوارض ناتوان کننده بیشتری به بار می آورد

 

 

 

کنیس

 

شباهت زیادی به بروسلا آبورتوس، دارد. البته تشابهی بین آنتی ژنهای آنها موجود نبوده، واکنش متقاطعی با هم نشان نمیدهند

 

 

 

عفونت با بروسلادر میزبان‌های طبیعی وانسان دارای خصوصیت و طبیعت مزمن می‌باشد (شکل ۱-۱). در حقیقت بسیاری از میزبان‌های آلوده شده توسط این باکتری، در طول حیات خود حامل عامل عفونی فوق می‌باشند. باکتری بروسلا در انسان و در میزبان‌های طبیعی و نیز در آزمایشگاه غالباً در ماکروفاژ می‌ماند.این باکتری درون سلول های فاگوسیت اختصاصی و غیر اختصاصی مخفی می‌ماند و در درون اجزایی که شباهت به شبکه آندوپلاسمی دارد تکثیر می‌یابد. ( کوربل،۱۹۹۷)

شکل( ۱-۱) انواع سلول هایی که توسط باکتری abortus B. در میزبان طبیعی (گاو) و در میزبان تصادفی (انسان) درگیر می شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ق.ظ ]




درقرون متوالی در اثر امنیت موجود و اهتمام مسلمین، کار و کسب و تجارت در سرزمین‌های اسلامی رو به گسترش گذاشت و جهان شاهد اقتصاد پر رونق اسلامی، نه تنها در میان مسلمان بلکه در سرزمین‌هایی که به نوعی با مسلمین مراوده داشتند؛ گشت. وسعت امپراتوری اسلامی و ضمیمه شدن کشورهای حاصلخیز و ثروتمند همچون ایران، روم و هندوستان سبب شد تا اقتصاد در کشورهای اسلامی رونق بگیرد.
اقتدار موجود در مملکت اسلامی باعث از بین رفتن محدودیتهای تجاری و امنیتی گردید و لذا مسلمین با بهره گرفتن از این مواهب که قلمرو متعدد آسیای غربی، همگی قلمرو یک دولت شده بودند وضع امتیازات مهم اقتصادی داشت که در نتیجۀ آن در داخل این حوزه مقررات گمرکی و موانع تجارتی از میان رفته بود، وحتی دین و زبان نیز حمل کالا را آسان کرده بود. به علاوه،اعراب چون اشراف اروپا تاجران را تحقیر و تمسخر نمی‌کردند. و‌آن ها نیز در کار انتقال کالا با سود ناچیز از تولید کننده به مصرف کننده، با مسیحیان و یهودیان و ایرانیان همدست شدند، و حول و نقل و معامله در شهرها فراوان شد. تا دوران جنگ‌های صلیبی، بازرگانی اسلام بر مدیترانه تسلط داشت. از یک سوی دریا ، یعنی از شام و مصر، به یک سوی دیگر، یعنی تونس و سیسیل و مراکش و اسپانیا، می‌رسید و در راه از یونان و ایتالیا و سرزمین گل می‌گذشت. اعراب ار اتیوپی دریای سرخ را تحت سلطه خود گرفتند؛ واز دریای خزر تا مغولستان تجارت خود را گسترش دادند. همچنین فعالیت بازرگانی مسلمین تا رود ولگا، حاجی طرخان و فلان و اسکاندیناوی و آلمان را زیر تسلط خود در آوردند.[۱۵۹]
در واقع زیر سایۀ همین رونق اقتصادی بود که حاکمیت و اقتدار در کشورهای اسلامی، ثبات پیدا کردو هزینه‌های لازم برای فعالیت‌های علمی و ساخت‌وساز کتابخانه‌ها، رصدخانه‌هاو…فراهم گشت و امنیت سیاسی و فراوانی برای دانشمندان به وجود آمد؛ با وجود راه های امن، سرمایه‌گذاری رونق گرفت وامکان سفرهای علمی به وجود ‌آمد. در نتیجه رونق اقتصادی شهرهای اسلامی، شهرنشینی گسترش یافت و نهادهای شهری نیز توسعه پیدا کردندبه حدی که، بغداد در قرن دهم میلادی بزرگترین شهر جهان به شمار می‌رفت.[۱۶۰]
پایان نامه - مقاله - پروژه

۱- تجارت

جدیت اعراب و مسلمین در پیشرفت امور اقتصادی و تجارتی کمتر از جدیتی نبود که در علوم و فنون از خود بروز دادند. زماانی که اروپا از نقاط دور دست مشرق بکلی بیخبر و نیز آفریقا غیر از سواحل چندی باقی قطعات آن از نطرها مخفی بودده است؛ روابط تجارتی آنان در آن زمان با چین و هند و آفریقای مریکزی و نیز با ممالک غیرر معروف اروپا مثل روسیه و سوئد و دانمارک نیز برقرار بوده است.[۱۶۱]
تجارت اعراب با چین گرچه پیش از پیامبر نیز بوده است ولی تجارت مستقیم با آنان بعد از تشکیلل حکومت اسلامی برقرار شد. و در آفریقا نیز سیاحان و تجر فراوانی از مسلمین مشاهده می شود و در رابطه با اروپا ارتباط مسلمیین تا مددت های طولانی دوام داشته است، اول از راه پیرنه، دوم از طریق دریای مدیترانه، سوم ز راه روسیه که از راه رودخانه ولگا داخل شمال اروپا می‌شدند.[۱۶۲]
از همان ابتدای شکل‌گیری جهان اسلام، تجارت، افزون بر گسترش دادن اسلام، در رفاه و بهروزی مسلمین سهم بسزایی داشت. در کشورهای فتح شده، طبقه جدیدی از زمین‌داران عرب سر برآورده؛ همین که این زمین داران پول اندوختند، آن را درروش های جدید کشاورزی سرمایه‌گذاری کردند وشهرهای رو به رشد امپراتوری، بازار جدید وسیعی برای اقلام تجملی و با کالاهای تجاری غیربومی که با کشتی های اقیانوس پیما حمل می شد فراهم آوردند. تاریخ دان( آلبرت حورانی) به شرح تجارت پر رونقی می‌پردازد که در امپراتوری شکل گرفت:
«فلفل و اویه جات، سنگ های گران بها، پارچه ای ظریف و گران بها از هند و چین، پوست و خزاز کشورهای شمالی می آمد و در عوض عاج و منسسوجات فرستاده می شد. شهرهای خاورمیانه نه تنا مصرف کننده بلکه همچنین تولید کننده کالاهای تولیدی برای صادرات و نیز مصرف خودشان بودند. برخی از محصولات- تسلیحات جنگی منسوجات فاخر برای کاخ نشینان، شکر و کاغذ- در مقیاس وسیع اما اکثرا در کارگاه های کوچک تولید می شد.عباسیان به مقادیر زیادی طلا دسترسی داشتند …و ضرب سکه برایشان امکان پذیر شد….به همراه نظام پولی ، تظام مالی نیز به وجود آمد».[۱۶۳]

۲- منابع طبیعی

سرزمین‌های اسلامی در منطقه‌ای قراردارند که عموما در ناحیۀ گرم و خشک هستند و از منابع سرشار معدنی برخوردارند، اما امروزه به لحاظ جغرافیای اقتصادی، اهمیت جهان اسلام ازآنجا ناشی می شود که کشورهای مزبور حدود ۳۵ درصد منابع اقتصادی و بخش عمده نفت و گاز جهان را در اختیار دارند. گول سرشار نفت و جمیعت دایم التزاید این کشورها، بازار وسیعی را به وجود آورده است که در کنار تولیدات مواد خام کشاورزی و معدنی، زمینه‌های لازم برای رشد و توسعه اقتصادی وحضور فعال دربازارهای جهانی را فراهم آورد.[۱۶۴]

۳- کشاورزی

با پدید آمدن حکومت اسلامی تغییرات و نوآوری‌های گوناگون در عرصه کشاورزی مسلمانان صورت گرفت. در ایام خلفا، اراضی را تقسیم کردند، و دولت در دفاتر منظم آن را نگاه داشت، راه های بسیاری پدید آورد، به مراقبت آن پرداخت ، و در اطراف رودها برای جلوگیری از طغیان آب، بندها پدید آورد. پیش از فتح اسلام نیمی از خاک عراق صحرای بایری بود و پس از آن بهشتی سرسبز شد. بسیاری از زمین‌های فلسطین که پیش از پیروزی مسلمین سنگ‌وشن بود حاصلخیز، ثروتمند و پرجمعیت شد. خلفا مردم را از زندگی حصل کارشان به نسبت زیاد ایمن ساختند و به مردم صاحب استعداد فرصت کوشش دادند و مدت شش قرن مناطق را از چنان رفاهی بهره ور ساختند که هرگز پس از ایشان نظیرش را ندیدند[۱۶۵]
دانش مسلمین نه تنها در متن سرزمین‌های اسلامی باعث رونق کشاورزی شد، بلکه بی‌شک فتح اسپانیا توسط مسلمانان و سرازیر شدن علم و دانش به این سرزمین پس از سده دهم میلادی (سوم هجرت) از اهمیت ویژه‏ای در تاریخ این سرزمین برخوردار است؛ زیرا زندگی مردم این کشور با پذیرش فرهنگ و تمدن اسلامی بسرعت با تحولی عظیم روبرو گردید، و شهرهای قرطبه، طلیطله و غرناطه به مراکز شکوفایی اقتصادی مبدل گردید و شهرها رو به رشد و توسعه نهاد؛ زیرا مسلمانان با به کارگیری شیوه‏های نوین کشاورزی، در بخش آبیاری در اسپانیا حتی زندگی روستایی را با بردن انواع بذرها و نباتات از قبیل هلو، زردالو، انار، پرتقال، برنج، زعفران، پنبه و نیشکر رونق و دگرگونی خاصی بخشیدند، به گونه‏ای که با تحول در بخش کشاورزی، بازرگانی نیز توسعه و رونق پیدا کرد، و بندرهای مالقه، والمریه به مراکز پررونق تجاری تبدیل شد.[۱۶۶]
گفتار دوم: حیطه های انحطاط
گرچه پس از دوران پرشکوه تمدن اسلام، یادآوری ناکامیهای گذشته ذهن هر مسلمانی را مشوش می کند، ولی چنانچه هدف از شناخت ناکامی‌ها، جلوگیری از افتادن مجدد در چاه انحطاط و شناخت راه های برون رفت از مهلکه باشد، مطمئنا از تلخی یاداوری انحطاط‌های صورت گرفته در تمدن اسلامی خواهد کاست؛ بخصوص در عصر فعلی، که مسلمین بیداری تازه‌ای را در شناخت راه های پیشرفت، تجربه می کنند.

الف- فرهنگی- علمی

از قرن‌ ۶ هجری‌ (دوازدهم‌ میلادی‌)، نوعی‌ زوال‌ علمی‌ در جهان‌ اسلامی‌ آن‌ روز پدیدار گشت‌. مشخصه‌ این‌ افول‌ کاهش‌ تعداد دانشمندان‌ و اندیشمندان‌، کاهش‌ تعداد کتب‌ و رساله‌های‌ جدید حاوی‌ نوآوری‌ و نیز ابداع‌ و یکسان‌شدن‌ اندیشه‌ها است‌. وبه تدریج با خشک مغزی ها و حملات صورت گرفته از بیرون تمدن اسلامی به مراکز علم و فرهنگی، علم در میان مسلمین به انحطاط گراییدو به تبع آن در باقی امور به سوی انحطاط یا رکود رفتند.

۱- از بین رفتن مراکز علمی و کتابخانه‌ها

در دوره دویست سالۀ حاکمیت مغولان ( سده هفتم و هشتم هجری) بر اثر اعمال وحشیانۀ مغولان زیان های جبران ناپذیری بر پیکرفرهنگ و تمدن اسلامی وارد آمد. یکی از جبران ناپذیرترین خرابی‌های مغولان در سقوط بغداد، نابودی کتابخانه و از دست رفتن چند هزار جلد کتاب بود. در طی کشتار عمومی هزاران دانشور، عالم، و شاعر تلف شدند، کتابخانه ها و گنجینه هایی که طی این قرنها فراهم شده بود ددر یک هفته ویران شد، صدها هزار جلد کتاب به سوختن رفت. و به گفته دورانت: هیچ یک از تمدن های تتاریخ چون تاریخ اسلام دچار چنین ویرانی ناگهانی نگشت.[۱۶۷]
در سال ۱۰۵۹م، ترکمانان، ۱۰۴۰۰ جلد کتاب خطى یکى از کتاب خانه هاى معتزله و شیعه را در شهر «شاپور» فارس به آتش کشیدند. سرانجام، در سال ۱۲۵۴م پس از تسخیر بغداد، به گفته ابن بطوطه، قوم خونخوار مغول ۲۴ هزار تن از روشن فکران را از دم تیغ گذرانیدند و از کتاب خانه ها، توده هاى عظیم کتاب هاى خطى را بیرون کشیدند و به دجله افکندند و آن قدر این کار را تکرار کردند که از کثرت کتاب، در رودخانه سدّى ایجاد شد. سرانجام، مغولان از بیم طغیان آب، بقیه کتاب ها را آتش زدند.[۱۶۸]
پس از سال ۱۱۵۰م، همین که ثروت و فراغ بال افزایش یافت و به تدریج، جریان ترجمه کتاب ها از جهان اسلامى آغاز شد، ذهن اروپاى باخترى از آن خواب دیرینه بیدار شد[۱۶۹] و در مقابل، مسلمانان به تدریج، در آستانه خواب تاریخى قرار گرفتند. کتاب خانه ها توسط دشمنان خارجى متجاوز سوخته شدند، دانشمندان هلاک گردیدند، مدارس ویران گشتند، ثروت ها به غارت رفت و آنچه باقى ماند ویرانى بود و فقر و جنگ هاى داخلى و بى کفایتى حاکمان. از سوى دیگر، به تعبیر حنا الفاخورى، علماى غرب دانش را از اسلاف خود، که شاگردان مکتب مسلمانان بودند، فرا گرفتند; ولى شاگردان را بلند نام ساختند و استادان را از یاد بردند.[۱۷۰]

۲- تحجر

بروز تحجر در میان مسلمین یکی از عوامل انحطاط مسلمین بوده است. تحجر» سنگ‌شدن، سخت‌ شدن‌ و به‌ صورت‌ سنگ‌ درآمدن‌ است،[۱۷۱] ولی‌ در اصطلاح‌ به‌ معنی‌ ایستائی، جمود، سختی‌نشان‌ دادن‌ و مقاومت‌ در برابر هر نوع‌ تحول‌ و هر امر تازه‌ای‌ است[۱۷۲]تحجر در حوزه اندیشه و تفکر رخ می دهد واگر در زمینه گرایش و رفتار ظاهر شود جمود نام دارد[۱۷۳]
استاد مطهری سه جریان کلی را در تاریخ اسلام شناسایی می کند که به شدت دچار جمود اندیشی بوده اند و در ترویج تحجر نقش داشتند.
۱- جریانی که نظریه« حسبنا کتاب‌الله» را در رسیدن به مقاصد حکومتی و سیاسی‌اش مطرح کرده است. اقدامات این گروه در ایجاد انحراف فکری و مهجور ماندن عترت و انزوی سنت و سیره نبوی موثر بود.
۲-جریانی که « حسبنا احادیثنا و اخبارنا» راطرح کردندو به مهجور ساختن قرآن اهتمام ورزیدند.
۳- جریانی که در قالب تقدس، مساله معرفت ناپذیری و دست نایافتنی بودن آموزه های قرآنی را مطرح کردند و شعار« این التراب و رب الارباب» آنان به تعطیلی فکری انجامید[۱۷۴]
اگر در تاریخ اندیشه اسلامی و جریان های فکری و فرهنگی دوره‌های مختلف جوامع اسلامی به تحقیق بپردازیم، میی بینیم که بر این اساس سه دسته جریان هایی مانند، اخباری گری و ظاهرگرایی، در برابر جریان باطنی گرایی و تاویل گرایی، یعنی دو تظام فکر معیوب و آسیب دیده حنبلیان و اسماعیلیان از یک طرف و جریان اخباریگری در حوزه اندیشه شیعی از طرف دیگر، ضربات سخت و سهمگینی را بر پیکر فرهنگ و تمدن اسلامی وارد کرد که به تعبیر استاد مطهری، ضربه ای که اسلام از دست اخباری گری شیعی خورد، از هیچ گروه و جریانی نخورد[۱۷۵]
جمود گرایی در عصر حاضر هم وجود دارد. و به اعتقاد برخی پژوهشگران، این تجمد، در اصرار بر شکل ساختار علوم اسلامی در عصر حاضر صورت گرفته است که با جود پدید آمدن سوالهای فراوان در حوزه فقه و کلام، پایبندی بیش از حد شخصیت های آشنا به این فنون ، باعث شده سوالهای بی جواب زیادی در عصر حاضر باقی بماند.[۱۷۶]

۳- جریان های عقل گریز

بی شک یکی از مهلک‌ترین حوادث برای تمدن اسلامی، شیوع عقل ستیزی و ظاهرگرایی بود که نه تنها بر پیکره افکار آزاداندیش مسلمین، تابوت یأس را زد؛ بلکه با ایجاد فرقه‌های گوناگون اسباب تفرقه را در میان امت فراهم کرد. برخی اندیشمندان دلایل و ریشه‌های افول فرهنگ و تفکر اسلامی را به دوره خلافت متوکل عباسی( ۲۴۷- ۲۳۲) نسبت داده اند.خلیفه‌ نهم‌ عباسی‌، متوکل‌، نخستین‌ حامی‌ متعصبین‌ حدیث‌، سنت‌ و فقه‌ بود. «او جهل‌ و مناظره‌ در آراء را ممنوع‌ ساخت‌ و هر که‌ را بدین‌ کار دست‌ زد مجازات‌ نمود و امر به‌ تقلید داد و روایت‌ و حدیث‌ را آشکار کرد»[۱۷۷] از آنجا که متوکل عباسی بعد از تسلط خود بر حکومت، معتزله و کلیت عقلانیت را تعطیل کرد، و به ظاهرگرائی و حدیث گرائی، (و به زعم خود سنت) را احیاء نمود . تحول انحطاط دهنده‌ای در تمدن اسلامی ایجاد شد؛ در این زمینه ، مسعودی در مروج الذهب می نویسد: «وقتی که خلافت به متوکل عباسی رسید، دستور داد که هرگونه اندیشه و نظر و بحث و بررسی در مجادلات، تعطیل شود و آنچه از عقلانیت در دوره معتصم، واثق، مامون عباسی رواج داشت، ترک شود و مردم باید روش تقلید و تسلیم را پیشه گیرند و هرگونه اندیشیدن و عقلانیت را ترک گویند و دستور داد که شیوخ محدثان، حدیث گویند و سنت را اظهار کرده و «جماعه » را احیاء نمایند»[۱۷۸]
تحت سیطرۀ این طرز تفکر گروهی در اسلام متولد شد که به حنابله معروفند. این عده عقل گرایان را متهم به کفر می کردند. البته این طرز تفکر دامن عده ای از شیعه اثنی عشری و اسماعیلی را هم گرفت.
علاوه بر این رشد گروه تصوف در قرن ۶و ۷ هجری نیز افت بسیار بزرگی برای ترویج علم و به خصوص علوم عقلی، به حساب می آید. که این عده عقل را برای وصول به حقیقت کافی ندانسته و اشراق و شهود را وسیله درک حقایق می دانند[۱۷۹]
جریان‌ مبارزه‌ با خردگرایی‌ با روی‌ کار آمدن‌ غزنویان‌ و سپس‌ سلجوقیان‌ که‌ از خوی‌ بیابانگردی‌ سادگی‌ ذهن‌ و تعصب‌ نسبت‌ به‌ اهل‌ سنت‌ و حدیث‌ برخوردار بودند از قرن‌ پنجم‌ هجری‌ قمری‌ به‌ بعد شکل‌ رسمی‌ و حکومتی‌ گرفت‌ به‌ طوری‌ که‌ هرگونه‌ بحث‌ راجع‌ به‌ علوم‌ طبیعی‌ ممنوع‌ شد؛ و باچیرگی ترکان و توجه صرف آنان به دیانت قشری ،منزلت دانشوران عقلی کاهش یافت و شریعتمداران اهل سنت و جماعت به سلاطین ترک تقرب جستند تاحدی که برخی ازخلفا قبلی که به علوم عقلی توجه کرده بودند مورد لعن ونفرین وطعن واقع شدند وحتی به مأمون که قبل از این دوره توجه‌ای خاص به اندیشه عقلی داشت نسبت زندقه داده شد و متوکل پس از او پرداختن به جدل را نفی کرد وهزل گویی جانشین بحث علمی شد.تعطیلی مناظره علمی در دارالخلافه متوکل درایران پیامدهای مهمی برای تعطیلی علوم عقلی دربرداشت.[۱۸۰]

۱) تکفیر

متاسفانه بروز تحجر باعث شد در برهه ای از تاریخ اسلامی با پدیده های علمی به مبارزه پرداخته شود واساساً متعصبین‌ دینی هر کس‌ را که‌ به‌ علوم‌ اوایل‌ (طبیعی‌) توجهی‌ داشت‌ زندیق‌ و ملحد می‌دانستند چنان‌ که‌ مأمون‌ را زندیق‌ و حتی‌ امیرالکافرین‌ می‌خواندند. به طوری که «ایشان‌ لفظ‌ علم‌ را جز بر علم‌ موروث‌ از نبی‌ اطلاق‌ نمی‌کردند و یا جز آن‌ را علم‌ نافع‌ نمی‌شمردند و علمی‌ را که‌ نفع‌ آن‌ برای‌ اعمال‌ دینی‌ ظاهر و آشکار نبود عدیم‌ الفایده‌ می‌پنداشتند و می‌گفتند که‌ به‌ تجربه‌ دریافته‌ شده‌ که‌ چنین‌ علمی‌ به‌ خروج‌ از صراط‌ مستقیم‌ منتهی‌ خواهد شد. علوم‌ اوایل‌ را «علوم‌ مهجوره‌» یا «حکمه‌ مشوبه‌ به کفر» می‌شمردند.»[۱۸۱]

۲) بی فایده خواندن علوم طبیعی

متاسفانه گروه های فراوانی پیدا شدند که رفتن به سوی علم آموزی را بی فایده می خواندند؛ من جمله: گروه‌ اخوان‌ الصفا که‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ می‌زیستند در رسائل‌ خود نظر متکلمین‌ و متعصبین‌ سنت‌ و حدیث‌ را نسبت‌ به‌ علوم‌ اوایل‌ چنین‌ بیان‌ داشته‌اند: «ان‌ علم‌ الطب‌ لا منفعه‌ فیه‌ و ان‌ علم‌ الهندسیه‌ لا حقیقه‌ لها و ان‌ علم‌ المنطق‌ و الطبیعیات‌ کفر و زندقه‌ و ان‌ اهلها ملحدون‌».[۱۸۲]
حتی به نظر می رسد ابن‌خلدون‌ مورخ‌ مشهور ومسلمان‌ تونسی‌ قرن‌ ۸ هجری‌ قمری‌ نیز مسلمانان‌ را از نزدیک‌شدن‌ به‌ فلسفه‌ و علوم‌ اوائل‌ می‌ترساند: «از این‌ علوم‌ و دانندگان‌ آن‌ تباهی‌ خرد به‌ ملت‌ اسلام‌ روی‌ آورده‌ است‌ و بسیاری‌ از مردم‌ به‌ سبب‌ شیفتگی‌ به‌ آنها و تقلید از عقاید ایشان‌، عقل‌ خویش‌ را از دست‌ داده‌اند و گناه‌ آن‌ به‌ عهده‌ کسانی‌ است‌ که‌ مرتکب‌ این‌گونه‌ امور می‌شوند. سزاست‌ که‌ از اندیشیدن‌ وتوجه‌ در آنها اعراض‌ کنیم‌. چه‌ اعراض‌ از نگریستن‌ در علم‌ طبیعی‌ از قبیل‌ این‌ است‌ که‌ فرد مسلمان‌ اموری‌ را که‌ برای‌ او سودمند نیست‌ فرو گذارد زیرا مسائل‌ طبیعیات‌ نه‌ در دین‌ و نه‌ در معاش‌ به‌ کارمان‌ نمی‌آید و از این‌رو لازم‌ است‌ آنها را فرو گذاریم‌.»[۱۸۳]

۴- درباری شدن علم

تداوم رشد علم در سرزمین اسلامی بدون حمایت دولتها ممکن نبوده و کمک‌های حکام اسلامی باعث پیشبرد علوم گوناگون گردید.اما لازم به ذکر است که انگیزۀ اصلی حکومت ازحمایت علم در دوران خلافت عباسی نه ترویج علم بود ونه نفع مالی، بلکه بیشتر جنبه تزئینی و مایه جلال و حشمت خلفا بودند و بقولی زینت المجالس بود. گذشته از علم طب که مورد نیاز روزمره بود سایر رشته‌های علمی مشکلی از مشکلات راحل نمی کرد که از آن حمایت کنند پس علم تاحدی که مایه جلال وشوکت سلاطین می شد مورد حمایت قرار میگرفت واگر مزاحم دستگاه قدرت آنها بود بی درنگ ازصحنه خارج می شد. متوکل بلایی که بر سرکندی طبیب،مترجم ومتفکر اسلامی درآورد یامنصور برسر"ابن رشد ” درآورد نمونه آن است . [۱۸۴]

۵- وضعیّت امروز علم و فرهنگ دربین مسلمین

بررسی وضعیّت کنونی علوم و تکنولوژی در محدودهء عالم اسلامی این که جهان اسلام پیرامون آن نشان می دهد که از مشکلات فراوان عملی رنج می برد.

۱) بی سوادی عمومی

متاسفانه تحجر به جا مانده از قرون سابق، روح تتبع برای علم را در کشورهای زیادی خشکانده؛ و گویا همان رخوتی که بعد از جنگهای صلیبی بر مسلمین عارض شده بود هنوز باقی مانده . علاوه بر این دلیل، فقر عمومی کشورهای اسلامی، باعث شده کشورهای اسلامی که عموما در مناطق بدآب و هوای کرۀ خاکی هستند فقط در حسرت نان شب خودشان باشند و کسب علم در اولویت های پایین این عده از مسلمانان که البته خیلی هم زیاد هستند، قرار گرفته؛ امروزه بی سوادی عمومی یکی از ویژگیهای مهم کشورهای اسلامی به شمار می رود که به دلیل گستردگی سرزمین های اسلامی و اشغال بخش عمدۀ جمعیت در نقاط دور افتاده و وجود جمعیت های متحرک و عواملی از این قبیل از نسبت بسیار بالایی برخوردار بوده است[۱۸۵]

۲) فرار مغزها

امروزه پدیده فرار مغزها و مهاجرت نخبگان یکی از مشکلات اساسی کشورهای مسلمان است که به‌طور عموم در زمره کشورهای توسعه‌نیافته جای می‌گیرند. آنها نخبگان را با صرف مبالغ هنگفت آموزشی، تربیت می‌کنند که به دلیل نبود برنامه درست و هدف‌مند، به راحتی از دست می‌دهند. سالیانه تعداد چشم‌گیری از نخبگان علمی‌ و فرهنگی کشورهای متعددی همچون ایران، پاکستان و امثال آنها به کشورهای توسعه‌یافته غربی مهاجرت می‌کنند.
آمارهای غیررسمی‌حاکی است که بیش از هشتاد درصد برگزیدگان المپیادهای علمی ‌ایران طی سی سال اخیر، جذب کشورهای اخیر[توسعه‌یافته] شده‌اند… آمار غیررسمی‌ دیگر نیز حکایت از آن دارد که تنها از کشور ایران تعداد ۱۰۵ هزار نفر با تحصیلات عالیه و با تخصص‌های ممتاز، به طریق قانونی و غیرقانونی به این کشور[ امریکا ] مهاجرت کرده‌اند که دست‌یابی به چنین نیروی کارآمدی، بر اقتصاد امریکا معادل ده میلیارد و پانصد میلیون دلار صرفه‌جویی هزینه‌های آموزشی به همراه داشته‌ است.»[۱۸۶]

ب- تربیتی- اخلاقی

امروزه مسلمین در گوشه هایی از اخلاق به نوعی رکود فرورفته اند و دلایل آن شاید به صورت زیر باشد.

۱- سقوط اخلاقی

بحث از سقوط اخلاق در نزد مسلمین ارتباط مستقیمی با هویت زدایی و به انحطاط کشاندن و سوء استفاده حکام گوناگون اسلامی از مسأله فقر نسبی موجود بین مسلمین و جهل مردم به داشته‌های خودشان است. در واقع سرکوب شخصیت و هویت جمعی کم‌کم زمینه های پوچی و گرایش به خلق و خوی غیر اسلامی را فراهم می کند.
هویت زدایی شاید بحثی باشد که بیشتر به زمان حال بستگی دارد. اما شهید مطهری در رابطه با هویت زدایی امویها، می‏گوید: «امویها شخصیت ملت مسلمان را له کرده و کوبیده بودند و دیگر کسی از آن احساسهای اسلامی در خودش نمی‏دید.[۱۸۷] یعنی از همان زمان این احساس بیهودگی در جان مسلمین رسوخ کرده بود.
امروز هم پذیرش فرهنگهای وارداتی از سوی بعضی از مسلمان نمایان، زمینه سقوط جوامع مسلمان را فراهم کرده است. اخراج هفتاد دانش‏آموز محجبه از دبیرستانی در ترکیه تنها به بهانه حجاب[۱۸۸]، سرکوب نیروهای اسلامی توسط دولت پاکستان[۱۸۹] از نمونه‏های پذیرش فرهنگ سکولاریستی به وسیله حاکمان و بعضی از دانشمندان این کشورها است. مسئله‏ای که بی‏گمان جز ایجاد حس حقارت و سرافکندگی چیزی برای مسلمانان در پی نخواهد داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:42:00 ق.ظ ]




شکل ۴-۲: نمودار پالس اعمالی به بار…………………………………………………………………………………………..۴۶
شکل ۴-۳: مقایسه نوسانات فرکانس با اعمال تغییرات پله ای در بار .صورتی بدون حضور باتری، آبی با حضور ذخیره ساز باتری ……………………………………………………………………………………………………………۴۶
شکل ۴-۴ نمودار سرعت باد ……………………………………………………………………………………………………..۴۷
شکل ۴-۵ :توان تولیدی واحد بادی…………………………………………………………………………………………….۴۷
شکل :۶-۴مقایسه نوسانات فرکانس با وارد شدن واحد تولید بادی .صورتی بدون حضور باتری، آبی با حضور ذخیره ساز باتری……………………………………………………………………………………………………………۴۸
شکل ۷-۴:نمودار تابش خورشید……………………………………………………………………………………………….۴۸
شکل ۴-۸ :توان تولیدی واحد خورشیدی……………………………………………………………………………………۴۹
شکل ۴-۹:مقایسه نوسانات فرکانس با وارد شدن واحد خورشیدی .صورتی بدون حضور باتری، آبی با حضور ذخیره ساز باتری……………………………………………………………………………………………………………۵۰
شکل ۴-۱۰:مقایسه نوسانات فرکانس با وارد شدن واحد خورشیدی و بادی .صورتی بدون حضور باتری، آبی با حضور ذخیره ساز باتری…………………..…………………….…………..……….…………………..۵۱
فصل اول
مقدمه
۱-۱-مقدمه
امروزه با افزایش روز افزون تقاضا برای انرژی الکتریکی، چالشهای جدیدی پیشروی صنعت برق قرار گرفته است؛ یکی از این چالشها رو به پایان بودن سوختهای فسیلی است. از سوی دیگر، قیمت بالا و روبه رشد سوختهای تجدید ناپذیر، مشکلات زیست محیطی و دیگر مشکلات عدیده ی مربوط به این نوع سوخت ها، تمایل برای تولید الکتریسیته از منابع انرژی نوین را افزایش داده است. امروزه استفاده از انرژی های تجدید پذیر[۱] در شبکه به امری رایج بدل شده و البته چالشهایی را نیز به دنبال خود داشته است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
این منابع تولید انرژی، پدیده های تصادفی محسوب می شوند و تغییرات سریع آب و هوایی و مشخص نبودن میزان تولید آنها سبب ایجاد نوسانات بالایی در توان تولیدی به شبکه ایجاد می کنند. نوسان توان نیز منجر به نوسان فرکانس می گردد .این امر در کیفیت توان و پایداری شبکه تنش هایی را ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل روش های کنترل فرکانس و حفظ پایداری شبکه اهمیت خاصی پیدا کرده است. در ادامه این فصل به بررسی لزوم کنترل فرکانس و هدف اجرای این طرح می‌پردازیم و نوآوری این پایان‌نامه و ساختار آن را مطرح خواهیم کرد.
۱-۲-تاریخچه
توسعه شگرف علم و فن‌آوری در جهان امروز ظاهراً آسایش و رفاه زندگی بشر را موجب شده است. لیکن این توسعه یافتگی، مایه بروز مشکلات تازه‌ای نیز برای انسان‌ها شده است که از آن جمله می‌توان به آلودگی محیط زیست، تغییرات گسترده آب‌وهوایی در زمین و غیره اشاره نمود. به ویژه می‌دانیم که نفت و مشتقات آن از سرمایه‌های ارزشمند ملی و حیاتی کشور می‌باشند که مصرف غیربهینه از آنها گاهی زیان‌های جبران ناپذیری را ایجاد می‌کند. از این رو صاحبنظران و کارشناسان به دنبال منابعی هستند که به تدریج جایگزین سوخت‌های فسیلی شوند. سوخت‌های فسیلی آلودگی‌های زیست محیطی بیشماری را ایجاد می‌نمایند. چنانچه افزایش دمای هوا مطابق روند فعلی ادامه یابد بازگرداندن آن به وضعیت سابق تقریباً غیرممکن خواهد بود. بهترین راه حلی که اکثر دانشمندان پیشنهاد کرده‌اند متوقف کردن روند رو به رشد این گازهای مضر است. متخصصان بر این باورند که با بهره گرفتن از انرژی‌های پاک نظیر انرژی خورشیدی، بادی، زمین گرمایی، هیدروژن و ….به جای انرژی‌های حاصل از سوخت‌های فسیلی، از آلودگی‌های زیست محیطی و خطرات مرتبط بر آن جلوگیری خواهد شد. از سوی دیگر انرژی‌های فسیلی مانند نفت، گاز و زغال سنگ سرانجام روزی به پایان خواهند رسید و با پایان گرفتن آنها تمدن بشری که بستگی مستقیم به انرژی دارد دچار چالش جدید و بزرگ خواهد شد. این امر سبب شده است که کشورهای توسعه یافته صنعتی با جدیت هر چه تمامتر استفاده از سایر انرژی‌های موجود در طبیعت و به خصوص انرژی‌های تجدید شونده را مورد توجه قرار دهند. استفاده از انرژی خورشید، باد ، امواج، زمین گرمایی، هیدروژن، زیست توده و … که به انرژی‌های تجدیدپذیر موسومند مستلزم مطالعات و تحقیقات فراوانی می‌باشد که قبل از استفاده باید انجام گیرند. مجموعه انرژی‌های تجدیدپذیر روز به روز سهم بیشتری را در سیستم تأمین انرژی جهان به عهده می‌گیرند. انرژی‌های تجدیدپذیر به ویژه برای کشورهای در حال توسعه از جاذبه بیشتری برخوردار است. لذا در برنامه‌ها و سیاست‌های بین المللی از جمله در برنامه‌های سازمان ملل متحد در راستای توسعه پایدار جهانی نقش ویژه‌ای به منابع تجدید پذیر انرژی محول شده است.
انرژی باد یکی از انواع اصلی انرژی‌های تجدیدپذیر می‌باشد که از گذشته‌های دور همواره مورد توجه انسان‌ها بوده است. اولین گام واقعی برای مهار انرژی باد به ۲۰۰ سال پیش از میلاد باز می‌گردد، هنگامی که ایرانیان باستان از آسیاب‌های بادی قرن ها قبل از کشور‌های اروپایی استفاده می‌کردند. در قرن ۱۸ با ظهور توربین‌های بادی اولیه در ایالت متحده آمریکا با ظرفیت۱۲ کیلووات، این امکان برای تولید برق از این منبع پایدار فراهم شد. مانند منابع تجدیدپذیر دیگر، باد دارای دسترسی وسیع جهانی است، اما به طور قابل‌توجهی نسبت به سایر منابع تجدید‌پذیر با توجه به تجاری بودن آن پیشرفت داشته است، بعلاوه انرژی باد دارای کمترین میزان COدر میان منابع تجدیدپذیر دیگر می باشد. متوسط نرخ رشد استفاده از باد در بین سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۱۰ ، ۲۷ % بوده است ،دلایل اصلی این رشد قابل توجه بهبود ظرفیت توربین‌های بادی (در برخی موارد تا ۴۰%) و افزایش قابلیت اطمینان و اندازه توربین‌ها می‌باشد.
ظرفیت توربین ارتباط نزدیکی به منطقه روتور دارد، در حال حاضر بزرگترین توربین دارای ظرفیت ۶-۵ مگاوات با روتوری به قطر ۱۲۶ متر می‌باشد. تا به امروز حداقل ۸۳ کشور در حال اجرای استفاده از انرژی باد به طور تجاری می‌باشند.
پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۰، ۱۹۰۰ گیگاوات ظرفیت جدید در سراسر جهان نصب خواهد شد. مهم‌ترین علت رشد قابل توجه بازار انرژی باد، قیمت رقابتی آن در مقایسه با سایر منابع انرژی می‌باشد، حتی سوخت‌های فسیلی می‌باشد. قیمت تولید برق بادی به کاهش خود ادامه خواهد داد، در حالیکه هزینه‌ی برق سوخت فسیلی افزایش می‌یابد. همچنین کشور ایران سرشار از منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر می‌باشد. موقعیت جغرافیایی کشور ایران موجب شده است که منبع بسیار بزرگی از انرژی‌های خورشیدی و بادی در آن موجود باشد، بنابراین کشور ایران نیز همواره برنامه‌های ملی ویژه‌ای در دست اقدام داشته و استفاده از انرژی‌های نو و تجدیدپذیر مورد تاکید بوده است.
۱-۳- هدف از انجام پژوهش
با بررسی‌های انجام شده این نتیجه حاصل شده است که در بین انرژی‌های تجدیدپذیر انرژی باد و خورشید از پیشرفت بیشتری برخوردار بوده و اکثریت تولید توان در بین انرژی‌های تجدید‌پذیر توسط این دو منبع تامین می‌گردد.
حضور نیروگاه های وابسته به انرژی های نو، تنش ها و نوسانات شدیدی را در توان حقیقی [۲] تزریقی به شبکه، و در نتیجه فرکانس و سایر پارامترهای الکتریکی شبکه به وجود می آورد. همچنین مشخص نبودن میزان تولید و تغییرات سریع این منابع یکی از موانع اساسی در اتصال انرژی نیروگاه‌های تجدیدپذیر به شبکه سراسری می‌باشد. از اینرو برای حصول اطمینان از تعادل میان تولید و عرضه برق مورد تقاضا، محدودیت هایی وجود دارد که سبب پیچیدگی و مشکلات استفاده از انرژی های تجدید پذیر می گردد.در این شرایط باید راهکاری برای کنترل سیستم قدرت اتخاذ شود تا این نوسانات دینامیکی مدیریت شده و دامنه آنها محدود گردد.
هدف اساسی از نگارش این پایان نامه تنظیم نمودن فرکانس شبکه بر روی مقدار مرجع خود، آن هم با دقتی شایسته می باشد؛ به طوری که سیستم در حضور واحدهای بادی [۳]و خورشیدی [۴] نیز قادر به کارکرد قابل قبول بوده و نوسانات، پایداری شبکه را مورد تهدید قرار ندهند. این مساله نیازمند وجود یک کنترل کننده در سیستم است تا تمام واحدهای تولید را، با تعیین مقداری مرجع برای آنها، کنترل کند.
۱-۴- نوآوری پایان نامه
تاکید ویژه ی این پروژه تلاش برای افزایش پایداری و کیفیت توان ارائه شده در شبکه قدرت مدرنی است که در آن منابعی تجدید پذیر، از جمله نیروگاه بادی و نیروگاه خورشیدی حضور داشته باشند. انتظار می رود تا با طراحی و بهره گیری مناسب از کنترل کننده به روش تزریق توان، تولید انرژی به صورت مناسب و منسجم مدیریت شود و این پروسه، کمینه شدن نوسانات فرکانس را نتیجه دهد. به طوری که نوسان فرکانس[۵]حول فرکانس مرجع، کمتر شود بدون اینکه بارهای شبکه مدیریت شده و یا در آنها دخالت صورت گیرد.
باید اضافه کرد روش پیشنهادی میتواند تمام واحدهای تولیدی را کنترل کندو هیچ گونه محدودیتی نمی پذیرد و همچنین می تواند برای چند ناحیه کنترلی [۶]مختلف به کار رود ،بدین صورت که این نواحی ، از طریق خطوط ارتباطی با هم مرتبط هستند و تعادل بین بار و تولید برقرار می گردد. البته این هدف زمانی تامین می شود که عمل کنترلی دو هدف زیر را برآورده سازد:
-۱فرکانس را در مقدار برنامه ریزی شده قرار دهد.
۲-توان خالص تبادلی با نواحی همسایه را به مقدار برنامه ریزی شده برساند.
۱-۵- ساختار گزارش
پس از مطالعه مقدمه و هدف و نوآوری در این فصل در فصل دوم، ابتدا به معرفی انواع روش‌های کنترل فرکانس و تحقیقاتی که در این زمینه تا کنون انجام گرفته می‌پردازد و سپس بررسی روش کنترلی پیشنهاد شده و جزییات آن پرداخته و مبانی تئوریک لازم بیان میگردد. در فصل سوم ابتدا سیستم مورد مطالعه و اطلاعات مربوط به آن را بررسی کرده و در قسمت بعدی ساختار روش پیشنهادی معرفی می‌گردد. در فصل چهارم به بررسی نتایج شبیه‌سازی می‌پردازد در پایان در فصل پنجم جمع‌بندی و روش‌های پیشنهادی جهت ادامه کار ارائه می‌گردد.
فصل دوم
بررسی روش های کنترل فرکانس و روش پیشنهادی
۲-۱-مقدمه
با افزایش تقاضای انرژی الکتریکی ،نظر متخصصین ومهندسین بیش از پیش به سمت منابع تجدید پذیر جلب شده است بطوریکه تا کنون تحقیقات ومطالعات زیادی در این حوزه انجام شده است .مطالعات انجام شده به محققان اجازه داده تا کنترل و بهینه سازی شرایط کارکرد تجهیزات و ادوات پیچیده امروزی را در دست گیرند .تا کنون مطالعات متعددی برای بهبود ومعرفی تکنیک‌های کنترل فرکانس توسط محققان در این زمینه انجام شده است. تعدادی از این مدل‌ها در سیستم های قدرت کوچک و مجزا در سراسر جهان راه‌اندازی شده و توسعه یافته‌اند . این مدل‌ها بر اساس روش‌های کنترل زاویه گام، پیش بینی سرعت باد، تخمین بار و به کمک الگوریتم ژنتیک ، منطق فازی و شبکه های عصبی و بکارگیری ذخیره سازها توسط کاربران برای بهبود خطوط و برای ارزیابی در مقیاس محلی، منطقه‌ای و ملی اجرا شده‌اند. با بررسی این روش‌ها ، استفاده از ذخیره سازها یکی از بهترین روش برای تنظیم فرکانس معرفی شده است، که با کمک کنترل کننده می توان به نتایج قابل‌قبولی دست یافت. این فصل پس از بررسی اهمیت تنظیم فرکانس و روش‌های کنترل فرکانس به معرفی روش مورد استفاده در این پایان‌نامه می‌پردازد .
۲-۲-اهمیت تنظیم فرکانس
همانگونه که پیش تر اشاره شد؛ سیستمهای قدرت امروز تحت استرس و تنشهای روزافزون در حال کار هستند که نتیجه روند رو به رشد تعداد مصرف کنندگان و تنوع گسترده در نوع مصرف است.
حساس تر شدن بارها به کیفیت توان شبکه از یک سو، و تنش زا شدن بارها از سوی دیگر، منجر به بروز چالشهایی در راه داشتن یک شبکه قابل اطمینان و با کیفیت به وجود آورده، علاوه بر این تغییرات پی در پی الگوی مصرف نیز مشکلات جدیدی در راه پایداری تولید نموده است. در سیستمهای قدرت وسیع [۷]، تغییرات فرکانس نتیجه مستقیم عدم تعادل میان بارهای الکتریکی شبکه و توان تولید شده توسط ژنراتور ها میباشد. هرگونه عدم تعادل در این عرضه و تقاضا، به تغییرات آنی در فرکانس شبکه منجر میگردد؛ چرا که. در چنین شرایطی اگر واحدهای تولید پاسخ مناسبی به این کمبود تولید ندهند، این مساله به کاهش شدیدتر در فرکانس منجر شده و شرایط را به حالتی خارج از محدوده کاری نیروگاه ها منتقل میکند. انحراف از فرکانس مرجع میتواند رله های فرکانس بالا/پایین[۸] را فعال نموده و منجر به جدا شدن بارها یا ژنراتور ها از شبکه گردد. بروز این مساله در شرایط نامساعد میتواند به بروز خطاهای زنجیره ای شده و خاموشی سیستم را نتیجه دهد .[۱] در دو دهه گذشته مطالعات مفصلی درباره کنترل میرا کنندگی و پایداری ولتاژ انجام گشته اما بر روی کنترل فرکانس شبکه کمتر کار شده است و این در حالی است که نیاز به کنترل فرکانس مهمترین علت شناخته شده در خاموشی های اخیر است [۲] . دربسیار از تحقیقات منتشر شده مسایل ناشی از عدم قطعیتهای نوظهور [۳] و قید های خاص موجود در سیستم های جدید [۴] را نادیده گرفته اند و نیز ساختارهای کنترلی پیچیده ای را نیز معرفی می کنند که پیاده سازی آنها غیر عملی است.
۲-۳-بررسی روش های کنترل تولید و فرکانس
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و افزایش نفوذ این نوع منابع ،بخصوص نیروگاه بادی و خورشیدی در شبکه های قدرت، تاثیر آنها بر پایداری، کیفیت توان و قابلیت اطمینان[۹] شبکه به یک چالش تبدیل شده است. جهت بررسی و رفع این مشکلات مطالعات و تحقیقات گسترده ای صورت گرفته است، بطور مثال,[۵] [۶] در مورد اتصال آرایه های خورشیدی و در [۸],[۷] نیروگاه بادی دو سو تغذیه مورد بررسی قرار گرفته است و در [۹] درباره ی بررسی تاثیر اتصال نیروگاه بادی به سیستم و تاثیر آن بر پاسخ فرکانسی شبکه بحث شده است.
روش‌های کنترل فرکانس به انواع مختلفی تقسیم می‌شود که در ادامه، این روش‌ها و مقالاتی از این نوع ارائه خواهد شد.
۲-۳-۱- کنترل فرکانس به کمک زاویه گام
به منظور تنظیم فرکانس شبکه و کاهش نوسانات ،تحقیقاتی صورت گرفته است بطوریکه در[۱۱],[۱۰] به تصحیح فرکانس با استراتژی کنترل زاویه گام[۱۰] پرداخته است. در این روش زمانی که سرعت باد به حداکثر مقدار مجاز می رسد یا از آن بیشتر می شود، میزان تولید باد در حد بالایی قفل می شود، در این حالت نیروگاه باد نمی تواند کمکی به تنظیم فرکانس انجام د÷هد. اگرچه معمولا این مساله تاثیر منفی بر شبکه ندارد. در [۱۲] به مدلسازی توربین بادی بر اساس نظریه تزریق توان[۱۱] اشاره شده است.
۲-۳-۲-کنترل فرکانس به کمک ذخیره سازهای انرژی
به منظور جبران نوسانات شبکه در حضور منابع انرژی تجدید پذیر روش های مختلفی ارائه شده است، یکی از این روش ها استفاده از ذخیره ساز های انرژی می باشد،بطور مثال دربسیاری از موارد از جمله[۱۳] [۱۵] [۱۴] چرخ طیار[۱۲] به عنوان یک سیستم ذخیره ساز مناسب انرژی و تنظیم کننده فرکانس معرفی گشته، همچنین در بعضی منابع از جمله [۱۶] سیستم ذخیره ساز ابررسانای مغناطیسی[۱۳] به منظور کاهش نوسانات فرکانسی بکار رفته است. در تعدادی از پژوهش ها [۱۷] سیستم ذخیره ساز باتری[۱۴] برای تنظیم فرکانس توصیه می گردد برای مثال در [۱۸] باتری وانادیوم ردوکس[۱۵] ،به عنوان یک باتری حامی محیط زیست با مزایای بسیاری در ذخیره سازی انرژی استفاده شده است .همچنین دو یا چند ذخیره ساز را میتوان ترکیب نمود، به عنوان مثال [۱۹]به منظور جبران نوسانات توان مزرعه بادی در مقیاس بزرگ، ترکیب باتری و چرخ طیار را پیشنهاد داده است بطوریکه چرخ طیار پاسخ سریع و ظرفیت توان پایین و در مقابل سیستم ذخیره ساز باتری قابلیت پاسخ دهی کمتر و ظرفیت توان بالاتری در مقایسه با چرخ طیار دارد.
روش های دیگری نیز برای کاهش نوسانات فرکانسی وجود دارد ،از جمله کنترل فرکانس از طریق مشخصه افتی[۱۶] می باشد که در [۲۰] به آن اشاره شده است، بدین ترتیب که در روش مشخصه افتی استاندارد، با وادار کردن ژنراتورها برای به اشتراک گذاشتن بار با توجه به نیروی باد، ژنراتورها بخش قابل توجهی از بار را تغذیه می کنند.
۲-۳-۳-کنترل فرکانس به کمک روش های مبتنی بر پیش بینی
مشخص نبودن میزان تولید باد و تغییرات سریع آن یکی از موانع اساسی در اتصال انرژی نیروگاه‌های بادی به شبکه سراسری می‌باشد. همچنین امروزه با دائر شدن بازار رقابتی برق در کشور‌های مختلف، تولیدکنندگان بایستی میزان توان تولیدی خود را چندین ساعت جلوتر به واحد تنظیم بازار ارائه نمایند. بنابراین لزوم در دست داشتن ابزارهای پیش‌بینی میزان توان تولیدی باد، بیش از پیش احساس خواهد شد. با در اختیار داشتن یک پیش‌بینی دقیق از میزان توان تولیدی این عدم اطمینان کاهش می‌یابد و جایگاه رقابتی انرژی بادی در بازار تجدید ساختار شده بالا می‌رود.
مثلا [۲۱] کنترل فرکانس شبکه به کمک پیشبینی بار[۱۷] ، پیش بینی آب و هوا [۲۲] و یا در هنگام حضور نیروگاه بادی؛ به کمک پیش بینی سرعت باد [۲۳][۱۸] اشاره کرد. معمولا این کار به کمک دو عامل، یکی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ق.ظ ]