کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



 

 

 

 

براساس ارقام جدول، تعداد نشریات از اوایل دهه ۱۳۷۰ تا اواخر دهه ۱۳۸۰ پیوسته سیر صعودی داشته است. در نیمه اول دهه ۱۳۷۰ اگرچه تعداد نشریات افزایش یافت، اما آزادی مطبوعات مطلوب نبود.
“در عرصه مطبوعات طی دوره هشت ساله دولت هاشمی رفسنجانی، توسعه کمی روزنامه، مجله، ماهنامه و فصلنامه مشهود بوده است. می توان گفت در این مورد خاص، سیاست دولت به صراحت، بسط و گسترش این ابزار و حتی المقدور مساعدت نسبت به آن بود. پیگیری قانون مطبوعات، تشکیل هیئت منصفه مطبوعات، جشنواره های مطبوعات و وجود معاونت مطبوعات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساعدت های دیگر، نشانه های حرکت مثبت در قبال مطبوعات بوده است. لیکن، مطبوعات آزاد اندیش از لحاظ خط قرمز و مرزبندی ها و فشارها دچار محدودیت های خاص خود بودند.”[۳۴۲]
از سال ۱۳۷۶ مطبوعات وارد فضای باز سیاسی شدند. در این دوره از یک سو تقاضا برای انتشار روزنامه های جدید افزایش یافت و شمار نشریات بیشتر شد و از سوی دیگر دایرۀ انتقاد مطبوعات وسیع تر گردید.در این دوره علاوه بر گسترش کمی مطبوعات، آزادی بیان نیز توسط دولت به رسمیت شناخته شد اما سایر بخش ها نظیر قوه قضائیه در این رویکرد، با دولت همراه نبودند، نتیجه این رویکرد دوگانه، افزایش تعداد توقیف روزنامه ها و بازداشت برخی مدیران مطبوعات بویژه در سالهای ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ بود. در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ نیز توقیف روزنامه ها همچنان تداوم یافت.
پایان نامه - مقاله
درمجموع در دوره بعد از انقلاب اسلامی از نظر قوانین و مقررات بویژه در قانون اساسی فضای مناسبی برای فعالیت مطبوعاتی فراهم گردید. از نظر تعداد نشریات نیز اگرچه در سالهای دهه ۱۳۶۰ تعداد نشریات کاهش یافت اما از ابتدای دهه ۱۳۷۰ سیر صعودی تعداد نشریات آغاز گردید. با این حال ازنظر نحوه برخورد با مطبوعات، با توجه به تفسیر پذیر بودن قانون مطبوعات، (و همه قوانین، بطور عام) در برخی مقاطع برخوردهای سخت گیرانه ای با مطبوعات صورت گرفته است. توقیف روزنامه ها در مقاطع مختلف از یکسو ناشی از فرهنگ سیاسی کشور و اقدامات قانون گریزانه اصحاب مطبوعات و از سوی دیگر ناشی از سیاست های دولت و قوه قضائیه بوده است. تا جایی که به بخش حاکمیت مربوط است، نفت به عنوان ابزار استقلال دولت از جامعه از طریق مکانیسم هایی که در صفحات پیشین مطرح گردید، در نحوه برخورد دولت با مطبوعات و ایجاد محدودیت رسانه ای موثر بوده است.
نفت و استقلال سیاسی
نفت و اقتصاد نفتی پدیده ای چندبعدی است که هم پیامدهای داخلی دارد و هم پیامدهای بین المللی. در بعد بین الملل، اقتصاد نفتی ایران و جاذبه هایی که این ماده طبیعی برای کشورهای خارجی ایجاد می کند، در روند توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور نقش دارد. به عنوان مثال چنانکه پیش تر گفته شد، اشغال ایران در جنگ جهانی دوم که تحت تأثیر جاذبه های اقتصادی ایران و در راستای حفظ امنیت چاه های نفت برای انگلستان صورت گرفت، روند تولید را در ایران دچار اختلال کرد و باعث بروز قحطی و گرسنگی شد. اما همین اشغال، علاوه بر زیانهای اقتصادی و اجتماعی، پیامدهای سیاسی هم داشته است. ازبین بردن تمامیت ارضی، تضعیف حکومت مرکزی، ایجاد وابستگی سیاسی، تشویق حرکت های گریز از مرکز و استقلال طلبانه و … پیامدهایی است که در هیچ یک از ابعاد اجتماعی و اقتصادی توسعه نمی گنجد و از آنجا که به نظام سیاسی آسیب می رساند، به ناچار باید در چارچوب توسعه و توسعه نیافتگی سیاسی مورد بررسی قرار گیرد.
برخی پیامدهای سیاسی نفت از بعد بین الملل عبارتند از:
ایجاد انگیزه برای دخالت در امور ایران توسط ابرقدرتها و کشیده شدن مناقشات سیاسی و نظامی به حریم مرزهای ایران یکی از پیامدهای منفی نفت خیزبودن ایران است. هرچند درآمدهای نفتی برای اقتصاد ایران به معنی همه چیز است اما در عین حال، وجود نفت موجب تشدید آسیب پذیری ژئوپولیتیکی ایران می شود. ایران با قرارگرفتن در حاشیه جنوبی اتحاد شوروی سابق و دراختیارداشتن سواحل شمالی خلیج فارس که منطقه ای پرمناقشه است، همواره دلیلی برای هراس نسبت به امنیت خود داشته است و نفت نیز این احساس آسیب پذیری را تشدید می کند و به نگرانی نسبت به امنیت و ثبات منطقه ای دامن می زند.[۳۴۳] نفت یکی از عوامل افزایش قدرت ایران در عرصه بین المللی است و می تواند به عنوان ابزار سیاسی مورد استفاده قرار گیرد اما از سوی دیگر مهمترین بهانه برای دخالت در امور ایران نیز به حساب می آید.
در برخی مقاطع، نفت عامل حمایت بیگانگان از گرایش های گریز از مرکز بوده و یکپارچگی ایران را تهدید کرده است. جنبش های استقلال طلبانه آذربایجان و کردستان که خواهان خودمختاری و ازبین بردن یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران بودند با حمایت شوروی و به دنبال مخالفت ایران با واگذاری امتیاز نفت شمال به این کشور، شکل گرفتند. ارتش شوروی به حمایت از این گروه ها پرداخت و مانع سرکوب آنها توسط ارتش ایران گردید. این ارتش که حامی گروه های استقلال طلب بود، در راستای اهداف متفقین در جنگ جهانی دوم وارد ایران شده بود ( چنانکه اشاره شد یکی از اهداف متفقین دستیابی به منابع نفت و حفظ امنیت چاه های نفت انگلستان در جنوب ایران بود.)
از سوی دیگر شرکت نفت ایران و انگلستان درطول سال های فعالیت در ایران یکی از قطب های قدرت به شمار می رفت و در برخی امور کشور دخالت می کرد. آبراهامیان در این زمینه می گوید: این شرکت نفتی رابطۀ بسیار نزدیکی با مقامات دولتی ایران داشته است و این گونه عنوان می شده که این همکاری های نزدیک به منظور برطرف ساختن “احتیاجات اصلی و پیشبرد صنعت نفت کشور” انجام می گیرد. اما از نظر تهران آن قسمت از کشور (مناطق نفوذ شرکت نفت)، جزو اختیارات دولت نبوده و همیشه افرادی بودند که با انگلستان همکاری می کردند.[۳۴۴]
دولت ملی مصدق که تشکیل آن نشانه توسعه سیاسی بود بواسطه معادلات نفت و تحریم نفتی انگلستان نتوانست برنامه های خود را اجرا کند. براساس اظهارنظر برخی پژوهشگران، انگیزه اصلی مصدق برقراری دموکراسی بود یعنی نفت به عنوان یک ابزار اقتصادی در خدمت هدف سیاسی قرار گرفته بود. در دولت مصدق نقش شاه به نقش سلطان، یعنی آن چیزی که انقلاب مشروطه می خواست، تبدیل شده بود. مصدق به درجه ای از استقلال از دربار رسیده بود که توانست خواهر شاه را از کشور تبعید کند. اما همین دولت که قدرت دیکتاتور را از او گرفته ، به احزاب آزادی فعالیت داده و دست اصحاب مطبوعات را در انتقاد از دولت باز گذاشته بود، ابتدا بخاطر معادلات نفتی و آسیب پذیری اقتصاد ایران در برابر تحریم این ماده طبیعی، تضعیف گردید و پس از آن، با انگیزه دستیابی مجدد ابرقدرت ها به نفت ایران، در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد.
درمورد انگیزه های آمریکا و انگلستان در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد نظرات مختلفی مطرح شده است، ازجمله اینکه آمریکا و انگلیس برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم به ایران به سرنگونی مصدق پرداخته اند. اما آن دسته از محققان که نفت را عامل دخالت ابرقدرتها در سرنگونی مصدق دانسته اند از استدلال قوی تری استفاده کرده اند. یرواند آبراهامیان معتقد است: علت اصلی شکل گیری کودتای ۱۹۵۳ نفت بود و دخالت آمریکا در این کودتا هم به خاطر یک سری منافع نفتی صورت گرفت. شرکت های نفتی آمریکا از همان ابتدا می دانستند که جنبش ملی شدن نفت به نتیجه خواهد رسید و متوجه این موضوع بودند که درصورت موفقیت این حرکت، تنها منافع نفتی انگلستان در ایران و کویت نیست که متحمل خسارت می شود بلکه منافع نفتی آمریکا در عربستان سعودی، اندونزی، آمریکای لاتین و دیگر نقاط نیز به خطر می افتد.[۳۴۵]
موضع متفاوت آمریکا در قبال ملی شدن صنعت نفت در مراحل آغازین، میانی و پایانی نهضت نیز در همین راستا قابل توجیه است. هنگامی که افزایش قدرت مصدق منافع شرکت های نفتی غرب را به خطر انداخت مواضع آنها از حمایت و بی طرفی به سمت مخالفت و سرنگونی چرخش کرد. بنا براین نفت در دوره پهلوی ،یکی از عوامل نقض استقلال و تهدید تمامیت ارضی کشور بود.
فصل ششم
فصـل شـشم
نفت و توسعۀ اجتماعی - فرهنگی
نفت و توسعه اجتماعی- فرهنگی
شهرنشینی و مهاجرت
دولت در امر آموزش، تحولات آموزشی را تابع سیاست دولت و درآمدهای آن (که از ۱۳۳۰ به بعد عمدتاً ناشی از فروش نفت بود) کرد. از ابتدای قرن ۱۴ شمسی، گسترش آموزش رسمی آغاز شد اما سرعت آن نسبت به دوره
۱۳۳۸ و بیش از ۷/۱ میلیون نفر در سال ۱۳۳۹ رسید. تعداد آموزشگاه‌ها نیز در سال ۱۳۳۸، ۳۰۶/۱۰ باب بود و در سال بعد به ۱۱۳۴۴ باب افزایش یافت.[۳۴۶] در دهه ۱۳۴۰ روند گسترش آموزش و پرورش تسریع گردید و تعداد مدارس از سال تحصیلی ۴۲-۱۳۴۱ تا سال تحصیلی ۴۶-۱۳۴۵ حدود ۷۵ درصد رشد کرد، تعداد دانش‌آموزان نیز با رشد ۵۸درصدی از حدود ۲میلیون نفر در سال تحصیلی ۴۲-۱۳۴۱ به ۴/۳ میلیون در سال تحصیلی ۴۶-۱۳۴۵ رسید.
جدول شماره ۲۰- تعداد مدارس و دانش‌آموزان کشور در دهه ۱۳۴۰[۳۴۷]

 

 

شاخص‌ها

 

سال تحصیلی ۴۲-۱۳۴۱

 

سال تحصیلی ۴۳-۱۳۴۲

 

سال تحصیلی ۴۴-۱۳۴۳

 

سال تحصیلی ۴۵-۱۳۴۴

 

سال تحصیلی ۴۶-۱۳۴۵

 

 

 

تعداد دبستان

 

۱۲۴۵۱

 

۱۳۳۰۲

 

۱۵۶۵۷

 

۱۵۱۳۵

 

۱۴۷۴۰

 

 

 

تعداد دبیرستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 12:08:00 ق.ظ ]




یکی از حقوقدانان فرانسوی تعریفی مشابه دارند به این مضمون که: باید اوّل یک محکومیت قطعی با حاکمیت قضیه قضاوت شده به عنوان عنصر اوّل تکرار وجود داشته باشد؛ و سپس باید جرم دوم، که عنصر تکرار خواهد شد، در بعضی شرایط واقع شود، که قسمتی از آن مربوط به نوع جرم و قسمت دیگر مربوط به فاصله‌ای است که میان این دو عنصر وجود دارد و این شرایط برحسب اینکه عنصر اول و دوم، مجازاتها و جرایم، جنایی و یا جنحه‌ای باشند فرق دارد. [۲۷۴]
تشدید مجازات تکرار جرم بدین شکل توجیه شده است که شخصی که یک بار محکومیت پیدا می کند باید از عمل خود تنبّه حاصل کند و از بزه کاری مجدّد خودداری نماید. از این نظر مرتکب تکرار جرم دارای مسئولیت جزایی بیشتر شناخته می‌شود و به هنگام جرم دوم و جرایم بعدی مشمول مجازات‌های سنگین تر قرار می‌گیرد. [۲۷۵]
گاروفالو در مورد این موضوع که چرا کسانی که به زندان میروند پس از خروج از زندان دوباره دچار تکرار جرم می‌شوند، می‌گوید: این بدان خاطر است که زندان در تأمین بعضی از هدفهایی که برای نظام جزایی قائل هستیم، یعنی اصلاح حال مجرم و تربیت مجدّد او برای ورود به اجتماع غیر بزهکار، با شکست مواجه بوده است و تقصیر این شکست را نباید با اجرای مجازات سنگینتر به گردن مرتکب تکرار جرم قرار داد.[۲۷۶]
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
برای تحقّق تکرار جرم به شرایطی نیاز است که در مادّه ۴۸ ق. م. ا. به آنها اشاره شده است، مادّه ۴۸ بیان می دارد «هر کس به موجب حکم دادگاه به مجازات تعزیری و یا بازدارنده محکوم شود، چنانچه بعد از اجرای حکم مجدداً مرتکب جرم قابل تعزیر گردد دادگاه می‌تواند در صورت لزوم مجازات تعزیری یا بازدارنده را تشدید نماید در این مادّه به دو رکن اساسی محکومیت پیشین و محکومیت مجدّد اشاره شده است که می‌توان برای هر یک اوصاف و قیودی به شرح زیر برشمرد:
نخست – تحقّق تکرار جرم منوط به این است که محکومیت سابق قطعی شده باشد به این معنی که حکم محکومیت اعتبار امر مختومه را پیدا کرده و لازم الاجرا گردیده باشد.
دوّم – حکم محکومیت کیفری از دادگاه های ایران صادر شده باشد.
سوّم – قواعد مربوط به تکرار جرم نسبت به احکام صادر از دادگاه درباره‌ی اطفال بزهکار مجری نیست.[۲۷۷]
چهارم – حکم محکومیت پیشین باید، ماهیتاً تعزیری یا باز دارنده باشد بنابراین پیشینه محکومیت به مجازاتهایی همچون حدود و قصاص در تشدید مجازات جدید موثر نیست.
پنجم – باید حکم محکومیت کیفری به اجرا در آمده باشد. بنابراین به نظر یکی از حقوقدانان فرق است بین اجرا و اتمام حکم محکومیت کیفری، بدون شک اگر بنا به دلایلی مانند یکی از عذر های معاف کننده، محکومیت کیفری به اجرا در نیاید، سابقه‌ی محکومیت قطعی به تنهایی در تکرار جرم کفایت نمیکند. ولی اگر پس از اجرای حکم و در انتهای آن بزهکار مرتکب جرم جدیدی گردد مشمول قاعده تکرار قرار خواهد گرفت. [۲۷۸]
ششم – اگر موجباتی مانند عفو عمومی و یا نسخ قانون اساساً محکومیت نخستین را محو و یا آثار آن را بزداید چون دیگر محکومیتی وجود ندارد و یا هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتّب نیست ( بند یک مادّه ۱۱ قانون مجازات اسلامی ) قواعد تکرار شامل جرم مجدّد نخواهد شد.
برای دومین رکن تکرار جرم یعنی محکومیت مجدد شرط دیگری جز تعزیری بودن جرم اخیر نمیتوان شناخت.[۲۷۹]
در ادامه باید اشاره کرد همانطوری که در بحث تعدّد جرم متذکّر شدیم از آنجایی که تبصره (۱) مادّه ۶۷۵ و تبصره (۱) مادّه ۶۸۷ در طبقه بندی حدود قرار میگیرد نمی‌توان تکرار جرم را اعمال کرد و اگر بتوان بر مرتکب مادّه ۶۸۳ عنوان محارب را قرار دهیم یعنی عناصر محاربه در مجرم وجود داشته باشد دیگر اعمال تکرار جرم بر اساس تعزیرات را نمی‌توان اجرا کرد.
مجازات تکرار جرم: مادّه ۴۸ ق. م. ا. مجازات کسی را که مرتکب تکرار جرم شده است اینگونه بیان می‌دارد که دادگاه می‌تواند در صورت لزوم مجازات تعزیری یا بازدارنده را تشدید نماید.
در پایان این بحث توضیحی مختصر نیز درباره تبصره ی مادّه ۴۸ ضروری است، مطابق تبصره‌ی مذکور:«هر گاه حین صدور حکم محکومیت‌های سابق مجرم معلوم نباشد و بعداً معلوم شود دادستان مراتب را به دادگاه صادر کننده حکم اعلام می‌کند در این صورت اگر دادگاه محکومیت‌های سابق را محرز دانست میتواند طبق مقرّرات این ماده اقدام نماید.»
جمله « اگر دادگاه محکومیت های سابق را محرز دانست » به عقیده ی یکی از نویسندگان کتب حقوقی قابل تأمّل است زیرا شرط اعمال قواعد تکرار جرم محکومیت قطعی سابق است. دادگاه مجاز نیست چنانچه بررسی مجدّد موافق با آن نبود از اعمال قواعد تکرار جرم اعراض کند چه، حکم قطعی اعتبار امر مختومه را پیدا کرده است.[۲۸۰]
بند دوّم : کیفیات خاص تشدید مجازات
در بعضی جرائم خاص قانون گذار وجود عوامل و شرایطی را باعث تشدید مجازات شناخته است در این موارد جرم ارتکابی مستلزم خطر بیشتر و جدّی‌تر برای جامعه است، یا به صورتی عمیق‌تر و بارزتر وجدان اجتماع را جریحه‌دار می‌کند.[۲۸۱]
الف : کیفیات شخصی تشدید مجازات
این کیفیات از این جهت شخصی نامیده می‌شود که به اوصاف و صفات بزهکار اعم از مباشر و معاون و شرکاء جرم بستگی پیدا می‌کند کیفیات مذکور مجرمیت کسی را تشدید می کند که واجد این وصف یا صفت باشد.[۲۸۲]

 

    1. مفهوم و آثار کیفیات شخصی تشدید مجازات

 

کیفیات مشدّده شخصی کیفیاتی هستند که در شخص مرتکب جرم وجود دارد و همین امر ، باعث تشدید مجازات او می‌گردد .[۲۸۳]این کیفیات از این جهت شخصی نامیده می‌شود که به اوصاف و صفات بزهکار اعم از مباشر و معاون و شرکاء جرم بستگی پیدا می‌کند کیفیات مذکور مجرمیت کسی را تشدید می کند که واجد این وصف یا صفت باشد.[۲۸۴]
بطور مثال در بعضی موارد کیفیت مشدّده اختصاصی مربوط به وصف مرتکب عمل مجرمانه و موقعیت او نسبت به شخص مجنی علیه می باشد‌. مثلاً در ماده ۵۳۲ قانون مجازات اسلامی آمده است : «هریک ازکارمندان و مسئولان که در اجرای وظیفه خود در احکام و تقریرات و نوشته‌ها و اسناد و سجّلات و دفاتر و غیر آنها از نوشته ها و اوراق رسمی تزویر کند اعم از اینکه امضا یا مهری را ساخته یا امضا یا مهر یا خطوط را تحریف کرده یا کلمه‌ای الحاق کند، یا اسامی اشخاص را تغییر دهد علاوه بر مجازات‌های اداری و جبران خسارت وارده به حبس ازیک تا پنج سال یا به پرداخت شش تا سی میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.»
اهمیّت جهات عینی و جهات شخصی مجازات بیشتر در مسائل شرکت و معاونت در جرم مصداق پیدا می‌کند چرا که علل عینی تشدید مجازات باعث تشدید مجازات شرکاء و معاونین جرم خواهد شد، در حالی که علل شخصی تشدید مجازات فقط اختصاص به فرد مرتکب معیّنی که دارای این چنین صفات و کیفیات خاصّی است داشته و به شرکاء و معاونین که فاقد این صفات هستند تصرّی پیدا نمی‌کند.[۲۸۵]

 

    1. مصادیق قانونی کیفیات شخصی تشدید مجازات

 

کیفیات مشدّده شخصی مربوط به اوصاف و حالات مجرم و معاون و شرکاء جرم است و وجود همین عامل در مرتکب موجب تشدید مجازات می‌گردد از جمله این علل می‌توان به مواردی چون سمت و مأموریت ‌دولتی،‌ مستی،‌کفر‌،‌حرفه،‌‌‌‌‌احصان، جنسیت، سن و سال اشاره کرد وجود بعضی از این خصوصیات در مرتکب جرم تخریب موجب تشدید مجازات اوست. برای مثال میتوان به این موارد اشاره کرد:
اول) سمت و مأموریت دولتی: داشتن سمت و یا مأموریت دولتی در ارتکاب بسیاری از جرایم از موجبات تشدید است.
مادّه ۵۴۳ قانون مجازات اسلامی مجازات محو کردن یا شکستن مهر و پلمپ که بوسیله افراد عادی ارتکاب یابد حبس از سه ماه تا دو سال تعیین کرده است، در صورتیکه اگر همین عمل، توسط مستحفظ آن واقع شود مجازات مستحفظ حبس از یک سال تا دو سال خواهد بود.
یا براساس مادّه ۵۴۵ ق. م. ا. اگر افرادی مرتکب تخریب یا ربودن و یا برخلاف مقرّرات معدوم کردن بعض یا کل نوشته ها یا اسناد و اوراق یا دفاتر یا مطالبی که در دفاتر ثبت و ضبط دولتی مندرج است و یا در اماکن دولتی محفوظ یا نزد اشخاصی که رسماً مأمور حفظ آنها هستند سپرده شده بشوند به حبس از سه ماه تا شش سال محکوم خواهد شد. در صورتیکه هر یک از این اعمال توسط امانت‌دار یا مستحفظ اموال و اشیاء مذکور انجام شود امانتدار و مستحفظ به سه ماه تا ده سال حبس محکوم خواهد شد.[۲۸۶]
مادّه (۱) قانون مجازات اخلالگران در صنایع مصوب ۲/۲/۱۳۵۲ مجازات افراد مخرب را حبس جنایی درجه (۱) از ۵ تا ۱۵ سال مقرّر کرده است . مادّه (۵) این قانون مقرّر کرده «هر گاه کارکنان واحدهای مذکور در مادّه یک مرتکب بزه های مندرج دراین قانون شوند به حدّاکثر مجازات مقرّر محکوم خواهد شد.»
دوم) سردستگی دو یا چند نفر در ارتکاب جرم: اگر به طور مثال چند نفر اقدام به تخریب ملکی نماید و در میان این چند نفر شخصی حالت رهبر را داشته باشد، از کیفیات مشدّده در مورد او اعمال میشود.
سوم) مستی: مستی حالتی است که با نوشیدن مسکر ایجاد میشود و شعور و اراده را مختل میکند. در مادّه ۷۱۸ ق.م .ا درباره قتل یا جرح یا صدمات بدنی ناشی از تخلّفات رانندگی آمده است (…هرگاه راننده یا متصددّی وسایل موتوری در موقع وقوع جرم مست بوده باشد…به بیش از دوسوّم حدّاکثر مجازات مذکور محکوم خواهد شد…)[۲۸۷]
علل و عوامل مشدّده دیگر چون مستی، دین و عقاید مذهبی‌، سن و سال و جنسیت و مانند آن در تشدید جرایم تخریب تأثیر چندانی ندارد امّا در جرایم دیگر موثّر در مقام می‌باشد.[۲۸۸]
کیفیات عینی تشدید مجازات
گاهی اوقات عواملی که در یک جرم بخصوص وجود دارد باعث می‌شود ارتکاب آن خطر بیشتری را برای جامعه به وجود آورد از این نظر قانونگذار مجازات بیشتری را برای نفس عمل مجرمانه پیش بینی کرده است برای نمونه در بحث سرقت، سرقت در محل سکنی، سرقت همراه با شکستن حرز، سرقت در شب، سرقتی که با همکاری دو نفر یا بیشتر صورت گیرد، سرقتی که همراه با سلاح انجام پذیرد، مشمول مقرّرات تشدید مجازات قرار گرفته است .[۲۸۹]

 

    1. مفهوم وآثار کیفیات عینی تشدید مجازات

 

کیفیات مذکور وقایعی خارجی است که اگر با افعال مادّی جرم مقارن گردد به حدّت و خطرناکی آن می‌افزاید. پس اگر این کیفیات در یک جرم وجود داشته باشد باعث آن خواهد شد که مجازات آن تشدید شود.[۲۹۰]
در مورد علل تشدید مجازات در قوانین جزائی کنونی باید توجّه داشت که بر عکس کیفیایت مخفّفه که قاضی دادگاه می‌تواند با وجود این کیفیات، در مجازات مرتکب تخفیف قائل شود، تشدید مجازات فقط در صورتی امکان پذیر است که این مجازات از طرف خود قانونگذار پیش بینی شده باشد و دادرس دادگاه نمی‌تواند به میل و اختیار خود و در غیر مواردی که تشدید مجازات از طرف قانون تعیین شده باشد، مجازات جرمی را تشدید نماید، هرچند که جرم ارتکابی زننده و خطرناک باشد.[۲۹۱]

 

    1. مصادیق قانونی کیفیات عینی تشدید مجازات

 

در این عنوان به مصادیق کیفیات عینی تشدید مجازات در جرم تخریب خواهیم پرداخت که به علّت اینکه موجب شده‌اند جرم تخریب با حدّت و خطرناکی بیشتری همراه باشد موجب تشدید مجازات شده است.حال به بررسی این عوامل درجرم تخریب خواهیم پرداخت:
تعدّد مجرم با سبق تصمیممقصود اقدام مجرمانه‌ی دو یا چند تن با توطئه قبلی است مثال: تعدّد مرتکبین هم می‌تواند یکی از علل تشدید کننده مجازات باشد زیرا همین تعدّد و دسته جمعی بودن مجرمین، ایجاد خوف و ترس بیشتری در مجنی علیه کرده و قدرت دفاعی او را در مقابل آنان ضعیف تر می نماید و از طرفی برای مرتکبین جسارت و تجرّی بیشتری بوجود می آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:08:00 ق.ظ ]




شکل ۱-۱ ساختار پژوهش ۲۱
شکل ۲-۱ مجازی سازی شبکه ارتباطی محیط کاری ۴۱
شکل ۳-۱ روش‌شناسی پژوهش ۸۷
شکل ۳-۲ مدل مفهومی پژوهش ۸۹
فهرست نمودارها
نمودار ۴-۱ توزیع کارکنان بر حسب جنسیت ۱۱۰
نمودار ۴-۲ توزیع کارکنان بر حسب مقام ۱۱۱
نمودار ۴-۳ توزیع کارکنان بر حسب سابقه کاری ۱۱۲
نمودار ۴-۴ توزیع کارکنان بر حسب تجربه کامپیوتری ۱۱۳
نمودار ۴-۴ توزیع کارکنان را بر حسب جنسیت ۱۲۴
نمودار ۴-۵ توزیع کارکنان را بر حسب رشته تحصیلی ۱۲۵
فصل اول- کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
تغییرات سریع از ویژگی‌های مهم محیط کسب‌و‌کار کنونی می‌باشد. بنگاه‌های صنعتی و خدماتی با محیط رقابتی که پیچیدگی، پویایی و غیر قابل‌ پیش‌بینی بودن از ویژگی‌های اصلی آن است در تعامل هستند )نیک‌سیر، ۱۳۷۱). تغییراتی همچون افزایش رقابت جهانی، تأثیر فناوری اطلاعات، طراحی مجدد فرایندهای کسب‌و‌کاری و توسعه بخش‌های خدماتی بر دنیای کار تاثیر می‌گذارند (Frese, 2000). سازمان‌ها همچنان به سرمایه‌گذاری‌های عظیم برای ایجاد زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور تسهیل روابط کارکنان و در نتیجه افزایش عملکرد شغلی کارکنان ادامه می‌دهند ((Guartner, 2008. شبکه‌های اجتماعی مجازی به عنوان یکی از جدیدترین فناوری‌های ارتباطی هستند که به کاربران در حفظ روابط اجتماعی موجود، پیدا کردن دوستان جدید، تغییر و تکامل سایت‌ها و شریک و سهیم شدن در تجربه‌های یکدیگر کمک می‌کنند و زمینه عضویت، فعالیت و مشارکت هدفمند کاربران را فراهم می‌کنند (Massari, 2010). توسعه‌های اخیر فناوری اطلاعات و سرویس‌های وب منجر به توسعه و گسترش شبکه‌های اجتماعی و ارتباطات شده است. از ویژگی‌های مهم شبکه‌های اجتماعی، تعامل بین کاربران است. کاربران شبکه‌های اجتماعی نه تنها اطلاعات شخصی خود (Foster et.al‚ ۲۰۱۰) را به اشتراک می‌گذارند، بلکه از وب‌سایت‌های اجتماعی به منظور جستجوی محصولات یا اشتراک‌گذاری توصیه‌ها و تجربیات با دوستان خود و سایر کاربران استفاده می‌نمایند (Tripp & Gregoire‚ ۲۰۱۱).
مقاله - پروژه
در این پژوهش، از یک دیدگاه نظری به نام شبکه‌های اجتماعی برای توضیح عملکرد شغلی استفاده می‌شود. شبکه اجتماعی عمدتا با یک دید ساختاری عملکرد شغلی را توضیح می‌دهد و بحث می‌کند که ارتباطات شبکه‌ای کارمند نقش مهمی در دسترسی موثر به منابع مهم ایفا می‌کنند که به عنوان مکانیزم‌های کلیدی مشارکتی به طور مثبت بر عملکرد شغلی تاثیر می‌گذارند. این پژوهش با تمایز میان شبکه‌های ارتباطی آنلاین و آفلاین کارکنان، فناوری را در نظریه شبکه اجتماعی جای داده تا عملکرد شغلی کارکنان را درک کند. ارتباطات شبکه‌ای مانند ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم در هر دو شبکه ارتباطی محیط کاری آنلاین و آفلاین در نظر گرفته می‌شوند که به چهار نوع ارتباط متمایز منتهی می‌شود. در این فصل ابتدا موضوع پژوهش و اهمیت آن از نظر پژوهش و کاربرد بیان می‌شود و ادبیات پژوهش به طور مختصر مورد بررسی قرار می‌گیرد و سپس اهداف، سوالات و فرضیه‌های پژوهش بیان شده و در نهایت مفاهیم و واژگان کلیدی تعریف شده و ساختار پژوهش بیان می‌شود.
۱-۲ بیان موضوع
میزان موفقیت سازمان‌ها در رسیدن به اهدافشان با عملکرد شغلی کارکنان رابطه مستقیم دارد، به همین جهت عملکرد شغلی کارکنان از اهمیت بالایی در سازمان برخوردار می‌باشد. سازمان‌ها به دنبال کارکنانی هستند که بتوانند در مشاغل خویش به خوبی عمل کنند. عملکرد خوب، بهره‌وری سازمان را ارتقاء می‌بخشد و ارتقاء بهره‌وری، منجر به بهبود اقتصاد ملی جامعه می‌شود (Wright, 2004). بررسی‌های اولیه ارتباط مثبت بین سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعات و عملکرد شغلی را نشان می‌دهند، اخیرا محققان بینش بهتر و وسیع‌تری را درمورد چگونگی و چرایی اثر فناوری اطلاعات بر عملکرد شغلی سازمان‌ها به کارگرفته و دریافته‌اند که این اثر به یک موضوع بدیهی برای بهبود عملکرد شغلی تبدیل شده است. تریلیون‌ها دلار صرف خدمات ICT به عنوان منبع عظیم انگیزش برای تحقیقاتی می‌شود که به دنبال درک سیستم‌های اطلاعاتی هستند (Zhang &Venkatesh, 2013). وجود ارتباطات موثر و صحیح، همواره یکی از عوامل مهم موفقیت در سازمان بوده است. بدون وجود یک سیستم ارتباطی موثر مدیران و کارکنان قادر نخواهند بود وظایف خود را به درستی انجام دهند و اداره سازمان دشوار خواهد بود. توسعه ارتباطات الکترونیکی و ماهواره‌ای در طرز تفکر، نحوه انجام کارها، شیوه مذاکره و به طورکلی شیوه زندگی، نسبت به گذشته تغییرات زیادی را ایجاد کرده است که این تغییرات همچنان ادامه دارند. رشد سیستم‌های اطلاعاتی با داده‌های غنی به این معنا است که مدیران دیگر در حیرت و سرگردانی نیستند بلکه آنلاین و همیشه نزدیک هستند و به اطلاعات مهمی که برای تصمیم‌های درست و به موقع نیاز دارند، دسترسی دارند. سطح فناوری درکل و فناوری اطلاعات به طور خاص در حال رشد می‌باشد که باعث شده وضعیت زندگی مردم در سراسر جهان به طور قابل‌توجهی تغییر یابد (Laudon & Laudon, 2012). با فراتر رفتن الگوهای ارتباطی از مرزهای ملی و انتشار پرشتاب اینترنت، ماهواره و فناوری‌های دیجیتالی، ارتباط همزمان میان بخش‌های وسیع‌تری از جهان امکان‌پذیر شده است. نقش عمده رسانه‌ها در شکل‌دهی به افکار عمومی باعث شده که اهمیت رسانه‌ها بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و شبکه‌های اجتماعی به جایگاهی بی بدیل دست یابند. در حال حاضر، شبکه‌های اجتماعی مجازی به یکی از مهم‌ترین ابزارهای ارتباطی در سطح جامعه و جهان تبدیل شده و از شهرت فراوانی برخوردار است (Pempek et.al, 2009). شبکه‌های اجتماعی مجازی، مکان‌هایی هستند که در آن‌ها افراد فرصت می‌یابند خود را معرفی نموده، ویژگی‌های شخصیتی خود را بروز داده و با سایرین ارتباط برقرار کرده و روابط خود را حفظ نمایند (۲۰۰۰ Ellison,). این شبکه‌ها به طور بالقوه، چه در سطح روابط بین فردی و چه در سطح روابط اجتماعی، توانایی ایجاد تغییرات اساسی در زمینه زندگی اجتماعی هر فرد را دارند (Ellison et.al, 2009). همانطور که سازمان‌ها در انجام وظایف خود بیشتر به فناوری اطلاعات و ارتباطات وابسته می‌شوند، باید به طور موثر در فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی نفوذ کرده و از مزایای آن مانند ارتقاء عملکرد شغلی استفاده کنند. سازمان‌ها باید نقش شبکه‌های اجتماعی در به حداکثر رساندن مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات را در نظر بگیرند. زمانی که کارکنان شبکه‌های آفلاین خود را کاهش می‌دهند، ممکن است شبکه‌های آنلاین خود را گسترش دهند، به این دلیل که آنها قادر به حل همه مشکلات خود از طریق ارتباطات رو در رو نیستند. بنابراین، به منظور درک صحیح مزایای فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی، کارکنان نیازمند توسعه هر دو شبکه آنلاین و آفلاین می‌باشند. یکی از چالش‌برانگیزترین جنبه‌های جهانی‌شدن، جنبه فرهنگی آن است. فرهنگ یکی از واژه‌های پیچیده‌ای است که تاکنون در علوم اجتماعی، مورد بررسی بسیاری قرار گرفته است. برقراری ارتباط به زمینه‌های فرهنگی مناسب نیاز دارد که بدون وجود این زمینه‌های فرهنگی، ارتباطی شکل نمی‌گیرد (بشیر، ۱۳۸۷). یکی از جنبه‌های مثبت پدیده جهانی شدن، یکی شدن فرهنگ ملت‌ها می‌باشد که حاصل پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات و نفوذ و گسترش شبکه‎های اجتماعی و ماهواره‎ای است. با این وجود توجه اندکی به فرایندهای سطح فردی درگیر در ایجاد و نگهداری فرهنگ سازمانی و چگونگی تاثیرگذاری این فرایندها بر فرهنگ ملتی که سازمان در آن فعالیت می‎کند، انجام شده است (Harris, 1994).
با توجه به نقش حیاتی عملکرد و اهمیت دستیابی به عالی‌ترین سطح آن در سازمان‌ و نقشی که ارتباطات در فرایند عملکرد سازمانی ایفا می‌کند و با توجه به نقش مکمل فرهنگ و ارتباطات و تاثیر فرهنگ بر تمام جنبه‌های سازمانی و نقش استراتژیک آن در انسجام و افول سازمانی، با توجه به نوظهور بودن پدیده شبکه‌های اجتماعی و عدم آشنایی با تمامی آثار این شبکه‌ها و همچنین برخورداری این پدیده از ویژگی سیال بودن و پویایی و لزوم انجام پژوهش‎های بیشتری بر روی سایر جنبه‎های تأثیرگذار این شبکه‎ها، لازم است که همگام با رشد و تکامل فناوریکی و محتوایی شبکه‌های اجتماعی مجازی در ابعاد مختلف، کارکرد آنها به ویژه نقش آنها در ارتباطات اجتماعی و عملکرد افراد مطالعات بیشتری انجام شود. از این رو بررسی تاثیر فناوری و به طور خاص ارتباطات شبکه‌ای حاصل از نظریه شبکه اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان امری ضروری و حیاتی می‌باشد.
۱-۳ اهمیت موضوع
عملکرد شغلی یکی از عواملی است که در کشورهای توسعه یافته مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. بنابراین، یکی از مهمترین اهدافی که مدیران سازمان‌ها به دنبال آن هستند، ارتقاء عملکرد شغلی کارکنان می‌باشد. از سوی دیگر، فناوری‌های اطلاعاتی تحولات عظیمی در شرکت‌ها و سازمان‌های بازرگانی ایجاد کرده‌اند؛ به گونه‌ای که عملکرد کلی این شرکت‌ها کاملا تحت‌تاثیر میزان کاربرد این فناوری‌ها می‌باشد. اﯾﻦ ﺗﺤﻮﻻت تأثیر ﻋﻤﯿقی ﺑﺮ ﺗﻌﺎﻣﻞ و رواﺑﻂ انسان‌ها داﺷﺘﻪ‌اند. تحقیقات نشان داده‌اند که بدون ارتباطات صحیح، گردش امور مختل می‌شود. موضوع ارتباطات در سازمان از چنان اهمیتی برخوردار است که می‌توان گفت اولین و مهم‌ترین وظیفه مدیر توسعه سیستم‌های ارتباطاتی در سازمان است. جریان مستمر ابداعات فناوری اطلاعات، از اینترنت تا شبکه‌های بی‌سیم و تلفن دیجیتال، به طور مستمر دنیای کسب‌و‌کار را دستخوش تغییر کرده است. این ابداعات به شرکت‌های کارآفرین و خلاق امکان ایجاد محصولات و خدمات جدید، توسعه مدل‌های کسب‌و‌کاری و تغییر روش‌های انجام کارهای روزمره را می‌دهد (Laudon & Laudon, 2012). در بررسی موسسه کار در سال ۲۰۰۹ در مورد تغییر ارتباطات در محل کار، براساس نظرات ۱٫۲۴۳ کارمند، بیش از ۸۵ درصد پاسخ دهندگان از ایمیل، کامپیوتر، اینترنت و اینترانت سازمان خود استفاده می‌کردند. بعلاوه ۱۳درصد پاسخ‌دهندگان به سایت‌های شبکه اجتماعی مانند فیس‌بوک[۱] و مای‌اسپیس[۲]، ۱۳ درصد به بلاگ‌ها[۳]، ۴ درصد به مینی بلاگ‎هایی همچون توییتر[۴] و ۳ درصد به فناوری‌های دنیای مجازی مانند سکندلایف[۵] در محل کار خود دسترسی داشتند (Broughton et.al, 2009). در سال ۲۰۰۹ مطالعه ۲۰۱۳ نفر که به طور تصادفی در انگلستان انتخاب شده بودند، نشان داد که ۷۰ درصد جمعیت از اینترنت استفاده می‌کنند که در مقایسه با سال ۲۰۰۳، حدود ۵۹ درصد افزایش داشته است. در میان کاربران اینترنت ۶۱ درصد در محل کار خود از اینترنت استفاده می‌کنند و به طور میانگین، ۷ ساعت از وقت خود در هفته را، در محل کار خود آنلاین هستند .(Helsper et.al, 2009) طبق آمار ارائه شده توسط پرایس (۲۰۱۰)، نزدیک به ۶۱ درصد از کاربران وب در سراسر دنیا روزانه به شبکه اجتماعی مراجعه می‌کنند. ۴۹ درصد کاربران اینترنت از شبکه‎های اجتماعی استفاده می‌کنند که نسبت به سال ۲۰۰۷ افزایش ۱۷درصدی داشته استet.al, 2009) (Helsper. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و آمار بالایی در استفاده از شبکه‌های اجتماعی دارد. در ایران از شبکه‌های اجتماعی بیشتر برای نوشتن و به اشتراک گذاشتن زندگی شخصی استفاده می‌شود و فعالیت‌های اقتصادی نقش کمرنگ‌تری میان کاربران فارسی زبان دارد. میزان عضویت ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر از افزایش قابل ملاحظه‌ای برخوردار بوده است، به طوری که در برخی منابع گزارش شده است که در سال ۲۰۱۰ در حدود ۳/۰% جمعیت ایران (برابر با۲۵۰،۰۰۰ نفر) صرفاً در شبکه اجتماعی فیس‌بوک عضو بوده‌اند (Chen & Sali, 2010). امروزه در آمریکا و سایر اقتصادهای جهانی کسب‌و‌کار به شکل مرسوم وجود ندارد. در سال ۲۰۱۰ بنگا‌ه‌های آمریکایی تقریبا بیش از $ ۵۶۲ بیلیون در زمینه سخت‌افزار سیتم‌های اطلاعاتی، نرم‌افزار و تجهیزات مخابراتی هزینه کردند. به‌علاوه، $۸۰۰ بیلیون دیگر صرف خدمات و مشاوره‌های تجاری شده که بیشتر آن مربوط به طراحی‌مجدد عملکرد تجاری شرکت‌ها به منظور بهره‌گیری از فناوری‌های جدید بوده است (Laudon & Laudon, 2012). خوانندگان روزنامه در حال کاهش هستند، بیش از هفتاد و هشت میلیون نفر اخبار را به صورت آنلاین می‌خوانند، شصت میلیون پایگاه داده آنلاین وجود دارد، سی و نه میلیون نفر به صورت آنلاین ویدئو تماشا می‌کنند و شصت و شش میلیون نفر خواننده وبلاگ وجود دارد (Laudon & Laudon, 2012). حضور اینترنت در سیستم ارتباطات بین‌المللی هزینه‌های عملکرد و تراکنش‌های جهانی را کاهش داده است. در حال حاضر، مشتریان می‌توانند از بازارهای جهانی خرید کرده، از اطلاعات مربوط کالاها به صورت شبانه‌روزی مطلع شوند. شرکت‌های تولیدکننده کالاها و خدمات می‌توانند با یافتن تامین‌کنندگان با هزینه‌های کمتر، هزینه‌های خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. از سال ۲۰۰۹، تعداد تلفن‌های تلفن همراه بی‌سیم افزایش قابل‎توجهی داشته‌اند (Laudon & Laudon, 2012). بررسی‌های اولیه پیشرفت چشمگیری در درک ویژگی‌های رسانه‌های ارتباطی متفاوت و چگونگی ارتباط آنها با اثربخشی ارتباطی تحت شرایط کاری متفاوت داشته‌اند (Dennis et.al, 2008). با این وجود، هنوز تحقیقات مرتبط با تاثیرات عمده فناوری بر شغل کارمند به‌ویژه عملکرد شغلی محدود هستند (Rai et.al, 2003).
این پژوهش بر یک دیدگاه نظری به نام شبکه‌های اجتماعی تاکید می‌کند که عملکرد شغلی را توضیح می‌دهد. کاربرد نظریه شبکه اجتماعی به درک بهتر تاثیر فناوری بر عملکرد شغلی کمک می‌کند. کارکنان با ارتباطات شبکه‌ای بیشتر می‌توانند از سیستم‌های اطلاعاتی و ارتباطی برای ارتقای عملکرد شغلی خود استفاده کنند (Borgatti, 2005). اگر سازمان‌ها به کارکنان خود آموزش دهند که در مورد ساختار شبکه خود فکر کنند، آن‌ها به احتمال زیاد ساختار شبکه خود را به گونه‌ای تغییر خواهند داد که به آن‌ها در دستیابی به منابع کمک کند. درک مکانیزم‌های مختلف چهار نوع شبکه ارتباطی، به سازمان‌ها کمک خواهد کرد که به کارکنان خود آموزش دهند تا استراتژی‌های موثرتری را برای ارتقاء عملکرد شغلی خود توسعه دهند. ساختار شبکه‌ای موثر به افراد در دستیابی به منابع مفید کمک می‌کند و آنها می‎توانند این منابع را به صورت بلادرنگ دریافت‌کنند. این موارد می‌توانند در عملکرد شغلی افراد موثر باشند. بررسی‌های اولیه نارسایی‌هایی را در ارتباط با روابط آنلاین و اهمیت ملاقات‌های رو در رو، در عملکرد موثر کارکنان مجازی نشان می‌دهند. این پژوهش بینش وسیع‌تری از منظر شبکه اجتماعی برای کمک به کارکنان فراهم می‌کند. با تمایز بین شبکه‌های آنلاین و آفلاین و همچنین روابط مستقیم و غیرمستقیم، پژوهش به پیشبرد تحقیقات شبکه اجتماعی کمک می‌کند. اگرچه مزایای شبکه فردی در مطالعات اولیه بررسی شده است، بیشتر این مطالعات بر عملکرد وظیفه‌ای )مانند:Hong et.al, 2004 )، یا رضایت شغلی فرد )مانند: Joshi & Rai, 2000) متمرکز هستند. این پژوهش تاثیرات فناوری را بر عملکرد شغلی بررسی می‌کند، بنابراین، درک افراد را از موفقیت سیستم اطلاعاتی توسعه می‌دهد و به تحقیقات سیستم اطلاعاتی کمک کرده و به پیکره دانش مرتبط با موفقیت سیستم اطلاعاتی می‌افزاید (DeLone & McLean, 2003). به‌علاوه، این پژوهش تحقیقات شبکه اجتماعی را با ایجاد بینش‌هایی از نظریه تکامل تقویت می‌کند و درک بهتر و جزئی‌تری از ارتباطات در شبکه‌های ارتباطی و اثرات مستقل و وابسته آن‌ها بر عملکرد شغلی را توسعه می‌دهد. اگرچه بررسی‌های اولیه ارتباط میان میزان اتصال افراد به دیگران در شبکه و عملکرد شغلی را کشف کرده‌اند، اما آن‌ها تمایزی میان انواع مختلف رسانه‌ها و همچنین انواع شبکه‌های ارتباطی (آنلاین و آفلاین) قائل نشده‌اند. ایده تمایز میان ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم و نیز شبکه‌های آنلاین و آفلاین می‌تواند به درک بهتری از دیگر رفتارهای مهم سازمانی مانند: رضایت شغلی کارکنان، تعهد سازمانی، تسهیم دانش و اجتماعی‌کردن کارکنان منتهی شود. بنابراین،، با فراهم کردن دید دقیق‌تری از نقش شبکه‌های اجتماعی در توضیح عملکرد شغلی به تحقیقات رفتارسازمانی کمک می‌کند. زمانی‌که سازمان‌ها از چگونگی تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد شغلی خود آگاه می‌شوند، به احتمال زیاد استراتژی‌های بهتری را برای سرمایه‌گذاری و کابرد فناوری اطلاعات توسعه می‌دهند. به طور کلی واضح است که هیچ یک از تحقیقات IS و تحقیقات مدیریتی، به نقش فناوری در تاثیر بر عملکرد کارکنان توجه زیادی نکرده‌اند. بنابراین، پژوهشی که بر توضیح عملکرد شغلی تاکید کند، ارزش بررسی خواهد داشت.
۱-۴ مروری بر ادبیات پژوهش
۱-۴-۱ توانمند‌سازی شغلی کارکنان
توانمندسازی و عملکرد شغلی دو متغیر سازمانی هستند که بر اثربخشی و موفقیت سازمان تاثیر می‌گذارند. توانمندسازی، فرایند قدرت بخشیدن به افراد است. در این فرایند به افراد کمک می‎شود تا حس اعتماد به نفس خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی غلبه کنند و این به معنای بسیج انگیزه‎های درونی افراد است. توانمندسازی به این معنی است که افراد تشویق شوند تا نقش فعال‌تری در کار خود ایفا نمایند و تا آنجا پیش روند که مسئولیت بهبود فعالیت خود را به عهده گیرند و بدون مراجعه به مسوولان بالاتر بتوانند تصمیماتی کلیدی اتخاذ نمایند (عبدالهی و نوه، ۱۳۸۵).
کانگر[۶] و کونانگو[۷] (۱۹۹۸)، توانمندساری را به عنوان خودکارآمدی بیان کرده‌اند. آنها دلایل زیر را برای ضرورت توانمندسازی مطرح می کنند:
الف- تجارب مدیریتی نشان می‌دهد که توانمندسازی زیردستان بخش مهمی از اثربخشی سازمانی و مدیریتی است.
ب- تجربیات تشکیل گروه در سازمان‌ها دلالت بر این دارد که استراتژی‌های توانمندسازی کارکنان نقش مهمی در ایجاد گروه و بقای آن دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد توانمندسازی، درک کارکنان و رفتار نوآورانه آنها را افزایش می‌دهد (Spreitzer & Doneson, 2008).
۱-۴-۲ عملکرد شغلی
سازمان‎ها برای دستیابی به عملکرد شغلی مطلوب، به دنبال روش‌هایی هستند که محیط را برای کارکنان مناسب می‌سازند تا توانایی آن‎ها به حدی برسد که تاثیر بیشتری در کار خود داشته باشند. از دیدگاه اجتماعی، سازمان‌ها به دنبال کارکنانی هستند که بتوانند در مشاغل خویش به خوبی عمل کنند. عملکرد خوب، بهره‌وری سازمانی و اقتصاد ملی جامعه را ارتقاء می‌بخشد (Wright, 2004 ). عمکرد شغلی یکی از متغیر‌هایی است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته مورد توجه زیادی قرار گرفته است. روان‌شناسان عمکرد شغلی را محصول رفتارهای انسانی می‌دانند و معتقدند انگیزه‌ها و نیازها، در عملکرد افراد و در نهایت رشد و توسعه اقتصادی تأثیر دارند (Forss & Foy, 2001). بویاتزیس[۸] (۱۹۸۲)، در تعریف عملکرد اثربخش بیان می‌کند عملکرد اثربخش، دستیابی به نتایج از پیش تعیین شده شغل، از طریق انجام اقداماتی است که با سیاست‌ها، رویه‌ها و شرایط محیط سازمانی منطبق باشد. عملکرد شغلی به عنوان ارزش سازمانی رفتارهای شغلی کارمند، در موقعیت‌های مختلف تعریف می‌شود. منظور از ارزش سازمانی، برآوردی است که سازمان از فعالیت‌ها و خدمات کارکنان خود دارد (Borman et.al, 2003). مردم زمانی می‌توانند در مشاغل خود به خوبی عمل کنند که از توانایی و انگیزه لازم برای عملکرد مناسب برخوردار باشند، توانایی و انگیزه منجر به عملکرد شغلی مناسب می‌شوند (Spector, 2008). رابینز[۹] (۲۰۰۵)، توانایی، یادگیری، شخصیت، ادراک، انگیزش را عوامل مؤثر بر عملکرد فردی می‌داند. ماهیت عملکرد شغلی در یک سازمان، متاثر از عوامل فردی و سازمانی است، در این راستا، خصوصیات روان شناختی افراد اهمیت ویژه‌ای می‌یابند. روش‌های متفاوتی برای رفع مشکلاتی که منجر به عملکرد پایین شده‌اند، وجود دارد. یکی از این روش‌ها، متمرکز شدن بر ویژگی‌های شخصیتی افراد می‌باشد ) Cheng et.al, 2000). تحقیقات نشان داده‌اند که کارکنان علاقمند و وفادار به سازمان، انگیزه و عملکرد شغلی بالاتری دارند و نسبت به تغییرات سازمانی، مقاومت کمتری نشان می‌دهند. سازمان‌ها می‌توانند با شناخت میزان تعهد کارکنان خود به سازمان به اهداف مورد نظر دست یابند (ساعتچی،۱۳۸۲(.
۱-۴-۳ ارتباطات
دانش ارتباطات، دانش گسترده‌ای است که از ارتباطات انسانی غیرکلامی آغاز می‌شود و به ارتباطات نمادین که مبتنی بر علائم و نشانه‎هاست، ادامه پیدا می‌کند. سازمان‌ها از طریق رسانه‌های ارتباطی متنوع، فعالیت کارکنان خود را سازماندهی می‌کنند، سیستم‌های مدیریتی را هماهنگ می‌کنند و موفقیت و شکست در بازار کسب‌و‌کار را مشخص می‌کند Forster, 2005)). موضوع ارتباطات در سازمان از چنان اهمیتی برخوردار است که می‌توان گفت اولین و مهم‌ترین وظیفه هر مدیر توسعه سیستم ارتباطات در سازمان می‌باشد. بنابراین، ارتباطات یک مهارت لازم برای مدیریت کارآمد است و از طریق آن مدیران می‎توانند روابطی را که برای انجام مطلوب وظایف روزانه کارکنان ضرورت دارد، درمیان افراد برقرار ساخته و حفظ می‌کنند (Horn, 2007). برقرارى ارتباط، از نظر هدف و روش، به صورت یکسان صورت نمى‌گیرد. عامل مهم در تعیین روش برقرارى ارتباط، هدف فرستنده پیام است. ارتباطات فرایند تبادل و انتقال اطلاعات، عقاید، احساسات، تفکرات، معانی و مفاهیم از طریق علائم و نماد‌های مشترک از یک فرد، گروه یا سازمان به عنوان فرستنده به فرد، گروه یا سازمان دیگری به عنوان گیرنده، به منظور تاثیر و نفوذ بر آن‌ها می‌باشد در هر ارتباطی چهار جزء اصلی، فرستنده، گیرنده، ‌پیام و محیط ارتباطی وجود دارد. هدف از برقراری ارتباط، انتقال پیام از فرستنده به گیرنده می‌باشد (فتحیان و مهدوی‌نور، ۱۳۸۹). به این دلیل که در فرایند ارتباط دو یا چند نفر دخالت دارند، یک فرایند دوطرفه است و در آن اطلاعات مبادله شده و نوعی تفاهم بین طرف‌های ذینفع حاصل می‌شود. همچنین ارتباطات و در یک لحظه به وقوع نمی‌پیوندد، بلکه در طول زمان تحقق می‌یابد (Moorhed & Grifine, 1998).
۱-۴-۴ روابط آفلاین[۱۰] ( رو‌‌ در رو)
این ارتباط بدون واسطه‌ بین فرستنده پیام و گیرنده‎ پیام ‎ایجاد می‌شود. منظور از ارتباط رو در رو، ارتباطات شفاهی میان‌فردی یا گروهی است. ارتباطات میان‌فردی بخش قابل توجهی از ارتباطات هر فرد را تشکیل می‎دهد که به دلایلی مانند حل مسائل و مشکلات خود با دیگران، رفع تضادها و تعارض‌ها، رد و بدل کردن اطلاعات، منجر به درک بهتر خود و رفع نیازهای اجتماعی می‌شود (فرهنگی، ۱۳۸۰). در این نوع ارتباط پیام‌ها مستقیما بین دو فرد رد و بدل ‎می‌شود. در ارتباطات چهره به چهره[۱۱]، هفت درصد معنی از تعبیر و تفسیر و ادراک کلمات، حاصل می‌شود، سی و هشت معنی از راه ادراک افراد از صدا (چگونگی بیان کلمات) انتقال می‌یابد و حدود پنجاه و پنج درصد از تعبیر علایم غیرکلامی حاصل می‌شود. در گفتگوی رو در روی معمول، وقفه کمی وجود دارد یا مکث‌های طولانی و توزیع شرکت‌کنندگان ثابت است (McGrath, 1990).
۱-۴-۵ روابط آنلاین[۱۲]
امروزه، فراگیری اینترنت و فناوری‌های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، موجب ظهور فضای مجازی در کنار جهان واقعی شده که این امر، معادلات و الگوهای سنتی ارتباطات، تولید، انتقال وکاربرد اطلاعات را تغییر داده است. چنین فضایی که به عنوان واقعیت مجازی یکپارچه، درنظر گرفته می‌شود، از ویژگی‌هایی چون فراتر از زمان و مکان بودن، صنعتی بودن، عدم محدودیت به قوانین، قابل دسترسی بودن و برخورداری از فضاهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی برخوردار است (Meyers, 2000). روابط آنلاین اشاره به خواندن و نوشتن و ارتباط از طریق شبکه‌های کامپیوتری دارد (Warschauer, 2001).
۱-۴-۶ شبکه‌های ارتباطی[۱۳]
در واقع فناوری‌های نوین ارتباطاتی در جهان، ایده موسوم به دهکده جهانی را تحقق عینی بخشیده و مردم در جهانی زندگی می‌کنند که از هر لحاظ تحت تاثیر شبکه‌های اطلاعاتی و ارتباطی از جمله اینترنت است که فاصله‌ها را از میان برداشته است و در زمانی کوتاه، حجم وسیعی از اطلاعات را منتقل می‌کند و امکان ارتباط بین افراد در نقاط مختلف دنیا و دسترسی به اطلاعات به روز را فراهم می کند. یکی از الگوهای ارتباطی که در درون گروه یا میان گروه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، شبکه‌های ارتباطی است. سازمان‌ها می‌توانند از این شبکه‌ها برای هدایت اطلاعات به سوی کسانی که به آن نیاز دارند و ممانعت از جریان اطلاعات به سوی کسانی که نیاز ندارند استفاده کنند. یک شبکه ارتباطی توسط مجموعه‌ای از دریافت‌کنندگان یک کاربر توصیف می‌شود که آن کاربر نیز خود دریافت‌کننده کاربر دیگر است، اگر دومی اطلاعات خصوصی خود را به او ارسال کند. محدودیت‌های اطلاعاتی نیازمند آن هستند که هیچ کاربری علاقه‌ای به دروغگویی درمورد خود نداشته باشد (۲۰۰۹ Koessle, & Hagenbach).
۱-۴-۷ شبکه اجتماعی[۱۴]
از زمان ایجاد اولین شبکه اجتماعی مجازی تاکنون هزاران نوع از این وب‌سایت‌ها ایجاد شده‌اند (Boyd & Ellison, 2008). درحال حاضر، شبکه‌های اجتماعی مجازی به یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی تبدیل شده‌اند et.al, 2009) .(Pempekشبکه‌های اجتماعی مکان‌هایی هستند که در آن‌ها افراد فرصت می‌یابند تا خود را معرفی کرده، با سایرین ارتباط برقرار کرده و این ارتباطات را حفظ کنند (Boyd & Ellison, 2008). در واقع شبکه اجتماعی متشکل از افراد و گروه‌ها و ارتباطات بین آنها است. شبکه اجتماعی، ساختاری اجتماعی است که از گره‌هایی[۱۵] (فردی یا سازمانی) تشکیل شده‌است که از طریق یک یا چند نوع خاص از وابستگی مانند، قیمت‌ها، الهامات، ایده‌ها و تبادلات مالی، دوستی، خویشاوندی، تجارت به یکدیگر متصل شده‌اند (رمضانی و میرزا محمدی، ۱۳۹۲). هدف شبکه اجتماعی این است که با فراهم آوردن امکان ارتباط بین سرمایه‌های فردی و تشکیل سرمایه اجتماعی، به رشد و ارتقای سطح علم کمک کند. زمانی که یک شبکه کامپیوتری، افراد یا سازمان‌ها را به یکدیگر مرتبط می‌کند یک شبکه اجتماعی است. همانطور که یک شبکه کامپیوتری مجموعه‌ای از ماشین‌ها است که از طریق مجموعه‌ای از کابل‌ها به یکدیگر متصل هستند، شامل مجموعه‌ای از افراد، سازمان‌ها یا دیگر موجودیت‌ها نیز می‌باشد که از طریق مجموعه‌ای از ارتباطات اجتماعی مانند، دوستی، کاری یا مبادله اطلاعات با یکدیگر مرتبط هستند (Wellman et.al, 2001). رویکرد شبکه اجتماعی، الگوهای تعاملات بین افراد را به عنوان یک نمودار ارتباطات توصیف می‌کند Newman, 2002))، افراد درون شبکه گره نامیده می‌شوند و روابط میان آنها ارتباط[۱۶] نامیده می‌شود. گره‌ها و روابط، ساختار شبکه اجتماعی را شکل می‌دهد و نظریه شبکه اجتماعی ساختار شبکه را به عنوان منبعی برای عملکرد اجتماعی توصیف می‌کند (Burt, 1992).
۱-۵ اهداف پژوهش
این پژوهش، با تمایز میان شبکه‌های ارتباطی آنلاین و آفلاین کارکنان، فناوری را در نظریه شبکه اجتماعی جای داده تا عملکرد شغلی کارکنان را درک کند. استدلال این است که ارتباطات کارکنان در شبکه‌های ارتباطی محیط کاری آنلاین و آفلاین منابع مکملی هستند که تعامل آنها بر عملکرد شغلی تاثیر می‌گذارد. هدف پژوهش ترکیب فناوری در شبکه قانونی است که شبکه اجتماعی را به عملکرد مرتبط می‌سازد و به درک ما از عملکرد شغلی که یکی از مزیت‌های اصلی شبکه است کمک می‌کند. همچنین در این پژوهش، عوامل مختلف فردی، فرهنگی و سازمانی موثر بر عملکرد شغلی کارکنان نیز مورد بررسی قرار می‌گیرند تا دلایل عملکرد شغلی متفاوت کارکنان تحت شبکه‌های ارتباطی مختلف در داخل و خارج از کشور درک شود.
اهداف اصلی پژوهش
این پژوهش دو هدف اصلی زیر را دنبال می‌کند:
بررسی تاثیر فناوری، به طور خاص ارتباطات شبکه‌ای حاصل از نظریه شبکه اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان می‌باشد.
بررسی تاثیر عوامل مختلف فرهنگی (فنی، فردی و سازمانی)، بر روابط و عملکرد شغلی کارکنان می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ق.ظ ]




    • راجع به آذربایجان چون امر داخلی است، ترتیب مسالمت آمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجود و با روح خیرخواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد (علیرضا ازغندی، ۱۳۸۸، ص ۱۵۲).

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

قوام از مسئولیت های خویش و پیامدهای عقد موافقت نامه یادشده آگاهی کامل داشت. حساس ترین جنبه ی توافق را شرکت نفت پیشنهادی ایران و شوروی تشکیل می داد که قوام ضمن تصریح این نکته که ترتیبات مربوطه می باید در چهارچوب نظام قانونی کنونی ایران انجام پذیرد، تصمیم نهایی پیرامون آن را به مجلس واگذار کرد. با آنکه کلیه ی پیامدها و تبعات موافقتنامه در آن زمان روشن نبود، توافق مزبور به طور کلی مورد استقبال چپ گرایان واقع شد لیکن از دیدگاه سیاستمداران طرفدار غرب، بهایی گزاف بشمار می آمد. حیثیت و اعتبار قوام نزد روس ها به سبب آنکه موفق شده بود مستقلاً با آنها به توافق برسد افزایش یافت و پیوندهایش با حزب توده تقویت شد. از سوی دیگر توافق مزبور، انگلیس ها را ناخشنود و بیمناک کرد.
در واقع مقامات انگلیسی در تهران قوام را از زمان آغاز نخست وزیر تأئید نکرده، به وی با دیده ی سوءظن می نگریستند و با آنکه بیشتر وزیران قوام دست کم به اندازه ی پیشینیان خود واجد شرایط بودند، و شمار هواداران انگلیس و دربار در کابینه به مراتب بیشتر از طرفداران شوروی یا سیاست جلب رضایت روس ها بود، بولارد تا آنجا پیش رفت که گزارش داد، کابینه ی قوام «از نظر توانایی و پاکدامنی بدترین ]دولتی[ است که از زمان استعفای رضاشاه تاکنون دیده ام، ایادی نزدیک به وی سمت های کلیدی را در اختیار نامزدهای توده ای گذارده اند و این در حالی است که روزنامه های توده ای دولت اعلیحضرت ]پادشاه انگلستان[ را به باد دشنام و ناسزا گرفته اند». از ایادی مذکور، اولین ومناقشه انگیزترین، مظفر فیروز، معاون سیاسی نخست وزیر، رئیس تبلیغات و یکی از نیروهای محرکه ی کابینه بود، و دیگری احمدعلی سپهر (مورخ الدوله) وزیر پیشینه و هنر. فیروز و سپهر هیچ کدام به قابل اعتماد بودن یا وفاداری شهرت نداشتند، اما مهارت و پویایی آنان نقش قاطعی در بسیج حمایت برای قوام ایفا کرده بود. با این همه، در تیرماه ۱۳۲۵، سپهر به واسطه ی همدستی با دربار در توطئه بر ضد نخست وزیر به کاشان تبعید شد و خود وی اقرار کرد که زد و بندهایش با دربار به تبعید وی انجامید. علاوه بر آن، او با برنامه ی تشکیل حزب دموکرات ایران نظر موافق نداشت. در مقابل، فیروز در بیزاری از سلسله ی پهلوی تردید به خود راه نمی داد و تا زمانی که شاه قوام را ناگزیر به برکناری او کرد، پشتیبانی وی از قوام ادامه یافت. در مراحل نخستین زمامداری قوام، زمانی که به نظر می آمد سپهر نیز همچون فیروز سرسختانه پشتیبان قوام است، بولارد چنین می پنداشت که آن دو نفر مانع همکاری بین دولت و سفارت انگلیس اند. انگلیسی ها همچنین از کنار گذاشته شدن عناصر هوادار خود در دولت و بازداشت سیدضیاء و سایر مخالفان سرشناس راستگرا از قبیل علی دشتی، طاهری، جمال امامی، سنندجی و نیز سرلشکر ارفع که تصور می شد به مبارزات مسلحانه ی عشایر ذوالفقاری وافشاری علیه دموکرات های آذربایجان یاری داده است، احساس خطر می کردند. این بازداشت ها همانقدر که چپ گرایان و روس ها را به وجد آورد، عناصر ضد روسی را دلسرد ساخت.
برخی از مقامات وزارت خارجه ی بریتانیا بررسی طرح های احتمالی یا اضطراری مانند تشکیل یک حزب «ضد توده ای» در سطح کشور، ترتیب دادن یک جنبش خودمختاری در جنوب غربی ایران، یا حتی اشغال آن منطقه را آغاز کردند. ولی چنان تدابیری بیش از حد مخاطره آمیز دانسته می شد. آمریکائیان با اینگونه اعمال موافق نبودند و اوضاع هنوز آنقدر نومیدکننده نشده بود که چنان اقداماتی را ایجاب کند، عامل دیگری که به خویشتنداری انگلیسی ها کمک کرد، جریان دشوار مذاکرات بین دولت مرکزی و هیئت آذربایجانی به ریاست پیشه وری بود که در ۸ اردیبهشت ۱۳۲۵ وارد تهران شد. شش روز پیش از آن دولت تصمیم خود را مبنی بر موافقت با خواست های آذربایجانی ها در مورد تشکیل شورای ایالتی با اختیارات گسترده در تعیین رؤسای ادارات محلی، به رسمیت شناختن زبان آذری علاوه بر زبان فارسی، تدریس زبان آذری در مدارس تا سال پنجم ابتدایی، افزایش تعداد نمایندگان آذربایجان در مجلس، و تخصیص منابع کافی برای انجام اصلاحات در آذربایجان، اعلام داشته بود. دولت حق انتصاب فرماندهان نیروهای نظامی و ژاندارمری در محل، و نیز استاندارد آذربایجان را برای خود محفوظ نگه داشت، ولی موافقت کرد که نظرات شورای ایالتی را در این مورد مدنظر قرار دهد. هیئت آذربایجانی به تهران آمده بود تا در مورد کسب امتیازات بیشتر به مذاکره بپردازد. به رغم میانجی گری ساد چیکف، امتیازات بیشتری داده نشد. (فخرالدین عظیمی ۱۳۹۱، ص ۲۶۷-۲۶۸-۲۶۹-۲۷۰).
۴-۵-تشکیل کابینه ائتلافی مرکب ازاحزاب توده،ایران ودموکرات:
خط مشی تدریجی و سیاست «صبر و انتظار» قوام، وی را قادر می ساخت تا تحولات و واکنش ها را در سرتاسر طیف سیاسی
زیر نظر داشته باشد و به هنگام ضرورت تغییرجهت دهد.
در اواسط خرداد ۱۳۲۵ قوام در گفتگو با لوروژتل (سفیر جدید انگلیس که در فروردین آن سال جای بولارد را گرفته بود) به شکوه های معمول سفیر درباره ی فعالیت های حزب توده علیه منافع انگلیس گوش فرا داده و با «لبخند مکارانه ای» فاش ساخت که قصد دارد «یک یا دو نفر از آنان را وارد دولت کند، با این امید که بار مسئولیت مایه ی اعتدال آنان شود».
هدف از سیاست پذیرفتن عناصر توده ای در کابینه، که دو ماه بعد تحقق یافت، این بود که حزب به طور جدی در مشکلاتی که پیش روی دولت بود درگیر شود، قوام رادر رویاروییهایش با روس ها و دموکرات ها در آذربایجان یاری دهد، در حفظ نظم و قانون علاقمندی بیشتری نشان دهد، و دولت را در مقابله با ناآرامی های مکرر کارگری در جنوب و اصفهان مساعدت نماید. این اقدام همچنین تلویحاً بدین معنا بود که ماهیت «واقعاً ملی و دموکراتیک» دولت قوام به اثبات رسد زیرا احزاب توده اعلام کرده بود که تنها با چنین دولتی مشارکت و همکاری خواهد کرد. تردیدی نبود که نکته ی اخیر تنش های داخلی در حزب توده را افزایش خواهد داد. ترفند مزبور در وهله ی نخست اهمیت و نقش حزب توده را افزایش داد، اما دیری نپائید که حزب را دستخوش آسیب و ضعف کرد، و احتمالاً این همان مقصودی بود که قوام در نظر داشت. گنجانیدن سران توده ای در کابینه ی بی گمان به سود خط مشی و شیوه ی خاص فعالیت های سیاسی قوام بود و هدف های کوتاه مدت و بلندمدت او را یاری می کرد. حزب توده نقش مهمی در روی کارآوردن قوام و نجات او از چالش مجلس چهاردهم ایفا کرده بود. هنگامی که قوام در مسکو بسر می برد، مخالفان او در میان نمایندگان دست به تحریکاتی جهت بیرون راندن او از صحنه زدند. لیکن حزب توده با برگزاری تظاهرات و اغتشاشات مانع از تشکیل چند جلسه ی آخر مجلس گردید و بدین ترتیب قوام از محدودیت های ناشی از هر نوع قانونگذاری در مورد دوران فترتی که بین پایان مجلس چهاردهم و آغاز دوره ی پانزدهم پیش می آمد، نجات داده شد. به هر صورت، سفیران انگلیس و آمریکا خردمندانه بودن این حرکت را نپذیرفته ،آن را شاهد دیگری از گرایش روز افزون قوام به اتحاد شوروی و اتکا او بر چپ گرایان پنداشتند. قوام در معرض فشار کوبنده قرار نگرفت، زیرا نمایندگان انگلیس و آمریکا نتوانستند سیاست ها یا روش های خود را در این زمینه هماهنگ سازند. سفیر آمریکا عقیده داشت که اقدام سیاسی و اعمال فشار مشترک از سوی آمریکا و انگلیس علیه قوام «دورازصلاح» است و «اقدام ایالات متحده اگر با مشارکت انگلیسی ها توأم شود ، تأثیر خود را از دست خواهد داد».
علاوه بر آن قوام با وعده ی اعطای امتیاز نفت بلوچستان به آمریکائی ها، و سایر مشورت ها و تماس های دوستانه با آنان، امید داشت که از اقدام آمریکائیها علیه خود جلوگیری کند. (فخرالدین عظیمی، ۱۳۹۱، ص ۲۷۴-۲۷۵-۲۷۶-۲۷۷-۲۷۸).
اشرف پهلوی درباره ی کابینه ائتلافی قوام و شخص قوام چنین می گوید:
از آنجا که کمونیست ها تنها نیروی سیاسی سازمان یافته و متشکل را در تهران به رخ کشیده بودند، احمد قوام (قوام السطنه)، نخست وزیر، هیأت دولتی تشکیل داد که از جمله سه وزیر توده ای عضو آن بودند. وی در همان حال حزب دموکرات خود را نیز تأسیس کرد. با این که قوام هفتادسال داشت، سیاستمدارای فوق العاده قدرتمند و پرجذبه بود، آدم مقرراتی و سختگیری بود. اجازه نداده بود که به جز صندلی خودش، صندلی دیگری در اتاق کارش بگذارند، برای همین، هیچ کس دیگری، حتی وزیران خودش، نمی توانستند در حضور او بنشینند. حتی اجازه نمی داد که نمایندگان مجلس مستقیم و رودرو با او حرف بزنند (اشرف پهلوی،۱۳۷۷ ص ۸۲).
هنگامی که قوام در اواسط مرداد- بدون مشورت با شاه- کابینه ای ائتلافی متشکل از احزاب دموکرات، توده و ایران تشکیل داد، به جناح چپ نزدیکتر شد. قوام، دوباره با حفظ وزارت کشور و امور خارجه برای خود وزارت کار و تبلیغات را به مظفر فیروز، وزارت جنگ، راه و کشاورزی را به ترتیب به امیراحمدی، فیروز فرمانفرما و امیر علائی؛ وزارت دارایی را به یک سلطنت طلب؛ وزارت دادگستری را به الهیار صالح، قاضی جوانی از حزب ایران؛ وزارت خانه های بهداری، فرهنگ و پیشه و هنر و بازرگانی را به سه تن از نمایندگان حزب توده، و پست وزیر مشاور را به یکی از اعضای فرقه دموکرات آذربایجان واگذار نمود (پرواندابراهامیان، ۱۳۸۲، ص ۲۸۸-۲۸۹).
قوام در خاطرات خود افزایش روزافزون قدرت احزاب و اجتماعات و مخصوصاً حزب توده و شرایط خاص آن روز را دلیل آوردن اعضای حزب توده به کابینه خود می داند. (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۲۵۶ و ۲۵۷).
وی در این باره می گوید: «وصول این هدف باعث گردید که اولاً ،اعتماد روس ها را نسبت به خود بیشتر جلب کنم و از فشار آنان برای شروع انتخابات و تشکیل مجلس دوره ی پانزدهم به خاطر تصویب مقاوله نامه ی نفت بکاهم. ثانیاً ،به مخالفین و مرتجعین بفهمانم که هر چه آناندامنه ی تحریک و توطئه چینی را توسعه دهند، بیشتر به طرف چپ متمایل خواهم شد .و بالنتیجه آنان بیش از پیش در فشار عناصر افراطی چپ قرار خواهند گرفت. ثالثاً،با شرکت چندنفر از اعضای حزب توده در کابینه، موفق می شدم طبعاً از حملات و اعتراضات محافل و جراید وابسته به حزب توده ایمن و مصون بمانم ،و ضمناً بطلان ادعاهای آنان را دایر بر این که اگر روزی به قدرت رسند کشور را بهشت برین خواهند کرد، در عمل ثابت کنم. می دانستم که سران حزب توده با اعمال تند و ناپخته در دوران وزارت خویش، بر عدم رضایت مردم خواهند افزود، واین امر سبب خواهد شد که از یک سو قاطبه ی مردم به ماهیت این حزب پی ببرند و از آن روی برتابند و از سوی دیگر جوانان رشید و افراد عادی حزب توده دریابند که رهبران پرمدعای حزب اگر به زمامداری نایل آیند، دردی از دردهای مردم را درمان نخواهند کرد، بلکه با ایجاد مشکلات جدید جراحات تازه ای را بر پیکر اجتماع وارد خواهند کرد. (همان، ۱۳۹۱، ص ۲۵۶ و ۲۵۷).
قوام به پشتیبانی اکثریت اعضای کابینه دستور داد که یک قانون جامع کار تهیه شود؛ وزای توده ای را تشویق کرد تا وزارتخانه هایشان را دوباره سازماندهی کنند؛ وعده داد که اتحادیه های کارگری حزب توده را به منزله ی تنها نماینده ی طبقه کارگر به رسمیت بشناسد؛ و برای رسیدگی به امور ایجاد بیمه ی بیکاری، تعیین سطح مزدها و تشکیل کمیته های میانجی کارگران و کارفرمایان، شورای عالی کار تشکیل داد. هنگامی که قوام، در شهریور ماه، طی سخنرانی در دفتر مرکزی حزب توده اعلام کرد که دموکرات ها نه تنها با احزاب توده و ایران بلکه با فرقه ی دموکرات آذربایجان و کردستان ائتلاف انتخاباتی برای مجلس آینده تشکیل خواهند داد، این روند نزدیکی به جناح چپ به نقطه ی اوج خود رسید. اکثریت ناظرات احتمال می دادند که طرفین این ائتلاف، اکثریت قابل توجهی در مجلس به دست خواهند آورد و سپس مسئله جنجالی قانون اساسی را دوباره علیه شاه مطرح خواهند کرد (پرواند ابراهامیان ۱۳۸۲- ص ۲۸۹).
نورالدین کیانوری در کتاب خاطرات خود می گوید: «در تابستان ۱۳۲۵، یعنی همزمان با اقتدار فرقه ]آذربایجان[، شاهد اتحاد حزب توده با حزب ایران، تأسیس حزب دموکرات ایران – به رهبری قوام السطنه نخست وزیر – و سپس تشکیل کابینه ی ائتلافی قوام با شرکت سه حزب فوق هستیم. این تحول در زمان خود پیشرفت منافع شوروی در ایران تلقی شد، ولی مدت کوتاهی بعد روشن شد که یک مانور زیرکانه برای فریب شوروی و حزب توده بیش نبوده است». (نورالدین کیانوری، ۱۳۸۸ – ص ۱۳۴) و وی در ادامه در مورد وزرای توده ای کابینه قوام می گوید: «همه ی رهبری حزب مابه هیچ وجه با شرکت در کابینه ی قوام موافق نبود. بازیگرانی در حزب، آنهایی که به وزارت علاقه داشتند و هیچکدام به مارکسیسم معتقد نبودند و بعداً قیافه خود را نشان دادند (کشاورز، یزدی و اسکندری)، با قوام سازش کردند، البته قوام هم شوروی ها را گول زد…) (همان، ص ۱۳۶).
۴-۶-قوام وچرخش به راست:
در مهرماه به دنبال حمله جناح راست، برنامه های قوام به هم خورد. این حمله عبارت بود از شورش های عشایری به رهبری رؤسای جنوبی؛ آشوب در ارتش به رهبری شاه و اعمال فشار قدرت های غربی به ویژه انگلیس. حرکت عشایر بلافاصله به شورشی فراگیر تبدیل شد. آغازگر این شورش ناصر قشقایی بود که به دلیل ترس از قدرت حزب توده افراد ایل خود را بسیج کرد و اعلام کرد که کمونیسم، الحاد و آنارشیسم سلطنت، ایران و اسلام را تهدید می کند. قشقایی ها که بلافاصله مورد پشتیبانی بختیاری ها قرار گرفتند، خواستار همان امتیازاتی شدند که به آذربایجان داده شده بود: انجمن ایالتی، تعیین مقامات محلی توسط همان انجمن، اختصاص ۵۵ درصد درآمدهای مالیاتی حاصل از آن دو استان برای خود استان ها و امتداد راه آهن تا اصفهان، شیراز و بوشهر. شورشیان عشایری ضمن اتحاد با خمسه، بویراحمدی ها، داودی ها و ممسنی های فارس و تنگستانی های حاشیه خلیج فارس، با قتل عام نظامیان پادگان های بوشهر و کازرون این دو شهر را به تصرف درآوردند. حدود پانزده هزار جنگجوی مسلح نیز در شیراز گردآمدند. شورشیان به تشویق اعراب خوزستان، شاهسون های اردبیل، افشارهای اردلان و کردهای کلهر کرمانشاه، تقاضای بیشتری کردند و خواستار انحلال کابینه ی ائتلافی، راه ندادن توده ای ها به کابینه های آینده، انحلال سازمان های توده ای در جنوب و دادن دو پست وزیر مشاور به آنان، به عنوان نمایندگان «نهضت جنوب» شدند. (یرواندابراهامیان۱۳۸۲ ، ص ۲۸۹ و ۲۹۰).
مخالفت افسران ارتش تازگی نداشت. وقتی که قوام سرگرم گفتگو درباره ی خروج نیروهای شوروی از ایران بود، وزیر جنگ که نسبت به زدوبندهای پنهانی بدگمان شده بود، به روزنامه ها گفت که روس ها به جای کاهش نیروهای خود در آذربایجان، آنها را تقویت می کنند.
هنگامی که قوام تقریباً به توافقی کامل به تبریز دست یافته بود، فرماندهان محلی حوادثی مرزی به وجود آوردند و نمایندگان نظامی شرکت کننده در کمیسیون مشترک، آشکارا از شناسایی فدائی ها و ارتشی های فراری به عنوان اعضای قانونی نیروهای مسلح خودداری کردند. هنگامی که قوام در جریان اعتصاب عمومی در خوزستان، علیه شرکت نفت از حزب توده جانبداری کرد، فرمانده نظامی آبادان رهبران اتحادیه را دستگیر کرد، سلاح در میان عشایر عرب توزیع کرد، آنها را تشویق کرد که به دفتر مرکزی حزب توده حمله کنند و پس از جر و بحث شدید با مظفر فیروز، به سوی او هفت تیر کشید. همچنین، هنگامی که قوام کوشید تا فرمانده ی نظامی آبادان را دستگیر کند، رئیس ستاد ارتش مداخله کرد و تهدید کرد که اگر یک افسر ارتش در دادگاه عمومی تحقیر شود استعفا خواهد داد (همان- ص ۲۹۰، ۲۹۱)
زمانی که شورش عشایری آغاز شد، «محافل نظامی و عناصر دست راستی در تهران» درباره ی امکان کودتا با سفارت انگلیس مشورت کردند و فرمانده نظامی فارس نیز توانایی های ارتش را کمتر از واقع نشان داد، تصویر اغراق آمیزی از اهمیت شورش ارائه کرد و حکومت را در فشار گذاشت تا خواسته های آنها را بپذیرد. کنسول بریتانیا در شیراز گمان می کرد که فرمانده نظامی شهر به طور پنهانی کوشیده است تا افسرن ارتش را علیه جناح چپ متحد سازد. در ضمن، وزرای توده ای هم از قوام خواستند تا پیشنهادهای نظامیان را نادیده بگیرد و اتحادیه های کارگری را در برابر مردان قبیله ای مسلح کند. همزمان با نزدیکتر شدن قوام به حزب توده و اتحاد شوروی، مخالفت قدرت های غربی شدت یافت. در فروردین ماه، وزارت امور خارجه انگلیس دست اندرکار تهیه ی طرح هایی بود که اگر قوام «به این وضعیت دست نشاندگی روسیه ادامه می داد»، به اجرا گذاشته می شد. این طرح ها عبارت بود از اعمال فشار به واسطه ی شرکت نفت، حمایت از نهضت های خودمختار در جنوب و اشغال نظامی خوزستان، به عنوان چاره ی نهایی. وابسته ی نظامی انگلیس در اردیبهشت ماه می نویسد: «اینکه آیا قوام کشورش را به روس ها فروخته یا نه، موضوعی است که هنوز قابل اثبات نیست. اما اینکه کابینه ی او نسبت به فشار حزب توده آسیب پذیر است، واقعیت دارد.» لارو گتیل جانشین بولارد، در خرداد ماه هشدار می دهد که: «بی میلی قوام در اقدام علیه حزب توده ناشی از قدرت روزافزون این سازمان است. اگر او سیاست تندی علیه آنها در پیش می گرفت، آنها یقیناً با برکناری او و جانشین کردن یک کمونیست تمام عیار تلافی می کردند.» انگلیس در تیرماه، پایگاه های خود را در بصره تقویت کرد، دو کشتی جنگی به آبادان فرستاد و مقدمات اعزام نیرو به خوزستان را فراهم ساخت. در مرداد ماه، دولت کنسول انگلیس در اصفهان را به تحریک بختیاری ها به شورش متهم کرد. سفارت انگلیس می نویسد: «اکنون برای همه ایرانیان میهن پرست روشن است که قوام آشکارا کشور را به روس ها فروخته است». در شهریور ماه، هنگامی که قوام در برابر انگلیس و شاه خواهان کمک آمریکا شد، سفیر آمریکا به وی توصیه کرد تا مظفر فیروز و وزرای توده ای را برکنار کند، مسئله آذربایجان را دوباره مطرح سازد، مخالفانش را «مرتجعین فاشیست» نخواند و از «اظهارات گرم و دوستانه به شوروی» بکاهد. (همان- ص ۲۹۰-۲۹۱-۲۹۲).
در این بین عباس قبادیان رهبر ایل کلهر کرمانشاه نیز «اتحادیه عشایر غرب» را به منظور جلوگیری از بسط نفوذ حزب توده بنیاد نهاد (فخرالدین عظیمی ۱۳۹۱، ص ۲۸۲).
گزارش اعزام ناوهای جنگی انگلیس به خلیج فارس و سربازان انگلیسی به بصره، ادامه ی فعالیت های قبادیان در کرمانشاه، جز رشد یک «جنبش» خودمختاری در حال تکوین در خوزستان، و به ویژه رویدادهای جنوب، همه از نظر قوام واکنش هایی در مقابل سیاست های او در جهت راضی نگاهداشتن حزب توده، دموکرات های آذربایجان، و روس ها دانسته می شد. (همان- ص ۲۸۵ و ۲۸۶). قوام درباره ی دخالت انگلیسی ها در وقایع فارس تردید نداشت و تهدید کرد که علیه آنان به شورای امنیت شکایت خواهد کرد. اما سفیر آمریکا وی را از این کار مصرف ساخت. اگر تلاش برای مقابله با درخواست خودمختاری در یک منطقه، صرفاً موجب تحریک خواست های مشابه در سایر مناطق می شد، قوام آشکارا ناگزیر بود موفقیت تاکتیک خود را زیر سوال ببرد. در اواسط مهرماه او طی ملاقاتی با سفیر آمریکا اشاره کرد که در نظر دارد سیاست خود را به زیان چپ گرایان تغییر دهد، و افزود در صورتی قادر به این امر خواهد بود که از حمایت مالی و اقتصادی آمریکا برخوردار گردد (همان، ص ۲۸۶).
قوام السطنه در خاطرات خود می گوید: «شرکت سران حزب توده در دولت، انگلیسی ها را پیش از پیش نگران کرد و چون در آن حالت، فعالیت اعضای حزب توده و همچنین افراد وابسته به شورای متحده مرکزی در نواحی نفت خیز شدت گرفت، انگلیسی ها بار دیگر بر آن شدند که با اعزام قوای نظامی خود به سر حدات ایران، خاک کشور را مورد تهدید قرار دهند». (غلامحسین میرزاصالح، ۱۳۹۱، ص ۲۶۱).
با آنکه به نظر می رسید رشد «نهضت ملی فارس» و تصرف شهرهای جنوبی بوشهر و کازرون به دست عشایر شورشی، قوام را تکان داده و به هراس انداخته است وی برای توجیه تغییر تاکتیک ها و سیاست هایش از آن رویدادها بهره جست. قوام ادعا کرد که چاره ای برای او نماند جز آنکه به زاهدی دستور دهد برای حصول توافق با قشقائی ها وارد مذاکره شود. توافق حاصله در اواخر مهرماه اعلام گردید و بر اساس آن «نهضت ملی فارس» به رسمیت شناخته شد. همچنین ایجاد یک شورای ایالتی، افزایش تعداد نمایندگان فارس در مجلس، احداث یک خط راه آهن، بهبود و توسعه ی راه ها و تسهیلات بهتر آموزشی و درمانی وعده داده شد (فخرالدین عظیمی ۱۳۹۱، ص ۲۸۶ و ۲۸۷).
قوام می گوید: «پس از ختم غایله ی فارس چنین اندیشیم که از این حادثه بهره برداری کنم و آن را واکنشی در قبال شرکت سه نفر از رهبران حزب توده در کابینه توجیه نمایم، و در نتیجه آنان را از دولت خارج سازم. در حقیقت منظورم از شرکت رهبران حزب توده در دولت تأمین شده بود و دیگر به وجود ایشان نیازی نبود. با این مانور موفق شده بودم که موقتاً اعتماد روس ها را به سوی خود جلب کنم و در عین حال وزرای وابسته به حزب توده را که طبعاً قدرت نقشه های اصلاحی را نداشتند، همچون پهلوان پنبه هایی در برابر ملت ایرام مفتضح و مطرود سازم (غلامحسین میرزاصالح ۱۳۹۱، ص ۲۷۴-۲۷۵).
بنابراین، در مهرماه، قوام خود را در وضعیتی دشوار و خطرناک یافت. اومی توانست به جناح چپ نزدیکتر شود، اتحادیه های کارگری را مسلح سازد و از رو سها کمک نظامی درخواست کند؛ اما این اقدامات اگر به جنگ داخلی هم منجر نمی شد، حتماً به یک انقلاب اجتماعی تبدیل می شد. قوام، همچنین، می توانست به جناح راست روی آورد، دست از ائتلاف با حزب توده بردارد و با قبایل و افسران ارتش، سازش کند؛ اما این اقدام نیز مبارزه قانونی علیه شاه را به تعویق می انداخت. سرانجام راه دوم را برگزید. مظفر فیروز را در سمت سفیر ایران در مسکو به آن شهر فرستاد؛ وزرای وابسته به احزاب توده و ایران را برکنار کرد؛ فرامین وطرح های بلندپروازانه را که در آنها اصلاحات ارضی و قوانین کار وعده داده شده بود کنار گذاشت؛ مخالفان پیشین همچون سیدضیاء، ارفع، طاهری و کاشانی را آزاد کرد؛ چپ گرایان را از سمت های دولتی و شورای عالی نظارت که قرار بود بر انتخابات آتی نظارت کند، کنار گذاشت؛ و افراد ضد کمونیست تندرو را به استانداری اصفهان، خوزستان، گیلان و مازندران منصوب کرد. این استانداران با کاربرد حکومت نظامی، دوازده روزنامه ی چپی را توقیف، دفتر مرکزی حزب توده را اشغال و بیش از ۳۴۰ میلیشیای حزبی را دستگیر کردند.
قوام، همچنین، حزب دموکرات را به جناح راست نزدیک کرد. عده ای از رؤسای بختیاری و قشقایی؛ قبادیان از ایل کلهر؛ ناصر ذوالفقاری، از بزرگان زنجان که املاکش را حکومت تبریز مصادره کرده بود؛ مسعودی، مدیر روزنامه ی اطلاعات، امامی، کارخانه دارو نماینده ی سابق اصفهان؛ محمدهراتی صاحب یک کارخانه ی نساجی در یزد؛ علی وکیلی، رئیس اتاق بازرگانی در تهران؛ و عزیزالله اعزاز نیک پی، زمین داری ثروتمند از اصفهان را به کادر رهبری حزب آورد. بدین ترتیب، به گفته ی یکی از همکاران قوام، حزب دموکرات پناهگاه افرادی شد که از حزب توده می ترسیدند، زیرا به نظر می رسید که این آخرین و قویترین مانع در برابر کمونیسم باشد (پرواندابراهامیان ۱۳۷۷- ص ۲۹۲-۲۹۳).
این سیاست جدید طبعاً سبب خرسندی انگلیسی ها و آمریکایی ها گردید. لوروژتل (سفیر انگلیس) بیدرنگ قوام را از حمایت کامل انگلستان مطمئن ساخت و ترمیم کابینه اش را «نشانه ای از سرزنده بودن روح ملی ایرانیان» توصیف کرد. در حالی که سفیر آمریکا آن را «نقطه ای عطفی در تاریخ ایران» دانست.
شاه از اینکه وزیران توده ای برکنار شده بودند و فیروز به عنوان سفیر به مسکو گسیل شده بود، شادمان شد. از سوی دیگر، شاه نگران از آنکه مبادا تغییر سیاست قوام او را از حمایت انگلیسی ها و آمریکائیان برخوردار کند و نقش شاه در تحولات اخیر ناچیز بشمار آید، با سفیر آمریکا ملاقات کرده ترمیم کابینه را کلاً به حساب خود گذارد. او اظهار داشت که «به رغم هشدارهای رقت انگیز قوام» وی «او را مجبور ساخت که کابینه اش را ترمیم کند، وزیران توده ای را اخرج نماید، و فیروز را به خارج بفرستد یا برکنار کند». انگلیسی ها و آمریکایی ها آماده بودند که تحولات اخیر را هم به حساب شاه بگذارند و هم به حساب قوام، ولی مشتاق بودند که قوام را فعالانه مورد تشویق و حمایت خود قرار دهند. قوام که از تجدید فعالیت های دربار نگران بود و می کوشید تا کاهش پشتیبانی روسها و چپ گرایان را به نحوی جبران کند، بر تلاش های خود به منظور جلب اعتماد وحمایت انگلیسی ها و آمریکائیان افزود. بر این اساس وی خواستار کمک های مالی و اقتصادی آنان برای طرح های اصلاحی خود گردید، قرارداد مستشاران آمریکایی را که در ژاندارمری خدمت می کردند تجدید کرد، و سرلشکر ارفع و بتدریج سایر بازداشت شدگان را آزاد ساخت. سفیر شوروی واکنشی خشم آلود نسبت به این تحولات نشان داده، قوام را متهم به تبانی با انگلیسی ها کرد. هنگامی که ائتلاف فرو ریخت، توده ایها تقصیر را به سادگی به گردن «امپریالیسم» و «نیروهای ارتجاعی» انداختند و قوام را به خاطر تسلیم شدن در مقابل آنها، ملامت کردند. توده ایها و رنجش خود را از اینکه قوام وزیران آنان را درست مورد مشورت قرار نداده بود، ابراز داشته و از استخدام مجدد مقاماتی که اخراج کرده بودند، و سرکوبی اتحادیه های کارگری و فعالیت های حزب، به وسیله ی دولتی که خود در آن عضویت داشتند اظهار تأسف نمودند (فخرالدین عظیمی ۱۳۹۱، ص ۲۸۸-۲۸۹-۲۹۰).
۴-۷-سقوط حکومتهای اذربایجان وکردستان:
افزون بر این، قوام روابط خود را با تبریز و مهاباد کاهش داد و سرانجام در آذرماه، به ارتش اجازه داد تا به آذربایجان و کردستان حمله کنند، هرچند که حوادث پیش از هجوم ارتش در تیرگی و ابهام توضیحان ناقص و گمراه کننده پنهان ماند. پس از این جریانات، قوام مدعی شد که اعتماد و اطمینان کاملی به این اقدام مهم و مخاطره آمیز داشته است و از همان آغاز کار در راستای این امر کوشیده است. البته او پیش از آغاز حمله با احتیاط تمام به تبریز رفت و جوی را در بین مردم به وجود آورد که گویی در برابر خواست های غیرمنطقی شاه از آنها دفاع می کند. این اقدام احتیاطی قوام به دلایل زیر بود:
ترس از دخالت شوروی؛ عدم اطمینان به توانایی های رزمی ارتش، آگاهی از این نکته که در مجلس آینده می تواند از بیست و پنج نماینده ی دموکرات آذربایجان و کردستان علیه شاه استفاده کند؛ و تردید به این امر که وقتی نظامیان، منطقه را به دست گرفتند شاید با انتخاب نمایندگان سلطنت طلب موقعیت وی را در مجلس پانزدهم تضعیف کنند. علی رغم این هراس ها، قوام مجبور شد تا دست به کار شود. ارتش، در اواسط آبان، مسلح کردن مخالفان حکومت تبریز – به ویژه دارو دسته ی ذوالفقاری و ایل های افشار و شاهسون – را از سر گرفت و در اوایل آذرماه، زنجان را تصرف کرد. وابسته ی نظامی انگلیس گزارش می دهد که قوام «چندین ماه پی در پی از موافقت با درخواست وزیر جنگ مبنی بر صدور اجازه ی تصرف زنجان طفره رفته بود».
سرانجام، در ۱۹ آذر ماه، قوام فرمان ورود ارتش به آذربایجان و کردستان را برای «حفظ و امنیت در انتخابات مجلس» امضا کرد. حکومت های خودمختار پس از دو روز جنگ –احتمالاً فشار روس ها- تقاضای صلح کردند و فدائی ها که فقط به سلاح های سبک مجهز بودند، یا تسلیم شدند و یا به اتحاد شوروی گریختند. (پرواند ابراهامیان ۱۳۷۷، ص ۲۹۴ و ۲۹۵).
سقوط رژیم پیشه وری که با سالگرد تأسیس رسمی آن مصادف گردید، رویدادی شکوهمند نبود. ارتش ایران به آسانی بر مقاومت های پراکنده ی دموکرات ها که در حال عقب نشینی بودند، چیره شد و کسانی که به شوروی نگریخته بودند به سرعت تسلیم شدند. مشکلات مداوم اقتصادی و مالی، تحمیل مالیات های سنگین، سربازگیری سختگیرانه، تصرف سهم کشاورزان از محصول غالباً بدون جبران زیان آنها و نیز عدم توجه کافی به احساسات مذهبی – فرهنگی محلی، پایگاه مردمی دموکرات ها را به رغم دستاوردهایشان در زمینه ی امنیت، آموزش و پرورش، و راهسازی، تحلیل برده بود.
پیامدهای برخی از اصلاحات شتابزده پیروی بی چون وچرای آنان از اتحاد شوروی، روی گرداندن طبقات ثروتمند از آنها، زیاده روی های برخی از سردمداران فرقه، بخصوص مهاجرین قفقازی که از اتحاد شوروی آمده و به پلیس سیاسی دموکرات ها مبدل شده بودند، مسائل آنان را تشدید کرده بود. روس ها از لحظه انعقاد موافقت نامه ی قوام – سادچیکف، رها کردن دموکرات ها را آغاز کرده بودند. آنان که از دموکرات ها برای اخذ امتیازهای دلخواه از دولت ایران بهره برداری کردند، رفته رفته آنان را تحت فشار گذاردند تا سخنان تند خود را متوقف ساخته، در دادوستدهای خود با دولت مرکزی به آنان تأسی کنند. دموکرات ها پس از آنکه دریافتند اتحاد شوروی واقعاً قصد رها کردن آنان را دارد، روحیه ی خود را باخته، تسلیم بی تصمیمی و شکست گردیدند. سقوط پیشه وری همچنین ضربه ی شدیدی بر حزب توده وارد آورد، به حدی که این حزب از شرکت در انتخابات دوره پانزدهم خودداری نمود (فخرالدین عظیمی ۱۳۹۱- ص ۲۹۴، ۲۹۵ و ۲۹۶).
۴-۸-انتخابات مجلس پانزدهم:
بازپس گرفتن آذربایجان وکردستان زمینه را برای انتخابات مجلس فراهم کرد. خود انتخابات مجلس مبارزه ی قدرت میان قوام و شاه را آشکار کرد. البته این مبارزه در شرایطی کاملاً متفاوت از آنچه قوام طراحی کرده بود اتفاق افتاد، چرا که قوام از چهار امتیازی که در فروردین ماه داشت، اکنون سه امتیاز را به طور کامل از دست داده بود. زیرا ائتلاف او با حزب توده از هم پاشیده بود و متحدانش در تبریز و مهاباد تارو مار شده بودند. روسیه، مهمترین پشتیبان خارجی او، دیگر شمال ایران را در تصرف نداشت و با حمله ی حکومت به آذربایجان پشتیبانی خود را کاهش داده بود و منتظر سرنوشت قرار داد نیمه ی کاره ی نفت بود. (پرواندا براهامیان ۱۳۸۲، ص ۲۹۶)
تسلط قوام بر دستگاه انتخاباتی نیز در بیشتر مناطق، مورد تهدید افسران ارتش، بزرگان محلی مستقل و یا استانداران طرفدار انگلیس بود. بدین ترتیب، انتخابات به کشمکش سه جانبه میان قوام، شاه و سیاستمداران محافظه کار طرفدار انگلیس تبدیل شد. قدرت قوام در تهران، خراسان، اصفهان و مازندران نهفته بود. قوام چنان بر شورای نظارت بر انتخابات تهران مسلط بود که بیست و سه نامزد برجسته ی شهر با دیدگاه های سیاسی متفاوت متحد شده بودند تا با تحصن در باغ سلطنتی دست به یک اعتراض عمومی بزنند. این اعتراض را مدق رهبری می کرد که دیگر بی اعتمادی اش به ارتش تحت الشعاع تنفرش از سیاست قوام درباره ی امتیازات نفتی و هراس از اقدام او در ایجاد دولت تک حزبی قرار گرفته بود. دیگر معترضان عبارت بودند از: محمدصادق طباطبایی، رئیس مجلس چهاردهم، فرخ، سخنگوی گروه عشایر در مجلس پیشین، اردلان، زمین دار سلطنت طلب کردستانی که به فراکسیون اتحاد ملی پیوسته بود؛ دکتر حسن امامی، امام جمعه ی تهران و متولی بزرگترین بنیاد وقفی که علی رغم پیشینه ی دیرین محافظه کاری مذهبی خانواده اش مطیعانه از اصلاحات غیردینی رضاشاه پشتیبانی کرد؛ و احد متین دفتری، حقودان فارغ التحصیل آلمان و از خانواده ی لقب دار که نسبت او به خاندان زند می رسید. او فردی بود که در سال های ۱۳۱۹-۱۳۱۸ به نخست وزیری رسیده بود و متفقین او را به جرم ارتباط با آلمانی ها زندانی کرده بود. در حالی که این سیاستمداران در حیاط کاخ گرد آمده بودند، حدود ۲۰۰ مغازه دار و ۵۰۰ دانشجو به خیابان ها ریختند. مغازه داران نه تنها به انتخابات ناعادلانه بلکه به سیاست دولت و عملکرد اتاق بازرگانی در راستای منافع واردکنندگان و صادر کنندگان ثروتمند و به زیان بازرگانان بازار نیز معترض بودند.
دانشجویان نیز از این شکایت داشتند که «روشنفکران مترقی» حزب دموکرات را فئودال ها، مرتجعان و چاقوکشان، وادار به سکوت کرده اند. قوام برای پایان دادن به اعتراضات وعده داد که انتخابات آزاد برگزار کند. ولی علی رغم این وعده، انتخابات به درستی برگزار نشد و دموکرات ها همه ی دوازده کرسی تهران را به دست آوردند. البته در این انتخابات تنها ۳۰ درصد افراد واجد شرایط شرکت کردند. از سویی دیگر، قدرت سلطنت طلبان نیز در مناطق تحت حکومت نظامی، ویژه آذربایجان، کردستان و حوزه های ناآرام طوایف حومه ی کرمانشاه نهفته بود(همان، ص ۲۹۶، ۲۹۷)
انگلیس هم در خوزستان نفوذ فراوانی داشت، زیرا در این منطقه مجریان محلی بدون همکاری نزدیک با شرکت نفت ایران و انگلیس نمی توانستند وظایف روزانه ی خود را انجام دهند. استاندار، مصبح فاطمی (عمادالسطنه) با پشتیبانی کامل سفارت انگلیس به آن مقام رسیده بود. وی با کمک شرکت نفت توانستن برادرش مهدی فاطمی را به استانداری فارس برساند و بیشتر کرسی های خوزستان را به رؤسای قبایل زمین داران طرفدار انگلیس بدهد. در حوزه های دیگر، بزرگان محلی نقش تعیین کننده ای داشتند. مثلاً، بختیاری ها در شهر کرد، قشقایی ها در فیروزآباد، رؤسای خمسه در فسا، بیات ها در اراک، ذوالفقاری ها در زنجان، امینی ها در رشت، حکمت ها در شیراز، جایی که زمین های وسیع خانوادگی داشتند، چند خانواده ی متنفذ در بوشهر و مهمتر از همه سردار فاخر حکمت در استان کرمان که رسماً استاندار فرستاده ی قوام بود اما در عمل همچون یک فرد معتبر مستقل عمل می کرد، نتیجه ی انتخابات را تعیین کردند. (همان، ص – ۲۹۷ ، ۲۹۸).
بخش عمده ی انتخابات دوره ی پانزدهم در زمستان سال ۱۳۲۵ به انجام رسید. حزب دموکرات قوام اساساً از طریق اعمال کنترل بر تشکیلات دولتی و شبکه ای که در سطح کشور گسترده بود و نیز از طریق پیوندهای خود با سرشناسان محلی و دسترسی به منافع مالی موفق شد که انتخابات را به گونه ای برگزار کند که احزاب، گروه ها و نامزدهای رقیب از صحنه طرد شوند و کرسی های بسیار زیادی در مجلس حزب گردد. به استثنای فارس و آذربایجان که در آن انتخابات هنوز انجام نشده بود، نامزدهای موفق تمام مناطق قبلاً مورد تأئید نخست وزیر قرار گرفته بودند. چنین برمی آمد که او موقعیت دار و دسته یا طائفه سیاسی خود را که در مقایسه با دیگران از امتیازات فراوانی بهره مند شده بودند، به زیان رقیبان، به ویژه دربار، مستحکم کرده و بدین ترتیب ساختار بنیادی سیاست طایفه ای یا باندبازی را تعدیل کرده است. (فخرالدین عظیمی، ۱۳۹۱- ص ۳۰۲، ۳۰۳) بعید می نمود که دربار در برابر چنین تحولی راه تسلیم در پیش گیرد و آن را به آسانی پذیرا شود. در ابتدا شاه مجبور شد که به کنترل قوام بر انتخابات گردن نهد اما هر بار که فرصت می یافت دیپلمات های انگلیسی و آمریکایی را از عناد خود نسبت به قوام آگاه می ساخت. در اوایل اسفند۱۳۲۵ شاه در گفتگو با آلن علناً قوام و فساد دولتش را به باد انتقاد گرفت. آلن همچنین از طریق منابع دیگر پی برد که روابط شاه با قوام به تازگی «رو به وخامت گذارده است». شاه برای خرید تجهیزات جنگی آمریکائیان به ارزش ۰۰۰/۰۰۰/۴۰ دلار به دولت فشار می آورد و قوام با چنین معامله ای مخالف بود، ظاهراً به این علت که ترجیح می داد مبلغ مزبور صرف مقاصد سازنده تر می شود، ولی علت واقعی این بود که جنگ افزارهای اضافی موجب تقویت بیشتر شاه می گردید. سرسختی و ایستادگی قوام در این مورد و افزایش قدرتش، دربار را به فکر برکناری او یا متزلزل کردن موقعیتش حتی قبل از گشایش مجلس انداخت (همان- ص ۳۰۳، ۳۰۴).
بر این اساس، دربار پراکندن شایعاتی را دایر بر اینکه «انگلیسیها قصد دارند علی منصور استاندار وقت آذربایجان را به جای قوام بنشانند» آغاز کرد، و این در حالی بود که انگلیسی ها قوام را به خاطر برخورد ماهرانه اش با بحرانی که پیش روی داشت کاملاً می ستودند و دلیلی برای استقبال از برکناری او را نداشتند (همان، ص ۳۰۴)
حسام الدین دولت آبادی درباره ی مجلس پانزدهم و ریاست سردار فاخر حکمت می نویسد: شکست در کار مجلس و حزب دموکرات کذایی روزی ظاهر شد که آقای سردار فاخر حکمت در انتخاب ریاست مجلس چند رأی زیادتر از نصاب رأی اعتماد دولت آورد که این پیش آمد برای اخمد قوام پلنگ طبیعت بسیار سنگین و غیرقابل تحمل بود و روی همین عمل آقای سردار فاخر حکمت هم که مردی آزاده و منیع الطبع است سردی او را تحمل نکرد. در باطن هم از رویه ی اطرافیان قوام که سرگرم اخاذی بودند دلخوری داشت و در مقام ریاست همواره این اصل را رعایت می کرد که نماینده مجلس باید در ایراد نطق و اظهار عقاید خود آزاد باشد.
لذا غرغرهای آقای علی اقبال اوج گرفت و نطق بسیار آتشین آقای دکتر اهری را هم باید مفتاح حل مشکلات آن اوضاع خواند که آغاز همکاری دستجات سیاسی ضدقوام با مجلس همان روز بود. (حسام الدین دولت آبادی ۱۳۵۱، ص ۳۶).
تاج الملوک مادرشاه درباره ی انتخابات مجلس پانزدهم می گوید: من یادم هست که قبل از انتخابات قوام به حضور محمدرضا آمد و با خودش لیست بلندبالایی از اسامی کسانی که قرار بود وکیل شوند همراه آورد. قوام می خواست به محمدرضا شاه نشان بدهد که برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی حاضر به مشاوره و رایزنی با شاه مملکت می باشد.
محمدرضا پس از مطالعه لیست کاندیداها روی اسم چندنفر را خط زد. اسامی همه را به یاد ندارم اما مطمئن هستم که روی اسامی عمیدی نوری، حسن ارسنجانی و فروزش را خط زد و گفت «انتخاب این اشخاص به صلاح مملکت نیست!» قوام که اول آمده بود تبعیت خود از شاه مملکت را نشان بدهد شروع به مخالفت و مقاومت کرد و گفت من با فروزش و عمیدی و ارسنجانی صمیمیت و رفاقت دارم و تعصب اجازه نمی دهد که آنها را از خود برنجانم! حتی به محمدرضا گفت من به این اشخاص مدیون هستم! محمدرضا که اصرار قوام را دید گفت: «پس اگر اینطور است چرا با من مشورت می کنید؟ بروید هر کار که دلتان می خواهد بکنید!».
قوام به محمدرضا گفت: به یک شرط حاضرم اسامی این افراد را خط بزنم که اعلیحضرت شاه تعهد و قول شرافتمندانه بدهند مخالفین دولت را حمایت نکنند و دربار را از وضعیت فعلی که به مرکز حمایت مخالفین تبدیل شده است بیرون بیاورند! محمدرضا گفت: « مانعی نیست!». قوام گفت: «پس من هم نام عمیدی نوری، عباس اسکندری، ارسنجانی و فروزش را خط می زنم!».
اگرچه قوام نام این عده را در حضور محمدرضاشاه خط زد اما به قول و قرار خود عمل ننمود و عباس اسکندری و ارسنجانی وارد مجلس شدند. قوام با این بدقولی و بدعملی که کرد محمدرضا و ما را حسابی از خود رنجانید. در هر حال پس از اینکه مجلس پانزدهم افتتاح شد، نمایندگان عضو حزب دموکرات ایران تمام هم خود را مصروف پیروزی کاندیدای ریاست مجلس کردند و به شدت با انتخاب سیدحسن تقی زاده که از طرف نمایندگان آذربایجان (و عباس مسعودی مدیرروزنامه ی اطلاعات) کاندید شده بود مبارزه کردند و بالاخره موفق شدند سردار فاخر حکمت را با ۷۱ رأی به ریاست مجلس شورای ملی برسانند، ولی برخلاف انتظار دیدند سی و شش نفر به تقی زاده رأی داده اند (و این می رساند این دسته جز مخالفت با قوام السطنه هدفی در این مبارزه انتخاب ریاست مجلس نداشتند چه اینکه اگر با قوام السطنه موافقت می داشتند به کاندیدای او رأی می دادند و از طرفی طبق حساب دقیق می بایست ۸۰ نفر از نمایندگان عضو حزب دموکرات ایران به سردار فاخر رأی دهند ولی وقتی آرا شمرده شد، ملاحظه گردید که ۹ نفر آرای خود را به تقی زاده داده اند).
وقتی جریان این جلسه به اطلاع قوام رسید فوراً متوجه شد که دربار صف آرایی عجیبی در مجلس نموده و بعید نیست روز به روز این صف طولانی تر شده و نغمه های مخالفت با دولت نیز ساز شود. چندی گذشت، اعتبارنامه ها به تصویب رسید و مجلس در روز چهارم شهریور آماده کار شد و قوام نیز طبق سنن پارلمانی استعفا داد. این استعفا هرچند صورت ظاهر داشت و قوام مطمئن بود که حداقل با یکصد رأی مورد تمایل قرار خواهد گرفت، ولی برخلاف انتظار وقتی در جلسه ی خصوصی روز هفتم شهریور شروع به اخذ رأی برای نخست وزیر جدید کردند قوام ۷۸ رأی و مؤتمن الملک پیرنیا ۳۴ رأی داشتند، در این وقت بود که قوام مطمئن شد مخالفت با ریاست سردار فاخر بر مجلس شورای ملی جنبه ی مخالفت با حکومت او را داشته است و اکنون با اقلیت ۳۴ نفره ای در مجلس روبرو شود که یحتمل به تعداد آنها هم افزوده خواهد شد.
قوام مجدداً به دیدار محمدرضا آمد و از محمدرضا خواهش کرد تا از اقلیت مجلس بخواهد مخالفت خود را علنی نسازند. اما محمدرضا زیر بار نرفت. در دنباله ی همین رقابت با محمدرضا بود که قوام السطنه در دوره ی پانزدهم با مخالفت های علنی و شدید منتخبین مجلس روبرو شد و کابینه ی او پس از شانزده ماه زمامداری ساقط گردید. (تاج الملوک پهلوی ۱۳۸۰، ص ۲۰۳ تا ۲۰۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ق.ظ ]




۴-۳-۲- کارآفرینی سازمانی و مولفه های آن …………………………………………………………………………………….. ۱۴۳
۴-۴- آمار استنباطی و آزمون فرضیه ها …………………………………………………………………………………………….. ۱۴۴
۴-۴-۱- بررسی فرض نرمال بودن داده ها با بهره گرفتن از آزمون کولموگروف اسمیرنوف …………………………… ۱۴۴
۴-۴-۲- تحلیل رگرسیون ابعاد مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی …………………………………………………….. ۱۵۱
فصل۵: نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۵۳
۵-۲- نتایج پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۵۳
۵-۲-۱- بحث در رابطه با نتایج به دست آمده از پیشینه پژوهش…………………………………………………………… ۱۵۳
۵-۲-۲- بحث در رابطه با نتایج بدست آمده از تحلیل توصیفی…………………………………………………………….. ۱۵۴
عنوان صفحه
۵-۲-۳- بحث در رابطه با نتایج به دست آمده از فرضیه های پژوهش……………………………………………………. ۱۵۵
۵-۲-۳-۱- نتایج استنباطی پژوهش…………………………………………………………………………………………………… ۱۵۵
۵-۳- پیشنهادات…………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۵۷
۵-۳-۱- پیشنهادات کاربردی ………………………………………………………………………………………………………….. ۱۵۷
۵-۳-۲- پیشنهادها برای فرضیات فرعی پژوهش………………………………………………………………………………… ۱۴۸
پایان نامه
۵-۳-۳- پیشنهادات پژوهشی…………………………………………………………………………………………………………… ۱۵۰
۵-۴- محدودیت های پژوهش…………………………………………………………………………………………………………. ۱۵۱
منابع و ماخذ……………………………………………………………………………………………………………………………..
پیوست۱: پرسش نامه…………………………………………………………………………………………………………………..
فهرست شکل ها
عنوان صفحه
شکل(۱-۱) مدل تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۲
شکل(۲-۱) انواع دانش………………………………………………………………………………………………………………………. ۲۸
شکل(۲-۲) فرایندهای اصلی در چرخه مدیریت دانش………………………………………………………………………….. ۳۹
شکل(۲-۳) چرخه مدیریت دانش بوکویتز و ویلیامز……………………………………………………………………………… ۴۰
شکل(۲-۴) چرخه مدیریت دانش یکپارچه…………………………………………………………………………………………… ۴۱
شکل(۲-۵) مدل عمومی مدیریت دانش……………………………………………………………………………………………….. ۴۶
شکل(۲-۶) زیرسیستم های مدیریت دانش…………………………………………………………………………………………… ۴۷
شکل(۲-۷) مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش………………………………………………………………………………. ۴۹
شکل(۲-۸) مراحل مدیریت دانش از دیدگاه گوشتاک…………………………………………………………………………… ۵۳
شکل(۲-۹) مدل مبتنی بر فرایندهای دانش…………………………………………………………………………………………… ۵۴
شکل(۲-۱۰) مدل مدیریت دانش فیل پری و الیکاتومی………………………………………………………………………….. ۵۵
شکل(۲-۱۱) مدل ساختاری مدیریت دانش………………………………………………………………………………………….. ۵۷
شکل(۲-۱۲) مدلKAFRA ……………………………………………………………………………………………………………. 58
شکل(۲-۱۳) مدل حلزونی نوناکا و تاکه اوچی……………………………………………………………………………………… ۵۹
شکل(۲-۱۴) مدل مدیریت دانش میلتون……………………………………………………………………………………………… ۶۳
شکل(۲-۱۵) الگوی فرایند مدیریت دانش……………………………………………………………………………………………. ۶۵
شکل(۲-۱۶) مدل بویست…………………………………………………………………………………………………………………. ۶۶
شکل(۲-۱۷) مدل دانش بنیادی…………………………………………………………………………………………………………… ۶۷
شکل(۲-۱۸) مدل مبتنی بر فرایندها و فراهم کننده های مدیریت…………………………………………………………….. ۶۹
شکل(۲-۱۹) مدل هفت سی……………………………………………………………………………………………………………….. ۷۱
شکل(۲-۲۰) انواع کارآفرینی……………………………………………………………………………………………………………… ۸۱
شکل(۲-۲۱) عوامل موثر بر کارآفرینی………………………………………………………………………………………………… ۹۱
شکل(۲-۲۲) مدل کارآفرینی سازمانی کورنوال و پرلمن…………………………………………………………………………. ۹۷
شکل(۲-۲۳) مدل کوراتکو و هاتجس………………………………………………………………………………………………….. ۹۸
شکل(۲-۲۴) مدل کارآفرینی سازمانی۴Eزاویر مندوزا…………………………………………………………………………… ۱۰۱
شکل(۲-۲۵) کارآفرینی سازمانی آنتونیک و هیسریچ……………………………………………………………………………… ۱۰۴
شکل(۲-۲۶) مدل تکاملی کارآفرینی سازمانی کوراتکو و همکارانش………………………………………………………. ۱۰۹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ق.ظ ]