کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



شکل ۴-۱۹- غلظت بنزو(a) آنتراسن در ایستگاه­های مختلف. ۱۵۰
شکل ۴-۲۰- غلظت کرایزن در ایستگاه­های مختلف. ۱۵۱
شکل ۴-۲۱- غلظت بنزو(b+k)فلورانتن در ایستگاه­های مختلف. ۱۵۲
شکل ۴-۲۲- غلظت بنزو(a) پایرن در ایستگاه­های مختلف. ۱۵۵
شکل۴-۲۳- غلظت کل ترکیبات PAH در تمام ایستگاه­ها. ۱۵۹
فصل اول
مقدمه
در چند دهه اخیر با پیشرفت­های صنعتی، افزایش وسایل نقلیه، افزایش شهرنشینی و بهبود کیفیت زندگی مردم در تمام کشورها به­­ویژه کشورهای درحال­توسعه، مواد آلاینده­ محیط زیست، افزایش چشمگیری یافته ­است. تراکم بالای جمعیت نیز باعث افزایش آلودگی محیط­های شهری شده ­است، به طوری که طبیعت به تنهایی قادر به از بین بردن این آلاینده­ها نیست. آلودگی هوا از جمله نگرانی­هایی است که جامعه امروزی بشر با آن دست به گریبان است و توجه به آن موضوعی بسیار مهم می­باشد. آلودگی هوا آمیخته­ای از مخلوط ذرات جامد و گازهای موجود در هواست، که برای سلامت انسان، حیوان و سایر جانوران موجود در یک بوم­سامانه مضر می­باشد. گسیل­های خارج شده از اگزوز اتومبیل­ها، فلزات سنگین ناشی از فرسایش قطعات ماشین­آلات، مواد شیمیایی ناشی از کارخانه­ها، گرد و غبار، و حتی گرده گیاهان، می ­تواند موجب آلودگی محیط جو گردد. باید توجه داشت برخی از این آلاینده­ها دلیل بروز برخی مشکلات در مقیاس جهانی همچون نازک شدن لایه اوزون در جو زمین، و گرم شدن جهان هستند. در این پژوهش از میان خیل عظیم آلاینده­های جو، تمرکز بر روی پدیده غبار، به­ ویژه غبار نهشته شده بر سطح خیابان­هاست، که از آن­ به­عنوان “غبار خیابان” یاد می­ شود. این ذرات اختلالاتی همچون سوزش چشم، آسم، برونشیت، آسیب به ریه، سرطان، مسمومیت ناشی از فلزات سنگین، اثر بر روی دستگاه قلبی-عروقی، و اختلالات بینایی را به همراه دارد. از بین آلاینده­های موجود در غبار خیابان، فلزات سنگین و نیز هیدروکربن­های آروماتیک چندحلقه­ای نگرانی­ زیادی را برای پژوهشگران و دولت­ها ایجاد کرده ­اند­، که دلیل این نگرانی­ها قابلیت انباشت و پایستاری زیست­محیطی آنها می­باشد. انباشت فلزات سنگین در محیط­های مختلف می ­تواند باعث کاهش کیفیت محیط­زیست و اثر بر روی تندرستی انسانها به­ ویژه کودکان به علت تحمل کم آنها در برابر تأثیرات فلزات سنگین و نیز بلع نا­خواسته و غیرعمدی غبار یا خاک از مسیر دست به دهان، شود. مهم­ترین اثرات تندرستی فلزات سنگین شامل صدمه به DNA، جهش­زایی، سرطان­زایی و آسیب جنینی است. از سوی دیگر، هیدروکربن­های آروماتیک چندحلقه­ای که از منابع مختلف طبیعی و انسان­زاد تولید می­شوند، می­توانند بر کیفیت هوا، آب و خاک تاثیرگذار باشند، و به طور مستقیم و یا غیرمستقیم سلامت ساکنان بوم سامانه را با خطرات جدی مواجه سازند.
مقاله - پروژه
زمین­شیمی زیست­محیطی
بسیاری از مباحث زیست­محیطی نیازمند آشنا بودن با اصول زمین­شیمی، و حرکت آلاینده­هاست. زمین­شیمی زیست­محیطی، نظامی است که از شیمی اجزاء سازنده گازی، مایع و جامد زمین، و نیز گونه­ های زنده برای پی بردن به اثرات آلودگی فلزات سنگین بر بوم­سامانه­ها استفاده می­ کند. زمین­شیمی در ارتباط با شرایط زیست­شناختی، شیمیایی و فیزیکی محیط مانند گرما، حالت ماده، اسیدینگی، پتانسیل اکسایش – کاهش، هدایت الکتریکی، فعالیت باکتریایی است. تمام این عوامل بر تحرک، گسترش، توزیع، ته­نشینی و غلظت فلزات و شبه فلزات بالقوه سمناک که به تندرستی اندامگان­ها در یک بوم­سامانه آسیب می­رساند، اثر دارند. داده ­های زمین­شیمیایی زیست­محیطی، شرایط شیمیایی نابی را تعیین می­ کند که در آن تهدیدی برای ساکنین یک بوم­سامانه وجود نداشته باشد، خواه این خطرات ناشی از نفوذ شیمیایی حاصل از هوازدگی سنگ­ها و تخریب آنها باشد و خواه از محیط زیستی باشد که در خطر آلودگی عناصر شیمیایی ناشی از فعالیت­های انسانی است. زمین­شیمی زیست­محیطی مناطقی را که در خطر دخالت­های شیمیایی انسانزاد و طبیعی است مشخص کرده، و ورود فلزات در غلظتی که برای محیط­زیست و ساکنین آن خطرناک است را مشخص کرده، و در نهایت سعی بر کاهش آنها در منبع انجام می­گیرد. شیمی هر سامانه زمین­شناختی طبیعی، می ­تواند به صورت بالقوه تحت تاًثیر فلزات سنگینی قرار گیرد که در محیط­زیست در اثر فعالیت­های انسان وارد می­شوند. البته کمبود عناصر سنگین ضروری مانند مس، روی، سلنیم در ذخیره غذایی سبب بیماری و درنهایت مرگ می­ شود. بنابراین، کنترل فلزات سنگین و حفظ تعادل بین ورود و خروج این عناصر در یک بوم­سامانه، لازم و ضروری است. عوامل مختلفی بر حرکت، گسترش، توزیع، و ته­نشینی و غلظت فلزات سنگین تأثیر می گذارند. در شرایط به شدت اسیدی، فلزات سنگین می­توانند متحرک شوند، درحالی­که برخی دیگر از فلزات غیرمتحرک شده و جذب اکسی – هیدروکسیدهای آهن و منگنز، یا جلبک­ها و سایر ذرات می­شوند و در پاره­ای موارد، فلزات بالقوه سمی همراه فلزات وارد رودخانه­ها و نهرها شده، و یک بوم­سامانه را برای دوره زمانی طولانی­ای غیرقابل زیستن می­ کنند. نقش زمین­شیمیدان­ها، بررسی غلظت بالای فلزات بالقوه سمناک در یک بوم­سامانه، و با پی بردن به منابع احتمالی فلزات است. زمین­شیمیدان­ها اصول تحرک­پذیری شیمیایی در فازهای گازی، جامد و مایع را برای آشکارسازی سرنوشت و راههایی که فلزات از طریق آن وارد بوم­سامانه­ها می­شوند به کار می­برند، و غلظت طبیعی را برای هر نوع نمونه ­ای که تجزیه می­ شود تعیین می­ کنند تا سلامت اندامگانها، و محیط­هایی که در ارتباط با آنها هستند را کنترل کنند. زمین­شیمیدان­ها به پاسخ فلزات آلاینده به شرایط فیزیکی، شیمیایی و زیست­شناختی پی می­برند و موثرترین، اقتصادی­ترین، و اجتماعی­ترین روش­ها را برای حل مشکل آلایندگی فلزات سمی موجود به کار می­برند. از این دانش برای برنامه­ ریزی پروژه­ های توسعه، همراه با جلوگیری از تخریب­های آتی ناشی از ورود آلاینده­های فلزی بالقوه سمی به محیط­زیست استفاده می­ شود (Siegel, 2002).

زمین شیمی شهری
بر مبنای بررسی‌های سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ ، پیش ­بینی گردید که جمعیت جهان از ۱/۶ میلیارد نفر در سال ۲۰۰۰ به ۳/۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۳۰ افزایش می­یابد. در این بررسی همچنین مشخص شد که ۴۷% جمعیت جهان در نواحی شهری زندگی می‌کنند، و این میزان درسال ۲۰۳۰ به ۵۰% می‌رسد(United Nation, 2001). از دیدگاه محیط­زیست و بهداشت، توسعه شهری می ­تواند اثری فوری بر محیط­زیست و کیفیت بهداشت داشته باشد، چرا­که فعالیتهای مختلف انسانی مانند فعالیتهای شهری، خانگی، صنعتی، تجاری و کشاورزی، روزانه انواع آلاینده‌های سمی و بالقوه سمی را وارد محیط­زیست می‌کند(Nriagu, 1979, 1996; Nriagu and Pacyna, 1988). در محیط شهر که این فعالیتها شدیدتر است، گسیل آلاینده‌های آلی و فلزی با شتاب بیشتری انجام می­گیرد، و محیطهای شهری ناگزیر بیشتر در معرض آلودگی و تخریب محیط­زیست هستند(Nriagu, 1988; Kreimer, 1992; Thornton, 1993). فلزات در محیط­زیست تجزیه­ناپذیر و انباشت­پذیرند. بنابراین، افزایش گسیل آنها در محیط، به بروز نابهنجاری غلظت فلزی(افزایش غلظت) در بیشتر محیط­های شهری منجر می‌شود. حضور بلند مدت آلاینده‌های شهری به ویژه در خاک، غبار و در مجاورت محیط­زیست انسان، تأثیر مهمی بر در معرض قرارگیری انسان به این آلاینده‌ها از راه استنشاق، بلع و تماس پوستی دارد(Mielke and Reagan, 1998; Boyd et al., 1999; Mielke et al., 1999). توجه به این موضوع در سالهای اخیر به ایجاد رشته‌ای جدید در زمین شناسی به نام زمین‌شیمی زیست محیطی شهری(Urban environmental geochemistry) منجر شده ­است. زمین‌شیمی زیست­محیطی شهری، مطالعه برهمکنش پیچیده و روابط درونی بین عناصر شیمیایی و ترکیبات آنها، در محیط­زیست شهری است. این رشته اثرهای گذشته و جدید فعالیتهای صنعتی انسان بر شهرها و اثر عوامل زمین­شیمیایی بر گیاه، سلامت انسان و جانوران را بررسی می‌کند(شکل۱-۱).
شکل ۱-۱- اجزای اصلی یک محیط شهری.
بنابراین با توجه به تعریف زمین‌شیمی زیست­محیطی شهری، به منظور درک صحیح اثر عناصر جزئی بر محیط زیست(طبیعی و شهری) و سلامت موجودات زنده، پژوهشگر ‌باید شناخت نسبی در زمینه زیست­شناسی زیست­محیطی، سم‌شناسی زیست­محیطی، آسیب­شناسی زیست محیطی، زمین­شیمی زیست­محیطی، و همه‌گیر­شناسی زیست­محیطی داشته باشد.

منابع طبیعی ورود عناصر به محیط
در سامانه‌های طبیعی، عناصر از سنگها، کانیها، کانسنگ‌ها، مواد، گازها و بخارات همراه با فعالیتهای آتشفشانی و چشمه‌های آبگرم وارد محیط می‌شوند. عناصری که در حین فرایند هوازدگی و تشکیل خاک از سنگهای اولیه جدا می‌شوند، یا در خاک باقی می‌مانند و یا به آبهای سطحی و سفره‌های آب زیرزمینی وارد می‌شوند. با توجه به شرایط فیزیکی، شیمیایی و زیست­شناختی محیط، و پتانسیل زیست­دسترس­پذیری، عناصر از طریق آب یا خاک به شبکه غذایی راه می‌یابند.

منابع انسانزاد آلودگی
با توسعه و پیشرفت جوامع بشری، اثرات انسان­زاد بر محیط­زیستبه صورت پدیده­ای نوظهور پا به عرصه گذاشت. با گذشت زمان این اثرات به طور شگفت‌آوری با افزایش جمعیت، شهر نشینی و صنعتی شدن شدت گرفت(Fyfe, 1998). بنابراین بشر،محیط­زیست دست­نخورده اولیه را تحت تأثیر قرار داد. بسیاری از فعالیت‌های انسان که به آلودگی محیط­زیست و به­ ویژه محیط جو منجر می‌شود، عبارت‌اند از:
استخراج منابع معدنی و فرآوری آنها
ذوب و خالص سازی کانسنگ­های معدنی و تولید کنستانتره
تولید انرژی از سوخت‌های فسیلی، هسته­ای، زمین­گرمایی و برقابی
سایر فعالیت‌های تولیدی و صنعتی مانند صنایع متالورژی و شیمیایی، تولید آجر و لوله، کارخانه­های سیمان، صنایع شیشه و سرامیک، رنگ و پلاستیک و تولید کود شیمیایی.
دفع پسماندها به ویژه زباله­های خانگی، خاکستر، فاضلاب، پسماندهای هسته­ای و سوزاندن انواع پسماندها.
فعالیت‌های کشاورزی مانند استفاده همزمان از کودهای شیمیایی و حیوانی با لجن فاضلاب، استفاده از آفت­کش‌ها و غیره
حمل و نقل شهری و جاده­ای
تصفیه و انتقال آب آشامیدنی(با لوله و اتصالات فلزی)
۱-۵-۱- سوخت فسیلی
سوزاندن سوخت­های فسیلی(نفت، زغال­سنگ، گاز)، بخش اعظم نیروی تولیدی را برای مصارف خانگی و صنعتی در جهان تأمین می‌کند. در سال‌های اخیر به دلیل تولید حجم زیادیCO2،و ارتباط این گاز با اثر گلخانه‌ای، سوزاندن سوخت‌های فسیلی مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر این، سوزاندن سوخت‌های دارای غلظت بالای گوگرد در برخی مناطق منجر به تولید SO2 و SO3 شده­است که مانند گسیل کارخانه­های ذوب، منجر به ایجاد باران اسیدی می‌شود.
پیامد دیگر زیست­محیطی استفاده از سوخت‌های فسیلی برای تولید نیرو، به غلظت بسیار بالای عناصر جزئیموجود در این سوخت‌ها باز می­گردد. اگرچه سوخت‌های فسیلی عمدتاً از مواد آلی تشکیل شده‌اند، اما حاوی مقادیر متغیری از اجزای سازنده غیر­آلی نیز می‌باشند که پس از سوختن، در خاکستر تولید شده بر جای می‌ماند، و مقداری نیز بهجو گسیل می‌شود. خاکستر باقی مانده می‌تواند حاوی عناصر بالقوه خطرناک زیادی باشد، بنابراین در دفع این خاکستر‌ها باید دقت شود. به هر حال مقداری از ترکیبات غیر­آلی طی سوختن، گسیل می‌شوند و می‌توانند خاک، آب و زیست­کره را در نزدیکی نیروگاه تحت تأثیر قرار دهد.
عناصر جزئی زیادی در سوخت‌های فسیلی یافت شده­است. غلظت‌های واقعی عناصر مجزا متغیر بوده، و به منشأ سوخت بستگی دارد. به هر حال، گفته می‌شود که در اروپا، سوزاندن نفت و زغال­سنگ، به شدت در نهشت جوی آرسنیک، کادمیم، کروم، مس، نیکل و وانادیم نقش دارد (Ruhling, 1994). همچنین گفته می‌شود که سوزاندن زغال­سنگ، منبع اصلی انسانزاد سلنیم در محیط­زیست است. عناصری مانند وانادیم که در نفت غلظت زیادی دارند، در محیط‌های نزدیک به پالایشگاه‌های نفت نیز غلظت‌ بالایی دارند (Ruhling, 1994).
۱-۵-۲- سایر فعالیت‌های صنعتی
تعداد زیادی از فعالیت‌های صنعتی دیگر نیزاز پتانسیل ایجاد آلودگی برخوردار هستند، که در زیر به برخی از موارد مهم­تر اشاره می­ شود.
۱-۵-۲-۱- متالورژی
فلزات و شبه­فلزات زیادی در آلیاژسازیبه­کار برده می‌شوند که فولاد، مثالی بارز از آنهاست. ساخت و بازیافت فولاد، موجب آزاد شدن بسیاری از عناصر درجو می‌شود که این امر، انباشت و آلودگی محیط­زیست محلی را درپی دارد(Pacyna, 1995).
۱-۵-۲-۲- تولید لوله­های سفالی و آجر
آجر و لوله به عنوان مصالح ساختمانی، اهمیت زیادی دارند. این دو فرآورده از رس و سنگ‌های طبیعی رس­دار ساخته می‌شوند. ساخت این مواد مستلزم شکل­دهی رس و سپس تا دمای بیش از ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد گرما داده می­ شود. در نتیجه، پخت انواع رس باعث آزاد شدن عناصری مانند سرب و رویکهجذب سطحی کانی‌های رسی شده ­اند، در محیط زیست می­ شود(Fuge & Hennah, 1989). مشکل مهم دیگر، آزاد شدن فلوئور است که در کانی‌های رسی و سنگ‌هایی که مورد استفاده قرار می‌گیرند، غلظت بالایی دارد. فلوئوروسیس به طور وسیعی در حیوانات اهلی شرق بریتانیا در سال ۱۹۵۰ رخ داد که دلیل آن وجود کارخانه‌های آجرسازی در این منطقه بود (Burns and Allcroft, 1964).
۱-۵-۲-۳- تولید سیمان
سیمان نیز محصول پخت سنگ‌های غنی از رس است. بدین ترتیب که مخلوط آهک و شیل در کوره­ای با دمای حدود ۱۴۰۰ درجه سانتیگراد گرما داده می‌شود. شیل یک سنگ غنی از ذرات رس­اندازه است، و می‌تواند دارای غلظت بالایی از عناصر بالقوه سمناکی باشد که در دماهای بالا در جورها می‌شوند.
۱-۵-۲-۴- آلودگی ناشی از حمل و نقل
وسایل نقلیه موتوری بزرگترین منبع آلودگی جو را تشکیل می‌دهند. وسایل نقلیه موتوری با بنزین یا گازوئیل کار می‌کنند و سوختن این مواد در موتور خودرو، موجب تولید گازهای خروجیغنی در کربن دیوکسید(CO2) می‌شود. به دلیل احتراق ناقص، کربن­مونوکسید، هیدروکربن‌ها و اکسیدهای نیتروژن نیز تولید می‌شوند. این گازها جومحیط شهر را آلوده کرده، و به نظر می‌رسد که ارتباط نزدیکی با بروز بیماری‌های تنفسی دارند. به­علاوه، گاز نیتروژن اکسید، منجر به نازک شدن لایه اوزون در استراتوسفر(پوش سپهر) جو می‌شود.
گازهای خروجی خودروها می‌تواند حاوی عناصر فلزی مانند Pb، Ni، Mnو V باشد. نیکل و وانادیم از سوخت دیزل حاصل می‌شوند و می‌توانند در گاز خروجی وسایل نقلیه دیزلی، غلظت بالایی داشته باشند،و درحال حاضر بیشتر نیکل و وانادیم جو را تشکیل می‌دهند. همچنین خاک حاشیه جاده‌ها نیز دارای غلظت‌ بالایی از این عناصر است.
از دهه ۱۹۲۰، سرب به صورت تترا اتیل، و تترامتیل سرب به بنزین اضافه ‌شد، تا احتراق آن رابهتر کند. تحقیقات نشان داد که سرب گسیل شده از سامانه اگزوز خودروها، اثر منفی بر محیط­زیست داشته و تخمین زده شده است که بیش از ۷۵ درصد سرب محیط، از این منبع حاصل شده است. در نتیجه استفاده از سرب در بنزین، در بسیاری از کشورها ممنوع شد. البته هنوز هم در کشورهای زیادی از بنزین سرب­دار استفاده می‌شود. کشورهایی که افزودن سرب به بنزین متوقف شده است، ازMMT(Methylcyclopentadienyl Manganese Tricarbonyl)به عنوان جایگزین سرب استفاده می‌شود، که موجب گسیل منگنز از اگزوز خودروها می‌شود.
منشا بسیاری دیگر از فلزات آلاینده خاک حاشیه جاده­ها، وسایل نقلیه موتوری است. فلز روی در لاستیک خودروها مورد استفاده قرار می‌گیرد. برخی از اجزاء فولادی خودروها نیز برای کاهش خوردگی، روی­اندود(گالوانیزه) می‌شوند. کادمیم به عنوان یک عامل آنتی­اکسیدان در روغن‌ها استفاده می‌شود. کروم در آلیاژهای فولادی و پوشش کرومی فلزات استفاده می‌شود، و نیکل نیز در برخی آلیاژها مورد استفاده قرار می‌گیرد.این آلیاژها دومین منبع بالقوه آلودگی نیکل در محیط­زیست محسوب می‌شود.

نهشت جوی آلاینده­ها
بسیاری از آلاینده­های گسیل شده به جودر نهایتدر سطح زمین نهشته می‌شوند.این نهشته‌ها یا وارد محیط خاک و آب شده و توسط گیاهان جذب می‌شوند، و یا توسط انسان و حیوان استنشاق می‌شوند. منابع آلاینده جو شامل معدنکاری، ذوب و تصفیه، تولید انرژی، فرآیندهای مختلف صنعتی، سوزاندن پسماند و فعالیت‌های حمل و نقل می‌شود. علاوه بر این، ذرات بسیار ریز خاک گسیل شده به جوممکن است حاوی آلاینده­هایی باشند که جذب سطح آنها شده ­اند.
درجه آلودگی جو به موقعیت جغرافیایی، شرایط آب و هوایی، و منابع بالقوه آلاینده بستگی دارد. میزان انتقال آلاینده­ها نیز بسته به گونه آنها، متغیر است. بسیاری از آلاینده­های ناشی از وسایل نقلیه به صورت ذرات درشت وجود دارند و نمی‌توانند فاصله زیادی را از منبع طی کنند. ولی به هر حال، انتقال به صورت گاز و هواویز می‌تواند آلاینده­ها را به فواصل دوری از منبع منتقل کند، و این شکل انتقال اتمسفری به عنوان دلیل اصلی آلودگی مشاهده شده در مناطقی از قطب شمال شناخته شده ­است.نهشت جوی، یک منبع عمده عناصر در محیط سطحی است. نیکلسون و همکاران(۲۰۰۳) نشان دادند که نهشت جویدر خاک‌های کشاورزی بریتانیا، منبع اصلی بسیاری از فلزات سنگین است. طبق محاسبه آنها، ۸۵ درصد از کل جیوه ورودی، ۵۳ درصد کادمیم، ۷۷ درصد آرسنیک، نیکل و سرب، ونیز ۴۸ درصد روی، از این منبع ناشی شده­است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 06:46:00 ق.ظ ]




نام متغیر

 

اسپیرمن

 

تعداد

 

سطح معنی داری

 

 

 

کاربرد دانش

 

۳۴۲/۰

 

۲۴۲

 

۰۰۰/۰

 

 

 

اثربخشی سازمانی

 

 

 

بر اساس نتایج جدول شماره ۴ – ۲۱ ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح خطاپذیری ۵ درصد برایر ۳۴۲/۰ بدست آمده است. با توجه به سطح معنی داری ۰۰۰/۰ که کمتر از ۰۵/۰ است، می‌توان نتیجه گرفت که بین میزان کاربرد دانش و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاداسلامی استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
فرضیه فرعی ۷- بین برخورد مدیران در رابطه با عملکرد و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاداسلامی استان اردبیل رابطه وجود دارد.
برای فرضیه فوق، دو فرض به صورت زیر در نظر گرفته شده است:
:بین میزان برخورد مدیران و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاداسلامی استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد.
: بین میزان برخورد مدیران و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاداسلامی استان اردبیل رابطه معنادار وجود ندارد.
ابتدا با بهره گرفتن از ضریب همبستگی اسپیرمن مقدار r را بدست ‌می‌آوریم. ( جدول شماره ۴- ۲۲ )
جدول شماره ۴ - ۲۲ : آزمون وجود همبستگی برخورد مدیران و اثربخشی سازمانی

 

 

نام متغیر

 

اسپیرمن

 

تعداد

 

سطح معنی داری

 

 

 

برخورد مدیران

 

۴۵۳/۰

 

۲۴۲

 

۰۰۰/۰

 

 

 

اثربخشی سازمانی

 

 

 

بر اساس نتایج جدول شماره ۴ – ۲۲ ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح خطاپذیری ۵ درصد برایر ۴۲۳/۰ بدست آمده است. با توجه به سطح معنی داری ۰۰۰/۰ که کمتر از ۰۵/۰ است، می‌توان نتیجه گرفت که بین میزان برخورد مدیران و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاداسلامی استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه
مهمترین مرحله در هر نوع مطالعه و پژوهش مرحله بحث و نتیجهگیری است. بدیهی است که پژوهش در هر زمینهای که انجام شود، دارای هدف و انگیزهای خاص است. لیکن آنچه مهم است نتایج و دستاوردهای حاصل از آن است که در صورت کاربردی بودن تحقیق می‏تواند کاربرد پیدا کند و به ظهور برسد در این فصل به ترتیب تحلیل یافته های توصیفی؛ بحث و نتیجه گیری؛ پیشنهادات برای تحقیقات بعدی و پیشنهادات برخاسته از تحقیق بیان شده است.
۵-۲-نتیجه‌گیری
نتایج حاصل از بررسی و تحلیل یافته های توصیفی تحقیق حاضر به شرح ذیل می باشد:
نتایج حاصل ازآزمون فرضیه اصلیاین فرضیه بوسیله ۵۰ سؤال (۱ الی۵۰) مربوط میزان هوش سازمانی و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل اندازه‌گیری شده است. ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح خطاپذیری ۵ درصد برایر ۳۶۵/۰ بدست آمده است. با توجه به سطح معنی داری ۰۰۰/۰ که کمتر از ۰۵/۰ است، فرض صفر رد می شود و می‌توان نتیجه گرفت که بین میزان هوش سازمانی و اثربخشی سازمانی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل رابطه معنادار وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ق.ظ ]




فاجعه‌آمیز کردن طبی[۲۸۲]
فاجعه‌آمیز کردن هیجانی
فاجعه‌آمیز کردن بیرونی[۲۸۳]
۸- گرفتار[۲۸۴] ـ خودتحول نایافته[۲۸۵]
این طرحواره‌ غالب اوقات شامل درگیر شدن هیجانی افراطی و نزدیکی بیش از حد فرد با دیگران است. این افراد باور دارند که فردیت بهم ریخته‌ای دارند و در نتیجه، بدون حمایت مستمر دیگران قادر نخواهند بود که عملکرد مناسبی داشته باشند و به زندگی خود ادامه دهند. همچنین، احساس هم‌جوشی مستمر با دیگران و هویت فردی بی‌کفایت از دیگر مشکلاتی است که این افراد دارند. در نتیجه، احساس پوچی مزمن، بی‌هدفی و پوچ‌گرایی می‌کنند.
۹ - شکست[۲۸۶]
در این طرحواره‌، باور بر این است که فرد به طور غیرقابل اجتنابی در زمینه‌های مختلف شکست خواهد خورد و نمی‌تواند به سبک با کفایتی به حد همتایان خود برسد.
حیطه‌ی سه: حد و مرزهای مختل[۲۸۷]( محدودیت های مختل)
نقص در حد و مرزهای درونی، بی‌مسوولیتی در قبال دیگران و یا فقدان هدف گزینی طولانی مدت از مشخصه‌ های این حیطه است. این مشکلات منجر به عدم رعایت حقوق دیگران، عدم همکاری با دیگران، اقدام به کارهای غیرقانونی و عدم برنامه‌ریزی شخصی واقع‌گرایانه می‌شود. خانواده‌های این افراد، اغلب خانواده‌های بسیار دخالت کننده و سهل‌گیر هستند که حس برتر بودن را در فرد القا می کنند. در برخی موارد، کودک ممکن است به دلیل عدم رعایت قانون مورد تنبیه قرار نگیرد و یا مراقبت، راهنمایی و هدایت کافی را دریافت نکند.
طرح‌واره‌های این حیطه عبارتند از:
۱۰- استحقاق[۲۸۸] ـ بزرگ منشی
در این طرحواره‌ ، فرد معتقد است که از دیگران بالاتر و ارجح‌تر است و بنابراین، مستحق دریافت حقوق ویژه می‌باشد. احترام به قانون و حقوق دیگران در این افراد مشاهده نمی‌شود. معمولا این افراد هر کاری را در هر زمانی که دوست داشته باشند، بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های موجود و ضرر به دیگران، انجام می دهند و به منظور کسب قدرت یا کنترل، تأکید اغراق‌آمیزی بر برتر بودن خود دارند. سعی بسیاری می‌کنند که بر دیگران غالب شوند، نقطه‌نظرهای خود را به دیگران تحمیل می‌کنند و رفتارهای دیگران را در جهتی که تمایل دارند، هدایت می‌کنند، بدون این که با آنها همدلی داشته باشند و یا احساسات آنها را در نظر بگیرند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱۱- خودکنترلی بی‌کفایت ـ خود قانون‌مندی ناکارآمد[۲۸۹] (خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی)
افراد دارای این طرحواره‌ نمی‌توانند به طور کارآمدی خود را کنترل کنند، تحمل ناکامی در کسب اهداف فردی در آنها بسیار ناکارآمد و مختل است و در صورت ناکامی، به صورت بسیار افراطی هیجان‌های خود را بیان می‌کنند و تکانشی رفتار می‌کنند.
حیطه‌ی چهار: هدایت شدن توسط دیگران[۲۹۰]( دیگر جهت مندی)
افرادی که در این حیطه قرار می‌گیرند تأکید زیادی بر ارضای نیازهای دیگران در مقایسه با نیازهای خودشان دارند و این کار را برای کسب تأیید، حفظ ارتباط عاطفی و اجتناب از تنبیه انجام می‌دهند. خانواده‌ای که این افراد در آن رشد یافته‌اند، خانواده‌هایی هستند که پذیرش شرطی را برای کودک فراهم کرده بودند. به این معنا که کودک باید جنبه‌های مهمی از خودش را سرکوب کند تا بتواند عشق، توجه و تأیید کسب کند. در چنین محیطی، نیازها و خواسته‌های گروه به نیازها و احساس‌های کودک ارجح است.
۱۲- اطاعت[۲۹۱]
در این طرح‌واره‌، فرد خود را در کنترل اغراق‌آمیز از جانب دیگران احساس می‌کند که به دو شکل ظاهر می‌شود:
اطاعت از نیازها
اطاعت از هیجان‌ها
این افراد بر این باورند که آرزوها، نقطه‌نظرات و احساس‌های آنها بی‌ارزش هستند یا برای دیگران مهم نیستند. این افراد به طور مکرر شاکی هستند و نسبت به عدم ارضای نیازها و هیجان‌های خود بسیار حساس هستند. معمولاً این وضعیت منجر به خشم، که خود را با علایم غیرانطباقی مثل رفتارهای پرخاشگر ـ منفعل یا برون‌ریز نشان می‌دهد، می‌گردد.
۱۳- ایثار[۲۹۲]
در این طرحواره‌، فرد به طور داوطلبانه به دنبال ارضای نیازهای دیگران است، حتی اگر نیازهای خودش برآورده نشود. دلایل عمده این افراد عبارتند از پیشگیری از ایجاد هرگونه ناراحتی و درد و رنج در دیگران، اجتناب از احساس گناه ناشی از خودخواه بودن و تداوم ارتباط با دیگران و اغلب منجر به حساسیت حاد به درد و رنج در دیگران می‌گردد.
۱۴- پذیرش جویی ـ جلب توجه[۲۹۳]
افراد دارای این طرح‌واره‌، تأکید افراطی برکسب تأیید، بازشناسی یا توجه از جانب دیگران دارند تا به این وسیله بتوانند یک تجربه‌ی ذهنی ایمن از خود به دست آورند. تجربه‌ی ذهنی فرد از اعتماد به نفس خودش، به طور بنیادین به واکنش‌های دیگران بستگی دارد. گاهی اوقات این طرحواره‌ در این افراد، موجب تأکید اغراق آمیز بر ظاهر، توجه و احترام می‌شود.
۲-۲-۴-۵ حیطه‌پنج: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری[۲۹۴]
در این حیطه، تأکید افراطی بر سرکوبی احساس‌های خودانگیخته، تکانه‌ها و انتخاب‌ها و پیروی از قوانین غیرقابل انعطاف و تدوین شده است، حتی اگر به قیمت از دست دادن شادی، بیان خود، آرامش، روابط بین فردی نزدیک و سلامتی باشد. خانواده‌ای که این افراد در آن پرورش یافته‌اند، معمولاً تنیبه کننده و تقاضا کننده، کمال‌گرا، پیرو قوانین، سرکوب‌کننده هیجان‌ها و اجتناب از خطا، شادی و آرامش بوده است. طرح‌واره‌های این حیطه عبارتند از:
۱۵- منفی گرایی ـ بدبینی[۲۹۵]
در این طرحواره‌، تمرکز مستمر و نافذی بر جنبه‌های منفی زندگی، از جمله مرگ، فقدان، گناه، تعارض، خیانت و غیره وجود دارد و در عین حال، جنبه های مثبت زندگی کوچک شمرده می‌شوند یا نادیده گرفته می‌شود. معمولاً شامل یک ترس غیرطبیعی از خطا کردن است، خطایی که ممکن است به مشکلاتی مثل مشکلات مالی، فقدان، تحقیر و سرافکندگی منجر شود. چون این افراد نتایج منفی را به طور اغراق‌آمیزی ادراک می‌کنند، لذا به طور مکرر دچار نگرانی مزمن، گوش به زنگی و بلاتصمیمی هستند.
۱۶- بازداری هیجانی[۲۹۶]
در این طرحواره‌ فرد احساسات، ارتباطات و رفتارهای خودانگیخته خود را محدود می‌سازد. معمولاً از عدم تأیید توسط دیگران، احساس شرم یا از دست دادن کنترل اجتناب می‌کند. شایع‌ترین جنبه‌های این بازداری شامل موارد زیر است: ۱- بازداری از خشم و پرخاشگری؛ ۲- بازداری از تکانه‌های مثبت؛ ۳- مشکل در بیان آسیب‌پذیری یا ارتباط آزادانه با احساس‌ها، نیازها و غیره؛ ۴- تأکید افراطی بر سرکوبی هیجان‌ها.
۱۷- معیارهای سرسختانه/ عیب‌جوبی افراطی[۲۹۷]
باور زیربنایی در این طرحواره‌ این است که فرد باید تمامی تلاش خود را انجام دهد تا بتواند به استانداردهای درونی شده بسیار سخت در مورد رفتار و عملکرد، به منظور اجتناب از سرزنش برسد. این افراد، غالب اوقات احساس در فشار بودن دارند و اختلال واضحی در کسب لذت، آرامش، اعتماد به نفس و رضایت در روابط بین فردی دارند. این طرحواره‌ خود را به صورت کمال‌گرایی، قوانین غیرقابل انعطاف و درگیری ذهنی با زمان و کارآمدی نشان می‌دهد.
۱۸- تنبیه[۲۹۸]
در این طرحواره‌، اعتقاد بر این است که فرد هنگامی که خطایی مرتکب شده، باید شدیدا تنبیه شود و در قبال افرادی که استاندارها را رعایت نمی‌کنند شدیدا پرخاشگر، بی‌تحمل، تنبیه کننده و خشمگین است. معمولاً، این طرح‌واره‌ خود را به صورت دشواری در بخشیدن خود یا دیگران در هنگام ارتکاب خطا نشان می‌دهد (به نقل از یانگ و همکاران، ۲۰۰۳؛ بارلو، ۲۰۰۲؛ سیموس، ۲۰۰۲؛ تاریر و همکاران، ۲۰۰۸).
۵-۴-۲-سبکهای طرحواره
باید توجه داشت که غالب بیماران ترکیبی از طرحواره های مختلف و پاسخهای مقابله ای دارند یعنی گاه اجتناب، گاه تسلیم و برخی اوقات نیز جبران افراطی را بکار می گیرند. بنابر این می توان گفت سبک طرحواره شبکه ای منسجم و یکپارچه از مولفه های شناختی، هیجانی، انگیزشی و رفتاری یک یا چند طرحواره ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای مختلفی است که فرد در پاسخ به این طرحواره ها برمی گزیند.آنچه مهم است آنست که درمانگر درصدد چرخش بر می آید یعنی حرکت بین سبکها و خروج از یک سبک ناکارآمد به سمت یک سبک طرحواره ای کارآمدتر و سالمتر تا بدین وسیله در مسیر فرایند ترمیم طرحواره گام بر دارد.
۶-۴-۲-انواع سبکهای طرحواره ای :
یانگ و همکاران(۱۹۹۵) سبک های طرحواره ای را در قالب ۴ طبقه عمده مطرح کرده اند:

 

    1. سبکهای کودک که عبارتند از: کودک آسیب پذیر، کودک عصبانی، کودک تکانشی – بی انضباط و کودک خوشحال

 

    1. سبکهای مقابله ای ناسازگار : تسلیم شونده فروتن، محافظ جدا افتاده، وجبران کننده افراطی

 

    1. سبکهای پدر و مادری ناسازگار : پدر و مادر تنبیه گر، و پدر و مادر متوقع

 

    1. سبک بزرگسال سالم

 

۷-۴-۲-کنش های طرحواره
از نگاه یانگ(۱۹۹۸) طرحواره ها دو کنش متفاوت دارند که عبارتند از : تداوم طرحواره و ترمیم آن

 

    1. تداوم طرحواره :

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ق.ظ ]




۲-۲-۴-۴-۲ کاهش کیفیت نیروهای مسلح
کیفیت نیروهای مسلح در کارآمدی آنها بویژه در رده­های بالاتر و نیروهای ثابت (کادر) و فرماندهی اهمیت زیادی دارد. حداقل دو شاخص اصلی در سنجش کیفیت نیروهای مسلح قابل تصور است:

 

    • تخصص و توان بکارگیری فنون و تجهیزات

 

    • وفاداری و انگیزه دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۰)

 

محیط اصلی بررسی این شاخص ­ها میدان جنگ و نبرد است ولی در برخی از موارد می­توان از طرق زیر آنها را بررسی کرد:

 

    • رزمایش­ها، بویژه رزمایش­های مشترک با سایر کشورها

 

    • ماموریت­های محدود

 

    • روابط نظامی خارجی

 

    • سطح آموزش و مراکز آموزشی نظامی(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۰)

 

در هر حال کاهش سطح کیفی نیروهای مسلح (با بهره گرفتن از شاخص­ های فوق و سایر شاخص­ های مشابه) از جمله تهدیدات مولفه قدرت نظامی تلقی می­ شود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۱)
یکی از دلایل غیر کیفی شدن ارتش­ها ورود آنها به فعالیت­های غیر مرتبط مانند تجارت است که معمولا توام با فساد می­باشد. (Tangri & Mwenda, 2003: 98)
همچنین ممکن است درمواردی بدلیل مشکلات مادی و روحی اعضای نیروهای مسلح یا سازمان­های مشابه، شاخص­ های کیفیت تضعیف گردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۱)
۲-۲-۴-۵ مخدوش شدن وحدت و یگانگی نیروهای مسلح
وحدت و یگانگی نیروهای مسلح، معنای وسیعی دارد که ممکن است از سوی عوامل و شرایط گوناگون مورد تضعیف و تهدید قرار گیرد. اقتدار بلامنازع نیروهای مسلح نیازمند حفظ اقتدار، هماهنگی، خلوص و عدم اختلاط با حوزه ­های دیگر می­باشد. مظاهر تهدید علیه وحدت نیروهای مسلح به شرح زیر می­باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۱)
۲-۲-۴-۵-۱ وجود گروه ­های مستقل یا معارض
وجود سلاح گرم در دست اشخاص یا گروه­ ها که خارج از کنترل نیروهای مسلح باشد در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. اگر چه در این کشورها نظارت­های محدودی در خرید و فروش این نوع سلاح­ها وجود دارد اما معمولا به هدف تامین امنیت شخصی چنین مجوزهایی صادر می­ شود. اما در غالب کشورها، سلاح جنگی و گرم تنها در اختیار نیروهای مسلح و با مجوز و تحت کنترل این نیروها، در اختیار شبه نظامیان قرار می­گیرد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲-۲۶۱)
وجود حجم زیادی سلاح خارج از اختیار و کنترل نیروهای مسلح، نشانه­ای از تهدید قدرت و امنیت نظامی است. زیرا این وضعیت، وحدت نیروهای مسلح در یک کشور را مخدوش می­سازد و حتی بدون کاربرد این دسته از سلاح­ها، امنیت کشور مورد تهدید قرار می­گیرد. علاوه بر اینکه چنین شرایطی، امکان استفاده از سلاح­ها در جنگ­ها و منازعات را افزایش می­دهد و امنیت انسانی را نیز به مخاطره می­ اندازد. به همین دلیل دولت­ها، سیاست­های خود درزمینه جمع­آوری سلاح­های آزاد را بویژه در زمان­های خاص مانند شرایط پس از انقلاب­ها یا جنگ­ها پیگیری می­ کنند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
۲-۲-۴-۵-۲ کودتا
وجود طرح­های کودتا یا وقوع کودتا با توجه به تعداد و کیفیت آن، علائمی از عدم یکپارچگی نیروهای مسلح را نشان می­دهد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
کودتا نشانه­ای از انواع شکاف­ها در نیروهای مسلح می­باشد. شکاف اطلاعاتی، شکاف فرماندهی و شکاف انگیزه از مهمترین نشانه­ های عدم یکپارچگی در نیروهای مسلح است. البته این شاخص یا نشانه نیز مانند سایر موارد بصورت مطلق منتفی نمی­ شود اما وجود کمیت یا کیفیتی از این نشانه که با توجه به قدرت یک سیستم، غیر متعارف باشد تهدید قدرت نظامی تلقی می­گردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
کودتا بطور مستقیم به حوزه نیروهای مسلح، امنیت وقدرت نظامی ارتباط دارد اما در بسیاری از موارد هدف از کودتا، ایجاد تغییرات در سطح حکومت و حتی رژیم سیاسی می­باشد. (نارلی، ۱۳۸۲: ۱۲)
به همین دلیل بالا بودن نرخ کودتا یکی از شاخص‑های بی­ثباتی سیاسی نیز معرفی می­ شود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۲)
۲-۲-۴-۵-۳ رقابت غیر همسو در بخش­های نیروهای مسلح
نیروهای مسلح معمولا به سه نیروی زمینی، هوایی ودریایی تقسیم می­شوند. ممکن است اشکال دیگری ازتقسیم بندی نیز دراین نیروها وجود داشته باشد. رقابت بین بخش­های نیروهای مسلح اگر بدون هماهنگی صورت گیرد امکان شکاف و نقض یکپارچگی آنها را فراهم می­ کند.این رقابت­ها ممکن است به اقدامات کاملا مستقل یک نیرو در جمع­آوری و بهره­دهی اطلاعاتی، دسترسی به منابع مالی بیشتربراساس چانه زنی وتهیه تجهیزات غیرسازگار باسایرتجهیزات درنیروهای دیگر منجر گردد.
رقابت­های غیر همسو، علاوه بر هدر دادن منابع دفاعی- نظامی، تهدیدی کلی برای وحدت نیروهای مسلح بویژه در شرایط تصمیم گیری بحرانی خواهد بود. (بوزان، ۱۳۷۸: ۳۸۷-۳۸۶)
دانلود پایان نامه
۲-۲-۴-۵-۴ سیاسی شدن نیروهای مسلح
صرف نظر از برخی رژیم­های سیاسی که ارتش را بطور رسمی در ساختار قدرت سیاسی قرارداده­اند. نیروهای مسلح، سازمانی حرفه­ای، وفادار، نظامی و غیر سیاسی است. بدیهی است سیاسی شدن این نیرو، ویژگی­های اصلی آن را از بین خواهد برد. فضا و رویکرد سیاسی دارای ویژگی­های تعارض، نسبیت، تغییر و عدم یکپارچگی است. سیاسی شدن نیروهای مسلح به معنای وارد شدن نیروی انسانی و منابع آن به محیط مجادلات، تعارضات و حمایت­های سیاسی، تهدید جدی علیه قدرت نظامی و به تبع آن امنیت و حاکمیت سیاسی می­باشد. (نارلی، ۱۳۸۲: ۱۲)
۲-۲-۴-۶ اقدامات خصمانه نظامی
در این نشانه، بیشتر به وجه ابزاری بعد نظامی توجه می­گردد. اقدامات خصمانه نظامی پیوستار وسیعی را در بر می­گیرد. این پیوستار از بیانات تهدیدآمیز تا جنگ تمام عیار امتداد می­یابد. درهر حال
این اقدامات تهدید نظامی تلقی می­گردد که بر قدرت نظامی تهدید شونده تاثیر می­ گذارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
این نوع تهدیدات یا اغراض متفاوت اعمال می­گردد. گاهی هدف از اقدامات نظامی تغییر رفتار و گاه تضعیف توان نظامی و گاه تغییر رژیم سیاسی است. لذا در برخی موارد این اقدامات علاوه بر جنبه ابزاری، هدف نظامی نیز دارند. مظاهر تهدید اقدامات خصمانه نظامی به شرح زیر می­باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
۲-۲-۴-۶-۱ اعلام انجام اقدامات یا حمله نظامی
قبل از وقوع حملات نظامی ممکن است، بازیگران سیاسی ونظامی، قصد ونیت خود در مورد اقدامات نظامی را اعلام نمایند. البته اعلام مذکور به معنای وقوع عینی حملات نیست بلکه ممکن است اعلام، صرفا اغراض سیاسی و امنیتی داشته باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
اما در هر حال چنین بیاناتی علاوه بر اینکه به امنیتی شدن محیط منازعه کمک می­ کند بطور خاص حوزه قدرت نظامی طرف مقابل را آماده تحریک می­نماید و به عبارت دیگر آن را در معرض خطر قرار می­دهد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۴)
۲-۲-۴-۶-۲ اقدامات محدود و ایذایی
اقداماتی مانند اشغال پاسگاه مرزی، ایراد صدمه محدود به پایگاه­ها یا نیروهای نظامی، بمباران یک یا چند نقطه محدود و …از نشانه­ های حمله نظامی وتهدید علیه قدرت نظامی است.(رایت، ۱۳۷۸: ۱۷۰)
۲-۲-۴-۶-۳ جنگ تمام عیار
جنگ­­های کامل و تمام عیار مصداق کامل حمله نظامی است که قدرت نظامی طرف مقابل را بطور کامل درگیر تدید نظامی می­نماید. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
اگرچه این نوع جنگ­ها درواقع تهدید علیه همه ابعاد امنیت و قدرت یک کشورمحسوب می­شوند. (بوزان، ۱۳۷۸: ۱۴۱) اما قدرت­نظامی درچنین مواردی نقش اصلی راایفا می­ کند.به­همین دلیل در جنگ کامل، منابع مالی و انسانی به شدت به سمت قدرت نظامی چرخش می­ کنند تاتهدید نظامی دفع گردد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
۲-۲-۴-۷ بر هم خوردن تعادل قدرت نظامی همسایگان و منطقه
وجود تعادل قدرت- تهدید بین همسایگان و کشورهای یک منطقه از جمله علل برقراری امنیت بین آنها است. در برقراری چنین تعادلی همه مولفه­های امنیت سهم دارند. اما در برخی مناطق، مولفه نظامی بسیار مهم و کلیدی است. در مقابل در برخی مناطق و در بین بعضی از همسایگان، تهدید نظامی چندان اهمیتی ندارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
مقایسه وضعیت هند و پاکستان در مقابل کشورهای اروپایی تفاوت مذکور را به خوبی نشان می­دهد. هرگونه تغییر اساسی در قدرت نظامی در شرایطی که تعادل به مولفه نظامی وابستگی زیادی دارد تعادل منطقه را بر هم می­زند. از بین رفتن تعادل به معنای تغییر وضع امنیتی است، لذا در چنین حالتی برای برقراری تعادل جدید، تلاش و رقابت برای کسب قدرت نظامی بیشتر تشدید می­ شود. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۵)
در برخی از موارد ممکن است دولت رقیب یا متخاصم ثالث با تقویت همسایگان طرف مقابل خود، نسبت به تضعیف آن اقدام نماید مانند آنچه آمریکا دربرابر جمهوری اسلامی ایران انجام می­دهد. (کوهن و فلیپس، ۱۳۸۲: ۱۷)
مظاهر تهدید عدم تعادل نظامی به شرح زیر می­باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۴-۷-۱ تغییر در تعداد اعضای نیروهای مسلح
توسعه شدید نیروی انسانی بر اساس طرح­ها و برنامه ­های توسعه برای رقبای نظامی و سیاسی اهمیت دارد و آنرا برای قدرت نظامی خود موثر می­دانند. این تغییرات در شرایط خاص و در مورد یا نیروی ویژه، دلالت­های متفاوتی دارد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۴-۷-۲ تغییر و توسعه در سازمان نیروهای مسلح
راه اندازی یک نیروی جدید مانند نیروی واکنش سریع یاتشکیل ارتش­های مردمی(شبه نظامیان) مورد توجه قرار می­گیرد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۶)
۲-۲-۴-۷-۳ تغییر استراتژی و دکترین­های نظامی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:44:00 ق.ظ ]




۴-شواهد ناظر به وجود یک فرایند تحول در نوع انسان یا شکل گیری یک قابلیت در جریان تحول نوع انسان[۲۸].
۵-شواهد ناظر به وجود عملیات ذهنی مستقل برای هریک از انواع هوش که هسته مرکزی آن نوع هوش را تشکیل می‌دهد[۲۹].
پایان نامه - مقاله - پروژه
۶-شواهد آزمایشی که نشان می‌دهد افراد برای انجام تکالیف یا عملیات گوناگون به طور همزمان مشکل خاصی ندارد. نتیجه اینکه انجام دادن این تکالیف نیاز به مهارت‌ها وقابلیت‌های مشترک ندارد در غیراین صورت انجام دادن همزمان آنها امکان پذیر نبود.
همچنین شواهد تجربی دیگر نشان می‌دهد که میان قابلیت‌ها و انجام دادن تکالیف همبستگی وجود ندارد.
۷-شواهد مربوط به وجود نظام‌های نمادین نظام‌های متفاوت برای برقراری ارتباط با دیگران.
تعریف هوش، از نظر گاردنر، که مبنای به رسمیت شناختن اشکال گوناگون هوش می‌باشد عبارت است از: قابلیت حل مسأله یا تولید (خلق) یک محصول، ساخت چیزی که دست کم در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می‌شود (گاردنر،۱۹۹۰، ص۱۶).
در نهایت گاردنر هفت نوع هوش رادر قالب نخستین پردازش از نظریه هوش چند گانه به شرح زیر ارائه کرد:
۱٫هوش زبانی[۳۰]:این نوع هوش از جمله در شاعران، وکلا، روزنامه نگاران، ورمان نویسان از برجستگی خاص برخوردار است.
۲٫هوش منطقی – ریاضی[۳۱]: این نوع هوش از جمله در علمای منطق، دانشمندان علوم تجربی و ریاضیدانان از برجستگی خاص برخوردار است.
۳٫هوش موسیقیایی یا ریتمیک [۳۲]: این نوع هوش از جمله در موسیقیدانان و نوازندگان برجستگی خاصی دارد.

 

    1. هوش فضایی[۳۳]:این هوش از جمله در نقاشان، معماران، شطرنج بازان، خلبانان، دریا نوردان و جراحان از برجستگی خاص برخوردار است.

 

۵٫هوش حرکتی –جنبشی[۳۴]: این هوش از جمله در ورزشکاران، رقاصان، هنرپیشگان و جراحان از بر جستگی خاص برخوردار است.
۶٫هوش میان فردی[۳۵]: این نوع هوش از جمله در معلمان، درمانگران، فروشندگان و سیاستمداران از برجستگی خاص برخوردار است.
۷٫هوش درون فردی[۳۶]: که ناظر بر شناخت دقیق فرد از خویشتن‌ (علائق، تمایلات، ضعف‌ها، قوت‌ها و دل مشغولی‌ها) است. و فرد برخوردار از این نوع هوش اصطلاحاً دارای قدرت برقراری ارتباط با خویشتن است.
گاردنر از آغاز تصریح کرده است که فهرست مشتمل بر هفت نوع هوش تنها مدخلی برای نگاه کثرت گرایانه به مقوله هوش است و در بردارنده انواع ممکن هوش انسانی نیست، ولی بر اثر مطالعات بعدی و دست یابی به شواهد جدید موفق به شناسایی انواعی دیگر از هوش شده است، که فهرست هفتگانه به فهرستی مشتمل بر ۱۰ نوع هوش افزایش یافته است. انواع سه گانه جدیدتر هوش که البته هنوز از قطعیت هفت نوع هوش قبلی برخودار نیست به قرار زیر است:
۱٫هوش معنوی [۳۷]
۲٫هوش طبیعت گرایانه[۳۸]
۳٫هوش وجود گرایانه [۳۹]
سر انجام اینکه گاردنربرای روشن ساختن تفاوت جوهری میان دیدگاه خود با دیدگاه روان شناسانی که به هوش انسانی از منظر سنتی و محدود می‌نگرند و همچنین در رد این برداشت که تلقی متکثرانه از هوش با تلقی سنتی آن قابل جمع است، تأکید می‌کند که آنچه وی از آنها به عنوان اقسام مستقل هوش نام برده است باید به همین عنوان یعنی هوش انسانی[۴۰] مورد شناسائی قرار گیرند نه اینکه با اطلاق عناوین دیگر همچون استعداد انسانی[۴۱] آنها را به حاشیه رانده و در زیر مقوله هوش برای آنها هویتی تابعی یا ثانوی قائل شد (گاردنر، ۱۹۹۰، ص ۲۰). او تصریح می‌کند که تنها هوش انسانی است که روان شناسان را به چالش می‌کشد و من خواسته ام بدین طریق ادعای مالکیت مطلق این لفظ را از سوی عده‌ای معدود که قائل به برداشت سنتی از مفهوم هوش هستند، زیر سوال ببرم‌ (گاردنر، ۱۹۹۰، ص ۱۶).
مورفی[۴۲] (۲۰۰۲) نشان داد که هوش‌های چند گانه ای[۴۳] برای موفقیت مدیران مورد نیاز است. این محقق ضمن بیان این نکته که هوش بر ساخته‌ای چند بعدی است و شامل انواع مختلفی می‌باشد و در واقع هوش‌های چند گانه‌ای برای رهبری مورد نیاز است. تقسیم بندی آنها عبارت است از:
۱٫٫هوش شفاهی / منطقی، که با تست‌های‌ IQ قابل سنجش است.‌ (هوش تحلیلی )
۲٫هوش هیجانی‌ (عاطفی) [۴۴]که در ده سال گذشته به عنوان مهمترین عامل موفقیت مدیران مطرح بوده است و با تستهای‌EQ سنجیده می‌شود.
۳٫هوش فرهنگی، که نشان دهنده توانایی افراد در مواجهه مؤثر با جنبه‌های فرهنگی محیط می‌باشد و با تستهای‌ CQ قابل سنجش است.
۲-۶ دلالت‌های نظریه هوش چند گانه برای برنامه‌های درسی و آموزش
نظریه‌های علمی را به دستور العمل اجرایی و کاربردی خاص نمی توان ترجمه کرد، به همین دلیل روش‌های علمی گوناگون با الهام از یک نظریه علمی پا به عرصه ی وجود گذارد. به دیگر سخن از نظریه‌های علمی و تبیینی نمی توان انتظار داشت که شیوه‌هایی خاص را تجویز کنند و بدین گونه عمل را تحت تأثیر مستقیم خود قرار دهند. به زعم یکی از صاحب نظران، این نوع نظریه‌ها تنها راهنمایی مناسب برای هدایت جریان تفکر و تصمیم گیری می‌توانند باشند که با واسطه خلاقیت معلم و مربی و برنامه ریزی شکل غیرمستقیم و به صور گوناگون صحنۀ عمل ظاهر می شوند.‌ (هریس، ۱۹۸۸).
نظریه گاردنر از این قائده مستثنی نیست و در نتیجه دستور العملی واحد برای نظام‌های آموزشی نمی توان از آن استخراج کرد. به همین سبب کاربرد نظریه هوش چند گانه، اشکال و صورگوناگون به خود گرفته که حاکی از ترکیب و تلفیق اصول منبعث از نظریه با تجربه، خلاقیت و حساسیت‌های کاربران است. در این بخش ابتدا به تحلیل کلی دلالت‌های نظریه گاردنر برای رویارویی با پدیده تفاوتهای فردی در عرصه تعلیم و تربیت می‌پردازیم و سپس دلالت‌های خاص نظریه برای برنامه درسی و آموزش ارائه خواهد شد. از این رونخست به دو اصل مستخرج از نظریه مورد بحث اشاره می‌کنیم که می‌تواندهادی راهکارهای علمی همسو با آن باشد.( گاردنر،۱۹۹۰، ص ۲۲).
اصل نخست: افراد، دارای ذهن‌های یکسان نیستند و مجموعه توانائیهای ذهنی هر فرد با فرد دیگر متفاوت است. علاوه بر این، نیم رخ هوشی افراد ثابت نمی ماند و در طول زمان تغییر می‌کند.
اصل دوم:حیات بشر کوتاه است، و برای همه افراد امکان فراگیری همه چیز و پیشرفت درهمه زمینه‌ها وجود ندارد. از این رو، در مقطع مناسبی باید گزینش و انتخاب صورت پذیرد. بدین منظور نظام آموزشی بویژه در دوره آموزش عمومی باید به سمت گسترش مدارسی که در آن تجلی طیف هوش‌های چندگانه دانش آموزان فراهم است پیش برود تا فرصت بروز و ظهور برجستگی‌های هوشی فراهم شود و در مقاطع تحصیلی بالاتر امر گزینش و تمرکز بر ظرفیت‌های هوشی خاص امکان پذیر گردد.
نکته قابل ذکر این است که علایق تعلیم و تربیتی گاردنر سبب شده است که فعالانه در جهت بسط کاربرد نظریه هوش چند گانه وارد عمل شود و آثاری در این زمینه ارائه نماید.
به دیگر سخن نظریه هوش چند گانه در واقع پارادایم جدید است که دست اندرکاران تعلیم و تربیت را با افقی جدید از رسالت‌ها و مأموریت‌ها و در نتـیجه برنامه‌ها و سیاست‌های اجرایی رو برو می سازد. این اندیشه را از آن جهت که ویژگی انسانی بیشتری را به نظام‌های تعلیم و تربیت می‌بخشد باید پاس داشت و از دشواریهای عمل به دلالت‌های آن استقبال کرد.
دلالت‌ها یا کاربردهای عملی نظریه هوش چند گانه محدود به موارد ذکر شده نیستند و بر اساس شناخت و آگاهی باید در انتظار کاربردهای نو آورانه معلمان، مربیان و برنامه ریزان بود. نکته مهمی که به لحاظ اجرایی در زمینه کوشش‌های ناظر به تنوع بخشیدن به برنامه‌ها و فعالیتها در نظام آموزشی باید متذکر شد آن است که تدارک دیدن محیطی که زمینه ساز پرورش انواع و اقسام هوش با اتکا به منابع محدود درون مدرسه باشد دشوار و شاید ناممکن بنماید. بنابر این آنچه از نهادهای آموزش انتظار می‌رود، مدیریت استفاده از منابع و امکانات بالقوه و بالفعل آموزشی در جامعه، و به ویژه جامعه محلی است که در این میان فرصت‌های یادگیری خارج از مدرسه جایگاهی ویژه دارد. بدین شکل و با یاری گرفتن و فرا خواندن کلیه فرصت‌های موجود در جامعه،مدارس شانس بیشتری برای ایجاد انطباق میان قابلیت‌های گوناگون دانش آموزان با محیط‌های یادگیری پیدا می‌کنند. همچنین کاربرد فن آوری جدید اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)ظرفیت و پتانسیلی کم نظیر را به منظور بسط، گسترش و تنوع بخشیدن به روش‌های یادگیری متناسب با انواع هوش در خدمت نظام‌های آموزشی قرار می‌دهد که از آن باید هوشمندانه بهره گرفت.
۲-۷ فرهنگ
فرهنگ ارزشها ایده‌ها، نگرش‌ها و نمادهای آگاهـانـه و ناآگاهانهای است که رفتار انسان را شـکل می‌دهد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود [۴۵]. واژه فرهنگ همواره منبع سوء تعبیر واختلاف بوده است. مردم شناسان، فرهنگ را شیوه‌های زندگی که توسط گروهی از مردم ایجاد می‌شود و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود،می‌دانند. آنچه در تمام تعاریف فرهنگ می‌باشد آن است که فرهنگ قوانین نانوشته‌ای است که در بیشتر مواقع به راحتی قابل مشاهده نیست و همین امر کار مدیران را در بر قراری ارتباط مؤثر مشکل می‌کند. با وجود این که افزایش ارتباطات تعدادی از گرایشات ملی مانند: رنگ، لباس، موسیقی و حتی غذا و نوشیدنی‌ها را تا حد زیادی مشابه کرده است[۴۶].و حتی عده‌ای معتقد اند که جهان به سمت نوعی همگون سازی پیش نمی رود بلکه به سمتی حرکت می‌کنیم که تضاد، تنوع و گونه‌های مختلف در آن وجود خواهد داشت.
اعلامیۀ یونسکو (۱۹۹۵) دربارۀ جایگاه فرهنگ در عصر جهانی سازی به این صورت بیان شده است:
“درگیری، پذیرش و درک تنوع و تفاوت‌های فرهنگی و ارزش و احترام برای تنوع غنی موجود درفرهنگ‌های مختلف".
هافستد (۱۹۹۱) سه بعد طبیعت انسانی، فرهنگ و شخصیت را از نظر جایگاه و ویژگی‌های آن مورد برسی قرار می‌دهد.
شکل ۲-۱
صاحب نظران و فرهنگ شناسان، برای فرهنگ، انواع یا سطوح مختلفی را ذکر می‌کنند و مبنای متفاوتی را برای تقسیم بندی در نظر می‌گیرند. یکی از تقسیم بندی‌ها بر مبنای دامنۀ شمولیت، زمانی و جامعه تحت پوشش می‌باشد. در این تقسیم بندی انواع فرهنگ عبارت است از:
۱٫فرهنگ ملی
۲٫فرهنگ عمومی
۳٫فرهنگ تخصصی
۴٫فرهنگ سازمانی
۲-۷-۱ فرهنگ ملی
فرهنگی است که چندین نسل در آن مشترک اند و به عنوان عامل مؤثر در تعیین هویت ملت‌ها قلمداد می‌شود.
۲-۷-۲ فرهنگ عمومی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:44:00 ق.ظ ]