۱۶۲ - بــر در کعــبه شــایـــد ار شـــعرم
خــــادم کعـــبه بـــــان درآویـــــزد
معنی و مفهوم: شایسته است که خادم کعبه، شعرهای مرا که نمونه‌‌ای از فصاحت و زیبایی سخن هستند، مانند معلّقات سبع بر در کعبه آویزان کند.
آرایه‌های ادبیشاعر شعر خود را به صورت مضمر، به معلّقات سبع مانند کرده است که به عنوان نمونه‌ی اعلای شعر، برخانه‌ی کعبه آویخته بودند.
۱۶۳ - چـون منــی را مـگو کــه مثل کم اسـت
مثـل مــن، خــود هنـوز در عـدم اسـت
معنی و مفهوم: هیچ کس را به من مانند مکن؛ چرا که مثل من خیلی کم پیدا می‌شود، اصلاً مانند من، کسی هنوز به دنیا نیامده است.
بند سیزدهم:
کلمات قافیه: آسمان، اختران، آن و …
حروف اصلی قافیهان
حرف روین
حروف الحاقیندارد
ردیف: بستند
۱۶۴ - نقـــش بختــش بــر آسـمان بســتند
عَقــد اقبـــالــش اختـــران بســـــتند
معنی و مفهومنقش و نگار بخت شاه اخستان را در آسمان‌ها ترسیم کردند و ستارگان بین او و بخت و اقبال نیک، عقد و پیمان برقرارکردند.
آرایه‌های ادبی: نقش بخت اضافه‌ی استعاری است. اقبال به عروسی مانند شده است که ستارگان آن را به عقد شاه اخستان درآورده‌اند.
۱۶۵ - خسـروانـــش ســـزنــد غـاشــیه دار
کـــمر حــــکم او بــــر آن بســـــتند
واژگان: غاشیه دار: خادم، مطیع. (آنندراج)
معنی و مفهومشایسته است که پادشاهان همگی خدمت‌گزار و آماده‌ی اجرای فرمان‌های شاه اخستان باشند.
آرایه‌های ادبیغاشیه دار کنایه از خدمت‌گزار است. کمر حکم او بستن کنایه از فرمان‌برداری است.
۱۶۶ - سـینه چـون چـنگ، بــر کتـف بـردنــد
دیــده چــون نــای، بــر مـیان بســـتند
معنی و مفهومپادشاهان عالم از هیبت و شکوه شاه، ترسان و فرمان بُردارند و همگی آماده‌ی خدمت‌گزاری به شاه اخستان هستند.
آرایه‌های ادبیسینه بر کتف بردن و دیده بر میان بستن هر دو کنایه از ترسیدن و فرمان‌برداری کردن است. دیده، استعاره از سوراخ‌های نای است.
۱۶۷ - بخـت را کــوسـت بـــکر دولـــت زای
عقـد بـــر شــاه کــامـــران بســـــتند
معنی و مفهوم: بخت و اقبال را که همانند دوشیزه‌ای است که همواره دولت و فرمانروایی می‌زاید، به عقد شاه کامروا درآوردند و آن را برای همیشه با شاه همراه کردند .
دانلود پایان نامه
آرایه‌های ادبی: بخت به دوشیزه‌ای مانند شده است که دولت می‌زاید. عقد بستن بخت برای شاه کنایه از همراه شدن همیشگی اقبال با اوست.
۱۶۸ - بــهر تهـــدیـــد ســگدلان نفـــاق
شـیر چــرخــش بــر آســتان بســـتند
واژگانسگدل: سخت دلی، بد دلی. (دهخدا) شیر چرخ: برج پنجم از بروج فلک. (غیاث)
معنی و مفهوم: برای ترساندن منافقان دو روی بی رحم، صورت فلکی شیر آسمان را بر در آستان شاه بسته‌اند تا کسی جرأت هیچ خطایی نداشته باشد .
آرایه‌های ادبیسگدل کنایه از بی رحم و سخت دل است. بیت دارای اغراق است.
۱۶۹ - چـرخ را خـود بـر آستانـش، چــو سـگ
بـــر درخـــت گُـــل امـــان بســــتند
معنی و مفهوم: همان‌گونه که سگ را برای تعلیم و رام شدن، مدتی به درخت گل می‌بندند، آسمان سرکش را نیز، همانند سگ، مدتی به امن و امان حاکم بر آستان شاه بستند، تا تربیت شود.
آرایه‌های ادبی: آسمان به سگی مانند شده است که برای تأدیب، آن را به امان آستان شاه که همانند گل است، بسته‌اند.
توضیحات :
سگ به گل بستنگویند که: سگ تازی را چون خواهند تربیت کنند و مستعد تعلیم شکار نمایند، مدّتی بر درخت گل بندند. (کزازی، ۱۳۷۴: ۷۵۸)
۱۷۰ - ســگ دیـــوانــــه‌ی ضـــلالـــت را
هــم ســـگان درش دهـــان بســـــتند
واژگان: ضلالت: گمراه شدن. (دهخدا)
معنی و مفهومسگان درگاه شاه اخستان، ضلالت و گمراهی را که مانند سگی دیوانه بود، خفه و نابود کردند.
آرایه‌های ادبیضلالت به سگی دیوانه مانند شده است.
۱۷۱ - آن کسـان کــه آسمانـش می‌خـوانـدنـد
نــام قصـــّاب بـــر شـــبان بســــتند
معنی و مفهومکسانی که شاه اخستان را آسمان خوانده‌اند؛ مثل این است که نام قصّاب را بر شبان گذاشته باشند؛ چرا که آسمان همانند قصّابی مردم را می‌کشد، امّا شاه مانند شبانی در اندیشه‌ی پرورش مردم است.
آرایه‌های ادبی: آسمان با تشبیه مضمر به قصّاب و شاه به شبان مانند شده است .
۱۷۲ - آســمان را بـــه حــکم‌ هـــارونیــش
ز اختــــران زنگـــــل روان بســــتند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...