کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



تعیین متغیرهای اصلی فناوری اطلاعات مورد نیاز برای سیاست گذاری سازمان هدف
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعیین متغیرهای اصلی مدیریت منابع انسانی برای سیاست گذاری در سازمان هدف
گام سوم:
پس از تعیین متغیرهای مورد نظر مدل، فرضیات اصلی مدل مبتنی بر اثرگذاری متغیرهای فناوری اطلاعات روی مدیریت منابع انسانی به شکل مدل های ساختاری تعریف میگردند.
۳-۶ مقیاس[۴۲]ها و طیف[۴۳] ابزار اندازه گیری پژوهش
هر یک از ابزارهای جمعآوری داده ها در واقع این امکان را فراهم میآورند که داده های مختلف را از آزمودنیها (یا پیرامون آنها) جمعآوری نمود. در میان این ابزارها، پرسشنامه های که دارای سوالات بسته هستند به علت وسعت کاربردی که دارند از اهمیت خاصی برخوردارند. لذا باید پژوهشگر پیش از طراحی پرسشنامه، آگاهیهای لازم را در رابطه با مقیاسها، طیفها، روایی و پایایی ابزار اندازه گیری بدست آورد (خاکی، ۱۳۸۴، ۲۴۷).
۳-۶-۱ - مقیاسها
مقیاسهای اندازه گیری واحدهایی هستند که برای سنجش متغیرها در ابزار گردآوری اطلاعات بکار میروند. مقیاسهای اندازه گیری عبارتند از: مقیاسهای اسمی یا عددی، مقیاسهای ترتیبی، مقیاسهای فاصلهای، مقیاسهای نسبی(حافظنیا، ۱۳۸۷، ۱۴۸).
۳-۶-۲ طیفها
طیفها عبارتهای هستند که تحت قوانینی امکان تخصیص حرف یا نمره را برای افراد، نگرش و رفتارهای آنها فراهم میآورند. هر حرف یا نمرهای که منظور شده نماینده میزان مالکیت فرد از آن چیزی است که طیف مدعی اندازه گیری آن است(خاکی، ۱۳۸۷، ۲۱۲).
طیف لیکرت[۴۴]مقیاس یا طیف لیکرت مقیاسی است که در آن از آزمودنیها خواسته می شود پاسخ یا ارزیابی خود را نسبت به یک عقیده، رفتار، باور و غیره را بر اساس ملاکها عینی یا ذهنی در یک دامنهی پاسخی بین موافقت و عدم موافقت ابراز دارند. در این مقیاس اغلب سطوح پنج مقولهای – کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم، و کاملاً مخالفم استفاده میشود(میرزایی، ۱۳۹۲، ۲۸۳-۲۸۲).
جدول (۳-۱) : امتیاز بندی مقیاس لیکرت

 

شکل کلی کاملا ًموافقم موافقم نظری ندارم مخالفم کاملا ًمخالفم
امتیاز بندی ۵ ۴ ۳ ۲ ۱

معیار اساسی برای ساختن عبارات در این طیف، ایده آنها و امور مطلوب است نه واقعیتها و موجودیتها، به سخن دیگر، آنچه باید باشد یا باید انجام گیرد معیار طرح عبارت است نه آنچه که هست یا انجام میشود(خاکی، ۱۳۸۴، ۲۵۸). طیف لیکرت را هم میتوان به صورت پنج واحدی و هم به صورت هفت واحدی انتخاب کرد که در این پژوهش آنرا به صورت پنج واحدی تهیه کرده و در برابر هر سئوال یا شاخص اندازه گیری متغیرهای پژوهش را قراردادهایم.
۳-۷- اعتبار(روایی) [۴۵]و پایایی[۴۶] ابزار اندازه گیری تحقیق
ابزار سنجش باید از روایی و پایایی لازم برخوردار باشد، تا محقق بتواند داده های متناسب با تحقیق را گردآوری نماید و از طریق این داده ها و تجزیه و تحلیل آن، فرضیه های مورد نظر را بیازماید و به سؤال تحقیقپاسخ دهد. ابزار سنجش و آزمونهای استاندارد و میزانشده، معمولاً از روایی و پایایی مناسبی برخوردارند، از اینرو محققان میتوانند آنها را با اطمینان بهکار گیرند؛ ولی ابزار محقق ساخته فاقد چنین اطمینانی هستند و محقق باید از روایی و پایایی آنها اطمینان حاصل کند (حافظنیا، ۱۳۸۷، ۱۵۵).
اعتبار ابزار اندازه گیری این پژوهش با بهره گرفتن از روش اعتبار محتوا آزمایش شده است. به این صورت که پرسشنامه پیش از توزیع در اختیار شش نفر از اساتید و چهار نفر از سرپرستان بانک قرار گرفت و طبق پیشنهادات آنها اصلاحات لازم بر روی آن صورت گرفته، در نهایت بین اعضای نمونه توزیع شد.
۳-۷-۱ اعتبار ابزار اندازه گیری پژوهش
مقصود از اعتبار آن است که وسیله اندازه گیری، بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. موضوع اعتبار از آن جهت اهمیت دارد که اندازهگیریهای نامناسب و ناکافی میتواند هر پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد(خاکی، ۱۳۸۷، ۲۸۸). اعتبار دو حوزه کاربردی دارد: کاربرد اول در خصوص اعتبار ابزار سنجش است، یعنی بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را بسنجد و کاربرد دوم به کل پژوهش مربوط میشود، انواع اعتبار عبارتند از: اعتبار محتوا یا اعتبار منطقی[۴۷]، اعتبارظاهری یا صوری[۴۸] ، اعتبار ملاکی یا اعتبار تجربی[۴۹] ، اعتبار سازه[۵۰] ، اعتبار نتیجهگیری آماری[۵۱] ، اعتبار درونی[۵۲] ، اعتبار برونی[۵۳] (میرزایی، ۱۳۹۲،۳۳۰-۲۳۰).
دراین پژوهش از اعتبار صوری برای ابزار پژوهش اندازه گیری شده است که به توضیح و چگونگی سنجش آن پرداخته میشود.
۱-اعتبار صوری (ظاهری): اعتبار صوری به قدرت و کشش ظاهری یا صوری ابزار یا شیوه جمعآوری داده ها مربوط میشود و زمانی حاصل میشود که افراد غیرمتخصص از جمله طراح ابزار و آزمودنیهای مورد بررسی تشخیص بدهند که آن برای سنجش ویژگی یا خصیصهی مورد نظر متناسب است به سخن دیگر، ابزاری را دارای اعتبار صوری به حساب میآورند که به نظر آید آن چیزی را میسنجد، که قرار بود بسنجد. پس به طور کلی در اعتبار صوری از غیرمتخصصان خواسته میشود که در مورد اعتبار یا عدم اعتبار، ابراز نظر نمایند(میرزایی، ۱۳۹۲،۳۲۹).
در این پژوهش برای سنجش اعتبار ظاهری، ابتدا ۱۵ پرسشنامه بین آزمودنیها توزیع شد و نظرات آزمودنیها در خصوص نامفهوم بودن پرسشنامه ها مدنظر قرار گرفت و با دادن تغییرات در این خصوص، پرسشنامه اصلاح شد دوباره۱۰ پرسشنامه دیگر توزیع شد که بازخور آن مبین اعتبار صوری پرسشنامه نهایی گردید.
۳-۷-۲ -پایایی ابزار اندازه گیری پژوهش
پایایی با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست میدهد. پایایی، شاخص نسبی از واریانس کل آزمون است که واقعی میباشد(ظهوری، ۱۳۷۸، ۱۳۴).
بر این اساس پایا ابزاری است که از خاصیت تکرارپذیری و سنجش نتایج برخوردار باشد(حافظنیا، ۱۳۸۷، ۱۵۵). برای اندازه گیری پایایی از شاخصی به نام ضریب پایایی استفاده میکنیم و اندازه آن معمولاً بین صفر تا یک تغییر میکند ضریب پایایی صفر معرف عدم پایایی و ضریب پایایی یک معرف پایانی کامل است(خاکی، ۱۳۸۷، ۲۴۵). پایایی انواع مختلفی دارد که عبارتند از: پایایی ارزیابها[۵۴] ، پایایی بازآزمایی[۵۵] ، پایایی بازبینی[۵۶] ، پایایی همتا(موازی)[۵۷] و پایایی همسانی درونی[۵۸] که خود شامل دو نوع آلفای کرونباخ[۵۹] و روش دونیمه کردن است(میرزایی، ۱۳۹۲، ۳۲۵-۳۱۲).
در این پژوهش برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه یا آزمونهایی که خصیصههای مختلف را اندازه گیری میکند به کار میرود. بدین منظور یک نمونه اولیه از ۱۵ پرسشنامه با بهره گرفتن از کارکنان بانک انصار پیش آزمون شد و سپس با بهره گرفتن از داده های بدست آمده از این پرسشنامه ها با کمک نرمافزار آماری «اس، پی، اس، اس»[۶۰] نسخه ۱۴ میزان ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ برای تک تک متغیرها و کل پرسشنامه محاسبه شد.
جدول( ۳-۱ )محاسبه آلفای کرونباخ ۱۵ تا پرسشنامه اول

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 06:50:00 ق.ظ ]




  • ارزش ادراکی

 

نام و همکاران کیفیت ادراکی را به نوع کالا یا خدمت و ویژگی هاي شخصی مشتریان وابسته می دانند، همچنین مشتریان ارزش هاي متفاوتی را در مراحل خرید خدمت یا درحین و بعد از مصرف ادراك می کنند (.(Num & et al, 2011,p.1010 مک دوگل و لوسگو[24] ارزش ادراکی را بصورت مزایایی که مشتریان معتقدند مازاد برهزینه مرتبط با مصرفشان دریافت می کند، تعریف نموده اند. ارزش ادراکی ارزیابی کلی از سودمندي خدمات، مبتنی بر ادراکات مشتریان از آنچه بدست می آورند در مقابل هزینه ی پرداختی می باشد. کاتلر و شث [25] نیز ادعا نموده اند که ارزش محصولات براي مشتریان به وسیله رضایت و وفاداري تعیین می گردد (موتمنی و همکاران،1389،ص94).
شکل2-4) ارتباط میان شخصیت نام تجاري،رضایت، ارزش ادراکی، اعتماد و وفاداري (مؤتمنی و همکاران،1389، ص95).
2-9) مفهوم برند و تاریخچة شخصیت برند
برندینگ مانند بازاریابی از قدمت دیرینه ای برخوردار است (رهنمای رودپشتی و اسدی،1390، ص3). قرن هاست که علم برند سازی به عنوان ابزاری برای ایجا تمایز میان کالاهای یک تولیدکننده از سایر تولیدکنندگان مطرح است. در واقع واژة برند از واژه ای در زبان اسکاندیناوی قدیم تحت عنوان «Brander» (به معنای داغ کردن یا سوزاندن) ریشه می گیرد. آن زمان (و امروزه) دامداران برای متمایز ساختن حیوانات خود از سایرینف مهر مشخصی را روی بدنشان داغ می کردند (کلر، 1391). بنابراین همانطور که گفته شد کلمة برند (نام و نشان)، از زمان نوردیک های باستان (ساکنان قدیمی اسکاندیناوی) پدید آمده است و امروزه به معنی یک نام، واژه، طرح، سنبل یا هر شکل دیگری است که کالا یا خدمت یک فروشنده را از سایر فروشندگان متمایز می کند و می تواند ارزش افزوده را برای فروشندگان به ارمغان آورد (ایوبی یزدی و همکاران، 1388، ص3). از سال 1980 تا کنون فلسفه مدیریت مبتنی بر ارزش و ارزش ویژه برند، توسعه روزافزونی یافته، در این سال ها فضای کسب و کار در جهان شاهد تغییرات و تحولات بسیاری بوده است. از جمله این تغییرات می توان به تغییر نگرش شرکت ها از دارایی مشهود به دارایی نامشهود اشاره کرد. در سال های اخیر شدت این روند تا حدی بوده است که موجب شده است بخش اعظمی از ارزش شرکت ها از دارایی مشهود به دارایی نامشهود انتقال یابد (رهنمای رودپشتی و اسدی،1390، صص4و3). علامت تجاری(برند)، یکی از مهمترین عناصر بازاریابی و مؤفقیّت یك سازمان میباشد و تصویری است که سازمان یا شرکت را با همه ابعادش معرفی می کند و از آنچه که هست یا میخواهد باشد را در ذهن بیننده، مشتریان، مصرف کنندگان و… ایجاد می نماید. در واقع علامت تجاری نشانه ای است که شرکت یا سازمان را از رقبا متمایز میکند و همچنین معرف کالاها و خدمات ایجاد شده توسط شرکت است (اسدی پور و مکوندی،1392، ص2). لسلی دی چرناتونی[26] پرفسور بازاریابی مدرسه بازاریابی آزاد بریتانیا می گوید : برند عبارت است از مشارکت فعال در هر گونه ارتباطی، این ارتباط چه بین مشتری و برند، کارمند و کارمند، کارمند و مشتری، کارمند و دیگر ذینفعان بوجود آید برند نامیده می شود( ایوبی یزدی و همکاران، 1389، ص4). آکر و جوآچیمزدالر[27] که از صاحب نظران در زمينه برندينگ ميباشند برند را اين گونه تعريف ميكنند: “نام يا سمبل مشخصی (مثلا لوگو، علامت تجاري و…) كه براي مشخص كردن كالاها يا خدمات يك فروشنده يا گروهي از فروشندگان و متمايز كردن آنها از محصولات مشابه رقبا در نظر گرفته شده است” (بنیادی نائینی و همکاران،1393،ص93). یک برند قوي ابزاري است براي تسهیل اهداف بازاریابی متعدد شامل : بهبود وفاداري برند، معرفی موفقیت آمیز محصولات جدید، جذب سهامداران و ذینفعان قوي تر و وجه تمایز شفاف تر، ارزش مندتر و پایدارتر به همراه ساده سازي تصمیم گیري مشتري، کاهش ریسک مشتري (کاکاپور،1393، ص95). از سویی برندسازی یا برندینگ نیز، فعلی است که در نتیجه آن سطح احساسی و عاطفی مرتبط با یک محصول یا خدمت شرکت افزوده می گردد و بدین وسیله ارزش آن براي مشتریان و سایر ذي نفعان افزایش می یابد. به عبارتی برندسازي؛ مفهوم جدیدي است که به بررسی تأثیر کارکنان در ایجاد تصویر بهتر از برند در ذهن مشتریان می پردازند (ذوالقدرنسب و همکاران، 1392، ص2). از ترکیب تعاریف متعدد ارائه شده برای برند نهایتاً می توان نتیجه گرفت که برند نشانه و نماد سازمان است که در ارتباط بیرونی با مشتریان آن قرار گرفته و نشانگر اهداف، برنامه ها و خط مشیهای سازمان است. در واقع برند تنها یك نام یا الگوی گرافیکی نبوده و تمامی فعالیتهای سازمان را در تمامی سطوح دربرمی گیرد که نهایتاً در قالب یك مارک تجاری عرضه میگردد. به بیان ساده تر همه آنچه که در ذهن مدیران سازمان، کارکنان، شرکا و در نهایت مشتریان شکل میگیرد، در تعامل با یکدیگر تشکیل دهنده برند سازمان بوده و در ذهن و ضمیر مشتریان جای می گیرد (اسدی پور و مکوندی،1392، ص3). به طور کلی در تمامی تعاریف مطرح شده در بالا ، به یک ویژگی مشترک اشاره شده است و این ویژگی آن است که برند برای فروشندگان نوعی دارائی به حساب می آید که توسط آن می توانند به عنوان ارزشی متفاوت در ذهن مشتریان نفوذ کنند، به بیانی دیگر در ذهن مشتری تمایزی را نسبت به محصول یا خدمت مورد نظر ایجاد کنند ( ایوبی یزدی و همکاران، 1389، ص4).
مقاله - پروژه
2-10) اجزای برند
2-10-1) شخصیت برند
هر مشتری در ذهن خود یك یا چند ویژگی از ویژگی های شخصیت انسانی را به هر برند اختصاص میدهد، شخصیت برند ویژگی منحصر به فردی است که از سوی مصرف کننده ادراک میشود و اصطلاحی منحصر به فرد و معتبر از تلاش ما برای معنا بخشی به ایجاد هویت در بازار برندها، تعریف میشود. از این رو چارچوب و ساختار مفهومی شخصیت برند مشتمل به سه متغیر شناختی )تشابه با برند[28] ، تمایز گرایی برند[29] و پرستیژ برند[30])و سه متغیر مؤثر مرتبط با برند)منافع اجتماعی برند، تعادل برند و تجارب به یاد ماندنی برند) میشود (Stokburger & et al, 2012,pp. 408-410). شخصیت برند از جمله مفاهیم کلیدي بازاریابی می باشد که در مدل ارائه شده توسط کلر (2003)، به آن اشاره شده است. بعلاوه، بر اساس مطالعات انجام شده توسط محققین،شخصیت برند مفهومی کلیدي در طبقه بندي محصولات ارتقاي وفاداري مشتریان به برند کیفیت درك شده از برند ایجاد ارزش ویژه برند و وابستگی به برند به شمارمی آید. اسوامیناتان و همکاران (2009)، نیز در مطالعات خود به بررسی تاثیر شخصیت برند بر وابستگی به برند، احتمال خرید مصرف کنندگان و انتخاب برند مورد نظر پرداختند؛ که دربحث تاثیرگذاري ابعاد شخصیت برند بر رفتار مشتریان، نباید از نقش عوامل فردي و موقعیتی نظیر ویژگی هاي شخصیتی خود افراد، غافل گردید (Valette-Florence & et al,2011,p.25 ). ویژگی های شخصیتی برند معانی نمادین یا ارزش های احساسی فراهم می کند که می تواند به ترجیحات برند مصرف کنندگان کمک کند، اما مصرف کنندگان اغلب تمایل به استفاده از برندهایی با شخصیت قوی دارند تا بتوانند با آن رابطه برقرار سازند و شخصیت خود را به نمایش بگذارند. پس از سال ها تحقیق در حوزه ابعاد شخصیتی انسان در حال حاضر اجماع نسبی محققان بر یک مدل پنج بعدی است که شخصیت افراد را تکمیل می کند و از آن به عنوان « پنج بزرگ » یاد می شود. این ابعاد پنج گانه عبارتند از درون گرایی/ برون گرایی، موافقت و سازگاری، با وجدانی، ثبات عاطفی، گشودگی یا باهوشی(عزیزی و همکاران، 1391، ص107).
در این راستا، در مطالعات صورت گرفته توسط پرپلکین و دي ژنگ، صلاحیت و صداقت به عنوان ابعاد مطلوب شخصیت برند که می تواند اعتماد بهتر مشتري را جلب نماید شناخته شد؛ چرا که مشتریان سازمان ها، عموماً به طور سیستماتیک درگیر پردازش اطلاعات هستند و یک سازمان نمی تواند شخصیت بیشتري نسبت به دیگري داشته باشد اما می تواند صادق تر،خبره تر (با کمال تر)، قوي تر و مستحکم تر باشد ) Perepelkin & Di zhang, 2011, p.187 (. از طرفی بررسی های متعدد نشان داد که مشتریان مشکلی برای ارتباط دادن شخصیت های انسانی به برند، یا برقراری ارتباط با برند ندارند. بر این اساس « آکر » ضمن الهام گرفتن از مدل پنج بزرگ اقدام به ایجاد مدلی برای سنجش شخصیت برند کرد که ابعاد آن عبارتند از صداقت، شور و هیجان، صلاحیت، مهارت و کمال و خشنونت. مقیاس آکر گیرنده و فرستنده هویت برند را در هم ادغام کرد و ترکیبی کاملاً گیج کننده از علائم مختلف هویت را به وجود آورد. در حالت کلی اشکال های وارد شده بر مدل آکر عبارتند از 1- تعریف بی قاعده شخصیت برند که شامل مشخصات دیگر از جمله سن، جنسیت و…. علاوه بر شخصیت می شود؛ 2- عمومیت نداشتن ساختار برای تحلیل در سطح مربوط به آن ( برای یک برند مشخص یا دسته ای از محصولات مشخص )؛ 3- تکرارناپذیری پنج عامل معرفی شده در فرهنگ های مختلف (عزیزی و همکاران، 1391، ص107). به طور کلی؛ شخصيت برند[31] را هسته ی مركزي و نزديكترين متغيردر تصميم گيري مشتري در هنگام انتخاب مي دانند (گنجی نیا و اخوان فومنی،1392،ص2). تحقيقات مختلف نشان داده اند كه شخصيت برند به چندين طريق مي تواند سبب ايجاد يك برند قدرتمند گردد شخصيت مي تواند سبب ايجاد مزيت هاي نمادين براي مشتريان شده و به صورت ابزاري براي خودنمايي مشتريان و بيان شخصيت آنها استفاده شود. شخصيت مشتريان، مي تواند صرفاً بر رابطة بين مشتري و برند اثر بگذارد، درحالي كه شخصيت برند پايه و اساس نوع ارتباط ميان مشتري و برند است همچنين شخصيت برند مي تواند به انتقال ويژگي هاي محصول به مشتريان كمك كند و سبب ايجاد مزيت هاي كاركردي براي مشتريان گردد (عزیزی و همکاران،1391،ص75).
2-10-2)تصویر برند
مجموعه باورهایی که افراد در مورد یک برند خاص دارند تصویر برند نامیده می شود( سرمدی، 1390، ص7).
به عبارتی؛ کلیه فعالیتهای سازمان در عرصه های گوناگون بازاریابی، پشتیبانی خدمات، تبلیغات و… منجر به نوع خاصی از ادراک در مشتری نسبت به شرکت میگردد که به آن تصویر ذهنیگفته می شود. در واقع روح اصلی حاکم بر تصویر ذهنی مشتری از شرکت، همان ویژگیهای اصلی خدمات اوست. مکانیسم تشکیل تصویر ذهنی در مشتری عبارت است از ترکیب پیچیده ای از کلیه علائم، نشانه ها و پیام های ارسالی به مشتری که در کلیه فعالیتهای سازمان تجلی می یابد. اهمیت این امر از آن جهت است که از یك طرف میبایست کلیه کارکنان سازمان در تمامی سطوح با درک اهمیت ارتباط خود با مشتریان )در هر مرحله و هر سطح ( نسبت به انطباق این ارتباط با تصویر ذهنی مشتریان از شرکت اقدام نموده و از طرف دیگر شرکت نیز با برقراری ارتباط مداوم و مستمر بین تمامی واحدهای مرتبط با مشتری، نسبت به هماهنگ سازی و ایجاد درک واحد از تصویر ذهنی مطلوب اقدام نماید(اسدی پور و مکوندی،1392صص4و5). تصویر برند در نظر مشتریان بر اساس باورهای آنان در مورد یک برند خاص شکل میگیرد، این باورها براساس ادراک وی از ویژگی های محصول یا خدمت است. زمانی كه سازمان در مورد تصویری كه میخواهد از خود منتقل كند به تصویر مشخصی می رسد و تأیید میكند كه بر پایه این تصویر می تواند خود را عرضه كند، باید در پی آن، ادراكات عمومی را ردیابی كند. دان دوبنی و جورج زینخان (1990) طی تحقیقات خود موارد زیر را برای تصویر برند مطرح كرده اند :

 

  • تصویر برند یک فرایند است كه توسط مصرف كننده شناسایی می شود.

 

  • تصویر برند یک فرایند گسترده استنباطی و موضوعی است كه بر اساس ادراک و تفسیر مصرف كننده شکل می گیرد و از طریق تصورات منطقی ویا احساسی ادامه می یابد .

 

  • تصویر برند یک عامل ذاتی است كه در فرایند های فیزیکی، تکنیکی و عملکردی توسط عملیات مناسب بازاریابی شکل می گیرد.

 

  • در جایی كه تصویر برند نقش موثری دارد، درک واقعیت و ماهیت های مربوط به آن، مهم تر از خود واقعیت است(رحیم نیا،فاطمی، 1390، ص6).

 

2-10-3)هویت برند: مهمترین و منحصر به فرد ترین خصوصیات برند، در هویت برند نمایان می شود. هویت برند، در واقع جوهر اصلی هر برند است. هر شرکت با تعریف هویت برند خود این پیام را به شرکای تجاری، مشتریان و کارکنان سازمان خود می دهد که ما چگونه سازمانی و با چه اهدافی هستیم. به بیان دیگر شرکت با تعریف این هویت تصویر ذهنی مطلوب خود را برای شکل گیری در ذهن مشتری در آینده ترسیم می نماید. ایجاد هویت برند، اعتماد را ارتقا، تمایز را تسهیل و به شناخت مصرف کننده به واسطۀ برند کمك می کندو باید اشاره کرد، هویت برند، برخلاف مفاهیمی نظیر اعتماد مشتریان که عامل برون سازمانی است، عامل درون سازمانی است که در شکل گیری وفاداری مشتریان نقش مؤثری دارد (اسدی پور و مکوندی،1392، صص5و6).

شکل2-5) اجزای برند(اسدی پور و مکوندی،1392،ص4).
2-11) ابعاد شخصیت و شخصیت برند

 

  • برونگرایی: ویژگی هاي شخصیت به عنوان درجه ایی که افراد در مورد خود فکر می کنند، تعریف می گردد که با توجه به مطالعات کاستا و مک کرایی[32] در سال 1985 پنج بعد می باشد. برون گرایی، مقدار و شدت فعالیت هاي بین شخصی و سطح فعالیت را بررسی می نماید. افراد برون گرا، جامعه پذیر، فعال، پرحرف، فرد مدار، خوش بین و خونگرم هستند (Yi Lin,2010,p7).

 

  • تطابق پذیری (معاشرتی بودن): این ویژگی به گرایش افراد به همسان بودن با دیگران ارتباط می یابد. افراد با ویژگی تطابق پذیری، قابل اعتماد، روراست، نوع دوست، مهربان و دارای خصیصه از خود گذشتگی، پیرو، متواضع و فروتن و خوش قلب هستند. افراد تطابق پذیر معمولاً هدایت کنندگان تیم ها می باشند. همچنین آنها مناسب برای تدریس، امور روانشناسی، مشاوره ، کارها و فعالیت های اجتماعی اند. از آنجا که این افراد در پی ایجاد سازواری و راحت کنار آمدن با افراد هستند، معمولاً از مباحث اختلاف زا یا بحث برانگیز اجتناب می ورزند (دل افروز و همکاران،1392،ص4).

 

  • وظیفه شناسی،وجدان یا دلسوزی (مسئولیت پذیر بودن): این بعد معیار سنجش قابلیت اطمینان است. فرد با وجدان بالا، فردی شایسته، منظم، وظیفه شناس، هدف جو، دارای انضباط شخصی، وقت شناس و قابل اتکا (مشاور) می باشد. وظیفه شناسی، در بسیاری از موقعیت های سازمانی، مفید و مهم تلقی شده و شاخص مناسبی برای پیشگویی عملکرد در بسیاری از مشاغل می باشد. چرا که تمایل این افراد برای دستیابی به موفقیت بیشتر است (دل افروز و همکاران،1392،ص4).

 

  • روان رنجور خویی (بی ثباتی احساس): این ویژگی میزان مستعد بودن افراد براي، اضطراب روانی، ایده هاي خیالی، اشتیاق بیش از حد، و ناسازگاري را، در افراد مختلف می سنجد. این گونه افراد، نگران، عصبی، عاطفی و تا حدودي دچار افسردگی هستند.

 

  • تمایل به کسب تجربه: این خصیصه، میزان حرفه ایی بودن افراد، تمایل به کسب تجربه ، آزادي خواهی و کشف ناشناخته ها را، در افراد مختلف می سنجد. این گونه افراد کنجکاو، خلاق، داراي قوه ی تخیل قوي و غیر سنتی هستند Yi Lin,2010,p.7)).

 

تحقیقات در زمینة شخصیت برند به دلیل فقدان چهارچوب مفهومی و نبود مقیاس های معتبر و جامع سنجش، بسیار محدود است. جنیفر آکر (1997)، استاد بازاریابی دانشگاه کالیفرنیا ضمن الهام گرفتن از مدل پنج بزرگ (که در بالا ذکر شده)، برای اولین بار یک چارچوب مفهومی برای شخصیت برند در قالب 5 بعد ارائه کرد. او مدل خود را براساس 3 منبع : الف؛ معیارهای شخصیتی منتج از دیدگاه روانشناسانه، ب؛ معیارهای شخصیتی مورد استفاده توسط بازاریابان، پ؛ معیارهای بدست آمده از تحقیقات کیفی در ارتباط با ویژگی های برندهای مشهور طراحی کرده است. نتایج تحقیقات آکر (1997) در یک مدل 5 بعدی شامل ابعاد صداقت، هیجان، صلاحیت، خبرگی، قدرتمندی و پانزده مؤلفه منعکس شد. سه ویژگی اول مدل بیشتر بر ویژگی های موجود و عادی افراد منطبق است و دو ویژگی بعدی بیشتر با ویژگی های شخصیتی مطلوب و ایده آل افراد سر و کار دارد (p.235, 2010,Heslop & et al).
شخصیت برند
قدرتمندی
قدرتمندی
قدرتمندی
قدرتمندی
قدرتمندی
واقع بین
صادق
سودمند
خوشرو
قوی
مقاوم
باپرستیژ
جذاب
قابل اطمینان
هوشمند
موفق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ق.ظ ]




جداساز لرزه ای و معرفی انواع ان
۳- ادبیات تحقیق
۳-۱- مقدمه
مبحث جداگر پایه بسیار ساده می باشد. سیستم جداگر پایه ، ساختمان یا سازه را با قرار دادن عنصر سازه ای که دارای سختی افقی بسیار کم می باشد بین سازه و پی ، سازه را از روی زمین جدا کرده و آن را از حرکت افقی زمین لرزه جدا می نماید. این کار سبب خواهد شد تا فرکانس اصلی نوسان سازه به مقداری به مراتب کمتر از فرکانس طبیعی نوسان ساختمان مشابه با پایه گیردار و فرکانس حاکم بر نوسان زمین برسد. اولین مد دینامیکی سازه ای ایزوله شده شامل تغییر مکان، فقط در سطح جداگر پایه می باشد و سازه فوقانی صلب باقی خواهد ماند. مدهای بالاتر که در آن تغییر شکل در سازه های فوقانی رخ می دهد بر مد اول و در نتیجه ی آن بر حرکت زمین متعامد می باشند. این مدها در حرکت هیچ گونه مشارکتی ندارند لذا انرژی زیاد زمین در این فرکانس های بالا نخواهد توانست از زمین به سازه منتقل گردد. سیستم جداگر انرژی زلزله را به هیچ وجه جذب نمی نماید بلکه بواسطه ی سیستم دینامیکی موجود تغییر مکان سازه در سطح جداگر را افزایش میدهد و این کار متأثّر از میزان میرائی نمی باشد اما وجود میرائی به جهت متوقف کردن نوسانِ محتمل هم فرکانس با فرکانس جداگر مفید میباشد. تکنولوژی جداگر پایه هم اکنون یک تکنولوژی تکامل یافته است که در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته و تعداد زیادی از سیستم های قابل قبول جداگر پایه نیز وجود دارد. با این وجود به نظر می رسد که این مبحث به طور جدی مورد توجه مخترعین قرار گرفته و تعداد زیادی از سیستم های جداگر پایه هر ساله طرح و ثبت میشوند. تعدادی از این سیستمهای نوین جهت کاربردهای عملی تکمیل شده و برخی دیگر نیز این راه را نمی پیمایند ولی هر ساله تعداد زیادی از این سیستم ها مراحل تکامل را طی می نمایند که در مورد هر یک توضیح داده خواهد شد.
۳-۲- مفهوم جداسازی لرزه ای
به طور کلی جدا کننده های لرزه ای به سیستم هایی اطلاق می شوند که بتوانند سازه مورد نظر را از حرکات زمین مجزا نمایند. اساسا با جدا کردن کامل سازه و قرار دادن آن روی تعدادی غلتک بدون اصطکاک می توان از انتقال حرکات افقی زلزله به سازه جلوگیری نمود. اما در این حالت هیچ کنترلی روی حرکات افقی سازه به صورت جسم صلب در اثر نیروهای جانبی کوچک نظیر باد وجود ندارد. به عبارت دیگر تمام مکانیزمهای پیشنهاد شده و به کار رفته جهت جدایشگرهای لرزه ای به سازه منتقل می گردد. اساس این روش کاهش پاسخ ها به وسیله افزایش زمان تناوب و میرایی در سازه است. بنابراین هدف از جداسازی کاهش موثر شتاب و تغییر مکان سازه می باشد.شکل (۲-۱) رفتار یک سازه جدا شده را در مقایسه با سیستم معمولی نشان می دهد . سازه فوقانی هر دو سیستم کاملا مشابه می باشند و هر دو تحت اثر زلزله مشابه قرار گرفته اند. [۱و۳۰]
دانلود پایان نامه
شکل (۳-۱) مقایسه عملکرد سازه های معمولی (الف) و سازه های جداسازی شده (ب) دربرابر زلزله
همانگونه که از شکل (۳-۱) ملاحظه می گردد، با انتقال حرکات زمین به سازه فوقانی ،اینرسی پیچیده ای در اعضای سازه ای به وجود می آید. در نتیجه شتاب زلزله در طبقات فوقانی تشدید شده و باعث شکست اعضای پایین می گردد. در یک سیستم جدا کننده لرزه ای که در شکل(۳-۱- ب) نشان داده شده است، در واقع قسمت عمده تغییر مکان جانبی در تراز جدا کننده اتفاق می افتدوشتاب منتقل شده به طبقات فوقانی و تغییر مکان نسبی بین طبقات به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و به این ترتیب می توان از شکست اعضای سازه ای وغیر سازه ای در اثر نیروهای زلزله به طور همزمان جلوگیری نمود لذا به طور کلی با افزایش دوره تناوب ساختمان، انعطاف پذیری افزایش یافته و جابجائیها هم زیاد می شود. حضورعناصرمستهلک کننده نیز باعث کاهش نیروهای وارده می شوند و هر چقدراین استهلاک بیشتر باشد طیف بازتاب شتاب سازه نرمترخواهد بود و در واقع حساسیت سازه نسبت به تغییرات شتاب زمین کمتر می شود نمودار (۲-۱). [۱و۲]
شکل (۳-۱) اصول طراحی جداسازی برای زلزله
۳-۳- انواع جداسازهای لرزه ای
۳-۳-۱- جداسازهای الاستومری
تکیه گاه لاستیکی طبیعی برای اولین بار در سال ۱۹۶۹ جهت محافظت از ساختمان مدرسه هایی در skopje مورد استفاده قرار گرفت. تکیه گاه فوق از تعدادی بلوک لاستیکی و بدون صفحات فلزی تشکیل شده است که تحت اثر وزن سازه چیزی در حدود ۲۵ % متراکم می گردد.تکیه گاه دارای سختی قائمی است که این سختی قائم ضریب کوچکی از سختی افقی می باشد و لاستیک ها نیز نسبتاً بدون میرایی هستند. این سیستم ایزولاسیون در مرکز مطالعات مهندسی زلزله (EERC) بر روی میز لرزان مورد آزمایش قرار گرفته است. از جمله مشخصات این نوع از سیستم های ایزولاسیون :۱- حرکت افقی به شدت به حرکت نوسانی همبسته است لذا حرکت افقی زمین موجب بوجود آمدن شتاب قائم درمد نوسانی می گردد.۲- همچنین سیستم فوق دارای بلوک هایی از جنس شیشه های فومی (foam-glass blocks) در طرفین تکیه گاه لاستیکی می باشد تا همچون یک فیوز عمل کرده و در برابر حرکت جانبی ناشی از باد ، حرکت زنده درون سازه و زلزله ی خفیف مقاومت نماید.زمانی که این ساختمان تکمیل گردید ساختمانهای دیگری نیز در حال ساخته شدن بر روی تکیه گاه لاستیکی طبیعی بودند ولی آنها از صفحات مسّلح فولادی در تکیهگاه لاستیکی خود استفاده نمودند. این امر سبب کاهش بیرون زدگی جانبی تکیه گاه لاستیکی و افزایش سختی قائم تکیه گاه گردید. صفحات داخلی فولادی که به صورت لایه های فولادی می باشند سبب افزایش سختی قائم در حدود صدها برابر سختی افقی می گردد . این نوع از تکیه گاه الاستومریک متشکل از چندین لایه، جهت ایزولاسیون لرزهای بلوکهای آپارتمانی ، بیمارستانها و سالنهای نمایش که در مجاورت خطوط راه آهن و یا قطار زیر زمینی می باشند، نیز استفاده میشود. در سال ۱۹۷۵ آقای Derham و همکارانش پیشنهاد نمودند که از این روش می توان جهت حفاظت ساختمانها در برابر زلزله استفاده نمود و از آن زمان تحقیقات تئوریک و آزمایشگاهی شدیدی توسط (EERC) جهت توسعه و گسترش این روش شروع شد. [۳۱و۳]
۳-۳-۱-۱ تکیه­گاه­های جداکننده الاستومریک چندلایه مسلح شده توسط ورق های فولادی
۳-۳-۱-۱-۱ سیستم جداساز بالاستیک طبیعی و مصنوعی با میرایی کم
تکیه گاه لاستیکی طبیعی و ترکیبی به طور گسترده در ژاپن به همراه ابزارهای میراکننده ای چون میراگرهای ویسکوز، میله های فولادی ، میله های سربی ، وسایل اصطکاکی و غیره …. مورد استفاده قرار گرفته است. تکیهگاه های الاستومریک در ژاپن از لاستیک طبیعی ساخته شده اند؛ حال آنکه در فرانسه از نئوپرن در بسیاری از پروژه ها استفاده میگردد. همانطور که در شکل (۳-۲) و(۳-۳)دیده می شود ایزولاتور فوق دارای دو صفحهی فولادی در هر دو انتها و تعداد بسیار زیادی صفحات نازک فولادی است .

شکل(۳-۲) جداساز لاستیکی دایره ای

شکل (۳-۳) جداساز لاستیکی مستطیلی
لاستیک مذکور در یک فرایند تک مرحله ای با بهره گرفتن از مواد شیمیایی و فشار در زمان قالب گیری به صفحات فلزی متصل میگردد . لایه های فولادی میانی مانع از بیرون زدگی جانبی لاستیک و در پی آن سبب افزایش سختی قائم تکیه گاه میگردد ولی این صفحات فلزی هیچ گونه تاثیری بر روی سختی افقی ، که میزان آن توسط مد اول برشی الاستومر کنترل میگردد ، نخواهند داشت. رفتار مصالح با میرائی در حدود ۲-۳ درصد میرائی بحرانی تا کرنش ۱۰۰ % کاملاً خطی باقی می ماند. از طرفی مصالح دچار خزش و وارفتگی نشده و دارای پایداری مناسبی در زمان طولانی میباشد. ساخت ایزولاتوری که هیچ گونه میرائی نداشته و دقیقاً دارای رفتار برشی خطی باشد بسیار ساده میباشد [۴] چنین تکیه گاه هایی به پیشنهاد برد مرکزی تولید الکتریسیتهی انگلستان جهت استفاده در نیروگاه های اتمی ساخته و مورد بهره برداری قرار گرفته اند . این گونه از تکیهگاه ها به جهت استفاده از میراگرهای ویسکوز در کنار خود، در نظر گرفته شده اند. سیستم فوق در مرکز مطالعات مهندسی زلزله ( EERC) مورد آزمایش قرار گرفت و آزمایشات تایید کردند که تکیه گاهِ مورد نظر تا ( EERC) مرکز مطالعات مهندسی زلزله کرنش برشی ۱۵۰ % کاملاً خطی عمل کرده و هیچ گونه میرائی ندارد. هدف از طراحی فوق ساخت سیستم ایزولاسیونی بود که بتواند مطابقت کاملی با مدل دینامیکی میراگر ویسکوز خطی داشته باشد. در حالی که تکیهگاه لاستیکی کاملاً شرایط فوق را ارضا می نماید ، آزمایشات نشان دادند که پاسخ میراگر دقیقاً همان پاسخ المان ویسکوز خطی نبوده است . فواید تکیه گاه لاستیکی طبیعی با میرائی کم بسیارند : ساخت آنها بسیار ساده می باشد،مراحل ترکیب کردن و متصل ساختن لاستیک به صفحات فولادی به خوبی دانسته شده است ، مدل کردن آن بسیار ساده است و پاسخ مکانیکی آن تحت تاثیر سرعت بارگذاری ، تغییرات حرارت و گذر زمان نمی باشد. تنها عیب آن نیاز این تکیه گاه به یک ابزار میراگر تکمیلی می باشد. این سیستم میراگر تکمیلی بایستی به طرز استادانه ای به تکیهگاه اتصال داده شود و از سوی دیگر مستعد شکست در چرخه ی کم بارگذاری میباشد. (به طور خاص میراگر های فلزی) از این سیستم ایزولاسیون به طور گسترده ای در ژاپن استفاده میشود . المان های مستهلک کنندهی انرژی در این سیستم ها شامل انواع مختلفی از ابزارهای فولادی جاری شونده ای چون : شفت های مخروطی، فنرهای پیچیده شده ی جاری شونده، میله های سربی و المان های اصطکاکی میباشد. نوع دیگری از این روش استفاده از تکیهگاه لاستیکی سربی می باشد؛ این روش در سال ۱۹۷۵ و در کشور نیوزیلند توسعه پیدا نمود و در زمان حال نیز در بسیاری از سیستم های ایزولاسیون به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد. [۴و۳۱]
۳-۳-۱-۱-۲ تکیه گاه لاستیکی - سربی (LRB)
تکیه گاه لاستیکی _ سربی در سال ۱۹۷۵ در کشور نیوزیلند اختراع گردید و به طور گسترده ای در کشورهای نیوزیلند، ژاپن و ایالات متحدهی آمریکا مورد استفاده قرار گرفت .نشان داده شده است تکیه گاه لاستیکی- سربی همانند تکیه گاه لاستیکی طبیعی با - همانطور که در شکل(۳-۴) میرائی کم میباشد که از لایه های لاستیکی تشکیل شده است با این تفاوت که در این حالت تکیه گاه دارای تعدادی فیوز سربی است که در درون سوراخ هایی قرار داده شده اند .صفحات فولادی در تکیه گاه سبب میشوند که تکیه گاه به صورت برشی تغییر شکل دهد . فیوزهای سربی درون تکیهگاه در تنش جاری شدنِ MPa۱۰ Psi ) ۱۵۰۰ ) به طور فیزیکی تغییر شکل داده و باعث ایجاد پاسخ دو خطی تکیه گاه می گردند.
.
شکل(۳-۴) جداساز لاستیکی سربی
فیوزهای سربی بایستی در تکیهگاه الاستومریک بسیار سفت و محکم جای داده شوند از این رو این فیوزها را اندکی بزرگتر از سوراخ ها در نظر گرفته و آنها را با فشار در درون سوراخ ها قرار میدهند . از آنجایی که میزان سختی موثر و میرائی موثر تکیهگاه لاستیکی- سربی وابسته به تغییر مکان میباشد لذا تعیین تغییر مکان به گونه ای که میزان میرائی مورد نظر حاصل گردد از اهمیت زیادی بر خوردار میباشد . تکیه گاه لاستیکی- سربی به طور گسترده ای در نیوزیلند مورد آزمایش قرار گرفته و راهنمای جامعی جهت طراحی و مدل کردن آن نیز تهیه شده است.ساختمان هایی که با بهره گرفتن از این روش ایزوله شده بودند در حین زلزله های ۱۹۹۴ Kobe و ۹۵ Northbridgeعملکرد بسیار مناسبی را از خود نشان دادند. . [۳و۳۱]
۳-۳-۱-۱-۳ سیستم تکیه گاهی لاستیکی طبیعی با میرائی بالا(HDRB)
تلاش برای ساخت تکیه گاه لاستیکی طبیعیِ دارای میرائی ذاتی جهت از بین بردن نیاز به ابزار میراگرِ تکمیلی در سال ۱۹۸۲ و توسط انجمن تولیدکنندگان لاستیک مالزی ( MRPRA) در انگلستان به نتیجه رسید. میرائی ایزولاتور با اضافه کردن بلوک های کربنی بسیار ریز ، روغن یا رزین و لایه های مخصوص به مواد قبلی افزایش یافت . میزان میرائی در کرنش برشی ۱۰۰ % به میزان ۱۰ الی ۲۰ درصد ، با حد پایینی مطابق با سختی کم (۵۰-۵۵durometer ) و مدول برشی در حدود ۰٫۳۵ Mpa (psi50 ) و حد بالایی مطابق با سختی زیاد (۷۰ -۷۵( durometer و مدول برشی بالا [( ۲۰۰ Psi) 1.4 Mpa ] افزایش یافت .کلیه ی مراحل جوش دادن و متصل کردن لاستیک به صفحات فولادی و ساخت ایزولاتورها همانند حالت قبل می باشد و هیچ گونه تغییری نکرده است .رفتار مصالح در کرنش های برشی کمتر از ۲۰ % غیر خطی می باشد شکل (۳-۵)و(۳-۶) و دارای مشخصات سختی و میرائی بالایی است به طوریکه سبب ایجاد پاسخ اندکِ سیستم در برابر بار باد و یا بار ناشی از زلزله های خفیف میگردد. در کرنش برشی در محدوده ی ۲۰-۱۲۰ درصد ، مدول برشی کم و ثابت می باشد .
شکل( ۳-۵) کرنش برشی برحسب مدول برشی
شکل(۳-۶) کرنش برشی بر حسب میرایی
در مقادیر بزرگتر کرنش برشی مدول برشی بواسطه ی فرایند کریستالی شدن کرنش در لاستیک که همراه با افزایش در مستهلک کردن انرژی میباشد ، افزایش می بابد. از این افزایش در سختی و میرائی در کرنش برشی بالا می توان در تولید سیستم های سخت در برابر تحریکات کوچک ، سیستم هایی که در تحریکات سطحِ طراحی دارای رفتار خطی و انعطاف پذیر بوده ، و به جهت محدود کردن تغییر مکان سازه تحت اثر تحریکات ورودی بزرگتر از سطح طراحی استفاده نمود . میرائی در اینگونه ایزولاتورها نه از نوع ویسکوز و نه از نوع هیسترسیس بلکه چیزی بین این دو میباشد . در المان ویسکوزِ کاملاً خطی ، میزان استهلاک انرژی از مرتبهی ۴ تغییر مکان و در سیستم هیسترسیس میزان استهلاکِ انرژی نسبت به تغییر مکان، خطی میباشد .با انجام آزمایشات بسیار بر روی ایزولاتور فوق شکل (۳-۷) در مرکز تحقیقات مهندسی زلزله ( EERC ) مشخص شد که استهلاک انرژی این نوع از جداگرها در هر سیکل از بارگذاری متناسب با تغییر مکانِ از مرتبهی ۱٫۵ می باشد شکل (۳-۸) این ویژهگی ها این امکان را فراهم می آورند که بتوان پاسخ تکیهگاه فوق را به فرم ترکیبی از پاسخ المان های ویسکوز خطی و المان های الاستو- پلاستیک بیان نمود. یکی دیگر از محاسن سیستم تکیه گاه لاستیکی با میرائی بالا فراهم آوردن درجهی محدودی از کاهش نوسان می باشد چراکه ایزولاتور در برابر نوسانات قائم دارایِ فرکانس بالا همچون فیلتر عمل می نماید .این عملکرد ایزولاتور توسط آزمایش میز لرزان در سال ۱۹۸۵ و توسط ( EERC ) به اثبات رسیده است . . [۳و۳۱]

شکل (۳-۷) جداگر لاستیکی طبیعی با میرایی زیاد(HDRB)
شکل (۳-۸) رفتار هیسترزیس تکیه گاه لاستیکی طبیعی با میرایی بالا
۳-۳-۲- سیستم های جداساز لغزشی (اصطکاکی)
سیستم اصطکاکی خالص ساده ترین و اولیه ترین سیستم مورد استفاده میباشد . سیستم مذکور اولین بار در سال ۱۹۰۹ توسط آقای دکتر Calantarients) ) مطرح گردید . وی در طرح خود پیشنهاد نمود که سازه را با بهره گرفتن از لایه ای از تالک از سطح زمین جدا نمایند. همانطور که مشاهده می شود آقایCalantarients) ) به خوبی به این موضوع پی برده بود که سیستم ایزولاسیون با فراهم آوردن امکان حرکت سازه نسبت به زمین در پایه ، از میزان شتاب منتقلّه به سازه خواهد کاست . سیستم ایزولاسیون لرزه ای اولین بار و پس از زلزله ی سهمگین ( Messimo-reggio ) در سال ۱۹۰۸ ، که منجر به کشته شدن ۱۶۰۰۰۰ نفر در اثر ویران شدن ساختمان های غیر مسلّح بنایی - که در آن زمان متداول بوده شد ، به عنوان یک استراتژی مطرح گردید .پس از آن کمیته ای مامور تدوین تمهیداتی جهت ساخت ساختمان های جدید با ایمنی بالا و هزینه مناسب گردید. این کمیته به دو راه حل برای طراحی ساختمان های مقاوم رسید : اولین راه حل ایزوله نمودن ساختمان از زمین با بهره گرفتن از لایه ای از ماسه بین سازه و پی و یا قرار دادن گوی هایی در زیر ستون ها جهت ایجاد آزادی حرکت افقی برای سازه را پیشنهاد میکرد ؛ دومین راه حل طراحی ساختمان پاگیردار با اعمال محدودیت در ارتفاع سازه و اعمال مقرراتی در زمینهی بارهای جانبی را مورد نظر قرار میداد. در آخر راه حل دوم توصیه و از سیستم ایزولاسیون لغزشی صرف نظر گردید . بعد ها تعداد قابل توجهی مباحث تئوریک بر روی دینامیکِ سازه هایِ دارایِ جداگرِ لغزشی تحت اثر حرکت ورودی هارمونیک و یا زلزلهی حقیقی صورت گرفت و مشاهده گردید که بر خلاف آنچه که معمولاً در نگاه اول احساس می شود مبنی بر اینکه اصطکاک سبب کاهش پاسخ خواهد شد ، پاسخ سازهی دارای جداگر لغزشی میتواند بزرگتر از پاسخ مدل سازهی پاگیردار مشابه باشد ؛ چراکه در این شرایط یک مدل یک درجهی آزادی ، دارای فرکانسِ نوسانِ هارمونیکِ فرعیِ ناشی ار لغزش خواهد بود . فرض اصطکاک کولمب که در این مباحث تئوریک مورد استفاده قرار دارد از نظر بیان رفتار واقعی سیستم چندان دقیق نمیباشد .مصالح متداول در ساخت سیستم های لغزشی شاملPolytetrafluoroethylene (TEFLON یا (PTEF توپر یا تو خالی بر روی فولاد ضد زنگ میباشند ؛ مشخصات اصطکاکی سیستم مذکور وابسته به حرارت ، سرعت حرکت سطح تماس ، درجهی ساییدگی و میزان تمیزی سطح می باشد. [۳و۳۱].
۳-۳-۲-۱ سیستم جداساز پاندول اصطکاکی (FPS)
سیستم اصطکاکی-پاندولی ( FPS ) یک سیستم اصطکاکی می باشد که رفتار اصطکاکی و بازگردانندگی را بواسطه ی هندسه ی خود با هم ترکیب نموده است .همانطور که در شکل(۳-۹) و(۳-۱۰)و(۳-۱۱)دیده میشود سیستم ( FPS) دارای مفصل لغزانی است که بر روی سطحی کروی از جنس فولاد ضد زنگ حرکت مینماید. وجهی از مفصل لغزان که در تماس با سطح کروی میباشد توسط مواد کامپوزیت با میرائی کم پوشیده شده است .وجه دیگر عضو لغزان کروی بوده و مانند وجه قبلی توسط مواد کامپوزیت با میرائی کم پوشیده شده است و در درون یک سطح مقعر کروی دارایِ پوشش فولادی قرار گرفته است . سختی موثر ایزولاتور و پریود سازهی ایزوله شده از طریق شعاع انحنای سطح مقعر تعیین میشود .

شکل(۳-۹) جداساز اصطکاکی پاندولی

شکل(۳-۱۰) جداساز اصطکاکی پاندولی
شکل(۳-۱۱)جداساز اصطکاکی پاندولی
نیروی بازگرداننده در این جداساز هاتوسط جاذبه ی زمین و وزن سازه تامین می شود. بخش داخلی این جداساز از یک سطح مقعر فولاد استیل تشکیل شده است که یک قطعه ی فولادی با مقاومت زیاد و اصطکاک کم بر روی آن حرکت می کند. شعاع انحنای این جداساز دوره ی تناوب سامانه ی جداسازی را مشخص می کند. بنابراین در صورتی که وزن سازه تغییر کند یا با میزان برأورد شده متفاوت باشد ، دوره ی تناوب تغییری نخواهد کرد. به عبارتی دوره تناوب به شعاع جداساز بستگی دارد که در طراحی باید در نظر گرفت. . [۳و۳۱]
۳-۳-۲-۲- سیستم اصطکاک خالص (P-F)
سیستم جداسازی پایه که در آن اصطکاک ناشی از لغزش تنها مکانیزم جداسازی محسوب می شود سیستم اصطکاک محض (Pure Friction) P-F نامیده می شود. در این نوع سیستم جداسازی پایه تعدادی صفحه اصطکاکی یا یک لایه از شن برای جداکردن سازه از زمین استفاده می شود. در این حالت یک ضریب اصطکاک که معمولاً در حدود ۰٫۰۳ تا ۰٫۲۲ می­باشد، دخالت دارد. مشکل این است که در اکثر سیستم­های اصطکاکی بازگشت خود به خودی به حالت اولیه وجود ندارد و ممکن است پس از زلزله تغییر شکل ها در قسمت های لغزشی باقی بمانند. [۵]
شکل (۲-۱۲) الگویی برای سیستم P.F.
۳-۳-۲-۳- میله های غلتان بین پایه و پی – دایروی یا بیضوی (Roller Bearing)
این سیستم باعث ایجاد نیروی بازگرداننده به دلیل خروج از مرکزیت میله های غلتان بیضوی می شود و همچنین کاهش جابجائی و شتاب سازه را به دنبال دارد. از معایب این سیستم ها می توان به میرایی پائین، جابجائی های بسیار بزرگ و پسماند به دلیل فقدان نیروی بازگرداننده در میله های غلتان دایروی و نداشتن مقاومت و سختی کافی در برابر بارهای جانبی سرویس اشاره نمود. [۵]
۳-۳-۲-۴- سیستم جداساز اصطکاکی EQS
این سیستم دارای میرایی بالایی بوده و همچنین سختی و مقاومت کافی را در برابر بارهای جانبی سرویس دارا می باشد. از مزایای دیگر این سیستم اصطکاکی می توان به کاهش شتاب طبقات سازه، کاهش پاسخ پیچشی و ایجاد نیروی بازگرداننده جهت استهلاک بیشتر انرژی اشاره نمود. همچنین جعبه طراحی شده که سیستم در آن احاطه شده است مانع از آلوده شدن سطح لغزش می گردد. خصوصیات لغزشی این سیستم جداساز تابعی از فشار و سرعت است و ضریب اصطکاک این سیستم با گذشت زمان به علت خستگی سطوح لغزش تغییر می نماید.
شکل (۳-۱۳) اجزای تشکیل دهنده یک سیستم اصطکاکی EQS
۳-۳-۲-۵- سیستم جداساز لغزشی FIP
سیستم FIP از خاصیت میرایی بالایی برخوردار است و باعث کاهش پاسخ های پیچشی و کاهش شتاب طبقات سازه می گردد. همچنین مقاومت و سختی کافی را در برابر بارهای جانبی سرویس دارا می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ق.ظ ]




- درونریزی (ممانعت از اینکه دیگران در جریان آنچه اتفاق افتاده قرار بگیرند)؛
- جستوجوی حمایت اجتماعی (پذیرش همدردی دیگران در مورد آنچه اتفاق افتاده)؛
- سرزنش خود و خود را مقصر دانستن؛
- فرار- اجتناب (آرزوی اینکه زودتر این موقعیت تمام شود یا به نوعی ناپدید شود)؛
- طرحریزی برای حل مسئله.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
شایان ذکر است که رویارویی (ایستادگی) و طرحریزی برای حل مسئله، از جمله راهبردهای شناختی - رفتاری برای حل مسئله است (تمرکز بر مسئله)، درحالی که بقیه شامل کوششهای شناختی - رفتاری برای کاهش آشفتگیهای هیجانی است (تمرکز بر هیجان).
کسانی که استرس را نوعی پاسخ تلقی میکنند، مراحل دیگری را در نظر میگیرند. این روان‌شناسان معتقدند پاسخ به عوامل تنشزا مراحل متفاوتی شامل مراحل زیر دارد:
الف) مرحلهی هشدار[۹۳]، که فرد متوجه عوامل تنشزا میشود و جهت فکریاش بهسوی آن جلب میشود؛
ب) مرحلهی ارزیابی که فرد ماهیت عوامل تنشزا را مورد ارزشیابی قرار میدهد و باتوجه به شخصیت و گذشته خود معنایی از آن برداشت میکند؛
ج) مرحلهی جستوجو برای یافتن سبکهای مقابلهای. در این مرحله ارگانیسم تلاش میکند تا بهتنهایی با عوامل تنشزا مقابله کند. بدیهی است اگر فرد سبک خاصی را برای مقابله نداشته باشد، مرحله بعدی بهوقوع میپیوندد؛
د) مرحلهی پاسخ به استرس که در این مرحله حالات هیجانی شدید مثل خشم بروز میکند و بدن درصدد پاسخ بر میآید (زگانز[۹۴] ،۱۹۸۸).
تفاوتهای فردی نیز در شیوه های مقابله تأثیر دارند. این تفاوتها که بر ارزشیابی و مقابله تأثیر دارند، تعیینکنندههای مهم آسیبپذیری روانشناختیاند. تهدیدها و باورها نیز بر ارزیابی تأثیر میگذارند.
بسیاری از روشهایی که برای کاهش استرس بهکار میروند، در واقع ماهیت روانشناختی دارند. بازسازی شناختی بهمنظور، ایجاد تفکر مثبت درباره مشکلات زندگی، یکی از این روش‌هاست. به نظر مایکنبام[۹۵] ( ۱۹۷۷،۱۹۸۵) راهبردهای شناختی باید قبل از ابتلای مردم به افسردگی و اضطراب آموزش داده شوند. بهنظر او در مواجهه با وقایع تنشزا برای پیشگیری از بروز افسردگی و اضطراب باید سه مرحله را طی کرد:

 

    1. ارزیابی: درمانگر در مورد ماهیت مشکل با مراجعان به بحث و گفتوگو میپردازد تا از چگونگی ادراک او از موقعیت تنشزا آگاه شود.

 

(شکل ۱-۳ مدل تعامل اضطراب، تنش و مقابله، برگرفته از موس و اسکافر ۱۹۹۳)

 

    1. به کارگیری روش های کاهش استرس: فرد روش های متفاوتی نظیر تنشزدایی و آموزش خود را میآموزد.

 

    1. کاربرد روش های کاهش استرس در زندگی واقعی.

 

۲-۲-۱۵- راهبردهای سازشیافته و سازشنایافته
مقابله با استرس میتواند به شیوهای انجام پذیرد که به شخص کمک کند تا تنش را کاهش داده و بدن را به حالت تعادل خود برگشت دهد. این شیوه مقابله را راهبردهای سازشیافته می‌نامند. برخی از راهبردهای مقابله، پاسخهای سازشنایافتهاند که موجب میشوند، نیازها، تمایلات و تنش ارگانیسم شدیدتر شود و بدن در وضعیت بیثبات قرار گیرد.
۲-۲-۱۵-۱- مقابلهی سازشیافته
به کارگیری راهبردهای سازشیافته مقابله پیامدهای مثبت و طولانی مدت دارد. به این ترتیب که تنش به وسیله تلاشهای فرد کاهش مییابد و بهدنبال آن سطح عزتنفس و مهارت وی افزایش پیدا میکند و سلامت او تامین میشود. در عین حال شخص در برابر عوامل تنشزا که در آینده با آنان مواجه میشود نیز مقاومتر میگردد.
پاول و انرایت (۱۹۹۱) مقابله سازشیافته ابتدا شامل تشخیص خواسته ها و عوامل تنشزای بیرونی و آگاهی از منابع شخصی مقابله میشود؛ به این معنی که شخص اول باید نسبت به آنچه در جریان است، آگاهی پیدا کند. سپس باید بهدنبال راه حلهایی برای کاهش خواسته های بیرونی و تغییر زندگی، تعیین هدف، تصمیمگیری در مورد اولویتها در تنظیم زمان، ابراز وجود بیش از پیش، یافتن راه چاره برای کاهش خواسته های درونی (زمانی را صرف ایجاد آرامش بدنی خود کردن، تغییر الگوهای نامؤثر تفکر، ابراز هیجآنانی سرکوب شده و تلاش در جهت تغییر رفتار) بگردد.
۲-۲-۱۵-۲- مقابلهی سازش نایافته
راهبردهای سازش نایافتهی مقابلهای، شیوههایی از مقابلهاند که مولد مشکلات بعدی هستند. پاول و انرایت (۱۹۹۱) مقابله سازشنایافته را اینطور توصیف میکنند: ناتوانی از تشخیص و فهم آنچه در جریان است (شامل تفسیرهای غیرمنطقی و مصیبتبار در مورد موقعیت موجود یا نشانه‌های جسمانی ناشی از موقعیت). راهبردهای سازشنایافته معمولاً به ایجاد حلقه معیوب افزایش اضطراب و نگرانی منجر میشوند. پاسخهای سازشنایافته شامل موارد زیر است: از دست دادن اعتماد به‌نفس، اجتناب از موقعیتی که مولد اضطراب است، کنارهگیری از حمایت اجتماعی، خشم و خشونت و خصومت، سوءاستفاده از داروهای آرامبخش، مصرف موادمخدر، مشکلات جسمانی و انتخاب “نقش بیمار".
مقابله اجتنابی و برخی از جنبه های مقابله رویکردی از روش های سازشنایافته محسوب می‌شوند. موس و اسکافر (۱۹۹۳) مقابله اجتنابی (بخصوص خیالبافی و برونریزی هیجانی) را با سازش‌یافتگی پایین توأم میدانند و به ویژه برونریزی هیجانی را عامل خطرزایی محسوب میکنند که با افسردگی بیشتر، و دیگر شاخصهای ناکارآمدی ارتباط دارد. همچنین استفاده از مقابله اجتنابی با احساس تنش بیشتر در همان زمان و آینده ارتباط بیشتری دارد. علاوه بر آن، فرزندان مادرانی که عمدتاً بر مقابلههای اجتنابی متکیاند، ناکارآمدی بیشتری را تجربه میکنند.
جنبه های سازشنایافتهی مقابله رویکردی: اگر چه جستوجوی اطلاعات و حمایت، نوعی مقابله رویکردی است، ولی با افسردگی و الکلیسم رابطه دارد، به ویژه در مواردی که عوامل تنش‌زای حاد وارد عرصه میشوند و فرایند حل مسئله به طول میانجامد، زیرا جستوجوی حمایت میتواند حل مشکل را به تأخیر بیاندازد. گاهی ممکن است دوستان و اعضای خانواده از برقراری ارتباطهای باز در مورد عامل تنشزا بپرهیزند. گاهی هم ممکن است اشخاص از کسانی کمک بخواهند که نمی‌توانند به آنان کمک کنند. در مجموع، گردآوری اطلاعات و حمایت برای مهار عامل تنشزا کافی نیست.
جنبه های سازشیافته مقابله اجتنابی: شواهد نشان میدهند که گاهی اجتناب شناختی یا بی‌توجهی ممکن است روش مؤثری برای مواجهه با عوامل تنشزای کوتاه مدت باشد. برای مثال، انکار، در بین بیماران مبتلا به کرونر قلب در طول دوران بستری شدن در بیمارستان پیشبینی کننده وضعیت پزشکی آنان است. با وجود این پژوهشها نشان دادهاند بیتوجهی دراز مدت نسبت بهدرد و فشار که ویژگی مقابله سرکوبگرانه و انکار است، ممکن است بهکاهش توان دستگاه ایمنی و مقاومت کمتر در برابر بیماری بیانجامد (فایلا، ۱۹۹۱).
۲-۲-۱۶- مقابلهی غیرمؤثر
هر فرد روش خاصی برای مواجهه با استرس دارد. افرادی که با استرس برخورد مؤثر دارند، علاوه بر اینکه میدانند، چگونه باید کارهای معمول را انجام دهند، روش نزدیک شدن به موقعیت‌های خاص و تنشزا را نیز در اختیار دارند.
شیوه های غیرمؤثر مقابله به اشکال مختلفی بروز میکنند. واتز و کوپر[۹۶] (۱۹۹۲) انواع مختلف مقابله غیرمؤثر را به این نحو طبقهبندی کردهاند:

 

    1. انکار که شامل گریز (از واقعیات)، خیالبافی (فرار ذهنی) و اجتناب میشود؛

 

    1. مکانیسمهای نابهنجار که شامل هراسها، خود بیماریانگاری، فرافکنی، جابهجایی و دلیل تراشی میشود؛

 

    1. چرخه های معیوب که شامل رقابتجویی، کمالطلبی و وسواس فکری عملی است؛

 

    1. افکار نامناسبی نظیر حسرت خوردن، بازگشت، احساس قربانی شدن، سرکوبی، رفتار خود آسیبرسان، اعتیاد به کار، استعمال سیگار، مصرف الکل، اختلالهای خوردن و وابستگی به داروها.

 

با توجه به نقش مهم” مهارتهای مقابله با استرس “در سلامت بشر و تامین بهداشت روانی، متخصصان مختلف بر لزوم گسترش مطالعات مربوط به مقابله تاکید ورزیدهاند (کاپلان[۹۷]، ۱۹۸۱ ؛ لازاروس، ۱۹۸۲).
۲-۲-۱۷- سبکهای مقابله و نقش آن در بروز بیماریها
شناخت شیوه های مقابله میتواند در پیشگیری و همچنین در درمان اختلالها کاربرد داشته باشد. اقدامات پیشگیرانه در دوران نوجوانی و حتی کودکی از طریق آموزش روش های مختلف مقابله می‌تواند افراد را در مواجهه با مسائل و مشکلات یاری دهد.
یکی از روش های مؤثر در ارتقای توانایی کودکان و نوجوانان در مقابله با منابع استرس، آموزش مهارتهای حل مسئله است. منبع مداخلات درمانی نیز میتوانند عوامل تنشزا و تقویت مقاومت شخص (از قبیل منابع و فرآیندهای مقابله) را هدف قرار دهند.
برای تعیین شیوه مطلوب مقابله با استرس، نمیتوان راهبرد یگآنانی را ارائه داد، بلکه، باید انعطاف کافی وجود داشته باشد و بهتناسب ارزیابی از موقعیت و ویژگیهای فردی به انتخاب مؤثرترین شیوه مقابله مبادرت ورزید. در موقعیتهای مهارشدنی و چالشپذیر فرآیندهای مقابله رویکردی بیش از همه مؤثر واقع میشوند. اما در شرایطی که نمیتوان موقعیت را تغییر داد، فرآیندهای مقابلهی اجتنابی کارآمدترند.
انجام فعالیتهای جایگزین، در موقعیتهایی که عامل تنشزا تغییرناپذیر است، میتواند منابع جدید ارضاءرا در اختیار شخص قرار داده و سازشیافتگی وی را افزایش دهد. لیکن همین فعالیتها در موقعیتهای مهارشدنی که شخص میتواند طی آن عمل سازنده اختیار کند، ممکن است نیروی شخص را در مسیر انحرافی که به حل مسئله منتهی نمیشود، به جریان اندازد و موجب ایجاد احساس گناه و شکست گردد.
در زمینه ارجحیت شیوه رفتاری یا شناختی مقابله نیز، شیفمن (۱۹۸۹)؛ به نقل از موس و اسکافر، (۱۹۹۳) به این نتیجه رسید که هر دو شکل پاسخ مقابلهای (رفتاری و شناختی) مؤثرند، ضمن آنکه ترکیب هر دو نوع نیز بر انتخاب جداگانه هر کدام برتری دارد.
اهمیت مقابله رفتاری- شناختی در این است که مستقل از عوامل تنشزا بهکار گرفته میشود. راهبردهای مقابله شناختی دربسیاری از موقعیتها میتوانند با انعطافپذیری مورد استفاده قرار گیرند و کمتر تحت تأثیر موقعیت واقع شوند. همانگونه که اشاره شد، متغیرهای متفاوتی در انتخاب راهبردهای مقابلهای نقش دارند. افراد با ویژگیهای متفاوت با روش های گوناگونی به مقابله با منابع استرس میپردازند. بروز بیماریهای گوناگون نیز با شیوه های مقابله رابطه نشان دادهاند؛ پژوهشهای بسیاری درمورد این رابطه ها صورت گرفتهاند که در پیخواهند آمد.
سالیان متمادی متخصصان اعتقاد داشتهاند که استرسهای شدید موجب تشدید بیماریهای مختلف جسمانی میشوند و حتی جان انسان را در معرض خطر قرار میدهند. بیماریهایی نظیر زخم معده، فشارخون و بیماریهای قلبی از استرس تأثیر بسیاری میگیرند. شواهد اخیر، حوزه بیماریهای مرتبط با استرس را وسیعتر کرده است. برای مثال در آزمایشهایی با انتقال بافتهای آلوده به سرطان به موشها، مشاهده شد که تومورها در حیواناتی که تحت شوک الکتریکی قرار گرفتند، سریعتر رشد کرده و زودتر ارگانیسم را دچار مرگ کردند (دیویدسن و نیل ، ۱۹۹۰).
پتروسکی و بیرکیمر[۹۸] (۱۹۹۱) مشاهده کردند که مقابله مستقیم قویترین عامل پیشبینی کننده نشانه های روانشناختی است. علاوه بر آن، ۲۵ تا ۳۵ درصد افرادی که نشانه های بیماری را گزارش میکردند، به میزان کمی از راهبردهای مقابله مؤثر استفاده کرده و رویدادهای تنشزای اخیر زندگی خود را با شدت بیشتری ادراک میکردند.
۲-۲-۱۸- ویژگیهای شخصیت و راهبردهای مقابله
کوباسا، مدی و کان [۹۹](۱۹۸۲) برای تبیین این موضوع که بعضی اشخاص در مواجهه با مقدار مشخصی استرس، بیمار میشوند و حال آنکه بعضی دیگر در برخورد با همان مقدار استرس سلامت خود را حفظ میکنند، از نظریههای شخصیت سود جسته و الگوی شخصیت سخترو را پیشنهاد دادهاند. شخصیتهای سخترو، اشخاصیاند که توانایی تحمل استرس را دارند. سه مشخصه بارز این اشخاص، تعهد، چالشگری و احساس مهار رویدادهای زندگی است. این ویژگیها با عوامل تعیینکننده شدت استرس از چندین نظر رابطه متقابل دارند. برای مثال، متعهد بودن موجب می‌شود تا فرد هنگام بروز استرس از حمایتهای اجتماعی برخوردار باشد.
مفهوم چالشگری نیز در ارزیابی شناختی نهفته است؛ یعنی باور به اینکه دگرگونی در زندگی امری عادی است و بیشتر باید آن را فرصتی برای رشد به شمار آورد. به همین ترتیب، احساس مهار رویدادهای زندگی، موجب میشود که فرد احساس کارایی داشته باشد و در موقعیتهای تنشزا برای تغییر موقعیت اقدام کند. افرادی که فاقد این ویژگیها هستند، با احتمال بیشتری در رویارویی با استرس در دام بیماریها در مییافتند.
فریدمن و روزنمن (۱۹۵۰؛ به نقل از گری[۱۰۰] ، ۱۹۹۹) با معاینه بیماران قلبی دریافتند که بیشتر این بیماران الگوهای رفتاری مشابهی دارند. آنان اهل رقابت و پرخاشگرند؛ به آسانی عصبانی می۲شوند؛ به کار اعتیاد دارند و تلاش میکنند تا فعالیتهای خود را در مهلت محدود به پایان برسانند. فریدمن و روزنمن اصطلاح تیپ A را برای این افراد بهکار بردند. در مقابل این افراد، گروه دیگری وجود دارند که آرامش و صبر و حوصله دارند که تیپ Bنامیده میشوند و حملات قلبی در آنان اندک است.
با بهره گرفتن از مصاحبه ساختاریافته میتوان به تیپ شخصیتی افراد پی برد. نوع پاسخهای مصاحبهشوندگان و رفتارهای آنان نظیر نحوه صحبت کردن و نشستن و حرکات بدنی، اطلاعاتی در زمینه نوع شخصیتی آنان بهدست میدهد. افراد با تیپ شخصیتی A ، معمولاً تند و بلند صحبت میکنند، صحبتهای مصاحبهگر را قطع میکنند؛ مرتب پای خود را تکان میدهند؛ با انگشتان خود بازی میکنند؛ احتمال وجود فشارخون، ناراحتی قلبی ، مصرف الکل و کشیدن سیگار یا مواد مخدر در آنان بیشتر است (آیزنک ، ۲۰۰۰).
افراد تیپ A بینهایت رقابتجو و اهل پیشرفتاند؛ به فوریتهای زمانی حساساند؛ آرامیدن برایشان دشوار است و اگر کارشان به درازا بکشد یا مجبور شوند با افرادی به زعم خود بیکفایت کار کنند، بیتابی و خشم نشان میدهند؛ آمیزهای از احساس فشار برای پیشرفت و احساس خصومت کلی در این افراد مشاهده میشود (اتکینسون و همکاران[۱۰۱] ، ۱۹۸۳).
افرادی که در مقابل استرس مقاوماند، خلاِ، امیدوار، دارای ذهنی باز و آماده برای یادگیری هستند. آنان برای سبک مناسب زندگی خود برنامه ریزی میکنند؛ خوشبیناند؛ بر سرنوشت خود کنترل و تسلط دارند و در تعیین سرنوشت خود نقش فعال دارند؛ بازخوردها و سبک عمل آنان منطقی است؛ به تغییرات و رویدادهای تنشزای زندگی به عنوان فرصت و چالش مینگرند، و با چالشها به روش حل مسئله برخورد میکنند (شفر، ۱۹۸۲).
۲-۲-۱۹- تیپهای شخصیت و راهبردهای مقابله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ق.ظ ]




 

شوری

 

۳

 

ns492/1405

 

**۸۶۹/۲۹۰۵

 

*۵۷۷/۱۵۹۹

 

ns85/182

 

 

 

خطا

 

۶

 

۹۶۸/۱۰۱۴

 

۳۱۲/۹۰

 

۳۵۴/۱۸۰

 

۷۹۴/۶۵

 

 

 

(**:معنی­داری در سطح ۱%، *: معنی­داری در سطح ۵%، ns: عدم معنی­داری)
شکل ۴-۱۸: تأثیر شوری روی (الف) غظت تانن، (ب) غلظت فنل در برگ و ریشه ختمی (S0 = شاهد، S1 = 4، S2 = 8 و S3 = 12 دسی­زیمنس بر متر)
۴-۶- تأثیر شوری روی موسیلاژ
جدول تجزیه واریانس (جدول ۴-۷) نشان داد که اثر شوری در میزان ریشه و برگ معنی­دار بود. مقایسه میانگین­ها (جدول ۴-۷) نشان داد موسیلاژ در برگ و ریشه در پاسخ به تنش شوری به طور معنی­داری در سطح ۱% افزایش یافت. بیشترین میزان موسیلاژ در تیمار ۱۲ دسی­زیمنس بر متر در ریشه و کمترین میزان آن در تیمار ۴ دسی­زیمنس بر متر در بخش هوایی ملاحظه شد و میزان موسیلاژ در ریشه­ گیاه در مقایسه با بخش هوایی بیشتر بود (شکل ۴-۱۹). موسیلاژ نقش اساسی در ذخیره آب، ضخیم شدن غشاء، ایجاد یک‌پارچگی سلولی و چسبندگی دیواره سلولی دارد و باعث حفظ شادابی و حیات گیاه می­ شود (Ghanem, 2010). در نتیجه در شرایط تنش گیاهان حاوی موسیلاژ مقاومت بیشتری از خود نشان می­ دهند. نتایج حاصل از تحقیقات مکی­زاده و همکاران (۱۳۸۷) نشان داد، شوری کاهش معنی‌داری در میزان موسیلاژ گیاه گاوزبان ایجاد کرد. میرمحمدی میبدی و قره­یاضی (۱۳۸۱) و حیدری و فرزانه (۱۳۹۲) روی اسفرزه نیز نتایج مشابهی را گزارش کرده‌اند، در حالی که در ختمی میزان موسیلاژ با شوری زیاد شد. کاهش موسیلاژ در سطوح بالای شوری با استفاده بیشتر گیاه از ذخایر هیدروکربن­ نامحلول برای تنظیم پتانسیل اسمزی و همچنین فراهم کردن انرژی برای فعالیت های حیاتی گیاه توجیه شده است. گیاه ختمی قادر است برای تنظیم اسمزی تا شوری ۱۲ دسی‌زیمنس بر متر میزان موسیلاژ خود را افزایش دهد. افزایش موسیلاژ گیاه ختمی تحت شوری می ­تواند به تلاش گیاه برای افزایش مقاومت به شوری گیاه مربوط باشد، زیرا موسیلاژ یک پلی­ساکارید است جهت تنظیم اسمزی، حفظ کارکرد غشا و یک‌پارچگی سلول نقش دارد.
دانلود پایان نامه
جدول ۴-۷) تجزیه واریانس موسیلاژ گیاه ختمی در شرایط مختلف آبیاری با آب شور

 

 

منبع تغییرات

 

درجه آزادی

 

موسیلاژ برگ

 

موسیلاژ ریشه

 

 

 

شوری

 

۳

 

۰۲۵/۰**

 

۰۵۵/۰**

 

 

 

خطا

 

۶

 

۰۰۰۱/۰

 

۰۰۰۱/۰

 

 

 

(**:معنی­داری در سطح ۱%، *: معنی­داری در سطح ۵%، ns: عدم معنی­داری)
شکل ۴-۱۹: تأثیر شوری روی غلظت موسیلاژ در برگ و ریشه ختمی (S0 = شاهد، S1 = 4، S2 = 8 و S3 = 12 دسی زیمنس بر متر)
۴-۷- نتیجه ­گیری و پیشنهادات
پژوهش حاضر نشان داد که شوری با افزایش غلظت یون سدیم باعث سمیت و عدم توازن یونی شد که ممکن است با تاثیر بر فرآیندهای حیاتی گیاه مانند فتوسنتز سبب کاهش رشد شده باشد. بـا آن­که تیمار­های شوری باعث کاهش آب نسبی نشد، اما با کاهش تعداد روزنه و سطح برگ موجب کاهش میزان فتوسنتز در گیاه شدند. از طرف دیگر کاهش میزان کلروفیل در نتیجه سمیت ناشی از شوری و یا تنش اکسیداتیو حاصل از آن نیز ممکن است سبب کاهش فتوسنتز شده باشد. از آنجایی که کم شدن فتوسنتز سبب کاهش غذا­سازی در گیاه می­ شود، به همین دلیل رشد گیاه تحلیل می­رود. دلیل افزایش پرولین در ریشه گیاه به عنوان یک اسمولیت سازگار جهت مقابله با اثرات شوری است. به علاوه، در شرایط تنش شدید قند­های محلول به جای آن­که سبب رشد اندام هوایی شوند، در تنظیم اسمزی سلول­ها درگیر می­شوند. به همین دلیل در تیمار شدید شوری، قند­های محلول در اندام هوایی گیاه تجمع یافتند. همچنین افزایش میزان کاروتنوئیدها ممکن است برای مقابله با تنش اکسیداتیو حاصل از شوری باشد. موسیلاژ به عنوان مهم­ترین ماده مؤثره در گیاه ختمی، تحت شرایط شور افزایش یافت که ممکن است با حفظ آب و تنظیم اسمزی در گیاه مربوط باشد.
با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می­گردد در مطالعات آینده موارد ذیل مورد بررسی قرار گیرد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:48:00 ق.ظ ]