کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



 



 

ب : مقابله های هیجان مدارانه : در این نوع مقابله هدف فرد آرام ساختن خود و دست یافتن به آرامشی است که به دلیل دست یافتن به استرس به هم خورده است. در این مرحله فرد می‌کوشد تا خود را از آشفتگی‌ها و پریشانی‌های حاصل از وقوع استرس رها سازد. به هنگام وجود استرس فرد هیجان های منفی زیادی را تجربه می‌کند. ترس ، وحشت ، اضطراب ، بیقراری ، غم و اندوه ، عصبانیت و… وجود این هیجان ها مانع از تفکر و تصمیم‌گیری سریع و برطرف کردن استرس می‌شود. ‌بنابرین‏ ابتدا فرد باید خود را به گونه‌ای از احساسات و هیجان های منفی آشفته کننده و پریشان سازنده رها سازد تا بتواند به خوبی فکر کند ، حل مسأله نماید ، تصمیم گیرد و اقدام کند. نمونه‌ای از مقابله های هیجان مدارانه عبارتند از : ۱ ـ دعا و نیایش ۲ ـ معنی جدید و مثبت دادن به استرس ۳ ـ درد دل کردن با اطرافیان و نزدیکان ۴ ـ ابراز محدود عواطف (گریه ، زاری کردن ، بیقراری کردن) ۵ ـ پرت کردن حواس : گویی اتفاقی نیفتاده است تا فرد دچار آشفگی کمتری شود و بعداً بهتر بتواند مقابله کند. ۶ـ گفتگوی درونی ، فرد خود را دلداری می‌دهد که بر اوضاع مسلط خواهد شد.

 

در مقابله هیجان مدارانه فرد فعلیت ، تلاش و کوشش خاصی جهت کاهش در حذف استرس نمی‌کند بلکه فقط خود را آرام می‌سازد و از پریشانی خارج می‌سازد. نکته مهم آن است که این دو نوع مقابله مانعه الجمع نمی‌باشند. بلکه فرد می‌تواند در رابطه با استرس خاصی ، از هر دو نوع مقابله استفاده کند که بسیار معمول نیز می‌باشد. ابتدا فرد با بهره گرفتن از مقابله های هیجانی سعی می‌کند تا خود از پریشانی و نگرانی رها کند و سپس با بهره گرفتن از مقابله های مسأله مدارانه سعی می‌کند تا بر استرس فائق شود (نوری، ۱۳۸۲).

 

راجر و جارویس[۶۱]و نجاریان(۱۹۹۳) نیز در تهیه پرسشنامه‌ای جهت سنجش سبک‌های مقابله چهار سبک مختلف برای مقابله مطرح کردند که عبارتند از مقابله شناختی ، هیجانی ، اجتنابی و انفصالی (توکلی خمینی،۱۳۷۷).

 

ریو نیز در کتاب انگیزش و هیجان در معرفی و شناسایی انواع مهارت های مقابله می‌گوید»معمول دو شیوه کنار آمدن با استرس وجود دارد به صورت مستقیم و به صورت دفاعی. روش های مستقیم کنار آمدن ، مستلزم توجه شخص به واقعه استرس‌زا و به کارگیری امکانات رفتاری و شناختی برای تغییر دادن واقعه است به طوری که آن موقعیت از استرس‌زا بودن به موقعیت بدون استرس تغییر کند‌. روش های کنارآمدن دفاعی مستلزم اجتناب از واقعه استرس‌زا در زمانی که رخ داده و یا جلوگیری کردن از پاسخ هیجانی ، شناختی و فیزیولوژیکی به آن ، و به عبارتی کاهش دادن اثرات آن است« (ریو[۶۲]، ۱۹۹۲ ، ترجمه سیدمحمدی،۱۳۷۸).

 

در تقسیم بندی فوق روش های کنار آمدن مستقیم و روش های کنار آمدن دفاعی به چند دسته تقسیم می‌شوند. در قسمت اول روش هایی مانند مسئله گشایی برنامه ریزی شده ، کنار آمدن مواجهه‌ای و استفاده از حمایت اجتماعی مطرح می‌باشد. مسئله گشایی یعنی محاسبه اینکه برای کاستن یا از بین بردن عوامل استرس‌زا چه اعمالی را باید دنبال کرد و بعد برای اینکه آن برنامه به ثمر برسد چه تلاشی باید صورت گیرد. کنار آمدن مواجهه‌ای مستلزم نزدیک شدن مستقیم به منبع استرس و تلاش برای تغییر دادن فوری آن است و در قسمت حمایت اجتماعی فرد سعی می‌کند با جلب حمایت دیگران بویژه دوستان ، اعضای خانواده و دیگر نزدیکان به طور مستقیم با مشکل برخورد نماید. در حیطه دوم یا روش کنارآیی دفاعی یا مکانیزم‌های دفاعی ، کاهش دهنده‌های شیمیایی استرس ، پس خوراند زیستی و ورزش مد نظر می‌باشد. منظور از مکانیزم‌های دفاعی به کار بستن سبک‌هایی مانند انکار ، واپس روی ، فرافکنی و واکنش وارونه برای تحریف واقعیت استرس‌زا می‌باشد. دومین نوع مقابله دفاعی استفاده از داروهای کاهش دهنده است مانند آرام بخش‌هایی مثل الکل ، باربیتوریت ها و بنزودیازپین ها که با اثر پاراسمپاتیک مانند خود ، موجب آرامش و خواب برای فرد می‌شوند. در قسمت پس خوراند زیستی نیز روش هایی از کنترل استرس مانند مراقبه (مدیتیشن) ، پسخوراند زیستی و آرمیدگی تدریجی مانند داروها و یا کاهش دهنده‌های شیمیایی باعث کاهش تنش می‌شوند که عوارض جانبی داروها را نیز ندارند و بالاخره ورزش نیز به عنوان یکی دیگراز روش های دفاعی می‌تواند باعث فشار روانی شود.

 

طبق تحقیق پیرلین[۶۳] و اسکولر[۶۴] (۱۹۷۸) افرادی که در مقایسه با دیگران از سطح تنش هیجانی پاینی رنج می‌برند از پاسخ های مقابله‌ای مانند فعال بودن ، اتکا به خود و شیوه مسأله‌گشایی استفاده می‌کردند و افرادی که احساس درماندگی می‌کردند ، خود را سرزنش می‌کردند ، و به انکار مشکلات و اجتناب از آن دست می‌زنند و ناراحتی عاطفی بیشتری تجربه می‌کنند..

 

کومک و امکری با انجام پژوهشی دریافتند که افرادی که از والدین خود اجتناب می‌کنند معمولاً هیجان‌مدارانه با مشکلات برخورد می‌کنند (به نقل از دانشیان، ۱۳۷۸).

 

در نهایت با توجه به موارد مطرح شده ، چنین استنباط می‌شود که بیشتر نظریه پردازان راه های مقابله را به سه نوع مسئله مدار ، اجتنابی و هیجان مدار تقسیم می‌کنند. افراد با توجه به تیپ های شخصیتی ، عملکرد خانواده و الگوهای تربیتی که تجربه نموده اند ، یک سبک و یا تلفیقی از روش های فوق را در برخورد با فشار روانی مورد استفاده قرار می‌دهند (اندلر[۶۵] و پارکر[۶۶]،۱۹۹۰).

 

به اعتقاد فروید دستگاه دفاعی مغز شامل مجموعه‌ای از فرآیندهای فکری یا مکانیزم‌های دفاعی است تا به حراست از محتوای ظریف و شکننده نفس کمک کند. این کار با به حداقل رسانیدن تأثیر تهدیدهای تصوری و دریافتی انجام می‌شود. اگر از این زاویه نگاه کنیم ، می‌بینیم که مکانیزم‌های دفاعی مجموعه‌ای از استراتژی‌های مقابله‌ای برای برخورد با استرس هستند. به علت تنش‌های پیوسته درونی ناشی از تکانه‌های غریزی و محرک‌های استرس آمیز بیرونی ، فروید ‌به این نتیجه رسید که مکانیزم‌های دفاعی همیشه باید تا اندازه‌ای در حالت فعال باشند. فروید نتیجه گیری کرد که همه رفتارهای طبیعی انسانی دفاعی دارند. به اعتقاد فروید تمامی‌مکانیزم‌های دفاعی از دو ویژگی برخوردارند : (۱) واقعیت را منکر و مخدوش می‌کنند و (۲) به طور ناهشیار عمل می‌نمایند. از آن گذشته اشخاص به ندرت تنها از یک مکانیزم دفاعی استفاده می‌کنند. به جای آن هر کس در هر زمان از انواعی از مکانیزم‌های حمایت از نفس استفاده می‌کنند. فروید به انواعی از مکانیزم‌های دفاعی اشاره کرد که از جمله آن ها می‌توان انکار ، سرکوب ، فرافکنی ، توجیه سازی ، شکل گیری واکنش ، عقب نشینی ، جا به جایی ، تصعید و لطیفه (بذله) را نام برد.

 

۲-۲-۲-۳- نظریه های مقابله

 

همان‌ طور که محققان علم روانشناسی و پزشکی در پاسخ به سوالات خود پیرامون فشار روانی و استرس دست به انجام تحقیقات متعدد و نهایتاًً پردازش تئوری‌های گوناگون زدند که به بعضی از آن ها اشاره شد. در رابطه با چگونگی کنترل و کنار آمدن با استرس نیز تحقیقات و پژوهش هایی به مرور زمان انجام شده و توسط صاحب نظران تئوری‌های مختلفی شکل گرفته اند که در این قسمت به چند مورد از آن ها اشاره می‌کنیم (اسلامی،۱۳۸۱).

 

۱- نظریه لازاروس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 07:39:00 ب.ظ ]




 

۲-۳-۵-۳- مدل صمیمیت

 

این مدل بر کیفیت روابط افراد بیشتر از کمیت آن تأکید دارد. بر اساس این مدل اشخاصی که دارای روابط صمیمانه­ای با اطرافیان خود هستند از نظر سلامت در سطح بالاتری قرار دارند. پژوهش ها نشان داده ­اند که داشتن پیوندهای نزدیک و اطمینان بخش با دیگران در جلوگیری از اقدام به خودکشی و بیماری­های روانی از جمله افسردگی عامل تعیین­کننده ­ای است . مدل صمیمیت، روابط سودمند را به عنوان روابط نزدیک و با اعتماد مشخص می­ کند (برهیم، ۱۹۹۳).

 

۲-۳-۵-۴- مدل تعداد حمایت­کننده­ های در دسترس

 

این مدل بر تعداد حامیان در دسترس شخص به هنگام نیاز تأکید می­ کند و حمایت اجتماعی را تعداد افرادی که یک شخص از آن­ها حمایت دریافت ‌کرده‌است، تعریف می­ کند. افرادی که حمایت کننده­ های بیشتری دارند از سلامت بهتری برخوردار هستند و پژوهش­ها نیز نشان می­دهد که آن­هایی که حمایت کنندگان بیشتری دارند از نظر سلامتی وضع بهتری را تجربه ‌می‌کنند (کوهن و هابرمن[۱۴۸]، ۱۹۸۳). این یافته­ ها طبیعت متعامل حمایت اجتماعی را نشان می­ دهند ‌به این معنا که برای به دست آوردن حمایت اجتماعی مردم باید آن را در دنیای خارج جستجو کنند. از آنجا که مردم وقتی نیازمند باشند به دنبال حمایت اجتماعی هستند، پس افرادی که نیاز بیشتری دارند از حمایت کننده­ های بیشتری برخوردار هستند (کوهن و پیترسون[۱۴۹]، ۱۹۸۹، به نقل از بیات، ۱۳۸۶).

 

۲-۳-۵-۵- نظریه دو عاملی سلامت هیجانی

 

طی دو دهه گذشته تحقیقات قابل ملاحظه ای برای تعیین وضعیت سلامت هیجانی بزرگسالان انجام شده است. بنا بر این تحقیقات، حوادث، فشارهای زندگی، میزان برخورداری از حمایت اجتماعی در راهبردهای مقابله مؤثر ‌می‌باشد(کسلر و همکاران، ۱۹۹۸ به نقل از بهمنی، ۱۳۸۱). در این نظریه انسان دارای دو نیاز اصلی است: ۱٫ نیاز به اجتناب از درد و ۲٫ نیاز به تحول.

 

هرزبرگ[۱۵۰] و همکاران (۱۹۷۴ به نقل از زارع، ۱۳۸۲) اظهار داشتند دامنه نتایج رفع نیازهای اجتناب از درد، حالات هیجانی متنوعی را موجب می­ شود. در حالی که رفع نیازهای تحولی حالات انگیزشی را موجب می­ شود که دامنه اش در دو بعد پوچی از درد و خودشکوفایی قرار دارد. شکست خوردن در رفع اجتناب از درد موجب عواطف منفی و نارضایتی می­ شود. در حالی که شکست در تحقق نیاز به تحول، موجب از دست دادن عواطف مثبت و رضامندی می­گردد. بر این باورند که تنها عوامل بهداشتی چون فقدان موقعیت­های استرس­زای کاری می ­تواند نیازهای اجتناب از درد را برطرف سازند و تنها عوامل انگیزشی چون هماوردجویی و علاقه به کار می ­توانند نیازهای مربوط به تحول را تحقق بخشند. همچنین میزان برخورداری از حمایت و داشتن فعالیت اجتماعی توام با عواطف مثبت فرض شده است. این یافته ­های تجربی منطبق بر تئوری دو عاملی­اند. محققین پیشنهاد ‌می‌کنند که حمایت اجتماعی می ­تواند تنها در رفع نیاز به تحول از طریق ایجاد عواطف مثبت مؤثر باشد.

 

۲-۳-۵-۶- چشم انداز محیط­نگر

 

رویکرد محیط­نگر در حمایت اجتماعی، توجه خویش را به سوی اثرات محیط اجتماعی بر سلامتی متمرکز ‌کرده‌است. یکی از موثرترین مشارکت­های شناخت­شناسانه، توسط کاسل[۱۵۱](۱۹۷۶) ارائه شد. به عقیده وی یک جنبه خاص از محیط یعنی حضور همنوعان می ­تواند آمادگی ابتلا به بیماری­های محیطی را کاهش دهد. کاپلان (۱۹۶۷) نیز از نقطه نظر جامعه­شناختی و روانپزشکی، بر نقش سیستم­های حمایتی در مقابله با استرس­های زندگی متمرکز شدند. کاپلان به طور اختصاصی علاقه مند به مطالعه حمایت انجام شده از طرف خانواده و همکاران و گروه ­های خودیاری بود. او به نقش بازخوردهای متقابل در روابط حمایت­گرانه تأکید کرد. وایز[۱۵۲] ( ۱۹۷۴، به نقل از هاشمی نصره آباد، ۱۳۷۳) بیان ‌کرده‌است که برای روابط اجتماعی شش شرط عمده وجود دارد: دلبستگی، انسجام اجتماعی، فرصت­هایی برای مهرورزی، اطمینان آفرینی از نگرانی شخصی، حس اتحاد و پیوستگی منسجم و دسترس­پذیری و راهنمایی.

 

۲-۳-۵-۷- چشم­انداز تفاوت فردی

 

اجتماعات و گونه­ های متعدد سازمان­ های اجتماعی می ­توانند به عنوان مراجع حمایت­گر طبقه بندی شوند و افراد نیز می ­توانند تحت عنوان حمایتی که دریافت ‌می‌کنند، طبقه ­بندی شوند. بازشناسی حمایت اجتماعی به عنوان متغیر تفاوت فردی، منجر به کثرت ابزارهایی شده است که به منظور سنجش آن درست شده است. این ابزارها، حمایت اجتماعی را مطابق با ملاک­هایی چون قابلیت دسترسی و فراوانی اشخاص حمایتگر، یا حمایت مهیا شده توسط افراد خانواده، دوستان یا اطرافیان یا حمایت مهیا شده در درون روابط بسته و سری یا کارکردهای خودبسندگی حمایتی و یا چگونگی جفت شدن کارکردها با نیازهای افراد و رضامندی از حمایت قابل دسترسی طبقه بندی ‌می‌کنند. تعدادی از تحقیقات اظهار ‌می‌کنند که حمایت اجتماعی یک مفهوم چند بعدی است و شامل این عقیده است که فرد در وجود خودش، احساس نزدیکی و تعلق هیجانی نسبت به دیگران و منابع حمایتی پیدا کند (هاشمی نصره آباد، ۱۳۷۳).

 

۲-۳-۵-۸- تئوری نظام شبکه­ های ارتباطی

 

تئوری نظام شبکه­ های ارتباطی بیشتر یک مدل اجتماعی است و در پی تحلیل علل رفتارهای اجتماعی است. در این مدل فشارها و اجبارها، ارتباطات اجتماعی را متاثر می­سازند و رفتارها در این مدل کاملاً آگاهانه است.

 

نظام شبکه ارتباط اجتماعی دارای وجوه قابل ملاحظه­ای است که عبارتند از: ۱) عناصر،۲) بهم پیوستگی عناصر، ۳) غیرتجمعی بودن عناصر۴) جمع عناصر برابر با کل نظام نیست. ۵) عناصر تحت یک اصل ثابت عمل ‌می‌کنند. ۶) نظام­ها هدفدار می­باشند. حمایت اجتماعی ادراک شده به کارکرد شبکه­ ها گفته نمی­ شود بلکه به تاثیری که این شبکه­ ها روی شخص دارد، اطلاق می­گردد. نوزاد به دنیای مملو از شبکه­ ها وارد می­ شود که اصلی­ترین آن خانواده است. اجتماعی شدن نوزاد نتیجه فرایند عضویت وی در این شبکه­هاست (لوییس، ۱۹۸۷ به نقل از طاهری، ۱۳۸۹).

 

۱٫ عناصر: سیستم­ها ترکیبی از مجموعه عناصر است و هرکدام از اعضای خانواده به عنوان یک عنصر محسوب می­شوند. این عناصر شامل پدر، خواهر و برادر، سایر خویشاوندان مانند پدربزرگ مادربزرگ، عمو، دایی، عمه و خاله ‌می‌باشد.همچنین همسالان نیز جزء مهمی از عناصر به حساب می­آیند. تعاملات موفقیت­آمیز با همسالان و ارتباط مؤثر توام با دلبستگی به آن­ها متاثر از ساختار جامعه و ارزش­های فرهنگی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:10:00 ب.ظ ]




۱- موضوع تحقیق : ‌ص

 

۲- عنوان تحقیق : ‌ص

 

۳- بیان مسئله تحقیق : ‌ص

 

۴- روش تحقیق : ‌ص

 

۵- هدف تحقیق ‌ص

 

۶- ضرورت واهمیت انجام تحقیق : ‌ق

 

۷- فرضیه و سئوالات تحقیق : ‌ق

 

۸- پیشینه تحقیق : ‌ق

 

چکیده: ۱

 

بخش اول: ماده ۱ ۲

 

فصل اول: واژگان پژوهش ۲

 

مبحث اول: محکوم له، محکوم علیه، محکوم به ۲

 

مبحث دوم: مدعی له، مدعی علیه، مدعی به ۳

 

مبحث سوم: دین، داین، مدیون ۴

 

فصل دوم: مال ۵

 

مبحث اول: تعریف مال ۵

 

گفتار نخست: داشتن منفعت عقلایی و مشروع ۵

 

الف) نفع عقلایی و مشروع ۵

 

ب) منافع مادی و منافع معنوی ۷

 

ج) نسبیت نفع ۸

 

گفتار دوم: قابلیت داد و ستد ۹

 

گفتار سوم: قابلیت اختصاص یافتن ۹

 

مبحث دوم: آثار حقوقی تعریف مال ۱۰

 

فصل سوم: عطف به ماسبق شدن این قانون (از ابتدای سال ۱۳۰۳) ۱۲

 

مبحث اول: محدوده قانون در حقوق جزای ماهوی ۱۲

 

گفتار نخست: سابقه تاریخی ۱۳

 

الف) قاعده عطف به ماسبق نشدن قوانین جزایی در اسلام ۱۳

 

ب) قاعده عطف به ماسبق نشدن قوانین جزایی در حقوق موضوعه ۱۴

 

گفتار دوم: اشکالات مرتبط به اصل عطف به ماسبق نشدن قوانین کیفری ۱۷

 

الف) اشکال ناشی از تاریخ قانون ۱۷

 

۱- قوانین جزایی مصوب مجلس شورای اسلامی ۱۷

 

۲- قوانینی که در نتیجه اختیارات تصویب می شوند ۱۹

 

ب) اشکال مربوط به تعیین تاریخ وقوع جرم ۲۰

 

۱- جرم ساده و آنی ۲۰

 

۲- جرم مستمر ۲۰

 

۳- جرم مرکب ۲۱

 

۴- جرم به عادت ۲۱

 

ج) اشکال مربوط به تشخیص شدت و خفت قوانین جزایی ۲۲

 

مبحث دوم: محدوده قانون در حقوق جزای شکلی ۲۴

 

گفتار نخست: دلایل عطف به ماسبق شدن قواعد شکلی ۲۴

 

گفتار دوم: استثنائات وارده بر این اصل ۲۵

 

بخش دوم: ماده ۲ ۲۷

 

فصل اول: ضمان ۲۷

 

مبحث اول: اوصاف عقد ضمان: ۲۷

 

گفتار نخست: ضمان عقد رضایی و سبب انتقال دین است: ۲۸

 

گفتار دوم : ضمان عقدی معوض است: ۲۸

 

گفتار سوم: ضمان عقد تبعی است: ۲۸

 

گفتار چهارم : ضمان از عقود مسامحه است: ۲۹

 

گفتار پنجم : ضمان عقدی لازم است: ۳۰

 

مبحث دوم: انعقاد ضمان ۳۰

 

گفتار نخست: تراضی و اهلیت ۳۱

 

الف) لزوم تراضی: ۳۱

 

ب) شکل تراضی: ۳۱

 

ج) لزوم منجز بودن ضمان: ۳۱

 

د) اهلیت ضامن و طلبکار: ۳۲

 

گفتار دوم: موضوع ضمان ۳۲

 

الف) وجود دین ۳۲

 

۱- التزام به تأدیه دین آینده: ۳۲

 

۲- ضمان از دین معلق: ۳۳

 

ب) اوصاف دین ۳۳

 

۱- موضوع دین باید مال باشد: ۳۴

 

۲- موضوع تعهد باید مال کلی باشد: ۳۴

 

۳- لزوم مشروع بودن دین: ۳۴

 

۴- لزوم قابلیت تعیین دین: ۳۴

 

مبحث سوم: آثار ضمان ۳۵

 

گفتار نخست: اثر ضمان بین ضامن و مضمون له ۳۵

 

الف) نقل ذمه (قاعده کلی) ۳۵

 

ب) ضمان وثیقه ای و تضامنی ۳۶

 

گفتار دوم: اثر ضمان بین ضامن و مضمون عنه ۳۶

 

الف) شرایط رجوع ضامن به مضمون عنه ۳۷

 

۱- لزوم اذن: ۳۷

 

۲- لزوم تأدیه: ۳۷

 

ب) زمان ایجاد دین و مطالبه آن ۳۸

 

۱- زمان ایجاد دین: ۳۸

 

۲- زمان مطالبه: ۳۹

 

۱-۲- ضمان از دین حال ۳۹

 

۲-۲- ضمان از دین مؤجل ۳۹

 

فصل دوم: کفالت ۴۰

 

مبحث اول: اوصاف عقد کفالت ۴۰

 

مبحث دوم: انعقاد و شرایط صحت کفالت ۴۱

 

گفتار نخست: کفالت حکمی و قهری ۴۱

 

گفتار دوم: لزوم معلوم و معین بودن مکفول و مکفول له ۴۲

 

گفتار سوم: لزوم ثبوت دین ۴۲

 

مبحث سوم: آثار کفالت ۴۳

 

گفتار نخست: رابطه کفیل و مکفول له ۴۳

 

الف) زمان احضار: ۴۳

 

۱- کفالت مطلق: ۴۳

 

۲- کفالت مؤجل: ۴۴

 

۳- کفالت موقت: ۴۴

 

ب ) تکرار احضار: ۴۴

 

ج ) مکان احضار: ۴۵

 

گفتار دوم: رابطه کفیل و مکفول ۴۵

 

الف) پرداخت دین به کفیل ۴۵

 

۱- کفالت به اذن مکفول انجام شده است ۴۵

 

۲- کفالت بدون اذن مکفول واقع شده است ۴۶

 

ب) پرداخت وجه التزام: ۴۶

 

مبحث چهارم: پایان کفالت ۴۷

 

گفتار نخست: سقوط تعهد کفیل ۴۷

 

الف) اجرای تعهد؛ احضار مکفول ۴۷

 

ب ) حضور مکفول: ۴۷

 

ج ) بری شدن ذمه مکفول: ۴۸

 

د ) انتقال حق مکفول له به دیگری: ۴۸

 

و ) فوت مکفول: ۴۸

 

ه ) فوت کفیل: ۴۹

 

گفتار دوم: انحلال و زوال کفالت ۴۹

 

الف) فسخ کفالت: شرط خیار ۴۹

 

ب) اعسار کفیل: ۵۰

 

ج) اقاله کفالت: ۵۰

 

فصل سوم : مجوز قانونی (امر آمر قانونی) ۵۱

 

مبحث اول: شرایط تحقق امر آمر قانونی ۵۲

 

گفتار نخست: امر از ناحیه آمر قانونی صادر شده باشد ۵۲

 

گفتار دوم: آمر باید در سلسله مراتب اداری قرار گرفته باشد ۵۳

 

گفتار سوم: امر آمر قانونی واجد شرایط کتبی و رسمی باشد ۵۳

 

گفتار چهارم: مأمور موظف به اجرای امر باشد ۵۳

 

مبحث دوم: حدود مسئولیت آمر و مأمور در اجرای قانون ۵۴

 

گفتار نخست: نظریه کورکورانه ۵۴

 

گفتار دوم: نظریه «سرنیزه آگاه» ۵۴

 

گفتار سوم: نظریه بینابین ۵۵

 

فصل چهارم : علم (آگاه و عالم بودن به حرمت عمل مجرمانه) ۵۶

 

مبحث اول: علم به حکم کیفری ۵۶

 

مبحث دوم: علم به حکم کیفری که پایه حکم کیفری است ۵۷

 

فصل پنجم : انجام عملیات نسبت به مال (بیع، اجاره، قرض، صلح، رهن) ۵۸

 

مبحث اول: بیع ۵۸

 

گفتار نخست: مفهوم بیع ۵۸

 

گفتار دوم: اوصاف عقد بیع ۵۸

 

الف) بیع از عقود تملیکی است ۵۹

 

ب) بیع از عقود معوض است ۵۹

 

ج) مبیع باید عین باشد ۵۹

 

د) عقد بیع لازم است ۶۰

 

گفتار سوم: انعقاد بیع ۶۰

 

الف) اصل حاکمیت اراده در بیع ۶۰

 

ب) وجود و سلامت اراده ۶۱

 

مبحث دوم: اجاره ۶۱

 

گفتار نخست: مفهوم اجاره ۶۱

 

گفتار دوم: اوصاف عقد اجاره ۶۲

 

الف ) اجاره عقد تملیکی است ۶۲

 

ب) اجاره عقدی است معوض ۶۲

 

ج) اجاره عقدی است موقت ۶۲

 

گفتار سوم: انعقاد اجاره ۶۲

 

الف) وجود و سلامت اراده ۶۲

 

ب) اهلیت دو طرف ۶۳

 

گفتار چهارم: موضوع عقد اجاره ۶۳

 

الف) عین مورد اجاره؛ اجاره مشاع ۶۳

 

ب ) شرایط موضوع اجاره ۶۳

 

گفتار پنجم: آثار اجاره ۶۴

 

الف) اجاره عقدی است لازم ۶۴

 

ب) تملیک منفعت و عوض ۶۴

 

ج) تعهدهای موجر ۶۴

 

د) تعهدهای مستأجر ۶۴

 

مبحث سوم: قرض ۶۵

 

گفتار نخست: مفهوم قرض ۶۵

 

گفتار دوم: اوصاف عقد قرض ۶۵

 

گفتار سوم: انعقاد قرض ۶۵

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:41:00 ب.ظ ]




 

یک شخص معتاد به شیشه ابتدا دچار یک قدرت بیش از حد که شاید قدرت او برابر با چهار مرد ورزیده است می شود ، واز لحاظ اراده وقدرت تصمیم گیری شاید در حد یک فرد جنون و چه بسا بدتر می‌باشد. این شخص در ذهن ‌و ادراک خود چیزی به جز توهم را حس نمی کند وتمام حواس او از بین رفته است وبه طور کامل از دنیای خود خارج و در یک دنیای دیگر سیر می‌کند واین حالت تا یک الی سه شبانه روز بسته به نوع مصرف ومقدار آن ادامه دارد. این نظریه را روانپزکان پزشکی قانونی به طور کامل تأیید کرده ‌و بعدا خواهیم آورد که نظریه پزشکی قانونی در خصوص این افراد واهلیت آن ها چه می‌باشد.

 

 

 

فصل چهارم:

 

بررسی ویژگی‌های فرد معتاد با افراد سفیه و مجنون

 

در فصل های قبلی تاریخچه اعتیاد و تعریف اعتیاد ،معتاد وانواع مواد مخدر وتاثیر این مواد بر افراد معتاد را بیان کرده ایم تا با کمک آن ها در این بخش بهتر بتوانیم به مسله تطبیق افراد معتاد به سفیه ‌و مجنون بپردازیم.

 

سفاهت ‌و جنون دو واژه اند که می‌توان با کنکاش در ویژگی های هر کدام می توان حکم حجر معتاد را توجیه کرد پس در این فصل ما در نظر داریم که که ابتدا دو واژه سفیه و مجنون را از لحاظ فقهی وحقوقی مورد بررسی وکنکاش قرار داده وسپس ویژگی های هر کدام را به صورت جداگانه در کنار هم بیاوریم آنگاه با تطبیق آن ها ببینیم فرد معتاد را در کدام یک از این دو واژه می توان جای داد و حکم حجر فرد معتاد را با کمک آن صادر کنیم. البته در این فصل از روانپزشکان پزشکی قانونی هم کمک گرفته تا این موضوع را هر چه بهتر به اثبات رسانده ویک فرضیه ی منطقی و دارای بار حقوقی به نظر برسد.

 

۴-۱-تطبیق فرد معتاد بر فرد سفیه

 

در این جا ما فرد معتاد را شناختیم ، انواع مواد مخدر را بیان کردیم وسپس تاثیرات این مواد را بر فرد معتاد ذکر کردیم حال نوبت به آن رسیده تا با نگاهی دوباره و دقیق به ویژگی های فرد سفیه آن را در مباحث بعدی بهتر بشناسیم و در همین حال آن را با ویژگی های فرد معتاد مقایسه کنیم.

 

۴-۱-۱- ویژگی های فرد سفیه

 

در این مبحث قصد داریم با تبیین فرد سفیه ‌و مجنون ویژگی های آن ها را مقایسه کرده و در نتیجه با افراد معتاد مقایسه کنیم که آیا افراد معتاد را می توان افرادی سفیه دانست یا اینکه این امکان از لحاظ حقوقی با اشکال روبرو می شود.

 

۴-۱-۲- تعریف سفیه

 

از مجموع بیانات فقها و حقوق دانان در تعریف سفیه ، سه عنصر اساسی در شناخت فرد سفیه به وضوح قابل تشخیص است :

 

۱٫ عاقل بودن فرد سفیه ؛

 

۲٫ غیر عقلایی بودن تصرف مال توسط او؛

 

۳٫ مستمر بودن آن .

 

برای نمونه به بیانات برخی از فقها و حقوق دانان در تعریف سفیه ذیلاً اشاره می‌گردد :

 

«محقق کرکی در تعریف سفیه چنین فرموده است :« وأما السفیه فهو : الذی یصرف أمواله علی غیر الوجه الملائم لافعال العقلاء المراد : أن شأنه ذلک فلا یعتد بوقوع ذلک مره و نحوها إذ الغلط و الانخداع سار فی أکثر الناس .[۴۷]

 

سفیه کسی است که اموال خود را به صورتی خرج می‌کند که سازگار با افعال عقلا نیست و مراد این است که این کار را ادامه بدهد . ‌بنابرین‏ اگر یک بار و یا ندرتاً چنین کاری را انجام دهد عنوان سفیه بر او منطبق نمی گردد ،زیرا اکثر مردم در طول عمرشان گاه گاهی مرتکب اشتباه می‌شوند و ممکن است سرشان کلاه برود.»

 

این تعریف از دو عنصر اساسی که دخیل در عنوان سفیه هستند نام می‌برد یکی غیر عقلایی بودن صرف مال و دیگری استمرار چنین اعمالی .

 

محقق اردبیلی در این زمینه چنین نگاشته است: « و اما حقیقه السفه فهی معلومه من تعریف الرشد المقابل له و هو الذی اشار إلیه المصنف بقوله: و هو المبذر أی الصارف لامواله فی غیر الاغراض الصحیحه أی فی نظر العقلاء غالبا بالنسبه ألی حاله. [۴۸]

 

حقیقت سفه از تعریفی که برای رشد – که عنوانی مقابل آن است ارائه دادیم روشن می شود ‌بنابرین‏ سفیه کسی است که به نظر عقلا اموالش را غالباً در غیر اغراض صحیحه به نسبت به موقعیت خود صرف می‌کند.»

 

در این تعریف علاوه بر آن دو عنصر اساسی در تعریف سفیه ملاک را شخصی گرفته اند یعنی در نزد عقلا ممکن است خرج کردن مال در اموری خاص برای فردی سفیهانه باشد اما برای دیگران چنین نباشد.

 

محقق سبزواری نیز در تعریف سفیه عبارتشان چنین است : « و اما السفیه فهو الذی یضیع المال أو لا یصلحه أو یصرفه فی غیر الاغراض الصحیحه الایقه بحاله علی وجه یکون شی من ذلک عن ملکه راسخه فی النفس و لا یوجب السفاهه الغلط و الانخداع احیانا[۴۹] .

 

سفیه کسی است که مال را ضایع می‌کند یا اگر اصلاح و تعمیری می‌خواهد این کار را انجام نمی دهد یا در غیر اغراض صحیحه ای که شایسته موقعیت او است خرج می‌کند البته این در صورتی است که این کارها در او به صورت ملکه درآمده باشد و اگر گاهی اوقات اشتباه کند یا سرش برود عنوان سفیه به او تعلق نمی گیرد. »

 

در این تعریف توسعه بیشتری در ناحیه ی حفظ مال داده شده است و درست نیز هست چون کسی که مالش احتیاج به تعمیر دارد و این کار را انجام نمی دهد و این عمل او موجب از بین رفتن مال می شود و هم چنین کسی که بدون این که با دیگری معامله کند خودش باعث از بین رفتن اموالش می شود نیز عرفاً سفیه است لذا از این جهت این تعریف از جامعیت بیشتری برخوردار است ؛ نکته دیگری که در این تعریف است همان عنصر تکرار است که محقق سبزواری از واژه ی ( ملکه راسخه ) برای آن استفاده کرد که این هم از نقاط قوت این تعریف است .

 

صاحب جواهر[۵۰] و محقق بحرانی [۵۱] و دیگران نیز تقریباً تعاریفی مشابه همین تعاریفی که ذکر شد ارائه داده‌اند.

 

دکتر امامی نیز در تعریف سفیه چنین نگاشته است: «… ‌بنابرین‏ تعریف سفیه عبارت از کیفیت نفسانی انسان است که اموال و حقوق مالی خود را در راه هایی که شایستگی اعمال عقلا را ندارد مصرف می کند از قبیل مصرف نمودن دارایی خود در خوراک و پوشاک و یا مسافرت هایی که شایسته ی مقدار دارایی و وضعیت اجتماعی او نمی باشد به طوری که عرف او را تخطئه می‌کند و ایراد و اعتراض می کند. »[۵۲]

 

در این تعریف دکتر امامی نیز به دو عنصر اساسی تعریف سفیه اشاره شده است و نقطه ی قوت این تعریف این است که از حقوق مالی به صراحت اسم می‌برد که در تعریف فقها به آن تصریح نشده است البته نقطه ی ضعف تعریف نیز این است که فقط به جنبه ی خرج کردن مال اشاره شده است و تصریح نگرده اند که اگر کسی در تعمیر اموال خود کوتاه کند و این کوتاه موجب از بین رفتن اموال او شود و یا اگرکسی بدون این که با کسی معامله کند با دست خودش اموالش را از بین ببرد نیز عنوان سفیه به او تعلق می‌گیرد .

 

در کتاب های استاد کاتوزیان نیافتیم که به طور مستقل سفیه را تعریف کرده باشند اما در یکی از کتابهایشان چنین فرموده‌اند : « کلمه رشد در قانون مدنی تعریف نشده است ولی در مفاد ماده ۱۲۰۸ که مفهوم غیر رشید را بیان می‌کند می توان گفت : « رشد چهره ای از عقل است که شخص را از تباه کردن اموال خود باز می‌دارد و به اصلاح آن هدایت می‌کند… »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:13:00 ب.ظ ]




 

    1. همان،ص۲۴ ↑

 

    1. همان،ص۲۵ ↑

 

      1. رنگرز جدی،عباسعلی،پایان نامه بررسی تطبیقی انواع قرابت در حقوق ایران و فرانسه ،دانشگاه آزاد اهواز،سال ۱۳۸۸،ص۶۰ ↑

 

    1. . صفایی، سید حسین و امامی ، اسد، مختصرحقوق خوانواده،تهران، نشرمیزان ۱۳۹۲ ، ص .۳۱ ↑

 

    1. همان،ص۳۲ ↑

 

    1. . رضوی، رؤیا (۱۳۹۰)، پایان‌نامه «مطالعه تطبیقی قرابت در فقه و حقوق ایران، دانشگاه تبریز،ص۳۹ ↑

 

    1. . محقق داماد، سیدمصطفی، تحلیل فقهی حقوق خوانوده، نشرعلوم اسلامی، ص ۸۸ ↑

 

    1. ماده ۱۰۴۸ قانون مدنی ↑

 

    1. .روزنامه حمایت،۱۳۹۴ ↑

 

    1. رحمانی، یوسف، قرابت در حقوق اسلام، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۶ سال ۱۳۸۳،ص۲۳ ↑

 

    1. همان،ص۲۴ ↑

 

    1. . بروجردی ،محمد عبده، کلیا ت حقوق اسلامی، چاپ تهران ، ۱۳۴۹، ص ۲۸۰ ↑

 

    1. . رضاییان،محمد جواد، بررسی فقهی و حقوقی انواع قرابت، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ،شماره ۴۵،۱۳۸۸،ص۲۴ ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی ↑

 

    1. همان،ص۲۵ ↑

 

    1. همان،ص۲۶ ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۱ قانون مدنی ↑

 

    1. رضایی منش، مهناز (۱۳۸۶)، حقوق ناشی از قرابت، تهران: نشر خرسندی، چاپ اول،ص۵۷ ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۲ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۵ قانون مدنی ↑

 

    1. صادقی، زهرا (۱۳۹۰)، انواع قرابت در حقوق مدنی ایران، ماهنامه دادگستر، شماره ۴۳،ص۲۶ ↑

 

    1. همان،ص۲۷ ↑

 

    1. ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۹ همان قانون ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۶ قانون مدنی ↑

 

    1. رنگرز جدی،عباسعلی،پایان نامه بررسی تطبیقی انواع قرابت در حقوق ایران و فرانسه ،دانشگاه آزاد اهواز،سال ۱۳۸۸،ص۶۲ ↑

 

    1. همان،ص۶۳ ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۹ همان قانون ↑

 

    1. قانون مدنی فرانسه ماده ۳۷۵-۳۷۷ ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۷ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۱ همان قانون ↑

 

    1. رضوی، رؤیا (۱۳۹۰)، پایان‌نامه «مطالعه تطبیقی قرابت در فقه و حقوق ایران، دانشگاه تبریز،ص۶۶ ↑

 

    1. ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی ↑

 

    1. همان،ص۶۷ ↑

 

    1. کریمیان،محمد حسین،پایان نامه حقوق ناشی از قرابت،دانشگاه آزاد واحد تهران شمال،سال ۱۳۹۰،،ص۷۸ ↑

 

    1. همان،ص۷۹ ↑

 

    1. رحمانی، یوسف، قرابت در حقوق اسلام، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۶ سال ۱۳۸۳،ص۲۷ ↑

 

    1. . کلیا ت حقوق اسلامی، محمد عبده بروجردی،چاپ تهران ، ۱۳۴۹،ص۱۲۱ ↑

 

    1. رضاییان،محمد جواد، بررسی فقهی و حقوقی انواع قرابت، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ،شماره ۴۵،۱۳۸۸،ص۳۳ ↑

 

    1. رضایی منش، مهناز (۱۳۸۶)، حقوق ناشی از قرابت، تهران: نشر خرسندی، چاپ اول،ص۸۳ ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۲ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۵ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۳ قانون مدنی ↑

 

    1. صادقی، زهرا (۱۳۹۰)، انواع قرابت در حقوق مدنی ایران، ماهنامه دادگستر، شماره ۴۳،ص۳۰ ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی ↑

 

    1. رنگرز جدی،عباسعلی،پایان نامه بررسی تطبیقی انواع قرابت در حقوق ایران و فرانسه ،دانشگاه آزاد اهواز،سال ۱۳۸۸،ص۵۶ ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۰ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی ↑

 

    1. ماده ۱۱۹۴ قانون مدنی ↑

 

    1. همان،ص۵۷ ↑

 

    1. ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی ↑

 

    1. رضوی، رؤیا (۱۳۹۰)، پایان‌نامه «مطالعه تطبیقی قرابت در فقه و حقوق ایران، دانشگاه تبریز،ص۸۹ ↑

 

    1. همان،ص۹۰ ↑

 

    1. . حقوق تعهدات، ج اول کلیات حقوق تعهدات؛جلد ۱ ؛صفحه ۱۴۵ ↑

 

    1. کریمیان،محمد حسین،پایان نامه حقوق ناشی از قرابت،دانشگاه آزاد واحد تهران شمال،سال ۱۳۹۰،ص۴۴ ↑

 

    1. ناصر کاتوزیان،حقوق خانواده(۱۳۵۷)، دانشگاه تهران، ص۱۵۸٫ ↑

 

    1. . طلاق، آیه ۶٫ ↑

 

    1. . بقره، آیه۲۴۲٫ ↑

 

    1. . حرّعاملی، وسایل الشیعه،ج۱۵، کتاب ا­لنکاح، ابواب النفقات،باب۶، ص۲۳۰،ج۲٫ ↑

 

    1. .همان، باب۲۱، ص۲۵۱،ج۲٫ ↑

 

    1. . همان، ج۱، ش۱۳و۱۰۷و۱۱۶٫ ↑

 

    1. .جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق،چ۲۵، ش۱۴۲۱، ص۱۷۸٫ ↑

 

    1. انصاری، مجتبی، مقاله حقوق زن و مرد در قانون جدید حمایت خانواده، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۶ سال ۱۳۹۳ – ↑

 

    1. . ناصر کاتوزیان،حقوق خانواده،ج۱،ش۱۲۷٫ ↑

 

    1. . محقق، شرائع الاسلام، ج۲، ص۳۴۷٫ ↑

 

    1. . میرزای قمی، جامع الشتات، ص۴۱۲٫ ↑

 

    1. . سید ابوالقاسم خوئی، منهاج الصالحین، ص۳۹۳٫ ↑

 

    1. . محقق داماد، حقوق خانواده، ص ۲۹۰٫ ↑

 

    1. . شرح لمعه، باب نفقات،ج۲، ص۱۲۲ به بعد. ↑

 

    1. . وسایل رفاه و آسایش. ↑

 

    1. نوروند، عصمت۱۳۸۸، نظام دادرسیِ دعاویِ خانوادگی، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه پردیس،ص۴۹ قم، – ↑

 

    1. .شیخ طوسی، مبسوط، ج۵، ص۲۱۱٫ ↑

 

    1. .حرّعاملی، وسایل الشیعه، ج۱۵،کتاب­ا­لنکاح، ابواب النفقات، باب۷، ص۴۳۱،ح۴٫ ↑

 

    1. . جعفری لنگرودی،حقوق خانواده، ص۱۷۵٫ ↑

 

    1. . طلاق، آیه ۶٫ ↑

 

    1. .به زنی اطلاق می­ شود که به عقد منقطع­، ­به نکاح مردی درآمده و از او حامل شده و پس از انقضا و یا بذل مدت، در عده به سر می­برد. ↑

 

    1. . رأی پرونده­ی شماره­ی۳۹/۱شعبه­ی ۲۷ دادگاه خانواده­ی شهرستان تهران. ↑

 

    1. . محقق داماد،حقوق خانواده، ص۲۹۷٫ ↑

 

    1. . ترجمه­ی شرایع، چاپ دانشگاه تهران،ج۲،ص۷۱۵به بعد. ↑

 

    1. . همان، ص۲۹۹٫ ↑

 

    1. . همان، ص۲۹۹٫ ↑

 

    1. . ماده ۲۹۴ قانون مدنی. ↑

 

    1. . ماده­ی۳۰۰ قانون مدنی. ↑

 

    1. جعفری لنگرودی، حقوق خانواده، صص۱۸۴و۱۸۵٫ ↑

 

    1. عباسی، محسن(۱۳۹۲)، «تحلیل قانون جدید حمایت خانواده»، ماهنامه دادگستر، شماره ۴۳،ص۷۷ – ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:54:00 ب.ظ ]