کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



نکته ضروری دیگر در این مرحله این است که ذینفعان و تصمیم‌گیرندگان اصلی سازمان در خصوص پدیده اجتماعی موردپژوهش باید کاملاً آگاهانه، مصمم و متعهد به انجام چنین پژوهشی باشند. در واقع نیاز به ضرورت انجام پژوهش نظریه‌پردازی داده بنیاد برای تصمیم‌گیرندگان اصلی باید کاملاً مسجل و مسلم شده باشد. البته سر منشأ این نیاز و ضرورت، می‌تواند عوامل متعدد و متنوعی مانند فشارهای محیطی، نارضایتی مشتریان و کارکنان، ضعف مفرط داخلی سازمان در بهره‌وری از نقاط قوت داخلی و فرصت‌های موجود در محیط و غیره باشد (دانایی فرد و اسلامی،۱۳۸۹).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۵-۲. مرحله مطالعات اصلی:
۳-۵-۳. گردآوری داده‌ها:
داده‌های مورد استفاده محققان در نظریه‌پردازی بنیادی، شامل انواع گوناگونی از داده‌های کیفی است نظیر: گفتگو، مشاهده، مصاحبه، گزارش‌های عمومی، یادداشت‌های روزانه پاسخ دهندگان و تعاملات و تفکرات خود پژوهشگر. در روش‌های مذکور را در ذیل به طور کامل مورد بررسی قرار خواهیم داد.
۳-۶. ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات تحقیق:
در ابتدا به تعریف لغت اندازه گیری می‌پردازیم. اندازه‌گیری عبارت است از تخصیص مجموعه‌ای از اعداد یا کمیته‌ای صفات، به مجموعه‌ای از واقعیت‌ها، براساس قوانین پذیرفته شده براساس منطق، و یا تعیین مقدارهای متفاوت یک متغیر در آزمودنی‌ها. اندازه‌گیری یک بخش مهم از پژوهش است و بدون انجام آن، محقق قادر به آزمون فرضیه یا یافتن پاسخ سؤال تحقیق نیست.) آقاجانی و کیاکجوری، ۱۳۹۰). این ابزارها عبارت‌اند از پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه، استفاده از اسناد و مدارک. در ذیل به بررسی برخی از ابزارهای اندازه‌گیری و جمع آوری اطلاعات در تحقیق می‌پردازیم:
۳-۶-۱. استفاده از اسناد و مدارک:
در برخی تحقیقات، داده‌های اطلاعاتی که باید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند از پیش آماده هستند. بدین صورت که محقق به دنبال اطلاعات جدید نیست، بلکه می‌تواند نسبت به جمع آوری اطلاعاتی که از قبل تهیه شده و در پرونده‌ها و قالب‌های مختلف موجود است، اقدام کند.
به واسطه موجود بودن اطلاعات، این شیوه، روش ارزانی به حساب می‌آید، در وقت صرفه جویی می‌شود و مهم‌ترین مزیت آن، امکان ارزیابی روند موضوع مورد بررسی در گذشته است که در مطالعات گذشته نگر بسیار حائز اهمیت است.
ناقص بودن و در دسترس نبودن اطلاعات از اشکالات عمده این روش است. گاهی ملاحظات اخلاقی مانع از دستیابی به اطلاعات مورد نظر می‌باشد. قدیمی و کهنه بودن اطلاعات هم ممکن است در برخی موارد مطرح باشد. اعتبار اسناد و مدارک مورد مطالعه، مسأله اصلی در جمع آوری اطلاعات به این روش می‌باشد. مستندات باید دارای اعتبار صوری و شکلی از یک سو و اعتبار محتوایی از سوی دیگر باشند.
در میان منابع اسنادی مختلف می‌توان به منابع زیر اشاره کرد:

 

    • نامه‌ها و یادداشت‌های رسمی، صورتجلسه، گزارش کمیسیون‌های مختلف و اسناد قانونی.

 

    • اسناد مؤسسات و یادداشت‌های حقوقی ثبت شده نظیر لیست حضور و غیاب، بولتن‌های دانشگاهی، یادداشت‌های مالی و…

 

    • خاطره‌های شخصی، زندگینامه، خاطره‌های روزانه، کتاب‌هایی که منعکس کننده افکار و فلسفه نویسنده آن است. (خاکی،۱۳۸۲)

 

۳-۶-۲. مصاحبه:
مصاحبه یکی از ابزارهای جمع‌ آوری داده‌ها محسوب می‌شود. این ابزار گردآوری داده‌ها، امکان برقراری تماس مستقیم با مصاحبه شونده را فراهم می‌آورد و با کمک آن می‌توان به ارزیابی عمیق ادراک‌ها، نگرش‌ها، علایق و آرزوهای آزمودنی پرداخت. از سوی دیگر مصاحبه ابزاری است که امکان بررسی موضوع‌های پیچیده، پی گیری پاسخ‌ها یا پیدا کردن علل آن و اطمینان یافتن از درک سؤال از سوی آزمودنی را فراهم
می‌سازد. اعتقاد بر این است که در جریان مصاحبه بسیاری از حالت‌ها و عکس‌العمل‌های آزمودنی فاش شده و می‌توان به مقاومت مصاحبه‌شونده در برابر برخی سؤال‌ها پی برد.
مصاحبه دارای مزایایی به شرح زیر است:

 

    • روش مصاحبه برای مطالعات عمیق، ژرفانگر و موردی روش مناسب و کارآمدی است. زیرا تعداد افراد مورد مطالعه محدودند، بنابراین وسعت جامعه کم، ولی عمق مطالعه بسیار زیاد است و محقق به خوبی می‌تواند اعماق و زوایای موضوع مورد مطالعه را بکاود.

 

    • مصاحبه شونده منظور و هدف از طرح پرسش را بهتر و بیشتر درک می‌کند و احتمالاً پاسخ مناسب و دقیق‌تری می‌دهد.

 

    • کاهش تعداد نمونه در این روش کمتر از سایر روش‌های جمع‌ آوری اطلاعات همانند پرسشنامه است.

 

    • پاسخ تمام پرسش‌های مصاحبه‌شونده با مهارت و خبرگی مصاحبه‌کننده قابل دریافت است و چنانچه ابهامی در پرسش‌ها باشد، در زمان مصاحبه این ابهام جهت افزایش قدرت پاسخگویی مصاحبه‌شونده و بی‌پاسخ نماندن پرسش‌ها توسط مصاحبه‌کننده قابل‌حل است.

 

    • اگر مصاحبه، بخصوص نوع آزاد آن با هدایت هوشیارانه مصاحبه‌گر همراه باشد، باعث می‌شود که پاسخگو یا مصاحبه‌شونده اندیشه‌اش را با آزادی و علاقه زیادتری بیان کند.

 

معایب مصاحبه عبارت‌اند از:

 

    • جمع‌ آوری اطلاعات به‌روش مصاحبه وقت‌گیر و پرخرج است؛

 

    • استخراج و تجزیه و تحلیل داده‌ها مشکل است؛

 

    • اجرای مصاحبه نیاز به مصاحبه کننده‌های ماهر دارد؛

 

    • اشتیاق مصاحبه‌شونده در جلب رضایت مصاحبه‌کننده یا تمایل مصاحبه‌کننده برای تأثیرگذاری بر مصاحبه‌شونده از جمله عواملی است که می‌تواند اعتبار اطلاعات جمع‌ آوری شده را خدشه‌دار کند (بازرگان،۱۳۸۷).

 

در این تحقیق، در ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان و یافتن کلمات کلیدی به مطالعات کتابخانه‌ای و بررسی اسنادی (از طریق ابزار فیش‌برداری از پایگاه‌های اطلاعاتی شبکه جهانی اینترنت، کتب و مقالات علمی فارسی و لاتین، پایان‌نامه و طرح‌های پژوهشی مرتبط با آن) خواهیم پرداخت. در این مطالعه، مصاحبه‌های عمیق با مدیران و اساتید به‌عنوان روش اصلی گردآوری داده‌ها مورد استفاده قرار گرفت. مصاحبه‌های اولیه به صورت کاملاً باز و ساختار نیافته انجام گرفت و به مرور با توجه به پاسخ‌های داده شده به سؤالات و کدگذاری مصاحبه‌های اولیه و پیدا کردن سرنخ‌های بیشتر برای سؤالات بعدی، شکل سؤالات تاحدی تغییر کرد هرچند تمام سؤالات مرتبط با موضوع و در چارچوب پی بردن به سؤالات اصلی تحقیق بود. قبل از هر مصاحبه به مصاحبه شونده اطلاع داده می‌شد که مطالب بیان شده از سوی او بدون دستکاری در تحقیق به‌کار برده ولی هیچ اسمی از او برده نخواهد شد.
۳-۷. جامعه آماری: (N)
از آنجا که در این پژوهش بدنبال شناسایی و تعیین ارتباط بین عوامل مؤثر در انتخاب استراتژی مدیریت دانش می‌باشیم، لذا جامعه آماری شامل کلیه مشاوران، محققین و اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت دانش می‌باشد چرا که دانش انتخاب استراتژی در حوزه علم و آگاهی و تجربه این افراد می‌باشد.
۳-۸. حجم نمونه:
حال این سؤال پیش می‌آید که چه موقع نمونه‌گیری نظری کامل می‌شود و تا چه زمانی باید آن را ادامه داد؟ یا به عبارت دیگر چه زمانی مشخص می‌شود که تعداد مصاحبه‌های انجام گرفته کافی است و نیازی به مصاحبه‌های بیشتر نیست؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که نمونه‌گیری نظری تا جایی ادامه پیدا می‌کند که هر مقوله به اشباع نظری برسد. یعنی تا زمانی که:

 

    • به نظر نمی‌رسد در مصاحبه‌های بعدی داده‌های جدید در ارتباط با مقوله‌ها پدید آید؛

 

    • زمانی که مقوله‌ها به غلظت کافی رسیده باشند؛

 

    • روابط بین مقولات برقرار و تأیید شده‌اند (استراوس و کوربین، ۱۹۹۰).

 

بنابراین در این مطالعه محقق مصاحبه‌ها را تا زمانی ادامه داد که اشباع نظری حاصل شود به گونه‌ای که هر چه به مصاحبه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شود اطلاعات جدید اضافی مرتبط با موضوع کمتر به چشم می‌خورد.
۳-۹. روش نمونه‌گیری:
روش نمونه‌گیری، قضاوت شهودی با تکنیک گلوله برفی می‌باشد. تکنینک گلوله برفی، یک روش غیر احتمالاتی است و در مواقعی به کار می‌رود که شناختی از کل جامعه آماری وجود ندارد و چارچوب نمونه گیری مشخص نیست. زمانی که مایل هستیم راجع به موضوعی به شکل عمیق تحقیق کنیم، از گلوله برفی استفاده می‌کنیم به این شکل که یک تعدادی را پیدا می‌کنیم و از آن‌ها نمونه‌های دیگر را شناسایی می‌کنیم و سراغ نمونه‌های جدید می‌رویم و همین طور ادامه می‌دهیم تا به اشباع برسیم. نمونه‌گیری گلوله برفی یک روش نمونه‌گیری است که واحدهای نمونه نه تنها اطلاعاتی در مورد خودشان بلکه در مورد واحدهای دیگر جامعه نیز ارائه می‌کنند (کوربین و استراوس،۱۹۹۰). در این تکنیک، در یک مصاحبه ابتدایی اغلب با یک خبررسان کلیدی کار را آغاز کرده و سپس از آن شخص می‌خواهیم که دوستان، آشنایان و یا افرادی که ممکن است برای مصاحبه مناسب باشند را به ما معرفی کند، تا به نقطه اشباع برسیم (شکل ۳-۱).
گردآوری داده‌ها تحلیل داده‌ها
نزدیک شدن به اشباع مقوله‌ها
مقوله‌های بهبود بخشیده تر
سومین مصاحبه
مقوله‌های بهبود بخشیده به طرف اشباع مقوله‌ها
دومین مصاحبه
مقوله‌های مقدماتی
اولین مصاحبه
شکل ۳-۱: گردآوری و تحلیل داده‌ها به طریق زیگزاگ برای اشباع مقوله (منبع: بازرگان، ۱۳۸۷)
۳-۱۰. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 09:04:00 ب.ظ ]




(۳-۶)

 

 

 

 

 

همان طور که در شکل ۳-۲ نشان داده شده است، در رابطه بالا  اشاره به زاویه بین حسگرهای مرجع Si و Sj با حسگر غیر مرجع x دارد.
۳-۲-۶- الگوریتم مکان‌یابی تک گامه با روش فانوس دریایی
در روش فانوس دریایی [۲۴]، از یک ایستگاه پایه مجهز به سه پرتو نوری استفاده می‌شود که این پرتوها در جهت‌های محورهای x و y و z و به صورت دوطرفه انتشار می‌یابند. هنگامی‌که یک گیرنده نوری که در برد مستقیم ایستگاه پایه قرار دارد این سه پرتو را دریافت کند، مکان گیرنده نوری(Xt) متناسب با فاصله‌ی اندازه‌گیری شده از محورهای x، y، z است که آنها را به ترتیب با  ،  و  نشان می‌دهیم. این روند در شکل ۳-۳ نشان داده شده است. بعد از حل معادلات رابطه‌های ۳-۷، ۳-۸ و ۳-۹ هشت جواب بدست خواهد آمد که هر یک از این جواب‌ها در یک ناحیه از فضای سه بعدی قرار دارد. بنابراین با داشتن اطلاعات پیشین در مورد فضایی که گیرنده در آن قرار دارد تنها یک جواب صحیح بدست خواهد آمد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

(۳-۷)

 

 

 

 

 

(۳-۸)

 

 

 

 

 

(۳-۹)

 

 

 

 

 

شکل ۳-۳: الگوریتم مکان‌یابی تک گامه با روش فانوس دریایی[۲۴].
۳-۲-۷- الگوریتم مکان‌یابی چند گامه بر مبنای فاصله
شالوده‌ی اصلی این روش استفاده از اندازه‌گیری فاصله‌ی بین حسگرها در شبکه‌ی حسگر برای مکان‌یابی درست شبکه است. بر اساس روش پردازش داده‌ها، الگوریتم‌های مکان‌یابی بر مبنای فاصله به دو دسته تقسیم می‌شوند: الگوریتم­های متمرکز، الگوریتم‌های توزیع‌شده.
الگوریتم‌های متمرکز، الگوریتم‌هایی هستند که در آنها از یک پردازشگر مرکزی برای جمع‌ آوری تمام فاصله بین حسگرها و فراهم ساختن یک نقشه از کل شبکه‌ی حسگر استفاده می‌شود. مزایای این الگوریتم عبارت است:
پیاده‌سازی این الگوریتم نسبت به الگوریتم‌های توزیع‌شده راحت‌تر می‌باشد.
دقت تخمین روش‌های متمرکز بهتر از الگوریتم‌های توزیع‌شده می‌باشد.
احتمال انتشار خطا در الگوریتم‌های متمرکز کمتر از الگوریتم‌های توزیع‌شده می‌باشد.
الگوریتم‌های توزیع‌شده، الگوریتم‌هایی هستند که مکان‌یابی هر حسگر بر عهده خود حسگر می‌باشد و با بهره گرفتن از فاصله‌های اندازه‌گیری شده توسط حسگر و اطلاعاتی که از همسایگانش بدست آورده است مکان خود را بدست می ­آورد. مزایای این الگوریتم عبارت است:
این الگوریتم‌ها برخلاف الگوریتم‌های متمرکز مشکل مقیاس‌پذیری را ندارند و در شبکه‌های بزرگ کارایی دارند.
انرژی مصرفی در این شبکه‌ها به علت انتشار محلی اطلاعات نسبت به الگوریتم‌های متمرکز کمتر می‌باشد.
زمان اجرای الگوریتم‌های توزیع‌شده نسبت به الگوریتم‌های متمرکز کمتر است .
۳-۳- مدل‌های حرکتی تصادفی
در مدل‌های تصادفی گره‌های متحرک به صورت تصادفی و آزاد بدون محدودیت حرکت می‌کنند. به طور دقیق‌تر مقصد، سرعت و جهت حرکت گره به صورت تصادفی و مستقل از دیگر گره‌ها انتخاب می‌شود. از انواع مدل‌های حرکتی در این زمینه می‌توان به مدل‌های نقطه راه تصادفی، جهت تصادفی، راهپیمایی تصادفی و راهپیمایی جمع‌ آوری اشاره کرد.
۳-۳-۱- مدل حرکتی نقطه راه تصادفی
در مدل نقطه راه تصادفی[۴۳] [۲۶]، [۲۷]، هر گره متحرک به صورت تصادفی یک مکان را انتخاب می‌کند و با یک سرعت ثابت که به صورت تصادفی از یک بازه بین صفر تا حداکثر سرعت مجاز گره انتخاب می‌شود، حرکت می‌کند. هنگامی‌که گره به مقصد رسید به مدت زمانی برابر بازمان مکث می­­ایستد و پس از این مدت دوباره یک مکان تصادفی انتخاب می­ کند و به سمت آن با سرعت ثابت حرکت می‌کند. این فرایند آن قدر تکرار می‌گردد تا شبیه‌سازی به اتمام برسد. شکل ۳-۴ الگوی حرکتی این مدل را نشان می‌دهد.
شکل ۳-۴: الگوی حرکتی یک گره متحرک با بهره گرفتن از مدل حرکتی نقطه راه تصادفی [۲۶].
بنابراین دو متغییر حداکثر سرعت و زمان مکث به عنوان دو عامل تاثیر گذار در رفتار حرکتی گره‌ها در زمان شبیه‌سازی می‌باشند. در صورتی که سرعت حداکثری کم و زمان مکث بالا باشد گره‌های متحرک در میدان شبیه‌سازی دارای ایستایی بیشتر هستند اما در حالت عکس پویایی بیشتری مشاهده می‌گردد.
۳-۳-۲- مدل حرکتی جهت تصادفی
در مدل جهت تصادفی[۴۴][۲۷]، هر گره متحرک یک جهت تصادفی را انتخاب می‌کند که بسیار شبیه مدل نقطه راه تصادفی است و در آن جهت در میدان شبیه‌سازی به سمت مقصد مورد نظر حرکت می‌کند. وقتی گره به مرز میدان شبیه‌سازی رسید برای مدت معین مکث می‌کند و سپس یک جهت جدید بین ۰ تا ۱۸۰ درجه انتخاب می‌کند و این فرایند آن قدر تکرار می‌گردد تا شبیه‌سازی به اتمام برسد.
۳-۳-۳- مدل حرکتی راهپیمایی تصادفی
در مدل راهپیمایی تصادفی[۴۵][۲۶]، یک گره اگر بخواهد از یک مکان به مکان دیگری برود از بازه سرعت حداقل و سرعت حداکثر یک مقدار سرعت به صورت تصادفی انتخاب می‌کند و از بازه ۰ تا ۳۶۰ درجه یک زاویه به صورت تصادفی به عنوان جهت انتخاب می‌کند تا به مقصدش برسد. هر حرکت در مدل راهپیمایی تصادفی در یک زمان ثابت یا یک مسافت ثابت رخ می‌دهد تا بعد از آن یک سرعت و جهت جدید برای حرکت گره انتخاب شود. وقتی که گره به نقطه مرزی میدان شبیه‌سازی برسد از این مرز با زاویه‌ای که توسط زاویه برخورد به مرز تعیین می‌شود به داخل میدان شبیه‌سازی منعکس می‌شود و از آنجا به مسیر جدیدش ادامه می‌دهد و این فرایند تکرار می‌گردد تا شبیه‌سازی به اتمام برسد. در شکل ۳-۵، الگوی حرکتی مدل راهپیمایی تصادفی با حرکت در زمان ثابت نشان داده شده است.
شکل ۳-۵: الگوی حرکتی مدل راهپیمایی تصادفی بازمان حرکت ثابت[۲۶].
۳-۳-۴- مدل حرکتی راهپیمایی جمع‌ آوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

رهبری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*

 

 

 

ویژگیهای کارآفرینانه ای که اهمیت بیشتری از نظر صاحب‌نظران دارند.
از میان ویژگی‌هایی که برای کارآفرینان شمرده شد، برخی از اهمیت بیشتری در تحقیقات صاحب‌نظران برخوردار بوده اند که در ذیل به اجمال به تشریح آن‌ها می‌پردازیم:
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱- نیاز به توفیق[۱۲۱]
انگیزه موفقیت به عنوان تمایل فرد به کسب هدف بر اساس مجموعه ای از استانداردها است. توفیق طلبی، بیانگر گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با عالی ترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است(ماسن، ۱۳۷۰: ۷۸-۷۲). تئوری توفیق طلبی «دیوید مک کلند»[۱۲۲] یکی از تئورهای کاربردی در کارآفرینی می باشد. بر اساس تعریف قدیمی، نیاز به موفقیت انگیزه ای است که افراد را مجبور می کند برای موفقیت و تکامل خود تلاش کنند(ساجی و الیزر[۱۲۳]، ۱۹۹۹، به نقل از امیری، ۱۳۹۰). افرادی که میل به موفقیت در آن ها زیاد است افرادی هستند که خودشان به دنبال حل مشکلات هستند، اهداف خویش را مشخص می کنند و برای رسیدن به آن حداکثر لاش خود را می کنند و عملکرد بهتری را با به چالش طلبیدن وظایف خود ایجاد می کنند و از لحاظ اینکه به دنبال بهتر انجام دادن و بهبود فعالیت های خود می باشند افرادی نوآور به حساب می آیند( لیتونن، ۲۰۰۰). «موری» میل به توفیق طلبی را به عنوان یک نیاز پایه ای برای تحت تأثیر قرار دادن رفتار کارآفرین تشخیص داد. «مک کله لند»، برای اولین بار این ساختار را در ادبیات کارآفرینی به کار برد و فرض کرد میل به موفقیت زمینه را مساعد می سازد که فرد جوانی یک موقعیت کارآفرینانه را جستجو کند که بتواند به موفقیت و رضایت بیشتری نسبت به دیگر موقعیت ها دست یابد(استوارت و همکاران[۱۲۴]، ۲۰۰۳).
تیمونز[۱۲۵](۱۹۷۱) در مورد نیاز به توفیق بیان می کند: « آموزش نیاز به توفیق بدون نیاز به آموزش به مهارت های بازرگانی مفید نخواهد بود» در این رابطه تیمونز در سال ۱۹۷۵ با صاحبان مشاغل کوچک در دو شهر مصاحبه ای ترتیب داد این افراد چهار سال قبل آموزش دیده بودند تا سطح انگیزش توفیق طلبی خود را بالا ببرند وی همچنین با صاحبان مشاغلی که دوره آموزش مزبور را ندیده بودند نیز مصاحبه کرد. ۳۱ نفری که در واشنگتن آموزش دیده بودند در مجموع ۱۱ کسب و کار سودآور ایجاد کرده بودند در حالی که به همین تعداد افرادی که در شهر دیگر آموزش ندیده بودند تنها یک کسب و کار جدید زیان ده ایجاد کرده بودند(تیمونز، ۱۹۷۱ به نقل از نیکو، ۱۳۸۸: ۴۵).
هر چند به طور عمومی از این اصطلاح زیاد استفاده می شود ولی اغلب این مفهوم برای همگان به طور یکسان قابل فهم نیست. مهم ترین تعریفی که از نیاز توفیق طلبی شده است عبارت است از انگیزه ای که شخص را به فعالیت و انجام دادن کامل یک کار وادار می کند و او بدین وسیله می خواهد در دیگران اثر بگذارد(شعاری نژاد، ۱۳۶۴: ۱۲۰-۱۱۹). همان طور که در تعاریف انگیزش پیشرفت مشاهده می شود، تعریف عملیاتی قابل توافق برای این مفهوم دشوار است و دلیل آن هم نیز ناشی از ماهیت انگیزش پیشرفت است. نخستین خصیصه انگیزه پیشرفت این است که معمولاً استاندارد جالبی برای این موقعیت به کار می رود و آن ارزیابی عمل بر حسب کیفیت است. خصیصه دیگر موقعیت پیشرفت این است که نتیجه اغلب مبهم است و آنچه که بیشتر بیان می شود این است که با حد مشخصی از تلاش در گذشته چه چیزی انجام می شد یا به صورت عادت انجام می شود. سرانجام انگیزه پیشرفت اشاره می کند که یک شخص به واسطه تلاش خودش چه می تواند انجام دهد. به طور کلی وقتی انگیزش پیشرفت به کار می رود تمرکز بر این است که چطور شخص به چنین موقعیتی پاسخ می دهد. در مجموع برای انگیزش پیشرفت عناصری را در نظر گرفته اند که در ارزیابی ها به همین عناصر امتیاز داده می شود(امیری، ۱۳۹۰).
مک کله لند معتقد است که در انسان سه نیاز وجود دارد: ۱) نیاز به توفیق یا توفیق طلبی. ۲) نیاز به قدرت. ۳) نیاز عاطفی یا احساس تعلق.
وی برای آزمون تجربی فرضیه های خود، ۵۲ بازرگان را در سال ۱۹۶۴ در حیدرآباد هندوستان انتخاب کرد و به این نتیجه رسید که نیاز به توفیق در افرادی که فعالیت های اقتصادی خود را آغاز می کنند، بالاتر است. به طور خلاصه وی استدلال می کند که افرادی که نیاز به توفیق زیادی دارند دارای ویژگی های زیر هستند:
۱- برای تصمیم گیری مسئولیت شخصی را ترجیح می دهند. زیرا به توانایی خود برای تحت کنترل درآوردن نتایج تلاش هایشان اعتقاد دارند.
۲- مخاطره پذیری آن ها متوسط است.
۳- به دریافت بازخورد از نتایج تصمیمات خود علاقه مند هستند(وکیل، ۱۳۸۹: ۴۲).
در تتوری مک‌کللند توجه عمده بر روی نیاز موفقیت است. نیاز موفقیت تمرکزش بر برتری‌جویی، رقابت، اهداف چالشی، پافشاری برای انجام کار و فائق آمدن بر مشکلات است. شخصی که نیاز موفقیت در او بالاست، شخصی است که در جستجوی عملکرد بالاتر است، از مشکلات و اهداف چالشی لذت می‌برد و دارای پشتکار و روحیه رقابتی در فعالیت‌های کاری است( مقیمی، ۱۳۸۰: ۳۳۹). برای اینکه کارآفرین موفق باشد، باید موفق بودن به عنوان یک انگیزه در مسائل ماورای پولی درک شود. یک کارآفرین حتی بدون موفقیت در دست‌یابی به سطوح بالای سود مالی می‌تواند موفق به حساب آید [چرا که] تعریف وی از موفقیت چیزی غیر از معیارهای پولی است که به آن‌ها اشاره گردید ( فتحی، ۱۳۷۹: ۳۴).
۲- مرکز کنترل داخلی[۱۲۶]
به عقیده «هورنادی و آبود»[۱۲۷]، «کارآفرینان موفق به خود ایمان دارند و موقعیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال و نیروهای مشابه، نسبت نمی‌دهند. به عقیده آن‌ها شکست‌ها و پیشرفت‌ها تحت کنترل و نفوذ آن‌ها بوده و خود را در نتایج عملکردهایشان مؤثر می‌دانند.» (احمد پور، ۱۳۸۷ : ۸۲) این گونه افراد بنابر همین رویکرد و دیدگاه، در پی هر پیروزی یا شکست، به دنبال عوامل موفقیت یا عدم موفقیت هستند و دائماً خود را بهبود می‌بخشند.
اعتقاد به اینکه شانس یا سرنوشت، زندگی شخص را کنترل نمی کند، از خصوصیات ویژه کارآفرینان است. عقیده فرد نسبت به این که وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی باشد را، کانون کنترل می نامند. بیشتر کارآفرینان را دارای کانون کنترل درونی توصیف کرده اند. افراد دارای کانون کنترل درونی معتقدند، وقایع خارجی در کنترل آنها هستند و سرنوشت آنها در دست خودشان است. به عبارت دیگر کارآفرینان موفق به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال، و یا نیروهای مشابه نسبت نمیدهند (احمد پور داریانی، ۱۳۷۸؛ به نقل از صباغیان، احمدپور داریانی، و عزیزی، ۱۳۸۴: ۱۶۸).
۳- ریسک‌پذیری[۱۲۸]
ریسک پذیری به حالتی گفته می شود که فرد برای انجام کاری یا پذیرش مسئولیتی که احتمال شکست در آن وجود دارد اعلام آمادگی می کند. خطرکردن ممکن است به اگاهی فرد از موضوع بستگی نداشته باشد و حتی فرد از نتایج و پیامدهای احتمالی آن نیز بی اطلاع باشد(برنز[۱۲۹]، ۲۰۰۱: ۳ به نقل از نیکو، ۱۳۸۸: ۴۶).
ریسک پذیری اشاره به تمایل فرد به نشان دادن ریسک یا جلوگیری از خطرکردن دارد وقتی در معرض موقعیت خطرناکی قرار می گیرد. کارآفرینی از لحاظ تاریخی با ریسک پذیری در ارتباط بوده است. برای مثال کانتیلون[۱۳۰](۱۷۵۵) در آثار خود بیان می کند که مهم ترین عاملی که کارآفرین را از یک کارمند معمولی جدا می کند این است که تمایل به ریسک پذیری در افراد کارآفرین زیادتر است(توماس و مولر[۱۳۱]، ۲۰۰۰)، خصوصاً یکی از ویژگی های اساسی که کارآفرینان را از مدیران حرفه ای کسب و کارها از هم جدا می کند این است که شخص کارآفرین خطر سود و زیان را می پذیرد. همچنین در شرایط و محیط نامطمئن بودن کارآفرین را در شرایط پرخطر قرار می دهد برای مثال ریسک های مربوط به: سلامت مالی، فرصت های شغلی، ارتباطات خانوادگی، حالات هیجانی، سلامت فکری و روانی(لیتونن، ۲۰۰۰). بنابراین تفکر غالب بیان کننده این است که کارآفرینان نباید مخالف ریسک پذیری باشند. به گفته کرومی[۱۳۲](۲۰۰۰) در ادبیات کارآفرینی کارآفرینان این طور توصیف می شوند که تمایل به ریسک پذیری در آن ها از دیگر گروها بیشتر است(گورل[۱۳۳]، ۲۰۰۶: ۴).
خطرکردن به شخصیت فرد و به نتایج کارهایی که فرد در گذشته یا حال بدست آورده است، بستگی دارد. کارآفرینان اعتدال در خطرپذیری را ترجیح می دهند یعنی موقعیتی را که در آن نه موفقیت حتمی وجود دارد و نه شکست حتمی. در واقع هنگامی که از ریسک بحث می شود، باید به تفاوت های بین ریسک مطلق و ریسک متناسب و معتدل توجه کرد. در ریسک مطلق، بر خلاف ریسک معتدل، فرد خطرپذیر هیچ احتمالی برای موفقیت ندارد اما ریسک معتدل شامل فعالیت هایی هستند که مهارت و کوشش شخص در آن نقش اصلی را ایفا می کند. ممکن است در آن فعالیت ها شانس و اقبال هم نقش داشته باشند اما تأثیر شانس به واسطه مهارت و تلاش فرد به حداقل می رسد و نتیجه کار جزء مسئولیت های شخص محسوب می شود. به عبارت دیگر کارآفرینان از خطر استقبال می کنند، در صورتی که آن خطر حساب شده باشد. خطرپذیری ویژگی ذاتی صرف نیست بلکه محیط در پرورش آن نقش اساسی دارد. خطرپذیری از یک طرف به ویژگی های شخصیتی افراد از قبیل کانون کنترل درونی، عزت نفس، ابراز وجود و … و از طرف دیگر به امکاناتی که محیط در اختیار افراد می گذارد از قبیل تشویق و ترغیب والدین(شیوه فرزندپروری)، مربیان و مسؤلان و حمایت دولت و … بستگی دارد (وکیل، ۱۳۸۹: ۳۷). یکی از امکاناتی که محیط می تواند در افزایش ریسک پذیری به خصوص در محیط های کاری مؤثر باشد آموزش کارکنان است که سالانه بخشی از فرصت های کاری صاحبان صنایع مختلف(دولتی و خصوصی)، همایش ها و سمینارهای مختلفی را در این زمینه به خود اختصاص داده است که این امر دلیلی بر اهمیت نقش و جایگاه ریسک پذیری در افزایش بازده کاری کارکنان است.
«ورتربرگر»[۱۳۴](۱۹۹۸) در کتاب خود تحت عنوان «خطرپذیری و تصمیم گیری»، ریسک پذیری را از دیدگاه شناختی- اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار داده است. وی در این زمینه عوامل زمینه ای شناختی، انگیزشی و شخصیتی که بر تصمیم گیری فرد تأثیر می گذارد را مورد بررسی قرار داده است. برای مثال نقش هنجارها و ارزش های فرهنگی- اجتماعی در تشویق یا عدم تشویق فرد در خطرپذیری مؤثر شناخته شده اند. موس[۱۳۵](۱۹۹۸) در فصلی از کتاب «جوانان و جامعه» تحت عنوان «افزایش ریسک پذیری در جوانان»، ریسک پذیری را یک متغیر شخصیتی معرفی می کند و سن را به عنوان یک عامل مؤثر در ریسک پذیری معرفی می کند. هورسویل[۱۳۶](۱۹۹۹) در مطالعه خود تحت عنوان «اثر کنترل ادراک شده روی خطرپذیری» بیان می کند که کنترل ادراک شده افراد از خطر در خطرپذیری آن ها مؤثر است. یعنی وقتی افراد، کنترل کارهای مخاطره آمیز را بر عهده داشته باشند، بیشتر اقدام به خطرپذیری می کنند(کردنائیج و همکاران، ۱۳۸۶: ۹۵).
اغلب مردم بر این باورند که کارآفرینان افرادی ماجراجو و دارای ریسک‌پذیری فوق‌العاده‌ای هستند. آنان گمان می‌کنند که کارآفرین‌ها بمانند قماربازان در پی «همه» یا «هیچ» هستند، در حالی که نتایج تحقیقات بر روی کارآفرینان نشان داده شده است که «آن‌ها از خطر استقبال می‌کنند در صورتی که خطر محاسبه شده باشد» (هیأت نویسندگان، ۱۳۸۰: ۱۸، به نقل از سلیمانی آقچای). «لانگ‌نکر، موروپتی»[۱۳۷]، معتقدند: کارآفرینان لزوماً در پی فعالیتی نیستند که مخاطره آن زیاد باشد، بلکه مایلند مقدار متوسطی از مخاطره را که برای شروع فعالیت اقتصادی، »معمولی تلقی می‌شود، بپذیرند و در این حد حاضر می‌شوند تا پول، امنیت، شهرت و موقعیت خود را به مخاطره اندازند. (احمد پور، ۱۳۸۷: ۸۴).
کارآفرینان به طور کلی چهارنوع ریسک را می‌پذیرند[۱۳۸] : (احمد پور، ۱۳۸۷ ص ۸۴).
۱- ریسک مالی: اغلب کارآفرینان سرمایه خود را از محل پس‌اندازها و اموال شخصی تأمین می‌کنند و در صورت شکست آن را از دست می‌دهند. کارآفرینان خطر چنین ورشکستگی را می‌پذیرد و بسیاری از مردم از آنجا که نمی‌خواهند و نمی‌توانند پس‌انداز، خانه، اموال و حقوق خود را در خطر بیاندازند، لذا در تأسیس یک کسب و کار و پذیرش مخاطرات آن موفق نیستند.
۲-ریسک شغلی: این پرسش همیشگی مطرح است که اگر کارآفرین در فعالیت اقتصادی خویش شکست بخورد، آیا خواهد توانست شغلی برای خود دست و پا کند و یا به شغل پیشیتن بازگردد. چنین پدیده‌ای بیشتر تگرانی بزرگ مدیرانی است که می‌خواهند یک شغل سازمانی مطمئن با حقوق بالا و مزایای عالی داشته باشند.
۳- ریسک خانوادگی و اجتماعی: آغاز کسب و کار کارآفرینانه، زمان و انرژی وافری می‌طلبد. در نتیجه تعهدات، کارآفرین ممکن است بواسطه تلاش عاشقانه خود، لطمات خانوادگی و اجتماعی نظیر کمبودها و مشکلات ناشی از عدم حضور خود و تأثیرات آن بر روی نزدیکان و عزیزانش را متحمل شود.
۴-ریسک روانی: بزرگترین ریسکی که شاید یک کارآفرین متحمل می‌شود، ریسک سلامت و روان کارآفرین است. ریسک پول، خانه، همسر، فرزند و دوستان را به نوعی می‌توان تعدیل نمود ولی تنش‌های روحی و استرس‌ها و اضطرابها و سایر عوامل روانی که در نتیجه شروع و تداوم فعالیت کارآفرینانه بر کارآفرین عارض می‌شود، دارای تأثیرات جبران‌ناپذیری است.
کارآفرینان اشخاصی میانهرو هستند که حسابشده ریسک میکنند. آنان لزوماً در پی فعالیتی نیستند که مخاطرهی آن زیاد باشد، بلکه مایلاند مقدار متوسط از مخاطره را که برای شروع یک کسبوکار معمولی تلقی میشود، بپذیرند. هرگز چنین نیست که آنها ریسکهای غیرمنطقی و خطرناک کنند. بلکه در اقدام به مخاطره بسیار حسابشده و با دقت عمل میکنند و تمام تلاش خود را به کار میبندند تا احتمالات را به نفع خود تغییر دهند. مخاطرههایی که، کارآفرینان در تأسیس و راه ‌اندازی کسب وکارهای خود میپذیرند، متفاوت است (احمدپور،۱۳۸۷).

۴- استقلال[۱۳۹]

هیسریچ اعتقاد دارد که عموماً کارآفرینان کسانی هستند که می‌خواهند کار را به شیوه خودشان انجام دهند و کارکردن برای دیگران برایشان سخت است. مک گران و فلانیگان[۱۴۰]، نیاز به استقلال را «کنترل داشتن بر سرنوشت خود، کاری را برای خود انجام دادن و آقای خود بودن» (احمد پور، ۱۳۸۷ : ۸۷) تعریف نموده اند. در واقع داشتن روحیه استقلال، عاملی تحریک کننده است که کارآفرین از همان ابتدا، با اتکاء به روش‌ها، منابع، توانایی‌ها، استعداد و مهارت‌های خود اقدام به تأسیس یک کسب و کار بنماید و شروع، فرایند و اتمام پروژه‌های خود را، خودش تعیین کند، او در این صورت است که مسئولیت تمامی فعالیت‌های خود را بر عهده می‌گیرد و از آن احساس رضایت می‌کند.
نیاز به استقلال از ویژگیهایی است که به عنوان نیرویی بسیار بر انگیزنده مورد تاکید قرار گرفته است. در واقع، نیاز به استقلال را می توان به صورت عباراتی نظیر «کنترل داشتن بر سرنوشت خویش»، «کاری را برای خود انجام دادن»، و « رییس خود بودن» تعریف کرد. نیاز به استقلال عاملی است که سبب می شود، کارآفرینان به اهداف و رویاهای خود دست یابند. احساس خشم آنها از نظام خشک دیوان سالاری، همراه با تعهد خالصانه در قبال ایجاد تغییر، به شخصیت استقلال طلب آنها که میخواهند همه چیز را به شیوه خود انجام دهند، اصافه میشود. البته داشتن استقلال زندگی راحتی را تضمین نمیکند. بیشتر کارآفرینان ساعات زیادی را در روز کار می کنند، اما رضایت از آنجا حاصل میشود که به رغم محدودیتهای اقتصادی و محیطی، خود تصمیم می گیرند، کارها را به شیوه خود انجام می دهند، طبق برنامه خود عمل مینمایند و سودی را که خود به وجود آورده اند، برداشت می کنند (احمدپور داریانی، ۱۳۷۹: ۸۷؛ به نقل از صباغیان، احمدپور داریانی، و عزیزی، ۱۳۸۴: ۱۶۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ب.ظ ]




تحقیق تر کیبی استفاده شده است برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره استفاده می شود، همچنین برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزاری آماری EVIEWS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه مستقیم اجتناب مالیاتی از طریق سه عامل نرخ مؤثر نقدی، نرخ مؤثر مالیاتی نقدی بلند مدت و اختلاف دائمی با گزارشگری مالی متهورانه است. یعنی به این نتیجه می رسیم که شرکت هایی که دارای گزارشگری مالی متهورانه دارند، اجتناب مالیاتی بیشتری نسبت به شرکت هایی که دارای ثبات در گزارشگری هستند را خواهند داشت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
واژه های کلیدیاجتناب مالیاتی، نرخ موثر مالیاتی نقدی، نرخ موثر مالیاتی نقدی بلند مدت
فصل اول:
کلیات
۱-۱- مقدمه
این تحقیق به دنبال بررسی رابطه اجتناب مالیاتی با گزارشگری مالی متهورانه در شرکت ها می باشد. در این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ برای این سوالات هستیم که آیا واحدهای تجاری که دارای گزارشگری مالی متهورانه هستند، اجتناب مالیاتی بیشتری نسبت به شرکتهایی که دارای ثبات در گزارشگری مالی هستند خواهند داشت؟ اما مطلب قابل تامل این است که این هزینه ها که به عهده سهامداران شرکت می باشد، همیشه به نفع آنان نیست و مخارج اجتناب از مالیات در مواردی از منافع آن بیشتر خواهد بود. زیرا هم خطر اینکه این موارد توسط وزارت دارایی کشف شده و شرکت مشمول جریمه گردد وجود دارد و هم اینکه مدیران مخارج زیادی را برای انجام این کار متحمل خواهند شد که بعضاً منافع خودشان را شامل می‎شود و هیچکدام از این هزینه ها به نفع سهامداران نیست. ثبات و کیفیت در گزارشگری مالی ممکن است موجب افزایش دقت عمومی در اطلاعات موجود درباره سرمایه گذاریهای انجام گرفته توسط مدیران و تصمیمات عملیاتی شرکت گردد. شفافیتهای برون سازمانی مثل تجزیه و تحلیل های مالی نیز نقش مهمی را در نظارت برعملکرد و رفتار مدیران شرکت ایفا می کند. بنابراین شفافیت مالی شرکتها باعث کاهش خطرات ناشی از سلب مالکیت سهامداران از ثروت خود توسط مدیران فرصت طلب می شود. برای روشن شدن بهتر رابطه میان گزارشگری مالی معقول و اجتناب مالیاتی، بطور خاص دو دلیل مربوط بیان می شود: اول اینکه وجود روابط بین گزارشگری مالی معقول و اجتناب مالیاتی ممکن است زمینه ساز آگاهی بخشی به مقامات مالیاتی شود. مدیران شرکتها فعالیتهای مختلفی را جهت اجتناب مالیاتی و کاهش مالیات شرکت انجام می دهند، انجام اینگونه فعالیتها نظیر استفاده از معافیتهای مالیاتی و یا جایزه های مالیاتی و همچنین برنامه ریزی های گسترده اجتناب مالیاتی، مقاصد تجاری خاص را برای شرکت ها فراهم نمی آورد بلکه تنها هدف مدیران، اجتناب از پرداخت مالیات است. در اقتصادهای در حال رشد که تضاد و اختلافات شدیدی میان مالکان و نمایندگان وجود دارد، فرصت خوبی برای مدیران فراهم می شود تا بتوانند زمینه فرصت طلبی و سوء استفاده از سود شرکت را فراهم کنند. دوم اینکه همانطور که از فسادهای بزرگ مالی انرون و دیگر نمونه های نظیر آن کشف شده است، پتانسیل زیادی در شرکتها برای انجام مقاصد سودجویانه و اجتناب از پرداخت مالیات به هر نحو ممکن وجود دارد. اما در این میان تنها تعداد اندکی از مطالعات انجام گرفته نشان می دهد که سرمایه گذاران به فعالیتهای اجتناب مالیاتی پاسخ منفی داده و از اینگونه فرصتها چشم پوشی کرده باشند. هدف اصلی دلالت بر این موضوع دارد که تعامل وزارت امور اقتصادی و دارایی با سازمان بورس اوراق بهادار و کمیته تدوین استانداردهای حسابداری و جامعه حسابداران رسمی کمک به تشخیص مودیان پرخطر مالیاتی خواهد نمود.
۱-۲- بیان مسئله
اجتناب مالیاتی که موجب کاهش خروج وجه نقد از شرکت بسوی دولت می شود، از گذشته بعنوان یک ارزش برای سهامداران تلقی میشده است. چشم انداز کلی اجتناب مالیاتی بر این نکته دلالت دارد که مدیران فرصت طلبی که بدنبال اجتناب از پرداخت مالیات هستند، بوسیله گزارشگری مالی بدنبال سوء استفاده های مالی هستند و بیشتر این کار را در جهت منافع شخصی خود انجام می دهند. کیفیت در گزارشگری مالی سبب تسهیل نظارت بر عملکرد مدیران از سوی سهامداران می شود. حال آنکه با وجود عدم کیفیت در گزارشگری مالی، کنترل و نظارت سهامداران بر مدیران کاهش خواهد یافت. همچنین مدیران فرصت طلب از سایر روشها و تکنیک ها برای پرداخت مالیات کمتر استفاده می کنند که این امر سبب تحمل هزینه هایی برای مالکان شرکت خواهد شد.عدم هماهنگی بین اصول پذیرفته شده حسابداری وقوانین مالیاتی این فرصت را برای شرکت ها فراهم می سازد که بطور همزمان سود دفتری شان را به سمت بالا وسود مشمول مالیاتشان را به سمت پایین مدیریت کنند وفعالیت های پنهان سازی مالیاتی نشان می دهد که برخی شرکت‎ها تمایل دارند در گزارشگری مالی متهورانه وارد شوند که هر دوی سود دفتری وسود مشمول مالیاتشان را در یک دوره مالی تحت تاثیر قرار دهند لذا این تحقیق بدنبال بررسی اثررابطه اجتناب مالیاتی با گزارشگری مالی متهورانه در شرکت هامی باشد، این تحقیق به این سوال می پردازد که آیا شرکت هایی که دارای گزارشگری مالی متهورانه هستند اجتناب مالیاتی بیشتری دارند یا خیر؟ برای سنجش گزارشگری مالی متهورانه از مدل کیفیت گزارشگری مالی کوهن (۲۰۰۶) استفاده می شود.
۱-۴-اهمیت و ضرورت تحقیق
شرکت ها برای در اختیار قرار گرفتن منابع سرمایه گذاران باید قادر باشند انتظارات آ
نها را برآورنده سازند و همچنین بر طبق قانون باید حقوق دولت را که یکی از مهم ترین آن ها مالیات است، پرداخت کنند. بر این اساس چون با پرداخت مالیات میزان بازده مالکان کاهش پیدا می کند، این موضوع منجر به کاهش انگیزه‎ی سرمایه گذاران جهت خرید سهام و سرمایه گذاری می گردد. عدم توجه مدیریت به کاهش هزینه های ناشی از تحمیل مالیات و عدم تلاش در تعیین درآمد مشمول مالیات، باعث انتقال منابع از مالکان به دولت خواهد شد. با این توصیف انتظار مالکان این است که جهت جلوگیری از انتقال ثروتشان به دولت، مدیریت اقدام به انجام فعالیت هایی نماید که سود حسابداری را محافظه کارانه تر شناسایی کنند، در این میان قیمت سهام شرکت نیز نه تنها کاهش نداشته باشد، بلکه افزایش هم داشته باشد. به همین منظور مدیران شرکت ها برای برآورده شدن انتظارات سرمایه گذاران به دنبال راه کارهایی هستند تا از آن طریق بتوانند مالیات پرداختنی واحد اقتصادی را کاهش دهند و از کاهش بازده شرکت نیز جلوگیری کنند. یکی از این ابزارها اجتناب مالیاتی می باشد که جهت انجام هرچه بهتر آن و دست یابی به هدف اصلی آن که افزایش شرکت و ثروت مالکان است، باید کیفیت گزارشگری را به همراه فعالیت های اجتناب مالیاتی افزایش دهند.
از جمله دلایل و اهمیت بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و گزارشگری مالی متهورانه شرکت ها دو موضوع می باشد:
۱- بررسی رابطه بین گزارشگری مالی متهورانه و اجتناب مالیاتی که ممکن است منجر به روشن شدن رابطه بین اجتناب مالیاتی و سوء استفاده افراد درون سازمانی شود. مدیریت ممکن است انواع گوناگونی از برنامه های مالیاتی را جهت کاهش هزینه مالیات تحمیل شده بر شرکت به اجرا درآورند و این موضوع تنها باعث افزایش ریسک عدم شفافیت شرکت شود و هیچ هدف اقتصادی دیگری به جز ایجاد اطمینان خاطر برای سوء استفاده ی افراد برون سازمانی وجود نداشته باشد. (دسای و دارماپالا۲۰۰۷)[۱].
۲- با آشکار شدن رسوایی ها و خراب کاری مدیریت در شرکت هایی مانند انرون و تعداد دیگری از این قبیل، مشخص گردید که پتانسیل سوء استفاده و اتلاف منابع مالکان در شرکت هایی که از فعالیت های مبهم و غیر شفاف اجتناب مالیاتی استفاده می کنند بالاست. به خاطر این که در آن موارد به بهانه ی آشکار نشدن سود واقعی شرکت، رفتارهای منفعت طلبانه ی خود را پنهان می کنند. مطالعات و تحقیقات انجام شده نیز نشان می دهد تعداد بسیار اندکی از مالکان به فعالیت های اجتناب مالیاتی با ابهام زیاد واکنش مثبت نشان می دهند. با این وجود مدارک و مستنداتی هم وجود دارد که بیان گر این نکته است که، از نظر سرمایه گذاران برنامه های اجتناب مالیاتی ارزشمند و دارای اهمیت می باشد و مهمتر اینکه، به ارزش آفرینی فعالیت های اجتناب مالیاتی برای واحد تجاری اهمیت زیادی قائل هستند. (گلیسن و میلر۲۰۰۲)[۲].
در تحقیق حاضر سعی بر آن شده رابطه بین اجتناب مالیاتی و گزارشگری مالی متهورانه مورد بررسی قرار گیرد. فشار شرایط نا مساعد اقتصادی در شرایط کنونی کشور بر شرکتها و تلاش واحدهای تجاری برای حفظ بقای خود در صنعت و از دست ندادن سهم بازار، موجب این می شود که مالکان در جریانهای خروجی وجه نقد دقت داشته باشند. یکی از این جریانات خروجی، پرداخت مالیات است و با توجه به موارد پیش گفته، شرکتها بدنبال این هستند که با بهره گرفتن از راه کارهای قانونی بتوانند مالیات کمتری را پرداخت کنند. این مطالعه به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه واحدهای تجاری بدون اینکه از راه های غیر قانونی استفاده کرده و بدنبال مالیات گریزی باشند، بتوانند مالیات کمتری پرداخت کنند.
۱-۴-بطور کلی اهداف تحقیق عبارتند از
- ارائه راهکارهایی جهت کاهش هزینه های نمایندگی
- کاهش مدت زمان رسیدگی به پرونده های مالیاتی
- کاهش هزینه های دولت برای اخذ مالیات از مودیان و علی الخصوص مودیان بزرگ مالیاتی
۱-۵-سوالات اصلی تحقیق
مالیات یکی از راه های جریان وجوه نقد از سوی مالکان بسوی دولت می باشد و بدین طریق بخش قابل توجهی از منابع و نقدینگی مالکان به دولت انتقال پیدا می کند که این موضوع منجر به کاهش بازده سرمایه گذاران خواهد شد. مدیریت مودیان حقوقی جهت جلوگیری از انتقال منابع و کاهش بازده مالکان که نهایتاً منجر به کاهش انگیزه سرمایه گذاری آنان خواهد شد. اقدام به اجرای برنامه های اجتناب مالیاتی می نمایند تا از این طریق ثروت سهامداران را افزایش دهند. جهت مخفی نگه داشتن درآمد مشمول مالیات واقعی، مدیران اغلب تلاش می کنند که اهداف اصلی برنامه های اجتناب مالیاتی روشن نباشد. ابهام و عدم شفافیتی که همراه با اجرای برنامه های اجتناب مالیاتی بوجود می آید می تواند برای افراد برون سازمانی یک حفاظ و فضای امنی را ایجاد کند. در این تحقیق بدنبال یافتن پاسخ برای این سوالات هستیم که آیا واحدهای تجاری که دارای گزارشگری مالی متهورانه هستند، اجتناب مالیاتی بیشتری نسبت به شرکتهایی که دارای گزارشگری مالی غیرمتهورانه هستند خواهند داشت؟
۱-۶-فرضیه های تحقیق
به منظور پاسخ گویی به سوالات اصلی تحقیق و در پی آن بررسی رابطه بین گزارشگری مالی متهورانه و اجتناب مالیاتی سه فرضیه به شرح زیر بیان شده اند:
۱- اجتناب مالیاتی از طریق نرخ موثر مالیاتی نقدی با گزارشگری مالی متهورانه رابطه مستقیم دارد.
۲- اجتناب مالیاتی از طری
ق نرخ موثر مالیاتی نقدی بلند مدت با گزارشگری مالی متهورانه رابطه مستقیم دارد.
۳- اجتناب مالیاتی از طریق اختلاف دائمی مالیات با گزارشگری مالی متهورانه رابطه مستقیم دارد.
۱-۷-روش تحقیق
تحقیق حاضر از شاخه تحقیقات شبه تجربی۱ واز نوع پس رویدادی (با بهره گرفتن از اطلاعات گذشته) است که براساس اطلاعات واقعی بازار سهام و صورتهای مالی۱۴۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ انجام گرفته است. در این تحقیق از روش توصیفی از نوع همبستگی و روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در تحقیق ترکیبی، مبانی نظری موضوع مورد پژوهش، از طریق مطالعات کتابخانه ای بدست می آید. همچنین برای تجزیه و تحلیل و آزمون نظریه ها و فرضیات تحقیق که در روش ترکیبی از منابع مختلف گردآوری شده است، روش همبستگی انتخاب گردیده است. علت انتخاب روش مزبور آن است که تعداد متغیرهای بازیگر در مورد موضوع مورد پژوهش زیاد بوده و تنها روش تحقیق همبستگی است که به محقق اجازه می دهد تا متغیرهای زیادی را اندازه گیری کند. و همزمان همبستگی آنها را مقایسه و در نهایت یک مدل با بهره گرفتن از آنها استخراج نماید. همچنین در تحلیل رگرسیون، برای تجزیه و تحلیل داده و بررسی رابطه بین متغیرهای مورد مطالعه، از روش پنل دیتا استفاده شد.
۱-۸-قلمرو زمانی تحقیق
قلمرو زمانی تحقیق حاضر مربوط به اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰می باشد که می بایست شرایط زیر را داشته باشند:
۱- پایان سال مالی شرکتهای نمونه منتهی به پایان اسفند ماه باشد.
۲- شرکت های هلدینگ، بانک ها، بیمه و سرمایه گذاری و واسطه گری، عضو نمونه نباشند.
۳- شرکتهای نمونه نباید وقفه معاملاتی بیش از ۳ ماه داشته باشند.
۴- شرکت هایی که در دوره تحقیق تغییر سال مالی نداده باشند.
۵- اطلاعات مورد نیاز شرکت های نمونه در دسترس باشد.
بدین ترتیب از بین کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تعداد ۱۴۰ شرکت به عنوان نمونه برگزیده شدند.
۱-۹-قلمرو موضوعی تحقیق
قلمرو موضوعی این تحقیق بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی گزارشگری مالی متهورانه می باشد. با توجه به عوامل درونی شرکتها برای اجتناب مالیاتی این عوامل مورد بررسی قرار گرفته اند.
محدوده زمانی تحقیق از ابتدای سال ۱۳۸۱ تا پایان سال ۱۳۹۰ می باشد. لازم به ذکر است برای تحلیل داده‎های تحقیق حاضر از اطلاعات سال های ۱۳۸۱ الی ۱۳۹۰ و جهت جمع آوری داده ها از اطلاعات صورت های مالی سال های ۱۳۸۰ الی ۱۳۹۰ استفاده شد.
۱-۱۰-روش جمع آوری و منابع اطلاعات
در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در گام اول، مبانی نظری و پیشینه تحقیق عمدتاً از مقالات متعدد اخذ شده از اینترنت و نیز کتاب ها و مجلات تخصصی فارسی و انگلیسی جمع آوری شد. سپس به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از قبیل ارزش بازار سهام، اطلاعات منعکس شده در صورتهای مالی در قالب داده های نرم افزار ره آورد نوین استفاده گردید. اطلاعات مربوط به وجوه نقد پرداخت شده بابت مالیات از صورت جریان وجوه نقد مندرج در صورت‎های مالی حسابرسی شده شرکت های نمونه تحقیق و اطلاعات مربوط به وضعیت مالیاتی این شرکت ها (برگه‎های تشخیص و قطعی مالیات) از یادداشت ذخیره مالیات هر شرکت، از طریق سایت رسمی مذکور استخراج گردید. همچنین جهت استخراج سایر اطلاعات مالی مورد نیاز مربوط به متغیرهای تحقیق، از طریق صورت سود و زیان و ترازنامه و یادداشت های توضیحی مربوطه استفاده گردید.
۱-۱۱-الگوهای مورد استفاده در تحقیق
برای ارزیابی گزارشگری مالی متهورانه از مدل (۱) استفاده خواهدشد: (کوهن (۲۰۰۶))

که در آن:
: جریان وجه نقد حاصل از عملیات برای شرکت i در سال t
: تغییر در حسابها و اسناد دریافتنی تجاری برای شرکت i در سال t
: تغییر در حساب موجودی کالا برای شرکت i در سال t
: تغییر در حسابها و اسنادپرداختنی تجاری برای شرکت i در سال t
: هزینه استهلاک برای شرکت i در سال t
: خالص کلیه سایر اقلام تعهدی (پیش پرداخت هزینه ها و پیش دریافتها و سایر حسابهای دریافتنی و پرداختنی)
: ضریب خطای فرض شده برای داشتن میانگین صفر و واریانس ثابت مدل.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]




چارلتون[۱۶۳] (۲۰۰۰) می گوید: رهبران به کارکنان اعتماد می کنند برای اینکه کاری را که نیاز دارند انجام شود، انجام دهند. رهبران به شباهت در گفتار و کردار نیاز دارند (مارتینز[۱۶۴]، ۲۰۰۲: ۷۵۷-۷۵۶).
مقاله - پروژه
وقتی کارکنان به مدیران و رؤسای خود اعتماد داشته باشند، این امر، باعث تعهد بیشتر آن ها به رؤسا و نیز سازمان، میزان رضایت شغلی بیشتر، کاهش قصد گردش شغلی، کاهش تغییر شغل و بهبود عملکرد آنان می گردد. بنابراین، برای کارکنان، اعتماد به مدیر و رئیس شان بسیار حائز اهمیت است (درکز و فرین[۱۶۵]، ۲۰۰۱؛ مک آلیستر، ۱۹۹۵؛ ویتنر، بروت، کورس گارد و ورنر[۱۶۶]، ۱۹۹۸).
اعتماد به مدیر به عنوان میل کارمند برای قرار گرفتن در معرض آسیب های ناشی از اقدامات مدیر یا (سرپرست) است که مسئولیت وی، اعلام اهداف و سیاست های تعیین شده توسط مدیریت ارشد، می باشد (تان و تان، ۲۰۰۰).
صرف نظر از شخصیت مدیر، اعتماد به مدیر، از رفتار وی نیز سرچشمه می گیرد. مثلاً، رفتارهای حمایتی و اجتماعی وی (تسکانن، موران و هوی[۱۶۷]، ۱۹۹۸). طبق نظر درکز و فرین (۲۰۰۲)، دغدغه ها و ملاحظلات مدیر نیز از جمله عوامل عمده ای در ایجاد اعتماد به مدیر محسوب می شوند. بنابراین، واضح است که رفتار مدیر، بستر و زمینه ساز دستیابی و حصول اعتماد کارکنان می باشد (گاردنر، آوالیو، لوتانز، مای و والومبوا[۱۶۸]، ۲۰۰۵ به نقل از کونگ گو و ژن جی لو ، ۲۰۱۴: ۱۸).
به اعتقاد تامپسون[۱۶۹] اعتماد دستاورد و نتیجه ی مدیریت خوب است. به عبارت دیگر نمی توان اعتماد را مدیریت کرد بلکه با رفتارهای مدیریتی مناسب و با درک متقابل بهتر انتظارات می توان آن ایجاد و حفظ کرد موی و میلیندا[۱۷۰] در پژوهش خود، اعتماد کارکنان به مدیریت را امری ضروری برای روابط بین فردی و اثربخشی سازمانی ذکر کرده اند (موئی و هنکین[۱۷۱]، ۲۰۰۶).
طبق دیدگاه وتن و کمرون[۱۷۲](۲۰۰۳)، افراد به دو دلیل هنگامی که اعتماد بیشتری به مدیریت خود پیدا می کنند، احساس توانمندی بیشتری می کنند:
نخست: از رفتارهای غیر مولد و بی فایده ی ناشی از عدم اعتماد و سوء ظن اجتناب می شود. هنگامی که افراد به دیگری اعتماد ندارند، گوش نمی کنند، به وضوح ارتباط برقراری نمی سازند، سخت نمی کوشند و همکاری از خود نشان نمی دهند. از طرف دیگر وقتی اعتماد وجود دارد، افراد آزادند که تجربه کنند، بیاموزند و بدون ترس از تنبیه، همکاری کنند.
دوم: افرادی که قابل تمجید و شرافتمند هستند همیشه برای دیگران نیروی مثبت ایجاد می کنند و آنان را وادار می سازند تا خود را لایق تر احساس کنند (وتن و کمرون، ۱۳۸۱: ۵۹-۵۸).
۲-۱-۹-۲ سازه ی اعتماد غیر فردی (مؤسسه ای): اعتماد در سطح سیستم، نهادی است و مبتنی بر نقش ها، سیستم ها یا شهرت است که از طریق آن استنباطاتی درباره ی قابلیت اعتماد یک فرد انجام می شود (آتکینسون و بوچر[۱۷۳]، ۲۰۰۳: ۲۹۱).
اعتماد نهادی (برای مثال؛ اعتماد به عملکرد منابع انسانی) به طور معناداری با نگرش های کارمندان (همانند تعهد به سازمان) ارتباط دارد (پیرس، برنیسکی و بیگلی[۱۷۴]، ۲۰۰۰).
به اعتقاد کاستیگن و همکارانش، اعتماد نهادی به کارآیی و بی طرفی نظام های سازمانی (همانند خط مشیء های نیروی انسانی) نیز اطلاق شده است (کاستیگن و همکاران، ۱۹۹۸: ۳۰۵).
اعتماد به سازمان به ارزیابی کلی و جهانی از قابلیت اعتماد و اطمینان یک سازمان اشاره می کند؛ همچنان که توسط یک کارمند درک می شود. کارکنان به طور مستمر محیط سازمانی را مشاهده می کنند، وقتی درمی یابند که آیا به سازمان خود اعتماد کنند یا اعتماد نکنند، فرآیندهای سازمانی، دیدگاه های سازمان را به کارکنان، و نیز نقش هایشان را به آن ها ابلاغ می کند و کارکنان به روابط ابلاغ شده توسط سازمان با اعتماد واکنش نشان می دهند (تان و تان[۱۷۵]، ۲۰۰۰: ۲۴۲).
آشکار است که از سال ها پیش «اعتماد» به طور روز افزون، کانونی در مطالعات سازمان ها شده است. اعتماد یک موضوع بین رشته ای است (تایلر، ۲۰۰۳: ۵۵۶).
اعتماد به عنوان مبنائی برای نظم اجتماعی در رشته ها و سطوح مختلفی قابل تحلیل است (بایرد و آماند[۱۷۶]، ۱۹۹۵).
۲-۱-۱۰ سطوح تجزیه و تحلیل اعتماد سازمانی از منظر اندیشمندان
در سیر مطالعات رفتار سازمانی، محققان و اندیشمندان بیشماری، سعی نموده اند تا هر یک، از زوایای گوناگونی به بسط سازه ی اعتماد سازمانی بپردازند و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. در ادامه به تعدادی از این تحقیقات اشاره می کنیم.

تحقیقات مک نایت و وِبستر[۱۷۷] (۲۰۰۱)
مک نایت و وبستر در سال ۲۰۰۱، اعتماد را در سه سطح مجزا مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند: اعتماد فردی، بین فردی/ بین گروهی، و نهادی/ فرهنگی.
اعتماد میان فردی؛ که در آن افراد سازمان الف به افراد سازمان ب اعتماد می کنند.
اعتماد سازمانی؛ که فردی در سازمان الف به سازمان ب به عنوان یک کلیت اعتماد می کنند.
و اعتماد درون سازمانی؛ که اعضای سازمان الف دارای اعتماد جمعی نگه داشته شده در سازمان ب هستند (ولز[۱۷۸] و همکاران، ۲۰۰۸: ۹۷۰).

تحقیقات سالو و کارژالوتو[۱۷۹] (۲۰۰۷)
سالو و کارژالوتو معتقدند که اعتماد می تواند به دو نوع اصلی به نام های اعتماد مستقیم[۱۸۰] و اعتماد شخص سوم[۱۸۱] تقسیم شود. اعتماد مستقیم، رابطه اعتمادی است که به وسیله ی دو گروه توسط خودشان ایجاد می شود. در حالی که اعتماد شخص ثالث، اعتمادی است که میان دو گروه که ممکن است یکدیگر را از قبل نشناسند ولی مایل به اعتماد به یکدیگر هستند به وجود آید اما با مشارکت شخص سومی که قابل اعتماد باشد، صورت می پذیرد (بوئی ین و موسز[۱۸۲]، ۲۰۰۳).

تحقیقات ِالونن و همکاران (۲۰۰۸)
الونن و همکارانش (۲۰۰۸)، همانند (کاستیگن، ایلتر و برمان، ۱۹۹۸) اعتماد سازمانی را به دو بعد اعتماد بین شخصی[۱۸۳] (ارتباطی) و غیر شخصی[۱۸۴](نهادی[۱۸۵])، تفکیک کردند (الونن، بلومکُویست و پومالاینِن[۱۸۶] ، ۲۰۰۸: ۱۶۲).
اعتماد بین شخصی، مبتنی بر تعاملات است و از طریق ارتباطات خاص ایجاد می شود. این نوع اعتماد، می تواند به دو بُعد شکسته شود: اعتماد افقی[۱۸۷] که به اعتماد بین کارکنان مربوط می شود و اعتماد عمودی که به اعتماد بین کارکنان و مدیرانشان بر می گردد. این اعتمادها براساس صلاحیّت، خیرخواهی و یا اعتبار هستند.
نوع غیر شخصی اعتماد سازمانی، اعتماد نهادی نام گرفته است. اعتماد نهادی، اعتماد اعضای سازمان به راهبردها و شایستگی های تجاری و فنّی سازمان، و اعتماد به ساختارها و فرآیندهای سازمانی، مانند سیاست های منابع انسانی است (الونن و همکاران، ۲۰۰۸: ۱۶۴).
الونن و همکاران او معتقدند اعتماد نهادی به دو صورت است: بهنجاری موقعیتی[۱۸۸] و اطمینان بنیادی[۱۸۹]. بهنجاری موقعیتی، حاصل ظهور چیزهای معمول و مرسوم یا قرار گرفتن هر چیز در جای مناسب است. در این تعریف، موفقیت محتمل است، زیرا موقعیت بهنجار است. در تعریف اطمینان ساختاری (بنیادی) نیز اعتقاد به محتمل بودن موفقیت بیان شده است و شرایط ضمنی همانند انتظارات، قراردادها، آیین نامه ها و ضمانت نامه ها (تأمین ساختاری) به درستی ایجاد شده اند. بنابراین، در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که اعتماد نهادی، فعالیت ها و فرآیندهای سازمانی (همانند شایستگی های فنی و تجاری، راهبردها و خط مشیء ها، عملکرد و ارتباطات منابع انسانی) را شامل می شود که برای اعضای سازمان به صورت شخصی نیست و مدیریت ارشد از آن مستثنی می گردد (الونن و همکاران، ۲۰۰۸: ۱۶۲)

تحقیقات مایر و همکاران (۱۹۹۵) و (۱۹۹۹)
مایر، داویس و اسکورمن[۱۹۰] (۱۹۹۵) با طرح الگوی تلفیقی اعتماد سازمانی[۱۹۱] به ارائه ی تعریف جامعی از اعتماد و پیشایندها و پیامدهای آن می پردازند (ارشدی و پیریایی، ۱۳۹۱: ۸۶). به زعم آن ها اعتماد سازمانی، انتظارات مثبت افراد درباره ی لیاقت، قابلیت اطمینان و خیرخواهی اعضای سازمان و نیز اعتماد نهادی در درون سازمان است (مایر و داویس، ۱۹۹۹: ۱۲۴؛ مک نایت، کامینگس و چروانی[۱۹۲]، ۱۹۹۸: ۴۷۴). آنها اعتماد بین فردی را تمایل فرد اعتماد کننده برای تأثیر پذیری از اعمال فرد مورد اعتماد براساس این انتظار که وی عمل معینی را انجام خواهد داد تعریف کرده اند. به عقیده ی آنها اعتماد به همکاران به تمایل فرد برای پذیرش فعالیت ها و رفتارهای همکار هم رتبه ی خود اشاره دارد (مایر و همکاران، ۱۹۹۵).
مدیران/رهبران
شایستگی
خیرخواهی
قابلیت اطمینان
کارمندان همکاران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]