کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پایان بیستمین اجلاس سالیانه شورا در دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی ، نسبت به تصویب بیانیه ای تحت عنوان «بیانیه ریاض» اقدام نمودند که بر اساس آن مقرر گردید همه کشورهای عضو شورا تلاش خود را بر ایجاد یک کل واحد به منظور مقابله با چالش های موجود در منطقه خلیج (فارس) از طریق همکاری های مشترک متمرکز نمایند . این همکاری ها شامل بخش های مختلف دفاعی – امنیتی ، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بوده و بخش مهم آن به همکاری های نظامی و امنیتی بین کشورهای عضو شورا به منظور دفع خطرات امنیتی می پردازد .
بر اساس بیانیه مذکور ، کمیسیونی از کشورهای عضو شورا با حضور سه نماینده از هر کشور تشکیل تا نسبت به تهیه طرح های لازم و برنامه ریزی جهت نیل به اهداف بیانیه ریاض اقدام گردد و در واقع بیانیه مذکور بعنوان مبنایی برای همکاری های چندجانبه اعضاء شورا بویژه در بخش دفاعی – امنیتی قرار گرفت که مهمترین مفاد آن در زمینه همکاری های نظامی بشرح ذیل بوده است :
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    • افزایش ظرفیت طرحریزی نظامی ، فرماندهی و آموزش در نیروهای نظامی شورای همکاری خلیج فارس

 

    • آمادگی جهت مقابله با خطرات موشکی و سلاح های کشتار جمعی

 

    • تمرکز بر سایر مناطق عملیاتی کلیدی

 

    • توسعه تلاش های امنیتی داخلی

 

    • افزایش ثبات از طریق اجرای اقدامات اقتصادی ، آموزشی و اجتماعی

 

    • توسعه امنیت زیرساخت ها و انرژی ( پدافند غیرعامل )

 

    • ایجاد زمینه های لازم جهت افزایش همکاری های موثر با قدرت های خارج از منطقه خلیج فارس (۲۰۱۲، CSIS)

 

با عنایت به موارد مذکور مشخص می گردد کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درصدد توسعه مناسبات سیاسی ، اقتصادی و بویژه نظامی خود بر مبنای موارد فوق می باشند و بررسی این موارد می تواند بنوعی شمه ای از نیات این کشورها و میزان همکاری های نظامی و امنیتی آنها را تبیین نماید ، لذا در این فصل تلاش می گردد با بررسی مختصر مفاد مذکور و برخی مولفه های دیگر از جمله بررسی در خصوص نیروی سپر جزیره ، رزمایش های مشترک بین کشورهای عضو شورا و نیز بررسی طرح سامانه دفاع موشکی یکپارچه شورای همکاری خلیج فارس ، نسبت به رمزگشایی میزان واقعی همکاری های نظامی کشورهای عضو شورا که می تواند تاثیر مستقیم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد ، اقدام گردد .
۱-۱ مبانی همکاری های نظامی اعضاء شورای همکاری خلیج فارس
۱-۱-۱ افزایش ظرفیت طرحریزی نظامی ، فرماندهی و آموزش در نیروهای نظامی شورای همکاری خلیج فارس
از ابتدای تشکیل شورای همکاری خلیج فارس کاملاً مشخص بود که هر یک از کشورهای عضو که اکثر آنها نیز تازه استقلال یافته محسوب می گردیدند ، بدنبال ایجاد یک نیروی واحد و یکپارچه جهت اجرای ماموریت های کلیدی به منظور نیل به هدف اصلی شورا که همانا دستیابی به امنیت منطقه ای بوده است ، می باشند و تشکیل نیروی سپر جزیره در سال های ابتدایی شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس نیز بخوبی مبین این موضوع بوده ولیکن بدلیل وجود اختلافات داخلی فراوان با منشاءهای مختلف سرزمینی ، اقتصادی ، هویتی ، رقابتی و … ، عملاً نیروی سپر جزیره نتوانست این ایده کشورهای عضو را تامین نماید .
«بیانیه ریاض» به مانند روح جدیدی بود که در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به منظور حرکت به سمت همکاری و یکپارچگی در زمینه های مختلف بویژه همکاری های امنیتی و نظامی دمیده شد و حتی این امید در سران کشورهای مذکور ایجاد شد تا شاید بتوانند سازمانی همانند ناتو در شورای همکاری خلیج فارس تشکیل دهند و در کنار آن هر کشور ارتش منسجم خود را نیز حفظ نماید . بدین منظور این کشورها نسبت به اجرای اقدامات مقدماتی بشرح ذیل اقدام نموده اند :
سازماندهی[۳۰] و ایجاد زمینه های تعامل و همکاری[۳۱]
نیروهای نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در حال حاضر دارای ساختار و سازمان فرماندهی متفاوت ، انواع تجهیزات و مهمات مختلف و توانمندی های گوناگونی می باشند که یکپارچه نمودن آنها با توجه به تفاوت های مذکور به سادگی امکان پذیر نمی باشد . یکی از راه های یکپارچه سازی نیروهای مسلح کشورهای مذکور که مورد استفاده ناتو نیز بوده است ، ایجاد ستادهای طرحریزی توسط کشورهای عضو شورا می باشد که اقدامات لازم جهت تغییر تدریجی سازمان نظامی کشورها را برنامه ریزی و اجرا نموده وگزارش های نوبه ای را به کمیته وزرای دفاع کشورهای عضو شورا و یا نمایندگان آنها ارائه نماید . به منظور نیل به این هدف ، بر اساس بیانیه ریاض مقرر گردید اقدامات مشروحه ذیل صورت پذیرد :

 

    • ایجاد طرح آموزش نیروهای مسلح کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس

 

    • ایجاد کمیته و ستاد استاندارد سازی و ایجاد زمینه های تعامل و همکاری

 

    • ایجاد کمیته و ستاد برآورد نیازمندی تکنولوژی و آمادی نیروهای مسلح کشورهای عضو شورا

 

    • ایجاد کارگروه کنترل تسلیحات کشتار جمعی

 

۱-۱-۱-۲ سازماندهی سامانه های کنترل ، فرماندهی ، ارتباطات ، رایانه[۳۲] ، اطلاعات و مدیریت رزم
شورای همکاری خلیج فارس دارای سامانه مشترک C4I و مدیریت رزم در برخی بخش ها از جمله پدافند هوایی می باشد ولیکن خواستار توسعه این سامانه در سایر بخش ها نیز می باشد تا بدین ترتیب نسبت به توسعه سامانه های اطلاعاتی و شناسایی و بررسی اقدام نمایند . در این بخش از بیانیه ریاض بطور مستقیم به تهدیدات موشکی ایران اشاره شده و ابراز گردیده کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بایستی بتوانند در مواقع لزوم نسبت به ارائه پاسخ مناسب به سامانه های موشکی ایران اقدام نمایند . در این زمینه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خواستار اجرای طرح های مشروحه ذیل گردیده اند :

 

    • ایجاد یک سامانه یکپارچه کنترل و اعلام خطر موشک های هوا به هوا و سطح به هوا

 

    • ایجاد سامانه یکپارچه نظارت و مراقبت دریایی

 

    • ایجاد مرکز اطلاعات مشترک

 

    • ایجاد گروه برآورد و ارزیابی شبکه شورای همکاری خلیج فارس

 

ایجاد زمینه های آموزش و تمرین مشترک
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حال حاضر دارای برخی تسهیلات و تجهیزات آموزشی در سطح بین المللی می باشند و همکاری هایی نیز در زمینه آموزشی و برگزاری رزمایش های مشترک انجام می دهند ولیکن در حال حاضر برخی نقاط ضعف در امر آموزش نیروهای مسلح کشورهای عضو شورا وجود دارد که از آن جمله می توان به عدم شبیه سازی رزم واقعی در ابعاد حقیقی و یا ضعف آموزش فرماندهی در برخی کشورهای عضو اشاره نمود . لذا این شورا در نظر دارد نسبت به اجرای اقدامات مشروحه ذیل جهت افزایش همکاری های آموزشی اقدام نماید :

 

    • تشکیل کمیسیون ویژه به منظور بررسی تسهیلات آموزشی کشورهای عضو شورا و ایجادزمینه های لازم جهت افزایش همکاری های آموزشی و استفاده حداکثری از تسهیلات موجود

 

    • تمرکز بر آموز ش های مبتنی بر اخذ آمادگی و مقابله با تهدیدات احتمالی علیه کشورهای عضو شورا

 

۱-۱-۲ آمادگی جهت مقابله با خطرات موشکی و سلاح های کشتار جمعی
در بیانیه ریاض تاکید گردیده است که هیچ تهدید و خطر نظامی جدی تر از سامانه های موشکی برد بلند ایران و تلا ش این کشور برای دستیابی به سلاح هسته ای نبوده و بایستی در برابر این اقدامات ایران نسبت به اجرای مفاد مشروحه ذیل اقدام گردد .
۱-۱-۲-۱ موارد مورد نیاز جهت توسعه طرحریزی ها و مذاکرات
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس معتقدند بایستی در برابر تهدیدات ایران نسبت به پیگیری
سیاست ها و راهبردهای ذیل اقدام گردد :
- توسعه دیپلماسی عمومی مبنی بر گسترش تحریم ها علیه ایران و تشویق و تهدید ایران جهت کنار گذاشتن سیاست های خود
- توسعه رویکرد یکپارچگی سامانه های پدافند موشکی با مساعدت ایالات متحده امریکا
- برآورد موازنه قدرت موشکی و هسته ای ایران و اسرائیل و خطر افزایش مسابقه تسلیحاتی در منطقه و پتانسیل استفاده از این تسلیحات علیه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس
- همکاری جمعی با آمریکا به منظور اجرایی نمودن پیشنهاد هیلاری کلینتون مبنی بر «بازدارندگی توسعه یافته« جهت مقابله با ایران در صورت اقدام بیشتر ایران جهت دستیابی به سلاح هسته ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 09:32:00 ب.ظ ]




ج) آمیختگی خودخواهانه:دراینجا یکی از زوجین به منظور حفظ خود خواهانه مرضی با عضو دیگر همراه میشود،نه به خاطر مراقبت یا نگرانی واقعی نسبت به وی.
د)دخالت دلسوزانه: این امر به درک واقعی نیازهایی که فرد با آنها دست به گریبان است، مبتنی است و به پاسخهایی میانجامد که این نیازها را برآورده میسازد.
ه) شبکه: این اصطلاح در الگوی فرایند به کار رفته است. هرچند الگوی مک مستر حاوی دو طبقه است که مفهوم مشابهی را توصیف میکند: در آمیختگی بیش ازحد و درآمیختی هم زیستی.درمفهوم دوم تنها در روابط به شدت مختل دیده میشود.
کنترل عاطفیاین بعد مربوط به فرآیندی است که زوجین بر آن اساس شورش را میگذراند. بعد کنترل رفتار همچنین دربرگیرندۀ میزان تأثیر و نفوذی است که زوجین بر یکدیگر دارند. زوجین برای بقاء و سازگاری نیاز به شیوههایی جهت کنترل یکدیگر دارند. مدل مک مستر چهار شیوه کنترل رفتار را در روابط زناشویی شناسایی میکند:
پایان نامه
خشک: در چنین روابطی، نقشها و وظایف روزمره زوجین قابل پیش‌بینی و مشخص است.این قبیل زوجین به دلیل خشک ونامنعطف بودن، قدرت سازگاری با تغییرات را ندارند و چه بسا حتی قدرت برونسازی تغییراتی که رابطه زناشویی درهرمرحله از رشد فرد با آن مواجه است، نیزنداشته باشند. فضای کیفری چنین روابط زناشویی، زوجین را به طرف رفتارهای مخرب وپرخاشگرانه پنهان سوق میدهد و مبارزه برای کسب قدرت در رابطه زناشویی شدت میگیرد. همچنین احتمال دارد که زوجین خشم خود را در محیطهای برون از رابطه زناشویی بروز دهند.همان طور که گفته شد، قابلیت پیشبینی درچنین روابط زناشویی بالاست اما قابلیت سازندگی درآن‌ها پایین است.
انعطافپذیر: رفتار زوجینی که از این شیوه ها بهره میبرند، هم قابل پیشبینی و هم سازنده است. آنها میتوانند به شکل مناسبی خود را با شرایط جدید انطباق دهند. شیوه آموزشی و حمایتگرایانه زوجین، مشوق آن‌ها در فعالیت و انطباق با مقررات رابطه زناشویی است.
بیقید: این شیوه تا حدی قابل پیشبینی است اما قدرت سازگاری کمی دارد. بیحالی در این روابط زناشویی جایگزین سازماندهی و عمل شده است. زوجین به وظایف خویش به خوبی عمل نمیکنند و اغلب در ارتباط با یکدیگر و تشخیص نقشها دچار مشکل هستند. ضعف سازماندهی در این روابط زناشویی باعث احساس عدم امنیت در طرفین میشود و آنها رفتارهای نامهربانهای را نشان میدهند (باگاروزی،۱۳۸۷).
۲-۱-۷-۶. دیدگاه فرایند کارکرد رابطه زناشویی
این مدل نیز کیفیت زندگی زناشویی را در طول شش بعد بررسی میکند، که همه آن‌ها به جز یک بعد شبیه به طبقات مدل فوق است. این ابعاد عبارتند از:
۱ـ انجام وظیفه،
۲ـ ایفای نقش،
۳ـ ارتباط (ابراز عاطفی)،
۴ـ دخالت عاطفی،
۵ـ کنترل،
۶ـ ارزشها و هنجارها.
بر اساس این مدل،چند مشکل شایع روابط زناشویی مطرح میشود که عبارتند از: مشکلات انجام وظیفه[۱۰۰]، مشکلات ارتباط، مشکلات نقش، مشکلات کنترل رفتار، مشکلات ساختاری شامل مشکلات مرزبندی و کنش ضعیف نظامهای فرعی و مشکلات نظامهای خارجی[۱۰۱] (الیس، ۲۰۰۴).
۲-۲. موضع‌گیری نظری درخصوص مهارت‌های هیجانی
۲-۲-۱. تعریف مهارت‌های هیجانی
مهارت‌های هیجانی شامل طبقه وسیعی از مهارت‌ها می‌باشند از قبیل: توانایی در شناسایی هیجانات، ابراز هیجانات،همدلیکردن ومدیریت هیجانات چالش‌برانگیز.به عبارت دیگر مهارت‌های هیجانی شامل روش‌های اکتسابی هرفرد برای شناسایی کردن،سازمان‌دهی کردن وابراز هیجاناتش وهمچنین نحوه پاسخ‌گویی او به هیجانات دیگران می‌باشد (کردوا، جی و وارن،۲۰۰۵).
۲-۲-۲. تعریف هیجان
واژه‌ای که تحت عنوان هیجان به آن اشاره می‌شود اصطلاحی است که روانشناسان و فلاسفه بیش از یک قرن درباره معنای دقیق آن به بحث و جدل پرداخته‌اند. درفرهنگ لغات انگلیسی اکسفورد، معنای لغوی هیجان چنین ذکر شده است « هرتحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس عاطفه، هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج شده».
لغت هیجان را برای اشاره به یک احساس، افکار، حالت‌های روانی و بیولوژیکی مختص آن و دامنه‌ای از تمایلات شخص برای عمل کردن براساس آن به کار می‌برند (مارشال ریو،۱۳۸۵).
۲-۲-۳.ابعاد هیجان
هیجان‌ها نوعاً واکنش‌های موقتی، انطباقی وبیولوژیک هستند که معمولاً (ولی نه ضرورتاً) توسط محرک‌ بیرونی به سرعت ایجاد می‌شوند.
جایگاه اصلی تجلی هیجان چهره می‌باشد. چهره یا صورت می‌تواند شماری از هیجانات را نشان دهد. حالات چهره‌ای برای هیجان تاحدودی ذاتی‌اند. حالات چهره ممکن است هیجانات را بیان کند اما هدف واقعی آنها ممکن است ارتباط با دیگران باشد.ما می‌توانیم چهره خود را به خوبی کنترل کنیم.طوری که خیلی کم احساس واقعی به چهره نفوذ کندوحائزاهمیت است که بدانیم صدا وصوت نافذتر ازچهره است و کمترکنترل می‌شود.برای آگاهی ازاحساس واقعی افرادگوش دادن به صدای آنها ممکن است بهتر از تماشای چهره آنان باشد.مردان به صدا توجه می‌کننددرحالی که زنان به چهره‌ها نگاه می‌کنند(بردباری، ۱۳۸۴).
تعدادی از نظریه‌پردازان چندین هیجان مشابه را در مجموعه واحدی جای می‌دهند اما جملگی آنان بر این مطلب اتفاق نظر دارند که عنوان برخی از مهمترین هیجانها عبارتند از:
خشم:
بسیاری از روش‌های کنترل اجتماعی بزرگسالان و خردسالان به اجتماعی کردن چگونگی واکنش خشم به موقعیت‌های مختلف مربوط است. نظریه روانکاوی اصطلاحات مختلفی را در این زمینه به کار می‌برد که دربرگیرنده اشکال مختلف خشم است. مثلاً سادیسم، پرخاشگری، غریزه مرگ، تغییر تنفر، دشمنی و امسال آن. روان‌شناسان آکادمیک ضمن اظهارنظر در مورد هیجان عموماً اصطلاحات خشم و ترس را پایه‌ای برای تحلیل‌های خود قرار داده‌اند چنان‌که الگوی این هیجان‌ها الگوی اصلی همه هیجان‌هاست.
شادی:
نتیجه تحقیقات این است که خشم و شادی دارای نکات مشترک بیشتری هستند تا هیجان، خشم، ترس یا خشم واندوه.درهنگام خوشحالی جریان خون درسطح بدن افزایش می‌یابد و درحالت غم واندوه ونگرانی کاهش می‌یابد (پلاچیک، ۱۳۸۵). خلاصه مطلب این‌که درهنگام شادی حالت‌هایی نظیر لذت،آسودگی، خرسندی، سعادت،شوق،تفریح، احساس غرور، لذت جسمانی، وجد، خشنودی و حالت‌هایی از این قبیل… به انسان دست می‌دهد (گلمن، ۱۳۸۳).
اندوه :
آثار ناشی ازکمبود ومحرومیت را به طور کاملاً طبیعی می‌توان مشاهده کرد. اشکال مهم و پایدار این آثار را مالیخولیا و یا روان‌پریشی ملال‌انگیز و تظاهرات طبیعی آنان را به نام حزن یا اندوه نامیده‌اند اندوه با عشق و شادی تضادی ذاتی دارد. داروین در این مورد می‌گوید «تمامی حالات یک فرد خوشحال درست متضاد آن حالاتی است که یک فرد غمگین از خود بروز می‌دهد» (پلاچیک، ۱۳۸۵). درهنگام اندوه حالت‌هایی نظیر غصه، تأثر، عبوسی، مالیخولیا، دلسوزی به حال خود،احساس تنهایی و حالت‌هایی از این قبیل…به انسان دست می‌دهد (همان منبع).
نفرت:
الگوی دفع یا نفرت در اساس یک نوع واکنش رهایی است که موجود زنده به وسیله آن ماده یا شئی را که خورده است دفع کند. داروین در تعریف نفرت می‌گوید: نفرت در ساده‌ترین معنی عبارت است از حالتی که ذائقه را آزار می‌دهد و چون نفرت موجب رنجش می‌شود همراه با حرکاتی مانند تحقیر، اهانت، خوار شمردن، اکراه، بی‌رغبتی، بیزاری و… است (همان منبع).
تعجب:
احساس تعجب بیشتر با ترس و سایر هیجان‌ها همراه است. احساس تعجب به ترس تبدیل می‌شود و با علائمی نظیر شگفتی، حیرت، بهت و از این قبیل همراه است (همان منبع).
۲-۲-۴.تاثیر مهارت‌های هیجانی بر وضعیت روانشناختی
پژوهشگران مختلف ابراز داشته اند که مهارت‌های هیجانی بر سلامت حافظه و نیروی عقل، ادراک، معنا بخشی تجربه ها، داوری صحیح، تصمیم گیری مناسب و رشد روانی- اجتماعی فرد تاثیری چشمگیر می‌گذارد و افرادی که از مهارت‌های هیجانی بالایی‌ برخوردارند، قدرت بیشتری برای سازگاری با مسایل جدید روزانه دارند. هم چنین مهارت‌های هیجانی بالا با برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر و با توان بودن، هماهنگ کردن احساسات مختلف، شناسایی این احساسات و تاثیر آن‌ها بر مغز و رفتار همبستگی دارد (بردبار، ۱۳۸۴).
در مقابل، مهارت‌های هیجانی پایین با رفتارهای مساله ساز درونی ، سطوح پایین همدلی، ناتوانی در تنظیم خلق و خو، افسرده خویی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، انحرافات جنسی، دزدی و پرخاشگری همراه است (همان منبع).
با ارزیابی مهارت‌های هیجانی می‌توان میزان موفقیت های فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیش بینی کرد. در بررسی ها روشن شده است که عوامل کامیابی افراد برجسته، ناشی از احساسات مثبت است که آنان در خود ایجاد می کنند و برعکس افراد ناموفق کسانی اند که احساسات منفی را در خود پرورش می‌دهند.این عوامل احساسی مثبت عبارتند از احساس عزت نفس، دوست داشتن و عزیز داشتن خویش، خویشتن پذیری، خوش مشربی، ماجراجویی، بردباری و… ازجمله احساسات منفی می توان از بدبینی، ترس از شکست، اضطراب ، احساس ناتوانی، احساس حقارت ، ترس ازتنبیه ، احساس عدم امنیت ، فرار از پذیرش مسئولیت، احساس گناه و… نام برد (گنجی، ۱۳۸۱).
دکتر “جیم نیومن” در کتاب خود به نام “ترمزهای خودرا رها کنید"، احساسات منفی را به نوعی ترمز در زندگی و احساسات مثبت را به نوعی گاز در زندگی تشبیه می کند که سرعت کامیابی را افزایش می دهد. بعضی شرکت ها برای استخدام کارکنان خود علاوه بر آزمون عمومی، آزمون خوش بینی و بدبینی هم اجرا می‌کنند. تحقیقات نشان داده است کسانی که در آزمون اخیر نمره خیلی خوش بین را به دست آورده اند بسیار موفق هستند، زیرا افراد خوش بین وقتی شکست می خورند، شکست را به عواملی نسبت می دهند که آنها را می‌شود تغییر داد و نا امید نمی شوند (هیلگارد، ۱۳۸۵).
۲-۲-۵. تقویت مهارت‌های هیجانی
مهارت‌های هیجانی به عنوان یک عامل سازمان دهنده برای تفکر و برنامه ریزی مربیان تعلیم وتربیت به اثبات رسیده است و به کوشش های پراکنده ای که به عنوان پیشگیری اولیه محسوب می شود، انسجام بخشیده و آن‌ها را در یک دیدگاه متحد ارائه می‌دهد، مثل برنامه هایی که بنیان مدرسه ای دارند و در پیشگیری از جنایت، پیشبرد سلامت روان ، سلامت عمومی و حتی پیشگیری از بیکاری استفاده می شوند (بردبار، ۱۳۸۴).
یادگیری مهارت‌های هیجانی در منزل و با تعامل کودک- والد شروع می شود، بنابراین فرصت‌های یادگیری مهارت‌های هیجانی همیشه مساوی نیست چرا که ممکن است والدین محدودیت های روانی داشته و در نتیجه قادر به هدایت یک جریان یادگیری شناختی- هیجانی نباشند. هم چنین امکان دارد برخی از یادگیری‌ها در مدرسه صورت گیرد، مثلا در ارتباطات غیر رسمی معلم و کودک. جای دیگری که مهارت‌های هیجانی آموزش داده می‌شوند برنامه استاندارد می باشد.
طبق نظر کارول دو فالکو (۱۹۹۷)، جوانان محتاج مهارت هایی هستند که معمولا در بطن یک برنامه آموزشی مدرسه به حساب نیامده است و این مهارت‌ها عبارتند از کنترل تکانه، کنترل استرس، حس همدلی، حل مساله و مساله گشایی. برای اینکه دانش آموزان را به مرحله آموزشی بالاتری برسانیم باید ببینیم در کجا و در چه حالتی هستند و به آن‌ها منابع و مهارت‌هایی ارائه دهیم تا بتوانند با عوامل فشار زا مقابله کرده و کنار بیایند و سپس بتوانند به یادگیری موثرتر بپردازند. بدون این مهارت‌های اجتماعی و هیجانی، عوامل فشار زا مانع از رسیدن دانش آموزان به ظرفیت بالقوه تحصیلی خود می‌شوند. دوفالکو از برنامه‌‌‌‌‌ها‌یی که مهارت های اجتماعی را به عنوان قسمتی از برنامه های جامع و مداوم آموزش می‌دهد حمایت کرده و می گوید: بهتر است این قابلیت ها از دیدگاه پیشگیری اجرا شوند یعنی برنامه‌هایی که برای همه دانش آموزان انجام می‌شود نه فقط دانش آموزان مشکل دار. این برنامه ها باید مانند سایر مهارتهای تحصیلی آموزش داده شوند که عبارت است ازارائه مطلب ، الگو، تمرین ، کاربرد و پاداش (بردبار، ۱۳۸۴).
۲-۲-۶. نظریه های مهارت‌های هیجانی
۲-۲-۶-۱. نظریه مایروسالووی(۱۹۹۰)
مدل مهارت‌های هیجانی مایر و سالووی یک رویکرد مبتنی بر توانایی است.زمانی که آن‌ها برای نخستین باراین مفهوم را به کار بردند،مقصود آن‌ها این بود که توجه روشن تری نسبت به رابطه بین هیجان وشناخت (استدلال) ایجاد کنند در این مدل، مهارت‌های هیجانی به عنوان توانایی درک وتظاهر هیجانی، فهم وبکار گیری هیجان‌ها واداره هیجانها جهت تقویت رشد شخصی تعریف می شود.اما اخیرا سالووی و مایر درتجدید نظر درمورد تعریف اولیه خود مهارت‌های هیجانی را براساس کفایتهای اختصاصی آن شامل :

 

    1. توانایی درک و ابراز هیجان به شکل صحیح

 

    1. تسهیل هیجانی تفکر

 

    1. فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی و به کار گیری آگاهی هیجانی

 

    1. توانایی تنظیم هیجانی جهت ارتقا رشد هیجانی و عقلانی و سلامت ، تعریف نمودند .

 

با تعریف اخیر از مفهوم مهارت‌های هیجانی، آن‌ها تحلیل خود از توانایی های مرتبط با هیجان را به چهار حوزه از مهارت ها تقسیم کرده اند و آنها را رشته نامیده اند.
دریک نتیجه گیری کلی می توان گفت که مایر و سالووی مهارت‌های هیجانی را به عنوان توانایی و استدلال درباره هیجان‌ها تعریف می کنند. درنظرآنها ،مهارت‌های هیجانی نقش مهمی دربسیاری ازحوزه های زندگی بازی می کنند، اماسایر مهارت‌ها وکفایت‌ها نیز مهم هستند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:32:00 ب.ظ ]




ارتباط بین سازگاری شخصیت وعزت نفس به هردوصورت یاد شده ،چه مثبت وچه منفی ایجاد می شود.اگرخودآگاهی مثبتی داشته باشیم می توانیم با اعتماد به نفس بیشتری با مشکلات برخورد کرده وبه نوبه ی خودعزت نفس مارا افزایش می دهد واعتماد به نفسمان را زیادتر می کند. عکس این حا لت نیزصادق است،یعنی کاهش عزت نفس باعث کاهش کارایی مؤثر مابه عنوان یک انسان می شود وباعث کاهش اعتماد به نفس ما می شود.(استنهاوس،مترجم،آزادمنش،۸۷).
نقش الگویی والدین
پدرومادرنخستبن معلم ومربی کودک اند عملکرد ورفتارآنها درس آموزنده ای برای کودکان ونوجوانان است.اگر والدین افرادی ترسو ویاشجاع باشند.فرزندان اغلب به همانگونه خواهند بود. اگر پدرومادرآرام ،متین وباوقاردربرابرحوادث صبورواستوارباشند ،کودک ونوجوان هم ازآنها تبعیت خواهدکرد.جنبه ی الگویی والدین همیشه باید مورد نظرباشد. خود نگهداری وخون سردی آنها عامل رشدوپیشرفت فرزندان وکلید حل بسیاری از معما های زدگی است.
دانلود پایان نامه
موضع گیری والدین دربرابراموروحوادث بایدبه گونه ای باشد که کودک ونوجوان ازمشکل فرارنکند و دربرابر دشواریها خود را نبازد . برای وصول به چنین مقصدی ضروری است والدین خود دار و خود نگهدار با شند .
در برخورد با مسائل نوجوان حساسیت بیش از حد از خودشان نشان ندهند . خیلی عصبانی نشوند و سریع عمل نکنند خیلی
و قتها در بحرانهای زندگی فرزندان ، آرامش و سکوت محبت آمیز پدر ومادر بهترین حمایت به حساب می آید . ( فیلد ، مترجم اصغری پور ، ۸۲) .
میراث گرانبهایی که همه انسانها به عنوان پدر و مادر برای فرزندانشان به جای می گذراند ، احساس عزت نفس است این خصوصیت ، هدیه ای نیست که بتوان آن را از طریق وراثت به کودکان منتقل کرد . زیرا به طور ذاتی در ژنهای ما وجود ندارد ، عزت نفس بر اساس تجارب ما و از روزها ی اول زندگی شروع به شکل گیری می کند
والدین نقشی اساسی در روند این شکل گیری به عهده دارند . تمامی استعداد ها و توانایی های بالقوه کودک نابود خواهد شد مگر آنکه حس اعتماد به نفس آنها را فعال کنیم .
اعتماد به نفس ضعیف نه تنها خوش بینی ومیل طبیعی کودک ونوجوان به زندگی راکاهش می دهد.بلکه دربدترین شرایط این نیروهای مثبت را به انرژی مضری برای نوجوانان وجامعه تبدیل می کند.(استنهاوس ،مترجم،آزادمنش ۸۷).
مروری برتحقیقات انجام شده درمورد اعتماد به نفس وعزت نفس درخارج ازکشور:
آدلر(۱۹۴۰)، آلپورت (۱۹۳۰)، سالیون (۱۹۳۷)، فریج (۱۹۶۸)، وارگو (۱۹۷۲)، نام برد.
کوپراسمبت (۱۹۶۷)، درتحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان برخوردار ازعزت نفس بالا ،افرادی هستند که با احساس اعتماد به نفس وبهره گیری ازاستعداد های خود ابرازوجود می پردازد وبه راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرارنمی گیرند.
دکتردیپوند(۱۹۹۵)، طی تحقیق درمورد اعتماد به نفس نوجوانان دختر و پسر به این نتیجه رسید که نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر ، بیشتر دچار ضعف در اعتماد به نفس ، اضطراب ، فشار روانی و افسردگی می شوند .
روزنبرگ ( ۱۹۶۵) ، نخستین مطالعات علمی را در زمینه ی عزت نفس انجام داد . ولی متغیرهای اجتماعی « طبقه ی اجتماعی ، نژاد ، مذهب ، ترتیب تولد و ارتباط بین والدین را بر عزت نفس گروه زیادی از نوجوانان مورد بررسی قرار داد و با انجام این کار موجب رواج یافتن مقیاسهای اندازه گیری عزت نفس شده است .
تحقیقات داخلی انجام شده در زمینه ی اعتماد به نفس و عزت نفس
پنجاه روش برای عزت نفس : نویسند ه علی ایرانشاهی
تصوری که کودکان از خود دارند چگونگی برخورد آنان با دنیای پیرامونشان شکل می دهد.یکی ازبزرگترین تفاوت های افراد موفق وناموفق این است که انسانهای موفق به خود اعتماد به نفس دارند وخود راشایسته ی آن می دانند که خودرا درزمره آدم های موفق قراردهند.
تحقیق دیگری درسا ل ۱۳۷۶ توسط ناژوانی انجام شد که درمورد مقایسه بین اعتماد به نفس دانشجویان دختر ورزشکار با دانشجویان دخترغیر ورزشکاردانشگاه اصفهان بود بررسی آماری انجام شده بیانگر این مطلب است که میزان اعتماد به نفس دانشجویان دختر ورزشکار بیش از دانشجویان دختر غیر ورزشکار بود .
کلانتر ۱۳۸۴ طی پژوهش خود تحت عنوان « بررسی رابطه بین اعتماد به نفس و افت تحصیلی دانش آموزان » نشان داد که تفاوت معنا داری بین میانگین نمرات اعتماد به نفس دانش آموزان با سابقه مردودی و میانگین نمرات اعتماد به نفس دانش آموزان بدون سابقه مردودی وجود دارد .
روحانی در سال ۱۳۸۴ در پژوهش خود رابطه بین خود پنداری را با موفقیت تحصیلی مورد بررسی قرار داده است، در این تحقیق ۲۴۰ دانش آموز که در یک آزمون خود پنداری شرکت نمودن و معدل کل سالانه آنها به عنوان معیاری برای میزان موفقیت تحصیلی استفاده شود . نتایج نشان داد که بین خود پنداری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
فصل سوم
طرح پژوهش
در این فصل ابتدا روش تحقیق تشریح گردیده و بعد از آن اطلاعاتی راجع به جامعه و نمونه ی تحقیق وروش نمونه گیری و ابزار جمع آوری اطلاعات بیان شده است.
روش پژوهش
انتخاب روش تحقیق بستگی به ماهیت موضوع ، اهداف پژوهش ، فرض یا فرضهای تدوین شده ، ملاحظات اخلاقی ، و انسانی ناظربر موضوع تحقیق و وسعت و امکانات اجرایی آن دارد .
مطالعه کنونی با توجه به موضوع بررسی،توصیفی می باشد.
روش مورد استفاده روش غیر آزمایشی موسوم به همبستگی می باشد. این روش درمطالعاتی کاربرد دارد که پژوهشگر با استفاده ازیک گروه آزمودنی ،دست کم درباره دومتغییر بدون آنکه هیچ یک ازآنها دستکاری یا کنترل شود،اطلاعاتی به دست می آورد.اینگونه اطلاعات رامی توان برای بررسی این مطلب به کار برد که آیا متغییرهای مورد مطالعه با یکدیگر ارتباط دارند؟هریک ازمشخصه های آماری حاصل ازمطالعات همبستگی ،شاخص عددی به دست می دهد که نشان دهنده قدرت ارتباط بین متغییر های اندازه گیری شده درمجموعه های معینی ازداده هاست.نکته مهم این است که مقصود ازگردآوری اطلاعات درپژوهش های همبستگی ،هرگز تحقیق درباره یک ارتباط علت و معلولی نیست.(دلاور،۸۵).
باتوجه به این که اطلاعات لازم دراین پژوهش ،ازطریق پرسشنامه گردآوری شده است ،این تحقیق ازنوع پیمایشی است.
جامعه آماری
جامعه مجموعه اعضای حقیقی یا فرضی است که نتایج پژوهش به آن انتقال داده می شود.
دراین پژوهش جامعه آماری شامل کلیه آزمودنی هایی است دربین سالهای ۱۲تا۱۶ سال .درشهرستان نجف آباد به همراه والدینشان.
نمونه وروش نمونه گیری
نمونه گروهی ازاعضای یک جامعه تعریف شده است که اطلاعات مورد نیازپژوهش به کمک آن حاصل می شود.
نمونه آماری این پژوهش شامل ۶۰نفرآزمودنی دربین سالهای ۱۲تا۱۶ سال به همراه والدینشان.
روش نمونه گیری
دختران وپسران ۱۲تا۱۶ سال به صورت روش نمونه گیری دردسترس ازمکانهای مختلف درسطح شهر نجف آباد انتخاب
شده اند که به آنها پرسشنامه ی اعتمادبه نفس کوپراسمیت داده شد وپرسشنامه عزت نفس آیزنیک نیز به۳۰نفرازپدران و۳۰نفرازمادران داده شد تارابطه بین دومتغییر تخمین زده شود وهد ف ما دراین پژوهش این بوده است که دانش آموزان که
درمقاطع مختلف تحصیل می کنند آیا میان عزت نفس والدین آنها واعتماد به نفس خودشان دزمینه های مختلف رابطه وجود دارد یاخیر؟
ابزاراندازه گیری
ذراین پژوهش برای جمع آوری اطلاعات مربوطه ازپرسشنامه اعتماد به نفس کوپراسمیت وپرسشنامه عزت نفس آیزنیک استفاده شده است.
شیوه ی نمره گذاری پرسشنامه اعتماد به نفس کوپر اسمیت
کوپراسمیت (۱۹۶۷) مقیاس اعتماد به نفس خود را براساس تجدید نظری که برروی مقیاس راجرزدیموند (۱۹۵۴) انجام داده،تهیه وتدوین کرد.این مقیاس دارای ۵۸ ماده است که ۸ ماده آن یعنی شماره های :۶-۱۳-۲۰-۲۷-۳۴-۴۱-۴۸-۵۵ دروغ سنج می باشد.درمجوع ۵۰ سوال آن بر۴ خرده مقیاس :اعتماد به نفس کلی،اعتمادبه نفس اجتماعی،اعتماد به نفس خانوادگی واعتماد به نفس تحصیلی تقسیم شده است.
شیوه نمره گذاری این آزمون به صورت صفر ویک است به این معنا که:
ماده های شماره های :۲-۵-۱۰-۱۴-۱۸-۱۹-۲۱-۲۳-۲۸-۲۹-۳۰-۳۲-۳۶-۴۵-۴۷-۵۷-پاسخ بلی یک نمره وپاسخ خیر صفرمی گیرد.
وبقیه سؤالات به صورت معکوس است. یعنی پاسخ خیر آنها یک نمره وپاسخ بله صفر میگیرد.
درتحقیقی که برروی ۲۳۰نفر درسال ۱۳۸۰برروی دانش آموزان سال دوم دبیرستان شهرتهران انجام شده است .میانگین به دست آمده ۴/۲۵ است.
لذا افرادی که دراین آزمون بیشترازمیانگین نمره بگیرند دارای اعتماد به نفس بالا وافرادی که کمتراز آن نمره بگیرند دارای اعتماد به نفس پائین خواهند بود.
روایی وپایایی
این پرسشنامه یک پرسشنامه استاندارد شده می باشد ودارای روایی وپایایی است وتوسط کوپراسمیت شناخته شده ومورد آزمایش قرار گرفته است.
میزان پایایی این پرسشنامه با بهره گرفتن از « آلفای کرونباخ ۸۷ درصد می باشد.»
شیوه ی نمره گذاری پرسشنامه عزت نفس آیزنیک
این پرسشنامه در سال (۱۹۷۶) توسط آیزنیک تهیه وتدوین شده است. دراین پژوهش برای به دست آوردن میزان عزت نفس والدین آزمودنی ها ازپرسشنامه آیزنیک استفاده شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




درک همسر

‏‏یافته‏‏ها نقش میزان درک همسر را در تعیین رضایتمندی زناشویی خاطر نشان ساخته و نشان داده است که زوج‏هایی که از شیوه‏های کنش متقابل که ارتباط آن ها را سهولت بخشیده و فهم آنها را در خصوص احساسات وعواطف دیگران بهبود می‏بخشد، استفاده می‏کنند، رضایت بیشتری از زندگی زناشویی خود دارند.(مرادی، ۱۳۸۶)

ابراز محبت

‏‏پیوند زناشویی با ابراز محبت و علائق استحکام پیدا می‏کند و از این رهگذر دوام می‏یابد. اکثر خانواده‏ها به خاطر عدم شناخت چگونگی ابراز مهر و محبت و یا عدم ابراز آن در میان خود، دارای مشکلاتی در روابط بین خود و در روابط با فرزندانشان می‏باشند چرا که فرزندان در صورتیکه گرمی و محبت را حاکم بر روابط خویش ببینند بیشتر احساس امنیت می‏کنند و همچنین شیوه ابراز محبت را فرا می‏گیرند و نیز گرمی و محبت الدین نسبت به یکدیگر، روابط فرزندان را مستحکم‏تر و بر پایه مهربانی و عواطف پایه‏ریزی می‏کند. (رحیم‏زاده، ۱۳۷۵)

توجه و علاقه و حمایت

‏تمایل وتوجه به باور داشتن و این باور و انتقال این که تو برای من مهم هستی و به آن چه برای تو اتفاق می‏افتد، بها می‏دهم و مراقب تو هستم، دو نشانه مهم تمایل و توجه به همسر، توجه به رفاه او و آمادگی برای کمک و حمایت از اوست که خود یکی از عوامل مؤثر در ازدواج‏های موفق است و مهمترین نیروی پیوند دهنده روابط زوج‏ها می‏شود و محبت متقابل، دریافت صمیمیت، وفاداری، اعتماد و دوستی به هم گره خورده، عشق عمیق‏تری را پایه‏گذاری می‏کند. پژوهش‏ها حاکی از آن است که رابطه بین رضایتمندی زناشویی و حمایت در زنان قویتراز همسران آنهاست. با کمک کردن به همسر، او درک می‏کند که در سختی‏ها، همسرش یارویارو او می‏باشد. ضمناً حمایت می‏تواند به زوجین احساس نزدکی بیشتری بدهد. (مرادی، ۱۳۸۶)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

مسائل جنسی

‏‏به اعتقاد بسیاری رابطه بین زوجین مهمترین عامل تعیین کننده زندگی زناشویی است. رابطه جنسی در پنج سال اول زندگی زناشویی فاقد پیچیدگی است و مشکلات جنسی در این مرحله معمولاً منشأ عاطفی ندارند بلکه بیشتر ناشی از شیوه‏های نامناسب برقراری رابطه جنسی است و با تولد فرزندان، نارضایتی جنسی با کاهش میل جنسی در زن شدت می‏گیرد. (پروینیان، ۱۳۸۳) بایستی توجه داشت که یکی از عمده‏ترین تفاوتهای بین زنان و مردان در معنایی است که آنها به رابطه جنسی می‏دهند. زنان رابطه جنسی را به حس عاطفی و نزدیکی ربط می‏دهند ولی مردان تمایل دارند رابطه جنسی را به پیشرفت، ماجراجویی و نمایش اراده و قدرت یا کسب لذت جنسی ربط دهند با وجود این باید توجه داشت که اینها تفاوتهای آثاری است و تفاوتهای فردی را منعکس نمی‏کند. بیشتر مردان مثل زنان عشق و رابطه جنسی را با هم ترجیح می‏دهند و به عشق به خاطر اهمیت آشکارش در زندگی ارزش بیشتری قائل می‏شوند. (فرانکن، ترجمه شمس‏اسفندآباد، محمودی وامامی‏پور، ۱۳۸۴)
از عوامل دیگری که موجب رضایت زن از زندگی زناشویی می‏َشود ارضاء نیازهای جنسی زن است ارضاء نیازهای جنسی زن مشروط به آگاهی مرد نسبت به نیازهای روانی و جسمی همسرش و چگونگی ارضاء آن نیازهاست و چنانچه مرد در این مورد موفق نباشد زن دچار نارضایتی می‏شود و اغلب اوقات سردمزاجی زن حاصل عملکرد شوهر است. در روابط زناشویی سه عامل وجود دارد که سبب ارضاء لذت بخش خواهد شد. یکی از اینها داشتن اطلاعات کافی در مورد امور جنسی و دیگری آزاد بودن از ترس‏ها، تعصبات و انحرافات مربوط به موضوعات جنسی و سوم توازن میان مقدار تمایل جنسی زن و مرد است. (شاملو، ۱۳۸۱)

دخالت اقوام و دوستان

ترمن[۱۱۰] وابستگی شدید زوجین را به خویشان و دوستان یکی از عواملی می‏داند که می‏تواند موجب کاهش رضایت زناشویی گردد. (سلیمانیان، ۱۳۷۲) پارسونز[۱۱۱]‏معتقد است که دخالت‏های دیگران، خوشبختی و همبستگی خانوادگی را بر هم می‏زند. (رحیم‏زاده، ۱۳۷۷)

صرف اوقات فراغت با هم

‏کم شدن برنامه‏ ریزی فعالیت‏های لذت‏بخش و تفریحات و کاهش زمان فراغت و جانشین شدن تکالیف و کارهای روزمره خانه‏داری باعث کاهش رضایت زناشویی می‏شود. (هیوستون وهمکاران، ۱۹۸۶)

اشتغال

‏‏پژوهش‏ها نشان داده عزت نفس، رضایتمندی و سازگاری زناشویی در زنان شاغل نسبت به زنان خانه‏دار بیشتر و اضطراب و ناامیدی در آنها کمتر است. در یک پژوهش که اشتغال زن روی روابط خانوادگی تحقیق شد نتایج نشان داد که زوجین زمانیکه موقعیت شغلی زن بر اساس تمایلشان بود کمتر افسرده بودند و چنانچه شغل زن در خارج از خانه با موافقت همسر باشد و مردان نیز به همسران شاغل خود درکارهای خانه کمک کنند اشتغال زن نمی‏تواند روی نوع روابط خانوادگی تأثیر بدی بگذارد.(مرادی، ۱۳۸۶)

سبکهای دلبستگی

‏به طور کلی دلبستگی ایمن با رضایتمندی زناشویی بیشتر و دلبستگی غیر ایمن با رضایتمندی زناشویی کمتر رابطه دار. (بانز، ۲۰۰۴) بایستی توجه داشت که امروزه مفهوم زناشویی بر اساس محبت، همکاری، همدردی، تفاهم، گذشت و فداکاری متقابل در زندگی مشترک زن و شوهر استوار است، مفهوم جدید زناشویی با توجه به حفظ نسبی استقلال شخصیت زن و شوهر، فراهم ساختن امکانات مالی و ارضای نیازهای مشروع ومتقابل هر یک از آنها تکوین یافته است. دور شدن از این مفهوم و عدم توجه به هدف اساسی زناشویی سبب افزایش عدم رضایت زناشویی و طلاق‏های زیان‏آور و سرسام‏آور کنونی می‏باشد. (احمدی، ۱۳۸۰) و نیز باید به این نکته توجه کرد که آگاهی در زمینه استعدادها، آرزوها، آرمان‏ها، ارزش‏ها، توقعات و انتظارات از یکدیگر و شناخت نسبی در زمینه رشد عاطفی، رفتاری (صدری، ۱۳۷۷۵) درک حساسیت‏ها و نیازهای طرف مقابل رسیدن به تصمیمات همگون و یافتن راه‏های لذت بردن بیشتر، بسیاری از مشکلات خانواده‏ها را که در واقع ریشه اصلی آنها سوء تفاهم‏هاست، برطرف می‏کند. (بک، ترجمه قراچه‏داغی، ۱۳۸۰)

رشد عاطفی ـ فکری

‏‏‏شخصی که ازلحاظ عاطفی و فکری رشد کرده در مورد اعضای خانواده و مشکلات زندگی نظر واقع‏بینانه‏ای دارد و دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می‏تواند از بحرانهای زندگی جلوگیری کند. رشد اجتماعی نیز رابطه نزدیکی با رشد عاطفی و فکری دارد زیرا کسی که ازلحاظ اجتماعی رشد کرده روابط اجتماعی را بهتر درک کرده و می‏داند که چگونه با دیگران سازش کند.(شعبانزاده و خواجه‏پور، ۱۳۸۶)
بایستی توجه داشت که کیفیت ازدواج‏ها ابدی نیست. بدون تلاش و توجه به روابط کیفیتش را از دست می‏دهد و خراب می‏شود. (وود، ۱۹۹۵) مسائلی مانند رفتار و گفتگوهای خشن (استئوبر، ۲۰۰۵) برداشت‏های منفی زوجین، داشتن معیارهای انعطاف‏ناپذیر، تعصب‏های شخصی و سوء تفاهم یا درک نکردن صحبت‏های یکدیگر آنطور که هست در اغلب ازدواج‏ها موجب نارضایتی زوجین شده، بر جنبه‏ه ای مثبت ازدواج غلبه می‏یابد. (حیدری، مظاهری، پوراعتماد، ۱۳۸۴) و نیز دیده شده افرادی که دارای ارتباط ساختگی (تصنعی) هستند یعنی افرادی که الگوی روابط خود را بر اساس الگوبرداری ساختگی مثل الگوبرداری از تلویزیون به جای الگوبرداری واقعی از زندگی تنظیم کرده بودند. در روابط رومانتیک احساس رضایت کمتری می‏کردند. زیرا این امر باعث شده بود که انتظارات ایده‏آل بیشتری از روابطشان داشته باشند که این انتظارات بنابر واقعیات موجود نبود و این ایده‏آل‏گرایی به رضایتمندی کمتری می‏انجامد و حتی باعث افزایش میزان طلاق می‏گردد. (لائورن[۱۱۲]، ۲۰۰۷)
کرونباخ[۱۱۳] می‏گوید: وقتی که ارزش‏های زوجین مشترک باشند به یکدیگر احترام می‏گذارند و تفاوتها را عاقلانه حل می‏کنند ولی زندگی زوجینی که ارزش‏های مشترک ندارند از هم می‏پاشد زیرا هر یک از اعضای آن به سویی می‏روند. به اعتقاد او عدم هماهنگی نظام ارزشی زن و شوهر معمولاً سبب بروز اختلاف می‏شود. (بیدمشکی، ۱۳۷۹)
پژوهش‏ها حاکی از آن است که در رضایت زناشویی، تفاوت‏های جنسی آشکاری وجود دارد. مردان بیشتر از زنان گزارش می‏دهند که از زندگی زناشویی خود راضی هستند. زندگی زناشویی بدون دردسر با افزایش سلامت روانی و جسمانی مردان ارتباط دارد. پیامدی که از افزایش احساس دلبستگی، تعلق و حمایت اجتماعی ناشی می‏شود ولی در زنان کیفیت رابطه تأثیر بیشتری به سلامتی روان آنها دارد. در نتیجه وقتی زندگی زناشویی مشکلاتی دارد، زنان بیشتر از مردان رنج می‏برند. در صورتیکه زنان زیر فشارهای شوهر، فرزندان، خانه‏داری و شغل قرار داشته باشند زندگی زناشویی می‏تواند ضرر زیادی به رضایت زناشویی بزند. زنان بیشتر تمایل دارند یک رابطه را به صورت ناخوشایند ارزیابی نموده و سعی کنند آن را تغییر دهند. مردان اغلب خود را از تعارض کنار می‏کشند و استرس را برای زنان دو چندان می‏کنند.
بسیاری از افراد در مورد خوشبختی تصورات افسانه‏ای دارند، افسانه‏هایی که خیلی از واقعیت دور است. (برک، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۵)
این تصور در نظریه لازاروس[۱۱۴] (۱۹۸۵) بر می‏گردد به تصوراتی که افراد نقاط مثبت و مزایای مالی وشرایط طرف مقابل را از طریق شیشه رنگی به شکل باغ گل رز می‏بینند. (اسچورمن ـ کروک، ۲۰۰۱)
پولی نیکولاس می‏گوید: ازدواج کتابی است که فصل اول آن به نظم است و بقیه فصول به نثر ( شاهپرویزی،۱۳۷۸)
و هنگامی که افسانه‏ها واژگون می‏شوند، زوجین از ناامیدی واکنش نشان می‏دهند و زندگی زناشویی کمتر خشنود کننده و بیشتر تعارضی می‏شود. (برک ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۵)
در پژوهشی که توسط سالیوان[۱۱۵] و شوبیل[۱۱۶] در ۱۹۹۵ به منظور بررسی رابطه بین انتظارات جوانان و سطح باورهای غیرمنطقی و رضایت آنها از روابط زناشویی پرداختند، نتایج نشان داد که عدم رضایت از زندگی فعلی با سطوح باورهای غیر منطقی و انتظارات آنها رابطه دارد.
در پژوهش دیگری که توسط سلیمانیان در ۱۳۷۳ انجام شد و موضوع آن بررسی تأثیرتفکرات غیرمنطقی بر اساس رویکرد شناختی بر نارضایتی زناشویی بود، برد نتایج بالاتر بودن نارضایتی زناشویی افراد واجد تفکرات غیرمنطقی را نشان داد. (سلیمانیان، ۱۳۷۳)
از جمله باورهای غیرمنطقی پیش‏بینی کننده و مؤثر بر احساس‏های زوجین شامل:
۱ـ باور به تخریب‏کنندگی مخالفت:
یعنی عدم پذیرش اختلاف نظر‏ها و تفسیر منفی و ناراحت کننده از آنها. این باور در زنان بیشتر از مردان است و باعث کاهش احساسات مثبت نسبت به همسر می‏گردد. (حیدری، مظاهری و ادیب‏راد، ۱۳۸۱)
۲) توقع ذهن‏خوانی:
انتظار این که بدون نیاز به اظهار کردن، طرف مقابل بتواند احساس‏ها و افکار ونیازهای همسرش را بفهمد. (حیدری، مظاهری و ادیب‏راد، ۱۳۸۱)
می‏دانیم که انسان از اولین روزهای ارتباط خود با دیگران کم و بیش به اهمیت زبان غیرکلامی پی برد. (فرهنگی، ۱۳۷۹) با اینکه از روی علائمی مانند فاصله، حرکات چهره، اندام‏ها، اشارات دست و پا و غیره می‏توان تا حدودی به احساسات طرف مقابل پی برد لیکن باید توجه داشت که درک درست داشتن ازاین علائم غیرشفاهی نیاز به تخصص و تجربه دارد، نمی‏توان از هر کس توقع داشت که آنها را درست درک و تفسیر کند. انتظار این که دیگران بتوانند حتی بدون نیاز به این علائم، ذهن ما را بخوانند و متوجه نیازها و احساسات ما شوند، کاملاً غیرمنطقی و غیرعملی است اما همسران به دلیل نزدیکی و صمیمیتی که با یکدیگر دارند، این انتظار را دارند. به نظر می‏رسد از انجا که زنان بیشتر ازمردان عواطف و احساسات خود را نشان می‏دهند، بی‏توجهی شوهرانشان می‏تواند موجب خدشه‏دار شدن بیشتر احساسات آنها نسبت به همسرانشان شود. (حیدری، مظاهری و پوراعتماد، ۱۳۸۴)
‏۳ـ عدم تغییرپذیری همسر
به معنای عدم قابلیت همسر در تغییر رفتارها و انتظار این که رفتارهای مورد نظر در آینده نیز تکرار شوند. (حیدری، مظاهری و ادیب‏راد، ۱۳۸۱) اعتقاد به این که رفتار و خصوصیات فرد چنان در وی ریشه دارند که قابل تغییر نیست خصوصاً در مورد رفتارها و صفات غیرمطلوب که امید برای بهتر شدن و نیز آینده زندگی زناشویی را از بین می‏برد در نتیجه این باور ایجاد می‏کند که هیچ اقدامی رابطه را بهتر نمی‏کند و در نتیجه افزایش این باور با کاهش احساس مثبت نسبت به همسر همراه می‏شود. (حیدری، مظاهری و پوراعتماد، ۱۳۸۴)
۴ـ کمال‏گرایی جنسی
یعنی انتظار از همسر در ایجاد رابطه جنسی در همه شرایط و بدون توجه به شرایط دیگری (حیدری، مظاهری و ادیب راد، ۱۳۸۱).
ترودل[۱۱۷] بر اساس پژوهشی اعلام کرد که زنان بیشتر از مردان به زندگی زناشویی اهمیت می‏دهند تا رفتار جنسی (ترودل، ۲۰۰۲). بنابراین می‏توان انتظار داشت که اگر کمال‏گرایی جنسی در مرد توسط همسرش پاسخ داده شود نمی‏تواند تأثیر منفی بر احساسات زوجین نسبت به یکدیگر داشته باشد. همچنین با توجه به رابطه بین نقش جنسی و سازگاری زناشویی (مک گاورن[۱۱۸] ، ۲۰۰۲) کمال‏گرایی جنسی مرد می‏تواند در شرایط بالا بودن کمال‏گرایی جنسی در زن موجب احساس مثبت زن نسبت به همسر خود شود. (حیدری، مظاهری و پوراعتماد، ۱۳۸۴)
۵ ـ باور به تفاوتهای جنسی
به معنای نداشتن درک صحیح از تفاوتهای شناختی و فیزیولوژی زن و مرد و انتظار یکسان داشتن و یا اصیل دانستن دلایل مادرزادی در تفاوتهای دو جنس است. که این باور در زنان قویتر از مردان است. (حیدری، مظاهری وادیب‏راد، ۱۳۸۱) و با کاهش احساس‏های مثبت نسبت به همسر همراه است. (حیدری،مظاهری و پوراعتماد، ۱۳۸۴)
نداشتن درک درست از تفاوتهای شناختی، داشتن انتظارات یکسان از هر دو جنس، اصل دانستن دلایل سرشتی و مادرزادی در ایجاد رفتارها و گرایش‏ها موجب انتظارات غیرواقع‏بینانه واز بین رفتن امید به بهبود و تغییر در دیگری می‏شود. چرا که هر کدام انتظار دارند که همسرشان در موقعیت‏های مختلف همانند دیگری عمل کند بدون توجه به این که زنان و مردان شیوه‏های ارتباطی متفاوتی دارند. زنها به نشانه علاقه و ادامه گفتگو بیشتر سؤال می‏کنند، حرف می‏زنند و گوش می‏دهند درحالیکه در مردها سؤال کردن به منزله درخواست اطلاعات بیشتر است. زنها به صحبت و مشورت علاقمندند در حالی که مردها ترجیح می‏دهند که زنها به جای دردل کردن، مشکلات خود را صریح بیان کنندو راه حل بخواهند. (بک ترجمه قراچه‏داغی، ۱۳۸۰) زنها از این که شوهرانشان با آنها درو دل کنند واز اسرارشان حرف بزنند، لذت می‏برند و برعکس از لب فروبستن شوهر و از عدم ابراز احساسات او ناراحت می‏شوند. در چنین شرایطی عدم توجه به تفاوتهای جنسی و رفتاری منجر به ایجاد احساسات منفی در زن می‏شود که به نوبه خود می‏تواند رفتار وی نسبت به همسرش را تحت تأثیر قرار دهد. در عین حال بر احساسات مثبت همسر نسبت به او تأثیر بگذارد و باور به فطری بودن و یا به عبارتی مادرزادی بودن تفاوتها، امید به آینده و بهتر شدن وضعیت را منتفی می‏کند. (حیدری، مظاهری و ادیب‏راد، ۱۳۸۱)
نتایج پژوهش مک دونالد[۱۱۹] در مورد عشق و اعتماد به عنوان دو عامل مستقل در رابطه صمیمانه نشان داد این دو عامل در بین افراد مختلف و دوجنس به صورت متفاوتی است. دختران در عشق نمره بالاتری گرفتند و تحقیق نشان می‏دهد که عشق به طور منفی یا اجتناب مرتبط است ولی نه با امنیت و اعتماد.

نظریه آیرون بک در مورد عوامل مؤثر بر رضایت مندی زناشویی

ریشه اصلی مشکلات زناشویی و روابط انسانی سوء تفاهم است. تفاوت در نحوه نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پیامدهای ناشی از آن می‏شود و اینکه هر یک از طرفین مسئله را به نحو متفاوتی می‏بیند و آن چه گفته می‏شود با آن چه شنیده می‏شود گاه کاملاً متفاوت است. در واقع سوء تفاهم یک فرایند پویا است و زمانی ایجاد می‏شود که زن و شوهر تصویر مخدوش از همسرش در ذهن دارد. این تصویر مخدوش به سهم خود شرایطی را فراهم می‏سازد که طرفین رفتار و گفتار یکدیگر را بد تعبیر کنند. (بک، ترجمه قراچه‏داغی ۱۳۸۰)
در دوران عاشقانه اوایل ازدواج زن و شوهر سوار بر مرکب عشق و دلبستگی رویایی جز ازدواج موفق در سر ندارند و معتقدند که روابط آنها، متفاوت از دیگران است. و عشق عمیق و خوشبختی آنها پشتوانه زندگی مشترک آنها خواهد بود. آنها تعصبات مثبت از خود نشان می‏دهند و تقریباً هر کاری که انجام می‏دهند از سوی دیگری با طرز تلقی مثبت مورد استقبال قرار می‏گیرد گویی هیچ کدام ممکن نیست مرتکب اشتباهی شوند اما اغلب می‏بینند که برای برخورد با مسائل و تضادهایی که به تدریج بر زندگی مشترکشان ریشه می‏دواند از آمادگی لازم بی‏بهره‏اند. وقتی ابرهای تیره بر روابط آنها سایه می‏اندازد و در محاصره سوء تفاهم قرار می‏گیرند، روابط محبت آمیزشان از دست می‏رود. تکرار دلگیری‏ها، مشاجره‏ها و دلسردی‏ها، طرز تلقی طرفین را تغییر می‏دهد. حال زن و شوهر از تعصب مثبت به سمت تعصب منفی می‏‏روند تا رفتار هر کدام از سوی دیگری تعبیرمنفی پیدا کند و کار به جایی می‏رسد که زن و شوهر محال است که در نظر یکدیگر کار درستی انجام دهند. (مرادی، ۱۳۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ب.ظ ]




پهنای باند(کیلو هرتز)

 

 

 

خیلی طولانی

 

۱۰۰۰

 

کمتر از یک

 

 

 

طولانی

 

۱۰ تا ۱۰۰

 

۲ تا ۵

 

 

 

متوسط

 

۱ تا ۱۰

 

۱۰

 

 

 

کوتاه

 

۰٫۱ تا ۱

 

۲۰ تا ۵۰

 

 

 

خیلی کوتاه

 

کمتر از ۰٫۱

 

بیشتر از ۱۰۰

 

 

 

۲-۳- اجزاء شبکه­ حسگر بیسیم زیرآب
معمولا شبکه های حسگر بیسیم زیر آب از اجزای زیر تشکیل می شود.

 

 

  • گره حسگر زیر آب[۴۱]

 

 

گونه ­ای حسگر است که قادر است امواج صوتی را دریافت، پردازش و ارسال نماید. درون این نوع حسگر­ها از مودم صوتی زیرآب استفاده می­ شود. این مودم عمل تبدیل سیگنال صوتی به الکتریکی و بالعکس را انجام می­دهد.

 

 

  • گره سینک[۴۲]

 

 

گره سینک، گرهی است که مسئولیت جمع­آوری داده ­ها از سایر گره­های حسگر را به عهده دارد. این گره­ها قابلیت پردازشی بیشتری نسبت به سایر گره­ها دارند. همچنین انرژی ذخیره شده در این نوع گره­ها بیشتر است. سینک­های زیرآبی مسئول هدایت داده ­ها از شبکه­ کف اقیانوس به ایستگاه­های سطحی[۴۳] می­باشد. برای انجام عمل دریافت از حسگرها و ارسال به گره مستقر در سطح، مجهز به دو نوع گیرنده فرستنده [۴۴] صوتی هستند. از گیرنده فرستنده افقی برای ارتباط با گره­های حسگر و از گیرنده فرستنده عمودی برای ارسال اطلاعات و دریافت فرامین از ایستگاه مستقر در سطح آب استفاده می­ کند. در آب­های عمیق، گیرنده فرستنده عمودی باید محدوده ارسال زیادی داشته باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

  • زیرآبی­­های خودمختار [۴۵](AUVs)

 

 

AUVها، زیرآبی­های خودمختار و هوشمندی هستند که قادر به پیمایش در زیر آب و انجام عملیات در محدوده وسیع، بدون نیاز به اپراتور انسانی هستند. این تجهیزات مجهز به انواع حسگرها جهت جمع­آوری داده در محیط زیر آب می­باشند. AUV­ها می­توانند آزادانه در محیط سه بعدی زیر آب حرکت کنند [۴]. استفاده از چندین AUV در سیستم سبب مقاوم بودن آن در برابر شکست[۴۶] و موثرتر بودن آن نسبت به حالت استفاده از یک AUV باشد [۱۶]. در بسیاری از منابع موجود از مزایای استفاده تیمی AUVها استفاده شده است. در [۱۲] یک برنامه­ریز برای AUVهای همکار معرفی شده است. الگوریتم ارائه شده قادر به شناسایی و ردیابی اهداف در محیط­های غیر پویا و پویا است. AUVها در ابتدا محیط را پوشش می­ دهند. با یافتن هدف، برای اهداف غیر متحرک آن را طبقه ­بندی[۴۷] و برای اهداف متحرک، آن را ردیابی می­نمایند. در [۱۷] از یک برآوردگر حالت[۴۸] چند AUV برای تعیین موقعیت سه بعدی یک ماهی برچسب زده شده با فرستنده صوتی استفاده شده است.
۲-۴- معماری­ های ارتباطی شبکه­ های حسگر بی­سیم زیرآب
در این قسمت، معماری­های متداول ارتباطی شبکه­ ها­ی حسگر بی­سیم زیرآب توضیح داده می­ شود. به طور خاص معماری شبکه ­های زیرآبی دو بعدی و سه بعدی مورد توجه قرار گرفته است. در ادامه چند معماری ارتباطی زیرآبی معرفی شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]