فرضیه فرعی اول

خودآگاهی بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر دارد.

۰٫۹۴۱

تایید نشد

فرضیه فرعی دوم

خودتنظیمی بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر دارد.

۰٫۷۹۲

تایید نشد

فرضیه فرعی سوم

خودانگیزی بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر دارد.

۰٫۲۸۷

تایید نشد

فرضیه فرعی چهارم

آگاهی اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر دارد.

۰٫۴۹۴

تایید نشد

فرضیه فرعی پنجم

مهارتهای اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان تاثیر دارد.

۰٫۹۲۸

تایید نشد

(منبع : یافته های پژوهش)
از آنجا که مقادیر P-VALUE بزرگتر از ۰٫۰۵ شده است ، معنی دار نبودن رابطه منتج می شود یعنی هوش عاطفی و مولفه هایش بر عملکرد شغلی کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران تاثیر ندارد.
۴- بر اساس پژوهش انجام شده بین خودآگاهی و عملکرد کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران رابطه ای ضعیف وجود دارد که این رابطه نیازمند بهبود است .
۵- بر اساس پژوهش انجام شده بین خودتنظیمی و عملکرد کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران رابطه ای ضعیف وجود دارد که این رابطه نیازمند بهبود است .
۶- بر اساس پژوهش انجام شده بین خودانگیزی و عملکرد کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران رابطه ای ضعیف وجود دارد که این رابطه نیازمند بهبود است .
۷- بر اساس پژوهش انجام شده بین آگاهی اجتماعی و عملکرد کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران رابطه ای ضعیف وجود دارد که این رابطه نیازمند بهبود است .
۸- بر اساس پژوهش انجام شده بین مهارتهای اجتماعی و عملکرد کارکنان اداره کل بیمه سلامت استان تهران رابطه ای ضعیف وجود دارد که این رابطه نیازمند بهبود است .
۵-۳-ارائه راهکارها و پیشنهادهایی بر اساس نتایج بدست آمده پژوهش
همانطور که در نتایج تحقیق مشخص شد ، کلیه فرضیات پژوهش مورد نظر مورد تایید و پذیرش قرار نگرفته است لذا اداره کل بیمه سلامت استان تهران دارای وظیفه و رسالت سنگینی در جهت تغییر وضع موجود و حرکت به سمت وضعیت مطلوب سازمانی است که هوش هیجانی منابع انسانی آن در جهت تقویت عملکرد خود می باشد ، است و با توجه به اینکه دنیای امروز از جهات اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و تکنولوژیکی در حال تغییر و تحول است در چنین شرایطی ، از الگوها و روش های مدیریت تا رفتار کارکنان ، از روش های کاری تا ادوات و تجهیزات کار و تکنولوژی به کار گرفته شده در کلیه سطوح و سلسله مراتب سازمانی در این اداره کل ملزم به اعمال دگرگونیهایی هستند تا موفقیت و کامیابی آنها تامین شود.
۵-۳-۱-ارائه راهکارها در ارتباط با مولفه خودآگاهی (فرضیه فرعی اول )
خودآگاهی یا تشخیص احساس در همان زمان که در حال وقوع است و آن گونه که رخ می دهد یکی از مولفه های اصلی و سنگ بنای هوش هیجانی تلقی می شود . خودآگاهی ارزش و اهمیت شناخت احساسات خود و نحوه تاثیر آن بر عملکرد کارکنان هست که از درجات بالایی از خودآگاهی نسبت به رفتارها و واکنشها ، تصمیمات ، احساسات و هیجانات خود دارند ، می توانند وظایف و امور سازمانی محوله را در شرایط مطلوب تری به انجام برسانند.در عین حال می توانند با تکیه زدن بر این توانایی خود ، دیگران را نیز در دنبال کردن اهداف سازمانی ترغیب کنند.خودآگاهی بعنوان یک عامل مهم و موثر در ارتباط کارآمد و اثربخش در سراسر مطالعات و تجارب گلمن مورد تایید و تاکید قرار گرفته است .خودآگاهی ، کلید شناخت نقاط قوت و ضعف است .مطالعات مک کللند (۱۹۹۸) نیز در خصوص زمینه ها و عوامل موفقیت در کار و زندگی ، عامل خودآگاهی را مورد تاکید قرار داده است.وایزینگر (۱۹۹۸) نیز اساس هوش هیجانی را خودآگاهی می داند . هوش هیجانی از آنجایی شروع می شود که خودآگاهی هیجانی حاصل می شود ، تا خودآگاهی نباشد هوش هیجانی وجود نخواهد داشت لذا با علم به این موضوع که خوداگاهی کارکنان در افزایش بهره وری و عملکرد بالای آنها نقش مهمی را ایفا می کند ، پس اداره کل بیمه سلامت استان تهران که سازمانی خدماتی می باشد ، به کارکنانی نیاز دارد که در تعامل کنش و واکنش خود با ارباب رجوعان و حتی با همکاران خود به احساسات ، هیجانات ، حالات و مقاصد درونی خود آگاهی داشته باشند و این آگاهی را در ترسیم و تنظیم روابط خود با دیگران به صورت کارآمد به کار بسته تا شرایط به نفع آنها و در مجموع به نفع سازمان در رسیدن به اهدافش تمام گردد لذا از آنجاییکه فرضیه مربوط به تاثیر خودآگاهی بر عملکرد کارکنان اداره کل مزبور مورد تایید قرار نگرفته است ، برای افزایش این مولفه هوش هیجانی اداره کل مزبور باید ساز و کارهایی را به کار بندد که محقق چند مورد آن را به عنوان راهکار ، در ذیل بیان می دارد:

۱- ایجاد جلسات هفتگی یا ماهانه و مطرح کردن مسایل سازمانی که کارکنان بتوانند در آن آگاهی هیجانی خود را شناسایی و افزایش دهند به این صورت که :
-بتوانند همدلی خود را ابزار نمایند.
-هیجانات خود و آثار آن را بشناسند.
-آگاه باشند که در سازمان چه می گذرد.
-بتوانند رابطه ای مناسب بین عواطف و عملکردشان برقرار کنند.
-از تجارب یکدیگر جهت رسیدن به بهبود عملکرد استفاده کنند.
۲- ایجاد زمینه هایی بر افزایش اعتماد به نفس کارکنان که در افزایش خودآگاهی نقش بسزایی دارد از جمله :