کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



با این حال کانال سوئز پس از توریسم، دومین منبع درآمد دولت مصر است. دولت مصر بابت عوارضی که از کشتی های عبوری از کانال دریافت می کند تا کنون میلیاردها دلار عایدی داشته است. برای مثال در سال ۲۰۰۷ دولت مصر ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار از این کانال درآمد داشته است.[۶]
پایان نامه - مقاله - پروژه
البته با اجرای طرح های توسعه بر روی این کانال و پیرامون آن مصر امیدوار است به درآمد ۱۰۰ میلیارد دلاری از محل عوارض عبور کشتی ها از این کانال دست پیدا کند.(خبرگزاری جمهوری اسلامی ۲۵/۲/۱۳۹۲)

۲-۵- تاریخ مصر

مصر دارای یکی از قدیم ترین تمدن ها در جهان است که از حدود ۴ هزار سال پیش از میلاد وجود داشته و آثار باقی مانده از عصر فراعنه گواهی بر این مطلب است. در اسطوره‌های سامی محل برآمدن پیامبرانی مانند یوسف و موسی را در همان دوران و در سرزمین مصر آورده اند.
دولت قدیم این کشور در سال ۵۲۴ قبل از میلاد به دست ایرانیان سقوط کردو در دو دوره هخامنشی و ساسانی مدتی به عنوان بخشی از ایران به شمار می رفت.در ۳۳۲ قبل از میلاد این کشور توسط اسکندر اشغال گردید و در سال ۳۰ پیش از میلاد رومیها بر این سرزمین حاکم شدند. پس از اسلام و در سال ۱۹ هجری و در زمان خلیفه دوم عمر این کشور توسط مسلمانان فتح شد و به نوعی تا سال ۱۵۱۷ میلادی در دست حکومتهای اموی و عباسی و فاطمی های مصر بود. در این سال امپراطوری عثمانی مصر راضمیمه خاک خود نمود .حضور طولانی مدت عراب باعث شد تا زبان عربی در این کشور گسترش یابد و در اسلام نیز کم کم به دین رسمی مردم این کشور بدل شد.
در سال ۱۸۹۸ این کشور شاهد حمله ناپلئون بود و پس از آن در ۱۸۰۵ میلادی محمدعلی پاشا از سوی دولت عثمانی حکومت این کشور را به عهده گرفت .

۲-۵-۱- تاریخ سیاسی مصر پس از استقلال

همانطور که اشاره شد مصر از سال ۱۵۱۷ به عنوان بخشی از امپراطوری عثمانی شناخته می شد و با وجود کشمکشهایی که گه گاه وجود داشت این مسئله تا سال ۱۸۸۱ ادامه داشت تا اینکه در این سال انگلستان این کشو را به اشغال خود درآورد. و تا سال ۱۸۹۲ مصر به عنوان یکی از مستعمرات انگلیس محسوب می گردید. در این زمان جنبش هایی برای استقلال در مصر فعال شدند . در سال ۱۹۱۴ مصر از مستعمره به کشور تحت الحمایه انگلستان بدل شد و تا سال ۱۹۲۲ این مسئله هم چنان پابر جا بود تا اینکه در سال ۱۹۲۲ از تحت الحمایه گی انگلستان خارج شد و به همت حزب وفد به رهبری سعد زغلول عملا مستقل گردید ودر سال ۱۹۳۶ نخست وزیر ملک فاروق انگلستان را وادار به به پذیرش استقلال رسمی مصر نمود.
بر اساس قرار دادی که در ۲۶ اگوست ۱۹۳۶ بین انگلستان و مصر به امضا رسید مصر از اشغال انگلیس رها گردید ولی کنترل کانال سوئز همچنان دست انگلیسی ها باقی ماند. جنگ اعراب و اسرائیل و شکست مصر در این جنگ و همچنین وجود فساد در میان افسران و کارمنداد بهانه ای شد تا در سال ۱۹۵۲، یک گروه از افسران ارتش موسوم به «افسران آزاد» بر ضد حکومت دست به کودتا زدند و ژنرال محمد نجیب به عنوان نخستین رئیس جمهور مصر انتخاب شد.
دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۴ یکی دیگر از افسران بلند مرتبه که در کودتا نیز شرکت داشت به نام جمال عبدالناصر به ریاست جمهوری رسید . وی به عنوان یکی از با نفوذ ترین روسای جمهور مصر نقش مهمی در ملی کردن کانال سوئز بازی کرد و در جریان این تلاش در برابر فشار های انگلستان و اسرائیل و همچنین کشور فرانسه ایستادگی نمود.(کدیور،۱۳۷۳ص۲۴-۲۰)
جمال عبدالناصر به لحاظ روحیه ناسیونالیستی خود در بین عرب ها مشهور می‌باشد. نهضت پان‌عربیسم ناصر که بعد از او پایه گذارشد، در دهه‌های۱۹۵۰ و۱۹۶۰ طرفداران زیادی داشت و هنوز هم بعد از سالها از مرگ او بین عرب های طرفدار دارد. از اقدامات مهم سیاسی او می‌توان به جنگ شش روزه عرب ها و اسرائیل و توافقنامه کانال سوئز نام برد. جمال عبد الناصر بر اثر سکته قلبی در سال ۱۹۷۰درگذشت.
از دیگر اقدامات مهم و موثر جمال عبدالناصر می توان به گرایش به وحدت عربی و استعمار ستیزی، حمایت از جنبش های آزادی بخش و بنیانگزاردن جنبش عدم تعهد، اجرای قانون اصلاحات ارضی و ساختن سد بزرگ آسوان اشاره نمود.
شش سال پس از کودتا، و در سال ۱۹۵۸ مصر به همراه سوریه و یمن دست به تاسیس یک جمهوری عربی واحد زدند که این اتحاد تا سال ۱۹۶۱ دوام داشت ولی بروز اختلافات متعدد باعث ازهم پاشیدن آن گردید. (ازغندی ،۱۳۷۴، ص۱۰۴).
پس از جمال عبد الناصر انور سادات از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۱ ریاست جمهوری مصر را به دست گرفت. وی با توجه به این واقعیت که ارتش و دولت در مصر آن روز و از زمان کودتا تا دوران خود وی درحقیقت یک ماهیت واحد داشته و در حقیقت تمامی امور بوسیله ارتش و کسانی که در کودتا شرکت داشتند تعیین می گردید، کوشید تا نقش ارتش در امور اجتماعی کم رنگ تر شده و سیاست را مستقل از ارتش نماید.این مسئله به محبوبیت وی در مصر منجر گردید . با این حال وی نیز در پی رژیمی اقتدار گرا بود و کشور را بصورت تک حزبی اداره می کرد[۷] . مجلس و قوه قضاییه عملا در اختیار او بودند. با این حال سیاستهای پوپولیستی و ناسیونالیستی جمال عبدالناصر او را به چهره ای محبوب در مصر تبدیل کرده بود.
انور سادات در سال ۱۹۷۸ با امضای قرار داد صلح با رژیم اسرائیل که با واسطه گری آمریکا صورت پذیرفت و به پیمان کمپ دیوید مشهور شد عملا بخش زیادی از حمایت مصری ها را از دست داد و مصر از اتحادیه عرب اخراج گردید و مشروعیت سیاسی انور سادات در درون مرز ها و خارج از آن با چالشهای جدی مواجه شد.(سیمبره، ۱۳۶۸: ۴۵)
اقدامات عمده انور سادات را می توان به تلاش برای حذف جمال عبد الناصر از خاطره مصر، اتخاذ سیاست درهای باز به منظور جلب سرمایه های خارجی و جلب کمک های اقتصادی امریکا و ایجاد اقتصاد بخش خصوصی و همچنین نزدیکی هرچه بیشتر به غرب و فاصله گرفتن از شرق و بویژه شوروی را می توان نام برد. (حسینی، ۱۳۸۱:۴۲) وی در این راه موفق بود و کشور عملا به سوی سرمایه داری سوق پیدا کرد و بازاریان و زمین داران در عرصه اقتصاد مصر فعال شدند از طرف دیگر قراردادهای متعدد با آمریکا در این دوران به امضا رسید.
علی رغم اقدامات اقتصادی و اصلاحات سیاسی انورسادات ، قرار داد کمپ دیوید دشمنی های زیادی را بر علیه وی بویژه در میان گروه های رادیکال بر انگیخت ودر نهایت در سال ۱۹۸۱ در طی یک رژه نظامی توسط «خالد اسلامبولی» که وابسته به گروه جهاد اسلامی بود، ترور شد.
حسنی مبارک تا فوریه ۲۰۱۱ (۲۲ بهمن ۱۳۸۹) چهارمین رئیس جمهورعربی مصر بود. وی پس از ترقی در نیروی هوایی مصر تا مقام «نایب رئیس جمهور» بالا رفت و پس از ترور انور ساداتدر ۱۹۸۱ به ریاست جمهوری رسید.طبق قانون سال ۱۹۷۱ مصر مبارک کنترل کامل کشور را بر عهده داشت و قبل از قیام مردم مصر به عنوان رئیس جمهور مصر از قدرتمندترین حاکمان منطقه به شمار می رفت. مبارک با تقویت نقش ارتش مجددا با برقراری ثبات راه توسعه اقتصادی مصر را در پیش گرفت و با بهره گرفتن از شرایط بحرانی منطقه و جنگ ایران و عراق از یک سو و پس از آن جنگ عراق و کویت توانست با کاستن از تبعات پیمان کمپ دیوید در اذهان کشور های منطقه بویژه در میان اعراب جایگاه خود را در میان کشور های عربی تثبیت نماید.(کدیور ، ۱۳۷۳: ۲۶)
در دوره مبارک حقوق بشر نسبت به دوره های قبل بهبود یافته و این امر نیز در افزایش مقبولیت دوران حکومت مبارک و گسترش نفوذ مصر در جهان عرب تاثیر گذار بوده است.با این حال این سطح از آزادیها و ذ رعایت حقوق بشر تازمانی پابرجاست که اقتدارگرایی و قدرت مطلق رئیس جمهور را زیر سوال نبرد ، در غیر این صورت دولت از بر قراری فضای بسته و اعمال قدرت ابایی نداشت.(کدیور ، ۱۳۷۳:۱۲۸)
مبارک نسبت به روسای پیشین نسبت به احزاب و گروه های مخالف سخت گیری کمتری داشت و آنان را در بیان نظرات خود تا حدودی آزاد می گذاشت تا حدی که گروه اخوان المسلمین که در آن زمان غیر قانونی به شمار می رفت توانست با شرکت در فعالیت های انتخاباتی کرسی های زیادی را در مجلس به خود اختصاص دهد. پس از اصلاح ماده ۷۶ قانون اساسی[۸] ،حسنی مبارک در آخرین دور انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد .در این دور انتخابات ۳۲ میلیون واجد شرایط بودند که ۲۳ درصد در انتخابات شرکت کردند و مبارک با۵/۸۸ درصد آرا برای پنجمین بار به ریاست جمهوری مصر رسید.
در پی اعتراضات گسترده مردم مصر؛ حسنی مبارک در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ (۲۲ بهمن ۱۳۸۹) از ریاست جمهوری مصر استعفا داد. حکومت را به ارتش واگذار کرد و به شرم الشیخ رفت. درحقیقت انقلاب سال ۲۰۱۱ مصر به حکومت سی ساله حسنی مبارک در این کشور پایان داد و قانون اساسی جدیدی در این کشور تدوین گردید. پس از استعفای حسنی مبارک قدرت در اختیار شورای عالی نظامی مصر به رهبری فرمانده ارتشمحمدحسین طنطاوی بود و دولت منتخب این شورا اداره کشور را برعهده داشت
مبارک در حال حاضر در وضعیت بحرانی به سر برده و توانایی راه رفتن را از دست داده است.وی به تازگی از زندان آزاد شد . [۹]
در جریان انتخابات ریاست جمهوری در هفده ژوئن ۲۰۱۲ محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. او چهارمین رئیس جمهور مصر و اولین رئیس جمهور انقلاب مصر بود .محمد مرسی رئیس حزب آزادی و عدالت از احزاب اخوان المسلمین است.
در ژوئن ۲۰۱۳ موج جدیدی از اعتراضات در مصر شکل گرفته و مخالفان در سالگرد تحلیف مرسی خواستار کناره گیری مرسی از قدرت شدند. با شدت گرفتن اعتراضاتمحمد البرادعی رهبری مخالفان را در دست گرفته و چند تن از اعضای کابینه مرسی از جمله نخست وزیر استعفا کردند.او در سوم جولای ۲۰۱۳ و در نتیجه انقلاب ۲۰۱۳ مصر ، توسط بیانیه ی مشترک ارتش مصر، محمد البرادعی، شیخ الازهر و پاپ مسیحیان قبطی مصر از قدرت برکنار شد. ارتش مصر ، عدلی منصور ، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر را به عنوان سرپرست ریاست جمهوری برای دوره انتقالی معرفی کرد. منصور طی چندین روز پس از عزل مرسی ، حازم الببلاوی را به عنوان نخست وزیر دولت موقت و محمد البرادعی را به عنوان معاون اول رئیس جمهور تعیین نمود.

۲-۶- نظام سیاسی مصر

نظام سیاسی مصر متشکل از سه قوه مجریه ،مقننه و قضاییه بوده و بر اساس قانون اساسی اختیارات گسترده ای برای رئیس جمهور در نظر گرفته شده است. قوه مقننه در مصر به دوبخش مجلس علیا و مجلس سفلی تقسیم میگردد .مجلس سفلی یا مجلس ملی دارای ۵۰۸ عضو است که ۴۹۸ نفر از آنان بطور مستقیم از سوی مردم انتخاب می شوند و ۱۰ نفر مستقیما از سوی رئیس جمهور به مجلس معرفی می شوند. این مجلس نقش اساسی در قانونگذاری دارد. نمایندگانمجلس علیا یا مجلس شورا نیز از سوی مردم و رئیس جمهور مشترکا انتخاب می شوند و دارای ۲۵۸ عضو است.
در آخرین انتخابات مجلس در مصر در تاریخ ۱بهمن ۱۳۹۰ نتیجهٔ نهایی انتخابات مجلس اعلام گردید. که در آن انتخابات حزب‌های اسلام‌گرا بیش از ۷۰٪ رای آوردند.
قوه قضاییه مصر از چهار نوع دادگاه تشکیل یافته است که نظارت بر آنها از طریق شورای عالی قضایی صورت می پذیرد.
قوه مجریه که در راس ساختار سیاسی مصر قرار دارد شامل رئیس جمهر ، نخست وزیر و کابینه و معاونان رئیس جمهور می گردد.(قانون اساسی جمهوری عربی مصر، جلالی پور،۱۳۸۱) بر اساس قانون اساسی مصر [۱۰]رئیس جمهور از اختیارات گسترده ای برخوردار است ( قانون اساسی جمهوری عربی مصر، اصول ۱۳۶،۱۴۱،۱۴۳،۱۴۹،۱۵۳) و در حقیقت دیگر اعضای نظام سیاسی مصر از جمله اعضای کابینه و حتی نمایندگان مجلس جایگاه خود را در گرو رضایت و خواست ریس جمهور می دانند.(حسینی،۱۳۸۱ص۱۶۹)
پس از بهار عربی در مصر و سقوط مبارک مرسی رئیس جمهور جدید این کشور اصلاحات در قانون اساسی را آغاز و قانون جدید را به رای مردم گذاشت و علی رغم مخالفتهایی که از سوی برخی گروه ها واحزاب وجود داشت این قانون جدید به تصویب رسید. پس از برکناری مرسی توسط ارتش نیز تغییراتی در این خصوص اعلام گردید که باز هم با مخالفت عده ای مواجه شده و عنوان میگردد که اختیاراتی که برای رئیس جمهور موقت در آن آمده بسیار فراتر از چیزس است که در زمان مرسی تصویب شده بود. در برهه کنونی مشروعیت قانون اساسی و آینده تغییرات در آن در هاله ای از ابهام است.

۲-۷- احزاب مصر

در اوایل استقلال مصر بدلیل نفوذ انگلیسی ها در احزاب اقبال عمومی نسبت به تشکیلات حزبی پایین بود.
با این حال در سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۵۲ اولین احزاب در مصر شکل گرفتند و در طی ریاست جمهوری جمال عبدالناصر عملا فعالیت بسیاری از آنها متوقف گردید و فقط حزب ناسیونالیستی عربی به عنوان تنها حزب فراگیر در کشور فعال بود.در دوران انور سادات نیز تا سال ۱۹۷۴ ، سادات با فعالیت های حزبی مخالفت می ورزید و آن را مانعی بر سر راه حفظ اتحاد و یکپارچگی ملی می دانست.علی رغم این موضع خشن در برابر احزاب در سال ۱۹۷۶ گسترش روابط انور سادات با غرب و بویژه امریکا در دیدگاه او نسبت به احزاب تاثیر گذارد و آزادی نسبی فعالیتهای حزبی در مصر در چهارچوب قوانین سفت و سخت سادات آغاز شد. از جمله حزب های فعال در عرصه سیاست مصر می توان به حزب ناصری ، حزب وفد، حزب دموکراتیک ملی،حزب سوسیالیست کار، حزب دموکراتیک مردمی و حزب مصر الفتاه و حزب تجمع اشاره کرد.با این حال بدلیل ضعف در قوانین و عدم بلوغ دموکراتیک نظام مصر معمولا مردم فعالیت آگاهانه تاثیر گذار از طریق احزاب ندارند و برنده اکثر انتخابات حزب حاکم است.علاوه بر احزاب یاد شده گروه های اسلامی هم در مصر فعالند که از انجمله می توان به اخوان المسلمین،جناح الازهر، جهاد اسلامی و جماعت مسلمین اشاره داشت که در میان انها اخوان المسلمین میانه رو بوده و جناح الازهر گرایش به حکومت مصر دارد.
گروه های اسلامیدر گذشته با اقدامات خشونت آمیز در پی تغییر نظام حاکم بر مصر بودند و حتی اقدامات انها بر علیه گردشگران خارجی موجب نارضایتی عمومی از عملکرد آنها گردیده بود.
ولی در حال حاضر این رویکرد جای خود را به تلاشهای دموکراتیک داده بود که در نهایت اخوانالمسلمین توانست با بهره گرفتن از این روشها در سال ۲۰۱۱ دولت مبارک را سرنگون نماید.و در انتخابات مجلس نیز موفقیت چشمگیری داشته باشد و در نهایت محمد مرسی را به ریاست جمهوری مصر برساند.البته تحولات اخیر و برکناری مرسی از سوی ارتش موقعیت این گروه را با چالشهایی مواجه ساخته است. (سعادالدین ابراهیم،۲۰۰۲)لازم به ذکر است که تا قبل از انقلاب ۲۵ ژانویه، حزب “ملی دمکراتیک” به ریاست حسنی مبارک، حزب حاکم بر مصر بود. این حزب در تاریخ شانزدهم آوریل ۲۰۱۱ به دستور دستگاه قضایی مصر منحل شد.
پس از برکناری مرسی توسط ارتش و وقوع نا آرامی هایی که ارتشیان سازماندهی این نا آرامی ها را از سوی اخوان المسلمین می دانستند مجددا فعالیت های این حزب ممنوع گردید.

۲-۸- سیاست خارجی مصر پس از استقلال

سیاست خارجی مصر از زمان جمال عبدالناصر تا پایان دوره مبارک بیشتر از دو عامل زیر تاثیر پذیرفته است:
۱ـ نیروهای استراتژیک
۲ـ نیروهای ارزشی
امنیت و رفاه اقتصادی اهمیت دو مولفه ای هستند که برای نیروهای استراتژیک اهمیت ویزه دارند. مصر به لحاظ ژئوپولتیک موقعیتی دارد که امنیت ملی این کشور را عمیقاً به سیاست خارجی آن پیوند زده است. رود نیل در مقام یکی از ستون های اقتصاد و رفاه این کشور از همسایگان جنوبی مصر در قاره آفریقا سرچشمه می گیرد. و همین مسئله لزوم داشتن مناسبات سنجیده با همایگان بالادستی رود نیل را برای مصر حیاتی کرده است.کانال سوئز در عین حال که یکی از مزیت های استراتژیک مصر به شمارمی رود، ممکن است تحت شرایط خاصی به زمینه آسیب پذیری تبدیل شود. چرا که اهمیت استراتژیک آن می تواند محرک نفوذطلبی و دخالت قدرت های بزرگ گردد.
همسایگی مصر با اسرائیل و غزه نیز بر حساسیت امنیتی مصر افزوده است. بسیاری از استراتژیست های مصری طی دهه های گذشته بر این نظر بوده اند که مصر یا باید قابلیت تسلط بر اسرائیل را داشته باشد و یا اینکه به مصالحه با آن تن دهد.
اقتصاد مصر با ویژگی هایی چون جمعیت زیاد، محدودیت منابع طبیعی، وابستگی به بازارهای خارجی، وابستگی به منابع مالی خارجی در گرایش دولت مصر به مصالحه جویی نقش مهمی داشته است.این ها نمونه هایی از متغیرهای استراتژیک هستند که طی پنجاه سال گذشته بیشتر محرک یک سیاست خارجی مسالمت آمیز و مصالحه جویانه بوده اند.
در مقابل نیروهای استراتژیک که عمدتاً حامی اقدامات مصالحه جویانه بودند، نیروهای ارزشی هویتی مصر عمدتاً به صورت مانعی در برابر خط مشی مصالحه جویانه دولت عمل می کردند.
ملت مصر با هویت عربی ـ اسلامی از کانون های خیزش متفکران و حرکت هایی بوده که منادی استقلال و اسعتمارستیزی در جهان عرب و جهان اسلام بوده است. مصر از اولین کشورهایی بود که جرقه های بیداری اسلامی درآن پدیدار شد.
درقرن بیستم ، مصر ضمن اینکه از کانون های مهم خیزش ناسیونالیسم عربی و پان عربیسم بود، بستر فکری مناسبی برای رشد جنبش های اسلامی فراهم آورده است . دانشگاه الازهر یکی از مهم ترین نهادهای دینی جهان اسلام به حساب می آید و شهرتی جهانی دارد.
تفکر ضد استعماری ریشه دار در مصر باعث شد این کشور در تشکیل و قوام یابی جنبش عدم تعهد نقش مهمی ایفا کند . مردم و دولت مصر در بسیج ارتش عربی علیه اسرائیل نقش مهمی داشتند. تا پیش از مصالحه بین مصر و اسرائیل در کمپ دیوید، ارتش مصر در جنگ های اعراب و اسرائیل نقش محوری داشتند، به گونه ای که پس از انعقاد قرارداد صلح با اسرائیل، اعتماد به نفس ملت های دیگر عرب نیز آسیب دید و انگیزه سازماندهی جنگ های دیگر به منظور شکست اسرائیل از میان رفت.
در دوره ناصر، سیاست خارجی مصر عمدتاً با نهادهای هویتی تعریف می شد. محبوبیت شخص ناصر نیز تا حد زیادی محصول این متغیر بود. وی تلاش فراوانی برای رسیدن به استقلال واقعی و دوری از وابستگی به غرب به عمل آورد که ایفای نقش فعال در جنبش عدم تعهد از نشانه های آن بود. در همین چارچوب بود که ناصر با توافق های نظیر پیمان بغداد مخالفت می کرد و آن را حربه ای استعماری برای ایجاد تفرقه در خاورمیانه به حساب می آورد.
ناصر در مقام رهبر جریان پان عربیسم بر آن بود که اعراب باید متحد شوند، چراکه پراکندگی و تفرقه آنان باعث می شود به آسانی تحت سلطه استعمارگران درآیند. دولت ناصر برای مقابله با پدیده صهیونیسم نیز به ابراز پان عربیسم توسل یافت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 06:04:00 ق.ظ ]




پیش بینی ها نشان می دهد که بسیاری ازکشورهای جهان خود را به این ابزار مهم و استراتژیک مجهز خواهند ساخت. رهبران و مدیران این کشورها دریافته اند که دولت هایی که نتوانند و یا نخواهند از این فرصت طلایی و استثنایی برای استقرار دولت الکترونیکی بهره گیری کنند، محکوم به ضعف و یا نابود شدن هستند. با توجه به مطالب مطرح شده فوق شکی وجود ندارد که این تغییرات و اقدامات منجر به نوع جدیدی از روابط میان کشورها و ملت ها و تبدیل آن از حالت سنتی به دیجیتال خواهد شد و در نتیجه ایران نیز باید با این تغییرات همگام، همراه و همسان شود. (از طرفی در راستای استقرا ر دولت الکترونیک موانع متعددی وجود دارد که بایستی این موانع مورد کنکاش و تحلیل قرار گیرد تا با اجرای راهکارهای مناسب نسبت به رفع موانع استقرار دولت الکترونیک اقدام نمود. ایران نیز از جمله کشورهایی است که درگیر این موانع میباشد و به دلیل حجم زیاد دولت در جمهوری اسلامی ایران و وجود مسائل و مشکلات مختلف در ارتباط با پیاده سازی دولت الکترونیکی مانند فقدان زیر ساخت های قانونی، نهادی، انسانی ومسایل مالی و … پیاده سازی دولت الکترونیکی در ایران دشوار است. وهمین مساله است که لزوم توجه به آموزش و سرمایه گذاری دربخش تحقیق و توسعه و گسترش اجرای طرح های فناوری اطلاعات را بیش از بیش آشکار می سازد. در تحقیق حاضر موانع استقرار دولت الکترونیک بر اساس مطالعات اکتشافی کتابخانه ای، جستجوی اینترنتی در منابع داخلی و خارجی در قالب شش طبقه موانع مدیریتی، سازمانی، فنی، انسانی، مالی، محیطی و ۲۹ عامل فرعی: عدم آگاهی مدیران از مسائل روز تکنولوژیکی، فقدان انگیزه و حمایت لازم برای مدیران، فقدان دستور العمل های شفاف سازمانی، عدم تطابق سیستم ها با کاربران، دشواری به روز شدن اطلاعات، فقدان دوره های آموزشی مرتبط برای کارکنان، مقاومت کارکنان در برابر تغییر ، کمبود بودجه جهت تجهیز سخت افزار و نرم افزار، کمبود تجهیزات و امکانات شبکه سازی، فقدان پهنای باند مناسب برای اینترنت، سرعت پایین اینترنت و … دسته بندی شده ومورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
پایان نامه
۱-۳- اهمیت وضرورت موضوع
باید توجه داشت که با برقرای دولت الکترونیک، ارتباطات الکترونیکی بین سازمان ها برقرار می شود که این امر نه تنها باعث، تسریع در امور اداری و جلوگیری از اتلاف وقت کارکنان و ارباب رجوع می شود بلکه باعث کاهش رفت و آمدها و ترافیک درون شهری و افزایش سرعت اطلاع رسانی از شرکت مادر به شرکت های زیر مجموعه و افزایش سرعت ارتباطات شرکت های زیر مجموعه با یکدیگر را به دنبال خواهد داشت (احمدی قوچان عتیق، ۱۳۹۰).
اصولاً استقرار دولت الکترونیکی برای کشورهای توسعه یافته بسیار آسان تر از کشورهایی نظیر ایران است. مفهوم دولت در ایران با کشورهای غربی پیشتاز استقرار دولت الکترونیکی بسیارمتفاوت است (باکاس،۲۰۰۱). همچنین دولت ایران حجیم است و کاربرد فراگیر فناوری اطلاعات در کلیه کارهای دولتی دامنه گسترده ای پیدا می کند و هنوز بخش عمده ای از آن به صورت کاملا متمرکز اداره می شود. پس قبل از هر اقدامی در خصوص استقرار دولت الکترونیکی در ایران باید به تفاوت های میان دولت ایران و دیگر کشورها توجه شود. به این ترتیب شناسایی موانع، اولین قدم در طریق استقرار دولت الکترونیکی در ایران است.
۱-۴- اهداف تحقیق
۱-۴-۱- هدف آرمانی:
گسترش سطح دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
۱-۴-۲- هدف کلی:
-بررسی موانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
۱-۴-۳- اهدف ویژه:
- بررسی تاثیرعوامل مدیریتی بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
- بررسی تاثیر عوامل سازمانی بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
- بررسی تاثیر عوامل فنی بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
- بررسی تاثیر عوامل انسانی بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
- بررسی تاثیر عوامل مالی بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
- بررسی تاثیر عوامل محیطی بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل
۱-۵- سؤالات تحقیق
۱-۵-۱- سوال اصلی:
- موانع استقرار دولت الکترونیک درشرکت گازاستان اردبیل کدامند؟
۱-۵-۲- سوالات فرعی:
- آیا عوامل مدیریتی مانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل شده است؟
- آیا عوامل سازمانی مانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل شده است؟
- آیا عوامل فنی مانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل شده است؟
- آیا عوامل انسانی مانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل شده است؟
- آیا عوامل مالی مانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل شده است؟
- آیا عوامل محیطی مانع استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل شده است؟
۱-۶- فرضیه های تحقیق
عوامل مدیریتی تاثیر معنی داری بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل دارد.
عوامل سازمانی تاثیر معنی داری بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل دارد.
عوامل فنی تاثیر معنی داری بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل دارد.
عوامل انسانی تاثیر معنی داری بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل دارد.
عوامل مالی تاثیر معنی داری بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل دارد.
عوامل محیطی تاثیر معنی داری بر استقرار دولت الکترونیک در شرکت گاز استان اردبیل دارد.
۱-۷- تعاریف مفهومی
۱-۷-۱- دولت الکترونیک
دولت الکترونیک عبارت است از متحول کردن دولت و فرایند اداره کشور از طریق قابل دسترس تر، کارآمدتر و پاسخگوتر کردن آن و ارائه اطلاعات و خدمات به شهروندان و سایر نهادهای دولتی با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) (شمس،۱۳۸۵). در واقع دولت الکترونیک استفاده سهل و آسان از فناوری اطلاعات به منظور توزیع خدمات دولتی به صورت مستقیم ۲۴ساعته و ۷ روز هفته به مشتری می باشد دولت الکترونیک شیوهای برای دولتها به منظور استفاده از فناوری جدید می باشد که به افراد تسهیلات لازم جهت دسترسی مناسب به اطلاعات و خدمات دولتی، اصلاح کیفیت خدمات و ارائه فرصت های گسترده تر برای مشارکت در فرایندها و نهادهای مردم سالار را اعطاء می کند (هازلت و هیل[۱۰]،۲۰۰۳).
۱-۷-۲- عوامل مدیریتی
مجموعه ای از عوامل از قبیل عدم آگاهی مدیران از مسائل روز تکنولوژیکی، عدم توجه به نیازهای آموزشی کارکنان، وجود مشکلات اجرایی و کوتاه بودن عمر دوره های مدیریتی می باشند (میرزاده، ۱۳۸۷، ص۲۰۰).
۱-۷-۳- عوامل سازمانی
مجموعه ای از عوامل از قبیل فقدان دستورالعملهای شفاف سازمانی، طولانی بودن سلسله مراتب و فقدان هماهنگی، همکاری و انسجام بین بخش های مختلف سازمان در بکارگیری فناوری اطلاعات میباشند (لام[۱۱]،۲۰۰۵،ص۸).
۱-۷-۴- عوامل فنی
مجموعه ای از عوامل از قبیل عدم تطابق سیستم ها با کاربران، فقدان نرم افزارهای مناسب و دشواری به روز شدن اطلاعات می باشند(مقدسی،۱۳۸۳).
۱-۷-۵- عوامل انسانی
به عواملی از قبیل فقدان افراد متخصص، عدم علاقه و انگیزه کارکنان به استفاده از روش های جدید و مقاومت کاربران در برابر تغییر اطلاق می شود(شوستر[۱۲]، ۲۰۰۹).
۱-۷-۶- عوامل مالی
منظور از عوامل مالی مواردی از قبیل کمبود بودجه جهت تجهیز سخت افزار و نرم افزار و فقدان تجهیزات و امکانات اتصال به اینترنت می باشند(مقدسی، ۱۳۸۳).
۱-۷-۷- عوامل محیطی
منظور از عوامل محیطی عدم وجود شبکه یکپارچه در کشور، فقدان قوانین و مقررات حقوقی لازم، فقدان پهنای باند مناسب برای اینترنت و سرعت پایین اینترنت می با شد (میرزاده،۱۳۸۷، ص۲۰۰).
۱-۸- تعاریف عملیاتی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:04:00 ق.ظ ]




کاسه زانو
استخوان پشتی استخوان ساق فیبولا[۶] ( استخوان نازک پشتی پا)
دو مفصل‌بندی اصلی در زانو شامل مفصل‌های ساق- ران[۷] و کاسه زانو– ران[۸] می‌باشد. در شکل ‏۱‑۱ قسمت‌های ذکر شده نشان داده شده است.
شکل ‏۱‑۱: ساختمان زانو [۱].
مفصل ساق– ران[۹]
در زانو قسمت انتهایی استخوان ران یک قسمت کروی شکل دارد که شبیه پای اسب است و انتهای برآمده آن در جلوی استخوان ران می‌باشد. دو انتهای استخوان ران به سمت عقب کشیده شده و مهره استخوان میانی و جانبی نامیده می‌شوند. این سطوح با مهره‌های ساق مفصل‌بندی شده و موجب انعطاف و کشیده شدن زانو می‌شوند. دو دیسک غضروفی نرم (مینیسک) نیز در بین مهره‌های استخوان ساق و ران قرار گرفته‌اند.
مفصل کاسه زانو- ران [۱۰]
کاسه زانو (کشکک) در جلوی سطح استخوان به بالا و پایین می‌لغزد و موجب خم شدن و کشیده شدن زانو می‌شود. اتصال کاسه زانو و مفصل ران یک مفصل را تشکیل می‌دهد. کاسه زانو در مکان خود در جلوی مفصل زانو به وسیله‌ی موارد زیر نگه داشته شده که در شکل ‏۱‑۲ آمده است. ماهیچه چهارسر در جلو ران قرار گرفته است و برای دراز کردن (کش دادن پا) استفاده می‌شود. زردپی یا تاندون[۱۱] (رشته الیافی برای اتصال ماهیچه به قسمت‌های دیگر) چهارسر، ماهیچه چهار سر در بالای زانو را به زانو متصل می‌کند. رباط[۱۲] (برای اتصال استخوان به قسمت‌های دیگر) کاسه زانو، که گوشه انتهایی کاسه را به استخوان ساق تیبیا[۱۳] (استخوان بزرگ قسمت ساق پا) وصل می‌کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل ‏۱‑۲: ساختمان زانو [۱].
پایداری مفصل زانو به کمک سیستم هوشمند رباط‌ها، ماهیچه‌های قدرتمند و یک محفظه اتصال قوی و الاستیک، قابل دستیابی است. چهار رباط استخوان ساق و ران را به یکدیگر متصل می‌کنند. در کناره‌های مفصل، رباط‌های مجاور هم (پهلو به پهلو[۱۴]) میانی و جانبی قرار دارند که به اختصار به نام‌های Mcl و Lcl نامیده می‌شوند که همانند یک تثبیت‌کننده برای حرکت‌های پهلو به پهلو مفصل عمل می‌کنند. در شکل ‏۱‑۳ رباط‌های زانو نشان داده شده‌اند. در جلوی قسمت مرکزی مفصل، رباط صلیبی جلویی (به اختصار به نام Acl) قرار دارد. این رباط یک عضو بسیار مهم برای تثبیت استخوان ران بر روی استخوان ساق می‌باشد و هم‌چنین نگه دارنده استخوان ساق از حرکت‌های چرخشی و لغزشی در طول فرایند راه رفتن، پریدن و فعالیت‌های با جنبش و حرکت سریع است. دقیقاً پشت سر Acl، رباط صلیبی پشتی (Pcl) قرار دارد که از لغزیدن استخوان ساق به عقب ممانعت می‌کند. ماهیچه‌های چهارسر در جلو ران به وسیله تاندون چهار سر به کاسه زانو متصل هستند و ادامه آن از روی کاسه زانو گذشته و به جلو استخوان ساق متصل می‌شود.
شکل ‏۱‑۳: رباط‌های زانو [۱].
دردها و آسیب‌های معمول زانو
دردها و آسیب‌های معمول زانو که در اکثر مراکز درمانی مشاهده می‌شود شامل آرتروز زانو (جدایش مفاصل)، رماتیسم و جراهات وارده و التهاب مفاصل می‌باشد. رماتیسم اغلب در سنین بعد از ۵۰ سالگی رخ می‌دهد و اغلب ارثی می‌باشد. در این بیماری غضروفی که به صورت یک ضربه‌گیر و قسمت نرم بر روی استخوان زانو عمل می‌کند، فرسوده می‌شود و در نتیجه موجب می‌گردد استخوان‌ها بر روی یک‌دیگر ساییده شده و موجب درد و سخت شدن حرکت زانو گردد. درد رماتیسم یک بیماری می‌باشد که در آن غشا مایع بین زانو کلفت‌تر و متراکم‌تر شده و موجب تولید مایع بیش از اندازه در فضای مفصل می‌گردد و می‌تواند موجب صدمه زدن به غضروف، درد و خرابی آن شود. شکست یا پاره شدن شدید رباط زانو نیز ممکن است موجب خرابی غضروف‌ها و درد و التهاب آن شود. در این بیماری‌ها اگر درمان، تغییر در شیوه انجام فعالیت‌ها و استفاده از ابزار کمکی خاص نتواند به طور طولانی مفید واقع شود، آنگاه عمل جایگزینی پروتز زانو مورد توجه قرار می‌گیرد.
پروتز زانو
استفاده از پروتز زانو یکی از راه‌ حل‌ هایی است که به منظور کاهش یا رفع دردها و آسیب‌های معمول زانو می‌تواند مدنظر قرار گیرد. معمولاً سه عضو اساسی در پروتزهای زانوی مورد نظر وجود دارند که شامل عضوهای ران[۱۵]، ساق[۱۶] و کاسه زانو می‌شود. این اعضا در شکل ‏۱‑۴ نشان داده شده‌اند.
جنس مواد پروتز زانو
عضو مربوط به استخوان ران از فلزی با نام آلیاژ کبالت– کروم (CoCr) تشکیل می‌شود. این آلیاژ یک فلز کاملاً سخت و با دوام است که به آن اجازه می‌دهد در برابر بارهای سنگین و هارمونیک زانو در طول روز پایداری کند. برتری دیگر این فلز توانایی ایجاد یک سطح کاملاً صاف است. آلیاژهای دیگر
شکل ‏۱‑۴: بخش‌های اصلی پروتز زانو (فیمورال، تیبیال و تیبیال‌ترای) [۲].
مانند تیتانیوم نمی‌توانند این سطح صاف را برای مدت طولانی نگه دارند و هم‌چنین بیش از اندازه نرم هس
تند و دچار فرسایش و خراش می‌شوند. عضو ساقی معمولاً از دو تکه اصلی ساخته می‌شود که عبارتند از سینی (کاسه ساق) و عضو تکیه گاه ساق. سینی ساق معمولاً از تیتانیوم و یا آلیاژ کبالت– کروم ساخته می‌شود. تکیه‌گاه ساق، تکیه‌گاهی بین عضوهای ساق و ران است. این تکیه‌گاه از پلاستیک از جنس پلی‌اتیلن با وزن مولکولی بالا (UHMWPE) تشکیل می‌شود و بسته به نوع پروتز زانو ثابت شده یا اجازه حرکت در سینی ساق را دارد. کاسه زانو[۱۷] (کشکک) نیز معمولاً از UHMWPE ساخته می‌شود. در جدول ‏۱‑۱ مشخصات الاستیک مواد به کار گرفته شده در پروتز جانشین زانو ارائه شده است.
جدول ‏۱‑۱: مشخصات مواد به کار گرفته شده در پروتز جانشین زانو [۱].

 

آلیاژ کبالت-کروم پلی‌اتیلن مولکولار غنی شده خواص مکانیکی
GPa 200 GPa 1/1 مدول الاسیسیته
۳/۰ ۴۶/۰ ضریب پواسون

انواع جایگزینی پروتز زانو
مجموعه اعضا پروتز زانو شامل موارد زیر می‌شود:
یک المان به شکل قسمت انتهایی استخوان ران که به طور عمومی از آلیاژهایی بر پایه کبالت ساخته می‌شود؛
یک المان شبیه قسمت بالایی استخوان ساق (سینی ساق) که از پلی‌اتیلن با وزن مولکولی زیاد ساخته شده است؛
یک جسم شبیه کاسه زانو (کشکک) ساخته شده از تیتانیوم.
جایگذاری چند تکه و کلی پروتز زانو
گاهی اوقات آرتروز زانو ممکن است به یک پهلو از مفصل آسیب برساند، که در این موارد بهتر است تنها همان قسمت تعویض گردد. این کار جایگذاری چندتکه زانو نامیده می‌شود. به هر حال احتمال خطری در این حالت وجود دارد که التهاب مفصل حالت کلی‌تری پیدا کند و جراح ممکن است تصمیم به تعویض تمام قسمت‌های زانو بگیرد. در این حالت کل سطوح مفصل استخوان ساق، ران و کاسه زانو تعویض می‌شود که به آن جایگذاری کلی زانو گویند. شکل ‏۱‑۵ جایگذاری چندتکه و کلی مفصل زانو را نمایش می‌دهد.

شکل ‏۱‑۵: جایگذاری چندتکه و کلی مفصل زانو [۱].
همان‌طور که اشاره شد رباط صلیبی پشتی یک ساختار مهم است که نگه‌دارنده و تثبیت‌کننده مفصل زانو می‌باشد. در برخی جایگزینی‌های پروتز زانو این رباط آسیب دیده و برداشته می‌شود. بعد از برداشتن رباط صلیبی پشتی، یک پروتز خاص که عملکردی شبیه به رباط آسیب‌دیده دارد، باید جایگزین گردد. شکل ‏۱‑۶ این مطلب را نشان می‌دهد.

شکل ‏۱‑۶: نمای زانو در حالت نگه داشتن رباط صلیبی پشتی (چپ)، پروتز جایگزین تثبیت‌کننده پشتی در تعویض کل مفصل زانو (راست) [۱].
جایگذاری پروتز زانوی متحرک و ثابت
پروتز‌های جانشین زانو را بر اساس اصول طراحی می توان به دو دسته اساسی تقسیم‌بندی کرد. زانوهای با تکیه گاه ثابت که در آن پلی‌اتیلن با وزن مولکولی زیاد (UHMWPE) با فشار در کاسه استخوان ساق جا زده می‌شود و تکیه‌گاه متحرک که به گونه‌ای طراحی شده که حرکت عضو جایگذاری شده در کاسه استخوان ساق را تسهیل کند. در جایگزینی زانو از نوع متحرک هر دو عضو فلزی استخوان ران و کاسه استخوان ساق حرکت می‌کنند. شکل ‏۱‑۷ پروتز زانوی متحرک و ثابت را نشان می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ق.ظ ]




هل آتی الانسان حین من الدهر لم بکن شیئاً مذکوراً . انا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج تبتلیه فجعلنا سمیعاً بصیرا .
ترجمه : آیا زمان طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟ ما انسان را از نطفه مختلفی آفریدیم و او را می آزمائیم و او را بینا قرار دادیم.
۵- سورۀ نجم :آیه ۴۵ :
و أنه خلق الزوجین الذکر و الانثنی»ترجمه : او دو جفت نر و ماده را بیافرید.
۶- فرقان آیه ۵۴ :
- و هو الذی خلق من الماء بشراً فجعل نسباً و صهراً و کان ذلک قدیرا »
ترجمه : اوست کسی که از آب ، انسانی را آفرید ، پس او را نسب و سبب قرار داد و پروردگار تو همواره توانا بوده است .
۷- لقمان ، آیه ۱۴ :
-« فلینظر الانسان همُ خلق، خلق من ماء وافق . یخرج من بین صلب و الترائب »
ترجمه : باید که انسان بنگرد از چه آفریده شده است از آبی جهنده که از میان پشت و نهیگاه برون می آید، آفریده شده است .
چگونگی استدلال به همه این آیات یکی است و آن اینکه در همۀ این آیات، خلقت انسان به نطفه نسبت داده شده و به این مطلب تصریح شده که نطفه از منی است زمانی که در رحم ریخته می شود.
به هر حال اگر نطفه (ترکیب اسپرم و اوول ) مبدأ آفرینش انسان و نطفه آغاز حیات او باشد ، فرزند حاصل از نطفه به کسانی که صاحب آن دو جزء نخستین هستند، نسبت داده می شود و تنها آن زن ومرد در نظام خلقت و طبیعت پدر و مادر و فرزندی که از این راه به دست آمده است، شمرده می شود. حتی می توان این پذیرش را از اطلاق واژه «ام» پس از حمل و پیش از ولادت در آیه استفاده کرد که می فرماید :
«و وصینا الانسان بوالدیه حمله اّمه و هنّا علی رهن» (موسوی ،همان)
۲- استناد به روایات : (نطفه ملاک نسب است)
الف - روایت اول
عبداله بن جعفر فی قرب الاستادعن اسدی بن محمد عن ابی البختری عن جعفر بن محمد عن ابیه عن علی علیه السلام قال : جاء رجل الی رسول اله (صل الله علیه و آله) فقال : کنت اغول عن جاریه لی فجاءت بولد: فقال (صل اله علیه و آله) ان الوکاء قد ینفلت فالحق به الولد (وسائل الشیعه،۱۴۲۴ق).
ترجمه : مردی نزد رسول خدا(صل اله علیه و آله) آمده و گفت : از کنیز خود عزل می کردم، اما فرزندی آورد فرمود گاه بند مشک در می رود . فرزند را به او ملحق کن.
ب- روایت دوم
اّن رجلاً الی علی بن ابیطالب علیه السلام فقال : ان امرء تی هذه حامل و هی جاریه حدثهً و هی عدراء و هی حامل فی سته اشهر والا اعلم الّا خیراً و انا شیخ مبیر ما افترعها و انها لعلی حالها فقال له علی علیه السلام : نشرتک باله هل کنت تهریق علی فرجها؟ فقال علیه السلام: ان لکل فرج ثقبین ؛ ثقب یرجل می ماء الرجل و ثقب یخرج منه البول . و ان افواه الرحم حملت المرأ بوله ، و اذا دخل من اثنین حملت بأثنین و اذا دخلت من ثلاثه حصلت به ثلاثه واذا دخل من اربعه حملت بأربعه و لیس هناک غیر و لک و قد الحلت بک ولدها فشق عنها القوابل فجاءت بغلام فحاش (وسایل الشیعه ، ج۵: ۱۱۳ ) .
ترجمه : مردی نزد علی بن ابیطالب آمد و گفت : زنم با آنکه دختری جوان و دوشیزه است باردار شده و اکنون نه ماه از بارداری او می گذرد من جز گمان خیر به او ندارم و از آن سوی خود نیز پیری کهنسال هستم و از او کام بر نگرفته ام و او همچنان دوشیزه باقی مانده است . علی علیه السلام پرسید آیا بر روی شرمگاه او آب ریختی؟ ……………تا جایی که فرمود،هر آینه این طفل ملحق به توست.»
از سیاق کلام علی علیه السلام پیداست که منشاء پیدایش طفل همان منی مرد است که با تخمک زوجه اش ترکیب شده و نطفه طفل را به وجود آورده است.
پ- روایت سوم
محمد بن محمد المفید فی الارشاد قال :روی نطفه الاثار من العامه و الخاصه انّ امرده نکحها شیخ کبیر فحملت. فزعم الشیخ انه لم یعمل الهیا و انکرحملها، فالتبس الامر علی عثمان وسائل المرء : هل اقتضک الشیخ او کانت بکراً . فقالت ،لا. فقال عثمان : اقیموا الحد علیها. فقال امیرالمؤمنین (علیه السلام) : ان للمرء سمین: سم البول و سم المحیض . فلعل الشیخ کان ینال منها فسال ماؤه فی سم المحیض فحملت منه. فأسألوا الرجل عن ذلک . فَسئل. فقال قد کنت انزل الماء فی قبلها من غیر وصول الیها بالاقتضاض. فقال امیرالمؤمنین (علیه السلام) الحمل له و الولد ولده واری عقوبته علی من انکارله. فصار عثمان الی قضائه.(وسائل الشیعه، ج ۱۵ :۳۴۲ ) .
ترجمه : پیر مردی با زنی ازدواج کرد و پس از چندی زن آبستن شد. مرد فرزند او را انکار کرد و مدعی شد با آن زن نزدیکی نکرده است. این مسأله بر عثمان دشوار افتاد و از زن پرسید:
آیا آن پیر مرد با تو آمیزش کرده است؟ آن زن که دوشیزه بود گفت: نه. عثمان گفت برای این زن حد جاری کنید….امیرمؤمنان (ع) فرمود: آبستنی از آن مرد است و فرزند هم از آن مرد و بر این نظرم که او را به سبب انکار فرزند کیفر دهد. عثمان همین حکم امیرالمؤمنین را پذیرفت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ت – روایت چهارم
و باستاده محمد بن محمد بن المفید می الارشاد عن احمد بن محمد عن علی بن حدید عن جمیل بن صالح عن احد هما می المرءه تزوج می عدتها قال : یفرق بینهما و تعتد عدّه واحده منها فان جاءت بولد سته اشهر او اکثر فهو للا خیر وان جاءت بولد لاقل من سته اشهر فهو لِلأَوِّل .(وسایل الشیعه، ج۱۵:۱۱۸ )
ترجمه : درباره زنی که در دوران عده با او ازدواج کرده باشند، فرمود: آن دو را از هم جدا می کنند و زن برای هر یک (شوهر او و شوهر دوم) یک عده نگه می دارد اگر پس از ۶ ماه یا بیشتر از آن، فرزندی آورد، فرزند شوهر اخیر است و اگر کمتر از ۶ ماه فرزندی آورد از آن نخست است .
ث – روایت پنجم
محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن علی بن الحکم عن العلاعن محمد بن مسلم عن احدهما قال :العده من ماء .(وسائل الشیعه ج۱۵ : ۴۰۳ )
ترجمه : عده از آب است (سبب نگه داشتن عده برای زن، آب است).
ج- روایت ششم
عن ابی العباس الا لزرار عن ایوبن نوح و عن حمید بن زیاد، عن این سماعه جمیعاً عن عنوان این مکان، من ابی بصیر، عن ابی عبدالله علیه السلام قال: إذا طلق الرجل امراته قبل ان یدخل بها تطلیقه واحده فقد بائث منه و تزوج من ساعتها عن ثالث (همان،:۴۰۴).
ترجمه : اگر مرد زن خود را پیش از آمیزش با او یک بار طلاق دهد زن از او جدا شده است و از همان دم اگر بخواهد می تواند همسر دیگر بگیرد.
چ – روایت هفتم
محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید، عن ابی عمیر عن حمادین عثمان، عن ابی عبدالله علیه السلام قال : سألته عن التی قد یئست من المحیض والتی لایحیض مثلها، قال: لیس علیها عده (همان ،ج ۱۵: ۴۰۵).
ترجمه درباره زنی که یائسه شده است ، با همسالانش عادت نمی شود ، از امام صادق علیه السلام پرسیدم و آن حضرت در پاسخ فرمود بر آن زن عده لازم نیست .
وجه استدلال به این دسته از روایات این است که در همه آنها فرزند به آب نسبت داده شده و به کسی که صاحب آب است، ملحق دانسته شده و این در حالی است که می دانیم این حکم، تنها از آن روی است که آب یا همان منی مرد، نطفه را در بر می دارد، بر این پایه، پدر فرزند، کسی است که صاحب منی و نطفه است، نه هیچ کس دیگر جز .
خلاصه اینکه از مجموع آیات و رویاات مطرح شده در بالا، استفاده می شود که نسب دارای منشاء تکوینی و واقعی است؛ به عبارت دیگر، در عرف اجتماعات پیش از ظهور اسلام، نسب از پیدایش یک انسان، از ترکیب نطفه وارد شده مرد به رحم زن حاصل می شده است و این امر، منشاء اصلی الحاق طفل به مرد و اساس تحقق نسب بوده است. آن چه مسلم است. پس از ظهور اسلام هم این مبنای طبیعی و واقعی مورد انکار و رد قانونگذار اسلام نگرفته است و به اصطلاح اصولی در مورد عنوان نسب حقیقت شرعی وجود ندارد (مهدی شهیدی، ۱۳۷۵ ) .
در فقه نیز نسب به همین معنای عرفی اطلاق می گردد (مصادیق این معنا در مسئله مساحقه،حرمت الحاق فرزند ناشی از زنا از سوی زن به شوهر، حرمت نفی نسب واقعی یا اثبات نسب غیر واقعی (لعان) و …نمایان است(موسوی،۷۸:۱۳۸۳)
قانون مدنی و حقوق هم غیر از این معنا، معنای دیگری را اختیار نکرده اند(ماده ۱۱۶۵،۱۱۶۶،۱۱۶۷ ق.م).
اما در مقابل عده ای از آیات و روایات استنادی خلاف آنچه گفتیم می نمایند و معتقدند که نطفه ملاک نسب نیست.
د- استناد به آیات و روایات در ردّ نظر اول(نطفه ملاک نسب نیست) .
۱- آیات
سوره مجادله، آیه ۲
الذین بظاهرون منکم من نساء هم ماهنّ أُمَّهاتِهِمْ إِن اُمَّهاتُهُمْ إِلا الَّی ولَدْلَهُمَ و إِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنْکَرًا منّ القول و زورًا و إنِّ الّهَ لَعَفُوَّ غفُور(سوره مجادله، آیه ۲ ).
ترجمه : آنانکه با زنان خود ظهار کنند آنان مادران حقیقی شوهران نخواهد شد بلکه مادر ایشان جز آنکه آنها را از زائیده نیست و این مردم (به عادت زمان جاهلیت) سخنی ناپسند و باطل می گویند و خداوند را عفو و بخشش بسیار است.
وجه استدلال : آیه به صراحت بر این دلالت دارد که، مادر تنها همان زنی است که نوزاد را می زاید، خواه نطفه از او و همسرش باشد و خواه نه. اطلاق این دلیل همه صورتهای یاد شده را در بر می گیرد.
اشکال : حق آن است که مقدمات حکمت، نسبت به موضوع مورد بحث ما، فراهم نیست، چرا که آیه در مقام نفی مادر بودن، از زنانی است که با آنان ظهار شده است نه آنکه در مقام اثبات باشد، تا در نتیجه بتوان برای آن اطلاقی تصور کرد(موسوی، ۷۸:۱۳۸۰)
سورۀ زمر، آیه۶
یخلقکم فی بطون امهاتکم خلقاً من بعد خلق فی ظلمات ثلاث ذلکم الله ربکم به الملک لا اله الّا هو فانَّی تصرفون (سورۀ زمر، آیه۶ ).
ترجمه : او شما را در شکم مادرانتان خلقتی پس از خلقت و در ظلمات سه گانه می آفریند، این پروردگار شماست که ملک از اوست و خدایی جز او نیست پس چگونه از راه حق منحرف می شوید؟
وجه استدلال: خلقتی پس از خلقت در ایجادی جدید از موادی دیگر بر روی ماده آغازین نطفه و جنین ظهور دارد و بنابراین، نسبت و نسب تنها به نطفه و جنین منحصر نیست، بلکه می توان فرزند را به دیگر موادی که زن صاحب رحم، آنها را فراهم کرده و در این هنگام شوهر او خرج کرده است، نسبت داد(همان).
سورۀ رعد، آیه ۸ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ق.ظ ]




طرق غیرمتعارف: این طریق مربوط به شخص یا اشخاص خاص بوده و در دست همگان نمی باشد و دیگران توانایی استفاده از این طرق را ندارند مانند رمل و جفر و معجزه و امثالهم. بدیهی است که چنین علمی مطلقاًحجیت نداشته و قضات نمیتوانند به استناد آن مبادرت به صدور رأی کنند.
طرق دلایل قانونی (شرعی): اقرار، شهادت شهود و قسامه و سوگند از ناحیه هر یک از طرفین یا بستگان آنها از جمله دلایلی است که قاضی را به اقناع وجدانی و علم رسانده و پس از آن میتوانند مبنای صدور حکم قرار گیرند.
اقرار به معنایِ اخبار قطعی به وجود حقی به زیان خود و ثبوت حقی برای دیگران آمده است. به نظر برخی دیگر اقرار عبارت است از اِخبار قطعی به وجود حقی لازم به زیان خود یا نفی حق لازمی از خود یا به امری دیگر که این اخبار، حق یا حکمی را به ضرر خبر دهنده در پی دارد.
پایان نامه - مقاله
در تعریف «اقرار» ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی گوید؛ «اقرار عبارت از اخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود.» و ماده ۱۲۷۵ همان قانون گوید؛ «هر کس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرار خود خواهد بود.» و در ماده ۱۲۷۷ قانون مذکور آمده است؛ «انکار بعد از اقرار مسموع نیست لیکن اگر مقر اقرارکننده ادعا کرد اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه یا غلط بوده شنیده می شود و همچنین است در صورتی که برای اقرار خود عذری ذکر کند…». در ماده ۱۲۷۸ قانون مدنی می خوانیم؛ «اقرار هر کس فقط نسبت به خود آن شخص و قائم مقام او نافذ است و در حق دیگری نافذ نیست …»
نکته بسیار مهم و قابل توجه این است که اقرار می تواند در امور مدنی (یا حقوقی) باشد یا در امور کیفری (یا جزایی). مورد اول مربوط است به تعهدات و معاملات و قراردادها و مانند اینها. مثل اینکه حسن اقرار کند پنج میلیون تومان به کسی بدهکار است یا اقرار کند به ساخت و تحویل فلان دستگاه به او متعهد بوده است یا «الف» اقرار کند «ب» فرزند اوست و امثال اینها. مورد دوم حالتی است که کسی به ارتکاب جرمی اقرار می کند. مثلاً فردی اقرار می کند کسی را کشته یا اتومبیلی را دزدیده یا سندی را جعل کرده یا برای براندازی حکومت توطئه کرده است.
شهادت عبارت است از اظهارات اشخاص خارج از دعوی که امر مورد اختلاف را دیده یا شنیده یا شخصاً از آن آگاه شده‌اند یعنی شخصی به نفع یکی از اصحاب دعوی و بر ضرر دیگری اعلام اطلاع و خبر از وقوع امری نماید، اگر وسیله آگاهی گواه قوه بینایی او باشد گواه را شاهد عینی و گواهی او را «مشاهده» نامند و اگر وسیله آگاهی قوه سامعه باشد گواه را شاهد سمعی و گواهی او را «اسماع » خوانند.
در تمامی ادوار و هم‌چنین در همه سیستم‌های حقوقی شهادت شهود به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی همواره مورد استفاده طرفین دعوی اثبات ادعاهای آنان بوده است لیکن حدود استفاده و درجه اعتبار آن در جوامع مختلف، متفاوت است. در برخی از کتب فقهی اصطلاح بیّنه نوعاً به جای اصطلاح شهادت استعمال گردیده است و بیّنه را مطابق با شهادت شهود تلقی نموده و علت این امر آن بوده است که در اغلب موارد از شهادت شهود به عنوان بیّنه دعوی استفاده می‌شده است.
قسامه یکی از راه های ثبوت قتل و جراحات و صدمات بر اعضاء بدن است که با وجود لوث قابل اجرا است و آن به این صورت است که اگر قتلی اتفاق افتاد و کسی اقرار به قتل نکرد و ولی دم، حد قتل توسط شخص یا جماعتی شد و نتوانست برای دعوی خود شهود و بنیه قابل قبول اقامه کند، چنانچه لوث که عبارت از ظن حاکم به راستگویی مدعی است، موجود بود، مدعی با بستگانش در صورت قتل عمد، پنجاه سوگند و در صورت قتل شبه عمد و خطای محض بیست و پنج سوگند می خورند و ادعای او ثابت می شود. وگرنه متهم قسامه را اجرا می کند و تبرئه می شود.
گفتار سوم: انواع علم
علم براساس طرقی که تحصیل می گردد انواع مختلفی دارد:
علم عادی: علم عادی یا متعارف که به آن اطمینان هم گفته می شود علمی است که متعارف مردم در برخورد با قضایا و حوادث پیدا می کنند و علامت این علم، سکون نفس است. در واقع اغلب مردم و متعارف اعضای جامعه وقتی به علم عادی دست می یابند و به احتمال خلاف آن توجه نمی کنند هرچند که احتمال خلاف آن عقلاً و عرفاً امکان پذیر نباشد.
در علم حقوق، علمی که قاضی پس از بررسی محتویات یک پرونده و قرائن و امارات موجود به دست می آورد نیز علم عادی محسوب می گردد که منجر به اقناع وجدانی قاضی گردیده و می تواند براساس آن مبادرت به صدور حکم کند.
علم یقین: علمی است که احتمال خلاف در برابر آن عقلاً و طبق موازین علمی محال باشد و این علم آنقدر کم است که در حکم عدم می باشد و وجود این مشکل بوده که در طول زمان، حقوقدانان مختلف و دادرسان را در امر دادرسی با بن بست مواجه کرده و آنها مجبور شدند برای حل مشکلات قضایی و در امر دادرسی به جای تکیه بر علم یقینی، متوسل به علم عادی گردند لذا علم عادی است که در آن احتمال خلاف وجود دارد ولی به آن احتمال توجه نمی شود.
علم شخصی: چنانچه تحقیق و بررسی پیرامون یک موضوع براساس راه ها و شیوه های عادی و معمولی نبوده و برای همگان توانایی استفاده از آن طرق نباشد علم شخصی است. در این حالت آن طرق و راه های مفید علم منحصر به همان شخص خاص بوده و دیگران را دسترسی بدان نمی باشد. این علم ممکن است به واسطه معلومات خارج از پرونده باشد بدین صورت که از طرق غیر متعارف مانند رمل یا معجزه به دست آورد.
علم نوعی: اگر شناخت و آگاهی انسان نسبت به ماهیت موضوع مورد تحقیق ناشی از طرق و امارات متعارف و معمولی باشد، علم نوعی نامیده می شود و طرق و امارات و اسباب متعارف، اسباب و راههایی است که در دسترس همه یا غالب مردم بوده و به شخص و یا گروه خاصی تعلق ندارد و لذا علم ناشی از این قبیل اسباب و وسایل را نوعی می گویند. امارات قضایی، امارات قانونی، نظریه کارشناسی و گزارش ضابطین دادگستری، طرق متعارف و مفید علم نوعی محسوب می شود.
گفتار چهارم: سایر حالتهای مختلف ذهن
ذهن آدمی به دنبال کشف موضوعات مختلف و شناخت آن، در حالتهای مختلفی به سر می برد. این اندیشه بشری در مقابل واقعیات و حقایق زندگی و مسائلی که انسان با آن روبروست حالتهای مختلفی دارد که به تفصیل بیان می شود:
قطع (علم): قطع آن است که شخص مطلع و اهل فن، احتمال خلاف آنرا ندهد. این قطع درعلوم نظرى و علوم عملى به ندرت به دست می آید و آنچه را که قطع می‌نامند در واقع یکنوع ظن بسیار قوى است که از شدت قوت به انسان تا حدى اطمینان می‌دهد وگاهى اسم آنرا « اطمینان عادى» می‌گذارند و در معنای اصطلاحی و فلسفس قطع یا علم عبارتست از « اندیشه ای که احتمال مخالف در برابر آن عقلاً و در برابر موازین علمی وجود نداشته باشد و ذاتاً حجت و آئینه تمام نمای واقع است و پیروی از قطع به حکم عقل لازم و ضروری است. شرع نمی تواند قطع را حجت بشناسد یا نشناسد، زیرا ذاتی نفیاً یا اثباتاً قابل جعل نیست.[۲۳] » به عبارت دیگر علم حالت نفسانی است که در آن حالت، موضوعی بر شخص معلوم می شود و احتمال این که در آن مورد خاص خطاء کرده باشد منتفی است.
لذا فقط قطع و یقین در حل مجهولات قضایی قابل استناد است و هیچگونه احتمال خلاف در آن نمی رود و این نوع علم در زندگی روزانه بقدری کمیاب است که در حکم عدم است و قضات که هر روز نیاز به حل مجهولات قضایی دارند، نمی توانند به امید قطع و یقین فلسفی اقدام به فصل خصومتها نمایند بدین جهت از قدیم الایام که تاریخ آن بر بشر مجهول است، کار حقوقدانان برای خلاصی از این بن بست دنبال نظریه تازه ای در حقوق اسلامی به عنوان علم عادی یا یقین عادی شناخته شده است، رفته اند.
البته نکته قابل ذکر این است که « مراد از علم در اینجا، اطمینانی است که از طریق حس یا قریب به حس به دست آمده باشد نه لزوماً یقین، زیرا بنای عقلا این است که اگر کسی به حکم یا تکلیفی اطمینان یافت و بدان عمل کرد، مورد تحسین و چنانچه طبق آن عمل نکرد مورد ملامت و سرزنش قرار بگیرد. متشرعه نیز همواره بر این رویه عمل می کرده اند و منعی هم از شارع در عمل به آن نرسیده است گو اینکه، قطع و یقین در بسیاری از موارد تحقق نمی یابد. »[۲۴]
ظن غالب یا ظن متأخر به یقینگاهى ظن بقدرى به قطع نزدیک می‌شود که حالت جذب درآن است یعنى وجدان شخص را به اظهار نظر مى کشاند (مانند قطع) در اینصورت چنین ظنى را « ظن غالب» نامیده‌اند و در بعضى از تعبیرات آنرا «ظن متأخر به علم » مى نامند. به تعبیر دیگر مقصود از ظن غالب یا ظن متأخر به یقین عبارتست از « ظن قوی که عملاً احتمال بعید، ضرری و تزلزلی در آن ایجاد نکند، هر چند از نظر عقلی محض بتوان احتمالاتی بر آن وارد نمود.[۲۵] »
این ظن، نوعی استیلا و چیرگی بر شخص دارد که به آن ظن غالب می گویند و از آنجا که مردم عادی در مقابل مسائل و موضوعات روزمره به ندرت به علم و قطع که می رسند لذا ظن نزدیک به یقین ایجاد شده و از ظنون معمولى قوی‌تر است و از شدت قوت و استوارى انسان را غالبا بدون اختیار به اظهار نظر وادار مى کند و در افکار مردم به مسائل، به منزله علم است که در علم حقوق از آن به علم عادی تعبیر می شود چون نوعى استیلاء و چیرگی برشخص دارد آنرا ظن غالب گویند. این علم نزد قضات مبنای صدور احکام قضایی عادلانه می باشد زیرا این علم در قاضی موجب قناعت وجدانی و اطمینان می شود و او با اقناع درونی حکمی را صادر می کند که به عدالت قضایی نزدیک است در غیر اینصورت نمی تواند بر مبنای آن قضاوت کند.
ظن: ظن عبارتست از اندیشه ای که دو احتمال نابرابر آن را فرا گرفته باشد و حالتی از ذهن آدمی است که بین قطع و شک می باشد یعنی از قطع پایینتر و از شک بالاتر است لذا ذاتاً حجیت ندارد ولی قابلیت آن را دارد که حجت شناخته شود. در شرع هم ظن علی القاعده حجت شناخته نشده اما مواردی وجود داشته که استثنائاً حجت شناخته شده است چون فرض بر این است که تاب و توان آن را ندارد که واقع را بنمایاند ولی ناظر به واقع است. این مسئله ای است که باید اثبات شود، یعنی « باید قطعاً و یقیناً معلوم شود که شارع در موردی ظن را حجت شناخته است در غیر اینصورت اصل بر عدم حجیت آن است.[۲۶] »
انواع ظن عبارتست از :
- ظن مطلق: هرگونه ظنى را ظن مطلق مى گویند؛ صرف نظر از منشأ آن و صرف نظر از این که دلیلى بر حجیت آن وجود داشته باشد یا نه.
۲- ظن خاص: ظنى است که دلیلى شرعى بر حجیت آن اقامه شده باشد، مانند خبر واحد و ظواهر. از نظر اصولى ها، ظنون ماهیتاً حجیتى نداشته و قابل استناد نیستند(۱۳) مگر آن که دلیلى خاص بر حجیت آن ها اقامه شده باشد که چنین ظنونى را ظن خاص مى نامند و در واقع این ها استثنایى بر اصل کلى عدم حجیت ظن به شمار مى روند.
شک: شک در لغت به حالت نفسانی ناشى از تردید بین دو یا چند چیز گفته مى‌شود، در مقابل یقین. اعم از آنکه دو طرف تردید همسان (پنجاه پنجاه) باشند یا یک طرف بر طرف دیگر رجحان داشته باشد؛ لیکن شک در کلمات فقها دو اطلاق دارد؛ گاهى در برابر یقین و ظن به کار مى‌رود که مراد از آن حالت نفسانى ناشى از تردید میان دو یا چند چیز به طور مساوى است و با رجحان یک طرف، طرف راجح «ظن» و طرف مرجوح «وهم» نامیده مى‌شود، نه شک. از نظر فلسفی شک عبارتست از اندیشه ای که دو احتمال مساوی آن را در بر گرفته باشد و متساوی طرفین می باشد و احتمال وجود یا عدم آن برابر است، به طوریکه هیچ یک از آن دو احتمال بر طرف دیگر نچربد. شک حجت نیست و نمی تواند حجت شناخته شود به علت این که به هیچ وجه کشف واقع نمی کند به همین جهت معقول نیست که شارع آن را حجت بشناسد چون ذاتاً حجت نمی باشد.
بخش دوم: علم حاصل از پرونده
در اصطلاح فقهی و حقوقی، علم قاضی در معانی زیر به کار رفته است:
« نخست- داشتن وصف دانش و آگاهی و درجه‌ای از دانش که برای قضاوت لازم و ضروری است.
دوم- آگاهی و دانشی که برای دادرس از طریق ادله ابرازی و با خواندن و بررسی پرونده و تحقیق از اصحاب دعوا حاصل می‌‌شود. این نوع علم قاضی را علم “حصولی” یا علم “حاصل از ادله” گویند.
سوم- آگاهی و دانش شخصی که خارج از پرونده و ادله ابرازی و از طریق شنیدن، دیدن و… حاصل می‌شود. این نوع علم قاضی را علم “شخصی” یا علم “ناشی از حضور قاضی” گویند.[۲۷] »
براساس ماده واحده قانون شرایط انتخاب قضات دادگستری:
“قضات از میان مردان واجد شرایط زیر انتخاب می‌شوند:
‌۱. ایمان و عدالت و تعبد عملی نسبت به موازین اسلامی و وفاداری به نظام جمهوری اسلامی ایران
‌۲. طهارت مولد
‌۳. تابعیت ایران و انجام خدمت وظیفه یا دارا بودن معافیت قانونی
‌۴. صحت مزاج و توانایی انجام کار و عدم اعتیاد به مواد مخدر  ‌

 

    1. دارا بودن اجتهاد به تشخیص شورای عالی قضایی یا اجازه قضا از جانب شورای‌ عالی قضایی به کسانی که دارای لیسانس قضایی یا لیسانس الهیات رشته منقول یا لیسانس دانشکده علوم قضایی و اداری وابسته به دادگستری یا مدرک قضایی از مدرسه عالی قضایی قم هستند… .”

 

با عنایت به بند آخر این ماده، آگاهی علم قاضی برای درک و آگاهی وی از مسائل حقوقی و در نهایت نائل آمدن به علم، در روند رسیدگی به پرونده ها براساس محتویات و قرائن و امارات موجود در پرونده الزامی است و مورد توجه مقنن قرار گرفته است.
با بررسی و مطالعه پرونده، قاضی به یکسری اطلاعات و علم هایی دست می یابد که راه های تحصیل این علم متفاوت و بستگی به موضوعات مطروحه دارد که در زیر عوامل تحصیل علم در قاضی و ادله جواز استناد به این علم مورد مطالعه قرار گرفته است.
مبحث اول: عوامل ایجاد علم
در مورد قضات اصل بر این است که حکم بر اساس علم و یقین صادر شود، در غیر اینصورت حکم برخلاف شرع بوده و فاقد اعتبار می باشد.« فراهم آوردن علم و اعتقاد قاضی در امری ممکن است که مبتنی بر تحقیقات علمی باشد، در اثر پیشرفت های علمی، بویژه علوم انسانی، استفاده از وسایل علمی برای جمعآوری دلایل و کشف حقیقت مطرح شده است زیرا بی تردید پیدایش علوم و فنون جدید در طرز کار دادگستری بی تأثیر نیست. هنگامی که بزهکاران در ارتکاب جرایم از شیوه های جدید استفاده می نمایند، عدالت نیز برای مبارزه با آنها ناچار است به سلاحی متناسب مجهز گردد و از فنون علمی بهره گیرد.»[۲۸] لذا عواملی که میتواند در قاضی موجب تحصیل علم گردد بترتیب زیر است:
گفتار اول: معاینه و تحقیقات
مشاهده و ثبت وضعیت موجود صحنه، که توسط دادرسان یا نمایندگان آنها صورت می گیرد معاینه محل نام دارد و استماع اطلاعات اشخاص مطلع در محل و ثبت اظهارات آنان توسط دادرس یا نماینده وی تحقیق محلی نام دارد که در چنین شرایطی، چنانچه برای انجام یا تکمیل تحقیقات، معینه یا تحقیق محلی لازم باشد اقدام به صدور قرار تحقیق یا معاینه محلی می نماید. بنابراین باید گفت که بی شکی، گاهی لازم میآید قاضی در رابطه با دعوی مطروحه شخصاً اقدام به معاینه و مشاهده موضوع جرم یا بررسی آثار و ادله جرم می نماید مثلاً در دعوی قتل قاضی ممکن است اقدام به معاینه جسد، محل و نحوه وقوع قتل و بررسی زمان و مکان وقوع جرم بپردازد. در اینجا چنانچه نتیجه تحقیقات انجام یافته در قاضی ایجاد علم نماید براساس آنها حکم مقتضی را صادر می کند در غیر اینصورت از کارشناسان و خبرگان مانند پزشکی قانونی و اداره تشخیص هویت و … می تواند بهره جست و در انتها با جمع بندی تحقیقات انجام یافته قناعت وجدان حاصل نموده و براساس آن حکم صادر می نماید البته گاهی ممکن است طرفین دعوا به معاینه کارشناس توافق نمایند قاضی در این مورد پس از بررسی نظر کاشناس به اجتهاد می پردازد و طبق نظر خود اظهارات کارشناس را قبول یا رد می نماید. در مواردی ممکن است نماینده مورد اعتمادی را برای معاینه محل مورد نظر، ارسال کنند.
گفتار دوم: بدیهیات
گاهی پیش می آید که قاضی به هنگام بررسی پرونده با امور بدیهی که نیازی به اثبات نیز ندارد، مواجه می شود در چنین مواردی قاضی با فراغ بال اقدام به صدور حکم می نماید مثلاً همه می دانیم که یک فرد کر نمی شنود یا یک فرد نابینا نمی بیند حال اگر ناشنوایی شهادت بر استماع اقرار متهم بدهد یا نابینایی شهادت بر رویت حادثهای بدهد، بدون شک و تردید چنین شهودی، شهادتشان پذیرفته نیست.
قضاوت براساس امور بدیهی، حتی افرادی که معتقد به عدم جواز به قضاوت به علم می باشند، در این نوع مسائل موافق بوده و به جهت روشن بودن قضیه نیازی به ارائه دلیل نیست زیرا این مسائل از معلومات فطری انسان بوده و مستقل از دعوا می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:03:00 ق.ظ ]