کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



۲-۲-۸- انواع مشارکت
در یک تقسیم بندی انواع مشارکت به صورت زیر تقسیم شده است :
مشارکت ابزاری : در این نوع مشارکت انسان ها به صورت یک ابزار ملاحظه می شوند . این نگرش بدون توجه  به مبانی انسانی و فرهنگی افراد صرفاً به انسان با دیدی اقتصادی و مادی توجه می کند .
مشارکت تحمیل شده : این نوع مشارکت که توسط نخبگان جامعه و در سطوح سازمانی توسط مدیران ارشد هدایت می شود به صورت برنامه ریزی شده و هدایت شده افراد را در اداره امور سهیم می کند . روشی که در کشورهای سوسیالیستی سابق مانند شوروی سابق اعمال می شد که از آن به عنوان مشارکت تبعی یاد می کنند .
مشارکت توسعه ای : این نوع مشارکت فرآیندی است«اجتماعی ، یکپارچه، جامع، پویا، همبسته، مکمل، چندبعدی و چند فرهنگی» ، به عبارت دیگر مشارکت توسعه ای خواهان مشارکت همه افراد در ساماندهی جامعه است.در مشارکت توسعه ای به نیازهای عالیه انسانی توجه می شود.(نیکوکار،۱۳۸۳،ص۶۸).
۲-۲-۹- پیش نیازهای مشارکت
در شرایطی که انگیزه پایین باشد تمایل به مشارکت پذیری کاهش می یابد . بنابراین لازم است پیش نیازهای مشارکت قبلاً فراهم گردد که بعضاً عبارتند از :
پایان نامه - مقاله - پروژه
زمان کافی برای مشارکت در اختیار باشد
مزایای مادی و معنوی آن از زیان های احتمالی آن بیشتر باشد
افرادازتوانایی لازم برای کار روی آن موضوع برخوردارباشند(آموزش کارکنان درباره مشارکت)
توانایی متقابل برای ارتباط فراهم باشد
احساس بین و خطری برای هیچ یک از طرف ها وجود نداشته باشد.
در قلمرو موضوعات مربوط به افراد دیگر باشد (مرتبط بودن مشارکت با کارکنان)
بالا بودن آگاهی افراد
جو سیاسی سالم و فراهم بودن امنیت شغلی
بسترسازی فرهنگی برای تحلیل درستی و سودبخشی مشارکت
جلب حمایت و پشتیبانی مدیریت بلندپایه سازمان
فراهم آوردن فرصت کافی برای آشنایی با نظام مشارکت
فراهم آوردن نظام پاداش ، سهیم شدن در سود و دستاوردهای مشارکت
پی گیری نتیجه های برخاسته از کوشش های مشارکت جویانه
وجود مشاوران شایسته و کاردان
۲-۲-۱۰- درجات مشارکت
درجه مشارکت از دیدگاه بلاسکو و التو (۱۹۶۹)  عبارت است از میزان نفوذ و کنترلی که کارکنان در تصمیم گیری سازمان اعمال می کنند . با توجه به این تعریف مشکل است که به طور قاطع گفته شود در سازمانی تصمیم گیری مشارکتی به شکل مطلق و کامل آن وجود دارد یا نه ، بلکه می توان درجات مشارکت را مورد لحاظ قرار داد . طیف مشارکت از صفر شروع و با گذشتن از درجات مختلف مشاوره به مشارکت کامل ختم می شود. مشارکت ممکن است از ارائه صرف یک عقیده در جایی غیر از مرکز ثقل تصمیم گیری شروع و عضویت در یک گروه کاری که دارای اختیار تصمیم گیری روی مساله خاصی است ختم شود . برای  روشن کردن درجات مشارکت کارکنان لازم است کوششهای نظریه پردازان سازمانی را به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم :
کیت دیویس (۱۹۵۷ ) یکی از نظریه پردازان مدیریت می گوید که مشارکت درجاتی دارد که از صفر تا بی نهایت ادامه پیدا می کند . مطابق نظر دیویس ، سه درجه مشارکت عبارتند از :
الف – تفاهم متقابل : این درجه از مشارکت به افراد کمک می کند تا به شناخت نسبی از وظایف و گرایشهای یکدیگر برسند .
ب – مشاوره ای : در این موقعیت فرد می تواند پیشنهادهای سازنده ای در مرحله تصمیم گیری ارائه نماید اما قدرت اجرایی برای  اعمال ایده های خود ندارد .
ج – قدرت تصمیم گیری : در این مرحله گروه دارای اختیار تصمیم گیری است .
گیلز( ۱۹۸۳ ) درجات مشارکت را به صورت زیر طبقه بندی می کند:
الف- سهیم شدن در اطلاعات : اطلاعات از طریق کانالهای ارتباطی در اختیار کارکنان قرار می گیرد
ب – مشورت : اطلاعات دو طرفه بین کارکنان و مدیریت جریان پیدا می کند و کارکنان این فرصت را می یابند که پیشنهادها و ایده های خود را مطرح کنند .
ج – تصمیم گیری مشترک : مدیریت و کارکنان یا نمایندگان آنها به اتفاق تصمیم گیری می کنند .
د – خود مدیریتی : حق تصمیم گیری و انتخاب به کارکنان منتقل می شود .
سایر دانشمندان علوم اجتماعی از قبیل مارچ و سایمون (۱۹۸۵ ) و هلر و  یوکل (۱۹۶۹ ) و … درجات مشارکت را که اقتدار آمرانه رهبری رئیس مدار در یک انتها و رهبری دموکراتیک در انتهای دیگر آن قرار دارد . بر روی یک طیف ترسیم کرده اند.
آنها پیشنهاد می کنند که قابلیت رهبری می تواند بر حسب درجه مشارکت کارکنان در تصمیم گیری تغییر پیدا کند . در واقع ، اکثر دانشمندان به طور کلی درجات مشارکت را در سه طبقه عمده عدم مشارکت،  مشارکت جزئی و مشارکت  کامل  تقسیم بندی کرده اند. (والایی شریف ، ۱۳۸۴ ،ص ۲۷) .
۲-۲-۱۱- رابطه متناظر میان درجات مشارکت و سلسله مراتب نیازها:
درجات نیازهای غالب کارکنان بر اساس نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو به پنج درجه نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی، احترام و خود یابی تقسیم گردیده و درجات مشارکت آنها بر اساس طیفی که از عدم مشارکت کامل آغاز و به مشارکت کامل منتهی میگردد به ترتیب به درجات عدم مشارکت، مشارکت بر مبنای پیشنهاد، مشارکت بر مبنای مشورت، تصمیم گیری دو جانبه و بالاخره تیم های خود گردان تقسیم شده است. مشارکت بر مبنای پیشنهاد مشارکت بر مبنای مشورت تصمیم گیری دو جانبه و با‌لاخره تیم های خود گردان تقسیم شده است.(مدیریت فرهنگ سازمانی(فرهنگ مدیریت)، ۱۳۸۳،شماره۶)
۲-۲-۱۲- عوامل اقتضایی موثر بر مدیریت مشارکتی
در نگرش اقتضایی تاننبان و اشمیت (۱۹۷۳ ) در طی مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که ترکیب های متفاوتی از عوامل اقتضایی در یک سازمان رفتارهای مدیریتی متفاوتی می طلبد. آنها پیشنهاد کردند که هر سازمان، سه عامل مهم را باید مد نظر داشته باشد که عبارتند از نیروهای حاکم بر مدیر، نیروهای حاکم بر کارکنان و نیروهای حاکم بر شرایط و وضعیت. کلیه این نیروها به هم وابسته اند.
نیروهایی که بر نگرش مدیر حاکمند سیستم ارزشی او، گرایش های او، نگرش های شخصی او از بعد رهبری است .
نیروهایی که بر کارکنان و زیردستان حاکمند شامل استقلال، آمادگی آنها برای پذیرفتن مسئولیت و درجه درک و توافق آنها با اهداف سازمانی است.
از سوی دیگر نیروهایی که بر محیط وضعیت و شرایط موجود حاکمند شامل: نوع سازمان، محدوده، زمان، تقاضاهای سطوح بالاتر مدیریت، تقاضاهای دولت، اتحادیه ها و جامعه است.
بنابراین یک مدیر موفق نه تنها باید خودش را درک کند بلکه باید با سایر افراد محیط اجتماعی و سازمانی تفاهم داشته باشد. مدیران می توانند حتی وضعیت روحی و روانی زیردستان خود را بهبود بخشند. این امر موجب می شود کارکنان انگیزه بیشتری در انجام کار داشته باشند، پس رضایت شغلی آنها افزایش پیدا می کند. بلانچارد(۱۹۷۲ ) می گوید: رفتار مدیریتی اثربخش باید هماهنگ با ویژگی های شخصی کارکنان تغییر یابد. از نظر او بر اساس تئوری اقتضایی رفتار مدیریتی در یک طیف قرار می گیرد.
رفتار رابطه مدار درجه ای از رفتار است که بر اساس آن شاخصه های رفتار مدیر عبارتند از :
دوستی، اعتماد، احترام متقابل و روابط انسانی خوب بیم مدیر و گروه کارکنان
رفتار وظیفه مدار حدی از رفتار است که بر اساس آن رفتار مدیر بیشتر بر سازمان دهی، تعیین رابطه رسمی بین او و کارکنان و تعیین و تعریف نحوه برخورد با کارکنان، برنامه ریزی، انتقاد و راهنمایی برای کار بهتر معطوف است.
این تئوری همچنین به بررسی متغیرهای اقتضایی که شامل ویژگی های فردی و محیطی کارکنان است، پرداخته و اهمیت و تاثیر بسزای رفتار مدیران را در میزان بهره وری و رضایت شغلی کارکنان متذکر می شود. دیدگاه عقلانی اقتضایی بر اساس این فرضیه استوار است که مدیریت سازمان به صورت تلویحی در جهت کارایی گام بر می دارد و می کوشد تا وضع موجود را حفظ کند و سازمان را در همان وضعی که هست نگه دارند. پژوهشگرانی که چنین دیدگاهی دارند، سازمان را در همان وضعی که هست می پذیرند و تنها در پی اجرای مقررات بر می آیند تا کارایی و عملکرد آینده سازمان را پیش بینی و آن را بهتر کنترل نمایند. اساس دیدگاه مذبور بر این فرض گذاشته می شود که مدیران افرادی منطقی هستند. امکان دارند مدیران همیشه و برای هر مساله ای پاسخ درست و مناسب نداشته باشند ولی همواره می کوشند تا کاری کنند که از نظر عقلانی برای سازمان بهترین است. در اینجا خردگرایی بدان مفهوم است که هدف تعیین و برای تامین آنها راه های موثر مشخص می شوند و به این منظور مدیران بهترین راهبردها را برای سازمان اتخاذ می کنند.
۲-۲-۱۳- رابطه مدیریت مشارکتی و کارکنان سازمان
براساس نظر هرسی و بلانچارد در هرسازمان کارکنان به دو دسته بالغ و نابالغ تقسیم می شوند: آنان که بالغند درکارشان مهارت دارند و مایلند مسئولیت بیشتری داشته باشند و رفتارشان خود تنظیم است. آنان  که نابالغ  و کم مهارتند وطبعا"مسئولیت گریز و رفتارشان مستلزم نظارت بالادست است. ازسوی دیگرمدیریت و رهبری برکارکنان یک سازمان هم رابطهٴمستقیمی با بلوغ کارکنان دارد، به طوری که اگرکارکنان بالغ باشند، مدیریت«مشارکتی» است. برای کارکنانی که انگیزه دارند اما توانایی ندارند، مدیریت « آمرانه توأم با رابطه مداری» و برای کارکنان کم مهارت ونابالغ، مدیریت « استبدادی و کاملا"آمرانه» مناسبترین سبک مدیریت است.
۲-۲- ۱۴- سطوح مشارکت
برای  نویسندگانی از قبیل چوئن لوریچ (۱۹۷۷ ) مدیریت مشارکتی می تواند در سطح استراتژیک ، (جایی که سیاستها به عملیات مشخصی تبدیل میشوند) ، مدیریت میانی و در سطح مدیریت و سرپرستان عملیاتی پیاده شود . به عبارت دیگر امکان تصمیم گیری مشارکتی بالقوه در سطوح مختلف سازمان وجود دارد .
گست (۱۹۷۹ ) سه سطح عمده مشارکت را که ممکن است در هر سازمانی با هر اندازه ای تحقق پیدا کند شامل سطوح عملیاتی ، سطح محل کار و سطح سازمانی می داند و می گوید که یک سطح ممکن است بر اساس اهداف و زمینه مشارکت تعیین شود .
پانسفورد و کارپنتر ( ۱۹۸۸ ) در کتاب خود یک جدول دو بعدی را پیشنهاد کرده اند که پنج سطح عمده مشارکت را شامل می گردد:
۱-  مشارکت در سطح فردی که به جنبه هایی از روابط بین فرد و سازمان استخدام کننده وی اشاره دارد.
۲-  مشارکت در سطح عملیاتی که به تصمیمات گروه های رسمی کوچک درخصوص محیط و عملیات کاری آنان اشاره دارد .
۳-  مشارکت در سطح جمعی که به جنبه های عمده روابط جمعی بین سازمان و کارکنان آن اشاره دارد .
۴-  مشارکت در سطح سازمانی که به استراتژی ها و طرحهای عملیاتی اشاره دارد که در جهت نیل به سیاستها و اهداف لحاظ می شود .
۵-  مشارکت در سطح استراتژیک که به فرمول بندی و تعریف اهداف و سیاستهای سازمانی اشاره دارد . (والایی شریف ، ۱۳۸۴ ،ص ۳۰ ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 01:53:00 ق.ظ ]




میدارد که کسی که در حال مستی یا بیهوشی یا در خواب معامله نماید آن معامله بواسطه فقدان قصد باطل است ولی فقدان رضا، موجب عدم نفوذ معامله میشود و ماده ی ۲۰۳ ق. م. به این امر دلالت دارد. صرف وجود قصد در درون شخص و عالم ذهن، کافی برای انعقاد قرارداد نیست بلکه قصد باید به طریقی بیان و اظهار گردد بدیهی است که بدون کاشف و مبرز (چیزی که دلالت بر قصد کند) طرفین نمیتوانند یکدیگر را از اعتبار نفسانی خود آگاه سازند، از آنجا که قرارداد از ربط دو اراده انشائی پدید میآید بنابراین طرفین باید از قصد یکدیگر آگاه باشند و نسبت به آن توافق داشته باشند و تا چنین توافقی حاصل نشده عقدی محقق نخواهد شد و ماده ی ۱۹۴ ق. م. بطور صریح لزوم توافق طرفین را بصراحت بیان کرده است. [۳۷]
پایان نامه - مقاله - پروژه
و در ماده ی ۱۹۱ ق. م. شرط بودن ابراز قصد، برای تاثیر آن بصراحت بیان شده است و موارد دیگری وسایل ابراز انشاء را بیان کرده، میتوان گفت که این وسایل جنبه مصداقی دارد و از باب تمثیل میباشد و آنچه در تحقق عنوان عقد ضروری است اعتبار انشائی اراده و ابراز این اعتبار است در واقع قصد انشاء که یک اعتبار نفسانی است باید از جهان درون خارج و به نحوی از انحاء، ابراز شود اظهار آن اصولاً تابع شکل و تشریفات خاصی نیست اصل رضائی بودن عقود و نیز ماده ی ۱۹۱ ق. م. مؤید این مطلب میباشد.
ب- اهلیت طرفین
اهلیت بطور مطلق عبارتست از توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق، توانایی قانونی برای دارا شدن حق «اهلیت تمتع» و توانایی قانونی برای اجرای حق «اهلیت استیفاء» نامیده میشود.
اهلیت تمتع: اصولاً هر شخصی دارای اهلیت تمتع است و میتواند صاحب حق باشد حتی صغار و مجانین میتوانند طرف حق واقع گردند چنانچه ماده ی ۹۵۶ ق. م. در این زمینه مقرر میدارد که در اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام میشود و ماده ی ۹۵۸ ق. م. میگوید؛ هر انسانی متمتع از حقوق مدنی خواهد بود.
بنابراین مطابق مطالب فوق، اصل اینست که هر شخص دارای اهلیت تمتع است، مگر مواردی را که قانون صریحاً استثناء نموده باشد، مثل عدم اهلیت تمتع بیگانگان در تملک اموال غیرمنقول.
اهلیت استیفاء: ممکن است شخصی دارای توانایی قانونی برای دارد شدن حق داشته باشد و بتواند طرف حق واقع شود در واقع اهلیت تمتع دارد، اما نتواند شخصاً و بدون دخالت دیگری حق خود را اعمال کند، مانند صغیر و مجنون، که اهلیت تمتع دارند ولی فاقد اهلیت استیفاء میباشند چنانچه ماده ی ۲۱۰ ق. م در این زمینه (اهلیت استیفاء) مقرر میدارد که، متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند، و بعداً در مواد بعدی شرایط اهلیت را بیان میدارد مثلاً ماده ی ۲۱۱ ق. م بیان میدارد که، برای اینکه متعاملین اهل محسوب شوند باید بالغ، عاقل و رشید باشند.
بنابراین شرایط اهلیت عبارتند از بلوغ، عقل و رشد میباشد که به طور مختصر به بررسی آنها میپردازیم.
بلوغ: یکی از شرایط لازم برای دارا شدن حق استیفاء (اجرا و اعمال حق) بلوغ میباشد اینکه چه کسی و با چه شرایطی بالغ محسوب میشود در فقه عامه و امامیه علاماتی ذکر کردهاند که نشانه بلوغ میباشد و یکی از علاماتی که در فقه امامیه به آن اشاره نمودهاند، رسیدن پسر به سن ۱۵ سالگی تمام قمری و رسیدن دختر به ۹ سالگی تمام قمری است[۳۸] که این یک اماره محسوب میشود بدین معنا که اشخاصی که به سن معین شده میرسند فرض اینست که بالغ شدهاند و ممکن است مطابق با واقع باشد یا نه، بنابراین این یک اماره میباشد و با دلیل میتوان خلاف آن را ثابت نمود مطابق یک قاعده اصولی که میگویند «الاصیل دلیل حیث لا دلیل».
بلوغ در معنای فوق در حقوق امروزی مورد پذیرش واقع شده و عین عبارات فقهاء بصورت نص صریحی در قانون مدنی ذکر شده است.
در تبصره یک ماده ی ۱۲۱۰ ق. م، مقرر میدارد که سن بلوغ در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. بنابراین کسانی که به سن بلوغ نرسیده باشند صغیر محسوب شده و از دید قانون، محجور محسوب میشوند و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع میباشند، مطابق قانون مدنی، صغیر بر دو گونه میباشد، صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز، در تمایز این دو در فقه، گفتهاند که اگر طفل به سن هفت سالگی رسید ممیز بشمار میآید و قبل از آن غیر ممیز است، این دیدگاه فقها هم اماره محسوب میشود بدین معنا که صغیری که به هفت سالگی میرسد خوب و بد و غیره را از هم تشخیص داده و دارای قوه تمییز و درک میباشد و نیز دارای اراده انشائی میباشد ولی قبل از هفت سالگی فاقد چنین قوه تشخیص و اراده انشائی میباشد. [۳۹]
این دیدگاه فقها مورد پذیرش قانونگذار واقع نشده است و قانونگذار بجای پذیرش جنبه نوعی، جنبه شخصی توجه نموده و مورد قبول قرار داده است بدین معنا که با توجه به اینکه بر حسب میزان هر سن و تربیت طفل و محیط اجتماعی، سن تمیز (هفت سالگی) در همه اطفال یکسان نیست، ممیز یا غیر ممیز بودن صغیر در دید قانونگذار، با توجه به شخص طفل مشخص میشود که تشخیص آن در صورت اختلاف با دادگاه است.
مطابق ماده ی ۱۲۱۲ ق. م، مطلق اعمال و اقوال صغیر تا حدی که مربوط به اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بالااثر میباشد، البته این ماده ی استثنائاتی دارد و بین صغیر ممیز و غیر ممیز تفکیک قائل شده است. از آنجا که صغیر ممیز دارای اراده انشائی میباشد قانونگذار در برخی از تصرفات مالی اختیار مطلق به او داده و به عبارت دیگر مستقلاً اهلیت اعمال و اجرای حق را در اینگونه موارد دارد. مثلاً تملکات بلاعوض که ذیل ماده ی ۱۲۱۲ ق. م بصراحت آن را بیان میدارد چون در اینگونه تصرفات متضمن تضرر به صغیر نمیباشد، اما در سایر اعمال حقوقی نسبت به امور مالی، او را منع نموده و باطل و بلااثر تلقی شده است. ولی میتوان گفت که مراد قانونگذار در ماده ی ۱۲۱۲ ق. م که معاملات مالی صغیر ممیز را باطل اعلام نموده ناظر به موردی است که مستقلاً عمل نموده است. [۴۰]
با توجه به اینکه صغیر ممیز دارای اراده انشائی میباشد و آنچه که در تحقق عقد موثر و بعنوان رکن سازنده آن میباشد همان اراده انشائی است. پس صغیر ممیز هم دارای چنین شرطی است و خود قانونگذار که تملکات بلاعوض وی را موثر و صحیح میداند بطور ضمنی پذیرفته است که وی میتواند اعمال حقوقی را که نتیجه آن تملک بلاعوض باشد انشاء کند چون یکی از مصادیق تملک بلاعوض هبه است، چنانچه
میدانیم هبه عقد است که علاوه بر انشاء ایجاب، نیاز به انشاء قبول از طرف متهب (صغیر ممیز) هم دارد. بنابراین صغیر ممیز دارای قصد انشاء بوده و میتواند در امور مالی خود تصرف کند ولی این تصرفات وی غیرنافذ بوده و نیاز به تنفیذ سرپرست دارد و ماده ی ۸۶ ق. ا. ح[۴۱] که معاملات مالی صغیر را غیر نافذ تلقی نموده مؤید این مطلب است و همچنین رای اصراری در مورد غیرنافذ بودن معاملات صغیر ممیز صادر شده است.
عقل: منظور از عقل این است که قوای دماغی شخص، سالم باشد کسی که فاقد قوه عقل و مبتلا به اختلال قوای دماغی (مختل المشاعر) میباشد مجنون نامیده میشود، جنون بر دو گونه دائمی و ادواری
میباشد.[۴۲]
و مطابق بند ۳ از ماده ی ۱۲۰۷ ق. م. مجانین نیز از اشخاص محجور محسوب شده و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع میباشند. البته، قانونگذار بین جنون دائمی و ادواری تفکیک قائل شده به اینکه، تصرفات مجنون دائمی را بطور مطلق باطل و بلااثر کرده به لحاظ فقدان قصد و اراده انشائی، ولی در مورد مجنون ادواری، تصرفات بلااثر او را مقید به زمان جنون دانسته، به عبارت دیگر جنون به هر درجهای که باشد مطلقاً موجب بطلان تصرفات مالی است، مگر اینکه تصرفات مالی در زمان افاقه صورت بگیرد، در مجنون ادواری با توجه به حالت سابقه، نفوذ یا بطلان معاملات او حکم داده میشود و در صورت عدم آگاهی نسبت به حالت سابقه، (نمیدانیم که در حالت افاقه معامله کرده یا مجنون بوده) قانونگذار جنون را مفروض داشته و کسی که مدعی عدم جنونیت و بقای افاقه او میباشد باید ثابت کند. [۴۳]
رشد: رشد عبارت است از اینکه تصرفات شخص در اموالش عاقلانه باشد، کسی که دارای رشد است رشید نامیده میشود، در مقابل رشد، سفه و در مقابل رشید، سفیه بکار میرود، و ماده ی ۱۲۰۸ ق. م. مقرر
میدارد که غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلائی نباشد. بنابراین غیر رشید همان سفیه میباشد که تصرفات وی در امور مالی غیرنافذ تلقی شده است.
اینکه آیا در قانون مدنی برای رشد سن قانونی مشخص شده یا نه؟ ماده ی ۱۲۱۰ ق. م. مقرر میدارد که هیچ کس را نمیتوان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود، مگر آنکه عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد. ولی در تبصره ۲ همین ماده ی مقرر میدارد که اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی میتوان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.
بنابراین تعارض بین صدر ماده و تبصره آن وجود دارد که دیوان عالی، به منظور رفع تعارض و به تبعیت از فقه امامیه، در تفسیر این ماده چنین اظهار نظر کرده که «ماده ی ۱۲۱۰ ق. م. علیالقاعده رسیدن صغار به سن بلوغ را دلیل رشد قرار داده و خلاف آن را محتاج به اثبات دانسته، ناظر به دخالت آنان در هر نوع امور مربوط به خود میباشد، مگر در مورد امور مالی که به حکم تبصره ۲ ماده ی مرقوم مستلزم اثبات رشده است».
همانطور که بیان گردید ماده ی ۲۱ لایحه اصلاحی، دلالی را تابع عقد وکالت اعلام نموده است یکی از مسائل مهم در تشکیل قرارداد وکالت و همچنین دلالی، صلاحیت صغیر ممیز و شخص سفیه در انعقاد قراردادهای مزبور میباشد به بیان دیگر در مورد ناتوانی مجنون و صغیر غیر ممیز در انعقاد عقد وکالت و دلالی تردیدی وجود ندارد چرا که این اشخاص فاقد قوه تمیز و اراده می باشند. اما در مورد شخص سفیه و صغیر ممیز ممکن است گفته شود که چون مبنای حجر این گروه حمایت از آنان است و از ترس زیانکاری از تصرف در اموال خود شده اند، پس اهلیت تصرف در مال دیگران را به وکالت دارند[۴۴]. در مقابل عده ای معتقد هستند که پذیرفتن وکالت صغیر ممیز و سفیه با این اشکال روبرو است که در عقد وکالت وکیل باید در برابر موکل متعهد به عمل حقوقی شود و خسارت ناشی از تقصیر خود را در این باره بپردازند بنابراین عقد وکالت صغیر ممیز و سفیه صحیح نیست[۴۵].
به نظر می رسد که همین نظر را باید در قرارداد دلالی را بپذیریم چرا که به موجب ماده ی۲۴ لایحه اصلاحی: «دلال باید با صداقت دو طرف معامله را از جزییات قرارداد آگاه سازد و در مقابل هر یک از آن دو، مسئول تقلب و تقصیر خویش است هرچند دلالی را فقط برای یکی انجام داده باشد». همچنین بر اساس ماده ی ۲۷ لایحه اصلاحی: «دلال مسئول اشیاء و اسنادی است که در جریان معامله به او داده شده، مگر اینکه ثابت کند ضایع یا تلف شدن اشیاء یا اسناد مزبور ناشی از علتی است که به شخص یا خدمه و کارکنان او نبوده است». بنابراین ممکن است در اثر تقصیر و تعدی و تفریط دلال، وی مجبور به جبران خسارت شود و به همین دلیل قرارداد دلالی منعقد شده به وسیله صغیر ممیز و سفیه نمی تواند نافذ باشد.
ج -مورد معامله باید معین باشد
بند ۳ از ماده ی ۱۹۰ ق. م در بیان یکی دیگر از شرایط اساسی صحت معامله مقرر میدارد که، موضوع معین که مورد معامله باشد ابتدا، مفهوم مورد معامله را روشن میکنیم و بعداً در مورد موضوع معین بررسی خواهیم کرد که آیا در وعده قرارداد هم موضوع معین که یکی از شرایط صحت قرارداد میباشد قابل تصور است یا نه؟
قانون مدنی هیچ تعریفی از مورد معامله ارائه نکرده و تنها به بیان مصادیق آن پرداخته است، که دو عنوان کلی مال و عمل را برگزیده است.
در ماده ی ۲۱۴ ق. م. مقرر میدارد که مورد معامله باید مال یا عملی باشد که هر یک از متعاملین تعهد تسلیم یا ایفاء آن را میکنند. بنابراین میتوان گفت که در مورد معامله عبارتست از چیزی که در قرارداد موضوع تعهد واقع میشود.
و این بیان قانونگذار در ماده ی ۲۱۴ ق. م. (تعهد به تسلیم یا ایفاء) ناشی از تعریفی است که وی در ماده ی ۱۸۳ ق. م. از عقد بیان کرده است که مقرر میدارد. . . تعهد بر امری کند که مورد قبول طرف مقابل قرار گیرد، پس یکی از مصادیق امر، هم میتواند تعهد به تسلیم باشد و هم تعهد به ایفاء» بنابراین مصادیقی که قانونگذار در ماده ی ۲۱۴ بیان نموده با توجه به قسمت اخیر ماده ی ۱۸۳ (امری) جنبه انحصاری نداشته و از باب تمثیل میباشد. پس هر امری که عرفاً و شرعاً قابلیت پذیرش اثر عقد را داشته باشد میتواند مصداقی از مورد معامله باشد. لذا در باب وکالت گفتهاند که، عمل مورد وکالت باید عرفاً و شرعاً قابل نیابت باشد، [۴۶] و بر این مبنی، اعمالی از قبیل خوردن و آشامیدن و غیره و یا اعمالی از قبیل، تکالیف واجبهای که هر کس آن را انجام دهد برای خود محسوب میشود قابل وکالت نیست و همینطور در باب بیع و مانند آن، گفتهاند که مورد عقد باید مالیت و ملکیت داشته باشد. [۴۷] بنابراین مورد هر عقدی بنا به تناسب همان عقد دارای یک یا چند شرط میباشد که قانون معین نموده و بصورت کلی میتوان گفت آنچه بین همه عقود مشترک است این است که مورد عقد باید عرفاً و شرعاً قابلیت پذیرش اثر عقد را داشته باشد.
از آنجا که وعده قرارداد یک عمل میباشد و عمل در ماده ی ۲۱۴ ق. م بطور مطلق بیان شده اعم از اعمال مادی و اعتباری و وعده قرارداد که یک امر حقوقی و از مصادیق اعمال اعتباری میباشد میتواند بعنوان مصداقی از مورد معامله واقع شود.
بحث دیگر، معین بودن مورد معامله است، مورد معامله باید بین طرفین معین باشد وگرنه معامله باطل خواهد بود. معین به معنای مشخص است و معین بودن مورد معامله یعنی مشخص بودن و مردد نبودن بین دو یا چند است. بنابراین مورد تعهد متعهد، باید در وعده قرارداد در بدو تشکیل عقد معین و مشخص باشد که در قرارداد مقدماتی تعهد بر انشای چه امری نموده است. در صورت نامعین بودن و یا مردد بودن قرارداد نامعتبر تلقی میشود.
موضوع قرارداد دلالی، انجام عمل یعنی پیدا کردن طرف قرارداد برای شخص آمر می باشد و این امر از تعریف قانونی دلالی نیز استنباط می شود به موجب ماده ی۲۱ لایحه اصلاحی: «دلال شخصی است که در مقابل اجرت، واسطه انجام معاملات می‌شود یا برای شخصی که مایل به انجام دادن معامله‌ای است، طرف معامله پیدا می‌کند. جز در موارد مصرح در این قانون، قرارداد دلالی تابع مقررات راجع به وکالت است». البته همانند عقد وکالت موضوع دلالی می تواند به صورت عام باشد برای مثال دلال ممکن است به موجب قرارداد دلالی در برابر آمر متعهد شود که در کلیه زمینه های تجاری برای آمر طرف معامله پیدا نماید. البته قانون تجارت و همچنین لایحه اصلاحی در این زمینه حکم صریحی ندارد. اما با توجه به مقررات وکالت باید گفت که قرارداد دلالی به صورت عام صحیح می باشد چرا که مطابق ماده ی ۳۳۵ قانون تجارت و ماده ی ۲۱ لایحه اصلاحی، قرارداد دلالی تابع مقررات وکالت بوده و مطابق مقررات وکالت، وکالت عام صحیح می باشد[۴۸]. ماده ی ۶۶۰ قانون مدنی مقرر می نماید: «وکالت ممکن است بطور مطلق و برای تمام امور موکل باشد و یا مقید و برای امر یا امور خاصی».
د - مشروعیت جهت معامله
یکی دیگر از شرایطی که قانونگذار در ماده ی ۱۹۰ ق. م به آن اشاره نموده، مشروعیت جهت معامله است، که در صورت نامشروع بودن آن، معامله باطل خواهد بود.
جهت در واقع انگیزه واقعی طرفین یا یکی از آنها در انعقاد عقد میباشد چنانچه فقها هم به این امر اشاره نمودهاند، در فقه ما، بیع انگور جهت تهیه شراب و بیع چوب برای ساختن بت، به این دلیل که کمک به گناه است به استناد آیه قرآن و احادیث معتبر فقهی حرام و معامله آن باطل است. بنابراین جهت عقد، در فقه نیز مورد توجه فقها قرار گرفته است، [۴۹] و نویسندگان قانون مدنی در ماده ی ۲۱۷ همان عنوان جهت عقد را موضوع حکم قرار دادهاند که مقرر میدارد، «در معامله لازم نیست که جهت آن تصریح شود ولی اگر تصریح شده باشد باید مشروع باشد والا معامله باطل است».
اگرچه ماده ی ۲۱۷ ق. م. جهت نامشروع را هنگامی موجب بطلان معرفی کرده که صریحاً در قرارداد نیز شرط شده باشد ولی میتوان گفت که هرگاه بنای عقد بر جهت نامشروع بوده و بر آن توافق ضمنی شده باشد، و به عبارت دیگر، اوضاع و احوال بر حسب عرف حاکی از آن باشد که جهت نامشروع وارد قلمرو توافق و اراده مشترک طرفین شده است. در این صورت نیز قرارداد باطل است چون اوضاع احوالی که عرفاً از وجود جهت نامشروع و توافق ضمنی بر آن حکایت کند به منزله تصریح در عقد است، در فقه امامیه نیز همین نظر پذیرفته شده است. [۵۰]
و به عبارت دیگری میتوان گفت که با لحاظ ظاهر ماده ی ۲۱۷ ق. م. و قواعد و اصول حقوقی، جهت نامشروع، در صورتی عقد را باطل میکند که یا ضمن ایجاب و قبول درج شود و یا اینکه در مدت کوتاهی پیش از انشای عقد تصریح شود به نحوی که ارتباط جهت مزبور با عقد مورد توجه طرفین به هنگام تشکیل عقد باشد. بنابراین اگر جهت نامشروع وارد قلمرو توافق و تراضی طرفین نشده باشد با توجه به اینکه قانونگذار اصولاً کاری به اعراض و دواعی و انگیزههای متعاملین که جنبه درونی و شخصی و مربوط به نفس نیات آنها است ندارد استواری معاملات نیز چنین اقتضائی را مینماید که به این انگیزههای ترتیب اثر داده نشود. چون ممکن است یکی از طرفین انگیزه نامشروعی در انعقاد قراردادی دارد ولی طرف مقابل از انگیزه درونی وی هیچ اطلاعی ندارد و حکم به بطان چنین معاملهای موجب تضرر وی خواهد شد، اما همین که این شخص هم مطلع باشد و انگیزه نامشروع از جنبه درونی و نفسانی خارج شده و وارد قلمرو تراضی طرفین شود، در اینجا قانونگذار برای حفظ منافع جامعه و به مقتضای نظم عمومی دخالت، و قرارداد را باطل اعلام میکند و منظور از نامشروع بودن جهت این است که برخلاف قواعد آمره و نظم عمومی نباشد.
در قانون تجارت و لایحه اصلاحی در این زمینه حکم خاصی مقرر نشده است البته به موجب مواد ۳۵۳ قانون تجارت و همچنین ماده ی۴۱ لایحه اصلاحی: «دلالی، معامله ممنوع اجرت ندارد». بنابراین به موجب این دو ماده ی اگر موضوع قرارداد دلالی نامشروع باشد به دلال اجرت تعلق نمی گیرد. این حکم قانونگذار قابل انتقاد به نظر میرسد و باید قانونگذار قرارداد دلالی را باطل اعلام مینمود و عدم تعلق اجرت به دلال به دلیل بطلان قرارداد دلالی می باشد.
گفتار دوم: شرایط اختصاصی دلالی
علاوه بر اینکه قرارداد دلالی مانند هر قرارداد دیگری باید دارای شرایط اساسی صحت معاملات باشد مطابق مقررات حاکم بر دلالی، شخص دلال باید دارای شرایط خاصی باشد قانونگذار ضمانت اجرای های نیز در مورد فقدان شرایط دلالی معین نکرده ولی تاثیر فقدان این شرایط را در قرارداد دلالی معین نکرده است. برای همین این مبحث در دو گفتار مورد بررسی قرار می گیرد در گفتار اول شرایط اختصاصی دلالی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد در گفتار دوم تاثیر فقدان شرایط دلالی در قرارداد دلالی مطالعه خواهد شد. همچنین علاوه بر شرایط اختصاصی که همه دلالان باید دارای آن شرایط باشد در برخی از مصادیق دلالی که در جامعه شایع هستند قانونگذار شرایطی دیگری را در رابطه با آنها مقرر نموده است برای همین دلیل در گفتار سوم مصادیق دلالی و شرایط حاکم بر آنها مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
الف - شرایط اشتغال به دلالی
در مورد شرایط لازم برای دلال، در قانون تجارت مقررات و احکام خاصی وضع نشده است. لایحه اصلاحی نیز همانند مورد شرایط دلالی، احکام خاصی مقرر ننموده است. البته ماده ی۲۵ لایحه در این زمینه اعلام میدارد : «هیات عالی نظارت موضوع ماده ی ۱۱ قانون نظام صنفی مکلف است، با رعایت قانون نظام صنفی مصوب سال ۱۳۸۲ و اصلاحات آن، ‌فعالیت واحدهای صنفی راکه به دلالی اشتغال دارند در چارچوب اتحادیه‌های صنفی انتظام بخشد و بر تدوین موازین و ضوابط حرفه‌ای لازم توسط تشکل‌های صنفی مزبور نظارت کند، به گونه‌ای که هر تشکل تا پایان یکسال پس از لازم‌الاجرا شدن این قانون دارای ضوابط و مقررات لازم شود. دلالی در رشته‌هایی که دارای مقررات خاص هستند از شمول این ماده ی مستثنی است». بنابراین انتظام بخشیدن به شغل تجار دلالی برخلاف قانون تجارت در لایحه پیش بینی شده است.
مطابق ماده ی ۲ قانون نظام صنفی و اصلاحات مربوطه که مقررات آن حاکم بر تمام صنوف مذکور در آن، از جمله دلالی معاملات ملکی میگردد، فرد صنفی «عبارت از شخص حقیقی یا حقوقی است که در یکی از فعالیتهای صنفی اعم از تولید، تبدیل، خرید و فروش، توزیع و انجام خدمات بدنی یا فکری سرمایهگذاری نموده . . . ». همچنین براساس تبصره ماده ی ۴ قانون مزبور، انواع صنف به چهار گروه تقسیم میشود که عبارت است از صنوف تولیدی، خدماتی فنی، توزیعی و خدماتی. بنابراین دلالی را باید از صنوف خدماتی به حساب میآید.
همانطور که گفته شد در قانون تجارت و لایحه اصلاحی در مورد شرایط دلالی احکام خاصی مقرر نشده است. اما قانون راجع به دلالان مصوب ۷ اسفند ۱۳۱۷ شرایط خاصی برای اشتغال به شغل دلالی مقرر نموده است. به موجب ماده ی ۱ قانون راجع به دلالان: «تصدی به هر نوع دلالی مستلزم به داشتن پروانه است». به علاوه اینکه مطابق ماده ی ۱۵ قانون نظام صنفی، تاسیس هر نوع محل کسب و حرفه، مستلزم داشتن صلاحیت و پروانه از اتحادیه صنفی مربوطه خواهد بود، در غیر این صورت فعالیت آن غیر قانونی محسوب میگردد.
بنابراین فعالیت در شغل دلالی مانند صنوف دیگر، نیاز به اخذ پروانه از اتحادیه صنفی مربوطه دارد. در مورد دلالی معاملات ملکی، اتحادیه صنفی، اتحادیه صنف مشاورین املاک می باشد که وظیفه صدور پروانه را با رعایت سایر مقررات قانون نظام صنفی برعهده دارد.
به عنوان ضمانت اجرای ماده ی ۱۵ قانون یاد شده، بند «ب» ماده ی ۱۲ قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، در مورد تعزیر نداشتن پروانه کسب واحدهای صنفی اعلام مینماید: «مرحله اول- اخطار کتبی و تمدید مهلت سه ماه. مرحله دوم-قطع سهمیه یا برخی خدمات دولتی تا مدت سه ماه، اخذ جریمه تا دویست هزار ریال و تمدید مهلت تا مدت سه ماه. مرحله سوم- تعطیل واحد تا زمان اخذ پروانه کسب.
درحالی که قانون راجع به دلالان در ماده ی نه مقرر نموده که هر کس بدون اخذ پروانه به شغل دلالی مشغول گردد و یا قبل از انقضای ممنوعیت به دلالی اشتغال ورزد به حبس تادیبی از شش ماه تا دوسال یا به غرامت از یک هزار ریال تا پنج هزار ریال محکوم خواهد شد. البته به موجب ماده ی ۵۲ قانون تعزیرات حکومتی که مقرر میکند: «. . . هرگاه برای تخلفات مذکور در این قانون، در سایر قوانین کیفر شدیدتری مقرر شده باشد مرتکب به کیفر اشد محکوم خواهد شد». ممکن است دادگاه، مجازات حبس مذکور در ماده نه قانون راجع به دلالان، را در مورد متهم اعمال نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




۳-۲-۶-پاسارگاد
شهرستان پاسارگاد در میان دو رشته کوه از کوه­های زاگرس واقع شده است. از سردسیرات استان فارس است که مرکزیت آن سعادت شهر می باشند که بین مدارهای ۳۰ تا ۲۰ و ۳۰ عرض شمالی و ۴۵/۵۲ تا ۳۰/۵۳ طول شرقی از نصف النهار مبدا قرار دارد. ارتفاع شهرستان از سطح آبهای آزاد حدود ۱۷۰۰ متر است. این شهرستان از شمال به شهرستان خرمبید و آباده - از غرب به شهرستان اقلید و مرودشت- از جنوب به شهرستان مرودشت و از شرق به شهرستان ارسنجان مشرف می باشد. از نظر اقلیمی و کلیماتولوژی دارای آب و هوای معتدل مدیترانه­ای با زمستانهای نسبتاً سرد و تابستانهای معتدل می باشد. میانگین بارش منطقه حدود ۴۰۰ میلی متر در سال است که عمدتاً به صورت برف در ارتفاعات و باران در دشت ها می باشد. شهرستان پاسارگاددر سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد۳۱۵۰۴نفر جمعیت داشته است(وب سایت انجمن پاسارگادی ها).
۳-۲-۷-جهرم
شهرستان جهرم یکی از شهرستانهای استان فارس ایران است. مرکز این شهرستان، شهر جهرم است. جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، برابر با ۲۰۹۳۱۲ نفر بوده‌است . مردم منطقه به زبان فارسی با گویش‌های محلی سخن می‌گویند. شهرستان جَهرُم از شمال به شهرستان فسا، از باختر و جنوب به شهرستان فیروزآباد، از خاور به شهرستان داراب، از شمال غربی به شهرستان شیراز و از جنوب شرقی به شهرستان لارستان محدود می‌شود. شهرستان جهرم در ۵۳ درجه و ۳۳ دقیقه طول جغرافیایی و ۲۸ درجه و ۳۰ دقیقه عرض جغرافیایی و بلندی ۱۰۵۰ متری از سطح دریا واقع شده‌است. رودخانه‌های قره‌آغاج سیمکان و شور از مهم‌ترین رودخانه‌های این منطقه‌است. آب و هوای شهرستان جهرم به طور کلی گرم و در نواحی کوهستانی معتدل است.(سازمان تعاون روستایی)
۳-۲-۸-خرامه
شهرستان خرامه واقع در استان فارس ، با مساحت حدود  ۱۵۳۰ کیلومتر مربع در  ۷۵  کیلومتری شرق شیراز واقع گردیده است و دارای آب وهوای معتدل کوهستانی و ارتفاع آن ازسطح دریا ۱۵۰۰ متر است این شهرستان  در طول ۵۳ درجه و ۱۹ دقیقه شرقی و عرض ۲۹ درجه و ۳۲ دقیقه شمالی قرار دارد.
شهرستان خرامه از شمال به ارسنجان، ازشمال شرقی به آباده طشک، از شرق به نی ریز، از شمال غربی به مرودشت و زرقان از غرب به شیراز، ازجنوب به سروستان و از جنوب شرقی به استهبان متصل می باشد.
این شهرستان که قسمت اعظم آن در دشت کربال واقع شده است، از شمال به کــــوه نجف آباد یا دوکوهک از جنوب به کوه­های مُل بره، سه غلات، کوه خدا و کوه غنیمی، از شرق به دریاچه بختــگان، کوه خانه‌کت و پیچکان و از غرب به کوه گدائون بمو محدود می‌شود. شهرستان خرامه در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد ۶۱۵۸۰ نفر جمعیت داشته است(پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۹-خرم بید
شهرستان خرم بید از شهر های شمالی استان فارس و مرکز آن صفاشهراست که در فاصله ۱۸۰ کیلومتری شمال شیراز و ۸۰ کیلومتری جنوب آباده بین طول های جغرافیایی ۵۲ درجه و ۱۷ دقیقه و ۵۲ درجه و ۴۴ دقیقه شرقی و در بین عرض های جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۵ دقیقه و ۳۱ درجه و ۵ دقیقه شمالی قرار دارد. از شمال به استان یزد و شهرستان آباده، از جنوب به شهرستان مرودشت، از شرق به شهرستان بوانات و از غرب به شهرستان اقلید محدود می‌شود. این شهرستان ۳۳۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در استان فارس دارد و دارای زمستانی بسیار سرد و یخبندان است.
این شهرستان با مساحتی در حدود ۳۳۲۵ کیلومتر مربع دارای ویژگی های طبیعی ویژه ای است. این شهرستان، به دلیل ارتفاع زیاد از سطح دریا و وجود کوهستآن‌های اطراف دارای آب و هوای سرد کوهستانی است .
زمستآن‌ها بسیار سرد و یخبندان و تابستآن‌ها معتدل و خنک است. درجه حرارت آن بین ۲۰- درجه تا ۳۷+ درجه در سردترین و گرم ترین ماه های سال، متغیر است میانگین بارندگی ۲۵۰-۳۰۰ میلی متر است. شهرستان خرم بید در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۵۰۲۵۲ نفر جمعیت داشته است (پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۱۰-خنج
خنج شهری باستانی است که در جنوب استان فارس قرار دارد. نام آن در روزگار باستان «هُنگ» یا «خُنگ» بوده‌است که همان واژه در گذر زمان تبدیل به خُنج گشته‌است. براساس اطلاعات موجود در ۳۰ درجه و ۵۳ دقیقه طول شرقی و ۲۷ درجه و ۵۷ دقیقه عرض شمالی از نصف النهار مبدأ واقع شده‌است. ارتفاع شهر خنج از سطح دریا۱۰۴۴ متر است. فاصله‌اش (مسافت به طور مستقیم) با خلیج فارس ۱۱۰ کیلومتر، با شیراز ۲۰۰ کیلومتر می‌باشد. لار در ۱۰۰ کیلومتر جنوب غربی خنج قرار دارد. شهرستان خنج در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد ۴۱۱۳۳ نفر جمعیت داشته است (پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۱۱-داراب
شهرستان داراب در جنوب شرقی استان فارس و در فاصله ۲۶۵ کیلومتری شیراز قرار دارد و از شمال به نیریز و از جنوب به زرین دشت و از شرق به حاجی آباد بندر عباس و از غرب به فسا و جهرم محدود می‌شود در ۵۴ درجه و ۳۳ دقیقه طول شرقی و ۲۸ درجه و ۴۷ دقیقه عرض شمالی و با ارتفاعی حدود ۱۱۸۱ متر از سطح دریا قرار دارد. شهرستان داراب از لحاظ تعداد روستا یکی از پر روستاترین نواحی کشور است که نزدیک به ۳۶۸ روستا و آبادی دارد. در قسمت شمالی که منطقه کوهستانی است دارای زمستان­های سرد و تابستانهای معتدل است و در قسمتهای دیگر دارای آب و هوای گرم است. میزان درجه حرارت هوا در طول سال حداقل صفر و حداکثر ۴۶ درجه سانتیگراد است. حداقل میزان بارندگی حدود ۶۰ میلیمتر و حداکثر ۳۳۰ میلی متر می باشد. شهرستان داراب در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد ۱۸۹۳۴۵ نفر جمعیت داشته است(دانشگاه علوم پزشکی).    
۳-۲-۱۲-رستم
یکی از شهرستان‌های تازه‌ بنیاد استان فارس می‌باشد که در سمت شمال غربی این استان واقع شده‌است. مرکز این شهرستان شهر مصیری می‌باشد. این شهرستان قلمرو طایفه بزرگ رستم از ایل ممسنی است و دارای دو بخش مرکزی و سورنا می‌باشد. این منطقه از نظر آب و هوایی دارای دو نوع آب و هوای سرد و معتدل است. دارای دو جلگه بزرگ رستم ۱ و رستم دو است که دارای زمین­های بسیار حاصلخیز می‌باشد. این شهرستان از شمال به استان کهکیلویه و بویراحمد، از جنوب به بوشهر، از شرق به شهرستان شیراز و از غرب نیز به استان کهکیلویه و  بویراحمد منتهی می‌گردد. شهرستان رستم در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۴۶۸۵۱ نفر جمعیت داشته است (شهروند فارس)
۳-۲-۱۳-زرین دشت
زرین دشت با ۵۳۰۰ کیلومتر مربع مساحت ۲/۴ درصد از مساحت استان فارس را دارا می باشد از طرف شمال و مشرق به شهرستان داراب، از جنوب به لار، ازغرب به جهرم و از شمال غرب به فسا محدود می‌شود و در جنوب شرقی استان در فاصله ۲۸۰ کیلومتری شیراز قرار دارد. این شهرستان از شمال به داراب، از جنوب به لارستان و از باختر به جهرم و فسا محدود می‌شود و بین طول های جغرافیایی ۵۳ درجه ۵۸ دقیقه ۴۶ ثانیه تا ۵۵ درجه ۱ دقیقه ۴۰ ثانیه و عرض های ۳۸درجه ۰ دقیقه ۳۱ ثانیه تا ۲۸ درجه ۳۸دقیقه ۲۵ ثانیه قرار دارد. زرین دشت دارای اقلیم خشک و گرم است و قسمتی از دشت حاجی آباد خشک و شوره است. میانگین بارندگی ۲۲۹میلیمتر و بیشتر بارندگی آن در آذرماه تا فروردین ماه و به طور کلی در دی و بهمن ماه است. میزان بارش در سال ۱۳۸۴ حدود ۱۸۱۴ میلیمتر بوده است که رقم بسیار پایینی است. زمستان معتدل و تابستان گرم ونسبتا طولانی است، گرمی هوا از اردیبهشت ماه آغاز می‌شود، درجه حرارت سالانه۴۵/۲۲درجه سانتیگراد و حد اکثر درجه حرارت بیش از۴۵ درجه سانتیگرا می رسد شهرستان زرین دشت در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد۶۹۴۳۸نفر جمعیت داشته است(پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۱۴-سپیدان
سپیدان درعرض جغرافیایی۳۰ درجه و۱۶دقیقه شمالی وطول جغرافیایی ۵۱درجه شرقی با مساحتی حدود ۳۸۵۵ کیلومتر مربع در شمال شیراز واقع شده است. مرکز این شهرستان با حدود ۳۷۵ هکتار در ۷۵ کیلومتری شیراز در ارتفاع ۲۲۵۰ متری از سطح دریا واقع شده است . از شمال به شهرستان اقلید،از غرب به استان کهکیلویه وبویر احمد و از جنوب به شیراز و ممسنی و از شرق به مرودشت محدود می گردد. از نظر آب و هوایی دارای آب و هوای سرد کوهستانی با تابستآن‌های معتدل و خنک و زمستآن‌های سرد و یخ بندان می‌باشد .شهرستان سپیدان در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۸۹۳۹۸ نفر جمعیت داشته است (شبکه بهداشت و درمان).
۳-۲-۱۵-سروستان
سروستان یکی از شهرهای استان فارس در جنوب ایران است. این شهر مرکز شهرستان سروستان می‌باشد. بخش مرکزی این شهرستان در ۸۰ کیلومتری جنوب شرق شیراز واقع است.از محصولات مشهور آن می‌توان به لبنیات(به خصوص دوغ)، پسته و زیتون اشاره کرد. این شهر یکی از شهرهای استان است که در آن نفت نیز وجود دارد و پالایشگاه آن در دست احداث است. سروستان از شمال به منطقه ارسنجان، از شمال غرب به شیراز، از غرب به منطقه اکبرآباد و کوار، از جنوب غرب به خفر، از جنوب به خاوران و تادوان، از جنوب شرق به فسا، از شرق به استهبان و نی‌ریز و از شمال شرق به دریاچه بختگان منتهی می‌شود. با توجه به منشعب شدن جاده‌ها در سروستان به سایر نقاط فارس ترافیک عبوری این شهرستان قابل توجه است. این شهرستان در مسیر اصلی شمال به جنوب کشور قرار دارد و جاده شیراز - بندرعباس از آن عبور می کند. مسیر ۷۹ کیلومتری شیراز-سروستان به صورت بزرگراه شامل دو خط از هر مبدا می‌باشد.. همچنین جاده سروستان-خاوران در سمت جنوب محور ارتباطی شهرستان‌های سروستان، استهبان و نی‌ریز به جهرم می‌باشند. شهرستان سروستان در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد۴۰۵۳۱ نفر جمعیت داشته است (دانشگاه آزاد اسلامی).
۳-۲-۱۶-شیراز
شیراز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان فارس می‌باشد. برپایه آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۹۰ صورت گرفته‌است، این شهر جمعیتی بالغ بر ۱۷۰۰۶۸۷نفر، داشته است.
شهر شیراز در بخش مرکزی استان فارس و در ارتفاع ۱۴۸۶ متری از سطح دریا و در منطقه کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. این شهر از سمت غرب به کوه‌ ‌دراک، از سمت شمال به کوه‌های بمو، سبزپوشان، ‌چهل‌مقام و باباکوهی (از رشته کوه‌های زاگرس) محدود ‌شده‌است و در منطقه‌ای به‌وسعت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع گسترده و به ۹ منطقه شهری تقسیم شده‌است. شهر شیراز، مرکز استان فارس به طول ۴۰ کیلومتر و عرضی متفاوت بین ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر با مساحت ۱۲۶۸ کیلومتر مربع به شکل مستطیل و از لحاظ جغرافیایی در جنوب غربی ایران و در بخش مرکزی فارس قرار دارد. اطراف شیراز را رشته کوه­های نسبتاً مرتفعی به شکل حصاری استوار، احاطه کرده‌اند که از لحاظ سوق الجیشی و حفظ شهر اهمیت ویژه‌ای دارند. این شهر از سمت غرب به کوه ‌دراک، از سمت شمال به کوه‌های بمو، سبزپوشان، ‌چهل‌مقام و باباکوهی (از رشته‌کوه‌های زاگرس) محدود شده‌است. مختصات جغرافیایی شیراز عبارت است از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانه خشک شیراز رودخانه فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضه خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو می‌ریزد میانگین دما در تیرماه (گرم‌ترین ماه سال) ۳۰ درجه سانتی‌گراد، در دی‌ماه (سردترین ماه سال)، ۵ درجه سانتی‌گراد، در فروردین‌ماه ۱۷ درجه سانتی‌گراد و در مهرماه ۲۰ درجه سانتی‌گراد می‌باشد و میانگین سالانه دما ۱۸ درجه سانتی‌گراد است. میزان بارندگی سالیانه شهر شیراز ۳۳۷,۸ میلی‌متر می‌باشد (مرجع شهرهای ایران).
۳-۲-۱۷- فراشبند
شهرستان فراشبند در جنوب غربی استان فارس با مساحتی در حدود ۵۹۴۵ کیلومتر مربع بین مدارهای ۲۸ درجه و عرض شماره ۵۱ درجه و ۳۰ دقیقه و ۵۲ درجه ۳۱ دقیقه طول شرقی از نصف النهار قرار گرفته است . از شمال به شهرستان‌های شیراز و کازرون و از مغرب با استان بوشهر و از جنوب با شهرستان لار و از شرق با شهرستان قیر و کارزین و فیروزآباد همسایه است. ارتفاع دشت فراشبند از سطح دریا در حدود ۷۰۰ متر و مرتفع­ترین گود های این منطقه در حدود ۲۷۰۰ متر ارتفاع دارند. آب و هوای فراشبند جزء بیابانی و گرم و خشک می‌باشد. شهرستان فراشبند در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد۴۲۷۶۰نفر جمعیت داشته است (شبکه بهداشت و درمان).
۳-۲-۱۸-فسا
فَسا نام شهری است در ۱۴۵ کیلومتری جنوب شیراز واقع در استان فارس. شهرستان فسا بین ۵۳ درجه و ۱۹ دقیقه تا ۵۴ درجه و ۱۵ دقیقه طول شرقی و ۲۸ درجه و۳۱ دقیقه تا ۲۹ درجه و ۲۴ دقیقه­ی عرض شمالی واقع شده است. مرکز این شهرستان، شهر فسا است. جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال۱۳۹۰، برابر با ۲۰۳۱۲۹ نفر بوده است. این شهرستان با شهرستانهای داراب، جهرم، استهبان، زرین دشت و شیراز همسایه است. شهرستان فسا از سطح دریا (خلیج فارس) به طور متوسط ۱۳۷۰ متر ارتفاع دارد و از نظر مورفولوژی (ریخت شناسی ) و زمین شناسی ناودیس بزرگی است که ارتفاعات اطراف آن توسط طاقدیس­ها به وجود آمده و بطور کلی نزدیک به ۴۰ در صداز وسعت شهرستان فسا دشت و بقیه کوهستانی است (شهرداری فسا).
۳-۲-۱۹-فیروز آباد
شهرستان فیروزآباد به مرکزیت شهر فیروزآباد با وسعت ۳۵۴۲ کیلومتر مربع ۸./۲ درصد کل مساحت استان فارس را به   خود اختصاص داده است، این شهرستان از شمال به شهرستانهای شیراز و کازرون از غرب به فراشبند و از جنوب به  شهرستان قیروکارزین و از شرق به جهرم محدود می‌شود که بر اساس آخرین تقسیمات کشوری دارای دو نقطه شهری  (فیروزآباد- میمند) و دو بخش مرکزی و میمند و پنج دهستان ( احمد آباد، جایدشت، خواجه ای، دادنجان، پرزیتون) می‌باشد. شهرستان فیروزآباد در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد۱۱۹۷۲۱نفر جمعیت داشته است.(پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۲۰-قیر و کارزین
این شهرستان در ۱۸۵ کیلومتری شهر شیراز مرکز استان فارس واقع گردیده است و با شهرستان‌های فیروزآباد، جهرم، خنج و فراشبند هم مرز می باشد. این شهرستان با وسعتی قریب به ۳۴۰۰ کیلومتر مربع آب و هوایی گرم و نسبتاً ملایم دارد. ارتفاع آن از سطح دریا ۷۵۰ متر و میانگین بارندگی ۲۵۰ میلیمتر در سال می باشد. شهرستان قیر و کارزین در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۶۵۰۴۵ نفرجمعیت داشته است. (پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۲۱-کازرون
شهرستان کازرون با مساحت ۲۰۲۶ کیلومتر مربع، یکی از شهرستان‌های استان فارس و مرکز آن شهر کازرون است. شهرستان کازرون با آب و هوایی نسبتاً معتدل در ناحیه‌ی غرب استان فارس باعرض ۲۹ درجه و ۳۹ دقیقه شمالی و طول ۵۱ درجه و ۳۹ دقیقه شرقی واقع گردیده و از شرق به شهرستان شیراز، از شمال به شهرستان ممسنی و از غرب و جنوب به استان بوشهر و از جنوب شرقی به شهرستان فراشبند محدود می‌شود. شهرستان کازرون در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۲۵۴۷۰۴ نفر جمعیت داشته است (بنیاد مسکن).
۳-۲-۲۲-کوار
شهرستان کوار با ۱۶۵۰ کیلومتر مربع وسعت در مرکز استان فارس واقع شده است. این شهرستان  از شمال و غرب به شیراز، از شرق به سروستان، از جنوب به جهرم و فیروزآباد محدود می‌شود. در تقسیمات  اقلیمی  شهرستان کوار دارای اقلیمی  معتدل مدیترانه­ای است، میانگین  دمای سالانه  ۲۲ درجه سانتیگراد و حداکثر مطلق دما ۳۸ درجه سانتیگراد در تیر ماه و حداقل دما (۵-) درجه سانتیگراد در  دی ماه می‌باشد. توزیع بارش ماهانه نشان می‌دهد که در ماه دی با ۷۵ میلمیتر  پر باران ترین و فروردین ماه با ۵ میلیمتر بارش کمترین ماه منطقه می‌باشد شهرستان کوار در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد ۷۷۸۳۶ نفر جمعیت داشته است(بنیاد مسکن).
۳-۲-۲۳-گراش
گراش در ۲۷ درجه و ۴۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۴درجه و ۸ دقیقه طول شرقی نصف النهار گرینویچ قرار دارد. گراش در جنوب استان فارس و در فاصله حدود ۳۶۰ کیلومتری از شیراز و ۱۵ کیلومتری لار قرار دارد. گراش را می‌توان از خشک‌ترین شهرهای ایران قلمداد کرد، کشاورزی در این منطقه وابستگی شدید به ریزش باران، در فصول پاییز و زمستان دارد و به علت خشونت آب و هوا، مردم در شرایط نامساعدی روزگار می‌گذرانند. سطح رطوبت بسیار پایین و دمای هوا از صفر تا ۴۲ درجه سانتی گراد متغیر است. همچنین یک دوره خشک از اردیبهشت تا آبان در منطقه وجود دارد. این شهر در میان ناهمواری‌هایی که ادامه رشته کوه­های زاگرس می‌باشد، قرار گرفته، در سمت شمالی آن ارتفاعات سه گروه، کوه تنگ نرگس و گوه چاقو در قسمت شرقی و جنوب شرقی ارتفاعات بادامی، کوه سیاه، کوه بن بش و در جنوب غربی آن ارتفاعات معروف به دره زیتون به چشم می‌خورد.
گراش به علت کوه­های مرتفعی که پیرامونش واقع شده، هیچ رابطه‌ای با اوضاع و احوال خلیج فارس ندارد. مهم­ترین عاملی که بر آب و هوای شهر تاثیر می‌نهد. بادهای خشکی است که از سوی صحرا و کویر عربستان می‌وزند و کمترین بخار آب ممکن را به ارمغان می‌آورند.شهرستان گراش در سرماری سال ۱۳۹۰تعداد ۴۷۰۵۵نفر جمعیت داشته است (پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۲۴-لارستان
لارستان سرزمین وسیعی است که بطول ۵۷ فرسنگ و به عرض ۴۵ فرسنگ و با مساحت تقریبی ۱۲۶۰۰۰ کیلومتر مربع، و در حدود ۴۵۰ آبادی بزرگ و کوچک توابع دارد. مرکز این منطقه شهر لار (۴۳ دقیقه و ۲۷ درجه شمالی، و ۲۴ دقیقه و ۵۴ درجه شرقی گرینویچ، و با ارتفاع ۳۰۰۰ هزار فوت است که در سیصد وشصت وشش کیلومتری شهر شیراز و در جنوب شرقی فارس قرار گرفته‌است
لارســتان منطقه‌ای است با مساحت نزدیک به دو میلیون هکتار   در جنوب خاوری استان فارس که عمری به درازای سلسله کیانیان دارد. شهرستان لارستان در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد ۲۲۶۸۷۹ نفر جمعیت داشته است (دانشگاه آزاد اسلامی).
۳-۲-۲۵-لامرد
شهرستان لامرد با مساحت ۳۹۳۲ کیلومتـرمربع درفاصله ۴۴۶ کیلومتری از مـرکز استان در جنوبـی ترین نقطه استان فارس و همجوار با دو استان هرمزگان و بوشهر واقع شده است. از شمال با شهرستان لارستان از جنوب و شرق با استان هرمزگان، از جنوب غرب با شهرستان مهر و استان بوشهر همسایه می باشد. شهرستان لامرد از نظر آب و هوایی جزء مناطق گرم و خشک محسوب می‌شود. حداقل درجه حرارت صفر و حداکثر آن در تابستان به ۵۰  درجه سانتیگـــراد می رسد. گرم ترین ماه سال مرداد با معدل ۲۶/۳۴ درجه سانتیگراد و سردترین ماه، دی با معدل ۰۶/۱۳ درجه سانتیگراد   است . متوسط بارندگی دراین شهرستان ۱/۲۳۴ میلیمتر در سال  است که باویژگی بارش سیل آسا در مدت کوتاهی از سال ( سه ماه در سال ) رخ می دهد وحداکثر بارندگی (حدود۷۰% ) در ماه­های دی و بهمن و حداقل بـارندگی نیز در شهریور ماه است . حداکثر رطوبت نسبی شهرستان ۵۶ درصد و حداقل رطوبت نسبی نیز ۲۰ درصد است(شهرداری لامرد).
۳-۲-۲۶-مرودشت
از شهرهای شمالی استان فارس، با ارتفاع ۱۶۲۰ کیلومتر از سطح دریا و مساحت ۴۶۴۹ کیلومتر مربع، جمعیتی حدود ۴۰۰ هزار نفر را داراست. این سرزمین به لحاظ موقعیت جغرافیایی ممتاز و آب و هوای معتدل و برخورداری از آب فراوان و خاک مناسب از دیرباز مورد توجه بوده و به دلیل ویژگی­های طبیعی و سوق الجیشی، به سرعت گسترش یافته و اکنون دومین شهر استان فارس محسوب و با توجه به موقعیت تجاری ایده­آل و شرایط زندگی مناسب در حال رشد روز افزون است. شهرستان مرودشت شامل ۴ بخش کامفیروز با مساحت ۹۹۴ کیلومتر مربع و ۳۶ هزار نفر جمعیت، بخش سیدان با مساحت ۸۲۱ کیلومتر مربع و ۳۰ هزار نفر جمعیت، بخش درودزن با مساحت ۱۰۲۵ کیلومتر مربع با وجود تأسیسات عظیم سد درودزن با آب و هوایی معتدل و زمین­های حاصل­خیز و بخش مرکزی می باشد.(دانشگاه آزاد اسلامی)
۳-۲-۲۷- ممسنی
شهرستان ممسنی در عرض شمالیَ۳۳ ْ۲۹ تا َ۲ ْ۲۹ گسترده است. طول شرقی این شهرستان بین َ۷ و ْ۵۲ تا َ۵۸ ْ۵۰ می‌باشد. مرکز این شهرستان شهر “نورآباد” با طول جغرافیایی َ۳۰ و ْ۵۱ شرقی و عرض َ۵/ْ۳۰ قرار گرفته است. ارتفاع این شهر از سطح دریای آزاد ۹۰۰ متر است.
موقعیت قرار گیری شهرستان ممسنی در رشته کوه­های زاگرس باعث شده که این شهرستان از توده هواهایی که این رشته کوه را تحت تاثیر قرار می دهند، متاثر گردد. از سوی دیگر دو طرف شهرستان را رشته ارتفاعات نسبتا” بلندی در بر گرفته است بخصوص ارتفاعات شرقی که باعث شده که این منطقه دارای آب و هوای معتدل در تابستان و سرد در زمستان باشد و از طرف دیگر منطقه غربی دارای تابستان­های گرم و زمستان معتدل باشد. لذا فصل بهار بین ناحیه غربی و شرقی از لحاظ زمانی کاملا” متفاوت است و هم چنین فصـل خشکی این دو ناحیه نیـــز با هم فرق می کند. از این رو سه نوع آب و هوا در این شهرستان می‌توان برشمرد (یوسفی:۱۳۸۳).
۳-۲-۲۸-مهر
شهرستان مهر بامساحت ۲۳۵۴ کیلومتر مربع بین مدارهای۵۲درجه و۴۵ دقیقه عرض شمالی و۲۷درجه و۴۲ دقیقه عرض جنوبی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است و در منتهی الیه جنوبی استان فارس در فاصله ۵۰۰ کیلومتری از مرکز استان واقع گردیده است. ازغرب به شهرستان جم و ریز در استان بوشهر، از شمال و شرق به شهرستان لامرد و از جنوب به منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی منتهی می‌شود. از لحاظ زمین شناسی و توپوگرافی این شهرستان برروی یک دشت ساختمانی واقع شده که شمال وجنوب آن را دو رشته کوه موازی احاطه کرده است. ارتفاع این کوه­های نسبتا بریده و فرسایش یافته زیاد نیست واز مارن­های آهکی، گچی، نمکی وماسه ای باشیب ۵۰ تا ۷۰ درصد تشکیل شده است. آب و هوای منطقه بیابانی و گرم و خشک است که قسمت های وسیعی از خاک ایران از جمله جنوب فارس را شامل می‌شود. متوسط درجه حرارت بدست آمده با در نظرگرفتن موقعیت ارتفاعی و مختصات جغرافیایی حداکثر ۵۰ درجه و حداقل تا صفر درجه سانتی گراد متغیر بوده است. متوسط رطوبت ۴۲ درصداست که از اواخر خرداد به مدت ۴۵ تا ۶۰ روز تا سطح ۹۰ درصد در نوسان می باشد. شهرستان مهر در سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد ۵۹۷۲۷ نفر جمعیت داشته است (پورتال آموزش و پرورش).
۳-۲-۲۹-نی ریز
این شهرستان با وسعت ۱۰۵۳۹ کیلومتر مربع از نظر موقعیت ریاضی در نیمه جنوبی کشور بین عرض جغرافیایی (۲۸ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۲۹ درجه ۵۵ دقیقه نسبت به خط استوا و از نظر طول جغرافیایی بین نصف النهارهای (۲۳ و ۵۳) تا ( ۸ و ۵۵ ) شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ واقع گردیده است.  از نظر موقعیت نسبی همجواری با استان‌های یزد، کرمان، هرمزگان و پنچ شهرستان استان(بوانات، ارسنجان، شیراز، استهبان، داراب) از مزیت­ها و توانمندی­های منحصر به فرد این شهرستان محسوب می گردد.  بر اساس طبقه بندی اقالیم( فائو) این شهرستان در ناحیه آب و هوایی مشهور به ایرانی تورانی قرار دارد به طور کلی و به عبارتی ساده تر در ناحیه خشک و نیمه خشک و نیمه استپ واقع شده میانگین بارندگی برای یک دوره ۳۵ ساله(از سال ۱۳۴۵ الی ۱۳۸۰ ) حدود ۲۰۰ میلی متر بوده است. شهرستان نی ریز در سرشماری سال ۱۳۹۰تعداد۱۱۳۷۵۰نفر جمعیت داشته است (پورتال آموزش و پرورش).
پایان نامه
۳-۳-ناهمواری­های استان :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:53:00 ق.ظ ]




این نوع میکروسکوپ نیز خود شامل دو نوع است:
الف: میکروسکوپ تونلی روبشی[۳۶](STM).
ب: میکروسکوپ نیروی اتمی[۳۷](AFM).
این نوع میکروسکوپ برای به دست آوردن تصاویر سه بعدی از نانومواد بسیار مناسب است. این روش علاوه بر پستی و بلندی سطح، می‌تواند امکان تعیین ساختار سطحی، ساختار الکترونیکی، ساختار مغناطیسی و یا هر خاصیت موضعی دیگر را فراهم آورد.
پایان نامه - مقاله
۲-۱۴-۴ روش‌های اندازه‌گیری خواص مغناطیسی
هدف از مغناطیس‌سنجی، اندازه‌گیری میزان مغناطیس نانومواد است که با روش‌های گوناگون و با بهره گرفتن از پدیده‌های مغناطیسی مختلف می‌تواند انجام شود. روشی که به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارت است از:
-مغناطیس‌سنج با نمونه‌ی ارتعاشی[۳۸](VSM).
در این روش، نمونه پس از مراحل آماده‌سازی در یک میدان مغناطیسی خارجی قرار گرفته، منحنی مغناطیس آن بر حسب میدان اعمالی (منحنی پسماند) رسم می‌شود. با بررسی و تفسیر منحنی پسماند، می‌توان میزان مغناطیس و بسیاری از موضوعات دیگر مغناطیسی در نانومواد را به دست آورد.
۲-۱۵ تاریخچه کاربرد Fe3O4
جدول(۲-۶) عنوان برخی مقالات که با نانو ذرات مغناطیسی Fe3Oکار شده است را بیان می کند
جدول (۲-۶) عنوان مقالات کار شده با Fe3O4

 

ردیف نوع کاربرد شماره مرجع
۱ عامل دار کردن نانو ذرات  از طریق پیوندزنی مرکاپتو بنزوییک اسید برای حذف موثر جیوه از آب های آلوده ۴۸
۲ سنتز و تعیین ساختار نانو ذرات مغناطیسی  با روکش ۲sio و کاربرد آن ها برای استخراج و پیش تغلیظ نمونه های دارویی ۴۹
۳ سنتز نانو ذرات مغناطیسی و ارزیابی کارایی برای حذف آرسنیک از سیستم فاضلاب صنعتی ۵۰
۴ آماده سازی و کاربرد نانو ذرات  مغناطیسی برای تصفیه آب فاضلاب ۵۱
۵ آنتی بیوتیک پوشیده شده با نانو ذرات مغناطیسی برای کاربردهای زیستی ۵۲
۶ کربن ناپوشیده : نانو تیوپ پرشده با نانو ذرات سوپر پارامغناطیسی ۵۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




: مدل ارزش ویژه برند، آکر(۱۹۹۱) (Bornmark et al. , 2005)
آگاهی از برند: آکر (۱۹۹۱) آگاهی از برند را می توان توانایی مصرف کننده در شناسایی یا به خاطر آوردن یک برند در یک طبقه محصول مشخص تعریف کرد مثلا به یاد آوردن نام و نشان خاصی مانند کوکاکولا. او در مدل خود بیان می نماید که آگاهی از برند می تواند به وسیله عوامل زیر بر ارزش ویژه برند موثر باشد (Aaker-1991, 61)
۱٫تکیه گاهی برای دیگر تداعی هایی که می تواند مورد توجه باشد ۲٫ برقراری تداعی آشنا ۳٫ نشانه ای برای پایداری/ تعهد مورد توجه قرار گرفتن(ابراهیمی و همکاران، ۱۳۸۸).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
آگاهی از نام تجاری عنصر مشترک مدلهای ارزش ویژه نام تجاری آکر و کلر است که به سهولت به خاطر آوردن ی ک نام تجار ی توسط مصرف کنندگان اشاره دارد. آکر آگاهی از نام تجار ی را همچون پایه و تکیه گاهی می داند که تداعی نام تجاری به آن تکیه کرده اند(Aaker, 1991).
تداعی نام تجاری[۳۵]یک تداعی نام تجار ی هر چیزی است که مشتری را به نام تجاری پیوند می زند و می تواند مواردی چون تصویرهای ذهنی مصرف کننده ، ویژگیه ای محصول، موقعیت مصرف ، تداع ی سازما نی، شخص یت و نمادهای نام تجاری باشد . مجموعه تداع ی نام تجار ی، مفهوم آن نام تجاری را در ذهن مص رف کنندگان شکل می دهند. (Aaker, 1991) (به نقل از کرباسیور و همکاران، ۱۳۹۰). به عقیده آکر آگاهی از برند رابطه نزدیکی با تداعی برند دارد. به عقیده وی تداعی برند می تواند از ۵ راه بر ارزش ویژه برند موثر باشد. (۱) کمک به پردازش اطلاعات (۲) تمایز/ جایگاه یابی (۴) دلیلی برای خرید نام تجاری(۴) ایجاد انگیزش و احساس مثبت، (۵)گسترش (Aaker-1991 ,66)
کیفیت درک شده: کیفیت درک شده اغلب به عنوان قضاوت مصرف کننده از ارزش کلی یک محصول یا خدمت، مطابق اهداف مورد نظرش تعریف شده است . همچنین می توان آن را یک ارزیابی کلی از مطلوبیت یا برتری نام تجاری دانست(Aaker, 1996).
وفاداری به نام تجاریوفادار ی نام تجاری، داشتن مشتریانی است که برای نام تجاری ارزش قائل اند ، به اندازهای که به طور متناوب آن را خریداری و از رقبای آن دوری می کنند که این موجب جریان ثابتی از درآمد از سوی مصرف کنندگان وفادار نام تجاری به شرکت می گردد. آکر وفاداری به نام تجار ی را توانایی جذب وحفظ مشتریان تعریف کرده است (Aaker, 1996)( به نقل از کرباسیور و همکاران، ۱۳۹۰)
سنجش منظر مالی برند از دیدگاه مدل :INTERBRAND
این مدل در تلاش است تا با تخمین عایدی های بالقوه برند برای خریداران یا فروشندگان، ارزش فعلی خالص آنرا محاسبه کند. این مدل، برخلاف مد لهای دیگر (که ارزش مالی برند را از منظر سازمان مورد بررسی قرار می دهند) این ارزش را با تکیه بر مشتریان مورد سنجش قرار م یدهد(Barnes, 1999 & Schultz). در واقع این مدل، در ابتدا، با توجه به نوع صنعت و کالا، مشخص م یکند که چه بخشی از عاید یها و درآمدهای شرکت ناشی از برند است. بعد از شناسائی شدن درصد سودآوری ناشی از برند، قدرت برند در ایجاد این جریان نقدی در آینده را مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع در این مرحله، احتمال کسب این سودآوری در آینده مدنظر قرار می گیرد.
: معیارهای سنجش ارزش برند در مدل Interbrand

 

عوامل تشریح امتیاز
بازار برند در بازاری پایدار اما با رشد، قدرتمندتر از برند در بازاری از رواج افتاده و مدگرا است. (حداکثر امتیاز ۱۰)
پایداری برندهای آشنا و موفق دارای مزیت وفاداری مشتریان هستند. (حداکثر امتیاز ۱۵)
رهبری عبارت است از میزان درجه‌ای که برند بر یک طبقۀ محصول مسلط گشته و قادر به اثرگذاشتن بر کل بازار است. (حداکثر امتیاز ۲۵)
بین‌المللی بودن قدرتمندترین برند در این معیار، عبارت است از برندی که سطح بالائی از مقبولیت را در تعداد بیشتزی از بازارهای بین‌المللی کسب کرده است. (حداکثر امتیاز ۲۵)
روند برندی که در طول زمان رشد یکنواختی را از خود نشان داده، مرتبط بودن خود با مشتریان و همچنین توانائی کسب سهم مناسبی از میان رقبا را نیز خواهد داشت. (حداکثر امتیاز ۵)
حمایت این عامل نه تنها به میزان سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در برند اشاره دارد، بلکه به میزان سازگاری این سرمایه‌گذاری‌ها در رابطه با ایجاد ارزش برای برند نیز مرتبط می گردد (حداکثر امتیاز ۱۰)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]