کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



و در صفحه ۱۵ التمثیل و المحاضره آمده:« لا نظرحوا الدر تحت ارجل الخنازیر».
ترجمه: درّ را زیر پای خوکان مریزید. (تعلیقات دیوان مجیر ص ۴۲۴).
به خون بمیر: به خون خویشتن آغشته بمیر، کنایه از مرگ خونین.
خرمهره: نوعی مهره بزرگ سفید یا آبی که آن را بر گردن خر و اسب و استر آویزند (فم): نوعی از برق و نفیری که در حمامها و بازیگاهها و آسیاها نوازند. و خرمک و مهره‌های بزرگ کم قیمت که بر گردن خر بندند (ناظم‌الاطبا)
گوهر گویا: اشاره دارد به انسان ناطق، جوهر و نفس ناطقه انسانی که خاص آدمیزاد است و هیچ کدام از مخلوقات آن را ندارند.
ایهام تناسب بین معانی مختلف گوهر، مهره، خون و دستخون (مرحله آخر بازی نرد) که در آن حریف پاکباز همه مال و دارایی خود را باخته و بر سر عضوی یا اعضای خود شرط می‌بسته است.
معنی بیتچرا در برابر عظمت و زیبایی ظاهری دنیا و آسمان خود را می‌بازی، در حالیکه عالم اکبر تویی و مقام انسانی فراتر از همه مقامهاست و فلک در مقایسه با عظمت تو مانند خرمهره آبی رنگ بی ارزشی است بر گردن خر دجال.
-پس با دست خود بمیر اما عقل و نفس انسانی و الهی خود را که با ارزش‌تر از آن چیزی وجود ندارد در مقابل ملک و دنیا معاوضه مکن و خود را در مقابل دنائت مباز و تسلیم مشو زیرا کسی گوهر گویا را با خرمهره عوض نمی کند. (تسلیم حریف فلک مشو که حریف بازی توست)
۳۹)ترا ز جودی و فلزم کجا دوا خیزد که آن پرست ز سرما و این پر استسقا
جودی: جودی نام کوهی است که کشتی نوح بر فراز آن به خاک نشسته و نام آن در سوره هود آیه ۴۴ که قریب‌المضمون با مندرجات تورات است ذکر شده است «قیل یا ارض ابلعی مائک و باسماء اقلعی وغیض‌الماء و قضی الامر و استوت علی‌الجودی و قیل بعداً القوم‌الظالمین».
ترجمه: و گفته شد: ای زمین آب خود را فرو بر، وای آسمان! تو (باران) باز دار، و آب فرو شد و کارگزارده آمد و (کشتی) بر «جودی» قرار گرفت و گفته شد: دوری باد بر گروه ستمکاران. (تعلیقاتِ دیوان مجیر)
نسبت به محل کوه جودی سه قول اظهار شده: ۱-بنا بر قول اصفهانی کوه جودی در عربستان است و یکی از دو کوهی است که در قلمرو قبیله‌ی طی واقع است. ۲-کوه جودی سلسله جبال کاردین است که در شمال شرقی جزیره ابن عمر در مشرق دجله نزدیک به موصل واقع است و اکراد آن را به لهجه‌ی خود (کاردو) و یونانیان، جوردی و اعراب آن را جودی خوانده‌اند، در ترگوم یعنی ترجمه کلدانی ثور است، همچنین در ترجمه سریانی تور است، محل به خاک نشستن کشتی نوح، قله‌ی کوه اکراد (کاردین) معین شده است.
حنجر افیون عرب نیز جودی مذکور در قرآن را بر این کوه منطبق کرده‌اند و گفته‌اند که تخته پاره‌‌های کشتی نوح در قله ی این کوه تا زمان بنی عباس باقی بوده و مشرکین آن را زیارت می‌کرده اند…. در کوه جودی کتیبه های آشوری موسوم به کتیبه‌های (میسر) موجود است و در این کتیبه‌ها نام (ارارتو) دیده شده است.
۳-در ترجمه‌های فعلی تورات محل به خاک نشستن کشتی نوح، کوههای آرارات تعیین شده و آن کوه ماسیس واقع در ارمنستان است. (تعلیقات دیوان مجیر) از اعلام قرآن ص ۲۶۵).
-جودی در اشعار فارسی کنایه از استواری است.
حلم او را تحمل جودی رای او را تجلی طور است
(فرهنگنامه شعری. از دیوان انوری، ص ۴۳)
قلزم: به فتح اول و ضم زاء معجمه/ موضعیست در میان مصر و مکه و اضافت بحر به طرف او کرده می‌شود. چرا که بر کناره‌ی بحر محیط واقع است و در رشیدی نوشته که رودی است در حوالی خوارزم و در لطائف قلزم به ضم اول و سوم دریا و چاه بسیار آب و به فتح سوم نیز آمده. و در عجائب المخلوقات است که دریایی است که از هند برآید و قلزم نام شهری است که بر کنار آن آباد است به آن نام خوانند و فارسیان آن را قرزم گویند. تم کلامه. و در بهار عجم نوشته که فارسیان قلزم را به ضم اول و فتح زاء معجمه می‌خوانند و در مؤید قلزم به معنی دریا و چاه عمیق بسیار آب و نیز نوشته‌اند که قلزم مأخوذ از قلزمه و معنی آن ابتلاع است یعنی فرو بردن چیزی به گلو، چون دریای مذکور به غایت عمیق است لهذا قلزم گویند (غیاث ص ۶۷۸).
در این بیت جودی و قلزم کنایه از خشکی و دریاست و هر دو اشاره به مقامات و تعلقات دنیوی دارد که پر از حادثات و آسیبها هستند.
معنی بیت: ترا چه درمان از خشکی و دریاهای زمین؟ که خشکیها خود تشنه آب هستند و دریاها شور و تشنگی آور. (دکتر احمد شوقی نوبر).
(احتمالاً در نظر قدما جودی و قلزم که دو محل مقدس و افسانه‌ای بوده‌اند، دارای خواصی از قبیل شفابخشی بوده اند ولی چون آفات و بلایای راه آنها بیشتر از نفع و سود آن است، شاعر را به این سخن واداشته است.)
۴۰)دوای جان ز در مصطفی طلب زیراک تو روز کوری و شاف مسیح در بطحا
روزکور (ص. مرکب): کسی که در روز نتواند دید (ناظم‌الاطبا)
شاف : ۱) پنبه‌ای که به دارو تر کنند و بر چشمان نهند دفع رمد را (فرهنگ لغات و تعبیرات از ل.ن) ۲)شفا دهنده، شافی (یای آن حذف شده)
-مخفف شیاف و شیافه، دارویی که به میل در چشم کشند و نیز چیزی که به طریق میل، کوچک سازند و داروها بدان مالند و جهت معالجه درد برکنند (تعلیقات دیوان مجیر)
شاف مسیح اشارت به یکی از معجزات حضرت عیسی دارد که نابینایان را شفا داده و ناظر است به این آیه که می‌فرماید:« و ابری الاکمه و والابرص و احیی الموتی باذن الله» (آیه ۴۸- آل عمران)
مسیح آخرین پیامبر اسرائیلیان بود و از او به صورتهای عیسی بن مریم و مسیح در قرآن یاد شده است.
لفظ مسیح یعنی بسیار سفر کننده» و گویند عیسی به سفر عادت داشت. معنی دیگر این واژه کسی یا چیزی است که با روغن بدنش را پاک کنند و در زبان آرامی نیز به صورت مسیا به معنی تدهین، آمده است (تعلیقات دیوان مجیر )
بطحابطحاء وادی مکه‌ی معظمه و گاهی از بطحاء مکه معظمه مراد باشد (فرهنگ لغات و تعبیرات )
دوستان یافته میقات و شده ذی عرفات من به فید و ز من آوازه به بطحا شنوند
(خاقانی، دیوان، ص۱۰۲)
مسیح بطحاء اشاره به پیغمبر (ص) است، همچنانکه منظور از سلیمان کربلا، اما حسین (ع) است.
خاقانی گوید:
چرا عیسی طبیب مرغ خود نیست که اکمه را تواند کرد بینا
تو اگرچه هم مانند خفاش طبیعتاً کور باشی و از دیدن نور حقیقت بیزار و عاجز باشی که حتی حضرت مسیح از شفا دادن به چشم نابینای خفاش عاجز بود و به دست خود خفاش را نابینا ساخت، محمد (ص) آن مسیحی است که می‌تواند خفاش روزکور راا هم بینا نماید( با بهره گرفتن از تشبیه مضمر و تفضیل، برتری پیامبر (ص) را بیان داشته است.
معنی بیت: دوا و شفای جان رنجور خود را از درگاه حضرت محمد مصطفی (ص) بطلب، زیرا که تو مانند آدم نابینا یا مرغ شب (خفاش) هستی که از دیدن نور حقیقت عاجزی و شفای چشمان تو به واسطه اعجاز و شفاگری مسیح بطحایی (اشاره و کنایه از پیامبر اسلام) امکان پذیر است.
۴۱)کله ستان ملوک عجم که از مشرق به چاکریش کمر بسته می‌رود جوزا
جوزا (= دو کودک بر پای ایستاده): دو پیکر یا توأمان؛ نامهای مشترکی که در شعر فارسی هم برای صورت جبار و هم برای دو پیکر اطلاق شده اند و تشخیص میان آن دو مشکل است. مگر با وجود قرینه‌ای مانند کمربند و حمایل و کمر ترکش به معنی نطاق الجوزا یا منطقه الجوزا که مخصوص جبار است.
پایان نامه
کمر بسته ز بهر خدمت او فلک همچون دو پیکر می کند
(جمال‌الدین اصفهانی / ۱۴۲)
البته در ابیاتی نیز مراد از جوزا و دو پیکر و توأمان همه برج جوزا است، به قرینه‌ی همراهی آن با دیگر بروج و یا اشاره به شکل و احکام نجومی و منسوبات آن (فرهنگ اصطلاحات نجومی، ص ۱۶۹-۱۶۷)، که در اینجا مراد این معنی نیست:
آن کجاوه چیست؟ میزانی دو کفه باردار باز جوزا و دو کفه شکل میزان دیده‌اند(خاقانی/ ۹۶)
شاعران و مداحان برای بیان عظمت و جلالت قدر و مقام ممدوح خود، صورت دو پیکر یا جوزا را که یکی از صور فلکی و مظهر اوج و علو است به صورت چاکران توأمان ممدوح یا پادشاهان خود، وصف یا تصویر می نمودند، در اینجا نیز مجیر، حضرت پیامبر اکرم (ص) را که جهاندار اعظم است و تاج از سر ملوک عجم ربوده و آنها را به خاک مذلت نشانده است، پادشاهی می‌داند که جوزا از طرف مشرق آسمان طلوع می کند و مانند چاکری کمر بسته، به خدمت او می‌شتابد.
«آسمان چاکر محمد (ص) است و از ایشان در قدر فروتر است».
بین کله و کمر مراعات النظیر و بین ملوک و چاکر مراعات النظیر (و همچنین طباق) وجود دارد و همچنین بین این کلمات و جوزا و مشرق تناسب وجود دارد.
۴۲)به پیش محمد جهان میم صفت چو دال و حاست گهی سرنگون و گاه دوتا
جهان میم صفت: دنیا که به گونه‌ی میم تنگ و گرفته است. (فرهنگنامه شعری)
میم صفت: مثل میم؛ اشاره به شکل ظاهری جهان و زمین که به شکل دایره است. میم محمد اشاره به مقام محمد (ص) است که خود فرموده: اول ما خلق الله نوری…
و جهان کلاً از عقل کل که عبارت است از حضرت محمد (ص) به وجود آمده است و پیش ایشان بی‌مقدار است. مصرع دوم اشاره به شکل ظاهری حروف دال و حا است (سرنگونی ح و خمیدگی د)
دال و حا و میم از حروف اسم محمد (ص) هستند.
مراعات النظیر بین حروف میم و دال و حا وجود دارد.
مقایسه شود با بیت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 09:00:00 ق.ظ ]




در کلام خداوند متعال که فرموده « قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْیَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ » استعاره تمثیلیه مطرح است چون حال تمام مکرکنندههای مبطلی که در کید و نقشه کشی تدبیر میکردند را و کسانی را در پی چارهجوئی بودند برای ضرر و مکر به مؤمنین و برای آنها دام پهن کرده بودند را تشبیه نموده است به حال گروهی که ساختمان محکمی را ساختند و تکیه دادند آن را بر اسطوانههای آن و چهارچوب آن پس ساختمان از ستونها فرو ریخت به این صورت که سست شد و قدرت نگهداری چیزهایی که بر آن بنا شده بود را نداشت پس سقف خراب شد و بر آنها فرو ریخت. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۲۳۶)
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۲۱- سوره نحل آیه ۱۱۲
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُّطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُواْ یَصْنَعُونَ
و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مى‏رسید، پس [ساکنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏دادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانید.
در کلام خداوند متعال که فرموده ( وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا قَرْیَهً ) مجاز مرسل مطرح است و دو استعاره مکنیه ، اما مجاز مرسل که در کلام خدا مطرح است لفظ قریه است که مراد اهل قریه میباشد پس علاقه مجاز همان علاقه محلیت است که محل استعمال میشود و حال اراده میشود.
و اما استعاره اول عبارتست از استعاره ذوق برای لباس اما اذاقه یعنی چشانیدن در بین عربها جاری مجرای حقیقت شده است چون شایع شده که در بلایا این لفظ را بکار میبرند و میگویند فلانی فقر و نداری و ضرر را چشید.
خداوند تشبیه نموده (آنچه از این دو درک میشود را که عبارتست از اثر ضرر و درد) را به طعم تلخ و غیر طیّب غذا که قابل درک است.
و اما لباس تشبیه آن صحیح است چون لباس در بر میگیرد پوشندهاش را.
و اما استعاره دوم استعاره لباس است برای گرسنگی و ترس مثل این که احاطه پیدا کرده بر آنها و آنها را فرا گرفت همانگونه که لباس پوشندهاش را فرا میگیرد و میپوشاند. و بناء استعاره بر استعاره دایره وسیعی است که افکار در آن گمراه میشوند.و گاهی فهم آن سخت میشود . (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۳۰۸- ۳۰۹)
در صورتی ما می توانیم اسم لباس را استعاره ی تصرحیه در نظر بگیریم که ضرر وإلم را به خوف وجوع تشبیه کنیم [۸۶].
در این آیه شریفه دو استعاره وجود دارد.
استعاره ی اول آیه ی ۱۱۲ ازسوره ی نحل :
- استعاره در لفظ « اذاق » به نظر می رسد استعاره تصریحییّه یا مصرّحه باشد.
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « اذاق »
- مستعارٌله : « عان » به معنی ( درد ) کشیدن .
- مستعارٌمنه : « اذاق » به معنی چشیدن .
- جامع یا وجه شبه : تحمل کردن .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۲۱- ۱ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین(مصرّحه،مکنیّه) :
درآیه شریفه مستعارٌله« عان » به معنی ( درد) کشیدن به مستعارٌمنه « اذاق » یعنی چشیدن تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۲۱ – ۲ – ۱ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین (تحقیقیّه،تخییلیّه):
دراین آیه مستعارٌله « عان » یعنی ( درد ) کشیدن موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۲۱ – ۳ – ۱ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « اذاق » فعل است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۲۱ - ۴ – ۱ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « عان » یعنی ( درد ) کشیدن و مستعارٌمنه « اذاق » یعنی چشیدن وجامع آن دو ( تحمل کردن ) ، موضوعی است که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۲۱ – ۵ – ۱ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « عان » یعنی ( درد ) کشیدن یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « اذاق » یعنی چشیدن ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.
۳ – ۲۱ – ۶ ۱ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« لباس الجوع و الخوف » از ملائمات مستعارٌله « عان » یعنی ( درد ) کشیدن و مستعارٌ منه « اذاق » یعنی چشیدن است به همین خاطر بدان استعاره ی مطلقه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی۱۱۲ از سوره ی نحل استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، عامیّه ، عنادیّه و مطلقه وجود دارد.
استعاره ی دوم آیه ی ۱۱۲ ازسوره ی نحل :
- استعاره مصرّحه در لفظ « لباس » .
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « لباس ».
- مستعارٌله : « احاط » به معنی احاطه یافتن[۸۷] .
- مستعارٌمنه : « لباس ».
- جامع یا وجه شبه : دربرگرفتن .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۲۱- ۱ – ۲ . به اعتبار ذکر طرفین(مصرّحه،مکنیّه) :
درآیه شریفه مستعارٌله« احاط » به معنی احاطه یافتن به مستعارٌمنه « لباس » تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۲۱ – ۲ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین (تحقیقیّه،تخییلیّه):
دراین آیه مستعارٌله « احاط » یعنی احاطه یافتن موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۲۱ – ۳ – ۲ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « لباس » اسم جامد است پس به اعتبار اسم جامد بودن ، بدان استعاره ی اصلییّه گویند.
۳ – ۲۱ - ۴ – ۲ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « احاط » یعنی احاطه یافتن و مستعارٌمنه « لباس » وجامع آن دو ( دربرگرفتن ) ، موضوعی است که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۲۱ – ۵ – ۲ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « احاط » یعنی احاطه یافتن یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « لباس » ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.
۳ – ۲۱ – ۶ – ۲ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ق.ظ ]




دال[۷۵] (۱۹۴۱) فرد کمتوانذهنی را با ویژگیهای زیر توصیف میکند.

 

    1. از نظر ذهنی ناهنجار است.

 

    1. کمتوانیذهنی از بدو تولد یا سالهای اولیه رشد وجود دارد.

 

    1. در بلوغ کمتوانیذهنی او قابل تشخیص است.

 

    1. نقص ذهنی ناشی از یک عامل اساسی مانند ارث یا بیماری است.

 

    1. در روابط اجتماعی، شایستگی و صلاحیت لازم را ندارد و نمیتواند امور خود را مستقل اداره کند.

 

    1. نقص ذهنی قابل درمان نیست

 

تعریف جدید انجمن کمتوانیذهنی آمریکا (۲۰۰۷) به این صورت است:
“کمتوانی ذهنی عبارت است از کارکرد هوشی زیر متوسط معنیدار و وجود محدودیتهای همزمان در دو یا چند حوزه از حوزه های مهارتهای اجتماعی، کاربرد منابع جامعه، خود راهبری، سلامت و ایمنی، عملکردهای تحصیلی، اوقات فراغت و اشتغال. کمتوانیذهنی پیش از هجده سالگی آشکار میشود.” هوش پایین تر از متوسط معمولاً با نحوه عملکرد آزمودنی در آزمونهای هوشی تعیین میشود که در واقع تعیین آن با کوشش آلفردبینه[۷۶] انجام شد. وی قصد شناسایی کودکانی را داشت که توانایی استفاده از برنامه تعلیم و تربیت صنعتی فرانسه در آغاز قرن بیستم را نداشتند (سیف نراقی و نادری، ۱۳۸۶).
از نیمه قرن بیستم، اصطلاح کفایت اجتماعی شامل مهارتهای اجتماعی و رفتار سازشی به عنوان عاملی در تشخیص کمتوانیذهنی مطرح شده است. اهمیت رفتار اجتماعی در تشخیص کمتوانیذهنی را میتوان در نظریه بیولوژیک درباره هوش بوضوح مشاهده کرد. ثرندایک [۷۷] هوش را متشکل از هوش انتزاعی، هوش عینی و هوش اجتماعی دانست (هاردمن[۷۸]، درو[۷۹] و اگن[۸۰]، ۱۳۸۸).
چهار فرض زیر برای کاربرد کمتوانذهنی ضروری است:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. ارزیابی معتبر باید پراکندگی فرهنگی و زبانی و تفاوتهای موجود در ارتباط و عوامل مربوط رفتار را مورد توجه قرار دهد.

 

    1. محدودیتدر مهارتهای سازشی، در قلمرو محیطهای اجتماعی همسالان رخ میدهد و بر اساس نیازهای فردی شخص کم توانی ذهنی برای حمایت، مشخص می شود.

 

    1. محدودیت مهارتهای سازشی خاص، اغلب با دیگر توانایی های فرد در مهارتهای سازشی یا دیگر قابلیت‌های مشخص همراه است.

 

    1. با ارائه حمایتهای مناسب به طور مستمر در طول یک دوره زمانی کارکرد زندگی فرد کم توان ذهنی به طور کلی بهبود خواهد یافت (شالوک[۸۱]، لوکاسون[۸۲]، شوگرن[۸۳]، برویک دافی[۸۴]، باردلی[۸۵] و بوندیکس[۸۶]، ۲۰۰۷).

 

۱-۱-۲ شیوع:
نمره میانگین در یک آزمون هوش ۱۰۰ است. به طورنظری، انتظار می رود که ۲۷/۲ درصد جمعیت در فاصلۀ دو انحراف استاندارد از میانگین و یا خیلی پایین تر از میانگین قرار گیرند ( هوش بهر ۷۰ بر اساس مقیاس هوش وکسلربرای کودکان[۸۷]– تجدید نظر شده یا وکسلرIII ). این برداشت بر پایۀ این فرض است که هوش مانند بسیاری از صفات انسانی دیگر، بر اساس منحنی توزیع طبیعی، پراکنده شده است. این منحنی توسط انحراف استاندارد میانگین ها به هشت ناحیه تقسیم شده است. در آخرین ویرایش وکسلر(WISC-III)،انحراف استاندارد نمرۀ هوش ۱۵ در نظر گرفته شده است و ۱۴/۲ درصد جمعیت بین ۵۵ و ۷۰ نمره بهره هوشی و۳/۱درصد جمعیت کمتر از ۵۵ نمره کسب می کنند. بنابراین، به نظر می رسد که ۲۷/۲ درصد باید بین ۵۵ تا ۷۰ قرار گیرند. به هرحال ارقام واقعی شیوع[۸۸] دانش آموزانی که به عنوان کم توان ذهنی شناسایی می شوند، بسیار پایین تر از این است. شیوع کم توانی ذهنی در حدود ۱ تا ۵/۱ درصد گزارش شده است( هالاهان و کافمن،۱۹۹۴).
۲-۱-۲ طبقهبندی کم توانی ذهنی
کمتوانیذهنی به روش های مختلف طبقهبندی می شود از جمله روش های طبی، روانشناختی و تربیتی. طبقهبندی طبی بر علت کم توانی ذهنی تاکید می ورزد. طبقهبندی روانشناختی بر سطح هوشی و طبقهبندی تربیتی بر سطح کارکرد کنونی شخص یا کودک کم توان ذهنی. اما نکته قابل توجه این است که به جز طبقهبندی طبی سایر طبقه بندیها برداشتی از سطح کارکرد شخص کم توان ذهنی در رابطه با میزان استقلال و آموزش مورد نیاز وی را ارائه می کند (افروز، ۱۳۸۱).
۱-۲-۱-۲ طبقه بندی انجمن امریکایی کم توانی ذهنی:
این انجمن چهار سطح از حمایت را به شرح زیر پیشنهاد کرده است: (متناوب[۸۹]، محدود[۹۰]، گسترده[۹۱] و فراگیر[۹۲]) (هالاهان و کافمن، ۱۹۹۴).
متناوب:در این سطح از حمایت، نیاز افراد کم توان ذهنی مورد توجه قرار می گیرد، حمایت ها، مبتنی بر نیاز است. ویژگی این نوع حمایت، ادواری بودن آن است.افراد همیشه به حمایت نیاز ندارند، بلکه به حمایت های کوتاه مدت در زمان های انتقال در پهنۀ زندگی نیاز دارند(برای مثال فقدان شغل یا بحران پزشکی حاد)، وقتی حمایت های متناوب ارائه می شود، از لحاظ شدت و گستردگی می تواند زیاد یا کم باشند( هالاهان و کافمن، ۱۹۹۴).
محدود:در این سطح، حمایت ها بر اساس تداوم مشخص می شوند؛ زمان مورد نیاز ممکن است محدود باشد اما متناوب نیست. کارکنان کمتری موردنیاز است و هزینه های آن نیز کمتر از روش هایی است که با سطح بسیار عمیقی از حمایت همراه هستند( مانندآموزش استخدامی کوتاه مدت یا حمایت ها در حین انتقال از مدرسه به دوران بزرگسالی) (شالوک و همکاران، ۲۰۰۷).
گسترده: ویژگی این نوع حمایت ها، ارائه منظم آنها ( روزانه) در حداقل برخی محیط ها ( مثل کار یا خانه) و بدون محدودیت زمانی است( برای مثال، حمایت بلند مدت در محل زندگی ) ( هالاهان و کافمن،۱۹۹۴).
فراگیر: در این سطح، حمایت ها باید پیوسته و بسیار عمیق باشند. آنها ناگزیر باید در محیط های چندگانه ارائه شده و ممکن است ماهیتی وابسته به تداوم زندگی داشته باشند. حمایت های فراگیر معمولاً نسبت به حمایت های گسترده یا کوتاه مدت، نیازمند کارکنان بیشتری بوده و بسیار عمیق هستند(شالوک و همکاران، ۲۰۰۷).
۲-۲-۱-۲طبقه بندی براساس انتظار های آموزشی
در راستای نیاز های گوناگون دانش آموزان با کم توانی ذهنی ، حوزه آموزش و پرورش نیز سامانه ی طبقه بندی خود را به وجود آورده است و سه نوع طبقه بندی را مشخص کرده اند:

 

    1. آموزش پذیر

 

    1. تربیت پذیر[۹۳]

 

    1. حمایت پذیر[۹۴](شالوک و همکاران،۲۰۰۷ )

 

۱-۲-۲-۱-۲کم توان ذهنی آموزش پذیر
این کودکان با بهره هوشی حدود ۵۰ تا ۷۵، بیشترین تعداد کم توانان ذهنی را تشکیل می دهند. در فعالیت های ذهنی این افراد نقص و اختلال دیده می شود. ولی قسمت عمدۀ این اختلالات در قضاوت و داوری آنها به چشم می خورد. افراد آموزش پذیر دارای نوسان در خلق هستند و به علت نداشتن تفکرانتقادی[۹۵]، تلقین پذیر اند‌‌‌‌‌‌‌ و خیلی زود تحت تأثیر اطرافیان قرار می گیرند. سازگاری اجتماعی این افراد به شرایط محیطی آنها بستگی دارد. در شرایط محیطی نامناسب خیلی زود دچار انحراف می شوند. این کودکان از لحاظ هوش و سایر قوای ذهنی، در حد کودکان ۸ تا ۱۰ سال باقی می مانند و نیازی به نگهداری در مراکز شبانه روزی ندارند( داور منش،۱۳۸۲).
این کودکان به دلیل زیر هنجاری رشد ذهنی خود نمی توانند از برنامه های رایج تحصیلی که در مدرسه عادی ترتیب داده شده است، بهره کافی ببرند. اما اگر آموزش و پرورش مناسب باشد، ظرفیت رشد در سه زمینه را دارند: ۱- آموزش پذیری در سطوح ابتدایی ( خواندن، نوشتن و چهار عمل اصلی در سطح مدارس ابتدایی )، ۲- آموزش پذیری در تطابق اجتماعی، به این ترتیب که کودکان سرانجام بتوانند به استقلال نسبتاً مناسبی در جامعه دست یابند، ۳- به دست آوردن شغلی که با آن بتوانند در بزگسالی به طور کامل یا نسبی مخارج خود را تأمین و از خود نگهداری کنند(سیف نراقی و نادری،۱۳۸۶).
باید توجه داشت که در بسیاری از محیط ها، معمولاً یک کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر در خلال دوره های نوزادی و خردسالی به عنوان یک فرد کم توان ذهنی شناخته یا متمایز نمی شود. زیرا در سالهای پیش دبستانی انتظاراتی که از قابلیت های ذهنی کودک می رود، آنقدر سنگین نیست که کم توانی ذهنی وی را آشکار کند. لذا چنین کودکی در وهله اول ممکن است در مدرسه مورد شناسایی قرار گیرد. زمانی که توانایی یادگیری دروس مختلف به عنوان مهمترین انتظارات اجتماعی از کودک مطرح می شود. زیرا در اکثر مواقع علائم ظاهری مشخص و آشکاری که به عنوان کم توانی ذهنی به حساب آیند، وجود ندارد (همان منبع).
۲-۲-۲-۱-۲کم توان ذهنی تربیت پذیر
هوش بهر این افراد بین ۴۰ تا ۵۵ است (هاردمن و دیگران ،۱۳۸۸).کودک کم توان ذهنی تربیت پذیر( مطابق با کودک با میزان کم توانی ذهنی متوسط) دارای مشکلاتی در زمینه های زیر است:
۱-در یادگیری مهارت های آموزشگاهی حتی در سطح ابتدایی

 

    1. در کسب استقلال و سازش اجتماعی در سطح بزرگسالی

 

    1. در کسب کفایت های حرفه ای در سطحی که برای مواظبت از خود به کمک و همراهی یا نظارت دیگران احتیاج نداشته باشد(نراقی و نادری،۱۳۸۶).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ق.ظ ]




شیفتگی به برند یک مفهوم جدید در حوزه علم بازاریابی است که به تازگی توجه بسیاری از محققین و دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. شیفتگی به برند از سوی محققان به تنهایی و همچنین به عنوان یک جنبه یا بعد از مفاهیم گسترده‌تری مانند ارزش ارتباطی برند و وابستگی احساسی به برند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعات نشان‌داده شده که شیفتگی به برند از متغیرهای بااهمیتی در بازاریابی تاثیر می‌پذیرد.
ماهیت پویای مفهوم شیفتگی به برند برای توسعه چشم انداز استراتژیک در مدیریت برند از مرحله معرفی آن به بازار تا رشد و بلوغ به کار گرفته می‌شود. بنابراین صرف‌نظر از ایجاد یک درک اصلاح‌شده از جنبه‌های متعدد سایر مفاهیم مرتبط با برند، برای مثال هیجاناتی که از تعیین هویت اجتماعی و سازگاری تصویر برند با تصویر مصرف‌کننده از خود ناشی می‌شود ، شیفتگی به برند از دیدگاه مدیریت نام تجاری مطرح است(Bergkvist&Bech-Larsen, 2010).
پایان نامه - مقاله - پروژه
تحقیق در زمینه شیفتگی به برند نیاز به درک این مطلب دارد که مصرف‌کنندگان چگونه این پدیده را تجربه می‌کنند. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون در تحقیقات اندکی به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر شیفتگی به برند در مصرف‌کنندگان پرداخته شده است و به همین دلیل دانش ما در ارتباط با این عوامل محدود است(Batra, Ahuvia,&Bagozzi, 2012) مطالعات پیشین وجود علاقه یا وابستگی احساسی به برند را مورد بررسی قرار داده و نشان ‌داده‌اند که این موضوع – یعنی توانایی مصرف‌کننده در ایجاد یک وابستگی احساسی قوی به یک شیء یا برند- می‌تواند به اندازه تئوری وابستگی در روانشناسی جذاب و نیز قابل ‌اندازه‌گیری باشد (Thomson et al,2005).اما مفهوم شیفتگی به برند فراتر از صرفاً وابستگی احساسی است . شیفتگی به برند آن‌گونه که مصرف‌کنندگان آن را تجربه می‌کنند سازه‌ای‌ست که مراتب بالاتری از احساسات، اداراکات و رفتارها را دربرمی‌گیرد. بنابراین می‌توان گفت که وابستگی احساسی زیرمجموعه‌ای از تجربه شیفتگی است. با توجه به نتایج تحقیقات کارول و آهوویا[۸]که نشان دادند شیفتگی به برند ارتباط مستقیمی با مفاهیمی چون وفاداری به برند[۹] و تبلیغات توصیه‌ای مثبت[۱۰] دارد اهمیت پرکردن این شکاف علمی برای ما بیشتر آشکار می‌شود(Batra et al, 2012).
همچنین شناسایی عواملی که بر شیفتگی به برند تاثیر می‌گذارند در توسعه تصویر برند موثرند. در چارچوبی که پارک و دیگران[۱۱] برای استراتژیمدیریت تصویر برند ارائه دادند به تمایز میان ابعاد کارکردی، سمبولیک و تجربی برند اشاره کرده‌اند. آنها برای هر مرحله، عبارت از معرفی، توسعه و تقویت این مفاهیم مرتبط با برند استراتژی‌های متفاوتی ارائه داده‌اند و شیفتگیبه برند را در بعد سمبولیک چارچوب خود مطرح کرده‌اند که می‌تواند در تعیین جایگاه شرکت/محصول در ذهن مصرف‌کننده تاثیرگذار باشد(Bergkvist&Bech-Larsen, 2010).
به‌علاوه مطالعاتی که تاکنون در حوزه مفهوم شیفتگی به برند انجام شده با این مشکل اساسی روبروست که شیفتگی به برند به‌عنوان یک احساس نه به عنوان یک رابطه تعریف می‌کند. در جایگاه احساسات شیفتگی تنها یک حس مفرد، خاص و وابسته به علاقه و دوست‌داشتن است و مانند سایر احساسات کوتاه‌مدت و عارضی است. در مقابل درنظرگرفتن شیفتگی به عنوان یک رابطه (مانند رابطه دوستی) دیدگاهی بلندمدت را تداعی می‌کند که می‌تواند برای سالها به طول انجامد و تجربیات اداراکی، عاطفی و رفتاری مختلفی را شامل شود. بنابراین ضرورت نگاهی عمیق‌تر به این پدیده نوظهور در عرصه علم بازاریابی و عوامل شکل‌دهنده آن که می‌تواند ابعاد ناپیدایی از رفتار مصرف‌کنندگان را تحت‌تاثیر قرار دهد بر ما بیشتر آشکار می‌شود(Batra et al, 2012).
چنانچه به شیفتگی به برند به عنوان یک رابطه و از جنبه ارتباطات مصرف‌کننده-برند نگریسته شود به لحاظ کاربردی برای شرکت‌ها تعهد و وفاداری بیشتر مصرف‌کنندگان به برند و خلق وابستگی‌های احساسی عمیق‌تر را به دنبال خواهد داشت که نتیجه‌ آن فروش و سود بیشتر و وفاداری بی قید و شرط به برند است.
۵-۱- سوالات تحقیق
۱-۵-۱- سوال اصلی
مهم‌ترین عوامل موثر بر شیفتگی به برند کدامند ؟
۲-۵-۱- سوالات فرعی
۱- آیا رفتارهای مبتنی بر اشتیاق بر شیفتگی به برند موثرند ؟
۲- آیا حس یکپارچگی مصرف‌کننده با برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۳- آیا پیوند عاطفی مثبت با برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۴- آیا رابطه درازمدت با برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۵- آیا اندوه ناشی از احتمال جدایی از برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۶- آیا داشتن یک نگرش کلی نسبت به برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۷- آیا اعتماد/اطمینان به برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۸- آیا حس تعلق به جامعه برند بر شیفتگی به برند موثر است ؟
۶-۱– مدل مفهومی تحقیق
در این تحقیق از مدل راجیو باترا ، آرون آهوویا و ریچارد پ. باگوزی (۲۰۱۲) استفاده شده است. آنها طی پژوهش خود تحت‌ عنوان “شیفتگی به برند “، که با یک رویکرد نظریه‌ای پایه‌ای[۱۲]انجام شده، مدلی برای شناسایی مهمترین عوامل اثرگذار بر شیفتگی مصرف‌کننده به برند ارائه دادند.
در این مدل رفتارهای مبتنی بر اشتیاق[۱۳]، یکپارچگی خود-برند[۱۴]، پیوند عاطفی مثبت[۱۵]، ارتباط درازمدت[۱۶] با برند، اندوه ناشی از احتمال جدایی[۱۷] از برند، نگرش کلی[۱۸] به برند، اعتماد/اطمینان[۱۹] به برند از عوامل اصلی، مهم و اثرگذار بر شیفتگی به برند شناخته شده که می‌توان با سنجش این عوامل در فرایند تحقیق شیفتگی به برند را مورد اندازه‌گیری قرار داد. [۲۰]
همچنین متغیر دیگری تحت عنوان “حس تعلق به جامعه برند[۲۱]” بر اساس مدل اصلاح‌شده لارس برکویست و تینو بچ‌لارسن (۲۰۱۰) که قبلاً ارتباط مستقیم آن با شیفتگی به برند تائید شده بود به مدل اصلی پژوهش اضافه گردید.
چارچوب مفهومی این پژوهش در شکل ۱-۱ نشان داده شده است :
اندوه ناشی از احتمال جدایی
رابطه درازمدت
رفتارهای مبتنی بر اشتیاق
اعتماد / اطمینان
یکپارچکی خود- برند
نگرش کلی
حس تعلق به جامعه برند
پیوند عاطفی مثبت
شکل ۱-۱-مدل مفهومی تحقیق
۷-۱- فرضیات تحقیق
فرضیه، یک حدس برآمده و مبتنی بر دانش نظری یا تجربه پژوهشگر به عنوان یک راه حل یک مساله است، هر فرضیه را باید دربرگیرنده یک رابطه احتمالی بین دو متغیر دانست که به صورت گزاره‌ای قابل‌آزمون ارائه می‌شود (خاکی، ۱۹۴:۱۳۹۰).
فرضیه های این تحقیق عبارتند از :
فرضیه اول : رفتارهای مبتنی بر اشتیاق در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه دوم: یکپارچه‌سازی خود با برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه سوم : پیوند عاطفی مثبت با برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه چهارم : رابطه درازمدت با برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه پنجم :اندوه ناشی از احتمال جدایی از برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه ششمداشتن یک نگرش کلی نسبت به برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه هفتم : اعتماد به برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
فرضیه هشتم : حس تعلق به جامعه برند در ایجاد شیفتگی به برند موثر است.
۸-۱– متغیرهای تحقیق
در یک دسته بندی از متغیرها می توان به متغیرهای مستقل و وابسته اشاره کرد. متغیر مستقل یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری‌شدن توسط پژوهشگر، مقدارهایی می‌پذیرد تا تاثیرش روی متغیر دیگر (وابسته) مشاهده شود. متغیر وابسته، متغیری است که هدف پژوهشگر، تشریح یا پیش‌بینی تغییرپذیری آن است و برای پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد (خاکی، ۷۹:۱۳۹۰).
در این تحقیق متغیر وابسته “شیفتگی به برند” است و متغیرهای مستقل در این ارتباط عبارتند از : (۱) رفتارهای مبتنی بر اشتیاق، (۲) یکپارچگی خود با برند، (۳) پیوند عاطفی مثبت، (۴) رابطه دراز مدت، (۵) اندوه ناشی از احتمال جدایی از برند، (۶) نگرش کلی، (۷) اعتماد/اطمینان به برند و (۸) حس تعلق به جامعه برند.
۹-۱- روش‌شناسی تحقیق
۱-۹-۱- روش انجام تحقیق
بکارگیری روش علمی در تحقیق، تنها راه دستیابی به دستاوردهای قابل قبول و علمی است، لذا برای یک پژوهش معتبر به روش شناسی[۲۲] نیاز هست. بعضی روش‌شناسی را موضوعی نظری می‌دانند که با منطق و فلسفه پیوسته است و بعضی دیگر روش‌شناسی را از فلسفه جدا دانسته، و آن را یک رشته علمی می‌دانند. بررسی و تحلیل نقادانه شیوه‌های خاص شناخت و نظریه در حوزه‌های علمی، وظیفه شاخه‌ای از “فلسفه علم” است که “روش‌شناسی” خوانده می‌شود. دستیابی به هدف‌های پژوهش، زمانی حاصل می‌شود که جستجوی شناخت با روش‌شناسی درست انجام پذیرد. روش‌شناسی پژوهش را منظم، منطقی و اصولی کرده و جستجوی علمی را نیز راهبری می‌کند (خاکی، ۲۲۷:۱۳۹۰).
این تحقیق از نظر دسته‌بندی تحقیقات بر اساس هدف آنها یک تحقیق کاربردی می‌باشد. به دلیل اینکه به شناسایی عوامل موثر در شیفتگی مصرف‌کننده به برند می‌پردازد و همچنین بر اساس نحوه گردآوری داده‌ها تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. چرا که به توصیف نظام‌مند وضعیت فعلی و ارتباط میان متغیرها با بهره گرفتن از پرسشنامه پرداخته است.
۲-۹-۱- روش‌های گردآوری اطلاعات و ابزار مورد استفاده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ق.ظ ]




 

 

مرد

 

NS

 

۱

 

 

 

حل مسأله

 

جنسیت

 

زن

 

مرد

 

 

 

زن

 

۱

 

 

 

 

 

مرد

 

NS

 

۱

 

 

 

۴-۲-۲-۱۰- سؤال دهم: آیا بین مهارت‌های فکری و عملی دانشجویان رشته‌های مختلف مهندسی دانشگاه شیراز، تفاوت معناداری وجود دارد؟
برای ارزیابی مهارت‌های فکری و عملی دانشجویان رشته‌های مختلف مهندسی، از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. طبق جدول شماره (۴-۱۵)، تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مهارت‌های فکری و عملی دانشجویان رشته‌های مختلف مهندسی، تفاوت معناداری (P= NS، ۲۲/۱= (۶ و ۱۸۶) F، ۷۰/۰= λ) وجود ندارد.
پایان نامه
بر این اساس، در مهارت تحقیق، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۲۹/۶) و دانشجویان رشته مهندسی مکانیک، پایین‌ترین میانگین (۵۰/۵) را داشته‌‍‌‌اند. در مهارت تجزیه و تحلیل، دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر بالاترین میانگین (۶۶/۶) و دانشجویان رشته مهندسی مواد، پایین‌ترین میانگین (۵۱/۵) را داشته‌اند. در مهارت تفکر خلاق، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۹۵/۵) و دانشجویان رشته مهندسی شیمی، پایین‌ترین میانگین (۸۵/۴) را داشته‌اند. در مهارت تفکر انتقادی، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۲۰/۷) و دانشجویان رشته مهندسی نفت، پایین‌ترین میانگین (۰۷/۶) را داشته‌اند.
در مهارت ارتباط مکتوب و شفاهی، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۵۰/۶) و دانشجویان رشته مهندسی برق، پایین‌ترین میانگین (۲۱/۵) را داشته‌اند. در مهارت سواد کمی، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۷۰/۶) و دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر، پایین‌ترین میانگین (۷۳/۵) را داشته‌اند. در مهارت سواد اطلاعاتی، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۷۰/۶) و دانشجویان رشته مهندسی مکانیک، پایین‌ترین میانگین (۵/۷۹) را داشته‌اند. در مهارت کار تیمی، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۹۱/۶) و دانشجویان رشته مهندسی برق، پایین‌ترین میانگین (۲۶/۵) را داشته‌اند. در مهارت حل مسأله، دانشجویان رشته مهندسی عمران بالاترین میانگین (۱۲/۷) و دانشجویان رشته مهندسی برق، پایین‌ترین میانگین (۱۰/۶) را داشته‌اند.
جدول شماره (۴-۱۵): میانگین مهارت‌‌های فکری و عملی دانشجویان
مهندسی بر اساس رشته تحصیلی

 

 

مهارت‌های فکری و عملی دانشجویان

 

ابعاد

 

تحقیق

 

 

 

رشته تحصیلی

 

مکانیک

 

شیمی

 

مواد

 

نفت

 

کامپیوتر

 

برق

 

عمران

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:58:00 ق.ظ ]