کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



جانسون (۱۹۹۹) مدلی را ارائه داده است که در آن تعهد زناشویی به سه نوع تعهد شخصی ، تعهد اخلاقی و تعهد ساختاری تقسیم میشود. این سه قسمت تعهد مربوط به رضایت از رابطه میباشند. تعهد شخصی به معنی علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است. این تعهد منعکس کننده تلقیهای فرد نسبت به شریک زندگی و رابطه اش و همین طور میزان اهمیت رابطه برای هویت فرد است (رامیرز[۳۴]، ۲۰۰۸). منظور از تعهد اخلاقی میزان احساس تعهد فرد به ادامه رابطه است. ارزشها و باورهای بنیادین فرد درباره مسیر رفتار صحیح در رابطه، در محوریت تجربه تعهد اخلاقی است (جانسون، ۱۹۹۹). این تعهد منعکس کننده باور فرد به قداست و حرمت رابطه، میل به سازگاری ارزش های طرفین و حس تعهد اخلاقی نسبت به شریک زندگی و رابطه است (نلسون، ۲۰۱۱). تعهد ساختاری به معنای میزان احساس شریک زندگی نسبت به تعهد به ادامه رابطه عاشقانهشان است. تعهد ساختاری به این معناست که فرد احساس میکند به دلیل عوامل خارجی باید در رابطه باقی بماند (تانگ و کوران ، ۲۰۱۲). تأثیر موانع یا محدودیت ها در اتمام رابطه، سرمایه گذاری های مادی و معنوی مربوط به گذشته و حال، وجود جایگزین های قابل قبول برای رابطه، همه و همه به عنوان عوامل محوری تعهد ساختاری تلقی میشوند (جانسون، ۱۹۹۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعهد در ازدواج چندین جزء دارد: چگونگی درک زن و شوهر از نوع رابطه در گذشته و طول مدت رابطه، انتخاب رفتارهای ادامه زندگی مشترک، درجه و وسعت یک رابطه خوب و علاقه به ماندن در این رابطه به مدت طولانی و گرفتن تشویق به سبب ماندن در رابطه توسط هر دو زوج. تعهد چه به صورت اجباری و چه به صورت فداکارانه برای کیفیت رابطه زناشویی و ثبات در ازدواج مهم است. البته باید اشاره کرد که تعهد فداکارانه به طور فزاینده ای در مقایسه با تعهد اجباری با رضایت زناشویی مرتبط است (اریاگا و اگنیو[۳۵]، ۲۰۰۱).
تبعه امامی (۱۳۸۲) در پژوهش خود مفاهیمی همچون مسؤلیت، وفاداری، ایمان داشتن، اعتماد و در زمان خوبی و بدی در کنار هم بودن را به عنوان مفاهیم مرکزی تعهد و مفاهیمی چون احساس در دام گرفتار آمدن، تفکر درباره طرف مقابل در هر زمان و توجه را متمرکز طرف مقابل کردن را به عنوان مفاهیم پیرامونی تعهد مطرح کرده است. در این رابطه، آنجلیس (۲۰۰۳؛ به نقل از تبعه امامی، ۱۳۸۲) نیز تعهد زناشویی را مشتمل بر ویژگی های زیر می داند:
۱) مسؤلیت: درجه تعهدی که یک فرد در مقابل پیمان بسته شده یا جهت انجام یک کار نشان میدهد. مسؤلیت پذیری به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی تعهد، معیاری فراهم میآورد تا زن و شوهر خود را با آن بسنجند.
۲) گذشت و فداکاری: گذشت یعنی گذشت از حق خود و امتیاز را به شخص مقابل واگذاشتن.
۳) وفاداری به قول و عهد: یکی از بارزترین ویژگیهای تعهد، وفاداری و وفای به عهد بسته شده است. ازدواج یکی از محکم ترین عهدهایی است که در طول زندگی بسته میشود.
۴) اعتماد: یعنی درجه ایمان و قابلیت اتکا در یک فعالیت یا موقعیت و یا نسبت به رفتار افراد حاضر در آن موقعیت. به طوری که اعتماد و اطمینان به محکم شدن پایه های ازدواج کمک میکند و هرچه ریشه های یک زندگی زناشویی مستحکمتر باشد، تعهد و پایبندی به حفظ آن زندگی بیشتر خواهدشد.
۵) عشق و دوست داشتن: یک رابطه عاشقانه بالغانه در افزایش میزان تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی به طور قطع مؤثر است. واقعیت آن است که بعد از شیدایی اوایل ازدواج و پس از آن که شور روزهای نخست ازدواج فروکش میکند، توجه به رفاه و خوشبختی همسر مهم ترین نیرویی است که میتواند روابط زناشویی را حفظ نماید و زوجین در هر شرایطی در قبال آسایش، ناراحتی، ثروت وفقر یکدیگر مسؤل اند (تبعه امامی، ۱۳۸۲).
بسیاری از مردم تعهد زناشویی را در حضور فیزیکی زوجین در کنار یکدیگر جستجو میکنند. در نظر آنان تعهد یعنی آنکه همسرشان را ترک نکنند. اما این مفهوم جزء کوچکی از تعهد به ازدواج است. تعهد زناشویی مفهومی بسیار وسیعتر دارد. معنای آن این است که همسرتان را دوست بدارید، به او وفادار باشید و از انتخاب هر همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب کنید. تعهد به همسر و ازدواج، حالتی مشروط ندارد و تابع قید و شرط نیست. اقدام متقابل به مثل نیست، به این بستگی ندارد که همسرتان تا چه اندازه متعهد است. شما متعهد به دوست داشتن هستید، متعهدید که تا پایان عمر به همسر و ازدواجتان وفادار بمانید و مهم نیست که چه اتفاقاتی در زندگی زناشوییتان میافتد. متأسفانه در جامعه امروز، بسیاری از افراد برای حفظ آزادیهای فردی خودشان معتقدند که تعهد به ازدواج مربوط به گذشته ها و منسوخ است. آنها به افراد جامعه القا میکنند که پایبندی و وفاداری به ازدواج، برخوردی به شدت ایده آلیستی و آرمان گرایانه در ازدواج است، هر وقت به سودشان باشد به آن استناد میکنند و به آن پایبند میمانند و هر وقت که ازدواج مطابق با میلشان نیست، به راحتی به آن خاتمه میدهند (کلارک، ۲۰۰۰؛ ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۸).
به طور کلی مطالعات پیرامون مفهوم تعهد در ازدواج از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد و پژوهشگران از طریق مدل ها و نظریههای گوناگون، به مفهوم سازی و تبیین آن پرداختند. اسونسون و تراهاگ[۳۶] (۱۹۸۵) بیان داشتند که برای تداوم زندگی مشترک، دو نوع تعهد لازم است: تعهد ذاتی و تعهد ابزاری. تعهد ذاتی یا شخصی به عوامل درونی تداوم بخش در رابطه زناشویی اطلاق می شود در حالی که تعهد ابزاری به عوامل بیرونی که باعث تداوم ازدواج میشوند، اشاره دارد (عباسی مولید، ۱۳۸۸). گالتز و لارسون[۳۷] (۱۹۸۹) از طریق تحلیل عوامل تأثیرگذار بر تعهد زناشویی، دو نوع تعهد را شناسایی و مطرح کردند. اولین نوع تعهد، تعهد شخصی است که به دلیل وجود جذابیت رابطه و همسر به تداوم رابطه مشترک کمک میکند و دومین نوع تعهد، تعهد ساختاری است که بدون توجه به عوامل شخصی و درونی بلکه به دلایل بیرونی و فرافردی باعث تداوم ازدواج میشود (امانی و بهزاد، ۱۳۹۰). آرتیگا[۳۸] (۱۹۹۱) با بهره گرفتن از تحلیل بررسیهای انجام شده، سه نوع تعهد را در روابط زناشویی شناسایی نمود. این سه نوع تعهد شامل تعهد فردی (عشق و علاقه به تدوام رابطه)، تعهد شخصی (اعتقادات و تقیدات اخلاقی به حفظ رابطه) و تعهد اجتماعی (محدودیت ها و موانع موجود برای ترک رابطه) است (استرچمن و گابل[۳۹]، ۲۰۰۶).
جانسون[۴۰] (۱۹۹۹) مدلی اجتماعی را ارائه داد که در آن تعهد زناشویی به صورت سه نوع مستقل تعهد شخصی، تعهد اخلاقی و تعهد ساختاری مطرح شده است. تعهد شخصی به معنای علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است. تعهد اخلاقی بیانگر وفاداری اخلاقی فرد به تداوم رابطه است و تعهد ساختاری نیز به موانع و محدودیت های موجود در ترک یک رابطه و احساس اجبار به تدوام آن رابطه اشاره دارد.
استنلی و مارکمن[۴۱] (۱۹۹۲) در یک تلاش جهت توسعه یک مدل معتبر از تعهد زناشویی، آن را مشتمل بر دو مؤلفه از خودگذشتگی و فداکاری برای همسر و ناتوانی در ترک رابطه زناشویی دانستند.
کاسلو و رابینسون[۴۲] (۱۹۹۶) نیز مشابه با برخی از محققان، تعهد زناشویی را به دو نوع تعهد نهادی و تعهد فداکاری شخصی تقسیم کردند. لیدون و کولیجو[۴۳] (۱۹۹۷) در یک بررسی برای مفهوم سازی تعهد زناشویی، دو نوع تعهد مشتاق و اخلاقی را مطرح نمودند. منظور از تعهد مشتاق، علاقه و اشتیاق به حفظ رابطه زناشویی، لذت بردن از رابطه، احساس آرامش در زندگی مشترک و پذیرش مسؤلیت برای حفظ و تداوم آن است. اما تعهد اخلاقی نیز در این مدل عبارت است از، مجموعه ای از اعتقادات و ارزش های شخصی که به تبعیت از آن ها فرد خود را ملزم میداند تا به همسر و ازدواجش پایبند بماند (عسگری و همکاران، ۱۳۹۰).
آدامز و جونز (۱۹۹۷) در یک تلاش برای ارائه مدل جامع از تعهد زناشویی، کلیه مدل های موجود را مورد بررسی قرار دادند. مدل پیشنهادی آن ها توانست در آن زمان کلیه مدل ها را تحت پوشش قرار دهد. مطابق با این مدل، تعهد زناشویی مشتمل بر سه بعد تعهد نسبت به همسر (جاذبه زناشویی)، تعهد نسبت به ازدواج (التزام اخلاقی) و محدودیت اجتماعی (احساس به دام افتادگی) است. تعهد نسبت به همسر شامل عشق، رضایت، فداکاری و سرسپردگی میباشد. تعهد نسبت به ازدواج به مسئولیت پذیری زوجین برای حفظ ازدواج و احترام به آن گفته میشود. محدودیت اجتماعی نیز به پیامدهای عاطفی، مالی و اجتماعی خاتمه دادن به روابط زناشویی اشاره دارد.
استرچمن و گابل (۲۰۰۶) نیز با تحلیل و بررسی مدل های مختلف تعهد زناشویی، مدل جدیدی از تعهد را ارائه نمودند که در آن دو نوع، تعهد گرایش (نزدیکی) و تعهد اجتناب (دوری) قرار داشت. تعهد گرایش بیانگرعلاقه و تمایل فرد به حفظ و تداوم رابطه زناشویی است در حالی که تعهد اجتناب به تمایل فرد برای اجتناب از فسخ رابطه مشترک اشاره دارد (سفرچی تیل، ۱۳۹۱).
نگاهی گذرا به مدل های ارائه شده، نشان میدهد که اکثریت این مدل ها با یکدیگر همپوشی دارند (چیت ساززاده، ۱۳۹۱). هم چنین به طور کلی میتوان گفت که حیطه تعهد زناشویی در حال حاضر با فقدان یک دیدگاه نظری جامع و منسجم روبروست و همچنان تلاش برای یکپارچه سازی مدل های موجود و ارائه یک مدل جامع جدیدتر ادامه دارد (آماتو، ۲۰۰۴).
۲-۱-۱-۲ ابعاد تعهد زناشویی
اگر چه تا کنون در پژوهش های مختلف، تعهد زناشویی با اسامی و مؤلفه ها، ابعاد و طبقهبندیهای گوناگون مطرح شده اند، ولی همه آن ها در این عقیده مشترکند که تعهد زناشویی یک انگیزه برای ثبات و تداوم رابطه زناشویی است. به ویژه که این انگیزه در احساسات فرد مبتنی بر علاقه و تعهد به ماندن در ازدواج ریشه دارد و یا فرد مجبور است و یا نیاز دارد به رابطه اش ادامه دهد (هارمون، ۲۰۰۷).
۲-۱-۱-۲-۱ تعهد شخصی
اولین بعد تعهد زناشویی، تعهد شخصی است که تحت عناوین مختلف از جمله، تعهد جاذبه، تعهد عاطفی، تعهد نسبت به همسر (آدامز و جونز، ۱۹۹۷)، تعهد مشتاق (استرچمن و گابل، ۲۰۰۶ )، سطح رضایتمندی (راسبالت[۴۴]، ۱۹۸۶)، تعهد شخصی(جانسون، ۱۹۹۹) و تعهد گرایش (استرچمن و گابل، ۲۰۰۶) توسط محققان مختلف ارائه شده است. تعهد شخصی به معنی علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است که مبتنی بر جاذبه و رضایت زناشویی است (سفرچی تیل، ۱۳۹۱).
تعهد شخصی تحت تأثیر سه مؤلفه قرار دارد: ۱- جذابیت همسر (عشق و علاقه به همسر) ۲- جذابیت رابطه زناشویی (علاقه و رضایت از رابطه زناشویی) ۳- هویت زناشویی (میزان و درجه ای که مشارکت یک شریک در رابطه زناشویی به عنوان خودپنداره شخصی وی در نظر گرفته می شود) (جانسون، ۱۹۹۹). تعهد شخصی به عنوان یک متغیر کلیدی است که باعث ایجاد معیاری در تعهد زناشویی میباشد (کریمیان و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱-۲-۲ تعهد اخلاقی
دومین بعد تعهد زناشویی، تعهد اخلاقی است که تحت عناوین مختلف از جمله: تعهد نسبت به ازدواج، تعهد ضمانت، التزام اخلاقی (آدامز و جونز، ۱۹۹۷) و تعهد اخلاقی (استرچمن و گابل، ۲۰۰۶، جانسون، ۱۹۹۹) توسط محققان مختلف ارائه و تبیین شده است (تبعه امامی، ۱۳۸۲). بسیاری از مدل های نظری تعهد بر این عقیده اند که تعهد زناشویی بر یک احساس وفاداری اخلاقی به ازدواج و رابطه زناشویی و این عقیده که ازدواج یک نهاد مقدس است، مبتنی است (شیلدز[۴۵]، ۱۹۹۱). یک نهاد اجتماعی مهم که تضمین کننده مراقبت و حمایت بوده و وفاداری و پایبندی به آن ارزش شناخته میشود (هارمون، ۲۰۰۷). تعهد اخلاقی اشاره به تعهدی دارد که افراد احساس میکنند که باید در رابطه باقی بمانند و شامل موارد مربوط به اخلاق پیرامون روابط (به عنوان مثال ازدواج)، احساس تعهد شخصی فرد به دیگری و رفتارهای نگهدارنده رابطه میباشد (جانسون، ۱۹۹۹).
به طور کلی تعهد اخلاقی تحت تأثیر سه مؤلفه قرار دارد: ۱- تقدس بنیان و نهاد ازدواج ۲- وفاداری به نوع رابطه زناشویی که به ارزش ها و اصول اخلاقی فرد اشاره دارد و فرد میتواند مطابق با اعتقاداتش به ازدواج خود خاتمه داده و یا همچنان به آن متعهد باشد و ۳- احساس دین و مرهونیت نسبت به یک همسر (هین اوم[۴۶]، ۲۰۰۳؛ به نقل از عباسی مولید، ۱۳۸۸). تحقیقات گوناگون نشان داده است که اعتقادات مذهبی و گرایش به معنویت با تعهد اخلاقی همبستگی بالایی دارد. به نظر می رسد که اعتقادات مذهبی از طریق ارزش گذاری روی حفظ و بقای نهاد ازدواج و همچنین از طریق فراهم سازی حمایت های معنوی باعث تقویت و تحکیم تعهد اخلاقی زوجین در ازدواج میگردد (رضایی، ۱۳۸۹). لیچتر و کارمالت[۴۷] (۲۰۰۹) در پژوهشی نشان دادند که اعتقادات مذهبی به عنوان منبعی است که در تقویت و پایداری رابطه زناشویی در زوجین آمریکایی نقش مهمی دارد (تبعه امامی، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱-۲-۳ تعهد ساختاری
تعهد ساختاری به عنوان سومین بعد تعهد زناشویی در بسیاری از مدل های نظری با عنوان جنبه اجبار آور تعهد زناشویی با اسامی گوناگون مطرح شده است که عبارتند از: تعهد اجباری (استنلی، ۱۹۸۶) نیروهای مانع شونده، فشار بیرونی (گرین[۴۸]، ۱۹۸۳)، احساس به دام افتادگی (آدامز و جونز، ۱۹۹۷) و تعهد ساختاری (جانسون، ۱۹۹۹). تعهد ساختاری در ازدواج به موانع و محدودیت های موجود در ترک رابطه زناشویی و احساس اجبار به تدوام آن رابطه اشاره دارد (هارمون، ۲۰۰۷).
در هسته مرکزی این بعد، این عقیده وجود دارد که عوامل بیرونی ازدواج اعم از عوامل خیالی یا واقعی ممکن است از فسخ رابطه زناشویی و اختتام ازدواج جلوگیری کنند حتی اگر انگیزه فرد برای اقدام به طلاق و جدایی قوی باشد (رضایی، ۱۳۸۹). برعکس تعهد شخصی، تعهد ساختاری به عنوان جنبه اجبار آور تعهد زناشویی زمانی آشکار میشود که رضایتمندی وجود ندارد یا کاهش یافته است. در این رابطه، فرد علی رغم فقدان رضایت زناشویی به دلیل اجتناب از پیامدهای طلاق و از بین رفتن سرمایه هایی که در ازدواج صرف کرده است، همچنان تمایل دارد تا به همسر و ازدواجش متعهد بماند. علاوه بر این زوجین ممکن است بعد از طلاق نتوانند همسر مناسب پیدا کنند و از نظر اقتصادی نیازمند باشند (شیلدز، ۲۰۰۱).
۲-۱-۱-۳ عوامل مؤثر بر تعهد زناشویی
۲-۱-۱-۳-۱ نگرش نسبت به ازدواج
نگرش های مطلوب مهم ترین سرمایه در ازدواج و زندگی زناشویی هستند. در واقع نگرش های افراد به ازدواج میتواند سازنده یا مخرب باشد (امیدوار، ۱۳۸۶). نگرشها بر احتمال ازدواج، تعیین زمان آن و همچنین دوام و پایداری آن تأثیر میگذارند. در قرن حاضر تغییر در ارزش های فرهنگی و اجتماعی جوامع، تغییر در نگرش نسبت به ازدواج و روابط زناشویی را به دنبال داشته است. حرکت به سوی فردگرایی دنیوی، مطلوبیت یک تعهد دائمی به ازدواج را کاهش داده است و در نتیجه ازدواج به عنوان یک سنت و نهاد مقدس جای خود را به ازدواج به عنوان یک رابطه داده است (هاسیو[۴۹]، ۲۰۰۳؛ به نقل از شاکرمی، ۱۳۹۳).
در حال حاضر تغییر جهت از فردگرایی اخلاقی به فرد گرایی عمل گرا وجود دارد. فردگرایی عمل گرا بر خودمختاری و آزادی تأکید دارد که در رشد جنبه های فمینیستی سهیم است و زنان سعی دارند به مدارج تحصیلی بالا و محیط های کاری وارد شوند. فردگرایی عمل گرا در تضاد با خانواده است و اگر زندگی خانوادگی رشد فردی را محدود کند و نیازهای فردی برآورده نشود، طلاق راهی برای آزادی محسوب میگردد (رینولد و منسفیلد ، ۱۹۹۹).
۲-۱-۱-۳-۲ نگرش نسبت به طلاق
نگرش های مرتبط با سازگاری با نقش های جنسیتی جدید و مسئولیت های جنسیتی جدید و تغییر انتظارات مرتبط با ازدواج همه در بی ثباتی ازدواج نقش بزرگی دارند. با وجود این که تحقیقات اندکی در مورد گستره تغییر نگرش نسبت به طلاق وجود دارد. شواهد در دسترس نشان میدهند که پذیرش پدیده طلاق، در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ در آمریکا رشد سریعی داشته است به گونه ای که ۵۲ درصد ازدواج ها به طلاق منجر می شده است. در سال ۱۹۹۴ بیشتر از نیمی از افراد با این جمله موافق بودند که “هنگامی که زوجین نتوانند مشکلاتشان را حل کنند، بهترین راه طلاق است". که این امر نشان میدهد در قرن حاضر نگرش نسبت به طلاق تغییر کرده است (بلقان آبادی، ۱۳۹۱).
نرخ رشد طلاق در کشور ما نیز در طی سال های ۸۰ تا ۸۵ به ۲/۹ درصد رسیده است در حالی که نرخ ازدواج در کشور ۹۶/۳ درصد بوده است. این امر نشان میدهد که رشد طلاق در این سال ها بیشتر از رشد ازدواج بوده است (سفرچی تیل، ۱۳۹۱).
۲-۱-۱-۳-۴ تجارب همخانگی بدون ازدواج
تجارب همخانگی بدون ازدواج رسمی[۵۰] که منجر به ازدواج نشده است، نشان دهنده جهت گیری ضعیف نسبت به ازدواج یا داشتن مشکل در حفظ یک رابطه موفقیت آمیز است که باعث احتمال بروز نگرش منفی نسبت به ازدواج میشود و احتمال اقدام به ازدواج و یا پایبندی به آن را کاهش میدهد. این مسئله بیشتر در کشورهای اروپایی و به ویژه آمریکا رواج دارد. رشد فعالیت های جنسی پیش از ازدواج منجر به ظهور این پدیده شد که زوجینی که با هم رابطه جنسی داشتند، بدون ازدواج رسمی در یک منزل با هم زندگی کنند (رینولد و منسفیلد، ۱۹۹۹). مشابه این نوع ازدواج ها در کشور ما، نیز رواج پیدا کرده است. امروزه فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی در ایران به بیش از ده سال رسیده است. فاصله ای که روز به روز نیز در حال افزایش است. این در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع رابطه جنسی در ایران است و اکنون این راه موانع بسیاری در پیش دارد. از سویی دیگر تغییرات ارزشی در سال های اخیر نیز بر مناسبات اجتماعی در ایران تأثیرگذار بوده است، تغییراتی که تبعات متعددی برای جامعه به همراه داشته است. ورود و گسترش رسانه های ارتباط جهانی نظیر ماهواره و اینترنت، در ایران سبک های زندگی متفاوتی را آفریده و ارزش های گوناگونی را شکل داده است. در این میان با بغرنج شدن مسائل اقتصادی، افزایش سن ازدواج و همچنین ورود ارزش های جهانی از طریق ابزارهای جدید ارتباطی، به تدریج رفتارهای جدیدی نیز در میان جوانان ایرانی شکل گرفته که از مهم ترین آنها، گسترش روابط جنسی پیش از ازدواج است. در این میان یکی از افراطی ترین شکل های روابط پیش از ازدواج، پیدایش الگوهای همخانگی است؛ که این الگو نیز خود شامل دو الگوی “همخانگی پیش از ازدواج” و “همخانگی بدون ازدواج” می شود. در الگوی اول، همخانگی بیشتر مرحله ای مقدماتی و آزمایشی است برای رسیدن به ازدواجی بهتر اما در الگوی دوم همخانگی اساساً ازدواج را به حاشیه رانده و خود بر مسند آن نشسته است. همخانگی پیش از ازدواج به تأخیر ازدواج ها انجامید اما همخانگی بدون ازدواج به انکار آن انجامید. از طرفی دیگر در الگوی اول معمولاً همخانگی کوتاه تر اما در الگوی دوم همخانگی دارای زمان طولانی تری می باشد. یکی از علل گسترش همخانگی در ایران و در سایر کشورها، تضعیف شدن بنیان های فلسفی مربوط به ازدواج است. امروزه در نظر جوانان، دو مفهوم “تعهد به زندگی با یکدیگر” و “تعهد به ازدواج” با یکدیگر تفاوت دارند؛ که تا حدودی می توان آن را زاده لیبرالیسم اخلاقی و بازاندیشی سنت دانست. مشخصه لیبرالیسم گرایی اخلاقی، نسبیت گرایی شدید آن بود. یکی از نتایج این نسبیت گرایی، پیدایش الگوهای متعدد روابط جنسی پیش از ازدواج در فضاهای شهری ایران بوده است. الگوهایی که با سست کردن بنیان های ارزشی از هنجارهای اجتماعی پیشین، مانند ازدواج و راه های مشروع رفع نیازهای جنسی، تأکید بر اهمیت میل و اراده آزاد سوژه در ارضای متفاوت نیازهایش را در کانون توجه خود قرار میداد. در مرحله تغییرات فرهنگی، لیبرالیسم اخلاقی بنیانی فلسفی برای توجیه الگوهای رفتاری جدید آفریده است که بر اساس آن هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد بنابراین معیار تشخیص دهنده خوب و بد، فرد است (آزاد ارمکی، شریفی ساعی، ایثاری و طالبی، ۱۳۹۱). این پدیده (همخانگی های بدون ازدواج) نیز از تأثیرات مخرب فرد گرایی افراطی است که نگرش نسبت به تعهد را تغییر داده است (رینولد و منسفیلد، ۱۹۹۹).
۲-۱-۱-۳-۵ کیفیت زندگی زناشویی
در برخی از پژوهش ها، تعهد زناشویی به عنوان یکی از شاخص های کیفیت زناشویی مطرح شده است (میلز[۵۱]، ۲۰۰۰). روشن است که تحکیم و تداوم زندگی زناشویی نیازمند توسعه نگرش های مطلوب زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. اگر زوجین یکدیگر را پذیرا باشند، به یکدیگر وفادار و متعهد باشند و بر روابط آنان عشق و مودت حکمفرما باشد، طبق گفته “آبراهام مازلو” روانشناس معروف، حتی سنین پیری که زیبایی ها و شادابی جوانی را از دست داده اند نیز یکدیگر را زیبا درک میکنند. این نحوه ادراک زن و شوهر از یکدیگر قطعاً ناشی از یک ادراک روانی و عاطفی طرفین است که هر دو از ابتدای ازدواج در ایجاد زمینه های آن نقش داشته اند و در زمان حاضر نتیجه آن را با کیفیت زناشویی مطلوبی تجربه میکنند (شاه سیاه، ۱۳۸۷).
بر این اساس، کیفیت زناشویی را میتوان به عنوان موفقیت و عملکرد مطلوب یک ازدواج در نظر گرفت که نتیجه عوامل مختلفی از جمله سازگاری زناشویی و احساس تعهد زوجین نسبت به یکدیگر است و از آن به عنوان یکی از پیشبینی کنندههای مهم تداوم و ثبات زناشویی یاد میشود (کریمی ثانی و احیائی، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱-۳-۶ ویژگی های شخصیتی
شکلفورد و باس[۵۲] (۲۰۰۷) در پژوهش خود دریافتند که ویژگیهای شخصیتی افراد میتواند به برآورد میزان تعهد یا عهدشکنی آنان در ازدواج کمک نماید. آنها دریافتند افراد دارای سبک های شخصیتی تکانشی، دارای اعتماد پذیری پایین و وجدان گرایی کم به احتمال بیشتری درگیر روابط فرازناشویی میشوند. اسکو و همکاران[۵۳] (۱۹۸۸) دریافتند که همسران با اصول جنسی بی بند و بار احتمال بیشتری دارد تا معطوف به عهدشکنی زناشویی شوند و این امر در میان مردان، سیاهان آمریکا و افراد بسیار تحصیلکرده بیشتر است (چیت ساززاده، ۱۳۹۱). عهدشکنی زناشویی در افراد دارای اعتقادات مذهبی ضعیف، افراد کم سن و سال و افراد با بیش از دوازده سال تحصیل بیشتر به چشم میخورد. باید توجه داشت که رواج عهدشکنی زناشویی در سنین بالاتر و افراد کمتر تحصیل کرده کاهش دارد (گلس و رایت[۵۴]، ۱۹۹۷؛ به نقل از حیدری، فاتحی زاده و اعتمادی، ۱۳۸۸).
باس و شکلفورد[۵۵] (۲۰۰۷) در پژوهشی دریافتند که بالا بودن نمرات افراد در پرسشنامه شخصیتی نئو در ابعاد تجربه گرایی، خودشیفتگی و روان رنجوری میتواند پیشبینی کننده عهدشکنی در ازدواج باشد (حیدری و همکاران، ۱۳۸۸). از سویی دیگر پیرامون ویژگی های شخصیتی زوجین متعهد نیز تحقیقاتی انجام شده است. پژوهش جارویس[۵۶] (۲۰۰۶) نشان داد که از بین عوامل شخصیتی نئو، وظیفه شناسی و وجدان گرایی بالا، تعهد زناشویی افراد را پیشبینی میکنند (احدی، ۱۳۸۶). هم چنین فوروکاو و همکاران[۵۷] (۲۰۰۲) نیز نشان دادند که زنان وظیفه شناس، شوهرانشان را با صفاتی مانند حمایت کننده، شریف و کمتر کنترل کننده توصیف میکنند و همواره تلاشی هدفمند برای حفظ و ثبات روابط زناشوییشان نشان میدهند (احدی، ۱۳۸۶). گودفرند و آگنیو[۵۸] (۲۰۰۸) ویژگی های شخصیتی و روانی فرد را از مهمترین عوامل پیشبینی کننده تعهد زناشویی دانسته اند و بیان داشته اند که هر چه فرد از سلامت روانی بالاتری برخوردار باشد انتظار میرود تعهد زناشویی در او بیشتر باشد.
۲-۱-۱-۳-۷ ساختار اجتماعی
معیارهای تعهد در روانشناسی اجتماعی به پژوهشگران در زمینه فهم عوامل مؤثر بر متعهد شدن افراد کمک میکند، اما به ندرت بین تعهد بین فردی و تعهد زناشویی تمایز قائل میشود و این مطلب، فرایند و مفاهیم مربوط به ازدواج و خانواده را به طور مستقیم ارزیابی مینماید. تغییرات در نقش های خانوادگی زنان و مردان، افزایش و توسعه فرصت های آموزشی و تغییرات شگرف در بازار کار جوانان امروز را دچار چالش کرده و فرصت های زیادی را پیش روی آنها قرار داده است. ابعاد زندگی، مسائلی همچون فعالیت افراد، زمان، بافت و شرایط و فرایند ازدواج را برجسته میسازد. این ابعاد توجه انسان را به نقش رویدادهای گذشته در زندگی، الزامات وضعی و ارتباط با دیگران در شکلگیری روابط فردی مرتبط با تعهد زناشویی یا مجزا از آن معطوف میکند (چیت ساززاده، ۱۳۹۱).
در الگوهای ارتباطی، تعهد زناشویی تابعی از جذابیت و مقایسه با عوامل جایگزین و موانع پیش روی طلاق است. جذابیت شامل ارزیابی فردی پاداشها و هزینه های مرتبط با یک ارتباط خاص میشود و بنابراین خاص ارتباط نیست. از این رو محدودیتها و موانع پیش روی قطع ارتباط باعث ایجاد تعهد میشود. نیازهای مادی، عوامل نمادین (اعتقاد هنجاری یا اخلاقی نسبت به دوام ازدواج) یا نیازهای عاطفی (پیوند عاطفی با فرزندان) از جمله موانع قطع ارتباط است. مفهوم موانع به طور خاص با تعهد ساختاری ارتباط دارد (جانسون، ۱۹۹۹).
نظریههای پیرامون هویت مشخص میسازند که تعهد منعکس کننده یک تمایل است (استرایکر و سرپ[۵۹]، ۱۹۹۴؛ به نقل از رضایی، ۱۳۸۹). شامیر[۶۰] (۱۹۸۸) بین تعهدات درونی و بیرونی تمایز قائل میشود. تعهد بیرونی دربردارنده نیرویهای اجتماعی، هنجاری، روانی و مادی است که شخص را به ادامه ی یک فعالیت وا میدارد. تعهد درونی یک گرایش یا حالت انگیزشی است. مورد دوم یعنی تعهد درونی تنها تا حدی استوار و موجود میماند که فعالیت ها، نقش یا ارتباط برای فرد مهم باشد و این اهمیت جزئی از شخصیت و هویت او باشد و بطور مثبت این موارد ارزشمند باقی بماند. این امر باعث متمایز شدن تعهدات پایدار و بادوام به خاطر اهمیت ارزش داشتن آنها (تعهدات اخلاقی و فردی) از تعهداتی میشود که به خاطر محدودیت های به وجود می آیند و پایدار میمانند (تعهد ساختاری) (عباسی مولید و همکاران، ۱۳۹۰).
مذهب برای معنا بخشیدن به زندگی فرد جهان بینی منسجمی را ارائه میدهد (رضایی، ۱۳۸۹). مکاتب مذهبی افراد را به انجام فعالیت های سنتی تشویق میکند، بنابراین افراد بسیار مذهبی باید در زمینه تعهدزناشویی اطمینان و یقین زیادی داشته باشند (شریعتی، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 08:25:00 ق.ظ ]




«جمعه»، مردی افغانی است با گذشته ای مبهم. وی زنش را در افغانستان از دست داده و اینک در گورستان تانکها در تنهایی خویش کتاب می خواند و ساز می زند و به زنش فکر می کند. او با واقعیت روزمره، زندگیش را می گذراند و با دنیای داود و ارزشهای او فاصله بسیاری دارد.
آرامش این دو مرد با ورود «محبوبه» به هم می­خورد. وی زن جوانی است که بعد از سالها به مزرعه پدرش در جنوب ایران بازگشته است تا در آنجا ساکن شود، ولی ارث پدری را ویرانه ای محصور در روبانهای قرمز می یابد. با اینهمه آرام و بی خیال است و بی خبر از همه جا وارد محدوده روبانها می شود. داود وی را میبیند و می­گوید: «اینجا مین کاشته اند.» محبوبه هم با سادگی پاسخ می دهد: «اینجا زمین ماست، هرچه بخواهیم بعدا می کاریم.» زن خطر را درک نمی کند و بی توجه به حرفهای داود از میان روبانها به سمت خانه پدری اش می رود و در میان خرابه ها به دنبال یافتن خاطرات کودکیش کنکاش می کند و اول از همه ننویش را می یابد و چون کودکی تازه متولد شده تن خسته اش را به آرامش گهواره می سپارد تا اینکه کم کم رؤیایش رنگ واقعیت به خود می گیرد. او در میان آشغالها و تل خاکی که حیاط را اشغال کرده است یک تانک عراقی می یابد و هیجان زده مشغول خالی کردن اطراف آن می شود. زن از یافتن تانک شادمان است و می پندارد این همان گنجی است که در خواب دیده است. جمعه نیز بر این رؤیا صحه می گذارد و می گوید که تانک قیمتی است و مثل یک گنج می ماند. زن به درون تانک می رود و با اسکلت یک عراقی روبه رو می شود و موشهایی که روی اسکلت می چرخند، ترس بر او غلبه کرده و از حال می­رود و در عالم خواب و خیال مادرش را می بیند که به کمک او آمده، در تانک را باز کرده و می خواهد وی را بیرون بیاورد ولی ناگهان دست مادر تبدیل به دست مرد افغانی می شود و محبوبه سرآسیمه به خود می ­آید و می بیند هنوز در تانک است و جمعه برای کمک به وی آمده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
داود که از رفت و آمد آن دو به تنگ آمده است به محبوبه هشدار می دهد که آنجا منطقه نظامی است و او حق کشتن دارد. محبوبه از خانه خارج شده و اعلام می کند این بار دومی است که از خانه اش بیرون رانده می شود اما جمعه، محبوبه را تحریک می کند که به مزرعه اش بازگردد و حقش را از داود بگیرد و اضافه می کند که «به من اعتماد کن» و محبوبه می گوید به هیچ مردی اعتماد نمی کند. گرچه با گذشت زمان این اعتماد پیدا می شود و محبوبه گردنبندش را به جمعه می بخشد، گردنبندی که ابتدا داود آن را از میان خرابه های خانه یافته است و عکس محبوبه را روی آن دیده، پس آن را به صاحب اصلیش برمی­گرداند و محبوبه گردنبند را به جمعه می بخشد و جمعه آن را دوباره به داود می دهد و محبوبه باز آن را از وی پس می گیرد و به جمعه می گوید نباید هدیه ای را که از یک زن گرفته است به دیگری بدهد. گویا این گردنبند نشانه مهر و عاطفه ای است که ابتدا داود را برمی انگیزد و سپس این عشق و علاقه بین سه شخصیت دست به دست می گردد تا اینکه در مدتی کوتاه هر دو مرد عاشق محبوبه می شوند و همان مثلث معروف عشق آثار دراماتیک پیدایش می شود.
البته محبوبه به جمعه گرایش بیشتری دارد چرا که او مهربان تر است و به وی کمک می کند ولی داود با ظاهری ژولیده، کلامی خشن و رفتاری تند محبوبه را به تنگ آورده است. او با زبان اسلحه بیشتر آشناست و کمتر در پی ارتباط کلامی با بقیه است، بر عکس جمعه که در اندیشه برقراری ارتباط بیشتری با محبوبه است. او چهره زنش را در صورت محبوبه می بیند و حتی جورابهای وی را که بسیار دوست دارد به محبوبه می بخشد. او مردی عاطفی است که همیشه سازش همراهش است، سازی که با یک قوطی حلبی و تکه ای چوب و سیم ساخته شده است و در عوض داود همیشه اسلحه به دست در مقابل آن دو ایستاده است. داودی که باید نشانه حفظ ارزشها و رشادتهای جنگ باشد معلوم نیست چرا اینهمه خشن است و فقط خشونت را از جنگ به ارث برده است! بیننده دوست دارد شخصیت مثبت فیلم رفتار و کردار مثبتی نیز داشته باشد نه اینکه بخواهد همه جا حرفش را با سلاحش پیش ببرد.
البته انفجارهای پی در پی نیز در شکلی استعاری به ایجاد فضای خاص جنگی کمک می کند. اولین انفجار مربوط به چمدان محبوبه در آغاز فیلم است، لباسها و وسایل محبوبه به هوا پرتاب می شود و نماد از بین رفتن آرزوها و مایملک مردم در جنگ می گردد. دومین انفجار مربوط به وقتی است که داود بالشتی را که محبوبه به شکمش بسته است تا حامله بنمایاند، روی مین پرت می کند و می گوید: «بچه ات رفت روی هوا» و انبوه پرهایی است که در آسمان می رقصند. سپس در سکانس مباهله، هنگامی که داود با سلاحش و جمعه با سازش به خاطر محبوبه روی میدان مین می روند تا معلوم کنند کدام بر حقند، این اسلحه داود است که توسط محبوبه روی مینی پرتاب می شود و محبوبه اظهار می کند که زبان او را روی مین انداخته است و چه جالب است که بعد از این سکانس داود به جای مین از زمین سازدهنی پیدا می کند، شاید زبانی لطیف تر و به دور از خشونت.
چهارمین انفجار در دست خود داود است. وی هنگام خنثی سازی یک مین به خطا می رود و مجروح می شود. داودی که بدون هیچ اشتباهی تا به حال به کارش مشغول بود اینک وقتی از محبوبه، «نه» شنیده و فهمیده دلش پیش جمعه است، خودش را می بازد و با حواسپرتی به خود صدمه می زند.و انفجار آخر، همان نقطه اوج فیلم و منفجر شدن تانک است و به حقیقت پیوستن سخن داود و عیان شدن عشق درونیش نسبت به محبوبه. این پایان، تمام حرفهای داود را ثابت می کند و نشانه پیروزی آرمانهای جنگ می شود.
جدای از این سه شخصیت، حضور دو حیوان، سگ و لاک پشت نیز حائز اهمیتاست. هر مرد حیوانی دارد که به تعبیری نشان دهنده نیمه پنهان شخصیت و یا همان هوسهای حیوانی اوست. داود ظاهرا خشونت طلب و عصبی است ولی درونش چون لاک پشت، آرام و متین است. گویا همین جانور نماد عقل داود است و در تصمیم گیریهای او دخیل می باشد. مثلاً وقتی که داود می خواهد میدان مین را به قهر ترک کند و برود این لاک پشت اوست که روی وسایلش می نشیند و مانع رفتن او می شود. در چندین نمای فیلم نیز داود با لاک پشت حرف می زند و از او می خواهد که برای نجات جان خودش از آنجا برود.
اما سگ جمعه که شخصیتی وحشی و پر سر و صدا دارد، نشانگر نیمه دیگر وجود مرد افغانی است. گرچه به چشم سر، جمعه آرام و منطقی است ولی شاید درونش و دیدش نسبت به محبوبه همچون سگی سیاه است و دلیل این سخن همان است که وقتی محبوبه برای بار دوم به محل گورستان تانکها می رود، سگ به وی حمله می کند و جمعه می گوید آن سگ دیگر قلاده ندارد و بهتر است او دیگر پایش را آنجا نگذارد. سگ نماد پرخاشگری و عصیان درونی جمعه است. حتی کار هر دو مرد هم حکایت از شخصیتهای آنها دارد. داود در میدان مین مشغول است، مینی که در عین آرامی و ناپیدایی با یک حرکت کوچک همه چیز را بر هم خواهد ریخت و نوید مرگ خواهد شد. جمعه نیز نگهبان گورستان تانکهاست، تانکهایی با هیبتهایی خشن، و اما از کار افتاده که پتانسیل تبدیل شدن به پیک مرگ را در درون خود دارند.
مین، تانک، سگ، لاک پشت، زمین، زن، چشمه حقیقت، لبهای تشنه و … همه و همه به گونه ای نشان از توجه «حاتمی کیا» به ایجاد فضایی خاص و خلق روابطی سمبلیک و استعاری دارد. علاوه بر معنای ظاهری اثر و جدای از شخصیتهای مقتدر فیلم که هر سه در نقش خود به خوبی می درخشند، تمامی حرکات و گفتار آنان، تعبیری جهانی می یابد و سعی می نماید در میان خشونت جنگ راهی به آرامش صلح بیابد؛ چون روبانهای سرخ رنگی که از میان مرگ، راهی به سوی امنیت و عشق باز می کنند، راهی که به خانه محبوبه و یا همان مأوای عشق منتهی می شوند. داود گرچه خشن و بی رحم است ولی گاه بسیار مهربان می شود و چون صحنه ای که عقربی دست محبوبه را نیش زده است به کمک او می آید، سفره نان قرمزی کنار او می گذارد و سایبانی سرخ بالای سرش درست می کند. حتی جایی که محبوبه را با خشونت از خود می راند قلبا دلبسته اوست و با منوری مسیر محبوبه را روشن می کند تا رفتن او را ببیند و همچنین مخاطب ببیند که برق عشق چگونه در چشمان مغرور وی می­درخشد.
ب- سطح دوم تحلیل: تحلیل روایت
ب-۱) تحلیل ساختار روایی
پرده ابتدایی
پرده نهایی
پرده میانی
داوود مامور خنثی سازی مین های دوران جنگ مانع ورود اوست.محبوبه به جمعه پناه می آورد و از او درخواست کمک دارد تا در خانه پدری اش بماند.
زن جوانی بنام محبوبه به خانه پدری اش که در روستایی دور افتاده در جنوب ایران است پناه می آورد تا در آرامش جدیدی زندگی کند، اما دداو
صحنه مباهله و مبارزه داود و جمعه برای اثبات حقانیت
جوشیدن چشمه آب از زمین
روبان قرمز یکی از نمادین ترین فیلم های حاتمی کیاست که فقط با سه شخصیت محوری شکل گرفته است. سکانسی که برای تحلیل از این فیلم انتخاب شده، سکانس تاثیر گذار مباهله است که عملا مقایسه ای است میان داود و جمعه تا بر حق بودن یکی را نشان دهد. محبوبه برای شکایت از داود که مانع از اقامت او در سرزمین مادری می شود، و همچنین برای سرزنش جمعه به خاطر دادن هدیه محبوبه به داوود، نزد جمعه می رود که خانه اش در حقیقت بار یک کامیون جنگی اسقاطی است.
جمعه مردی است میانسال با لباس ها و ظاهری نسبتا آراسته، عینک شیشه گردی به چشم و سری تراشیده و تاری دارد که با وسایل ابتدایی آن را ساخته و می نوازد. محبوبه به همراه جمعه به نزد داود می­روند. داود مردی است با موهای بلند بر سر و صورت که لباس جنگی به تن دارد و تفنگی که آن را از خود جدا نمی کند. جمعه از دادگاهی سخن می گوید که در آن می توان حقانیت هر یک از آن دو را ثابت کرد. او با همراهی سازش از روبان قرمز عبور می کند و پای به درون منطقه مین گذاری شده می گذارد و داود را هم به درون این منطقه فرا می خواند. منطق جمعه این است که هر یک بر حق باشد پایش روی مین نخواهد رفت. در سکانس تعلیقی اضطراب آور، دوربین که در سطحی پایین تر از سطح چشم قرار گرفته است با نماهایی بسیار درشت پاهای جمعه را به تصویر می کشد که با هر ضربه ساز در کنار یک مین به زمین کوفته می شود و نماهای درشت پا با نماهای درشت صورت جمعه پیوند می خورد که در آن عزم جزم و اطمینان او از عملش نمایش داده می شود. جمعه مجدداً داود را به داخل میدان فرا می خواند و داود هم تفنگ را به کناری انداخته از روبان قرمز عبور می کند و پای به میدان می نهد. همان نماهای درشت پاهای داود این بار با نماهای درشتی از صورت او پیوند می خورد که در آن تردید و دودلی هنوز سلطه دارد. کوفتن پاهای جمعه و داود یکی پس از دیگری به همراه صدای ساز و نماهای درشت از صورت های هر یک با خصوصیات گفته شده به تصویر کشیده می شود و فریادهای محبوبه نیز برای منصرف کردن دو مرد از این جدال خطرناک راه به جایی نمی برد. سرانجام، با صدای انفجار مهیبی قائله ختم می شود. چشمان هر یک از دو مرد در نماهایی بسیار درشت نمایش داده می شود که به خیال منفجر شدن مین در زیر پای دیگری محکم بسته شده و سپس با تردید باز می شود. هر دو سالم اند. در دادگاه فیلم، هیچیک متهم و محکوم نمی شوند، ولی در پایان همین سکانس وقتی محبوبه اعلام می کند که جمعه را انتخاب کرده چون عاقل است، در نمایی درشت و از پشت سر داود را می بینیم که با تماشای رفتن آن دو با خود می گوید: « آقا داود، کیش، مات » .
آری! داوود در این سکانس شکست می خورد و انتخاب نمی شود، اما در سکانس پایانی، هنگامی که تانکی که به چونان مرکب عروسی محبوبه و جمعه آذین شده بود با کلبه داود برخورد می کند، و هر چیز قابل انفجار در آن همه مین­هایی که با نخ­هایی به همدیگر مربوط بودند منفجر می شوند و خطر به کلی رفع می گردد، از زیر کلبه منهدم شده داود چشمه آبی جوشیدن می گیرد که در آن بیابان غیر منتظره است. این چشمه نماد حقیقت است، حقیقتی که از دل کلبه داود جوشیده است. محبوبه به چشمه و به داوود که ابتدا به نظر می رسد به سوی او در حال دویدن است و در این حالت کتش را از تنش خارج می سازد و با نزدیک تر شدن معلوم می شود که به سمت چشمه در حرکت است خیره می شود. پس از رسیدن داود به چشمه، برای لحظه ای پرده تاریک می شود و صدای پریدن در آب به گوش می رسد. لاک پشت را می بینیم که در زیر آب پایین می رود تا به تصویر محبوبه که قبلاً داود در زیر زمین حکاکی کرده بود می رسد و فیلم پایان می‌یابد.
لاک پشت که از همان ابتدای فیلم نمادی دیگر برای معرفی شخصیت داود بود، در پایان با خود او یکی می شود. لاک پشت با لاک سختی که بر پشت خود دارد و شکم نرمی در زیر آن لاک سخت پنهان است، به نوعی ظاهر خشن و روح لطیف و حساس داود را معرفی می کند. لاک پشت همچنین نماد گذشته است، عمری طولانی دارد و به آهستگی حرکت می کند. تغییر در زندگی او چندان مفهومی ندارد.
داود و جمعه هر یک نماد یکی از تفکرات موجود در جامعه است و محبوبه، چنان که از نامش پیداست، محبوب و خواسته این دو است. او زن است، نماینده مادر، مام وطن و مردم این سرزمین که در میان این دو فکر ناچار به انتخاب اند. محبوبه جمعه را بر می گزیند که نماد حرکت به جلو و تغییر است. اما فیلم داود را بر می گزیند که نماینده ارزش هایی است که از گذشته به او رسیده، ارزش های اسلامی که در طول جنگ تثبیت شده است. داود رفتنی است و جمعه ماندنی. این حقیقتی است که فیلم ناچار به اعتراف بدان است، اگر چه از آن تقدیر نمی کند.
قهرمان حاتمی کیا در این فیلم بهدرک تلخی از واقعیت وجودی خودش در جامعه متحول شده می­رسد. او دیگر این جامعه را نمی شناسد. او تغییر نکرده، ولی جامعه آری. با این درک است که در فیلم بعدی او یعنی در موج مرده از انزوای اجتماعی خارج شده و به درون جامعه باز می گردد، اما این بار انزوایی عمیق تر و درونی او را در هاله ای که اطراف خود تنیده نگه می دارد. او دیگر هیچ گونه همنوایی بین این جامعه با خود و ارزش هایش احساس نمی کند. داستان موج مرده از همین نقطه آغاز می شود.

۴-۶- تحلیل فیلم «موج مرده»

معرفی فیلم
بازیگران: پرویز پرستویی
آزیتا حاجیان
قاسم زارع
پوپک گلدره
فیلمنامه : ابراهیم حاتمی کیا
تهیه کننده: موسسه فرهنگی روایت فتح
سال تولید:۱۳۸۰
خلاصه فیلم:
مرتضی راشد سردار سپاهی است که به همراه همسرش فاطمه و فرزندش حبیب در جنوب زندگی می کند.او پس از گذشت سالها از هدف قرار گرفتن ایرباس ایرانی توسط ناو وینسنز هنوز نتوانسته است خاطره تلخ آن واقعه را از ذهن خود دور سازد.او در صدد است از ناو وینسنز انتقام بگیرد.حبیب در روابط خود با پدرش دچار مشکل است.افکار وعقاید او فاصله ای بسیار زیاد با باورهای پدرش دارد. او می­خواهد به یکی از کشورهای خارجی پناهنده شود.سردار راشد برنامه ای را سامان داده تا در آخرین روز کاری خود(که فردای آن بازنشسته می شود)به ناو وینسنز حمله کند در همان لحظات اولیه آغاز عملیات مشخص می شود که برنامه آنها لو رفته و مقامات بالاتر به طریق نظامی از این کار جلوگیری می کنند ولی مرتضی راشد دست بردار نیست، او بر قایق تندروی خود می نشیند تا خود را با قایق تندرو به ناو امریکایی بکوبد.
الف- سطح اول تحلیل: تحلیل رمزگان
رمزگان فیلم در سه سطح قابل بررسی هستند، این سه سطح عبارتند از: رمزگان اجتماعی(واقعیت)، رمزگان فنی (بازنمایی) و رمزگان ایدئولوژیک (ایدئولوژی ) که هر یک کاربرد خاص خود را در تولید ارتباطی بازی می کنند.
الف-۱) سطح اول : رمزگان اجتماعی
در این فیلم از رمزگانی چون لباس، محیط گفتار و زبان به خوبی در جهت واقع­گرایی فیلم بهره گرفته شده است. برای نمونه سردار راشد در اغلب صحنه ها با لباسی نظامی مشاهده می شود. چهره و شیوه اجرای بازیگر نیز در واقعی نشان دادن این شخصیت کمک نموده است. فاطمه همسر سردار راشد که زنی صبور بالباس و ظاهری ساده بعنوان همسر یک سردار نظامی به ایجاد حس همدلی در مخاطب کمک می کند. سلمی نامزد حبیب با لباس و گویش کاملاً محلی جنوب کشور در واقعی به نظر رسیدن این کاراکتر نقش بسزایی دارد. حبیب نیز جوانی با چهره و لباس و ظاهری امروزی نشان می دهد که کاملاً متفاوت از پدر و مادر خود می اندیشد.
الف- ۲) سطح دوم : رمزگان فنی
رمزگان فنی که برای بررسی در فیلم های مورد نظر این پایان نامه در نظر گرفته شده اند شامل رمزگانی چون زمان و مکان، وسایل صحنه، بازیگران، صدا، نورپردازی و دوربین هستند. در زیر تحلیل هر یک از رمزگان فنی بر روی فیلم «موج مرده» ارائه می شود.
زمان و مکان
رمز زمان و مکان به خلق معنای کلی فیلم کمک می کند. زمان فیلم به طور آشکار به سالهای پس از جنگ هشت ساله ایران وعراق و بعد از سرنگونی هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناوگان امریکا در سال ۱۳۶۷اشاره دارد. مکان فیلم برداری نیز در جنوب کشور و دریای خلیج فارس است که به خلق معنا و ایجاد گره داستانی کمک شایانی کرده است.
وسایل صحنه :
صحنه آرایی و وسایل و آرایش صحنه، رنگ و تاثیر عاطفی آن که فیلم ها برای انتقال معنای مد نظر خود شدیداً وابسته به آن هستند. وسایل صحنه یک منبع اطلاعاتی نمادین در فیلم ها به شمار می روند و از معانی ضمنی و اسطوره ای برخوردارند. بنابراین، وسایل و ابزار آلات مختلفی که توسط شخصیت های مختلف فیلم بکار گرفته شده اند از اهمیت زیادی برخوردارند.وسایل و آرایش صحنه در این فیلم قابل توجه است. نظیر قایق و ادوات نظامی نظیر بالگرد، اسلحه و آر.پی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ق.ظ ]




۸

 

بی نظمی شخصی

 

منیت بی نظمی از نظر بعضی افراد نشانه پر کاری اهمیت داشتن و خطیر بودن مقام شخص است
نگرانی نسبت به از دست دادن کنترل
ترس از فراموشی

 

توجه داشته باشید که تراکم کارهای کتبی می تواند نمایانگر تردید طفره رفتن تزلزل و اشتباه گرفتن اولویتها نیز باشد.
استفاده از برگه های طرح برنامه برای انجام کنترل بهتر بجای نگهداری همه بر روی میز
پایان نامه - مقاله - پروژه
استفاده صحیح از جدول زمانبدی و برنامه تماسها جایگزینی عالی برای حافظه است. نیازی نیست که امور قابل بازیابی به خاطر سپرده شوند.

 

 

 

۹

 

ضعف در برقرار ارتباط با دیگران

 

استفاده از مجرای غلط
تفاوت های ارزشی افراد
فقدان ارزیابی واکنشها (بازخورد)

 

انتخاب مجرای صحیح (تلفن، نامه، یادداشت، گردهمایی و کنفرانس)
توجه داشته باشید که تجربه و محیط پیشینه های متفاوتی رادر افراد برای ارتباطات پدید می آورد.
برای اطمینان یافتن از حصول تفاهم و درک متقابل واکنشهای طرف مقابل را بازخورد بسنجید و سپس در صورت لزوم به اصلاح و جبران آن بپردازید.

 

 

 

۱۰

 

مصاحبت و خوش و بش کردن با دیگران

 

نیاز به ایجاد تنوع و روال انجام کار یا محیط کار
تمایل به اطلاع از اوضاع
تصور اینکه این کار برای حرفه شما مهم است

 

کنترل انگیزه خود و مراعات حال دیگران در زمان پرداختن به این انگیزه مزاحم دیگران نشدن رفع خستگی در محلی که کسی در آنجا مشغول کار نیست.
برنامه ریزی برای کسب اطلاعات ضروری بر اساس مبنایی منظم.
تمایز قایل شدن میان حفظ مجاری ارتباطات و مصاحبتهای غیر ضروری

 

 

 

(مکنزی، دامهای زمان، ترجمه خاکی، ۱۳۸۲، صص ۱۲۲-۱۲۰)

۲-۲-۴-هدف واقعی مدیریت زمان

اگر فردی به دلیل گرفتاریهای کاری فرصت انجام کارهای روزمره خود را نیابد و به شخص دیگری پول بدهد تا مثلاً مایحتاج زندگی اش را تهیه کند، این امکان چه امتیازی را در اختیار او می گذارد. آیا در وقت خود صرفه جویی کرده، آیا آزادی بیشتری برایش فراهم نموده است؟ در حقیقت ما آمده ایم یک کار را با کاری دیگر معاوضه کرده ایم تا مدت بیشتری در محل کار خود بمانیم این امر آرامش فکری و جسمی برای ما به ارمغان نخواهد آورد در این مورد اشکال چیست؟
آیا کمبود وقت است؟ می توان گفت در صورتیکه از وقت هر فرد استفاده مطلوب بعمل آید، وقت داده شده به هر فرد می تواند کافی باشد.
مشکل اساسی فرد با توجه به امکانات موجود کمبود وقت نیست بلکه نحوه بکارگیری و انتخاب فرد از وقت موجود می باشد. بسیاری از مردم مقصود اصلی مدیریت زمان را نمی دانند. در حالیکه اگر از روش های صحیح مدیریت زمان استفاده نمایند، می توانند حداقل یک ساعت و گاهی حتی دو ساعت در وقت روزانه خود صرفه جویی کنند.
بر این اساس ابراهیمی معتقد است که تحقیقات بعمل آمده در سراسر دنیا نشان می دهد که افراد روش های صحیحی برای استفاده مطلوب از وقت خود بکار نمی برند. در ایران نیز قریب ۶۰% از افراد روش های مناسبی را برای استفاده از وقت ندارند.
به اعتقاد مکنزی (۱۳۷۵) ارزش مدیریت زمان در این نیست که فرد هر لحظه از وقت خود را کنترل کرده ببیند در چه کاری صرف می شود. زیرا زمان قابل کنترل و اداره نیست. بلکه مفهوم واقعیت آن این است که در این لحظه از زمان چه می تواند بکند و چگونه از وقتی که در اخیار دارد استفاده کند.
افراد حتی نمی توانند تصمیم بگیرند از زمان استفاده بکنند یا نکنند بلکه فقط می توانند نوع استفاده از آن را مشخص نمایند. ارزش مدیریت زمان در این است که فرد شیوه هایی را بکار ببرد که با بهره گرفتن از آن روشها اساس زندگی را بهبود ببخشد. آنچه که از مدیریت زمان بدست می آید وقت اضافی نیست بلکه زندگی بهتر و مطلوب تر است. به بیان دیگر مدیریت موثر وقت به معنای حصول حداکثر بازدهی از زمانی است که در اختیار هر کس می باشد.
قدر مسلم آنچه که از مدیریت وقت حاصل می شود فواید عدیده ای است که بعضی از صاحب نظران این مقوله به برخی از آن اشاره دارند:
۱- کاهش فشار روانی: دائم در حال شتاب بودن استرس آور است. در دنیای کاری امروزه وقت با ارزش است و به همین دلیل دوره های مدیریت زمان فراوان اجرا می شود. کوتاهی در برنامه ریزی و انتظار مسائل و مشکلات را داشتن تعداد بحرانها را در زندگی مدیریت افزایش می دهد هر بحرانی به بحرانهای دیگر و بیشتری می انجامد و سبب افزایش مقدار فشار عصبی و روانی (استرس) می شود.
هر اقدامی که بخواهید انجام دهید باید در قبال آن زمان مصرف کنید و اگر کاری بیش از آنچه که باید صرف کند به این معنی است که در حدود همان اندازه ای که بیشتر وقت گرفته وقت تلف شده است. و اگر این وقت تلف شده به گونه ای باشد که برنامه بعدی را دچار مخاره کند ناچار در تنگنای زمان قرار گرفته خود را در اضطراب می بینند.
از طرفی اسلامی (۱۳۷۳) هم به این موضوع اشاره دارد و می نویسد: علت اصلی فشارهای روانی درون انسان است. عمده فشارهای روانی به علت حساسیت های فردی است. وقتی فرد آنچه رادر نظر خود مجسم کرده و انتظار داشته و با واقعیت هماهنگ نمی بیند، دچار فشار عصبی می شود. بنابراین مدیریت زمان بخوبی می تواند از چنین فشارهایی که امروزه بر اکثر مدیران وارد می شود جلویگری نماید و زمینه تازه ای را برای کنترل اصطراب و فشارهای روانی فراهم آورد.
یعنی بجای اینکه اجازه دهیم تحت فشارهای روانی خود گرفتار شدیم سپس راه های مقابله با آن را آزمایش کنیم بیاییم از زمان خود به نحوه موثرتری بهره گرفته ریشه اضطراب را بر کنیم.
۲- تعادل میان کار و زندگی خصوصی: بهره گیری از مدیریت زمان باعث می شود که فرد اوقات فراغت بیشتری داشته با وقت و حوصله بیشتر به امور خانه و خانواده بپردازد و از این رهگذر زندگی خود را متعادل تر سازد زیرا تقسیم اوقات بین کار و خانه بسیار عادلانه تر است تا همه اوقات را صرف کارخانه کردن.
علاوه بر این باید هر روز وقتی را برای تعمق در کارهای خود تفکر سازنده و استراحت ذهنی به خود اختصاص دهید. بر اساس طب درمان استرس افراد باید بتوانید ۱۵ درصد زمان کاری خود را به استراحت بپردازند. سعی نکنند بیش از حد کار کنند. از این رو تعادل میان کار خانه و استراحت الزامی است. این سه عامل به اندازه ای اهمیت دارند که اگر یکی از آنها نباشد زندگی نا متعادل می شود.
۳- خلاقیت و زایندگی شخصی: در خصوص نو آوری های متکی به زمان، راعی ۱۳۷۶ می نویسد: وقتی صحبت از نو آوریها می شود زمان اهمیتی اضافه می یابد. شرکتی که بتواند سه بار تندتر از رقبای خود محصولش را تولید کند و به بازار بفرستد از مزایای شایان توجهی بهره مند می شود. امروزه شرکتهای ژاپنی یکی پس از دیگری به این شیوه مدیریت روی آورده اند. در مورد تهیه اماکن مسکونی، سرعت عمل ژاپنی ها ۴ برابر در مورد مسائل غامض و ریزه کاریهای فنی، ژاپنی ها ۷ تا ۱۰ سال از رقبال خود جلوترند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ق.ظ ]




(دفرشا و چن ]۲۵[): کمینه کردن هزینه­ها با در نظر گرفتن پیکربندی مجدد سلول، توالی­عملیات، تکرار ماشین­های یکسان،تعادل حجم­کار[۹۷]میان سلول­ها، هزینه عملیات، تولید برون­سازمانی، هزینه راه ­اندازی، محدودیت­های اندازه سلول و مجاورت ماشین­ها.
(کائو و چن ]۱۵[): کم کردن مجموع هزینه ماشین­آلات و هزینه جابجایی بین­سلولی مواد مورد انتظار با تقاضای محصول در یک تعدادی سناریو احتمالی برای سیستم.
مقاله - پروژه
(توکلی مقدم و همکاران ]۷۶[): مینیمم کردن مجموع هزینه­ های ثابت و متغیر ماشین­ها، جابجایی بین­سلولی و پیکربندی دوباره .
(چن و کائو ]۲۱[): کمینه کردن هزینه حمل­و­نقل بین سلولی مواد، هزینه راه ­اندازی تولید و هزینه موجودی محصولات در سیستم با فرض وجود یک مسیر تولید برای هر قطعه، ظرفیت ماشین و تکرار مضاعف ماشین­آلات از یک نوع در دوره­ های زمانی متفاوت.
(ویکز و ریسور ]۸۶[): سه هدف را در طراحی CMS چند دوره­ای مورد بحث قرار دادند:
کمینه کردن جابجایی بین سلولی
کمینه کردن تعداد ماشین­ها
کمینه کردن پیکربندی دوباره سلول­ها
(درولت و همکاران۱۹۹۶): اهداف آن­ها کمینه کردن هزینه­ های ثابت و پیکربندی مجدد ماشین­آلات با فرض محدودیت فضای موجود.
ما در تحقیق پیش رو هدف را بیشینه سازی سود حاصل از فروش( درآمد – هزینه­ها) در نظر گرفته ایم که در نوع خود یک نوآوری محسوب می­ شود.

۶-۲: بررسی تقاضا بکار رفته در ادبیات موضوع CMS و DCMS:

در ادبیات موضوع سیستم های تولید سلولی و تولید سلولی پویا تقاضا به صورت قطعی بیان شده و در برخی پژوهش ها برای در نظر گرفتن عدم قطعیت در تقاضا نظیر (مونگواتانا]۵۶[ ) و (توکلی­مقدم و همکاران۲۰۰۴)، تقاضا را بصورت احتمالی بیان نمودند و یا همچون ( توکلی مقدم و همکاران ]۷۴[) از مفهوم فازی کمک گرفته شد.
در مدل ارائه شده در پژوهش پیش­رو تقاضا قطعی نمی ­باشد و تابعی است نزولی از قیمت کالا که در واقع قیمت کالا در هر دوره ابزاری می ­تواند باشد در دست تولید کننده یا مدیریت جهت کنترل تقاضا جهت رسیدن به بیشترین سود که این روش جهت خارج نمودن تقاضا از حالت قطعی در ادبیات موضوع CMS و DCMS تا­کنون دیده نشده و از­جمله نوآوری­های ارائه شده در این پژوهش به حساب می ­آید.

فصل سوم

 

زمینه­ های علمی تحقیق

 

۱-۳ : مقدمه

امروزه صنایع تولیدی تحت فشارهای شدید ناشی از افزایش هزینه­ های انرژی، مواد خام، نیروی انسانی، سرمایه و رقابت جهانی قرار دارند در حالی که این روندها برای دراز مدت حفظ خواهند شد، مشکلات پیش روی تولید روز به روز عمیق­تر می­شوند. در این بین سیستم­های تولید انعطاف­پذیر به عنوان یکی از کاراترین روش­های مورد استفاده در کاهش و یا حذف این مشکلات در فرایندهای تولیدی، به شمار می­روند. (شکل ۱-۳ و ۲-۳ را ببینید). سیستم­های تولید انعطاف­پذیر بیشتر از آنکه یک راه حل تکنیکی به حساب آیند، به عنوان یک راه­حل تجاری که منجر به بهبود سودهی (کاهش پیش زمان سفارش و سطوح موجودی، پاسخ سریع به تغییرات بازار، سطوح کار نیروی انسانی پایین­تر و بهبود اثربخشی تولید با انعطاف­پذیری عملیاتی) می­شوند، خود را مطرح ساخته­اند]۵۲[.
و از طرفی محدودیت ظرفیت موجود در واحدها مسئله­ای است که همواره مدیریت را در چالش تصمیم ­گیری بهینه در مورد پاسخ­گویی به تقاضا­ها در جهت کسب درآمد و سود بیشتر قرار میدهد. مدیریت درآمد و قیمت­ گذاری یکی از راهکارهای مورد استفاده در این زمینه میتواند به شمار آید که علاوه بر کنترل تقاضا با بهره گرفتن از سیاست­های قیمت گذاری ‌میتواند تضمین کننده سوددهی و بهروری شرکت­ها و واحد­های تولیدی باشد که در دهه­های اخیرکارایی و اثربخشی خود را در صنایع مختلف به اثبات رسانیده­اند.
شکل۱-۳: سیستم های تولید انعطاف پذیر در مقیاس بزرگ ]۵۲[
شکل ۲-۳: سیستم های تولید انعطاف پذیر به عنوان کاراترین ابزار کاهش مشکلات فرایند تولید شناخته می شوند]۵۲[
فصل پیش رو شامل دو قسمت مجزا می­باشد.
در قسمت اول به تعریف و تشریح مفاهیم مدیریت درآمد، قیمت گذاری، سیستم­ها و سلول­های تولید انعطاف پذیر،و کاربرد آن پرداخته و در قسمت دوم الگوریتم فرا ابتکاری شبیه سازی­ تبرید و الگوریتم ژنتیک به عنوان یک رویکرد حل مسائل NP- complete معرفی می­گردد.

۱-۱-۳: مدیریت درآمد:

مدیریت درآمد در حقیقت فرآیندی است که ظرفیت مناسب را به مشتری مناسب در مکان مناسب جهت حداکثر نمودن درآمد موسسه تخصیص می­دهد.مدیریت درآمد می ­تواند یک ابزار نیرومند در دست مدیریت باشد زیرا با بهره گرفتن از آن تقاضاهای مشتریان به شیوه ای مناسب، قابل پیش بینی می­ شود که این امر در برنامه­ ریزی تولید اهمیت فراوان دارد. مدیریت درآمد در حقیقت مسئله جدیدی نیست بلکه قدمتش به زمانی باز می­گردد که اولین بار خدمت­دهی به مشتریان با محدودیت ظرفیت مواجه گشت اما به هر حال شاید بتوان گفت که تحقیقات مدون علمی روی مسئله مدیریت­درآمد از زمانی آغاز شد که شرکت امریکن ایرلاینز توسط آن سیستم رزواسیون جدیدی به نام SABRE را دراواسط دهه ۱۹۸۰ راه ­اندازی نمود.
این سیستم به شرکت اجازه می­داد که قیمت بلیط­ها را در هر مسیری بر اساس پیش بینی نرخ تقاضای مشتریان ناگهان تغییر دهد. شرکت با بهره گرفتن از این سیستم توانست با اتخاذ یک استراتژی مناسب با ارائه بلیط های فوق ارزان ظرفیت­های خالی را در پروازهای خود پر نماید و از این راه سود سرشاری معادل ۵۰۰ میلیون دلار در سال کسب نماید.

۱-۱-۱-۳: جایگاه مدیریت درآمد در مدیریت تولید:

به طور کلی تولید و عملیات در یک سازمان غالبا نگران مسائلی همچون طراحی، برنامه ریزی، کنترل و بهبود کلیه فرایند­ها و منابع سازمان جهت تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت به مشتری می­باشد.خواه مسئله تامین خدمات مناسب به مشتریان در صنعت هواپیمایی باشد و یا خواه در صنایع دیگر نظیر خودروسازی، قطعه سازی، پلاستیک سازی تولید کارت پستال و حتی برگزاری همایش­ها و جشن­ها. مدیران عملیاتی همواره درگیر طراحی، ایجاد و ارائه آن محصول یا خدمات بوده اند.

۲-۱-۱-۳: قیمت گذاری پویا:

در سال­های گذشته استفاده از روش­های قیمت گذاری پویا در صنعت خرده فروشی و نیز سایر صنایع رواج بسیار یافته است. سه عاملی که به رشد این جریان منجر شده اند عبارتند از: ۱) دسترسی بیشتر به اطلاعات تقاضا، ۲)سهولت اعمال تغییر در قیمت­ها بدلیل ظهور فناوری­های نو و ۳) در دسترس بودن ابزارهای پشتیبانی تصمیم گیری مورد نیاز برای تحلیل اطلاعات تقاضا و قیمت گذاری پویا . تعیین قیمت مناسب کار پیچیده ای است، که شرکت نه تنها باید از هزینه­ های عملیاتی و میزان موجودی خود آگاه باشد، بلکه همچنین نیازمند اطلاع از این مسئله است که مشتری در حال حاضر چه ارزشی برای محصول قائل است و وضعیت تقاضا در آینده به چه شکل خواهد بود. علاوه بر این شرکت باید تغییرات قیمت را به گونه ای اعمال کند که از بابت این تغیرات ، حداقل هزینه را متحمل گردد.
اگرچه در شرایط کنونی اطلاعات فوق به میزان مورد نیاز در اختیار شرکت­ها قرار نداشته و هزینه­ های ناشی از تغییرات قیمت در اغلب موارد همچنان بالاست، کاربرانی که حتی به شکل محدود از نرم افزارهای نوین پشتیبانی تصیم گیری برای قیمت­ گذاری پویا استفاده کرده اند، همواره بهبود عملکرد مالی و بازگشت سریع سرمایه را گزارش کرده اند. موسسه پژوهشی AMR در سسال ۲۰۰۲ برآورد کرد که بازار ابزارهای بهینه سازی قیمت گذاری از ۷۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲ به حداقل ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۵ خواهد رسید.

۲-۱-۱-۳:توابع تقاضای به کار رفته در مدل:

در ادبیات این مسئله توابع مختلفی برای تقاضای وابسته به قیمت ارائه شده است. از جمله تابع یکنواخت،‌نمایی و کسری.در این تحقیق به صورت خاص تقاضا را تابع نمایی از قیمت در نظر خواهیم گرفت. دلایل مختلفی برای این انتخاب وجود دارد که به شرح زیر است:

شکل۳-۳: مقایسه توابع مختلف تقاضا ( نمایی- یکنواخت- کسری)
تابع کسری ،‌تابع مناسبی برای تقاضا نخواهد بود. چراکه طیف بسیار کمی از قیمت را شامل می­ شود. به این معنی که تقاضا از مقدار بسیار بالایی به ازای قیمت ارائه شده ناچیز شروع شده و با افزایش قیمت به سرعت کاهش می­یابد و به صفر میل می­ کند،‌ در­حالیکه در واقع تقاضا با افزایش قیمت در بازه گسترده­تری انعطاف نشان می­دهد.
تابع یکنواخت به­ دلیل ساده­تر بودن روابط،‌در هنگام حل جواب­های بسیار خوبی را ارائه می­دهد و می­توان روابط بسته مناسبی برای متغیر­ها بدست آورد. اما در واقع این تابع نیز در مقایسه با تابع نمایی کمتر واقعی به نظر می­رسد، چراکه در بازار ، این مسئله کاملا بدیهی است که تقاضا رشدی یکنواخت با افزایش قیمت نخواهد داشت (کشش تقاضا نسبت به قیمت ثابت نیست) و قیمت هر کالایی را تا حد خاصی می­توان افزود و بیش از آن تقاضا برای کالا بسیار کم خواهد شد و مشتری به سمت کالای جایگزین خواهد رفت.
در هر صورت برای هر کالایی که تولید می­ شود،‌تقاضایی متصور است و نمی­ توان اقدام به تولید محصولی کرد که تقاضا برای آن صفر مطلق باشد. صفر شدن مقدار تقاضا در حالت یکنواخت به­ازای قیمت نیز مورد دیگری است که نمایی بودن تقاضا بر حسب قیمت را موجه تر می­نماید.
با توجه به توضیحات ارائه شده، ‌مشتری تقاضای خود را به­ صورت نمایی از قیمت ارائه شده تعیین می­ کند و همانطور که ذکر شد سیاست تولید ، پیکره بندی سلول­ها و قیمت گذاری همزمان به گونه ­ای بهینه می­ شود که سود در کل سیستم بیشینه شود.

۲-۱-۳: تولید سلولی

تولید سلولی که یک استراتژی تولید ابتکاری مبتنی بر تکنولوژی تولید گروهی می­باشد روشی است که برای افزایش انعطاف­­پذیری و کارایی در محیط­های تولید رقابتی امروزی از قبیل سیستم­های تولید انعطاف­پذیر و تولید بهنگام استفاده می­ شود.
محققان برخی از مزیت­های پیاده­سازی تولید سلولی را چنین بیان می­نمایند:
کاهش زمان راه اندازی
کاهش موجودی قطعات در حال ساخت
کاهش هزینه جابجایی قطعات
افزایش کارایی ماشین آلات
طراحی یک سیستم سلولی شامل موارد زیر می­ شود:
پیکربندی سلول­ها(CF): دسته­بندی قطعاتی که دارای عملیات مشابه می­باشند و به ماشین­های یکسان نیاز دارند در خانواده قطعات و دسته­بندی ماشین­های متناظر در سلول­ها
چیدمان گروهی(GL): چیدمان ماشین­ها درون هر سلول(چیدمان درون سلولی) و چیدمان سلول­ها نسبت به یکدیگر(چیدمان بین سلولی)
زمان­بندی گروهی(GS): زمان­بندی خانواده قطعات
تخصیص منابع: تخصیص تجهیزات و منابع انسانی و مواد اولیه. ]۸۵[

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ق.ظ ]




۲- مسئولین و مدیران هر اداره ویا کارخانه باید مفاهیم اساسی و اصولی بهداشت روان را شناخته و در صدد تأمین بهداشت روان کلیه کارکنان تحت نظارت خود در محیط کار اقدام کنند .
۳-مدیران و رهبران هر اداره یا مؤسسه باید نسبت به تأمین سلامت جسمی کارکنان دقت و توجه داشته باشند.
۴- بوجود آوردن انگیزه و علاقه به کار در کارکنان از طرق مختلف از وظایف مدیران سازمان­ها و مؤسسات می باشد.
۵-شرایط محیط کار از نظر آلودگی محیط ، ساعات طولانی کار،رفتار ناعادلانه و غیر منصفانه مسئولین با کارکنان باعث به خطر افتادن امنیت شغلی آنها خواهد شد.
۶-باید رفتار کارکنان را بدلیل بی حوصلگی ، عصبانیت،پرخاشگری و . . . را جدی گرفته و درصدد برخورد با آن­ها درآمد بلکه باید در خصوص بررسی مشکل آن­ها و رفع آن اقدام نمود .
۷- مدیران نباید قضاوت کورکورانه و پیش داوری­های غلط در مورد کارکنان داشته باشند و سعی کنند همیشه منصفانه برخورد نمایند .
۸-با ارزشیابی صحیح و تشویق بجا روحیه کارائی کارکنان را باید افزایش داد .
۲-۲-۱۲ نقش رضایتمندی و انگیزه در توسعـه کشورها
درباره علل و عوامل پیشرفت و توسعه برخی کشورها و رشد نیافتگی برخی دیگر، سخن بسیار گفته شده، اما در این بین به انگیزه‌های فردی به عنوان یکی از عوامل پیشرفت، کمتر توجه شده است. عده‌ای عقیده دارند که تحولات اتفاق افتاده در درون یک جامعه، برخاسته از تجربیات و حالت‌های روانی و درونی مشترکی است که افراد آن جامعه دارند. بنابراین، انگیزه‌های درونی افراد به عنوان یکی از عوامل ترقی و توسعه باید مورد اهتمام جدی برنامه‌ریزان اقتصادی و اجتماعی در جوامع کمتر توسعه یافته قرار گیرد؛ زیرا عقیده بر این است که ویژگی‌ها و باورهای جدید و منحصر به فردی که در یک فرهنگ خاص شکل می گیرد، به طور وسیعی بر ماهیت آن فرهنگ و جامعه تأثیر می‌گذارد.
پایان نامه - مقاله
۲-۳-مروری بر پژوهشات گذشته
پژوهشات داخلی
- شمس السادات زاهدی و همکاران(۱۳۸۷)در پژوهشی تحت عنوان « تأثیر رهبری تحول آفرین بر رفتار شهروندی کارکنان: مطالعه موردی بر روی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران » بر روی کلیه مدیران و کارکنان واحد مدیریت امور اداری و مدیریت بازرگانی ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران در سال های ۱۳۸۷-۱۳۸۶ انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی - کاربردی بوده است از میان ۲۳۲ نفر از از کارکنان،۱۴۴ نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که رابطه عنی داری میان همه مؤلفه های رهبری تحول آفرین و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان وجود دارد.
- ناظم (۱۳۹۲)در پژوهشی با عنوان ارائه الگوی ساختاری عدالت سازمانی براساس سبک های مدیریت تحول-گرا و عمل گرا دردانشگاه آزاد اسلامی به نتایج زیر دست پیدا نمود.
- نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر نشان داد: سبک­های مدیریت تحول­ گرا و عمل­گرا با عدالت سازمانی رابطه معناداری دارند و بیانگر تاثیر مستقیم سبک مدیریت تحول­ گرا و مدیریت عمل­گرا بر عدالت سازمانی می­باشد. بیش­ترین اثر، تحت تاثیر اثر مستقیم ترغیب به تلاش فکری در بعد مدیریت تحول­ گرا و اثرمستقیم مدیریت فعال مبتنی بر استثنائات در بعد رهبری عمل­گرا بر عدالت سازمانی بدست آمد. از بین مولفه­های عدالت، عدالت توزیعی به عنوان مهمترین شاخص عدالت سازمانی در این مدل شناخته شده است.
- جلیلیان و همکاران(۱۳۸۹)در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین مدیریت تحول گرا و خلاقیت در سازمان به نقش مدیران و رهبران تحول گرا در ایجاد خلاقیت در نیروی انسانی سازمان پرداخت.او در پژوهش خود به این نتیجه رسید که مدیریت تحول گرا از طریق ایجاد انگیزش درونی،تحریک عقلانی، توانمند سازی روان شناختی،حمایت از نوآوری و آزادی نسبی،ایجاد چشم انداز،تشویق و به چالش کشیدن می تواند خلاقیت کارکنان خود را افزایش دهد.
- کشاورزی (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه ابعاد سبک مدیریت تحول گرا درتوانمندسازی روسای موسسات بانکی استان تهران به نتایج زیر رسید. نتایج حاصل از تحلیل اطلاعات با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین سبک مدیریت تحول گرا درتوانمندسازی روسای موسسات بانکی استان تهران معنادار است بعلاوه تمامی مولفه های مدیریت تحول گرا با توانمندسازی روسای موسسات بانکی استان تهران رابطه معناداری دارند همچنین تحلیل رگرسیون چندعاملی بیانگر این استکه از میان مولفه های مدیریت تحول گرا ملاحظات فردی و انگیزش الهام بخش بیشترین تاثیر را درتوانمندسازی روسا دارند.
- ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﻲ اﻓﺘﺨﺎری(۱۳۸۴) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﻣﻴﺰان رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ اﺳﺘﺎدان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻣﺪﻳﺮان ﺗﺤﻮل ﮔﺮا ﻣﺘﻔﺎوت از ﻣﻴﺰان رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ اﺳﺘﺎدان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻣﺮاوده ای ﻧﻴﺴﺖ،ﻣﻴﺰان رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ اﺳﺘﺎدان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن زن و ﻣﺮد ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻔﺎوت ﻧﺪارد، ﻣﻴﺰان رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ اﺳﺘﺎدان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺎ ﺳﻨﻮات ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻔﺎوت ﻧﻴﺴﺖ، و ﻣﻴﺰان رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ و ﻛﻤﺘﺮ از ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ ﻣﺘﻔﺎوت از ﻛﺎرﻛﻨﺎن دارای ﻣﺪرک ﺑﺎﻻی ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻧﻮع ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺮ رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲاﺳﺘﺎدان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ ﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ ﻧﺪارد و رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲاﺳﺘﺎدان و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺎ ﺳﻨﻮات ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻔﺎوت ﻧﻴﺴﺖ.
- ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺳﻠﻄﺎﻧﻲ زرﻧﺪی(۱۳۸۷) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ارﺗﺒﺎط ﻣﻌﻨﻲداری ﺑﻴﻦ سبک مدیریت ﺗﺤﻮلﮔﺮا و ﺑﻲﺧﺎﺻﻴﺖ ﺑﺎ ﺟﻨﺴﻴﺖوﺟﻮد دارد و زﻧﺎن ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻛﻤﺘﺮی ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﺒﻚ مدیریت ﺑﻲ ﺧﺎﺻﻴﺖ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﺳﺒﻚ مدیریت ﺗﺤﻮلﮔﺮا داﺷﺘﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺖ و ﺿﻌﻴﻔﻲ ﺑﻴﻦ ﺳﻦ و ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﺑﻲﺧﺎﺻﻴﺖ و ارﺗﺒﺎط ﻣﻨﻔﻲ و ﺿﻌﻴﻔﻲ ﺑﻴﻦ ﺳﻦ و ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﻋﻤﻞ ﮔﺮا ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪ. از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ دﺑﻴﺮان ﻫﻴﺎت از ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﺑﻲ ﺧﺎﺻﻴﺖ اﻏﻠﺐ ﺑﻴﺸﺘﺮ از رﺋﻴﺴﺎن و ﻧﻮاب رﺋﻴﺲ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ.
۲-۳-۲ پژوهشات خارجی
- ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﻲ روﻟﻨﺪ (۲۰۰۸) ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ رﻫﺒﺮی ﻣﺪﻳﺮاﻧﻪ و وﺟﺪان دﺑﻴﺮان از ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮده و ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎی رﻫﺒﺮی ﺑﻘﻴﻪ اﻓﺮاد آن ﻫﺎ را ﻗﺎدر ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺑﺮ اﺳﺎس ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲﻫﺎی ﻗﻮیﺗﺮ و ﻣﺜﺒﺖﺗﺮ ﺑﺎ وﺟﺪان دﺑﻴﺮان ﻛﺮده اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻧﺘﺎﻳﺞ اﺷﺎره دارﻧﺪ ﻛﻪ رﻓﺘﺎر روزاﻧﻪ ﻣﺪﻳﺮان ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ ﻣﺪارس دارد.
- ﻳﺎﻓﺘﻪ­ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻣﺎﻧﻲ زﻳﻦ (۲۰۰۷) ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ زﻧﺎن،ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻫﺎی ﺗﺤﻮل ﮔﺮا دارﻧﺪ ﺗﺎ رﻫﺒﺮان ﻣﺮد. اﻳﻦ ﺑﺪان ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ اﻛﺜﺮ زﻧﺎن ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﻛﺎر ﺑﺎ اﻓﺮاد ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻛﻞ ﻧﮕﺮاﻧﻪ دارﻧﺪ، ﻧﻪ ﻓﻘﻂ اﻳﺠﺎد ﻣﺮاوده. اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ درﻳﺎﻓﺖ زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ رﻫﺒﺮان زن از ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﻣﺮاوده ای اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻮدﻧﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﭘﺎداﺷﻲ آن ﺳﺒﻚ ﺗﻮﺟﻪ و ﺗﻤﺮﻛﺰ داﺷﺘﻨﺪ. ﺑﻌﺒﺎرت دﻳﮕﺮ زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺮدان ازﺳﺒﻚ ﻣﺮاوده ای اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻮدﻧﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺮ اﺑﻌﺎد ﺗﻨﺒﻴﻪ و ﻣﺠﺎزات اﻳﻦ ﺳﺒﻚﺗﻤﺮﻛﺰ داﺷﺘﻨﺪ.
- ﻳﺎﻓﺘﻪ­ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺗﻮﺳﻂ اﮔﻠﻲ(۲۰۰۳) ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ زﻧﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺮدان از ﺳﺒﻚ مدیریت ﺗﺤﻮلﮔﺮا اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. در ﻣﻮاردی ﻛﻪ زﻧﺎن از ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﻋﻤﻞﮔﺮا ﭘﻴﺮوی ﻣﻲﻛﺮدﻧﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﭘﺎداش ﻣﺸﺮوط ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪاﺛﺮﺑﺨﺸﻲ زﻧﺎن در اﻳﻦ ﻣﻘﻴﺎس ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻣﺮدان ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺳﺒﻚ رﻫﺒﺮی ﻋﻤﻠﮕﺮا ﺗﻤﺎﻳﻞ داﺷﺘﻨﺪ و ﺑﻪ ﺧﺮده ﻣﻘﻴﺎسﻫﺎیﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ اﺳﺘﺜﻨﺎء ﻓﻌﺎل و ﻏﻴﺮ ﻓﻌﺎل رﻫﺒﺮی ﺑﻲ ﺧﺎﺻﻴﺖ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﺛﺮ ﺑﺨﺸﻲ ﻣﺮدان در اﻳﻦ ﻣﻮارد ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺎ ﺻﻔﺮﺑﻮده اﺳﺖ.
- چن و لی فار (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان «رفتار های رهبری تحول آفرین و مبادله­ای در سازمان­های چینی» نشان دادند بین رفتار های تحول آفرین رهبر و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای مبادله­ای رهبر و رفتار شهروند سازمانی کارکنان رابطه معناداری مشاهده نشد.
- فـی چن (۲۰۰۶) رابطه بین رهبری تحول آفرین و تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی را مورد مطالعه قرار داد که نتیجه پژوهش بیانگر این بود که سبک رهبری تحول آفرین باعث ایجاد تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بالای در اعضای سازمان می‌شود.
- پودساکوف(۲۰۰۰) در بررسی رابطه بین سبک های رهبری و رفتار شهروندی سازمانی نشان داد رفتارهای رهبری تحول آفرین با هر پنج مؤلفه رفتارهای شهروندی سازمانی مدل ارگان ارتباط معنادار مثبتی دارد. و از میان رفتارهای رهبری تعامل گرا، دو نوع این رفتارها دارای رابطه معنادار با عناصر پنج گانه رفتار شهروندی سازمانی می‌باشند که عبارتند از: رفتار پاداش دهی اقتضایی که دارای ارتباط مثبت است، رفتار تنبیهی غیراقتضایی که دارای ارتباط منفی می‌باشد.
- لوند (۲۰۰۳) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی پرداخت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رضایت شغلی متغیری است که میتواند بر تعهد کارکنان تاثیر بگذارد.او رضایت شغلی را نوعی واکنش به یک شغل خاص یا موضوعی مرتبط با شغل تعریف نموده و تعهد را واکنشی کلی تر که در گذر زمان پایدارتر از رضایت شغلی تعریف می کند. وی به این نتیجه رسید که رضایت شغلی کارکنان ممکن است در بلند مدت از بین برود اما تعهد احساس پایداری است که در کارکنان ایجاد می شود.
در جدول۱-۵، به طور خلاصه پژوهش­هایی که به طور مستقیم، در حوزه پژوهش حاضر صورت گرفته است، آمده است.
جدول۲-۱ خلاصه پیشینه پژوهش

 

محققین داخلی عنوان پژوهش فرضیه نتایج
نورشاهی (۱۳۸۸) بررسی رابطه پیامدهای رهبری و ابعاد سبک رهبری تحول گرا در میان روسای دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی شهر تهران رایطه مدیریت تحول گرا و رضایت مندی شغلی یافته­های پژوهش نشان داد که سبک رهبری تحول گرا نقش مؤثری در افزایش رضایت مندی و تلاش بالاتر از حد انتظار در میان همکاران رؤسای مذکور دارد.
قنبری و اسکندری (۲۰۱۴) رهبری تحولگرا، رضایت شغلی و نوع آوری سازمانی رایطه مدیریت تحول گرا و رضایت مندی شغلی رابطه مثبت و معنادار بین رهبری تحول گرا و رضایت شغلی وجود دارد.
محققین داخلی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:24:00 ق.ظ ]