کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



۴-۱۵٫ نتایج نمونه‌های پاتولوژی ۱۳۲
فصل پنجم: بحث و پیشنهادات
۵-۱٫ اثر LPS سالمونلا انتریکا بر تکثیر سلول‌های فیبروبلاست ۱۳۸
۵-۲٫ بررسی اثر LPS بر زخم ایجاد شده در شرایط invivo ۱۴۲
۵-۳٫ اثر LPS بر میزان NO، H2Oو COX-2 در شرایط invitro ۱۴۴
منابع ۱۴۹
خلاصه انگلیسی ۱۶۲
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۴-۱٫ نتایج حاصل از بررسی های پاتولوژیک لام های تهیه شده از بافت زخم ۱۳۵
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱٫ بررسی میزان حیات سلول‌ها بدون تیمار LPS (بعد از ۲۴ ساعت) ۱۱۶
نمودار ۴-۲٫ بررسی میزان حیات سلول‌ها بدون تیمار LPS (بعد از ۴۸ ساعت) ۱۱۷
نمودار ۴-۳٫ بررسی میزان حیات سلولی برای گروه اول که تیمار بلافاصله LPS داشتند (۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد از تیمار) ۱۱۸
پایان نامه - مقاله - پروژه
نمودار ۴-۴٫ بررسی میزان حیات سلولی برای گروه دوم که تیمار LPS برای آنها با فاصله‌ی یک روز بعد از کشت سلولی بود (۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد از تیمار) ۱۱۹
نمودار ۴-۵٫ بررسی میزان حیات سلولی برای گروه اول که تیمار بلافاصله LPS داشتند (۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۰
نمودار ۴-۶٫ بررسی میزان حیات سلولی برای گروه دوم که تیمار LPS برای آنها با فاصله‌ی یک روز بعد از کشت سلولی بود (۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۰
نمودار ۴-۷٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت NO بلافاصله بعد از کشت سلولی (۷۲ و ۴۸ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۱
نمودار ۴-۸٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت NO با فاصله یک روز بعد از کشت سلولی (۴۸ و ۲۴ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۲
نمودار ۴-۹٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت H2O2 بلافاصله بعد از کشت سلولی (۷۲ و ۴۸ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۳
نمودار ۴-۱۰٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت H2O2 با فاصله یک روز بعد از کشت سلولی (۴۸ و ۲۴ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۴
نمودار ۴-۱۱٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت COX-2 بلافاصله بعد از کشت سلولی (۷۲ و ۴۸ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۵
نمودار ۴-۱۲٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت COX-2 با فاصله یک روز بعد از کشت سلولی (۴۸ و ۲۴ ساعت بعد از تیمار) ۱۲۶
نمودار ۴-۱۳٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت NO پس از ۱، ۲، ۳ و ۷ روز بعد از اجرای الگوی زخم ۱۲۷
نمودار ۴-۱۴٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت H2O2 پس از ۱، ۲، ۳ و ۷ روز بعد از اجرای الگوی زخم ۱۲۸
نمودار ۴-۱۵٫ بررسی میزان اثر LPS بر فعالیت COX-2 پس از ۱، ۲، ۳ و ۷ روز بعد از اجرای الگوی زخم ۱۲۹
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۲-۱٫ ترکیب غشای باکتری‌های گرم منفی غشای سیتوپلاسمی‌یا غشای داخلی، سلول باکتری را احاطه می‌کند. ۱۴
شکل ۲-۲٫ ساختار LPS از نوع صاف نشان دهنده‌ی انشعاب اختصاصی O، مرکز داخلی و خارجی، لیپید A می‌باشد ۱۵
شکل ۲-۳٫ ساختار LPS از نوع زبر. ۱۶
شکل ۲-۴٫ ساختار لیپید A در سالمونلا تیفی موریوم و اشریشیا کلی ۱۹
شکل ۲-۵٫ سالمونلا انتریتیدیس ۲۸
شکل ۲-۶٫ اجزای متقاطع التهاب ۳۱
شکل ۲-۷٫ متابولیسم اسید آراشیدونیک ۳۳
شکل ۲-۸٫ مسیر انتقال سیگنال توسط رسپتور‌های شبه تول ۳۴
شکل ۲-۹٫ مسیر بیوسنتز پروستانوئید‌ها ۳۶
شکل ۲-۱۰٫ تأثیر COX-2 بر آنژیوژنز ۴۰
شکل ۲-۱۱٫ اثر LPS بر تولید PGE2 ۴۱
شکل ۲-۱۲٫ نمایی از مکانیسم اثر LPS بر تحریک تولید COX-2 42
شکل ۲-۱۳٫ منابع تولید کننده ROS 47
شکل ۲-۱۴٫ سیستم اکسیداسیون- احیا و تکثیر سلولی ۴۸
شکل ۲-۱۵٫ نقش ROS در چرخه‌ی سلولی ۵۰
شکل ۲-۱۶٫ مراحل سنتز نیتریک اکسید ۵۲
شکل ۲-۱۷٫ رابطه‌ی بین NO، COX-2 و ROS با LPS 57
شکل ۲-۱۸٫ فیبروبلاست ۵۸
شکل ۲-۱۹٫ نمایی شماتیک از اندامک‌های داخلی فیبروبلاست ۶۰
شکل ۲-۲۰٫ مراحل ترمیم زخم پوستی ۶۳
شکل ۲-۲۱٫ نگاهی کلی به فاز التهابی ترمیم زخم ۶۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 08:02:00 ق.ظ ]




در ایران، تاکنون مطالعه­ ای در زمینه مشکل مخاطره اخلاقی در فرایند اوراق بهادارسازی انجام نگرفته است. تنها پویانفر و صفابخش (۱۳۸۹) به بررسی مسئله حداکثر نمودن سود ناشر به ازای سررسیدها، تعداد و حجم دسته­های متفاوت تعهدات وامی وثیقه­ای[۳۸۶] پرداخته­اند. آن­ها از مدل ترکیبی برنامه­ ریزی پویا و شبیه­سازی مونت‌کارلو برای بهینه­سازی سررسید دسته­های اوراق رهنی در جهت کاهش هزینه انتشار اوراق استفاده
پایان نامه - مقاله - پروژه
نموده ­اند.
کاربردهای گسترده­ای از فرایند کافه هندی (IBP) نیز در ادبیات صورت گرفته است و هر کدام از آن­ها از توزیع احتمال پیشین مشابهی بر روی ماتریس­های باینری نامتناهی، ، استفاده می­ کنند. این مطالعات به کاربردهای بالقوه IBP در یادگیری ماشین دلالت دارند و الگوریتم­های استنباط آلترناتیوی را نتیجه می­ دهند که به طور خلاصه در ادامه معرفی خواهند شد. لازم به ذکر است که تاکنون در هیچ مطالعه­ ای کاربرد IBP برای ادبیات تأمین مالی ساختار یافته[۳۸۷] و بویژه برای اوراق بهادارسازی وام­های رهنی و مخاطره اخلاقی، مورد بررسی قرار نگرفته است و می­توان گفت که در این رساله، برای اولین بار کاربرد IBP در ادبیات اوراق بهادارسازی مورد مطالعه قرار گرفته است.
گرور و همکاران[۳۸۸] (۲۰۰۶) یک مدل بیزین ناپارامتریک را بر مبنای فرایند IBP برای داده ­های مربوط به انتخاب از میان گزینه­ های مختلف ارائه کردند که مشخصه­های نهفته مربوط به گزینه­ های مختلف و وزن­های متناظر برای این مشخصه­ها را استنباط می­ کند. توجه شود که انتخاب هر فرد اغلب متأثر از گزینه­ های مختلف با ویژگی­های خاص خود، می­باشد. برای مثال، هنگام انتخاب اینکه کدام اتومبیل خریداری گردد، ممکن است انتخاب فرد تحت تأثیر کارایی سوختی، هزینه، اندازه، ساختمان ماشین و غیره، قرار بگیرد. در این مقاله، یک تابع راستنمایی با نام حذف توسط جنبه­ها[۳۸۹] (تیورسکی[۳۹۰]، ۱۹۷۲) در نظر گرفته شده است. فرایند تصادفی IBP یک پیشین بر روی این مشخصه­های نهفته باینری می­باشد. گرور، یک الگوریتم مونت کارلو زنجیره مارکوف (MCMC) را برای یک پیشین غیر مزدوج، تعمیم داد. در مقابل در این رساله ما یک روش استنباط تغییر[۳۹۱] را برای فرایند IBP تعمیم داده­ایم.
چو و همکاران[۳۹۲] (۲۰۰۶) یک رویکرد بیزین ناپارامتریک از فرایند تصادفی IBP برای شناسایی کمپلکس­های پروتئین و اجزاء آن­ها، بر اساس غربال­های فعال، پیشنهاد کردند. یک کمپلکس پروتئین یک گروه از چندین پروتئین است که با یکدیگر در فعل و انفعال هستند. کمپلکس­های پروتئین را می­توان به طور تجربی از طریق غربال کردن فعل و انفعالات پروتئین­ها تعیین کرد.
میدز و همکاران[۳۹۳] (۲۰۰۷) یک مدل گویاتر از داده ­های دوتایی[۳۹۴] را بر مبنای چارچوب دو پارامتری از فرایند IBP فراهم کردند. داده ­های دوتایی زمانی مطرح می­شوند که دو مجموعه از اشیاء و مشاهدات، در قالب یک زوج مرتب ساخته شوند و هر عنصر از این زوج مرتب از هر کدام از این مجموعه­ها تعیین شده باشد. برای مثال، این دو مجموعه ممکن است شامل فیلم­ها و بینندگان باشند و مشاهدات در این مورد رتبه ­بندی­هایی هستند که از سوی بینندگان نسبت به فیلم­ها صورت گرفته است. داده ­های دوتایی را اغلب می­توان به صورت ماتریسی نمایش داد و بسیاری از مدل­ها برای داده ­های دوتایی را می­توان بر حسب فاکتورگیری از این ماتریس بیان نمود. مدل­ها برای داده ­های دوتایی این امکان را فراهم می­ کنند که برای مثال رتبه ­بندی­هایی که یک بیننده ممکن است به یک فیلم بدهد را بر مبنای رتبه ­بندی­های صورت گرفته از جانب سایر مشاهده­کنندگان پیش ­بینی نماید، این عمل را فیلتر کردن مشارکتی[۳۹۵] می­گویند. در مدل میدز و همکاران، هر دوی فیلم­ها و بینندگان توسط بردارهای باینری نهفته با تعداد نامتناهی از عناصر، متناظر با مشخصه­هایی که ممکن است دارا باشند یا نباشند، نمایش داده می­شوند. این دو ماتریس باینری نامتناهی متناظر، از طریق یک ماتریس وزنی با مقادیر حقیقی در تعامل هستند به طوریکه این ماتریس وزنی، مشخصه­های فیلم­ها را به بینندگان، مرتبط می­ کند و منجر به فاکتورگیری ماتریس باینری[۳۹۶] از رتبه ­بندی مشاهدات می­ شود. نویسندگان به منظور استنباط در چنین چارچوبی، الگوریتم متروپولیز-هستینگ[۳۹۷] که با گام­های نمونه­گیر گیبز[۳۹۸] آمیخته می­ شود را توسعه دادند.
میلر و همکاران[۳۹۹] (۲۰۱۰) یک دسته از مدل­های مشخصه نهفته ناپا
رامتریک را تعریف کردند که می ­تواند برای پیش ­بینی ارتباطات[۴۰۰] در علم زیست شناسی و آمار مورد استفاده قرار بگیرد. مشاهدات جمع­آوری شده از یک شبکه، مشخص کننده ارتباط میان یک گروه از افراد یا یک گروه از اشیاء هستند. هدف اصلی این تجزیه و تحلیل پیش ­بینی وجود یا عدم وجود این دسته روابط غیرقابل مشاهده است. برای مثال، با مشاهده تعاملات دوستانه میان چندین جفت از افراد، یک جامعه­شناس می ­تواند به جستجوی پیش ­بینی سایر افرادی باشد که احتمال دارد با آن­ها دوست باشند. این نوع مسئله پیش ­بینی ارتباطات می ­تواند با بهره گرفتن از یک مدل احتمالی و با در نظر گرفتن ساختار گراف­ها، حل شود.
نولز و قهرمانی[۴۰۱] (۲۰۰۷) راه حلی را برای مشکل تعیین تعداد واقعی علل پنهان، در مدل تحلیل مؤلفه‌های مستقل[۴۰۲] (ICA)، فراهم نمودند. نولز و قهرمانی یک مدل بیزین ناپارامتریک را برای ICA بر مبنای فرایند تصادفی IBP طراحی کردند.
وود و همکاران[۴۰۳] (۲۰۰۶) از فرایند IBP در مسائل مربوط به یادگیری ساختار مدل­های گرافیکی استفاده نمودند. آن­ها چارچوبی را درنظر گرفتند که در آن یک تعداد مجهول متغیر نهفته (پنهانی) (بیماری)، برای مجموعه ­ای از متغیرهای مشاهده شده (علائم مرض) علت محسوب می­شوند. وود و همکاران یک رویکرد استنباط بیزین را بر مبنای IBP، برای مدل­سازی گراف­های با تعداد نامتناهی از علل پنهانی، مورد استفاده قرار دادند. وود و همکاران، یک الگوریتم MCMC را برای استنباط با بهره گرفتن از یک تغییر در نمونه­گیر گیبز با گام­های اضافی، تعمیم دادند. در مقابل، در این رساله ما یک روش استنباط تغییر را برای فرایند IBP در چارچوب داده ­های شمارشی[۴۰۴]، تعمیم داده­ایم.
فصل سوم
چارچوب نظری و
روش تحقیق

-۱- مقدمه
در فرایند اوراق بهادارسازی با تفکیک دارایی­ ها (وام­های رهنی) از ترازنامه و استفاده از آن­ها به عنوان پشتوانه و ضمانت اوراق بهادار منتشر شده برای سرمایه ­گذاران، کیفیت این اوراق بهادار از وضعیت ریسک اعتباری بانی مستقل خواهد شد. از طرف دیگر، بانی با پیش­آمدهای اعتباری وام­هایی که ایجاد کرده، زندگی نمی­کند. بنابراین عملکرد اوراق بهادار ایجاد شده مستقیماً به عملکرد قرض­گیرندگان وام­ها در ایجاد جریان­های نقدی مرتبط می­ شود. اما نکته اینجاست که عملکرد دارایی پایه و از اینرو عملکرد اوراق بهادار تولید و منتشر شده با پشتوانه آن­ها را میزان تلاش صورت گرفته توسط بانی هنگام اعطای وام­ها در بازار رهن اولیه تعیین
می­ کند. روشن است که تلاش برای اعمال استانداردهای پذیره­نویسی در فرایند اعطای وام، هزینه­بر است. بر عکس می ­تواند هیچ­گونه اطلاعاتی جمع­آوری نگردد و به هر متقاضی رهنی، وام اعطا شود. اگر چه دومین رویکرد هزینه کم­تری برای وام­دهنده دارد، اما به رهن­های پذیره­نویسی شده با ریسک­های نکول بالا که به ضرر طرف دیگر یعنی سرمایه­گذار است، منجر خواهد شد؛ زیرا با اوراق بهادارسازی وام­ها، ریسک­های مربوطه، به
سرمایه ­گذاران و نه به وام­دهندگان، وارد می­شوند. از طرف دیگر، بدتر آنکه برای سرمایه­گذار در طرف مقابل بازار، مشاهده کامل میزان تلاش بانی در عمل غیرممکن یا حتی در صورت امکان می ­تواند بسیار پرهزینه باشد.
همه این موارد در کنار ویژگی برون­ترازنامه­ای بودن فرایند اوراق بهادارسازی، موجب می­شوند که انگیزه کمتری برای ارزیابی دقیق کیفیت اعتباری قرض­گیرندگان وجود داشته باشد و بنابراین استانداردهای
پذیره­نویسی کاهش می­یابد.
آنچه در فرایند اوراق بهادارسازی اهمیت دارد میزان توانایی دارایی­ ها در ایجاد جریان نقدی است اما وجود مشکلات اطلاعاتی بین بازیگران که در ذات این فرایند قرار دارد می ­تواند منافع مالکان تجمیع وام­ها یعنی سرمایه ­گذاران را بشدت متأثر سازد. از این رو کنترل شفافیت جریان اطلاعات درباره رفتار پنهانی بانی، توسط سرمایه ­گذاران که تنها متحملین ریسک نکول دارایی­ های پایه (تجمیع وام­ها) اوراق بهادار با پشتوانه رهن (MBS) هستند، نیازمند بررسی و تحلیل­های بیشتری است.
از آنجاییکه سیستم­های اطلاعاتی، سرمایه­گذار (طرف نامطلع) را درباره آن چیزی که بانی (طرف مطلع) انجام می­دهد مطلع می­سازند، احتمال می­رود که مانع فرصت طلبی­های بانی نیز شوند زیرا او تشخیص خواهد داد که نمی­تواند سرمایه­گذار را فریب دهد. بنابراین زمانیکه سرمایه­گذار جهت تشخیص و تأیید رفتار بانی دارای اطلاعات است، بانی به احتمال بیشتر در جهت منافع وی عمل می­ کند. در این رساله، به منظور حل مسئله مخاطره اخلاقی، بر این راه حل تمرکز شده است.
به هر حال بدیهی است که سرمایه­گذار قادر به نظارت کردن بر نحوه رفتار بانی در جهت کنترل قرض گیرندگان از نظر ریسک نکول، نمی ­باشد. با این حال، سرمایه­گذار می ­تواند پیش­آمدهای این اقدام­ها را مشاهده کند که در زمینه اوراق بهادارسازی همان جریان عایدی­های نقدی حاصل از تجمیع وام­ها در اوراق MBS خواهد بود. همچنین سرمایه ­گذاران می ­تواند از این اطلاعات (مشاهدات) استفاده نموده به استنباط اقدام­هایی که تو
سط بانی انجام گرفته است، بپردازد.
در چنین شرایطی، توجهات پیرامون استفاده از تخمین­زننده­ها[۴۰۵] از اقدام­ها و جمع­آوری اطلاعات اضافی از این طریق، متمرکز شده است. شواهد مشخص می­ کنند که اطلاعات اضافی کاربرد گسترده­ای را در عمل برای کاستن مشکل مخاطره اخلاقی دارد؛ که می ­تواند ابزار مناسبی جهت کاهش بخشیدن به عدم تقارن اطلاعات میان بانی (وام دهنده) و سرمایه­گذار و کم کردن تضاد منافع در مدیریت وام­ها، محسوب گردد. به طور کلی، اصل فراهم کردن اطلاعات[۴۰۶] می­گوید که به منظور دادن انگیزه به پذیره­نویس جهت جلوگیری از شانه خالی کردن در انجام وظایف تعیین شده، قرارداد بین سرمایه­گذار و بانی باید بر مبنای تمامی متغیرهایی که اطلاعاتی راجع به اقدام­های بانی فراهم می­ کنند، قرار داشته باشد. (کیم[۴۰۷]، ۱۹۹۵).
بر این اساس در ادامه با توجه به اهمیت موضوع و لزوم دستیابی طرف نامطلع به اطلاعات اضافی راجع به نحوه رفتار طرف مطلع در هر معامله­ای از جمله معاملات اوراق بهادار MBS، در این رساله به دنبال تعمیم و کاربردی نمودن چارچوب استنباط بیزین در ادبیات اوراق بهادارسازی جهت استنباط اطلاعات راجع به تلاش پنهانی انتخابی بانی (طرف مطلع) در این فرایند، هستیم. سپس در قالب رابطه تئوریکی کارفرما-کارگزار یک برنامه جبران بهینه که اطلاعات مربوط به استنباط ابعاد مختلف تلاش انجام گرفته توسط بانی هنگام اعطای وام را شامل می­باشد، استخراج می­گردد. چنین جوابی می ­تواند در معاملات اوراق بهادارسازی جهت کاهش عدم تقارن اطلاعات میان طرفین، توسط طرف نامطلع، مورد استفاده قرار بگیرد. توجه شود که چارچوب کار در این رساله یک چارچوب تئوریکی است نه تجربی و می ­تواند جهت آشنایی خوانندگان جهت کاربردی کردن
تئوری­های استنباط و روش­های ریاضی بهینه­سازی در ادبیات اقتصادی مفید واقع گردد.

۳-۲- مخاطره اخلاقی و تخصیص کارای منابع
در ادبیات مسئله مخاطره اخلاقی به شکل مسئله­ای که رخ می­دهد هر زمان افراد به تقسیم ریسک[۴۰۸]
می­پردازند، در شرایطی که اقدام­های به طور محرمانه[۴۰۹] انتخاب شده آن­ها بر توزیع احتمال پیش­آمدها تأثیرگذار باشد، درک شده است. (ارو[۴۱۰]، ۱۹۷۰، زکواسر[۴۱۱]، ۱۹۷۰، پولی[۴۱۲]، ۱۹۷۴، اسپنس و زکواسر[۴۱۳]، ۱۹۷۱) اقتصاددان مارک پولی[۴۱۴] نخستین کسی بود که در سال ۱۹۶۸ ادعا کرد که مخاطره اخلاقی نقش برجسته و فاحشی در پزشکی بازی می­ کند. وی مخاطره اخلاقی را نتیجه اطلاعات نامتقارن می­داند؛ هنگامی که یک طرف با اطلاعات برتر[۴۱۵] رفتارش را در جهت نفع خویش تغییر می­دهد در حالیکه هزینه­هایی را برای کسانی که اطلاعات کم­تر[۴۱۶] دارند تحمیل می­ کند. این موقعیت در بیمه نامه­ ها[۴۱۷]، قراردادهای کار[۴۱۸]، واگذاری مسئولیت تصمیم ­گیری به فرد دیگر[۴۱۹] و نمونه­های دیگر از این قبیل وجود دارد. در اینگونه موارد، به طور کلی امکان دست­یابی به تقسیم بهینه-پارتو از ریسک وجود ندارد، زیرا ایجاد انگیزه مناسب برای اتخاذ اقدام­های صحیح، امکان­ پذیر نمی ­باشد.
با این حال، تخصیص­ها تحت چنین نااطمینانی­ای بهینه پارتو مقید[۴۲۰] نخواهند بود. (ارو، ۱۹۷۰، پولی[۴۲۱]، ۱۹۷۴). زیرا امکان بهبود پارتو توسط فردی که نمی­تواند اطلاعات خصوصی یک کارگزار را مشاهده نماید، وجود دارد. اخیراً، اقتصاددانان به تحلیل سیستماتیک ویژگی­های تخصیص­های بهینه دوم[۴۲۲] پرداخته­اند که تحت چنین شرایطی رخ خواهد داد. اکثر این تحلیل­ها توجه خود را به مسئله کارفرما-کارگزار در چارچوب تئوری قراردادها معطوف نموده ­اند. تحت چنین رابطه­ای، تنها می­توان به یک جواب بهینه دوم، از طریق بده بستان[۴۲۳] بخشی از منافع حاصل از تقسیم ریسک به منظور فراهم کردن انگیزه به انجام تلاش، آن هم با هزینه تحمیل ریسک، دست یافت.
بنابراین در ادامه این رساله، تئوری عاملیت (یا نمایندگی) در چارچوب تئوری قراردادها و در قالب ادبیات اوراق بهادارسازی مورد تجزیه و تحلیل قرار می­گیرد.
توجه شود که آشکار نمودن اطلاعات[۴۲۴] خصوصی از طریق پیشنهاد قرارداد، نخستین بار توسط مایرسان[۴۲۵] (۱۹۸۳) به طور رسمی در ادبیات وارد شد[۴۲۶]. اما هر دوی مایرسان و کراوفورد[۴۲۷]، رابطه کارفرما-کارگزار را در قالب تکنیک­های مربوط به تئوری بازی­های همکارانه[۴۲۸]، مورد مطالعه قرار داده­اند.

۳-۳- تئوری قراردادها
طی دهه­های گذشته، توجهات به سمت تئوری قراردادها متمایل شده است. این توسعه تا حدودی در نتیجه واکنش به درک ناکامل ما از تئوری متعارف رقابت کامل تحت بازارهای کامل، صورت گرفته است.
مطالعه عمیق فرایند طراحی قراردادها بخصوص مخاطره­ها و ناکامل بودن­ها، یک روش بدیهی برای غنی کردن و تعدیل نمودن مدل رقابتی ایده­آل در جهت انطباق بهتر آن با شواهد دنیای واقعی، می­باشد. در حال حاضر، تئوری قراردادها، یک آلترناتیو مهم برای مدل­های رقابت ناکامل محسوب می­ شود. هرگونه معامله­ای باید از طریق میانجی­گری در قراردادها، چه به طور صریح و چه به طور ضمنی، صورت بگیرد. (هارت و هولمستروم، ۱۹۸۷)
واژه تئوری قرارداد به طور کلی به ایده­ ها درباره انگیزه، اطلاعات و نهادهای اقتصادی برمی­گردد. این ایده­ ها برای سه دهه است که در رشته­ های حسابداری (دمنسکی و فلتم[۴۲۹]، ۱۹۷۸)، اقتصاد (اسپنس و زخوسر[۴۳۰]، ۱۹۷۱)، مالی (فاما[۴۳۱]، ۱۹۸۰)، بازاریابی (باسو و همکاران[۴۳۲]، ۱۹۸۵)، علوم سیاسی (میتنیک[۴۳۳]، ۱۹۸۶)، رفتار سازمانی (آیسنهاردت[۴۳۴]، ۱۹۸۵، ۱۹۸۸؛ کاسنیک[۴۳۵]، ۱۹۸۷) و جامعه شناسی (ایکلس[۴۳۶]، ۱۹۸۵؛ وایت[۴۳۷]، ۱۹۸۵) وارد شده ­اند. برندگان جایزه نوبل اقتصاد که در گسترش این تئوری کلی نقش داشته اند عبارت‌اند از: رونالد کوز[۴۳۸]، هربرت سیمون[۴۳۹]، ویلیام ویکری[۴۴۰]، جیمز میرلس[۴۴۱]، جورج آکرلوف[۴۴۲]، ژوزف استیگلیرساله[۴۴۳] و میکائیل اسپنس[۴۴۴].
تئوری قراردادها با موضوع جعبه اجورث کلاسیک[۴۴۵] در سال ۱۸۸۱ شروع و در دهه ۱۹۵۰ به موقعیت­هایی که با نااطمینانی همراه هستند تعمیم داده شد. در دهه ۱۹۷۰، موقعیت­هایی که با مشکل عدم تقارن اطلاعات (یا اطلاعات پنهانی) درگیر هستند شناسایی شدند. این موقعیت­ها در نهایت این تئوری را به یک تئوری غنی از طراحی قراردادها بر مبنای عاملیت (یا نمایندگی) و انگیزه، تبدیل نمود. در دهه ۱۹۸۰ بر موضوع قراردادهای تکرارشونده[۴۴۶] یا پویا تمرکز شد و همزمان با مطرح شدن ادبیات اقتصاد هزینه معاملاتی، چارچوب اقتصاد خرد کلاسیک تعمیم یافت.
این ادبیات بسیار گسترده است و در این رساله این تئوری در زمینه­ای خاص مد نظر قرار می­گیرد. با توجه به موضوع این رساله، بر موقعیت­های دوجانبه بدون توجه به آثار خارجی[۴۴۷] که یک قرارداد ممکن است بر سایر افراد (مثل رقبا) تحمیل کند پرداخته می­ شود[۴۴۸].
چون آنچه که روابط بین کارفرما و کارگزار را کنترل می­ کند تئوری قراردادها هستند، با تعیین مفروضاتی راجع به افراد (نفع شخصی، عقلانیت محدود، ریسک گریزی)، سازمان­ها (تضاد منافع میان اعضاء) و اطلاعات (اطلاعات کالایی است که می ­تواند خریداری گردد)، تمرکز تئوری بر تعیین کاراترین قراردادی قرار دارد که رابطه بین کارفرما-کارگزار را کنترل می­ کند.

۳-۴- رابطه کارفرما-کارگزار
در این رساله بر پارادایم کارفرما-کارگزار تأکید شده است. مشخصه پارادایم کارفرما-کارگزار عبارت است از تصریح دقیق مفروضات که خود از استنتاج­های منطقی و اثبات­های ریاضی نتیجه می­شوند. با شروع کار میررلس (۱۹۷۵)، نخستین بار مسئله کارفرما-کارگزار تحت شرایط مخاطره اخلاقی، مطرح شده است.
دو کارگزار اقتصادی در این مدل وجود دارند: طرف مطلع که اطلاعاتش بر رفاه مشترکشان تأثیرگذار است و طرف نامطلع. چون این مدل یک موقعیت انحصاری دوجانبه است نمی­ توان بیش ا
ز این جلو رفت مگر اینکه هدف تصریح این باشد که چگونه طرفین، بر اساس ضوابط معامله، به چانه­زنی[۴۴۹] می­پردازند. متأسفانه مطالعه مسئله چانه­زنی تحت اطلاعات نامتقارن، بسیار پیچیده است. عمده­ترین مشکل آن است که مفهوم تعادل بیزین کامل[۴۵۰]، به تعادل چندگانه[۴۵۱] منجر می­گردد[۴۵۲]. مدل کارفرما-کارگزار یک ابزار ساده­کننده است که این مشکلات را ندارد زیرا کل قدرت چانه­زنی را به یکی از طرفین می­دهد؛ به این صورت که این طرف مجاز است که یک قرارداد بپذیر یا رد کن[۴۵۳] را پیشنهاد نماید و طرف مقابل تنها اختیار پذیرفتن یا رد کردن این پیشنهاد را دارد.
بازی کارفرما-کارگزار بنابراین یک بازی استاکلبرگ است که در آن رهبر (کسی که قرارداد را پیشنهاد می­دهد) کارفرما و پیرو (طرفی که تنها باید این قرارداد را بپذیرد یا رد کند) کارگزار نامیده می­ شود. توجه شود که واژه کارگزار به طور کلی به یک کارگزار اقتصادی اشاره دارد، پس تحت چنین مفهومی کارفرما نیز می ­تواند یک کارگزار باشد.
اگرچه انتخاب چنین روشی برای مدل­سازی، مسائل را خیلی ساده­تر می­سازد اما باید توجه شود که
روش­های چانه­زنی واقعی بسیار پیچیده­تر می­باشند. برای مثال، تحت چنین چارچوبی، چنانچه کارگزار قرارداد را نپذیرد، تعاملات بین کارفرما و کارگزار متوقف می­ شود، در حالی که در دنیای واقعی انتظار می­رود که تعاملات بین آن­ها همچنان ادامه داشته باشد.
پارادایم کارفرما-کارگزار بر پایه این واقعیت قرار دارد که به مجموعه­های بهینه پارتو (نامقید[۴۵۴])، از طریق ماکزیمم­سازی مطلوبیت یک طرف در حالی ‌که سطح مطلوبیت طرف مقابل ثابت و مفروض در نظر گرفته
می­ شود، می­توان دست یافت. بنابراین چنانچه تنها ویژگی­های معمول بهینه مورد توجه باشد و به بهینه خاصی توجه نداشته باشیم، این رویکرد از کلیت نخواهد کاست. از سوی دیگر، وجود گزینه­ های خارج از مدل است که ما را به تعیین یک قید برای مطلوبیت کارگزار در یک سطح معین، وادار می­ کند[۴۵۵]؛ اگر برای نمونه، کارفرما صاحب کار و کارگزار متقاضی باشد، سطح منافع بیکاری یا دستمزد بازار تعیین کننده این سطح مطلوبیت خواهند بود.
سرانجام، با چنین انتخابی از واژه­ های کارفرما و کارگزار نبایستی اینگونه تصور شود که یکی از طرفین برای دیگری کار می­ کند یا اینکه مدل­ساز تنها به این مورد علاقه­مند است و نه به مدل­های دیگر. هر مدل منطق خاص خود را دارد و باید مطابق با آن تفسیر گردد. اصطلاحات کارفرما و کارگزار نخستین بار توسط راس[۴۵۶] (۱۹۷۳) به منظور اشاره به مشکل عاملیت (یا نمایندگی) که آن را یک مسئله مخاطره اخلاقی در نظر گرفته، اتخاذ شدند. اما استعمال پارادایم کارفرما-کارگزار به مفهوم ذکر شده در بالا، عمدتاً به معنای آن است که در چارچوب بازی استاکلبرگ قرار داریم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:02:00 ق.ظ ]




گرانت[۲۰] (۱۹۹۱) میگوید، قابلیت‌ها نتیجه گروههایی از منابع اند که با یکدیگر کار میکنند. آنها منابع متفاوت را با هم پیوند میدهند و سازمان را برای ایجاد عملکرد مالی برتر توانا
پایان نامه
میسازند. بر اساس دیدگاه متنی بر منابع، قابلیت ها به عنوان نوعی کارآیی که سازمانها بدان وسیله مجموعهای از منابع معین را به منظور دستیابی به اهداف خاص به کار میبرند، ملاحظه می شود. در ادبیات دیدگاه مبتنی بر منابع، قابلیت ها به عنوان مهارت های مدیریتی و دانش انباشته برای توسعه دارایی ها، تعریف می شوند. قابلیت ها در فرآیندها و روال های عادی سازمانی جای می گیرند و تقلید از آنها بسیار مشکل است. بنابراین، آنها می توانند برای سازمان ها مزیت رقابتی پایدار را سبب شوند. محققان ادبیات قابلیت این مفهوم را به دسته های متفاوتی طبقه بندی کرده است. دی[۲۱](۱۹۹۴) قابلیت ها را بر اساس رویکرد و تمرکز فرآیندها به سه دسته طبقه بندی کرده است. آنها قابلیت های درون به خروج، قابلیت های خارج به داخل و قابلیت های پوشایی هستند. قابلیت های درون به خارج از داخل شرکت ها گسترش می یابند و بر روی فرآیندهای داخلی متمرکزند آنها قابلیت هاییاند که به مشارکت اثربخش در بازار کمک می کنند. مثال ها شامل قابلیت های توسعه تحقیق و قابلیت های توسعه فن آوری، مدیریت مالی، منابع انسانی و بازاریابی می شوند. قابلیت های خارج به داخل توجه بر روی آن دسته از فرآیندهایی که با محیط خارج مرتبط اند، از قبیل مشتریان واعضای کانال، دارند آنها قابلیت هایی اند که در شناخت و مشارکت در بازار، از قبیل شناخت مشتریان و برقراری روابط کمک می کنند. قابلیت های مدیریت مشتری و قابلیت های مدیریت ارتباطات از قابلیت های خارج به داخل اند. قابلیت های پوشایی، قابلیت های خارج به داخل و قابلیت های داخل به خارج را یکپارچه می کنند. آنها به واسطه فرآیندهایی از قبیل انجام سفارش، قیمت گذاری، خرید، تحویل رسانی خدمات، توسعه محصول جدید، ارتباطات داخلی و توسعه استراتژی اعمال می شوند.

قابلیت ها همچنین براساس وظایف متفاوتی طبقه بندی شده اند. ورهایز و مورگان[۲۲] (۲۰۰۵) هشت قابلیت وظیفه ای را مشخص می کنند (یعنی قابلیت های توسعه محصول، قابلیت های قیمت گذاری، قابلیت های مدیریت کانال، قابلیت های ارتباطات بازاریابی، قابلیت های فروش، قابلیت های اطلاعات بازاریابی، قابلیت های برنامه ریزی بازاریابی، قابلیت های اجرای بازاریابی)، و این قابلیت ها را مرتبط به عملکرد کسب و کار می داند. آنها بیان می کنند محک زنی از این قابلیت ها می تواند به شرکت ها در کسب مزیت رقابتی پایدار کمک کند. هانت و مورگان[۲۳] (۱۹۹۵) در نظریه مزیت نسبی رقابت ادعا می کنند که هدف شرکت ها ایجاد عملکرد مالی برتر است، و مزیت رقابتی شرکت بوسیله اکتساب، حفظ و استفاده از دارایی های استراتژیک برای دستیابی به عملکرد مالی به دست می آید. به عبارت دیگر، آنها اعتقاد دارند که مزیت رقابتی بوسیله فرایند تبدیل منابع به نتایج مالی در مقایسه با سطح منابع تعیین می شود. بنابراین قابلیت تبدیل منابع به نتایج مالی مزیت رقابتی شرکت و عملکرد آن را تعیین می کند.
قابلیت های بازاریابی می تواند برای سهامداران با تقویت، تسریع گردش وجوه نقد و کاهش ریسک های گردش وجوه نقد ارزش آفرینی کند. لیو و دانثو[۲۴] قابلیت‌های ارتباطات بازاریابی را که به عنوان نسبت خروجی های بازاریابی (یعنی سطح فروش، رشد فروش و اعتبار شرکت) به هزینه های ارتباطات بازاریابی (یعنی هزینه های اشاعه، پرینت، تبلیغات و ترفیعات فروش) را مطالعه کردند. آنها رابطه بین بهره وری ارتباطات بازاریابی[۲۵] (MCP) و ارزش سهامداران را بررسی کردند. نتایج بیانگر آن بود که سطح متوسطی از بهره وری ارتباطات بازاریابی می تواند بیشترین ارزش سهامداران را ایجاد کند، و اینکه روابط بین بهره وری ارتباطات و ارزش سهامداران به واسطه شدت تحقیق و توسعه و رقابت تعدیل می گردد (Luo and Donthu, 2006). قابلیت های بازاریابی به طور نزدیکی با فرآیندهای سازمانی آمیخته شده اند، از آنجا که قابلیت سازمانی کمک به انجام شدن فعالیت ها در فرآیندهای سازمانی می کنند. فرآیندهای سازمانی به طور گسترده می توانند در دو طبقه خارجی و داخلی قرار گیرند. فرآیندهای خارجی با شناخت از محیط خارجی سازمان، به همراه تمام اجزایش مرتبط است، که دیدی حیاتی در ارتباط با موقعیت رقبای سازمان و اقدامات لازم فراهم می کند. فرآیندهای داخلی، از طرف دیگر، با تحویل محصولات با ارزش افزوده که تقاضای رقابتی را برآورده می سازند، مرتبط اند. فرآیندهای داخلی به طور کاملاً زیادی برای اهداف و هدایت به فرآیندهای خارجی متکی اند. بر اساس این گروه بندی، و بر اساس نظر مولر و آنتیلا[۲۶] (۱۹۸۷)، قابلیت های بازاریابی می توانند به عنوان فرآیندهای کار محور خارجی و داخلی به کار گرفته شوند. در بازنگری جامع آنها از قابلیت بازاریابی، مولر و آنتیلا (۱۹۸۷) قابلیت های بازاریابی را به قابلیت های بازاریابی داخلی و خارجی تقسیم کردند. قابلیت های بازاریابی خارجی با قابلیت هایی از سازمان برای انجام تحلیلی کامل و جامع از ویژگی های محیط کلان سازمان بواسطه نظارت، تحلیل، و شناخت کامل از این جنبه ها در ارتباط است. از طرف دیگر، قابلیت های بازاریابی داخلی، مدیریت استراتژیک، یکپارچگی کارکردی، و مدیریت بازاریابی و عملیاتی را در بر می گیرد. به عقیده آنها چارچوب قابلیت بازاریابی را که می توانست به عنوان ابزاری کیفی برای سنجیدن هنر بازاریابی در شرکت های تولیدی کوچک توسعه دادند. با به کارگیری چارچوب قابلیت بازاریابی بالا بر روی شرکت های فنلاندی و سوئدی، آشکار شده است که قابلیت بازاریابی نقش مهمی را بر روی موفقیت عملکرد آن شرکت ها داشته است (Akroush & Al-Mohammad, 2010).
۲-۴) جایگاه تبلیغات در بازاریابی
کاتلر[۲۷] (۲۰۰۱) معتقد است بازاریابی فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند. در واقع بازاریابی به دنبال تامین و ارضای نیاز است که شرکت های موفق را از ناموفق متمایز می سازد. بنابراین بازاریاب ها باید همواره به دنبال آن باشند که بررسی کنند که به چه صورتی می توانند بهتر، بیشتر، سریعتر، دقیقتر و در نهایت با کیفیت متناسب، به مردم، کالا، توام با خدمت ارائه نمایند (محمدیان۱۳۸۲). امروزه مصرف کنندگان به گروه های مختلف تقسیم شده اند. در بازار سلیقه های متفاوتی وجود دارد و این سلایق دایماً دستخوش تغییر و تحول است. هزینه های زیادی صرف تبلیغات و ترویج می شود. برای دستیابی به جایگاه مناسب در بازار وکسبِ موفقیت، لازم است عوامل مختلفی دست به دست هم دهند. عواملی که در بازاریابی دخیل می باشند در دهه ۱۹۶۰ توسط جروم مک کارتی آمیزه بازاریابی یا اجزای بازاریابی(Marketing Mix) نامگذاری شد. مک کارتی[۲۸] آمیزه بازاریابی را مرکب از چهار عامل عمده “کالا(Product)، قیمت(Price)، توزیع(Place)،ترفیعات(Promotion) و ترویج ” پیشنهاد کردکه به طور سنتی این چهار عامل را تحت عنوانP4 عبارت است از هر نوع اقدامی که شرکت بتواند برای کالای خود و به منظور تحت تاثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد. اگرچه فعالیتهای گسترده و گوناگونی در شکل گرفتن آمیزه بازاریابی موثر است، رده بندی P4 از این جهت به وجود آمده تا بتوان کل جنگل را از فراز درختان آسانتر دید (محمدیان و آقاجان،۱۳۸۱).
  هرچند که در دیدگاه های مختلف Pهای دیگری همچون مردم (People)، بسته بندی (Packaging)، قدرت (Power)، برنامه ریزی (Programming)، و متقاعد سازی (Persuasion) و… به این آمیزه افزوده شدند و صاحبنظران عنوان کردند که Pهای دیگری نیز وجود دارد که در این سیستم (سیستم بازاریابی) اثرگذار است، ولی ساماندهی آن برای اولین بار تحولی در این شاخه از علم  ایجاد نمود. کالا، قیمت، توزیع و ترویج فروش مجموعه عواملی هستند که به تعبیر مک کارتی در بازاریابی نقش اساسی دارند و تولید کننده می تواند آنها را در کنترل خود داشته باشد. یعنی تولید کننده می تواند بر کالا (تنوع محصول، کیفیت، طراحی، ویژگی نام تجاری، ‌بسته بندی،‌ اندازه، خدمات، تضمین ها، مرجوعی ها)، قیمت کالا (فهرست قیمت های فروش، ‌تخفیف ها، کسورات،‌ زمان پرداخت، شرایط اعتبار)، توزیع (کانالهای توزیع، پوشش کالا، جورکردن کالا، محل عرضه کالا، حمل و نقل)، ترویج (تبلیغات، ‌روابط عمومی و عمومی سازی، فروشندگی شخصی، پیشبرد فروش، ‌بازاریابی مستقیم) اثر گذار باشد. یکی از Pها ترویج است. ترویج که به تعبیری به عنوان حلقه ارتباطی با مشتری است نقش بسیار مهمی در بازاریابی ایفا می‌کند.
   اگر نظام بازاریابی سازمان را به مثابه یک تیم فوتبال فرض کنیم، آمیزه ترویج و در راس آن تبلیغات، مهاجمان این تیم محسوب می شود (محمدیان،۱۳۸۲). پس برای موفقیت تبلیغات لازم است مجموعه عوامل موثر در بازاریابی (مهاجمان تیم) همکاری داشته باشند تا بتوانیم به نتیجه مطلوب که همانا موفقیت در فروش است دست یابیم. ضعف هر یک از این عوامل، منجر به ایجاد خدشه در کل سیستم می شود.
عوامل موثر در ترویج عبارتند از:
   ۱٫ تبلیغات : هرگونه ارائه و عرضه ایده ها، کالاها یا خدمات که یک واحد تبلیغاتی، فرد یا موسسه انجام دهد که مستلزم پرداخت هزینه باشد
   ۲٫ روابط عمومی: ایجاد مناسبات مطلوب با جوامع مختلفی است که با شرکت سروکار دارند از طریق کسب شهرت خوب، ایجاد تصویر ذهنی کلی مطلوب و برخورد مناسب، با برطرف کردن مسایل، شایعه ها، حرف وحدیث ها و وقایع نامطلوب
   ۳٫ پیشبرد فروش: محرک های کوتاه مدت برای تشویق یا خرید محصول و خدمات
   ۴٫ فروشندگی فردی: فرایند فروش به شکلی که شامل ارائه حضوری و فرد به فرد یک کالا از یک فرستنده به یک خریدار است
   ۵٫ بازاریابی مستقیم: استفاده از ارتباط مستقیم در جهت رسیدن به مصرف کننده و مخاطب، عمدتاً از طریق بهره گیری از شیوه های نوین ارتباطی. (محمدیان،۱۳۸۲).
   برای موفقیت در هر یک از عوامل ترویج لازم است سایر عوامل را نیز به کار بگیریم. ابزارهای گوناگونی در ترویج موثر هستند که بکارگیری آنها در جای مناسب می تواند ما را به نتیجه مطلوب برساند. در کشور ما، در اذهان عمومِ مردم، بسیاری از ابزارهای پیشبرد فروش و روابط عمومی، فروشندگی شخصی  و بازاریابی مستقیم، به عنوان تبلیغات جای گرفته است.  باید توجه داشت که جایگاه تبلیغ به عنوان یکی از عناصر مهم ترویج یا به زعم دکتر محمدیان به عنوان مهاجم تیم فوتبال بسیار ملموس تر از سایر عوامل است.
۲-۵) مفهوم تبلیغات شفاهی[۲۹]
تبلیغات دهان به دهان، ارتباطاتی بین یک گیرنده و یک ارتباط برقرار کننده است و به عنوان یک ارتباط غیر تجاری درک میشود. اغلب گزارش میشود هنگامیکه تبلیغات دهان به دهان مثبت است تاثیر قابل توجهی بر تصمیم گیری مصرف کننده برای اخذ یک محصول دارد و هنگامیکه اطلاعات منفی یا شایعات در این باره وجود دارد باعث جدا شدن[۳۰]ز آن محصول یا نام تجاری می شود (Lam¸۲۰۰۹).
تبلیغات دهان به دهان اشاره به ارتباطات غیر رسمی در مورد محصولات که میتواند به صورت کالا یا خدمات باشد؛ دارد شنونده معمولاً به طور جدی نگران است که آیا می تواند به نظر گوینده اعتماد کند؟ و سخنران نگران است که آیا شنونده درگیر یک رفتار خاص به عنوان یک نتیجه از ارتباطات است؟ (۲۰۱۱ Martin¸) .
عناصر اصلی بازاریابی تبلیغات دهان به دهان عبارتند از: ۱- ارتباطات میان فردی، ترجیحاً چهره به چهره[۳۱] و بدون استفاده از ابزارهای ارتباطات جمعی ۲- تبادل اطلاعات در مورد محصول، خدمت یا نام تجاری ۳- برقرار کننده ارتباط، که باید به عنوان فردی فاقد تعصب و جهت گیری تلقی شود (رنجبران، ۱۳۸۹).

۲-۶) انواع تبلیغات شفاهی

تبلیغات شفاهی می تواند جنبه مثبت و یا منفی داشته باشد. تبلیغات دهان به دهان مثبت باعث تشویق در انتخاب نام تجاری میشود و تبلیغات دهان به دهان منفی فرد را از انتخاب نام تجاری دلسرد میکند. احتمال خرید نام تجاری به طور نسبی تحت تاثیر تبلیغات شفاهی ثبت و منفی در مورد نام تجاری قرار میگیرند. براساس تحقیقات قبلی مشاهده شده است که اطلاعات منفی مفید تر از اطلاعات مثبت تشخیص داده شدهاند، زیرا اغلب میتواند فرض شود؛ شواهدی که وجود دارد که یک نام تجاری غیرقابل اعتماد است، مفید تر از شواهدی است که وجود دارد که نام تجاری قابل اعتماد است چرا که قابلیت اطمینان ممکن است به عنوان شرط پیش فرض برای محصولات مدرن محسوب شود. استثنائاً زمانی که انتظار گیرنده منفی است و اطلاعات دریافت شده مثبت است؛ تاثیر مثبتی در مورد محصول ایجاد می شود (East, 2008).
تبلیغات شفاهی منفی را می توان به عنوان یک نتیجه از مفهوم عدم رضایت و عدم تعادل بین انتظارات و ادراکات بیان کرد. تعدادی از محققان امکان وجود یک سلسله مراتب انتظارات را بررسی کردند. میلر[۳۲] در ۱۹۷۷ به چهار سطح از انتظارات شامل؛ ایده آل تا کمترین میزان قابل قبول اشاره کرد. او سطوح انتظار را با این به عنوانها:” می تواند باشد"، “خواهد شد"،” باید باشد” و"باید “( به معنای مجبور بودن) معرفی می کند. شواهدی وجود دارد که مشتریانی که از حمایت اجتماعی در یک سرویس برخوردار هستند بیشتر آماده معرفی خدمات هستند. جایی که ارائه دهندگان خدمات با فراهم آوردن حمایت اجتماعی میتوانند باعث تقویت رابطه باشند، میل بهتبلیغات شفاهی مطلق مثبت بیشتر خواهد بود. تصور میشود تبلیغات شفاهی منفی یک فرم رفتار شکایت مشتری است. هریسچمن[۳۳] در سال ۱۹۷۰ عنوان کرد مشتریان هنگامی که انتظاراتشان برآورده نمیشود با دو گزینه مواجهند: بیان نارضایتی خود و یا خروج از ارتباط. تئوریسینهای جدید سه شکل از اقدام تنبیهی که یک مشتری ناراضی ممکن است انجام بدهد را بیان کردند. خروج از رابطه، بیان نارضایتی به تامین کننده و تبلیغات شفاهی منفی که در شبکه اجتماعی می توانند انجام دهند.اگر عملکرد؛ زیر انتظار باشد، مشتری ممکن است حس نامطلوبی داشته باشد. نامطلوبی به عنوان عدم تعادل در یک سیستم شناختی تعریف میشود. دو عنصر در چنین سیستمی، شامل انتظارات و برداشت از عملکرد محصول است. شواهدی وجود دارد که تبلیغات شفاهی بسیار بسیار مثبت و منفی رایجترین نمونه هایی از تبلیغات شفاهی هستند. مشتریان در رضایت خیلی بالا و یا پایین به احتمال زیاد تبلیغات شفاهی را گسترش میدهند تحقیقات نشان داده است که مشتریان بسیار راضی میل به گفتن در مورد تجربه مثبت خود به دیگران را دارند(Buttle¸۱۹۹۸).
طبق تحقیقات انجام شده درباره نفوذ تبلیغات شفاهی به نظر میرسد تبلیغات شفاهی منفی دارای تأثیر قوی‌تر در ارزیابی نام تجاری مشتریان و نیت خرید خریداران بالقوه نسبت به یک تبلیغات شفاهی مثبت است. وب سایت‌های معتبر به آسانی توسط مصرف کنندگان نسبت به سایت‌هایی که ناشناخته‌اند پذیرفته شده‌اند اگر مصرف کنندگان به سختی بتوانند درباره کیفیت محصول قضاوت کنند و یا اگر معیارهای قضاوت مبهم هستند، ارزش اطلاعات در دسترس برای اهداف تجزیه و تحلیل افزایش پیدا می‌کند این حاکی از آن است که نفوذ تبلیغات شفاهی ممکن است در بعضی از موقعیتها نسبت به بقیه موارد به طور خاص بیشتر باشد، اثرات تبلیغات شفاهی بیشتر در زمانی است که مصرف کننده در وضعیت مبهم قرار دارد سطوح بالاتر آشنایی با نام تجاری، از طریق تجربه‌های مربوط به نام تجاری که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تولید شده، همراه با ساختار دانش مربوط به نام تجاری و ویژگیهای آن توسعه یافته است مصرف کنندگانی، که کمتر با یک نام تجاری آشنایی دارند، بیشتر متمایل به پردازش اطلاعات مربوط به نام تجاری جدید و تغییر ارزیابی برند بر اساس مسیر(جهت) اطلاعات هستند.چارچوب‌های تبلیغاتی(مثبت/منفی) زمانی که محصول مبهم است و هنگامی که کیفیت به سختی برای یک مصرف کننده تعیین می‌شود اثر قوی‌تر دارد (Park, 2009).
بنابراین، انتظار میرود که مشتریانی که تبلیغات شفاهی مثبت را گسترش میدهند از آن دسته از مشتریانی باشند که رضایت بالا دارند، از این رو، هنگامی که تبلیغات شفاهی را بیان میکنند ظرفیتی مثبت دارند. یک رابطه مستقیم وجود خواهد داشت بین رضایت و تبلیغات شفاهی (رضایت بالاتر در ارتباط با تبلیغات شفاهی بالاتر مثبت است) از سوی دیگر، انتظار میرود که مشتریانی که تبلیغات شفاهی منفی را گسترش میدهند کسانی با کمترین میزان رضایت باشند مانند کسانی که تجربه عدم موفقیت یک خدمت به دنبال آن توسط جبران نامطلوب را دارند. دلیل این امر این است که مشتریان ناامید(کسانی که در مقابل انتظاراتشان ناراضی هستند) اغلب تجربه احساسات منفی مانند پشیمانی، ناامیدی و خشم را دارند. در نتیجه، از تبلیغات شفاهی منفی به عنوان راهی برای"عقده گشایی”[۳۴] احساسات منفی خود استفاده میکنند و به یک احساس تسکین پس از اظهار نظر نسبت به حادثه دست مییابند. بنابراین، ما انتظار داریم که مشتریانی که تبلیغات شفاهی منفی را گسترش میدهند کسانی با رضایت پایین باشند، در نتیجه، زمانی که فرض تبلیغات شفاهی یک ظرفیت منفی است، رابطه معکوس بین رضایت و تبلیغات شفاهی وجود دارد (رضایت پایین تر مرتبط است با تبلیغات شفاهی منفی بالاتر). مشتریانی که به یک شرکت بیشتر وفادار هستند بیشتر احتمال دارد توصیههای مثبت در مورد این شرکت را، گسترش دهند یا به عنوان یک مکانیزم سازگاری شناختی باشند و یا به عنوان بخشی از یک خود تقویت کننده انگیزه در مشتریانی که به صورت تمجید تبلیغات شفاهی را بیان میکنند. بنابراین، ما انتظار داریم مشتریانی که تبلیغات شفاهی مثبت را گسترش دهند، کسانی باشند که وفاداری بالاتری دارند، این نشان میدهد یک رابطه مستقیم بین وفاداری و فعالیت تبلیغات شفاهی برای ظرفیت تبلیغات شفاهی مثبت وجود دارد. در مقابل، ما انتظار داریم مشتریانی با وفاداری کمتر و یا در وضعیت بیوفایی، تبلیغات شفاهی منفی را گسترش دهند. مانند کسانی که در یک شرایط شکایت بدون بهبود یا جبران نامطلوب قرار دارند و یا مشتریانی که تامین کنندگانشان را تغییر می دهند و کسانی که تبلیغات شفاهی منفی را در مورد ارائه دهنده سابق گسترش می دهند به عنوان یک وسیله برای اینکه ناهنجاری شناختی را کاهش دهند. اگر مشتریان تبلیغات شفاهی منفی را گسترش دهند کسانی با وفاداری کم یا بدون وفاداری هستند. تبلیغات شفاهی مثبت بیشتر شناختی است، با دقت بیشتری در مورد آن صحبت میشود، و بیشتر در ارتباط با کیفیت خدمات در نظر گرفته شده است. در مقابل، تبلیغات شفاهی منفی بیشتر بر اساس احساس[۳۵] است و بلافاصله سرایت میکند. تبلیغات شفاهی منفی ممکن است بیشتر مربوط به نیات رفتاری[۳۶] باشد و تبلیغات شفاهی مثبت میتواند ارزیابی قویتر(نگرشی)، توسط ارزیابی دقیق منطقی باشد(Matos,2008).
۲-۷) اهمیت تبلیغات شفاهی
اعتقاد بر این است که تبلیغات شفاهی مثبت عامل موثری در جذب مشتریان جدید است (Ennew, et al, 2005). ادبیات معتبر و قابل توجهی درباره اهمیت تبلیغات شفاهی در زمینه بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده وجود دارد (Stokes & lomax, 2002). حمایت تئوریک زیادی برای این ایده وجود داردکه تبلیغات شفاهی بر اقدامات مصرف کنندگان تاثیر می گذارد. «بنرجی» مدلهایی را ارائه کرده که عنوان می کنند مردم به وسیله عقاید دیگران تحت تاثیر قرار می گیرند (Godes & Mayzlin, 2004). همچنین اظهار شده که تبلیغات شفاهی در میان خانواده، دوستان و همسالان به عنوان یکی از موثرترین و قدرتمندترین روشها در انتخاب کالاها و خدمات است (Bush et al., 2005). تبلیغات شفاهی مثبت سبب کاهش مخارج بازاریابی شده و می تواند موجب افزایش درآمد شود، البته در صورتی که بتوان مشتریان جدید را جذب کرد (soderlund, 1998). دلیل خوبی وجود دارد که تبلیغات شفاهی اثر بالقوه بیشتری در مقایسه با دیگر کانال های ارتباطی بر جای می گذارد (Godes & Mayzlin, 2004). با توجه به رابطه میان رضایت مشتری و تبلیغات شفاهی برخی از محققان اظهار داشته اند که شکل این رابطه در سطوح مختلف رضایت متفاوت است. به عنوان مثال پژوهش «هارت و همکارانش» نشان داد که مشتریانی که تجربه بدی داشته اند حداقل این موضوع را به ۱۱ نفر بازگو می کنند و این در حالی است که آنهایی که تجربه خوبی داشته اند، تنها آن را برای شش نفر تعریف کرده اند. به علاوه مجله فورچون گزارش داده که طبق تحقیقات انجام شده افراد تجربیات خوب خود را فقط به هشت نفر از دوستان بازگو می کنند و در رابطه با تجریبات منفی، حداقل ۲۰ نفر درباره آن مطالبی را می شنوند. «فیسک» و همکارانش نیز مشاهدات مشابهی داشته اند. یکی از توضیحاتی که بر اساس نظریه پیشنهادی آنها بیان شده است همان تاثیر نامتقارن وقایع مثبت و منفی است. آنها ادعا کرده اند که تحت شرایط خاصی می توان اظهار داشت که وقایع منفی نسبت به وقایع مثبت واکنش بسیار قوی تری را در بر می گیرند(Soderlund, 1998) . به هرحال استدلال و دلایل بسیاری وجود دارد که به این باور برسیم که وقایع مثبت واکنش قوی تری نسبت به وقایع منفی در شرایط خاصی را ایجاد می کنند. برای مثال «هولمز و لت» پی بردند که مشتریانی که دارای تجربه مثبت بوده اند نسبت به آنهایی که تجربیات منفی داشته اند بیشتر احساساتشان را به دیگران اظهار می کنند. همچنین به این مسئله اشاره شده و مورد بحث قرار گرفته است که بیشتر افراد تمایل بیشتری به شدت بخشیدن به تعبیر و تفسیر اظهارات مثبت یا منفی دارند. به عبارت دیگر، وقتی که ما با وقایعی روبه رو می شویم که با مفاهیم شناختی مثبت ما در تضاد است، سعی می کنیم آن را تفسیر کرده و جنبه های منفی آن را کاهش داده و یا از بین ببریم (Soderlund, 1998). اتفاق نظر زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه مشتریان راضی، تبلیغات شفاهی مثبت ایجاد خواهند کرد در حالی که مشتریان ناراضی تبلیغات شفاهی منفی را به وجود خواهند آورد (Wirtz & Chew, 2002). طبق یافته های مطالعه ارتباطات «ژوپیتر» ۵۷ درصد افرادی که از وب سایت های جدید دیدن می کنند، این کار را بر اساس توصیه‌های شخصی انجام می دهند و این از هر منبع دیگری دارای نفوذ بیشتری است. همان طور که این مطالعات عنوان می کند مدیران علاقه مند به تبلیغات شفاهی بوده، چرا که اغلب آن را به عنوان یک محرک مهم بر رفتار مصرف کننده تلقی می کنند (Godes & Mayzlin, 2004). از تبلیغات شفاهی به عنوان عامل مؤثری در کاهش ریسک مصرف کنندگان به هنگام اخذ تصمیمات خرید نیز یاد کرده اند. «کاکس» در یک مطالعه کیفی پی برد که توصیه های صورت گرفته از جانب خانواده و دوستان نقش مهمی در اتخاذ تصمیمات خرید افراد ایفا می کند. همچنین طرفداران بازاریابی رابطه مند، ترغیب کردن مشتریان برای توصیه های مثبت به دوستان و آشــــنایان را مورد تأکیـــــد قرار می دهند (Ennew et al, 2000). همچنین طبق مطالعات انجام شده «گرملر» و همکارانش پروراندن و برقراری روابط بین فردی میان خریدار و فروشنده می تواند به تبلیغات شفاهی مثبت از طریق مشتریان منجر گردد. بنابراین، تشویق به برقراری پیوندهای بین فردی می تواند راهکار ارزشمندی برای افزایش احتمال تبلیغات شفاهی مشتریان محسوب شود (Gremler et al. 2001). وفاداری مشتریان نیز نقش مهمی را به عنوان یک الزام در تبلیغات شغاهی ایفا می کند. مشتریان وفادار پیش نیازی برای تبلیغات شفاهی مثبت به شمار می‌آیند. چرا بر مبنای یافته‌های تحقیقی، توصیه های کلامی دوستان و آشنایان دو برابر موثرتر از آگهی های تبلیغاتی در هنگام تصمیم‌گیریهای خرید است . همچنین مشتریانی که اظهارات کلامی مثبت را در رابطه با یک محصول یا خدمت ارائه می کنند، به احتمال بسیار خودشان از جمله مشتریان وفادار خواهند شد (Ennew et al. 2000).
۲-۸) مدیریت تبلیغات شفاهی
تاثیر بالقوه تبلیغات شفاهی و ارزش آن برای یک سازمان بسیار مهم و قابل توجه است، هرچند که به عنوان یک کانال غیر رسمی، مدیریت تبلیغات شفاهی و شناسایی نشانه ها و فرصتها برای سازمانها بسیار دشوار است. مدیران باید در جست جوی راههایی باشند که تبلیغات شفاهی مثبت را برانگیزند و مراحلی را که تبلیغات شفاهی منفی و اثرات آن را کاهش میدهد را توسعه بخشند. مدیریت تبلیغات شفاهی منفی (به عنوان یک استراتژی تدافعی) از طریق رویه های موثر کسب اطلاعات از شکایات نه تنها به وفاداری مشتریان کنونی منجر می‌گردد، بلکه در جذب مشتریان جدید نیز موثر است و این نکتهای است که به نظر
میرسد از سوی بسیاری از شرکتها مورد توجه قرار نگرفته است (Stokes & Lomax,2002;350 ) . شکایتها، خطر از دست دادن تنها یک مشتری را در پی ندارند، زیرا هر مشتری شاکی ممکن است ۱۰ نفر از آشنایان خود را از مسئله فی مابین آگاه سازد و هرکدام از آنها نیز به نوبه خود اخبار منفی درباره شرکت منتشر کنند . واضح است که هر شرکتی باید سریعاٌ به شیوه ای مناسب پاسخگوی مشتریان شاکی باشد (کاتلر ،۱۳۸۳؛ ۳۷-۳۶) .

به کارگیری روش های فعال و پویا بــرای توصیه های شفاهی (به عنوان یک استراتژی تهاجمی) از جمله فراهم سازی بسترهای لازم برای احساس درگیری یا مشارکت افراد با یک سازمان می تواند مشوق وفاداری مشتریان و توصیه های مثبت آنها به دیگران باشد . «استوکز» رابطه مثبتی را بین درگیری و مشارکت والدین در مدارس ابتدایی بچه‌هـایشان و تمایل آنها به تــوصیه آن مدرسه به دیگران را مشاهده کرده است (Stokes & Lomax,2002) مشتریان خشمگین وناراضی نسبت به مشتریان راضی، انگیزه بیشتری دارند. بیشتر شرکتها به مشتریان خشمگین و ناراضی به عنوان یک مسئله می نگرند، اما در واقع آنها یک فرصت هستند . بیشتر شرکتها نمی توانند به روشی موثر از مشتریان ناراضی بهره برداری کنند (Grey& Thomas,2004 ). «منگولد» و همکارانش در مطالعات خود پی بردند که تنها ۲ درصد از تبلیغات شفاهی صورت گرفته ناشی از کوششهای بازار یابی و پیشبردی هدفمند شرکتها بوده است . همچنین بازاریابان مدیریت موثر تبلیغات شفاهی را نادیده گرفته اند و بر این باور و عقیده اندکه این موضوع خارج از کنترل آنهاست و رضایت مشتری کافی است تا تبلیغات شفاهی مثبت را موجب گردد (Wirtz & Chew, 2002).
اگر یک شرکت بتواند مشکلات مشتریان را حل کند و به خاطر شکایتی که کرده اند از آنها تشکر کند، مانند آن است که یک مخالف احتمالی تبدیل به یک هوادار شود . در اصل یک شرکت نیازمند آن است که انتظارات مشتریان خود را برآورده سازد تا او را در بالاترین سطح وفاداری نگاه دارد . مدیریت تبلیغات شفاهی منفی از طریق رویه های موثر کسب اطلاع از شکایات نه تنها به وفاداری مشتریان کنونی منجر می گردد ، بلکه در جذب مشتریان نیز موثر است و این نکته ای است که به نظر می رسد که به وسیله بسیاری از شرکتها مورد توجه قرار نگرفته است (Stokes & Lomax,2002). به غیر از مدیریت شکایات مشتریان ابزارهای دیگری نیز در جلب رضایت مشتریان موثر است، از جمله :

 

    • مرور شکستها و موفقیتها: از این طریق می توان فهمید که چرا شرکت فروش کمی دارد یا اینکه چرا فروشهای موفقی داشته و بازارهای فروش را تصاحب می کند .

 

    • الگوبرداری از رقبا: اطلاع از سطوح عملکرد رقبا و بهترین بودن در مقایسه با دیگران.
      زمینه یابی درباره مشتری: از مشتریان سوال شود که چرا یک شرکت را انتخاب و چرا محصول یا خدمتی را طلب می کنند.

 

    • تجزیه و تحلیل وقایع مهم: محصولات برگشتی را طبقه بندی کنیم ، مثلا آنهایی که معیوب،ضعیف،ناجور،دارای تاخیر زیاد ، سربار و غیره هستند. (Grey& Thomas,2004 ).

 

نهایتاٌ اینکه مطالعات بیانگر آن است که در مدیریت تبلیغات شفاهی سه نکته مهم قابل تأمل است :

 

    • بررسی فرایندهای ورودی و خروجی تبلیغات شفاهی در میان مشتریان و دیگر عوامل تاثیرگذار؛

 

    • توسعه و اجرای یک استراتژی تهاجمی از طریق شناسایی فعالیتهایی که محرک پیشنهادات و توصیه های مثبت می گردد؛

 

    • توسعه و اجرای یک استراتژی تدافعی که توصیه های منفی را کاهش می دهد .
      با در نظر گرفتن چنین رویکردی مدیران می توانند کنترل بیشتری روی توصیه ها و پیشنهادات شفاهی داشته و بتوانند سازمانی مشتری مدار ساخته و موانع را کاهش دهند (Stokes & Lomax,2002 ).

 

۲-۹) تبلیغات شفاهی به عنوان یک منبع تبلیغاتی
«هر سال چندین میلیارد ریال برای تبلیغات کالا و یا خدمات مختلف هزینه می شود اما هیچ کس نمی پرسد که آیا تبلیغات اساساً تأثیر دارد؟ میزان تأثیر آن تا چه حد است؟ ماهیت تأثیر آن چیست؟ آیا تأثیری متناسب با هزینه های تبلیغاتی حاصل می شود؟ و بسیاری از سئوالهای دیگر که در این زمینه مطرح است .برخی از مدیران تنها با مطرح شدن نام محصول خود، احساس رضایت می کنند برخی از مسئولان بازرگانی و بازاریابی شرکت ها نیز تغییر در فروش را معیار اثربخشی تبلیغات قرار می دهند .اما در این میان سئوال هایی بی پاسخ می ماند. شرکتهای غیر تولیدی چه باید بکنند؟ بانک های بزرگی که سالانه هزینه های هنگفتی برای تبلیغات می پردازند چه معیاری برای اثربخشی تبلیغات خود در نظر می گیرند؟
به جرأت میتوان گفت که هیچ بررسی منظم و حساب شده ای در این زمینه صورت نمیگیرد حتی بسیاری از شرکت های تولیدی نیز بررسی دقیق و مستمری درباره تبلیغات و تأثیر آن بر تغییر حجم فروش مؤسسه خود انجام نمی دهند. به همین دلیل این سئوال مهم مطرح میشود که چگونه و بر چه مبنایی مدیران عامل این مؤسسه ها تصمیم می گیرند که سالانه صدها میلیون ریال صرف تبلیغات کنند؟ مقصود نگارنده کم اهمیت جلوه دادن تبلیغات نیست چرا که در سطح جهانی این امر به عنوان یک اصل جا افتاده است که تبلیغات رکن اساسی بازاریابی است.در حقیقت، پژوهش هایی که در زمینه اثربخشی تبلیغات در کشورهای پیشرفته صنعتی انجام گرفته اختلال نظرهایی را پدید آورده است . برخی نشان دادند که تبلیغات در بیشتر موارد به عنوان عاملی ضعیف در بازاریابی عمل می کند و در بهترین شکل خود فقط آشنایی با مارک را افزایش می دهد و این امر تنها برای مارکهای ناشناخته عامل مثبتی است نه برای مارک های شناخته شده. اما گروهی دیگر از پژوهشگران که معتقدند تبلیغات اثر بخشی قوی دارد بر این نکته تأکید دارند که تبلیغات بر دیگر اجزای بازار به غیر از مصرف کننده نهایی تأثیر دارد .برخی از پژوهشگران نیز معتقدند که نباید به صورت کلی در این زمینه نظر داد . میتوان تبلیغ خوب یا بد داشت و تأثیر اینها بدون شک یکی نخواهد بود . برنامه تبلیغاتی که از برنامه ریزی، مخاطب شناسی صحیح، رسانه شناسی و تحقیقات بازار بهره مند باشد مطمئناً اثربخشی قوی نیز دارد. از این بحث می توان چنین نتیجه گرفت که نباید با پیش فرض اثربخشی قوی، در زمینه تبلیغات سرمایه گذاری کرد این نتیجه گیری در کشورما نیز صادق است .در این میان نباید از نقش ارتباطات انسانی و میان فردی غافل شد. برای خرید کالا به دوستان، آشنایان و کسانی که کالا را خریداری کرده اند و یا در خصوص آن گاهی دارند مراجعه کرده و سئوال می کنند. یکی از علتهای رخ دادن چنین وضعی ضعف نظام ارتباطی سازمانهای ما است اغلب سازمانهای کشور ما حتی با تبلیغات گسترده نتوانسته اند، ارتباط شایسته ای با مشتری برقرار کنند واعتماد او را جلب کنند. هنوز مصرف کننده به مطالبی که در تبلیغات گفته می شود اعتماد چندانی ندارد. از این رو ضعف کارکرد تبلیغات رسانه ای باعث شده است که ارتباطات میان فردی یا تبلیغات دهان به دهان رشد زیادی پیدا کند (محمدیان، ۱۳۸۲: ۲۵).
۲-۱۰) تأثیر تبلیغات شفاهی بر رفتار خرید مصرف کننده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ق.ظ ]




دادگاهها برای تشخیص تحقق دفاع مشروع، ابزارهای مورد استفاده طرفین مهاجم و مدافع در دفاع، سایر ملاکهای تناسب دفاع، تعدد مهاجمین و مدافعین دفاع منتهی به قتل عمدی، دفاع در محل سکونت یا ملک تحت تصرف مدافع، اظهارات اصحاب دعوی، اظهارات گواهان، سوابق متهم یا مهاجم احتمالی، ادله علمی یا شواهد پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش سوم عدم احراز اصل دفاع، عدم وجود قرائن اطمینان آور یابیم عقلایی، دسترسی به وسایل دیگر غیر از دفاع یا امکان استمداد از قوای دولتی و انتظامی، وجود قرائنی بر خلاف ادعای متهم، معقول نبودن سوء ظن متهم، عدم رعایت تناسب در دفاع و ضمانت اجرای آن در رویه قضایی، دفاع غیر متناسب در رویه قضایی قبل از انقلاب، دفاع غیرمتناسب در رویه قضایی بعد از انقلاب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
هـ) روش تحقیق
ابتدا روش تحقیق را میدانی انتخاب نمودم ولی از آنجا که سابقه عدلیه در کشور ما حدود یک قرن می باشد و جستجوی مصداقی دفاع مشروع در حجم عظیمی از پروندهای قتل عمدی برای بدست آوردن رویه قضایی قبل و بعد از انقلاب، امری بسیاری سخت و ممتنع واقع شد و اخذ مجوز تحقیق هم دشوار بود، لذا با مختصر آشنایی که با همکاران در دیوانعالی کشور داشتم توانستم از حافظه همکاران با سابقه کمک بگیرم و تعداد انگشت شمار از آرای مربوط به قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را بدست آورم عمده اشکالات رویه قضایی ایران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، بلحاظ عدم قابلیت دسترسی و فقدان نظام ثبت و تدوین آرای دیوان بود بنابراین بناچار روش تحقیق کتابخانه ای را برگزیدم و تنها کتابخانه ای که برای تحقیق راجع به رویه قضایی مفید و موثر بود و دسترسی به کتابهایی چون مجموعه آرشیو حقوقی کیهان، نشریه هفته دادگستری و موازین قضایی قبل از انقلاب بود که در هیچ یک از کتابخانه های کشور یافت نمی شود به تحقیق پرداختم و درخصوص سایر بخشهایی پایان نامه از کتابهای فقهی و حقوقی و پایان نامه های موجود در کتابخانه ها و از نظرات قضات دادگاههای کیفری استان و وکلای دادگستری نیز بهره مند شدم و در حد بضاعت خویش و دسترسی به آرای دیوانعالی کشور، رویه قضایی در این باره را مورد بررسی قرار دهم در پایان برخود لازم می دانم که از همکاری اساتید دانشگاهها همچون دکتر سعید حسنی و از قضات دادگاه کیفری استان تهران آقایان عزیز محمدی و واعظی و سایر عزیزان که مرا در تهیه و تدوین این پایان نامه یاری نمودند تشکر و قدردانی نموده و از خداوند برایشان آرزوی موفقیت دارم.
مهر ماه ۱۳۹۰
بخش اول
شروط دفاع مشروع و جایگاه رویه قضایی در رفع ابهام از آنها
شروط دفاع مشروع و جایگاه رویه قضایی در رفع ابهام از آنها
در این بخش از پایان نامه که شامل دو فصل میباشد دفاع مشروع از جهات مختلفی مورد بررسی قرار
میگیرد. در فصل اول ابتدا شروط دفاع مشروع در حقوق جزایی ایران و منابع فقه امامیه از این جهت که چون در کشور اسلامی هستیم و قواعد جزایی از فقه امامیه سرچشمه می گیرند و در فصل دوم جایگاه و اهمیت رویه قضایی در تفسیر قواعد مربوط به دفاع مشروع از این جهت که قواعد موجود بسیار کلی بوده و نیاز به تفسیر قضایی دارد و اینکه رویه قضایی ایران با چه مشکلاتی مواجه است می پردازیم.
فصل اول
شروط دفاع مشروع در حقوق جزایی ایران و منابع فقه امامیه
دفاع مشروع ابتدا از نظر لغوی و سپس در اصطلاح به معنی آن پرداخته و یک تعریف حقوقی ارائه میدهیم.
دفاع مشروع یک ترکیب اضافی است که از دو جز تشکیل شده است.
اول- دفاع که ریشه آن دفع بوده و در لغت به معنی دورکردن، از میان برداشتن و زایل کردن از قهر و قوه است.
دوم- مشروع که ریشه آن شرع بوده که منظور از آن هر عملی که از نظر شارع مجاز و مباح باشد.[۱]
در تعریف دفاع مشروع می گویند: آنکه جان یا مال یا شرف او مورد تجاوز است و فرصت توسل به قوای دولتی را ندارد و با فرار از محل تجاوز نتواند خلاصی یابد حق دارد به قهر از خود دفاع کند.[۲]
به عبارت دیگر دفاع مشروع یکی از مباحث حقوق جزای عمومی است که از نظر جرائم مربوط و نحوه ارتکاب آنها و حدود مسئولیت مرتکبین و معافیتهای قانونی پیشبینی شده که در مورد مرتکبین اعمال
میگردد.[۳]
با این تعاریف برای اینکه اقدام شخص مدافع مشروع تلقی و از مجازات معاف و رهایی یابد بایستی دفاع در برابر تعرض و تجاوزی صورت گیرد که نوع و ماهیت آن قبلاً توسط قانونگذار تصریح شده باشد.
بنابراین لازم است شرایط مربوط به حمله و تجاوز از قبیل تجاوز به نفس و تعرض به عرض و ناموس و مال و آزادی تن خود یا دیگری و شرایط مربوط به دفاع از قبیل ضرورت دفاع و تناسب دفاع با حمله یا تجاوز مورد بررسی قرار گیرد و در این فصل تحولات تاریخی دفاع مشروع درمواد قانونی در سه مبحث مورد مطالعه قرار خواهد گرفت، مبحث اول:
دفاع مشروع در قوانین قبل از انقلاب از سال ۱۳۰۴ و اصلاحات بعدی آن و بعد از انقلاب تا تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و در مبحث دوم شروط دفاع مشروع در منابع فقه امامیه و بررسی ارزشهای قابل دفاع و ضرورت و تناسب دفاع (قاعده الاسهل فالاسهل) و اثبات مشروعیت دفاع پرداخته و در مبحث سوم شرایط دفاع مشروع از دیدگاه دکترین حقوقی و بررسی ارزشهای قابل دفاع از نظر حقوقدانان پیرامون دفاع از نفس و عرض و ناموس و آزادی تن و مال خود یا دیگری می پردازیم.
مبحث اول – دفاع مشروع در مواد قانونی
در این مبحث که شامل سه گفتار است، پیرامون تحولات تاریخی دفاع مشروع بحث می شود. گفتار اول دفاع مشروع در قوانین قبل از انقلاب مانند قانون مجازات عمومی سابق مصوب سال ۱۳۰۴ و اصلاحات بعدی آن تا سال ۱۳۵۲ و در گفتار دوم به مقوله دفاع مشروع بعد از انقلاب و مقایسه قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ با قوانین گذشته و قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲ و در گفتار سوم به تحولات مربوط به قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ پیرامون قواعد عمومی دفاع مشروع به بحث می پردازیم.
گفتار اول – قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ و اصلاحات بعدی مصوب ۱۳۵۲
الف – قانون مجازات عمومی مصوب سال ۱۳۰۴
دفاع مشروع در ماده ۴۱ قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ چنین تعریف شده بود:
«هرکس که به موجب ضرورت برای دفاع و حفظ نفس یا ناموس خود مرتکب جرمی شود مجازات نخواهد شد و همچنین کسی که بواسطه اجبار، بر خلاف میل خود مجبور به ارتکاب جرم گردیده و احتراز از آن هم ممکن نبوده است، مگر درمورد قتل که مجازات مرتکب تا سه درجه تخفیف داده خواهد شد … »
ملاحظه شد در ماده مذکور، فقط دفاع از نفس و ناموس لحاظ گردیده و سایر مقررات و ضوابط دفاع مشروع درمواد ۱۸۴ تا ۱۹۱ بیان شده است و برابر ماده ۱۸۴[۴] ارتکاب قتل در مقام دفاع از نفس یا عرض یا مال خود مرتکب یا شخص دیگر با رعایت شرایط دیگر مجاز تلقی گردیده است و در ماده ۱۸۵[۵] هرگونه مقاومت و قوه برای دفاع از نفس یا عرض ولو در مقابل مأمورین دولتی جایز خواهد بود. در این ماده برای دفاع از مال شرایطی در نظر گرفته است.
بدینترتیب مدافع برای ارتکاب اعمال مندرج در موارد ۱۸۴ و ۱۸۵ به صورت مطلق آزاد نبوده و میبایست شرایط ماده ۱۸۶[۶] را رعایت می نمود و در ماده ۱۸۷[۷] شروط دیگری برای تحقق دفاع در برابر قوای نظمیه و امنیه در نظر گرفته بود.
ماده ۱۸۸[۸] همان قانون ارتکاب قتل در مقام دفاع را فقط در سه مورد متناسب اعلام نمود:
۱- دفاع در برابر قتل و ضرب و جرح شدید
۲- دفاع در برابر کسی که در صدد سرقت و ربودن انسانی برآید.
۳- برای دفاع از کسی که در صدد هتک عرض و ناموس دیگری بر آید در مواد ۱۸۹[۹] و ۱۹۰[۱۰] و ۱۹۱[۱۱] همان قانون شرایط خاص مر بوط به دفاع از مال و کیفیات آن بیان شده بود.
در سال ۱۳۳۳ ماده واحده[۱۲] قانون راجع به تشدید مجازات سارقین مسلح که وارد منزل یا مسکن اشخاص شوند تصویب شد. در تبصره این ماده مقرر نمود « در صورتیکه ساکنین محل های مزبور، در مقام مدافعه از مال، جان یا ناموس یا جلوگیری از بردن، درمحل سرقت، مرتکب قتل با جرح یا ضرب سارقین شوند، از مجازات معاف خواهند بود و برای تشدید مجازات سارقین مسلح وبالا بردن ضریب دفاع در برابر آنها جرم مذکور را در ردیف جرائم علیه امنیت برشمرده و از صلاحیت دادگاه جنایی قبل از انقلاب خارج و در صلاحیت دادگاه های نظامی قرارداده و مجازات مرتکبین را به بند الف ماده ۴۰۸ قانون دادرسی و کیفر ارتش احاله نموده است.
ب- اصلاحات انجام شده در سال ۱۳۵۲
در قانون مجازات عمومی مصوب سال ۱۳۵۲ به جای ماده ۴۱ قانون سابق مواد ۴۳ و ۴۴ تصویب شد و ظاهراً قانونگذار خواسته تا کلیه مقررات مربوط به دفاع مشروع را در یکجا جمع کند ولی بعضی ازمقررات قانون سابق بلحاظ عدم مغایرت همچنان معتبر باقی ماند.[۱۳]
اگر چه مواد ۴۳ و ۴۴ قانون اخیر باعث شد تا مقررات و ضوابط دفاع مشروع و اجبار از همدیگر جدا شوند و این امتیاز محسوب می شود، موضوع دیگر مورد نظر قانونگذار واقع شده و آن دفاع برای آزادی تن خود مدافع و دیگری است و ضوابط دقیقتری بیان شده است.
ماده ۴۳ قانون اصلاحی مقرر میدارد: «هرکس در مقام دفاع از نفس و یا عرض و یا ناموس و یا مال خود یا دیگری، در برابر هرگونه تجاوز فعلی و یا خطر قریب الوقوع عملی انجام دهد که جرم باشد، در صورت اجتماع شرایط زیر، قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود، ۱- دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد. ۲- توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت، عملاً ممکن نباشد و یا مداخله قوای مزبور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود. ۳- تجاوز و خطر، ناشی از تحریک خود شخص نباشد.
تبصره: «وقتی دفاع از نفس و یا عرض و یا ناموس و یا مال و یا آزادی تن دیگری جایز است که او ناتوان از دفاع بوده و تقاضای کمک کند و یا در وضعی باشد که امکان استمداد نداشته باشد.»
در ماده ۴۴ قانون اصلاحی مقرر شده بود:« مقاومت با قوای تأمینی و انتظامی، در مواقعی که مشغول انجام وظیفه خود باشند، دفاع محسوب نمی شود. ولی هرگاه قوای مزبوره از حدود وظیفه خود خارج شوند و بر حسب ادله و قرائن موجود، خوف آن باشد که عملیات آنان موجب قتل یا جرح یا تعرض به عرض و ناموس گردد، در این صورت دفاع جایز است.»
گفتار دوم- قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۶۱
الف- مقایسه با قوانین گذشته
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحولات اساسی در کشور ما رویداد، و بدنبال آن تغییراتی در قوانین جاری کشور بوجود آمد که از جمله آنها قوانین جزایی بود که شدیداً رنگ و بوی اسلامی بخود گرفت قانونگزار بدنبال تدوین و تنظیم قوانین بر مبنای موازین شرعی با رعایت زمان و مکان بود.
بدین ترتیب ابتدا قوانین بصورت آزمایشی تصویب شد و مقوله دفاع مشروع نیز که مبنای فقهی داشت دستخوش تغییر گردید و این تغییر شامل ضوابط دفاع از مال شد به نحوی که این شرایط در گذشته سابقه نداشته است.
مقررات کلی دفاع مشروع در قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ طی مواد ۳۳ و ۳۴ بیان شده بود.
تفاوت میان ماده ۳۳[۱۴] این قانون با ماده ۴۳ قانون مجازات عمومی سابق حذف عبارت «تجاوز و خطر ناشی از تحریک خود شخص نباشد.» از ماده ۴۳ قانون سابق بود، با این تغییر تحریک کردن شخص به حمله باعث نمی شود که مدافع نتواند در مقابل او از خود دفاع نماید فرق دیگر،در تبصره های مواد مذکور بود. در تبصره یک ماده ۴۳ قانون سابق، علاوه بر ناتوانی شخص ثالث تقاضای کمک او شرط بود در حالیکه در تبصره ماده ۳۳ قانون جدید نیاز به کمک داشتن برای دفاع از دیگری ذکر شده است که با تقاضای کمک تفاوت دارد.
مقررات ماده ۳۴[۱۵] با مقررات ماده ۴۴ قانون سابق کاملاً منطبق بود.
ب- مقایسه با موادی از قانون تعزیرات مصوب سال ۱۳۶۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ق.ظ ]




نیروگاه آبی تلمبه ذخیره‌ای
ابر خازن‌ها
خودروهای الکتریکی
خودروهای برقی
شکل‏۲‑۹- شکل یک ماشین برقی ساخته‌شده در حال شارژ [۱۴]
خودرو برقی به خودروی می‌گویند که از باتری جهت نیروی محرکه به‌جای موتور درون‌سوز استفاده می‌کند. اولین خودروهای برقی در قرن نوزدهم ظاهر شدند. [۱۲] تولید این‌گونه خودروها با تولید انبوه اتومبیل احتراقی دچار افت شدید گردید. اما برخی خودروهای برقی همانند تسلا رودستر(یک خودروی لوکس برقی) و جنرال موتور ای‌وی-۱ موفقیت‌آمیز بوده‌اند.
ساختار
قوای محرک یک وسیله نقلیه الکتریکی شامل سه زیرمجموعه‌ی اصلی است: نیرومحرکه‌ی الکتریکی، منبع انرژی و کمک دهنده که این سه زیرمجموعه، خود دارای زیرمجموعه‌هایی هستند که در شکل به‌طور کامل نمایش داده شده‌اند.
شکل ‏۲‑۱۰- ساختار یک خودرو برقی [۱۴]
بسته به ورودی‌هایی که از طریق پدال‌های گاز و ترمز اعمال می‌شوند، کنترل‌کننده‌ی وسیله نقلیه سیگنال کنترل مناسبی را به مبدل الکترونیکی قدرت ارسال می‌کند که وظیفه‌ی مبدل الکترونیکی قدرت، تنظیم توان جاری شده بین موتور الکتریکی و منبع انرژی می‌باشد. جریان توان برگشت، به دلیل احیای ترمز وسیله نقلیه‌ی الکتریکی رخ می‌دهد. این انرژی بازیافت شده می‌تواند در منبع انرژی ذخیره شود زیرا منبع انرژی قابلیت پذیرش این انرژی را دارد. اکثر باتری‌های وسایل نقلیه‌ی الکتریکی همچون ابرخازن‌ها و فلای‌ویل‌ها، به‌آسانی توانایی پذیرش انرژی بازیافت شده را دارند. واحد مدیریت انرژی با کنترل‌کننده‌ی وسیله نقلیه همکاری می‌کند تا احیای ترمز و انرژی به‌دست‌آمده از طریق آن را کنترل کند. این بخش همچنین با واحد سوخت‌گیری در ارتباط است تا آن را کنترل کند و میزان قابلیت استفاده از منبع انرژی را به تصویر بکشد. منبع توان کمکی، توان موردنیاز با سطوح ولتاژهای مختلف را برای همه‌ی بخش‌های کمکی وسیله نقلیه‌ی الکتریکی تأمین می‌کند، مخصوصاً برای واحدهای کنترل‌کننده‌ی شرایط هوا و توان فرمان. [۸]
پایان نامه - مقاله - پروژه
برخی نمونه‌های خودرو برقی
خودروی REVAi که در بریتانیا به نام G-Wiz شناخته می‌شود یک خودروی کوچک الکتریکی است که به‌وسیله تولیدکننده هندی به نام REVA Electric و از سال ۲۰۰۱ تولید می‌گردد. شرکت REVA تا سال ۲۰۱۱ بیش از ۴۰۰۰ دستگاه از این نوع خودرو را در ۲۶ کشور جهان به فروش رسانده است. در بسیاری از کشورها REVAi استانداردهای کافی جهت به رسمیت شناخته شدن به‌عنوان یک خودروی کامل را به دست نیاورده به‌نحوی‌که در سایر کلاس‌ها نظیر خودروی شبه برقی در آمریکا و چهارچرخه موتوری در اروپا طبقه‌بندی‌شده است. این خودرو در ابتدا تحت نام REVA شناخته می‌شد که بعداً با تغییرات و بهینه‌سازی‌های انجام شده بر روی آن تحت نام REVAi و باقابلیت‌های بهتر عرضه گردید. رویهمرفته مدل قدیمی و جدید آن لقب پرفروش‌ترین خودروی برقی جهان را تا اواخر سال ۲۰۰۹ به خود اختصاص داده است. [۸]
طراحی
REVAiیک خودروی هاچ بک ۳ در و کوچک است که دارای ابعاد ۲.۶ متر طول، ۱.۳ متر عرض و ۱.۵ متر ارتفاع می‌باشد. این خودرو قابلیت حمل ۲ بزرگسال در جلو و ۲ کودک را در صندلی‌های عقب دارا بوده و صندلی‌های عقب می‌توانند به‌منظور ایجاد فضا برای حمل بار بیشتر کاملاً خوابانده شوند. حداکثر وزن مسافر و بار این خودرو به‌صورت توأم ۲۷۰ کیلوگرم می‌باشد REVAi به‌منظور سفرهای درون‌شهری و به‌ویژه تردد بین منزل و محل کار خصوصاً در ترافیک‌های سنگین طراحی شده و در اروپا این خودرو تحت عنوان چهارچرخه سنگین (Category L7) طبقه بندی شده است. این خودرو دارای اجازه صادرات به آمریکا است به شرطی که دارای محدودکننده سرعت به کمتر از ۲۵ مایل در ساعت بوده و به‌منظور رفت‌وآمدهای کوتاه (Neighborhood Electric Vehicle) از آن استفاده گردد. [۸]
مدل‌ها
REVA
مدل اولیه این خودرو که از سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ تولید می‌شد REVA نام گرفت در بریتانیا (G-Wiz) نیروی محرکه این خودرو از طریق یک موتور ۴.۸ اسب بخار(۴.۶ kw)تأمین می‌گردد که توسط یک کنترلر DC با جریان خروج۴۰۰ A کنترل شده و حداکثر توان آن به ۱۳.۱ kwبالغ می‌گردد. این توان از طریق ۸ عدد باطری ۶V-200Ahکه به‌صورت سری و دارای ولتاژ نهایی ۴۸ولت هستند به‌دست‌آمده و در زیر صندلی جلوی خودرو تعبیه شده‌اند. این مدل به دلیل عدم وجود شاسی قدرتمند قادر به گذراندن تست‌های استاندارد تصادف با سرعت  ۴۰ km/h (25mph)نبود. [۸]
REVA L-ion
در ژانویه سال ۲۰۰۹ مدل جدیدی به بازار ارائه شد که REVAL-ion نام گرفت. این مدل ازنظر ظاهر مشابه مدل REVAi است ولی باطری‌های آن از نوع Li-ion (Lithium-ion ) بوده که علاوه بر کاهش وزن خودرو به ۵۶۵kg، کاهش زمان شارژ به ۶ ساعت و افزایش مسافت طی شده بعد از یک شارژ کامل تا۱۲۰km را نیز به همراه داشته است. همچنین عملکرد این باطری‌ها کمتر تحت تأثیر تغییرات دما قرارداد . علاوه بر تغییر در باطری‌ها، REVAL-ion دارای یک پانل خورشیدی جهت شارژ باطری‌ها به‌وسیله انرژی خورشیدی بر روی سقف آن است. همچنین افزون بر باطری شارژر نصب شده بر روی خودرو، یک ایستگاه شارژ باطری ۳فاز که نیازمند اتصال برق ۳فاز است نیز آماده ارائه می‌باشد که در عرض ۱ ساعت قادر به شارژ ۹۰ درصد ظرفیت باطری‌های خودرو خواهد بود . [۸]
قیمت خودروهای برقی
بیش از ۴۰۰۰ دستگاه از مدل‌های مختلف REVA تا اواسط مارس ۲۰۱۱ فروخته شده که کشورهای واردکننده این خودرو عبارت‌اند از: اتریش، برزیل، شیلی، کلمبیا، کاستاریکا، قبرس، فرانسه، آلمان، یونان، مجارستان، ایسلند، هند، ایرلند، نروژ، ژاپن، مالتا، موناکو، نپال، جزایر نورفولک، پرو، فیلیپین، پرتغال، اسپانیا، سریلانکا و بریتانیا. قیمت این خودرو، هم‌اکنون در بریتانیا تقریباً ۹۹۹۵ یورو برای مدل استاندارد (مدل(G-Wiz است. این خودرو از پرداخت شارژ مربوط به نقاط پرترافیک لندن معاف است چراکه به‌عنوان خودروی الکتریکی طبقه‌بندی‌شده است. این خودرو همچنین در کشورهای اروپایی دیگر نظیر اسپانیا و نروژ نیز فروخته شده است. در کاستاریکا، REVAi در مارس ۲۰۰۹ وارد شد و به قیمت ۱۳۰۰۰ دلار آمریکا فروخته شد. در بازار شیلی این خودرو ۱۲۰۰۰ دلار آمریکا قیمت‌گذاری شده است. در جمهوری ایرلند خودروی REVAi به قیمت ۱۱۵۰۰ یورو قیمت‌گذاری شده و مدل بهتر آن با نام REVA L-ion به قیمت ۱۷۵۰۰ یورو به فروش می‌رسد. همچنین در هندوستان REVA به مبلغ ۳۵۰،۰۰۰ روپیه به فروش رسیده و هزینه شارژ آن ۰.۸ cent/Km برآورد می‌گردد که باید در کنار قیمت ۱.۳ USD/Liter برای بنزین در هند موردتوجه قرار گیرد. [۸]
ملاحظات ایمنی در خودروهای برقی
REVA از اکثر مقررات ایمنی تصادفات در اروپا به دلیل وزن کم و طبقه‌بندی شدن در ردیف چهارچرخه‌های سنگین به‌جای خودرو معاف شده است. دپارتمان حمل و نقل بریتانیا پس از آزمون تصادم، یک دستگاه خودروی REVA (مدل(G-Wizکه اکنون از رده تولید خارج است با مانع غیرقابل انعطاف در ۲۴ آوریل ۲۰۰۷، ملاحظات جدی ایمنی را در این خودرو مشخص نمود. مشابه همین تست، یک آزمایش دیگر نیز که به‌وسیله مجله Top Gear و بر اساس مقررات تست تصادفات NCAP اروپا انجام پذیرفت، مشخص کرد که سرنشینان این خودرو در تصادفات با سرعت ۶۴Km/h متحمل صدمات جدی و بعضاً بسیار جدی خواهند شد. درنتیجه آزمون‌های یادشده، مدل‌های REVAi و REVAL-ion شامل ویژگی‌های متعدد ایمنی نظیر ترمزهای دیسکی جلو و شاسی تقویت‌شده و با طراحی مجدد هستند که آزمون تصادفات آن توسط ARAI در هند موفقیت‌آمیز بوده است. فیلم آزمون تصادف از جلوی مدل جدید با سرعت ۴۰Km/h هم‌اکنون به‌صورت آنلاین در دسترس قرار دارد. کمپانی تولید REVA (RECC) در سال ۲۰۰۸ مدعی شد که این خودرو دارای رکورد ایمنی عالی است به‌نحوی‌که درمجموع ۸۰ میلیون کیلومتر کاربرد این خودرو در سراسر جهان، حتی یک مورد فوت یا وارد آمدن صدمه جدی به سرنشینان رخ نداده است. [۸]
ریزترین خودروی برقی جهان
خودروهای برقی متعددی طی سال‌های گذشته تولیدشده‌اند که از ابعاد کوچکی برخوردار بوده‌اند، بااین‌همه تمامی این خودروهای کوچک در مقایسه با خودروی برقی که دانشمندان سوئیسی ابداع کرده‌اند بسیار غول‌پیکر به شمار می‌روند. به گزارش خبرگزاری مهر، گروه سوئیسی “امپتا” طی همکاری با دانشمندان هلندی دانشگاه گرونینگن یکی از بی‌نظیرترین خودروهای برقی جهان را ساخته‌اند که ابعاد آن ۴X2نانومتر است. این نانو خودرو که از یک تک مولکول ساخته‌شده دارای چهارچرخ است که عملکرد هر یک از چرخ‌ها مشابه چرخی با موتور مجزا است. این خودرو می‌تواند در مسیری مستقیم بر روی سطحی مسی حرکت کند و به‌جای حمل باتری برق موردنیاز خود را از سر “میکروسکوپ پویشی تونلی” که بالای آن قرار خواهد گرفت، تأمین کند. این نانو خودرو برای هر نیم دوری که چرخ‌هایش خواهند زد به ۵۰۰ میلی وات انرژی نیاز خواهد داشت. زمانی که خودرو وارد یکدست انداز می‌شود، الکترون‌ها از میان مولکول نفوذ کرده و منجر به تغییرات ساختاری برگشت‌پذیری در هریک از موتورها یا چرخ‌ها می‌شوند. این تغییرات باعث می‌شوند هر چهارچرخ به‌صورت همزمان به جلو حرکت کنند.
بر اساس گزارش گیزمگ، اجرایی کردن این کار برای هماهنگ‌سازی حرکت همزمان چرخ‌ها در عمل بسیار دشوار است بااین‌همه درنهایت پس از ۱۰ تحریک الکتریکی، نانو خودرو توانست ۶ نانومتر به جلو حرکت کند. [۸]
جدول ‏۲‑۱ - جدول مقایسه برخی خودروهای موجود [۱۰]

 

نام سالهای تولید تعداد تولید حدااکثر تولید قیمت برد
  ۱۸۹۹-۱۹۱۵ ۵۰۰۰ ۲۲ ۲۳۰۰ دلار ۵۰
  ۱۹۰۷-۱۹۳۹ ۵۰۰۰
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ق.ظ ]