|
|
تعداد گویهها
آلفای کرونباخ
ارزیابی پایایی[۲۱۱]
پرسشنامهی خبرگان
شاخصهای معرّفِ متغیر وابستهی تحقیق
۲۷
۰٫۹۳۴
عالی
پرسشنامهی اصلی
بخش موجودیت کارکردها و وظایف دفتر مدیریت پروژه
۳۹
۰٫۹۶۲
عالی
بخش موجودیت بسترهای پیادهسازی مدیریت دانش پروژه
۲۷
۰٫۹۷
عالی
در مجموع
۶۶
۰٫۹۸
عالی
در انتهای این بخش لازم به ذکر است که جهت تدوین پرسشنامهی اصلی، زمان زیادی صرف گردید تا اطمینان حاصل شود که تک تک متغیرهای مورد پرسش به درستی اندازهگیری میشوند و سؤال به اندازهی کافی برای پاسخدهنده مفهوم است (روایی محتوایی). همچنین نگارنده اهمیت زیادی را برای شکل ظاهر پرسشنامه قائل بوده و حساسیت زیادی را به این امر اختصاص داده است (روایی صوری). پیش از توزیع پرسشنامهی اصلی نیز، به منظور تطبیق دادن آن با شرایط واقعی سازمانهای پروژهمحور فعال در صنعت نفت ایران، طی جلسهای برگزار شده در دفتر معاونت پژوهشهای منابع انسانی و توسعه مدیریت شرکت ملی نفت ایران (ساختمان شهید تندگویان تهران)، در اختیار رئیس امور پژوهش و منابع انسانی و رئیس مدیریت دانش این شرکت قرار گرفته و نظرات ایشان منجر به اعمال اصلاحاتی بر روی پرسشنامه گردید. پرسشنامه نهایی نیز پس از توزیع آزمایشی آن در جامعهی آماری و گرفتن بازخورد، تدوین شده است.
 ۳-۸- روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بیشتر پژوهشهای سازمانی، به استثناء مواردی خاص، علاقهمند به آگاهی از میزان تکرار رخ دادن پدیدهها (فراوانی)، میانگین یا متوسط مجموعهای از ارقام و همینطور میزان تغییرپذیری درون مجموعه (برای مثال میزان تمایل به مرکز و پراکندگی متغیرهای وابسته و مستقل) هستیم. این موضوعات به عنوان آمار توصیفی مشهوراند. سوای اطلاعات فوق، ممکن است بخواهیم از نحوهی ارتباط متغیرها با یکدیگر، تفاوتهای بین دو گروه یا چند گروه مطلع شویم. این موضوعات آمار استنباطی نامیده میشود (برای مثال نتایج آماری که به ما اجازه میدهد، استنباطهایی از یک نمونه استخراج و به جامعه تعمیم دهیم) (داناییفرد و همکاران، ۱۳۸۳). در تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله از بخشهای اول و چهارم پرسشنامه و نیز بخش موجودیت متغیرها از بخشهای دوم و سوم پرسشنامه، از جداول و نمودارهای آمار توصیفی و در بررسی روابط همبستگی متغیرها از آمار استنباطی و نرم افزار SPSS استفاده شده است. در آزمون این فرض که آیا موجودیت دفتر مدیریت پروژه در ایجاد بسترهای مناسب جهت پیادهسازی مدیریت دانش پروژه مؤثر است، یک رگرسیون خطی ساده روی امتیازات «بسترسازی جهت پیادهسازی مدیریت دانش پروژه» به عنوان متغیر وابسته و «دفتر مدیریت پروژه» به عنوان متغیر مستقل صورت گرفته است. انواع آزمونهای آماری استنباطی به کار رفته در این پژوهش به همراه موارد استفاده از آمار توصیفی در جدول ۳-۶ نمایش داده شده است. جدول ۳-۶- کاربرد آمار توصیفی و انواع آزمونهای آماری استنباطی در پژوهش حاضر
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی
آیا موجودیت دفتر مدیریت پروژه در ایجاد بسترهای مناسب جهت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور صنعت نفت مؤثر است؟
رگرسیون خطی ساده
سؤالات فرعی
کارکردها و وظایف دفتر مدیریت پروژه، تا چه حد در آندسته از سازمانهای پروژهمحور صنعت نفت که به عنوان نمونه در این پایاننامه مدنظر میباشند، وجود دارند؟
آمارههای توصیفی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 10:13:00 ق.ظ ]
|
|
دیدگاه های مختلف در زمینه کمالگرایی: تعداد زیادی از محققین به حیطه کمال گرایی علاقمند بودهاند و چشم اندازها و دیدگاههای مختلف و گوناگونی را در این زمینه مطرح نموده اند: دیدگاه آدلر یکی از اولین نظریه پردازان که در زمینه کمال گرایی به تحقیق پرداخت آدلر (۱۹۵۶؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶)بود. او ادعا کرد که همه ما در تلاش برای دستیابی به یک هدف هستیم که باعث می شود ما احساس قدرت، برتری و کمال داشته باشیم. در نتیجه تلاش برای سیدن به کمال یک پدیده طبیعی برای هر فردی است و میل به زندگی به این تلاش برای برتری گره خورده است. او نشان داد که تلاش برای برتری یک گرایش ذاتی است که در همه انسانها وجود دارد و مرکزیت روانشناسی فردی به حساب میآید. همچنین آدلر اذعان کرد این استعداد ذاتی به انسانها کمک میکند که بر مشکلات غلبه کنند و احساس بهتری در مورد توانایی بالقوه خود داشته باشند. تلاش برای برتری یک میل انطباقی است که توسط علاقه اجتماعی تعدیل میشود، اما فقدان علاقه اجتماعی باعث کمالگرایی ناسازگار میشود که شامل اهداف غیر واقعی و استانداردهای غیر واقعیاست(پلین، ۲۰۰۶).
 دیدگاه الیس بر اساس چشماندازی دیگر، الیس (۱۹۵۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) از برخی افکار غیر منطقی خبر میدهد که منجر به رفتار خود- شکست دهنده[۳۲] و روان نژندانه در فرد دارای افکار غیر منطقی کمالگرایانه میشود. الیس اظهار داشت که: «این ایده که فردی باید به طور کامل شایسته، مناسب، باهوش باشد و تمام کمال ممکن را به صورت عالی کسب کند، در مقابل این ایده که فرد باید سعی کند تقریباً همیشه تلاش کند کارها را به خوبی انجام دهد و فردی که خودش را به عنوان یک مخلوق ناقص با وجود تمام محدودیتها و خطاپذیری بپذیرد، تفاوتهای زیادی وجود دارد» (الیس، ۱۹۵۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). دیدگاه هورنای دیدگاه هورنای (۱۹۷۰؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) شبیه با دیدگاه الیس (۱۹۵۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) است که اظهار میدارد کمال گرایی یک نوع وسواس است که با برتری در استانداردهای عقلانی و عاطفی که ریشه در یک نوع خاص از روان نژندی دارد و عمدتاً به عنوان بیگانگی از خود مطرح میشود. او می گوید برخی از ویژگیهای افراد کمالگرا عبارتند از رفتار دوستانه همراه با یک نوع تکبر پنهان شده زیرا در افراد کمالگرا بروز احساسات به صورت نامنظم ممنوع است، به صورت وسواسی و مقرراتی کار میکنند، توجه زیادی به جزئیات دارند، به طور وسواسی جذب انجام کاری که انجام میدهند و چگونگی انجام آن می شوند، قادر نیستند برای انجام کارها به صورت خودانگیخته و با اصالت عمل ند، کارها را آهسته و بیحاصل انجام می دهند، برای رسیدن به مطالبات زیاده از حد خود به شدت فعالیت میکنند، در حالی که به دلیل غرق شدن در جزئیات به هدف خود نمیرسند. دیدگاه هاماچک[۳۳] هاماچک (۱۹۷۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) کمالگرایی را به دو طبقه کمالگرایی بههنجار[۳۴] و کمالگرایی نوروتیک[۳۵] تقسیمبندی کرده است و خاطر نشان کرد که فرد کمالگرای بههنجار دارای تمایل کسب لذت به وسیله تلاش برای دستیابی به اهداف چالش برانگیز اما قابل دسترس است. این افراد دارای استانداردهای انعطافپذیر هستند و اگر عملکردشان برای دستیابی به اهدافشان به اندازه کافی مناسب نباشد، باز هم میتوانند احساس رضایت را تجربه کنند(اکوردینو و همکاران[۳۶]، ۲۰۰۰؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). در مقابل او ادعا کرد که کمال گرایان نوروتیک دارای سطح بسیار بالایی از اضطراب و ترس از شکست هستند، علاوه براین آنها احساس می کنند رضایت از عملکرد به ندرت روی می دهد و لذت را تجربه نمی کنند (آکوردینو، ۲۰۰۰؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). همگام به طبقه بندی هامامک درباره کمالگرایی بهنجار و توروتیک، سوروتزکین[۳۷] (۱۹۹۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) ادعا کرد که فرم آسیبشناسانه کمالگرایی با نیاز غیر آسیبشناسانه به عالی بودن در مورد چگونگی واکنش فرد به عملکرد نه چندان عالیاش، متفاوت است. برای مثال، سوروتزکین (۱۹۹۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) اظهار داشت که کمالگرایان، هیچ نوع رضایتی از عملکرد معمولی تجربه نمیکنند و در این شرایط احساس میکنند که تحقیر شدهاند، اما افرادی برای رسیدن به برتری تلاش میکنند، معمولاً به تلاششان افتخار میکنند، و به خاطر عملکرد کمتر ایدهآل خوشحال هستند، زیرا آنها محدودیتهای شخصی و بیرونی را می پذیرند (پاچت[۳۸]، ۱۹۸۴؛ به نقل از پلین،۲۰۰۶). دیدگاه بورنز[۳۹] بورنز (۱۹۸۰؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) در تعریف کمالگرایان میگوید: افرادی که دارای استانداردهای دستنیافتنی هستند، برای رسیدن به اهداف دستنیافتنیاشان بیش از حد به خود فشار وارد میکنند و ارزش خودشان را بر اساس میزان موفقیت در دستیابی به بهره وری و موفقیت میسنجند. تفکر همه یا هیچ (تفکر دوگانه[۴۰])، تعمیم بیش از حد[۴۱] و گزاره «باید» از ویژگیهای خیلی بارز و معمولی افراد کمالگرا است (بورنز، ۱۹۸۰؛ پاچت، ۱۹۸۴؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). با وجود این افکار در وجود فرد کمال گرا، نوجوانان به احتمال زیاد به این ویژگیهای کمالگرایانه در رابطه با مدل نقشهایی که دارند تشویق شوند (سوروتزکین، ۱۹۹۸؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). کمالگرایان همچنین دارای ترس و انتظار طرد شدن در مواقعی که به عنوان ناقص (ناکامل) مورد قضاوت قرار میگیرند، هستند؛ در مقابل نقد و انتقاد، دفاعی عمل میکنند و معمولاً از دوستانشان انتظار دارند استانداردهای بالایی برای خودشان داشته باشند (بورنز، ۱۹۸۰؛ گارد[۴۲]، ۱۹۹۹؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). از این رو، واکنشهای آنها منجر به فشار برای راندن دیگران از خود میشود، و این نیز به این باور در فرد منجر میشود که برای مورد پذیرش قرار گرفتن دوباره باید عملکرد عالی از خود نشان دهد (بورنز، ۱۹۸۰؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). علاوه براین، بسیاری از کمال گرایان احساس میکنند که تنها هستند، دوست داشتنی نیستند و به دلیل روشی که آنها سعی میکنند دوست پیدا کنند و آنها را نگه دارند (کنترل کنند) روابط شخصی ضعیفی دارند(بورنز، ۱۹۸۰؛ گارد، ۱۹۹۹؛ پاچت، ۱۹۸۴؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶). آنها همچنین عقیده دارند که بیارزش هستند و معتقدند که دیگران بیرحم و غیر قابل دسترس هستند، که این خود منجر به ترس از صمیمیت در افراد کمالگرا میشود. دیدگاه پاچت[۴۳] پاچت (۱۹۸۴؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) مفهوم کامل بودن را از لحاظ ناقص بودن توضیح داده است. او ادعا کرد کیفیت انسانیت در هر یک از ما ریشه در نواقص ما دارد که از ما انسانهای واقعی به وجود آورده است. در نتیجه، بدون وجود نواقص ما سرد و بی روح، استریل و دوست نداشتنی خواهیم بود. اگر چه او معتقد تاثیر نواقص است، توضیح میدهد که کمالگراها افرادی هستند که فقط بینهایتها را میشناسند و قادر به تشخیص حد وسط نیستند. در نتیجه، کمالگراها هدفهای دستنیافتنی برای خود در نظر میگیرند و وقتی آنها کاری را با موفقیت به انجام میرسانند، بسیار به ندرت امکان دارد که آن را به عنوان ثمره موفقیت خود قلمداد کنند. دیدگاه هالگین و لیهی[۴۴] هالگین و لیهی (۱۹۸۹؛ به نقل از پلین، ۲۰۰۶) بر یک تاثیر چشمگیر در تنوع کمالگرایی اشاره کردند که نظریهپردازان قدیمی نیز به آن پرداخته بودند. آنها درباره تاثیر نظامهای اجتماعی بر تفکر کمالگرا نکاتی را یادآور شده بودند و پیشنهاد کرده بودند که کودکان باید در برابر آسیب ناشی از رقابت در اوایل کودکی، مورد حفاظت قرار گیرند، اما در طی مسیر رشد آنها مقدار زیادی طرد را تجربه میکنند. برای مثال، ممکن است آنها در مدرسه از محبوبیت پایینی در مدرسه برخوردار شوند، در ورود به دانشگاهی که دوست دارند شکست بخورند و یا در هر زمینهای که منجر به شرمساری کلی فرد شود، شکست بخورند. بنابراین، در زمان ورودشان به دانشگاه ممکن است دارای تصویر- خود ضعیفی باشند، و در حین تحصیل در دانشگاه برای بهبود حرمت به خود و اثبات شایستگیهای خود به دیگران تلاش کنند، زیرا آنها معتقدند که عالی بودن، عشق و پذیرش بیشتری را از جانب دیگران در پی خواهد داشت. علاوه براین، آنها معمولاً نمیدانند که این عقاید و باورها مشکلات آنها را بدتر میکند و باعث طرد بیشتر از طرف دیگران خواهد شد (پلین، ۲۰۰۶). سبب شناسی کمالگرایی ۱-وراثت[۴۵] و عوامل زیست شیمیایی: شواهد واضح و مستقیمی در مورد اینکه کمالگرایی علت ژنتیکی و زیست شیمیایی دارد، وجود ندارد. ۲- یادگیری[۴۶]: اگر شما کمالگرا هستید، احتمالاً در کودکی یادگرفتهاید که دیگران با توجه به کارایی شما در انجام کارها به شما بهاء میدهند، درنتیجه احتمالاً شما یادگرفتهاید در صورتی به خود بهاء دهید که مورد قبول دیگران واقع شوید. این امر میتواند شما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از این گونه انتقادات، سبب میگردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید. از لحظه تولد تا بزرگسالی، در پرورش کمالگرایی چندین و چند عامل دست به دست هم میدهند. کمالگرایی هم طبق تعریف روانشناسها، یک ویژگی شخصیتی است (خسروی، علیزاده صحرایی، ۱۳۸۸). ۳- والدین قدرتطلب[۴۷]: آدمهایی که بیش از حد کمالگرا هستند، در کودکی والدینی داشتهاند قدرتطلب؛ پدر و مادری که توی کله بچهشان فرو کردهاند «همیشه ما درست میگوییم، همیشه حق با ماست و همیشه ما درست رفتار میکنیم». این والدین نهچندان محترم، تفاوت تواناییهای خودشان و بچههایشان را درک نمیکنند، به همین خاطر سعی میکنند با تنبیه، کودکانشان را مجبور کنند به معیارهای والایشان دست یابند؛ معیارهایی که آن قدر غیرواقع بینانهاند که در کمتر موردی بچهای میتواند به آنها دست یابد. روانشناسها به این سبک به اصطلاح «تربیتبچه»، سبک والدینی قدرت طلبانه میگویند. ۴-والدین کمالگرا: غیر از والدین دیکتاتور، والدین کمالگرا هم بچههای کمالگرا تحویل جامعه میدهند. والدینی که خودشان کمالگرا هستند، نه تنها موفقیتهای کودکانشان را کوچک میشمارند بلکه حتی موفقیتهای خودشان را هم قبول ندارند. آنها یک شخصیت وسواسی و بیش از حد منظم دارند و کودکان این افراد به همین خاطر، هیچوقت احساس خوبی نسبت به موفقیتهایشان ندارند و در نتیجه احساس خوبی نسبت به خودشان هم ندارند چون هیچوقت نتوانستهاند والدینشان را خشنود کنند (حسینی، ۱۳۸۹). ۵-باورهای فردی[۴۸]:بعضی باورهای افراد که موجب کمالگرایی میشوند عبارتند از: الف. نیاز به تایید؛ همه افراد مهم زندگی من از جمله والدین، همسر، بچهها و همکارانم باید مرا تایید کنند و دوستم بدارند. ب) انتظارات بیش از حد از خود؛ اگر من در همه زمینهها با کفایت نباشم فرد بیارزشی هستم. ج) مستعد سرزنش؛ اگر من نتوانم به پیروزی دست پیدا کنم، دیگران حق دارند مرا تنبیه کنند. د) نگرانی بیش از اندازه؛ چه موقعیت حساس باشد و چه نه، من باید به هر حال نگران باشم. ه) پرهیز از مشکلات؛ فرار از مشکلات بهتر از درگیر شدن با آنهاست(حسینی،۱۳۸۹). ویژگیهای افراد کمالگرا بعضی از احساسات، افکار و باورهای منفی ذیل، احتمالا با کمالگرایی مرتبط هستند: ترس از بازنده بودن[۴۹]: افراد کمالگرا، غالباً شکست و رسیدن به هدفهایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی میدانند. ترس از اشتباه کردن[۵۰]: افراد کمالگرا، غالباً اشتباه را مساوی با شکست میدانند. موضع آنها در زندگی حول و حوش اجتناب از اشتباه است. کمالگراها فرصتهای یادگیری و ارتقا را از دست میدهند. ترس از نارضایتی[۵۱]: افراد کمالگرا، در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند، غالباً به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان، دچار وحشت میگردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد، طرد شدن یا نارضایتی میباشند (موریس، ترجمه گوهریان، ۱۳۸۴). همه یا هیچ پنداری: افراد کمالگرا، بهندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسیدن یک کار، بهطور متوسط هنوز با ارزش هستند. افراد کمالگرا، در دیدن دورنمای موقعیتها دچار مشکل هستند. برای مثال، دانشآموزی که همیشه نمره A داشته، در صورت گرفتن نمره B بر این باور است که من یک بازنده هستم. تاکید بسیار بر روی بایدها: زندگی افراد کمالگرا، غالباً براساس لیست پایانناپذیری از بایدها بنا شده است، که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها، به خدمت گرفته میشود. افراد کمالگرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بهندرت بر روی خواستهها و آرزوهای خود حساب میکنند. اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت میرسند: افراد کمالگرا، مشاهدات خود را به گونهای جمع آوری میکنند، که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش، خطاهای کم، استرسهای عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست مییابند. در عین حال افراد کمالگرا کوششهای خود را پایان ناپذیر و ناکافی تلقی میکنند (مهرابیزاده و وردی، ۱۳۸۲). ابعاد کمالگرایی ۱-کمالگرایی خودمدار[۵۲]: کمالگرایی خودمدار یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوششهای فرد برای دستیابی به خویشتن کامل میباشد. دراین بعد کمالگرایی افراد دارای انگیزه قوی برای کمال، معیارهای بالای غیرواقعی، کوشش اجباری و دارای تفکر همه یا هیچ در رابطه با نتایج، به صورت موفقیّتهای تام یا شکستهای تام میباشند. این افراد به حد کافی موشکاف و انتقادگر هستند، بهطوریکه نمیتوانند عیوب و اشتباهات یا شکستهای خود را در جنبههای مختلف زندگی بپذیرند (گوردن[۵۳]،۲۰۰۶). ۲-کمالگرایی دیگرمدار[۵۴]: کمالگرایی دیگرمدار یک بعد میان فردی است که شامل تمایل به داشتن معیارهای کمالگرایانه برای اشخاصی است که برای فرد اهمیّت بسیاری دارند. از اینرو این نوع کمالگرایی ممکن است به روابط بین فردی دشوار منتهی گردد. ۳-کمالگرایی جامعه مدار[۵۵]: در کمالگرایی جامعه مدار دیگران انتظارات اغراق آمیز و غیرواقعی از شخص دارند. اگرچه برآوردن این انتظارات مشکل است ولی شخص باید به این استانداردها نائل آید تا مورد تائید و پذیرش دیگران قرار گیرد. این معیارهای افراطی معمولاً منجر به احساس شکست، اضطراب، خشم، درماندگی و ناامیدی شده که با تفکرات خودکشی و افسردگی در ارتباط است (تران[۵۶] و مون[۵۷]، ۲۰۰۰) انواع کمال کمال فردی و اجتماعی[۵۸] کمال در دو جنبه فردی و اجتماعی بشر تصور میشود، زیرا شخصیت انسان دارای دو جنبه است؛ فردی و اجتماعی. شخصیت او از جهت فردی این است که او را قطع نظر از محیط و اجتماع و بدون توجه به موقعیت و خصوصیات اجتماعی ملاحظه کنیم و منظور از شخصیت اجتماعی این است که انسان را به ضمیمه اجتماع و روابطی که با سایر انسانها و محیط خارج از خود دارد در نظر بگیریم، بنابراین کمالی را هم که انسان در جستجوی آن است در دو جهت فردی و اجتماعی متصوراست. انسان از لحاظ فردی دارای سه جهت فکر، اخلاق و عمل است (میرزا کمسفیدی، ۱۳۸۱). کمال فکری[۵۹] بدیهی است محتویات فکر انسان هر چه عالی تر باشد آن فکر کامل تر و عالی تر است، زیرا فکر و عقل انسان با محتویات آن رابطه نزدیک دارد، بنابراین هر چه معلومات و معقولات انسان توسعه بیشتری داشته باشد به همان اندازه فکر انسان وسیعتر خواهد بود و به عبارت ساده تر، ترقی و تعالی محتویات فکر همان ترقی فکر است بلکه می توان گفت میان فکر و محتویات آن تعدی در کار نیست. از اینجا نتیجه میگیریم فکر کامل فکری است که متوجه عالی ترین موجودات باشد و پستترین افکار آن فکری است که در اطراف پست ترین موجودات دور می زند. برای درک این حقیقت باید معتقدات یک فرد دیندار و بیدین را با هم مقایسه کنیم. یک فرد مادی میگوید عالم منحصر است به آنچه ما می بینیم و یا علوم طبیعی برای ما ثابت کرده است، طبیعت محدود و قوانین جبری آن سازنده این جهاناند و هیچ گونه نقشه و فکری در ساختمان آن به کار نرفته است. نیروی خلاقه عالم حتی به اندازه یک کودک خردسال هم عقل و شعور ندارد، بشر هم جزیی از طبیعت است و پس از مرگ اجزا او از هم متلاشی و تجزیه شده و دگر بار جز همین مواد طبیعی میگردد و هیچگونه بقایی برای او نیست، در میان انسان و سایر حیوانات چندان فاصلهای وجود ندارد. اما یک فرد دیندار معتقد است که عالم از آنچه ما درک میکنیم خیلی بزرگتر و عالم ماوراء این طبیعت به مراتب از جهان طبیعت وسیعتر میباشد، نیروی سازنده این عالم بینهایت علم و قدرت دارد، همیشه بوده و همواره خواهد بود، جریان عالم بر طبق یک نقشه بسیار عمیق و دقیق است و عدم اطلاع ما از اسرار آن به طور کامل، مولود نادانی ما است، نه دلیل بر نبودن آن. اسرار انسان فاصله بسیار زیادی از حیوانات دارد، مرگ به معنای نابودی و فنا نیست، بلکه یکی از مراحل کمال بشر است. زیرا انسان پس از مرگ وارد عالم وسیع تر و پهناورتری میگردد (مهرابی زادههنرمند و وردی، ۱۳۸۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از باب ماهیت تمامی جاسوسی ها در جستجوی پنهانی اسرار درباره رقیب یا دشمن اشتراک دارند ولی در برخی موارد اختلاف در موضوع دامنه نحوه کسب اطلاعات و اخبار در جاسوسی ملاحظه می گردد. نمونه ای بارز که می توان به آن اشاره نمود جاسوسی از منظر حقوق بین الملل فضا می باشد که عبارت خواهد بود از کسب اخبار و اطلاعات از ایستگاه های فضایی سایر دولت ها بدون رعایت عمل متقابل و یا بدون اذن دولت متقابل و یا کسب اخبار و اطلاعات در فضا بر خلاف اصل بهره برداری مسالمت آمیز از فضا. بنابراین با توجه به تنوع جاسوسی و توسعه آن در اشکال مختلف امکان تعریف جامع و مانع از جاسوسی که قابل تسری در شاخه های مختلف حقوق بین الملل باشد امکان پذیر نبوده و بنا به مورد حقوق بین الملل و جاسوسی با توجه به موضوع مرتبط با آن تعریف خواهد گردید.[۴۰]
 گفتار سوم: تعریف جاسوسی در فضای سایبر جاسوسی رایانه ای از رایج ترین اشکال جرم رایانه ای است که امنیت داخلی و خارجی کشور را تهدید می کند. جاسوسی کلاسیک ناظر به کسب اسرار سیاسی و نظامی و انتقال آنها به کشور بیگانه و جاسوسی رایانه ای، علاوه بر انتقال داده های سری، ناظر به کسب اسرار تجاری، حرفه ای، صنعتی، اقتصادی و انتقال آن به افراد فاقد صلاحیت است که از طریق سیستم های رایانه ای انجام می شود. بند اول: تعریف جرم جاسوسی رایانه ای از دیدگاه حقوق داخلی قبل از اینکه وارد تعریف این جرم شویم بیان نکته ای ظریف ضروری به نظر می رسد همانطور که میدانیم هر پدیده اجتماعی به طور خاص برای آنکه وصف مجرمانه بگیرد و قابل مجازات باشد باید بر طبق ماده ۲ قانون مجازات اسلامی برای آن مجازات تعیین شده باشد یعنی اینکه هر فعل یا ترک فعلی که به موجب قانون برای آن مجازات تعیین شده قابل مجازات است و وصف مجرمانه دارد و جرم محسوب می شود و گرنه بر طبق اصل قانونی بودن جرم و مجازات نمی توان آن پدیده ضد اجتماعی را جرم خواند و همین بحث در جاسوسی رایانه ای، هم مد نظر است[۴۱]. در مورد اینکه جاسوسی رایانه ای عملی خلاف اخلاق و ضد اجتماعی و یک نا هنجاری اجتماعی است و باعث می شود اعتماد عمومی کم رنگ شود شکی نیست، لیکن برای مجازات مرتکبین جاسوسی رایانه ای ما نیاز به قانون داریم که این پدیده را جرم انگاری کرده باشد، که این امر را ما در مواد ۳و ۴و ۵ قانون جرائم رایانه ای و ماده ۶۴ و ۷۵ قانون تجارت الکترونیکی مشاهده می کنیم. همچنین درقوانین کیفری ایران تعریف صریحی از جرم جاسوسی به عمل نیامده است. این رویکرد در قانون جرائم رایانه ای نیز قابل مشاهده می باشد زیرا صرفاً مصادیق حصری و احکام آن طی سه ماده ( ۳، ۴، ۵) درمبحث سوم فصل اول قانون جرائم رایانه ای و مواد ۶۴ و ۷۵ قانون تجارت الکترونیک تحت عنوان حمایت از اسرار تجاری بیان شده است با وجود این خلاء در مورد جاسوسی حقوقدانان تعاریف متعددی را عرضه کرده اند که با در نظر گرفتن این تعاریف می توان گفت: ” جاسوسی رایانه ای یعنی تفحص و تجسس غیر مجاز پیرامون داده های سری به وسیله رایانه “. بند دوم: تعریف جاسوسی رایانه ای از دیدگاه حقوق بین الملل شورای اروپا جاسوسی رایانه ای را این گونه تعریف کرده است: «کسب اسرار تجاری یا حرفه ای از راه های نادرست یا افشاء، انتقال و یا استفاده از این اسرار بدون داشتن حق یا هر گونه توجیه قانونی با قصد وارد کردن زیان اقتصادی به فردی که محق در نگه داشتن اسرار است یا تحصیل یک امتیاز اقتصادی غیر قانونی برای خود یا یک شخص ثالث.»[۴۲] البته لازم به ذکر است به این تعریف ایراداتی وارد است، اولاً با بیان اسرار تجاری یا حرفه ای در آن عملاً این تعریف را از موارد دیگر اسرار من جمله اسرار امنیتی و اطلاعاتی و فرهنگی خارج کرده که شامل موارد دیگر جاسوسی رایانه ای نمی شود و با این عنوان بطور کامل هماهنگی ندارد و ثانیاً در مورد قصد مرتکب از ارتکاب این جرم، که در تعریف فقط منافع اقتصادی مد نظر قرار گرفته، که این نیز درست به نظر نمی رسد. چرا که ممکن است جاسوسی اهدافی برتر از منافع اقتصادی داشته باشد مثلاً صرفاً اهداف ملی مد نظر باشد. ثالثاً در این تعریف جاسوسی رایانه ای تعریف نشده، بلکه صرفاً مصادیق جاسوسی رایانه ای آن هم نه به صورت کامل بیان شده است.[۴۳] بند سوم: نتیجه تعاریف فوق از خصوصیات مهم و اساسی هر تعریفی این است که باید موضوع مورد بحث را به شیوه ای آشکار بیان نماید بطوری که جامع و مانع یا منعکس باشد. این امر درمباحث کیفری و جزایی که آثار مهم و گاهی زیانبار دارد، بسیار حایز اهمیت است، زیرا با اندک غفلت و مسامحه ای در تعریف و شناخت ارکان و عناصر جرم، ممکن است عمل ارتکابی مصداق قانونی شود، که با مجازات مقرر در آن قانون تناسبی نداشته باشد. با نگاهی به تعریف بیان شده در بالا متوجه می شویم اولاً تعریف ارائه شده توسط شورای اروپا یک تعریف جامع و مانع نیست و ثانیاً در حقوق داخلی هم ما تعریف کاملی در خصوص جاسوسی رایانه ای نداریم و صرفاً احکامی در خصوص فعل جاسوسی بیان شده است. بنابراین در اینجا باید این نکته را بیان کنیم که در خصوص عنوان جاسوسی رایانه ای تعریفی روشن ارائه نشده و فقط باید به نتیجه گیری های کلی در این خصوص تکیه کرد. مبحث دوم: تاریچه ارتکاب و تحولات رفتاری در این گفتار ابتدا در خصوص اولین جرائم اینترنتی سخن خواهیم گفت سپس به نقل تاریخچه ای از ارتکاب جاسوسی سنتی و رایانه ای در ایران و سایر کشورها می پردازیم. گفتار اول: تاریخچه اولین جرائم رایانه ای تاریخچه مشخصی از پیدایش جرم اینترنتی و کامپیوتری وجود ندارد ولی به هر حال این دسته از جرائم را باید زائیده و نتیجه تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی دانست.براساس مطالعات اولین جرم سایبری در سال ۱۸۲۰ و در فرانسه به وقوع پیوست. اگر این نکته که «چرتکه» دستگاهی است که به نظر حتی سریع تر از کامپیوتر نیز کار می کند و از سال ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد در هند، ژاپن و چین وجود داشته را کنار بگذاریم در می یابیم تاریخ مربوط به اولین، جرم سایبری چندان هم دور نیست. در سال ۱۸۲۰ «جوزف مری جکوارد» یک کارخانه دار منسوجات در فرانسه، دستگاه پارچه بافی اختراع کرد که امکان تکرار یک سری فعالیت ها برای تولید تار و پود را فراهم می کرد. کارگران این کارخانه احساس ناراحتی کرده و امنیت شغلی خود را در خطر دیدند، لذا با انجام خرابکاری سعی در عدم استفاده از این تکنولوژی کردند واین را شاید بتوان از جمله اولین جرائم سایبری ثبت شده به شمار آورد[۴۴]. اما شاید بتوان گفت که منشاء پیدایش جرائم کامپیوتری و اینترنتی به شیوه مدرن به قضیه رویس بر می گردد در سال ۱۹۶۳ رویس به عنوان حسابدار یک شرکت فروش عمده میوه و سبزی انتخاب شده بود رویس به خیال اینکه شرکت کار فرمایش حقش را پایمال کرده و عهد و پیمان خود را در پرداخت حقوق وی شکسته تصمیم به انتقام گرفت اما از طریق کامپیوتر اقدام به حسابرسی کرده و با تغییر قیمت ها و تنظیم درآمد جنس، مبلغی از مرجع آن را کاهش و به جای خاصی واریز کرد بطوری که هیچ گونه ناهماهنگی در محاسبات مشاهده نگردد.رویس با زیرکی خاص در زمان های معین، چکی به نام یکی از ۱۷ شرکت جعلی خودش می کشید و مقداری از مبالغ را به نفع خود بیرون می آورد و به مرور زمان رویس توانست درمدت ۶ سال مبلغی بیش از یک میلیون دلار بدست آورد. اما تنها مشکل بزرگ رویس این بود که در طراحی سیستم خود فکر عاقبت کار را نکرده بود او نمی توانست این روش را برای همیشه ادامه دهد نه قادر بود آن را غفلتاً متوقف سازد. سرانجام رویس خودش را به محاکم قضایی معرفی کرد و به ۱۰ سال زندان محکوم شد بدین ترتیب زمینه پیدایش جرم رایانه ای شکل می گیرد و قانونگذار را به تدوین و قوانین مدرن وا می دارد. اما در ایران رایانه از اوایل سال ۱۳۴۰ یعنی در حدود ۲۲ سال پس از اختراع اولین رایانه وارد کشور شد و بانک ملی و شرکت نفت جز اولین نهادهایی بودند که کار با رایانه را در سال ۱۳۴۱ شروع کردند.[۴۵] اما بر اساس اطلاعت موجود اولین جرم اینترنتی در ایران در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۳۷۸ به وقوع پیوست. یک کارگر چاپخانه و یک دانشجوی کامپیوتر در کرمان اقدام به جعل چکهای تضمینی مسافرتی کردند و چون تفاوت و تمایزی چندان بین جرم کامپیوتری و جرم اینترنتی نیست عمل آنها به عنوان اولین جرم اینترنتی محسوب می شود. بعد از این بود که گروه های هکر موسوم به گروه مش قاسم و…. جرم های دیگری را مرتکب شدند.[۴۶] گفتار دوم: تاریخچه جاسوسی سنتی یکی از مصادیق جرائم علیه امنیت ملی هر کشوری، جاسوسی است لذا بخشی از قوانین کیفری کشورها به این موضوع اختصاص یافته و سازمانهای جاسوسی بیش از هر چیز در صدد شکار «ماموران در محل» یعنی افرادیکه در داخل یا پیرامون اهداف مورد نظر آنها قرار دارند برمی آیند. قدمت پدیده جاسوسی تا آن حد کهن است که به تاریخ پیدایش بشر بر می گردد. تورات، داستانهایی از روسای قبایلی را که موسی برای شناسایی سرزمین کنعان فرستاده بود برای ما حکایت می کند و از ماموران یوشع در شهر «اریحا» و بسیاری جاسوسان دیگر نیز نام می برد. کتیبه های معابد «القصور» درمصر و «آبیدوس» از پیروزی توتمس سوم به یاری جاسوسان در نبرد «مجدو» سخن می گویند. در انگلستان دوران الیزابت اول ملکه تاج و تختش را مدیون مامورانی بود که صدراعظمش «والسینگهام» برای ضد جاسوسی سازماندهی کرده بود. لویی چهارم از طریق زنان جاسوسی که حقوق بسیار مناسبی دریافت می کردند از محرمانه ترین اسرار کابینه ها آگاه می شد. تا دوران اخیر جاسوسی فعالیتی بود که رابطه تنگاتنگ با جنگ داشت. بنابراین تعجبی ندارد که در دوران فرمانروایی ناپلئون به شدت اعمال شده باشد. در اوایل قرن حاضر بالا گرفتن خطر جنگ با توسعه سرویس های جاسوسی- اطلاعاتی و تشدید فعالیت آنها همراه بود. در این مبارزه زیر زمینی، روسها با در اختیار گرفتن رئیس ضد جاسوسی اتریش «سرهنگ ردل» به شگفت ترین ماجراها تحقق بخشیدند، این شخص به مدت ۱۰ سال تمام نقشه های ستاد بزرگ کشور خویش را در اختیار روسها قرار می داد. جنگ اروپایی اول در زمینه جاسوسی شاهد ماجراهای گوناگون است. در این جنگ سرویس های اطلاعاتی بریتانیا به اوج شکوفایی خود رسیدند. در جنگ اروپایی نیز سرویس های جاسوسی بسیار قدرتمند تر و پیشرفته تر از گذشته نمایان شدند. خلاصه آنکه هر چند جاسوسی روند تاریخ را دستخوش تغییرات بنیادین نمی کند، اما می تواند حوادث آن را عمیقاً دگرگون سازد.[۴۷] گفتار سوم: تاریخچه جاسوسی اینترنتی جاسوسی کامپیوتری یکی از رایج ترین انواع جرائم کامپیوتری است. به علت ارزشمند بودن اطلاعات ذخیره شده در مرکز رایانه اکثر شرکتها، این جرم به طور ویژه برای مرتکب سودمند و برای شرکت متضرر از جرم، خطرناک است. در خصوص اولین جرم جاسوسی کامپیوتری اطلاعات دقیقی در اختیار نداریم اما در اینجا به چند مورد از قدیمیترین موارد ارتکاب این جرم اشاره می کنیم. از این جمله توطئه جاسوسی دراز مدت در خصوص پردازش داده ها که در سال ۱۹۶۴ توسط سازمان های جاسوسی آلمان شرقی طراحی شده و در سال ۱۹۷۶ در دادگاههای آلمان غربی مورد رسیدگی قرار گرفت. مورد دیگر سوء استفاده برخی کامپیوتر بازان ۱۵ تا ۲۵ ساله است که عضو گروه ۴۱۴ میلواکی (ایالات متحده آمریکا) بودند آنها در سال ۱۹۸۳ توانستند به بانک داده های مراکز زیر دسترسی پیدا کنند: آزمایشگاه ملی لس آلاموس، بانک سکیوریتی پسیفیک لس آنجلس، مرکز سرطان آسلون کترنیک نیویورک، موسسه فناوری ماسا چوست ، پایگاه نیروی هوایی مک کلان در ساکرامنتو، مدیریت تلفن نروژ و اف بی آی؛ و در نهایت یک کمیته از کنگره آمریکا موارد مذکور را پیگیری کردند.[۴۸] همچنین در سال ۱۹۸۶ در آلمان تعدادی از جوانان آلمانی با تسلط بر قفلها از طریق یک شبکه کامپیوتری بین المللی موفق شدند با ورود به سیستمهای پردازش الکترونیک به بانک داده ها در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورها دست یابند. مرتکبین سپس به خاطر کسب پول اقدام به فروش بخش هایی از یافته هایشان در مورد شبکه های داده ها و ارتباطات شبکه ای مشتمل بر دستیابی به قفلها و مسیرها به یکی از عوامل تحت نظارت KGB[49] از طریق هیأت تجاری شوروی در برلین غربی، کردند .در ۱۵ فوریه ۱۱۹۰ مرتکبین به وسیله دادگاه عالی(C.H.R.C) به خاطر نحوه رفتارشان در ارتباط با یک سرویس جاسوسی هر یک نزدیک به ۲۰ سال محکوم شدند.[۵۰] اما در ایران در خصوص ارتکاب این جرم آمار دقیقی در خصوص سالهای اولیه ورود کامپیوتر به ایران در دسترس نیست و این امر را می توان به دلیل نبود مرجع رسیدگی تخصصی در این زمینه دانست اما با تصویب قانوم جرائم رایانه ای در مجلس و لزوم تعیین ضابط قضایی برای این قانون و مصوبات کمیسیون مربوطه مبتنی بر تشکیل پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات[۵۱] این پلیس در بهمن ماه ۱۳۸۹ در ایران تشکیل شد[۵۲]. اما برای مثال می توان به نمونه ای اشاره کرد که شاید بتوان آن را در زمره اولین جرائم رایانه ای در ایران دانست، دو رمز شکن ایرانی که در سال ۷۹ اقدام به شکستن رمز ۶۳ نرم افزار ایرانی کرده بودند ، در نهایت توسط حکم شعبه سوم دادگاه عمومی تهران به پرداخت ۱۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند [۵۳]. اما در خصوص تازه ترین جاسوسی های سایبری می توان به این مطلب اشاره کردکه، فردی از کارکنان یکی از بانک های دولتی در ایران توانست رمز ۳ میلیون حساب بانکی را در وبلاگ شخصی اش قرار دهد این شخص که موفق به فرار شده است هدفش از انجام این کار را انتقام گیری بیان کرده و اذعان داشته به رؤسایم اعلام کردم که سیستم امنیتی بانکها نفوذ پذیر است و من می توانم این اشکال را رفع کنم اما آنها نپذیرفتند من هم این کار را برای نشان دادن توانایی رسوخ در سیستم امنیتی بانکها انجام دادم و هدف دیگری ندارم. لیست بانکهایی که مورد این حمله اینترنتی قرار گرفته اند شامل بانک ملت، کشاورزی، توسعه و تعاون، ملی، پست بانک، رفاه، پاسارگاد، پارسیان و مسکن، کار آفرین، اقتصاد نوین، دی، صادرات، انصار، سامان، تات، سینا، سپه، شهر، تجارت و سرمایه می شود [۵۴]. مبحث سوم: عکس العملهای قانونی به جرائم رایانه ای قبل از دهه ۱۹۷۰ کشورها در چهارچوب قوانین سنتی با جرائم رایانه ای برخورد می کردند اما با پیشرفت فن آوری اطلاعات و تنوع و کثرت سوء استفاده هایی که از این فناوری می شد، حقوق جزای سنتی دیگر جوابگوی کافی نبود. از این رو کشورها سعی کردند با توجه خاص به این گونه جرائم نو ظهور راهکارهایی را برای کنترل جرائم مرتبط با فن آوری اطلاعات ارائه دهند. گفتار اول: واکنش قانونگذار ایران به جرائم رایانه ای از آنجا که جرم رایانه ای مرتبط با ورود کامپیوتر است ابتدا مختصری در خصوص ورود رایانه به ایران صحبت می کنیم. رایانه که از اوایل سال ۱۳۴۰ وارد ایران شده بود فقط از سوی نهادهای دولتی خاص مورد استقبال قرار گرفت تا سال ۱۳۴۵ جمعاً ۹ رایانه در ایران وجود داشت. اما در سال ۱۳۴۹ این تعداد به ۷۸ دستگاه رسید که اغلب این رایانه ها اجاره ای بودند در سال ۱۳۵۶ تعداد رایانه های نصب شده به ۶۱۶ دستگاه رسید. بعد از انقلاب نهادهایی برای امور انفورماتیک ایجاد شد که با فعالیت این نهادها رشد فناوری در سالهای اخیر نسبتاً خوب بوده است. در حال حاضر تمام سازمانها و نهادها برای انجام امور خود از رایانه استفاده می کند. اما در خصوص واکنش های تقنینی در خصوص جرائم رایانه ای می توان قانون حمایت از مؤلفان مصوب ۱۳۴۸ را اولین واکنش تقنینی ایران در این زمینه دانست و دومین واکنش «قانون ترجمه یا تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی» مصوب ۱۳۵۲ می باشد. ماده ۲۳ قانون حمایت از مؤلفان: «هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگران که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدید آورنده بدون اجازه او و یا عالماً به نام شخص دیگری غیر از پدید آورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تأدیبی از ۶ تا ۳ سال محکوم خواهد شد». ماده ۳ قانون ترجمه یا تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- -Textual interpretation ↑
- - Robert S. Summers, Neil Maccormick, Interpreting Statutes: A Comparative Study, Dartmouth Pub Co , 1991 , p.534. ↑
- -Johnston and others v Ireland, op.cit , para. 52. ↑
- - e.g., Dapo Akande , Sope Williams, “International Adjudication on National Security Issues: What Role for the WTO? Virginia Journal of International Law,vol 43,2003, pp.386–۳۸۸. ↑
- - سید قاسم زمانی، «جایگاه قاعده آمره در میان منابع حقوق بین الملل»، مجله حقوقی بین المللی،شماره ۲۲، بهار و تابستان ۱۳۷۷،ص ۳۱۹. ↑
- -دیوان بینالمللی دادگستری در پاراگراف ۳۴ رأی بارسلونا تراکشن چند نمونه از این تعهدات را در حقوق بینالملل معاصر بر شمرده است که عبارتند از: ممنوعیت اعمال تجاوز، نسل کشی، و نیز اصول و قواعد مربوط به حقوق بنیادین انسان، ازجمله حفاظت در برابر بردهداری و تبعیض نژادی. البته به موجب ماده ۶۴ کنوانسیون وین ۱۹۶۹، قواعد آمره هچنان در حال تحول اند و مواردی که تا کنون به قاعده آمره تبدیل شده اند (مانند: ممنوعیت تجاوز، ممنوعیت بردگی و تجارت برده، ممنوعیت نسل کشی و تبعیض نژادی، ممنوعیت شکنجه) موارد حصری نمیباشند. ↑
- - Barcelona Traction, light and power company, limited (Belgium v. Spain), I.C.J. Reports , Judgment of 5 February 1970,para. 32. ↑
- - ربکا والاس، حقوق بینالملل، ترجمه: سید قاسم زمانی و مهناز بهراملو، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، ۱۳۸۲، ص۲۲۱. ↑
- - نگوین کک دین، پاتریک دینه و آلن پله، حقوق بینالملل عمومی، مترجم: حسن حبیبی، جلد دوم، تهران، انتشارات اطلاعات،۱۳۸۳، چاپ دوم، ص۱۲۴. ↑
- - سید قاسم زمانی، جایگاه قاعده آمره در میان منابع حقوق بین الملل، پیشین، ص ۳۲۰ ↑
- - Yutaka Arai-Takahashi, op.cit, p 210 and 226 ↑
- - Dinah Shelton, Paolo G. Carozza, op.cit. p529 ↑
- -Oskar Holmer, Decoding the Margin of Appreciation Doctrine in its use by the European Court of Human Rights, University essay from Stockholms universitet , Juridiska institutionen, 2013, p.19. ↑
- - Yuval Shany, op.cit ,pp. 912-914. ↑
- -United Nations Convention on the Law of the Sea (UNCLOS).Art. 218 ↑
- -United Nations Convention on the Law of the Sea (UNCLOS).Art. 246(2) ↑
- - H. Myron Nordquist,United Nations Convention on the Law of the Sea , ۱۹۸۲, published bay martinus nijhoff publisher , 1991 , p. 246 ↑
-
- - بند ۵ ماده ۲۴۶ کنوانسیون حقوق دریاها «…. مع هذا دولت ساحلی میتواند به تشخیص خود رضایتش را برای انجام یک پرژه تحقیقات علمی دریایی یک دولت دیگر یا سازمان های بینالمللی صلاحیت دار در منطقه انحصاری اقتصادی یا فلات قاره خود استنکاف نماید…» ↑

- - در خصوص مکانیسم تحقیقات در منطقه انحصاری اقتصادی رجوع شود به: یاسر امین رعیا، «تحقیقات علمی در منطقه انحصاری اقتصادی دریایی»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیستو ششم،شماره ۳، پاییز ۱۳۹۱، صص ۷۷۷-۸۰۰ ↑
- -حق بر محیط زیست سالم در اسناد بینالمللی بسیاری مورد تایید قرار گرفته است ازجمله: ماده ۱ اعلامیه ی پایانی کنفرانس سازمان ملل متحد درباره ی محیط زیست انسانی در سال ۱۹۷۲ (اعلامیه استکهلم)، ماده ۴ اولین سند منشور آفریقایی حقوق بشر، مصوب۱۹۸۱ و ماده۱۱پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر در زمینه اقتصادی و فرهنگی، مصوب ۱۹۸۸و…همچنین در زمینه حفاظت از محیط زیست اصول مختلفی شکل گرفته که به لحاظ اهمیت شان برای زیست بشری، کل جامعه بینالمللی را متعهد مینمایند. ↑
- - دیوان در بخشی از این نظریه مشورتی بیان میدارد،محیط زیست یک مفهوم مجرد و انتزاعی نیست، بلکه نمایانگر فضای زندگی، کیفیت آن و سلامت انسان ها، از جمله نسل های آینده است. براین اساس وجود تعهد عمومی دولتها به تضمین و اطمینان از اینکه در فعالیت هایی که داخل در صلاحیت و کنترل شان انجام میشود، محیط زیست دولتهای دیگر و مناطق خارج از کنترل ملی شان محترم خواهد بود، در حال حاضر بخشی از پیکره ی حقوق بینالملل، محیط زیست است جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید به:
Legality of the threat or use of nuclear weapons.Advisory Opinion،۱۹۹۶, para 29:”… The Court also recognizes that the environment is not an abstraction but represents the living space, …. The existence of the general obligation of States to ensure that activitieswithin their jurisdiction and control respect the environment of other States or of areas beyond national control is now part of the corpus of international law relating to the environment.” ↑
- -دیوان در بخشی از این رای اشاره نموده است که حفاظت ازتعادلِ زیست محیطی جهان باید به عنوان منافع ضروری کلیه دولتها، درجهت نیل به هدف حفاظت از جامعه بینالمللی در کل در نظر گرفته شود. زیرا واقعیت این است که، برخی از هنجارهای مدون و استاندارد های عرفی در حقوق بینالملل محیط زیست به عنوان تعهدات عام الشمول محسوب می شوند. ↑
- -استفاده از حقوق موسوم بـه «حقوق نرم» بـویژه در حقوق بینالملل محیط زیست رایـج است. حقوق نرم را میتوان بیان تعهدات رسمی غیر الـزام آور، همانند اعلامیه های استکهلم و ریـو نامید، یا آن را به عنوان دستورالعمل ها یا رهنمودهای کلی برای انعقاد معاهدات دانست. ↑
- -بر اساس پروتکل کیوتو، اعضای پیوست ۱ کنوانسیون ( کشورهای پیشرفته ) برای انجام تعهد کاهش مقدار انتشار و نیز به منظور ارتقاء توسعه پایدار، در موارد زیر تلاش خواهندکرد: ۱-اجرا و یا تشریح بیشتر سیاستها و اقدامات طبق شرایط ملی خود، مانند افزایش کارآیی انرژی در بخشهای مربوط به اقتصاد ملی، محافظت و افزایش چاهکها و انبارههای گازهای گلخانهای، ترغیب شکلهای پایدار کشاورزی، ترغیب تحقیق، توسعه و گسترش استفاده از انواع جدید و تجدید پذیر انرژی و همکاری با سایر اعضاء، زمینه انجام تعهدات کاهش انتشار و ترویج توسعه پایدار را فراهم نمایند..۲-بطور منفرد یا مشترک تضمین خواهند نمود که کل میزان انتشار معادل گاز دی اکسید کربن آنها در اثر دخالت انسان در طبیعت که ناشی از گازهای گلخانهای CO2, NO2, CH4, HFCs, PFCs, SF6است، از مقدار تعیین شده برای آنها تجاوز نکند. به این ترتیب اعضاء به تعهد خود نسبت به کاهش انتشار این گازها در سطح جهان به میزان حداقل ۵% زیر میزان انتشار در سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ هجری شمسی) در دوره تعهد ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲میلادی (۱۳۷۸ تا۱۳۹۱ هجری شمسی) عمل خواهند کرد..۳-حداکثر یکسال قبل از شروع اولین دوره تعهد، نظام ملی خود را برای برآورد میزان انتشار تمامی گازهای گلخانهای حاصل از دخالت انسان در طبیعت، از نظر منابع و حذف آنها توسط چاهکها تهیه خواهند کرد. جهت مطالعه بیشتررجوع شود به:
Kyoto Protocol to the Framework Convention on Climate Change, 10 Dec. 1997, 37 ILM (1998),Art.3(1). ↑
- - Phosphates in Morocco, Preliminary Objections, P.C, I, j series /A /B.no, 74, P: 10. P.28. ↑
- - Corfu Channel, Merits, I.C.j.Reports, 1949, P.23. ↑
- - Military and Paramilitary Activities in and Against Nicaragua (Nicaragua, v. United States of America) op.cit , para. 292. ↑
- - Gabcikovo – Nagymaros Project (Hungry. Slovakia ) , op.cit., p. 7, para. 47. ↑
- - در این نظریه مشورتی تاکید شده است «کوتاهی در اجرای کامل یک تعهد قراردادی، متضمن مسؤولیّت بینالمللی است:
Interpretation of Peace Treaties with Bulgaria Hangars and Romania second phase, I.C.j Reports, 1950, p. 221. ↑
- - علیرضا ابراهیم گل، پیشین، صص۲۵-۲۶. ↑
- -دیوان دائمی بینالمللی دادگستری در قضیه لوتوس بدون آنکه به وجود حقی برای ترکیه جهت محاکمه افسر فرانسوی اشاره نماید بیان میکند «اعمال صلاحیت دولت تر کیه مجاز خواهد بود مگر آنکه ثابت شده باشد که ممنوعیت اعمال صلاحیت در رابطه با تصادم (کشتیها) در دریای آزاد وجود دارد.»
Lotus Case (France v. Turkey), P.C.I.J Series A. No 10 ,Dissenting Opinion by M. Loder (1927).p. 18. ↑
- -under international law everything which is not prohibited is permitted. ↑
- -Jan Anne Vos, The Function of Public International Law, Springer, 2011, p.50. ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۴-فرضیهها: الف: فرضیهی اصلی: دادگاه کیفری یک در موارد بسیاری مشابه دادگاه کیفری استان است. ب: فرضیه فرعی دادگاه کیفری یک از جمله دادگاه های بدوی است که در شهرستان ها تشکیل می شوند. دادگاه کیفری استان از جمله دادگاه های بدوی است که در مرکز استان است. ۱-۵-اهداف تحقیق : در این پژوهش در نظر داریم اهداف ذیل را پس از مطالعه و بررسی بدست آورده که به بیان آنها میپردازیم: ۱- تبیین و ارزیابی حدود صلاحیت دادگاه یک در قانون آیین دادرسی کیفری جدید؛ ۲- ارزیابی تشکیلات دادگاه کیفری یک با توجه به قانون آ.د.ک جدید؛ ۳- مقایسه دادگاه کیفری یک با دادگاه کیفری استان. ۱-۶-روش تحقیق: روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. مراحل تحقیق: مرحله نخست: گرد آوری مطالب و اطلاعات پایه؛ در یک مطالعه کتابخانهای و اسنادی، پژوهشها و منابع موجود داخلی و مرتبط با موضوع جمع آوری و طبقه بندی خواهد شد. در ابتدا اطلاعات خام و متغیرهای مورد نیاز شناسایی و اطلاعات پایه و مستندات موجود از طریق مطالعات کتابخانهای و مستندات قبلی میگردد؛ مرحله دوم: بررسی، تجزیه و تحلیل، تعیین کیفیت و طبقه بندی اطلاعات کسب شده؛ در این مرحله به بررسی کیفیت اطلاعات، بررسی صحت اطلاعات و تفکیک و دسته بندی پرداخته میشود؛ مرحله سوم: نتیجه گیری و ارائه نتایج برتر؛ در انتهای پژوهش پس از فیش برداری از منابع موجود و جمع آوری به تجزیه و تحلیل مواد قانونی مرتبط پرداخته می شود. که نتایج حاصل از آن در قالب پیشنهاداتی مطرح، تا مورد استفاده محاکم قضایی قرار گیرد؛ مرحله چهارم: تهیه و تدوین گزارش نهایی پایان نامه. فصل دوم : صلاحیت و انواع آن در این فصل سعی داریم به تعریف صلاحیت و انواع آن :صلاحیت اضافی و صلاحیت محلی و ذاتی پرداخته و هرکدام را تشریح نماییم. ۲-۱- مفهوم: صلاحیت صلاحیت از نظر لغوی و واژگانی به معنی اهلیت داشتن ، شایستگی،سزاواری و لیاقت داشتن آمده است.(معین، ۱۳۸۹، ص ۴۲۱) در اصطلاح حقوقی صلاحیت ،شایستگی و اختیاری است که به موجب قانون برای مراجع کیفری جهت رسیدگی به امور کیفری واگذار شده است.(آشوری، ۱۳۹۲، ۴۱) با توجه به این تعریف اصطلاحی مزبور صلاحیت فقط به موجب قانون اعطاء می شود و هیچ مرجع دیگری نمی تواند برای مراجع کیفری تعیین صلاحیت نماید.
 ۲-۲- انواع صلاحیت محاکم کیفری در زمینه صلاحیت مراجع کیفری چهار نوع صلاحیت مورد مطالعه قرار میگیرد که عبارتنداز : ۱-صلاحیت ذاتی ۲- صلاحیت محلی ۳- صلاحیت شخصی ۴-صلاحیت اضافی که در ادامه هر کدام را باختصار شرح می دهیم. ۲-۲-۱-صلاحیت ذاتی قانون آئین دادرسی کیفری ایران صلاحیت ذاتی را تعریف نکرده و اصول تشخیص آنرا ارائه نداده است و تعریف قانون آئین دادرسی مدنی از صلاحیت ذاتی باینکه : « صلاحیت دادگاه شهرستان نسبت بدادگاه استان و بالعکس و دادگاههای دادگستری نسبت به مراجع غیردادگستری صلاحیت ذاتی است » با اصول صلاحیت ذاتی مراجع کیفری تطبیق کامل ندارد . اما به هر حال صلاحیتی است که به موجب آن قانونگذار رسیدگی به جرمی را در صلاحیت یک مرجع قانونی قرار داده است و سایر مراجع را اعم از قضائی و غیر قضائی از رسیدگی به ان منع کرده است . مثلا مواردی که در صلاحیت دادگاه انقلاب است که به موجب ماده ۵ قانون تشکیلی دادگاههای عمومی و انقلاب است جزء صلاحیت ذاتی دادگاه انقلاب بوده و سایر مراجع حق رسیدگی به آن را ندارد. دادگاه عمومی صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به کلیه جرائم را دارند مگر مواردی که به موجب قانون استثناء شده است . پس به عبارت دیگر دادگاه عمومی صلاحیت عام ومرجع رسیدگی به جرائم محسوب میشود و سایر مراجع مراجع اختصاصی هستند و فقط در موارد احصاء شده درقانون صلاحیت رسیدگی به جرم را دارند و خارج از آن صلاحیت رسیدگی نداشته ودر صلاحیت ذاتی آنها نیست .(احمدیان اسلامی،۱۳۸۵، ۲۷) ۲-۲-۱-۱-ضوابط صلاحیت ذاتی نوع جرم نخستین و ساده ترین ضابطه برای تعیین صلاحیت مراجع کیفری است ؛ بدین توضیح که رسیدگی به جرائم خلافی ، حسب مورد ، در خانه های انصاف ، شوراهای داوری ، و دادگاههای بخش مستقل رسیدگی به بزه های جنحه ای در دادگاه جنحه و رسیدگی به جنایات در دادگاه جنائی بعمل میآید. صلاحیت هر یک از دادگاهها مراجع مذکور بهر یک از انواع سه گانه جرائم صلاحیت ذاتی نامیده میشود. بنظر برخی از علمای آئین دادرسی کیفری ، نوع جرم به تنهائی نمیتواند مشخص صلاحیت ذاتی باشد و بسیاری از آنان عدم صلاحیت کیفری را در موارد زیر ذاتی میدانند. یک – عدم صلاحیت دادگاههای عمومی نسبت به جرائمی که در صلاحیت دادگاههای اختصاصی است دو – عدم صلاحیت دادگاههای اختصاصی نسبت به اموریکه در صلاحیت دادگاههای عمومی است سه – عدم صلاحیت دادگاههای پائین نسبت به جرایمی که در صلاحیت دادگاههای بالاتر قرار گرفته است . ولی عدم صلاحیت دادگاههای بالاتر نسبت به اموریکه درصلاحیت دادگاههای پائین تر قرار دارد ذاتی بشمار نم یآید ؛ مثلا با وجود یکه رسیدگی بجرائم جنحه ای درصلاحیت دادگاه جنحه میباشد معهذا اگر ضمن دادرسی در دیوان جنائی معلوم شود که بزه ارتکابی از درجه جنحه بوده دیوان جنائی نیز رسیدگی و حکم خواهد داد. صلاحیت محاکم حقوقی نسبت به دادگاههای کیفری و بعکس، با توجه به تقسیم بندی محاکم و سازمان قضائی موجود در ایران و باتوجه به اینکه دادگاه جنحه شعبه ای از دادگاه شهرستان و دادگاه جنائی شعبه ای از دادگاه استان میباشد و در دادگستری هائی که یک شعبه بیشتر ندارد همان شعبه بامور مدنی و کیفری هر دو رسیدگی میکند و با توجه به اینکه طبق ماده ۲۰۸ آئین دادرسی کیفری « در نقاطی که محکمه ابتدائی در مقر محکمه صلح نباشد وزارت دادگستری میتواند محاکمه در امور جنحه را به محکمه صلح واگذار نماید » و با توجه به اینکه شوراهای داوری و خانه های انصاف بدعاوی حقوقی و کیفری هر دو ، در حد نصاب خود ، رسیدگی مینماید معلوم میگردد که صلاحیت دادگاههای مدنی نسبت به کیفری و بعکس یکنوع تقسیم کار میباشد نه یک صلاحیت ذاتی بمعنای واقعی کلمه . ۲-۲-۱-۲- جهات صلاحیت ذاتی صلاحیت ذاتی، با نظم عمومی و مصلحت اجتماع گره خورده و قابل جابجایی نیست. تخلف از صلاحیت ذاتی موجب بطلان مطلق عملی است که از آن حاصل می شود هرچند که رأی به درستی صادر شده باشد. صلاحیتی که مقنن بر اساس نوع جرم یا اهمیت جرم و یا مجازات جرم برای مرجع قضایی تعیین می کند. صلاحیت ذاتی از سه جهت تقسیم بندی شده است.از جهت نوع و صنف و درجه ۲-۲-۱-۳- صلاحیت ذاتی از جهت نوع؛ بر این اساس مراجع قضایی به عمومی و اختصاصی تقسیم می شوند. مراجع عمومی (دادسراها و دادگاه های عمومی و تجدید نظر استان) صلاحیت ذاتی برای رسیدگی نسبت به کلیه امور قضایی را دارند مگر اموری که صراحتا رسیدگی به آنها در صلاحیت مراجع دیگری قرار گرفته باشد. مراجع اختصاصی (دادگاه انقلاب، دادسرا و دادگاه نظامی، دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه کیفری استان، دادگاه کیفری استان تهران، دادسرا و دیوان عالی کشور) صلاحیت تحقیق و رسیدگی به هیچ امری را ندارند مگر آنچه را که قانون صراحتا اجازه داده باشد. ۲-۲-۱-۴- صلاحیت ذاتی از جهت صنف منظور از صنف، تقسیم بندی دادگاه است به دادگاههای حقوقی یا کیفری یا اداری یا دادگاه انقلاب و نظایر آن، که دعاوی مطروحه با توجه به خصوصیاتی که دارند در آن محکمه مطرح می شود. زیرا واحدهای قضاوتی تشکیل دهنده سازمان قضاوتی ایران، در یک طبقه بندی کلی، به دو صنف یعنی مراجع قضائی و مراجع اداری تقسیم می شوند بنابراین در تعیین مرجعی که از حیث صنف صالح است باید توجه داشت که دعوا مورد نظر یا باید در مرجع اداری مطرح شود و یا در مرجع قضائی. ۲-۲-۱-۵- صلاحیت ذاتی از جهت درجه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|