کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



    • جنسیت: چون فرهنگ زن و مرد تفاوت دارد، بنابراین رفتار خرید آنها نیز متفاوت است.

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • شغل: شغل یک شخص بیانگر بسیاری از جنبه های رفتاری وی می باشد. نه تنها شغل انسان معرف درآمد و در نتیجه قدرت خرید وی می باشد بلکه نشانگر این است که چگونه ساعات بیداری وی سپری می شود. شغل فرد، تحصیلات، وضعیت اجتماعی و منطقه مسکونی او را برای یک بازاریاب مجسم می سازد. رفتار خرید مردم با شغل آنها در ارتباط است، بنابراین اطلاعات مربوط به شغل آنها برای مدیران بازاریابی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

 

  • تحصیلات: درجه تحصیلی در رفتار خریدار موثر است. تحصیلات باعث تغییر نگرش، باور، ارزش و رفتار افراد می شود. تحصیلات نه تنها با درآمد رابطه مستقیمی دارد بلکه در سبک خرج کردن نیز اثر می گذارد. اگر کالا و خدمتی برای افراد تحصیل کرده در نظر گرفته شده است ضمن اینکه لازم است ویژگی های محصول، قیمت و عرضه آن متفاوت باشد باید از تبلیغات نیز به گونه ای دیگر بهره گرفته شده باشد. پژوهش های به عمل آمده نشان می دهد که افراد تحصیل کرده و به بحث های دو جانبه واکنش مثبت تری نشان می دهند.

 

  • سن و منحنی زندگی: مردم در طول زندگی خود خریدارکالاها و خدمات متفاوتی هستند. در دوران طفولیت مصرف کننده غذا کودکانند. در دوران رشد و بلوغ همه نوع مواد غذایی را مصرف می کنند و در سال های واپسین زندگی احتمالا به رژیم غذایی خاصی پناه می برند. سلیقه مردم در انتخاب لباس، اسباب و اثاثیه و تفریحات، شدیدا تحت تأثیر سن آنان قرار دارد (اسماعیل پور، ۱۳۸۴).

 

۲-۳-۱۱-۴ عوامل روانی
به هنگام خرید عوامل روانی (انگیزش، ادراک، یادگیری، نگرش و باورها) بر رفتار شخص اثر می گذارند (پارسائیان، ۱۳۷۹، ۲۲۲).
در برخی از موارد متغیرهای اقتصادی نقش عمده ای در قصد خرید (تصمیم خرید) مصرف کننده دارند. به عنوان مثال خرید باتری اتومبیل بیشتر با توجه به عوامل اقتصاد و فنی صورت می گیرد. اما در اکثر تصمیم های خرید عوامل اجتماعی و روانی با شدت و ضعف متفاوت دخالت دارند. به ندرت می توان فردی را یافت که لباس جدید خریداری نماید و در نظر نگیرد که لباس مورد نظر برازنده اش می باشد یا خیر و این که با سن و سال و به طور کلی با شخصیتی که برای خود متصور است هماهنگی دارد یا نه. به طور کلی رفتار انسان توسط یک محرک ایجاد می گردد. به عبارت دیگر اگر اثر محرک را ورود و یا داده فرد فرض کنیم، خروجی و یا ستاده رفتار می باشد، محرک در واقع مانند ماشه ای است که حرکت را ایجاد می کند.
محرک
رفتار
متغیرهای مداخله گر
شکل (۲-۴): تأثیر متغیرهای مداخله گر (اسماعیل پور، ۱۳۸۴)
مشکلی که در درک رفتار انسان وجود دارد این است که پردازشی که توسط مغز صورت می گیرد قابل رویت نیست. تنها می توان گفت که این محرک توسط یکسری از متغیرهای مداخله گر به رفتار خاصی تبدیل می گردد.
تئوری روان شناسی این متغیرها را در درون شخص و جدا از محیط شخص و جدا از محیطی که در آن زندگی می کند می داند (اسماعیل پور، ۱۳۸۴).
۲-۳-۱۲ فرایند ارتباط در فروش میان تماشاگران به عنوان مصرف کنندگان:
رشد فکری فروش در بازار با افزایش حوزه و دامنه آن وسیعتر می باشد بطوریکه تقاضاهای اصول بازاریابی قابل قبولتر پنداشته می شود. گسترش این حوزه برای بازاریابی با مشاجراتی شروع شد که فروش را فقط برای کالا مناسب می دانست.
پذیرش اتفاقی این موقعیت رسما تکنولوژی بازاریابی را تایید کرد تا موقعیتی که قبلا توسط تئوری گرایان نادیده گرفته می شد، تغییر دهد.
۲-۳-۱۲-۱ بازار ورزشی:
از آنجا که تاریخ منشاء تولید محصولات ورزشی نا مشخص است اما واضح می باشد که مصرف این محصولات در میان مردم از قدرت بیشتری برخوردار است و تمدن یونان که به عنوان گهواره ای برای جذب تماشاگران ورزشی محسوب می شود. قدیمی ترین و قابل احترام ترین موسسات ورزشی را با نام (المپیک بازیها) به ما ارائه می دهد که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا سال ۳۹۳ بعد از میلاد ادامه داشت.
استادیوم ورزشی بزرگ دوم بنام (کلوزیوس) برای دیدن مسابقات دویست و پنجاه نفری کالسکه سواری حدود چهل هزار تماشاگر را در خود گنجاند. در کشورهای صنعتی اروپائی در چند سال اخیر تماشاگران زیادی برای مشاهده مسابقه فوتبال جمع شده اند. در سال ۱۹۰۱ حدود یکصد و ده هزار طرفدار فوتبال در مسابقه فینال جام بین تا تنهام هاسپور و شفلد یونانید حضور یافتند. اخیرا انقلاب ارتباطاتی به منظور ارائه محصولات ورزشی به قشر مصرف کننده تا سطح جهانی اوج گرفته است. به عنوان مثال جام جهانی فوتبال از ۱۶۶ کشور شرکت کننده حدود ۱۳ بیلیون تماشاگر بعنوان مشتری وجود داشت. در حالیکه در المپیک بارسلونا ۱۹۹۲ این تعداد به ۲۶/۱ بیلیون نفر رسید. (۴۵)
۲-۳-۱۲-۲ تماشاگران بعنوان مشتریان:
درحالیکه اصول بازاریابی فرضیه تولید را هم از جنبه مادی مورد بررسی قرار می دهد، محصولات ورزشی در مورد اینکه مصرف کنندگان ورزشی چه چیزی را بخرند بیشتر جنبه های نمادی خرید را مورد بررسی قرار می دهد. با این وجود روابط موجود در فروش شرایط را فراهم کرده که در آن، تماشاگران را بصورت مصرف کنندگان وارد عمل می کند. در تحقیقات مربوط به فروش سنتی توجه کمی به تماشاگران به عنوان مصرف کنندگان شده است. در حالیکه برای فراهم نمودن زمینه های لازم در این مورد نیاز بازبینی این روش در خارج از این حوزه وجود دارد.
فرضیه های دیگری که در اصول روانشناسی و جامعه شناسی رشد یافته است بیشتر در تلاش بوده که تماشاچی را به عنوان مصرف کننده در نظر بگیرد. تحقیقات عملی که بر روی تماشاگران صورت گرفت اصولابر روی اثرات عاطفی و پیچیدگی های ادراکی آنها تاکید داشت.
گولیشتین و آرمز[۳۰] تاثیرات پیروزی و شکست را بر روی حالت خصمانه طرفداران مورد بررسی قرار داده اند.
Man (1971) توضیح داد که چطور طرفداران با ناعادلانه دانستن قضاوت داور به منظور تشدید استدلال منطقی و کاهش تلخی شکست عکس العمل هایی را نشان می دهند.
با وجود اینکه رقابتها نیابتی و محیطی است تماشاگران مشخصا از طریق روش های دیگری خود را سهیم می کنند. آنها در بازیها از طریق شناخت خود از قهرمانان اصلی، تیم مخصوص و ارزیابی خود از کارشناسان پیش کسوت و آمار بازیهای انجام شده شرکت می کنند. (اسپینراد، ۱۹۸۱)
۲- ۳-۱۳ تشخیص قهرمان
بیشتر شهرت تماشاگران ورزشها به خاطر لذت روانی است که با شناخت آنها از قهرمانان با تیم مخصوص به وجود می آید. شایع ترین تفسیری که از میزان آشنایی آنها از قهرمان به دست می آید تاکید دارد بر ستاره بازی ها که مورد پسند مردم است و مرتبا بخاطر شهرت گسترده و تواضعشان مورد تمجید واقع می شوند اما اینها توصیف واقعی از شهرت قهرمانی که تحت هیچ شرایطی مورد تعریف واقع نمی شود نمی تواند باشد (آدریانو، ۱۹۶۵).
انتخاب قهرمان مطلوب در حقیقت کاملا شخصی و بستگی به شرایط خاص دارد موارد قابل انتظار دستیابی به دستاوردهایی است که تماشاگران را وا می دارد تا به عنوان کار شناسانی عمل کنند که واقعا مواردی را در مورد این دستاوردها ارائه داده اند. تحلیل شخصیتی قهرمان کاملا مشخص است و در بیشتر موارد کاملا موقعیتی است. قهرمان در حقیقت فقط برای رقابت موجودیت دارد و احساسات طرفدارانش بستگی به دستاوردهای مورد انتظار از قهرمان مربوطه دارد. اما عامل مهمی که در شناخت شخصیت قهرمان خیلی مهم است عامل قومی او می باشد. این شاید شامل نمایش خاصی از فروتنی این فرد باشد. قهرمان حرفه ایی اغلب از روش های حرکتی سطح بالایی در برابر گروه محروم شده استفاده می کند که خیلی قابل توجه است شاید قهرمان بوکس[۳۱] بارزترین نمونه در زمان خودش برای سیاهان آمریکا باشد. هدف از تنوع در مشخص کردن قهرمان یعنی (انعکاس افتخار و شهرت او) این است که تماشاگران یا طرفداران برای برآورد کردن انگیزه هایی مبنی بر حضور خودشان در تیمهای ویژه ای ثبت نام کنند در حقیقت بحث بر این است که شخصی که می خواهد تصور عمومی خود را بالا ببرد ممکن است با پیوستن به شخص یا تیم موفقی هدفهایش را برآورد سازد.
این تحقیق سعی می کند تا انگیزه های حضور در بازی های نیمه نهایی ایرلند را در فوتبال گاله و هارلینگ را مورد بررسی قرار دهد.
۲-۳-۱۴ تماشاگران به عنوان مصرف کنندگان
با وجود اینکه می توان چهار چوب انگیزه تماشاگران را بررسی کرد، این امکان نیز وجود دارد که انگیزه شرکت (آلفا) را بر حسب عوامل وفاداریشان سنجید. از این میان سه گروه با نسبت وفاداریشان گروه بندی شدند، نسبت وفاداری در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول ۲-۲: گروه های تماشاچی

 

نسبتهای وفاداری

 

۱
عضو باشگاه GAA

 

۲
بازیکن فعلی و قدیمی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 10:44:00 ب.ظ ]




نوع مطالعه:

تحقیق توصیفی شامل مجموعه روش هایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیده‌های مورد بررسی است. اجرای تحقیق توصیفی می‌تواند صرفا برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا کمک به فرایند تصمیم گیری باشد.از این رو هدف هر مطالعه توصیفی عبارت است از تشریح جنبه هایی از پدیده مورد نظر پژوهشگر و با دیدگاهی فردی ، سازمانی، صنعتی ونظایرآن. (سکاران[۱۷۶]،۱۳۸۸: ۱۲۴ ) این پژوهش از نظر روش شناختی یک تحقیق توصیفی،و از نظر نتایج یک تحقیق‏ کاربردی و تا حدودی بنیادی محسوب می‏شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
گاهی اوقات پژوهشگران سعی می کنند بدون اجرای مطالعات تجربی ، از طریق برخی روش های آماری خاص همچون تحلیل مسیر بر روابط علی دست یابند. دست کم ، تصمیم گیری در باره اینکه پژوهش با مداخله در جریان طبیعی رویداد ها صورت گیرد یا با بهره گیری از فنون خاص تحلیل داده ها روابط علی کشف شود و یا اینکه به مطالعه همبستگی پرداخته شود تا حدودی به انتخاب پژوهشگر بستگی دارد. (سکاران، ۱۳۸۸: ۱۳۰) این پژوهش از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا گردید و با بهره گرفتن از فنون آماری همبستگی بین متغیر ها مورد آزمون قرار گرفته و با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری روابط علی آن تبیین شده است.

مدل تحقیق:

طرح نظری مسئله تحقیق ، مدل تحلیلی، مفاهیم و فرضیه ها از یکدیگر جدا نشدنی اند. مدل ،دستگاهی از فرضیه ها است که میانشان ارتباط منطقی برقرار است، باری فرضیه پیش بینی رابطه ای بین مفاهیم است؛ پس مدل نیز مجموعه ای از مفاهیم است که به موجب روابطی مفروض با یکدیگر ارتباط منطقی دارند.
در مورد مدل، متغیر ها و فرضیات به تفصیل در زیر بحث شده است :

شکل ۴- مدل مفهومی پژوهش

متغیر های پژوهش:

 

الف) متغیر های مستقل:

همانطور که می دانیم تحقیقات بنیادی بیشتر ازنظریه مشتق میگردند،مفاهیم خاص به خاطر جایگاه شان درمباحث نظری ونه به خاطر اهمیت کاربردی بودن شان، مورد توجه هستند.تحقیقات بنیادی احتمالا بیشتر بر متغیر های مستقل (آگاهی از تاثیر مفاهیم معین مورد علاقه)متمرکزندتا متغیر های وابسته.(اسکات،۱۳۹۰: ۲۹)
شیوه های مدیریت منابع انسانی را می توان به عنوان جزیره های جدا از هم تصور نمود بدون هیچ گونه ارتباط صریح و یا ضمنی و یا آنکه آنها را سیستمی از روش ها که دارای مرز مشخصی بوده، پیوند استراتژیک داشته و از یک پشتوانه برخورداربوده و از سایر سیستم ها جدا هستند در نظر گرفت. پژوهش هایی که از دیدگاه اول نشات گرفته اند تاثیر هر یک از روش های منابع انسانی را بررسی نموده و به طور جداگانه در مورد آن شیوه اظهار نظر می کنند، اما پژوهش هایی که دیدگاه سیستماتیک را در پیش گرفته اند به خوشه ای از شیوه های به هم مرتبط منابع انسانی معتقد بوده و هم افزایی مثبت این شیوه ها را به صورت یک کل بر عملکرد بررسی می کنند.(بوسیلی و همکاران،۲۰۰۵: ۶)
بوسیلی و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهش خود از بین ۱۰۴ مقاله ، به ۵۸ پژوهش رسیدندکه از روش های مجزا منابع انسانی استفاده کرده بودند(به عنوان مثال: گست و هوگ(۱۹۹۴)؛ هوانگ(۱۹۹۷)) ۴۶ مقاله باقیمانده شیوه های منابع انسانی را به صورت سیستماتیک بررسی نموده بودند (به عنوان مثال:احمد و شرودر(۲۰۰۳)؛ آرتور(۱۹۹۴)؛دلانی و هوسلید(۱۹۹۶)؛ کاچ و مک گراث(۱۹۹۶)) اما به طور کلی هر گاه شیوه های مدیریت منابع انسانی به صورت مجموعه و به هم پیوسته و مرتبط با یکدیگر به بوته آزمایش گذاشته می شوند تاثیر بیشتری بر عملکرد دارند تا وقتی که به صورت جداگانه مد نظر قرار می گیرند(گست،۱۹۹۸: ۳۰).
مطالعه ای که به وسیله بوسیلی و همکاران(۲۰۰۵) صورت گرفته نشان می دهد از بین شیوه های مدیریت منابع انسانی ۱۳% مربوط به آموزش و توسعه ، بعد از آن ارزیابی عملکرد و رویه های استخدام افراد با ۱۱% موارد، شیوه پر تکرار بعدی جبران خدمت اقتضایی با ۸% ؛ کمترین ها هم مربوط بوده است به مشارکت غیر مستقیم با ۲% از کل و سیاست های منطبق بر خانواده با ۱% از کل می باشد.همین تکرار و پراکنش در مطالعاتی که به زبان آلمانی صورت گرفته و منتشر شده مشاهده شده است. (نینهوسر[۱۷۷]،۲۰۱۱: ۳۸۰).
در مورد بهترین شیوه ها هنوز پژوهش و یا نظریه ای که به صورت جامع و مانع مشخص نموده باشد چه شیوه هایی باید در رویکرد سیستماتیک باشد و چه نباید باشد و یا آنکه شیوه ها را دسته بندی نموده و بهداشتی ، انگیزشی ، اختیاری و اجباری بودن آنها را تمییز داده باشد ارائه نشده است و بسته به نظر محقق شیوه ها می تواند متغیر باشد(بوسیلی و همکاران،۲۰۰۵: ۶).متغیر های مستقل پژوهش حاضر از بهترین شیوه های [۱۷۸] مدیریت منابع انسانی ، که به وسیله پفر و ویگا (۱۹۹۹) ارائه شده است ماخوذ گردیده است . این متغیر ها به قرار زیر می باشند.
الف) امنیت استخدامی[۱۷۹]: بر اساس دیدگاه پفر مقوله ای که تکیه گاه و شالوده تمام نتایج است، امنیت استخدامی کارکنان است .(کوکر[۱۸۰] به نقل از پفر، ۲۰۱۱: ۱۳) . امنیت استخدامی دیدگاهی بلند مدت داشته که به ایجاد اعتماد بین کارفرما و کارگر کمک می کند و باعث افزایش همکاری در سازمان و دمیده شدن روح نشاط در سازمان می شود (پفر،۱۹۹۸: ۹۸) امنیت استخدامی همچنین باعث تشویق کارکنان به داشتن دیدگاهی بلند مدت در مورد شغل و عملکرد سازمانی می شود (همان، ۱۰۰). مهمترین ابزارهای ما در ساختن مشارکت کارکنان،امنیت شغلی و محیط کاری مهیج می باشد (پفر به نقل از کلر [۱۸۱]،۱۹۹۸: ۹۸ ).
ب) استخدام گزینشی[۱۸۲]: سازمان هایی که به طور جد به دنبال ارزش آفرینی و کسب سود از طریق کارمندان شان هستند باید از این مسئله اطمینان حاصل کنند که انسان های مناسب در جایگاه مناسب قرار گرفته اند. این مسئله نیازمند چندین پیش زمینه است :

 

    • سازمان نیازمند خزانه ای گسترده از متقاضیان است که گزینش شوند

 

    • سازمان باید به وضوح بداند که به چه تخصص ها و مهارتهایی در خزانه خود نیازمند است.

 

    • مهارت ها و توانمندی هایی که به کار گرفته می شوند باید با رویکرد شرکت و نیاز های بازار مطابقت داشته باشند

 

    • سازمان باید توانمندی هایی که از طریق آموزش قابل یادگیری نیستند را از سایر مهارت ها در خزانه خود غربال کند.

 

    • بستن حلقه به وسیله ارزیابی نتایج و عملکرد فرایند استخدام .(پفر،۱۹۹۸: ۱۰۴)

 

ج) تیم های خودگردان و تمرکز زدایی به عنوان اصول اساسی طراحی سازمان[۱۸۳] :تیم ها چندین مزیت به همراه دارند

 

    1. تیم ها جایگزین مناسبی برای کنترل سلسله مراتبی کار هستند . مدیریت به جای آنکه انرژی و وقت خود را صرف نیروی کار به طور مستقیم کند، کارکنان خود یکدیگر را نظارت می کنند

 

    1. تیم ها به کارمندان این اجازه را می دهند که ایده های بهتر و خلاقانه تری در جهت حل مسائل ارائه کنند (همچون استفاده از طوفان فکری و گروه های اسمی).

 

    1. کاهش در هزینه های مدیریتی و کاهش سطوح سازمانی.(همان: ۱۰۸)

 

د) پرداخت بالا مبتنی بر عملکرد [۱۸۴]: مقدار پرداختی سازمان به نیروی کار، رابطه مستقیمی باکیفیت کارکنان استخدامی سازمان دارد . سطح دستمزد پرداختی به کارکنان حامل پیامی برای آنهاست مبنی بر این که ارزش شما برای سازمان چه میزان است. سازمان ها ممکن است مدعی شوند که نیروی انسانی ارزشمند ترین منبع آن هاست اما خلاف آن رفتار کنند .جبران خدمت مقایسه ای نقش مهمی را در سیستم های عملکرد بالا بازی می کند که می تواند به چندین شکل از جمله تسهیم سهام ، تسهیم سود،پرداخت بر اساس مهارت و یا سایر پرداخت های فردی و گروهی محرک انجام گیرد.(همان:۱۱۰)
ه ) آموزش گسترده[۱۸۵]: آموزش می تواند مبنایی جهت دستیابی به مزیت رقابتی در بسیاری از شرکت ها و صنایع باشد.آموزش، سرمایه گذاری در کارکنان ودر قلمرو کنونی کسب وکار است که همانند هر سرمایه گذاری دیگری داری نرخ بازگشت می باشد، اما نکته این سرمایه گذاری این جاست که محاسبه نرخ بازگشت آن مشکل است اما غیر ممکن نیست . سازمان هایی که به دنبال آموزش گسترده کارکنان هستند ، منفعت ناشی از کارمندان خود را محاسبه و مد نظر قرار میدهند.(همان:۱۱۵)
و) کاهش در تفاوت مقام و موقعیت[۱۸۶]: اساس تمام سیستم های عملکرد بالا بر این مبنا قرار دارد که سازمان بتواند از مهارت و دانش تمام اعضا سازمان در همه سطوح بهره برداری کند ، یکی از راه هایی که سازمان میتواند به این هدف دست یابد استفاده از تیم ها می باشد که قبلا شرح آن داده شد . روش دیگری که به وسیله آن تمام اعضا سازمان احساس مهم بودن خواهند کرد استفاده از سیستم های تعهد بالا در برنامه ریزی ها می باشد. سیستم های تعهد بالا بدنبال کاهش تفاوت در موقعیت افراد و گروه های سازمانی میباشند این سیستم ها با کاهش تفاوت در میزان حقوق بالاترین و پائین ترین اعضا ، تفاوت در مقام ها ر ا کم مینمایند. بنابراین سیستم های تعهد بالا با تغییرات در جبران خدمت ها وشناور نمودن آنها با عملکرد بدنبال کاهش در تفاوت موقعیت هستند. (همان:۱۱۷)
ز) تسهیم اطلاعات[۱۸۷]:تسهیم اطلاعات به دو دلیل در سیستم های عملکرد بالا نقش دارند. اول آنکه تسهیم اطلاعات در زمینه های مالی ، عملکرد و استراتژی های سازمان حامل این نکته برای افرادند که آنها قابل اعتمادند و دوم آنکه هر چقدر هم که اعضا سازمان برای عملکرد برانگیخته شده باشند تا اطلاعات صحیح مالی و استراتژیک نداشته باشند و شیوه استفاده از این اطلاعات را نیاموخته باشند نمی توانند به سطح عملکرد مطلوب دست یابند .(همان:۱۱۹)
جدول ۴- خلاصه ای از ابعاد ۷ شیوه مدیریت منابع انسانی (احمد وشرودر،۲۰۰۳: ۲۴)

 

بهترین شیوه مقیاس/ سنجش توصیف اندازه گیری حالت مطلوب
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:44:00 ب.ظ ]




تعریف عملیاتی:
احترام به همکاران: به میانگین نمراتی گفته می شود که پاسخگویان ازشماره۱ تا ۴پرسشنامه اخلاق حرفه ای کسب می کنندکه نشان دهنده میزان احترام معلمان به یکدیگر می باشد.
۴- ارزشیابی عادلانه:
تعریف نظری:
ازنظر موراتوری[۲۴](۲۰۰۱) ارزشیابی عادلانه مربوط به ارزشیابی صحیح، باز، منصفانه و در راستای اهداف درس و دریافت بازخورد مناسب و به موقع از دانشجویان در هنگام تدریس است( به نقل ازجوادیان و همکاران، ۱۳۸۲).
۵-شایستگی تخصصی:
تعریف نظری:
از نظر بویاتزیس[۲۵] (۱۹۸۲)شایستگی ویژگی‌هایی است که به عملکرد برتر یا اثربخش در شغل مورد نظر ارتباط دارد. به عبارت دیگر شایستگی‌ها شواهدی هستند دال بر این که فرد ویژگی‌هایی برای عملکرد برتر و یا اثربخش را دارد. شایستگی‌ها می‌توانند از زمره انگیزه‌ها، رفتارها، مهارت‌ها، وجوه نقش اجتماعی یا دانشی باشند که فرد از آنها استفاده می‌کند. ( به نقل از بابادی،۱۳۸۶)
پایان نامه - مقاله
تعریف عملیاتی:
شایستگی تخصصی: به میانگین نمراتی گفته می شود که پاسخگویان ازشماره ۵تا۶ پرسشنامه اخلاق حرفه ایکسب می کنندکه نشان دهنده شایستگی تخصصی معلمان درتدریس می باشد.
۶-شایستگی پداگوژیکی( تربیتی) :
تعریف نظری:
استادی که از نظر پداگوژیکی دارای شایستگی است دانشجویان را با اهداف درسی آشنا می سازد، از راهبردهای آموزشی متنوع آگاه است و بر پایه نتایج پژوهش ها از آن دسته ار روش های آموزشی استفاده می کند که در کمک به دانشجویان در نیل به اهداف آموزشی اثر بخش هستند. (مورای، ۱۹۹۶)
تعریف عملیاتی:
شایستگی پداگوژیکی( تربیتی) : به میانگین نمراتی گفته می شود که پاسخگویان ازشماره ۷ تا۸کسب می کنندکه نشان دهنده شایستگی تربیتی معلمان در کلاس ومحیط مدرسه می باشد.
۷-رشد وتوسه دانش آموزان:
تعریف نظری:
رشد زنجیره ای از تغییرات مرتبط با پیشرفت است که وقتی فرد در دوره تحصیلی خود پیش می رود، روی می دهند.رشد فرایندی منظم و تراکمی است که هم تغییرات در یادگیری و هم رفتاری را شامل می شود (کرباسی ، ۱۳۸۸ ).
تعریف عملیاتی:
رشد وتوسعه دانش آموزان: به میانگین نمراتی گفته می شود که پاسخگویان ازشماره ۹تا ۱۲پرسشنامه اخلاق حرفه ای کسب می کنندکه نشان دهنده میزان توجه معلمان به رشد وتوسعه دانش آموزان می باشد.
۸-احترام گذاشتن به موسسه وسازمان:
تعریف نظری:
شامل آگاهی از قوانین واستانداردهای موسسه ورعایت آنهاوتلاش درجهت اهداف موسسه که باعث احترام به موسسه می شود(مورای وهمکاران۱۹۹۶،کمپل۲۰۰۸)
تعریف عملیاتی:
احترام گذاشتن به موسسه وسازمان: به میانگین نمراتی گفته می شود که پاسخگویان ازشماره ۲۰تا۲۲ پرسشنامه اخلاق حرفه ای کسب می کنندکه نشان دهنده میزان احترام وتوجه معلمان به مدرسه وسازمان آموزش وپرورش می باشد.
۹-فرهنگ سازمانی:
تعریف نظری: جی پورج فرهنگ را به معنی اعتقادی بکار می برد که مدیران سطوح بالاتر یک شرکت مشترکاً دارند درباره ی اینکه چگونه باید خودشان و کارکنان را اداره کنند و چگونه بایستی امور شرکت خود را به پیش برند (به نقل ازهوی ومیسکل[۲۶]،۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی:
فرهنگ سازمانی: به میانگین نمراتی گفته می شود که ازشماره ۱تا۳۳ پرسشنامه فرهنگ سازمانی بدست می آورندکه نشان می دهد فرهنگ سازمانی از نظر مدیران درچه سطحی می باشد.
فصل دوم
ادبیات پژوهش
۲-۱مقدمه
فرهنگ سازمانی به‌عنوان مجموعه‌ای از باورها و ارزشهای مشترک بر رفتار و اندیشه اعضای سازمان اثر می‌گذارد و می‌توان نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. فرهنگ سازمانی از اساسی‌ترین زمینه‌های تغییر و تحول در سازمان است نظر به اینکه برنامه‌های جدید تحول بیشتر به تحول بنیادی سازمانی نگاه می‌کند از این‌رو هدف این برنامه‌ها تغییر و تحول فرهنگ سازمان به‌عنوان زیربنا تحول است با بررسی که توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی به‌عنوان یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت و سازمانها شناخته شده است. به‌طوری‌که بسیاری از پژوهشگران معتقدند که یکی از دلایل موفقیت ژاپن در صنعت و مدیریت توجه آنها به فرهنگ سازمانی است.
اخلاق در همه زمینه ها وفعالیت های آموزشی از مدیریت گرفته تا تدریس کاربرد دارد.نبود اخلاق در سازمان باعث سوءرفتار مدیران وکارکنان ،لذت نبردن از زندگی شغلی،لطمه به سازمان وافراد سازمان درمحیط حرفه ای می شود.اما باوجود این که آموزش وپرورش مسولیت تربیت قشرکثیری ازافراد جامعه رابرعهده دارد هنوز اخلاق وبرنامه ریزی اخلاقی دربرنامه آموزش معلمان موردغفلت قرار می گیرد.
در این فصل ابتدا به تعاریفی در ارتباط با فرهنگ سازمانی و اخلاق حرفه
ای وبررسی ابعادآن پرداخته می شودسپس به پیشینه تحقیق در داخل وخارج از کشوراشاره می شود.
۲-۲تعریف فرهنگ
فرهنگ در زبان فارسی معنی مختلفی دارد که مهمترین آنها ادب، تربیت، دانش، مجموعه آداب و رسوم، علوم ، معارف و هنرهای یک جامعه است.(معین،۴۸۹:۱۳۸۷). از دیدگاه علمی تعاریف متعدد و متنوعی از فرهنگ ارائه گردیده که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود :
به عقیده هافستد[۲۷] (۱۹۸۰) فرهنگ عبارت است از : اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروه ها مجزا می کند و در جایی دیگر، فرهنگ به صورت مجموعه ای از الگوهای رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان ویژگیهای فکری یک جامعه یا ملت تعریف می شود .
گروبر و کلوکهان[۲۸] (۱۹۵۲) می گوید: در حالی که بیش از یکصد و پنجاه تعریف برای فرهنگ بر شمرده اند سرانجام ترکیبی به این شرح پدید آورده اند: فرهنگ دربر گیرنده الگوهای آشکار و پوشیده ای از رفتار و برای رفتار است که از راه نمادها که دستاورد نمایان گروه های انسانی است. آموخته می شود و انتقال می یابد . ( به نقل از طوسی ، ۷۱:۱۳۷۷)
تخمین زده می شود که از فرهنگ تا کنون حدود چهارصد نوع تعریف ارائه شده باشد. اما تعاریف مشترکی را می توان یافت که حالت ساده تری داشته و قابل فهم تر هستند که در زیر به آنها اشاره می شود :
استانلی دیوس[۲۹] (۲۴۰:۱۳۷۳) معتقد است انسانهایی که در یک نظام اجتماعی کوچک یا بزرگ زندگی می کنند دارای باورها، اعتقادات، ارزشها، سنتهاو هنجارهای مشترکی هستند که در مجموع، فرهنگ آن نظام اجتماعی را تشکیل می دهد.
فرهنگ را می توان توافق میان اعضای جامعه درباره ویژگیهای مشترکی که بر فرد، گروه و سازمان و تعامل آنها در یک محیط باز تاثیر می گذارد تعریف کرد (ممی زاده، ۱۳۷۳ )
از مجموع اوصاف و تعاریف فرهنگ، ویژگی های عمده ذیل را می توان استنباط کرد:
-فرهنگ پدیده ای است که بین همه ی افراد یا بیشتر آنها در گروه های اجتماعی مشترک است.
- فرهنگ پدیده ایی است که طریق اخلاقیات ، قوانین و سنتها رفتار انسانها را شکل می دهد و درک افراد از جهان را سازماندهی می کند.
۲-۳)سطوح فرهنگ ازنظر ادگارد شاین[۳۰](۱۳۸۳)
فرهنگ بعنوان ارزشهای مشترک: ارزشها عبارت از ادراک مشترک از امور مطلوب هستند انعکاسهای از فرضهای اصلی فرهنگ بوده، در سطح تجربه و تحلیل پایین تر ، یعنی پایین تر از فرضهای ضمنی قرار دارند ارزشها غالبا تعیین می کنند که اعضاء چه کار باید بکنند چه کار نباید بکنند تا سازمان موفق باشند. فرهنگ بعنوان هنجارهای مشترک: درست در مقابل مفهوم ذهنی فرهنگ بعنوان مجموعه ای از فرضهای ضمنی ، یا حتی ارزشهای مشترک یک دیدگاه عینی تر از فرهنگ بااستفاده از هنجارهای رفتاری بعنوان عناصر اساسی فرهنگ ظاهر می شوند هنجارها معمولاً انتظارات غیر رسمی و نوشته نشده ای هستند که درست در سطح، قبل تجربه رخ می دهند هنجارها مستقیماً در رفتار تاثیر می کنند آنها خیلی قابل مشاهده تر از ارزشها یا فرضهای ضمنی هستند در نتیجه برای کمک به درک مردم از جنبه های فرهنگی زندگی سازمانی ابزار عینی تری فراهم می کنند هنجارها همچنین به وسیله تشریفاتی که مثالهای قابل رویت و موثر از اهداف اصلی سازمان تهیه می کنند به افراد شرکت کننده در آن انتقال می یابند . (هوی میسکل[۳۱]،۱۳۸۵ :۴۵۷)
ادگارشاین در کتاب فرهنگ سازمانی خود فرهنگ را در لایه های مختلف تقسیم و با فلش های رفت و برگشت این تعامل را در قالب مدل زیر معرفی می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ب.ظ ]




۴-۲۲٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ حمل و نقل …………………..۷۶
۴-۲۳٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص صنعت و معدن در استان کرمان…………………………۷۷
۴-۲۴٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ صنعت و معدن………………..۷۸
۴-۲۵٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص مصرف فراورده های نفتی وگازو امکانات و تجهیزات مربوط به آنها در استان کرمان……………………………………………………………………………………۷۹
۴-۲۶٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ مصرف فراورده های نفتی وگازو امکانات و تجهیزات مربوط به آنها…………………………………………………………………….۸۰
۴-۲۷٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص های فرهنگ و هنر در استان کرمان……………………۸۲
۴-۲۸٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ های فرهنگ و هنر……….. ۸۳
۴-۲۹٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص امور قضایی در استان کرمان…………………………..۸۴
۴-۳۰٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ امور قضایی…………………..۸۵
۴-۳۱٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص برخورداری از ارتباطات و امکانات مخابراتی در استان کرمان…………………………………………………………………………………………………………….۸۷
۴-۳۲٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ برخورداری ازارتباطات و امکانات مخابراتی……………………………………………………………………………………………………. ۸۸
۴-۳۳٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص کشاورزی و دامپروری در استان کرمان……………..۹۰
۴-۳۴ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ کشاورزی و دامپروری………۹۱
۴-۳۵٫ جدول متغیرهای مربوط به شاخص مسکن در استان کرمان…………………………………..۹۳
۴-۳۶٫ جدول رتبه ­بندی شهرستان­های استان کرمان از نظر شاخص­ مسکن…………………………..۹۴
۵-۱٫ جدول تعیین سطح توسعه یافتگی و رتبه بندی شهرستان های استان کرمان از نظر شاخصهای توسعه یافتگی مورد استفاده در این تحقیق در سال ۱۳۹۰٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۹۹
۵- ۲ .جدول رتبه بندی شهرستان های استان کرمان از نظر شاخصهای توسعه یافتگی مورد استفاده در این تحقیق بدون تاثیر تسهیلات بانکی در سال ۱۳۹۰٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۱۰۱
۵- ۳ . جدول مقایسه رتبه بندی شهرستان های استان کرمان از نظر شاخصهای توسعه یافتگی مورد استفاده در این تحقیق با تاکید بر تسهیلات بانکی در سال ۱۳۹۰ ……………………………………..۱۰۲
منابع و ماخذ………………………………………………………………………………………………………….۱۰۶

فصل اول: کلیات تحقیق

۱-۱ .مقدمه
در دنیای کنونی که ما در آن مشغول به زندگی هستیم دستیابی به رشد و توسعه پایدار یکی از مباحث عمده و حائز اهمیت برای کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه به شمار می رود. کشورهای در حال توسعه جهت جبران عقب ماندگیها، فرار از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و. . . و برای رسیدن به توسعه ای معتدل و همه جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم آنها منجر گردد، نیازمند شناخت صحیح از دنیا و امکانات پیرامون خود و برنامه ریزیهای مناسب و بهینه در سطح ملی و منطقه ای هستند.هر چند اقدامات توسعه ای و سمت وسوی این تحولات در گذر زمان شاهد تغییرات بنیادی بوده است و شکستها و موفقیتهایی را به همراه داشته است، اما با گذشت نیم قرن هنوز به اهداف خود که اصلی ترین آنها مقابله با فقر و بهبود شرایط زندگی محرومان می باشد، نائل نگردیده است. شکاف رو به تزاید فقیر و غنی در سطح ملی، فراملی و منطقه ای و بحرانهای زیست محیطی در نیم قرن اخیر همه شواهدی هستند از عدم موفقیت کامل اهداف و راهبردهای توسعه (عمادی، ۱۳۷۶)
مقاله - پروژه
معمولا تا بحال اکثر برنامه ریزیها در کشورهای در حال توسعه توسط دولت و بصورت متمرکز صورت گرفته و به نیازها و پتانسیلهای مناطق توجه کمتری شده است. تجربه نشان داده است که در این کشورها نه تنها تخصیص بهینه منابع صورت نمی پذیرد، بلکه عمدتا منابع تخصیص یافته ارتباط چندانی با نیازها و پتانسیلها نداشته و شکاف و دوگانگی بین مناطق مرتبا افزایش یافته است. به نظر می رسد که در ایران نیز مانند اکثر کشورهای در حال توسعه، فرایند رشد و توسعه به دلایل مختلف جمله فقدان برنامه ریزیهای بهینه بر اساس آمایش سرزمین و توانایی های منطقه ای، عدم تعادل وتناسب در جذب سرمایه های دولتی و خصوصی در شهرستانها و مناطق مختلف، عدم گردش و جابه جایی مناسب سرمایه در اقتصاد اکثر شهرستانها و … روندی ناموزون و نامتعادل را طی کرده است و مناطقی وجود دارند که از رشد و توسعه کمتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند. با وجود این عدم تعادل و توازن ها، لزوم برنامه ریزی منطقه ای امری واجب بشمار می آید. گزینه ای که امروزه تقریبأ در اکثر کشورها بخصوص کشورهای توسعه یافته به آن اهمیت زیادی داده می شود. از آنجایی که یکی از جوانب و اهداف مهم برنامه ریزی توسعه کمک به مناطق کمتر توسعه یافته و اقشار فقیرتر جامعه و انتقال و توزیع عادلانه امکانات و درآمدها با توجه به مزیتهای نسبی مناطق و عقب ماندگیهای آنها می باشد، ضروری است که به ارزیابی و اندازه گیری میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی و نقاط قوت و ضعف مناطق مختلف و بررسی شرایط بهبودی یا عدم بهبودی آنها پرداخته شود.
توسعه فرآیندی چند بعدی است و برای بررسی همه جانبه آن و برای آنکه بتوان تصویر درستی از وضعیت مناطق ارائه نمود، باید شاخصهای متعدد و گوناگونی را در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و… در نظر گرفت. مطمئنا هرچه این ابعاد وسیعتر باشد، نتایج ارائه شده دقیقتر و به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. در این زمینه به تکنیکها وروشهایی نیازاست تا بتوان با بهره گرفتن از شاخصهای تعریف شده و منتخب، به رتبه بندی و بررسی وضعیت مناطق و براساس آن به تحلیل و برنامه ریزی توسعه آنهاپرداخت.
تکنیکها و روش های متفاوتی برای رتبه بندی مناطق بر اساس شاخصهای توسعه وجود دارد که می توان به برخی از آنها از جمله گاتمن، تاکسونومی عددی، استاندارد سازی شاخصها، ،Topsis اشاره کرد .همچنین می توان از روش های کمی نظیر ناموزون موریس، تحلیل عاملی و . . . یاد کرد. درمیان این روشها روش تاکسونومی عددی یکی از متدهای رتبه بندی بشمار می رود.
تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و به تعیین درجه توسعه یافتگی و رتبه بندی شهرستانهای استان کرمان با تاکید بر تسهیلات بانکی با بهره گرفتن از روش تاکسونومی عددی و بصورت توصیفی و تحلیلی پرداخته است. پژوهش حاضر در مقطع زمانی نیمه اول سال ۱۳۹۲ بر اساس آمار مندرج در سالنامه آماری سال ۱۳۹۰ انجام و بصورت نسبتا جامع بیانگر وضعیت برخورداری و توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان می باشد. از اینرو آمار و اطلاعات مورد استفاده تمامأ مربوط به سال ۱۳۹۰ بوده و برای تهیه شاخصها از جدیدترین آمار موجود استفاده شده است.
۱-۲٫ شرح و بیان مساله­ی پژوهشی
توسعه به عنوان یک پدیده گسترده با موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و غیره از دید متفکرین جهان پنهان نبوده و در دوره‌های مختلف تاریخی بحث از توسعه و تحول یک بحث جدی و طبقه‌بندی شده بوده است، اما بطور اخص، بحث توسعه به قرن ۲۰ اختصاص دارد. برخی شروع این بحث را بعد از جنگ جهانی دوم می‌دانند، اما گروهی دیگر بحث راجع به توسعه به عنوان یک حرکت آگاهانه، نهادینه و اندیشیده شده، به منظور ترقی را، به انقلاب کبیر روسیه در سال ۱۹۱۷ نسبت می‌دهند، در طی سالهای بعد از انقلاب کبیر، شوروی سعی کرد در طی نیم قرن با یک برنامه‌ریزی متمرکز حرکت به سمت توسعه را آغاز کند و توانست خود را در زمره کشورهای توسعه یافته قرار دهد.
عده‌ای معتقدند سرآغاز مباحث توسعه، آگاهی و توجه به شکاف بین کشورهای توسعه ‌یافته و توسعه‌ نیافته است. جنگ جهانی دوم و ویرانی‌ها و تبعات وسیع ناشی از آن ، دو واکنش متفاوت را در کشورها به همراه داشت؛ برخی کشورها همچون آلمان سعی کردند دست به بازسازی زده و در جهت رشد و ترقی حرکت کنند و در مقابل برخی کشورها روند معکوس را طی نمودند. از این رو بعد از جنگ جهانی با دو دسته کشور مواجه هستیم: کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته یا عقب‌مانده. در این میان دسته‌ای دیگر از کشورها نیز وجود دارند که بین این دو گروه قرار دارند و کشورهای درحال توسعه نامیده می‌شوند. توسعه و توسعه‌یافتگی از جمله دغدغه‌های مهم اندیشمندان و نظریه‌پردازان در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، به گونه‌ای که هر یک از آنها سعی می‌کنند با بیان دیدگاه ها و نظریات خود، از منظری خاص این موضوع را مورد بررسی قرار دهند. دولت‌ها نیز سعی می‌کنند تا با بهره گرفتن از این نظریات و بالا بردن شاخص‌های توسعه‌یافتگی، خود را در زمره کشورهای توسعه یافته جهان قرار دهند. این مسئله، خاص دولت یا جامعه‌ای ویژه نمی‌باشد امری جهانی است و هدف اصلی اکثر برنامه ریزان کشورهای مختلف رسیدن به توسعه پایدار است. یکی از مسائل مهمی که برنامه ریزان هر کشور با آن مواجه هستند توسعه زیاد شهرهای اصلی در مقابل توسعه کم شهرهای کوچک و نواحی یا روستاها می باشد در حالیکه شهرهای کوچکتر می توانند یکی از نمونه های سکونت گاهی در زمینه تحقیق و توسعه پایدار باشند. حال با توجه به مطالب فوق سوالات زیر به عنوان سوالات اصلی مطرح است که تحقیق به دنبال پاسخ به آنها است .
۱- آیا با توجه به شاخص های توسعه می توان رتبه بندی و سطح بندی شهرستانهای استان را انجام داد ؟
۲- آیا تسهیلات بانکی بر درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان تاثیر می گذارد ؟

۱-۳٫ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
همانگونه که همگان اذعان دارند اکثر برنامه ریزی ها در کشورهای در حال توسعه توسط دولت و به صورت متمرکز و با گزینه هایی مانند توزیع یا تقسم بندی (مثلا اعتبار) صورت گرفته و به نیازها و پتانسیلهای یا نقاط ضعف و قدرت مناطق توجه کمتری شده است. تجربه نشان داده است که در این کشورها گرچه ممکن است توزیع بصورت عادلانه باشد اما تخصیص بهینه منابع صورت نمی پذیرد، بلکه عمدتا منابع تخصیص یافته ارتباط چندانی با نیازها و پتانسیلها نداشته وشکاف و دوگانگی بین مناطق مرتبا افزایش یافته است و نهایتا این عدم تعادل مشکلات عدیده وغیر قابل جبرانی را در مناطق کمتر برخوردار بوجود خواهد آورد. بنابراین از آنجایی که یکی از جوانب و ضرورتهای مهم برنامه ریزی برای توسعه، کمک به مناطق کمتر توسعه یافته و اقشار فقیرتر جامعه و توزیع عادلانه امکانات و درآمدها با توجه به مزیتهای نسبی و مطلق مناطق وعقب ماندگیهای آنها می باشد، ضروری است که به ارزیابی و اندازه گیری میزان برخورداری و سطح توسعه یافتگی و نقاط قوت و ضعف مناطق مختلف و بررسی شرایط بهبودی یا عدم بهبودی آنها پرداخته شود. از طرفی هر طرح توسعه منطقه ای در عین حال که از خطوط کلی و برنامه ریزی ملی تبعیت می کند تابع امکانات و شرایط جغرافیایی منطقه نیز خواهد بود. لذا بدون بررسی وضعیت نواحی و مناطق مختلف یک کشور از جهات مختلف، یعنی اشکالات و امکانات )نقاط ضعف و قوت(، امکان اجرای موفق و موثر هیچ طرح و برنامه ای میسرنخواهد بود. به همین خاطر هر منطقه باید از جهات مختلف بررسی شود تا واقعاً معلوم گردد که چه مشکلات و تنگناهایی در منطقه وجود دارد و امکانات بالقوه منطقه از نظر توسعه کدام است. در این راستا انتخاب شاخص های مناسب جهت رتبه بندی مناطق بر اساس تقسیمات سیاسی و لزوم توجه به توزیع اعتبارات عمرانی بر اساس شاخص های مدقن و همچنین استفاده از روش ها و مدلهای متنوع کمی و کیفی در این مهم، بسیاری از مشکلات پیش آمده را مرتفع خواهد نمود .مضاف بر این ها این پروژه می تواند با بدست آوردن درجه توسعه نیافتگی و رتبه توسعه یافتگی هرشهرستان در بخش های مورد نظر، و همچنین شناسایی بخش های توسعه نیافته هر شهرستان نسبت به شهرستان های دیگر استان، راه گشای مناسبی برای توسعه و بهبود بخش های مختلف هر شهرستان، و درمجموع توسعه شهرستان ها و استان باشد. لذا با توجه به اینکه از نظر محقق تعیین نوع ارتباط توسعه یافتگی در استان با پرداخت تسهیلات کار جدیدی است (ضرورت کار)لذا اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را به مراتب بیشتر و جدی تر نمایان می سازد. بنابراین موارد زیر را می توان به عنوان بخشی از موضوع ضرورتها و اهمیت این پژوهش عنوان کرد.
- سنجش توسعه یافتگی شهرستانهای استان کرمان
- مشخص کردن میزان اختلاف توسعه یافتگی شهرستانهای استان
- مشخص کردن شهرستانهای محروم از نظر شاخصهای توسعه یافتگی
- تعیین تاثیر تسهیلات بانکی در برخورداری یا عدم برخورداری شهرستانهای استان از امکاناتی که به عنوان شاخص توسعه یافتگی لحاظ می شوند
- متوجه ساختن مسئولان در جهت توجه بیشتر به شهرستانهای محروم استان و توزیع امکانات بیشتر و بهتر بین آنها
۱-۴٫ اهداف تحقیق:
همانطوری که روند توسعه ­یافتگی در کشورهای مختلف جهان دارای مراتب و سطوح گوناگون است، در داخل یک کشور نیز روند توسعه ­یافتگی در بین استان ها و وبه تبع آن در شهرستانهای هر استان یکسان نمی باشد. توسعه ­یافتگی استان های کشور با توجه به توزیع ناهمگن منابع و همچنین عوامل مختلف اجتماعی اقتصادی و اقلیمی مناطق ممکن است دارای روندی متناسب نباشد.و همچنین در داخل یک استان سطح توسعه ­یافتگی شهرستان های آن استان نیز ممکن است متفاوت باشد.یا به عبارت دیگر به علت امکانات بالقوه منطقه ای، توسعه یافتگی شهرستان های یک استان ممکن است در بخش های مختلف صنعتی، کشاورزی و خدمات و… با یکدیگر متجانس نباشد و این امر ضرورت مطالعه در این بخش ها را اجتناب ناپذیر می سازد.
بررسی وشناخت وضعیت شهرستان ها، قابلیت ها و تنگناهای آن در برنامه ریزی ناحیه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط ضعف و قوت نواحی نوعی ضرورت، جهت ارائه طرح ها و برنامه ها برای هدف گذاری مطلوب محسوب می شود. به طوری که استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و غیره می تواند معیاری مناسب هم برای تعیین جایگاه آن نواحی و همچنین عاملی در جهت رفع مشکلات و نارسایی های مبتلا به خود برای نیل به اهدافی همچون رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی به منظور رسیدن به توسعه مطلوب و پایدار باشد. اما بایستی اذعان کرد که استفاده از این شاخص ها منوط به در دسترس بودن اطلاعاتی جامع و کامل از نواحی است. در دسترس بودن اطلاعاتی خام و بدون پردازش، هرگز برنامه ریزان را در رسیدن به اهداف خود یاری نخواهد کرد. بنابراین دسترسی به اطلاعات آماری در زمینه شاخص های مختلف در نواحی گوناگون و پردازش آنها با بهره گرفتن از مدل های آماری مهمترین گام جهت نیل به اهداف مورد نظر می باشد.
درافکار صاحب نظران توسعه، تعابیر مختلفی از واژه توسعه وجود دارد که از آن جمله می توان به افزایش تولید، افزایش بازدهی، ارتقای سطح کمی و کیفی زندگی،رفع فقر و محرومیت، ارتقای سطح خدمات بهداشتی و درمانی، برطرف کردن مشکلات بیکاری و تورم، تامین نیازهای اقتصادی- اجتماعی، برخورداری از آموزش و فرهنگ و مشارکت فعال در عرصه های مختلف اجتماعی و غیره اشاره کرد. با توجه به مواردی که عنوان شد و همچنین دامنه گسترده این موارد پس می توان نتیجه گرفت که توسعه فرایندی پیچیده و چند بعدی است که مستلزم تغییر در ساختار اجتماعی، طرز تلقی مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی و پایداری محیط می باشد. ( توداور، مایکل ، ۱۳۷۸، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، سازمان برنامه و بودجه ، ص ۲۵).
درکشور ما نیز همچون اکثر کشورهای در حال توسعه در زمینه اقتصادی و اجتماعی آن یک یا دو منطقه ونهایتا چند منطقه دارای مسئو لیت اصلی در زمینه ایجاد درآمد و تولید ملی و برخوردار از خدمات عمومی و بالتبع شکوفایی اقتصادی، اجتماعی بوده که گاها به قیمت عقب نگه داشتن مناطق دیگر تمام شده است. برای این امر دلایلی چون استعداد آن مناطق و نواحی و پتانسیلهای بالای اقتصادی آن در زمینه استحکامات زیر بنایی و توان تولیدی مطرح می شود. ولی حتی با در نظر گرفتن این مسئله نیز نمی توان تدوین و اجرای برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز را که باعث تبدیل کشور به چند قطب معدود و برخوردار و اکثریت عظیم محروم که در جامعه گشته است را نادیده گرفت. چنین وضعیتی در اکثر مناطق و استان های مختلف کشورمان صادق بوده است
در کشور ما مبحث توسعه و زیر ساختهای آن در نواحی مختلف در اثر برنامه ریزیهای نامطلوب ملی و متمرکز گذشته تفاوت شدیدی را در روند توسعه به وجود آورده است. بیش از دو دهه است که در ایران سیاست گذاران، برنامه ریزان و صاحب نظران، روش های مختلف برنامه ریزی از قبیل منطقه ای، فضایی و آمایش سرزمین را مورد توجه قرار داده اند تا با استفاده عملی از روش های مذکور ضمن تاکید بر تواناییها و منابع محیطی نواحی جغرافیایی، توسعه ای جامع و فرا گیر مبتنی بر تعادل منطقه ای درزمینه های طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از طریق تدوین استراتژی های مطلوب و درون زا در عرصه ملی برقرار سازند
اهداف کلی برنامه ریزی منطقه ای و همچنین توسعه اقتصادی برقراری عدالت اجتماعی و توزیع رفاه و ثروت در بین افراد جامعه می باشد.که لازمه آن مطالعات دقیق و واقع بینانه است. برای دستیابی به اهداف فوق در هر جامعه ای نیاز به تهیه و تدوین ودر نهایت اجرای برنامه های متنوع ومتعدد است. زیرا یکی از مهمترین خصایص یک اقتصاد پویا، فعال و سالم، توزیع مناسب و عادلانه امکانات و ثمرات توسعه در میان اکثریت جمعیت یک ناحیه، منطقه یا کشور است. از این رو برنامه ریزان از طریق تهیه برنامه های محرومیت زدایی سعی در کاهش شکاف ها و نابرابری ها دارند. لذا با توجه به مطالب فوق الذکر اهداف اصلی این تحقیق عباتند ار :
۱- تعیین جایگاه و رتبه شهرستان های استان به تفکیک شاخص های استخراجی
۲- شناخت شاخص ها و عوامل عمده تأثیر گذار در توسعه یافتگی شهرستان ها

۱-۵ .نتایج مورد استفاده پس از انجام تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ب.ظ ]




حل مسأله، واقعیت سنجی، انعطاف پذیری
۴) هوش هیجانی مدیریت استرس
تحمل استرس، کنترل تکانه
۵) هوش هیجانی خلق کلی شادکامی، خوشبینی

 

 

 

تعاریف سلامت روانی
واژه فارسی بهداشت از دو کلمه «به» به معنی نیکو و پسندیده و «داشت» به معنی نگاه داشتن و حفظ کردن تشکیل شده که معنی ساده آن حفظ و نگاهداری چیزی به نحو نیکو و مطلوب است. پس بهداشت در واقع یک فرایند است که از طریق آن و با بهره گرفتن از راهکارهای مناسب به حفظ و نگهداری آنچه باارزش است می پردازیم. در جهان پزشکی، طبیعتاً آنچه با ارزش است سلامتی انسان است. پس درونمایه بهداشت حفظ و نگاهداری بهینه سلامتی بیشتر است. در اینجا بلافاصله دو سئوال مهم مطرح می شود: اول، سلامتی چیست؟ و فرد سالم کیست؟ دوم، چگونه می توان سلامتی را حفظ و از آن نگاهداری کرد؟ مسلماً اگر هدف را تعریف بهداشت و یا سلامت روانی باید بیماری روانی را نیز تعریف کرد.
بحث درباره سلامتی و بیماری مدت مدیدی است که فکر پژوهشگران را به خود مشغول ساخته است. هنگامی که از پزشک معروف انگلیسی آسلر[۴۱] در اواخر قرن نوزدهم تعریف سلامتی را خواستند وی چنین پاسخ داد: «عدم وجود بیماری در فرد سلامتی است» و هنگامی که پرسیدند پس در این صورت بیماری چیست، آسلر بی درنگ پاسخ داد: «عدم وجود سلامتی»!
محققین امروزه اعتقاد دارند که ملامتی و بیماری یک حالت مطلق و مستقل در انسان نیست یعنی بیماری و سلامتی یک «رویداد» نیستند بلکه یک «فرایند» محسوب می شوند. وضعیت جسمانی و روانی انسان در یک طیف یا گستره قابل بررسی است. بدین معنی که انسان می تواند در درجات و باشد گوناگون بیمار یا سلامت باشد.
تعریف پزشکی از بیماری و سلامتی مشخص است. البته همان گونه که خواهیم دید این تعریف دچار دگرگونی های بسیاری شده و امروزه کمتر متخصصی به آن اعتقاد کامل دارد. دیدگاه پزشکی سنتی غربی را درباره بیماری می توان بدین صورت خلاصه کرد. «بیماری یعنی بروز اختلال یا آسیب به بافت های بدن که متعاقب آن عوارض غیر و مشخص ظاهر می گردد.» این عوارض یا نشانگان واکنش طبیعی بدن نسبت به بروز آسیب است.
بسیاری از پژوهشگران در حیطه روان شناسی نشان داده اند که فرد پس از شناخت اختلال و تشخیص نوع بیماری وارد مرحله ای می‌شود که در آن ایفای نقش بیماری صورت می گیرد. این مرحله که آن را «نقش اجتماعی بیماری» می نامند بدین ترتیب است که از نظر اجتماعی فرد بیمار باید نقشی متفاوت از آنچه در وضعیت سلامتی دارد ایفا کند (وایتمن ۱۹۸۲). برای مثال، بسیاری از مسئولیت های اجتماعی و فردی از بیمار سلب می شود، اجازه خارج شدن موقت از جامعه، انزوا و دوری جستن از برخوردها و معافیت از انجام تکالیف و وظایف فردی و اجتماعی و خانوادگی به او داده می شود. مجوز عدم فعالیت شغلی را جامعه صادر می کند. بیمار مجاز می شود تا بیش از پیش ابراز احساسات کند و درد و ناراحتی خود را ابراز نماید. در عین حال اطرافیان فرد بیمار مکلف می شوند تا از وی نگاهداری کنند و احتیاجات وی را فراهم سازند (افزایش حمایت عاطفی و اجتماعی). در مقابل این «مجوزها» بیمار نیز موظف می شود برای بهبود و بازگشت هر چه سریعتر به جامعه تلاش کند و همچنین موظف می شود تا با فرایند درمان همکاری کامل داشته باشد. بیماری که از دستورات پزشک و مسئولین اطاعت بی چون و چرا می کند «یک بیمار خوب» شناخته می شود. حال و صورتی که مدت بیماری به درازا انجامد و یا در حال مثمرثمر واقع نشود به تدریج ماهیت این نقش اجتماعی تغییر می یابد. فرد بیمار به عنوان یک موجود ناتوان از جامعه طرد می شود. تاریخ پزشکی بارها این مسأله را در مورد بیماران روانی، افراد سلول و جذامیان یا بیماران مزمن و لاعلاج در ادوار مختلف نشان داده است.
مقاله - پروژه
اهداف و مقاصد بهداشت روانی
در اکثر کتب اهداف و مقاصد بهداشت روانی همان اهداف و مقاصدی است که بهداشت عمومی سعی در عمل کردن به آنها دارد، با این تفاوت که بهداشت روانی با حفظ سلامت روان و بهبود وضع روانی سروکار دارد و حاکی که محور اصلی بهداشت عمومی سلامت جسمی افراد جامعه است، اهداف بهداشت روانی را در اینجا ذکر می‌کنیم و اکثر متخصصین درباره این اهداف با هم توافق دارند سپس با دیدی انتقادی به تجزیه و تحلیل آنها خواهیم پرداخت.
۱- ایجاد سلامت به وسیله پیشگیری از بروز بیماریهای روانی
۲- کنترل عوامل موثر در بروز بیماری روانی و تشخیص زودرس بیماریهای روانی
۳- پیشگیری از عوامل ناشی از بازگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی
۴- درمان به موقع بیماری روانی
۵- ایجاد سیستم های حمایتی اجتماعی و روانی
۶- شناخت علل و نحوه شیوع بیماریهای روانی
سازمان بهداشت جهانی این اهداف را در سه بخش کلی یعنی پیشگیری، درمان و بازتوانی یا توان بخشی تقسیم کرده و بنا به توصیه این سازمان اهداف بهداشت روانی باید از طریق چهار کانال اصلی عملی گردند: اول، ارائه خدمات بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا به بیماری روانی، بیماریابی و درمان سریع بیماران. دوم، آموزش به متخصصین مثل روان پزشکان، روان شناسان، دانشجویان، پرستاران و کسانی که با بهداشت روانی سروکار دارند. سوم، با انجام پژوهش درباره علل و نحوه به وجود آمدن بیماری روتنی و چگونگی درمان و پیشگیری. و چهارم، طرح و برنامه ریزی بهداشتی و گسترش مراکز روان پزشکی و درمانی ایجاد هماهنگی بین برنامه های خدماتی آموزشی و پژوهشی (سازمان جهانی بهداشت، ۱۹۶۶). برخی از متخصصین مسأله بالا بردن سطح بهداشت و سلامتی را مطرح کرده‌اند (سازمان جهانی بهداشت، ۱۹۹۱) و هدف کلی بهداشت روانی را چنین تعریف کرده اند. «افزایش مثبت جوانب مختلف سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی همراه با پیشگیری از نابهنجاریهای جسمانی، روانی و اجتماعی» طبق این تعریف ارتقا سطح سلامتی از سه راه قابل اجراست: آموزش، پیشگیری و حمایت یا محافظت.
در مورد آموزش، اسمیت (۱۹۷۹) چنین نظر می دهد: «آموزش در بهداشت یعنی ایجاد ارتباط با افراد و گروه های جامعه با هدف پیشبرد مثبت سلامتی و از میان بردن بیماری از طریق تحت تأثیر قرار دادن و تغییر دادن طرز فکر و اعتقادات و رفتار مسئولین و عموم مردم». هدف اصلی آموزش ارائه مشکلات و اطلاعات لازم و کمک به مردم برای کسب مهارتهای اجتماعی است، به طوری که افراد جامعه احساس کنند که کنترل شخصی و قدرت تصمیم گیری دارند.
بهداشت روانی:
بهداشت روانی عبارت است از پیشگیری از بروز بیماریهای روانی و سالم سازی محیط روانی – اجتماعی تا افراد جامعه بتوانند با برخورداری از تعامل روانی با عوامل محیط فرد رابطه و سازگاری صحیح برقرار کرده و به هدفهای بلند تکامل انسانی برسند، بهداشت روانی در تعریف سازمان جهانی بهداشت به عنوان یکی از معیارهای لازم برای سلامت عمومی در نظر گرفته شده است. از دیدگاه این سازمان سلامتی عبارت است از «حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه تنها نبود بیماری» (پورافکاری، ۱۳۷۹). در خلال دهه ۱۹۵۰ تعدادی از متخصصان کوششهایی انجام دادند تا فهرستی از ملاک های بهداشت روانی را تهیه کنند. برای مثال در سال ۱۹۵۹ در مورد بهداشت روانی فهرست طبقه بندی شده زیر را ارائه داد:
الف: نگرشهای مثبت به خود
ب: میزان رشد و نمو یا خودشکوفایی
ج: ترتیب اصلی یا عملکرد یکپارچه روانی
د: خودمختاری یا استقلال شخصی
ه: درک صحیح از واقعیت
و: تسلط بر محیط.
از نظر دوویچ (۱۹۶۳)ملاک های مهم سلامت روانی عبارت است از:
الف: شناخت خود و محیط
ب: استقلال فردی
ج: رفتار بهنجار و منطبق با معیارهای جامعه
د: یکپارچگی شخصیت (گنجی، ۱۳۷۶).
نگرشهای مربوط به خود
- تسلط بر هیجانها – آگاهی از ضعف ها – رضایت از خویشتن
* نگرشهای مربوط به دیگران
- علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی – احساس تعلق به یک گروه – احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی
* نگرشهای مربوط به زندگی – پذیرش مسئولیت ها – ذوق توسعه علایق و امکانات – توانایی اخذ تصمیم شخصی- ذوق خواب کار کردن همچنان که در تعریف بالا می بینیم بهداشت روانی مطلوب یعنی داشتن نگرشهای کارآمد در مورد خود، دیگران و محیط، در این حال پاسخ‌های فرد سازگارانه خواهد بود. کورسینی (۲۰۰۱) بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: «وضعیت روانی یا مشخصه های سلامت هیجانی، رهایی نسبی از اضطراب و نشانه ها، ظرفیت برقرایی روابط پایا و توان رویارویی منظم با استرس ها و نیازمندی های زندگی». در این تعریف به نشانه ها و ارتباط آن با بهداشت روانی اشاره شده است. پس همان طور که ملاحظه شد در ارتباط با مفهوم بهداشت روانی دیدگاه ها و نظرات متفاوتی ارائه شده است. به طور کلی می توان گفت: مفهوم بهداشت روان در ارتباط با بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیامدهای زندگی مطرح می شود و می توان آنرا نوعی قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی عادلانه و مناسب دانست.
تعریف بهداشت روانی بر اساس دیدگاه های مکاتب مختلف روان‌شناسی:
مکتب زیست گرایی در مطالعه رفتار انسانی بیشترین اهمیت را بر بافت ها و اعضای بدن قائل است. طبق این نظر بهداشت روانی عبارت است از نظام متعادلی که خوب کار می کند به طوری که اگر تعادل بهم بخورد، بیماری روانی ظاهر خواهد شد (گنجی، ۱۳۷۶).
مکتب روان تحلیل گری مانند زیست گرایی بر تعادل بین ساخت ها، تشخیص و درمان استوار است. درباره بهداشت روانی مفاهیم روان تحلیل گری زیادی وجود دارد. فروید معیاری که برای سلامت روانی مطرح می کند، وجود تمامیت، در نیروهای روانی می باشد. منظور تعادل بین خود و فراخود از طرفی و بین سطح خودآگاه و ناخودآگاه از طرف دیگر می باشد (گنجی، ۱۳۷۶).
از نظر دیدگاه رفتارگرایی بهداشت روان به محرکها و محیط وابسته است. از دیدگاه رفتارگرایی بهداشت روانی، رفتاری است که با محیط معینی و با نوعی بهنجاری رفتاری، سازگاری دارد (گنجی، ۱۳۷۶).
در دیدگاه شناختی، هم افر اد متعددی به روش های مختلف از دیدگاه خود، بهداشت روانی را تعریف می کنند و ویژگی های آن را بر می‌شمارند. انسان سالم بنابر نظر گلاسر (۱۹۶۳) کسی است که دارای شرایط زیر باشد:
* واقعیت را انکار نکند و درد و رنج را با انکار کردن نادیده نگیرد بلکه با موقعیت ها به صورت واقع گرایانه رو به رو شود، هویت موفق داشته باشد، یعنی عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت کند، هم احساس ارزشمندی کند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تأیید کنند. مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند، پذیرش مسئولیت، کامل ترین نشانه سلامت روانی است.
* توجه او به نتایج درازمدت، مقطعی و منطبق بر واقعیت باشد.
* بر زمان حال و آینده تأکید نماید، نه بر گذشته و تأکید او بر آینده نیز جنبه درون نگری داشته باشد نه صورت خیال پردازی.
اهمیت درمان گلاسی نیز به سه اصل قبول واقعیت، قضاوت در درستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخص این سه اصل تحقیق یابد، نشانگر سلامت روان آن فرد می‌باشد.
الیس (۱۹۶۰) اصولی را برای سلامت روانی در نظر گرفته است که عبارتند از: نفع شخصی، رغبت اجتماعی، تحمل، انعطاف پذیری، پذیرش نداشته ها، اطمینان، تعهد و تعلق نسبت به چیزی خارج از وجود خود، تفکر علمی، پذیرش خود، خطر نمودن، لذت گرایی بلندپایه (اصغری پور، ۱۳۸۲).
معیارهای بهداشت روانی در مکتب اسلام:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ب.ظ ]