کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



پست سازمانی، رضایت حاصل از اتمام یک کار، افزایش شایستگی، حقوق، بازشناسی، قدر دانی، وظایف چالش برانگیز، شرکت در تصمیم گیری و فرصتهای پیشرفت.

 

 

 

خود شکوفایی

 

رشد مهارتهای کارکنان، فرصت برای خلاق بودن، پیشرفت و ارتقاء توانایی کنترل کامل بر شغل.
پایان نامه - مقاله

 

 

 

نظریه نیازهای آموخته شده مک کللند
بر اساس نظریه مک کللند[۵۲] نیازهای انسان یاد گرفته می شوند و مهمترین نیازهای ارضای آن در محیط کار نقش اساسی در رضایت شغلی بازی می کند. نیاز به پیشرفت، پیوند جویی و قدرت است. افرادی که نیاز به پیشرفت در آنها شدید است، هنگامی از کار خود رضایت دارند که برای انجام وظایف و حل مشکلات کاری مسئولیت شخصی دارند،مجموعه ای از هدف های تا اندازه ای دشوار برای آنها طرح می شود و تمایل شدید آنها برای باز خورد گرفتن از عملکرد خویش بر آورده می گردد. علاوه بر این آنها ارزشگذاری به وسیله پول را برای خود آن دوست ندارند، بلکه از پول تنها بعنوان نمادی برای موفقیت لذت میبرند.
بنابر نظریه مک کللند (۱۹۷۸) ارضای نیاز پیشرفت به ویژه برای توسعه اقتصادی و رقابت سازمانی اهمیت زیادی برخوردار است و مدیران می توانند با اجرای یک برنامه چهار مرحله ای رضایت شغلی افراد و در نتیجه پیشرفت سازمان را تامین کنند.

 

 

  • طرح ریز هدفهایی با دشواری متوسط و ثبت کارکرد افراد نسبت به این هدفها.

 

 

 

  • اقدامات شناختی برای ارتقاء زمینه تفکر، صحبت و انجام کار به گونهای که بسیار شبیه به افرادی با انگیزه پیشرفت بالا باشد.

 

 

 

  • تمرکز آموزشهای سازمانی برای ایجاد رابطه مثبت بین نیاز زیاد به پیشرفت.

 

 

 

  • فراهم آوردن حمایتهای گروهی از همکاران(رابینز،۱۳۷۷).

 

 

نظریه برابری و انتظار
بنا بر نظریه آدامز[۵۳] نارضایتی شغلی زمانی به وقوع می پیوندد که نسبت بازده های فردی یک فرد (هدف) به دروندادهای فردی افراد دیگر مورد مقایسه قرار گرفته و کمتر از آنها برآورده می شود، رضایت یا نارضایتی شغلی نه تنها حاصل مقایسه کارکنان با یکدیگر است، بلکه می تواند ناشی از بازده های مورد انتظار نیز باشد.
وروم[۵۴] در نظریه خود (ارزش_واسطه_انتظار) فرض را بر این قرار می دهد که افراد به گونه کلی به شکلی عمل می کنند که لذت را بیشینه و رنج را کمینه سازند.
برای بکارگیری نظریه وروم در محیط کار و فراهم آوردن رضایت شغلی بر مبنای آن مدیران باید ارزشهای مثبت پاداش دهنده را با عملکرد خوب شغلی همانند کنند. طبق نظریه پورتر و لاولر (۱۹۸۹) محرکها و عواملی که برای برانگیختن به کار خوب در نظر گرفته میشود تنها زمانی می تواند به گونه عملی بکار رود که از نظر ادراکی برای فرد ارزش داشته باشد. از این رو، به جای مجموعهای پاداشهای کلی و همگانی که همه کارکنان ارزش یکسانی برای آن در نظر می گیرند، باید درباره آنها به عواملی اندیشید که برای هر یک از افراد ارزش جداگانه و با معنا دارد. به نظر وی کارکنان نیاز دارند پاداشها را به گونه واقعی قابل دسترس ببینند(رابینز،۱۳۷۷).
نظریه دو عاملی هرزبرگ
هر چند نظریه هرزبرگ تا اندازه ای بر پایه اندیشه نیازهای سلسله مراتبی استوار است، اما وی از به کار بردن واژه نیاز خودداری و به جای آن محیط کار را به دو گروه عمده عوامل برانگیزانده تقسیم می کند.هرزبرگ و همکاران وی تحقیقات خود را در دهه ۱۹۵۰ بر روی ۲۰۰ نفر حسابدار و مهندس شروع کردند و نتیجه گرفتند شاخصهایی که سبب به وجود آمدن رضایت شغلی می شوند (عوامل برانگیزنده) و شاخصهایی که سبب نارضایتی شغلی می گردد (عوامل بهداشتی) با یکدیگر تفاوت دارد. به اعتقاد وی بر انگیزنده ها (مانند پیشرفت، بازشناسی[۵۵]، مسئولیت و رشد) در ذات (درون) یک شغل خاص وجود دارند و هنگامی که تقویت شوند، سطح رضایت شغلی افراد افزایش مییابد. اما عوامل بهداشتی خارج از شغل است. با وجود این در بردارنده شاخصهایی است که در بافت سازمانی قرار دارد. شاخصهایی مانند سیاستهای سازمانی، حقوق، روابط کارکنان، سبک و کیفیت مدیریت سرپرستی، راهبردهای سازمان و شرایط کار و مقام.
به نظر هرزبرگ در جامعه معاصر، نیازهای اساسی مردم برآورده شده است. از این رو نیازهای پایین تر منجر به رضایت شغلی نمی شود. بهترین احساسی که این ارضاء ایجاد می کند نگرشی بی تفاوت نسبت به شغل است، هر چند عدم ارضای آنها منجر به نارضایتی می شود. از این رو، رضایت شغلی اساساً تابع ارضای نیازهای بالاتر است زیرا دستیابی و ارضای آنها نسبتاً دشوار است. به همین دلیل عدم ارضای این نیازها تنها به بی تفاوتی نسبت به شغل می انجامد.
به اعتقاد هرزبرگ نبود نارضایتی به معنای وجود رضایت نیست. از این رو وجود عوامل بهداشتی مارا نسبت به حالت عدم رضایتی مطمئن می سازد. در حالیکه اگر عوامل بر انگیزنده وجود داشته باشد نمی _توان گفت که واقعاً نارضایتی شغلی وجود دارد، بلکه فقط می توان نتیجه گرفت که رضایت وجود ندارد. هرزبرگ بر خلاف نظریه پردازان روابط انسانی که اعتقاد دارند رضایت شغلی منجر به عملکرد بالاتر و بهتر می گردد،معتقد است انجام مناسب کار و عملکرد خوب منبع عمده رضایت است (کارگر،۱۳۸۹).
نظریه طرح هدف
این اندیشه که رضایت شغلی ناشی از رسیدن به هدفها و مقاصد هشیار و آگاهانه فرد در محیط کار است. اساس کار لوکه را در نظریه طرح هدف تشکیل می دهد. به گونه کلی هدف حالت یا موضوع مطلوبی است که فرد به دنبال رسیدن به آن در آینده است. بنا بر نظریه لوکه و لاتمن[۵۶](۱۹۹۰) هدفها تنظیم کننده های فوری و به بیان دیگر در مقیاس بزرگ تعیین کننده اجرای وظایف و تکالیف است. از این رو گر چه ممکن است نیازها برخواسته از هدفها باشد اما این هدفها و تلاش برای رسیدن به آنهاست که بعنوان یک نیروی برانگیزنده عمل می کند و سرانجام به رضایت شغلی منجر میگردد (رولینسون[۵۷] و همکاران،۱۹۹۸؛ به نقل از هومن،۱۳۸۱).
سازگاری
سازگاری در اصل از علم زیستشناسی نشأت گرفته است. نخستین بار، داروین آنرا در نظریه تکامل خود مطرح نمود، سپس این مفهوم در علوم دیگر همچون روانشناسی و جامعهشناسی مورد استفاده قرار گرفت (یالیم[۵۸]،۲۰۰۷). این اصطلاح در معنای زیست شناختی به ساختارهای بیولوژیکی اشاره دارد که زنده ماندن انواع را تسهیل می کند و نه تنها انسانها بلکه حیوانات و نباتات را نیز در بر میگیرد (زارعی، میر هاشمی و پاشا شریفی،۱۳۹۱).
درروانشناسی، سازگاری فرایندی کم و بیش آگاهانه فرض می شود که بر پایهی آن فرد با محیط اجتماعی، طبیعی یا فرهنگی انطباق می یابد. این انطباق مستلزم آن است که فرد خود را تغییر داده یا اینکه فعالانه تغییراتی درمحیط ایجاد نماید و در نتیجه هماهنگی لازم بین فرد و محیط ایجاد شود (زارعی و همکاران،۱۳۹۱). چاپلین سازگاری را تغییر در فعالیتها به منظور فائق آمدن بر موانع و ارضای نیازهای خود تعریف میکند. وی سازگاری رانوعی حل مسئله می داند که در آن ارگانیسم یافرد نیازی دارد که نمی تواند با روش های قبلی بر آورده کند (کاپلان[۵۹]، ۱۹۸۵).
سازگاری یک مفهوم عام است و به همه راهبردهایی که فرد برای اداره کردن موقعیتهای استرسزای زندگی اعم از تهدیدهای واقعی و غیرواقعی به کار میبرد گفته میشود (سادوک و سادوک[۶۰]، ۲۰۰۳).
بر اساس رویکرد یادگیری، سازگاری مجموعهای از رفتارهای آموخته شده است و ناسازگاری زمانی به وجود میآید که فرد مهارتهای لازم برای تطابق با مشکلات روزمره زندگی را یاد نگرفته باشد. به طور کلی فرایندهای یادگیری در بروز پاسخهای سازگارانه یا ناسازگارانه نقش اساسی دارد و افراد برای سازگاری مطلوب باید مهارتهای اجتماعی لازم را فرا گیرند (فیرس[۶۱]،۱۹۹۴،ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۵).
همه انسانها نیازهای گوناگون دارند و هر روز مقداری از وقت و انرژی خود را صرف تلاش در تامین این نیازها میکنند. در زندگی همه موجودات زنده، تسلسل پیدایش نیاز و ارضا آن به چشم میخورد، این تسلسل را فرایند سازگاری مینامند. هر موجودی برای حفظ خود و تامین نیازهایش تلاش میکند تا با محیطی که در آن زندگی میکند سازگار شود، این تلاش در انسان جریانی پویا و بدون انقطاع است. سازگاری انسان دو جنبه دارد؛ سازگاری انسان با خویشتن و سازگاری انسان با دیگران. درون و بیرونی که انسان باید با آن سازگار شود، در حقیقت دو روی یک سکه است و با هم روابطی بسیار پیچیده و نزدیک دارند (پورسعید و همکاران، ۱۳۸۹).
سازگاری دارای ابعاد مختلفی است. سینها و سینگ سازگاری را به سه نوع اصلی تقسیمبندی کردهاند؛ الف: سازگاری تحصیلی ب: سازگاری اجتماعی ج: سازگاری عاطفی. بیکر و سیریاک معتقدند سازگاری تحصیلی یک مفهوم چندبعدی بوده و به معنای توانایی افراد در پاسخ گویی موفقیت آمیز به تقاضاهای متنوع و مختلف محیط آموزشی است (عبداله و همکاران، ۲۰۰۹).
سازگاری یا مهارت اجتماعی، توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینهی خاص اجتماعی است به شکلی که در عرف جامعه، قابل قبول و ارزشمند باشد. اسلوموسکی و دان[۶۲] (۱۹۹۶) این موضوع را فرایند درک و پیش بینی رفتار دیگران و تنظیم و کنترل رفتار و تعاملات اجتماعی خود می دانند. فرایند سازگاری باعث اجتماعی شدن و یادگیری و مهارت های ابراز وجود، باعث افزایش سازگاری میشود. تحقیقات، نشان داده است که کمبود مهارتهای اجتماعی، باعث بروز اختلالهای رفتاری مانند بزهکاری، نقص در عملکرد تحصیلی و شناختی الکلیسم، فرار از مدرسه و رفتارهای ضد اجتماعی و اختلالهای روانی درآینده میشود (نیسی و شهینی ییلاق، ۲۰۰۱). همچنین مشاهده شده است که عوامل تربیتی، به خصوص ساختار خانوادگی و چگونگی ارتباط اعضای خانواده به ویژه روابط والد- فرزندی، نقش مهمی در سازگاری روانشناختی و اجتماعی افراد دارد؛ به عنوان مثال فقدان پدر، نقش اساسی در ایجاد مشکلات سازگاری فرزندان دارد (سیمونز[۶۳]،۱۹۹۹).
سازگاری طیف گستردهای دارد و جنبه هایی چون خانواده، همسالان و اجتماع را در بر میگیرد که در رأس همه آنها سازگاری اجتماعی قرار داد (توزندهجانی،۱۳۸۶).
در خصوص رابطه سازگاری و انواع آن با سایر متغیرهای روان شناختی مطالعاتی صورت گرفته است. نتیجه این مطالعات حاکی از آن است که سازگاری با جهتگیری مذهبی، تحول اخلاقی، خودکارآمدی، انعطافپذیری، خوشبینی و هویت موفق ارتباط دارد (زارعی و همکاران،۱۳۹۱).
هر انسانی میکوشد تا خود را با محیط فیزیکی و روانیاش سازگار کند، زیرا انطباق با شرایط مختلف، از سلامت روانی آدمی حکایت دارد؛ البته این سازگاری به معنای همرنگی و پیروی ناهشیار نیست بلکه میتواند دگرگونی را نیز به همراه داشته باشد. گاهی به لحاظ بروز عوامل تنشزا، سازگاری انسان دچار اشکال شده، به بروز رفتارهای ناسازگار منجر می شوند؛ بنابراین سازگاری، مجموعه کنشها ورفتارهایی است که فرد در موقعیتها و شرایط جدید به منظور ارائه پاسخهای مناسب به محرکهای موجود از خود بروز می دهد (ویونا[۶۴]،۲۰۰۰).
یکی از مهمتری مسائل و مشکلات اجتماعی امروزه در جوامع گوناگون، نابهنجاری های رفتاری و روانی و روش های مقابله با آنهاست، تردیدی نیست که در مسئله بهداشت روانی، سازگاری روز به روز، بیشتر اهمیت می یابد. در دیدگاه راجرز، شخصیت ناسازگار، همان فردی است که مورد تهدید درونی واقع شده است و برعکس افراد سازگار، شخصیتهایی به نظر می رسند که در وجودشان هیچ نشانی از احساس تهدید نمی توان یافت (ویونا،۲۰۰۰).
از آنجا که سازگاری می تواند واجد طیف گسترده ای باشد و ابعادی مانند اجتماع، خانواده، عواطف، شغل، بهداشت و از دو اجرا شامل شود، برخی از صاحب نظران، سازگاری اجتماعی را رأس سایر ابعاد تلقی می کنند. ابعاد مسئله سازگاری ممکن است در هر دوره از زمان و در هر مرحله از تحولات اجتماعی تغییر کند؛ اما جامعهای نیست که با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجه نباشد. خوشبختانه بیشتر افراد با محیط خود هماهنگ هستند و بدون برخورد و اصطکاک با دیگران، خود را با گروهی که با آن وابسته اند، تطبیق می دهند ولی افراد دیگر نیز هستند که با عادات و خصوصیات فکری و رفتاری خاص و نابهنجار، سازگاری اجتماعی خود را به اختلال دچار می کنند (امانی، اعتمادی، فاتحی زاده و بهرامی، ۱۳۹۰) .
دیدگاه های مختلف دربارهی سازگاری
در دیدگاه روان پویشی، همانندسازی به فرایندی ناهشیار اطلاق میشود که فرد طی آن ویژگیهای (بازخوردها، الگوهای رفتاری، هیجانها( فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار میدهد در روان تحلیل گری، همانندسازی چیزی فراتر از تقلید صرف از رفتار والدین است. فرایند همانندسازی به نظر فروید در تشکیل وجدان اخلاقی، نقشهای جنسی و بازخوردهای اجتماعی اهمیت فراوان دارد و به اجتماعی شدن کودک منتهی می شود (کاروروشییر، ترجمه رضوانی،۱۳۸۵).
در دیدگاه نو فروید گرایان، آدلر افراد بشر را موجودی اجتماعی دانسته و بر علاقه اجتماعی تأکید می ورزد. این علاقه عبارت است از تمایل به همکاری با دیگران برای یک صلاح عمومی و آگاهی از مناسبات مشترک جهانی برای همه ی افراد بشر. اریکسون با اشاره به مفهوم هویت که از یک سو به احساساتی رجوع می دهد که یک فرد از خویشتن دارد یعنی خودسنجی و از سوی دیگر بر روابط بین هویت شخصی و توصیفهایی که افرادی دیگر (که برای فرد واجد ارزشند) از او به عمل می آورند، تکیه می کند. این توصیف ها مربوط به رفتارهایی هستند که جامعه آنها را برای یک رفتار مناسب اساسی می داند و در حول مجموعههایی که نقشهای اجتماعی نامیده می شوند، سازمان یافته اند. نقش هایی که بین “من ” و اجتماع ارتباط برقرار می سازند دارای دو کنش اند. یکی آن که شخص را به قوانین اجتماعی مربوط می سازند و دیگر آن که وی را به عنوان فرد مشخص می کنند . وی هم چنین از نیاز به مؤانست به منزله ی جستجویی دو جانبه برای هویتی مشترک سخن می گوید (منصور، ۱۳۸۲).
دیدگاه رفتاری به ویژه نظریه اجتماعی شناختی بر دو فرایند یادگیری مشاهده ای و خود نظم جویی تأکید کرده و بر این باور است که تهیه و تدارک سرمشق های اجتماعی وسیله ای ضروری برای جامعه پذیر شدن افراد است. مشاهده سرمشق ها و رشد معیارها و مکانیسم های مهار خود، در پرخاشگری، در قضاوت های اخلاقی و در تحمل به تعویق انداختن ارضا اهمیت پیدا می کند. این دیدگاه هم چنین بر این عقیده است که توانایی میل به تعویق انداختن ارضا در فرد، متضمن رشد صلاحیتهای شناختی و رفتاری است و تحت تأثیر نتایج مورد انتظار قرار دارد. در نظریهی شناختی یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران و از طریق سرمشق گیری، مستلزم اقدام گسترده تر از تقلید است، ولی پراکندگی و عام بودن آن از همانندسازی کمتر است (لارنس، ترجمهی جوادی و کدیور، ۱۳۸۸).
دیدگاه پدیدار شناختی با تکیه بر نظر راجرز انسان ذاتاً ماهیتی مثبت دارد و مسیر حرکت او در مجموع به سوی خود شکوفایی، رشد و اجتماعی شدن است. به نظر راجرز جامعه مهم است اما خود مقدم بر آن است. از دید وی نخستین شرط پیدایش شخصیت سالم دریافت توجه مثبت غیرشرطی است و در فرد بدین ترتیب، هنجارها و معیارها درونی می شوند. مادر می تواند رفتارهای خاصی را مورد تأیید قرار ندهد، بدون آنکه برای دریافت عشق و محبت قید و شرطی بگذارد، در این حالت، فضایی پیدا می شود که کودک ناپسند بودن بعضی از رفتارها را می پذیرد. راجرز بر این باور است که عملکرد کامل، امکان سازگاری بیشتر در دگرگونی های جدی اوضاع و احوال محیطی را برای فرد امکان پذیر می سازد و این سازگاری را از همرنگی با سازش فعل پذیر متمایز می سازد (لارنس، ترجمهی جوادی و کدیور، ۱۳۸۸).
در دیدگاه تحولی باتکیه بر دیدگاه پیاژه یادآوری شد که اجتماعی شدن، یک ساخت بندی است که فرد به همان اندازه که دریافت می کند در آن سهیم است و انتقال و تفویض های اجتماعی مستلزم درون سازی و برون سازی است و فرد با گذر از خود میان بینی که راه را بر روابط متقابل بسته است، آزادانه به قبول انضباط تن در می دهد و به طور ارادی خود را تابع نظام هنجارهای اخلاقی متقابل می نماید و با فراخواندن دستورها و احکام اخلاقی به تقابل با استقلال اخلاقی و خود پیروی خویش تحقق می بخشد. در دیدگاه بالبی، کودکانی که مراقبت کننده را حساس، پاسخ ده و قابل دسترسی می یابند به دلیل برخورداری از عواطف دیگران، خود را ارزشمند دانسته و این توقع را به مشارکتکنندگان اجتماعی دیگر گسترش می دهند (پیاژه، ترجمه منصور و دادستان، ۱۳۸۷).
پژوهشهای انجام شده
رابطه بین رضایت شغلی با بهره وری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 09:41:00 ق.ظ ]




«…بإذن ربّهم إلی صِراطِ العزیزِ الحَمید » .
۸- لِبانیک روحٌ ما یزال یمدُّهم و ظلک ممدودٌ علی الدّهر سرمدا (همان ، ص۴۵۸)
ای قصر غمدان بنا کننده تو صاحب روحی است که پیوسته آنان را یاری مـی کند ، وسایه تو درامتـداد زمان
گسترده و جاوید است .
کلمه « سرمدا » عینا در آیات ۷۱ : « قُل أ رَأیتُم إن جَعَلَ اللهُ عَلَیکُمُ الَّیلَ سَرمَدا » و۷۲ سوره
( القصص ) آمده داست : « جَعَلَ اللهُ عَلَیکُمُ النَّهارَ سَرمَدا » .
۹- و أطاف الملأ الأعلی بِمَن عَزمُه فی الحقِّ عزمُ الرُسُل ( همان، ص۴۸۶)
و فرشتـگان آسمـان بـه دور کسـی کـه اراده اش بـرای ادای حق همچون اراده پیامبران است ، می چرخند .
تعبیـر « الملأ الأعلی » بـه کرّات در قرآن کـریـم ذکر شـده است . از جمله در آیات ۶۹ سوره
( ص ) : « ما کـانَ لـی مِـن عِلـمٍ بِالمَلَأِ الأعلـی إذ یَختَصِمُـونَ » و ۸ سوره ( الصافات) : « لا
یَسَّمَّعُونَ إلی الملإ الأعلی وَ یُقذَفونَ مِن کُلِّ جانِبٍ » .
۱۰- أو الأنامَ تحتَ أخمِصَیهِ قیلَ اسجدی خاشِعهً لَدَیهِ ( همان، ص۵۳۱)
یا ( گمان کردم ) مردم زیر قدمهای او قرار دارند ، پس بـه آن زیبـا رو گفتـه شـد کـه بـا فروتنی به پیشگاه وی
سجده کند .
لفظ « خاشعـه » عینـا در آیه ۳۹ سوره ( فصلت ) آمــده است : « وَ مِــن آیاتِــه أنَّکَ تـرَی
الأرضَ خاشِعهً » .
۱۱- کلّا ؛ بل النّفسُ التی تَضعفُ تصطنعُ البأسَ ولا تَعرِفَ (همان، ص۴۴۱)
هرگز و نفسی که ضعیف است خشم را ابزار خود می کند و خود نمی داند .
ابراهیــم در نوشتن لفظ « کلّا » متأثر از آیه ۶۲ سوره ( الشّعراء ) است : « کَلّا إنَّ مَعــی
رَبّی… »
۱۲- دُکَّت صُروحٌ ما بَنی أمثالَها فی المجدِ بانِ ( همان ، ص۳۲۰)
کاخهایی که مانند آنها را هیچ سازنده ای بنا نکرده است ، ویرا ن شدند .
شاعـردرآوردن عبارت « دُکَّـت » متـأثر ازآیه ۲۱سوره ( الفجر) است : « إذا دُکَّت الأرضُ…»
۱۳- و مرَّ بنا یومه ( الأربعون ) یجدّد لی ذکر یوم عصیب ( همان ، ص۴۹۳)
و روز چهلم وفاتش که یاد آور آن روز سخت بود ما را در برگرفت .
تعبر « یـوم عصیـب » در تأثیـر از آیـه ۷۷ سـوره ( هود ) نوشته شده است : « وَ قالَ هـذا یَومٌ
عَصیبٌ » .
۱۴- فکم نشر مِن ذلک الحُسن ما انطوی وکم آیهٍ فی ذلک السحر جدّدا( همان، ص۴۶۲)
و چه گستره ای از آن زیبایی در هم نپیچید و چه نشانه ای از آن جادو تکرار گردید !
ابراهیم در ذکر کلمـه « آیه » نظر بـه آیـه ۳۷ سوره ( الأنعام ) داشتـه است : « لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ
آیَهٌ مِن رَبِّه … » .
۱۵- وآنستَ بی من فَیض نورک لمحهً فأعلیتَ مِن شأنی مُعینا و مُرشدا(همان، ص۴۶۳)
با تابش سریع نورت با من مأنوس شدی و شأن ومنزلت مرا با راهنمائیهایت تعالی بخشیدی .
عبارت « آنست » در تأثیـراز آیـه ۲۹ سوره ( القصص ) نوشتـه شده است : « إنّـی آنَسـتُ
ناراً …»
۱۶- شهد الله أن تلک حیاه فُضِّلَت فَوقها حیاه العبید (همان، ص۴۷۱)
خداوند گواه است براینکه ، حیات بنده و برده از آن زندگی برتر است .
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاعر در نوشتن تعبیر « شهد الله » متأثر از آیه ۱۸ سوره ( آل عمران ) است : « شَهِـدَ اللهُ
أنَّهُ لآ إله إلّا هُوَ … » .
۱۷- لکن دهتهم أسالیب العداه و هم ساهون لاهون عن تلک الأسالیب( همان ،ص۴۷۶)
اما روش های دشمنان آنها را در حالی که غافل و بی خیال از این ترفندها بودند فریفت .
ابراهیم در ذکر « ساهون » تحت تأثیر آیات ۵ سوره ( الماعون ) : « الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم
ساهُونَ » و ۱۱ سوره ( الذاریات ) بوده است : « الَّذینَ هُم فی غَمرَهٍ ساهُونَ » .
۱۸- و یا حبّذا زمزم و الصفا و یا طیب ذاک الثری الطیّبِ (همان، ص۵۰۹)
و چه زیباست صفا و زمزم ، وچه خوشبو است رایحه آن خاک معطر .
« الصفا » در تأثیـر از آیـه ۱۵۸ سوره ( البقره ) نوشتـه شده است : « إنّ الصّفا وَ المَروَهَ مِـن
شَعائِرِ اللهِ » .
۱۹- أیّها الأیِّدُ جاءَ یوم الحساب (همان، ص ۵۱۸)
ای حامی ( استبداد ) روز حساب و جواب خواهد آمد .
شاعر در آوردن تعبیر « یوم الحساب ( که از اسامی روز قیامت است ) » متأثـر ازآیـه ۵۲ سوره
(ص) بـوده است : « هـذا ما تُوعَدوُنَ لِیَومِ الحِسابِ » .
۲۰- للأنبیاء أرفعُ المقامِ یُحَفُّ بالجلال و الإکرامِ ( همان ، ص ۵۲۸ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]




 

 

پخشایش سلسله مراتبی

 

برایان بری
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

نوآوری

 

چارچوب شهر گرایی فعالیت­های اقتصادی را در فضا در نظر می­گیرد، برایان بری چهار عامل فرایند بازیابی، فرایند رسوخ به پایین، فرایند تقلید و مکانیسم احتمالی در نظریه پخشایش نوآوری موثر می­داند.

 

 

 

قطب رشد

 

فرانسوا پرو

 

۱۹۶۵

 

صنعت و حمل و نقل

 

بیانگر تمرکز فضایی فعالیت­های اقتصادی در تعداد محدودی از مراکز شهری است، تئوری قطب رشد پاسخی به رشد بیش از حد متروپل و تسلط آن­ها بر اقتصاد ملی.

 

 

 

مرکز- پیرامون

 

فریدمن

 

۱۹۷۳

 

فعالیت­های اقتصادی

 

نظام فضائی کشور را به دو زیر نظام (که یکی را مرکز و دیگری را پیرامون نامید) تقسیم کرد، فریدمن ضرورت برخورد سیستمی در طراحی بخش و منطقه هسته­ای را مورد تأکید قرار داده است.

 

 

 

مراکز رشد (مراکز درختی)

 

آر. پی. میسرا

 

۱۹۶۰

 

خدمات و خدمات­رسانی

 

بیشتر متکی بر مجموعه فضاهای منفرد در مجموعه ملی و به ابعاد اقتصادی توجه چندانی ندارد، بیشتر متوجه بعد مکانی و نحوه خدمات­رسانی سلسله­مراتبی به آنها است.

 

 

 

توسعه فضایی چند مرکزی

 

پیتر هال و کتی پین

 

در پاسخ به بحران­های اقتصادی دهه ۷۰

 

راه ­ها، خطوط ریلی پر سرعت و کابل­های ارتباط از راه دور

 

شهرهای چند هسته­ای گر چه به طور فیزیکی از هم جدا هستند ولی از نظر عملکردی به یکدیگر وابسته­اند و اطراف یک مادرشهر بزرگ مرکزی استقرار یافته­اند.

 

 

 

الگوی شبکه­منطقه­ای

 

داگلاس و فریدمن

 

۱۹۹۰

 

پیوندها و وابستگی­های متقابل میان نقاط شهری و روستایی، سرمایه ­گذاری شهری در عملکردهای سرویس­دهنده همزمان با سرمایه ­گذاری مناسب در کشاورزی

 

در الگوی شبکه منطقه­ای، هر واحد توسعه یا خوشه منطقه­ای شامل شهرها و شهرک­ها و روستاهایی است که روابط درونی فعال دارند و مکمل و همکار یکدیگرند و تسلط یکطرفه بر دیگر واحدها دارند.
تأکید بر اصل ضرورت مداخله و سرمایه ­گذاری همزمان دولت در سکونتگاه­های شهری و روستایی و اصل پیوستگی تغییرات رشد شهری و روستایی در این نظریه.

 

 

 

راهبرد شهرهای کوچک و متوسط و مراکز داد و ستد

 

راندینلی

 

آغاز دهه ۹۰

 

خدمات، صنایع وابسته به کشاورزی، صنایع کوچک و خدمات حمل و نقل

 

موفقیت شهرهای کوچک و متوسط مستلزم پشتیبانی­های سیاسی و نهادی از لحاظ اقتصادی و راهبرد اقتصادی خصوصی­سازی در بخش­های تولیدی در سطح کلان توسط دولت ملی.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]




واکنش قلیایی- کربناتی
این واکنش به صورت غیرمستقیم موجب تخریب سازه‌های بتنی می‌شود. این واکنش را می‌توان به دو مرحله تقسیم کرد:
در مرحله اول مواد قلیایی موجود در بتن با سنگ آهک دولومیتی خاصی که حاوی رس است واکنش می‌دهد. مواد حاصل از این واکنش بروسیت () و کلسیت ()هستند.
در مرحله­ دوم واکنش پس از نابودی دولومیت، سنگ شکافته شده و رطوبت به داخل نفوذ می‌کند و رس موجود به علت جذب رطوبت منبسط شده و ترک‌خوردگی در بتن و سنگدانه‌ها گسترش می‌یابد. لذا در این مرحله حضور آب، یکی از اصلی‌ترین عوامل تخریب می‌باشد[۲۰].
معادله واکنش را می‌توان به صورت زیر نشان داد:
مرحله اول:
مرحله دوم:

سایر واکنش­های قلیایی سنگدانه­ها
در پاره‌ای مواقع که سیمان‌ها دارای قلیاییت بسیار زیاد هستند به علت فعالیت بالای  و  در حضور رطوبت واکنش‌های دیگری هم بین مواد قلیایی موجود در ترکیبات سنگدانه‌ها رخ می‌دهد. به علت گستردگی نمی‌توان موارد را بررسی دقیق کرد ولی عمده موارد اتفاق افتاده در سه مورد فوق می‌باشند[۲۰].

برخی ازتحقیقات انجام گرفته در خصوص واکنش قلیایی سنگدانه­ها
باروز[۲۳] [۲۱] در سال ۱۹۴۳ یک برنامه­ی آزمایشگاهی دراز مدت بر روی ۱۰۴ پانل مربعی ساخته شده از ۲۷ نوع سیمان که در سد Green Mountain در کلورادو استفاده شده بود انجام داد. ۵۳ سال بعد ترک­هایی بر روی این پانل­ها مشاهده کرد که تعداد آن­ها مستقیماً با میزان قلیایی­ها در سیمان­های استفاده شده مرتبط بود. بنابراین اظهار کرد که سیمان­های با درصد قلیایی بالا، بیشتر مستعد انبساط هستند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بلین[۲۴] و همکاران [۲۲] تست­های انقباضی بر روی خمیر سیمان ساخته شده با ۱۹۹ سیمان متفاوت انجام دادند. آن­ها دریافتند که خمیرهای سیمانی حاوی قلیایی بالاتر بیشتر دچار انقباض می­شوند؛ اگرچه، هیچ ارتباطی بین میزان قلیایی و مقدار افت بتن برای نمونه­های بتنی ارائه نکردند. بنابراین، نتیجه ­گیری کردند که میزان قلیایی بالای سیمان در نمونه­های قرار داده شده در شرایط محیطی خشک باعث افزایش انقباض در خمیرها و ملات­های سیمانی می­ شود، اما این تأثیر در نمونه­ بتنی آشکار نیست.
ازبیک[۲۵] [۲۳] با بررسی بر روی ۱۹۹ نوع سیمان پرتلند نتیجه گرفت که میزان بالای قلیایی در سیمان باعث بهبود مقاومت در کوتاه مدت می­ شود اما مقاومت نهایی را کاهش می­دهد. از طرف دیگر، ادلر و ونومن[۲۶] [۲۴] مشاهده کردند که قلیایی­های موجود در کلینکر سیمان تأثیری بر روی مقاومت فشاری ندارد، در حالیکه افزودن قلیا به طور قابل ملاحظه­ای مقاومت ۲۸ روزه بتن را کاهش می­دهد.
وی­ویان[۲۷] [۲۵] تست­های خمشی بر روی نمونه­های ملاتی حاوی سنگدانه­های فعال قلیایی سیلیکاتی و سنگدانه­های غیر فعال انجام داد. ملات­ها با سیمان حاوی ۵۹/۰ درصد قلیایی معادل () و با افزودن هیدروکسید سدیم (NaOH) از ۰، ۵/۰، ۲ و ۵/۴ درصد ساخته شد، که مقدار کل قلیایی معادل نمونه­ها بترتیب به ۵۹/۰، ۹۸/۰، ۱۴/۲ و ۰۸/۴ درصد محدود شد. نتایج حاکی از این بود که افزودن NaOH بجز در نمونه­ حاوی ۰۸/۴ درصدی قلیایی معادل، مقاومت کششی ملات­های حاوی سنگدانه­های غیر فعال را کاهش نمی­دهد. قابل ذکر است که کلیه­ ملات­ها با محتوای قلیایی کم با نسبت آب به سیمان (w/c)، ۵/۰ یا ۵۲/۰ ساخته شدند، در حالیکه نسبت بالای ۶/۰ برای اختلاط ۰۸/۴ درصدی قلیایی معادل استفاده شد، که این امر می ­تواند باعث کاهش مقاومت شده باشد. وی همچنین گزارش کرد که در حضور میزان قلیای بالا محصولات ناشی از هیدراتاسیون سیمان بجای بلوری شدن تمایل بیشتری به ژلاتینی شدن دارند. اگرچه این موضوع فقط در نمونه­های حاوی ۵/۴ درصد قلیایی معادل و بیشتر رخ می­دهد که این نمونه­ها در واقعیت وجود ندارند.
شایان و ای­ونسک[۲۸] [۲۶] تغییرات خواص مکانیکی شامل مقاومت فشاری، مدول گسیختگی و مشخصات ریز ساختاری خمیرها و ملات­های سیمانی با میزان قلیایی مختلف را مورد بررسی قرار دادند. دو سیستم سیمانی با نسبت آب به سیمان ۴/۰ و ۶/۰ در نظر گرفته شد. نمونه­ها با سیمان حاوی ۸۴/۰ قلیایی معادل، با و بدون سنگدانه­های فعال ساخته شد. با افزودن هیدروکسید سدیم به آب اختلاط میزان قلیایی در نمونه­های مختلف به ۰، ۵/۰، ۱، ۲ و ۵/۴ مول محلول هیدروکسید سدیم رسید. لذا میزان کل قلیایی­ها (نسبت به وزن سیمان) به ترتیب برابر ۸۴/۰، ۹/۱، ۳، ۱/۵ و ۵/۱۰ درصد قلیایی معادل برای خمیرها و ملات­های با نسبت آب به سیمان برابر با ۶/۰ در نظر گرفته شد و برای نسبت آب به سیمان برابر ۴/۰ قلیایی معادل برابر ۸۴/۰، ۶/۱، ۳/۲، ۸/۳ و ۴/۷ درصد در نظر گرفته شد. این محققین دریافتند که محتوای بالای قلیایی، مقاومت فشاری و مدول گسیختگی را در هر سنی (یعنی ۷، ۲۸ و ۹۰ روز) کاهش می­دهد. آنان همچنین با بررسی نمونه­ها توسط میکروسکوپ الکترونی مشاهده کردند که ساختار خمیرهای سیمانی با قلیایی­های بالا تراکم کمتری در مقایسه با خمیرهای سیمانی با قلیایی پایین دارد.
طبق تحقیقات جاود و اسکانلی[۲۹] [۲۷]، که بر نمونه­های ملاتی ساخته شده با سیمان­های مختلف انجام شد نتیجه گرفتند که میزان قلیایی بالا در سیمان مقاومت زود هنگام نمونه­ها را افزایش می­دهد اما بعد از ۲۸ روز باعث کاهش مقاومت نمونه­ها می­ شود. همچنین دریافتند که وقتی سیمان حاوی قلیا با آب ترکیب می­ شود یون­های قلیایی به آسانی وارد فاز مایع سیستم هیدراتاسیون می­ شود و بر سرعت و شکل هیدراته شدن سیمان تأثیر می­ گذارد که این بر مقاومت و دیگر خواص مهندسی بتن تأثیر گذار است.

تحقیقات انجام شده بر روی دوام تیرهای تقویت شده با FRP
المسلم[۳۰] [۲۸] در تحقیقی رفتار بار-تغییر مکان تیرهای بتن مسلح تقویت شده با GFRP در شرایط محیطی مختلف را مورد بررسی مورد بررسی قرار دادند. برای این منظور ۸۴ تیر بتن مسلح با سطح مقطع ۱۵۰*۱۵۰ میلیمتر که با دو میلگرد فولادی به قطر ۱۰ میلیمتر در پایین و یک میلگرد فولادی فولادی به قطر ۶ میلیمتر در بالا و میلگرد فولادی به قطر ۶ میلیمتر به عنوان خاموت به فاصله مرکز به مرکز ۶۰ میلیمتر مسلح و ساخته شد. تیرها بر روی دو تکیه­گاه ساده با دهانه­ی آزمایش ۱۲۰۰ میلیمتر قرار گرفت و دو بار متمرکز به فاصله­ی ۷۵ میلیمتر از وسط دهانه بر تیرها اعمال شد. جزئیات بیشتری از سطح مقطع و نحوه­ آزمایش تیرها در شکل­های (۲-۱۵) و (۲-۱۶) نشان داده شده است.

شکل(۲-۱۵). سطح مقطع تیرها شکل (۲-۱۶). نحوه­ آزمایش تیرها
۹ عدد از این تیرها با صفحه­ی GFRP تقویت شدند که یک هفته در محلول هیدروکسید سدیم و دو هفته در بیرون از محلول نگهداری می­شدند. پس از ۶، ۱۲ و ۲۴ ماه قرار گیری در شرایط محیطی ذکر شده تیرها مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که تغییری در مقاومت و سختی تیرهای تقویت شده با صفحه­ی GFRP رخ نداده است اما، صفحه­­ی GFRP چسبیده شده به تیرهای بتن مسلح باعث افزایش مقاومت خمشی و شکل­پذیری این تیرها شده است.تفاوت این تحقیق یا تحقیق حاضر در این می­باشد که در این تحقیق اثر واکنش قلیایی سنگدانه­ها بررسی نشده است.
روستاسی[۳۱] [۲۹] مقاومت و میزان آسیب­پذیری صفحات GFRP را در محیط قلیایی مورد بررسی قرار داد و معلوم کرد که خواص مکانیکی GFRP هنگامی که در تماس با محلول قلیایی حل شده با pH مساوی ۱۳ قرار می­گیرد، رو به تنزل می­ گذارد. همچنین ایشان بیان کرد که یک کاهش قابل توجه در مقاومت کششی GFRP، در زمان قرارگیری صد ساعته در محلول هیدروکسید سدیم (۱mol/l) و در دمای ۲۳ درجه سانتی ­گراد رخ می­دهد.
بررسی آزمایشگاهی توسط کاتسوکی و یوموتو[۳۲] [۳۰] نشان داد که میلگردهای GFRP در محلول هیدروکسید سدیم (۱mol/l) در دمای ۴۰ درجه­ سانتی ­گراد، بعد از ۱۲۰ روز کاهش مقاومت ۷۰ درصدی نسبت به مقاومت نهایی دارد. تخریب الیاف FRP در محلول اسیدی و قلیایی در دماهای مختلف توسط یوموتو و نیشیمارا[۳۳] [۳۱] بررسی شده است. آزمایش در دماهای ۲۰، ۴۰ و ۸۰ درجه انجام شد، نتایج حاکی از این بود که الیاف کربن دارای مقاومت شیمیایی بالایی بوده و فقط کاهش ۲۰ درصدی در مقاومت کششی آنها در محلول اسید کلریدریک بعد از ۱۲۰ روز رخ می­دهد. مقاومت الیاف شیشه پس از ۹ ساعت نگهداری در دمای ۸۰ درجه­ سانتی ­گراد و محلول قلیایی هیدروکسید سدیم (۱mol/l) 96 درصدکاهش پیدا کرد. در نمونه­ الیاف آرامید با افزایش مدت قرارگیری در آب و دما، مقاومت کاهش پیدا کرد. مقاومت این الیاف حدود ۸۰ درصد در اسید هیدروکلریک و ۴۵ درصد در هیدروکسید سدیم بعد از ۹۰ روز کاهش پیدا کرد.
تعدادی از محققین تأثیر شرایط محیطی مختلف بر روی تیرهای بتن مسلح تقویت شده با FRP را مورد بررسی قرار دادند. برای مثال، چاجز[۳۴] و همکاران [۳۲] تیرهای بتن مسلح با ابعاد ۳۳۰*۲۸/۶*۳۸ میلیمتر را با الیاف AFRP، GFRP و CFRP تقویت و در شرایط محیطی مرطوب و خشک، یخ­زدن و آب­شدن جهت تغییرات مقاومت خمشی مورد بررسی قرار دادند. یک سیکل مرطوب- خشک با فرو بردن تیرها در ۴ درصد محلول کلرید­کلسیم برای ۱۸ ساعت، و خشک کردن نمونه­ها در دمای اتاق به مدت ۸ ساعت صورت گرفت. از سوی دیگر، سیکل یخ­زدن و آب­شدن با فرو بردن نمونه­ها در محلول کلریدکلسیم ۴ درصد، به مدت ۱۶ ساعت در یک منجمدکننده با دمای ۱۷- درجه­ سانتی ­گراد و سپس ۸ ساعت زمان آب­شدن در دمای اتاق صورت گرفت. تیرهای تقویت­شده با AFRP و GFRP، بعد از ۱۰۰ سیکل تر و خشک­شدن ، ۳۶ درصد کاهش مقاومت­ از خود نشان دادند در حالی­که تیرهای تقویت­شده با CFRP، ۱۹ درصد کاهش مقاومت داشتند. کاهش مقاومت بعد از ۱۰۰ سیکل یخ­زدن و آب­شدن برای تیرهای تقویت­شده با AFRP، GFRP و CFRP به ترتیب ۲۱، ۲۷ و ۹ درصد گزارش گردید. این بررسی نشان داد که عملکرد دراز مدت تیرهای تقویت شده با CFRP بهتر از نمونه­های تقویت­شده با AFRP و GFRP می­باشد.
توتانجی و ارتیز[۳۵] [۳۳] تیرهای بتنی با ابعاد ۳۰۰*۵۰*۵۰ میلی­متر که با صفحاتGFRP و CFRP در ناحیه­ی کششی تقویت شده بودند و در محیط­ مرطوب- خشک قرار داشتند جهت بررسی مقاومت چسبندگی بین صفحه­ی FRP و بتن را مورد آزمایش قرار دادند. یک سیکل مرطوب- خشک شامل قرار دادن نمونه­ها در محلول نمک طعام ۵/۳ درصد به مدت ۴ ساعت و ۲ ساعت خشک کردن آن­ها در دمای ۳۵ درجه­ سانتی ­گراد و رطوبت ۹۰ درصد می­شد. بعد از ۳۰۰ سیکل هنگامی که تیرها به صورت خمشی مورد آزمایش قرار گرفتند با جدا شدن صفحه­ی FRP از سطح تیر گسیخته شدند.آنها نتیجه گرفتند که تیرهای تقویت شده با CFRP در مقایسه با تیرهای تقویت شده با GFRP بار و خیز بیشتری را تحمل می­ کنند و همچنین نوع اپوکسی می ­تواند عامل مهمی در دوام دراز مدت تیرهای تقویت شده باشد.
گرین و بیزبی[۳۶] [۳۴] تأثیرات یخ­زدن- آب­شدن بر روی پیوند بین صفحات الیاف شیشه و بتن را بررسی کردند. سرانجام پس از ۳۰۰ سیکل یخ­زدن-آب­شدن، تیرها تحت خمش ۴ نقطه­ای قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که مد گسیختگی کلیه­ تیرها یکسان بود یعنی، با کنده شدن بخشی از بتن پایین تیر ( ضخامتی در حدود ۴/۱ اینچ) به همراه صفحه­ی GFRP گسیختگی رخ داد. همچنین نتیجه گرفته شد که یخ­زدن-­آب­شدن هیچ تأثیری بر اتصال سطح مشترک بتن و صفحه­ی GFRP ندارد.
اکنل[۳۷] و همکارانش [۳۵] تحقیقی در مورد اثر رطوبت سطحی، رطوبت نسبی و دما بر روی مقاومت اتصال بین بتن و پلیمر مسلح شده با الیاف انجام دادند. نتایج حاکی از این بود که رطوبت سطحی و رطوبت نسبی بالا و دمای پایین می ­تواند برای مقاومت اتصال بین بتن و پلیمر زیان­آور ­باشد.
الموسلام[۳۸] و همکارانش [۳۶] عملکرد استوانه­های بتنی دورپیچ­شده با صفحات کامپوزیتی GFRP تحت اثر شرایط محیطی مختلف را مورد بررسی قرار دادند. این نتایج نشان داد که قرار دادن نمونه­ها در معرض دمای بالای محیط بیرون و شرایط تر و خشک­شدن تأثیر کمی بر روی مقاومت فشاری آنها خواهد داشت. تأثیر محیط محلول قلیایی قابل توجه بود، به نحوی که نمونه­های نگه داشته شده در دمای بالا، تخریب بالایی در الیاف کامپوزیت از خود نشان دادند.
رن[۳۹] و همکارانش [۳۷] آزمایش­های یخ­زدن و آب­شدن بر روی سازه­های بتنی تقویت­شده با صفحات FRP انجام دادند و نتیجه گرفتند که مقاومت اتصال بین بتن و صفحات FRP تحت اثر سیکل­های یخ­زدن و آب­شدن کاهش می­یابد.
با توجه به مطالب ذکر شده در این فصل می­توان گفت:
اکثر تحقیقات انجام گرفته بر روی واکنش قلیایی شامل نمونه­های ملاتی و خمیری سیمان صورت گرفته است.
اغلب مقاومت فشاری به عنوان خصوصیات مکانیکی در اکثر تحقیقات بررسی شده است.
در آزمایش بررسی واکنش قلیایی- سیلیکاتی جهت تسریع در انجام واکنش و انبساط معمولاٌ میزان قلیایی معادل افزایش داده شده است که این خود ممکن است بر خصوصیات مکانیکی بتن تأثیر گذار باشد.
ترک­های نقشه­ای که در اثر انقباض بتن به وجود می­آیند هیچ ارتباطی با انجام واکنش قلیایی ندارند. این امر ممکن است اغلب اوقات باعث به اشتباه انداختن در تشخیص علت ترک­خوردگی گردد.
در تحقیقات ذکر شده اثر واکنش قلیایی سنگدانه­ها بر روی بتن­های تقویت شده توسط FRP صورت نگرفته است که این امر در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل سوم
مواد

مقدمه
وقتی دوام تیرهای بتن مسلح تقویت شده با GFRP تحت واکنش قلیایی سنگدانه­ها مورد بررسی قرار می­گیرد، شناخت ویژگی­های مصالح مصرفی مهم است. در این فصل تمام مواد و مصالح بکار رفته در این تحقیق تشریح می­گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ق.ظ ]




انائی المقدسّ انحطم
یا لفظاعه الألم ( اغانی افریقیا ، ص ۱۸۵ )
یعنی : شب اشک ، شب ندامت میلیونها گلی که زیـر پـاها لـگد مـال شـده اند ، چـهره کشتـه
شده ای که تبسم برلب دارد. عذابی که با دلتنگی آمیخته است ، در لبها غل و زنجیر است و کسی نمی تواند صحبت کند و بر پیشانی ها تازیانه می زنند ، همه اینها نهایت عذاب و شکنجه ای است که یک ملت به آن دچارند.
۵ – ۱۵ – مقابله با ظلم و ستم
فیتوری در قصیده ای تحت عنوان « حصاد شعب » می گوید :
و لقد قدرنا ، و غمَ بطشِ الأجنبیّ ، المستبِد
و لقد هدمنا ، کل ما فی الأمسِ من سجنٍ و قیدٍ
و لقد هزمنا ، کل ما فی الأرض ، من ضعفٍ و حقد
و لقد عقدنا فی طریقِ نضالِنا اکلیلَ ورد
یا شعَبنا … و خطاک اعصار …
و صوتُک صوتُ دعدٍ
وَ بیارِقُ الشهداءِ فوقَ ثراکَ من جدٍّ لجد
و الشمسُ حانیهٌ علیک ، تطلُّ فی تیهٍ و وجد
ترنو الیک … وأنت ثورهُ ثأئرین لخیرٍ قصد
لحیاهِ شعبٍ … و انتفاضهِ أمهٍ … و بناءِ مجد
و لتصبح الحریهُ الکبری
طریقَک دونَ حدّ
یا ملهِمَ الشعراء أروعُ شعر هم یومَ التحدیِّ
ماذا أقّدمه إلیک ؟
و أنت کلُّ الشعرِ عندی ( اغانی افریقیا ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ )
یعنی : علی رغم هجوم دشمن مستبد توانستیم و زندان و قید و بند گذشـته را ویـران کردیـم و
ضعف و کینه را شکست دادیم . او می گوید ای ملت ها صـدای شـما همچـون صـدای رعـد است و
بیرق های شهیدان بر روی خاک سرزمین است و خورشید نظاره گر این قیام بزرگ برای کسب آزادی بزرگ است او وطن خود را الهام بخش شعر خود می داند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
فیتوری در ادامه فریادها و اشعارش در قصیـده ای دیگر تحت عنـوان « اَغـانی إفریقـیا » مجدداً
ملتها را دعوت به مبارزه با ظلم و ستم کرده و می گوید :
یا أخی فی الشرقِ ، فی کلِّ سَکَن
یا أخی فی الأرضِ ، فی کلّ وطن
أنا أدعوک
فهل تعرِفُنی ؟
یا أخاً أعرِفُه … رغمَ المِحَن
إنّنی مزّقُت أکفانَ الدُّجَی
إنّنی هدّمتُ جُدرانَ الوَهَن
لم أعُد مَقبرهً تَحکی البلی
لم أَعُد ساقیهً تَبکی الدّمَن
لم أعُد عبدَ قَیودِی ( اغانی افریقیا ، ص ۳۳ )
او با دعوت از همه مشرق زمین و همه مردم در هر جایی که باشند از آنها می خواهد که همچون او علیرغم همه مشکلات کفن های تاریکی را پاره کنند و از بند ظلم و ستم خارج شوند. او در ادامه می گوید :
أناحیٌّ خالدٌ رغمَ الرَّدی
أنا حرٌّ و غَم قضبانِ الزَّمن
فاستِمع لی … إستمع لی
إنّما أُذُن الجیفهِ صّماُء الأذن
او در ادامه می گوید من زنده و جاویدانم به من گوش دهید اما گوش مردارها کر است.
فیتوری با اشاره به رنج و سختی که با آن روبرو بوده اند می گوید :
إن نکن سِرنا علی الشوکِ سنینا
و لقینا من أذاه مالقینا
إن نکنِ بتنا عُراهً جائعینا
أو نکن عِشنا حفاهً بائسینا
ان تکن قد أوهت الفأسُ قُوانا
فَوَقفنا نتحدّی السافطینا
إن یَکُن سخرَنا جلادُنا
فبنینا لأمانینا سُجُونا
و رفعناهُ علی أعناقِنا
و لثمنا قَدَمَیهِ خاشعینا
وَ ملأنا کأسَهُ من دَمِنا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:39:00 ق.ظ ]