بررسی موضوع سلامت در کنوانسیون های ژنو ١٩۴٩ و پروتکل-های الحاقی ١٩٧٧۲- فایل ... |
![]() |
بیماریهای روحی، درمان بیماران روانی، بازپروری و کمک به بازگشت آنها به جامعه دارای اهمیت به شمار میروند. (عبدالرزاق جزایری، ۱۳۸۱) سازمان بهداشت جهانی در برنامه های میان مدت خود ارتقاء بهداشت را بر پیشگیری و درمان مقدم میداند. ارتقاء استفاده از همه عوامل روانشناختی برای بالا بردن سطح بهداشت روانی جامعه است. (بیانزاده و بخشانی و بوالهری، ۱۳۷۸)
هرگونه استرس و اختلالی می تواند بر سلامت انسان تأثیر سوء داشته باشد. این موضوع در وضع قوانین و مقررات مورد توجه قرار میگیرد. به عنوان مثال افزایش سطح اشتغال، رفع فقر و بالا بردن سطح استاندارد زندگی عواملی هستند که بر سلامت افراد تأثیر مثبتی میگذارند. (بابایی، ۱۳۸۲) عوامل تأثیرگذار اجتماعی، اقتصادی، محیطی و سبک زندگی افراد به عنوان عوامل مهم و تعیین کننده سلامت و بیماری تلقی میگردد. (بابایی، ۱۳۸۲)
گستره بهداشت روان، بسیار فراگیرتر از تأمین خدمات برای بیماران روانی است. در جهانی که از خشونت، اعتیاد به مواد مخدر و سقوط اخلاقی در رنج است، پیشگیری از بیماریهای روانی و پیشبرد و تشویق روشها و رفتارهای سالمتر زندگی، اهمیت بیشتری دارد. (عبدالرزاق جزایری، ۱۳۸۱) مطالعه وضعیت سلامت روانی سازمان بهداشت جهانی، علاوه بر اهمیتی که در فراهم آوردن شواهد معتبر و پایانی که به سیاستگذاران بهداشتی در توزیع منابع جهت پاسخ دادن به نیازهای بهداشت روانی در سطح ملی و جهانی کمک می کند از جهتی دیگر نیز به خصوص برای کشورهای در حال توسعه ارزشمند است. (جمالی، ۱۳۸۹)
با توجه به اینکه بدون بهداشت روان دستیابی به سلامت غیرممکن است. (عبدالرزاق جزایری، ۱۳۸۱) سازمان بهداشت جهانی به ارائه رهنمودهایی جهت گسترش بهداشت روان در جامعه بهمنظور بالا بردن کشورها در گسترش خدمات بهداشت روانی مانند گسترش خدمات مداخله در بحران در جامعه، ادغام بهداشت روان در مراقبتهای بهداشتی اولیه، گسترش نیروی انسانی در بهداشت روان. (سازمان جهانی بهداشت، ۱۳۸۱) پرداخته است. با تهیه بانک اطلاعاتی از کتابها و مجلات، برگزاری دوره های آموزشی مورد نیاز پژوهشگران در سطوح ملی و منطقهای و همکاری با نهادهای ملی و بین المللی جهت یافتن آمار شیوع بیماریهای روانی در جوامع و نیازهای درمانی برآورده نشده بیماران و ناتوانی روشهای درمانی فعلی نیز اقداماتی در جهت کاهش نابرابری در ارائه خدمات بهداشتی و تحقق اهداف توسعهای سلامت انجام شده است.
دانش آموزان، بخش عظیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند. این گروه سنی گردانندگان جامعه فردا خواهند بود. افزون بر آن ارائه اطلاعات پزشکی و ارتقاء بهداشت در این گروه موجب انتقال اطلاعات به خانوادهها شده و زمینه گسترش ارتقاء بهداشت روانی به کل جامعه فراهم میگردد. به منظور تشویق و ترغیب مؤسسات بهداشتی و آموزشی و برای هماهنگ کردن تلاشهایشان برای ارتقاء بهداشت در سپتامبر ۱۹۹۵ در ژنو جلسهای تشکیل شد که در آن به نقش مدارس به عنوان وسیلهای که بهداشت و آموزش نسلهای آینده را تحت تأثیر قرار خواهد داد، تأکید شده است. (بیانزاده و همکاران، ۱۳۷۸)
واقعیت این است که اگر سلامت را فقط بیمار نبودن تلقی کنیم، خود را محدود ساخته نیازی برای ارتقاء و تغییر وضعیت سلامت احساس نخواهیم کرد و فقط به نبود بیماری بسنده خواهیم کرد. در حالی که برای مفهوم ارتقاء سلامت و سلامتنگری و سلامت کامل و همهجانبه در ابعاد فیزیکی و روانی و اجتماعی، پایانی متصور نیست و همواره برای دستیابی به آن باید کوشید. (بابایی، ۱۳۸۲)
۱-۲-۳- عملکرد سازمان بهداشت جهانی در ارتقاء سلامت و بهداشت
اصطلاح ارتقاء بهداشت نخستین بار در سال ۱۹۷۵ در گزارش لولاند معرفی شد. ارائه این گزارش توسط وزیر بهداشت و بهزیستی کانادا دورنمای نوینی را در بهداشت مطرح ساخت. سازمان بهداشت جهانی نیز در سال ۱۹۴۸ با هدف نهایی رساندن مردم به بالاترین سطح سلامتی ممکن نه صرفاً نبود بیماری بنیان گذاشته شد و در سیامین گردهمایی سالانه این سازمان در سال ۱۹۷۷ برای نخستین بار موضوع بهبود بهداشت به طور جدی مطرح شد. یک سال بعد سازمان بهداشت جهانی و یونیسف به طور مشترک کنفرانسی را در زمینه مراقبت اولیه بهداشتی برگذار کردند که در پایان کنفرانس، هر یک از ۱۳۴ کشور شرکت کننده بیانیه تاریخی آلماآتا را مورد تأکید قرار دادند. بیانیه آلماآتا، مراقبت بهداشتی اولیه را به عنوان کلید رسیدن به سطح بهداشتی قابل قبول در سراسر جهان دانست. (بیانزاده و همکاران، ۱۳۷۸)
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۸۶ نشستی بین المللی را برای بحث و آگاهی از شیوه های ارتقاء سلامت در اتاوا کانادا برگزار کرد و تعهد خود را به اصول «ارتقاء سلامت» اعلام نمود. این سازمان، موقعیتها و منابع و همچنین فعالیتهای کلیدی و لازم برای سلامت را تحت عنوان «منشور ارتقاء سلامت اتاوا» تدوین کرد و به این ترتیب برای دستاندرکاران سیاست اجتماعی برنامه های سلامت و توسعه را روشن نمود. (بابایی، ۱۳۸۲)
بیانیه اتاوا ارتقاء بهداشت را چنین تعریف می کند: فرایند توانمند کردن افراد تا آنجا که بر سلامتی و بهداشت خود کنترل بهتری داشته باشند و آن را افزایش دهند. برای رسیدن به سلامت کامل جسمانی، روانی و اجتماعی، هر فرد یا گروهی بایستی توانایی تشخیص آرزوها و برآوردن نیازها و رویارویی با خواستهای محیط را داشته باشد. (بیانزاده و همکاران، ۱۳۷۸)
راهبرد پیشنهاد شده در منشور اوتاوا شامل پنج زمینه فعالیت به شرح زیر بود:
۱- سیاستگذاری بهداشت عمومی؛
۲- ایجاد محیطهای حمایت کننده؛
۳- تقویت عملکرد جامعه؛
۴- رشد مهارت های فردی؛
۵- جهت دادن دوباره خدمات بهداشتی. (بیانزاده و همکاران، ۱۳۷۸)
در اولین کنفرانس بین المللی در آدلاید استرالیا (به سال ۱۹۸۸) سیاستهای عمومی و اجتماعی فعالیت همه بخشها برای ارتقاء بهداشت ترسیم شد و سرمایه گذاری در سلامت، توسعه اصلی این سازمان برای
سیاستگذاران قرار گرفت که از آن تحت عنوان سرمایه گذاری سودمند و پایدار نام برده می شود. در سال ۱۹۹۱ سومین کنفرانس بین المللی ارتقاء سلامت در شهر ساندزوال سوئد برگزار گردید که در آن به خلق محیطهای حمایتی توجه شده بود. در سال ۱۹۹۷ چهارمین کنفرانس بین المللی ارتقاء سلامت در جاکارتا اندونزی برگزار شد و برای ارتقاء سلامت در قرن بیست و یکم اولویتهایی تعیین گردید. و بالأخره پنجمین کنفرانس جهانی ارتقاء سلامت با عنوان ارتقاء سلامت: پر کردن شکاف نابرابری در سال ۲۰۰۰ در مکزیکوسیتی برگزار گردید و بر این نکته تأکید شد که نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی موقعیتهای سلامت را تضعیف کردند. به همین دلیل باید بر پرکردن شکاف نابرابری در داخل کشورها و بین آنها تمرکز کرد. (بابایی، ۱۳۸۲)
تاناهیل مدلی از ارتقاء بهداشت را در سه قلمرو فعالیت پیشنهاد می کند: آموزش بهداشت، پیشگیری و تأمین بهداشت. پیشگیری عموماً به معنی کاهش خطر ابتلا به بیماری است (پیشگیری از بروز رویدادها، پیامدها و عوارض یک بیماری و پیشگیری از رخداد دوباره بیماری). در حالی که آموزش بهداشت مفهومی است که ارتقاء بهداشت از آن برخاسته است. به طور سنتی آموزش بهداشت به آموزش افراد و پس از آن به آموزش گروه ها، جامعه و زمینه های اجتماعی ربط داده می شود. آموزش بهداشت در عملی ساختن فعالیتهای ارتقاء بهداشت نقش مهمی دارد ولی ارتقاء بهداشت حرکت به سوی سلامتی است. (بیانزاده و همکاران، ۱۳۷۸)
بررسی اپیدمیولوژیک بیماریها و مرگ و میرهای قابل پیشگیری به وضوح نمایانگر این حقیقت است که افت اساسی در بیماریها وقتی حاصل شده است که شرایط زیست محیطی و بهسازی محیط اتفاق افتاده است. عامل مؤثر دیگر در کنار بهسازی محیط، آگاهی و بهبود شرایط اقتصادی جامعه بوده است و هرگز تجهیزات پزشکی، دارو و درمان و پزشکان و پرستاران قادر به ایفاء چنین نقشی در سلامت و بیماری نبوده و نیستند و تأثیر آنان در مقایسه با این عوامل تعیین کننده اندک است. تحقیقات اخیر نشان داده است که مسکن نیز همچنان نقش خود را در سلامت بیماری حفظ نموده است. (بابایی، ۱۳۸۲) سلامت مردم از عوامل و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی تأثیر میپذیرد. هرچند این عوامل و مداخله در آنها فراتر از حیطه اختیارات سنتی پزشکی است، اما باید اذعان کرد بیشترین پیشرفتها در سلامت در دو قرن اخیر به طور عمده ناشی از پیشرفتهای اجتماعی اقتصادی بوده تا مداخلات پزشکی، هرچند بلافاصله باید افزود با سیاستهای بهداشتی و اجتماعی صحیح نیز میتوان بر شکاف درآمدی غلبه کرد. (بابایی، ۱۳۸۲)
۱-۳- اهمیت کمیته بین المللی صلیب سرخ در حفظ سلامت در مخاصمات
نخستین سازمان بین المللی که وظیفه نظارت و کنترل اجرای حقوق بینالملل بشردوستانه را در جهان بر عهده دارد، کمیته بین المللی صلیب سرخ[۸] است. این کمیته یک سازمان بشردوستانه است که در سال ۱۸۶۳ با هدف امداد مجروحان توسط هنری دونان[۹] پایهگذاری شد و به تدریج توسعه و گسترش یافت. اینک کمیته بین المللی صلیب سرخ متولی و مروج اصلی حقوق بینالملل بشردوستانه در جهان است. (سیاه رستمی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۳۹)
در تفسیر کمیته بین المللی صلیب سرخ در مورد کنوانسیون ژنو آمده است: یک معاهده حقوق بشردوستانه «قراردادی نیست که بر مبنای رابطه متقابل منعقد شده باشد» و هر طرف را فقط تا جایی که طرف دیگر تعهدات خود را انجام دهد در قبال آن قرارداد، ملزم سازد بلکه به بیان دقیقتر هر معاهده حقوق بشردوستانهای مجموعه ای از تعهدات یک جانبه است. (فلک، ۱۳۸۷، صص ۳۰ و ۳۱)[۱۰]
کمیته بین المللی صلیب سرخ طبق کنوانسیونهای ژنو ملزم شده تا نقش نظارت و رسیدگی به اجرای
کنوانسیونهای ژنو و پروتکلهای الحاقی را به عهده گیرد. کمیته بین المللی صلیب سرخ مسئولیت ویژه حمایت، ترویج، اجرا و توسعه حقوق بشردوستانه را به عهده دارد، اما به تنهایی مسئول نظارت بر پایبندی به حقوق بشردوستانه در هنگام درگیریهای مسلحانه نیست. این مسئولیت به عهده محاکم ملی و در صورت موجود بودن محاکم بین المللی است. (گروه نویسندگان، ۱۳۸۶، ص ۹۵)
نبود تعریفی از مخاصمه مسلحانه غیربینالمللی البته این نتیجه را در پی دارد که مقررات ماده ۳ مشترک در موقعیتهایی هم به اجرا گذارده شود که شاید واجد چنین وصفی نباشند. کمیته بین المللی صلیب سرخ بر همین اساس معتقد است ماده ۳ مشترک در موقعیتهای آشوب و بحرانهای داخلی هم قابل اجرا است. (دلخوش، ۱۳۸۷) هرچند که این ماده در موقعیتهای یاد شده، نه محدود کننده حق دولتها در سرکوب آشوب میباشد و نه موجب قدرت اضافی برای آشوبگران. از نظر کمیته ماده ۳ مشترک جز یادآوری چند قاعده «حداقلی» نیست که در قوانین داخلی بیشتر دولتها مقرر شده و رعایت آن در هر اوضاع و احوالی واجب است. (ضیایی بیگدلی، ۱۳۹۲، ص ۵۷) کمیته بین المللی صلیب سرخ در تفسیر ماده ۳ مشترک همین نظریه را مبنا گرفته و بسط داده است. عقیده به تکلیف شورشیان مبتنی بر این دلیل است که در زمینه حقوق بشر، افراد هم در سطح بینالملی طرف حق و تکلیف قرار میگیرند. چنین تکلیفی در واقع از طبیعت حقوقی بیشتر مقررات بشردوستانه نشأت میگیرد، بهخصوص ماده ۳ مشترک که طبعی فراگیر و جهانی دارد. (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، صص ۱۱۹ و ۱۲۰) قابلیت اعمال ماده ۳ مشترک، البته به شناسایی ویژه حکومت ذیربط که آشوبها در سرزمینش به سطح بالایی از شدت رسیده، منوط نیست. وجود مخاصمه مسلحانه مبتنی بر یک معیار عینی است و کمیته
بین المللی صلیب سرخ در متقاعد کردن مقامات ذیصلاح، از آن لحظهای که در پرتو قواعد حقوق بینالملل در این ارتباط ملزم تلقی میشوند، از نقش و کارکرد مهمی برخوردار است. (تاموشات، ۱۳۹۱، ص ۴۵۱)[۱۱]
کمیته بین المللی صلیب سرخ باید «وظایفی را که طبق کنوانسیونهای ژنو برعهده دارد انجام دهد، در اجرای صحیح حقوق بینالملل بشردوستانه قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه بکوشد و هر گونه شکایت درمورد تخطی از این حقوق را بپذیرد». (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، ص ۱۸۱) دفتر امور حقوقی کمیته بین المللی صلیب سرخ، بسیار پیشتر از کنفرانس ۱۹۴۹ یعنی دو سال قبل از آن در اجلاس کارشناسان چنین استدلال کرده بود: «حکومتها با امضا کنوانسیون، نه فقط خودشان را بلکه جملگی نفوس مملکت را که نماینده آن هستند به رعایت کنوانسیون پایبند می کنند. از این نکته میتوان نتیجه گرفت، هر فردی از جمعیت یک کشور که وارد یک جنگ داخلی می شود، خودبهخود متعهد به رعایت کنوانسیون است». (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، صص ۱۱۹ و ۱۲۰)
در ۸ ژوئن ۱۹۷۷ با مساعدت کمیته بین المللی صلیبسرخ دو پروتکل به عنوان پروتکلهای الحاقی به
عهدنامههای ۱۹۴۹ ژنو به تصویب رسید. (ضیایی بیگدلی، ۱۳۹۲، ص ۳۲) حذف نقش نهادهای بیطرفی چون کمیته بین المللی صلیب سرخ در راستای نظارت بر اجرای مقررات از بخش هفتم پیش نویس راجع به اعمال و اجرای پروتکل دوم نشانگر تغییر مهمی در رویه دولتها بود و دولتها را مجاز میداشت تا نقش این نهاد را تنها محدود به موضوعاتی کنند که تحتالشمول ماده ۳ مشترک است. (شفیعی بافتی و هنجنی، ۱۳۹۲، ص ۹۹)
شرط مارتنس[۱۲] در پروتکل الحاقی اول به عنوان یک مقرره آمده است اما در پروتکل دوم از چنین جایگاهی برخوردار نیست و فقط در مقدمه جای دارد؛ این تفاوت بیانگر پافشاری دولتها بر حفظ مخاصمات
غیربینالمللی تحت حاکمیت حقوق داخلی است در نتیجه نشان دهنده اکراه و بیمیلی آنها برای شناسایی و اعمال حقوق بشردوستانه در مورد این جنگهاست. (شفیعی بافتی و هنجنی، ۱۳۹۲، صص ۱۰۰ و ۱۰۱) اما
میتوان گفت که حق کمیته در پیشنهاد خدمت رسانی به قربانیان، در مخاصمات مسلحانه مذکور در پروتکل دوم نیز محفوظ است و قابل استناد، چرا که پروتکل دوم الحاقی، ماده ۳ مشترک را توسعه داده و تکمیل می کند و هدف از تصویب و اجرای آن بهبود حال قربانیان مخاصمات است بنابراین کمیته بین المللی صلیب سرخ همچنان می تواند خدمات خود را به هر یک از طرفهای متخاصم ارائه نماید. در واقع حقی که برای کمیته در ماده ۳ مشترک شناخته شده است بهمنزله شناسایی رویه دیرین این دستگاه نوعپروری است که سابقهاش به قرن نوزدهم برمیگردد. (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، ص ۱۸۰) حذف مقررات پیشنهادی کمیته بین المللی صلیب سرخ از پروتکل دوم هیچ تأثیری بر ماهیت عرفی قواعد مربوط به نحوه نبرد در مخاصمات داخلی ندارد. به عقیده بسیاری از حقوقدانان، حذف پیشنهادهای مزبور را نباید بهمنزلهی نبود مقررات عرفی در این زمینه دانست. (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، ص ۱۴۸)
در اجلاس ۱۹۷۰ کمیته به دنبال کاستن از دو گانگی قواعد میان قواعد حاکم بر مخاصمات مسلحانه داخلی و بین المللی بود. زیرا قواعد مزبور هدفی مشترک داشته که همانا، حمایت از انسانها در کشاکش درگیریها و منازعات مسلحانه است. اگر هدف این باشد دیگر نباید تفاوتی میان مخاصمات مسلحانه از لحاظ داخلی یا
بین المللی بودن آنها قائل شد. (شفیعی بافتی و هنجنی، ۱۳۹۲، ص ۱۲۸) در واقع، اگر در جستجوی «ارزش افزوده» پروتکل دوم الحاقی به لحاظ محتوایی باشیم، درمییابیم که پروتکل «به نحو قابل ملاحظهای بر تعهداتی که باید حین مخاصمات داخلی رعایت شوند، افزوده است». (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، ص ۵۲)
در کنفرانس بیستم کمیته صلیب سرخ سه اصل قطعنامه ۲۴۴۴ سال ۱۹۶۸ مجمع عمومی به عنوان اصول
لازمالاجرا در مخاصمات مسلحانه غیربینالمللی ذکر گردیدهاند. (دلخوش، ۱۳۸۷)
با ابراز نگرانی و هراس شدید از تخلفات عمدهای که در هنگام مخاصمات مسلحانه داخلی و همچنین
بین المللی صورت میگیرند، کنفرانس بین المللی صلیب سرخ در قطعنامه شماره ۲ کنفرانس تعهدی را که
دولتها در سرکوب و مجازات تخلفات از حقوق بینالملل بشردوستانه دارند یادآوری می کند و مصرانه از
آنها میخواهد که بر تلاش های انجامشده در سطح بین المللی برای محاکمه و کیفر دادن جنایتکاران جنگی بیفزایند. (ممتاز و رنجبریان، ۱۳۸۷، ص ۲۰۵)
حضور دولتهای حامی[۱۳]، مانع فعالیتهای بشردوستانهای که کمیته بین المللی صلیب سرخ یا دیگر
سازمانهای بیطرف بشردوستانه برای حمایت از قربانیان درگیری انجام می دهند، نخواهد بود. کاربرد این مقرره این است که دولتها میتوانند در هر زمان توافق کنند که وظایف بشردوستانهای را که به موجب کنوانسیونها بر عهده دولتهای حامی است به سازمانی که واجد تضمینات بیطرفی و کارآمدی باشد بسپارند. (کمیته
بین المللی صلیب سرخ ۱۳۹۰، ص ۸)
در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱، کمیته بین المللی صلیب سرخ به تمام کشورهای درگیر در جنگ خلیج فارس یادآور شد که استفاده از سلاح بیولوژیک به موجب مقررات حقوق بینالملل بشردوستانه ممنوع است. در سال ۱۹۹۴ این کمیته ممنوعیت مزبور را در جریان درگیریهای آنگولا یادآور شد. (هنکرتز و دوسوالدبک، ۱۳۸۷، ص ۳۹۴)[۱۴] کمیته بین المللی صلیب سرخ به کمک کارشناسان نظامی، فهرستی از اهداف مشروع نظامی را تهیه کرده است. (بند ۲ ماده ۵۲ پروتکل اول ژنو، اهداف مشروع نظامی) (شافع، ۱۳۸۰) کمیته بین المللی صلیب سرخ در سال ۱۹۹۹ گروهی از کارشناسان نظامی، حقوقی و سلاح پرتابی (بالستیک) را از چهار کشور تولیدکننده و انبارکننده گلولههای ۱۲.۷ میلیمتری (کشورهایی که از همه بیشتر از ممنوعیت آن صدمه میدیدند) گردهم آورد. کارشناسان دولتی که در مقام شخصی خود در جلسه شرکت کرده بودند، تأکید کردند که هدف قراردادن سربازان با این گلولهها که اثر قابل پیش بینی آن انفجار پس از برخورد و اصابت با بدن است، مغایر با اهداف اعلامیه سنپترزبورگ است. (هنکرتز و دوسوالدبک، ۱۳۸۷، ص ۴۱۴)
حقوق بینالملل بشردوستانه بر استفاده صحیح از نمادها و غیرقانونی بودن سوءاستفاده از آنها تأکید بسیار دارد. حتی اساسنامه دیوان بین المللی کیفری سوء استفاده از نمادهای رسمی کمیته بین المللی صلیب سرخ را جنایت جنگی خوانده است. دلیل این تأکید و توجه آن است که از آنجا که فقط افراد و اشیایی که در زمان جنگ به فعالیتهای امدادی، پزشکی و بشردوستانه مشغولند حق استفاده از این نمادها را دارد، لذا افراد در زمان جنگ به حاملان این نمادها اعتماد و اطمینان می کنند. (سیاه رستمی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۳۴)
۱-۳-۱- نقش کمیته بین المللی صلیب سرخ در حفاظت و حمایت از سلامت مجروحین و بیماران
کنوانسیون چهارم مقرر میداردکه قبل یا بعد از شروع درگیریها برای حمایت از مجروحان، بیماران و سالخوردگان، کودکان زیر ۱۵ سال، مادران باردار، مادران دارای کودکان زیر ۷ سال میتوان مناطق بیمارستانی و مناطق امن ایجادکرد. از دولتهای حامی یا کمیته بین المللی صلیب سرخ دعوت می شود که برای تسهیل ایجاد و شناسایی این نواحی و مناطق کمک و مساعدت کند. (کمیته بین المللی صلیب سرخ ۱۳۹۰، ص ۴۹) این وظیفه قدرتهای حامی و کمیته بین المللی صلیب سرخ است که مساعیجمیله خود را جهت تأسیس یا شناسایی مناطق یا نواحی بیمارستانی و امن در اختیار طرفهای مخاصمه قرار دهند. حق موسع کمیته بین المللی صلیب سرخ به ابتکار در مسائل بشردوستانه که در کنوانسیون ژنو مقرر شده به کمیته به خصوص قدرت ارائه پیشنهاد به طرفهای مخاصمه در هر زمان و تدارک کمک در ایجاد مناطق یا نواحی مورد حمایت را میدهد. (فلک، ۱۳۸۷، ص ۳۰۲)
جمعیت ملی صلیب سرخ یا هلالاحمر برای کمک به مجروحان، بیماران و کشتیشکستگان، توزیع اقلام امدادی و نظارت بر آسایش مردم با هر وسیلهای که در اختیار دارد، صلاحیت دارد. (کمیته بین المللی صلیب سرخ ۱۳۹۰، ص ۶۰) طرفهای درگیری نیز باید کلیه اطلاعات موجود را که می تواند به تشخیص هویت مجروحان، بیماران و مردگانی که در دست آنها هستندکمک کند، ثبت کنند: دولتی که این افراد به آن وابسته یا تبعه آن هستند، شماره هنگ، نام فامیل و نام کوچک، تاریخ تولد، تاریخ و مکان دستگیری و نوع اعمالی که نسبت به آنها انجام شده و امثال آن. این اطلاعات سریعاً باید به دفتر بین المللی مذکور در کنوانسیون سوم برای انتقال به طرف دیگر جنگ بویژه از طریق آژانس مرکزی جستجوی کمیته بین المللی صلیبسرخ[۱۵] ارسال شود. (کمیته
بین المللی صلیب سرخ ۱۳۹۰، ص ۱۳)
۱-۳-۲- جایگاه سلامت غیرنظامیان در کمیته بین المللی صلیب سرخ
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 04:16:00 ق.ظ ]
|