کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



وقتی معنای علت تامه درست در نظر گرفته شود، ضرورت وجود معلول برای این علت بدیهی خواهد بود.
دانلود پایان نامه
وقتی یکشی از اشیاء به ذات خود سبب وجودشی دیگری باشد تا زمانی که ذاتش باقی است این سببیت ادامه دارد. پس اگر دائم الوجود باشد معلولش نیز همیشگی خواهد بود. این همان چیزی است که حکماء آن را ابداع می‌نامند. یعنی بودنشی بدون ماده قبلی. (ابن‌سینا، الهیات شفا، ص ۲۶۶) {۳۹}
بنابراین خداوند به عنوان عله العلل اگر موجود باشد، صدور و فیضان معلول از او واجب می‌شود. وقتی واجب موجود باشد، وجود یک عالم به عنوان اثر این علت ضروری است. از این همبودی هیچ گونه نقص و مساواتی میان واجب و عالم ایجاد نمی‌شود، چراکه این دوام و همیشه بودن اثری از اثرات علت است که به عنوان معلول در نظر می‌آید.
انوار قاهره همیشگی هستند. تأثیر در معلول اول بالضروره ازلی است، زیرا یا صدورش از واجب لازم است و یا ممتنع. احتمال دوم محال است وگرنه هرگز حاصل نبود پس احتمال اول متعیّن خواهد شد. معلول اول اگر در وجود خود متوقف بر چیزی غیر از واجب الوجود نباشد صدورش حتمی است. بخاطر استحاله جدایی معلول از علت. امّا اگر در وجود خود متوقف بر چیزی غیر از واجب الوجود باشد صدورش ممنوع است بدلیل لزوم وجود معلولی غیر از معلول اول. بنابراین عالم دائمی است به دوام واجب الوجود و از معیت دوشی مساوات آن‌ها لازم نمی‌آید. برای روشن شدن این موضوع جسم نیر و شعاع آن را در نظر بیاور. هر زمانی که نیر باشد شعاع آن نیز موجود می‌شود. عالم نیز همیشه با خدا بوده و از این محال لازم نمی‌آید. (قطب الدین شیرزای، شرح حکمه الاشراق، ص ۳۷۸) {۴۰}
الف) برهان تمانع
«لَوْ کان فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَان اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یصِفُونَ.»(قرآن، انبیاء (۲۱)، (۲۲))
وقتی دو خالق در جهان وجود داشته باشد، اگر شروع به ایجاد کنند و با یکدیگر تفاهم داشته باشند، خلاف فرض لازم می‌آید. زیرا وقتی ذات آن‌ها با یکدیگر متفاوت است، باید علائق و آثار هریک جدای از دیگری باشد. به عبارت دیگر در این حالت تمانع لازم می‌آید.
اگر شروع به کار آن‌ها به صورت مستقل باشد، یا توارد علل مختلف بر معلول واحد، و یا ترجیح بلا مرجح پیش خواهد آمد. اگر در فعالیت خودشان تقسیم به کار کرده و هریک مشغول به کاری شوند، در اینجا واجب الوجود بالذات بودن آن‌ها و صدور تمامی کمالات از آن‌ها، با محدود بودن خالقت آن‌ها منافات دارد.
توضیح تفصیلی:
یکی از براهینی که ملاصدرا برای اثبات توحید ذاتی واجب الوجود از آن استفاده می‌کند، برهان تمانع است. وی در کتاب المبداء و المعاد در فصل «إله العالم لا شریک له فی الایجاد»، بیان می‌کند که اگر یک مبداء در عالم وجود داشته باشد، بالضروره واجب الوجود نیز یکی خواهد بود.
اگر واجب الوجود متعدد باشد لازم می‌آید اثر هریک بعینه اثر دیگری هم باشد. هر دو واجب الوجود هستند که معنای واحدی است پس اگر معلولی را به‌یکی از آن‌ها بغیر از دیگری استناد دهیم ترجیح بلا مرجح خواهد بود و اگر صدورش از هر دوی آن‌ها باشد لازم می‌آید صدور واحد شخصی از متععد. هر دو حالت نحال است پس تعدد واجب الوجود نیز محال است. (ملاصدرا، المبداء و المعاد، ص ۵۲) {۴۱}
اگر واجب متعدد باشد، آنگاه جایز است که فعل واجب اول دقیقاً، فعل واجب دوم نیز باشد. هر دوی آن‌ها واجب هستند و از طرفی هم وجوب وجود عین ذاتشان است، بنا براین اثر آن دو مطابق یکدیگر است. وقتی انتساب اثر یکی از آن‌ها، دقیقاً قابل انتساب به دیگری هم هست، منسوب کردن اثر به‌یکی از این دو ترجیح بلا مرجح است؛ در حالت دوم صدور از هر دوی آن‌ها، موجب صدور معلول از دو علت مختلف می‌شود که هر دو حالت باطل است، پس تعدد واجب نیز منتفی می‌شود. (ملاصدرا، الحکمه المتعالیه، ج ۶، ص ۹۸)
وقتی رابطه بین اجزاء عالم و همین طور تلازم بین علت و معلول مشخص شود، وحدت حقیقی عالم اثبات خواهد شد. این رابطه ضروری میان اجزاء تنها با وجود مبداء واحد امکان پذیر است و از وجود توحید در خلقت، توحید در ذات به دست می‌آید.
در حکمت اشراق و حکمت متعالیه معلول عین ربط به علت است. اگر دو خدا بخواهند موجودی را خلق کند، یک هستی واحد دو وجود و دو واقعیت دارد، در حالی که ممکن نمی‌تواند به بیش از یک علت منسب باشد، زیرا در این صورت تعدد وجودی معلول به تعدد وجودی علت‌ها خواهد بود. وجود یک فرد یک موجودیت متفرد است و موجودیت، همان منتسب شدن به واحد است. اگر فرض افتقار به بیش از یک علت درست باشد، هر واحدی از این موجود متعدد نیز دچار تعدد می‌شود که مستلزم تسلسل خواهد بود. بطلان این فرض به گونه ای دیگر نیز قابل اثبات است؛ وقتی معلول واحد دو علت داشته باشد، در عین حال که به‌یکی باید وابسطه باشد، در همان حال وابسطه نیست. وقتی معلول به علت اول وابسطه است در همان زمان به علت دوم وابسطه نیست و وقتی معلول به علت دوم وابسطه است در همان زمان به علت اول وابسطه نیست و حال اینکه معلول در وجود خود نیازمند به علت و عین ربط به او است. بنابراین توارد علل مختلف بر معلول واحد مستلزم تناقض نیز خواهد بود.
میرداماد نیز از این برهان در نفی شریک از ذات واجب الوجود استفاده کرده و چنین می‌گوید:
استناد معلول واحد خواه واحد بالنوع باشد و یا واحد بالشخص، محال است. دلیل بطلان آن ربط دادن یک طبیعت واحده به دو طبیعت مختلف است؛ اگر خصوصیتی در یکی از این دو طبیعت وجود دارد که در ایجاد معلول مؤثر است، پس معلول نباید با طبیعت دیگر هم ایجاد شود. اگر علت ایجاد معلول یک امر مشترک میان طبایع مختلف است، پس دیگر این علت‌ها خصوصیتی ندارند و اطلاق علت برآن‌ها مجاز است. (میرداماد، التقدیسات، ص ۱۱۶)
ملاصدرا در اسفار به دنبال اثبات وحدت حقیقی عالم است، همان چیزی که در فلسفۀ او نیز مدلل شده است؛ بر خلاف برهان کتاب مبداء و المعاد و برهان ایجی که بیشتر بر مشی کلامی حرکت شده و اشاره ای به این مطلب نشده است.
علامه طباطبایی نیز، پس از اثبات وحدت عالم و اینکه عالم ماده، معلول عالم مجرد از ماده است و در نهایت به‌یک مبداء واحد ختم خواهد شد، به استدلال در توحید ذاتی پرداخته و می‌گوید:
اگر ارباب مدبر عالم کثیر باشد از طریق دیگری امر منجر به محال می‌شود و آن فساد نظام عالم است. کثرت محقق نیست مگر در ضمن آحاد و واحدی نیست مگر در تمییز بعضی نسبت به بعض دیگر و تمییز هیچگاه حاصل نمی‌شود مگر به خاطر جهت ذاتی که افاده مغایرت کند با دیگر آحاد. سنخیت میان فعل و فاعل اقتضای تفاوت در میان فعل هر کدام موجب حصول تفاوت در میان فعل‌ها خواهد شد. حتی اگر هر قسمت از عالم توسط یک واجب الوجود فعلیت یابد باز هم شدت تلازم میان اجزاء عالم مانع صحت آن خواهد بود. (طباطبایی، نهایه الحکمه، ص ۲۸۱) {۴۲}
وقتی چند خدا وجود داشته باشد اگر حقیقت آن‌ها یکی باشد وجود کثرت منتفی است و اگر مباین از یکدیگر باشند، باید متمایز به تمام الذات باشند. بدلیل انحصار انواع مجرده در فرد، جایی برای تمایز به بعض الذات و یا اعراض نیست. اگر به تمام الذات متباین باشند، بدلیل سنخیت بین علت و معلول باید بین اجزاء عالم هیچ گونه تناسبی وجود نداشته باشد، در حالی که تالی باطل است و در نتیجه مقدم، یعنی تعدد إله نیز باطل می‌شود.
همان طور که برهان تمانع در کتب فلسفی مورد توجّه قرار گرفته است، مکاتب مختلف کلامی همچون معتزله، اشاعره و امامیه نیز برای اثبات توحید ذاتی از این برهان کمک گرفته‌اند. برای مثال ابوالحسن اشعری برهان تمانع را این چنین شرح می‌دهد: «اگر دو خداوند وجود داشته باشد نمی‌توانند از روی نظم و ترتیب، عالم را اداره کنند، در حالی که عالم موجود دارای اتقان است، پس فرض دو خدا ممتنع است.» (اشعری، اللمع…، ص ۱۴)
از میان متکلمین امامیه نیز گروهی با در نظر گرفتن تقریرهای فلسفی برهان تمانع به ذکر تقریر کلامی آن پرداخته‌اند. برای مثال ایجی پس از ذکر طریق حکماء به بیان طریق متکلمین پرداخته و به دو صورت این برهان را تقریر می‌کند:
بیان اول: وقتی دو خدا وجود داشته باشد، ممکنات نسبت به آن‌ها یکسان هستند، زیرا هر دوی آن‌ها به صورت مساوی مقتضی برای ایجاد کردن ممکنات را دارند. ممکنات نیز به هر دوی آن‌ها حالت یکسانی را دارند. در این حالت هر ممکنی به دست دو خدا ساخته شده که این امر مخالف قوائد علیت است. ویا این معلول به دست یکی از آن‌ها ساخته شده که باعث ترجیح بلا مرجح خواهد شد که بطلان آن نیز واضح است.
بیان دوم: اگر دو خداوند وجود داشته باشد، وقتی یکی قصد ایجاد چیزی را داشته باشد، ارادۀ خلاف آن برای خدای دوم یا ممکن است یا ممتنع.
۱) اگر ارادۀ خدای دوم ممکن باشد، نباید از وقوع یک امر ممکن محالی محقق شود؛ امّا وقتی خدای دوم تصمیم بر خلق و ایجاد چیزی ضد ارادۀ خدای اول می‌گیرد، چند حالت پیش خواهد آمد؛ اول: هر دو اراده محقق شوند که لازمه آن اجتماع ضدین است. دوم: هیچ یک تحقق نیابد که در این صورت هر دو إله ناتوان هستند. سوم: اگر فقط یک اراده محقق شود، قطعاً دیگری ناتوان خواهد بود، که وجود این حالت برای واجب الوجود محال است.
۲) اراده خدای دوم ممتنع باشد. این حالت دلیل بر عدم توانایی واجب الوجود خواهد بود. در اینجا دیگر این موجود واجب الوجود نخواهد بود.
در تمامی صور گذشته مشخص شد که از فرض تحقق یک ممکن الوجود، با وجود بیش از یک إله، محال واقع می‌شود.« وقتی دو إله متفاوت با اراده‌های مغایر با یکدیگر وجود داشته باشد، از یک امر ممکن، محال لازم می‌آید. بنابرای تعدد إله باطل می‌شود.» (الایجی، شرح مواقف، ج ۴، ص ۴۳)
یکی دیگر از تقریرهای کلامی برهان تمانع بیان تفتازانی است. او در شرح المقاصد در ضمن عنوان طریق المتکلمین فی نفی التعدد و التکثر، هفت صورت را ذکر می‌کند که سه صورت آخر آن مناسب با برهان تمانع است؛ برای نمونه به‌یک صورت آن اشاره می‌شود.
اگر دو إله وجود داشته باشد، حتماً دارای اوصاف اولوهیت نیز هستند. حال اگر هر دو بخواهند یک امر ممکن را مقدور را ایجاد کنند، این خلق یا بدست هر دوی آن‌هاست که لازمۀ آن توارد علل تامه گوناگون بر معلول واحد است؛ یا خلقت امر مقدور بدست یکی از آن‌ها خواهد بود که در این صورت ترجیح بلا مرجح پیش می‌آید. (التفتازانی، شرح المقاصد، ج ۴، ص ۳۷)
معمولاً در تقریرهای کلامی این فرض مطرح می‌شود که امکان موافقت بین ارادۀ این دو واجب نیز وجود دارد. امّا همین احتمال که امکان مخالفت اراده‌ها عملاً وجود دارد، برای ابطال فرض تعدد إله کافی است. این اشکال در تقریرهای فلسفی برهان تمانع مطرح نیست.
وحدت خالق و وحدت واجب:
با برهان تمانع وحدت خالق و رب اثبات می‌شود و نه وحدت واجب الوجود. آیا وحدت خالق مستلزم وحدت ذاتی هم هست یا خیر؟
ربوبیت ایجاد رابطه میان اشیاء و یا همان خلقت است. خلقت چیزی جز بر قراری ارتباط نیست، تنها کسی می‌تواند میان موجودات ارتباط بر قرار کند که از کنه ذات آن‌ها با خبر باشد و خالق آن‌ها به حساب بیاید. در این صورت فقط خالق است که می‌تواند رب باشد.
خداوند در هر آن به موجودات، هستی را افاضه می‌کند. وجود فقری، حرکت جوهری و آیاتی از قرآن نذیر آیۀ شریفۀ «کلَّ یوْمٍ هُوَ فی‌شان» همگی دلالت بر این مطلب دارد. بدین ترتیب وقتی توحید در خالقیت ثابت شد، توحید در ربوبیت نیز اثبات می‌شود. لازم بذکر است که مشرکان معتقد به وجود یک رب که دخالتی در امور ندارد، بودند. آن‌ها خالقیت او را می‌پذیرفتند ولی منکر ربوبیت او هستند. ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفاً. امّا همان طور که گذشت با تبیین معنای ربوبیت و قائدۀ امتناع تخلف معلول از علت این اعتقاد باطل خواهد شد.
یکی از قوائد فلسفی قائدۀ الواحد است. توضیح این قانون به صورت مختصر در ضمن یک سؤال و جواب از کتاب مباحثات ابن‌سینا بیان می‌گردد.
سؤال: در بیان قائده «از واحد چیزی غیر از واحد صادر نمی‌شود» گفته شده: اگر از چیزی که ب از آن صادر می‌شود موجود دیگری بنام ج صادر شود، لازم می‌آید از صادر کننده ب چیز دیگری بنام لا ب صادر شود. این محال است. جواب: هر مفهومی از یک حیثیت صادر شده است و برای هر یک اضافه ای غیر از دیگری است. مفهوم‌های مختلف نشان دهنده حقیقت مختلف آن‌هاست. پس هر دوی آن‌ها را لازم خواهد داشت. (ابن‌سینا، المباحثات، فقره ۲۶، ج ۱، ص ۱۱۲) {۴۳}
وقتی یک امر واحد موجود باشد، معلولی به عنوان معلول «الف» از او صادر می‌شود. کسی که این قائده را قبول ندارد، قائل به صدور معلولی به عنوان معلول «ب» از امر موجود است؛ یعنی هر دو معلول از یک موجود صادر می‌شوند. از طرفی «الف» غیر از «ب» است و یا به عبارت دیگر هر کدام از این دو معلول برای تشخص باید غیر از دیگری باشند. وقتی مخالف می‌گوید یک امر واحد می‌تواند منشاء دو امر متناقض باشد، در واقع او واحد را موجب تناقض محال دانسته که بطلان چنین حالتی واضح است.
مفاد عکس قائده الواحد این است که وقتی عالم واحد باشد، خالق و صانع نیز واحد می‌شود.
از یک علت بیش از یک معلول صادر نمی‌شود عکس آن هم صحیح است یعنی یک معلول ممکن نیست از دو علت صادر شود. البته مقصود علت تامه است نه ناقصه. چون یک علت برای ایجاد معلول کافی است و علت دیگر در آن مؤثر نخواهد بود. و برای معلول یک بار وجود تعقل می‌شود نه بیش از آن. و فی الوحده النّوعیه لا عکس. (شعرانی، شرح تجرید الاعتقاد، ص ۱۲۷)
وقتی بین خالقیت و ربوبیت تلازم باشد، توحید در ربوبیت نیز ثابت می‌شود و در نتیجه تعدد إله باطل خواهد شد.
ب) برهان فرجه:
مرحوم آقا بزرگ تهرانی در کتاب شریف الذریعه در باب شبهه ابن‌کمّونه و پاسخ‌های آن به بیان پاسخ ملأ صالح مازندرانی در کتاب بدایع الحکمه بر مبنای اصالت ماهیت می‌پردازد. امّا نویسندۀ این مقاله پاسخ مرحوم ملأ صالح مازندرانی را در این کتاب نیافتم لذا به شرح حدیث شریف فرجه پرداختم.
هو تألیف الفیلسوف المعاصر محمد صالح بن فضل الله المازندرانی الحائری المولد السمنانی المسکن المعروف بالعلامه ۲۵ : ۵۹ . اختار فیه رأی القدماء کابن‌سینا والخیام والسهروردی (شیخ الاشراق ) والخواجه الطوسی وغیرهم من القول بأصاله الماهیه واعتباریه الوجود . فشرح فیه رساله للخیام فی « أصاله الماهیه » . وقال : ان دفع شبهه ابن کمونه » وهو دلیل الثنویین لاثبات المبدئین المتضادین « لا یحتاج إلی الالتزام بأصاله الوجود بل یندفع بدلیل الفرجه المنقول عن الإمام الصادق (ع). (تهرانی (آقا بزرگ)، الذریعه، ج ۲۵، ص ۵۹)
علاوه بر این عدۀ دیگری از علماء نیز به این مطلب که حدیث فرجه می‌تواند یک جواب کامل برای شبهه ابن‌کمّونه باشد، اعتراف کرده‌اند.
به خوبی روشن است که سؤالی که در این روایت طرح شده «یلزمک ان ادعیت اثنین» همان متن شبهه ابن‌کمّونه است و جواب درستش هم همان جوابی است که امام (ع) فرموده و عجب این است که از این نکته غفلت شده و شبهه ابن‌کمّونه بعنوان یک شبهه ابتکاری تلقی شده و جواب درستی هم به آن داده نشده است و مرحوم ملاصدرا در ضمن شرح همین حدیث اشاره‌ای به آن کرده و اعتراف کرده است که جواب این شبهه بسیار مشکل است و از طرح جواب به آن طفره رفته است و در وادی فلسفه خود گم شده است.
علامه شعرانی در توضیح این حدیث و اینکه این برهان جواب شبهه ابن‌کمّونه است، می‌گوید: «و اهل فن گویند این شبهه جز با اصول صدر المتالهین دفع نمی‌شود و اگر از اصول او صرف نظر کنیم باید به دلیل نقلی مانند آیات قرآن و روایات متمسک شویم و برای آن تمسک به نقل کافی است.» (شعرانی، شرح تجرید الاعتقاد، ص ۴۰۴)
توضیح برهان فرجه:
امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به‌یک زندیق دربارۀ توحید خداوند چنین فرمودند:
لا یخلو قولک: انهما إثنان منان یکونا قدیمین قویین أو یکونا ضعیفین أو یکون أحدهما قویاً و الآخر ضعیفاً، فان کانا قویین فلم لا یدفع کل واحد منهما صاحبه و یتفرد بالتدبیر و ان زعمتان أحدهما قوی و الآخر ضعیف ثبت انه واحد کما نقول، للعجز الظاهر فی الثانی، فان قلت: انهما إثنان لم یخل منان یکونا متفقین من کل جهه او مفترقین من کل جهه فلما رأینا الخلق منتظماً و الفلک جاریاً و التدبیر واحداً والیل و النهار و الشمس و القمر، دل صحه الامر و التدبیر وائتلاف علیان المدبر واحد ثم یلزمک ان ادعیت إثنین فرجه ما بینهما حتب یکونا إثنین فصارت الفرجه ثالثاً بینهما قدیماً معهما فیلزمک ثلاثه لزمک ما قلت فی الاثنین حتی تکون بینهم فرجه فیکونوا خمسه ثم یتناهی فی العدد الی ما لا نهایه له فی الکثره ….(کلینی، الکافی، ج ۱، ح ۵، ص ۸۰)
«ملاصدرا معتقد است از این حدیث سه مطلب اساسی قابل برداشت است : ۱ - اثبات وجود خدا ۲ - اثبات ماهیت خداوند که انیت محض است ۳ _اثبات توحید و نفی شریک.»(عصار، مجموعه آثار با حواشی مقدمه و تصحیح آشتیانی، ص ۲۴۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 08:14:00 ق.ظ ]




منبع: داده ­های پژوهش
تحلیل داده های جدول ۴-۵ به شرح زیر می باشد:

 

    • متغیر کنترل خروجی؛ دارای میانگین (۹۱/۴)، میانه (۰۰/۵)، انحراف معیار (۱۴/۱) و واریانس (۳۱/۱) می­باشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۰۰۵/۰-) است که نشان می­دهد این متغیر دارای چوله به چپ است. از آن­جایی که قدرمطلق این ضریب کمتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت بسیار اندکی با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۴۴/۰-) می­باشد که نشان­دهنده کوتاه تر بودن (پراکندگی بیشتر) توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت اندکی با توزیع نرمال دارد.

 

    • متغیر کنترل فعالیت؛ دارای میانگین (۸۷/۴)، میانه (۰۰/۵)، انحراف معیار (۳۶/۱) و واریانس (۸۵/۱) می­باشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۱۸/۰) است که نشان می­دهد این متغیر دارای چوله به راست است. از آن­جایی که قدرمطلق این ضریب کمتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت بسیار اندکی با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۷۱/۰-) می­باشد که نشان­دهنده کوتاه تر بودن (پراکندگی بیشتر) توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی بیشتراز مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت زیادی با توزیع نرمال دارد.

 

    • متغیر کنترل ظرفیت؛ دارای میانگین (۹۰/۴)، میانه (۰۰/۵)، انحراف معیار (۱۵/۱) و واریانس (۳۲/۱) می­باشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۰۱/۰) است که نشان می­دهد این متغیر دارای چوله به راست است. از آن­جایی که قدرمطلق این ضریب کمتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت بسیار اندکی با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۰۸/۰) می­باشد که نشان­دهنده بلندتر بودن (پراکندگی کمتر) توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت اندکی با توزیع نرمال دارد.

 

    • متغیر گرایش کارآفرینانه؛ دارای میانگین (۹۱/۴)، میانه (۰۰/۵)، انحراف معیار (۱۲/۱) و واریانس (۲۵/۱) می­باشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۰۲/۰-) است که نشان می­دهد این متغیر دارای چوله به چپ است. از آن­جایی که قدرمطلق این ضریب کمتر از مقدار (۵/۰) است، از نظر قرینگی دارای تفاوت بسیار اندکی با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۳۵/۰-) می­باشد که نشان­دهنده کوتاه تر بودن (پراکندگی بیشتر) توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت اندکی با توزیع نرمال دارد.

 

    • متغیر مشتری مداری؛ دارای میانگین (۹۳/۴)، میانه (۰۰/۵)، انحراف معیار (۱۴/۱) و واریانس (۳۱/۱) می­باشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۲۰/۰-) است که نشان می­دهد این متغیر دارای چوله به چپ است. از آن ­جایی که قدرمطلق این ضریب کمتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت بسیار اندکی با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۱۷/۰-) می­باشد که نشان­دهنده کوتاه تر بودن (پراکندگی بیشتر) توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت اندکی با توزیع نرمال دارد.

 

    • متغیر جذابیت بازار؛ دارای میانگین (۹۵/۴)، میانه (۰۰/۵)، انحراف معیار (۲۴/۱) و واریانس (۵۵/۱) می­باشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۰۴/۰-) است که نشان می­دهد این متغیر دارای چوله به چپ است. از آن ­جایی که قدرمطلق این ضریب کمتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت بسیار اندکی با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۱۷/۰-) می­باشد که نشان­دهنده کوتاه تر بودن (پراکندگی بیشتر) توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت اندکی با توزیع نرمال دارد.

 

۴-۳ آمار استنباطی
۴-۳-۱ بررسی نرمال بودن داده ­ها
برای اجرای روش­های آماری و محاسبه آماره آزمون مناسب و استنتاج منطقی درباره فرضیه ­های پژوهش؛ مهمترین عمل، قبل از هر اقدامی انتخاب روش آماری مناسب برای پژوهش است. برای این منظور آگاهی از توزیع داده ­ها از اولویت اساسی برخوردار است. برای همین­ منظور در این پژوهش از آزمون معتبر کلموگروف- اسمیرنف برای بررسی فرض نرمال بودن داده ­های پژوهش استفاده شده­است. این آزمون باتوجه به فرضیات زیر به بررسی نرمال بودن داده می پردازد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
H0داده ­ها دارای توزیع نرمال هستند.
H1داده ­ها دارای توزیع نرمال نیستند.
نحوه داوری با توجه به جدول آزمون کلموگروف- اسمیرنف بدین صورت است که اگر سطح معنی­داری (sig) برای کلیه متغیرها بزرگتر از سطح آزمون (۰۵/۰) باشد توزیع داده ­ها نرمال می­باشد. همچنین می­توان از قضیه حد مرکزی نرمال بودن متغیرها را سنجید. در این قضیه هرگاه حجم نمونه بزرگتر از ۳۰ باشد می­توان توزیع داده ­ها را نرمال در نظر گرفت.
جدول(۴-۶). آزمون کلموگروف- اسمیرنوف متغیرهای تحقیق

 

متغیر کنترل خروجی کنترل فعالیت کنترل ظرفیت گرایش کارآفرینانه مشتری مداری جذابیت بازار
حجم نمونه ۱۸۰ ۱۸۰ ۱۸۰ ۱۸۰ ۱۸۰ ۱۸۰
پارامترهای توزیع نرمال میانگین ۹۱/۴ ۸۷/۴ ۹۰/۴ ۹۱/۴ ۹۳/۴ ۹۵/۴
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




۲- اگر کار جزئی و تقسیم شده که فاقد فایده و معنی است، بتواند برخی نیازهای روابط اجتماعی را برآورده سازد، نمیتواند نیازهای دراز مدت و عمیق افراد را که میخواهند تمامی نیروهای فکری بالقوه خود را تحقق بخشند پاسخگو باشد.
۳- کاری که بر حسب نیازهای مذکور در نظر گرفته شود، برای صاحب آن امکاناتی فراهم میسازد تا بتواند همه استعداد و ظرفیت خود را به کارگیرد(قدرت تصمیم گیری، خود کفایی و استقلال، مسئولیت) و این پایه قراردادی خواهد بود که از نظر روانشناسی جاذبه بیشتری دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴- فردی که با چنین قرارداد روانشناختی به کارش دلبستگی و پیوند پیدا کند، خود کنترل خواهد شد و سبک تازهای از روابط با سازمان برقرار خواهدکرد و خود را شریک سازمان خواهد دانست. در این صورت است که هدفهای کارگر و هدفهای سازمان به طور عمده با یکدیگر منطبق خواهد شد.
۵- در قراردادهای عادی و معمولی فرد بیتفاوت، منفعل و تحت کنترل و نظارت و اداره سازمانی است که بیرون از وجود او شکل گرفته است، اما در وضعیت مورد نظر خود ضرورتا فعال، مبدع و موثر میگردد و میتواند استعدادهای خلاق خود را بکار گیرد(۵۲ و۷۲).
در مجموع چنین نظریهای ما را به آنچه بنیان به کارگیری منابع انسانی خوانده شده است، هدایت خواهد کرد. بالاخره با رعایت این اصول امکان ایجاد شیوه تازهای در روابط بین کار، سازمان و کارگر بوجود میآید که بر اساس آن به جای موافقتهای گذرا، توافق عمیقتری که بر اساس عوامل انگیزشی فرد استوار است حاصل میشود(۶۳).
انتظارت شغلی، از جمله متغیرهای مهمی است که در نزد چند نظریه پرداز با عبارت مختلف ارائه شده است. به عقیده لاک، رضایت یا نارضایتی شغلی به اختلافی بستگی دارد که شخص بین آنچه از شغلش به دست آورده و آنچه آرزو داشته، احساس کند. چنانچه بین میزان خواسته ها و آرزوهای شغلی فرد و دستاوردهای واقعیاش اختلاف وجود نداشته باشد وی رضایت خواهد داشت. برعکس اگر ویژگیهای شغلی وی کمتر از میزان خواستههایش باشد ناراضی خواهد بود(۷۰).
همچنین وروم در نظریه انتظار[۳۹] خود به تأکید مطلب فوق میپردازد و رضایت را به شدت انتظار ما از بازده کار معین و درجه جذابیت بازده وابسته میداند و به سه متغیر: جذابیت پاداش عمل، پیوستگی عمل و پاداش در حد مطلوب، پیوستگی کوشش وتلاش برای رسیدن به انتظار در ایفای نقش معین در محیط کار تأکید میکند(۶۵).
پورتر[۴۰] و لاولر[۴۱] نظریه خود را شکلی تکامل یافته از نظریه اختلاف[۴۲] میدانند. آنها رضایت شغلی را اختلاف بین « بایدها » یی که باید شغل به دنبال داشته باشد و « هستها » یی که در شرایط واقعی در شغل وجود دارد میدانند که اگر در احساس کارمند اختلاف بین آنچه باید به دست آورد و آنچه به دست آورده است، ناچیز باشد، رضایت خواهد بود. به نظر آن دو عملکرد هر فرد به دو نوع پاداش ختم می شود :
پاداشهایی درونی مانند احساس رضایت انجام کار، احساس موفقیت و… و پاداشهای خارجی مانند حقوق، ارتقاء شغلی و… که اگر شخص احساس کند این نتایج براساس عدالت بود و انتظاراتش را برآورده میسازند، از دستیابی به آنها احساس رضایت میکند .
تئوری برابری براین اصل استوار است که: « افراد میخواهند با آنها به عدالت رفتار شود»، در این تئوری، برابری، به عنوان باوری که آیا با ما در مقایسه با دیگران به انصاف رفتار شده است، تعریف شده است. نابرابری، یعنی اینکه با ما در ارتباط با دیگران به انصاف رفتار نشده است، شکلگیری ادراکهای برابری طی چهار مرحله صورت میگیرد :
احساس برابری یا نابرابری - مقایسه خود بادیگری - ارزیابی دیگری- ارزیابی خویش
اگر این فرایند در داخل سازمان قرارگیرد، نخست فرد چگونگی رفتار سازمان را با خود و سپس چگونگی رفتار سازمان را با دیگری ارزیابی میکند، پیامد این ارزیابیها و مقایسه ها برای فرد ممکن است احساس برابری یا نابرابری باشد. آدامز فرایند مقایسه برابری را برحسب نسبتهای ورودی و خروجی توصیف میکند. داده ها یعنی آنچه فرد به سازمان میدهد مانند : تحصیلات، تجربه، کوشش، وفاداری و… و ستادهها یعنی دریافتی فرد را از سازمان در قبال داده ها، نشان میدهد مانند : حقوق و دستمزد، شهرت، روابط اجتماعی و …. لازمه احساس برابری، برابر بودن نسبت داده ها و ستاده میباشد. زمانی که ستادههای دیگری ( کارمند دیگر دراین اداره یا ادارات مشابه ) با داده های او متناسب نباشد، موجب احساس نابرابری در شخص میشود (۵۹).
آدامز[۴۳] در جهت کاهش نابرابری روش هایی را نام برده که ممکن است کارمند به آن روشها متوسل شود :
۱) تغییر « داده ها » توسط فرد‌، که ممکن است از فعالیت های خود بکاهد یا آن را افزایش دهد .
۲) شخص ممکن است « ستاده » خود را از طریق درخواست اضافه حقوق و جستجوی راه های جدید برای رشد افزایش دهد .
۳) تغییر ادراک از خود، که فرد با تغییر ارزیابی اولیه از خود به این نتیجه برسد که او کمتر از آنچه فکر میکرد‌، از سازمان دریافت میکند .
۴) تغییر ادراک از دیگران، فرد به این نتیجه برسد که دیگری بیشتر از آنچه وی تصور میکرد کار میکند .
۵) تغییر موضوع مقایسه، فرد به این نتیجه برسد که فرد مورد مقایسهاش توانایی خاصی دارد یا رابطه خاصی با رئیس دارد پس مقایسه را به سوی افراد دیگر میبرد .
تفاوت الگوی انتظار و نظریه برابری در این است که یک الگوی انتظار ممکن است پیشبینی کند که فرد آن سطح کار را بر میگزیند که به بالاترین عایدی منجر شود، در صورتی که نظریه پرداز برابری، انتخاب آن سطح از تلاش را پیشبینی میکند که منصفانهترین سطح پاداش را نصیب فرد سازد. در کنار نظریات و تئوری های بحث شده تئوری دیگری به نام تئوری نفوذ اجتماعی[۴۴] وجود دارد. طبق این تئوری افراد از طریق مشاهدات خود در مورد سطوح رضایت شغلی دیگر کارکنان همکار به این نتیجه میرسند که خودشان نیز چقدر رضایت دارند آنها تصریح میکنند که یک کارمند میزان رضایت شغلی خویش را صرفاً براساس نگاه کردن به عملکرد سایرکارکنان و نیز براساس شنیدن گفته های آنان، تعیین میکنند. براساس این تئوری رضایت شغلی را به جای آنکه رضایت از شغل بدانیم آن را عبارت از چگونگی عکس العمل هر یک از کارکنان نسبت به دیدگاه همکاران شغلی شان تلقی مینمائیم. یعنی در تعیین میزان رضایت شغلی یک فرد، همکاران شغلی وی دارای تأثیر بسیار بزرگی میباشند بیشتر از آنکه خود فرد بفهمد و آن را احساس کند. البته تعداد اندکی تحقیق تجربی در مورد این تئوری انجام شده است و همین تعداد معدود، قابلیت آن را در تبیین رضایت شغلی نشان داده است(۵۴).
علاوه بر تئوریهای فوق، تئوری دیگری از گرونبرگ[۴۵] به نام تئوری تسری[۴۶] برای این تحقیق مناسب به نظر میرسد. براساس این تئوری رضایت از یک بخش از زندگی برروی رضایت از بخشهای دیگر زندگی موثر است. مثلاً کسانی که از خانواده خود راضی هستند و یک محیط آرام خانوادگی دارند، ناملایمات شغلی را بهتر تحمل میکنند و شغل خود را خیلی منفی ارزیابی نمیکنند. بنابراین قابل تصور است که افرادی که از زندگی، همسر، وضعیت اقتصادی خود و ….راضی اند به رضایت از شغلشان تأثیر خواهد گذاشت(۵۲ و۵۴) .
در این ارتباط تئوری دیگری به نام تئوری هدف گذاری ادین لاک[۴۷] وجود دارد. متغیر کلیدی در این تئوری « اهداف » است. کارکنان اهداف خاصی برای خود تعیین میکنند و شخص میتواند با اعمال نفوذ در آن اهداف،‌ تأثیر شدیدی بر رفتار کارکنان بگذارد. اگر شاغل به اهداف از پیش تعیین شدهاش دست یافت، احتمالاً رضایت از شغل نیز حاصل خواهد شد. تفاوتی که این نظریه با نظریات انتظار و برابری دارد تأکید برهدف است. یعنی در اینجا آنچه مهم است و موجب انگیزش میشود خود هدف است نه پاداش. در تعیین میزان دستیابی کارکنان به اهداف، نظر خود‌ آنان مهم است یعنی تا چه حد خود را در رسیدن به اهدافی که تعیین کردهاند موفق ارزیابی میکنند، ملاک ارزیابی شخصی آنان است(۵۸).
در نظریه گروه مرجع[۴۸] مستقیماً به خواسته ها، نیازها و علائق فرد توجه نگردیده است، بلکه به دیدگاه گروهی نظر دارد که فرد به آنها به عنوان یک الگو می نگرد، چنین گروههایی به گروه مرجع معروفند. این گروه ها دید و نگرش شخصی را از دنیا و نیز چگونگی ارزشیابی وی را از پدیده های گوناگون در محیط تعیین میکنند. شیبوتانی[۴۹] از اصطلاح گروه مرجع کلی استفاده میکند و آن را گروهی میداند که نقش یک چهارچوب مرجع را ایفا میکند و عقاید یک سیستم اجتماعی وسیعتر را منعکس میسازد، بدین ترتیب انسان جهان اطراف خود را از دیدگاه گروه مرجع کلی ادراک میکند. براین اساس هر آنچه که در یک گروه به عنوان یک مقیاس ارزشی گروهی جا بیفتد برروی قضاوت و ارزشیابی تک تک افراد تأثیر میگذارد(۶۱).
براساس نظریه گروه مرجع میتوان پیشبینی کرد که اگر یک شغل، علائق و خواسته ها و شرایط گروه مرجع شخص را برآورد، شخص آن را دوست خواهد داشت (رضایت شغلی ) و اگر چنین نکند به آن علاقهای نخواهد داشت (نارضایتی شغلی ). با این توضیح گروه مرجع همان « دیگران مهم» هستند که در ارزیابی و قضاوتهای فردی اثر دارند(۵۷) .
احساس محرومیت نسبی[۵۰] که به عنوان یک دیدگاه در نظر گرفته میشود، بعد از یک مقایسه اجتماعی به وجود میآید که افراد احساس میکنند که چرا باید فلان شخص این ( مثلاً حقوق بالا، درآمد زیاد ) را داشته باشد و من نداشته باشم. پس احساس محرومیت آنرا داشته باشد(۶۱). پس شخصی که احساس محرومیت نسبی میکند‌، ناراضی است. چرا که احساس میکند نسبت به افرادی که به عنوان گروه مرجع مقایسه او تلقی میشوند، حق او پایمال شده است. شدت و عمق احساس محرومیت نسبی، به ادراک ذهنی مردم از فاصله بین انتظارات و امکانات ارضاء نیاز بستگی دارد. هرچه فاصله بین انتظارات (احساس نیاز ) و امکانات ارضاء نیاز بیشتر باشد، احساس محرومیت نسبی بیشتر میشود(۵۷).
عوامل مختلفی میتوانند این وضعیت را به وجود آورند از جمله‌: گسترش ارزشهای اقتصادی و مادی، کم شدن امکان دستیابی ارزشهای مورد نظر با ارتقاء اجتماعی، قابل دستیابی نبودن ارزشها (مقام، پول، تحصیلات عالیه)و انعطاف ناپذیری آنها، کم شدن همبستگی و پیوندهای سنی گروهی، افزایش نیاز بین مردم و … همگی میتوانند احساس محرومیت نسبی را در سطح جامعه یا یک سازمان و …. به دنبال داشته باشند. اگر این احساس محرومیت نسبی در بین کارکنان بیشتر شد و آنها کمتر به عدالت سازمانی پی بردند رضایت شغلیشان کم خواهد شد .
نظریه مدل انگیزشی مولینس[۵۱] یکی از نظریههای مختلفی است که در زمینه رضایت شغلی وجود دارد. این نظریه انگیزش را فرایندی چند مرحله ای معرفی میکند که به ترتیب عبارت است از: ۱- احساس نیاز، ۲- تنش برخاسته از حالت فقدان تعادل درونی، ۳- انگیزه های تحریک شده در درون فرد در اثر تنش، ۴- بررسی و انتخاب استراتژیهایی برای ارضاء نیازها، ۵- بروز رفتارهای هدفمند از طرف فرد برای اجرای استراتژی انتخاب شده،۶- ارزیابی عملکرد به وسیله فرد( در جهت ارضای نیاز به احترام) و دیگران( در جهت ارضای نیاز مالی) نسبت به موفقیت در کسب هدف، ۷- پاداش یا تنبیه بر اساس ارزیابی از کیفیت عملکردو ۸- بر اساس درجه ای که رفتار و پاداش نیاز اصلی را برطرف کرده باشد، یک حالت تعادل یا رضایت خاطر بدست می آید. اگر نیاز هنوز ارضاء نشده باشد، چرخه انگیزش با احتمال انتخاب یک رفتار دیگر تکرار میشود یا نگرش منفی به شغل ایجاد میشود(۵۳).
نظریه بیگانگی نسبت به کار[۵۲] برطبق نظر صاحب نظران نارضایتی شغلی نتیجه و محصول بیگانگی کارکنان از کارشان میباشد. وقتی کارکنان احساس کنند که کار برای آنها فاقد معنی است و قدرتی برای کنترل و نظارت در کارشان نداشته باشند از کارشان ناراضی میگردند(۵۷) .
کارل مارکس[۵۳] از نخستین کسانی بود که دریافت توسعه صنایع‌، کار را در نزد بسیاری از افراد تا حد انجام وظایفی خسته کننده و ملال آور تقلیل خواهد داد، به عقیده او بیگانگی از کار در نظام سرمایه داری به اوج خود میرسد. زیرا در این نظام، سرمایه داران، کار را با شیوهای بسیار ساده و مکانیکی به کارگران تحمیل میکنند،‌ آنچنان که آنها هرگز به استفاده از خلاقیت در انجام وظایف محوله نمیاندیشند و این امر به تدریج آنها را از کار خویش بیگانه میسازد. به نظر مارکس چهار نوع بیگانگی به طور مستقیم از وضعیت کار ناشی میشود : « بیگانگی انسان از محصولی که تولید میکند، از فراگرد تولید، از خودش و سرانجام از اجتماع وی». پس از مارکس و تأثر از نظرات وی، دانشمندان علوم اجتماعی واژه نارضایتی شغلی را به عنوان واژهای که در برگیرنده مشکلات کار در جوامع جدید بود‌ به جای مفهوم بیگانگی از کار، به کار بردند(۵۷ و۶۳).
منظور مارکس از واژه « بیگانگی» فقدان کنترل کارگران در محیطهای کاری آنها بود‌. حال آنکه دراغلب مطالعات جدیدتر جامعه شناسان درباره بیگانگی، به احساسات و نگرشهای کارگران بیش از ماهیت عینی وضعیت کار توجه دارند. دیدگاه مارکس برخلاف دیگر دیدگاه های معاصر ریشه در انتقاد او از نظام سرمایه داری داشت و به نتایج مالکیت خصوصی ابزار تولید ایجاد در ساختار طبقاتی جامعه متمرکز بود(۵۷).
در حال حاضر منظور از بیگانگی از کار، تجربه شغلی و کاری است که هیچ گونه پاداش ذاتی در پی ندارد و موجب احساس بی کفایتی، ناتوانی، بی معنایی و غیر مفید بودن در شخص میشود. براین اساس راه حلهایی مبنی بر افزایش استقلال شغلی کارکنان، توسعه بخشیدن به کار و … ارائه میشود. در حالی که در دیدگاه مارکس، بیگانگی عارضهای نیست که بتوان آن را در محدوده سازمان درمان کرد‌، بلکه این عارضه، زاییده زندگی روزمره جامعه سرمایه داری و نحوه تقسیم کار است. برخی جامعه شناسان عقیده دارند که تقسیم کار در نظام سرمایه داری موجب میشود در آن دسته از افرادی که مشاغل بسیار یکنواخت و تخصصی کار میکنند احساس بیگانگی به وجود آید(۵۳ و۵۷). پس نوع شغل از جمله عوامل است که میزان بیگانگی از کار را تحت تأثیر قرار می دهد. زیرا میزان این احساس تا حدود زیادی بازتاب صریح و مستقیم ساختاری است که فرد در آن به کار مشغول است. براین اساس، بسیار طبیعی به نظر میرسد که مشاغل تکراری، خسته کننده و بسیار تخصصی و کنترل شده به علت ماهیت ساختاری خود، در مقایسه با مشاغلی که ویژگیهای مخالف آن را دارا هستند، هر چه بیشتر موجب بیگانگی از کار شوند.
نکته مهم و حایز اهمیت این است که فردی که دچار بیگانگی از کار شد لزوماً نمیتوان گفت که از شغلش هم ناراضی است و این دو مفهوم مترادف یکدیگر نیستند. به گفته برگر[۵۴]: خشنودی شغلی لزوماً چیز زیادی درباره بیگانگی به ما نمیگوید، فرد میتواند کامل از کارش بیگانه باشد اما هنوز رضایت شغلی اش نیز زیاد است. نتیجه این میشود که بیگانگی از کار میتواند همراه ناخشنودی شغلی وجود داشته باشد و به نارضایتی از کار منتهی شود. همچنین میتواند در کنار رضایت شغلی هم وجود داشته باشد(۵۲ و۵۵ و۶۰).
به این ترتیب دانشمندان علوم اجتماعی به ویژه جامعه شناسان بیگانگی از کار را فقدان کنترل بر کار کارکنان در محیط های کارشان بیان میکنند(۶۰). به عبارت دیگر بیگانگی از کار حالت و وضعیتی است که فرد احساس میکند کارش برای او فاقد معناست و از حیطه کنترل واقتدار او خارج است.
در جمع بندی نظریات فوق، میتوان گفت، تلاش در جهت شناخت تئوریهای رضایت شغلی نشان دهنده نکته ای مهم است که نظریات رضایت شغلی برمبنای دو نوع مدل تبیینی دسته بندی میشوند. یک دسته تغییرات رضایت شغلی را به ویژگیها و خصوصیات محیط در برگیرنده آن نسبت میدهند ودسته دیگر رضایت شغلی را نتیجه ویژگی و خصوصیاتهای شخصی افراد میدانند. یعنی عده ای به شغل نظر دارند عده دیگر به شاغل.
گرونبرگ این دو نوع مدل تبیینی را تبیینهای گرایشی و موقعیتی[۵۵] مینامد. وجه تسمیه آن این است که اصلاح گرایش به باورها، نگرشها، ویژگیهای شخصی و شخصیتی فرد اطلاق میشود و اصطلاح موقعیت به عوامل بیرونی و محیطی اشاره دارد. با تأمل در ساختار این دو گونه تبیین کافی است که نشان دهد این دو مدل، مکمل یکدیگرند و هر دو در تعیین و تبیین خشنودی شغلی کارکنان موثر باشند. رضایت شغلی، هم از خصوصیات افراد مثل ارزشها، نگرشها و گرایشهای ساختار یافته آنان تأثیر میپذیرد و هم متأثر از وضعیتی است که فرد در آن قرار گرفته است (خود شغل، ماهیت آن، عوامل محیطی پیرامونی آن ) رضایت شغلی نتیجه تعامل عوامل موقعیتی و گرایشی است(۶۳).
لذا، در بررسی پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی میتوان گفت، رضایت شغلی باعث میشود بهره وری فرد افزایش یابد، فرد نسبت به سازمان متعهد شود، سلامت فیزیکی و ذهن فرد تعیین شود. روحیه فرد افزایش یابد، از زندگی راضی باشد و مهارتهای جدید شغلی را به سرعت آموزش ببیند. عدم رضایت شغلی باعث کاهش روحیه کارکنان میشود که روحیه پایین در کار بسیار نامطلوب است. مدیران وظیفه دارند که علائم روحیه پایین و عدم رضایت شغلی را بطور مستمر زیر نظر بگیرند و در اولین فرصت اقدامات لازم را انجام دهند.
بعضی از شاخصهای روحیه پایین عبارتند از:
۱- تشویش: تشویش شرایطی کلی است که ناخشنودی فرد از شغل را نشان میدهد و ممکن است به اشکال مختلف ظاهر شود. فرد ممکن است تمایل زیادی به شغل خود نداشته باشد، در محیط کار خود خواب آلود شود، فراموشکار شود، در کار بیدقتی کند، از شرایط کاری شکایت کند، دیر سر کار حاضر شود و یا غیبت کاری داشته باشد همگی این شرایط بر سلامت ذهنی فرد تاثیر منفی بر جای میگذارد.
۲- غیبت کاری: مطالعات نشان میدهد؛ کارکنانی که رضایت کمتری دارند، احتمالاً بیشتر غیبت میکنند، دو نوع غیبت وجود دارد: یکی غیبت غیر ارادی است که به علت بیماری یا سایر دلایل موجه و حوادث پیش بینی نشده اتفاق میافتد که غیر قابل اجتناب است و ارتباطی با رضایت شغلی ندارد. دیگری غیبت اختیاری است که ناشی از عدم رضایت شغلی فرد است.
۳- تاخیر در کار: تاخیرکاری همانند غیبت، این باور را بوجود میآورد که فرد از کارش ناراضی است. این نشان میدهد که فرد برای شغل خود اهمیتی قائل نیست و بیشتر اوقات خود را به استراحت در خانه اختصاص میدهد. وقتی هم که سرکار حاضر میشود، بیشتر به تلفنهای شخصی پرداخته و بطور کلی در پی اتلاف وقت است.
۴- ترک خدمت: ترک خدمات کارکنان موجب وقفه در عملیات سازمانی شده و جایگزین نمودن افراد برای سازمان پرهزینه بوده و از نظر فنی و اقتصادی نیز نامطلوب است. بر اساس مطالعات آرنولد[۵۶] و فلدمن[۵۷] در واحدهای سازمانی که میزان رضایت شغلی افراد آن از حد متوسط پایینتر است، نرخ ترک خدمت کارکنان آن بالاتر خواهد بود. البته ترک خدمت ممکن است ارادی و مربوط به عدم رضایت شغلی باشد و یا دلایل شخصی داشته باشد که خارج از کنترل مدیر است. از طرف دیگر ترک خدمت می تواند ناشی از مدرنیزه شدن کارخانه، فقدان سفارشات برای تولید، کمبود مواد اولیه زیاد بطور کلی ناشی از وضعیت دشوار اقتصادی باشد. در چنین مواردی موضوع ترک خدمت بایستی بطور جدی مورد رسیدگی قرار گرفته و هر جا که ضرورت دارد، اقدامات اصلاحی صورت پذیرد.
۵- فعالیت اتحادیه: مطالعات نشان میدهد که کارکنان با رضایت شغلی بالا، تمایلی به عضویت در اتحادیه ندارند و به آن به عنوان یک ضرورت نمینگرند. شواهدی در دست است که نشان میدهد، عدم رضایت شغلی علت اصلی اتحادیه گرایی است. سطح فعالیت اتحادیه ها به سطح عدم رضایت شغلی بستگی دارد. هر چه سطح عدم رضایت شغلی کمتر باشد، ممکن است تنها به شکایت بسنده شود، ولی اگر عدم رضایت بالاتر باشد، ممکن است موجبات اعتصاب کارکنان را فراهم آورد.
۶- بازنشستگی زودرس: مطالعات اسمیت[۵۸] و مک لن[۵۹] ارتباط رضایت شغلی و بازنشستگی زودرس را نشان میدهد. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه کارکنانی که تقاضای بازنشستگی پیش از موعد میکنند، تمایل دارند، نگرشهای مثبت خود را کمتر معطوف به کار خود بسازند. از طرف دیگر کارکنانی که پست سازمانی عالیتری دارند و دارای فرصتهای کاری چالشی هستند، نسبت به مشاغل سطوح پایینتر کمتر به دنبال بازنشستگی زودرس هستند(۵۵).
یکی از جنبه های رضایت شغلی که معمولا نادیده انگاشته میشود، رابطه آن با سلامت کارکنان میباشد.
در خصوص مفهوم سلامت، تعریف سلامت از دیدگاه های مختلف، ابعاد سلامت، مدلهای موجود در سلامت و عوامل موثر بر آن مورد بحث قرار میگیرد.
سلامت یکی از واژههایی است که بیشتر مردم با آنکه مطمئن هستند که معنای آن را میدانند تعریف آن را دشوار مییابند. از اینرو تعاریف بسیاری از سلامت در دوره های مختلف شده و تعریفی که از همه بیشتر پذیرفته شده تعریف سازمان بهداشت جهانی است که سلامت را چنین تعریف میکند: سلامتی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه تنها بیماری یا معلول نبودن(۷۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




۲-۲- مرجع تشخیص و اجرای احکام حکومتی تنها فقه حاکم است بخلاف حکم اوّلی
۲-۳-احکام اولی دایمی و غیر قابل تغییر است و احکام حکومتی قابل تغییر می‎باشد.
۲-۴-احکام حکومتی بر محور مصالح عام اجتماعی ـ دینی است.
۲-۵- حکم حکومتی از مقسَم تقسیم احکام به اوّلیه و ثانویه خارج و در طول آن است و در محتوای خود خارج از دو قسم اولی و و ثانوی نیست. تمایز احکام اولیّه الهیه با احکام حکومتى، در امد و اجل آن است. احکام اولیّه الهیه، براساس مصالح کلّى و دائمى وضع شده اند، از این روى ثابت و تغییر ناپذیرند؛ ولى احکام حکومتى چون براساس مصالح مقطعى وضع شده اند، تغییر پذیرند.
امام خمینى(ره) در تمایز شؤون مختلف پیامبر(ص) و همچنین تمایز احکام اولیّه از احکام حکومتى، مطالبى دارند که به شرح زیر است: .
اوامر و نواهى پیامبراسلام(ص) و ائمه معصومین(ع)، در احکام الهى، ارشادى است و همانند اوامر فقها نسبت به مقلدان خود می باشد. مخالفت مردم در این موارد،مخالفت باخدا به شمار مى آید، و مخالفت با پیامبر(ص) وائمه و یا فقهاء محسوب نمی شود. دستور پیامبر(ص) به اعتبار رهبر مّتغیراز فرمانى است که وحى الهى را ابلاغ مى کند، بلکه اوامر مستقل و همانند احکام الهى اطاعت از آن واجب مى باشد. هر روایتى از پیامبر(ص) و یا على(ع) با الفاظى همچون: قضى،حَکَم، اَمَرَ و امثال آن بیان شده، حکم شرعى نیست بلکه اوامر سلطانى و قضایى آنان به شمار مى رود. شاید گفته شود: واژه (اَمَرَ) بر حکم سلطانى وواژه (قضى) بر فصل خصومت وحکم قضایى دلالت دارد. و واژه (حَکَمَ) با قرینه مشخص مى شود که مقصود کدام است. حمل این الفاظ برغیر آن احتیاج به قرینه دارد واراده غیرآن مجاز است. (امام خمینى ،۱۳۸۵، الرسائل،۵۰ـ ۵۵).
امام خمینى(ره) معتقد است که: پیامبر(ص) و على(ع) به غیر از الفاظ مذکور نیز اوامر قضایى و حکومتى خود را صادر کرده اند که در این گونه موارد به قرینه حال و یا مقام باید آنها را شناخت. از باب نمونه: اگر پیامبراکرم(ص) فرمود: (انت رئیس الجیش فاذهب الى کذا) به قرینه مقام، حمل بر احکام حکومتى مى کنیم. ایشان پس از بیان این ضابطه کلّى،روایاتى را که مشتمل براحکام حکومتى می باشد را بیان کرده است. (امام خمینى،۱۳۸۵،الرسائل،۵۰ـ ۵۵). امام خمینى در سخنان فوق به مطلب مهّم و اساسى دیگرى اشاره کرده وآن این که: مصالح جامعه اسلامى بر دو نوع مصلحت کلی و اساسی است.
۱-مصالح کلّى و دائمى غیر محدود به زمان و مکان و جامعه خاص
۲ـ مصالح مقطعى محدود به شرائط خاصّ زمانى و مکانى و قومى.
مصالح کلّى و دائمى از طرف پیامبر(ص) به عنوان وحى بدون کم و کاست به مردم ابلاغ گردیده است. امّا تأمین مصالح مقطعى به عهده حاکم اسلامى گذارده تا مصالح مقطعى جامعه را تأمین و مفاسد آن را برطرف کند. باید گفت که مصلحت اندیشى حاکم درمرحله اجراء رخ مى نماید. حاکم اسلامى با مقدم داشتن اهم بر مهم به رفع تزاحم مى پردازد و حکم اهم را، از باب مصلحت، مقدم مى دارد. در حوزه اجراء که تزاحمها پدیدار مى گردد از حوزه استنباط جداست. از این روى حکم حاکم با ادله احکام سنجیده نمى شود تا مسأله تقیید و تخصیص و …طرح گردد. چون این عناوین راجع به اثبات اصل حکم در مقام استظهار از ادّله است. بنابراین طرح احکام حکومتى به عنوان یکى از منابع قانونگذارى دراسلام بى مورد و بی خاصیت نمود پیدا مىکند. حاکم اسلامى، حق کاستن و یا افزودن حکمى را ندارد. وظیفه او، به هنگام تزاحم، مقدم داشتن اهم است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مثلاً، اگر حاکم اسلامى، به حرمت و یا حلیّت چیزى حکم داد، این به معناى جلوگیرى موقّت از اجراى حکم اباحه و یا حرمت و عمل به اهم مى باشد. ادّله نفوذ و مشروعیت حکم حاکم مشروعیّت احکام حکومتى، از جعل ولایت نشأت مى گیرد. جعل ولایت، براى حاکم چنین اقتضا دارد.اگرحاکم حقّ امر و فرمان نداشته باشد، جعل حکومت و ولایت عبث خواهد بود.(فیض الاسلام، نهج البلاغه ، خطبه۲۷). بنابراین، حاکم اسلامى و دیگر مسؤولان و کارگزاران وى، در صورتى مى توانند اعمال ولایت کنند که مردم سر در خط فرمان آنان داشته باشند. اداره امور امّت با وجوب اطاعت از حاکم اسلامى لازم و ملزوم یکدیگرند.
تصمیمات حکومتی و مقرراتی که ولی امر برای پیشرفت فرهنگ و زندگی مردم وضع میکند در عین لازم الاجرابودن، شریعت و حکم خدایی شمرده نمی شود. اعتبار این گونه مقررات نیز طبعاً تابع مصلحتی است که آن را ایجاب کرده است و به محض از میان رفتن مصلحت از میان می رود. اما احکام الهی، که متن شریعت است، برای همیشه ثابت و پایدار باقی می ماند و کسی، حتی ولی امر حق این را ندارد که آنها را به مصلحت وقت تغییر دهد یا بنا به مصالحی آنها را الغا کند.(طباطبایی ،بی تا،بحثی در باره مرجعیت وروحانیت ،۷۱- ۸۹).
تفاوت حکم حکومتی با حکم ثانوی
با تبیین و توضیح وجوه فرق میان احکام اولی و حکومتی تا حدودی فرق میان احکام حکومتی و ثانوی روشن می شود، زیراپاره ای از آن فرق ها در این بحث نیز راه دارد. برخی از فرق های حکم ثانوی و حکومتی عبارت است از:

 

    1. قلمرو احکام ثانوی محدود است به عناوین ثانوی، اما احکام حکومتی در قلمرو مصالح و مفاسد مربوط به حکومت و جامعه است و محدود به عناوین خاصی نیست.(رحمانی ، بی تا ، ۶۳).

 

    1. تشخیص موضوع در احکام ثانوی به مکلف واگذار شده است و تشخیص هر مکلفی معتبر است، اما تشخیص موضوع احکام حکومتی یعنی مصلحت و مفسده ملزمه مربوط به حکومت و جامعه بر عهده حاکم شرع است. (همان منبع).

 

    1. حکم ثانوی همانند حکم اولی مجعول شارع است، به این معنا که مصدر آن ذات مقدس خداوند است به عنوان شارع یارسول خدا(ص) یا یکی از ائمه(ع) به عنوان اخبار و کشف از اراده شارع مقدس، اما احکام حکومتی از سوی رسول خدا(ص) یایکی از ائمه(ع) و در عصر غیبت از سوی فقیه جامع شرایط به عنوان حاکم و مدیر جامعه صادر می شود نه به عنوان شارع و یا اخبار از اراده شارع مقدس، هر چند از آن جهت که شارع به او اجازه حکم حکومتی را داده، می توان حکم حکومتی را به خداوندنسبت داد.( همان منبع). با توجه به موارد بیان شده حکم حکومتی این گونه بیان می شود: «حکم حکومتی، عبارت است از فرمان‌ها، دستورات، قوانین و مقررات کلی و شرعی که با توجه به مصلحت‌های کلی جامعه اسلامی، توسط رهبری جامعه، طبق اختیاراتی که شریعت به او نهاده است، صادر می‌شود».(نوایی، ۱۳۸۱، ۱۳۵). در حالی که حکم ثانوی در واقع فتوایی است که فقیه با توجه به پیش آمدن شرایطی خاص بر موضوعات احکام، صادر می‌کند و اساساً حکم اولی و ثانوی، «اِخبار» از حکم الهی به شمار می‌آیند و از لحاظ حجیت، تفاوتی میان این دو فتوا نیست که فقیه بگوید: در حال عادی وضو واجب است و در حال ضرر یا ضرورت، تیمم واجب خواهد شد.(خلخالی،۱۴۲۲،حاکمیت در اسلام،۳۲۸). بنابراین، حکم ثانوی به عنوان فتوا، استنباط و احکام شرعی است. مجتهد با تلاش فقهی خویش، حکم و نظر شارع را کشف می‌کند. کار فقیه در فتوا دادن، فهم رأی و نظر شارع است. اما حکم حکومتی تفاوت اساسی با فتوا و حکم ثانوی دارد. بدین‌گونه که حکم حکومتی، انشای فقیه است که اعمال شده است (واعظی، ۱۳۷۸،۲۳۵).

 

 

۲-۱-۷- ویژگیها و مشخصه های حکم حکومتی

۱٫حکم حکومتی، در حقیقت یک نوع اعمال اختیار حاکم اسلامی است که وظیفه افراد جامعه را به طور کلی مشخص می کند و اطاعت از آن بر همه آحاد مردم لازم است. .(ساور سفلی، ۱۳۸۴،۲۲).
۲٫گاهی حکم ولایی در مواردی است که میان حقوق افراد اصطکاک باشد. در این صورت حاکم فیصل دهنده خصومت و درگیری می گردد. البته این قسم از احکام حکومتی به معنای عام ولایت است و روشن است که برولی امر جایز است که امور قضایی را به دیگری واگذار نماید.(همان).
۳٫موضوع حکم حاکم به طور غایب، جزئی و در رابطه با واقعه خاصی است، مانند تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی یا حکم تحریم شناسنامه از طرف مرحوم آیت الله میرزا صادق آقای تبریزی.(همان).
۴٫نقض حکم حاکم برای هیچ کس جایز نیست؛ دلیل این است که این امر موجب تزلزل و ایجاد هرج و مرج در جامعه میشود و این معنا با مصلحتی که شارع مقدس از انتصاب حاکم در نظر داشته است، نقض میگردد.(همان).
۵٫از آن جا که حکم حکومتی توسط ولی امر مسلمین و براساس مصلحت امت اسلامی جعل گردیده است و اعمال میشود، این حکم در زمان های بعدی و در صورت تغییر مصلحت قابل تأسی نیست اگرچه از طرف معصوم(ع) صادر شده باشد.(همان).

۲-۱-۸- ملاک و معیار صدور حکم حکومتی

مبنای صدور حکم حکومتی دو ملاک می باشد:
ملاک اول تشخیص مصلحت در نظر حاکم است. اگرچه همه احکام شرعی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی است، حاکم اسلامی هنگامی حکمی را مقرر می‌کند که مصلحتی در صدور آن حکم می‌بیند که این مصلحت و منفعت با اطاعت صرف از احکام اولیه تأمین نمی‌شود. (خمینی ،۱۳۷۸، شؤون و اختیارات ولی فقیه، ۱۰۱ ). مبنای حکم حکومتی، مصالح عمومی و نظام اسلامی است و فقیه حاکم باید در صدور حکم مصالح عمومی را رعایت کند. بنابراین حکم حکومتی، هر چند ـ بنا بر یک دیدگاه ـ نسبت به احکام فرعیه شرعیه مقید نیست اما نسبت به «مصلحت نظام اسلامی» مقید‌ است. هر چند مصلحت مبنای صدور حکم حکومتی است و فقیه حاکم عهده‌دار تشخیص مصالح است لکن شناخت مصالح امت در هر مرحله‌ای نیازمند اهل خبره است به ویژه در این زمان که تمدن بشری شکوفا گردیده و دامنهی علوم و فنون و صنایع و حرفه‌ها گسترش یافته است و یک فرد به تنهایی نمی‌تواند نسبت به همهی این امور آگاهی کامل داشته باشد.(مکارم ، ۱۴۱۳ق، انوارالفقاهه،۱/۵۳۵) امام راحل تأکید داشت که در تشخیص مصلحت‌ها رجوع به متخصصان، خبرگان و آگاهان از موضوع مورد نیاز ضرورى است و لزوم آن‌را به سیرهی عقلا در رجوع به اهل خبره مستند می‌نمود.
ملاک دومی که برای حکم حاکم می‌توان برشمرد، اجتماعی بودن آن است؛ زیرا محدوده ی کاری حاکم اداره ی جامعه است. ازطرف دیگر، باید احکام حکومتی را شخصی صادر کند که به گونه‌ای از جانب خداوند متعال مسئولیت دارد. ازاین‌رو،اطاعت از حاکم اسلامی، حتی بر کسانی که داناتر از حاکم هستند، واجب است و هرگاه میان حکم حاکم و حکم اولی تزاحم یا تعارض برقرار گردد حکم حاکم اهم و لازم الاجرا است و این خود نشان دهنده ی نقش والای حاکم درجامعه ی اسلامی است. (خمینی،۱۳۷۸، شؤون و اختیارات ولی فقیه، ۱۰۱ ). اطاعت از غیر حاکم در احکام حکومتی جایز نیست؛ اما در احکام اولی، در بحث انتخاب مرجع آحاد جامعه مسلمین صاحب اختیارند ؛ دلیل این امر این است که اطاعت از احکام حکومتی بر همگان لازم است و از آنجا که احکام حکومتی برای اداره نظام و حکومت صادر می‌گردد، هیچ‌کس حتی فقها، اگرچه از حاکم داناتر باشند، حق نقض یا پیروی نکردن از آن را ندارند. شاهد بر این مدعا فراوان است، از جمله امام فرموده است:« هیچ‌فردی حقّ ندارد که در امور تحت ولایت و زعامت یک فقیه دخالت کند، خواه چنین کسی فقیه باشد یا نباشد.»(همان). ملاک وضع احکام حکومتی وایجادحکم، چیزی جزمصلحت اسلام ومسلمین نیست وروشن است که با تحولات در روابط و مناسبات و… مصلحت مردم دچار تغییرخواهد شد. (مکارم،۱۴۲۷، دایره المعارف فقه مقارن ،۲۱۵).
لذا این دستورات، چه از معصوم(ع) صادر شده باشد یا نائب امام معصوم، از آنجا که در راستای مصلحت اسلام و مسلمین صادرشده است نمی تواند ثابت بماند و در این صورت یعنی موثر دانستن زمان و مکان در امر حکومت که مساله ای پیچیده و دشواراست ،آسان می گردد . (مکارم،۱۴۲۷، دایره المعارف فقه مقارن ،۲۱۵). دلایل صدور حکم حاکم جامعه اسلامی باید یکی از عناوین ثانوی که شرع آن رابیان کرده باشد که نمونه این عنوانها عبارتنداز: ضرر، اضطرار و ضرورت، ترس، خطر، نجات دادن نفس محترمه از هلاکت و اینگونه امثال باشد.(جمعی ازمولفان ،بی تا،۱۹-۲۰،۱۱۶).
زمانی که ولی امر مسلمین به تحقق عنوانی از عناوین ثانویه اطمینان پیداکرد، می تواند به موجب آن حکم کند؛ به عنوان مثال برای دفع دشمن حکم به اخذمالیات دهد، ولی امرمسلمین بخاطر وجود چنین الزامی حکم حکومتی صادرمی کند و مردم ملزم به اطاعت از این دستور می باشند. (جمعی از مولفان ،بی تا،۱۹-۲۰،۱۱۶). باتمسک به آیه ۵۹سوره مبارکه نساءحتی در صورتی که فردی به تحقق آن عنوان ثانویه اطمینان پیدا نکند، باز آن حکم برای اوالزام آور است، زیرا که دلیل الزام برای عامه مردم دلیل اطاعت ازولی امر است ودلیل عناوین ثانویه نمی باشد. (جمعی ازمولفان ، بی تا،۱۹-۲۰،۱۱۶). نتیجه مطالب فوق این است که عناوین ثانویه برای خود ولی امرامت ،ملاک حکم است، و عناوین ثانویه برای مردم ملاک الزام آور نمی باشد. به اتفاق واجماع امامیه وباتوجه به مفاد توقیع شریف امام عصر(عج) به اسحاق بن یعقوب (و اما الحوادث الواقعه….)وروایاتی که دراین معنا است، فقیهان دارای همان مناصبی هستند که درعرف وشرع ازشئون حاکم به شمارمی رود. (جمعی ازمولفان ،بی تا،۱۹-۲۰،۱۱۶). تمام احکام ولایی و حکومتی، بویژه آن دسته از احکامی که به هنگام تزاحم احکام شرعی صادر می شوند، تا زمانی معتبرند که مصلحتی که مبنای حکم قرار گرفته باقی باشد. بنابراین، به محض منقضی شدن مصلحت یا تزاحم، حکم حکومتی از درجه اعتبار ساقط می شود؛ نکته ای که در حکم امام خمینی رحمه الله به نمایندگان مجلس درباره وضع برخی قوانین بر مبنای عناوین ثانوی نیز آمده است.(امام خمینی ،بی تا،صحیفه نور، ۱۵/۱۸۸)

۲-۱-۸-۱- ملاک های وجود مصلحت در احکام حکومتی

در صدور حکم حکومتی باید تمامی جوانب در نظر گرفته شده ،تا مصالح جامعه تامین شود امام خمینی ملاک صدور این احکام رابیان نموده است. (خمینی ،۱۳۸۵ ،صحیفه نور،۲۰/ ۱۶۷و ۲۳۹ ).
الف: تشخیص مصالح و اداره کشور در طول احکام شریعت و براساس فرامین اسلام.
ب: رعایت قانون اهم و مهمّ.
ج: رعایت جهات کارشناسی و تخصّصی.
مثلا اگر براى مصالح جامعه واداره نظام، احتیاج به گرفتن مالیات باشد، مى تواند افزون بر مالیاتهاى منصوص از دارندگان مال، مالیات اخذ کند. حاکم اسلامى، در تزاحم مصالح فرد و اجتماع، مصلحت اجتماع را مقدم مى دارد و در تزاحم بین احکام اوّلى و احکام حکومتى آن حکمی که اهم است را مقدّم میدارد. بنابراین قاعده، امام خمینى در دوران حاکمیّت خویش این مشى بیان کرد و در نامهاى که به مقام معظم رهبرى، در دوران ریاست جمهورى معظم له نگاشت، به روشنى بر آن مهرصحت نهاد. وى، دراین نامه راهگشا، حکومت اسلامى رااز اهم احکام الهى ومقدم برجمیع آنها واختیارات حاکم اسلامى را فراتر از چهارچوب احکام الهى مى داند. (خمینی ،۱۳۸۵،صحیفه نور،۲۰/ ۱۷۰ ).

۲-۱-۹- نگرش امام به سیره پیامبر(ص)در تشکیل حکومت اسلامی

ضرورت تشکیل حکومت به عنوان هدف بعثت پیامبر(ص): امام در ضرورت تشکیل حکومت،علاوه بر استناد به عقل به سیره پیامبران،بویژه پیامبر اکرم(ص) تکیه می کند و بر آن است که تمام پیامبران در صدد ایجاد حکومت بوده اند: اهداف آنان این بوده است که حکومت الله را استقرار بخشند.(امام خمینی، بی تا، صحیفه نور،۱۵ /۷۵). اراده خداوند تعالی بر آن است که با رهبری حکیمانه انبیاء عظام و وارثان آنان، مستضعفین را از قید حکومت طاغوتی آزاد و سرنوشت آنان را به دست خودشان بسپارد.( همان،بی تا،۲/۸۷). و آنان با تکیه به مردم در برابر سلاطین جور، برای شکل دهی به حکومت مبارزه می کردند. گرچه ممکن است شماری از پیامبران در دستیابی به این هدف والا توفیق چندانی نیافتند؛ اما هرگز از آن غافل نبوده اند. (همان،بی تا،۲۰۷/۲ ،۲۰۸ ). پیامبر اکرم نیز بیش از هر پیامبر دیگری, در جهت تشکیل حکومت کوشیده:
تا آخرین لحظات پر برکت زندگی خود، در راه آن، با همه توان، فداکاری و ایثار فرمود. (همان،بی تا،۱۵/۷۵). در صدر اسلام پیغمبر اسلام دستش را در اطراف عالم دراز کرده بود و عالم را داشت به اسلام دعوت می کرد و به سیاست اسلامی دعوت می کرد و حکومت تشکیل داد و خلفای بعد حکومت تشکیل دادند، از زمان رسول خدا تا آن وقتی که انحراف در کار نبود، سیاست و دیانت توأم بودند.( همان،بی تا،۱۷/۱۳۸). قیام و حرکت پیامبر در تشکیل حکومت برای آن بود که بتواند اسلام را به مردم ابلاغ کند و آنان را به سوی توحید دعوت کند. (همان،بی تا،۱/۱۲۰). بدین طریق امام به سیره پیامبر(ص) با رویکرد تأسیس حکومت دینی نگریسته و در گام به گام رسالت آن حضرت و لحظه لحظه آن، چیزی جز کوشش برای ایجاد حکومت نمی بیند و بین رسالت آن حضرت به پایداری و حکومت پیوندی وثیق مییابد و بدون هریک دیگری را ناکافی می داند (امام خمینی،۱۳۷۰، صحیفه نور،۲۰/۱۵۸). بر همین اساس،هرگاه از سوی درباریان و متحجران مورد انتقاد واقع می شد،بی هیج تردیدی آنان را به زندگی پیامبر و حرکت پیامبران ارجاع می داد: ما هم به تبع از نبی اکرم قیام کردیم, برای این که این ملت محروم را به کمال لایق خودشان برسانیم. (همان، بی تا، ۴/۲۷۰).
می خواهیم اسلام را،لااقل،حکومتش را به یک نحوی که به حکومت اسلام در صدر اسلام شباهت داشته باشد،اجرا بکنیم.( همان،بی تا،۳ /۸۴ـ ۸۵). درصدر اسلام از زمان رسول خداتا آن وقتی که انحراف در کار نبود،سیاست و دیانت توأم بودند. این آخوندهای درباری و این به اصطلاح سلاطین آمریکایی یا شوروی، یا باید پیغمبر و پیغمبران را و خلفای پیغمبر و پیغمبران را تخطئه کنند یا باید خود و حکومتهای خود را تخطئه کنند.( همان،بی تا،۱۷/۱۳۸). امام بدین گونه بر حرکت خویش صحه گذارده و تحمل و سختیها و دشواریهایی را که در این راه بهدوش می کشد،به تأسی و پیروی از پیامبر(ص)می شمارد.( همان،۱۳۷۰،۲۰/۱۵۹). امام با این رویکرد، تمامی مراحل تشکیل حکومت را با الگوگیری از سیره رسول اکرم(ص) پشت سر می گذارد و صرف ضرورت ایجاد حکومت دینی، او را به افتخار سیاسی نمی کشاند، بلکه بر مبنای سیره و به مقتضای عقل،به تدریج سدها و بازدارنده ها را از سر راه برداشته و وارد عمل می شود.

۲-۱-۱۰- ضابطه مند شدن احکام حکومتی در جمهوری اسلامی

امام خمینی برای قانونی کردن احکام حکومتی در ساختار حکومت جمهوری اسلامی دو نهاد راپی ریزی کردند که عبارتند از:
۱٫شورای نگهبان: بنا بر تصریح قانون اساسی شورای نگهبان وظیفه تطبیق مصوبات مجلس شورای اسلامی با قانون اساسی و شرع را دارد، اما در بطن این وظیفه، در نظر گرفتن مصالح کشور و اسلام نیز وجود دارد و از صحبت امام در جلد ۲۱ صفحه ۱۸۷این گونه نتیجه گرفته می شود که میتوان وظیفه تشخیص مصلحت نظام را برای شورای نگهبان اثبات کرد. (ساور سفلی، ۱۳۸۴،۷۸).

 

    1. مجمع تشخیص مصلحت نظام: مطابق بند اول اصل یکصد و دهم در خصوص وظایف واختیارات رهبری :«تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام» و در بند هشتم همین اصل حل معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نمی باشد به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار گردیده است (همان، ۱۳۸۴، ۷۸-۷۹) .

 

 

۲-۱-۱۱- اقسام حکم حکومتی

حکم حکومتی اقسام متعددی دارد، از جمله این احکام عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:13:00 ق.ظ ]




الف) ایجاد یک پیکربندی آزمایشی به صورت تصادفی
ب) ارزیابی در مورد پذیرش یک حالت با محاسبه تغییرات انرژی و خصوصیات دیگر پیکربندی
ج) مقایسه بین حالت مورد پذیرش با حالت پذیرفته شده و رد شده قبلی صورت می‌گیرد. آنچه دارای اهمیت است این است که همه حالتها خصوصیات پیکربندی را به طور دقیق ایجاد نمی‌کند و برای تعیین خصوصیات دقیق سیستم در زمان محدود برای شبیه‌سازی نمونه‌گیری از حالتهایی که دارای توضیح متمایز و دقیق می‌باشند اهمیت دارد. این کار با بهره گرفتن از زنجیر مارکوف صورت می‌گیرد. یک زنجیره مارکوف، یک توالی از آزمایشاتی است که نتیجه حاصل از آزمایشات موفق بدست آمده از شبیه‌سازی صورت گرفته بر روی مولکولها موردنظر است. یک حالت جدید تنها در صورتی در یک زنجیره مارکوف پذیرفته می‌شود که از حالت قبلی مطلوبتر باشد. به عبارتی حالت جدید باید دارای انرژی کمتری باشد تا پذیرفته شود.
مقاله - پروژه
در فرایند مونت کارلو، یک پیکربندی جدید با بهره گرفتن از جابجایی، تعویض، افزودن یا کم شدن یک مولکول ایجاد می‌شود. احتمالات در تعیین ماهیت و اندازه حرکت پیچیده است. ماهیت دقیق احتمال وابسته به مجموعه انتخاب شده است اما در حالت کلی ارزیابی انرژی پیکربندی جدید و مقایسه آن با حالت قبلی و موجود مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. در صورتی که حالت جدید رد شود، حالت قبلی به عنوان حالت جدید محسوب می‌شود ]۱۳[.

۲-۲ روش دینامیک مولکولی

پایه های MD در دهه‌ های ۵۰ و ۶۰ میلادی گذاشته شد. اولین مقاله در این زمینه را الدر و وین رایت]۱۴[ در ۱۹۵۷ ارائه نمودند که سیستمی متشکل از کره‌های سخت را شبیه‌سازی کرده بودند. هدف اصلی از دینامیک مولکولی یافتن مکان برحسب زمان برای سیستمی از ذرات است که در اینجا می‌تواند اتمها یا مولکولها باشند. بنابراین اگر رابطه F=ma برای تک تک ذرات نوشته شود با معلوم بودن نیروها می‌توان بطور عددی از هر روش دلخواه این معادله دیفرانسیل جفت شده معمولی را حل نمود. پس دانستن نوع نیروهای بین اتمها بسیار مهم است که برای یافتن ماهیت دقیق آن باید معادله شرودینگر برای این مجموعه ذرات حل شود. روش های ساده‌تری نیز مانند روش تطبیق نیروها برای یافتن این نیروها وجود دارد. در این روش ابتدا یک تابع تحلیلی برای پتانسیل حدس زده شده و پارامترهای آن با برازش داده‌های تجربی با مدل مورد نظر بدست می‌آید.
می دانیم که، حداکثر یک سیستم دو ذره ای را می‌توانیم بطور تحلیلی و دقیق حل کنیم. با افزایش ذرات ما چاره‌ای جز حل عددی و شبیه‌سازی مسأله نداریم. چند روش شبیه‌سازی برای حل این مسائل وجود دارد مثل مونت کارلو و دینامیک ملکولی که بحث ما به روش MD محدود می‌شود که روشی را برای مدل کردن سیستم‌های N ذره‌ای در مقیاس مولکولی فراهم می‌کند. یافتن تحول زمانی چنین سیستمی مشروط به حل دستگاه معادلات حرکت N ذره می‌شود. روش MD تحول این سیستم را با انتگرال‌گیری از معادلات حرکت بدست می‌دهد. بنابراین برخلاف مونت کارلو، MD یک روش قطعی (غیر احتمالی) است. یعنی اگر سرعت و مکان اولیه ذرات مشخص باشد، MD در تئوری، تحول زمان‌های بعد سیستم را بدست می‌دهد. (در عمل خطاهای برشی و گرد کردن و باعث انحراف مسیر هر ذره از مسیر اصلی می‌شود).
به نظر می‌رسد که در مقیاس اتمی باید از قوانین مکانیک کوانتمی استفاده کنیم، ولی در MD قوانین مکانیک کلاسیک و معادله حرکت نیوتون:
(۲-۱)
برای هر ذره استفاده می‌شود و مسیر حرکت هر ذره را بدست می‌آورد.

۲-۳ اصول دینامیک مولکولی

هدف کلی MD یافتن مکان ذرات برحسب زمان، از طریق حل معادله F=ma برای تک‌تک ذرات است. برای حل این معادله دیفرانسیل از هر روش عددی می‌توان استفاده کرد مانند روش اویلر .
قبل از هر چیز باید یک مدل فیزیکی را برای توصیف سیستم تحت بررسی پیدا کنیم. در مقیاس اتمی نیروهای اتلافی بین ذرات وجود ندارد، بنابراین نیروی وارد بر ذرات پایستار هستند یعنی می‌توان آنرا از یک پتانسیل بدست ]۱۵[
(۲-۲)
انرژی پتانسیل سیستم بر حسب مکان‌های ذرات، در آرایشی که قرار گرفته‌اند، می‌باشد. در حالتهای پیچیده‌تر جهت‌گیری ذرات نسبت به هم (زاویه بین پیوندها) در پتانسیل تأثیر خواهند داشت. انتخاب پتانسیلهایی که بهتر و دقیق‌تر، سیستم ما را مدل کنند خود به یک زمینه تحقیقاتی در MD تبدیل شده است.
مقدماتی‌ترین روش در مدل کردن مواد در حالتهای جامد، مایع و گاز این است که اتمها را بصورت ذرات کروی بگیریم که با هم برهمکنش می‌کنند. ساده ترین برهمکنش را می‌توان بین جفت ذرات در نظر گرفت. متداولترین پتانسیل جفت ذره‌ای را که می‌توان در نظرگرفت پتانسیل لنارد-جونز است ]۱۵[:
(۲-۳)‌
انرژی پتانسیل سیستم نیز چنین خواهد شد ]۱۵[
(۲-۴)
و  پارامترهایی هستند که پتانسیل را با خواص فیزیکی سیستم تطبیق می‌دهند. پتانسیل جفت ذره‌ای حداکثر برای گازهای نجیب (Ar و Kr) که در لایه آخرشان کاملاً پر است تقریب خوبی است و برای فلزات و نیمه هادیها تقریب ضعیفی است و باید دنبال پتانسیل بهتری گشت.این پتانسیل برای فهم و درک مقدماتی MD مفید است.
(۲-۵)
بهتر است قبل از شروع شبیه‌سازی مجموعه معادلات را بدون بعد نمائیم. این کار را با جایگزینی روابط زیر انجام می‌دهیم [۱۶]:
(۲-۶)
بنابراین می‌توان نوشت:
(۲-۷)
که در روابط فوق K، انرژی جنبشی و U انرژی پتانسیل سیستم می باشد. الگوریتم‌های مختلفی برای انتگرال‌گیری و یافتن موقعیت و سرعت وجود دارد در اینجا دو الگوریتم ورلت و پرش قورباغه‌ای را به طور اختصار بیان می‌کنیم:
الف-الگوریتم ورلت
بیشتر شبیه‌سازی‌های دینامیک مولکولی با بهره گرفتن از این الگوریتم صورت می‌گیرد. اساس این سبک در نظر گرفتن سه جمله اول بسط تیلور و حذف بقیه جملات برای موقعیت r(t) در یک گام قبل و یک گام بعد از زمان t می‌باشد [۱۶]:
(۲-۸)‌
با جمع کردن دو رابطه فوق، خواهیم داشت:
(۲-۹)
این شکل اساسی الگوریتم ورلت می‌باشد. در این روش سرعت مستقیما بدست نمی‌آید. برای بدست آوردن سرعتهای مورد نیاز برای تعیین انرژی سینتیکی از رابطه زیر استفاده می‌کنیم:
(۲-۱۰)
ب-الگوریتم پرش قورباغه‌ای
این روش به لحاظ جبری شبیه تکنیک فوق می‌باشد، تفاوت بین دو تکنیک در ساختار زیر مشخص است [۱۶]:
(۲-۱۱)
در این روش نیز سرعت و مکان در یک زمان بدست نمی‌آید:
(۲-۱۲)

۲-۴ شعاع قطع(Cut Off)

هنگامی که می‌خواهیم یک سیستم N ذره‌ای را مورد بررسی قرار دهیم، تعداد  برهمکنش دوتایی بین ذرات باید محاسبه شود. این کار با حجم بالایی از محاسبات همراه است برای کاهش این محاسبات می‌توان کل اندرکنش‌ها را در نظر نگرفت بعنوان مثال در پتانسیل لنارد-جونز می بینیم که قدرت پتانسیل در حد شعاعهای بزرگ به صفر میل می‌کند. بنابراین می توان یک شعاع قطع در نظر گرفت که در اینصورت اتمهای خارج از این شعاع به اتم مرکزی هیچ نیرویی وارد نمی‌کنند. این شعاع را با RC نشان می دهیم دیده می شود که اگر RC از ابعاد سیستم کوچکتر باشد از حجم محاسبات کاسته می‌شود. بنابراین پتانسیل شبیه سازی را بصورت زیر تعریف می‌کنیم [۱۶]:
(۲-۱۳)
دیده می‌شود که لحاظ کردن شعاع قطع باعث ایجاد ناپیوستگی در انرژی و نیروی وارد بر ذرات می‌شود بنابراین شکل پتانسیل را طوری می‌گیریم که بصورت هموار تغییر کند:
(۲-۱۴)‌
با این کار پیوستگی نیرو و انرژی حفظ می‌شود. مطمئنا قطع پتانسیل روی کمیت های فیزیکی اثر می‌گذارد. یک راه حل برای برطرف کردن این مشکل پیوسته گرفتن ناحیه خارج از RC و اضافه کردن اثر مقادیر حذف شده پتانسیل می‌باشد که این خود یک زمینه تحقیقات به شمار می‌رود. متداولترین شعاعهای قطع برای پتانسیل لنارد-جونز  و  می‌باشد.
تعداد ذراتی که ما می‌‌توانیم در MD بررسی کنیم (حدود ۱۰۶-۱۰۳ ذره) نسبت به حالت ماکروسکوپیک خیلی کوچک است و نسبت اتمهای سطح به کل اتمها بیشتر از مقدار واقعی است بنابراین اثرات سطح از اهمیت بالایی برخوردار است.
می توان ناحیه شبیه‌سازی که به جعبه MD مشهور است را با یک مرز محدود نمود و برای رها شدن از اثرات سطح، از شرایط مرزی پریودیک استفاده کرد. یک جعبه MD را در نظر می‌گیریم، این جعبه با انتقال در سه بعد بصورت [۱۶]:
(۲-۱۵)
کل فضا را تا بینهایت پر می‌کند. در اجرا برنامه تنها جعبه اصلی در نظر گرفته می‌شود و بقیه قسمتها با این انتقال بدست می‌آید. باید توجه داشت که با چنین فرضی علاوه بر برهمکنش هر ذره با سایر ذرات درون جعبه باید با تصاویر این ذرات در سایر جعبه‌ها هم برهمکنش کند که این باعث پیچیدگی بیش از حد مساله می‌شود.

۲-۵ روش مجموع ایوالد (Ewald summation method)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:13:00 ق.ظ ]