کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



رهنورد و محمدی (۱۳۸۸)

 

 

 

در فصل سوم سعی خواهیم کرد بر مبنای مبانی نظری بررسی شده در این فصل نخست روش شناسی مناسب برای پژوهش انتخاب کرده و بر همین اساس چارچوب عوامل اساسی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور که هدف نهایی این تحقیق می‌باشد را تدوین کنیم. بدین منظور در فصل سوم سعی خواهد شد تا بر اساس فهرست تهیه شده از عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور که در جدول ۲-۵ ارائه گردید و پژوهش‌های صورت گرفته قبلی در این زمینه که در این فصل ارائه شد و همچنین اخذ نظر چند تن از خبرگان حوزه مورد مطالعه، عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور را احصا نماییم.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

فصل سوم

 

روش شناسی تحقیق

 

۳-روش شناسی تحقیق

 

۳-۱- مقدمه

در فصل قبل سعی بر آن بود تا مرور کاملی بر مباحث مرتبط با موضوع پژوهش صورت گیرد. هدف از انجام این تحقیق شناسایی و استخراج عوامل و شاخص‏های موثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان‏های دانش محور، اولویت‏بندی مناسب عوامل حیاتی، ارائه و توسعه یک چارچوب جامع از مدیریت دانش بر مبنای این عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‏های دانش محور و سنجش آمادگی مدیریت دانش در سازمان مورد مطالعه (ستاد ویژه توسعه فناوری نانو) از طریق مدل توسعه یافته موفقیت مدیریت دانش مبتنی بر این عوامل و شاخص‏ها است.
با تحقق هدف تحقیق، می‏توان تعیین کرد: وضعیت جاری سازمان مورد مطالعه بر اساس عوامل و شاخص‏های مورد نظر تحقیق چگونه است؟ نقاط قوت و ضعف سازمان نسبت به حالت ایده‏آل و مطلوب در هر عامل و شاخص چیست؟ همچنین شاخص‏های نیازمند بهبود شناسایی شده و پیشنهادی در خصوص اولویت‏بندی مناسب شاخص‎‏ها و عوامل برای بهبود وضعیت عوامل و شاخص‏ها در سازمان ارائه می‏دهد. در این پژوهش سعی خواهیم کرد با بهره گرفتن از ادبیات موضوع ارائه شده در فصل دوم به تمامی اهداف تحقیق دست یابیم.

۳-۲- روش تحقیق

از اصطلاح روش تحقیق معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط می‌شود که یکی از تعاریف جامع به صورت زیر می‌باشد: روش تحقیق مجموعه‌های از قواعد، ابزار و راه‌های معتبر (قابل اطمینان) و نظام یافته برای بررسی واقعیت‌ها، کشف مجهولات و دست‌یابی به راه حل مشکلات است (خاکی, ۱۳۸۲) .
به طور کلی روش‏های پژوهش در رویکرد علمی دکارت را می‌توان با توجه به دو ملاک تقسیم بندی کرد (خسروانی دهکردی، ۱۳۸۷) :
الف) هدف پژوهش
ب ) روش و ابزار گردآوری داده‌ها
الف (هدف پژوهش
هرگونه کار نظام مندی که با بهره گرفتن از آگاهی‌های حاصل از پژوهش‌های یا تجربه عملی در جهت تولید مواد، فرآورده‌ها یا تمهیدات جدید، ابداع یا استقرار فرایندها، نظام‌ها و یا خدمات جدید انجام می‌شود و در آنچه قبلاً تولید شده است یا معمول است اصلاحات اساسی به عمل آورد، در طبقه بندی تحقیقات توسعه‌ای قرار می‌گیرد (خسروانی دهکردی, ۱۳۸۷). همچنین هر تحقیق کاربردی، تلاشی سیستماتیک و روشمند به منظور دست یافتن به پاسخ یک پرسش یا راه حلی برای یک مسئله است (خاکی، ۱۳۸۲)، که بر این اساس تحقیقات صورت گرفته را بر اساس هدف از انجام تحقیق می‌توان طبقه بندی نمود. این تحقیق بر مبنای هدف جزء تحقیقات توسعه‌ای- کاربردی می‌باشد.
ب روش و ابزار گردآوری داده‌ها
به منظور دست‌یابی به نتایج مورد نظر و انجام شایسته روش تحقیق از روش‌های زیر بهره گرفته شد :
۱ . مطالعات کتابخانه‌ای: جهت تدوین مبانی، تعاریف و مفاهیم نظری از منابع کتابخانه‌ای استفاده شد که مهم‌ترین و مفیدترین منبع موتورهای جستجو در اینترنت، بانک‌ها و منابع اطلاعاتی و کتابخانه‌های دانشگاه‌های کشور بوده است.
۲٫ تحقیقات میدانی: به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نظر، از پرسش نامه استفاده شده است. شاخص ها و عوامل مورد سنجش در تحقیق، پیش از آنکه در قالب پرسش نامه به نظرسنجی گذاشته شود، در معرض قضاوت چند تن از خبرگان و کارشناسان در دانشگاه‌ها و سازمان مورد مطالعه با موضوع تحقیق قرار گرفت و در نهایت از پرسش نامه مورد توافق به عنوان ابزار جمع آوری داده‌ها استفاده شد.
پرسشنامه خبرگان شامل دو قسمت می‌باشد. در قسمت اول، ابتدا میزان اهمیت هر یک از عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور بر اساس طیف لیکرت پنج گزینه‌ای سنجیده خواهد شد. در قسمت دوم پرسشنامه، توانایی سنجش هر یک از شاخص‌ها نسبت به عامل موفقیت مورد نظر سنجیده خواهد شد تا اعتبار پرسشنامه و شاخص‌های تحقیق تایید گردند.
با توجه به اینکه در این پژوهش از داده‌ها جهت توصیف و تصمیم گیری درباره شرایط موجود استفاده می‌کنیم، از نقطه نظر گردآوری داده‌ها، این پژوهش از نوع توصیفی است.

۳-۳-جامعه آماری و تعداد نمونه

یک جامعه آماری عبارت است از گروهی از افراد که یک یا چند صفت مشترک را دارا باشند و این صفت یا صفات مشترک مورد توجه محقق باشد. یک جامعه ممکن است همه افراد یک نوع خاص و یا عده محدودتری از همان گروه را شامل شود (خسروانی دهکردی، ۱۳۸۷) .
در این پژوهش دو جامعه آماری مورد رجوع خواهند بود:
جامعه آماری اول : عبارت است از خبرگان دانشگاهی ایران و سایر کشورها که از آن‌ها در اعتبار سنجی چارچوب استفاده موثر خواهد شد. در مورد این جامعه روش نمونه گیری ما گروه گوله برفی خواهد بود.
جامعه آماری دوم : در مطالعه‏ موردی برای سنجش آمادگی مدیریت دانش بر اساس چارچوب توسعه یافته مدیریت دانش مبتنی بر عوامل حیاتی موفقیت دانش خبرگان شامل مدیران و کارشناسان ارشد ستاد ویژه توسعه فناوری نانو می‌باشند.

۳-۴-روش تجزیه و تحلیل داده‏ها

همان‌طور که قبلاً اشاره شد عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور با مرور ادبیات تحقیق و مطالعه پرسشنامه محور استخراج شده است. پاسخ‌ها درباره موافقت یا عدم موافقت با بهره گرفتن از یک مقیاس پنج امتیازی لیکرت تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری این تحقیق با نرم افزارهای SPSS 18 انجام می‌گیرد. آزمون‌های آماری مورد استفاده در تحقیق به شرح زیر می‌باشند:
در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده‌ها و تائید فرضیه‌ها از آزمون‌های آماری زیر بهره گرفته می‌شود. به منظور تائید و تعیین میزان اهمیت عوامل حیاتی موفقیت در قسمت اول پرسشنامه اول از آزمون دوجمله ای استفاده می‌گردد. همچنین تجزیه و تحلیل میزان توانایی شاخص‌ها برای سنجش عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور در قسمت دوم پرسشنامه اول (که همگی بر مبنای طیف پنج درجه‌ای مقیاس لیکرت بودند)، از آزمون کای اسکوئر[۳۶] استفاده می‌شود. آزمون کای اسکوئر یکی از پرکاربردترین آزمون‌ها در تحقیقات رشته مدیریت می‌باشد. این آزمون برای فرضیه‌هایی به کار می‌رود که در آن محقق از یک متغیر ترتیبی برای تنظیم فرضیه استفاده کرده است. این آزمون پیش فرض‌هایی دارد که عبارتند از (حبیب پور و صفری، ۱۳۸۸) :۱- مقادیر داده‌ها باید در سطح ترتیبی باشد.۲-اجرای این آزمون نیازی به نرمال بودن توزیع داده‌ها ندارد.
همچنین به منظور رتبه بندی و سنجش میزان اهمیت عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در ستاد ویژه توسعه فناوری نانو از آزمون فریدمن استفاده می‌شود. آزمون فریدمن[۳۷] برای مقایسه چند گروه از نظر میانگین رتبه‌های آن‌هاست و معلوم می‌کند آیا این گروه‌ها می‌توانند از یک جامعه باشند یا نه؟ مقیاس در این آزمون باید حداقل رتبه‌ای باشد. پس آزمون فریدمن برای تجزیه واریانس دو طرفه (برای داده‌های نا پارامتری) از طریق رتبه بندی، و همچنین مقایسه میانگین رتبه بندی گرو های مختلف به کار می‌رود (حبیب پور و صفری، ۱۳۸۸).
در این تحقیق به منظور اطمینان از اجماع نظر کارشناسان و مدیران ستاد ویژه توسعه فناوری نانو در خصوص وضعیت جاری عوامل حیاتی موفقیت دانش و شاخص‌های مربوط به هر عامل در سازمان متبوعشان از آزمون دو جمله‌ای بهره گرفته می‌شود. همچنین به منظور مقایسه وضعیت جاری ستاد ویژه توسعه فناوری نانو با وضعیت مطلوب از نظر خبرگان به دلیل ماهیت نا پارامتریک داده‌های پرسشنامه مورد استفاده برای سنجش میزان آمادگی مدیریت دانش بر مبنای عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش از آزمون Mann-Whitney U استفاده خواهد شد.

۳-۵- مراحل انجام پژوهش

مرحله اول – بررسی اولیه و مقدماتی طرح پژوهش؛
مرحله دوم – بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش در زمینه عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌ها و مؤسسات از جمله سازمان‌های دانش محور؛
مرحله سوم – کسب نظرات خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت دانش به منظور تعیین عوامل و شاخص‌های هر عامل و رفع اشکالات احتمالی؛
مرحله چهارم – شناسائی و تعیین اولیه عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش و عناصر مربوط به هر یک از این عوامل و ارائه چارچوبی برای این عوامل در سازمان‌های دانش محور؛
مرحله پنجم – جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها؛
۵-۱- طراحی پرسشنامه و نظر سنجی از خبرگان و دست اندر کاران در ارتباط با عوامل اصلی موفقیت مدیریت دانش و اولویت آن‌ها از دیدگاه آنان؛
۵-۲- تجزیه و تحلیل آماری داده‌های جمع آوری شده.
مرحله ششم – تعیین عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور و همچنین اولویت آن‌ها بر اساس دیدگاه خبرگان و صاحب نظران؛
مرحله هفتم- مطالعه موردی یک سازمان دانش‏محور به منظور سنجش آمادگی مدیریت دانش بر اساس عوامل حیاتی موفقیت نهایی شده.

۳-۶- سوالات تحقیق

 

 

 

  • عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‏های دانش محور کدامند؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1400-08-04] [ 09:28:00 ب.ظ ]




  • ارزیابی استفاده مجدد

 

  • تحلیل شکاف

 

  • ارزیابی اثرات

 

۳-۸-۱۶- توصیف نیازمندی‌های معماری[۳۳]
توصیف نیازمندی‌های معماری، مجموعه‌ای از عبارت‌های کمّی است که خلاصه‌ای از آنچه یک پروژه‌ی پیاده‌سازی باید در مطابقت با معماری انجام دهد، ارائه می‌کند. معمولاً توصیف نیازمندی‌های معماری، بخش مهمی از یک قرارداد پیاده‌سازی و یا قراردادی برای تعریف دقیق‌تر معماری را شکل می‌دهد. توصیف نیازمندی‌های معماری، یک همراه و همدم سند تعریف معماری، با هدف تکمیل کنندگی، برای ارائه نمایی کمّی است و چهار نوع نیازمندی زیر را شامل می‌شود:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • نیازمندی‌های معماری کسب‌و‌کار

 

  • نیازمندی‌های معماری سیستم‌های اطلاعات

 

  • نیازمندی‌های معماری فناوری

 

  • نیازمندی‌های قابلیت همکاری

 

معمولاً مطالب زیر در مورد توصیف نیازمندی‌های معماری وجود دارد:

 

  • معیارهای موفقیت

 

  • نیازمندی‌های معماری

 

  • قراردادهای سرویس کسب‌و‌کار

 

  • قراردادهای سرویس برنامه‌کاربردی

 

  • دستورالعمل‌های پیاده‌سازی

 

  • مشخصات پیاده‌سازی

 

  • استانداردهای پیاده‌سازی

 

  • نیازمندی‌های قابلیت همکاری

 

  • محدودیت‌ها

 

  • فرضیات

 

۳-۸-۱۷- نقشه‌ی راه معماری[۳۳]
نقشه‌ی راه معماری، افزایش‌های منحصر به فردی از تغییر را فهرست‌بندی می‌کند و آنها را بر روی یک جدول زمانی مرتب می‌سازد، برای اینکه پیشرفت را از معماری مبدأ تا معماری مقصد نشان دهد. نقشه‌ی راه معماری، اجزاء کلیدی معماری‌های انتقال را شکل داده و تدریجاً در طول مراحل B،C،D،E وF درADM توسعه می‌یابد.
مطالب زیر به طور معمول در یک نقشه‌ی راه معماری یافت می‌شوند:

 

  • لیست پروژه:

 

  • نام، توضیحات و اهداف هر پروژه

 

  • اولویت‌بندی لیست پروژه‌ها برای پیاده‌سازی معماری پیشنهادی

 

  • برنامه گذار مبتنی بر زمان:

 

  • مزایای گذار تعیین شده (شامل نگاشت به نیازمندی‌های کسب‌و‌کار )

 

  • هزینه‌های تخمینی گزینه‌های گذار

 

  • توصیه‌های پیاده‌سازی

 

  • ضوابط و معیارهای اثربخشی پروژه‌ها

 

  • ریسک‌ها و پی آمد

 

  • بخش‌های سازنده‌ی راه‌حل[۴۵] - توضیحات و مدل

 

۳-۸-۱۸- سناریوهای کسب‌و‌کار [۳۳]
برای شناسایی و انجام معماری نیازمندی‌های کسب‌و‌کار، برآمده از کارکرد جدید کسب‌و‌کار، ADM روش خاص خود را («روشی در یک روش») دارد تا به پیشران‌های کلیدی کسب‌و‌کار و نیازمندی‌های معماری رسیدگی کند. این فرایند به عنوان «سناریوهای کسب‌و‌کار» شناخته شده است.
یک سناریوی کسب‌و‌کار، توصیفی از مشکل کسب‌و‌کار است که قادر می‌سازد نیازمندی‌ها مرتبط با یکدیگر در بستر مشکل کلی، دیده شوند. بدون چنین توصیفی، به عنوان بستر و زمینه‌ی خدمت، ارزش ناشی از حل مشکل برای کسب‌و‌کار نامشخص است، ارتباط راه‌ حل ‌های بالقوه معلوم نیست، خطر وجود یک راه‌حل بر اساس یک مجموعه نیازمندی‌های ناقص وجود دارد.
عامل کلیدی در موفقیت هر پروژه بزرگ دیگر این است که تا چه حد به نیازمندی‌های کسب‌و‌کار مرتبط است و آشکارا سازمان را برای رسیدن به اهداف کسب‌و‌کار حمایت کرده و توانمند می‌سازد. سناریوهای کسب‌و‌کار، یک روش مهم برای کمک به شناسایی و درک نیازهای کسب‌و‌کار هستند.
این روش ممکن است مکرراً در سطوح مختلفی از جزئیات، در تجزیه سلسله مراتبی معماری کسب‌و‌کار استفاده شود. این فرایند کلی سناریوی کسب‌و‌کار به شرح زیر است:

 

  • شناسایی، مستند‌سازی و رتبه‌بندی مشکلی که پیشران پروژه است.

 

  • مستند‌سازی محیط‌های کسب‌و‌کار و فنی، به عنوان مدل‌های سطح بالای معماری جایی که مشکل اتفاق افتاده است.

 

  • شناسایی و مستند‌سازی اهداف مورد نظر؛ نتیجه‌ی اداره‌ی موفقیت آمیز مشکلات

 

  • شناسایی بازیگران انسانی و جایگاه آنها در مدل کسب‌و‌کار شرکای بشری و نقش آنها
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




۱۶۲ - بــر در کعــبه شــایـــد ار شـــعرم
خــــادم کعـــبه بـــــان درآویـــــزد
معنی و مفهوم: شایسته است که خادم کعبه، شعرهای مرا که نمونه‌‌ای از فصاحت و زیبایی سخن هستند، مانند معلّقات سبع بر در کعبه آویزان کند.
آرایه‌های ادبیشاعر شعر خود را به صورت مضمر، به معلّقات سبع مانند کرده است که به عنوان نمونه‌ی اعلای شعر، برخانه‌ی کعبه آویخته بودند.
۱۶۳ - چـون منــی را مـگو کــه مثل کم اسـت
مثـل مــن، خــود هنـوز در عـدم اسـت
معنی و مفهوم: هیچ کس را به من مانند مکن؛ چرا که مثل من خیلی کم پیدا می‌شود، اصلاً مانند من، کسی هنوز به دنیا نیامده است.
بند سیزدهم:
کلمات قافیه: آسمان، اختران، آن و …
حروف اصلی قافیهان
حرف روین
حروف الحاقیندارد
ردیف: بستند
۱۶۴ - نقـــش بختــش بــر آسـمان بســتند
عَقــد اقبـــالــش اختـــران بســـــتند
معنی و مفهومنقش و نگار بخت شاه اخستان را در آسمان‌ها ترسیم کردند و ستارگان بین او و بخت و اقبال نیک، عقد و پیمان برقرارکردند.
آرایه‌های ادبی: نقش بخت اضافه‌ی استعاری است. اقبال به عروسی مانند شده است که ستارگان آن را به عقد شاه اخستان درآورده‌اند.
۱۶۵ - خسـروانـــش ســـزنــد غـاشــیه دار
کـــمر حــــکم او بــــر آن بســـــتند
واژگان: غاشیه دار: خادم، مطیع. (آنندراج)
معنی و مفهومشایسته است که پادشاهان همگی خدمت‌گزار و آماده‌ی اجرای فرمان‌های شاه اخستان باشند.
آرایه‌های ادبیغاشیه دار کنایه از خدمت‌گزار است. کمر حکم او بستن کنایه از فرمان‌برداری است.
۱۶۶ - سـینه چـون چـنگ، بــر کتـف بـردنــد
دیــده چــون نــای، بــر مـیان بســـتند
معنی و مفهومپادشاهان عالم از هیبت و شکوه شاه، ترسان و فرمان بُردارند و همگی آماده‌ی خدمت‌گزاری به شاه اخستان هستند.
آرایه‌های ادبیسینه بر کتف بردن و دیده بر میان بستن هر دو کنایه از ترسیدن و فرمان‌برداری کردن است. دیده، استعاره از سوراخ‌های نای است.
۱۶۷ - بخـت را کــوسـت بـــکر دولـــت زای
عقـد بـــر شــاه کــامـــران بســـــتند
معنی و مفهوم: بخت و اقبال را که همانند دوشیزه‌ای است که همواره دولت و فرمانروایی می‌زاید، به عقد شاه کامروا درآوردند و آن را برای همیشه با شاه همراه کردند .
دانلود پایان نامه
آرایه‌های ادبی: بخت به دوشیزه‌ای مانند شده است که دولت می‌زاید. عقد بستن بخت برای شاه کنایه از همراه شدن همیشگی اقبال با اوست.
۱۶۸ - بــهر تهـــدیـــد ســگدلان نفـــاق
شـیر چــرخــش بــر آســتان بســـتند
واژگانسگدل: سخت دلی، بد دلی. (دهخدا) شیر چرخ: برج پنجم از بروج فلک. (غیاث)
معنی و مفهوم: برای ترساندن منافقان دو روی بی رحم، صورت فلکی شیر آسمان را بر در آستان شاه بسته‌اند تا کسی جرأت هیچ خطایی نداشته باشد .
آرایه‌های ادبیسگدل کنایه از بی رحم و سخت دل است. بیت دارای اغراق است.
۱۶۹ - چـرخ را خـود بـر آستانـش، چــو سـگ
بـــر درخـــت گُـــل امـــان بســــتند
معنی و مفهوم: همان‌گونه که سگ را برای تعلیم و رام شدن، مدتی به درخت گل می‌بندند، آسمان سرکش را نیز، همانند سگ، مدتی به امن و امان حاکم بر آستان شاه بستند، تا تربیت شود.
آرایه‌های ادبی: آسمان به سگی مانند شده است که برای تأدیب، آن را به امان آستان شاه که همانند گل است، بسته‌اند.
توضیحات :
سگ به گل بستنگویند که: سگ تازی را چون خواهند تربیت کنند و مستعد تعلیم شکار نمایند، مدّتی بر درخت گل بندند. (کزازی، ۱۳۷۴: ۷۵۸)
۱۷۰ - ســگ دیـــوانــــه‌ی ضـــلالـــت را
هــم ســـگان درش دهـــان بســـــتند
واژگان: ضلالت: گمراه شدن. (دهخدا)
معنی و مفهومسگان درگاه شاه اخستان، ضلالت و گمراهی را که مانند سگی دیوانه بود، خفه و نابود کردند.
آرایه‌های ادبیضلالت به سگی دیوانه مانند شده است.
۱۷۱ - آن کسـان کــه آسمانـش می‌خـوانـدنـد
نــام قصـــّاب بـــر شـــبان بســــتند
معنی و مفهومکسانی که شاه اخستان را آسمان خوانده‌اند؛ مثل این است که نام قصّاب را بر شبان گذاشته باشند؛ چرا که آسمان همانند قصّابی مردم را می‌کشد، امّا شاه مانند شبانی در اندیشه‌ی پرورش مردم است.
آرایه‌های ادبی: آسمان با تشبیه مضمر به قصّاب و شاه به شبان مانند شده است .
۱۷۲ - آســمان را بـــه حــکم‌ هـــارونیــش
ز اختــــران زنگـــــل روان بســــتند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




در اراضی‌ ممالیک، حاکم‌ از قدرت زیادی برخوردار بود و همه عایدات ایالت را به مصرف خود و مامورانش‌ می‌رساند و تنها، مبلغ‌ ناچیزی به صورت پیشکش برای‌ شاه‌ ارسال می‌کرد. درحالی‌ که‌ تمام‌ عایدات‌ اراضی‌ خاصه برای شاه وصول می‌شد[۶۶].
پایان نامه - مقاله - پروژه
در سیستم‌ ممالیک، حاکم‌ وظیفه داشت تعداد معینی سپاهیان‌ چریک نگهداری کند تا در مواقع ضروری با‌ دستور‌ شاه به مرکز اعزام‌ شوند. امام قلی خان حکمران‌ فارس ملزم بود در‌ هنگام‌ احتیاج با ۱۰ هزار سرباز پیاده‌ و سواره به یاری شاه برود[۶۷].
در بودجه ی دربار، بزرگ‌ ترین رقم درآمد، متعلق به املاک خاصه‌ بود. این عواید، مخارج‌ قصر‌ شاه و همچنین حقوق صاحب‌ منصبان، لشکریان‌ و عمال‌ حکومتی را تامین‌ می‌کرد[۶۸].
با توجه‌ آنچه‌ گفته شد در ادوار شاهان اولیه ی صفوی، اغلب‌ اراضی‌ به صورت‌ ممالیک اداره می‌شده به این معنا که شاه صفوی حکومت‌ ولایات مختلف را به شکل تیول‌ به‌ سران قزلباش واگذار می‌کرد. اما، پادشاهان‌ بعدی‌ صفوی‌ که مشاهده‌ کردند اراضی خاصه درآمد بیشتری‌ در اختیارشان قرار می‌دهد، به سیاست تبدیل اراضی ممالیک و اراضی خاصه روی‌ آوردند. شاردن معتقد است که تفکیک‌ اراضی‌ به خاصه و ممالیک پیش از شاه صفی معمول نبود و‌ تنها‌ از‌ زمان‌ او‌ به توصیه ساروتقی صدر اعظم‌ شاه‌ صفی به منظور افزایش عواید شاه، معمول شد[۶۹].
اگرچه شکی نیست که در زمان شاه صفی جریان تبدیل اراضی‌ ممالیک‌ به‌ خاصه‌ تسریع شد و گسترش یافت، اما پذیرفتنی نیست‌ که‌ شاه‌ صفی‌ را‌ مبتکر‌ این‌ سیاست بدانیم. چرا که اراضی خاصه‌ حتی قبل از سلطنت شاه عباس اول نیز وجود داشت و تنها در دوره­ عباس با مشکل پرداخت مواجب سپاهیان این ارتش روبرو شد، به‌ فکر‌ توسعه اراضی خاصه افتاد[۷۰].
باتوجه به آنچه از منابع ذکر شد می­توان نتیجه گرفت که سیاست تبدیل اراضی ممالیک به خاصه همچنین قدرت‌ سران ایلات قزلباش را که در سیستم ممالیک، عهده ‌دار اداره­ی ایالات‌ بودند، به نفع غلامان شاهی که اغلب بعنوان پیشکار و وزیر در سیستم خاصه به کار گرفته می‌شدند کاهش می‌داد و این‌ موضوع، جذابیت این سیاست را‌ برای‌ شاه عباس دو چندان کرد. زیرا او به دنبال راهکارهای مناسب برای محدود کردن قدرت‌ قزلباش‌ ها و تقویت دولت مرکزی بود.
تبدیل اراضی ممالیک به خاصه علی ‌رغم منافعی که در کوتاه‌ مدت داشت، در دراز مدت‌ صدمات‌ جبران ‌ناپذیری را به اقتصاد و توان نظامی حکومت صفوی تحمیل کرد. شاردن از قول برخی از ایرانیان عنوان می‌کند که این کار، علاوه بر این‌که کشور را به لحاظ نظامی تضعیف می‌کند از نظر اقتصادی نیز‌ خساراتی‌ بر کشور‌ وارد می‌آورد، زیرا پولی را که باید در سراسر کشور جریان داشته باشد به صندوق شاه می‌ریزد و این کار‌ به آن می‌ ماند که آن را دوباره در زمین دفن کنند[۷۱].
علاوه ‌براین و باتوجه به مطالبی که گفته شد در شیوه ی‌ اداره ی‌ اراضی‌ به روش ممالیک، منافع‌ شخصی حکام، منافعی ارعاب و تعدی بود اما درسیستم خاصه ناظر یا پیشکار شاه، تنها می‌کوشید تا با تحویل ‌‌مبالغ‌ بیشتری به مرکز شغل خود را حفظ کند و از آن ‌جا که او هیچ‌ منافعی‌ در‌ ایالت مورد نظر نداشت، اهمیتی نمی‌داد که فشار مالیاتی موجب تنزل سطح‌ زندگی مردم آن ایالت شود.
تبدیل فارس‌ به خاصه در زمان شاه صفی، خسارت‌ جبران ‌ناپذیری به اقتصاد آن وارد کرد و باعث‌ تنزل جایگاه فارس در ساختار‌ سیاسی، نظامی‌ و اقتصادی دولت صفوی شد، چنان‌که‌ شاردن درباره ی تاثیرات منفی این اقدام بر جمعیت و توان اقتصادی‌ فارس می‌گوید: «هنگامی که پارس حکام داشت(به سیستم ممالیک اداره می‌شد) ارزش آن به اندازه ی یک مملکت بود و شیراز مرکز آن ایالت، بسیار زیبا و ثروتمند و مانند پایتخت یک کشور بود. اما از زمانی که حاکم‌ به پیشکار تبدیل یافت، تا کنون از ساکنان آن۸۰ هزار تن کاسته‌ شده است[۷۲]
فصل سوم
اصل و نسب
خاندان ذوالقدر
۳-۱- اصل و نسب خاندان ذوالقدر
خاندان ذوالقدر فارس از طوایف ترکمن و ترک نژاد بودند که در زمان های گذشته ازمناطق آسیای میانه به نواحی آسیای صغیر کوچ نموده بودند ودر این ناحیه مستقرشده بودند. محل استقرار اولیه طوایف ذوالقدر به گفته «نویسنده احسن التواریخ » نواحی البستان و مرعش درحاشیه امپراطوری عثمانی بوده وتعداد اعضای این طوایف هشتادهزار خانوار برآورد شده است[۷۳]. صاحب جهان آرای عباسی محل سکونت ذوالقدرها را ناحیه دیاربکر در آسیای صغیر دانسته وعلاءالدوله ذوالقدر را حاکم نواحی البستان ومرعش معرفی نموده است[۷۴]. میرزا حسن فسایی، اصل ذوالقدرها را ازایلات «مملکت روم» (که منظور نواحی امپراطوری عثمانی بوده) دانسته وتعدادآنها رابیشتر از هشتادهزار خانوار نوشته است[۷۵]. اما فاروق سومر، محل سکونت قبیله ذوالقدر را نواحی قفقاز ، آناطولی وقراباغ می داند ومعتقد است اکثریت این قبیله را شاخه های قبایل ساکن ناحیه یورذق (ایالت یوزقات امروزی ترکیه)تشکیل می دادند. وی به نام هشت «اوبه» (طایفه وخاندان) این قبیله به نامهای قورغلو(قراداغلو)، شمس الدینو، ایمور، حاجیلر، سوکلن ، شیخلو ، جاموسلو و چیچکلو اشاره می کند[۷۶].
رهبری قبیله ذوالقدر در زمان شاه اسماعیل اول برعهده علاءالدوله ذوالقدر بوده است که همزمان با روی کار آمدن شاه اسماعیل اول صفوی بر این قبیله حکومت داشته و صاحب عالم آرای صفوی بارها از رهبری او بر هشتاد هزار خانوار یا هشتاد هزار نفر از ذوالقدران یاد کرده است[۷۷].
اما خاندان ذوالقدر قبل از رهبری علاءالدوله دارای حکومت محلی بوده اند چنانکه روملو، مولف احسن التواریخ نام سه تن دیگر از سلاطین ذوالقدر که پیش از علاءالدوله حکومت کرده اند را ملک اصلان، ملک سلیمان و ملک ناصرالدین ذکر نموده است[۷۸]. این موضوع نشان می دهد قبیله ذوالقدر پیش از روی کار آمدن صفویان دارای حکومت نیمه مستقل در نواحی سکونت خود بوده اند. گروه های زیادی از طوایف ذوالقدر قبل از به قدرت رسیدن شاه اسماعیل در زمره ملتزمان شیح جنید و شیخ حیدر صفوی قرار داشتند و بعدا با پیوستن به شاه اسماعیل نقش مهمی در به قدرت رساندن صفویان ایفا نمودند.
مهم ترین محل استقرار طوایف ذوالقدر در ایران پس از روی کار آمدن خاندان صفوی ایالت فارس بود. به نوشته مولف عالم آرای عباسی، خاندان ذوالقدر به همراه خاندان قزلباش افشار در زمان لشکرکشی شاه اسماعیل به فارس نقش مهمی درحمایت از وی و پیروزی بر سلطان مراد آق قویونلو ایفا نمودند[۷۹]. شاه اسماعیل به پاداش حمایت طایفه ذوالقدر از صفویان ایالت فارس را تیول ایشان قرارداد وسپس اداره امور این ایالت مهم جنوبی در اختیار ایشان قرار گرفت. در اکثر منابع صفوی جمعیت قبیله ذوالقدر را هشتاد هزار نفر خانواده و ایشان را از قبایل ساکن نواحی ماراش و بوزوق درآسیای صغیرونواحی آناطولی ذکر کرده اند اکثریت این قبیله را شاخه های قبایل ساکن بوزوق تشکیل می دادند[۸۰].
خاندان ذوالقدر با در دست گرفتن قدرت، نزدیک به ۹۵ سال (ازسال ۹۰۹ ه- ق تا اوایل سلطنت شاه عباس اول ) همه امور ایالت فارس را در کنترل خود داشتند و پس از آن نیز تا پایان دوره صفوی در تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی این ایالت کم و بیش تأثیر داشتند. منصب مهرداری صفویان که از مقامات مهم درباری و مورد اعتماد پادشاه بود[۸۱]، و به اعتقاد لوئی بلان، برابر با منصب وزیر دادگستری امروز بود[۸۲] که به طور سنتی و موروثی در اختیار خاندان ذوالقدر قرار داشت. از بزرگان این خاندان که سمت مهرداری این دوره را عهده دار بودند می­توان به ابراهیم خان ذوالقدر حاکم فارس و محمدقلی بیگ مهردار در دوره شاه طهماسب اول، شاهرخ بیگ ذوالقدر مهردار وشاهقلی خلیفه ذوالقدر حاکم دارابگرد در عهد شاه سلطان محمد خدابنده، اشاره نمود[۸۳]،
در تمام دوران حکومت خاندان ذوالقدر برفارس سپاهیان ایالت فارس که توسط برخی مورخان به نام لشکر ذوالقدر یا غازیان ذوالقدر نامیده شده اند[۸۴] که در نبردهای شاهان صفوی با عثمانی ها نقش مهمی ایفا نموده اند.
شاه اسماعیل اول صفوی چون قوایی مجهز ترتیب داد، در فکر حمله به نواحی مختلف افتاد و نیرویی عظیم از قبایل ذکر شده با او همراه و همدل بودند و هر جایی که فتح می شد غنایم آن به قزلباشان بخشیده می شد[۸۵].
در شرح تاسیس دولت اسماعیل صفوی، عناصر ترکمن جایگاه مهمی دارند، مسلما روابط خویشاوندی وی با آق قویونلو در این امر تأثیر داشت اما حداقل به همین اندازه نیز این مساله موثر بود که نیروی نظامی صفویه به پیروان ترکمن که به سرعت تعدادشان افزایش می یافت متکی بود و رهبران قبایل ذخایری بودند که اسماعیل برای مناصب نظامی دربار، در اداره ی حکومت و در نتیجه ادامه فتوحات برای اداره ی ایالات فتح شده به آنان رجوع کرد[۸۶].
جنابدی درکتاب روضه الصفویه در مورد نقش ذوالقدرها می گوید: «در آن مقام قشون قشون و فوج فوج از ارباب ادارات از روی اخلاص از دیار شام و ذوالقدر و دیار بکر و دیگر ولایات که پروانجات اشراف به طلب ایشان رفته به تقبیل بساط خلافت مناط استسعاد می یافتند تا هفت هزار سوار نامدار در ظل رایت صفوی آیت، حلقه ی بندگی در گوش و غاشیه ی فرمانبری بر دوش کشیدند[۸۷]
طایفه ی ذوالقدر پس از سقوط سلطنت علاءالدوله از دیاربکر به ایران هجرت کرده و در زمره ی ارادتمندان صفویه در آمدند و در آغاز سلطنت صفوی به هشت قبیله ی معروف تکه لو، شاملو، استاجلو، ذوالقدر، افشار و قاجار و روملو و زنگنه لفظ قزلباش اطلاق می شد اما بعدها لفظ قزلباش عمومیت یافته بر جمیع ایرانیان اطلاق می شد. در ارزنجان و در جنگ شرور بالغ بر ۷۰۰۰ تن از صوفیان متعلق به قبایل استاجلو و شاملو و تکه لو و ذوالقدر و … در کنار شاه اسماعیل گرد آمدند[۸۸].
سیوری از شاهقلی خلیفه مهردار و ارادت او نسبت به شاه اسماعیل چنین یاد می کند: «از ثقات صحت شعار خصوصا از شاهقلی خلیفه مهردار، مرویست که در آن والا فرمان همیون به طلب صوفیان ذوالقدر میان آن قوم شرف ورود یافته و به حسب اتفاق شب زفاف یکی از اهل ارادت و اخلاص بوده و چون بر طلب آن قوم اطاع یافته، بی آنکه به خلوت عروس درآید بلا توقف بر مرکب اخلاص نشسته، متوجه درگاه خلایق پناه گردید[۸۹]
۳-۲- اوبه های خاندان ذوالقدر :
ایالت بزرگ فارس در دوره صفوی مهم ترین محل استقرار طوایف ذوالقدر در ایران پس از روی کار آمدن خاندان صفوی بود. به نوشته منابع تاریخ صفوی خاندان ذوالقدر به همراه دیگر قزلباشان در زمان لشکرکشی شاه اسماعیل به فارس نقش مهمی درحمایت از وی ایفا نمودند. شاه اسماعیل به پاداش حمایت طایفه ذوالقدر از صفویان ایالت فارس را تیول ایشان قرارداد و سپس اداره امور این ایالت مهم جنوبی در اختیار ایشان قرار گرفت.
۳-۲-۱- قورغلو : از اوبه های مهم ذوالقدر می­باشد. این اوبه شاخه ای از قبیله ی بزرگ قورغلو منسوب به ایل ذوالقدر در ترکیه می­باشد. خود قبیله اصلی قورغلو در آناطولی به صورت شاخه های مختلف در نواحی مارش قدیرلی وینی ایل به زندگی خود ادامه می­داد. از امرای قورغلوی ساکن ایران علیقلی سلطان ساکن قم است که علی قلی خان استاجلو او را به علت کمک و فداکاری بیش از حد به شاه عباس نصایح زیادی کرد که علیقلی سلطان به نصایح او توجه ننمود. او حتی به اندرز بیگ ها و صوفی های ذوالقدر می گفت (جوانمرد می­میرد لیکن اسمش باقی میماند). علیقلی خان پس از به تخت نشستن شاه عباس به حضور او آمده و از طرف شاه به مقام مهرداری رسید ولی طولی نکشید که به اتفاق سایر امراء به علت شرکت در توطعه ای بر علیه مرشد قلی خان به قتل رسید.[۹۰] به هنگام مرگ شاه عباس دو امیر از این اوبه را دردستگاه می­بینیم: یکی ابراهیم سلطان والی سرخس و دیگری درگاه قلی سلطان نوه شاهقلی خلیفه مهردار که در فارس اقطاع داشت[۹۱].
۳-۲-۱- سوکلن : مسکن سوکلن ها منطقه بورزوق بوده است و شاخه ی اصلی در آنجا سکونت داشت. مسکن سوکلن ها در بوزوق در حوالی آق داغ بوده است.[۹۲] سوکلن ها نام خود را از اسم یکی از بیگ های خود گرفته اند. موسی سوکلن اوغلی از خانواده ی رئیس قبیله به سال ۱۵۲۶م. در بوزوق به اتفاق زونون اوغلی از فرزندان ذوالقدر در شورش خطرناکی علیه دولت شرکت کردند که احتمال دارد سوکلن ها بعدها وارد قبیله ذوالقدر ساکن ایران شده باشند. در زمان شاه عباس رستم سلطان والی کرمان در سال ۱۰۱۲ه.ق از طرف عثمانی ها اسیر شده بود[۹۳].
۳-۲-۳- شمس الدینلو : این اوبه ی ذوالقدر در زمان مورد بحث ما در قراباغ سکونت داشت و دلی محمد سلطان ریاست این اوبه را عهده دار بود. دلی محمد قبلا والی تفلیس بود. این امیر به علت خوش طبعی و نکته سنجی اش در میان امرای نزدیک شاه عباس جای داشت حتی به گفته پیتر دلاواله لقب دلی را شاه عباس به او داده بود و مقامش در اواخر سالهای عمرش به مقام خانی ارتقاء یافته بود و به علت زیاده روی در مشروبات الکلی در سال ۱۰۲۹ه.ق وفات یافت[۹۴] و مقامش به عنوان خانی به برادرش سلیم بیگ واگذار شد.[۹۵] علی خان بیگ[۹۶] و حسین بیگ[۹۷] نیز از همین اوبه بودند.
۳-۲-۴- حاجیلر : این اوبه شاخه ای قبیله ی آغچه لو ساکن نواحی بوزوق می­باشد به سال ۱۵۸۶٫م شاه عباس از میان امرایی که بر ضد مرشد قلی خان توطعه کرده بودند مهدی قلی خان ذوالقدر را به دست یعقوب بیگ فرزند ابراهیم خان حاجیلر به قتل رساند و ایالت فارس را با رتبه خانی به او واگذار کرد. او یک شخصیت نا متعادل داشت لذا نتوانست موقعیت خود را در فارس مستحکم کند و با اختلافی که با امرای شاهی پیدا کرد به سختی سرکوب گردید و شاه عباس مقام بیگلر بیگی فارس را به بنیاد بیگ ذوالقدر داد.[۹۸] مستدام سلطان والی کبود جامه ی استرآباد از این اوبه بوده است[۹۹].
۳-۲-۵- ساری شیخلو : در زمان شاه اسماعیل خلیل سلطان امیر الامرای فارس از این اوبه بوده است اسم اصلی این امیر امت بوده و به دستور شاه اسماعیل به قتل رسید[۱۰۰].
۳-۲-۶- چیچکلو : این اوبه شاخه ای از قبیله ی چیچکلوی ساکن بغازیان بوده است و شاه اسماعیل پس از قتل خلیل سلطان ایالت فارس را به عزالدین رئیس این اوبه واگذار نمود[۱۰۱].
۳-۲-۷- جاموسلو : پس از وفات علی سلطان ایالت فارس در سال ۹۳۱ه.ق به حمزه سلطان از این اوبه واگذار گردید.[۱۰۲]
۳-۲-۸-شادی بگلو : اولین امیر از این اوبه محمد خان والی شیراز بوده است. شاه اسماعیل دوم این امیر را از مقام خود عزل و به جایش ولی خان قلقانچی اوغلی را منصوب کرد. در سال ۹۹۵ ه.ق مقام بیگلر بیگی فارس به علی خان شادی بگلو واگذار گردید اما علی خان در همان سال به دست فامیل خود مهدی قلی خان به قتل رسید. طهماسب­قلی سلطان فرزند علی خان به سمت والی دارابگرد تعیین گردید و بیگلر بیگی مهدی قلی خان نیز در فارس تایید نگردید[۱۰۳].
۳-۳- استقرارخاندان ذوالقدر درایالت فارس
ایالت بزرگ فارس در دوره صفوی مهم ترین محل استقرار طوایف ذوالقدر در ایران پس از روی کار آمدن این خاندان بود. به نوشته منابع تاریخ صفوی خاندان ذوالقدر به همراه دیگر قزلباشان در زمان لشکرکشی شاه اسماعیل به فارس نقش مهمی درحمایت از وی ایفا نمودند. شاه اسماعیل به پاداش حمایت طایفه ذوالقدر از صفویان ایالت فارس را تیول ایشان قرارداد و سپس اداره امور این ایالت مهم جنوبی در اختیار ایشان قرار گرفت .
با بررسی منابع انجام شده می توان نتیجه گرفت که حکام ذوالقدر توانستند، حدود یک قرن از زمان شاه اسماعیل اول تا اوایل سلطنت شاه عباس اول همه امور ایالت فارس را در کنترل خود قرار دهند وحکومتی مستبدانه در این ایالت برقرار نمایند و پس از آن نیز تا پایان دوره صفوی در تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی این ایالت کم و بیش تاثیر داشتند.
منصب مهرداری صفویان که از مقامات مهم درباری و مورد اعتماد پادشاه بود ، به طور سنتی وموروثی در اختیار خاندان ذوالقدر قرار داشت. در تمام دوران حکومت خاندان ذوالقدر برفارس سپاهیان ایالت فارس که توسط برخی مورخان به نام لشکر غازیان ذوالقدر نامیده شده اند[۱۰۴]، در نبردهای شاهان صفوی با عثمانی ها نقش مهمی ایفا نموده اند. ذوالقدرها درزمان شاه طهماسب در زمره مطیع ترین ایلات نسبت به خاندان صفوی بودند. درهنگام مرگ شاه عباس( ۱۰۳۸ ه.ق) شش امیر از طوایف ذوالقدر در دربارصفوی صاحب منصب بودند که نشان می دهد ذوالقدرها پس از شاملوها مقام دوم در دربار شاه عباس داشته اند[۱۰۵].
در این دوره برخی امرای ذوالقدر درایالت فارس صاحب اقطاع بوده اند. و خاندان ذوالقدر تا پایان سلطنت شاه طهماسب اول کاملا مطیع وتابع حکومت صفوی بودند اما از زمان شاه اسماعیل دوم به بعد تدریجا در مقابل سیاستهای خاندان صفوی به مقابله ومبارزه برخاستند ودر مواردی حتی حاکم منصوب دربار صفوی در زمان شاه محمد خدابنده را به قتل رساندند. سرانجام اوج این مقابله در دوران شاه عباس اول بود که برافراشتن پرچم استقلال طلبی حاکم ذوالقدر فارس، منجر به لشکر کشی پادشاه صفوی به فارس و برانداختن حکومت خاندان ذوالقدر از ایالت فارس گردید.
۳-۴- شورش علاءالدوله ذوالقدر
یکی از رهبران مهم قبیله ذوالقدر در آغاز اقتدارصفویان علاءالدوله ذوالقدر نام داشت که در مقابله و رویارویی با شاه اسماعیل نقش زیادی ایفا نمود. در این زمان علاءالدوله ذوالقدر به سبب مهاجرت جمع زیادی از افراد تحت حاکمیت خود به نزد اسماعیل دچار مشکلات فراوانی شده بود. از مناطق تحت نفوذ ذوالقدرها غیر از مناطق ماراش، البستان، خرپوت، منطقه پنارباشی و از همه مهمتر بوزوق[۱۰۶] تنها بعضی مناطق وابسته به نواحی شمال سیواس و قیصریه در قلمرو علاءالدوله قرار داشت. (جدا از تاتارهای سیاه، گام­های اولیه به سوی زندگی یکجانشینی در زمان او و پسرش شاهرخ بیگ ذوالقدر و از منطقه بوزوق برداشته شد. گذشته از این اکثر همراهان اسماعیل را از اهالی منطقه بوزوق می بینیم)[۱۰۷].
بر اساس منابع های تاریخی لشکر کشی شاه اسماعیل در بهار ۹۰۷ه.ق به ارزنجان و آلاداغ و سارویه به خاطر علاءالدوله ذوالقدر بوده و یکی از دلائل این لشکر کشی مانع شدن او از رفتن قزلباشان مقیم مناطق تحت نفوذ او به ایران بوده است[۱۰۸].
به نوشته­ی فاروق سومر، علت این کار را توبیخ و به نمایش گذاردن سفیر اسماعیل به وسیله علاءالدوله بود. در واقع سفیر اسماعیل اوغلان امت استاجلو را در دریاچه ای به نام کوزگول حبس نموده بود و بعضی از مورخین عثمانی علت را موافقت نکردن علاءالدوله با ازدواج دخترش بنلو خاتون با شاه اسماعیل می­دانند. بدین ترتیب شاه اسماعیل در سال ۹۱۳ه.ق به علاءالدوله حمله کرد. شاه اسماعیل برای حمله به مناطق ذوالقدرها راه ازروم و ارزنجان را انتخاب کرد. حاکم صفوی برای رفتن به این مناطق میبایستی از بایزید دوم امپراطور عثمانی کسب اجازه کند و بایزید شرط شاه اسماعیل را قبول کرد به شرط اینکه هنگام عبور از خاک عثمانی زیانی به کسی نرسد[۱۰۹].
علاءالدوله سعی کرد مناطق خود را در مقابل سپاهیان شاه اسماعیل حفظ کند و با پناه گرفتن در مناطق صعب العبور کوه درنا از مملوکان و عثمانی ها تقاضای کمک کرده باشد. قزلباشان تمام مناطق را تخریب و غارت کردند و ذوالقدر ها با وضع پریشانی به اطراف پراکنده شدند. شاه اسماعیل به علت فرا رسیدن زمستان منطقه ذوالقدر ها را ترک کرد و در راه برگشت ناحیه خرپوت متعلق به ذوالقدر ها را فتح کرد[۱۱۰].
امیر بیگ موصللو حاکم دیار بکر، بر اساس دعوت شاه اسماعیل به او پیوست و مقام مهرداری را به او اعطا کرد و محمد خان استاجلو را به سمت حاکم دیار بکر تعیین کرد[۱۱۱]. وی با وجود نیروی کم بعضی امرا را دستگیر کرد و به تبریز فرستاد. از طرفی دیگر نیز سپاه علاءالدوله را که به فرماندهی پسرانش قاسم ذوالقدر ملقب به ساروقپلان و دیگری اردوانه ذوالقدر بود مغلوب ساخت و پس از دستگیری به قتل رسیدند و بسیاری از امرای ذوالقدر در میدان نبرد کشته شدند. محمد خان استاجلو دومین موفقیت خود را در مقابل نیروهای ذوالقدر کسب نمود. در راس سپاه ذوالقدر فرزندان دیگرعلاءالدوله، شاهرخ ذوالقدر والی بوزوق و احمد بیگ ذوالقدر قرار داشتند. آنان مانند دیگر برادرانشان به قتل رسیدند. محمد بیگ و علی بیگ فرزندان شاهرخ نیز به نزد شاه اسماعیل فرستاده شدند. سلطان صفوی فرزندان شاهرخ ذوالقدر را آزاد کرد و به آنها مقام امیری داد[۱۱۲]. بعد ها دولت عثمانی نیز بعد علاءالدوله تلاش برای جلوگیری از مهاجرت اتباع خود به ایران کرد که شاه اسماعیل طی نامه ای از بایزید از او خواست مشتاقان زیارتگاه اجدادش را از آمدن به ایران محروم نکند. بایزید نیز در جواب وی گفت که اگر تعهد دهند که برگردند مانع آنها نشود[۱۱۳].
فصل چهارم
موقعیت خاندان ذوالقدر
در
دوره شاه اسماعیل اول
۴-۱- اقدامات شاه اسماعیل برای تثبیت حکومت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




 

مولفه خرید رسانه ای

 

۱۴۶/۰

 

۰۴۸/۰

 

۲۱۵/۰

 

۰۶۱/۳

 

۰۰۳/۰

 

 

 

۱۷۵/۰
۲۱۷/۰
شکل(۴-۹): تاثیر رگرسیونی عنصر ترویج بر مولفه های رفتار خرید(مجید)
می توان معادلات رگرسیونی زیر را برای پیش بینی مولفه های رفتار خرید مشتریان از روی عنصر محصول تنظیم کرد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
ترویج (۰۷۹/۰) + ۱۸۳/۱۲= تبلیغ دهان به دهان
ترویج (۰۸۵/۰) + ۱۲۰/۸ = خرید مجدد
۱۶۰/۰
۲۳۶/۰
۲۱۵/۰
شکل(۴-۱۰): تاثیر رگرسیونی عنصر توزیع بر مولفه های رفتار خرید(مجید)
توزیع (۱۲۰/۰) + ۱۲۹/۱۳= تبلیغ دهان به دهان
توزیع (۱۵۳/۰) + ۷۷۰/۸ = خرید مجدد
توزیع (۱۴۶/۰) + ۷۹۷/۸= خرید رسانه‌ای
یافته‌های رگرسیونی فوق حاکی از این است که ، بین عنصر محصول و قیمت و مولفه های رفتار خرید رابطه معناداری وجود ندارد و بین عنصر ترویج و تبلیغ دهان به دهان و خرید مجدد مشتریان پوشاک ورزشی مجید رابطه معنی‌داری وجود دارد اما بین دو متغیر ترویج و خرید رسانه ای رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین عنصر توزیع و مولفه های رفتار خرید رابطه معنی‌داری وجود دارد و همچنین با توجه به ضریب رگرسیونی استاندارد شده می‌توان گفت، به ازای یک واحد تغییر در عنصر ترویج ۱۷۵/۰و ۲۱۷/۰ واحد تغییر به ترتیب در تبلیغ دهان به دهان و خرید مجدد مشتریان به وجود می آید. به علاوه به ازای یک واحد تغییر در عنصر توزیع ، به ترتیب ۱۶۰/۰، ۲۳۶/۰، ۲۱۵/۰ واحد تغییر در تبلیغ دهان به دهان ،خرید مجدد و خرید رسانه‌ای مشتریان به وجود می آید.
فرضیه پنجم:
فرض صفربین میزان همبستگی عناصر آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، مکان و ترویج)، با رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی آدیداس و مجید تفاوت وجود ندارد.
فرض مخالفبین میزان همبستگی عناصر آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، مکان و ترویج)، با رفتار خرید مشتریان پوشاک ورزشی آدیداس و مجید تفاوت وجود دارد.
به منظور آزمون فرض آماری فوق از آزمون z فیشر استفاده شده است. نتایج این آزمون در جدول ۴-۳۲ ارائه شده است.
جدول (۴-۲۳): ماتریس همبستگی رابطه عناصرآمیخته بازاریابی ورزشی و رفتار خرید مشتریان در پوشاک ورزشی آدیداس و مجید

 

 

متغیر

 

رفتار خرید

 

فیشر z

 

sig

 

 

 

آدیداس

 

مجید

 

 

 

 

 

 

 

محصول

 

۲۲۸/۰

 

۰۸۷/۰

 

۴۲/۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]