کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



جستجو



 



داده‌ها و مشاهدات متغیرهای موجود در یک مدل معمولاً در سه نوع مختلف می‌تواند وجود داشته باشد: داده‌های سری زمانی[۱۴۳]، داده‌های مقطع زمانی[۱۴۴] و داده‌های تابلویی یا تلفیقی[۱۴۵].
داده های سری زمانیاین نوع از داده ها در قالب یک متغیر خاص در طول زمان رخ می دهند؛ به عبارت دیگر سری زمانی، مجموعه ای از مشاهدات است که بر حسب زمان یا هر کمیت دیگر مرتب شده باشد(آذر و مؤمنی،۱۳۸۵،ص۳۲۲).
داده های مقطعیداده هایی هستند که در یک مقطع مشخص از زمان محاسبه و جمع آوری می شوند.
داده های تلفیقیداده های تلفیقی به یک مجموعه از داده ها گفته می شود که بر اساس آن مشاهدات به وسله تعداد زیادی از متغیرهای مقطعی(N) که اغلب به صورت تصادفی انتخاب می شوند، در طول یک دوره زمانی مشخص(T) مورد بررسی قرار گرفته باشند. این داده های آماری را داده های تلفیقی یا داده های مقطعی- سری زمانی می نامند. به عبارتی دیگر، اگر ویژگی های داده های مقطعی برای دو سال یا بیشتر مورد بررسی قرار گیرند، ساختار شکل گرفته مشاهدات، مجموعه داده های تلفیقی یا مجموعه داده های طولی[۱۴۶] نامیده می شود. این مجموعه داده ها شامل هر مجموعه از اشیاء یا موجودات است که ویژگی های آن در طول زمان تکرار شود. به این دلیل که داده های تلفیقی در برگیرنده هر دو جنبه داده های سری زمانی و داده های مقطعی است، به کارگیری مدل های توضیح دهنده آماری مناسبی که ویژگی های آن متغیرها را توصیف کند پیچیده تر از مدل های استفاده شده از داده های مقطعی و سری زمانی در تحقیقات کاربردی زیادی استفاده شده است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۲۴).
دانلود پروژه
در این تحقیق برای برآورد مدل های ذکر شده از داده های تابلویی استفاده شده است. استفاده از داده های تابلویی دارای مزایای فراوانی است کــه در ذیل به پاره ای از این مزایا اشاره می گردد (گجراتی،۱۳۸۳،ص۸۷):
از آن جایی که داده های تابلویی به افراد، بنگاه ها، کشورها و … طی زمان ارتباط دارند، وجود ناهمسانی واریانس در این واحدها محدود می شود. تکنیک های تخمین با داده های تابلویی می توانند این ناهمسانی واریانس را به متغیرهای تکی خاص مورد بررسی و ملاحظه قرار دهند.
با ترکیب مشاهدات سری زمانی و مقطعی، داده های تابلویی با اطلاعات بیشتر، تغییر پذیری بیشتر، هم خطی کمتر میان متغیرها، درجات آزادی بیشتر و کارایی بیشتر را ارائه می نمایند.
داده های تابلویی، چارچوب مناسبی برای تحلیل کلی داده ها فراهم نموده و در حذف یا کاهش خطای برآورد نقش مهمی را ایفا می کند.
داده های تابلویی، تأثیراتی را که نمی توان به سادگی در داده های مقطعی و سری زمانی مشاهده کرد، بهتر معین می کند.
داده های تابلویی موجب می شود تا بتوان مدل های رفتاری پیچیده تر را مطالعه کرد.
به طور کلی باید گفت، داده های تابلویی تحلیل های تجربی را به شکلی غنی می سازد که در صورت استفاده از داده های سری زمانی و مقطعی این امکان وجود ندارد.

 

    • انواع مدل ها در داده های ترکیبی

 

در استفاده از داده های ترکیبی، از مدل ها و آزمون های خاص این روش استفاده می شود که در این قسمت به بررسی برخی از آن ها می پردازیم. شکل کلی مدل داده های ترکیبی که به مدل اجزاء خطا[۱۴۷] معروف است، به صورت زیر است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۲۷):
در رابطه فوق نشان دهنده متغیر وابسته، متغیرهای توضیحی مشاهده شده و نشان دهنده متغیرهای توضیحی غیرقابل مشاهده اثرگذار بر متغیر وابسته برای هر مقطع است که برای توضیح بهتر، این دسته از متغیرها از مقادیر اجزاء خطا جدا شده است. نشان دهنده مقطع ها یا واحدهای مشاهده شده، نشان دهنده دوره زمانی و و نشان دهنده تفاوت بین متغیرهای مشاهده نشده و مشاهده شده در مدل است. نماد نشان گر خطای برآورد داده های ترکیبی است که تمامی شرایط مربوط به جملات خطا تحت فرضیه های گوس- مارکو[۱۴۸] را داراست. جمله روند نشان دهنده تغییرات جمله ثابت در طول زمان است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۲۷).

 

    • مدل اثر ثابت

 

در مدل اثر ثابت، شیب رگرسیون در هر مقطع ثابت است و جمله ثابت از مقطعی به مقطع دیگر متفاوت است. هرچند اثر زمانی معنی دار نیست، اما اختلاف معنی داری میان مقطع ها وجود دارد و ضرایب مقطع ها با زمان تغییر نمی کند. یکی از روش های نشان دادن اثر مقطعی استفاده از متغیرهای مجازی است. شکل کلی این مدل به صورت زیر است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۲۹):
در این رابطه، نشان دهنده برداری اط متغیرهای مستقل، متغیر مجازی برای نشان دادن اثر مقطعی، برداری از متغیرهای وابسته و جملات خطای معادله است.

 

    • مدل رگرسیون های به ظاهر نامرتبط

 

نوع دیگری از مدل داده های ترکیبی، مدل رگرسیون های به ظاهر نامرتبط است. در این مدل جمله های ثابت و شیب رگرسیون ها متفاوت است. برای تشریح این مدل، نه تنها به متغیرهای مجازی برای مقطع نیاز است، بلکه یک متغیر مجازی نیز برای نشان دادن اختلاف زمانی مورد نیاز است و اختلاف شیب نیز به وسیله متغیرهای مجازی به صورت زیر نشان داده می شود. در مورد یک مدل با سه ضریب ثابت و سه متغیر، این مدل به صورت زیر است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۳۰):

 

    • مدل اثر تصادفی

 

در مدل های اثر ثابت، برای دستیابی به تخمین های کارا از روش حذف متغیرهای غیر قابل اندازه گیری اثرگذار در مدل استفاده شد. به کارگیری این روش موجب حذف بسیاری از متغیرهای مهم اثرگذار در رگرسیون داده های ترکیبی می شود. به این دلیل، می توان با وارد کردن این متغیرها در اجزاء خطا، به روش دیگر این مشکل را حل کرد. این روش به مدل اثر تصادفی معروف است. در این روش با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS)[149] مدل به صورت زیر برآورد می شود(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۳۲):
که در آن به صورت زیر تعریف می شود:

 

    • تعیین نوع مدل در داده های ترکیبی

 

برای تعیین نوع مدل مورد استفاده در داده های ترکیبی از آزمون های مختلفی استفاده می شود. رایج ترین آن هاف آزمون چاو(Chow) برای استفاده از مدل اثر ثابت در مقابل مدل برآوردی داده های تلفیق شده(Pooled) است. آزمون هاسمن برای استفاده از مدل اثر ثابت در مقابل اثر تصادفی است و آزمون ضریب لاگرانژ(LM)[150] برای استفاده از مدل اثر تصادفی در مقابل مدل داده های تلفیق شده است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۳۳).
آزمون هاسمن
مدل اثر ثابت
ضریب لاگرانژ
آزمون چاو
مدل اثر تصادفی
تلفیق کل داده ها
نمودار ۳-۱) مراحل تعیین نوع مدل داده های ترکیبی

 

    • آزمون چاو[۱۵۱]

 

آماره آزمون چاو بر اساس مجموع مربعات خطای مدل مقید و مدل غیر مقید به صورت زیر است(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۳۴):
این آماره دارای توزیعF با N-1 و NT-N-K درجه آزادی است. فرض وجود اثر متفاوت مقطعی، فرضیه های مربوط و آماره آزمون به صورت زیر است:

 

    • آزمون هاسمن[۱۵۲]

 

برای تعیین استفاده از مدل اثر ثابت در مقابل اثر تصادفی، آزمون هاسمن انجام می شود. به عبارتی دیگر، رایج ترین آزمون برای تعیین نوع مدل داده های ترکیبی آزمون هاسمن است. آزمون هاسمن بر پایه وجود یا عدم وجود ارتباط بین خطای رگرسیون تخمین زده شده و متغیرهای مستقل مدل شکل گرفته است. اگر چنین ارتباطی وجود داشته باشد، مدل اثر تصادفی و اگر این ارتباط وجود نداشته باشد، مدل اثر ثابت کاربرد خواهد داشت(رزا نژاد و انواری،۱۳۸۴،ص۳۵).

۳-۶-۲) مدل علّی

مدل های علّی در واقع نوعی تحلیل چند متغیره روابط بین متغیرهای یک پدیده است. روشی را که معمولاً مدل های علّی برای تحلیل برمی گزینند، روش رگرسیونی چند متغیره است؛ این روش برای تحلیل مشارکت جمعی و فردی دو یا چند متغیر مستقل در اثرگذاری بر تغییرات یک متغیر وابسته است. در این‌گونه تحقیق ها کشف علّت‌ها یا عوامل بروز یک رویداد یا حادثه یا پدیده موردنظر است؛ بنابراین، پس از آن که واقعه‌اى روى داد، تحقیق درباره آن شروع مى‌شود. در اینجا محقق در متغیرها دخل و تصرّفى نداشته، اساساً حضور ندارد و آنها را نمى‌شناسد، بلکه تحقیق علّى را انجام مى‌دهد تا این متغیرها و عواملى را که باعث بروز واقعه شده است شناسایى کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-08-05] [ 09:06:00 ق.ظ ]




در ابزارهای بکار رفته جهت مشخص کردن تصمیمات و اهمیت نسبی شاخص‏ها، یکی از محدودیت‏های مطالعه حاضر در کاربرد ابزار FEAHP، عدم کارایی آن برای کارت‏های امتیازی متوازن با تعداد اهداف و شاخص‏های بالا بوده است، که پیشنهاد شد برای شاخص‏های زیاد، عملیات غربال‏سازی صورت گیرد، که می‏تواند تعداد مراحل محاسبات را بالا ببرد. درنتیجه مطالعه سایر ساختارهای تصمیم‏ گیری چندمعیاره که بتوانند محدودیت فوق را به‌خوبی پوشش دهند می‏تواند مثمر ثمر واقع گردد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مطالعه حاضر، یک مطالعه موردی است که در یک سازمان پیاده‏سازی می‏شود. می‏توان پژوهش حاضر را در مقیاس‏های بزرگ‏تر در شرکت‎‏ها و سازمان‏ها متعددی (نظیر سازمان‏های دولتی، خصوصی، غیرانتفاعی و خدماتی) پیاده‌سازی کرد، تا در عین عمومیت بخشیدن به مدل، در شرایط مختلف، مدل را مورد ارزیابی قرار داد.
مطالعه حاضر، به دلیل نبود زمان کافی، از جامعه آماری پاسخگو اندکی برخوردار می‏باشد. پژوهش‏های آتی، می‏تواند با مشارکت تعداد بیش‏تری از صاحب‏نظران جهت ارائه نظرات خود صورت گیرد.
در مطالعه حاضر، شاخص‏های استراتژیک به‌عنوان همان شاخص‏های فرآیندی در نظر گرفته شدند. در مطالعات آتی می‏توان این شاخص‏ها را جداگانه تعریف و مدل را بر مبنای روابط این شاخص‏های جداگانه بررسی و تحلیل کرد.

فهرست مراجع

چهارسوقی سید کمال، مشایخی شیما، ۱۳۸۷، تلفیق مدل‏های ارزیابی متوازن و هوشین کانری: چارچوبی برای پیاده‏سازی استراتژی. سومین کنفرانس بین‏المللی مدیریت استراتژیک.
فرد آر. دیوید. ۱۹۹۹٫ مدیریت استراتژیک. ترجمه علی پارسیان و سید محمد اعرابی ]تهران[: دفتر پژوهش‏های فرهنگی، ۱۳۷۹٫
فرهنگ‏فر بهروز، خورشیدی فرزاد، ۱۳۹۲، تعیین ارتباط اهداف استراتژیک کارت امتیازی متوازن (BSC) و شناسایی فرآیندهای کلیدی با بهره گرفتن از “گسترش عملکرد کیفیت (QFD)“، دهمین کنفرانس بین‌المللی مدیریت استراتژیک.
کاپلان، رابرت اس.، نورتون، دیوید پی.، ۲۰۰۱ الف، سازمان استراتژی محور. ترجمه پرویز بختیاری ]تهران[: سازمان مدیریت صنعتی، چاپ سیزدهم، ۱۳۹۱٫
کاپلان، رابرت اس.، نورتون، دیوید پی.، ۲۰۰۴، نقشه استراتژی: تبدیل دارایی‏های نامشهود به پیامدهای مشهود. ترجمه حسین اکبری و دیگران ]تهران[: انتشارات آریانا قلم، چاپ چهاردهم، ۱۳۹۰٫
کاپلان، رابرت اس.، نورتون، دیوید پی.، ۲۰۰۶، همسویی استراتژیک: ایجاد هم‏افزایی با کارت امتیازی متوازن. ترجمه بابک زنده‏دل ]تهران[: انتشارات آریانا قلم، چاپ دوم، پاییز ۱۳۹۲٫
کاپلان، رابرت اس.، نورتون، دیوید پی.، ۲۰۰۸، ره‏آورد تلاش: پیوند استراتژی با عملیات برای ایجاد مزیت رقابتی. ترجمه مسعود چیتگرها ]تهران[: نشر رسا، چاپ اول، ۱۳۸۹٫
نجمی منوچهر، لشکر بلوکی مجتبی. ۱۳۸۲٫ توسعه یک مدل بر مبنای QFD برای طراحی و پیاده‏سازی استراتژی‏ها. کنفرانس بین‏المللی مدیریت.
ونکاتارامان، ری آر.، پینتو، جفری کی. ۲۰۰۸، مدیریت هزینه و ارزش در پروژه. ترجمه آرمان خسروپور و هادی دارابی‏محبوب ]تهران[: شرکت مهندسی نیروی نفت و گاز سپانیر، ۱۳۸۹٫
Amini Asl, M., 2014, Evaluating the Business Performance of Capital Management of Banks by Utilizing the Balanced Scorecard (BSC) Approach and Grey Relational Analysis, Journal of Social Issues & Humanities, Vol. 2 No. 8,pp. 138-144.
Andrews, K.R., 1971, The Concept of Corporate Strategy, Irwin, Homewood, IL.
Ansoff, H. I., 1965, Corporate strategy: An analytical approach to Bussiness Policy and Expansion, McGraw-Hill Book Company, New York, NY.
Baba, M.D., Sha’ri, M.Y., Azhari, M.S., 2006, A benchmarking implementation framework for automotive manufacturing SMEs, Benchmarking: An International Journal, Vol.13 No.4, pp. 396-430.
Bellman, R.E., Zadeh, L.A., 1970, Decision-making in a fuzzy environment, Management Science, Vol.17, pp. 141-164.
Bourne, M., Mills, J., Wilcox, M., Neely, A. and Platts, K., 2000, Designing, implementing and updating performance measurement systems, International Journal of Operations & Production Management, Vol. 20 No. 7, pp. 754-71.
Bourne, M., Neely, A., Platts, K. and Mills, J. 2002, The success and failure of performance measurement initiatives: perceptions of participating managers, International Journal of Operations & Production Management, Vol. 22 No. 11, pp. 1288-310.
Cebeci, U. 2009, Fuzzy AHP-based decision support system for selecting ERP systems in textile industry by using balanced scorecard, Expert Systems with Applications, Vol. 36, pp. 8900-8909.
Chan, F.T.S., 2003, interactive selection model for supplier selection process an AHP, International Journal of Production Research, Vol.41, pp. 3549-3579.
Chang, D.Y., 1996, Application of Extent Analysis method on Fuzzy AHP, Europeaan Journal of Operational Research, Vol. 95, 649-655.
Cheng, C.H., Yang, K.L., and Hwang, C.L., Evaluating Attach Helicopters by AHP based on Linguistic Variable Weight, European Journal of Operational Research, Vol.116, pp. 423-435.
Chang, D.Y., 1992. Extent analysis and synthetic decision. Optimization Techniques and Applications, Vol.1, pp. 352–۳۵۵٫
Charan, R., & Colvin, G., 1999, Why CEO’s Fail, Fortune Magazine.
Ciborra, C.U., 1997, De profundis? Deconstructing the concept of strategic alignment, Scandinavian Journal of Information Systems, Vol.9 No.1, pp. 67–۸۲٫
Clinton, D.B., Webber, S.A.: Hassell, J.M., 2002, Implementing the balanced scorecard using the analytic hierarchy process Management Accounting Quarterly. Vol. 3, pp. 1-11.
Decoene, V., Bruggeman, W., 2006, Strategic alignment and middle-level managers’ motivation in a balanced scorecard setting,International Journal of Operation & Prodcution Management, Vol. 26 No. 4, pp. 429-448.
Feili, H.R., Farahani, N.V., Vesaghi, N., 2011, Integration of Fuzzy Analytic Hierarchy Process (FAHP) with Balance Score Card (BSC) in order to Evaluate the Performance of Information Technology in Industry, The Journal of Mathematics and Computer Science, Vol. 2 No. 2, pp. 271-283.
Felice, F.D., petrillo, A., 2010, A multiple-choice decision analysis: an integrated QFD - AHP model for assessment of customer needs, International Journal of Engineering, Science and Technology, Vol.2 No.9, pp. 25-38.
Floyd, S.W., & Wooldridge, B., 1992a. Managing strategic consensus: The foundation of effective implementation. Academy of Management Executive, Vol.6, No.4, pp. 27–۳۹٫
Floyd, S.W., & Wooldridge, B., 1992b. Middle management involvement in strategy and its association with strategic type: A research note . Strategic Management Journal, Vol.13, pp. 153–۱۶۷٫
Fuchs, P.H., Kenneth, E.M., Danny, M., & John, O.W., 2000. Strategic integration: Competing in the age of capabilities. California Management Review, Vol.42, No.3, pp. 118–۱۴۷٫
Galbraith, J.R., Nathanson, D., 1979, The role of organizational structure and process in strategy implementation, In D. Schendel & C. W. Hofer (Eds.), Strategic Management: A new view of business policy and planning, pp. 249-283. Boston: Little, Brown.
He, M., Morris, J., Qin, T., 2010, Quantifying the Value of RFID in air cargo handling process: A simulation approach, Proceedings of the 2010 Winter Simulation Conference.
Henderson, J.C., & N. Venkatraman., 1992. Strategic alignment: A model for organizational transformation through information technology. T.A. Kochan, M. Useem, eds. Transforming Organizations. Oxford University Press, New York, pp. 97–۱۱۶٫
Hill, A., & Brown, S. 2007, Strategic profiling: A visual representation of internal strategic fit in service organizations. International Journal of Operations & Production Management, Vol.27 No.12, pp. 1333–۱۳۶۱٫
Ho, W., Dey, P.K., Lockstrom M., 2011, Strategic sourcing: a combined QFD and AHP approach in manufacturing, Supply Chain Management: An International Journal, Vol.16 No.6, pp. 446-461.
Hrebiniak, L.G., & Joyce, W.F., 2001, Implementing strategy: An appraisal and agenda for future research. In M.A. Hitt, E.R. Freeman, & J. Harrison (Eds.), Handbook of strategic management (pp. 602–۶۲۶). Oxford, UK: Blackwell Business.
Kabanoff, B., & Brown, S., 2008. Knowledge structures of prospectors, analyzers, and defenders: Content, structure, tability, and performance. Strategic Management Journal, Vol.29, No.2, pp. 149–۱۷۱٫
Kahraman, C., Cebeci, U., Ruan, D. (2004). Multi-attribute comparison of catering service companies using fuzzy AHP: The case of Turkey. International Journal of Production Economics, Vol.87, pp. 171–۱۸۴٫
Kaplan, R. S., & Norton, D. P., January-February 1992, The Balanced Scorecard: Measures that Drive Performance, Harvard Business Review, pp. 71-79.
Kaplan, R.S., & Norton, D.P., 1993. Putting the balanced scorecard to work. Harvard Business Review, Vol.71 No.5, pp. 134–۱۴۷٫
Kaplan, R.S., & Norton, D. P., 1996a, Using the Balanced Scorecard as a Strategic Management System, Harvard Business Review, pp. 75-85
Kaplan, R.S., & Norton, D.‏P., 1996b, The Balanced Scorecard: Translating Strategy into Action, Boston: Harvard Business School Press.
Kaplan, R.S., & Norton, D.P., 2001b, Having Trouble with your strategy? Then Map it!, Harvard Business Review.
Kaplan, R.S., 2005, How the balanced scorecard complements the McKinsey 7-S model, Strategy & Leadership, Vol. 33 No. 3, pp. 41-6.
Kaplan, R.S., & Norton, D. P., October 2005, The office of Strategy Management, Harvard Business review, pp. 72-80.
Kaplan, R.S., 2008, Interview by Martha Lagace, The Execution Premium: Linking Strategy to Operations for Competitive Advantage. Q&A with HBS professor Robert S. Kaplan, Working Knowledge for Business Leaders, Harvard Business Review.
Kathuria, R., Joshi, M.P., & Porth, S.J., 2007, Organizational alignment and performance: past, present, future, Journal of Management Decision, Vol. 45, No. 3, pp. 503-517.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ق.ظ ]




بهداشت و سلامت یک هدف اجتماعی و نتیجه مطلوب دامنه ای از مداخلات توسعه ای است و حصول به آن باید فعالانه و با بهره گرفتن از همه منابع و ابزار موجود پیگیری شود تجارب قبلی نشان داده است که سلامت تحت تاثیر مجموعه پیچیده ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قرار دارد. (اللهیاری، مولایی هشچین، علی پور و دوستار، ۱۳۹۰، ص ۳۶)
امروزه پیشرفت علم و فناوری، ارتقای سطح سواد، بهبود ارتباطات، دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی، تغییر در شیوه زندگی، توسعه شهرنشینی، سلامت را از نظر علت بیماری و مرگ در دنیا تغییر داده است و جوامع را با پدیده گذر سلامت[۱۸] روبرو ساخته است تارخچه سیر تعریف سلامت در متون علمی حاکی از تکامل آن از تاکید بر ابعاد چشمی، روانی، اجتماعی به ابعاد معنوی و روحانی سلامت است آنچه که در سالهای اخیر شاخص اندازه گیری سلامت را از نوع کمی آن به نوع کیفی نزدیک تر نموده است تغییر دیدگاه ماده گرایی حاکم بر این تعاریف و یافتن نقص شمول کامل آن بر تمام ابعاد سلامت انسان می باشد با مراجعه ای مختصر به مبانی دین اسلام مشخص می گردد که یان دین جهان شمول با ظرافت کامل موضوع حفظ سلامت و ارتقای آن را مطرح نموده و بر ارزیابی کیفی سلامت و وجود انسان تاکید می نماید. (محمدی،۱۳۸۹، ص۳)
سلامت مانند آموزش و پرورش از مهمترین شاخص های اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود تامین بهداشت و سلامت در میان افراد و گروه های مختلف جامعه سبب افزایش امنیت و رشد اقتصادی می شود (مهرارا و نصیب پرست،۱۳۹۲، ص۲) و بالعکس همچنین میزان بهره مندی از امکانات آموزشی و خدمات سلامتی تا حدود زیادی به میزان بهره وری در سطح خانوار و رشد اقتصادی بستگی دارد. (رضایی قلعه و میلانی بناب، ۱۳۸۵، ص۱۳۱)
در سند چشم انداز بیست ساله ایران، مشخصات جامعه سالم ایرانی چنین توصیف شده است: برخورداری از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهره مندی از محیط زیست مطلوب. (ضرابیو شیخ بیگلو، ۱۳۹۰، ص۱۱۰)
برای دستیابی به سلامت همگانی تیمهای چند بخشی باید تلاشهای مشترک را با رهبری و هدایت بخش بهداشت آغاز کنند تا راهکارهای لازم برای ایجاد محیط های همایتی و تقویت بهداشت و سلامت طراحی شود. (بابایی، ۱۳۸۲، ص۲۲۸)
پایان نامه - مقاله - پروژه
حضرت علی (ع) می فرمایند: دنیا خانه ایمنی و سلامتی است برای کسی که نسبت به آن اهل معرفت باشد… (خلیلیان، ۱۳۸۱، ص۹)
سامت چه در بعد جسمی و چه روانی از مهمترین ابعاد زندگی انسان است. سرمایه گذاری در این بخش از وضایف اصلی دولت بشمار می آید اما پیشگیری از بروز مشکلات بهترین شیوه برای مبارزه با یک مشکل است. دولت می بایست با ارائه آموزش و تسهیلات لازم در راستای سلامت به مردم این بعد از ابعاد زندگی آنان را بهبود بخشد.
۲-۲-۷-۱- نقش سلامت در کیفیت زندگی
در حدود پنجاه سال قبل برای اولین بار کیفیت زندگی در رابطه با وضعیت سلامت مطالعه و گزارش شد کیفیت زندگی هر فرد و جامعه با عوامل گوناگونی مرتبط است اما کیفیت زندگی وابسته به سلامت بخشی از کیفیت زندگی را شامل می شود که تحت تاثیر سلامت انسانها قرار می گیرد. (نویدیان، ۱۳۸۹)
کیفیت زندگی موضوعی چند بعدی است و دارای ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و روحی است این ویژگی با تعریفی که امروزه از سلامتی داریم منطبق است آنجا که سلامتی را رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی می دانیم. (سلامتی،۱۳۸۸، ص۷)
پسیون[۱۹] اینگونه کیفیت زندگی را تعریف می کند: بطور کلی وضعیت محیطی که مردم در آن زندگی می کنند، مانند آلودگی و کیفیت مسکن و نیز رخی از صفات و ویژگیهای خود مردم مانند سلامت و دسترسی. (رضوانی و منصوریان، ۱۳۸۶، ص۲۱)
سلامت را نمی توان صرفاً به نبود بیماری تقلیل داد کیفیت زندگی و امید به زندگی دو وجه کیفی و کمی سلامت را تشکیل می دهند که نهایتی برای آنها متصور نیست. (اعتمادی و رفیعی، ۱۳۷۹، ص ۱۱۳۵)
عوامل شخصیتی بطور غیر مستقیم از طریق تاثیر بر سلامت روان بر کیفیت زندگی افراد تاثیر می گذارد یکی از مشخصه های اصلی کیفیت زندگی چند بعدی بودن آن است از گذشته سه بعد اساسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی را ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی در نظر گرفته اند ولی با توجه به تاکید زیادی که روی بعد سلامت روان شده است امروزه اکثر متخصصان معتقدند که کیفیت زندگی چهار بعد دارد:
بعد جسمانی: به دریافت فرد از توانایی هایش در انجام فعالیتهای روزانه که نیاز به مصرف انرژی دارد اشاره می کند که می تواند دربرگیرنده مقیاسهایی مانند: تحرک، توان، انرژی، درد و ناراحتی، خواب، استراحت و ظرفیت توان کار باشد.
بعد روحی و روانی: جنبه های روحی و احساسی سلامت مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش.
بعد اجتماعی: به توانایی فرد در برقراری ارتباط با اعضای خانواده، همسایگان، همکاران و سایر گروه های اجتماعی، وضعیت شغلی و شرایط اقتصادی کلی مربوط می شود.
بعد معنوی: به چگونگی درک فرد از معنا و مفهوم و هدف زندگی دلالت دارد.
کیفیت زندگی به انتظارات، احساسات، اعتقادات و پندارهای فرد بستگی دارد از این رو ارزیابی شخصی از سلامت یا خوب بودن و ناراحت بودن عامل کلیدی در مطالعات کیفیت زندگی می باشد بطور کلی می توان گفت عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه باید باشد و بعد ذهنی کیفیت زندگی همان احساس خوب داشتن و رضایت فردی است. (براری، ۱۳۹۱)
کوشش سالهای متمادی سازمانهای مرتبط با سلامت در جهت افزایش طول عمر متمرکز بوده است در سالهای اخیر پس از موفقیت بسیار در این زمینه در کنار افزایش طول عمر و یا افزایش کمی طول عمر، کیفیت زندگی مطرح شد اندازه گیری کیفیت زندگی و توجه به آن در کنار درمان و مراقبت های سلامت اهمیت جنبه های اجتماعی و روانی در کنار جنبه های جسمانی سلامت را مطرح کرده است برخی کیفیت زندگی را شادی، ارضای تمایلات، دستیابی به اهداف، مفید بودن در جامعه و توانایی فیزیکی و روانی مناسب می دانند برخی دیگر کیفیت زندگی را برداشت فردی از وضعیت سلامت و میزان رضایت از سلامتی ذکر می کنند. (سلامتی،۱۳۸۸، ص۷)
سلامت با همه جوانب آن از جمله حقوق اولیه انسانی و شاخصهای عدالت در جامعه می باشد حق سلامتی به معنی برخورداری از یک زندگی سالم و مولد و باکیفیت توام با طول عمر قابل قبول و عاری از بیماری و ناتوانی است هدف اولیه نظام سلامت در هر کشور نیز تامین، حفظ و ارتقاء سلامت و کیفیت زندگی آحاد جامعه می باشد. (میرزامحمدی، فرمهینی فراهانی واسفندیاری، ۱۳۹۰، ص ۲۲)
ماهیت خدمات بهداشتی درمانی به گونه ای نیاز به آنها منحصر به گروه خاصی از مردم نمی شود و در واقع تمامی انسانها در تمامی سکونت گاه ها بدان نیازمند می باشند فقدان یا کمبود خدمات بهداشتی و درمانی بویژه در روستاها و شهرهای کوچک و مناطق محروم پیامدهای منفی زیادی را به همراه خواهد داشت که مهمترین آنها اثرات ناگواری است که متوجه زندگی انسانهاست. (ضرابی و شیخ بیگلو، ۱۳۹۰، ص۱۰۸)
سلامت یکی از مهمترین پیش شرط های رفاه اجتماعی است به عبارتی دیگر سلامت خوب نشانه توسعه می باشد. (مهرآرا و نصیب پرست، ۱۳۹۲، ص۴)
بنا بر اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برخورداری از یک زندگی سالم مولد و باکیفیت، توام با طول عمر قابل قبول و عاری از بیماری و ناتوانی حقی است همگانی که مسئولیت و تولیت بر عهده دولت هاست و پیش شرط توسعه پایدار است (ضرابی و شیخ بیگلو، ۱۳۹۰، ص۱۰۸)
سلامت از مولفه های اصلی کیفیت زندگی به شمار می رود و دستیابی عمومی به آن از ملزومات هر جامعه در جهت رسیدن به توسعه است. کمبودها در این بخش می تواند سایر ابعاد اجتماع از جمله بعد اقتصادی آن را تحت تاثیر قرار دهد. همانگونه که گفته شد کیفیت زندگی هر فرد، احساسات و اعتقادات و پندارهای هر فرد راجع به زندگی خود است و کسی که از سلامتی برخوردار نیست این احساس رضایت در او وجود ندارد.
۲-۲-۷-۲- تاثیر توسعه صنعتی بر وضعیت سلامت
سلامت یکی از محورهای اصلی توسعه پایدار و بخش جدایی ناپذیر آن برای ارتقای کیفیت زندگی است، حفظ و ارتقای سطح سلامت جامعه، لازمه هر حرکت و اقدام در برنامه ریزی اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود. (مزید آبادی فراهانی، ۱۳۸۶، ص۲۸)
سلامت یکی از ملزومات اصلی رفاه و توسعه یافتگی هر جامعه به شمار می رود پیشنیاز بهبود شاخص های کلیدی سلامت، آگاهی از عواملی است که بر وضعیت شاخص های سلامت موثر می باشد در میان متغیرهای محتمل تاثیرگذار بر سلامت، سه متغیر درآمد، نهاده سلامت (از قبیل مخارج بهداشتی، تعداد پزشکان و …) و سرمایه انسانی از عواملی هستند که مطالعات زیادی بر تاثیر آنها بر وضعیت سلامت کشورهای مختلف صحه گذاشته اند. (مهرآرا و نصیب پرست، ۱۳۹۲، ص۱)
سلامت امری است که تنها وظیفه و هدف بخش سلامت نیست بلکه هدف تمامی بخشهای توسعه و محور همه تلاشها و برنامه ریزی های مختلف دولت است. (بابایی، ۱۳۸۲، ص۲۱۸)
می توان صنعتی شدن را نیز به عنوان یک متغیر بالقوه موثر بر وضعیت سلامت کشورها به حساب آورد بطور متوسط در کشورهای صنعتی وضعیت سلامت بهتر است با این وجود صنعتی شدن در بعضی از کشورها وضعیت سلامت را بدتر کرده است در واقع می توان گفت صنعتی شدن می تواند اثر توام مثبت و منفی در وضعیت سلامت داشته باشد از آشکارترین این آثار می توان به آلودگی آب و هوا در اثر کارخانجات صنعتی شده می تواند باشد و یا ممکن است سرمایه گذاران در بخش سلامت و آموزش و … برای کسب درآمد بیشتر به سرمایه گذار در بخش صنعت روی آورند و موجب افزایش درآمد و شغل و بهبود استاندارد های زندگی و بهبود سیستمهای فاضلاب و … و در کل توسعه اجتماعی شود. (مهرآرا و نصیب پرست، ۱۳۹۲، صص۹-۸)
با توسعه صنعتی یک منطقه و اختصاص منابع مالی لازم به بخش بهداشت و درمان آن منطقه میتوان تسهیلات درمانی بیشتری را در اختیار ساکنین قرار داد. همچنین با ارائه آموزشهای لازم در راستای حفظ سلامت به ساکنین و کارکنان صنعتی موجب بهبود وضعیت در جهت رسیدن به اهداف سلامت توسعه پایدار گردید.
۲-۲-۸- تحصیلات
چند دهه پیش در کتابها و محافل علمی صحبت از عصر ماشینی و تحولات و تاثرات ناشی از آن مطرح بود و امروزه که در عصر اطلاعات و ارتباطات به سر می بریم، تغییر و تحولات به قدری سریع و شگرف رخ می دهد که انسان به وضوح سیر این فرایند را درک نمی کند و اغلب خود را با نتایج حاصل از این تحولات مواجه می بیند در این غوغا و هیاهو مفهوم با ارزشی چون کیفیت زندگی به فراموشی سپرده شده است و به ندرت از آن یاد می شود اگر آموزش “خرد زندگی” سر لوحه برنامه آموزش و پرورش کودکانمان در خانه و مدرسه قرار گیرد شاید نسل آینده از کیفیت زندگی بهتری برخوردار شود. (رحمتی، ۱۳۹۲)
در جوامع پیشرفته روحیه استقبال از تغییر پذیری و گرایش به پویش و نوآوری یک ارزش محسوب می شود کشورهای توسعه یافته این وظیفه را بر عهده نظام آموزشی خود قرار داده اند تا افراد را از سنین کودکی برای زندگی در محیطی پر تحول و تغییر پذیر آماده سازند. (خلیلیان،۱۳۸۱، ص۱۱)
دانش ترکیبی از داده ها و اطلاعات است که به آن دیدگاه های تخصصی، مهارتها و تجربیات افزوده می شود تا دارایی های ارزشمندی برای کمک به اتخاذ تصمیمات صحیح بدست آید. (Chi-pai ،به نقل از شریف زاده و بودلایی، ص۳)
انواع آموزشها بر حسب سطح و درجه پیشرفته بودن آن بر تعلیم مهارتهای عمومی و یا بر مهارتها و تخصص های پیشرفته متمرکز می باشند گروه نخست عموما به آموزشهای عمومی (پایه و متوسطه) معروف است که تا اخذ درجه دیپلم را در بر می گیرد و گروه دوم غالباً شامل آموزش های عالی دانشگاهی است که انتظار می رود این قبیل آموزشها، دانش و مهارت تخصصی را برای انجام مشاغل و حرف خاص ارائه دهد. (نادری، ۱۳۸۵، ص۱۰)
وارنک و دیگران (۱۹۹۸) دانش را و انواع و به شرح ذیل تقسیم کردند. (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷، ص۱۷)
دانش عمومی[۲۰]: دانشی که به صورت سازگاری متقابل، در نهاد اجتماعی مشخص شده است
دانش فردی[۲۱]: دانشی که متعلق به فردی واحد می باشد و با دیگران تسهیم نشده است
دانش درونی[۲۲] دانشی که فقط درون نهاد اجتماعی مشخص قاب دسترس می باشد
دانش برونی[۲۳]: دانشی که فقط خارج از نهاد اجتماعی مشخص قابل دسترسی می باشد
ترویج آموزش و آگاه سازی، اشاعه دانش، مهارتها و معرفت سنتی، ایجاد تغییر در رفتارها و ارزشها از جمله ابزارهای اصلی توسعه پایدار هستند. (عریضی و مولایی، ۱۳۹۱،ص۱۵)
در واقع دانش و سرمایه فکری پایه و اساس شایستگی های اصلی و نیز راهبردی برای عملکرد بهتر می باشد. (برگردن،۱۳۸۶، ترجمه انصاری، ص۷)
با افزایش سطح آموزش در نتیجه اطلاعات منابع انسانی، مهارت منابع انسانی برای تصمیم گیری در مورد نحوه استفاده از سایر نهاده ها افزایش یافته و نهاده ها از جمله خود منابع انسانی به صورت کارامد در فرایند تولید تخصیص می یابند. (فلاحی و سجودی، ۱۳۹۰، ص۹۶)
چگونگی تاثیر گذاری آموزش بر بهره وری: ۱- یادگیری راه های بهتر انجام دادن کار ۲- یادگیری راه های جدید برای انجام کار ۳- یادگیری انجام دادن کارهای تخصص بر ۴- فراگیری کارهای جدید (ناشی از اکتشافات علمی فنی). (نادری، ۱۳۸۵، ص۹)
با ورود صنعت به هر منطقه می توان افراد آن منطقه را از جهات رسمی و غیر رسمی مورد آموزش قرار داد. این آموزش ها می تواند در راستای سازگاری و زندگی بهتر در آن منطقه باشد و یا آموزشهای تخصصی در جهت استفاده از یک شغل و یا حرفه. ولی در هر حال قبل از ایجاد تغییر در هر مکانی باید آموزش های لازم به ساکنین داده شود تا موجب پیشگیری از بروز معضلات بعدی گردد و از نیرو و توان افرا بومی برای پیشبرد عموم استفاده شود.
۲-۲-۸-۱- نقش تحصیلات در کیفیت زندگی
علم و تکنولوژی از آن جهت درای اهمیتند که زندگی روزمره ما را شکل می دهند وسایل و ابزار کار، حمل و نقل، درمان، نظامی گری و جنگ و دفاع، زراعت و فراغت، همگی نتایج و ثمرات علم هستند اما این نتایج و آنچه که ما و بشریت به طور کلی تا کنون به عنوان نتایج علم دیده و شناخته و شنیده ایم لزوما تنها نتایج ممکن نمی بایست باشند زیرا علم نه تنها بوجود آورنده فرهنگ و تمدن است بلکه خود نیز منعکس کننده فرهنگ و متاثر از آن است. (مردوخی،۱۳۶۸، ص۴۰)
تحصیلات و آموزش نه تنها سبب ارتقاء رشد و کارایی می شود بلکه می توانند نابرابری و آثار زمینه های نامساعد را کاهش دهند تحصیلات موثر ترین راه برای ترقی افراد جوان خانواده های کم درآمد در سلسله مراتب اقتصادی و اجتماعی است. (بکر،۱۳۸۰، ترجمه عدلی، ص ۲۴)
در تمام جوامع افرادی که دارای تحصیلات بیشتر هستند بطور متوسط از سطح درآمد بالاتری نسبت به افراد با سطح تحصیلات کمتر برخوردارند بدین ترتیب برای آموزش منافعی به صورت افزایش درآمد در طول زندگی افراد وجود دارد. (نادری، ۱۳۸۵، ص ۷)
با افزایش دانش و آگاهی برخورد با مسائل و مشکلات پیشروی زندگی برای افراد راحت تر می گردد و آنها می توانند دور اندیشی بیشتری برای آینده خود داشته باشند. کسانی که علم و دانش و به نوعی تحصیلات بالاتری دارند می توانند از موقعیتهای شغلی بهتر با درآمد بالاتر بهره مند شوند. همه این موارد ذکر شده باعث بهبود وضعیت زندگی مردم می گردد.
۲-۲-۸-۲- تاثیر توسعه صنعتی بر وضعیت تحصیلات
اگرچه توسعه پایدار هرکشوری بر اساس توانمندی های خاص آن کشور تعیین می گردد، اما وجه مشترک اصلی توسعه در تمامی کشورها دانایی محور بودن آن است خوشبختانه در کشور ما هم توسعه بر مبنای دانایی مد نظر است برای تحقق توسعه پایدار بر مبنای دانایی سپری کردن چهار مرحله ضروری است: ترویج علم، تولید علم، بکارگیری شاخص های علم سنجی و تولید فناوری در کشورهای توسعه یافته، بسترسازی مناسب برای توسعه مهیا شده است و دانشمندان، سیاستگذاران و مدیران در این جامعه باور دارند که اولاً برای رسیدن به هر توسعه ای برنامه ریزی راهبردی و عالمانه مورد نیاز است و ثانیاً بهره مندی از دانش و علم شرط لازم برای توفیق در هرکاری است بنابر این به مردم خود آموخته اند که برای کمک به خودتان علم و دانش را در کارهایتان بکار گیرید. (زلفی گل، ۱۳۸۳، صص۱۸-۱۷)
توسعه منابع انسانی از طرق مختلفی تحقق می پذیرد که شامل حوزه های مربوط به ارتقاء سطح سلامت و بهداشت و توسعه سطح دانش و مهارت می باشد توسعه سطح دانش و مهارت به نوبه خود از طریق آموزشهای رسمی و مدرسه ای و نیز از طریق آموزش و یادگیری خارج از نظام مدرسه ای محقق می شود. (نادری، ۱۳۸۵، ص۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:06:00 ق.ظ ]




 

 

تأهل یکی از متغیرهایی است که به نظر می‌رسد می‌تواند که تأثیر قابل توجهی در کیفیت زندگی افراد داشته باشد. برای بررسی این فرضیه میانگین کیفیت زندگی دانشجویان مجرد و متأهل و ابعاد آن مقایسه می‌گردد. در اولین گام میانگین نمره کل کیفیت زندگی برای این دو گروه بررسی می‌گردد. همانگونه که نتایج آزمون آماری نشان می‌دهد تفاوت معناداری بین میانگین کیفیت زندگی در این دو گروه مشاهده نمی‌گردد.(۲۰۶/۰sig=)
پایان نامه - مقاله
مقایسه بعد جسمانی نیز نشان می‌دهد دانشجویان مجرد و متأهل در این بعد نیز تفاوت معناداری با هم ندارند.
در جدول ۴-۳۶ مشاهده می‌شود که میانگین نمره بعد روانی کیفیت زندگی دانشجویان مجرد برابر با ۰۸۵۶/۲۰ می باشد. این میانگین برای دانشجویان متاهل برابر با ۷۶۶۷/۲۱ می باشد. نتایج آزمون t نشان می‌دهد که تفاوت میانگین مشاهده شده، از لحاظ آماری معنادار می باشد(۰۵/۰p<)؛ لذا با توجه به میانگین نمرات دانشجویان مجرد و متاهل، می‌توان گفت که کیفیت زندگی دانشجویان متاهل در بعد روانی به طور معناداری بیشتر از دانشجویان مجرد می‌باشد.
همانطور که در جدول ۴-۳۶ مشاهده می شود، میانگین نمره بعد محیطی کیفیت زندگی دانشجویان مجرد ۰۲/۲۵ و دانشجویان متأهل ۸۳/۲۵ می باشد. نتایج آزمون t نشان می‌دهد که تفاوت میانگین محاسبه شده از لحاظ آماری معنادار نیست؛ لذا می توان گفت که دانشجویان مجرد و متأهل در بعد محیطی کیفیت زندگی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند.
آخرین بررسی این بخش، کیفیت زندگی در بعد روانی را بین دو گروه دانشجویان مجرد و و متأهل مقایسه می کند. از این لحاظ آزمون آماریِ معنادار بودن تفاوت میانگین این بعد بین دو گروه یاد شده نشان می‌دهد تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد.
فرضیه دهم:
بین میانگین کیفیت زندگی دانشجویان شهری و روستایی تفاوت معناداری وجود دارد.
جدول ۴-۳۷- شاخص های آماری مربوط به نمرات کیفیت زندگی دانشجویان را بر حسب محل تولد نشان می‌دهد.
جدول ۴-۳۷- شاخص های آماری مربوط به نمرات کیفیت زندگی دانشجویان بر حسب محل تولد

 

 

sig

 

df

 

T

 

تفاوت میانگین

 

انحراف معیار

 

میانگین

 

تعداد

 

 

 

 

 

۰۰۹/۰

 

۳۵۳

 

۶۴۶/۲

 

۳۴۵۹۸/۵

 

۹۰۴۴۱/۱۲

 

۹۳۴۲/۸۳

 

۳۰۴

 

شهر

 

 

 

۸۰۶۵۵/۱۵

 

۵۸۸۲/۷۸

 

۵۱

 

روستا

 

 

 

در این فرضیه تأثیر محل زندگی دانشجویان بر میزان کیفیت زندگی آنان بررسی می شود. در واقع این فرضیه به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا کیفیت زندگی دانشجویان شهری تفاوت معناداری با دانشجویان روستایی دارند. به عبارت دیگر آیا محل سکونت و زندگی تأثیری بر میزان کیفیت زندگی دارد. هرچند نتیجه گیری در مورد اینکه آیا محل زندگی تأثیری بر کیفیت زندگی دارد یا نه از عهده این فرضیه به تنهایی خارج است ولی در این جا می توان این دو گروه را از لحاظ میانگین کیفیت زندگی مقایسه نمود.
آزمون تی برای بررسی معناداری تفاوت کیفیت زندگی در دو گروه دانشجویان نشان می‌دهد تفاوت معناداری بین کیفیت زندگی دانشجویان شهری و روستایی وجود دارد(۰۰۹/۰ sig=
۶۴۶/۲ t=)
بررسی میانگین ها نشان می‌دهد میانگین کیفیت زندگی برای دانشجویان شهری ۹۳۴۲/۸۳و برای دانشجویان روستایی ۵۸۸۲/۷۸می باشد. در واقع میانگین کیفیت زندگی دانشجویان شهری به میزان ۳۴۵۹۸/۵ از دانشجویان روستایی بیشتر است و این تفاوت معنادار می باشد.
فرضیه یازدهم:
بین میانگین کیفیت زندگی دانشجویان سهمیه مناطق و سهمیه شاهد تفاوت معناداری وجود دارد.
جدول ۴-۳۸- شاخص های آماری مربوط به نمرات کیفیت زندگی دانشجویان را بر حسب سهمیه پذیرش در دانشگاه نشان می‌دهد.
جدول ۴-۳۸- شاخص های آماری مربوط به نمرات کیفیت زندگی دانشجویان بر حسب سهمیه پذیرش

 

 

sig

 

df

 

t

 

تفاوت میانگین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]




وقتی دختر و پسرها از نظر جسمی و جنسی بالغ می شوند الگوی روابط آنها نیز متناسب با سنشان تغییر می کند: هر جامعه ای درباره چگونگی این روابط سناریوهای خاصی را از طریق رسانه ها، و همسالان، و والدین عرضه می کند. در آغاز دوره نوجوانی، پسر و دخترها چند هویت به دست می آورند این قبیل هویت ها و نقش ها اساساً به موقعیت هایی بستگی دارد که در آنها خود را پیدا می کنند. نقش فشار گروه همتایان در این جریان بسیار مهم است و نوجوانان در تقریباً هر مسیر قابل تجسمی به جلو و عقب کشیده می شوند. با این حال، در مراحل پایانی نوجوانی ثبات بسیار بیشتری حتی در موقعیت های مختلف وجود دارد. به علاوه، در اواخر این دوره، بسیاری از دختر و پسرهای نوجوان تصورات روشنی از ظرفیت های جسمی و روانی و آنچه برای اوقات ظرفیت ترجیح می دهند، دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مرگ امید: افول مثبت اندیشی
این یک واقعیت است که بعضی انسان ها بر زندگی بوسه مرگ می زنند. در زندگی هر کسی لحظاتی هست که امید کاملاً از حرکت می ایستد. انگار زمان ایستاده باشد. این کرختی (بی تفاوتی ذهنی) می تواند فقط برای ساعاتی یا تمام عمر طول بکشد. سؤال این است که چرا این کرختی طولانی مدت برای عده ای صدق می کند و برای برخی ای چنین نیست؟ چرا عده ای از مردم موقتاً احساس یأس می کنند و عقایدی خلاق و سرشار از انرژی دارند، و آماده اند که مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به اهدافشان پیدا کند حال آن که عده ای به نظر می رسد که بلافاصله تسلیم می شوند؟
چنین سوالاتی همواره پیش روی ما خود نمایی می کنند. جواب این سوالت در رفتارهای افراد بسیار امیدوار و افراد بسیار کم امید و نیز مراحل یا وقایعی که موجب می شود تا کسی به آرامی امیدش را از دست بدهد، نهفته است. همین طور توجه به این نکته می تواند مفید باشد که چگونه تفکر هدفمند در کودکان رشد می کند و سپس چگونه چنین امیدی به واسطه وقایع و جریان های خاص دوران کودکی نادیده گرفته می شود. سرانجام پیامدهای روان شناختی تفکر نومیدانه در طی دوران بزرگسالی همراه با نیروهای محیطی که با مرگ امید تداعی می شوند مطرح خواهد شد.
خود فریبی است که فرض شود افراد بسیار امیدوار از ناامیدی رنج نمی برد. وانگهی این افراد در واقع مانند دیگران به همان اندازه تعداد و وسعت فقدان ها و اهداف مسدود شده را تجربه کرده اند، افراد بسیار امیدوار از نظر افکار خودانتسابی با دیگران متفاوتند. در نتیجه تجربیات دشوار، این افراد معتقدند که می توانند با مشکلات بالقوه فقدان ها خود را تطبیق دهند (اسنایدر، ۱۹۹۶). آنها گفتگوهای درونی، مثبت، و مداومی را با بهره گرفتن از جملات «من» مانند «من می توانم» و «من تسلیم نخواهم شد» دارند در نتیجه آنها میل دارند. که اهدافی را برای خود در نظر بگیرند، خود را با موانع در چالش ببینند، و روی موفقیت ها تمرکز کنند نه شکست ها (همان منبع).
تفاوت های دیگر بین امیدواری و ناامیدی به واکنش هیجانی برمی گردد. با اینکه محققان با بهره گرفتن از طرح های همبستگی و علی ـ مقایسه ای نشان داده اند که مسدود شدن هدف، منتهی به پاسخ های هیجانی منفی برای هر کسی می شود (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). اما افراد بسیار امیدوار واکنش های هیجانی منفی کمتری را هنگامی که اهدافشان با مانع برخورد می کند، تجربه می کنند تا کسانی که امید پایینی دارند. یک دلیل آن، این است که افراد بسیار امیدوار در مقایسه با افراد دارای امید پایین درباره اینکه چگونه به اهدافشان برسند، گیجند و به نظر نمی رسد که بدانند هنگام برخورد با هدف مسدود شده چه کار کنند (اسنایدر، ۱۹۹۶).
مکانیسم از عهده برآیی دیگری که افراد بسیار امیدوار به کار می گیرند در نظر گرفتن اهداف دیگر، وقتی هدف را که اصلی دیگر وجود ندارند، است (همان منبع). همین طور افراد بسیار امیدوار چندین هدف را که در زندگی شان نقش دارند، انتخاب می کنند (برای نمونه روابط، شغلی، هنری) با بهره گرفتن از هر دوی این استراتژی ها، افراد بسیار امیدوار می توانند منعطف باشند و وقتی با مانعی بر سر راه یکی از اهدافی که تعقیب می کنند، مواجه شوند به سمت هدف دیگر تغییر وضعیت دهند یا به نقش دیگری از زندگی تکیه می کنند. بدین ترتیب، مزایای روان شناختی رویکردهای امیدوارانه چند وجهی افراد بسیار امیدوار در اداره موفقیت آمیز موانع هدف سهیم اند خلاصه، با بهره گرفتن از نگرش و رویه خودانتسابی توان زا (برای نمونه، تفکر عاملیتی) همراه با توانایی یافتن مسیری دیگر هنگام برخورد با موانع (برای نمونه تفکر رهیاب) فرد امید خود را حفظ می کند.
مراحل ناامیدی
در بررسی فرایند شکل گیری امید در آدمی، مراحل امیدواری از زمان تولد تا نوجوانی تشریح شد به نظر می رسد که ناامیدی نیز یک اتفاق نیست بلکه یک فرایند است یعنی از جایی شروع می شود و به ناامیدی ختم می شود. تشخیص بین مراحل روان شناختی که فرد بدان طریق می تواند هنگامی که تفکر هدفمندش با مانع برخورد می کند، پیش برود بسیار مهم است. همان طور که گفته شد موانع قادرند که پاسخ های هیجانی منفی ایجاد کنند (اسنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). یکی از این پاسخ ها یأس است که در شخص به شیوه ای مختلف و مراحل تقریبی تجربه می کند این مراحل درباره ی تمام افراد محدود به الگوی خاصی نمی شود، اما به طور کلی آنها از امید بع سمت غضب، از غضب به سمت یأس، و از یأس به سمت بی تفاوتی می روند (اسنایدر، ۱۹۹۶).
غضب
وقتی شخصی شدیداً عصبانی می شود ـ که اولین واکنش به موقعی است که با مانع بزرگی برخورد کرده است، هنوز انرژی دارد و سعی می کند اهداف دیگر را دنبال کند (البته این واکنش لزوماً عاطفی نیست). مردم اغلب هنگامی که غضبنا کند اعمال تکانشی، خودشکن، و بدجوری را مرتکب می شوند.
یأس: هنگام یأس، که قدم بعدی در این پیشروی فرضی است، فرد هنوز روی هدف مسدود شده متمرکز است. اما درباره غلبه بر مانع یا موانع مربوط احساس عجز می کند. براون و هریس (۱۹۷۸) به طور واضح و مختصر یأس را به صورت، «اوه، بازم یه چیز دیگه» توصیف می کنند. با این حال بی ضرر مانند گم کردن کلید یا ناتوانی از پیروز شدن در بحث با همسرشان فوراً مأیوس می شوند. همین طور، بعضی از مردم به ویژه مشکلات را پیچیده تصور می کنند که به نوبه خود بیشتر احساس ناشایستی می کنند و منابع روان شناختی را از دست می دهند. به علاوه به اعتقاد براون و هریس (۱۹۷۸) مردم ممکن است به دلیل فقدان آگاهی یا اطلاع از اینکه چگونه مشکلات را حل کنند، در یأس و نومیدی بلغزند.
بی تفاوتی
سرانجام، اشخاص زمانی که شکست خود را تصدیق می کنند و دست از تعقیب اهداف می کشند، بی تفاوت می شوند (اسنایدر، ۱۹۹۶). آیاتی به صورت «فقدان علاقه یا توجه به ویژه به موضوعات دارای اهمیت کلی» است، بی تفاوتی فقدان هیجان یا احساس یا منفعل بودن توصیف می شود. این یک حالت نباتی و عاری از توجه است که شخص حس رشد مداوم خود را از دست می دهد و موجب دلواپسی نزدیکانش می شود. به عقیده اسنایدر (۲۰۰۲) بی تفاوتی صحنه غم انگیزی است که شخص حس شوخی و نیز هر گونه احتمال مشارکت بالقوه دیگران و جامعه را به طور کلی از دست می دهد.
جمع بندی
در این فصل، فرایند کسب تفکر امیدبخش و نومیدانه بررسی شد. به نظر می رسد که وقتی مردم طرح رسیدن به اهدافی را می کشند، الگوهای لازم معینی از تفکر خلاق و منعطف وجود دارد. چنان چه این راهبردها در اوایل زندگی آموخته نشود، فرد به تدریج به گونه ای کمتر امیدوارانه می اندیشد و با گذشت زمان نگرش های بسیار ضعیفی در او شکل می گیرد. به علاوه هنگامی که شخص با وقایع روان خراش زندگی در بزرگسالی مواجه می شود (مانند طلاق، سوءاستفاده، ناتوانی، یا فرسودگی) دنیا را چالش انگیز می بیند و ممکن است احساس خودمختاریش را از دست دهد.
با این که از دست دادن امید چندان خوشایند به نظر نمی رسد، اما مزیت مطالعه مرگ امید در آدمی این است که می توان فرایند از دست دادن امید را شناخت و برای پیشگیری از این اتفاق آگاه شد. همین طور یک راه برای افزایش امید در دیگری این است که بدانیم چگونه وی به قعر امید می رود و سپس امید خود را از نو می سازد. مانند داستان ققنوس که برای زندگی دوباره خود را آتش می زند یا عقاب که برای پرواز دوباره یک صد و پنجاه روز در بلندترین قله کوه سختی می کشد تا بتواند دوباره پرواز کند. بنابراین با دانستن بیشتر درباره فرایندهایی که طی آن امید افول می کند، بهتر می شود پی برد که چگونه امید را دوباره می توان احیاء کرد.
امید و افسردگی
افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات سلامت روان است. براساس چاپ چهارم راهنمای آماری و اختلافات روانی آمریکا و انجمن روان پزشکان آمریکا (۱۹۱۹) خطر طول عمر برای اختلال افسردگی اسای از ۱۰% تا ۱۲% برای مردان است. به علاوه، براساس مطالعات برگرفته از نمونه های دانشجویی و عادی به نظر می رسد که بسیاری از کسانی که ملاک های افسردگی اساسی را ندارند با این حال نشانه های مرضی این اختلال را نشان می دهند. به هر حال، اکر کسانی که از افسردگی رنج می برند، احساسات عمیق غمگینی، بی ارزش بودن و درد را تجربه می کنند.
محققان برای کشف نشانه های مرضی افسردگی و آسیب پذیرهای زیربنایی آن به تازگی روی متغیرهای تفاوت فردی و سبک پردازش شناختی متمرکز شده اند. یکی از این متغیرهایی که ممکن است نقش مهمی در شروع، طول عمر و بهبودی از افسردگی و غمگینی داشته باشد، امید است. به تعبیری، افراد با داشتن سطوح بالای امید در مقابل شروع افسردگی و غمگینی داشته باشند، تداوم برهه های افسرده وار برای مدت های کوتاه حراست می شوند و به سرعت از برهه های افسردگی بهبود می یابند، احتمال عود علائم را ندارند. با توجه به چنین مسایلی صاحب نظران سال هاست که مدافع اهمیت امید (یا ناامیدی) در ظهور و بروز اختلالات روان پزشکی و تغییر درمانی متعاقب آن بوده اند (لازاروس، ۱۹۹۹). اسنایدر (۲۰۰۲) عقیده دارد که نظریه امید را می توان هم برای شناخت و درک شروع و تجربه افسردگی و هم برای مداخله برای مبارزه با نشانه های مرضی افسردگی به کار بست؛ زیرا بین امید و تجربه افسردگی و ناشادی رابطه وجود دارد. متخصصان بالینی با درک بهتر این رابطه می توانند از عوامل محافظ بالقوه، امید هنگام کار با کسانی که تشخیص افسردگی گرفته اند، استفاده کنند. برای نمونه، تحقیقات متعدد نشان داده اند که اشخاص پر امید در مقایسه با اشخاص کم امید نشانه های مرضی و افسردگی کمتری را تجربه می کنند (اسنایدر، و همکاران، ۲۰۰۶). اسنایدر (۲۰۰۲) مورد بالینی زیر را مطرح می کند که چگونه امید می تواند تبیین مناسبی برای افسردگی باشد. لیزا زن جوانی بود که به دلیل یک برهه افسردگی اساسی در بیمارستان بستری شده بود. او زندگیش را قبل از آمدن به بیمارستان این گونه توصیف می کند. او با صدایی گرفته گفت که مطلقاً چیزی باب میل او وجود نداشت که در طول روز انجام بدهد. او مادام به این فکر می کرد که احساس بی ارزشی و خستگی که داشت؛ چقدر وحشتناک است. او تقریباً در آستانه از دست دادن هدف کلی زندگیش (یعنی زندگی کردن) بود. تنها هدفی که می توانست به آن فکر کند، «پایان دادن به درد» بود. این یک فکر مرتبط با هدفی بود که لیزا در خلال عمیق ترین مراحل افسردگی اش تکرار می کرد. به هر حال، تنها راهی که لیزا می توانست برای خاتمه دادن به این درد پیدا کند، این بود که زندگیش را از خودش بگیرد. جستجوی درمان یا کمک خواستن از دوستان و خانواده هرگز به ذهنش خطور نکرده بود. گرچه خودکشی تنها راهی بود که لیزا می توانست برای رسیدن به هدفش مجسم کند، اما می گفت که قدرت لازم برای این کار را ندارد. او حتی وقتی فکر می کرد که برای خودکشی به چیزی نیاز دارد درمانده تر می شد.
امید، اضطراب و حملات هراس
در فرهنگ و ادبیات ایرانی توصیه به میانه روی و اعتدال سرلوحه کار دانسته شده است. قرن ها پیش ارسطو نیز مدافع اعتدال در همه چیز بود (اسنایدر، ۲۰۰۲). قرن ها بعد یرک ودادسون ـ روان شناس ـ (۱۹۰۸) نیز به رابطه روان شناختی مشابهی پی بردند به این معنی که عملکرد با افزایش برانگیختگی تا نقطه معینی بالا می رود و سپس تشدید برانگیختگی به طرز چشمگیری افت می کند. آنها این وضعیت را قانون یرک ودادسون نامید که از نظر شکل ظاهری به شکلU ترسیم می شود. محققان این قانون را به ارائه اضطراب روی عملکرد بسط دادند، آلبرت وهابر (۱۹۶۰) بین اضطراب تسهیل کننده و اضطراب بازدارنده تمایز گذاشتند و پیشنهاد کردند که مقدار کم اضطراب تسهیل گر و مقدار زیاد آن مانع عملکرد است. براساس چنین منطقی، به عقیده میشل مقادیر اندک تا متوسط اضطراب ممکن است تفکر امید بخشی را تسهیل کند. وی عقیده دارد که امید ممکن است مجموعه شناختی محافظتی باشد که مانع گذرا از اضطراب بهنجار به اضطراب پاتولوژیک می شود. بدان معنا که امید تنها عامل پیشگیری باشد بلکه یکی از چندین عامل پیشگیری است، به علاوه اضطراب می تواند مانع اهداف و کاهش انگیزش شد. بنابراین تفکر امیدبخش را از حرکت باز دارد. اضطراب و وحشت زدگی افراد از دو راهی روی امید آنها اثر می گذارد. نخست، هنگام دلهره، شخص به گونه ای نافراخور به محرک ها توجه می کند. مانند توجه به سرنخ های تهدید، نگرانی از بابت خود ارزیابی منفی مورد دغدغه ارزیابی دیگران درباره ی خود. سوق یافتن توجه شخص به این نگرانی ها توجه وی را از موضوع مهم رسیدن به هدف دور می کند. دوم، افزایش اضطراب در شخص با تصوری از خودش به عنوان کسی که کمتری روی خود دارد و کمتر قابل پیش بینی است، همراه است (اسنایدر، ۲۰۰۲).
از طرفی، امید نیز روی اضطراب و وحشت زدگی تأثیر دارد. از آنجا که امید به عنوان عامل محافظتی کلید شکل گیری مشکلات یا اختلال اضطراب مزمن دانسته شده است (همان منبع). اکثر افراد، همه آنها، اضطراب را در زندگی تا حدی تجربه کرده اند، و در عین حال، اکثریت ما مشکلات مزمن با اضطراب یا وحشت زدگی نداریم. بنابراین، یکی از چیزهایی که مانع از انتقال از واکنش های هشداردهنده گذارتر به مشکلات اضطرابی تا اختلالات اضطرابی مزمن فلج کننده می شود امید است امید نقش یکتایی در پیشگیری از این اتقال به مشکلات اضطرابی مزمن دارد. اسنایدر و همکارانش (۲۰۰۶) نشان داده اند که امید به طور معنادار و منفی با اضطراب همبستگی دارد. زیرا امید فرد را در مقابل تصور و برداشت خویش از آسیب پذیری، غیر قابل کنترل بودن، و غیر قابل پیش بینی بودن و نیز مداخلات ذهنی حراست می کند (اسنایدر، ۱۹۹۶).
پیشینه داخلی
ارجمندنیا، افروز و نامی (۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان مقایسه میزان فشار روانی و رضایتمندی زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در استان گلستان، دو گروه ۵۲ نفری از والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی را مورد بررسی قرار دادند. روش پژوهش نوعی علی ـ مقایسه ای بود. نتایج با بهره گرفتن از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش رابطه بیم فشار روانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان عادی و کم توان ذهنی را تأیید نمود. والدین کودکان کم توان ذهنی فشار روانی بیشتری را نسبت به والدین کودکان عادی تحمل می کنند. در عین حال والدین کودکان کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند، ولی از نظر حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت، معنادار نبود است. نتایج پژوهش نشان داد که همبستگی بین متغیر فشار روانی و رضایتمندی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی منفی است و در والدین کودکان عادی، همبستگی حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایتمندی زناشویی معنادار است، ولی در کودکان کم توان ذهنی رابطه معنادار نبوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که اثر فشار روانی و سطح تحصیلات بر رضایتمندی زناشویی معنادار است. نتایج این پژوهش مبین این نکته است که افزایش فشار روانی والدین، تحت تأثیر حضور کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر، منجر به کاهش رضایت زناشویی در آنان شده است. به عبارتی رضایتمندی زناشویی را می توان تابعی از وجود کودک کم توان ذهنی در خانواده تلقی نمود.
برجیس، حکیم جوادی، طاهر، غللامعی لواسانی و حسین خانزاده (۱۳۹۲) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه ی میزان نگرانی، امید و معنای زندگی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم؛ ناشنوایی و ناتوانی یادگیری، ۱۶۹ نفر از مادران این کودکان را که با بهره گرفتن از روش نمونه گیری در دسترس و از بین کلیه مادران کودکان ۶ تا ۱۲ ساله مبتلا به اوتیسم، ناشنوا و ناتوان در یادگیری شهر اصفهان در سال ۱۳۹۰ مورد بررسی قرار دادند. روش پژوهش توصیفی از نوع علی ـ مقایسه ای بود. نتایج نشان داد که بین میزان امید و معنای زندگی در بین سه گروه مادران کودکان تفاوت معنادار وجود دارد (P<0/01). با افزایش معنای زندگی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم، کودکان ناشنوا و کودکان با ناتوانی یادگیری امید نیز افزایش داشته و نگرانی کاهش می یابد و بالعکس.
میکائیلی، گنجی و طالبی جویباری (۱۳۹۱) در تحقیقی تحت عنوان مقایسه ی تاب آوری، رضایت زناشویی و سلامت روان در والدین با کودکان دارای ناتوانی یادگیری و عادی، ۵۰ نفر از والدین دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری و نیز ۵۰ نفر از والدین دانش آموزان عادی را به عنوان گروه قابل مقایسه مورد بررسی قرار دادند. برای تحلیل داده های این پژوهش از تحلیل واریانس چند متغیری، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتایج نشان داد که تفات معناداری بین دو گروه در رضایت از زندگی، تاب آوری روان شناختی و سلامت عمومی وجود دارد. همچنین همبستگی معنی داری بین تاب آوری روان شناختی با رضایت از زندگی و سلامت عمومی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان می دهد که تاب آوری توان پیش بینی رضایت زناشویی و سلامت روان را دارد. براساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت با افزایش تاب آوری روان شناختی می توان میزان رضایت از زندگی و سلامت عمومی را در گروه والدین مبتلا به ناتوانی های یادگیری افزایش داد.
موسوی خطاط، سلیمانی و عبدی (۱۳۹۰) مقایسه ویژگی های شناختی، روانی و اجتماعی والدین کودکان بیش از یک فرزند استثنایی با والدین کودکان عادی، ۸۰ زوج از والدین با بیش از یک فرزند استثنایی و ۵۳ زوج از والدین با فرزند عادی شهرستان ارومیه را به صورت در دسترس مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. در میان متغیرهای شناختی، روانی و اجتماعی، بین متغیر شغل (پدر و مادر)، تحصیلات (پدر و مادر)، زمان آگاهی از معلولیت، میزان تمایل به ازدواج والدین، نوع رابطه والدین قبل از تولد، نوع رابطه والدین هنگام بارداری، سلامت روانی مادر و رضایت زناشویی تفاوت معناداری مشاهده گردید. در مورد سایر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نشد.
البرزی، سیف و سهرابی (۱۳۸۰) در پژوهش بررسی و مقایسه ی رضایتمندی از زندگی در میان مادران کودکان عقب مانده ی ذهنی، نابینا، ناشنوا و عادی، ۲۳۵ نفر از مادران (۴۶ مادر کودک عقب مانده ی ذهنی، ۴۷ مادر کودک ناشنوا، ۷۰ مادر کودک نابینا که فرزندانشان در مراکز استثنایی شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند) و همچنین ۷۲ مادر کودک بهنجار را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاصل حاکی از آن بود که تعامل معنی داری بین جنسیت کودک، نوع معلولیت کودک و میزان تحصیلات پدر برای رضایتمندی مادران وجود دارد (P<0/001). نتایج نشان داد که در مادران کودکان عقب مانده ی ذهنی تعاملی معنی دار بین جنسیت و تحصیلات پدر روی رضایتمندی مادران از زندگی وجود دارد (۰۳/۰P<). همچنین در گروه کودکان عادی ذتعامل مزبور روی رضایتمندی مادران از زندگی معنادار است (۰۱/۰P<).
قراشی، سرندی، فرید (۱۳۹۱) مقایسه میزان استرس و رضایتمندی زناشویی در والدین کودکان کم شنوا و عادی ۸۰ نفر از پدران و مادران کودکان کم شنوا و عادی، ۸۰ نفر از پدران و مادران کودکان عادی مراکز توانبخشی و مهدکودک های سطح شهر تبریز به روش نمونه گیری در دسترس و تصادفی خوشه ای را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. حضور کودک کم شنوا برای پدران و مادران استرس زا و تهدیدکننده رضایت زناشویی بوده و لزوم توجه و برنامه ریزی برای کاهش استرس والدین کودکان معلول را می طلبد.
کاکابرایی، ارجمندنیا و افروز (۱۳۹۱) رابطه سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده با مقیاس های بهزیستی روانی در بین والدین با کودکان استثنایی و عادی شهر کرمانشاه در سال ۱۳۸۹، ۸۰۰ نفر والدین با فرزند استثنایی و عادی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. یافته ها حاکی از آن بود که در دو گروه والدین، نمره ابعاد حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت، مثبت و با عاطفه ی منفی، منفی و معنادار و رابطه سبک مقابله مسئله مدار با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت، مثبت و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بودند. همچنین رابطه بین سبک مقابله هیجان مدار با رضایت از زندگی مثبت و غیر معنادار و با عاطفه مثبت و با عاطفه منفی مثبت و معنادار بود. رابطه بین سبک مقابله ای اجتنابی و رضایت از زندگی و عاطفه مثبت، مثبت و با عاطفه منفی، منفی و غیر معنادار بود.
پیشینه خارجی
ویوان، بونیلا و مک فرسون (۲۰۱۱) در پژوهشی بر روی ۲۵ مادر دارای فرزند معلول و ۴۰ مادر مادر دارای فرزند عادی نشان دادند؛ مادران دارای فرزند معلول نسبت به مادران فرزندان عادی بیشتر در جستجوی حمایت دیگر اعضای خانواده هستند. همچنین نتایج نشان داد مادران دارای فرزند معلولی که از جانب دیگر اعضای و دوستان خود حمایت می شدند، نسبت به مادرانی که حمایت نمی شدند، بهزیستی روانی بالاتری نشان دادند.
اوگستون، مکینتوش و مایرز (۲۰۱۱) در پژوهشی که به مقایسه ی امید و نگرانی در مادران کودکان با یک اختلال طیف اوتیسم (۱۹۹ مادر) و سندرم داون (۶۰ مادر) پرداختند، نشان دادند مادران کودکان مبتلا به اوتیسم نسبت به مادرانی که کودکان مبتلا به سندرم داون داشتند، امید پایین تر و نگرانی مربوط به آینده بیشتر گزارش کردند.
پژوهشی توسط ریمرمن و استنجر (۲۰۰۱) با عنوان استرس والدین، رضایت زناشویی، پاسخ دهی در برابر کودکان (مقایسه ی مادران کودکان معلول و عادی) بر روی ۱۳۰ مادر کودک و ۱۳۰ مادر دارای کودک سالم انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مادران کودکان کم توان ذهنی، رضایت زناشویی کم تر و پاسخ دهی بیش تری نسبت به کودکان معلول خود داشتند.
فلوید با بررسی تأثیر کودکان کم توان ذهنی بر پیوند زناشویی والدین، در ۷۹ کودک کم توان ذهنی در سن مدرسه (۶ تا ۱۸ سال)، دریافتند که حضور این قبیل کودکان، بر کیفیت زناشویی و رفتار و ادراک والدین تأثیر منفی و معنادار دارد (به نقل از شاهر، ۱۹۹۸).
در پژوهش دیگری نیز توسط تانیلا، کوکونن، جارولین (۱۹۹۶) با عنوان اثرات درازمدت ناتوانی های مزمن و ارثی کودکان بر رابطه زناشویی والدین انجام شده و در این پژوهش، اثرات بیماری های مزمی یا ناتوانی های هوشی و جسمی بر رابطه والدین این کودکان بررسی شده است. نمونه ی این تحقیق را ۸۹ نفر از والدین کودکان ۱۴ تا ۱۷ ساله تشکیل می دادند که مورد مصاحبه قرار گرفتند. یک پنجم آن ها اذعان داشتند که ناتوانی کودک شان به طور مسلم رابطه زناشویی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است ۲۵ درصد گزارش کردند که ارتباط زناشویی آن ها در بعضی از زمینه ها آسیب دیده و ۷ درصد عنوان کردند که این مسئله موجب شده است تا آن ها از یکدیگر فاصله گیرند و دور شوند. یافته ها نشان داد که سطوح شغلی بالاتر، عدم امنیت، نیاز زیاد به مراقبت روزانه ی کودک، نابرابری توزیع وظایف محوله بین همسران، و کمبود زمان و فرصت برای انجام فعالیت ها از عوامل خطر برای آسیب رسانی به رضایت زناشویی والدین این کودکان است.
بارنت و بویس (۱۹۹۵) با بررسی تأثیرات حضور کودک کم توان ذهنی زیر ۱۷ سال برعملکرد زناشویی، دریافتند که والدین این کودکان نسبت به والدین عادی، از رضایت زناشویی کم تری برخوردارند، در مراقبت از فرزندشان صداقت، فداکاری و از خودگذشتگی بیش تری نشان می دهند در فعالیت های اجتماعی مشارکت کم تری دارند و مادران وقت کم تری پرداختن به کار و حرفه می کنند.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
روش پژوهش
با توجه به هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا علی مقایسه ای می باشد.
متغیرهای پژوهش:
متغیر پیش بین:
رضایت زناشویی وامیدواری
متغیر ملاک:
مادران دارای کودک عادی و استثنایی
متغیر کنترل:
سن شغل و سطح تحصیلات
جامعه آماری پژوهش
جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه از مادران دارای کودک عادی و استثنایی منطقه ۵ شهرداری شهر کرمانشاه می باشد.
حجم نمونه و روش اندازه گیری آن
حجم نمونه در این پژوهش ۲۰۰ نفر از مادران دارای کودک عادی و استثنایی می باشند که از هر گروه ۱۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. که از روش نمونه گیری خوشه ای جهت انتخاب منطقه و از شیوه نمونه گیری در دسترس جهت انتخاب مادران استفاده شده است.
اگر پژوهشگر نتواند نمونه گیری تصادفی انجام دهد و یا به سرعت به اطلاعات مورد نظر نیاز داشته باشد از نمونه گیری در دسترس یا اتفاقی که به آن نمونه گیری اقتضایی نیز گفته می شود استفاده می کند یعنی در این روش پژوهشگر به آزمودنی هایی نیاز دارد که به سرعت در دسترس باشد و آمادگی پاسخ به پرسش را داشته باشد. هر چند شیوه های نمونه گیری احتمالی نظیر نمونه گیری سیستماتیک نسبت به شیوه سهمیه ای از لحاظ آماری ارجحیت دارند ولی نوع پژوهش فوق منجر به استفاده از این شیوه نمونه گیری در تحقیق شده است. (دوواس،۱۳۸۳: ۵۳)
روش و ابزار گردآوری اطلاعات
اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده و در کنار آن جهت تدوین مبانی نظری پژوهش از روش کتابخانه ای (فیش برداری، اینترنت، بانک های اطلاعاتی و…) نیز بهره گرفته ایم.
الف) پرسشنامه امیدواری (در بخش پیوست ها ضمیمه شده است)
ب) پرسشنامه رضایت زناشویی(در بخش پیوست ها ضمیمه شده است)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]